3 ـ گذشت
گرچه نتیجه طبیعى عشق، گذشت است و در عشق، عاشق در معشوق محو مىشود، امّا به هر حال، گذشت، یعنى خطاى دیگرى را اغماض کردن.
البته، واضح است که عمل صواب یا سخن درست دیگران گذشت نمىخواهد، گذشت در برابر خطاى دیگران است.
در قرآن کریم نمونههاى زیبایى از گذشت آمده است; من جمله:
(والعافین عن النّاس).
(=همانان که از مردم درمىگذرند.) و یا از صفات انسانِ خدا آمده است:
(وإذا مرّوا باللّغو مرّوا کراماً).
(=وچون بر لغو بگذرند با بزرگوارى مىگذرند.)ی و اصو نادیده گرفتن خطاى دیگران، نشانه کمال تعالى انسان و رسیدن به فضاى اسماى ساتر، غفور و عفوّ و دیگر اسماى پروردگار است.
انسانِ خدا، در برابر بدیها و نادانیهاى دیگران، با کینه برخورد نمىکند، بلکه با دلسوزى و نظر اصلاحطلبانه.
در این جا یک سؤال ظریف و در همان حال، جالب پیش مىآید و آن این که، با همسرم که مرتب بد و اشتباهکارى مىکند، چگونه برخورد کنم؟ جواب را به صورت زیر مطرح مىکنیم:
یاوّ:
اشتباههاى کوچک و بىاهمیت را بزرگ جلوه ندهیم و از کاه، کوهى نسازیم و سهویات و مسائل پیش پا افتاده را ندیده بگیریم.
ثانیاً:
در اشتباههاى بزرگتر، عالمانه و پخته عمل کنیم و در محیط محبت و دوستى.
البته، به هر حال رعایت تکلیف الهى در روابط خانوادگى نیز ضرورى است، اما آداب و احکام انجام تکلیف نیز مهم است.
مواظب باشیم که از عکسالعملهاى فورى خوددارى کنیم و محیط را نا امن نکنیم.
داد و فریاد و عصبانیت، نتیجه معکوس مىدهد.
و به هر حال، نباید در زندگى خانوادگى مشاجره باشد.
ثالثاً:
بیشتر با عمل خود، به همسرمان همه چیز را بیاموزیم تا با حرف.
و خلاصه، با فعل خود او را پند دهید.
نتیجه
محیط خانه بایستى محیطى جذّاب و شیرین باشد و بهترین ساعات عمر بایستى در خانه و خانواده بگذرد; چرا که همه سرمایههاى مادى و معنوى ما (خانه و زندگى و همسر و فرزندان) همه در این محیط گرد آمدهاند.
اگر محیط خانه غمانگیز است، عیب از صاحبخانه است و صاحبخانه خطاکار است که نمىتواند خانه خویش را جایگاه مسرّت و خوشى کند.
حقیقت این است که در دنیا هیچ چیز نیست که مکرّر و یکنواخت باشد.
مردم کوتهبین همه چیز را یکنواخت و یکجور مىبینند و نمىتوانند در هر یک از مظاهر حیات، دقایق حال را، که در لباسهاى مختلف جلوه مىکند، پیدا کنند.
بدین جهت، شما اگر هوشیار و خردمند باشید، خوشبختى را در خانه مىجویید و با کمى دقت، در آن جا وسایل خوشى و سرگرمى و لذت و تفریح خود را فراهم مىکنید.
بهترین ساعات عمر آن است که در خانه بگذرد.
در همه مراحل عمر، خانواده براى انسان سرچشمه مسرّت است.
کودک در روزگار طفولیت که تازه چشم به دنیا گشوده است، در آن جا آرامش و سعادت را در آغوش مادر و دامان پدر مىیابد.
پس از آن، در دوره جوانى، که بهار زندگى است و روح انسانى به آفتاب عشق و زناشویى گرم مىشود، باز هم لذت و فراغت را در خانه، در پناه همسر محبوب و مهربان خود پیدا مىکند.
در مرحله پیرى، که گلهاى طلایى آمال، پژمرده و فرسودگى شروع مىشود، باز هم ساعاتى که در خانواده و با همسر یا میان فرزندان مىگذرد، قرین مسرّت و خوبى است و انسان احساس مىکند که در کانون روحش، از زیر طبقات خاکستر، جرقههاى نشاط و امید جستن مىکند و اطفال کوچک با صورت نورانى و قیافه معصوم خود ستارگانى هستند که پیران سالخورده، فروغ نشاط را از آنها اقتباس مىکنند.
آنان که روحشان سرشار از عشق پاک است، از همه چیزهاى خانواده لذت مىبرند و براى آنان فضاى خانه، چون بهشت است که هر ساعت و دقیقه مسرّتى تازه در آن مىیابند.
البته، علاقه ما به خانه از آن جهت است که ساکنان خانه را دوست داریم; زیرا گفتهاند:
«از کوچه لیلى مىگذرم و بىاختیار در و دیوار را مىبوسم.
گمان نکنید که من دیوارها را مىپرستم، بلکه روحم از عشق کسى که در اینجا زندگى مىکند لبریز است و دیوارها را به یاد و نام و عشق او مىبوسم.»
بلى، خانواده سرچشمه خوشبختى است از این رو که افرادش یکدیگر را دوست مىدارند و داراى منافعى مشترکند و با یکدیگر یکدل و یکرنگ.
نفاق و ریا ندارند و به یکدیگر دروغ نمىگویند.
وقتى به دور هم مىنشینند، گفتگوهایشان مسرّتبخش است، و لبخندهاشان در اثناى صحبت، چون طلیعه فجر سعادت، پرتو امید و نشاط را در اعماق قلوبشان نفوذ مىدهد.
آنان خوشبختند، براى این که رشته محبت و وفا، به یکدیگر ارتباطشان داده است.
چند توصیه براى حفظ عشق و محبت در محیط خانه و خانواده
1 ـ هر وقت همسر خود را مىبینید، به او خسته نباشید بگویید و از یکدیگر و کار و زحمتى که همسر داشته، تقدیر کنید و همدیگر را ببوسید.
2 ـ در موقع کار، گاهى به یکدیگر تلفن بزنید و از احوال یکدیگر جویا شوید.
3 ـ در امور خانه به همسر کمک کنید.
4 ـ در روزهایى چون سالگرد تولد، عقد، عروسى و نظایر آن به یکدیگر هدیه بدهید.
5 ـ گاهى با گل یا هدیه به منزل بیایید و به یکدیگر هدیه تقدیم کنید.
6 ـ در مسافرتها براى یکدیگر هدیه بگیرید.
7 ـ صفات خوب یکدیگر را تعریف کنید و صفات بد را نادیده بگیرید.
8 ـ پاکیزه و خوشبو و خوشلباس باشید و خانمها به آرایش در منزل و پاکیزگى خود و محیط منزل، بسیار اهمیت بدهند.
بدن انسان بایستى همیشه پاکیزه و خوشبو باشد.
9 ـ به همدیگر احترام بگذارید و حتى الامکان از شوخیهایى که شأن شما را کم کند، بپرهیزید.
10 ـ همسرتان را با همسران دیگر مقایسه نکنید; نه در ذهن خود، او را با دیگرى مقایسه کنید (مرغ همسایه غاز است) و نه پیش خود او و یا در برابر دیگرى; چرا که هر کسى یک مجموعه تواناییها دارد که با توانایى دیگران نباید مقایسه شوند.
