دانلود مقاله فلوچارت چرخه حسابدری شرکت های تولیدی و بازرگانی

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   24 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

فلوچارت چرخه حسابدری شرکت های تولیدی و بازرگانی

 

 

 

چرخه حسابداری
چرخه حسابداری فرایندی مرحله به مرحله برای ثبت، دسته بندی و خلاصه سازی معاملات اقتصادی شرکت های تجاری می باشد. این چرخه اطلاعات مفید و سودمندی در قالب صورت وضعیتهای مالی از جمله صورت وضعیت درآمد، ترازنامه، صورت وضعیت جریان نقدینگی، و صورت وضعیت معاوضه های صاحبان سهام می دهد.
اصل مدت زمان شرکتهای تجاری را ملزم می سازد صورت وضعیت های مالی را به صورت دوره‌ای آماده سازند. بنابراین چرخه حسابداری یکبار در هر دوره حسابداری کنترل و متابعت می‌شود. چرخه حسابداری از ثبت و ضبط معاملات با افراد آغاز می شود و با آماده سازی صورت وضعیت‌های مالی و بستن حساب ها خاتمه می یابد.
مراحل اصلی چرخه حسابداری مراحل اصلی چرخه حسابداری در پایین آورده شده است. از مثالی بسیار ساده برای توضیح و شرح هر مرحله استفاده می کنیم.
تجزیه و تحلیل و ثبت معاملات از طریق ثبت های دفتر روزنامه
ارسال و انتقال ثبت های دفتر روزنامه به حساب های دفتر کل
آماده سازی ترازنامه آزمایشی قبل از اصلاحات(تعدیل نشده)
آماده سازی ثبت ها در پایان هر دوره
آماده سازی ترازنامه آزمایشی اصلاح شده
آماده سازی صورت وضعیت های مالی
بستن حسابهای موقت از طریق بستن حساب ها
آماده سازی ترازنامه آزمایشی بعد از بستن حساب ها
نمودار جریان

 

از راست: ثبت های دفتر روزنامه، حساب دفترکل، ترازنامه آزمایشی قبل از اصلاحات، اصلاح ثبت ها، ترازنامه آزمایشی اصلاح شده، صورت وضعیت های مالی، بستن حساب ها، ترازنامه آزمایشی بعد بستن
تعاریفی از سیستم اطلاعاتی
o انواع راه ها وروش ها ی سازماندهی اطلاعات در دسترس . از جمع آوری داده ها گرفته تا بازیابی اطلاعات و استفاده از آنها .
o فرایندی است که طی آن ورودی هایی با عنوان داده وارد سیستم می شود و بعد از پردازش بصورت خروجی ( اطلاعات ) جهت تصمیم گیری در اختیار تصمیم گیرندگان قرار می گیرد .
o تمام فعالیت هایی که به کمک رایانه صورت می گیرد را سیستم اطلاعاتی می گویند . از سیستم های سخت افزار پیچیده تا گزارش های جاری حسابداری .
نمونه ای از یک سیستم حسابداری برای واحدتجاری


سیستمهای حسابداری ازنظر وسایل پردازش در سیستم عامل اطلاعات به سه دسته تقسیم می شوند
1-سیستم حسابداری دستی 2-سیستم حسابداری مکانیکی 3-سیستم حسابداری کامپیوتری( الکترونیکی )

 

چرخه حسابداری
سیستم حسابداری باید بطور منظم تمام اطلاعات مالی مربوط به یک موسسه را اندازه گیری، ثبت، طبقه بندی و آثار اقتصادی آن را در صورتهای مالی تلخیص کند. فرایند حسابداری شامل یک سری مراحل پیاپی است که در هر دوره مالی تکرار می شود. این مراحل پیاپی را معمولا چرخه حسابداری، دوره عمل حسابداری و یا دوره پردازش اطلاعات حسابداری گویند. که به شرح ذیل می باشد:

 

 نمودارگردش داده ها :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 نمودارگردش عملیات

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار برنامه ساده برای فروشهای نسیه

 

 

 

 

 

چرخه پردازش معاملات و فعالیتها از 4 چرخه به شرح زیر تشکیل شده اند
1)چرخه درآمد
2)چرخه مخارج
3)چرخه تولید
4)چرخه تامین مالی

چرخه درآمد
مجموعه ای از فعالیت های تجاری متناوب و فرآیند پردازش اطلاعات مربوط به تهیه و ارائه کالا و خدمات به مشتریان و دریافت وجوه حاصل ازفروش این کالا وخدمات است.

 



سه وظیفه ی اصلی سیستم اطلاعاتی حسابداری چرخه ی درآمد:
 1- فعالیت های تجاری اصلی چرخه ی درآمد
 2- تشریح اهداف کنترلی اصلی چرخه ی درآمد و تهدید ها
 3-ارائه مدل سیستم اطلاعاتی حسابداری کارآمد

ساختار نمودارچرخه درآمد
4-1-وصول مطالبات
مرحله ی چهارم چرخه ی درآمد دریافت وجوه نقد از مشتریان است دو دایره در این مرحله مشارکت دارند
چرخه مخارج
یک مجموعه عملیات تکراری وعملیات پردازش داده های مربوط به خرید کالا وخدمات وپرداخت بهای آنهاست. این فصل برخرید مواد اولیه و کالای تکمیل شده وملزومات وخدمات تاکید دارد.
نمودار زمینه چرخه مخارج
فعالیتهای چرخه مخارج
یکی از وظایف اساسی سیستم اطلاعاتی حسابداری پشتیبانی اثر بخش از عملکرد فعالیتهای تجاری شرکت از طریق پردازش کارامد داده های معاملات و رویدادهای تجاری آن است.
پنج فعالیت اساسی در چرخه مخارج :
1.درخواست خرید کالا 2.سفارش کالا 3.دریافت کالا 4.تصویب صورتحساب خرید 5.پرداخت بهای کالای خریداری شده
دفترکل وفعالیت های گزارشگری
1.بهنگام کردن دفترکل:
2.انتقال ثبت های اصلاحی
3. تهیه صورت های مالی :
سومین فعالیت سیستم گزارشگری ودفتر کل تهیه صورت های مالی است. شامل:
 1.تهیه صورت حساب سود وزیان
 2.تهیه صورت حساب سودوزیان انباشته
 3.تهیه ترازنامه
 4.تهیه صورت گردش وجوه نقد
 5. تهیه یادداشت های همراه صورت های مالی

 

 

 

 

 


( فرایندارائه اسنادهزینه جهت پرداخت به اشخاص حقیقی یاحقوقی)
1. عنوان فرایند: ارائه اسنادهزینه جهت پرداخت به اشخاص حقیقی یاحقوقی
2. هدف ازاجرای فرآیند: رعایت دقیق قوانین ومقررات مالی محاسباتی درپرداختهاوانجام کاردرکمترین زمان ممکن
3. عنوان خدمت گیرندگان : افرادحقیقی یاحقوقی که بنحوی ازانحاء با اداره برق استان درارتباط کاری می باشند
4. خدمت دهندگان : ریاست اداره – معاونت اداری ومالی – مدیریت امورمالی
5. مدارک واطلاعات موردنیاز: اسنادهزینه باکلیه مستندات لازم که توسط معاونتهاومدیریتهای سازمان جهت پرداخت به مدیریت امورمالی ارائه می شود.
6. فرم های مورداستفاده : درخواست وسفارش خریدیادرخواست ارائه خدمت – صورت وضعیت یامدارک هزینه اعم ازفاکتورو.....- رسیدانباریاصورت مجلس تحویل کالا- سندهزینه – حواله پرداخت
7. شرح مراحل انجام کار:
1. 7 - ارائه اسنادهزینه به مدیریت امورمالی وپاراف آن .( 5 دقیقه)
2. 7 - ثبت دردفترامورمالی .( 5 دقیقه )
3. 7-ارجاع به حسابداری تملک دارائیهای سرمایه های یاهزینه ای . ( 2 دقیقه)
4. 7 - ارجاع به کارشناسان رسیدگی توسط مسئول حسابداری .( 5 دقیقه )
5. 7 - حسابرسی-تطبیق باقوانین ومقررات مالی ومحاسباتی – موافقتنامه هاوکنترل مدارک وامضاء های مجاز. ( 30الی 60 دقیقه باتوجه به حجم ونوع سندهزینه )
6. 7 - درصورت عدم نیازبه واخواهی امضاء ومهرتوسط رسیدگس کننده .( 5 دقیقه)
7. 7 - درصورت واخواهی درج نواقص وموارداشکال دراسنادهزینه وعودات به واحدمربوطه جهت رفع ایرادات ونواقص . (15 دقیقه)
8. 7-ارجاع اسنادهزینه به واحدتامین اعتبار. (10 دقیقه)
9. 7- بررسی وثبت مبالغ هزینه براساس فصول مربوطه توسط واحدتامین اعتبار. ( 10 دقیقه)
10. 7- امضاءومهرتوسط واحدتامین اعتبار.( 5 دقیقه)
11. 7- ارجاع به متصدی صدورچک .( 5 دقیقه)
12. 7- صدورجک دروجه ذینفغ توسط متصدی صدورچک .( 15 دقیقه)
13. 7- امضاء ومهرسند توسط متصدی صدورچک .( 5 دقیقه)
14. 7- بررسی وکنترل مجدد کیله مدارک توسط مسئول حسابداری وارسال جهت امضاءمدیرامورمالی.( 5 دقیقه )
15. 7- بررسی وکنترل وامضاء سندهزینه وچک صادره شده توسط مدیرمالی وارجاع به دفترریاست سازمان یامعاونت اداری ومالی.( 15دقیقه)
16. 7- بررسی وامضاء توسط ریاست سازمان یامعاونت اداری ومالی وعودت به مدیریت امورمالی . (1روز)
17. 7-اخذامضاء ازدریافت کننده چک .( 5 دقیقه)
18. 7- مهرچک .تحویل آن به مشتری .( 5 دقیقه)

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 24   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله فلوچارت چرخه حسابدری شرکت های تولیدی و بازرگانی


دانلود مقاله تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی

 

 

 

تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران

 


چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی ، با ثروت ایجاد شده برای سهام داران و رابطه بین سازو کارهای داخلی و خارجی راهبری شرکتی با اختلاف بین ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده سهام داران بوده است . برای بررسی این موضوع نمونه ای متشکل از 49 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پس از حذف سیستماتیک و به صورت تصادفی گزینش و از رگرسیون چند متغیره و دو متغیره برای بررسی رابطه بین متغیرها استفاده گردید .
در این تحقیق ابتدا به منظور آزمون فرضیات تحقیق از دو فرمول زیر مقدار EVA و CSV را برای شرکت های نمونه بدست آورده و شرکت ها را بر حسب مثبت یا منفی بودن مقادیر EVAو CSV در چهار گروه طبقه بندی نمودیم .یافته های پژوهش بیانگر آنست که در سطح اطمینان 95% می توان ادعا نمود که بین ارزش افزوده اقتصادی با ثروت ایجاد شده برای سهام داران رابطه ای وجود ندارد و بین ساز و کارهای راهبری شرکتی با اختلاف بین ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده سهام داران رابطه اینداشته و در همین سطح از اطمینان می توان ادعا نمود که درصد مالکیت سهامداران نهادی و درصد مالکیت سهامداران عمده (به عنوان ساز و کارهای خارجی راهبری شرکتی ) و درصد مالکیت هیئت مدیره، تعداد مدیران غیر موظف ، نسبت مدیران غیر موظف به هیئت مدیره، تعداد مدیران (به عنوان ساز و کارهای داخلی راهبری شرکتی ) با اختلاف ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران دارای در هر چهار گروه فاقد ارتباط می باشد .
و تنها در گروه سوم و بدون دخالت متغیرهای کنترل وجود رابطه بین درصد مالکیت هیئت مدیره، تعداد مدیران غیر موظف ، نسبت مدیران غیر موظف به هیئت مدیره و تعداد مدیران با اختلاف ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران تایید گردید.

 

 

 

