مدیریت تولید
خلاصه
تولیدات پیچیده و افزایش تولید جهانی , رقابت های زیادی را به شرکت هایی که فرآیند مدیریت اطلاعاتی را تولید می کند اضافه می کنند . به منظور اجتناب از تاخیرها و پیامدهای بعدی حتی پروژه های کوچک محلی برای خودکار عمل کردن مدیریت اطلاعات تولید نیاز به کمی تفکر جهانی و زمان طولانی تر هستند .
این مقاله به خواننده یک بررسی از این نوع موضوعات را ارائه می دهد که یک کارخانه باید در هنگام کار جهت افزایش تولید و خودکار عمل کردن اطلاعات تولیدش با این ایده روبرو شود که فهمیدن نخستین قدم در اجتناب از مشکل ناحل آن می باشد .
مشکلاتی که در اینجا درباره آن بحث خواهیم کرد شامل :
هماهنگی و به روز کردن اطلاعات
دارا بودن حداقل ساختار اطلاعاتی متداول
تنوع و تربیت
افزایش روند فروش
افزایش روند تولید
جهانی شدن
استاندارد کردن
اعمال
کیفیت
رقابت در مدیریت تولید
مقدمه
مدیریت تولید چیست ؟ اگر شما در قسمت تولید فروش یا IT یک کارخانه بزرگ یا متوسط کار می کنید احتمالاً :
شما در حال کشمکش جهت تقسیم کردن اطلاعات تولیدی خود میان کاتالوگها , وب سایت خود , اینترنت یا مشتریهای خود , پورتالهای (مدخلهای) تولید هستید یا :
شما در حال صحبت درباره تکمیل یک پروژه تولید یا یک کاتالوگ تولیدی روی خط اصلاح شده می باشید یا :
شما سعی می کنید تا اطلاعات هم زمان تولید را که میان قسمت های مختلف کارخانه , سیستم ها و پروسه های آن وجود دارد بدست آورید یا :
قسمت فروش کارخانه در انتظار است تا شما ساختار و حمایت لازم را جهت افزایش اطلاعات تولید درج شده در پورتال تولید نهایی به آن ها ارائه دهید یا شما در شگفت هستید که چطور شما می توانید اطلاعات مناسبتری را برای سیستم تولید خود پیشنهاد کنید .
مشکل نیست که دریابیم این نیاز ها چگونه با هم مرتبط می باشند , هر یک از آن ها قسمتی از نیاز بزرگتر اطلاعات مدیریت تولید می باشد اطلاعات مدیریت تولید روند کنترل کیفیت ارائه اطلاعات تولید از فروشنده به خریدار است .
این قسمت از یک تی رت در هر صنعت است و ظاهراً بغرنج تر می شود . هر فروشی نیاز به یک فروشنده جهت ارائه اطلاعات تولید , اطلاعات تکنیکی و اطلاعات قیمت گذاری و توصیفات تولید , گرافیک ها دارد و یک خریدار از این اطلاعات جهت انتخاب کردن و داشتن یک گزینه سود می برد این اطلاعات از جهات متعدد مثل جنبه مهندسی بازاریابی , تهیه کننده های چند تایی و مدیریت تولید و انتقال از طریق کانالها و کاتالوگهای چاپی , وب سایتها وسیستم های تولید برای خریداران جمع آوری می شود .
هرچقدر تعداد این جوانب یعنی فروشنده ها , کانال ها و خریداران بیشتر شود احتمال و میزان اشتباه بیشتر می شود .
به چه دلیل مدیریت تولید اینقدر رقابت انگیز است ؟
مدیریت تولید در مورد مدریت کیفیت و جریان اطلاعات تولید گذر تولید کرده از فروشندگان داخلی یک کارخانه و میان کارخانجات است . بسیاری از مدرم مسول یک بخش کوچک از روند اطلاعات مدیریت هستند از نظر فرهنگی مردم کمی , اگر نگوییم هیچ کس , مسول کلی می باشند . مشابه رقابت چند فرد نا بینا که سعی دارند تا یک فیل را از طریق احساس کردن توصیف کنند , هر فرد در پروسه کلی , سهم خود را در پروسه درک می کند اما عده کمی رقابت کلی را می بینند .
درک مدیریت اطلاعات تولید نیاز به بازگشتن به عقب و تجزیه و تحلیل همه بخشهای کار دارد . بیشتر از نگاه به عملکرد یک بخش خاص یا یک کارخانه ویژه , مدیریت اطلاعات تولید به نقشها و قسمتهای عرضی و فروشندگان عرضی کارخانه توجه دارد .
مدیران تولید با قسمت های ویژه تولیدات هماهنگ می شوند .
گروههای مهندسی استدلالهایی با محتوای تکنیکی و شکلی را بدست می آورند .
تیم های بازاریابی توصیفات و گرافیکهای قانع کننده را ارائه می دهند .
مدیران بالاتر موجودیهای تولید را با تقاضای بازار هماهنگ می سازند .
گروههای فروشنده محلی مقدار تولید را محدود میکنند .
گروههای فروش توضیحات اصلی را برای فروشنده ارائه داده و مسئول قیمت گذاری و قرار بستن با مشتری می شوند .
مدیران تولید , تولیدات را در روند تولید افزایش می دهند .
مدیران پروژه و مهندسان به دنبال کاتالوگهایی جهت یافتن راه حلی جهت نیازهای ---- خود می باشند . این موارد و بسیاری موارد دیگر همه وابسته به یک منظم خاص اطلاعات مدیریت تولید هستند . بنابراین اغلب فقط جزئیات و مشکلات مرتبط با نقش آن ها را مشاهده می کنیم . هر زمان که به عقب برگشته و مشکل قسمت های مختلف کارخانه خود را مشاهده می کنیم اغلب فقط بر رقابتهای به عنوان یک فروشنده یا به عنوان یک خریدار تمرکز می کنیم .
مدیریت اطالاعات تولید فروشنده ها و خریداران را تلفیق کرده و باید با رقابتهای مواجه شده از هر دو مورد سازگار شود .
علم و دانش باعث توانمندیست .
در طول سالهای گذشته از طریق ساخت تجاری یا کارخانجات سازنده , تولیدات را بطور خودکار می سازند یا پروسه های تولید و کارخانجات نرم افزاری در خدمت آن ها , بر روی نتیجه نهایی وب سایت فروشگاه , سبد خرید و پروسه سفارش مشتری متمرکز می باشند . در انتها , فروشگاه ها کامل شده , پروسه ها به جریان افتاده و بودجه ها خرج شده و تولید شروع شده و خریداران با فروشندگان سعی بر این دارند تا کارخانه را اتوماتیک سازند , اما این مورد هنوز بدست نیامده است این مقاله مسائل رقابتی اطلاعات مدیریت تولیدی را حل نمی کند . تا در سرانجام همه کارها نمی باشد , علاوه بر این این مقاله به خواننده یک بررسی اجمالی از موضوعات خاص را ارائه می دهد که یک کارخانه در زمان کار جهت تولید و اتوماتیک کردن اطلاعات تولیدشان باید مراقبت اطراف باشند و کل حیطه کار را به دقت نگریسته و سپس یک بخش کوچک را برگزیده و کار را عملاً آغاز نمایند .
رقابت ها در مدیریت اطلاعات تولید
بنابراین تجزیه و تحلیل فرآیند های اصلی بوسیله مدیریت اطلاعات تولید زمانی با محدودیت های روشهای متداول در میان بسیاری کارخانجات ترکیب می شود که مجموعه ای از رقابت های استاندارد معدنی شوند که باید با آن ها روبرو شده هر کارخانه از طریق اصلاح بازده مدیریت اطلاعات تولید کلی خود بر آن ها غلبه کند .
هماهنگی و به روز در آوردن اطلاعات : زمانیکه اطلاعات تولید اضافه شده یا بوسیله تولید کننده آن به روز در آورده می شود چطور این تغییر به همه کارخانجات که آن را مورد استفاده قرار می دهند می رسد ؟ چطور این تغییر می تواند با تعداد کمی از روشهای دستی , پروسه های گروهی , هماهنگی ها و اشتباهات اجرا شود ؟
موضوع سطح پایین ساختار اطلاعاتی متداول : اطلاعاتی که چاپ می شود یا میان سیستم ها هماهنگ می شود به طور ثابت محدود به زیر مجموعه اطلاعاتی است که در میان کل سیستم هایی که در آن مهم دارند , متداول است بنابراین , پروسه کلی نمی تواند یک قسمت جدید از اطلاعات را بدون افزودن آن تولید باید یا اطلاعات کانی برای تولید و پروسه پیچیده تر را ارائه دهد یا خود را فقط محدود به ساده ترین تولیدات و پروسه ها کنند .
تنوع و ترتیب : بیشتر تولیدات در جهان BCB نیاز به حداقل سطح شکل یا گزینش تعدادی از گونه ها دارد . حتی کمی از فروش تولید – یک فرد با چندین ویژگی و تعدادی از ارزشهای قابل گزینش برای هر ویژگی می تواند در میلیونها گونه تولید به وجود آید . پروسه مدیریت اطلاعات تولید باید روشی برای اداره گونه های تولید و برای گزینش از میان انواع مختلف را دارا باشد .
افزایش پروسه فروش : مدیریت اطلاعات تولید به تنهایی به عنوان یک قانون عمل نمی کند بلکه بیشتر باید با مدیریت ارتباط بین فروشنده , مشتری و بازار را افزایش دهد . موارد افزایش تولید شامل پروسه های بازاریابی , کاتالوگهای چپ شده , ابزار اطلاعات نیروی فروش داخلی و سیستم های CRM یا ERP می باشد .
افزایش پروسه تولید : پروسه مدیریت اطلاعات تولید فثط زمانی کامل است که مشتری اطلاعات مورد نیاز جهت تصمیم گیری درمورد خرید را داشته باشد . زیرا اغلب سازمان های بزرگ تکمیل کننده سیستم های تولیدی برای اداره پروسه های خرید خود هستند , مدیریت اطلاعات تولید باید با سیستم ها بطور کاملی تلفیق شود .
جهانی شدن : برای همه به جز ساده ترین و محدود ترین تجارت , مدیریت اطلاعات تولید باید لایه های افزایش یافته پیچیدگی به وجود آمده بوسیله سازمان های فروش محلی , گروه های چند زبانه دارای و چند ویژگی و موجودیتهای تولید و محلی و سیستم های قیمت گذاری و ارزها و نوسانات و بازار محلی و نیازهای تجاری را مخاطب قرار دهد .
استاندارد کردن : باید استانداردهای داخلی مدیریت اطلاعات تولید در کارخانه توسعه یافته و از استاندارد های خارجی برای طبقه بندی تولید جهت تشخیص ویژگیهای تکنیکی پیروی شود . روند پروسه باید در یک سازمان استاندارد شده و با سیستم های خارجی دارای اشتراک باشد .
عملکرد ها : مانند هر قانون دیگری در یک سازمان اگر مدیریت اطلاعات تولید بطور موثری اجرا شود , نیاز به پروسه های دیگری دارد که جهت اطمینان یافتن از اجرای دقیق روند مدیریت اطلاعات تولید وجود داشته باشند تا مردم به طور صحیح مورد آموزش قرار گرفته و شیوه ها را دنبال کنند و نکاتی در مورد افزایش تولید آزمایش و حفظ شود .
کیفیت : Garbage In و - Garbage outبرای پذیرفته شدن و تاثیر گذاشتن پروسه های مدیریت اطلاعت تولید یک کارخانه باید بطورتان پیش کیفیتی بسیاری را ارائه دهد . این کار نیاز به آزمایش و اطمینان از کیفیت در مورد هم اطلاعات و هم شیوه های به کار برده برای دستیابی به آن را دارد .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 15 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
غنی سازی اورانیم یعنی چه؟ چگونه اورانیم تبدیل می شود؟
در این مقاله با غنی سازی اورانیم و تبدیل آن به انرژی به همراه نیکل بسیار مفید در این زمینه به زبان ساده آشنا می شوید.ضمن اینکه از این به بیان کلام جذاب یک عکس زیبابینی در متن نوشتارب به شمار می شود.
استفاده اصلی از انرژی هسته ای تقلید انرژی الکتریسیته است. این راهی ساده و کارآمد برای جوشاندن آب و ایجاد بخار برای راه اندازی دوربین های مواد است بدن راکتورهای موجود در نیروگاههای هسته ای این نیروگاه ها شبیه دیگر نیروگاه ها زغال سنگی و سوختی می شود.انرژی هسته ای بهترین کاربرد برای تولید مقیاس متوسط یا از انرژی الکترییکی به طور مداوم است سوخت این گونه ایستگاه ها را اورانیم تشکیل می دهد.
چرخه سوخت هسته ای تعدادی عملیات صنعتی است که تولید الکتریسته را با اورانیوم درراکتورهای هسته ای ممکن می کند اورانیوم عصری نسبتا معمولی وعادی است که در تمام دنیایافت می شود. این جنس به صورت معدنی در بعضی از کشورها موجود دارد که حتما باید قبل از مصرف به صوت روخت در راکتورهای هسته ای فرگری شود.
الکتریسته با استفاده از گرمای تولید شده در راکتورهای هسته ای و با ایجاد بخار برای به کار انداختن توربین هایی که مواد متصل ارز تولید می شود. سوختی که از راکتور خارج شده بعد از این که به پایان عمر مفید خود رسید میتواند به عنوان سوختی جدید استفاده شود.
فعالیت های مختلفی که با تولید الکتریسته از واکنش های هسته ای هم راهند مرتبط به چرخه سوخت هسته ای هستند چرخه سوختی انرژی هسته ای با اورانیوم آغاز می شود و با انهدام پسمانده های هسته ای پایان می یابد. دوبار عمل آوری سوخت های خرج شده به مرحله ای چرخه سوخت هسته ای شکلی صحیح می دهد.
اورانیوم
اورانیوم فلزی رادیواکتیو و پرتور است که در سراسر پوسته سخت زمین موجوداست. این فلز حدودا 500 بار از طلا فراوان تر و به اندازه قوطی حلبی معمولی وعادی است. اورانیوم اکنون به اندازه ای در صخره ها وخاک و زمین وجود دارد که در آب رودخانه ها و دریاها واقیانوس ها موجود است. برای مثال این فلزپا غلظتی در حدود4 قسمت در هر میلیون (ppm4) که گرانیت وجوددارد که ما درصد از کره زمین را عالم می شود رکوردها با غلظتی باید بر 400 ppm و در ته مانده زغال سنگ با غلظتی بیش از 100ppm موجود است. اکثر رادیوالکتریسته مربوط به اورانیوم در طبیعت در حقیقت ناشی از معدن های دیگری است که با عملیات رادیواکتیو به وجود آمده اند و در هنگام استخراج از معدن و آسیاب کردن به جا مانده اند.