11 ـ به خویشاوندان همسرتان احترام بگذارید و عیوب آنان را به رو نیاورید و مخصوصاً پدر و مادر هر یک از زوجین، باید مورد محبت و احترام دیگرى باشند.
این هم وظیفه اخلاقى و انسانى است و هم در همسر تأثیر مىگذارد.
12 ـ آخرین وصیت خضر به موسى این بود:
همیشه عیوب و خطاى خود را در نظر داشته باش و عیوب و خطاهاى دیگران را ببخش.
چهارم ـ کودک
در این قسمت، مطالبى درباره کودکان به بحث گذاشته مىشود که داراى عناوین زیر است:
1 ـ محیط خانواده;2 ـ رفتار و یادگیرى;3 ـ ارتباط والدین با کودک:
یاوّ ـ محبت والدین;ثانیاً ـ انتظارات والدین;ثالثاً ـ شخصیت دادن به کودک.
4 ـ محیط نامتعادل در خانواده;5 ـ شخصیتهاى عصبى.
1 ـ محیط خانواده
یکى از عوامل اصلى و تعیینکننده در آینده و تربیت کودک، محیط خانواده است، و مىتواند در رشد و شخصیت کودک، اثرات مثبت یا منفى داشته باشد.
میزان نفوذ والدین در کودک، به غیر از جنبههاى ارثى و ژنتیک، در ساختار آینده کودک، نقشى تعیین کننده دارد.
در محیط متعادل خانوادهاى که امنیت، قانونمندى، احترام، محبت، آداب و رسوم صحیح و نظایر آن و خلاصه راه و رسم مشخص حاکم باشد، و ارزشها، حاکم باشند و در جهت خیر و صلاح و در یک بیان، خانواده در جهت حق باشد، کودک، در کمال سلامتى تن و روان بزرگ مىشود و در جهت حق خواهد رفت.
و اگر محیط خانواده، امنیت نداشته باشد، قانونمندى در آن نباشد، کینهها و بىاحترامى متقابل، و آداب و رسوم غلط، و خلاصه، راه و رسمهاى غلط حاکم باشد، ضد ارزشها حاکم باشد، و سرانجام در یک بیان، محیط خانواده در جهت ناحق باشد، کودک در بیمارى تن و روان بزرگ مىشود و عاقبت به خیر نخواهد رفت.
در قسمتهاى پیشین اشاره کردیم که در محیط خانواده، باید حق حاکم باشد و تلاش طرفین باید بر حاکم کردن راه حق باشد، نه نظریههاى فردى و مجازها.
این که همسر، دیگرى را متهم کند یا بگوید:
«من درست مىگویم، تو غلط.»
به هیچ وجه درست نیست.
بلکه باید هر دو در جهت حق تلاش کنند و من و تو در میان نباشد.
آن وقت است که نقطه نظرها به همدیگر نزدیک مىشود.
اگر پدر و مادر و حتى فرزند در جهت حق باشند، هماهنگیها بیشتر است.
2 ـ رفتار و یادگیرى
کودکان، در محیط خانواده، قاعدتاً از دو راه آموزش مىیابند:
یکى از راه گفتار والدین، و دوم از راه اعمال والدین.
اما باید توجه داشت که کودک، بیشتر تحت تأثیر اعمال والدین است تا تحت تأثیر گفتار.
البته، تذکر عالمانه و با روش منطقى خوب است، اما پدر و مادر باید سعى کنند به طور هماهنگ، در عمل خود، کودک را آموزش دهند.
تذکرها باید در محیطى دوستانه، منطقى، و آرام صورت گیرد هرگونه خشونت و برخوردهاى مقطعى، ناصواب است و حتى نتیجه معکوس دارد.
یادگیرىهابا تذکر والدینبا عمل والدین(تا حدى سازگار)با روش صحیحبا روش غیر صحیحالگوى خوبالگوى بدیادگیرى و رفتاراختلالات یادگیرىفرزند خوباختلالات رفتارىخوب کودک (بیماریهاى روان تنى)(سلامتى تن وروان) (بیماریهاىروانتنى)
3 ـ ارتباط والدین با کودک
محبت والدین
از نیازهاى اساسى روانى کودک، محبت است.
اگر کودک از والدین، محبت ببیند، در زندگى آینده نیز با محبت خواهد بود و اعتماد به نفس و اعتماد به دیگران و محبت به دیگران خواهد داشت.
به عکس، کودکى که در محیط محبت و صمیمیت، رشد نکند، در آینده شخصیتى پر کینه و ناسازگار خواهد بود.
البته، باید مواظب باشیم که محبت به کودک در حد منطق و عقل باشد.
افراط، یعنى محبت بیجا، و تفریط، یعنى بىمهرى، هر دو غلط است.
والدین باید متوجه رشد کودک باشند و احتیاجات و امکانات و تمایلات و استعدادهاى کودک را در نظر بگیرند و به خصوص به اقتضاى رشدش با او برخورد و عمل یکنند.
نکته بسیار با ارزش این است که والدین معمو با ندانمکاریهاى خود نسبت به خود و فرزندشان، باعث بروز مشکلاتى در زمینه زندگى خانوادگى و تربیت فرزند مىشوند و گرنه در محبت و دوستى والدین نسبت به فرزند شکى نیست.
باید علم خانواده و علم تربیت فرزند را آموخت و سپس به کار گرفت.
پدر یا مادرى فکر نکنند که چون پول زیادى دارند، فرزندشان سعادتمند مىشود (خود به خود) و یا پدر و مادرى فکر نکنند که اگر تحصیل کرده هستند، باید فرزندشان سعادتمند شود.
اینها ممکن است یکى از شرایط باشد، اما همه شرایط براى سعادت فرزند نیست.
سعادت فرزند هنگامى تأمین مىشود که دانش آن را داشته باشیم و آن را در عمل و به طور صحیح پیاده کنیم.
در غیر این صورت، موفق نخواهیم بود.
بىمهرى والدین به فرزند، به صورتهاى مختلف است:
مسائل روحى و عاطفى خود والدین، نداشتن محبت، کار زیاد والدین و نرسیدن به فرزندان، ناسازگارى خانوادگى، نداشتن تفریح و استراحت کافى، فشارهاى اقتصادى، خشونت در رفتار و نظایر آن.
عکس العمل کودک در برابر بىمهرى والدین، به صورت اختلالات رفتارى و بیماریهاى روانتنى تظاهر مىکند که هر کدام مىتواند سالها و گاهى تا آخر عمر کودک را در رنج و عذاب نگاه دارد.
انتظارهاى والدین
گاهى والدین، از کودک، انتظارهایى واقعبینانه دارند، که صحیح است.
اما بیشتر والدین، از فرزند خویش انتظارهایى به دور از واقع و بدون بصیرت صحیح دارند; یعنى توجه نداشتن به استعدادها، امکانات و مسائل محیطى.
چنین والدینى، در حقیقت، بیش از معمول فرزند را تحت فشار قرار مىدهند که این، درست نیست.
ارج نهادن به شخصیت کودک
همیشه در ارتباط با کودکان، باید او را یک انسان بدانیم و دست کم نگیریم، و هرگز کودک خود را تحقیر نکنیم و به او شخصیت بدهیم، و او را به حساب آوریم به نظراتش احترام بگذاریم.