مقدمه:
گزارشهای مالی ، منابع مهم اطلاعاتی برای تصمیم گیری های اقتصادی به شمار می روند که مدیران ، سرمایه گذاران ، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان جهت رفع نیازهای اطلاعاتی خود از آن ها استفاده می کنند . از آنجائیکه اطلاعاتبه صورت یکسان در اختیار استفاده کنندگان قرار نمی گیرد ، بین مدیران و سرمایه گذاران عدم تقارن اطلاعات ایجاد می شود . عدم تقارن اطلاعات وضعیتی است که مدیران در مقایسه با سرمایه گذاران، دارای اطلاعات افشاء نشده بیشتری در مورد عملیات و جوانب مختلف شرکت در آینده می باشند . همین امر باعث می شود که مدیران انگیزه و فرصت مدیریت سود را داشته باشند .( ابراهیمی کردلر و حسنی آذر کیانی ، 1385 ،45).
پس از پیدایش مشکلات ناشی از مالکیت به جهت حفظ منافع عمومی باید اطلاعات مصون سازی شده و منافع مالکان و مدیران هم سو می شد . بدین منظور از ابزارهای گوناگونی چون ایجاد چارچوب نظری ، کنترل های داخلی، حسابرسی داخلی و مستقل ، وجود مدیران غیرموظف در هیأت مدیره ، به کارگیری رویه های بلند مدت پاداش و قانون گذاری توسط دولت استفاده شد. اما با این همه ، بازهم مشکلات کمترنشده ، بلکه پیچیدگی آن بیشتر شده است .
علت آن شاید نبود ساز و کارهایی از حاکمیت شرکتی است ، که بتواند علاوه بر مطابقت تمام معیارهای فوق، به هدف غایی شرکت یعنی افزایش ارزش شرکت منجر شود . حاکمیت شرکتی پیش از هر چیز ، درصدد است تا از منافع سهامداران در مقابل مدیریت سازمان ها حفاظت کند . حاکمیت شرکتی مناسب پلی به منظور پرکردن شکاف بین منافع افرادی (اعم از سهامدار عمده و سایر سهامداران) است که شرکت را هدایت می کنند و منجر به افزایش اطمینان سهامداران و کاهش هزینه سرمایه شرکت می گردد.
در مقابل، عملکرد بر مبنای ارزش، از قبیل ارزش اقتصادی افزوده و باقی‌مانده درآمد با تمرکز بر بهای تمام شده سرمایه و اعتبار (یا به عبارتی ارزش) سهامدار سنجیده می‌شود.
ارزش‌افزوده اقتصادی ،علامت تجاری ثبت شده شرکت استرن استوارت، در شرکت‌های بزرگ بی‌شماری برای برانگیختن مدیران در جهت ایجاد ارزش سهامدار اجرا شده است. اگر ارزش‌افزوده اقتصادی مثبت باشد، شرکت برای سهامدار ثروت ایجاد می‌کند. از طرفی ارزش‌افزوده اقتصادی منفی نشان می‌دهد که ثروت سهامدار در حال نابودی است. EVA که در چندین دهه وجود داشته، مشابه باقیمانده درآمد می‌باشد و تنها تفاوت قابل‌توجه بین EVA و RI در وضعیت کنترل انحرافات حسابداری است.
اگر شرکتی قادر به نشان دادن سود اقتصادی‌ای دست‌کم به اندازه بهای سرمایه نباشد، ثروت سهامدار کاهش می‌یابد. چنانچه مدیریت فرصت‌های ویژه سرمایه‌گذاری در پروژه‌ها، محصولات یا فرآیندها را در نظر بگیرد، رویکرد قابل قبولی(مستدلی) مجموع بهای سرمایه در میان فعالیت‌هایی که اطلاعات بهای تمام شده را محاسبه می‌کنند، تقسیم خواهد کرد. این تخصیص بهای سرمایه به فعالیت‌ها به طور قراردادی(اختیاری) انجام شده و بهای تمام شده (هزینه‌ها) می‌توانستند تحریف شوند، بویژه در صورتی که بهای تمام شده سرمایه با بهای تمام شده (هزینه‌های) عملیاتی متناسب نباشد.
در ایران در باب ارتباط بین ساختار مالکیت و مفاهیمی چون راهبری شرکتی ،عملکرد شرکت، سود و کیفیت آن و ارزش شرکت تحقیقاتی صورت پدیرفته است. اما یکی از مسائلی که در تحقیقات تجربی ، نه تنها در باب ساختار مالکیت ،بلکه در ارتباط با سایر زمینه ها نیز مهجور مانده است، مفهوم نقدشوندگی سهام است . این مطالعه به بررسی اثرات ساختار مالکیت (نوع مالکیت – تمرکز مالکیت) برنقدشوندگی سهام خواهد پرداخت. اما اهمیت نقدشوندگی در چیست و چرا به مطالعه آن می پردازیم؟یکی از ویژگی های بازار کارا و ایده آل،عدم وجود هزینه های معاملاتی و در نتیجه قابلیت نقدشوندگی بالا ست. هزینه های معاملاتی طیف وسیعی ازهزینه ها به شکل هزینه های آشکار مانند هزینه مالیات و کارگزاری و غیر آشکار ناشی از نا کارایی اطلاعاتی را در بر می گیرد. حسابداری یکی از منابع اطلاعاتی است که می تواند با ارائه اطلاعات مربوط و قابل اتکا ناکارایی اطلاعاتی بازار را کمتر کرده ئ از این طریق بر بهبود نقدشوندگی سهام شرکت ها اثر گذار باشد.لذا نقدشوندگی سهام می تواند به عنوان معیاری برای کارایی بازار به خصوص به لحاظ اطلاعاتی مطرح شود و به شکل گسترده در بررسی عوامل موثر بر ارائه اطلاعات مفید بکار گرفته شود.
با توجه به نقش راهبری شرکتی در رشد شرکتها ، توزیع ریسک مالی و کاهش هزینه مالی شناخت عوامل موثر برآن اهمیت دارد . در پژوهش حاضر به بررسی و تبیین رابطه بین ساز و کار راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهام داران پرداخته شده است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1-1مقدمه
در فصل اول پس از بیا ن مساله تحقیق به اهمیت و ضورت تحقق می پردازیم ،همچنین اهداف تحقیق را در قالب اهداف علمی و کاربردی بیان می کنیم وسپس به چهار چوب نظری ومدل تحلیلی تحقیق اشاره می کنیم درادامه به فرضیات تحقیق و تعریف واژها و اصطلاحات تحقیق می پردازیم .

 

2-1تاریخچه مطالعاتی
وایت (1970) در یک تحقیق تجربی به این نتیجه رسید که همزمان با کاهش سودآوری تمایل شرکتها به آرایش سود بیشتر می شود . به طور خلاصه می توان گفت مدیران از طرح پاداش و نحوه ارزیابی عملکرد خود توسط سهامداران اطلاع دارند و با توجه به این موضوع جهت دریافت پاداش بیشتر متمایل به دستکاری سود می گردند . اگر پاداش مدیریت از سطح مورد نظر کمتر باشد مدیریت بخشی از سود آتی را به دوره جاری منتقل می نماید و در مواردی نیز مدیریت در راستای هدف ذکر شده ممکن است سودهای سالهای جاری را به دوره مالی آتی منتقل نماید .
نورش و کرمی (1383)
در تحقیقی با عنوانبررسی رابطه جریان های نقدی عملیاتی ، سود عملیاتی و ارزش افزوئده اقتصادی با ثروت ایجاد شده برای سهام داران به بررسی رابطه جریان های نقد عملیاتی ، سود عملیاتی و ارزش افزوده اقتصادی با ثروت ایجاد شده برای سهام داران ، میزان اعتبار این شاخص را در بورس اوراق بهادار تهران ارزیابی کردند . نتایج تحقیق آنها نشان می دهد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، ارزش افزوده اقتصادی شاخص بهتری برای پیش بینی ثروت ایجاد شده برای سهام داران بوده و قادر است به سهام داران نشان دهد مدیریت تا چه حد در ثروت آنها دخیل بوده است . از دیگر نتایج این تحقیق می توان به این مطلب اشاره کرد که شاخص های حسابداری که تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته اند ، ناکافی هستند و در برابر چالش های رو به افزایش بازارهای سرمایه و مالکان مقاوم نخواهند بود و ارزش افزوده اقتصادی شاخصی است که می تواند جایگزین سایر شاخص ها برای ارزیابی مدیریت در زمینه نیل به هدف اصلی که همانا حد اکثر کردن ثروت سهام داران است بشود .

 

3-1 بیان مساله
بازارهای سرمایه به منظور تخصیص بهینه منابع ودر نتیجه افزایش رفا ه جامعه ایجاد شده اند ویژگی اصلی بازارهای مالی جهت تحقق این هدف شامل :
1)حضور موسساتی که قدرت جلوگیری از تقلب و سوء استفاده را داشته باشد .
2)وجود ابزارهای مالی متعدد ومتنوع که بازار و توزیع ریسک را تکمیل می کند.
3)بازارهایی که بتوان در آن داراییها را در کمترین زمان و هزینه ممکن معا مله کرد می باشد . بنابراین یکی از اصلی ترین کاربردهای بازا سرمایه تامین نقدشوندگی است .
یکی ازموضوع های اساسی ساز و کارهای راهبری شرکتی می باشد . حاکمیت شرکتی مبتنی بر مفاهیم “ پاسخگویی “ و “ مسئولیت پذیری “ است . مشارکت کنندگان در حاکمیت شرکتی شامل هیات مدیره ، کمیته حسابرسی ، مدیریت ارشد ، حسابرسان داخلی ، حسابرسان خارجی (مستقل) و ارگانهای نظارتی میباشند که منافع سرمایه گذاران را ازطریق نظارت بر فرایند گزارشگری مالی ، وظیفه حسابرسی و ساختار کنترل داخلی و ریسک در مرکز توجه خود قرار میدهند .
حاکمیت شرکتی دربرگیرنده دو مکانیزم داخلی و خارجی بمنظور مدیریت ، هدایت و کنترل فعالیتهای شرکت جهت خلق ارزش برای سهامداران است . هیات مدیره ، کمیته حسابرسی و حسابرسان داخلی ابزار و مثالهایی از مکانیزم داخلی محسوب می شوند . همچنین حسابرسان خارجی (مستقل) ، مقررات گذاران ، مراجع تدوین استانداردها ، مشارکت کنندگان در بازار سرمایه اعم ازسرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان از گزارشهای شرکت ، ابزار ومثالهایی ازمکانیزم خارجی محسوب میشوند. یک حاکمیت شرکتی خوب ارتباطات پاسخگویی بین مشارکت کنندگان اصلی این فرایند را درتقویت عملکرد شرکت بهبودمی بخشد. مکانیزم حاکمیت شرکتی مدیریت اجرائی را در مقابل هیات مدیره و هیات مدیره را در مقابل سهامداران پاسخگو می سازد.
اجرائی را در مقابل هیات مدیره و هیات مدیره را در مقابل سهامداران پاسخگو می سازد.
مکانیزم حاکمیت شرکتی می تواند نسبت به موارد زیر اطمینان دهد :
1) استفاده کارآمد و اثربخش منابع در شرکت ،
2) رعایت کلیه قوانین و مقررات ، بویژه مقرراتی که حاکم بر امور شرکت و فرایند گزارشگری مالی است ،
3) بهبود مستمر عملکرد شرکت از طریق برنامه ریزی برای مدیریت بهینه تحصیل و مصرف منابع،
4) پاسخگویی صحیح هیات مدیره و مدیران و ایفای مؤثر مسئولیتهایشان در دستیابی به هدف خلق ارزش برای سهامداران .
5) ایجاد اعتماد لازم نسبت به فعالیتهای شرکت از طریق استقرار ارتباطات منصفانه بین شرکت ، سهامداران و جامعه در مقیاس وسیع .
حاکمیت شرکتی با اثرگذاری برکارآیی و اثربخشی عملیات و دستیابی به اهداف شرکت ، رشد سود ، ایجاد اشتغال ، ارتقاء کیفیت گزارشهای مالی و ایجاد اطمینان درسرمایه گذاران ، نقش اساسی در کاهش ریسک و بهبود کارایی بازار سرمایه دارد.
معیار های سنتی ارزیابی عملکرد،مبتنی بر ارقام سود حسابداری می باشند و به دلایل متعدد از جمله در نظر نگرفتن هزینه های تأمین مالی از طریق صاحبان سهام؛ در نظر نگرفتن آثار تصمیمات و رخدادهای آتی ، نظیر دستیابی به بازار جدید و غیره، قادر به ارزیابی عملکرد واقعی شرکتها نمی باشند. یکی از معیار های مبتنی بر مدل اقتصادی ،ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده می باشد،این معیار می تواند سود اقتصادی شرکت را به نحو مناسبی اندازه گیری کند و انتقادات وارده بر ارقام سود حسابداری را تا اندازه ای بر طرف کند . طرفداران این معیار ادعا می کنند که این شاخص، برترین معیار ارزیابی عملکرد محسوب می شود؛ زیرا بعنوان یک معیار ارزیابی، هزینه فرصت صاحبان سهام و ارزش زمانی پول را در نظر گرفته و تحریفات ناشی از بکارگیری روشهای متفاوت حسابداری را برطرف می کند.
عدم استفاده از معیار های مناسب برای ارزیابی عملکرد، از یک سو باعث می شود که قیمت سهام شرکت ها به ارزش واقعی آنها نزدیک نشود و این پدیده موجب ضرر و زیان یک گروه از خریداران سهام و سود سرشار گروه دیگر خواهد شد و از سوی دیگر عدم جبران خدمات مدیران به تناسب عملکرد واقعی آنها، در جهت حداکثر سازی ثروت سهامداران موجب ایجاد شکاف بین منافع مدیران و سهامداران شده و مشکلات تضاد منافع میان نماینده و مالک بوجود خواهد آمد (تئوری نمایندگی) .
در این تحقیق کوشش شده است که تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران مورد بررسی واقع شود دراین تحقیق نوع مالکیت به چهارطبقه مالکیت نهادی ، مالکیت شرکتی ، مالکیت مدیریتی و مالکیت خارجی تقسیم شده است همچنین شاخص تمرکز مالکیت درصد مالکیت سهامدارانعمده (سهامدارانی که درصد مالکیت آنها بیشتر از5 درصد است)می باشد . دراین تحقیق ازمعیارهای ارزش افزوده اقتصادی و CSV استفاده شده است. مسئله اصلی در این تحقیق بررسی تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران می باشد بنابراین سوال اصلی این تحقیق عبارت است از اینکه :
بررسی تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران می باشد ؟

 

3-1) فرضیه های تحقیق
با توجه به پرسش های پژوهشگر ،فرضیه های زیر تبیین یافته است:
1- بین ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجا د شده برای سهامداران(CSV)رابطه وجود دارد.
2- بین ساز وکارهای راهبری شرکتی با اختلاف ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران رابطه وجود دارد.
3- بین سازوکارهای خارجی راهبری شرکتی و اختلاف ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران رابطه وجود دارد.
این فرضیه به صورت فرضیه فرعی ذیل مورد آزمون قرار خواهد گرفت :

 

فرضیه فرعی:
بین درصد مالکیت سهامداران نهادی و درصد مالکیت سهامداران عمده با اختلاف ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران رابطه وجود دارد.
4- بین سازوکارهای داخلی راهبری شرکتی و اختلاف ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران رابطه وجود دارد.
این فرضیه به صورت فرضیه فرعی ذیل مورد آزمون قرار خواهد گرفت :
فرضیه فرعی:
بین درصد مالکیت هیئت مدیره، تعداد مدیران غیر موظف ، نسبت مدیران غیر موظف به هیئت مدیره و تعداد مدیران با اختلاف ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران رابطه وجود دارد.