چند منطقه در سراسر دنیا وجوددارد که غلظت اورانیوم موجود در آن ها به قدر کافی است که آن برای استفادها ز نظر اقتصادی به صرفه وامکان پذیر است این مواد غلیظ سنگ معدن یا کاله نامیده میشود.
استخراج اورانیوم
هر دو نوع حفاری و تکنیک های موهبتی برای کشف کردن اورانیوم به کار می روند، حفاری ممکن است به صورت زیر زمینی یا چاله های باز وروی زمین انجام شود.
موکل، حفاری های روزمینی در جاهایی استفاده شود که ذخیره معدنی نزدیک به سطح زمین و حفاری های زیرزمینی برای ذخیره های معدنی عمیق تر به کار میرود. به طرو برای حفاری روزمینی بیش از 120 متر عمق، نیاز به گودال های بزرگ بر سطح زمین است اندازه گودال باید بزرگتر از اندازه ذخیره معدنی باشد تا زمانی که دیواره های گودال محکم شوند تا مانع روش آنها شود. در نتیجه تعداد موادی که باید بیرون از معدن انتقال داده شود تا به کانه دسترسی پیدا کند زیاد است.
حفاری های زیرزمینی دارای خرابی واخلال های کمتری در سطح زمین هستند وتعداد موادی که باید برای دسترسی به سنگ معدن یا کانه بدبین و از معدن انتقال داده شوند به طور قابل ملاحظه ای کمتر از حفاری نوع روزمینی است.
مقداری زیادی اورانیوم جهانی از (ISL) می آید. جایی که آب های اکسیژنه زیر زمینی در معدن های کانه ای پرسنتز به گردش می افتد تا اورانیوم موجود در معدن رادر خود حل کننده آن را به سطح زمین آورند. (ISL) شاید با اسید رقیق یابا محلول های قلیایی همراه باشد تا اورانیوم را محلول نگهدارد. سپس اورانیوم در کارخانه ای آسیاب سازی اورانیوم، از محلول خود جدا می شود.
درنتیجه انتخاب روش حفاری برای ته نشین کردن اورانیوم بستگی به جنس دیواره معدن کان دسنگ، امنیت وملاحظات اقتصادی دارد.
در غالب معدن های زیرزمینی اورانیوم، پیشگیری مخصوصی که شامل افزایش تهویه ها میشود، لازم است تا از پرتو افشانی جلوگیری شود.
آسیاب کردن اورانیوم
محل آسیاب کردن معمولا به معدن استخراج اورانیوم م نزدیک است. بیشتر امکانات استخراجی شامل یک آسیاب می شود.
هر چه جایی که معدن ها قرا ردارند به هم نزدیک تر باشند یک آسیاب میتواند عمل آسیاب سازی چندمعدنی را انجام دهد. عمل آسیاب سازی اکسید اورانیوم غلیظی تولید می کرد که از آسیاب حمل می شود. گاهی اوقات به این اکسیدها کیک زرد میگویند که شامل 80درصد اورانیوم میب اشد. سنگ معدن اصل شاید دارای چیزی در حدود 1/0 درصد اورانیوم باشد.
اسیاب اورانیوم باعمل سنگ شویی از سنگ های معدنی خرد شده جداری شود که با اسید قوی و یا با محلول قلیایی قوی حل می شود و به صورت محلول در می آید. سپس اورانیوم با ته نشین کرد و از محلول جدا می شود و بعد از خشک کمی ومعمولا حرارت دادن به صورت اشباع شده وغلیظ در استوانه ای 200 لیتری بسته بندی می شود.
باقیمانده سنگ معدن که بیشتر شامل مواد پرتوزا وسنگ معدن می شود در محلی معین به دور از محیط معدن در امکانات مهندسی نگه داری می شود.(معمولا در گودال هایی روی زمین)
پس مانده های دارای مواد رادیواکتیو عمری طولانی دارند وغلظت آن ها کم خاصیتی سمی دارند. هر چند مقدار کلی عناصر پرتوزا کمتر از سنگ معدن اصلی است ضمیمه عمر آنها کوتاه خواهد بود این مواد باید از محیط زیست دور بماند.
تبدیل وتغییر
محلول آسیباب شده اورانیوم مستقیما قابل استفاده به عنوان سوخت در راکتورهای هسته ای نیست. پردازش اضافی به غنی سازی اورانیوم ول است که برای تمام راکتورها لازم است این عمل اورانیوم را به نوع گازی تبدیل می کند وراه بدست آوردن آن تبدیل کردنه به هگزا فلورید که در دمای نسبتا پایین گاز است. در وسیله ای تبدیل کن اورانیوم به اورانیوم دی اکسید تبدیل می شود که در راکتورهایی که نیاز به اورانیوم غنی شده ندارد استفاده میشود.
بیشتر آن ها بعد از ان که به هگزا فلورید تبدیل شد برای غنی سازی در کارخانه آماده هستند ودر کانتینرهایی که از جنس فلز مقاوم ومحکم است حمل میشود. خطر اصلی این طبقه از چرخه سوختی هیدروژن فلورید است.
چگونه اورانیوم به انرژی تبدیل می شود؟
غنی سازی:
اورانیوم طبیعی اصولا شالم مخلوطی از دو ایزوتوپ (نوع اتمی) اورانیوم است. تنها 7/0 درصد از اورانیوم طبیعی شکاف پذیر و یا دارای قابلیت شکاف پذیری است که با شکافته شدن ریال در راکتورهای هسته ای انرژی تولید می کنند. ایزوتوپ اورانیوم شکاف پذیر اورانیوم نوع 235 است وپس مانده آن اورانیوم 238 است.
در بیشتر انواع راکتورهای معمولی هسته ای به اورانیوم 235 نیاز دارند. عملیات غنی سازی، غلظت اورانیوم را بیشتر می کند.
عموما بین 5/3تا 5 درصد اورانیوم 235 با بیرون آوردن 8درصد از اورانیوم 238.این عمل با جداسازی گازی هگزا فلورید اورانیوم و دد وجریان انجام می گیرد.یکی به اندازه لازم غنی سازی می شود و اورانیوم غنی شده ضعیف نامیده می شود و دیگری به اورانیوم 235 منتهی می شود که به پس مانده معروف است.
در عملیات غنی سازی در مقیاس های بزرگ تجاری وجود دارد که هر کدام هگزا فلورید اورانیوم را به عنوان منبع استفاده می کنند.
نفوذ گازی و تفکیک گازی وهر دوی آنان از خواص فیزیکی مولکولی استفاده می کنند. مخصوصا با 10 درصد اختلاف جرم، برای جداسازی ایزوتوپ ها محصول این مرحله از چرخه سوختی هسته ای، اورانیوم هگزافلورید غنی شده است که برای تولید اورانیوم اکسید غنی شده تغییر حال مجدد می یابد.
تولید وساخت سوخت
سوخت راکتور غالبا به شکل گلوله ای سرامیکی است. این گلوله ها از اورانیوم اکسید که در دمایی بسیار بالا( بیش از 1400 درجه سانتی گراد) پخته شده است شکل می گیرد. سپس گلوله ها در لوله های فلزی از میله سوختی پوشانده می شوند که در مجتمع های سوختی برای استفاده در راکتورها آماده هستند دیماستیون گلوله های سوختی واجرای دیگر مجتمع سوختی به دقت کنترل می شوند تا از پایداری ودارا بودن آنان از خصوصیات دسته های سوختی اطمینان حاصل می شود.
در تاسیسات تولید ساخت درجه زیادی به شکل مخزن های عملیاتی شود تا از اتفاقات خطرناکی جلوگیری شود. با سوخت غنی شده ضعیف امکان اتفاق افتادن این حوادث بعید به نر می رسد. اما در تاسیسات هسته ای بررسی سوخت های مخصوصی برای تحقیقات راکتورها عملی حیاتی است.
تولید نیرو
درون یک راکتور هسته ای اتم های اورانیوم 235 شکافته میشود و در جریان عملیات پردازش انرژی آزاد می کنند. این انرژی اغلب برای حرارت دادن آب و تبدیل کردن آن به بخار استفاده میشود.
بخار توربینی که به ژنراتور متصل است به حرکت می اندازد و باعث تولید الکتریسیته می شود. شکافتن اورانیوم به عنوان منبع حرارت در راکتورها استفاده می شود.
پس مانده ها
پس مانده های حاصل از چرخه سوختی هسته ای در رده های :شدید، متوسط و کم دسته بندی می شوند و این تقسیم بندی براساس تشعشعات رادیواکتیوی که از خود ساطع کننده است.
کیک زرد
ترکیب بر معیار اورانیومی که قابل عرضه به بازارباشد را کیک زرد می گویند. این مادهاز اجزای مهم تشکیل دهنده چرخه سوخت هسته ای است.کیک زرد در واقع اکسید اورانیوم آسیاب شده است که برای شیمی دانان با فرمول U3O18 شناخته می شود.
کیک زرد اولین قدم به سوی اورانیوم غنی شده است. هر چند راه زیادی تا تبدیل شدن به یک سلاح هسته ای در پیش رو دارد. این پودر قبل از اینکه غنی شود باید به گاز هگزا اورانیوم تبدیل شود. پروسه ای که نوعی اورانیوم مورد استفاده در نیروگاه های هسته بمب اتمی ایجاد می کند.
تهیه کیک زرد به این مورت است که سنگ معدن اورانیوم استخراج شده و آسیاب و آن را به صورت پودر در می آورد.
سپس به این پودر، اسید سولفوریک اضافه می کنند، پس از آن طی فرآیند شیمیایی خاصی،اکسید اورانیوم موجود در پودر اورانیوم با اسید سولفوریک ترکیب می شود و تبدیل به سولفات اورانیوم میشود. به این سولفات اورانیل حلال مخصوصی اضافه می کنند تا سرانجام آن را به ماده ای جاد به هم پیوسته به نام کیک زرد تبدیل شود. این محصول نهایی یک پورد خشن اکسید شده است که گاهی اوقات رنگ زردی دارد اما به رنگ های قرمز وخاکستری نیز دیده می شود که رنگ آن به نوعی ومقدار ناخالص های آن بستگی دارد.
کیک زرد شامل 70 درصد اورانیوم بوده ودارای خواص پرتو زایی( رادیواکتیو) است. این ماده از نظر شیمیایی به مولکول اورانیوم وهشت مولکول اکسیژن درست شده است. از این کیک زرد برای تولید گاز هگزا فلوراید استفاده می کند
راکتورهای هسته ای
راکتورها دارای کاربرد های کاملا دو گانه هستند. در مصارف صلح آمینی با بهره گریی از حرارت تولیدی در شکاف هسته ای کار می کنند. این حرارت جهت گرم کردن آب تبدیل آن به بخار استفاده از بخار برای حرکت توربین بهره گرفته می شود. هم چنین اگر قصد ساخت پلوتونیومی در کار باشد نیز اورانیوم غنی شده را به راکتورهای هسته ای منتقل می کنند. در نوع خاصی از راکتورهای هسته از اورانیوم غنی شده به شکل قرض های به اندازه یک سکه وارتفاع یک اینچ بهره می گیرند. این قرص ها به صورت کپسول های میله ای شکل صورت نیروی شده و درون یک محفظه عایق تحت فشار قرارداده می شود.
اورانیوم تهی شده
اورانیوم عنصری است با جرم اتمی 238 و عدد اتمی 92 او چگالی آن بسیار بال می باشد اولین بار در سال 1841 میلادی این عنصر به صورت فلزی سنگین ونقره ای رنگ به دست آمد.پوسته زمین به طور متوسط حاوی 3 اورانیوم است و میزان آن در آب دریا حدود 13 است.
این عنصر دارای 3 ایزوتوپ پرتو زا است که مهمترین آن 238 با درصد فراوانی 28/99 است. درصد فراوانی 0/23571 و 234 دارای درصد فراوانی بسیار ناچیز است.اورانیوم عنصر ساطح کننده ذرات آلفا و پرتوهای گاما می باشد ونیمه عمر آن یعین مدت زمانی که پرتوزایی آن به میزان نصف اولیه کاهش می یابد بسیار بالا است.
اورانیوم غنی شده به عنوان سوخت هسته ای کاربرد فروانی در نیروگاه های اتمی دارد واورانیوم تهی شده که معمولا از فرآیند غنی سازی اورانیوم به عنوان سیمان هسته ای به دست می آید اورانیومی است که درصد اورانیوم 235 آن تا حدود 2/0 کاهش یافته است در مقایسه با میزان 7/0 درصد اورانیومی 235 در اورانیومی طبیعی که می تواند به صورت فلز و یا اکسید اورانیوم U3O8 یا UO2 می باشد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 28 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
3 ـ گذشت
گرچه نتیجه طبیعى عشق، گذشت است و در عشق، عاشق در معشوق محو مىشود، امّا به هر حال، گذشت، یعنى خطاى دیگرى را اغماض کردن.
البته، واضح است که عمل صواب یا سخن درست دیگران گذشت نمىخواهد، گذشت در برابر خطاى دیگران است.
در قرآن کریم نمونههاى زیبایى از گذشت آمده است; من جمله:
(والعافین عن النّاس).
(=همانان که از مردم درمىگذرند.) و یا از صفات انسانِ خدا آمده است:
(وإذا مرّوا باللّغو مرّوا کراماً).
(=وچون بر لغو بگذرند با بزرگوارى مىگذرند.)ی و اصو نادیده گرفتن خطاى دیگران، نشانه کمال تعالى انسان و رسیدن به فضاى اسماى ساتر، غفور و عفوّ و دیگر اسماى پروردگار است.
انسانِ خدا، در برابر بدیها و نادانیهاى دیگران، با کینه برخورد نمىکند، بلکه با دلسوزى و نظر اصلاحطلبانه.
در این جا یک سؤال ظریف و در همان حال، جالب پیش مىآید و آن این که، با همسرم که مرتب بد و اشتباهکارى مىکند، چگونه برخورد کنم؟ جواب را به صورت زیر مطرح مىکنیم:
یاوّ:
اشتباههاى کوچک و بىاهمیت را بزرگ جلوه ندهیم و از کاه، کوهى نسازیم و سهویات و مسائل پیش پا افتاده را ندیده بگیریم.
ثانیاً:
در اشتباههاى بزرگتر، عالمانه و پخته عمل کنیم و در محیط محبت و دوستى.
البته، به هر حال رعایت تکلیف الهى در روابط خانوادگى نیز ضرورى است، اما آداب و احکام انجام تکلیف نیز مهم است.
مواظب باشیم که از عکسالعملهاى فورى خوددارى کنیم و محیط را نا امن نکنیم.
داد و فریاد و عصبانیت، نتیجه معکوس مىدهد.
و به هر حال، نباید در زندگى خانوادگى مشاجره باشد.