باید به کودک برحسب توانایىاش مسئولیت بدهیم و به چشم بدبینى به او نگاه نکنیم.
4 ـ محیط نامتعادل در خانواده
محیط نامتعادل در خانواده براى کودک از گذر عوامل زیر به وجود مىآید:
نبودن الگوى خوب والدین براى فرزند
اگر پدر و مادر مىخواهند فرزند خوبى داشته باشند، باید خودشان خوب باشند، و ارزشها و الگوهاى صحیح را بدانند و به آن برسند و در محیط خانواده عمل کنند و در حد شعار و حرف نباشند.
اشاره کردیم که محیط خانواده باید در جهت رسیدن و پیاده کردن راه حق باشد، نه نظرات فردى و تقلید از روشهاى غلط دیگران.
مشکلات رفتارى والدین با یکدیگر
باید ارتباط والدین به گونهاى باشد که امنیت و آرامش را در خانواده، حاکم نماید، تا در محیط امنیت، آموزش و اهداف خانواده و تربیت کودک بهتر عملى شود.
پدر و مادر، باید سعى کنند که هماهنگ باشند و تضادّ میان خود را حتى الامکان کم کنند تا هم خود راحت زندگى کنند و هم با کودکان بهتر برخورد کنند.
در جرّ و بحثهاى خانوادگى، کودک از نظر روحى، خیلى آسیب مىبیند.
امنیت خانواده، شرط اوّل ارتباط با کودک است.
هماهنگ نبودن والدین در ارتباط با کودک
گفتیم که پدر و مادر باید به الگوى حق و صواب گردن نهند که در این صورت در مورد فرزند هماهنگ خواهند بود.
اما اگر پدر، یک روش را در پیش گیرد و مادر روش ضد آن را، فرزند سردر گم مىشود و آسیب مىبیند، و چند بار تذکر دادیم که نظرات شخصى مطرح نیست باید هرچه را حق است، قبول کنیم.
مشکلات رفتارى والدین با کودک
هر گونه عدم تعادل در رفتار با کودک، غلط است، و از هر گونه افراط و تفریط باید به شدت پرهیز کرد.
مبنا باید حق و اعتدال باشد.
هر گونه محبت بیجا یا هرگونه خشونت با کودک، ناصواب است.
5 ـ شخصیت عصبى
مدتها بود که «فروید»، سرکوبى غرایز را در کودک، به خصوص و حتى در بزرگسالان، از عوامل اصلى عقدههاى شخصیتى و بیماریهاى روحى و روانى مىدانست.
اما عقاید فروید در چند دهه اخیر، قدرى تضعیف شده و عقاید بعدى، در چگونگى پیدایش شخصیتهاى عصبى، قدرى تغییر کرده است به خصوص «کارن هورناى» نظریههاى خوبى را ارائه کرده است که خلاصه آن را در این جا مىآوریم:
کودک یا هر کسى، تحت تأثیر عواملى مانند تحقیر، ترس، ظلم، اجحاف، الگوهاى غلط و فشارهاى روانى، دو نوع عکسالعمل نشان مىدهد:
عکس العمل اوّل:
هماهنگىسه نوع واکنش در عکس العمل اوّل داریم:
طغیانگوشهگیرىاز اینها ممکن است یکى، یا هر سه عکس العمل وجود داشته باشد، اما یکى غالبتر است.
نکته مهم این است که هر یک از عکس العمل غالب شود، به هر حال، همه مجازىاند، ولى نتایج حاصل از آنها ـ که همان مشکلات تن و روان باشد ـ واقعى و حقیقى است.
عکس العمل دوم:
خشم و نفرتدر عکسالعملدوم (کهتحتتأثیرعکس العمل اوّلنیزهست)سهنوعواکنشداریم:
کشمکشدروناضطراب
نتیجه این موضعگیریها
نتیجه این موضعگیرىها، این خواهد بود که کودک با هرکس، در برابر خود واقعى، خود بىنقص و تخیّلى (خود ایدهآل) را مىشناسد و مىکوشد تا خود واقعى را نبیند (امّا مىبیند و از آن رنج مىبرد).
و از طرفى، مرتباً مىکوشد تا خود ایدهآل (= خود نمایشى و مجازى) را ارائه دهد و در این راه با دو مشکل رو به رو مىشود:
مشکل اوّل:
عناد نسبت به خود واقعى، میل به آزار خود، تحقیر خود، توقع بسیار از دیگران و ترس از تماس با دیگران.
مشکل دوم:
این مشکل را «تعکیس» مىگویند; یعنى او مىکوشد مشکلات خود واقعى را به عوامل خارجى نسبت دهد; یعنى مىکوشد، کلّیّه جریانات ذهنى خود را به یبیرون منعکس کند و به آنها واقعیت خارجى بدهد، مث در مورد احساس حقارت، گمان مىبرد که دیگرى او را تحقیر مىکند.
نتیجه کلّى
چنین کسى، مبدّل به یک شخصیت عصبى مىشود، در انواع ترس به سر مىبرد، شخصیتش ضعیف است، تنبلى و سستى دارد، در کارها پیشرفت ندارد و از خود، یأس، نارضایتى و میل به آزار و تحقیر دیگران نشان مىدهد.
3 ـ بهداشت و سلامتى بدن:
اوّل ـ تغذیهدوم ـ بهداشت و پیشگیرىسوم ـ ورزش
اوّل ـ تغذیه
از ابزارى که مربوط به غرایز انسانى است و پروردگار متعادل، براى انسان قرار داده، امر تغذیه است.
دانستن آداب و احکام صحیح تغذیه و بهرهگیرى صحیح از آن، مىتواند تن را در جهت اعتدال و صحت قرار دهد و ما را براى رسیدن به اهداف عالى حیات، کمک کند.
هر گونه افراط و تفریط در امر تغذیه، باعث بروز مشکلات و بیماریهایى مىشود که مىتواند به طور نسبى، موانعى بر سر راه تعالى ما به وجود آورد.
از طرفى، کمبود غذا، موجب کندى رشد و نمو شده، اختلالات جسمى پدید مىآورد و باعث ضعف و بیحالى و عدم نشاط مىشود.
و از طرف دیگر، پرخورى و افراط در غذا، باعث مىشود که مواد غذایى اضافى، در بدن رسوب کرده، مشکلات جدى و حتمى بر سر راه سلامتى ما به وجود آورند.
با توجه به نکات بالا، بایستى آداب و احکام تغذیه را به خوبى بدانیم و سپس در عمل، به کار گیریم و بدانیم که اگر در غذاى خود، صحت و سلامتى را در نظر گیریم و مخصوصاً حلال و حرام را رعایت کنیم، بىگمان در مقام تعالى و بهبود وضعیت کلى خود، که رسیدن به هدف اعلاى حیات است، خواهیم بود ـ ان شاء الله.
آداب و احکام غذا خوردن
1 ـ قبل از شروع غذا، به حرام و حلال بودن غذا توجه کنیم و مواظب باشیم که غذایى که از راه حرام تهیه شده، یا شبههناک است صرف نکنیم.
2 ـ با «بسم الله» آغاز کنیم و بعد از صرف غذا، شکر نعمت پروردگار را با ذکر «الحمد لله» به جاى آوریم و براى برکت بیشتر نعمتهاى پروردگار، دعا کنیم.