 

4-1) اهداف تحقیق
هدف نخست :
تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران
اهداف بعدی:
در کشور های توسعه یافته یکی از شاخص های مهم اقتصادی ،شاخص بازار سهام می باشد .به دلیل کارائی نسبی بازار سرمایه اطلاعات به صورت سریع در قیمت های سهام تاثیر می گذارد اما در ایران کارائی بازار سرمایه در شکل ضعیف آن وجود دارد . علیرغم وجود تمامی نواقص در ساختار بورس اوراق بهادار تهران و همچنین عدم آشنائی خانوار ها با سرمایه گذاری های مالی ،درحال حاضربازار بورس یکی از جذاب ترین سرمایه گذاری ها محسوب می شود و مطالعات مرتبط با آن می تواند در نهایت منجر به تخصیص بهینه منابع در اقتصاد کشور شود .سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار منافع متفاوتی از جمله سود تقسیمی و افزایش قیمت سهام به دست می آورندسرمایه گذاران در بورس اطلاعات مالی را برای ارزیابی و تجزیه و تحلیل سهام استفاده می نمایند .
این تحقیق بر آن است تا با بررسی رابطه ساز وکارهای راهبری شرکتی و اختلاف بین ارزش افزوده اقتصادی با ثروت ایجاد شده برای سهامدارانمیزان اعتبار این شاخص ها را در بورس اوراق بهادار تهران ارزیابی کند . این تحقیق بر آن است تا نشان دهدکه کدامیک از شاخص های ارزش افزوده اقتصادی (EVA)و ثروت ایجاد شده برای سهامداران (CSV) قابلیت بهتری برای نشان دادن تاثیر ساز وکارهای راهبری شرکتی بر ثروت سهامداران می باشد. در واقع هدف اصلی ما در این تحقیق این است که تعیین کنیم رابطه ای بین ارزش افزوده اقتصادی (EVA) و ثروت ایجاد شده برای سهامداران (CSV) وجود دارد و همچنین سعی داریم بیان کنیم اختلاف بین EAV و CSV رابطه معناداری با ساختار هیئت مدیره ، ساختار مالکیت ، وجود حسابرس داخلی و دیگر مکانیزم های ساز و کارهای راهبری شرکتی دارد. بطور خلاصه هدف انجام این تحقیق پاسخ دادن به دو پرسش زیر است:
1- آیا بین ارزش افزوده اقتصادی (EVA)و ثروت ایجاد شده برای سهامداران (CSV) رابطه وجود دارد؟
2- آیا بین ساز وکارهای راهبری شرکتی و اختلاف ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران رابطه معنا داری وجود دارد؟

 

5-1) اهمیت و ضرورت تحقیق
در خصوص تأثیر مالکیت مدیران بر عملکرد و ارزش یک شرکت تاکنون تحقیقات نسبتاً گسترده‌ای در کشورهای مختلف انجام شده است و در مجموع پژوهشگران به نتایج مختلف و بعضاً متضاد رسیده‌اند. از میان تئوری‌هایی که بر اساس یافته‌های پژوهشی از سوی صاحب‌نظران ارایه شده است فرضیه‌های همگرایی منافع و تثبیت جایگاه مدیران از برجستگی و اهمیت بیشتری برخوردارند که نکات اصلی و قابل توجه این دو فرضیه به شرح زیر مورد توجه قرار می‌گیرد.‌
مالکیت مدیران و ساختار سرمایه از عوامل مهمی هستند که در کنار عواملی مانند اندازه شرکت و هزینه‌های تحقیق و توسعه بر ارزش شرکت‌ها تأثیر مستقیم دارند. براساس فرضیه همگرایی منافع با بزرگتر شدن اندازه شرکت به‌طور معمول مالکیت سهام شرکت گسترده‌تر و پراکندگی آن بیشتر می‌شود و در نتیجه سهم مدیران از مالکیت شرکت کاهش می‌یابد. به این ترتیب منافع مدیران با خواسته‌های سهامداران انطباق کامل نخواهد داشت و در نتیجه ممکن است تصمیم‌گیری مدیران در جهتی باشد که به‌جای حداکثر کردن ثروت سهامداران و تأمین خواسته‌های آنان، بیشتر در مسیر تأمین منافع و رفاه مدیران قرار گیرد. با توجه به این فرض افزایش مالکیت درونی و بالا رفتن درصد مالکیت سهام توسط مدیران و کارکنان شرکت ، انتظار می‌رود که تضاد منافع کاهش و بازده و ارزش شرکت افزایش یابد و در عمل بین منافع مدیران و سهامداران همگرایی قوی‌تری به وجود می‌آید.
موضوع راهبری شرکتی در سال های اخیرتوجه زیادی را درمطالعات دانشگاهی و همچنین در نشریات مهم به خود معطوف نموده اند.
نتایج این تحقیق برای مسئولین انتقال مالکیت شرکتهای دولتی به مالکان نهادی ، انواع مختلف سرمایه گذاری نهادی ، کارگزاران بورس ، مدیرا ن شرکتها ، تحلیل گران مالی و سرمایه گذاران و فعالان بورس اوراق بهاداری می توان مفید واقع شوند .

 

6-1) حدود مطالعاتی
قلمرو تحقیق از لحاظ زمانی، مکانی و موضوعی به شرح زیر می باشد؛
• قلمرو موضوعی
قلمرو این تحقیق از نظر موضوعی : تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران
• قلمرو زمانی
قلمرو این تحقیق از نظر زمانی پنج سال یعنی بین سالهای 1384 تا پایان 1387 می باشد.
• قلمرو مکانی
قلمرو تحقیق از نظر مکانی، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.

 

7-1)واژگان کلیدی و اصطلاحات
نوع مالکیت : نوع مالکیت بر حسب نوع و ماهیت سهامداران عمده ای که دارای بیشترین در صد مالکیت در ترکیب مالکیت شرکت است تعریف می گردد.
حاکمیت شرکتی : سیستمی است که شرکتها از طریق آن هدایت و کنترل میشوند. ساختار حاکمیت شرکتی توزیع حقوق و مسئولیتها بین بخشهای مختلف در شرکت مثل اعضای هیات مدیره، مدیران، سهامداران و سایر ذینفعان را مشخص و وظایف و رویه های تصمیم گیری در امور شرکت را روشن می کند. به طور کلی حاکمیت شرکتی قوانین ، مقررات ، ساختارها ، فرآیندها، فرهنگ ها و سیستم هایی است که موجب دستیابی به هدف های پاسخگویی ، شفافیت ، عدالت و رعایت حقوق ذی نفعان می شود و به عبارت دیگر : مجموعه روابط میان مدیریت ( اجرایی) ، هیات مدیره ، سهامداران و سایر ذینفعان یا طرفان ذی ربط در یک شرکت .
ثروت ایجاد شده برای سهامداران : چنانچه نرخ بازده سرمایه گذار بیش از نرخ مورد انتظارش باشد ، ارزش دارایی سرمایه گذاری شده بیشتر بوده و ثروت بیشتری ایجاد می شود . به این افزایش ارزش ایجاد شده سهامدار ، ثروت ایجاد شده برای سهامدار گویند (نوروش و کرمی،1383،4-3).
مالکیت نهادی : برابر درصد سهام نگهداری شده توسط شرکتهای دولتی و عمومی ازکل سهام سرمایه است که این شرکتها شامل بیمه ، موسسات مالی ، بانک ها ، شرکت های دولتی و دیگراجزای دولت است( ستایش ، کاظم نژاد ، 1389، 33).
تمرکزمالکیت:مجموع درصد تملک سهامدارانی که حداقل 5% سهام شرکت را دراختیاردارند، به عبارت دیگرکلیه اشخاص حقیقی یا حقوقی که مالک حداقل 5% سهام یک واحد تجاری می باشند .
درجه تمرکز مالکیت در یک شرکت ، توزیع قدرت بینسهامداران و مدیران شرکت را معین می سازد . وقتی مالکیت به صورت پراکتده است ، کنترل از طرف سهامداران کاهش می یابد ، زیرا سهامداران نظارت ضعیفی را اعمال می نمایند . وقتی تمرکز بالای مالکیت وجوددارد، سهامداران بزرگ می توانند نقش مهمی در نظارت بر فعالیت مدیریت ایفا نمایند .
اعضای موظف هیأتمدیره . افرادیکه مسول حفظ منافع مالکان می باشندواین مسولیت راازطریق کنترل تصمیمات راهبری(استراتژیک) مدیریت ارشد ایفا می کنند. درصد اعضای موظف هیأت مدیره عبارتست ازاختلاف %۱٠٠ بادرصد اعضای غیر موظف هیات مدیره .
اعضای غیرموظف هیأت مدیره . عضو پاره وقت هیأت مدیره می باشند که از شرکت حقوق ثابت ماهانه یا سالانه دریافت نمی کنند و از تقسیم تعداد اعضای غیر موظف در زمان مجمع عادی سالیانه به تعداد کل اعضای هیأت مدیره نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره به دست می آید.
نسبت اعضای هیأت مدیره اعم از موظف و غیر موظف به کمک گزارشات و مصوبات مجمع عمومی شرکتها به بورس اوراق بهادار بدست امده و محاسبه می شود ( رحمانی ، 1390،11و12).
ارزش افزوده اقتصادی(EVA) : EVA یکی از معیارهای اندازه گیری عملکرد است و نشان دهنده باقی مانده سود ،پس از کسرهزینه سرمایه،(میانگین موزون هزینه سرمایه×ارزش دفتری سرمایه) از سود حاصل از عملیات است(حجازی،1386،248).

 

نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) : بازده حقوق صاحبان سهام نشان دهنده درصد سودی است که روی حقوق صاحبان سهام در شرکت عاید شده است. و از تقسیم سود پس از کسر مالیات بر حقوق صاحبان سهام به دست می آید (حجازی،1386 ،247).
سهامداران عمده: فردی حقیقی یا حقوقی است طبق متن پیش نویس آیین نامه راهبری شرکتها در بورس اوراق بهادار ایران دارای دو ویژگی کلیدی زیر می باشد :
- سهامدارانی که بیش از5 در صد سهام شرکت را در اختیار دارند و دارای بیشترین حق کنترل و توان نظارت بر تصمیمات هیأت مدیره می باشند و
- بتواند حداقل یک عضو هیأت مدیره را به طور مستقل منصوب نماید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 

 

 

1-2 مقدمه
در این فصل ، پژوهشگر ادبیات تحقیق خود را در قالب بخش های زیر تدوین داده است :
بخش اول : ارزش افزوده اقتصادی
بخش دوم : حاکمیت شرکتی
بخش سوم: ثروت ایجاد شده برای سهام داران
بخش چهارم پیشینه تحقیق

 

2-2بخش اول : ارزش افزوده اقتصادی

 

1-2-2ارزش افزوده اقتصادی
شرکت استرن استوارت که یک شرکت مشاوره ای مدیریت می باشد، مبتکر EVA است و ادعا می کند که: سود هر سهم ، سود و رشد سود، شاخص های گمراه کننده ای برای ارزیابی عملکرد شرکت ها می باشند و بهترین شاخص اندازه گیری عملکرد ارزش افزوده اقتصادی می باشد. آنها همچنین مدعی شدند که ارزش افزوده اقتصادی رابطه نیرومندی نسبت به هر شاخص دیگر با ایجاد ثروت برای سهامداران در طول زمان دارد.مجله فور چون در اکتبر 1996بیان می کند که: ارزش افزوده اقتصادی جایگزین سود هر سهم خواهد شد.
استرن و استوارت به تازگی مفهوم سود اقتصادی را متداول ساخته و تحت عنوان ارزش افزوده اقتصادی آنرا در دنیای تجارت معرفی کرده است. EVA به عنوان یک ابزار مدیریتی چند جانبه به طور بسیار مثبتی به ژورنالهای تجاری، مطبوعاتی و مالی راه یافته است، به خصوص EVA به عنوان ابزاری برای جبران خدمت مدیران و تصمیم گیری در زمینه بودجه بندی سرمایه ای مورد استفاده قرار می گیرد. EVA در دنیای آکادمیک مدیریت مورد تحسین واقع شده و به وسیله شرکت های سرمایه گذاری برای اهداف تجزیه و تحلیل مالی بر حسب اینکه آیا آنان سرمایه گذار خوبی هستند یا خیر استفاده می شود. EVA متداول ترین و عام ترین معیار سود اقتصادی است که در حال حاضر وجود دارد ، البته انتقاداتی بر آن وارد شده است. مفهوم است که گفته شود EVA معیار جدیدی نیست بلکه ارائه همان مفاهیم قبلی به صورت دیگرارزش افزوده اقتصادی ، سود باقی مانده ای است که به وسیله کسر کردن هزینه سرمایه از سود عملیاتی که تنها مقیاس عملکردی است که ارتباط مستقیم با ارزش بازار دارد و به وسیله ارزش افزوده اقتصادی می توان اضافه ارزش در قیمت سهام هر شرکتی را توضیح داد. EVA برای موارد زیر کاربرد دارد :
1- بودجه بندی سرمایه ای 2- ارزیابی عملکرد

R= نرخ بازده سرمایه
NOPAT = سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات
C = نرخ هزینه سرمایه
CAPITAL = سرمایه
مثال: سود خالص عملیاتی بعد از کسر مالیات 250 دلار سرمایه 1000 دلار هزینه سرمایه 15% بنابراین r =%25 و ارزش افزوده اقتصادی برابر 100 دلار (استوارت، 1991،87)1.
EVA با توجه به نظر استوارت از رابطه زیر محاسبه می شود:
سود عملیاتی پس از کسر مالیات = مالیات- هزینه های عملیاتی- فروش
ارزش افزوده اقتصادی = هزینه سرمایه- سود عملیاتی پس از کسر مالیات
ارزش افزوده اقتصادی از طریق زیر قابل افزایش است:
1- افزایش کارایی عملیاتی، افزایش بازده سرمایه.
2- بکارگیری منابع جدید در واحد تجاری که با اطمینان بازده آن بیشتر از میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت باشد.
3- سوق دادن منابع از پروژه هایی که بازده کافی ندارند به استفاده مؤثر از منابع
4- کاهش هزینه سرمایه که به دو طریق می توان آن را انجام داد:
الف- استفاده بیشتر از بدهی ها: بدهی ها به دو دلیل ارزان تر هستند: اول اینکه چون وام دهنده ریسک کمتری می پذیرد، پس بازده مورد توقع کمتری دارد. دوم اینکه بهره وام صرفه جویی مالیاتی دارد.
ب- کاهش ریسک شرکت بدون اینکه بازده کاهش پیدا کند، چون با کاهش ریسک بازده مورد توقع سهامداران و وام دهندگان کاهش می یابد، راه های کاهش ریسک مانند پیش فروش محصولات، بیمه کردن دارائی ها در مقابل خطر آتش سوزی و ... می باشد (جهان خانی، 1374، 125).