ثالثاً:
بیشتر با عمل خود، به همسرمان همه چیز را بیاموزیم تا با حرف.
و خلاصه، با فعل خود او را پند دهید.
نتیجه
محیط خانه بایستى محیطى جذّاب و شیرین باشد و بهترین ساعات عمر بایستى در خانه و خانواده بگذرد; چرا که همه سرمایههاى مادى و معنوى ما (خانه و زندگى و همسر و فرزندان) همه در این محیط گرد آمدهاند.
اگر محیط خانه غمانگیز است، عیب از صاحبخانه است و صاحبخانه خطاکار است که نمىتواند خانه خویش را جایگاه مسرّت و خوشى کند.
حقیقت این است که در دنیا هیچ چیز نیست که مکرّر و یکنواخت باشد.
مردم کوتهبین همه چیز را یکنواخت و یکجور مىبینند و نمىتوانند در هر یک از مظاهر حیات، دقایق حال را، که در لباسهاى مختلف جلوه مىکند، پیدا کنند.
بدین جهت، شما اگر هوشیار و خردمند باشید، خوشبختى را در خانه مىجویید و با کمى دقت، در آن جا وسایل خوشى و سرگرمى و لذت و تفریح خود را فراهم مىکنید.
بهترین ساعات عمر آن است که در خانه بگذرد.
در همه مراحل عمر، خانواده براى انسان سرچشمه مسرّت است.
کودک در روزگار طفولیت که تازه چشم به دنیا گشوده است، در آن جا آرامش و سعادت را در آغوش مادر و دامان پدر مىیابد.
پس از آن، در دوره جوانى، که بهار زندگى است و روح انسانى به آفتاب عشق و زناشویى گرم مىشود، باز هم لذت و فراغت را در خانه، در پناه همسر محبوب و مهربان خود پیدا مىکند.
در مرحله پیرى، که گلهاى طلایى آمال، پژمرده و فرسودگى شروع مىشود، باز هم ساعاتى که در خانواده و با همسر یا میان فرزندان مىگذرد، قرین مسرّت و خوبى است و انسان احساس مىکند که در کانون روحش، از زیر طبقات خاکستر، جرقههاى نشاط و امید جستن مىکند و اطفال کوچک با صورت نورانى و قیافه معصوم خود ستارگانى هستند که پیران سالخورده، فروغ نشاط را از آنها اقتباس مىکنند.
آنان که روحشان سرشار از عشق پاک است، از همه چیزهاى خانواده لذت مىبرند و براى آنان فضاى خانه، چون بهشت است که هر ساعت و دقیقه مسرّتى تازه در آن مىیابند.
البته، علاقه ما به خانه از آن جهت است که ساکنان خانه را دوست داریم; زیرا گفتهاند:
«از کوچه لیلى مىگذرم و بىاختیار در و دیوار را مىبوسم.
گمان نکنید که من دیوارها را مىپرستم، بلکه روحم از عشق کسى که در اینجا زندگى مىکند لبریز است و دیوارها را به یاد و نام و عشق او مىبوسم.»
بلى، خانواده سرچشمه خوشبختى است از این رو که افرادش یکدیگر را دوست مىدارند و داراى منافعى مشترکند و با یکدیگر یکدل و یکرنگ.
نفاق و ریا ندارند و به یکدیگر دروغ نمىگویند.
وقتى به دور هم مىنشینند، گفتگوهایشان مسرّتبخش است، و لبخندهاشان در اثناى صحبت، چون طلیعه فجر سعادت، پرتو امید و نشاط را در اعماق قلوبشان نفوذ مىدهد.
آنان خوشبختند، براى این که رشته محبت و وفا، به یکدیگر ارتباطشان داده است.
چند توصیه براى حفظ عشق و محبت در محیط خانه و خانواده
1 ـ هر وقت همسر خود را مىبینید، به او خسته نباشید بگویید و از یکدیگر و کار و زحمتى که همسر داشته، تقدیر کنید و همدیگر را ببوسید.
2 ـ در موقع کار، گاهى به یکدیگر تلفن بزنید و از احوال یکدیگر جویا شوید.
3 ـ در امور خانه به همسر کمک کنید.
4 ـ در روزهایى چون سالگرد تولد، عقد، عروسى و نظایر آن به یکدیگر هدیه بدهید.
5 ـ گاهى با گل یا هدیه به منزل بیایید و به یکدیگر هدیه تقدیم کنید.
6 ـ در مسافرتها براى یکدیگر هدیه بگیرید.
7 ـ صفات خوب یکدیگر را تعریف کنید و صفات بد را نادیده بگیرید.
8 ـ پاکیزه و خوشبو و خوشلباس باشید و خانمها به آرایش در منزل و پاکیزگى خود و محیط منزل، بسیار اهمیت بدهند.
بدن انسان بایستى همیشه پاکیزه و خوشبو باشد.
9 ـ به همدیگر احترام بگذارید و حتى الامکان از شوخیهایى که شأن شما را کم کند، بپرهیزید.
10 ـ همسرتان را با همسران دیگر مقایسه نکنید; نه در ذهن خود، او را با دیگرى مقایسه کنید (مرغ همسایه غاز است) و نه پیش خود او و یا در برابر دیگرى; چرا که هر کسى یک مجموعه تواناییها دارد که با توانایى دیگران نباید مقایسه شوند.
11 ـ به خویشاوندان همسرتان احترام بگذارید و عیوب آنان را به رو نیاورید و مخصوصاً پدر و مادر هر یک از زوجین، باید مورد محبت و احترام دیگرى باشند.
این هم وظیفه اخلاقى و انسانى است و هم در همسر تأثیر مىگذارد.
12 ـ آخرین وصیت خضر به موسى این بود:
همیشه عیوب و خطاى خود را در نظر داشته باش و عیوب و خطاهاى دیگران را ببخش.
چهارم ـ کودک
در این قسمت، مطالبى درباره کودکان به بحث گذاشته مىشود که داراى عناوین زیر است:
1 ـ محیط خانواده;2 ـ رفتار و یادگیرى;3 ـ ارتباط والدین با کودک:
یاوّ ـ محبت والدین;ثانیاً ـ انتظارات والدین;ثالثاً ـ شخصیت دادن به کودک.
4 ـ محیط نامتعادل در خانواده;5 ـ شخصیتهاى عصبى.
1 ـ محیط خانواده
یکى از عوامل اصلى و تعیینکننده در آینده و تربیت کودک، محیط خانواده است، و مىتواند در رشد و شخصیت کودک، اثرات مثبت یا منفى داشته باشد.
میزان نفوذ والدین در کودک، به غیر از جنبههاى ارثى و ژنتیک، در ساختار آینده کودک، نقشى تعیین کننده دارد.
در محیط متعادل خانوادهاى که امنیت، قانونمندى، احترام، محبت، آداب و رسوم صحیح و نظایر آن و خلاصه راه و رسم مشخص حاکم باشد، و ارزشها، حاکم باشند و در جهت خیر و صلاح و در یک بیان، خانواده در جهت حق باشد، کودک، در کمال سلامتى تن و روان بزرگ مىشود و در جهت حق خواهد رفت.
و اگر محیط خانواده، امنیت نداشته باشد، قانونمندى در آن نباشد، کینهها و بىاحترامى متقابل، و آداب و رسوم غلط، و خلاصه، راه و رسمهاى غلط حاکم باشد، ضد ارزشها حاکم باشد، و سرانجام در یک بیان، محیط خانواده در جهت ناحق باشد، کودک در بیمارى تن و روان بزرگ مىشود و عاقبت به خیر نخواهد رفت.
در قسمتهاى پیشین اشاره کردیم که در محیط خانواده، باید حق حاکم باشد و تلاش طرفین باید بر حاکم کردن راه حق باشد، نه نظریههاى فردى و مجازها.
این که همسر، دیگرى را متهم کند یا بگوید:
«من درست مىگویم، تو غلط.»
به هیچ وجه درست نیست.
بلکه باید هر دو در جهت حق تلاش کنند و من و تو در میان نباشد.
آن وقت است که نقطه نظرها به همدیگر نزدیک مىشود.
اگر پدر و مادر و حتى فرزند در جهت حق باشند، هماهنگیها بیشتر است.
2 ـ رفتار و یادگیرى
کودکان، در محیط خانواده، قاعدتاً از دو راه آموزش مىیابند:
یکى از راه گفتار والدین، و دوم از راه اعمال والدین.
اما باید توجه داشت که کودک، بیشتر تحت تأثیر اعمال والدین است تا تحت تأثیر گفتار.
البته، تذکر عالمانه و با روش منطقى خوب است، اما پدر و مادر باید سعى کنند به طور هماهنگ، در عمل خود، کودک را آموزش دهند.
تذکرها باید در محیطى دوستانه، منطقى، و آرام صورت گیرد هرگونه خشونت و برخوردهاى مقطعى، ناصواب است و حتى نتیجه معکوس دارد.
یادگیرىهابا تذکر والدینبا عمل والدین(تا حدى سازگار)با روش صحیحبا روش غیر صحیحالگوى خوبالگوى بدیادگیرى و رفتاراختلالات یادگیرىفرزند خوباختلالات رفتارىخوب کودک (بیماریهاى روان تنى)(سلامتى تن وروان) (بیماریهاىروانتنى)
3 ـ ارتباط والدین با کودک
محبت والدین
از نیازهاى اساسى روانى کودک، محبت است.
اگر کودک از والدین، محبت ببیند، در زندگى آینده نیز با محبت خواهد بود و اعتماد به نفس و اعتماد به دیگران و محبت به دیگران خواهد داشت.
به عکس، کودکى که در محیط محبت و صمیمیت، رشد نکند، در آینده شخصیتى پر کینه و ناسازگار خواهد بود.
البته، باید مواظب باشیم که محبت به کودک در حد منطق و عقل باشد.
افراط، یعنى محبت بیجا، و تفریط، یعنى بىمهرى، هر دو غلط است.
والدین باید متوجه رشد کودک باشند و احتیاجات و امکانات و تمایلات و استعدادهاى کودک را در نظر بگیرند و به خصوص به اقتضاى رشدش با او برخورد و عمل یکنند.
نکته بسیار با ارزش این است که والدین معمو با ندانمکاریهاى خود نسبت به خود و فرزندشان، باعث بروز مشکلاتى در زمینه زندگى خانوادگى و تربیت فرزند مىشوند و گرنه در محبت و دوستى والدین نسبت به فرزند شکى نیست.
باید علم خانواده و علم تربیت فرزند را آموخت و سپس به کار گرفت.
پدر یا مادرى فکر نکنند که چون پول زیادى دارند، فرزندشان سعادتمند مىشود (خود به خود) و یا پدر و مادرى فکر نکنند که اگر تحصیل کرده هستند، باید فرزندشان سعادتمند شود.
اینها ممکن است یکى از شرایط باشد، اما همه شرایط براى سعادت فرزند نیست.
سعادت فرزند هنگامى تأمین مىشود که دانش آن را داشته باشیم و آن را در عمل و به طور صحیح پیاده کنیم.
در غیر این صورت، موفق نخواهیم بود.
بىمهرى والدین به فرزند، به صورتهاى مختلف است:
مسائل روحى و عاطفى خود والدین، نداشتن محبت، کار زیاد والدین و نرسیدن به فرزندان، ناسازگارى خانوادگى، نداشتن تفریح و استراحت کافى، فشارهاى اقتصادى، خشونت در رفتار و نظایر آن.
عکس العمل کودک در برابر بىمهرى والدین، به صورت اختلالات رفتارى و بیماریهاى روانتنى تظاهر مىکند که هر کدام مىتواند سالها و گاهى تا آخر عمر کودک را در رنج و عذاب نگاه دارد.
انتظارهاى والدین
گاهى والدین، از کودک، انتظارهایى واقعبینانه دارند، که صحیح است.
اما بیشتر والدین، از فرزند خویش انتظارهایى به دور از واقع و بدون بصیرت صحیح دارند; یعنى توجه نداشتن به استعدادها، امکانات و مسائل محیطى.
چنین والدینى، در حقیقت، بیش از معمول فرزند را تحت فشار قرار مىدهند که این، درست نیست.
ارج نهادن به شخصیت کودک
همیشه در ارتباط با کودکان، باید او را یک انسان بدانیم و دست کم نگیریم، و هرگز کودک خود را تحقیر نکنیم و به او شخصیت بدهیم، و او را به حساب آوریم به نظراتش احترام بگذاریم.
باید به کودک برحسب توانایىاش مسئولیت بدهیم و به چشم بدبینى به او نگاه نکنیم.
4 ـ محیط نامتعادل در خانواده
محیط نامتعادل در خانواده براى کودک از گذر عوامل زیر به وجود مىآید:
نبودن الگوى خوب والدین براى فرزند
اگر پدر و مادر مىخواهند فرزند خوبى داشته باشند، باید خودشان خوب باشند، و ارزشها و الگوهاى صحیح را بدانند و به آن برسند و در محیط خانواده عمل کنند و در حد شعار و حرف نباشند.
اشاره کردیم که محیط خانواده باید در جهت رسیدن و پیاده کردن راه حق باشد، نه نظرات فردى و تقلید از روشهاى غلط دیگران.
مشکلات رفتارى والدین با یکدیگر
باید ارتباط والدین به گونهاى باشد که امنیت و آرامش را در خانواده، حاکم نماید، تا در محیط امنیت، آموزش و اهداف خانواده و تربیت کودک بهتر عملى شود.
پدر و مادر، باید سعى کنند که هماهنگ باشند و تضادّ میان خود را حتى الامکان کم کنند تا هم خود راحت زندگى کنند و هم با کودکان بهتر برخورد کنند.
در جرّ و بحثهاى خانوادگى، کودک از نظر روحى، خیلى آسیب مىبیند.
امنیت خانواده، شرط اوّل ارتباط با کودک است.
هماهنگ نبودن والدین در ارتباط با کودک
گفتیم که پدر و مادر باید به الگوى حق و صواب گردن نهند که در این صورت در مورد فرزند هماهنگ خواهند بود.
اما اگر پدر، یک روش را در پیش گیرد و مادر روش ضد آن را، فرزند سردر گم مىشود و آسیب مىبیند، و چند بار تذکر دادیم که نظرات شخصى مطرح نیست باید هرچه را حق است، قبول کنیم.
مشکلات رفتارى والدین با کودک
هر گونه عدم تعادل در رفتار با کودک، غلط است، و از هر گونه افراط و تفریط باید به شدت پرهیز کرد.
مبنا باید حق و اعتدال باشد.
هر گونه محبت بیجا یا هرگونه خشونت با کودک، ناصواب است.
5 ـ شخصیت عصبى
مدتها بود که «فروید»، سرکوبى غرایز را در کودک، به خصوص و حتى در بزرگسالان، از عوامل اصلى عقدههاى شخصیتى و بیماریهاى روحى و روانى مىدانست.