3 ـ پرخورى نکنیم، تعادل در صرف غذا را رعایت کنیم و بدانیم که پرخورى، اثرات دراز مدت و اثرات فورى دارد.
اثرات فورىاش، سنگین شدن بعد از غذا، دلدرد، نفخ و گاز زیاد، سوء هاضمه، خواب زیاد و تنبلى است و اثرات درازمدتش، چاقى و رسوب چربى در عروق و عوارض بسیار جدى قلبى و عروقى است.
4 ـ شتاب زده، غذا نخوریم.
افرادى که در غذا خوردن عجله مىکنند، به بیماریهاى مختلف گوارشى و سوء هاضمه مبتلا خواهند شد.
غذا را باید خوب جوید، تا به ذرات ریز قابل هضم و جذب، تبدیل شود وگرنه در اینجا هم مشکلات هاضمهاى به وجود مىآید.
5 ـ رعایت بهداشت دستها، سفره، غذا و وسایل مربوط به غذا، مثل ظروف غذا و قاشق و چنگال باید بشود; چرا که در اثر رعایت نکردن بهداشت، آلودگیهاى میکربى و انگلى، سلامتى ما را تهدید مىکند.
6 ـ سعى کنید درجه حرارت مواد غذایى، بسیار بالا نباشد و درجه آن تا حدودى با درجه حرارت بدن تطبیق داشته باشد.
ی7 ـ کام گرسنه شوید و بعد مبادرت به صرف غذا نمایید و قبل از سیر شدن، دیگر نخورید و حداقل پرخورى نکنید.
8 ـ از سبزیهاى تازه مصرف نمایید، امّا از شستن کامل و ضدعفونى بودن آنها مطمئن شوید.
9 ـ مرتباً میوه بخورید و در صورت عدم تحمل، خوردن آبمیوه یا کمپوت بلامانع است، اما در حال عادى، خود میوهها را صرف کنید.
خوردن آبمیوه یا کمپوت و یا آبمیوههاى کنسرو شده، در حالت سلامت دستگاه گوارش، توصیه نمىشود.
حتى خوردن میوه خام، براى حفظ هضم و جذب صحیح غذا و جلوگیرى از بیماریهاى گوارشى توصیه شده است.
10 ـ تخم مرغ، که یک ماده غذایى سرشار از پروتئینهاست، از کلسترول هم غنى است و لذا نباید در مصرف آن زیادهروى کرد.
11 ـ سعى کنید در حال غذا خوردن و بلافاصله پس از آن، از مصرف آب خوددارى کنید; چرا که با رقیق کردن اسید معده، هضم غذا را مختل مىکند.
12 ـ صبحانه کامل میل کنید و ناهار متعادل، و شام، کم و در حد غذاى حاضرى (مثل لبنیات).
13 ـ بین غذاها ـ یعنى زمان بین صبحانه تا ناهار و زمان بین ناهار تا شام ـ حتى الامکان، چیزى نخورید مگر میوه یا چاى; چرا که خوردن، در فاصله زمانى غذاها، اشتهاى شما را کم مىکند.
14 ـ سعى کنید غذاهاى سرخکردنى، کمتر مصرف کنید و روغن مایع، بیشتر استفاده کنید.
روغنهاى جامد، بیشتر در عروق دستگاههاى بدن، میل به رسوب کردن دارند.
15 ـ از شیرینى و مواد قندى و شکر، حتى الامکان کمتر استفاده کنید.
16 ـ از اضافه کردن نمک (منظور نمک اضافى است) به غذا، حتى الامکان خوددارى کنید; زیرا نمک زیاد، باعث فشار خون، بیماریهاى قلبى و کلیوى مىشوند.
17 ـ اغلب آب لولهکشى شهرها، آلودهاند (آلوده به مواد انگلى، املاح سنگین، میکربها و ویروسها)، لذا بهتر است از دستگاههاى کوچک تصفیه در منزل استفاده کنید، یا آب را بجوشانید.
18 ـ در مورد نان، بهتر است از نانهایى استفاده کنید که در آن تخمیر به وجود آمده; زیرا نانهاى بدون تخمیر، باعث سوء هاضمه و مشکلات دستگاه گوارش مىشود.
19 ـ با شکم پر، ورزش نکنید و از حرکات سنگین بعد از غذا خوددارى کنید.
20 ـ بعد از صرف غذا، دندانها را مسواک کنید.
21 ـ غذا را به اندازه نیاز، در بشقاب بریزید تا ضمن این که غذاى شما زیاد نیاید، باعث پرخورى نیز نشود.
22 ـ هنگام غذا، از صحبت کردن، تماشاى تلویزیون، مشاجره و بحث خوددارى کنید و حتى الامکان موقع صرف غذا، با نشاط باشید.
چربىها
از سوختن یک گرم چربى، 9 کالرى انرژى ایجاد مىشود.
چربیها دو نوعند:
چربیهاى مرئى و چربیهاى نامرئى.
چربیهاى مرئى، مثل کره، دنبه، خامه و روغن با چشم دیده مىشوند.
اما چربیهاى نامرئى، با چشم دیده نمىشوند; مانند چربى تخم مرغ و چربى لبنیات.
مصرف بیش از حد چربى، براى بدن ضرر دارد.
چربى خون، شامل کلسترول و تیرى گلیسیرید است و وجود چربى در خون و بدن، براى حفظ سلامتى لازم است.
کلسترول هم از طریق غذا تأمین مىشود و هم بدن، خود، کلسترول مىسازد.
به طور متوسط، در روز به 400 میلىگرم کلسترول، احتیاج است.
در جدول زیر، میزان کلسترول مواد غذایى آمده است.
نوع غذامقدار غذامقدار کلسترول موجود (برحسب میلىگرم)تخم مرغ1 عدد متوسط305 گرممیگو100 گرم144 میلىگرمجگر90 گرم372 میلىگرمجگر مرغ90 گرم400 میلىگرممغز90 گرم1810 میلىگرمکلیه (=قلوه)90 گرم690 میلىگرمقلب90 گرم274 میلىگرمگگوشتمرغبدون پوست90 گرم86 میلىگرمگوشت گوسالهبىچربى90 گرم83 میلىگرمگوشت گاو بىچربى90 گرم77 میلىگرمگوشت ماهى90 گرم77 میلىگرمتن ماهى100 گرم61 میلىگرمگوشت جوجه بدون پوست90 گرم54 میلىگرمشیر کامل1 لیوان34 میلىگرمماست کمچربى1 لیوان12 میلىگرمکره1قاشقچایخورى12 میلىگرمبستنى خامهدار1 قاشق21 میلىگرمشیر بىچربى1 لیوان5 میلىگرممارگارین1قاشق چایخورى3 میلىگرمسفیده تخم مرغ1 عددـــــــاگر میزان کلسترول تا 200 میلىگرم درصد باشد، مطلوب است و اگر تا 250 میلىگرم درصد باشد، باید قدرى در مصرف چربى پرهیز کنیم، و اگر از 250 میلىگرم درصد بیشتر باشد، حتماً باید در رژیم خود مصرف چربى را محدود کنیم.
فیبرهاى غذایى، ضمن این که در هضم و جذب غذا مؤثرند، مانع جذب بسیار کلسترول در روده مىشوند.