 

2-2-2 دلایل مطرح شده EVA
اصلی ترین علتی که موجب مطرح شدن EVA شد، به ضعف های موجود در روش های ارزیابی عملکرد مربوط می شود. معیارهایی همچون سود، رشد سود، سود هر سهم، سود تقسیمی و نرخ بازده حسابداری، نرخ بازده سرمایه گذاری، بواسطه استفاده از سود حسابداری دارای ایراداتی هستند، زیرا سود حسابداری در اثر موارد زیر قابل تغییر میباشد:
1- روش ارزیابی موجودی ها: مثلاً تغییر از روش FIFO به LIFO موجب ایجاد سودهای متفاوتی خواهد شد.
2- روش استهلاک سرقفلی: در بحث مربوط به ادغام شرکت ها می توان از روش اتحاد منافع یا خرید استفاده نمود، در روش اتحاد منافع استهلاک منافع، استهلاک سرقفلی، مطرح نمی باشد ولی در روش خرید موجب کاهش سود می شود، البته (در حال حاضر روش اتحاد منافع کابرد ندارد).
3- هزینه تحقیق و توسعه: احتساب این هزینه ها به عنوان دارایی یا هزینه سال جاری سود را افزایش یا کاهش می دهد.
4- روش های استهلاک دارایی ثابت: استفاده از روش های مختلف استهلاک مانند خط مستقیم، نزولی، مجموع ارقام سنوات و...؛ موجب هزینه استهلاک متفاوت و در نتیجه باعث ایجاد سودهای متفاوت خواهند شد.
5- ذخایر: همه ساله شرکت ها مجاز به در نظر گرفتن ذخیره های برای مطالبات مشکوک الوصول موجودیهای کم ارزش می باشند. میزان این ذخایر به قضاوت و برآورد معقول مدیران بستگی دارد و طبیعی است که سود در معرض این قضاوت و برآورد می باشد.
علاوه بر موارد فوق نکته اساسی در مورد سود این است که صرف مبلغ سود نمی تواند بیانگر تعیین ارزش یک شرکت و میزان موفقیت مدیریت باشد، زیرا علاوه بر مبلغ سود ، کیفیت سود نیز مهم است. مهم این است که سود با چه میزان سرمایه گذاری حاصل شده است و هزینه سرمایه چقدر بوده است.

 

3-2-2 تفکر مبتنی بر ارزش
مدیریت فرایندی است که منابع، در مسیر اهداف به شکل کارآمد و مؤثر به کار گرفته می شود و رضایت همه ذینفعان به کار گیری روش ها و انجام مؤثر و کارآمد وظایف مدیریت بستگی دارد. بنابراین به تفکر مدیریت بستگی دارد. درنتیجه تفکر مدیریت می بایست در جهت تأمین رضایت همه آنها ساماندهی شود، محوریت این تفکر ارزش آفرینی است که در ادبیات تحت عنوان مدیریت مبتنی بر ارزش معرفی شده است.
مدیریت مبتنی بر ارزش به ذهن هر فعال در بنگاه های اقتصادی و سازمان ها این موضوع را القاء می کند که بیاموزد، تصمیمات خود را مبتنی بر درک خویش از چگونگی کمک این تصمیمات به ارزش و ارتقاء آن در شرکت اولویت بندی نماید، مفهوم عینی این تفکر بدین معنی است که همه فرایندها و نظام های اساسی به سمت ایجاد ارزش آفرینی بایستی جهت گیری شوند. بنابراین مدیریت مبتنی بر ارزش تفکر جدیدی تلقی می شود. پویا و دینامیک است و فرایندی عمل می گردد و در زنجیره ارزش معنی پیدا می کند.

 

4-2-2 سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات3
به سود، بعد از مالیات حاصل از عملیات شرکت گفته می شود که در محاسبه این سود اثر ثبت های غیر نقدی حذف و صرفه جویی مالیاتی ناشی از هزینه های تأمین مالی از سود کسر می شود. از طرف دیگر NOPAT نشان دهنده سودی است که به صورت بازده نقدی برای تمامی تأمین کنندگان مالی شرکت موجود می باشد، یک استثناءبرای محاسبه NOPAT در بخش ثبت های غیر نقدی وجود دارد و آن بحث استهلاک است .
برای رسیدن به NOPAT هزینه استهلاک باید از درآمدهای عملیاتی کسر شود زیرا این هزینه از نظر اقتصادی قابل پذیرش است .
دارائی های مصرف شده در جریان عملیات شرکت بایستی قبل از کسب بازده سرمایه گذاری توسط سرمایه گذاران جایگزین شود. مانند اجاره دارایی توسط شرکت که وقتی دارایی اجاره می شود بابت پوشش استهلاک ناشی از بکارگیری دارایی توسط اجاره کننده مبلغی به عنوان اجاره به مالک دارایی پرداخت می شود. به این ترتیب هزینه استهلاک به عنوان مدال هزینه های نقد به حساب می آید به منظور هماهنگی با NOPAT استهلاک انباشته نیز از سرمایه کسر گردد نرخ بازده سرمایه از دو رویکرد زیر قابل محاسبه است .
1- رویکرد تأمین مالی 2- رویکرد عملیاتی

 

5-2-2 محاسبه نرخ بازده سرمایه بر اساس رویکرد تأمین مالی
1-5-2-2 حذف اثرات بدهی ها
در این مرحله تمام بدهی های بهره دار (ارزش فعلی اجاره های سرمایه ای نشده) به حقوق صاحبان سهام و هزینه بهره این بدهی ها (شامل بدهی های منظور شده در اجاره) به انتهای سود حسابداری
اضافه می شود. که در آن:
CAPITAL = NOPAT =
+سهام عادی +در آمد موجود برای سهامداران
+ بدهی های بهره بردار + هزینه بهره
- صرفه جویی مالیاتی هزینه بهره
با اضافه کردن هزینه بهره بعد از مالیات به سود، عدد به دست آمده نشان دهنده سودی است که مقتضیات سرمایه تأمین شده از طریق حقوق صاحبان سهام را در بر دارد، به این ترتیب نسبت NOPAT بر CAPITAL نشان دهنده نرخ بازده حقوق صاحبان حقی است که صرفاً از سهام عادی برای تأمین مالی استفاده کرده است. این نرخ اثرات اهرم مالی را از بین می برد، البته این به آن معنی نیست که اهرم در ارزیابی عملکرد بی اهمیت است.
وجود بدهی سود عملیاتی را از مشمولیت کلی مالیات حفظ می کند. این مزیت در محاسبه نرخ هزینه سرمایه لحاظ شده است، اما با این فرض که ساختار مطلوب سرمایه بکار گرفته شده باشد یعنی ساختاری که پایین ترین هزینه تأمین مالی را به دنبال دارد. برای تشریح این اصل مهم فرض کنید که شرکتی که 10000 دلار سرمایه دارد، که تماماً توسط صاحبان سهام آن 1000 دلار است به این ترتیب نرخ بازده NOPAT تأمین شده است، بدون وجود اهرم. سود حسابداری و حقوق صاحبان سهام و نرخ بازده سرمایه با هم مساوی بوده و برابر 10% است.

 

6-2-2مرحله دوم حذف اثرات سایر انحرافات مالی
در این مرحله سرمایه تأمین شده بوسیله سهامداران ممتاز، سرمایه گذاران اقلیت به سرمایه و سود تخصیص یافته به این تأمین کنندگان به NOPAL اضافه می شود.

CAPITAL =NOPAT =
+ سهام عادی + سود سهام ممتاز
+سهام ممتاز + سود سهام اقلیت
+مبلغ حقوق اقلیت + هزینه بهره بعد از مالیات
+ تمام بدهی های بهره دار

 

همان طور که ملاحظه شد، برای هر جز سرمایه یک جز متناظر برای محاسبه NOPAT وجود دارد، NOPAT نشان دهنده جمع بازده های قابل تخصیص به تمام تأمین کنندگان وجوه برای شرکت است با این روش تأثیر ترکیب تأمین مالی نرخ بازده سرمایه به طور کامل از بین می رود.

 

1-6-2-2 مرحله سوم حذف انحرافات حسابداری
از طریق اضافه کردن ذخایر معادل سرمایه به CAPITAL ، تغییرات دوره آنها به NOPAT

 


سهام عادی Capital = سود موجود برای سهامداران عادیNopat=
+ سهام عادی تعدیل شده + افزایش در معادل های سرمایه (EES)
+ معادل های سرمایه + سود خالص تعدیل شده
+ هزینه بهره بعد از مالیات + سود سهام ممتاز
+ مبلغ حقوق اقلیت + سود سهام اقلیت
+ تمام بدهی های بهره دار + هزینه بهره بعد از مالیات

 

ذخیره های معادل سرمایه موجب تبدیل ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام عادی به ارزش دفتری اقتصادی آنها می شود. تنها اگر گزارش بازار سهام شرکت بیشتر از ارزش دفتری اقتصادی سهام باشد، وجوه سرمایه گذاری شده به درستی توسط شرکت ارزش افزوده پیدا کرده اند . در محاسبه نرخ بازده، مانده معادل های سرمایه به Capital و تغییرات دوره به دوره آنها به NOPAT می شود این تعدیلات سرمایه را به معیار بسیار دقیقی تبدیل می کند، که سرمایه گذاران تمایل دارند تا بازده شان بر اساس آنها تحقق یابد و NOPAT را به معیار بسیار واقعی برای اندازه گیری بازده نقدی ایجاد شده برای سرمایه گذاران در اثر فعالیتهای مستمر شرکت تبدیل می کند.

 

2-6-2-2 انواع معادل های سرمایه و تأثیرآنها بر NOPAT و CAPITAL
به شرح زیر است (کاوسی،1382،13).
اضافه می شود به CAPITAL اضافه می شود به NOPAT
معادل های سرمایه افزایش در معادل های سرمایه
ذخیره مالیات بر درآمد معوق افزایش در ذخیره مالیات بر درآمد
ذخیره LIFOافزایش ذخیره LIFO
استهلاک انباشته سر قفلی هزینه استهلاک سر قفلی
ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاریها افزایش در ذخیره کاهش ارزش
سرقفلی ثبت شده
خالص دارائیهای سرمایه ای شده افزایش درخالص دارائیهای نامشهود سرمایه ای
سود زیان انباشته غیر مترقبه سود (زیان) غیر مترقبه
سایر ذخایر:
ذخیره مطالبات مشکوک الوصول افزایش در این ذخیره ها
ذخیره تضمین محصولات
ذخیره درآمد معوق
این ذخایر به ترتیب زیر شرح داده می شوند .

 

3-6-2-2 ذخیره مالیات بر درآمد معوق
یکی از رایج ترین معادل های سرمایه ذخیره مالیات بر درآمد معوق است که نشان دهنده میزان اختلاف بین مالیات بر درآمد محاسبه شده بر طبق قواعد حسابداری و مالیات واقعی پرداخت شده می باشد. از آنجا که شرکت دارایی را با فرض تداوم فعالیت جایگزین می کنند که این امر به نوبه خود مالیات معوقه را افزایش می دهد و با توجه به این که ذخیره مالیات معوق هرگز پرداخت نخواهد شد در نتیجه این ذخیره یک معادل دایمی برای سرمایه است علاوه بر این با افزودن افزایش در این ذخیره به درآمدها در محاسبه NOPAT تنها مالیات واقعی پرداخت شده منظور می شود که موجب ارائه بازده نقدی واقعی کسب شده در فعالیت های شرکت می شود.

 

7-2-2 استاندارد سازی EVA
علیرغم مزایای EVA به عنوان معیار ارزیابی عملکرد بکارگیری آن یک ضعف وجود دارد و آن اینکه بر خلاف معیارهای دیگر EVA را نمی توان در بین شرکت های با اندازه های مختلف مقایسه کرد اما این ضعف به سادگی قابل اصلاح است EVA را می توان استاندارد کرد. به طوری که نشان دهنده سطحی عمومی از سرمایه بکار گرفته شده باشد. برای هر سال EVA استاندارد شده از طریق محاسبه اختلاف بین نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه همان سال و سپس ضرب آن در سرمایه استاندارد شده موجود در ابتدای همان سال به دست می آید . مثلاً EVA استاندارد شده برای سال 1999 برابر است.
(سرمایه استاندارد شده سال 1999× ( (r - c= EVA استاندارد شده سال 1999). سرمایه استاندارد شده سال 1999 برابر با مبلغ سرمایه در پایان سال 1998 ، یا ابتدای سال 1999 می باشد ( در صورتی که تجزیه و تحلیل داده ها برای اولین سال صورت گیرد میزان سرمایه استاندارد شده را همیشه 100 در نظر می گیرند).
شاخص ارزش افزوده اقتصادی توسط استرن استوارت ایجاد شد تا به بیان چالش هایی که شرکتها در زمینه اندازه گیری عملکرد مالی مواجه اند بپردازند. ارزش افزوده اقتصادی با اندازه گیری سود پس از کسر بازده مورد انتظار سهامداران ، سود دهی اقتصادی را بیان می کند. همچنین قیمتهای سهام را صحیح تر از درآمدها ، و درآمد هر سهم ، بازده حقوق صاحبان سهام یا دیگر شاخص های حسابداری پیگیری می کند قویاً توسط مطالعات تجربی پشتیبانی می شود؛ ایجاد بهبود در ارزش افزوده اقتصادی به معنای افزایش ثروت سهامداران می باشد.
ارزش افزوده اقتصادی مفهوم تازه ای نیست. اقتصاد دانان سالهاست که در مورد چهار چوب درآمد مازدا به نتایجی دست یافته اند اما بازرگانان اخیراً شروع به انتقال از مدیریت درآمد به مدیریت ارزش نموده اند. ارزش افزوده اقتصادی زبان مشترک در سازمان را فراهم می آورد. شاخص های متفاوت برای برای فرایندهای متفاوت مورد استفاده قرار می گیرند به عنوان مثال ، رشد فروش و سهم بازار زمانی که استراتژی فرموله می شود مورد بحث قرار می گیرد و ارزش فعلی خالص و یا نرخ بازده داخلی زمانی که سرمایه گذاری های سرمایه ای لحاظ می شوند محاسبه می شوند درآمد و درآمد هر سهم زمانی که خرید سهام یک شرکت مد نظر باشد مورد استفاده قرار می گیرند و سود تجاری زمانی که مزایا مشخص می شوند استفاده می شود. شما کدام را مدیریت می کنید، مدیرانی که از نرخ بازده داخلی برای اثبات یک پروژه استفاده می کند هیچ نگرانی از عملکرد واقعی شان نخواهند داشت چرا که در اندازه گیری عملکرد در میانه یک پروژه مورد استفاده قرار نمی گیرد. مدیرانی که بدلیل بودجه پاداش می گیرند می دانند که مهارت و فنون مذاکره بودجه می تواند بیشتر از نتایج سودمند باشد. ارزش افزوده اقتصادی می تواند به عنوان یک شاخص منحصر به فرد به تمامی فرایندهای مدیریتی استفاده شود. زمانی که تصمیم اتخاذ می شود عملکرد اندازه گرفته می شود و جبران خدمات لحاظ می شود و توسط همان اندازه گیری ها به شما مسئولیت داده می شود مدیران عملیاتی در می یابند که ارزش های افزوده اقتصادی کار آنها را ساده می کند زیرا آنها تعامل بین شاخص های چند گانه موجود را درک می کنند، زمانی که ارزش افزوده اقتصادی نقطه کانونی و مرکزی در تمامی فرایندهای مدیریتی به شمار رود، سازمان اثر بخش تر فعالیت می کند. یک زبان مشترک و یک هدف واضح بر مبنای یک شاخص می تواند بیشتر ابهامات را از بین ببرد. همان طوری که آقای کارل ریئس هیأت سرپرستی سیمین می گوید: EVA ابهام شاخص های برنامه ریزی چندگانه موجود را برطرف نموده و زبان مشترکی را برای همه (از کارمند ساده تا عالی) بوجود می آورد.
8-2-2 دگرگونی EVA
در اقتصاد بازار شرکتهای زیادی ثروت ایجاد می کنندف بدون تردید شرکت هایی نیز هستند که تخریب کننده ثروت هستند، کشف فاکتورهای اقتصادی که منجر به ایجاد ثروت یا تخریب آن می شود برای مدیران و سرمایه گذاران بسیار مهم است. برای مدیران شرکتها ایجاد ثروت برای نگه داری و ماندن اقتصادی شرکت موضوعی اساسی است. مدیرانی که در یک اقتصاد بازار اهمیت این موضوع را نادیده می گیرند ، کسب و کار سازمان و مالکان آن را به مخاطره می اندازند.
پیدا کردن بهترین شرکت و صنایع زیادی برای مدیران سرمایه گذاری دارد با ابزارهای تحلیلی صحیح تر مدیران سرمایه گذاری به طور احتمالی توانا خواهند بود که تکنیکهای انفعالی خود را با نرخ بازده بالاتر و با همان ریسک نخست به عملکرد فعال تبدیل کنند. یک ابزار تحلیل جدید EVA نام گرفته است، می تواند؛ در ایجاد ثروت شرکت به کار گرفته شود. تغییراتی که این ابزار مالی در دو حوزه مدیریت مالی و سرمایه گذاری به وجود آورده است یک نیروی برانگیخته شده درونی است که می تواند دگرگونی (انقلاب) EVA نامیده شود.