اما عقاید فروید در چند دهه اخیر، قدرى تضعیف شده و عقاید بعدى، در چگونگى پیدایش شخصیتهاى عصبى، قدرى تغییر کرده است به خصوص «کارن هورناى» نظریههاى خوبى را ارائه کرده است که خلاصه آن را در این جا مىآوریم:
کودک یا هر کسى، تحت تأثیر عواملى مانند تحقیر، ترس، ظلم، اجحاف، الگوهاى غلط و فشارهاى روانى، دو نوع عکسالعمل نشان مىدهد:
عکس العمل اوّل:
هماهنگىسه نوع واکنش در عکس العمل اوّل داریم:
طغیانگوشهگیرىاز اینها ممکن است یکى، یا هر سه عکس العمل وجود داشته باشد، اما یکى غالبتر است.
نکته مهم این است که هر یک از عکس العمل غالب شود، به هر حال، همه مجازىاند، ولى نتایج حاصل از آنها ـ که همان مشکلات تن و روان باشد ـ واقعى و حقیقى است.
عکس العمل دوم:
خشم و نفرتدر عکسالعملدوم (کهتحتتأثیرعکس العمل اوّلنیزهست)سهنوعواکنشداریم:
کشمکشدروناضطراب
نتیجه این موضعگیریها
نتیجه این موضعگیرىها، این خواهد بود که کودک با هرکس، در برابر خود واقعى، خود بىنقص و تخیّلى (خود ایدهآل) را مىشناسد و مىکوشد تا خود واقعى را نبیند (امّا مىبیند و از آن رنج مىبرد).
و از طرفى، مرتباً مىکوشد تا خود ایدهآل (= خود نمایشى و مجازى) را ارائه دهد و در این راه با دو مشکل رو به رو مىشود:
مشکل اوّل:
عناد نسبت به خود واقعى، میل به آزار خود، تحقیر خود، توقع بسیار از دیگران و ترس از تماس با دیگران.
مشکل دوم:
این مشکل را «تعکیس» مىگویند; یعنى او مىکوشد مشکلات خود واقعى را به عوامل خارجى نسبت دهد; یعنى مىکوشد، کلّیّه جریانات ذهنى خود را به یبیرون منعکس کند و به آنها واقعیت خارجى بدهد، مث در مورد احساس حقارت، گمان مىبرد که دیگرى او را تحقیر مىکند.
نتیجه کلّى
چنین کسى، مبدّل به یک شخصیت عصبى مىشود، در انواع ترس به سر مىبرد، شخصیتش ضعیف است، تنبلى و سستى دارد، در کارها پیشرفت ندارد و از خود، یأس، نارضایتى و میل به آزار و تحقیر دیگران نشان مىدهد.
3 ـ بهداشت و سلامتى بدن:
اوّل ـ تغذیهدوم ـ بهداشت و پیشگیرىسوم ـ ورزش
اوّل ـ تغذیه
از ابزارى که مربوط به غرایز انسانى است و پروردگار متعادل، براى انسان قرار داده، امر تغذیه است.
دانستن آداب و احکام صحیح تغذیه و بهرهگیرى صحیح از آن، مىتواند تن را در جهت اعتدال و صحت قرار دهد و ما را براى رسیدن به اهداف عالى حیات، کمک کند.
هر گونه افراط و تفریط در امر تغذیه، باعث بروز مشکلات و بیماریهایى مىشود که مىتواند به طور نسبى، موانعى بر سر راه تعالى ما به وجود آورد.
از طرفى، کمبود غذا، موجب کندى رشد و نمو شده، اختلالات جسمى پدید مىآورد و باعث ضعف و بیحالى و عدم نشاط مىشود.
و از طرف دیگر، پرخورى و افراط در غذا، باعث مىشود که مواد غذایى اضافى، در بدن رسوب کرده، مشکلات جدى و حتمى بر سر راه سلامتى ما به وجود آورند.
با توجه به نکات بالا، بایستى آداب و احکام تغذیه را به خوبى بدانیم و سپس در عمل، به کار گیریم و بدانیم که اگر در غذاى خود، صحت و سلامتى را در نظر گیریم و مخصوصاً حلال و حرام را رعایت کنیم، بىگمان در مقام تعالى و بهبود وضعیت کلى خود، که رسیدن به هدف اعلاى حیات است، خواهیم بود ـ ان شاء الله.
آداب و احکام غذا خوردن
1 ـ قبل از شروع غذا، به حرام و حلال بودن غذا توجه کنیم و مواظب باشیم که غذایى که از راه حرام تهیه شده، یا شبههناک است صرف نکنیم.
2 ـ با «بسم الله» آغاز کنیم و بعد از صرف غذا، شکر نعمت پروردگار را با ذکر «الحمد لله» به جاى آوریم و براى برکت بیشتر نعمتهاى پروردگار، دعا کنیم.
3 ـ پرخورى نکنیم، تعادل در صرف غذا را رعایت کنیم و بدانیم که پرخورى، اثرات دراز مدت و اثرات فورى دارد.
اثرات فورىاش، سنگین شدن بعد از غذا، دلدرد، نفخ و گاز زیاد، سوء هاضمه، خواب زیاد و تنبلى است و اثرات درازمدتش، چاقى و رسوب چربى در عروق و عوارض بسیار جدى قلبى و عروقى است.
4 ـ شتاب زده، غذا نخوریم.
افرادى که در غذا خوردن عجله مىکنند، به بیماریهاى مختلف گوارشى و سوء هاضمه مبتلا خواهند شد.
غذا را باید خوب جوید، تا به ذرات ریز قابل هضم و جذب، تبدیل شود وگرنه در اینجا هم مشکلات هاضمهاى به وجود مىآید.
5 ـ رعایت بهداشت دستها، سفره، غذا و وسایل مربوط به غذا، مثل ظروف غذا و قاشق و چنگال باید بشود; چرا که در اثر رعایت نکردن بهداشت، آلودگیهاى میکربى و انگلى، سلامتى ما را تهدید مىکند.
6 ـ سعى کنید درجه حرارت مواد غذایى، بسیار بالا نباشد و درجه آن تا حدودى با درجه حرارت بدن تطبیق داشته باشد.
ی7 ـ کام گرسنه شوید و بعد مبادرت به صرف غذا نمایید و قبل از سیر شدن، دیگر نخورید و حداقل پرخورى نکنید.
8 ـ از سبزیهاى تازه مصرف نمایید، امّا از شستن کامل و ضدعفونى بودن آنها مطمئن شوید.
9 ـ مرتباً میوه بخورید و در صورت عدم تحمل، خوردن آبمیوه یا کمپوت بلامانع است، اما در حال عادى، خود میوهها را صرف کنید.
خوردن آبمیوه یا کمپوت و یا آبمیوههاى کنسرو شده، در حالت سلامت دستگاه گوارش، توصیه نمىشود.
حتى خوردن میوه خام، براى حفظ هضم و جذب صحیح غذا و جلوگیرى از بیماریهاى گوارشى توصیه شده است.
10 ـ تخم مرغ، که یک ماده غذایى سرشار از پروتئینهاست، از کلسترول هم غنى است و لذا نباید در مصرف آن زیادهروى کرد.
11 ـ سعى کنید در حال غذا خوردن و بلافاصله پس از آن، از مصرف آب خوددارى کنید; چرا که با رقیق کردن اسید معده، هضم غذا را مختل مىکند.
12 ـ صبحانه کامل میل کنید و ناهار متعادل، و شام، کم و در حد غذاى حاضرى (مثل لبنیات).
13 ـ بین غذاها ـ یعنى زمان بین صبحانه تا ناهار و زمان بین ناهار تا شام ـ حتى الامکان، چیزى نخورید مگر میوه یا چاى; چرا که خوردن، در فاصله زمانى غذاها، اشتهاى شما را کم مىکند.
14 ـ سعى کنید غذاهاى سرخکردنى، کمتر مصرف کنید و روغن مایع، بیشتر استفاده کنید.
روغنهاى جامد، بیشتر در عروق دستگاههاى بدن، میل به رسوب کردن دارند.
15 ـ از شیرینى و مواد قندى و شکر، حتى الامکان کمتر استفاده کنید.
16 ـ از اضافه کردن نمک (منظور نمک اضافى است) به غذا، حتى الامکان خوددارى کنید; زیرا نمک زیاد، باعث فشار خون، بیماریهاى قلبى و کلیوى مىشوند.
17 ـ اغلب آب لولهکشى شهرها، آلودهاند (آلوده به مواد انگلى، املاح سنگین، میکربها و ویروسها)، لذا بهتر است از دستگاههاى کوچک تصفیه در منزل استفاده کنید، یا آب را بجوشانید.
18 ـ در مورد نان، بهتر است از نانهایى استفاده کنید که در آن تخمیر به وجود آمده; زیرا نانهاى بدون تخمیر، باعث سوء هاضمه و مشکلات دستگاه گوارش مىشود.
19 ـ با شکم پر، ورزش نکنید و از حرکات سنگین بعد از غذا خوددارى کنید.
20 ـ بعد از صرف غذا، دندانها را مسواک کنید.
21 ـ غذا را به اندازه نیاز، در بشقاب بریزید تا ضمن این که غذاى شما زیاد نیاید، باعث پرخورى نیز نشود.
22 ـ هنگام غذا، از صحبت کردن، تماشاى تلویزیون، مشاجره و بحث خوددارى کنید و حتى الامکان موقع صرف غذا، با نشاط باشید.
چربىها
از سوختن یک گرم چربى، 9 کالرى انرژى ایجاد مىشود.
چربیها دو نوعند:
چربیهاى مرئى و چربیهاى نامرئى.
چربیهاى مرئى، مثل کره، دنبه، خامه و روغن با چشم دیده مىشوند.
اما چربیهاى نامرئى، با چشم دیده نمىشوند; مانند چربى تخم مرغ و چربى لبنیات.
مصرف بیش از حد چربى، براى بدن ضرر دارد.
چربى خون، شامل کلسترول و تیرى گلیسیرید است و وجود چربى در خون و بدن، براى حفظ سلامتى لازم است.
کلسترول هم از طریق غذا تأمین مىشود و هم بدن، خود، کلسترول مىسازد.
به طور متوسط، در روز به 400 میلىگرم کلسترول، احتیاج است.
در جدول زیر، میزان کلسترول مواد غذایى آمده است.
نوع غذامقدار غذامقدار کلسترول موجود (برحسب میلىگرم)تخم مرغ1 عدد متوسط305 گرممیگو100 گرم144 میلىگرمجگر90 گرم372 میلىگرمجگر مرغ90 گرم400 میلىگرممغز90 گرم1810 میلىگرمکلیه (=قلوه)90 گرم690 میلىگرمقلب90 گرم274 میلىگرمگگوشتمرغبدون پوست90 گرم86 میلىگرمگوشت گوسالهبىچربى90 گرم83 میلىگرمگوشت گاو بىچربى90 گرم77 میلىگرمگوشت ماهى90 گرم77 میلىگرمتن ماهى100 گرم61 میلىگرمگوشت جوجه بدون پوست90 گرم54 میلىگرمشیر کامل1 لیوان34 میلىگرمماست کمچربى1 لیوان12 میلىگرمکره1قاشقچایخورى12 میلىگرمبستنى خامهدار1 قاشق21 میلىگرمشیر بىچربى1 لیوان5 میلىگرممارگارین1قاشق چایخورى3 میلىگرمسفیده تخم مرغ1 عددـــــــاگر میزان کلسترول تا 200 میلىگرم درصد باشد، مطلوب است و اگر تا 250 میلىگرم درصد باشد، باید قدرى در مصرف چربى پرهیز کنیم، و اگر از 250 میلىگرم درصد بیشتر باشد، حتماً باید در رژیم خود مصرف چربى را محدود کنیم.
فیبرهاى غذایى، ضمن این که در هضم و جذب غذا مؤثرند، مانع جذب بسیار کلسترول در روده مىشوند.
فیبرهاى غذایى در میوهها و خرما و سبزیجات و حبوبات هستند.
اقدامات دیگر مؤثر در کم کردن چربى خون عبارتند از:
1 ـ به جاى گوشت قرمز، از گوشت سفید استفاده کنید.
2 ـ لبنیات کمچربى مصرف کنید.
3 ـ به جاى روغن جامد، از روغن مایع استفاده کنید.
4 ـ ورزش روزانه انجام دهید و پیادهروى کنید.
تیرى گلیسرید نیز، مثل کلسترول، نباید در بدن زیادتر از معمول باشد، اما خطرش قدرى از خطر کلسترول کمتر است.
مواد قندى
مواد قندى از کربن، هیدروژن و اکسیژن تشکیل شدهاند و منبع اصلى تولید انرژى در بدنند.
این مواد، براى اکسیداسیون چربیها و ساختن بعضى از آمینو اسیدها لازم هستند.
منابع مهم مواد قندى عبارتند از:
نشاسته، شکر و سلولز.
نشاسته:
این مادّه به مقدار فراوانى در غلات و برنج موجود است.
در سیب زمینى نیز مقادیرى نشاسته وجود دارد.
شکر:
مواد شکرى شامل منوساگاریدها (کلوگز، فروکتوز و گالاتوز) و دى ساکاریهها (سوکرور، لاکتوز و مالتوز) هستند.
سلولز:
مادّه لیفى موجود در میوهها و سبزیها و غلات است و نقش مؤثرى در هضم و جذب غذاها دارد.
ایجاد بعضى بیماریها، مثل سرطان روده بزرگ، سرطان روده، یبوست، آترواسکلروز، در کمبود سلولز افزایش مىیابد.
پروتئینها
از سوختن هر گرم مواد پروتئین، 4 کالرى انرژى ایجاد مىشود.
دو نوع مواد پروتئینى در طبیعت وجود دارد:
پروتئینهاى حیوانى:
شامل انواع گوشتها، تخم مرغ، کشک، غذاهاى دریایى (میگو و ماهى)، مرغ، گوشت پرندگان و ... است.
پروتئینهاى گیاهى:
شامل حبوبات (عدس، نخود، لوبیا، ماش، لپه و دانه سویا و ...) است.
پروتئینها، مواد انرژىزا هستند که براى رشد و نمو بدن بسیار ضرورىاند و کمبود مصرف آنها در برنامه کودکان باعث توقف رشد و ایجاد اختلالاتى، مانند کمخونى مىگردد.
باید سعى شود در برنامه غذایى آنان روزانه از مواد پروتئینى نامبرده استفاده شود.
لازم به ذکر است که بالغین به علت توقف رشد و نمو، باید از مواد پروتئینى، خصوصاً گوشت، در حد مورد نیاز روزانه مصرف کنند نه بیشتر.