فیبرهاى غذایى در میوهها و خرما و سبزیجات و حبوبات هستند.
اقدامات دیگر مؤثر در کم کردن چربى خون عبارتند از:
1 ـ به جاى گوشت قرمز، از گوشت سفید استفاده کنید.
2 ـ لبنیات کمچربى مصرف کنید.
3 ـ به جاى روغن جامد، از روغن مایع استفاده کنید.
4 ـ ورزش روزانه انجام دهید و پیادهروى کنید.
تیرى گلیسرید نیز، مثل کلسترول، نباید در بدن زیادتر از معمول باشد، اما خطرش قدرى از خطر کلسترول کمتر است.
مواد قندى
مواد قندى از کربن، هیدروژن و اکسیژن تشکیل شدهاند و منبع اصلى تولید انرژى در بدنند.
این مواد، براى اکسیداسیون چربیها و ساختن بعضى از آمینو اسیدها لازم هستند.
منابع مهم مواد قندى عبارتند از:
نشاسته، شکر و سلولز.
نشاسته:
این مادّه به مقدار فراوانى در غلات و برنج موجود است.
در سیب زمینى نیز مقادیرى نشاسته وجود دارد.
شکر:
مواد شکرى شامل منوساگاریدها (کلوگز، فروکتوز و گالاتوز) و دى ساکاریهها (سوکرور، لاکتوز و مالتوز) هستند.
سلولز:
مادّه لیفى موجود در میوهها و سبزیها و غلات است و نقش مؤثرى در هضم و جذب غذاها دارد.
ایجاد بعضى بیماریها، مثل سرطان روده بزرگ، سرطان روده، یبوست، آترواسکلروز، در کمبود سلولز افزایش مىیابد.
پروتئینها
از سوختن هر گرم مواد پروتئین، 4 کالرى انرژى ایجاد مىشود.
دو نوع مواد پروتئینى در طبیعت وجود دارد:
پروتئینهاى حیوانى:
شامل انواع گوشتها، تخم مرغ، کشک، غذاهاى دریایى (میگو و ماهى)، مرغ، گوشت پرندگان و ... است.
پروتئینهاى گیاهى:
شامل حبوبات (عدس، نخود، لوبیا، ماش، لپه و دانه سویا و ...) است.
پروتئینها، مواد انرژىزا هستند که براى رشد و نمو بدن بسیار ضرورىاند و کمبود مصرف آنها در برنامه کودکان باعث توقف رشد و ایجاد اختلالاتى، مانند کمخونى مىگردد.
باید سعى شود در برنامه غذایى آنان روزانه از مواد پروتئینى نامبرده استفاده شود.
لازم به ذکر است که بالغین به علت توقف رشد و نمو، باید از مواد پروتئینى، خصوصاً گوشت، در حد مورد نیاز روزانه مصرف کنند نه بیشتر.
مصرف پروتئین به مقدار زیاد، مُضّر است و اضافى آن تبدیل به اوره مىشود و از بدن دفع مىگردد و همچنین مصرف بسیار مواد پروتئینى باعث بالا رفتن فشار خون، کلسترول و اسیداوریک و ناراحتیهاى کلیه مىشود.
بالا بودن اسیداوریک سبب بیمارى نقرس مىشود که با درد مفاصل همراه است.
ویتامینها
ویتامینها موادى هستند که در بدن ایجاد انرژى یا کالرى نمىکنند و فقط موادى محافظ یا حفظ کنندهاند.
ویتامینها مواد مورد نیاز بدنند که بدن قادر به ساختن آنها نیست و این مواد باید از طریق غذاها به بدن برسند.
کمبود هر یک از آنها بیماریهایى را سبب مىشود که درمانش مشکل یا غیر ممکن است.
در این صورت، با تنظیم یک رژیم مناسب غذایى باید از بروز کمبود ویتامینها پیشگیرى کرد.
ویتامینها به دو دسته تقسیم مىشوند:
الف ـ ویتامینهاى محلول در آب، مثل c , b ;ب ـ ویتامینهاى محلول در چربى شامل a,d,e,k.
ویتامینهاى محلول در چربى در کبد انسان ذخیره مىشوند، اما ویتامینهاى محلول در آب، محلى براى ذخیره ندارند و چنانچه به بدن نرسند عوارض گوناگونى ایجاد مىکنند.
ویتامین a
براى دید چشم، به ویژه در تاریکى مورد نیاز است.
این ویتامین در جگر، کره، پنیر، روغن و کبد ماهى موجود است.
این ویتامین در سبزیجات، به صورت بتاکاروتن وجود دارد که در بدن به ویتامین aتبدیل مىشود.
مهمترین آن مواد عبارتند از:
هویج، سبزیها و میوهها.
در صورت نرسیدن این ویتامین به بدن، عوارضى چون تارى دید در شب (=شبکورى)، اختلال در رشد و ترمیم استخوانها و ناراحتى پوستى و مخاطى مىشود
وجود این ویتامین، باعث مقاومت بدن در برابر عفونتها مىگردد.
باید سعى شود که در مصرف آن زیادهروى نشود; زیرا ایجاد مسمومیت مىنماید.
ویتامین d
براى سلامتى استخوانها لازم است روزانه از آن استفاده شود و کمبودش در بدن، ایجاد نرمى استخوان یا راشیتیسم در کودکان، و در بزرگسالان پوکى استخوان مىنماید.
این ویتامین، تنها از راه غذا به بدن نمىرسد، بلکه از طریق نور خورشید نیز به بدن مىرسد.
ویتامین d، در کره، شیر، پنیر، تخم مرغ و جگر یافت مىشود.
باید سعى شود که در مصرف آن زیادهروى نشود; زیرا به کلیهها آسیب مىرساند.
ویتامین c
این ویتامین، مقاومت بدن را در برابر بیماریها بالا مىبرد.
ویتامین c در بدن ذخیره نمىشود و مازاد آن از طریق ادرار دفع مىشود.
مهمترین منابع ویتامین c عبارتند از:
مرکبات و سبزیجات; مخصوصاً ساقه سبز پیازچه و میوهها، مانند گوجهفرنگى.
(باید توجه داشت که گوجهفرنگى پس از 10 دقیقه که خرد شود، ویتامین c خود را از دست مىدهد.
از این رو، بهتر است هنگام میل کردن خرد شود.)
ویتامین b
(شامل b1, b2, b6, b12)به طور کلى کمبود ویتامینهاى گروه b هر کدام عوارضى مخصوص به خود ایجاد مىکند.
کمبود ویتامین b1، ضعف و بى اشتهایى، کمبود ویتامین b2التهابات پوستى و مخاطى و زبان و کمبود ویتامین b6، اختلالات پوستى و عصبى در پى دارد.
مواد معدنى
مواد معدنى مانند ویتامینها هیچ گونه انرژى ایجاد نمىکنند و تنها، محافظ بدنند که مهمترین آنها عبارتند از:
کلسیم
مهمترین موادى که در ساختمان اسکلت بدن به کار مىرود، کلسیم است.
کلسیم، در ساختمان استخوانها و دندانها به صورت سازنده و محکم کننده استخوانها و دندانها نقش دارد.
مهمترین منابع آن عبارتند از:
گروه لبنیات (شیر، ماست و پنیر) و سبزیجات به ویژه کاهو، انجیر و برگ چغندر.