 

9-2-2 تکامل EVA
تکامل EVA یک مطالعه جذاب با ریشه های تاریخی است که اثرش را می توان در تعاریف اقتصاد

خرید و دانلود دانلود مقاله تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی


دانلود مقاله رابطه هماهنگی بین استراتژی سطح کسب‌وکار و استراتژی بازاریابی با عملکرد سازمانی

 

 

سؤال اصلی تحقیق. تاثیر هماهنگی استراتژی‌های بازاریابی با استراتژی‌های سطح کسب و کاربا در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
سؤالات فرعی تحقیق عبارتند از:
1- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع اول با استراتژی‌های کسب و کار نوع اول با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
2- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع اول با استراتژی‌های کسب و کار نوع دوم با در نظرگرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
3- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع اول با استراتژی‌های کسب و کار نوع سوم‌بادر نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
4- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع اول با استراتژی‌های کسب و کار نوع‌چهارم بادرنظرگرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
5- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع دوم با استراتژی‌های کسب و کار نوع اول با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
6- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع دوم با استراتژی‌های کسب و کار نوع دوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
7- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع دوم با استراتژی‌های کسب و کار نوع سوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
8- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع دوم با استراتژی‌های کسب و کار نوع چهارم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
9- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع سوم با استراتژی‌های کسب و کار نوع اول با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
10- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع سوم با استراتژی‌های کسب و کار نوع دوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
11- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع سوم با استراتژی‌های کسب و کار نوع سوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
12- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع سوم با استراتژی‌های کسب و کار نوع چهارم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
13- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع چهارم با استراتژی‌های کسب و کار نوع اول با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
14- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع چهارم با استراتژی‌های کسب و کار نوع دوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
15- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع چهارم با استراتژی‌های کسب و کار نوع سوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟
16- تاثیرهماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع چهارم با استراتژی‌های کسب و کار نوع چهارم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملکردچگونه است؟

 

 

 


فرضیه‌های تحقیق
رابطه بین متغیر تعدیل کننده(چرخه حیات محصول)و استراتژی‌های بازاریابی در تحقیقات قبلی توسط واکر و همکاران(2003)بررسی شده‌است،بدین صورت که برای هر مرحله از چرخه حیات محصول استراتژی‌های خاص آن مرحله انتخاب می‌شود. در این تحقیق از نتایج تحقیقات آنها استفاده شده و سپس فرضیه هاجهت بررسی هماهنگی بین استراتژی‌های بازاریابی و کسب‌وکار تدوین شده‌اند.
فرضیه اول ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع اول به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع اول هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود می‌بخشد.
فرضیه دوم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع اول به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع دوم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود می‌بخشد.
فرضیه سوم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع اول به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع سوم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود می‌بخشد.
فرضیه چهارم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع اول به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع چهارم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود می‌بخشد.
فرضیه پنجم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع دوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع اول هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود می‌بخشد.
فرضیه ششم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع دوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع دوم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود می‌بخشد.
فرضیه هفتم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع دوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع سوم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود می‌بخشد.
فرضیه هشتم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع دوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع چهارم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود می‌بخشد.
فرضیه نهم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع سوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع اول هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود می‌بخشد.
فرضیه دهم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع سوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع دوم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود می‌بخشد.
فرضیه یازدهم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع سوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع سوم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود می‌بخشد.
فرضیه دوازدهم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع سوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع چهارم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود می‌بخشد.
فرضیه سیزدهم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع چهارم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع اول هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود می‌بخشد.
فرضیه چهاردهم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع چهارم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع دوم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود می‌بخشد.
فرضیه پانزدهم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع چهارم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع سوم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود می‌بخشد.
فرضیه شانزدهم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع چهارم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی کسب و کار نوع چهارم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملکرد را بهبود می‌بخشد.
رابطه بین تدوین، اجرا و کنترل (و یا ارزیابی) استراتژی‌های بازاریابی
سطح استراتژیک استراتژی‌های بازاریابی در قلمرو کلی

 

استراتژی‌های بازاریابی در قلمرو چرخه عمر محصول

 

استراتژی‌های بازاریابی در قلمروعوامل آمیخته بازاریابی

 

 

 

سطح عملیات  اقدامات عملیاتی ویژه‌ای که در رابطه با هر یک از عوامل آمیخته بازاریابی باید انجام شود.
 افرادی که مسئول اجرای اقدامات عملیاتی فوق هستند.
 زمان اجرای این اقدامات عملیاتی
 بودجه لازم برای اجرای این اقدامات عملیاتی
نقاط مرجع استراتژیک بازاریابی(Marketing SRP's)
نقاط مرجع استراتژیک بازاریابی توضیحات مراحل چرخه عمر محصول متناظر
SRP اول ـ میزان رقابت (میزان کنترل) زیاد تعداد رقبا زیاد، کنترل کم بر عوامل (انعطاف‌پذیری)، محصولات متمایز رشد و بلوغ
کم تعداد رقبا اندک، کنترل شدید بر عوامل، محصولات استاندارد معرفی و افول
SRP دوم ـ محور تمرکز، داخل یا خارج بازارهای فعلی داخل حفظ بازار کنونی، حفظ سهم بازار فعلی، اشاره به کارایی سازمان دارد. بلوغ و افول
خارج کسب بازار جدید، افزایش سهم بازار، اشاره به اثربخشی سازمان دارد. معرفی و رشد
گونه‌شناسی استراتژی‌های بازاریابی براساس نقاط مرجع استراتژیک
محیط خارجی کانون توجه محیط داخلی
خارج از بازارهای فعلی محور تمرکز داخل بازارهای فعلی

 

استراتژی‌های مرحله رشد:
استراتژی‌های مرحله بلوغ:
الف ـ برای شرکت‌های پیشگام:
1 ـ استراتژی دژ یا دفاع از موقعیت،
2 ـ دفاع از طریق هجوم کاذب،
3 ـ مقابله، 4 ـ توسعه بازار،
5 ـ انقباض یا عقب‌نشینی استراتژیک
ب ـ برای شرکت‌های پیرو:
1 ـ حمله مستقیم، 2 ـ جهش بلند،
3 ـ حمله از اطراف، 4 ـ محاصره،
5 ـ حمله چریکی الف ـ استراتژی حفظ سهم بازار
ب ـ استراتژی‌های تمدید رشد فروش:
1 ـ استراتژی افزایش نفوذ،
2 ـ افزایش میزان استفاده،
3 ـ توسعه بازار
استراتژی‌های مرحله ورود به بازار (معرفی): استراتژی‌های مرحله افول:
1 ـ استراتژی نفوذ در بازار انبوه
2 ـ استراتژی نفوذ در بازار بسیار خاص
3 ـ ورود موقت به یک بازار و عقب‌نشینی سریع از آن 1 ـ استراتژی برداشت
2 ـ استراتژی حفظ
3 ـ استراتژی بازماندة سودآور
4 ـ استراتژی بازار بسیار خاص و کوچک

 

روابط استراتژیک سیستم بازاریابی با سایر سیستم‌های سطوح استراتژی
سطح استراتژیک
رابطه 5

 

 

 

 

 

 

 


سطح عملیاتی اقدامات عملیاتی بازاریابی

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل سوم- روش تحقیق
1-3- نوع روش تحقیق
1-1-3- نوع تحقیق برمبنای نتیجه
2-1-3- نوع تحقیق برمبنای هدف
3-1-3- نوع تحقیق برمبنای نوع داده‌ها(کمیت پذیری متغیر مورد بررسی)
2-3- جامعه آماری
3-3- نمونه آماری و روش نمونه‌گیری
4-3- روش و ابزار جمع‌آوری داده‌ها و اطلاعات
1-4-3- نحوه تنظیم پرسشنامه‌ها
2-4-3- روایی (اعتبار) پرسشنامه‌ها
3-4-3- پایایی (قابلیت اعتماد) پرسشنامه‌ها
5-3- روش تحلیل آماری داده‌ها و استفاده از رایانه
1-5-3- روش‌های آمار توصیفی
2-5-3- روش‌های آمار استنباطی

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 20   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله رابطه هماهنگی بین استراتژی سطح کسب‌وکار و استراتژی بازاریابی با عملکرد سازمانی


دانلود مقاله الکترونیک قدرت

 

 

 

در 35 سال اخیر در کاربرد موتورهای الکتریکی انقلابی رخ داده است . ساخت بسته های حالت جامد راه انداز موتور جایی رسیده که عملاًٌ هر مسئله کنترلی را می توان با استفاده از آنها حل کرد . با این راه اندازهای حالت جامد می توان موتورهای dc را با منابع تغذیه ac و موتورهای ac را با منابع تغذیه dc راه انداخت . حتی می توان ac را به توان ac فرکانس دیگز تبدیل کرد .
از طرفی دیگر هزینه سیستمهای راه انداز حالت جامد به شدت پایین آمده و قابلیت اظمینان آنها بالا رفته است انعطاف و قیمت نسبتاً کم کنترل کننده ها و راه اندازهای حالت جامد باعث شده موتورهای ac کاربردهای جدید ، بیایند ، کاربردهایی که قبلاًٌ تنها با استفاده از ماشینهای dc انجام می شد . همچنین با استفاده از راه اندازهای حالت جامد موتورهای dc نیز قابلیت انعطاف بیشتری پیدا کرده اند .
تغییر عمده از ساخت و بهبود عناصر حالت جامد توان بالا حاصل شده است . گرچه مطالعه تفصیلی مدارها ، الکترونیک قدرت و عناصر آنها خود کتاب مستقلی می خواهد ولی کمی آشنایی با آنها در فهم کاربردهای موتورهای جدید بسیار لازم است .
عناصر الکترونیک قدرت
در مدارهای کنترل موتور چند نوع وسیله نیمه هادی عمده مورد استفاده قرار می گیرد . مهمترین اینها عبارت اند از :
1- دیود
2- تریستور دو سیمه (یا دیود PNPN)
3- تریستور سه سیمه ( یکسوز ساز کنترل شده سیلیسیومی SCR)
4- تریستور باگیت خاموش کن (GTO )
5- دایاک
6- تریاک
7- ترانزیستور قدرت (PTR )
8- ترانزیستور دو قطبی باگیت مجزا شده (IGBT )
دیود
دیود یک عنصر نیمه هادی است که برای عبور جریان در یک جهت طراحی شده است . نماد این عنصر در شکل نشان داده شده است . دیود طوری طراحی شده که جریان را از آند به کاتد بگذارند ولی در جهت عکس نه .
مشخصه ولتاژ جریان دیود در شکل زیر نشان داده شده است . با اعمال یک ولتاژ مستقیم به دیود جریان بزرگی از آن می گذرد . ولی اگر ولتاژ در جهت معکوس به آن اعمال شود . جریان گذرنده بسیار کوچک خواهد بود ( در رده میکروآمپر یا کمتر) . اگر ولتاژ معکوس اعمالی به حد کافی بزرگ باشد ، سرانجام دیود می شکند و اجازه می دهد که جریان در جهت عکس هم بگذرد . این سه ناحیه کاری دیود روی منحنی مشخصه شکل زیر نشان داده شده است .
دیودها با توجه به مقدار توانی که می تواند مصرف کنند و ماکزیمم ولتاژ معکوسی که می توانند بدون شکستن تحمل کنند دسته بندی می شوند . توانی که دیود در هنگام عمل در جهت مستقیم مصرف می کند ، با حاصلضرب افت ولتاژ مستقیم روی آن و جریانی که از دیود می گذرد برابر ست . این توان باید محدود شود تا دیود بیش از حد گرم نشود . ماکزیمم ولتاژ معکوس دیود با عبارت ولتاژ معکوس ماکزیمم (PIV ) مشخص می شود . این مقدار باید آنقدر بزرگ باشد که دیود هنگام کار نشکند و در جهت معکوس جریان نگذراند .