مصرف پروتئین به مقدار زیاد، مُضّر است و اضافى آن تبدیل به اوره مىشود و از بدن دفع مىگردد و همچنین مصرف بسیار مواد پروتئینى باعث بالا رفتن فشار خون، کلسترول و اسیداوریک و ناراحتیهاى کلیه مىشود.
بالا بودن اسیداوریک سبب بیمارى نقرس مىشود که با درد مفاصل همراه است.
ویتامینها
ویتامینها موادى هستند که در بدن ایجاد انرژى یا کالرى نمىکنند و فقط موادى محافظ یا حفظ کنندهاند.
ویتامینها مواد مورد نیاز بدنند که بدن قادر به ساختن آنها نیست و این مواد باید از طریق غذاها به بدن برسند.
کمبود هر یک از آنها بیماریهایى را سبب مىشود که درمانش مشکل یا غیر ممکن است.
در این صورت، با تنظیم یک رژیم مناسب غذایى باید از بروز کمبود ویتامینها پیشگیرى کرد.
ویتامینها به دو دسته تقسیم مىشوند:
الف ـ ویتامینهاى محلول در آب، مثل c , b ;ب ـ ویتامینهاى محلول در چربى شامل a,d,e,k.
ویتامینهاى محلول در چربى در کبد انسان ذخیره مىشوند، اما ویتامینهاى محلول در آب، محلى براى ذخیره ندارند و چنانچه به بدن نرسند عوارض گوناگونى ایجاد مىکنند.
ویتامین a
براى دید چشم، به ویژه در تاریکى مورد نیاز است.
این ویتامین در جگر، کره، پنیر، روغن و کبد ماهى موجود است.
این ویتامین در سبزیجات، به صورت بتاکاروتن وجود دارد که در بدن به ویتامین aتبدیل مىشود.
مهمترین آن مواد عبارتند از:
هویج، سبزیها و میوهها.
در صورت نرسیدن این ویتامین به بدن، عوارضى چون تارى دید در شب (=شبکورى)، اختلال در رشد و ترمیم استخوانها و ناراحتى پوستى و مخاطى مىشود
وجود این ویتامین، باعث مقاومت بدن در برابر عفونتها مىگردد.
باید سعى شود که در مصرف آن زیادهروى نشود; زیرا ایجاد مسمومیت مىنماید.
ویتامین d
براى سلامتى استخوانها لازم است روزانه از آن استفاده شود و کمبودش در بدن، ایجاد نرمى استخوان یا راشیتیسم در کودکان، و در بزرگسالان پوکى استخوان مىنماید.
این ویتامین، تنها از راه غذا به بدن نمىرسد، بلکه از طریق نور خورشید نیز به بدن مىرسد.
ویتامین d، در کره، شیر، پنیر، تخم مرغ و جگر یافت مىشود.
باید سعى شود که در مصرف آن زیادهروى نشود; زیرا به کلیهها آسیب مىرساند.
ویتامین c
این ویتامین، مقاومت بدن را در برابر بیماریها بالا مىبرد.
ویتامین c در بدن ذخیره نمىشود و مازاد آن از طریق ادرار دفع مىشود.
مهمترین منابع ویتامین c عبارتند از:
مرکبات و سبزیجات; مخصوصاً ساقه سبز پیازچه و میوهها، مانند گوجهفرنگى.
(باید توجه داشت که گوجهفرنگى پس از 10 دقیقه که خرد شود، ویتامین c خود را از دست مىدهد.
از این رو، بهتر است هنگام میل کردن خرد شود.)
ویتامین b
(شامل b1, b2, b6, b12)به طور کلى کمبود ویتامینهاى گروه b هر کدام عوارضى مخصوص به خود ایجاد مىکند.
کمبود ویتامین b1، ضعف و بى اشتهایى، کمبود ویتامین b2التهابات پوستى و مخاطى و زبان و کمبود ویتامین b6، اختلالات پوستى و عصبى در پى دارد.
مواد معدنى
مواد معدنى مانند ویتامینها هیچ گونه انرژى ایجاد نمىکنند و تنها، محافظ بدنند که مهمترین آنها عبارتند از:
کلسیم
مهمترین موادى که در ساختمان اسکلت بدن به کار مىرود، کلسیم است.
کلسیم، در ساختمان استخوانها و دندانها به صورت سازنده و محکم کننده استخوانها و دندانها نقش دارد.
مهمترین منابع آن عبارتند از:
گروه لبنیات (شیر، ماست و پنیر) و سبزیجات به ویژه کاهو، انجیر و برگ چغندر.
عواملى که باعث عدم جذب کلسیم در بدن مىشوند، عبارتند از:
ـ نانهایى که تخمیر در آن به عمل نیامده باشد;ـ مصرف بیش از حد مجاز چربى در مواد غذایى.
تذکر:
در موقع تهیه ماست، بهتر است شیر را مرتب به هم بزنید تا کلسیم آن تهنشین نشود.
فسفر
در بیشتر غذاهاى حیوانى و نباتى، فسفر وجود دارد.
همچنین، در مغز و ماهى مقدارى بسیار فسفر وجود دارد.
در گردو، بادام، پودر پیاز نیز مقدارى زیاد فسفر هست.
بهتر است در جیره غذایى روزانه مقدارى فسفر و کلسیم با هم مصرف شود تا جذب آنها بهتر انجام گیرد.
به عنوان مثال، براى کودکان دانشآموز، از گردو همراه با پنیر ـ که درصد کلسیم بالایى دارد ـ استفاده شود.
آهن
آهن مواد غذایى بر دو نوع است:
1 ـ آهنى که مستقیم جذب بدن مىشود;2 ـ آهنى که باید همراه آن از مواد غذایى که حاوى ویتامین c است، استفاده کرد.
آهنى که مستقیم جذب مىشود، در جگر و گوشت وجود دارد و آهنى که باید همراه مواد حاوى ویتامین c مصرف شود، شامل مواد غذایى اسفناج، عدس، تخم مرغ و ... است.
در بررسیهایى که اخیراً انجام گرفته است، مشاهده شده که میزان کمخونى ناشى از مواد غذایى به ویژه در زنان بالاست و این امر، به علت ناآگاهى مادران به تغذیه از دوران کودکى است.
توصیه مىشود هر گاه از تخم مرغ، عدس، اسفناج و ... مصرف مىکنید، همراه آن از مواد غذایى که داراى ویتامین c است نیز مصرف نمایید.
ویتامین c در گوجهفرنگى خام، جعفرى، فلفل دلمه، ساقه سبز پیازچه و مرکبات وجود دارد.
آهن در فندق، گردو، توت فرنگى، سیب قرمز، خرما، انجیر، اسفناج و بادام به مقدار فراوان یافت مىشود.
ورم معده، خونریزى از بینى و دهان، بواسیر (= شقاق مقعد)، زایمانهاى مکرر، قاعدگى همراه با خونریزى زیاد، همه از عواملى هستند که مىتوانند منجر به کم خونى شوند.
خستگى زودرس، سرگیجه، ضعف و سستى، پریدگى رنگ، نفستنگى در هنگام کار و سردى انتهاها (انگشتان) گزگز شدن یا مورمور شدن و ... مىتواند از علایم کمخونى باشد.
در بعضى موارد، علایم کمخونى به صورت میل به خاکخورى، یخخورى و ... جلوه مىکند.
روى
این مادّه، در رشد کودکان نقش مهمى دارد.
کمبود روى در بدن باعث اخلال در رشد و کوتاهى قد و تأخیر در بلوغ جنسى مىشود.
منابع غذایى داراى روى عبارتند از:
گوشت، دانههاى حبوبات به ویژه لوبیا چشم بلبلى، گردو، فندق و گیلاس خشک.
فلوئور
در ساختمان دندانها و استخوانها نقش دارد و براى حفظ دندانها و جلوگیرى از پوسیدگى آنها مؤثر است.
در آب وجود دارد و چنانچه درصد آن در آب بیشتر از حد باشد، لکههاى قهوهاى روى دندانها ایجاد مىشود.
یُد
یدر آب دریا، دریاچهها و آبهاى زیر زمینى و آب شیرین معمو ید، فراوان است.
غدّه تیروئید، محل ذخیره ید است و کمبود آن باعث بزرگى تیروئید در جلوى گردن مىشود که به «گواتر» نامیده مىشود.
(در گذشته به نام «غمباد» معروف بود.) ید در مواد غذایى دریایى، فراوان است.
همچنین، در لوبیا سبز، هویج، پیاز، انگور، گیلاس، هلو، گوجه، سیب، موز و گردو، کم و بیش ید وجود دارد و کسانى که گواتر دارند، مىبایستى از شلغم و گیاهانى که مولّد گواتر هستند، پرهیز کنند.
اخیراً همراه نمکهاى مصرفى، ید اضافه مىکنند، ولى نکته مهم این است که بهتر است بعد از طبخ غذا، ید اضافه شود.
در غیر این صورت، در اثر حرارت، نمک یددار بىخاصیت مىشود.
مس
کمبود مس در بدن نادر است.
اگر در اثر بدى جذب (= سوء هاضمه) یا عدم مصرف به بدن نرسد، کمخونى و تغییرات استخوانى در کودکان بروز مىکند.
منابع آن، جگر، گردو، فندق، کشمش، سبزیجات، انجیر خشک، گوجه و ... است.
دوم ـ بهداشت و پیشگیرى
در این مبحث از موارد زیر سخن مىگوییم:
1 ـ پاکیزگى;2 ـ بهداشت دهان و دندان;3 ـ بهداشت آب و هوا;4 ـ سیگار و اعتیاد;5 ـ پیشگیرى از بیماریها.
1 ـ پاکیزگى
بدن انسان، در اثر عدم رعایت بهداشت و شست و شو کثیف مىشود.
این امر، باعث مىشود که علاوه بر بوى بد بدن، خود انسان نیز در طراوت و شادابى نباشد.
بیماریهاى پوستى، در کثیفى بدن فراوانترند.
لذا بایستى سعى کنیم هر روز یا یک روز در میان، دوش بگیریم.
موهاى زاید بدن، را باید همیشه کوتاه نگهداریم.
ناخنها کوتاه باشند و موى سر اگر نسبتاً کوتاه باشد، نگهدارى و بهداشت آن راحتتر است.
ضمناً ریزش مو در مواردى که آن را کوتاه نگهداریم، کمتر است.
همین طور است در مورد لباسها که باید لباس ما پاک و پاکیزه باشد، و مرتب بودن و پاکیزه بودن را نباید با تجملات و تشریفات اشتباه گرفت.
باید سعى کنیم در انظار مردم، وضعیتى پوشیده، آراسته و پاکیزه داشته باشیم و از باز بودن قسمتهایى از بدن، مثل سینه و دست، به خاطر ادب اجتماعى پرهیز کنیم.
از پوشیدن لباسهاى جلف و موهن پرهیز کنیم، کفشهاى چرمى و ساده، براى حفظ سلامتى پا و بو نگرفتن پا، از کفشهاى دیگر مناسبتر است.
کفشها باید پاکیزه و واکس زده باشند.
بیشتر بایستى از جوراب نخى استفاده کنیم و بعد از هر بار مصرف، آنها را بشوییم و در این صورت پاها کمتر بو مىگیرد.
صورت و دستها را شب، موقع خواب و صبحها با کرم و مادّه خوشبو کننده، با طراوت و خوشبو نگاه داریم.
سعى کنیم، همیشه در حال وضو باشیم که این سفارش شرع مقدّس و یکى از دستورهاى مراقبه در مراحل سیر و سلوک و تعالى انسان است.
2 ـ بهداشت دهان و دندان
حفره دهانى، دربرگیرنده دندانها و بافتهاى حساسى است که از عوامل مختلف، مثل عفونت، ضربه و فقر بهداشتى آسیب مىپذیرد.
از طرفى، سلامتى دندانها و بافتهاى اطراف دندان، بخش مهمى از سلامت فرد را تشکیل مىدهد و از طرفى دیگر، هزینههاى سنگینى براى معالجه پوسیدگى و بیماریهاى پیشرفته دهانى، به فرد تحمیل مىگردد، و لذا جا دارد که به امر پیشگیرى و بهداشت دهان و دندان، توجه زیادى مبذول شود.
پلاک دندانى:
پلاک دندانى، توده نرم و غلیظى است که از تعداد زیادى باکتریهاى مختلف و مواد و سلولها تشکیل مىشود و چنان برسطح دندان مىچسبد که به آسانى با آب شسته نمىشود.
لازم به ذکر است که پلاک دندانى، حاصل تجمع اتفاقى میکربها نیست، بلکه میکربهاى مختلف، مرحله به مرحله وارد مىشوند و فعل و انفعالات داخل سلولى و خارج سلولى آنها همراه با تجزیه و ترکیب موادى که از راه غذا، به سطح دندان مىرسد، سبب مىشود که پردهاى بر روى سطح دندان ایجاد و به مرور، تغییراتى در آن حاصل کنند و مشکلات بعدى به وجود آید.
پلاکهاى دندانى علاوه بر سطح دندان، روى پُرکردگیها و سطح دندانهاى مصنوعى نیز به وجود مىآیند.
پلاک دندانى باعث آسیب به دندان و بافتهاى اطراف آن و در نهایت، باعث پوسیدگى دندان و بیمارى لثه مىشود.
پیشگیرى از پوسیدگى دندان:
پیشگیرى، یعنى محافظت دندانها قبل از بروز بیمارى، که این از درمان سادهتر و راحتتر است.
به طور کلى سه عامل در پوسیدگى دندان دخالت دارد:
1 ـ مستعد بودن سطوح دندان و ضعیف بودن آن در مقابل اسید;2 ـ پلاک میکربى;3 ـ کربوهیدراتها (= قند).
بهترین راه پیشگیرى از پلاک، مسواک زدن مرتب دندانها بعد از صرف غذا یا شیرینى است.
راه دوم براى مقاوم کردن میناى دندان، این است که دندان را در مقابل اسید مقاوم کنیم که این امر با استفاده از فلوراید صورت مىگیرد.
براى رسانیدن فلوراید به دندان، دو راه وجود دارد:
1 ـ راه سیستمیک، یعنى اضافه کردن فلور به آب یا شیر و غیره که از قرص فلوراید استفاده مىشود، و این کار موقعى صورت مىگیرد که مصرف فلور آب مصرفى، از 7/0 p.
p.
m.
(واحد اندازهگیرى فلوراید) کمتر باشد ـ و گرنه نیاز به آن نیست; زیرا مصرف زیاد فلوراید، بیمارى فلئوروزیس را به وجود مىآورد.
2 ـ تجویز موضعى فلوراید، که اگر میزان فلوراید از 7/0 p.
p.
m.
کمتر باشد، به صورت دهان شویه از فلوراید استفاده مىشود.