عواملى که باعث عدم جذب کلسیم در بدن مىشوند، عبارتند از:
ـ نانهایى که تخمیر در آن به عمل نیامده باشد;ـ مصرف بیش از حد مجاز چربى در مواد غذایى.
تذکر:
در موقع تهیه ماست، بهتر است شیر را مرتب به هم بزنید تا کلسیم آن تهنشین نشود.
فسفر
در بیشتر غذاهاى حیوانى و نباتى، فسفر وجود دارد.
همچنین، در مغز و ماهى مقدارى بسیار فسفر وجود دارد.
در گردو، بادام، پودر پیاز نیز مقدارى زیاد فسفر هست.
بهتر است در جیره غذایى روزانه مقدارى فسفر و کلسیم با هم مصرف شود تا جذب آنها بهتر انجام گیرد.
به عنوان مثال، براى کودکان دانشآموز، از گردو همراه با پنیر ـ که درصد کلسیم بالایى دارد ـ استفاده شود.
آهن
آهن مواد غذایى بر دو نوع است:
1 ـ آهنى که مستقیم جذب بدن مىشود;2 ـ آهنى که باید همراه آن از مواد غذایى که حاوى ویتامین c است، استفاده کرد.
آهنى که مستقیم جذب مىشود، در جگر و گوشت وجود دارد و آهنى که باید همراه مواد حاوى ویتامین c مصرف شود، شامل مواد غذایى اسفناج، عدس، تخم مرغ و ... است.
در بررسیهایى که اخیراً انجام گرفته است، مشاهده شده که میزان کمخونى ناشى از مواد غذایى به ویژه در زنان بالاست و این امر، به علت ناآگاهى مادران به تغذیه از دوران کودکى است.
توصیه مىشود هر گاه از تخم مرغ، عدس، اسفناج و ... مصرف مىکنید، همراه آن از مواد غذایى که داراى ویتامین c است نیز مصرف نمایید.
ویتامین c در گوجهفرنگى خام، جعفرى، فلفل دلمه، ساقه سبز پیازچه و مرکبات وجود دارد.
آهن در فندق، گردو، توت فرنگى، سیب قرمز، خرما، انجیر، اسفناج و بادام به مقدار فراوان یافت مىشود.
ورم معده، خونریزى از بینى و دهان، بواسیر (= شقاق مقعد)، زایمانهاى مکرر، قاعدگى همراه با خونریزى زیاد، همه از عواملى هستند که مىتوانند منجر به کم خونى شوند.
خستگى زودرس، سرگیجه، ضعف و سستى، پریدگى رنگ، نفستنگى در هنگام کار و سردى انتهاها (انگشتان) گزگز شدن یا مورمور شدن و ... مىتواند از علایم کمخونى باشد.
در بعضى موارد، علایم کمخونى به صورت میل به خاکخورى، یخخورى و ... جلوه مىکند.
روى
این مادّه، در رشد کودکان نقش مهمى دارد.
کمبود روى در بدن باعث اخلال در رشد و کوتاهى قد و تأخیر در بلوغ جنسى مىشود.
منابع غذایى داراى روى عبارتند از:
گوشت، دانههاى حبوبات به ویژه لوبیا چشم بلبلى، گردو، فندق و گیلاس خشک.
فلوئور
در ساختمان دندانها و استخوانها نقش دارد و براى حفظ دندانها و جلوگیرى از پوسیدگى آنها مؤثر است.
در آب وجود دارد و چنانچه درصد آن در آب بیشتر از حد باشد، لکههاى قهوهاى روى دندانها ایجاد مىشود.
یُد
یدر آب دریا، دریاچهها و آبهاى زیر زمینى و آب شیرین معمو ید، فراوان است.
غدّه تیروئید، محل ذخیره ید است و کمبود آن باعث بزرگى تیروئید در جلوى گردن مىشود که به «گواتر» نامیده مىشود.
(در گذشته به نام «غمباد» معروف بود.) ید در مواد غذایى دریایى، فراوان است.
همچنین، در لوبیا سبز، هویج، پیاز، انگور، گیلاس، هلو، گوجه، سیب، موز و گردو، کم و بیش ید وجود دارد و کسانى که گواتر دارند، مىبایستى از شلغم و گیاهانى که مولّد گواتر هستند، پرهیز کنند.
اخیراً همراه نمکهاى مصرفى، ید اضافه مىکنند، ولى نکته مهم این است که بهتر است بعد از طبخ غذا، ید اضافه شود.
در غیر این صورت، در اثر حرارت، نمک یددار بىخاصیت مىشود.
مس
کمبود مس در بدن نادر است.
اگر در اثر بدى جذب (= سوء هاضمه) یا عدم مصرف به بدن نرسد، کمخونى و تغییرات استخوانى در کودکان بروز مىکند.
منابع آن، جگر، گردو، فندق، کشمش، سبزیجات، انجیر خشک، گوجه و ... است.
دوم ـ بهداشت و پیشگیرى
در این مبحث از موارد زیر سخن مىگوییم:
1 ـ پاکیزگى;2 ـ بهداشت دهان و دندان;3 ـ بهداشت آب و هوا;4 ـ سیگار و اعتیاد;5 ـ پیشگیرى از بیماریها.
1 ـ پاکیزگى
بدن انسان، در اثر عدم رعایت بهداشت و شست و شو کثیف مىشود.
این امر، باعث مىشود که علاوه بر بوى بد بدن، خود انسان نیز در طراوت و شادابى نباشد.
بیماریهاى پوستى، در کثیفى بدن فراوانترند.
لذا بایستى سعى کنیم هر روز یا یک روز در میان، دوش بگیریم.
موهاى زاید بدن، را باید همیشه کوتاه نگهداریم.
ناخنها کوتاه باشند و موى سر اگر نسبتاً کوتاه باشد، نگهدارى و بهداشت آن راحتتر است.
ضمناً ریزش مو در مواردى که آن را کوتاه نگهداریم، کمتر است.
همین طور است در مورد لباسها که باید لباس ما پاک و پاکیزه باشد، و مرتب بودن و پاکیزه بودن را نباید با تجملات و تشریفات اشتباه گرفت.
باید سعى کنیم در انظار مردم، وضعیتى پوشیده، آراسته و پاکیزه داشته باشیم و از باز بودن قسمتهایى از بدن، مثل سینه و دست، به خاطر ادب اجتماعى پرهیز کنیم.
از پوشیدن لباسهاى جلف و موهن پرهیز کنیم، کفشهاى چرمى و ساده، براى حفظ سلامتى پا و بو نگرفتن پا، از کفشهاى دیگر مناسبتر است.
کفشها باید پاکیزه و واکس زده باشند.
بیشتر بایستى از جوراب نخى استفاده کنیم و بعد از هر بار مصرف، آنها را بشوییم و در این صورت پاها کمتر بو مىگیرد.
صورت و دستها را شب، موقع خواب و صبحها با کرم و مادّه خوشبو کننده، با طراوت و خوشبو نگاه داریم.
سعى کنیم، همیشه در حال وضو باشیم که این سفارش شرع مقدّس و یکى از دستورهاى مراقبه در مراحل سیر و سلوک و تعالى انسان است.