 

 

 

 

 

 

 


دیودها را از لحاظ زمان قطع و وصل نیز دسته بندی می کنند ، منظور مقدار زمانی است که طول می کشد تا دیود از حالت روشن به حالت قطع برود و بر عکس . چون دیودهای قدرتی بزرگ هستند ، و بار زیادی در پیوند عناصر توان بالا ذخیره می شود ، بسیار کندتر از دیودهایی که در مدارهای الکترونیکی معمولی یافت می شود تغییر حالت می دهند تمام دیودهای قدرتی اساساً آنقدر سریع هستند که بتوان در مدارهای Hz 50 یا Hz 60 به عنوان یکسو کننده به کارشان برد . ولی در بعضی کاربردها مثل مدولاسیون عرض پالس (PWM ) باید دیودهایی به کاربرد که بتوانند با آهنگی سریعتر از Hz 10000 تغییر حالت دهند . برای این کاربردهای سویچینگ سریع دییودهای خاصی موسوم به دیودهای با بازیابی سریع به کار می رود .
تریستور دو سیمه یا دیود PNPN
تریستور نامی است که به خانواده ای از عناصر نیمه هادی متشکل از چهار لایه نیمه هادی داده است . تریستور دو سیمه ، که دیود PNPN یا دیود تریگر شونده هم خوانده می شود یکی از اعضای این خانواده است . نام این عنصر در استاندارد IEEE برای نمادهای ترسیمی تریستور دیودی با سد کردن معکوس است . نماد این عنصر در شکل زیر به چشم می خورد .
دیود PNPN یک یکسوساز یا دیودست که مشخصه ولتاژ – جریانی غیرعادی در ناحیه بایاس مستقیم دارد . مشخصه ولتاژ – جریان آن در شکل زیر به چشم می خورد . منحنی مشخصه از سه ناحیه تشکیل می شود .
1- ناحیه سد کردن معکوس
2- ناحیه سدکردن مستقیم
3- ناحیه هدایت
در ناحیه سدکردن معکوس ، دیود PNPN مل یک دیود معمولی عمل کرده ، جلوی عبور جریان را می گیرد ، مگر اینکه ولتاژ معکوس از ولتاژ شکست معکوس بگذرد . در ناحیه هدایت باز هم دیود PNPN مثل یک دیود معمولی عمل می کند و به ازای یک افت ولتاژ کوچک اجازه عبور جریان بزرگی را می دهد . این ناحیه سد کردن مستقیم است که باعث تمییز یک دیود PNPN از یک دیود معمولی می شود .
وقتی دیود PNPN در، بایاس مستقیم قرار می گیرد از آن جریانی نمی گذرد ، مگر اینکه ولتاژ مستقیم روی دیود از مقدار خاصی موسوم به ولتاژ شکست VBO بگذرد. وقتی ولتاژ مستقیم روی دیود PNPN از VBO فراتر می رود ، دیود روشن می شود و روشن می ماند مگر اینکه جریانی که از آن می گذرد از یک مقدار می نیمم مشخص (نوعاٌ چند میلی آمپر) پایین تر بیاید . اگر جریان از این مقدار می نیمم ( که جریان نگهداری IH نامیده می شود) کمتر شود ، دیود PNPN خاموش شده و دیگر هدایت نمی کند ، تا اینکه دوباره ولتاژ روی آن از VBO بگذرد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خلاصه اینکه دیود PNPN
1- وقتی روشن می شود که ولتاژ اعمالی Vo ازVBO بگذرد.
2- وقتی خاموش می شود که جریان Id آن از IH کمتر شود .
3- نمی گذارد که در جهت معکوس از آن جریان بگذرد مگر اینکه ولتاژ اعمال شده به آن از ولتاژ معکوس ماکزیمم بیشتر شود .
تریستور سه سیمه یا SCR
مهمترین عنصر خانواده تریستورها سه سیمه است که با نام یکسوساز کنترل شده سیایسیوسی یا SCR نیز شناخته می شود . این عنصر توسط شرکت جنرال الکتریک در سال 1958 شناخته شد و SCR نام گرفت . نام تریستور بعدا توسط کمیسیون بین المللی الکتروتکنیک ( IEC ) به آن داده شد . نماد تریستور سه سیمه یا SCR در شکل زیر نشان داده شده است .
SCR همانطور که از نامش پیداست یک یکسوساز یا دیودکنترل شده است . مشخصه ولتاژ – جریان آن در صورت باز بودن گیت درست مانند دیود PNPN است .
چیزی که SCR را برای کاربردهای کنترل موتور مفید می سازد این است که ولتاژ روشن شدن یا شکست آن را می توان با جریانی که از گیت آن می گذرد کنترل کرد . هر چه این جریان بزرگتر باشد Vbo کوچکتر می شود ( شکل را ببینید ) .

 

 

 

 

 

 

 


اگر SCR انتخاب شده دارای ولتاژ روشن شدن بزرگی باشد به نحوی که در صورت باز بودن گیت آن بزرگترین ولتاژ مدار هم نتواند آن را روشن کند تنها در صورتی روشن خواهد شد که جریانی از گیت آن بگذرد . وقتی SCR روشن می ماند تا اینکه جریانش از حد خاصی با مقدار Ih کمتر می شود . بنابراین می توان پس از روشن شدن SCR جریان گیت آن را برداشت بدون اینکه اثری بر کار آن گذاشته شود . در حالت روشن افت ولتاژ مستقیم روی SCR حدود 2/1 تا 5/1 برابر افت ولتاژ روی یک دیود معمولی در بایاس مستقیم است .
تریستور سه سیمه یا SCR متداولترین عنصر در مدارهای کنترل قدرتی است . از اینها در کاربردهای یکسوسازی یا سویچینگ بسیار استفاده می شود . و در محدوده های مجاز از چند آمپر تا حدود A 3000 موجودند .
خلاصه اینکه یک SCR
1- وقتی روشن می شود که ولتاژ VD اعمال شده به آن از VBO بگذرد .
2- ولتاژ روشن شدن VBO آن توسط جریان گیت Ig کنترل می شود .
3- وقتی خاموش می شود که جریان آن Id از مقدار IH کمتر شود .
4- در بایاس معکوس اجازه نمی دهد جریانی عبور کند مگر اینکه ولتاژ معکوس از ولتاژ شکست معکوس بگذرد .
تریستور با گیت خاموش کن
تریستور با گیت خاموش کن ( GTO ) تحول جدیدی در تریستورهاست . تریستور GTO نوعی SCR است که می توان آن را با اعمال یک پالس منفی به حد کافی بزرگ به گیت خاموش کرد . حتی در موقعی که Id ازiH بزرگترست . گرچه ترییستورهای GTO از 1960 به این طرف وجود داشته اند ولی تنها در اواخر دهه 1970 برای کاربردهای کنترل موتور جنبه عملی پیدا کردند . این عناصر در بسته های کنترل موتور متداولتر شده اند زیرا دیگر برای خاموش کردن SCR در مدارهای dc به عناصر اضافی احتیاجی نخواهد بود . نماد تریستور GTO در شکل نشان داده شده است .

 

 

 

 

 


شکل بالا یک شکل موج نوعی جریان برای تریستور GTO توان بالا را نشان می دهد . تریستور GTO نوعا برای روشن شدن نسبت به SCR معمولی جریان گیت بزرگتری می خواهد . برای عناصر توان بالای بزرگ جریان گیت در رده A 10 یا بیشتر است . برای خاموش کردن عنصر یک پالس جریان منفی بزرگ با عرض s 20 تا s 30 لازم است . اندازه پالس جریان منفی باید یک چهارم تا یک ششم جریانی که از عنصر می گذرد باشد .
دایاک
دایاک عنصری با 5 لایه نیمه هادی ( PNPNP ) است که مانند دو دیود PNPN که پشت به پشت به هم وصل شده باشند عمل می کند . دایاک می تواند در هر دو جهت هدایت کند به شرط اینکه ولتاژ روی آن از ولتاژ روشن شدن بگذرد . نماد دایاک در شکل زیر و مشخصه ولتاژ- جریان آن هم در شکل زیر نشان داده شده است . دایاک در هر دو جهت روشن می شود به شرطی که ولتاژ اعمال شده از VBO بگذرد. وقتی دایاک روشن شد روشن می ماند تا اینکه جریانش از IH پایینتر بیاید .

 

 

 

تریاک
تریاک مانند دو SCRپشت به پشت بسته شده عمل می کند و یک گیت مشترک دارد . این عنصر می تواند در هر دو جهت هدایت کند ، به شرطی که ولتاژ شکست بگذرد . نماد تریاک در شکل زیر و منحنی مشخصه ولتاژ جریان آن در شکل نشان داده شده است . ولتاژ روشن شدن تریاک هم درست مانند SCRبا افزایش جریان گیت کم می شود با این تفاوت که تریاک هم به پالسهای مثبت و هم به پالسهای منفی اعمال شده به گیتش پاسخ می دهد . وقتی تریاک روشن می ماند مگر اینکه جریانش از IH کمتر شود .

 

 

 

 

 

 

 

چون تریاک می تواند در هر دو جهت هدایت کند در بسیاری از کاربردهای کنترل ac می توان آن را به جای دو SCR پشت به پشت به کار برد . ولی سرعت روشن و خاموش شدن تریاکها عموما کمتر از SCR است و قابلیت توانی کمتری نیز دارند . به همین خاطر کاربرد آنها عمدتا به مدارهای توان پایین یا متوسط HZ50 تا HZ 60 مثل مدارهای روشنایی محدود می شود .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ترانزیستور قدرت
نماد ترانزیستور در شکل الف نشان داده و ولتاژ کلکتور بر حسب جریان کلکتور آن در شکل ب رسم شده است . چنانچه از منحنی های مشخصه شکل ب پیداست ترانزیستور وسیله ای است که جریان کلکتورش ic در گستره وسیعی از ولتاژهای کلکتور – امیتر ( vce ) با جریان بیس آن IB متناسب است .

 

 

 

 

 


ترانزیستورهای قدرت ( PTR ) معمولا در کاربردهای کنترل ماشین برای قطع و وصل کردن جریان به کار می روند . شکل الف یک ترانزیستور با بار مقاومتی را نشان می دهد منحنی های مشخصه IC-VCE ترانزیستور و خط بار در شکل ب نشان داده شده است . ترانزیستورهای قدرت معمولا در کاربردهای کنترل ماشین به عنوان کلید به کار می روند . در این کاربردها ترانزیستور باید کاملا روشن یا کاملا خاموش باشد . همانطور که شکل ب نشان می دهد جریان بیسی برابر IB4 این ترانزیستور را کاملا روشن می کند و اگر جریان بیس صفر باشد ترانزیستور کاملا خاموش می شود .
اگر جریان بیس این ترانزیستور برابر IB3 باشد ترانزیستور نه کاملا روشن و نه کاملا خاموش است . این وضعیت نامطلوبی است زیرا جریان کلکتور بزرگی می گذرد و ولتاژ کلکتور – امیتر VCE هم بزرگ است پس توان زیادی در ترانزیستور تلف می شود . برای حصول اطمینان از اینکه ترانزیستور بدون تلف زیاد توان هدایت می کند باید جریان بیس آنقدر بزرگ باشد که ترانزیستور کاملا به اشباع برود .

 

 

 

 

 

 

 