مسواک کردن دندانها:
مسواک کردن، یک عادت و رفتار بهداشتى است و باید از هر وسیله، براى شستن دندان و دهان، مثل قرقره، آب نمک، محلولهاى ضد عفونى و مسواک استفاده نماییم.
با مسواک زدن، از پوسیدگى و بیماریهاى لثه و دندان جلوگیرى مىشود.
بوى دهان:
گاهى بوى بد دهان، همیشگى و حتى ارثى است، که نکته مهمى نیست و با مواد خوشبو کننده و شست و شوى مرتب دهان و خوردن زیاد میوه تا حد زیادى مىتوان از بوى بد دهان کاست، اما بوى بد دهان، علتهایى دیگر نیز دارد که عبارتند از:
ـ عفونت لثه و دندان;ـ عفونت گلو;ـ سینوزیت;ـ عفونت ریه;ـ بیماریهاى کبدى.
در بعضى موارد، علت بوى بد دهان، میکربى به نام «هلیکو باکترپیلورى» است که در جهاز هاضمه باقى مىماند و گاهى باعث زخم معده و اثناعشر نیز مىشود و با آنتى بیوتیک بهتر مىشود.
در مواردى که از وجود بیماریهاى فوق الذکر مطمئن هستیم، مىشود از قرص نعناع یا برگ خشک نعناع، یا دهان شویه با بتادین 1/0 (به نسبت نصف و نصف با آب) استفاده کنیم.
3 ـ بهداشت آب و هوا
در این مبحث، از دو قسمت سخن مىگوییم:
بهداشت آب; و بهداشت هوا.
بهداشت آب
اگر آب آلوده باشد یا از نظر املاحى زیادتر یا کمتر داشته باشد، باعث بروز مشکلاتى در مصرف کننده مىشود.
،
بیماریهاى ناشى از کمبود املاح در آب
گواتروکرتینیسم:
چنانچه میزان یُد موجود در آب، کمتر از یک میلى گرم در لیتر باشد، یا زمانى که نیاز بدن به ید از طریق غذا و آب تأمین نشود، کرتینیسم به وجود مىآید که همان کمکارى غده تیروئید است.
بیماریهاى عروقى، قلبى و مغزى:
اگر سختى آب (املاح)، از 100 تا 150 میلىگرم در لیتر کمتر باشد، این بیماریها شایعترند.
پوسیدگى دندان:
چنانچه میزان فلوراید در آب آشامیدنى، کمتر از 5/0 میلى گرم در لیتر باشد، موارد پوسیدگى دندان شایعتر است.
،
بیماریهاى ناشى از افزایش املاح در آب
نوزاد کبود:
مقدار یون نیترات آب باید کمتر از 1/0 میلى گرم در لیتر باشد.
اگر بیشتر از آن باشد و به میران 10 میلىگرم در لیتر برسد، باعث مت هموگلبینما (یک نوع بیمارى با کبودى) مىشود.
فلئوروزیس دندان:
اگر میزان فلئور موجود در آب مشروب، بیش از 2 تا 3 میلىگرم در لیتر باشد، در دوره کاسیفیکاسیون دندان (= سنین رشد دندان) باعث فلئوروزیس مىشود.
همچنین، احتمال تشکیل مادّه سرطانزاى فتیروزاین از نیترات و آرسنیک، در صورتى که مقدار آنها بیشتر از حد مجاز باشد، بیشتر است.
مسمومیت با فلزات:
چنانچه آبى از نظر املاح فلزى، بیش از حدّ مجاز، و فلزاتى از قبیل سرب را داشته باشد، احتمال مسمومیت با آن فلز را ممکن مىسازد.
سختى آب
آب آشامیدنى، باید داراى حد مناسبى از املاح محلول باشد.
سختى آب عمدتاً مربوط به یونهاى کلسیم و منیزیوم است، امّا وجود یونهاى آهن، مس، باریوم، روى و سرب نیز ممکن است باعث سنگینى آب شود.
سختى آب آشامیدنى، نباید خیلى زیاد یا خیلى کم باشد.
،
بیماریهایى که توسط آب منتقل مىشوند
وبا، حصبه، اسکاریس، اکسیور، تریکوسفال، ژیاردیا، کرم قلابدار، آمیب، شیستوزویها یهمه توسط آب مىتوانند منتقل شده، ایجاد بیمارى کنند.
اصو نباید در آب آشامیدنى باکتریها و کلرفرمها موجود باشند، اما اگر ناگزیر در آب باشند، چنانچه تعداد آنها، از ده عدد در cc100 آب بیشتر باشد، این آب قابل شرب نیست.
بهداشت هوا
علاوه بر اکسیژن، که حیاتبخش است، هوا فوایدى دیگر نیز دارد و آن این که:
جریان هوا باعث خنک شدن بدن انسان مىشود و ضمناً حسهاى ویژهاى مانند شنوایى و بویایى، به وسیله محرّکهایى که از راه هوا منتقل مىشوند، کار مىکنند.
اما متأسفانه آلودگى هوا مىتواند مشکلاتى عدیده به وجود آورد.
آلودگى هوا، در اثر گرد و غبار، گازهاى سمى، بخارهاى شیمیایى به وجود مىآید و این عوامل مىتوانند عوارض مهلکى در انسان به وجود آورند.
هوا به طور متوسط از 1/78 درصد ازت و 93/20 درصد اکسیژن و 03/0 درصد دى اکسید کربن و بالاخره مقادیرى ناچیز از گازهایى مثل آرگون، نئون، کریپتون، زنون و هلیوم تشکیل مىشود.
هوا، علاوه بر این گازها، بخار آب و مقدار ناچیزى آمونیاک و مواد معلّق نیز دارد; مثل گرد و غبار، میکربها، هاگها و نخالهها.
علت ناخالصى هوا عبارت است از:
1) تنفس انسان و جانوران;2) سوختن زغال، گاز و فرآوردههاى نفتى;3) تجزیه مواد آلى و بازرگانى.
یمعمو پاکى هوا، به عللى مثل حرکت هوا، دماى هوا، نور خورشید، بارندگى، اثر شیمیایى اکسیژن و بالاخره زندگى گیاهان، تأمین مىشود.
هرگاه درجه آلودگى هوا، زیاد شود یا فرآیند پاککنندگى و کارسازى خود را از دست بدهد، خطرات آلودگى هوا به وجود مىآید.
بیش از یک صد ماده آلاینده هوا، شناسایى شدهاند که مهمترین آنها عبارتند از:
دى اکسید و منو اکسید کربن، دى اکسید گوگرد، سولفید هیدروژن، سولفیدهاى آلى، ترکیبات فلوئور، اکسیدهاى ازت، آمونیاک و عوامل سرطانزا (مثل بنزبیرنها و مواد پرتوزا).
اثرات آلودگى هوا بر سلامتى
اثرات فورى:
پایین آمدن کیفیت تنفس و نارسا شدن تنفس;اثرات دیر رس:
برونشیت و سرطان ریه.
4 ـ سیگار و اعتیاد
یاصو هر نوع اعتیاد در انسان، خطرات زیادى براى سلامتى تن و روان درپى دارد.
باید سعى کنیم هیچ نوع اعتیادى در خود ایجاد نکنیم.
بدترین نوع اعتیاد، اعتیاد به مواد یمخدر است که معمو این نوع اعتیاد، به علت مسائل عمیق جسمى و روانى و اخلاقى و بالاخره انحرافات فراوانى که در پى دارد، قطعاً انسان را از مسیر عادى حیات خارج مىکند و در نهایت، او دچار وضعیتهایى خانمانسوز مىشود; من جمله:
ارتباط با افرادى که خود در این راه به انحراف کشیده شدهاند و براى تأمین مسائل اقتصادى و به دست آوردن مواد مخدر، ممکن است در باندهاى قاچاق مواد مخدر وارد شود و خلاصه پایان راه اعتیاد، هولناک است و قطعاً انسان را از مسیر حیات متعالى خارج مىکند، بلکه در ورطه جنایات و بدبختیهایى عظیم مىاندازد.
یانسان معتاد، معمو دچار دوستانى مىشود و در جلساتى شرکت مىکند که راه و روش آنها، دور از حقایق زندگى، تحرک و اعتقادات صحیح است، بلکه به تنبلى و سستى یو دور از واقعیات کشانده مىشوند و آخر و عاقبت این راه معمو از خود و خانواده و همه حقیقتها و واقعیتها دور شدن است.
چنین کسانى در یک زندگى منزوى وارد مىشوند و خلاصه زندگىشان در مواد مخدر خلاصه مىشود.
اما بعد از مواد مخدر، اعتیاد به سیگار، یکى از عادات شایع است که آن هم خطرات و پى آمدهاى زیادى دارد که در زیر به آنها اشاره مىکنیم:
1 ـ سیگاریها بیست برابر بیش از افراد غیر سیگارى، به برونشیت مزمن گرفتار مىشوند ـ و آن نارسایى تنفسى ایجاد مىکند، که یک بیمارى رنج دهنده و عذابآور است.
2 ـ در افرادى که سالها اعتیاد به سیگار دارند، سرطان ریه و بیماریهاى ریوى، شایعتر از افراد غیر سیگارى است.
3 ـ بیماریهاى قلبى و عروقى و تصلّب شرائین، در سیگاریها دو برابر افراد معمولى است.
4 ـ سرطان مثانه، در سیگاریها، 50% بیشتر از افراد معمولى است.
5 ـ خطر انواع بیماریهاى چشمى در افراد سیگارى، بیشتر از افراد معمولى است.
6 ـ خطر ابتلا به زخم معده، در سیگاریها بیشتر از افراد معمولى است.
7 ـ زنان سیگارى، با زایمانهاى مشکل و آنومالىهاى جنین بیشتر از افراد غیر سیگارى رو به رو مىشوند.
8 ـ دود سیگار، براى اطرافیان سیگارى، مثل همسر و فرزندان و یا افرادى که در آن یاتاق که فرد سیگارى در حال سیگار کشیدن است زیان آور است; مث همسران فرد سیگارى بیشتر از دیگران در معرض سرطان هستند.
9 ـ سیگار، از عوامل فعّالکننده ژنهاى سرطانى است.
10 ـ به علت این که سیگار، مانع کالسیفیکاسیون استخوانها و به خصوص دندانها مىشود، دندانهاى افراد سیگارى، 25% شکنندهتر از افراد غیر سیگارى است.
11 ـ سیگاریها، سه برابر بیشتر از غیر سیگاریها در معرض انواع سرطان هستند.
(البته این امر، غیر از سرطان ریه است که شیوع بیشترى در سیگاریها دارد.)12 ـ موتاسیونهاى ژنى (= آسیب ژنى)، در اثر سیگار شایع است و این امر، مىتواند باعث بروز بیماریهاى ژنتیکى و بیماریهاى مختلف بشود.
قهوه و چاى
یاصو براى مصرف قهوه و چاى، مذمّت عمومى و کلّى نداریم، اما در مورد مصرف این دو نیز نکاتى چند باید رعایت شود:
یاوّ ـ در مصرف آنها زیادهروى نکنیم;ثانیاً ـ چاى کمرنگ و قهوه کمرنگ مصرف کنیم.
خوردن چاى و قهوه غلیظ، اثرات سوء این دو را زیادتر مىکند.
5 ـ پ
مقدمه
تاریخ ایران و اسلام برای هر ایرانی مسلمان اهمیت فراوانی دارد. هر مسلمان یا کلا هر ایرانی باید از گذشته مذهبش و کشورش آگاه باشد. یعنی هر ایرانی باید بداند در کجای تاریخ ایستاده است. همانطور که معلم شهید علی شریعتی نیز پایه کار خود را بر جستجو در متون تاریخی و کشف ناگفته ها گذاشت و دیدیم و دیدید که چه نتیجه درخشانی گرفت.
ذکر تاریخ از آن جهت مهم تر می نماید که بدانیم گذشته چراغ راه آینده است. هر حرکتی و هر جنبشی اگر درس گرفتن از گذشتگان را مد نظر خود قراردهد موفق تر خواهد بود. قصد ما از نوشتن اینگونه وقایع تاریخی تکرار مکررات نیست. گفتن چیزهایی که همه می دانند ملال آور و خسته کننده است. بنابراین ما نیز پایه حرکت خود را به پیروی از معلم شهید بر جستجوی منابع تاریخی و کشف و مطرح کردن ماجرا ها و اتفاقاتی است که گرد تاریخ و سالیان دراز بر آنها نشسته قرار می دهیم. سعی می کنیم خواننده پس از خواندن این مقاله خود را در میان اطلاعاتی ببیند که از آنها اطلاع نداشته است. وگرنه ذکر مجدد گفته هایی که همگان می دانند چندان جذابیتی ندارد. در عین حال علت یابی رفتار انسان ها نیز مد نظر ماست.
در اولین مقاله از سلسله مقالات تاریخی به ذکر گوشه ها و ناگفته هایی از زندگی عایشه همسر پیامبر می پردازیم. عایشه شخصیتی است که برادران اهل سنت ما او را می ستایند که همسر پیامبر بوده و شیعیان او را با دیده تردید می نگرند که با علی جنگیده و سبب کشته شدن بسیاری شده است. قصد ما از این نوشته تحلیل نیست. تنها اطلاعاتی از این زن به دست خواننده میدهیم تا خود به قضاوت بنشیند. در این راه از روش تحقیق کمک می گیریم و سعی میکنیم تصویری همه جانبه از او بدست دهیم که تحقیق یکطرفه و پر از غرض ارزشی ندارد. همچنین تحلیل این موضوع که چه شد که عایشه همسر پیامبر و از معتمدین آن حضرت به جایی رسید که رودر روی علی ایستاد و آن فتنه ها را ایجاد کرد. ریشه یابی شخصیت عایشه ریشه یابی شخصیت یک زن نیست. چرا که عایشه ها در طول تاریخ بسیار بوده اند. اگر در تاریخ بنگریم بسیار انسانهایی می بینیم که اول با یک نهضت مردمی و یا کاریزماتیک پیش آمدند و سپس به آن پشت کردند. عایشه نماد یک تفکر است. نماد انسان هایی است که در همه زمان ها و اعصار وجود دارند.
عایشه دختر ابوبکر صدیق نخستین دختری بود که در اسلام متولد شد. این خصوصیت نزدیکان و برخی از یاران محمد را به این فکر انداخت که نخستین زنی را که در اسلام متولد شده و از جاهلیت خاطره ای ندارد همسر پیامبر گردانند . ابوبکر به پیامبر چنین پیشنهادی کرد. پیامبر پذیرفت و عایشه ۷ ساله را نامزد کرد (و در ۱۷ سالگی با او ازدواج کرد) تا هم نخستین دختری که در اسلام زاده شده است و طلیعه اولین نسل مسلمانان جهان است به نام او باشد و هم با ابوبکر خویشاوند گردد. محمد با پیوند های زناشویی نوینی که استوار ترین پیوند های اجتماعی آن روزگار بود روابط خویش را با یاران با نفوذش مستحکم تر می ساخت.