2 ـ بهداشت دهان و دندان
حفره دهانى، دربرگیرنده دندانها و بافتهاى حساسى است که از عوامل مختلف، مثل عفونت، ضربه و فقر بهداشتى آسیب مىپذیرد.
از طرفى، سلامتى دندانها و بافتهاى اطراف دندان، بخش مهمى از سلامت فرد را تشکیل مىدهد و از طرفى دیگر، هزینههاى سنگینى براى معالجه پوسیدگى و بیماریهاى پیشرفته دهانى، به فرد تحمیل مىگردد، و لذا جا دارد که به امر پیشگیرى و بهداشت دهان و دندان، توجه زیادى مبذول شود.
پلاک دندانى:
پلاک دندانى، توده نرم و غلیظى است که از تعداد زیادى باکتریهاى مختلف و مواد و سلولها تشکیل مىشود و چنان برسطح دندان مىچسبد که به آسانى با آب شسته نمىشود.
لازم به ذکر است که پلاک دندانى، حاصل تجمع اتفاقى میکربها نیست، بلکه میکربهاى مختلف، مرحله به مرحله وارد مىشوند و فعل و انفعالات داخل سلولى و خارج سلولى آنها همراه با تجزیه و ترکیب موادى که از راه غذا، به سطح دندان مىرسد، سبب مىشود که پردهاى بر روى سطح دندان ایجاد و به مرور، تغییراتى در آن حاصل کنند و مشکلات بعدى به وجود آید.
پلاکهاى دندانى علاوه بر سطح دندان، روى پُرکردگیها و سطح دندانهاى مصنوعى نیز به وجود مىآیند.
پلاک دندانى باعث آسیب به دندان و بافتهاى اطراف آن و در نهایت، باعث پوسیدگى دندان و بیمارى لثه مىشود.
پیشگیرى از پوسیدگى دندان:
پیشگیرى، یعنى محافظت دندانها قبل از بروز بیمارى، که این از درمان سادهتر و راحتتر است.
به طور کلى سه عامل در پوسیدگى دندان دخالت دارد:
1 ـ مستعد بودن سطوح دندان و ضعیف بودن آن در مقابل اسید;2 ـ پلاک میکربى;3 ـ کربوهیدراتها (= قند).
بهترین راه پیشگیرى از پلاک، مسواک زدن مرتب دندانها بعد از صرف غذا یا شیرینى است.
راه دوم براى مقاوم کردن میناى دندان، این است که دندان را در مقابل اسید مقاوم کنیم که این امر با استفاده از فلوراید صورت مىگیرد.
براى رسانیدن فلوراید به دندان، دو راه وجود دارد:
1 ـ راه سیستمیک، یعنى اضافه کردن فلور به آب یا شیر و غیره که از قرص فلوراید استفاده مىشود، و این کار موقعى صورت مىگیرد که مصرف فلور آب مصرفى، از 7/0 p.
p.
m.
(واحد اندازهگیرى فلوراید) کمتر باشد ـ و گرنه نیاز به آن نیست; زیرا مصرف زیاد فلوراید، بیمارى فلئوروزیس را به وجود مىآورد.
2 ـ تجویز موضعى فلوراید، که اگر میزان فلوراید از 7/0 p.
p.
m.
کمتر باشد، به صورت دهان شویه از فلوراید استفاده مىشود.
مسواک کردن دندانها:
مسواک کردن، یک عادت و رفتار بهداشتى است و باید از هر وسیله، براى شستن دندان و دهان، مثل قرقره، آب نمک، محلولهاى ضد عفونى و مسواک استفاده نماییم.
با مسواک زدن، از پوسیدگى و بیماریهاى لثه و دندان جلوگیرى مىشود.
بوى دهان:
گاهى بوى بد دهان، همیشگى و حتى ارثى است، که نکته مهمى نیست و با مواد خوشبو کننده و شست و شوى مرتب دهان و خوردن زیاد میوه تا حد زیادى مىتوان از بوى بد دهان کاست، اما بوى بد دهان، علتهایى دیگر نیز دارد که عبارتند از:
ـ عفونت لثه و دندان;ـ عفونت گلو;ـ سینوزیت;ـ عفونت ریه;ـ بیماریهاى کبدى.
در بعضى موارد، علت بوى بد دهان، میکربى به نام «هلیکو باکترپیلورى» است که در جهاز هاضمه باقى مىماند و گاهى باعث زخم معده و اثناعشر نیز مىشود و با آنتى بیوتیک بهتر مىشود.
در مواردى که از وجود بیماریهاى فوق الذکر مطمئن هستیم، مىشود از قرص نعناع یا برگ خشک نعناع، یا دهان شویه با بتادین 1/0 (به نسبت نصف و نصف با آب) استفاده کنیم.
3 ـ بهداشت آب و هوا
در این مبحث، از دو قسمت سخن مىگوییم:
بهداشت آب; و بهداشت هوا.
بهداشت آب
اگر آب آلوده باشد یا از نظر املاحى زیادتر یا کمتر داشته باشد، باعث بروز مشکلاتى در مصرف کننده مىشود.
،
بیماریهاى ناشى از کمبود املاح در آب
گواتروکرتینیسم:
چنانچه میزان یُد موجود در آب، کمتر از یک میلى گرم در لیتر باشد، یا زمانى که نیاز بدن به ید از طریق غذا و آب تأمین نشود، کرتینیسم به وجود مىآید که همان کمکارى غده تیروئید است.
بیماریهاى عروقى، قلبى و مغزى:
اگر سختى آب (املاح)، از 100 تا 150 میلىگرم در لیتر کمتر باشد، این بیماریها شایعترند.
پوسیدگى دندان:
چنانچه میزان فلوراید در آب آشامیدنى، کمتر از 5/0 میلى گرم در لیتر باشد، موارد پوسیدگى دندان شایعتر است.
،
بیماریهاى ناشى از افزایش املاح در آب
نوزاد کبود:
مقدار یون نیترات آب باید کمتر از 1/0 میلى گرم در لیتر باشد.
اگر بیشتر از آن باشد و به میران 10 میلىگرم در لیتر برسد، باعث مت هموگلبینما (یک نوع بیمارى با کبودى) مىشود.
فلئوروزیس دندان:
اگر میزان فلئور موجود در آب مشروب، بیش از 2 تا 3 میلىگرم در لیتر باشد، در دوره کاسیفیکاسیون دندان (= سنین رشد دندان) باعث فلئوروزیس مىشود.
همچنین، احتمال تشکیل مادّه سرطانزاى فتیروزاین از نیترات و آرسنیک، در صورتى که مقدار آنها بیشتر از حد مجاز باشد، بیشتر است.
مسمومیت با فلزات:
چنانچه آبى از نظر املاح فلزى، بیش از حدّ مجاز، و فلزاتى از قبیل سرب را داشته باشد، احتمال مسمومیت با آن فلز را ممکن مىسازد.
سختى آب
آب آشامیدنى، باید داراى حد مناسبى از املاح محلول باشد.
سختى آب عمدتاً مربوط به یونهاى کلسیم و منیزیوم است، امّا وجود یونهاى آهن، مس، باریوم، روى و سرب نیز ممکن است باعث سنگینى آب شود.
سختى آب آشامیدنى، نباید خیلى زیاد یا خیلى کم باشد.