ترانزیستور قدرتی غالبا در مدارهای مبدل به کار می روند . عیب اصلی آنها در کاربردهای سویچینگ این است که ترانزیستورهای قدرتی بزرگ در تغییر از حالت روشن به قطع و برعکس کندند، زیرا برای روشن و خاموش کردن آنها باید بار زیادی به آنها داده یا از آنها گرفته شود .
ترانزیستور دو قطبی با گیت عایق شده
ترانزیستور دوقطبی با گیت عایق شده ( IGBT ) وسیله نسبتا جدیدی است . این عنصر شبیه ترانزیستور قدرتی است با این تفاوت که با اعمال ولتاژ به گیت کنترل می شود نه با اعمال جریان به بیس آن در IGBT امپدانس گیت بسیار بزرگ است بنابراین جریان بسیار ناچیزی از گیت می گذرد . این عنصر در اساس معادل ترکیب یک ترانزیستور اثر میدانی با نیمه هادی اکسید فلزی ( MOSFET ) و یک ترانزیستور قدرتی است . نماد IGBT در شکل نشان داده شده است .
چون IGBT با ولتاژ گیت کنترل می شود و جریان بسیار کمی می کشد می توان آن را بسیار سریعتر از ترانزیستورهای دوقطبی معمولی روشن و یا خاموش کرد. به همین دلیل IGBT در کاربردهای فرکانس بالا و توان بالا به کار می رود .
ترانسفورماتورها
ترانسفورماتور وسیله ای است که انرژی الکتریکی ac را از ولتاژی به ولتاژ دیگر تبدیل می کند و این را از طریق اندرکنش میدانهای مغناطیسی انجام می دهد . این اسباب از دو یا چند پیچک پیچیده شده به دور یک هسته فرومغناطیسی معمولی تشکیل می شود . این پیچکها معمولا مستقیما به هم متصل نشده اند . تنها ارتباط بین پیچکها توسط شار مغناطیسی درون هسته برقرار می شود .
یکی از سیم پیچهای ترانسفورماتور به منبع قدرت ac متصل می شود و دومین ( و شاید سومین ) سیم پیچی توان الکتریکی بار را تامین می کند . سیم پیچی که به منبع قدرت متصل است . سیم پیچی اولیه یا سیم پیچی ورودی و سیم پیچی متصل به بار سیم پیچ ثانویه یا سیم پیچی خروجی نام دارد . اگر سیم پیچی دیگری هم وجود داشته باشد سیم پیچ سومی نامیده می شود .
اهمیت ترانسفورماتورها در زندگی امروزی
اولین سیستم توزیع قدرت در ایالات متحده یک سیستم 120 ولت dc بود که توسط توماس ای . ادیسون اختراع شد تا توان مورد نیاز لامپهای روشنایی التهابی را تامین کند . اولین نیروگاه شهری ادیسون در سپتامبر 1882 در نیویورک راه اندازی شد . متاسفانه سیستم قدرت او توان را در چنان ولتاژ کمی تولید می کرد و انتقال می داد که برای تامین توانهای قابل توجه جریانهای بسیار بزرگی لازم داشت . این جریانهای بزرگ افت ولتاژها و تلفات توان بسیار بزرگی را در خطوط انتقال سبب می شدند . که ناحیه خدمت رسانی یک نیروگاه را واقعا محدود می کرد . در دهه 1880 برای غلبه بر این مشکل به ازاء هر چند محله یک نیروگاه وجود داشت . این حقیقت که با سیستمهای قدرت dc کم ولتاژ نمی شود توان را تا مسافتهای دور انتقال داد موجب می شود که نیروگاهها کوچک و محلی و در نتیجه نسبتا کم بازده باشند .
اختراع ترانسفورماتور و پیشرفت همزمان منابع ac محدودیت های مسافت و سطح توان سیستم قدرت را برای همیشه برطرف کرد . یک ترانسفورماتور بدون اینکه تاثیری بر توان داده شده بگذارد به طور مطلوبی سطح ولتاژ ac تغییر می دهد . اگر ترانسفورماتوری سطح ولتاژ مداری را افزایش دهد باید جریان راکاهش دهد تا توان ورودی اش با توان خروجی اش برابر باشد بنابراین می توان توان الکتریکی ac را در محل اصلی تولید کرد ،ولتاژ ان را برای انتقال به مسافتهای طولانی با تلفات اندکی افزایش داد و دیگر بار برای استفاده نهایی ولتاژش را پایین اورد .چون تلفات انتقال خطوط یک سیستم قدرت با مجذور جریان خطوط متناسب است افزایش ولتاژ انتقال و کاهش جریان ناشی از ان با ضریب 10 ،تلفات انتقال را با ضریب 100 کاهش می دهد .بدون ترانسفورماتورها ،استفاده از انرژی الکتریکی در بسیاری از کاربردهای امروزی به سادگی امکان پذیر نبود.
در یک سیستم قدرت امروزی ،توان الکتریکی در ولتاژهای 12 تا 25 کیلو ولت تولید می شود ترانسفورماتورها ولتاژ را برای انتقال با تلفات کم در مسافتهای طولانی به kv110تا kv1000 افزایش می دهند و سپس ان را برای توزیع محلی بهkv12تا kv345 می رسا نند و سر انجام استفاده ی ایمن از توان در منازل، ادارات و کارخانجات را در ولتاژ کمی مثل v120ممکن می کنند.
انواع ترانسفورماتورها و ساختمان آنها
مقصود اصلی ترانسفورماتورها تبدیل توان ac ازیک سطح ولتاژ به توان ac در سطح دیگری از ولتاژ و در همان فرکانس است . ترانسفورماتورها برای مقاصد متنوع دیگری نیز به کار می روند (مثلاًٌ ، نمونه گیری ولتاژ، نمونه گیری جریان و تبدیل امپدانس) ، اما این فصل در اصل به ترانسفورماتورهای قدرت اختصاص دارد .
ترانسفورماتورهای قدرت بر روی دو نوع هسته ساخته می شوند . یک نوع ، یک قطعه فولاد لایه لایه مستطیل شکل است که سیم پیچی های ترانسفورماتور روی دو ضلع آن پیچیده می شوند . این ساختمان به نام هسته ای شناخته می شود و در شکل نشان داده شده است . نوع دیگر هسته لایه لایه ای با سه ساق دارد که سیم پیچی ها حول ساق وسط آن پیچیده میشوند . این ساختمان به نام زرهی شناخته می شود و در شکل نشان داده شده است . در هر دو حالت ، هسته از ورقه های نازکی تشکیل شده که از نظر الکتریکی نسبت به هم عایق اند تا جریانهای گردابی به حداقل برسد .
اولیه و ثانویه ترانسفورماتور فیزیکی بر روی هم پیچیده می شوند به طوریکه سیم پیچی فشار ضعیف سیم پیچی زیرین را تشکیل می دهد . چنین آرایشی دو منظور را تامین می کند .

 

 

 


1- مسئله عاقبندی سیم پیچی فشار قوی نسبت به هسته را آسان می کند .
2- شار نشتی را نسبت به حالتی که دو سیم پیچی با فاصله از هم روی هسته قرار دارند ، کاهش می دهد .
به ترانسفورماتورهای قدرت بسته به استفاده ای که در سیستم قدرت دارند نامهای مختلفی داده می شود . ترانسفوماتوری که به خروجی ژنراتور متصل است تا ولتاژ آن را تا حد انتقال (kv 110 +) بالا ببرد ترانسفورماتور واحد نامیده می شود . ترانسفورماتوری که در طرف دیگر خط انتقال ، ولتاژ را تا حد ولتاژهای توزیع (از 23تا 345کیلوولت) پایین می آورد ، ترانسفورماتور پست نامیده می شود. سرانجام ، ترانسفورماتوری که ولتاژ توزیع را به ولتاژ نهایی برای مصرف توان (110،208،220 ولت و ...) کاهش می دهد. ترانسفورماتورتوزیع نام دارد . همه این ترانسفورماتورها اساساًٌ مشابه اند .تنها تفاوت در نوع استفاده از آنهاست .

 

 

 

 

 

 

 

علاوه بر ترانسفورماتورهای گوناگون قدرت دو ترانسفورماتور خاص ، همراه با ماشینهای الکتریکی و سیستمهای قدرت به کار می روند نخستین آنها وسیله ای است که برای نمونه گیری ولتاژ فشار قوی و ایجاد یک ولتاژ کم در ثانویه ، متناسب با ولتاژ اولیه به کار می رود. چنین ترانسفورماتور ولتاژ نام دارد . ترانسفورماتور قدرت نیز در ثانویه اش ولتاژی ایجاد می کند که مستقیماً با ولتاژ اولیه آن متناسب است . و تفاوت بین آنها در این است که ترانسفورماتور ولتاژ برای کار با جریانهای بسیار کم طراحی می شود . دومین ترانسفورماتور خاص اسبابی است که برای فراهم کردن جریان ثانویه ای بسیار کوچکتر ، اما متناسب با جریان اولیه اش طرح می شود . این وسیله ترانسفورماتور جریان نام دارد.
تعریف پست برق : پست برق محلی است که در آنجا تبدیل ولتاژ انجام گرفته یا کلیدزنی صورت می پذیرد .
انواع پست برق از نظر قرار گرفتن در شبکه :
1- پست های انتقال حداقل ولتاژ230 کیلو ولت و ولتاژهای بالاتر
2- پستهای فوق توزیع که حداقل ولتاژ آن 36 کیلو ولت و حداکثر 145 کیلوولت است
3- پستهای توزیع که حداکثر ولتاژ آن 36 کیلوولت و پائین ترین مقدار آن 220ولت است
4- پستهای کلیدزنی که با قطع و وصل کلیدهای شبکه های قدرت از هم جدا و یا به هم رینگ می شوند
5- پست های کوپلاژ که این پست ها برای کوپلاژ و ارتباط دو شبکه انتقال انرژی مربوط به دو منطقه بزر
انواع پستها از نظر تبدیل ولتاژ به شرح ذیل است :
1- پستها ی افزاینده مثل پست نیروگاهی
2- پستها ی کاهنده مثل پستهای انتقال و فوق توزیع و توزیع
انواع پستهای فشار قوی از نظر محل نصب به شرح زیر است :
1- پستهای سرپوشیده (INDOOR) : پستهای هستند که در فضای سرپوشیده نصب می شوند و معمولاًٌ تا سطح ولتاژ 36 کیلوولت ساخته می شوند و بسته به وضعیت آلودگی محیط در بعضی جاها تا سطح ولتاژ 63 کیلو ولت هم ساخته می شوند .
2- پستهای نصب شده در فضای آزاد (OUT DOOR)
انواع پستها از نظر عایق بندی به شرح زیر است :
1-پستهای فشار قوی با عایق هوا: پستهایی هستند که ‹‹باسبارهای›› آنها در فضای آزاد نصب شده و ایزولاسیون تجهیزات تحت ولتاژ عایق هایی مانند چینی یا PVC یا هوا تامین می گردد و فضای زیادی با توجه به ولتاژ فاز به فاز یا فاز به زمین اشغال می کند .
2-پستهای فشار قوی یا عایق گاز یا کپسولی (GIS) : در این نوع پستها کلیه تجهیزات تحت ولتاژ پست داخل محفظه فلزی که با گاز SF6 پرشده نصب شده اند و گاز عایق بین تجهیزات و فاصله فاز به فاز به زمین را تشکیل می دهد .
دلیل اینکه در شارژ ایستگاه دو دستگاه ترانس وجود د ارد این است که شارژها در هر ایستگاه متفاوت می باشد پس ترانسهای دستگاه شارژ نیز متفاوت می باشد. الف: ممکن است یکی از سیم پیچها جهت شارژ سریع و دیگری جهت شارژ آهسته بکار رفته باشد .
ب: ممکن است یکی از سیم پیچها جهت تغذیه بار و دیگری جهت تغذیه باطری بکار رفته باشد .
ج: ممکن است یکی از سیم پیچها تغذیه مدارات اصلی و دیگری جهت مدارات فرمان استفاده شده باشد .
کلیات
یکسو کننده های سه فاز
یکسو کننده های سه فاز به طور استاندارد در ولتاژهای نامی 220،127،110،60،48،24 و جریانهای 500،400،300،200،100،75،60،50،30 امپر برای تامین انرژی مورد نیاز پستهای رلیاژ و سیستمهای مخابراتی به طور مستقل و یا شارژ باتری های سرب اسیدی یا نیکل کادمیم طراحی و تولید می گردد .
سیستم کنترل ولتاژ این دستگاهها تریستوری است و علی الخصوص برای تغذیه رله های جدید الکترونیکی در پستهای رلیاژ بسیار مناسبند . به دلیل نویز بسیار کم دستگاه (کمتر از 2 میلی ولت در ولتاژ اسمی) و سازگاری آن با منحنی سافومتریک ، هر دستگاه می تواند به تنهایی و بدون باتری دستگاههای مخابراتی را تغذیه نماید .
در کلیه دستگاهها، شارژ اولیه – شارژ مجدد و شارژ نگهداری هم بطور خودکار و هم بطور دستی امکان پذیر است . در حالت خودکار مدت زمان شارژ مجدد از 2 ساعت تا 24 ساعت در 6 وضعیت مختلف قابل تنظیم است . دستگاه بصورت استاندارد دارای مشخصاتی است که ارائه خواهد شد . ولی برای هر دستگاه مجموعه ای از امکانات انتخابی پیش بینی شده است که می تواند به دستگاه اضافه شود.
این امکانات در نقشه WIRING دستگاه با علامت * نشان داده شده و عبارتند از:
1- امکان اتصال موازی دستگاهها
2- امکان نصب سیلیکون دراپرSILICON DROPPER
3- امکان نصب R.F.I (RADIO FREQUENCY INTERFERIENCE FILTER)
4- امکان نصب برق گیر VDR
5- امکان نصب ‹‹راه اندازی کمکی›› برای دستگاههای با جریان بیش از 80 آمپر
مشخصه تغییرات ولتاژ و جریان این دستگاهها مطابق شکل زیر و به شرح زیر است :
مادام که جریان مصرفی کمتر از جریان نامی دستگاه است ، بصورت منبع ولتاژ کار می کند و تغییرات ولتاژ خروجی در ازاء تغییرات بار و برق شهر در محدوده مجاز، کمتر از1 ±درصد است. هنگامی که مقدار جریان مصرفی از جریان نامی دستگاه تجاوز نماید، دستگاه بصورت منبع جریان عمل می کند. منحنی در شکل نشان داده شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


ارتباط باتری با یکسوکننده به صورت موازیست. این نوع ارتباط دارای این مزیت است که هنگامی که برق شهر وجود داشته باشد،تغذیه مصرف کننده از طریق منبع تغذیه خواهد بود. ضمن آنکه باتری ها نیز شارژ و برای زمان قطع برق آماده می شوند 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  31  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله الکترونیک قدرت


دانلود مقاله عملیات داشت برنج

 

 