عایشه آن طور که از کتب تاریخی بر می آید زنی بود زیبا و حسود. حساس؛ گستاخ و عاشق. عایشه تنها دختری بود که به خانه ی محمد آمد. دیگران همه بیوگانی بودند که به مصلحتی سیاسی یا اخلاقی به همسری پیامبر در آمده بودند. عایشه جز زیبایی و جوانی زنی بسیار باهوش و خوش سخن بود. او به راستی عاشق پیغمبر بود به طوریکه حتی نمی توانست ببیند محمد به فاطمه؛ علی؛ حسن و حسین محبت می کند و آتش خشم و حسادت در وجودش شعله ور می شد. محمد هر گاه از تلاطم های دشوار خسته می شد عایشه را می خواند و می گفت:"کلیمنی یا حمیرا"(با من حرف بزن گلگونه من!)(1)
همانطور که گفتیم عایشه نمی توانست محبت محمد را به دیگران تحمل کند. محمد وقتی ابراهیم به دنیا آمد؛ هر وقت خسته می شد به نخلستان می رفت و به پیش پسرش ابراهیم که از ماریه بود و تنها فرزند پسر رسول خدا. از این جهت محمد ابراهیم را بسیار دوست داشت. ابراهیم را در بغل می گرفت و می بوسید و نوازشش می کرد. روزی محمد پسرش را به پیش عایشه برد و به او گفت:" عایشه.ببین این ابراهیم چقدر به من شبیه است. اما عایشه که از آتش حسد می سوخت با اخمی تلخ و لحنی سرد گفت:" نه!هیچ شباهتی با تو ندارد!"و به ابراهیم که کمی رشید تر از سنش نشان میداد اشاره کرد و گفت:"هر بچه ای را اگر اینقدر شیر دهند از این هم گنده تر میشود."پیامبر بی هیچ پاسخی برگشت...(2)
شاید این حسادت از آن جهت بود که عایشه نتوانست برای پیامبر فرزندی بیاورد. در هر حال این ماجرا حاکی از عمق حسادت عایشه به دیگر زنان پیغمبر دارد.
همانطور که گفتیم محمد نیز به عایشه علاقه زیادی داشت. محمد حسنین هیکل نویسنده مصری مینویسد:"محبتی که نسبت به عایشه داشت بعد از ازدواج به وجود آمد و هنگام ازدواج وجود نداشت"(3)
نقل قولی از عمر , روشن کننده قسمت دیگری از مشاجرات گاه و بیگاه عایشه است با محمد.
عمر پس از انکه می شنود دخترش حصفه (که زشت رو بود) زن پیامبر, با عایشه جوان و زیبا در آزار پیامبر همدست شده و در رفتارش از او تقلید می کندخشمگین بر سرش فریاد زد و گفت: تو به عایشه که به زیبایی و عشقی که پیغمبر به او دارد می نازد نگاه نکن. بخدا می دانم که محمد تو را دوست ندارد و اگر به خاطر من نبود تا حالا طلاقت داده بود(4)
روزی پیغمبر با علی خلوت کرده بود و به نجوا پرداخته بود. این گفتگو در نزد عایشه به درازا کشید. بر آشفت و خشمگینانه به طرف آن دو رفت تا حسدی که در سینه اش می جوشید بیرون ریزد. ناگهان بر سر علی که نمی دانست چه گناهی مرتکب شده است فریاد زد"من از هر ۹ روز یک روز با رسول خدا هستم. این یک روز هم تو نمی گذاری با من باشد.پسر ابیطالب؟!
قبل از جنگ جمل همانطور که عایشه به سپاه به سوی بصره حرکت می کردند به محلی رسیدند به نام حواب. صدای عو عو سگهای آنجا بگوش می رسید. عایشه تا این اسم را شنید ناگهان بر خود لرزید. رنگ از صورتش پرید و گفت مرا برگردانید..مرا برگردانیدعلی کلمه ای بر زبان نیاورد. با بردباری و در کمال آرامش از او چشم پوشید. اما محمد شکیبایی نکرد. چهره اش به خون نشست. چشمانش از خشم مشتعل گردید و با خشونتی بی سابقه او را از خود راند و گفت:"برگرد سر جایت!"عایشه مات و مبهوت ماند. محمد ادامه داد"به خدا قسم هیچ یک از افراد خانواده ام یا دیگران بغض او را در دل ندارد مگر اینکه از دایره ایمان بیرون رفته است!(5)
ماجرای افک
پیغمبر در هر یک از غزوات به قید قرعه یکی از زنانش را با خود می برد. در غزوه بنی المصلق عایشه با وی همراه شد. در حالی که ۱۶ یا ۱۷ ساله بود. در بازگشت عایشه برای قضای حاجت از کجاوه بیرون رفت. بعد از آمدن متوجه شد که گردنبندش در حین قضای حاجت افتاده است. از کجاوه بیرون آمد و بدنبال گردنبند رفت. سپاهیان به خیال انکه عایشه در کجاوه است آنرا بلند کردند و راه افتادند. همینکه عایشه برگشت کاروان را ندید. از کاروان جا مانده بود. روی خودش پارچه ای کشید وهمانجا خوابید. در قدیم مردی پشت سر کاروان حرکت می کرد تا اگر وسیله ای از کاروانیان در بین راه افتاده بود بردارد و به آنها در آخر راه تحویل دهد. در این سفر صفوان بن معطل سلمی این وظیفه را بر عهده داشت. همینکه عایشه را دید گفت انا لله و انا علیه راجعون!
عایشه به جا ماندنش را تعریف کرد. صفوان هم عایشه را بر شتر سوار کرد و به مدینه برد. هنگامی که به مدینه رسیدند عایشه مستقیم به خانه خودش رفت. منافقان به سرپرستی عبدلله ابن ابی شروع به سخن چینی کردند و عایشه را متهم کردند. سخن دهان به دهان رسید تا رسول خدا متوجه گشت. رفتارش نسبت به عایشه سرد گشت. خود عایشه هم خبر نداشت. محمد هم بسیار ناراحت بود. علی به او گفت:" ناراحت نباش ای رسول خدا. زن زیاد است. می توانی به جای او زن دیگری بگیری.از کنیزش بپرس.(همین اظهار نظر علی بود که عایشه از او کینه بدل گرفت و این کینه و عقده در جمل سر باز کرد)"از کنیز پرسیدند که قاعدتا او هم خبر نداشت. سر انجام پس از کش و قوس های فراوان محمد به خانه عایشه رفت و از او خواست حقیقت را بگوید و اگر کار خطایی کرده بگوید و از خدا طلب بخشش کند.عایشه هم چنان به گریه افتاده بود که صدایش در نمی آمد. در این لحظات ایه های ۱۱ و ۱۷-۲۰ سوره ی نور مبنی بر حکم لزوم ۴ شاهد برای اثبات زنا و ۸۰ ضربه شلاق برای انکه تهمت زده است مشخص شد و این ماجرا پایان پذیرفت.(6)
محمد در آخرین روز های حیاتش به دیدار عایشه رفت در حالیکه سردردش شدت یافته بود.عایشه نیز سردرد گرفته بود ومی نالید و می گفت : وای سرم.وای سرم! پیغمبر در جواب گفت تو نه ! بلکه من وای سرم! ای عایشه چه ضرری داشت که تو پیش از من می مردی و من بر جنازه ات حاضر می شدم. کفنت میکردم. بر تو نماز می خواندم و خاکت می کردم؟ عایشه بی درنگ گفت: و بعد به خانه من برمی گشتی و با یکی از زنانت خواب می کردی!پیغمبر خندید و خواست ادامه دهد که درد مجال نداد و شدت کرد.(7)
در آخرین لحظات عمر, محمد به عایشه و حصفه که بالای سر او بودند گفت در پی علی بفرستید واو را بخوانید. عایشه و حصفه که حس می کردند این خواستن ممکن است فواید بسیاری در آینده داشته باشد و فردا به کارشان آید فوری ابوبکر و عمر را هم صدا کردند وقتی این سه تن بالای سر پیامبر حاضر شدند. پیغمبر که فرصت را از دست رفته می دید گفت:کاری ندارم.همه تان بروید(8)
بعد از فوت پیامبر تا زمان عثمان در نوشته های تاریخی اثری به آن صورت از عایشه نمی بینیم. تا روزگار عثمان؛ زمانی که عثمان پلیدی ها را به اوج رسانید و یک تنه حکومت اسلامی را به قهقرا کشاند سر و کله ی عایشه پیدا شد. گرچه قبل از این هم به عنوان همسر پیغمبر شخصیت ذی نفوذی بود. او که از این همه ظلم و ستم عثمان به تنگ آمده بود بنای ناسازگاری با او گذاشت.
عثمان را "پیر کفتاری خرفت" نامید. یکی از پیراهن های پیامبر را بر بالای در خانه اش آویخته بود و خودش هم جلوی در ایستاده بود و به هر کس که رد می شد می گفت:"این پیراهن رسول خداست. هنوز نپوسیده که عثمان سنتش را پوسانید و به دور انداخت(9) و بدین ترتیب شورشیان را تهییج می کرد و به قتل خلیفه دعوت می نمود.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 15صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
سِلّ یا خورِشی یک بیماری واگیردار است. باسیل این بیماری میکوباکتریوم توبرکلوزیس یا باسیل کخ نام دارد زیرا که در سال ۱۸۸۲ (میلادی) پرفسور رابرت کخ دانشمند آلمانی آن را کشف کرد. نوعی از این بیماری که به سل گاوی موسوم است ،میان انسان و چهارپایان مشترک است. در زبان پهلوی به این بیماری xwarišnih میگفتند که برابر با بیماریای بود که سبب تحلیل رفتن آدمی میشود.
این بیماری در کشورهای جهان سوم از معضلات بهداشتی است و در مناطقی از کشور ما نیز شیوع آن کم نیست و برنامه مبارزه مناسبی را میطلبد.مرض سل که به اختصار تی بی نامیده میشود یکی از انواع بیماریهای مهلک در جهان است که عامل ان میکروباکتریها یا به طور دقیقتر میکروباکتریهای سلی است.در بیماری سل معمولا ششها مورد حمله قرار میگیرد این نوع سل را تی بی ریوی نیز گویند ولی از عواقب دیگر سل میتوان به اثر آن بر سیستم عصب مرکزی وغدد لنفاوی وسیستم گردش خون ودستگاه تناسلی وادراری وسیستم بلع وهضم غذا و معده و همچنین استخوانها و مفاصل و پوست نیز نام برد. دیگر میکروباکتریهای مانند بووی و افریکنم ومیکرتی و کانتی نیز باعث سل میشوند ولی زیاد فراگیر نیستند .از انواع نشانههای سل میتوان به سرفه مزمن همراه با خلط سینه اغشته به خون وتب وعرق شبانگاهی و کاهش وزن اشاره کرد البته با توجه عفونت در دیگر ارگانهای بدن میتوان به علایم بیشتری پی برد.سل را میتوان باپرتو ایکس قفسه سینه وتست پوست وخون ووبررسی میکروسکوبی وکشت میکروبی مایعات خون درازمایشگاه تشخیص دادعلاج سل مشکل است وبه دورههای طولانی استفاده از انتی بیوتیکهای متفاوت نیاز دارد همچنین بایدررفتار وتماس افراد کنترل شود.
شیوع بیماری سل در سال 2006.در هر 1000 نفر.قرمزبیشتر از 300،نارنجی=200،زرد=200-100 ،سبز=100-50،آبی کمتر از 50 و خاکستری بدون اطلاعات
اگرچه مقاومت سل در برابر انتی بیوتیکها مصرف انتی بیوتیکها را با مشکل روبه رو کرده واین مسئله روزبه روزپیشرفت میکند.پیشگیری از الوده شدن به سل وکنترل تماسهای افرادوهمچنین واکسیناسیون توسط واکسن بی سی جی بهترین شیوه مبارزه با سل است .باکتریهای سل میتواند توسط عطسه وسرفه ویا تف کردن افراد الوده به سل در محیط پخش شود.در حال حاضر حدود یک سوم جمعیت جهان به باکتریهای سل نوع ضعیف الودهاند وسرعت الوده شدن افراد درحال حاضر یک نفر در هر ثانیهاست هرچند بسیاری از این نوع عفونتها هیچگاه تبدیل به نوع حاد ان نمیشوند.وبسیاری از این عفونتها به صورت نهانی هستند حدود یک دهم این عفونتها اخر سر به سل حاد تبدیل میشوند واگر بدون معالجه رها شوندبیش از نیمی از انها به مرگ منجر میشود.طبق امار اعلام شده در سال ۲۰۰۴ حدود۱۴٫۶ ملیون نفردر جهان از بیماری نوع شدید سل رنج میبرند وحدود ۸٫۹ ملیون نفردر جهان مستعد نوع شدید سل هستند وحدود۱٫۶ ملیون نفر نیز بر اثر سل مردند.بیشتر این امار مربوط به کشورهای جهان سوم است اما امار حکایت از ان دارد که این امار حتی در کشورهای پیشرفته نیز رشد داشته دلیل این کار میتواند کم کاری در زمینه واکسیناسیون و یا نحوه اعمال بد ان و نیز پرداختن بیشتر به مسئله ایدز میباشد. اگرچه نحوه پراکنده شدن سل در دنیا یکسان نیست وحدود ۸۰٪ افراد سلی در آسیا و آفریقا هستند ودر آمریکا حدود ۵ تا ۱۰ درصد به ازمایش سل جواب مثبت دادهاند. پیش بینیها حاکی از ان است که در امریکا۲۵۰۰۰ نفر مستعد سل وجود دارد وحدود ۴۰٪ سل در آمریکا به دلیل مهاجرت افراد آسیای و آفریقای رخ میدهد.