،
بیماریهایى که توسط آب منتقل مىشوند
وبا، حصبه، اسکاریس، اکسیور، تریکوسفال، ژیاردیا، کرم قلابدار، آمیب، شیستوزویها یهمه توسط آب مىتوانند منتقل شده، ایجاد بیمارى کنند.
اصو نباید در آب آشامیدنى باکتریها و کلرفرمها موجود باشند، اما اگر ناگزیر در آب باشند، چنانچه تعداد آنها، از ده عدد در cc100 آب بیشتر باشد، این آب قابل شرب نیست.
بهداشت هوا
علاوه بر اکسیژن، که حیاتبخش است، هوا فوایدى دیگر نیز دارد و آن این که:
جریان هوا باعث خنک شدن بدن انسان مىشود و ضمناً حسهاى ویژهاى مانند شنوایى و بویایى، به وسیله محرّکهایى که از راه هوا منتقل مىشوند، کار مىکنند.
اما متأسفانه آلودگى هوا مىتواند مشکلاتى عدیده به وجود آورد.
آلودگى هوا، در اثر گرد و غبار، گازهاى سمى، بخارهاى شیمیایى به وجود مىآید و این عوامل مىتوانند عوارض مهلکى در انسان به وجود آورند.
هوا به طور متوسط از 1/78 درصد ازت و 93/20 درصد اکسیژن و 03/0 درصد دى اکسید کربن و بالاخره مقادیرى ناچیز از گازهایى مثل آرگون، نئون، کریپتون، زنون و هلیوم تشکیل مىشود.
هوا، علاوه بر این گازها، بخار آب و مقدار ناچیزى آمونیاک و مواد معلّق نیز دارد; مثل گرد و غبار، میکربها، هاگها و نخالهها.
علت ناخالصى هوا عبارت است از:
1) تنفس انسان و جانوران;2) سوختن زغال، گاز و فرآوردههاى نفتى;3) تجزیه مواد آلى و بازرگانى.
یمعمو پاکى هوا، به عللى مثل حرکت هوا، دماى هوا، نور خورشید، بارندگى، اثر شیمیایى اکسیژن و بالاخره زندگى گیاهان، تأمین مىشود.
هرگاه درجه آلودگى هوا، زیاد شود یا فرآیند پاککنندگى و کارسازى خود را از دست بدهد، خطرات آلودگى هوا به وجود مىآید.
بیش از یک صد ماده آلاینده هوا، شناسایى شدهاند که مهمترین آنها عبارتند از:
دى اکسید و منو اکسید کربن، دى اکسید گوگرد، سولفید هیدروژن، سولفیدهاى آلى، ترکیبات فلوئور، اکسیدهاى ازت، آمونیاک و عوامل سرطانزا (مثل بنزبیرنها و مواد پرتوزا).
اثرات آلودگى هوا بر سلامتى
اثرات فورى:
پایین آمدن کیفیت تنفس و نارسا شدن تنفس;اثرات دیر رس:
برونشیت و سرطان ریه.
4 ـ سیگار و اعتیاد
یاصو هر نوع اعتیاد در انسان، خطرات زیادى براى سلامتى تن و روان درپى دارد.
باید سعى کنیم هیچ نوع اعتیادى در خود ایجاد نکنیم.
بدترین نوع اعتیاد، اعتیاد به مواد یمخدر است که معمو این نوع اعتیاد، به علت مسائل عمیق جسمى و روانى و اخلاقى و بالاخره انحرافات فراوانى که در پى دارد، قطعاً انسان را از مسیر عادى حیات خارج مىکند و در نهایت، او دچار وضعیتهایى خانمانسوز مىشود; من جمله:
ارتباط با افرادى که خود در این راه به انحراف کشیده شدهاند و براى تأمین مسائل اقتصادى و به دست آوردن مواد مخدر، ممکن است در باندهاى قاچاق مواد مخدر وارد شود و خلاصه پایان راه اعتیاد، هولناک است و قطعاً انسان را از مسیر حیات متعالى خارج مىکند، بلکه در ورطه جنایات و بدبختیهایى عظیم مىاندازد.
یانسان معتاد، معمو دچار دوستانى مىشود و در جلساتى شرکت مىکند که راه و روش آنها، دور از حقایق زندگى، تحرک و اعتقادات صحیح است، بلکه به تنبلى و سستى یو دور از واقعیات کشانده مىشوند و آخر و عاقبت این راه معمو از خود و خانواده و همه حقیقتها و واقعیتها دور شدن است.
چنین کسانى در یک زندگى منزوى وارد مىشوند و خلاصه زندگىشان در مواد مخدر خلاصه مىشود.
اما بعد از مواد مخدر، اعتیاد به سیگار، یکى از عادات شایع است که آن هم خطرات و پى آمدهاى زیادى دارد که در زیر به آنها اشاره مىکنیم:
1 ـ سیگاریها بیست برابر بیش از افراد غیر سیگارى، به برونشیت مزمن گرفتار مىشوند ـ و آن نارسایى تنفسى ایجاد مىکند، که یک بیمارى رنج دهنده و عذابآور است.
2 ـ در افرادى که سالها اعتیاد به سیگار دارند، سرطان ریه و بیماریهاى ریوى، شایعتر از افراد غیر سیگارى است.
3 ـ بیماریهاى قلبى و عروقى و تصلّب شرائین، در سیگاریها دو برابر افراد معمولى است.
4 ـ سرطان مثانه، در سیگاریها، 50% بیشتر از افراد معمولى است.
5 ـ خطر انواع بیماریهاى چشمى در افراد سیگارى، بیشتر از افراد معمولى است.
6 ـ خطر ابتلا به زخم معده، در سیگاریها بیشتر از افراد معمولى است.
7 ـ زنان سیگارى، با زایمانهاى مشکل و آنومالىهاى جنین بیشتر از افراد غیر سیگارى رو به رو مىشوند.
8 ـ دود سیگار، براى اطرافیان سیگارى، مثل همسر و فرزندان و یا افرادى که در آن یاتاق که فرد سیگارى در حال سیگار کشیدن است زیان آور است; مث همسران فرد سیگارى بیشتر از دیگران در معرض سرطان هستند.
9 ـ سیگار، از عوامل فعّالکننده ژنهاى سرطانى است.
10 ـ به علت این که سیگار، مانع کالسیفیکاسیون استخوانها و به خصوص دندانها مىشود، دندانهاى افراد سیگارى، 25% شکنندهتر از افراد غیر سیگارى است.
11 ـ سیگاریها، سه برابر بیشتر از غیر سیگاریها در معرض انواع سرطان هستند.
(البته این امر، غیر از سرطان ریه است که شیوع بیشترى در سیگاریها دارد.)12 ـ موتاسیونهاى ژنى (= آسیب ژنى)، در اثر سیگار شایع است و این امر، مىتواند باعث بروز بیماریهاى ژنتیکى و بیماریهاى مختلف بشود.
قهوه و چاى
یاصو براى مصرف قهوه و چاى، مذمّت عمومى و کلّى نداریم، اما در مورد مصرف این دو نیز نکاتى چند باید رعایت شود:
یاوّ ـ در مصرف آنها زیادهروى نکنیم;ثانیاً ـ چاى کمرنگ و قهوه کمرنگ مصرف کنیم.
خوردن چاى و قهوه غلیظ، اثرات سوء این دو را زیادتر مىکند.
5 ـ پ