 آبیاری:
آبیاری شالیزار از مهمترین عملیاتی است که باید در زراعت برنج بدقت انجام شود، چون برنج گیاهی است با تلاقی و باید ریشه آن همیشه در داخل آب قرار گیرد در غیر اینصورت محصول بعمل آمده خوب نخواهد بود.
از حدود اواسط فروردین که کاشت بذر در خزانه شروع می‌شود تا اواخر مرداد ماه که زمان برداشت برنج است آبیاری باید بطور مداوم انجام گیرد آب مورد نیاز توسط کانالهای آبرسانی به مزارع برنج وارد می‌شود.
وجود آب سبب انتقال مواد مختلف از ریشه به ساقه، برگ و دانه‌ها شده و در نتیجه موجب تهیه مواد خشک می‌گردد مقدار آب مورد نیاز برای برنج بستگی به روش کاشت، ابعاد کرتها تراکم بوته‌ها، مقدار مصرف مواد تقویت کننده نوع و بافت خاک، شرایط اقلیمی، شرایط اکولوژیکی و رقم یا ورقه‌های مورد کاشت داشته و به طور کلی در ارقام زودرس نیاز آبی کمتر و در ارقام دیررس نیاز آبی بیشتر است. برنج در طول دوره رشد خود بطور متوسط به 30000 تا 35000 متر مکعب آب نیاز دارد.
این مقدار آب باید در هنگام پنجه زنی، تشکیل پانیکول و هنگام گل دادن به اندازه کافی در اختیار گیاه قرار گیرد. اگر در مرحله تشکیل پانیکول و گل دادن آب و رطوبت کافی در اختیار برنج قرار نگیرد، تلقیح به خوبی انجام نشده و برنج بدست آمده دارای عملکرد پائینی خواهد بود. زیرا در رطوبت کم دانه‌های گرده نمی‌تواند به تخمدان نفوذ نمایند و در نتیجه تلقیح انجام نمی‌گیرد.
بافت و نوع خاک در مقدار مصرف آب شالیزار خیلی تاثیر دارد. بطور کلی زمین‌های رس و سنگین دارای نیاز آبی کمتر ولی شالیزارهای با خاکهای شنی احتیاج به آب بیشتری دارند. زیرا خاکهای شنی دارای خلل و فرج زیادی نسبت به خاکهای رسی هستند و همچنین میزان تبخیر آب نیز در این خاکها بیشتر است. تراکم، علفهای هرز در مقدار نیاز آبی می‌توانند تاثیر مهمی داشته باشد. بطوری که هر چه میزان تراکم علفهای هرز در شالیزار بیشتر باشد به همان نسبت میزان مصرف آب توسط این علفهای هرز زیادتر شده و نیاز آبی را افزایش می‌دهند. یکی از عوامل مهم در رسیدن برنج‌ دمای هوا و آبیاری است. وقتی که درجه حرارت متوسط زیاد باشد برنج ممکن است زودتر برسد، در این حال به کار بردن آب سرد برای آبیاری برنج ممکن است رسیدن برنج را به تاخیر بیندازد.
علفهای هرز شالیزار
1-بررسی اقتصادی خسارت علفهای هرز
علف‌های هرز در مزارع برنج یکی از بزرگترین و مهمترین مشکلات شالیکاران می‌باشند، زیرا هر ساله خسارت زیادی از این طریق به کشاورزان شالیکار وارد می‌شود.
علف‌های هرز هر ساله و در هر زمانی اعم از قبل از کاشت، در زمان داشت و هنگام برداشت و بعد از آن وجود دارند. هر چند خسارت آنها بظاهر دیده نمی‌شود و علائمی را از آسیب نشان نمی‌دهد ولی دائماً به گیاه زیان می‌رساند و سالی نیست که علف هرز وجود نداشته باشد. هر موقع که شرایط برای رشد و نمو گیاه آماده باشد، علف هرز هم وجود خواهد داشت.
آمار ارائه شده از کشور آمریکا در سال 1981 میزان خسارت علف‌های هرز را 6/41 درصد بیان نموده است که با توجه به نسبت خسارت آفات که 3/31 درصد و بیماریهای گیاهی که 1/27 درصد بوده، بیشترین مقدار خسارت را علف‌های هرز وارد نموده‌اند. این واقعیت را می‌تواند نتیجه‌گیری کرد که اگر در یک مزرعه شالیزار هیچگونه کنترلی بر روی علف‌های هرز انجام نگیرد، پس از گذشت مدتی کوتاه رشد بسیار زیادی خواهند نمود و باعث نابودی برنج می‌شود.
نحوه خسارت علفهای هرز
بطور کلی کلمه علف هرز از روزی که کشاورزی توسط انسان آغاز گردید بکار برده شد. کلمه علف به گیاهانی گفته می‌شود که مورد تغذیه حیوانات گیاهخوار قرار می‌گیرند و کلمه هرز یا هرزه نیز به معنی بیهوده یا بی‌بند و بار می‌باشد. علف هرز عبارت است از رویش هر نوع گیاه زراعی و غیر زراعی در داخل یک زراعت معین، یعنی اگر گیاهان زراعی هم تواماً با یک زراعت معین مثلاً برنج کاشته نشوند و خود بخود یا با آلودگی بذور در شالیزار وارد شوند علف هرز هستند. علف‌های هرز به روش‌های گوناگون به برنج آسیب می‌رسانند که نحوه خسارت آنها را می‌توان بصورت زیر بیان نمود.
1-علف‌های هرز مهمی مانند سوروف در مرحله نشاء بعلت شباهت ظاهری با برنج همراه آن در زمین اصلی کاشته شده و پس از رشد تولید بذری نماید که این بذر سبب آلودگی مزارع در سالهای آتی می‌شود.
2-بعلت رقابت همیشگی و سر سخت و قوی که با محصول دارند اغلب بر آن فائق آمده و مانع رشد آن می‌گردند.
3-اغلب علف‌های هرز خاصیت ترمیم قوی داشته و به محض اینکه قسمتی از اندامهای هوایی آنها از بین برود سریعاً آنرا بوجود می‌آورند.
4-چون دانه بیشتری نسبت به محصول تولید می‌کنند در نتیجه پراکندگی بذر آنها زیاد بوده و در انهار و مزارع پخش شده و عامل آلودگی سایر قسمت‌های مزرعه شالیزار نیز می‌شوند.
5-علف‌های هرزی مانند اویار سلام در داخل مزرعه برنج و مرغ در روی مرزها رشد نموده و در نتیجه کشاورزان را ناچار می‌نمایند هر ساله قبل از کاشت هزینه‌ای را برای کنترل و نابودی آنها متحمل شوند.
6-اویار سلام و مرغ از علفهای هرز مهم مزارع شالیزار گیلان هستند که بعلت داشتن اندام و فرم خاص خود در هنگام کار ماشین آلات کشاورزی مانند تیلر، گاوآهن و سایر ادوات بدور آنها می‌پیچند و از این طریق باعث کاهش راندمان کار می‌گردد.
7-در مرحله داشت نیز علف‌های هرزی مانند نی در شالیزار رشد نموده و با استفاده از آب و مواد غذایی و همچنین سایه افکنی بر روی برنج کاهش محصول را سبب می‌شوند.
8-رویش انواع نی و لویی Thypho Sp در مسیر جویبارها و انهار علاوه بر اینکه از مقدار زیادی از آب مزرعه استفاده می‌کنند، موجب کندی جریان آب و کاهش راندمان آبیاری می‌شوند. همچنین کشاورزان بر این اساس هر ساله هزینه‌ای را جهت لایروبی و پاکسازی مسیر کانالها متحمل می‌شوند.
9-علف‌های هرز می‌توانند بعنوان میزبان آفات و بیماریها عمل نموده و در نتیجه باعث اشاعه آنها شوند. علف‌های هرز ممکن است میزبان آفات مهمی همچون پروانه کرم ساقه‌خوار برنج باشند. پروانه‌های کرم ساقه‌خوار در واریته‌های زودرس برنج در سنین پایین مواجه با برداشت برنج می‌شوند و اگر بخواهند بهمین حال بمانند به هیچ وجه لاروهای پایین‌تر از سن چهارم و حتی پنجم نمی‌توانند سرمای زمستان را پشت سر بگذارند. ولی با انتقال بر روی علف‌های هرز مانند سوروف، تغذیه خود را ادامه داده و به سنین 5 و 6 که سنین زمستان گذران آن هستند، می‌رسند.
10-بعضی دیگر از علف‌های هرز شالیزار مانند آقطی، انواع نی، لویی، شال تسبیح، تیر کمان آبی، آلاله‌های آبی، توری و سنگ پناهگاه زمستانه کرم ساقه‌خوار برنج و سایر آفات هستند.
11-علف‌های هرز بمیزان دو برابر ثبات زراعی آب جذب نموده و بمیزان 2 تا 4 برابر گیاه، فسفر و پتاس را جذب می‌نمایند و در نتیجه آنرا از دسترس گیاه دور نگه می‌دارند.
12-بذور علف‌های هرزی مانند سوروف با بذر برنج مخلوط شده و اگر این بذر بعنوان بذر سال آینده بدون انجام عمل بوجاری مورد مصرف قرار گیرد، می‌تواند عامل انتشار آن باشد.
-طبقه‌بندی علف‌های هرز
طبقه‌بندی علف‌های هرز از لحاظ اهمیت اقتصادی
1-علف‌های هرز درجه اول:
علف‌های هرزی که اغلب با گیاه زراعی هم خانواده و همجنس هستند و در استفاده از نور مواد غذایی، آب و فضا رقابت شدیدی با گیاه اصلی دارند، همچنین بذر آنها نیز اغلب اوقات با بذر محصول برنج مخلوط شده و علاوه بر اینکه از ارزش اقتصادی آن می‌کاهد، سبب انتشار بذر علف هرز در سال بعد می‌شود علف‌های مرزی از قبیل سوروف، اوریارسلام، مرغ، بندواش و قاشق واش از این گروه هستند.
2-علف‌های هرز درجه دوم یا ثانویه:
گیاهانی هستند که به معنی کلی علف هرز در شالیزار وجود دارند و خسارت وارد می‌کنند اما به دلایل زیادی، رقابت شدیدی با گیاه اصلی ندارند و از نظر مرفولوژی و بیولوژی و همچنین خواص بوتانیکی با گیاه فوق دارند.
علف‌های هرز از قبیل زنبق زرد، شال تسبیح، آلاله‌های آبی، تیرکمان آبی و عدسک آبی از این گروه هستند.
-طبقه‌بندی علف‌های هرز شالیزار از لحاظ شکل ظاهری
علف‌های هرز مزارع برنج را از لحاظ مرفولوژی و شکل ظاهری برگ به سه دسته تقسیم‌بندی می‌نمایند.
1-باریک برگها: علف‌های هرزی که در این دسته قرار می‌گیرند دارای رگبرگهای موازی هستند. ساقه در این گروه گرد و توخالی است. برگها باریک و کشیده و دارای غلاف‌اند و گاهی اوقات دارای زبانک نیز می‌باشند برگها در این گروه در دو ردیف بالا و پایین در امتداد هم روی ساقه قرار دارند. مانند: سوروف.
2-جگن‌ها: این دسته از علف‌های هرز از نظر مورفولوژیکی بسیار شبیه به باریک برگها بوده ولی بجای ساقه گرد، دارای ساقه سه گوش هستند.
همچنین برگ‌ها در سه ردیف بالا و پایین در امتداد هم روی ساقه قرار دارند مانند اویارسلام.
3-پهن برگ‌ها: این گروه از علف‌های هرز دارای برگ‌های پهن‌تری نسبت به دو گروه قبل بوده و رگبرگها نیز به اشکال مختلف قرار می‌گیرند. مانند: قاشق واش، تیرکمان آبی.
-طبقه‌بندی علف‌های هرز شالیزار از لحاظ طول دوره زندگانی، طرز انتشار و ازدیاد.
1-علف‌های هرز یکساله:
این نوع گیاهان دوره زندگانی خود را در یک فصل زراعی خاتمه می‌دهند. تکثیر و انتشار آنها توسط بذر صورت می‌گیرد بذر تولیدی این گیاهان زیاد و علف‌های هرزی از قبیل آنها مشکل است و بصورت بهاره و پاییزه وجود دارند.
علف‌های هرزی از قبیل سوروف، سل واش، شبدر آبی، از این نوعند.
2-علف‌های هرز دو ساله:
این علف‌های هرز بیشتر از یکسال و کمتر از دو سال در طول دو فصل رویش زندگی می‌کنند.
3-علف‌های هرز چند ساله یا دائمی:
این علف‌های هرز بیشتر از دو سال و یا بصورت دائمی زندگی می‌نمایند و بوسیله بذر، ساقه‌های هوایی، ساقه‌های زیر زمینی، استولون‌ها (ریشه‌های نابجای روی ساقه) و یا پیاز تکثیر می‌یابند.
از بین بردن این علف‌های هرز در صورتی که 6 تا 8 هفته‌ای باشند، امکان پذیر بوده و در غیر اینصورت کنترل آنها مشکل خواهد بود. این گروه، شامل چند ساله ساده و چند ساله خزنده هستند.
علف‌های هرزی مثل مرغ، قیاق و اویارسلام از این نوع هستند.

طبقه‌بندی علف‌های هرز شالیزار از لحاظ موقع ظهور
1-علف‌های هرز قبل از نشاء:
نام علمی نام فارسی مناطق انتشار اهمیت اقتصادی
Rananculus SP آلاله وحشی در اکثر مناطق برنجکاری ایران درجه دوم
Iris SP زنبق زرد در مناطق برنجکاری شمال درجه دوم
Lemna minor عدسک آبی در مناطق برنجکاری شمال درجه دوم
Castalia SP نیلوفر آبی در مناطق برنجکاری شمال درجه دوم
Alisma plant ago aquatica قاشق واش در مناطق برنجکاری شمال درجه دوم
Sagittifolin sayyitaria تیرکمان آبی در اکثر مناطق برنجکاری ایران درجه دوم
Coix lacrima شال تسبیح در مناطق برنجکاری شمال درجه دوم


2-علف‌های هرز بعد از نشاء
نام علمی نام فارسی مناطق انتشار اهمیت اقتصادی
Echinochloa crus – gali سوروف در مناطق برنجکاری شمال درجه اول
Juncos SP نی در مناطق برنجکاری شمال درجه اول
Panicum SP چیک واش در مناطق برنجکاری شمال درجه اول
Cyperus SP اویار سلام در مناطق برنجکاری شمال درجه اول
Cynodon dactylon مرغ در مناطق برنجکاری شمال درجه اول
3-علف‌های هرز بعد از برداشت:
بعد از برداشت نیز علف‌های هرزی مانند تیرکمان آبی، شال تسبیح و تله‌کس Lythrum SP در شالیزار رشد می‌نمایند.
-کنترل علف‌های هرز
1-کنترل بیولوژیک:
در این روش با استفاده از دشمنان طبیعی علف‌های هرز مانند حشرات، قارچها و غیره کنترل آنها صورت می‌گیرد.
2-وجین علف‌های هرز:
وجین کردن عبارت است از کندن علف‌های هرز که در شالیزارهای شمال کشور بوسیله دست انجام می‌گیرد. این عمل در دو نوبت صورت گرفته بطوریکه نوبت اول 15 تا 20 روز بعد از نشاء‌کاری و نوبت دوم حدود 35 روز بعد از نشاء کاری صورت می‌گیرد که به آن «دوباره» می‌گویند.
3-شخم در خزانه شالیزار:
انجام عمل شخم یکی از مسائلی است که باعث می‌شود در اکثر موارد کنترل علف‌های هرز به آسانی صورت گیرد. بنا به نظر متخصصین زراعت و خاکشناسی شخم مزارع برنج سبب تهویه و اصلاح ساختمان خاک، افزایش جذب آب در زمین، شکستن لایه‌های سخت زیرزمینی، از بین رفتن بقایای مواد شیمیایی در خاک و کنترل علف‌های هرز می‌گردد. بنابراین اگر شخم به موقع، یعنی در اواخر پاییز انجام گرفته و عمق آن نیز مناسب بوده یعنی حدود 25 تا 30 سانتی‌متر باشد می‌تواند بسیار موثر واقع شود.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   18 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 



خرید و دانلود  دانلود مقاله عملیات داشت برنج