راههای ابتلا
اصلی ترین راه ابتلا و استنشاق ترشحات یا غبار آلوده به باسیل سل میباشد که معمولاً ناشی از تماس با بیمار سلی درمان نشده میباشد. ولی سل گاوی میتواند از طریق مصرف لبنیات آلوده و غیر پاستوریزه نیز انسان را آلوده نماید.بیماری سل به وسیله قطرههای ریز موجود در هوا از فردی به فرد دیگر منتقل میشود و اغلب افرادی را که در ارتباط نزدیک با فرد بیمار باشند ، درگیر میکند . بنابراین همه اعضای خانواده فرد بیمار ، در معرض ابتلا به این بیماری هستند. مگر اینکه او به بیمارستان منتقل شود و با آنها زندگی نکند و یا تحت درمان صحیح قرار بگیرد.فردی که دچار عفونت فعال سلی است ، اگر سرفه یا عطسه کند و جلوی دهان و بینی خود را نگیرد ، قطرههایی که حاوی مایکو باکتریوم یا میکروب سل هستند ، در هوا پخش میشوند و اگر فرد دیگری که نزدیک فرد مبتلا است ، این قطرهها را استنشاق کند ، باعث ابتلای او خواهد شد. یک سرفه میتواند حدود ۳۰۰۰ ریزقطره عفونی تولید کند.این ریزقطرهها به سرعت خشک میشوند و در هوا معلق میمانند و در صورت استنشاق وارد ریه افراد میشوند.بنابراین افراد مبتلا هنگام عطسه و سرفه باید همیشه برای پوشاندن دهان و بینی خود از دستمال استفاده نمایند و پس از آن ، دستهای خود را با دقت بشویند.
البته این به آن معنا نیست که فرد مبتلا به سل باید قرنطینه شود .در تماس کوتاه و گذرا امکان انتقال بسیار کم است ، اگر چه غیر ممکن نیست.بسیاری از مردم میکروب سل در بدنشان وجود دارد .اما مبتلا به بیماری سل فعال نیستندسل از طریق حشرات نیز منتقل میشود.
این باکتری میتواند تمامی اعضای بدن را گرفتار کند اما بیشتر ریهها را گرفتار میکند.باکتری سل پس از ورود به ریهها در آنجا تکثیر پیدا میکند ومعمولاً پس از تحریک سیستم ایمنی برآن در همان محل به صورت نهفته باقی میماند ودر صورت ایجاد شرایط مساعد ممکن است سل ریوی بروز کند.گاهی باکتری پس از تکثیر در ریهها از طریق خون به سایر اعضای بدن منتقل میشود و ایجاد سل در آن عضو مینماید. ندرتاً باکتری بلافاصله پس از ورود به ریهها، شروع به فعالیت و تکثیر میکند و موجب بیماری فعال درریهها میگردد که این نوع در کودکان و بیمارانی که اختلال سیستم ایمنی دارند، شایعتر است.
دیگر نامهای سل
در گذشته سل را کانسامپشن یا مصرف کننده میگفتند چرا که این گونه تصور میشد که افراد را از داخل میخورد وبا سرفه خونی وزردی همراه است از دیگر نامها فتیسیلوفیتیسیل ریوی که بر روی غدد لنفاوی وغدد داخل حلق اثر میگذارد وحلق متورم میشود.سل جلدی نیز یکی دیگر از نامهای عامیانه بود.دشمن پادشاه نیز نام دیگری بود چون اعتقاد بر این بود که پادشاه با دست زدن به افراد سلی آنها را شفا میدهد.پوت و یا گیبس مفصلی نیز نامیده میشد.
سل میلیاری که با نام تی بی دانه دانه نیز شناخته میشود.این نوع عفونت سیستم گردش خون را مورد حمله قرار میدهد.این نوع باکتریها تحت پرتو ایکس ظاهری دانه شکل دارند تی بی همچنین بانام بیماری کوخ نیز متداول است.
اشکال بیماری سل
• سل ریوی که اگر ریهها را درگیرکند بیماری سل ریوی حادث میشود که خود شامل دو گروه میشود:
الف- سل ریوی با خلط مثبت (یعنی حاوی مایکوباکتریوم)
ب- سل ریوی با خلط منفی (یعنی فاقد مایکوباکتریوم) بیماران مبتلا به سل ریوی از مهمترین گروه میباشند زیرااین گروه به عنوان مخزن بیماری در جامعه نقش دارند و موجب انتقال بیماری به سایر افراد میگردند.
• سل خارج ریوی :سل ممکن است بجز ریه اعضای مختلفی از بدن را گرفتار کند که این اعضا میتواند شامل غدد لنفاوی ، استخوان و مفاصل ، ستون مهرهها، دستگاه ادراری تناسلی ، شکم و روده ، پریکارد قلب باشد.
عوامل مساعدکننده
بعضی از عواملی که باعث میشود آلودگی به سل تبدیل به بیماری شود یا فرد سالم در معرض بیشتری برای بیمار شدن باشد در زیر آمدهاست:
1. عفونت ایدز
2. استفاده از مواد مخدر
3. عفونت اخیربا میکوباکتریوم توبرکلوزیس (طی ۲ سال گذشته)
4. علائم رادیوگرافی قفسه سینه که دال بر سل قبلی باشد (در افرادی کامل درمان نشدهاند یا اصلاً درمان نشدهاند).
5. دیابت ملیتوس
6. سیلیکوز یا سیلیکوزیس
7. درمان طولانی با کورتیکواستروییدها (داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی)
8. سرطان سروگردن
9. بیماریهای خونی (مانند لوسمی)
10. بیمارهای کلیوی پیشرفته
11. وزن بدن پایین (۱۰ درصد یا کمتر از ۱۰ درصد وزن مطلوب)
• آلودگی به ایدز یکی از عوامل موثر در ابتلا به سل میباشد.یعنی فردی که به ایدز مبتلا باشد ۵ درصد احتمال دارد که به سل مبتلا شود.
علایم بالینی
سل اولیه معمولاً بی نشانهاست و در جریان معاینه معاشران بیماران سلی کشف میشود.نشانههای بیماری عبارتاند از سرفه ( معمولاً خشک)، تب ، کم اشتهایی و در کودکان نارسایی رشد.نشانیهای شدیدتر بیماری ممکن است شامل حملات سرفه ، دیده شدن خون در خلط باشد.
سل ممکن است بحز ریه اعضای مختلفی از بدن را گرفتار کند که این اعضا میتواند شامل غدد لنفاوی ، استخوان و مفاصل ، ستون مهرهها ، دستگاه ادراری تناسلی ، شکم و روده ، پریکارد قلب باشد که بسته به ناحیه گرفتار علایم خاص خود را خواهد داشت.
در بیماریهای نوع شدید سل حدود ۷۵٪ سل ریوی است که علائم آن شامل درد قفسه سینه و سرفه خونی و مزمن بیش از سه هفته و علائم سیستماتیک شامل تب و لرز و عرق شبانه کاهش اشتها کاهش وزن و رنگ پریدگی وخستگی مداوم میباشد.در حدود ۲۵٪ سل حاد عفونت از شش شروع شده وبه دیگر قسمتها سرایت میکند و باعث دیر انواع تی بی میشود عفونت غیر ریوی در پرده جنب وسیستم عصب مرکزی ومنیژت وغدد لنفاوی و حلق و سیستم تناسلی و مفاصل واستخوانها دیده میشود.هرچند عفونتهای غیر ریوی واگیر دار نیستند ولی ممکن است با نوع واگیر دار ریوی همزمان باشد.
کلا هر بیماری که یک یا چند علائم زیر را داشته باشد باید مشکوک به بیماری سل شد:
1. سرفه بیش از ۲هفته(شایعترین علامت)(معمولاً خشک)
2. تب و عرق شبانه
3. بی اشتهایی
4. خلط فراوان
5. خلط خونی
6. درد قفسه سینه
• در کودکان نارسایی رشد میتواند از علائم سل باشد.
• سل خارج ریوی بستگی به قسمت مورد ابتلاء علامتهای خاص خود را خواهد داشت.
عارضههای بیماری
بسته به دستگاه درگیر و مدت درگیری سل میتواند منجر به پلورزی(جمع شدن مایع در فضای جنب)، آمپیم( پلورزی چرکی سلی)، هموپتزی (خونریزی رخمهای مخاط برونش ) که معمولاً جزیی است ولی میتواند به خونریزی کشنده نیز منجر شود.خنازیر یا لنفادنیت گردن ( تورم گرههای لنفاوی که ممکن است با ترشح نیز همراه شود . تخریب کلیهها ؛ اختلالهای باروری در گرفتاری اندامها تناسلی ، شکستگی مهرهها و .... شود.
پیدایش بیماری
باکتری سل (نقاط قرمز) در بزاق.
حدود ۹۰٪ افرادی که توسط میکروباکتریهای زگیلی سلی الوده شدند دارای عفونت نهانی میباشندوتقریبا بدون علائم تشخیص هستند و تنها حدود یک دهم این عفونتها اخر سر به سل حاد تبدیل میشوند واگر بدون معالجه رها شوندبیش از نیمی از انها به مرگ منجر میشود. عفونت زمانی شروع میشود که میکرو باکتریها به اویلی لنفاوی میرسند که به صورت مکرردر داخل اندوسامهای یاخته اویلی را مورد حمله قرار میدهند مکان اولیه شروع عفونت در شش که گون نامیده میشودوبه طور معمول در قسمت بالای لوپ پاینی یا در قسمت پاینی لوپ بالای قرار دارد.در ابتدا باکتریها توسط سلول عصبی برداشته میشوند و به آنها اجازه حمله مکرر داده نمیشود اگرچه این سلولها میتوانند باسیلها را به محل گرههای لنفاوی ببرند٬ اما در مرحله دوم انتشار توسط جریان خون باکتریها به دیگر ارگانها انتقال میابند وکل بدن را میتواند الوده کند.اگرچه تاثیرات سل بر روی قلب و ماهیجههای اسکلتی و پانکراس و تیروئید بسیار کم است.بیمازی سل میتواند برای دیگر بیماریها زمینه را نیز آماده کند.برای مبارزه با سل در داخل بدن یاختهها و لیمفوسیاتهای تی شکل وبی شکل و فیبروبلاستها که در بین سلولها قرار دارند با هم جمع شده و تشکیل گرانولار میدهند که در آن یاختههای عفونی توست لیمفوسیاتها احاطه میشوند و با این عمل از پراکنده شدن باکتریها جلوگیری کرده و محیطی برای عکس العمل سیستم حفاظتی ایجاد میکند.در داخل گرانولارها لیمفوساتها سیاتوکین را ترشح کرده که به عنوان گاما عمل کرده ویاختهها را فعال میکند تا باکتریها را نابود کند البته لیمفوساتها میتوانند مستقیما باکتریها را نابود کنند. مهم اینکه باکتریها بطور کامل نابود نمیشوند و تعدادی به حالت کمون میروند و عفونت نهای را شامل میشوند.یکی دیگر از ویژگیهای گرانولار درانسان ترقی دادن به سلولهای مرده داخل خودش است که نکروسیس نامیده میشود که نکروسیس یک بافت نرم سفید رنگ پنیری است که با چشم دیده میشودکه مردگی پنیزی گویند..اگر چنانچه باکتریها راهی به داخل جریان خون مخصوصان در بافتهای آسیب دیده بیابند به دیگر اعضای بدن رفته و باعث عفونت میشوند و به صورت دانههای ریز سفید رنگ ظاهر میشوند.این نوع شدید بیماری بیشتر در کوذکان خردسال یا بزرگسالان شایع است.وبانام سل میلاری معروف است.و امار مرگ ومیر ۲۰٪درصدی را به خود اختصاص داده که حتی با معالجه نیز این امار را همچنان حفظ میکند.چراکه در بسیاری از موارد عفونت پیشرفت کرده و بافت هی زخمی و مورد حمله قرار گرفته وسوراخ و حفره حفره شده توسط نکرس پنیری پر شدهاست. در نوعهای شدید بیماری این حفره راهی به مسیر هوا پیدا کرده واین مواد سفید رنگ توسط سرفه بیرون میاید.این مواد شامل باکتریهای زنده نیز بوده و همچنین زمینهای است برنحوه ایجاد عفونت. معالجه توسط آنتی بیوتیک تنها راهی است که میتواند باکتریها را کاملا نابود کند وبه بیمار شفا دهد و بافتهای زنده را جایگزین کند.
روشهای تشخیص
عکس قفسه سینه بیماری که به سل مبتلاست توسط اشعه ایکس
بیماری سل را میتوان با اثرات وعلائم ظاهری که روی ارگانهای بدن میگذارد تشخیص داد که قبلا این عوامل بیان شد یا با پرتو ایکس یااسکن کردن ویا تست تیوبوکلین پوست تشخیص داد.یکی از مشکلات در تشخیص سل زمان بر بودن بعضی از این روشهاست مثلا کشت ازمایشگاهی به ۴ الی ۱۲ هفته وقت نیاز دارد یک نسخه کامل برای سل باید با توجه به مصارف قبلی داروی بیمار و آزمایش فیزیکی وپرتو ایکس و کشت میکروبیولوژیکی تست سرم شناسی تست تیوبوکلین پوست تجویز شود.
تفسیر تست پوستی به عوامل ریسک فرد برای الوده شدن به عفونت وسیستم حفاظتی و واکسینه فرد بستگی دارد.اخیرا به این مورد پی برده شد که وجود عفونت نهانی در افرادی که قبلا واکسینه نشده نسبت به تست پوست به مدت زمان بیشتری نیاز دارد تا واکنش نشان دهد در حالی که عکس این حالت اینگونه نیست.بنابراین این تست باید با دقت وبا توجه به محل زندگی بیمار انجام شود.تست تیو بوکلین پوست مکن است جواب دروغی نیز بدهد این گونه موارد بیشتر در افرادی رخ میدهد که دچار سوء تغذیه باشد یا اینکه فرد بیماری زگیلی داشته باشد.ویا سل نوع حاد داشته باشد. البته وشهای جدیدی برای تی بی در حال ساخت وپیشرفت هستند که امید میرود ارزانتر وسریعتر باشد .در این تستها با استفاده از واکنشهای زنجیری پلیمری به شناسای دی ان ای باکتری و سنجش میزان پادتنهای که گاما اینتر فرون در عکسل العمل به باکتریها ترشح میکند به شناسای بیماری سل میپردازد.این تست به گذشته داروی ودرمانی افراد حساس نیست واین روشهای سریع وکم هزینه برای کشورهای در حال توسعه بسیار مفید خواهد بود.روشهای تشخیص عبارتند از:
• آزمون توبرکولین
• کشت خلط
۳ نمونه خلط از بیمار گرفته و به آزمایشگاه ارسال میگردد. نحوه گرفتن نمونه خلط :
1. ابتدا در اولین مراجعه فرد مشکوک یک نمونه گرفته میشود.
2. ظرفی به بیمار داده میشود که مشخصات بیمار در سطح خارجی ظرف نوشته شدهاست. وبیمار باید نمونه دوم خود را صبح زود و قبل از مراجعه دوم جمعآوری کند.
3. در مراجعه دوم نمونه سوم از وی گرفته میشود.
• رادیوگرافی سینه
• نمونه برداری بافتی
درمان
مصرف داروهای ضد سل راه اصلی درمان این بیماری میباشد.دوره درمان و تعداد داروی مورد مصرف بسته به شدت بیماری و قسمتهای درگیر بدن متفاوت است ولی بطور متوسط بین شش ماه تا یک سال میباشد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 14 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید