بهینه سازی مصرف سوخت
چکیده
با توجه به افزایش مصرف انرژی، محدود بودن منابع طبیعی، حرکت در راستای طرح توسعه پایدار و حفظ محیط زیست بایستی تا حد امکان از هدر رفتن و تلف شدن انرژی جلوگیری شود. در این تحقیق کارهایی که بایستی در این زمینه انجام بگیرد مورد بررسی قرار گرفته و نمونههایی از کارهایی که میتوان انجام داد به تفضیل ارائه شدهاند. از جمله کارهای علمی و کاربردی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: 1- استفاده از تکنولوژیهای جدید و مواد اولیه بهتر و سازگار با محیط زیست. 2- استفاده بهینه از مواد و بازیابی آنها در صنایع مختلف. 3- بهینهسازی واحدهای صنعتی و تولیدی. 4- بالا نگهداشتن قیمت انرژی. 5- یافتن کاربردهای جدید برای موادی که به وفور یافت میشوند و فعلاً کم مصرف هستند. 6- استفاده از انرژیهای نو و تجدیدپذیر. 7- آموزش مصرف انرژی به افراد از طریق رسانههای ارتباط جمعی. 8- توسعه فرهنگ عامه مردم در جهت مصرف کمتر و بهینه از انرژی.
مقدمه
کشور پهناور ایران دارای منابع و ذخایر بزرگ انرژی است. در حال حاضر تعداد 85 میدان نفتی کشف شده در کشور وجود دارد. از لحاظ ذخایر گازی، ایران دومین مقام را در جهان دارد. ذخایر گازی باقیمانده در ایران در حدود 2616 تریلیون متر مکعب میباشد. منابع دیگر انرژی مثل ذغال سنگ و … نیز در کشور وجود دارد. با توجه به افزایش مصرف انرژی، محدود بودن منابع طبیعی، حرکت در راستای طرح توسعه پایدار و حفظ محیط زیست بایستی تا حدامکان از هدر رفتن و تلف شدن انرژی جلوگیری شود. برای این منظور بایستی در زمینه استفاده بهینه از منابع انرژی در کشور قدم هایی برداشته شود.
واژه بهینهسازی ترجمه کلمه optimization است که در ریاضیات مفهوم خاص خود را دارد و در کشور ما نیز در زمینه های مختلف از جمله انرژی مورد استفاده قرار گرفته است. بهینهسازی مصرف انرژی برای یک فرایند میتواند به صورت موضعی (Local) و یا بصورت جامع (Global) برای یک سیستم که متشکل از چندین فرایند است، انجام شود[1]. بر اساس تئوری بهینهسازی، نتیجه بهینهسازی برای چندین فرایند به صورت جداگانه الزاما برابر با نتیجه بهینهسازی به صورت جامع نیست و بنابر تعریف، بهینهسازی به صورت جامع میتواند در برگیرنده ترکیبی از دو فرایند و یا چندین فرایند باشد. اعمال بهینهسازی بصورت جامع نیاز به درک صحیح دینامیک انرژی بری تجهیزات هر یک از فرایندها دارد و به مراتب پیچیدهتر از به کارگیری روش بهینه سازی موضعی میباشد. روشهای کنترل که بر اساس دینامیک انرژی بری و نظارت بر تمامی فرایندها کار میکنند و یا تکنولوژیPinch که مبتنی بر اصل کاهش مصرف انرژی از طریق ترکیب فرایندها و یا Process integration است، از جمله روشهای بهینه سازی به صورت جامع هستند[2].
به غیر از تقسیمبندی روشهای بهینهسازی به موضعی و جامع، تقسیمبندی دیگری نیز وجود دارد که بر اساس هزینه های لازم برای انجام بهینهسازی میباشد و عبارتند از روشهای با هزینه پایین یا بدون هزینه، روشهای با هزینه متوسط و روشهای با هزینه بالا. از روشهای بدون هزینه می توان به موارد زیر اشاره کرد: انتخاب سوخت و یا حامل انرژی بهتر، تنظیم ساعات کاری، تنظیم نورپردازی، تنظیم دمای سیستم آبگرم، تنظیم فشار در سیستمهای هوای فشرده و [2]….
در این تحقیق کارهایی که میتواند در زمینه کاهش مصرف انرژی مفید واقع شود در چند گروه دستهبندی شده و در هر مورد مثالهایی که از روشهای گفته شده استفاده کردهاند و نتیجه مطلوب گرفتهاند بیان شده است.
پیشنهادات برای کاهش مصرف انرژی
کارهایی که میتوان برای کاهش مصرف انرژی پیشنهاد داد به شرح زیر میباشند.
1- استفاده از تکنولوژیهای جدید و مواد اولیه بهتر و سازگار با محیط زیست
یکی از مواردی که باعث کاهش مصرف انرژی می شود استفاده از تکنولوژیهای جدید و مواد اولیه با کیفیت بالا میباشد. اکثر واحدهایی که در کشور وجود دارند قدیمی بوده و نشتیهای زیادی در قسمتهای مختلف آنها وجود دارد یا راندمان آنها پایین است و بعضی وقتها کیفیت محصولات تولیدی قابل قیاس با مشابههای خارجی نیست. لذا بهتر است در مورد صنایع موجود در کشور بررسیهای علمی و دقیقتر انجام گیرد تا واحدهایی که انرژی بالایی مصرف میکنند شناسایی شوند و در راه تغییر فرایند و کارهای دیگر اقدام شود. از جمله کارهایی که در کشورهای مختلف در این زمینه انجام شدهاست میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1-1- استفاده از MDEA (متیل دی اتانل آمین) در صنایع پالایش گاز و شیرینسازی آن: در صورت استفاده از این ماده، ظرفیت واحد بالا، انرژی مورد نیاز کم و در نتیجه کاهش سرمایهگذاری را باعث میشود. این آمینها میتوانند تا غلظتهای بالای 50% مورد استفاد قرار گیرند ولی آمینهای خیلی خورنده مثل MEA و DEA حداکثر تا غلظتهای به ترتیب 15 و 30% میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. آمینهای بر پایه MDEA در غلظتهای بالا فعالیت بیشتری برای حذف گازهای اسیدی دارند. بنابراین هر گالن از محلول حجم بالایی از گاز را تصفیه خواهد کرد. همچنین اپراتورها میتوانند جریان برگشتی را کم کنند و در نتیجه توان کمتری برای کار پمپها لازم است. همچنین در ریبویلر به خاطر اینکه انرژی کمتری برای شکستن پیوند بین آمین و گاز اسیدی لازم است، انرژی کمتر مصرف می شود. انتخاب پذیری بالای MDEA باعث صرفهجویی در مصرف انرژی میشود و نیز به علت خاصیت خورندگی کم آن، طول عمر تجهیزات افزایش مییابد و هزینههای نگهداری نیز کمتر می شود. برای مثال واحدی را در نظر بگیرید که از حلال MDEA برای تصفیه MM scfd 60 گاز طبیعی و حذف سولفید هیدروژن تا کمتر از ppm 4 استفاده میکند. در این حالت 9 میلیون Btu بر ساعت انرژی مصرف می شود. اگر از DEA استفاده شود برای تصفیه MM scfd 45 مقدار انرژی مصرفی 16 میلیون Btu بر ساعت خواهد بود. مشاهده می شود که در استفاده از MDEA، 33% گاز بیشتر با 56% انرژی کمتر تصفیه میشود و در صورت تبدیل واحد از DEA به MDEA، ظرفیت واحد از 75 به 90 افزایش مییابد ]3[. خوشبختانه در پالایشگاه گاز در عسلویه نیز از این ماده استفاده میشود.
1-2- استفاده از لامپهای گوگردی: که در محیطهای شهری و هم صنعتی کاربرد خوبی دارند و از لامپهای فلورسنت روشنایی بیشتر و بازده بیشتری دارند. از جمله ایرادهای این محصولات، سمی بودن ترکیبات گوگرد در اثر شکستن و آلوده کردن محیط زیست است. بنابراین آنها در یک محفظه شیشهای محکم تعبیه شدهاند ]4[.
1-3- استفاه از شیشههای دوجداره، پنجرههای PVC و عایق کردن درز پنجرهها: عامل اتلاف گرما و سرما در منازل در زمستان و تابستان پنجرهها هستند که محل تعبیه، تعداد و نوع آن مهم است. در این زمینه مدلسازیهای کامپیوتری و شبیهسازیهایی انجام شدهاست. جدیدترین این تحقیقات، تکنولوژی DOE-2.1E است که مفیدترین شبیهسازی بوده است.
در این زمینه همچنین میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
استفاده از میکرو ویو برای گرم کردن مواد شیمیایی که علاوه بر کاهش مصرف انرژی، سازگار با محیط زیست نیز میباشد ]5[.
تولید اتیلن گلیکول و پروپیلن گلیکول به روشی که حداقل انرژی را مصرف می کند. با استفاده از این روش 32 تریلیون بیتییو انرژی صرفهجویی میشود ]6[.
2- استفاده بهینه از مواد و بازیابی آنها در صنایع مختلف
در بیشتر صنایع کشور به خاطر ناقص انجام گرفتن واکنشها، قدیمی بودن دستگاهها، تکنولوژیهای قدیمی و تخصصی نبودن مسئولیتها مواد با ارزش زیادی در پسابهای واحدها وارد شده و دور ریخته میشوند. در این زمینه هم میتوان با انجام تحقیقات لازم اقدام به بازیابی این مواد کرد. از کارهای انجام گرفته در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
2-1- بازیابی فلزات با ارزش از کاتالیزورهای مستعمل: سالیانه مقدار زیادی از کاتالیزورهای مورد استفاده در صنایع پالایشگاهی و پتروشیمیها به صورت مستعمل انبار میشوند که دارای فلزات با ارزشی همچون پلاتین، کبالت، مولیبدن و … میباشند. این فلزات قابل بازیابی بوده و بازیافت آنها از لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه است و با احداث واحدی میتوان این کار را انجام داد. در کشورهای مختلف شرکتهایی وجود دارند که به این کار مشغول هستند ]7[.
2-2- بازیابی و استفاده مجدد متانول مصرفی: سالانه حدود 198 میلیون کیلوگرم متانول سمی در آمریکا تولید می شود. برای مثال در واحد خالصسازی پروکسید هیدروژن FMC توانستهاند با استفاده از روش تقطیر بخار تا 90% متانول را از پساب بازیابی کنند. استفاده از این روش باعث کاهش تولید پسابهای حاوی متانول در حدود 2/2 میلیون پوند بر سال با کاهش مصرف انرژی در حدود 2/19 بیلیون Btu بر سال شده است. بعلاوه این سیستم باعث شده است تا شرکت FMC در هزینه عملیاتی سالیانهاش 5/1 میلیون دلار صرفهجویی کند. شواهد نشان می دهد که در جاهای دیگر نیز می خواهند از این تکنولوژی استفاده کنند ]8[.
2-3- مصرف بهینه مواد اولیه در صنایع کاغذسازی: معمولا برای ساخت یک تن کاغذ حدود 2 تا 5/3 تن درخت یا چوب مرغوب لازم است. صنایع کاغذسازی در جهان پنجمین مصرف کنده صنعتی انرژی هستند. آب نقش مهمی در صنایع کاغذسازی دارد و بطور عمدهای آب در این صنعت مصرف میشود که خود باعث آلودگی آب و هوا می شود. به همین دلیل تولید کنندگان کاغذ در فکر راهی برای کاستن از انرژی مورد استفاد و آلودگی کمتر هستند.
3- بهینهسازی و مدل کردن واحدهای صنعتی و افزودن تجهیزات اضافی
در این زمینه میتوان با انجام تغییراتی در واحد و یا اضافه کردن تجهیزاتی و یا انجام کارهایی مثل شبیهسازی، مدلسازی و کنترل واحدها در مصرف کمتر انرژی، کیفیت بالای محصولات و حداقل کردن هزینهها قدم برداشت. در اغلب واحدهای شیمیایی که واکنشهای شیمیایی صورت میگیرد برای بهینه کردن انرژی باید سعی شود که واکنشها تا حد امکان در جهت کامل شدن پیش بروند و از دیگر پارامترها هم مدیریت انرژی است که با مشاهدات و کنترلهای خود میتواند فرایندهای پیچیده صنعتی را در جهت بهینه شدن پیش ببرد (مثل انتخاب سیستم، پارامترهای فرایند که باید نشان داده شوند، تجهیزات اندازهگیری که باید استفاده شوند و … ). پارامترهای دیگری مثل برنامه کمکهای مالی دولت از دیگر راهکارهای بهینهسازی انرژی است. یک اصل کلی برای بهتر شدن کنترل فرایندها این است که کیفیت باید بهتر شود. در 30 سال گذشته به دلیل تمهیداتی که در زمینه محیط زیست و همچنین بازدهی انرژی صورت گرفته، تقریبا مصرف انرژی نصف شده است. در زیر به چند مورد از کارهای انجام شده در این زمینه اشاره میشود:
3-1- بهینهسازی مصرف انرژی در برجهای تقطیر: در صنعت نفت، برج تقطیر یا واحد تقطیر یکی از کلیدیترین واحدهای مصرف کننده انرژی است که به وسیله شبیهسازیها و مدلهای کامپیوتری میتوان مصرف انرژی را در این بخش به حالت بهینه درآورد. امروزه کاهش مصرف انرژی در عملیات تقطیر در کاهش قیمت تمام شده محصولات بیشتر موثر است ]9[. با توجه به روشهای مختلف موجود میتوان کلیه فعالیتها در این رابطه را به سه گروه تقسیمبندی کرد.
الف- روشهایی که سرمایه مورد نیاز آنها کم است: مثل جریان برگشتی به برج، محل ورودی خوراک، بهبود در تعمیرات و روشهای تعمیراتی، فشار داخل برج (فشار عامل مهمی است که با توجه به دمای آب خنک کننده در دسترس جهت میعان بخارات بالاسری انتخاب میگردد. عملیات تقطیر در فشارهای پایین مطلوبتر است. پس در فصل زمستان و فصل بارانی بعلت کاهش دمای محیط و افت دمای برج آب خنک کننده میتوان فشار برج را کاهش داد).
ب- روشهای با سرمایهگذاری متوسط: مثل استفاده از روشهای بازیافت اتلاف حرارتی، عایق کاری، جابجایی سینیها با تجهیزات موثر مشابه ( آکنده های با کارایی بیشتر، با ارتفاع معادل کمتر و افت فشار کمتر).
ج- روشهای با سرمایهگذاری بالا: این روشها منجر به بازیافت انرژی زیادتری نسبت به دو مرحله قبل میشوند که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد. بهینهسازی یا تعویض سیستم کنترل و ابزار دقیق، میعان دو مرحلهای در بخش بالا سری ( در این روش مرحله اول جهت حصول به میعان کافی برای جریان برگردان انجام میگیرد و مرحله دوم جهت خنک کردن و استصال محصول کافی مورد استفاده واقع میشود).
3-2- اضافه کردن تجهیزاتی برای برای بازیابی انرژی: در بیشتر صنایع میتوان با افزودن تجهیزاتی انرژی قابل ملاحظهای را بازیابی کرد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
3-2-1- استفاده از توربو اسکرابرها در خروجی دودکشهای صنعتی: این دستگاه به طور همزمان ذرات ریز را میگیرد، گاز SO2 را جذب میکند و حرارت گازهای خروجی را بازیابی میکند. این سیستم شامل فیلتری است که در حین عمل احتراق که گازها به همراه دود در حال خارج شدن از دودکش هستند SO2 را جذب میکند و گرمای آن را هم از طریق سنسورهای گیرنده حساس گرما به قسمتهای دیگر دستگاه که نیاز به انرژی گرمایی دارند، میرساند ]10[.
3-2-2- استفاده از تکنولوژی HBT (Hydro Ball Technics) برای مبدلهای لوله-پوسته: در مبدلهای لوله-پوسته، در قسمتهای مختلف خواه ناخواه مقداری انرژی گرمایی به هدر میرود. تحقیقات نشان داده است که هرچه ضخامت لولهها بیشتر و درصد مکش هم بیشتر شود گرمای بیشتری در این واحدها به هدر میرود. پس هم باید روی طراحی و هم استحکام و دوام این قسمتها برای بهینهسازی انرژی دقت بالایی منظور شود. یکی دیگر از موارد، رسوب ناخالصیها درون لولههاست که این خود سرعت انتقال گرما را کاهش میدهد و ما مجبور هستیم انرژی بیشتری مصرف کرده و بازدهی کمتری داشته باشیم. در این موارد هم اتلاف توان بیشتری داریم و هم زمان برای واکنش شیمیایی و عملیات زیادتر از حد معمول میشود. در تکنولوژی HBT توپهای اسفنجی در درون لولههای کندانسور نصب میشود تا ناخالصیهای سیال در حال گردش را بگیرد و حکم یک فیلتر را دارد و از ته نشین شدن و رسوب این مواد در بدنه داخلی لوله جلوگیری میکند و بنابراین ریت حرارتی خوبی داریم و از هدر رفتن انرژی جلوگیری می شود. این مواد براحتی قابل جداسازی هستند و نصب و برداشتن آنها هم کار سختی نیست. از مزایای این تکنولوژی میتوان به این موارد اشاره کرد: درصد بیشتر تبدیل انرژی، بازده بیشتر تجهیرات عمل کننده، جلوگیری از خوردگی لولههای کندانسور، امکان ساختن کندانسورهایی با لوله هایی طویلتر در جریانهای شیمیایی.
ضمناً این سیستم با کنترل PLC-GSM کار میکند. در حین عملیات هیچ دستگاهی از کار نمیافتد. به هیچ پمپی نیاز نیست و کمبود آب برای فرایند حس نمی شود ]11[.
3-2-3- بازیابی حرارت از گازهای حاصل از دودکشها: برای این منظور یک روش استفاده از مبدلهای حرارتی است. این مبدلها مستقیما در داخل دودکش بویلر قرار داده میشوند و از انرژی حرارتی گازهای حاصل از احتراق برای گرم کردن آب ورودی بویلر استفاده میکنند و دمای آنرا از 180 درجه فارنهایت به 298 درجه میرسانند و دوباره وارد ریبویلر میکنند. شکل (1) انرژی بازیابی شده و صرفهجویی در مصرف سالیانه سوخت را نشان میدهد. شکل (2) شمای کلی بویلر دارای قسمت بازیابی حرارت از گازهای دودکش را نشان می دهد. مبدل حرارتی در این حالت economizer گفته میشود. برای نصب اینها، لولهکشی، شیرها و تجهیزات کنترلی لازم است. economizer یک مبدل حرارتی گاز به مایع است ]12[.
شکل 1- انرژی بازیابی شده و صرفهجویی در مصرف سالیانه سوخت بر حسب بخار تولیدی
شکل 2-کلی بویلر دارای قسمت بازیابی حرارت از گازهای دودکش
4- بالا نگه داشتن قیمت انرژی
اگر انرژی که افراد و صنایع مختلف استفاده میکنند قیمت بالایی داشته باشد، در مصرف آن دقت خواهد شد. برای این منظور میتوان بنزین را که مصرف زیادی در کشور دارد و تقریبا به اندازه کشور چین (که چندین برابر کشور ما جمعیت دارد) مصرف میشود به دو قیمت فروخت (تا حد معقولی با قیمت مناسب و بعد از آن با قیمت گرانتر) یا برای وسایل نقلیه عمومی با قیمت ارزانتر در مقایسه با وسایل نقلیه شخصی، تا مردم تشویق شوند از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند. البته این هم مستلزم این است که ناوگان حمل و نقل شهری و جادهای منظم کار کنند. در مصرف آب، برق و گاز منازل نیز میتوان برای مصارف مختلف قیمتهای مختلفی در نظر گرفت و افرادی را که کم مصرف میکنند تشویق و واحدها و افرادی را که ار حد معقول خیلی بیشتر مصرف میکنند جریمه کرد.
5- یافتن کاربردهای جدید برای موادی که فعلا کاربرد خاصی ندارند
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 11 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
سازمان های امروزی از هر نوع و اندازه با فشار فزاینده ای برای بهبود کارایی و اثربخشی روبرو هستند . تقریباً در تمام کشورهای جهان، وزارتخانه ها، سازمانهای دولتی، شرکتهای دولتی، دانشگاهها،بانکها و موسسات مالی و اعتباری، شهرداریها، بیمارستان ها ،موسسه های عام المنفعه، بیش از گذشته ازنظر پاسخگویی مالی زیر فشارند. این فشارها باعث شده است که مدیران ارشد سازمانها برای گسترش سطح خدمات خود به فکر تغییر رویکردهای مدیریتی و مخصوصا نظام های برنامه و بودجه افتاده تا از این طریق بتوانند علاوه برکاهش فشار بر روی سازمان موجبات توسعه فعالیتهای خود را فراهم آورند.
مدیران در سالهای اخیر با درک موقعیت خود در جستجوی یافتن راهکارهای مناسب در استفاده موثر از منابع، برآمده اند . مدیران در غلبه براین مشکل با چالشهای زیر روبرو هستند :
• تعیین بهای تمام شده واقعی و درست کالا و خدمات
• اتصال برنامه های عملیاتی به استراتژیها
• تعیین شاخصهای عملکردی و مدیریت آنها
• بهبود فرایندها
• ارزیابی گزینه های استفاده از خدمات بیرونی یا برون سپاری
• همسو ساختن فعالیتها با رسالت و برنامه راهبردی سازمان
سیستم سنتی حسابداری، نمی تواند بین مصرف منابع و نتایج به دست آمده به صورت مستقیم یا غیرمستقیم ارتباط برقرار کند و تنها به جمع آوری هزینه ها می پردازد. اکثر مدیران نیز به همین دیدگاه عادت دارند و تنها به جمع هزینه های دستگاه در هریک از طبقه های مواد هزینه ای توجه می کنند و سیستم حسابداری نیز که در همین جهت شکل گرفته است موجب تقویت دیدگاه این گونه مدیران می شود. حسابداران و مدیران باید دیدگاه خود را تغییر دهند وبه جای اندازه گیری مخارج برحسب منابع، به اندازه گیری هزینه ها برحسب خروجی ها و نتایج به دست آمده)پیامدها) روی آورند. زمانی که اطلاعات حسابداری نه تنها از منظر منابع صرف شده بلکه از منظر خروجی ها و نتایج به دست آمده یعنی هزینه فعالیتها، هزینه فرایندهای درون فعالیتها، و هزینه واحد خروجی(محصول) و هزینه نتایج حاصل از خروجی ها ، در اختیار مدیران قرار گیرد، مبنای معتبرتری برای تصمیم گیری در اختیار خواهند داشت.
در بخش دولتی نیز رویکردهای فوق که مورد استفاده بخش خصوصی بود، در دولتها قوت و قدرت گرفته است و رویکردهای خروجیمحوری، شهروندمحوری و بازارگرایی که رویکردهای بخش خصوصی است جایگزین رویکردهای بخش دولتی یعنی فرآیندمحوری ، بروکراسی مداری و انحصار گردیده و شاکله مدیریت دولتی نوین را بوجود آورده است. بنابراین مدیریت بخش خصوصی و بخش دولتی و ابزارهای مدیریتی مورد استفاده هر یک به دیگری نیز سرایت کرد و مورد عمل قرار گرفته است بطوریکه در ادبیات حرفه ای، عبارات "مدیریت دولتی" و "مدیریت خصوصی" جای خود را به عبارت "مدیریت" داد.
در این میان محاسبه قیمت تمام شده محصول یا هزینهیابی محصول که پایه و اساس حسابداری صنعتی بود )حتی حسابداری قیمت تمام شده بعضا بجای حسابداری صنعتی استفاده می گردید( از طریق نظام بودجه ریزی عملیاتی با توجه به ضرورت ها و رویکردهای مدیریت دولتی نوین به شکل فزاینده ای مورد توجه جدی دولت ها قرار گرفته است .
هزینه یابی کالا و خدمات به شیوه متداول حسابداری قیمت تمام شده که از حسابداری صنعتی اتخاذ شده است به عصر انقلاب صنعتی باز می گردد که اصلی ترین عنصر تولید عبارت از نیروی کارمستقیم بود.
در سیستم های صنعتی، هزینه سربار ابتدا از واحدهای خدماتی به واحدهای تولیدی تخصیص می یافت و سپس بر اساس یک نرخ سربار یکسان به محصولات سرشکن می شد. این شیوه در قرن نوزدهم که نسبت هزینه های غیر مستقیم(سربار) به مستقیم 20 به 80 بود مورد استفاده زیادی در صنعت داشت چرا که هزینه های سربار سهم زیادی را نسبت به هزینه های مستقیم در بر نداشت و با یک نرخ جذب ثابت مثلا بر اساس مجموع دستمزد مستقیم(به دلیل محوریت نیروی کار مستقیم) به محصولات سرشکن می گشت و در نتیجه قیمت تمام شده نهایی تقریبا بدرستی محاسبه می شد. اما در قرن بیست و یکم که رقابت در بازار کالا و خدمات شدت گرفت و موضوع کیفیت و رضایت مشتری محوریت یافت ،واحدهای خدماتی و پشتیبانی و تحقیقاتی زیادی از قبیل واحدهای کنترل کیفیت ، خدمات پس از فروش ، ارتباط با تامین کنندگان ، رسیدگی به شکایات مشتریان، تعمیر و نگهداری ، تحقیق و توسعه ، فروش و بازاریابی و ... حول واحدهای تولیدی
شکل گرفتند و به دلیل پیشرفت چشم گیر تکنولوژی سهم و محوریت نیروی کار مستقیم در تولید نیز کاهش یافت به طوریکه نسبت هزینه های غیر مستقیم(سربار) به مستقیم 80 به 20 اعلام شد .
در چنین شرایطی که هزینه های غیر مستقیم و سربار سهم بسیار زیادی را نسبت به هزینه های مستقیم به خود اختصاص می داد سرشکن کردن سربار بر محصولات با نرخ یکسان به ویژه هنگامی که تنوع محصولات بالاست قیمت تمام شده واقعی را به دست نمی دهد. قیمت تمام شده نادرست موجب تصمیم گیری های نادرست در حوزه های ارزیابی عملکرد مالی دستگاه ها ، تخصیص منابع ، تعیین قیمت و تعرفه کالا و خدمات می شود . همچنین اموری نظیر اتخاذ سیاستهای صحیح برای کاهش هزینه تولید محصولات و استفاده از ابزارهایی مانند اصلاح فرآیندها، مهندسی مجدد ساختارها و فرآیند ها برای حذف فعالیتهای دارای اولویت کمتر، تجدیدنظر در کمیت و کیفیت محصولات برای ایجاد تعادل بین هزینه تولید آنها با بودجه اختصاص یافته، تجهیز منابع درآمدی جدید،مقایسه قیمت ها با استاندارد را منحرف نموده و امکان استانداردسازی خدمات ، برون سپاری خدمات به صورت کلی یا جزئی ، تعیین رقابتی بودن خدمات را با مشکل مواجه خواهد نمود.
بدین ترتیب ، موضوع نحوه محاسبه قیمت تمام شده محصول(کالا و خدمات) عامل اختلاف نظر و عدم تفاهم لازم بین حسابداران و حسابرسان از یک سو و مدیران و مهندسان از سوی دیگر گردید
به طوریکه مدیران نمی توانستند معضلاتی را که در تصمیم گیری ها به تازگی با آن مواجه شده بودند را به حسابداران منتقل کنند .رویکرد حسابداران به قیمت تمام شده رویکرد هزینه ای و رویکرد مدیران رویکرد فرآیندی بود .در واقع حسابداران عامل افزایش یا کاهش قیمت تمام شده محصولات را
مواد هزینه می دانستند در حالیکه مدیران و مهندسان عامل افزایش یا کاهش قیمت تمام شده را فرآیند قلمداد می کردند و این از حوزه ادراک حسابداران خارج بود .
در سال 1988 کاپلان و کوپر[1] که خود از حسابداران خبره و متخصص بودند و در حوزه مدیریت نیز فعالیت داشتند با درک این شکاف ادراکی بین مهندسین و مدیران از یک سو و حسابداران از سوی دیگر ، با انتشار کتابی به نام "حلقه مفقوده"[2] اعلام کردند آنچه که باعث هزینه می شود فعالیت است نه نیروی انسانی ،تجهیزات و دیگر اقلام هزینه ای . بنابراین اگر چیدمان کارها یا همان فرایند انجام کار تغییر کند
هزینه ها نیز تغییر می کند. لذا برای تعیین قیمت تمام شده خروجی یک فرآیند(محصول یا خدمت) باید مجموع هزینه های فعالیت های دخیل در فرآیند را محاسبه کرد و هزینه های سربار را به تفکیک فعالیت ها و با نرخ جذب های متفاوت ( هزینه سازها) به آنها تخصیص داد . بدین ترتیب رویکرد نوینی به حوزه حسابداری مدیریت و هزینه اضافه شد که تحت عنوان هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC)[3] نام گرفت .به طور خلاصه رویکرد و تکنیک هزینه یابی و مدیریت بر مبنای فعالیت (ABC/M) نه یک روش حسابداری قیمت تمام شده بلکه یک ابزار قدرتمند مدیریتی برای افزایش کارایی و اثر بخشی و در نهایت بهره وری سازمانی است. این شیوه هزینه یابی از بخش صنعت و تولید به بخش خدمات و نیز خدمات بخش دولتی نیز کشیده شد و اکنون در اغلب کشورها برای محاسبه قیمت تمام شده خدمات دولتی از این شیوه استفاده می شود.
متن کامل طرح قانونی اجرای اصل 44 مجلس
تاریخ انتشار : جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۶ ساعت ۱۶:۵۵
مقدمه (دلایل لزوم، تهیه و پیشنهاد): در اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی (ابلاغ شده در تاریخهای اول خرداد 1384 و دهم تیر ماه 1385 توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی)، طرح قانون «نحوه اجرای سیاستهای کلی اصول چهل و چهارم قانون اساسی و اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه» با قید یک فوریت تقدیم میشود.پیشفرضها و رویکردهای کلی حاکم بر تدوین این قانون عبارتند از:1. این قانون کاملا مبتنی بر سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم تدوین شده، نه از آن عدول میکند و نه از حدود آن فراتر میرود، بلکه بسترهای قانونی برای اجرای کامل و دقیق آن را فراهم میکند.2. آزادسازی و انحصارزدایی از فعالیتهای اقتصادی (بند (الف) سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم) را بر خصوصیسازی (بند (ج) سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم) مقدم است.3. هدف از خصوصیسازی، براساس سیاستهای ابلاغی رشد، همزمان کارایی اقتصادی و عدالت اجتماعی است نه کسب درآمد بریا دولت و یا صرفا کارایی اقتصادی4. خصوصیسازی نباید منجر به توقف خط تولید یا انحلال فعالیتهای تولید شود.5. نیروی انسانی شرکتهای واگذار شده به بخش خصوصی نباید به حال خود رها شود.6. سودآور کردن شرکتهای دولتی توسط بخش خصوصی و تعاون قابل تصور است. بنابراین اصلاح ساختار و سودآوری نباید بهانهای برای تاخیر در خصوصیسازی باشد.7. بنگاههای عمومی غیردولتی نباید در جریان خصوصیسازی به مالک و تعیین کننده مدیران شرکتهای دولتی تبدیل شوند.8. فعالیتهای اجتماعی دولت نظیر آموزش و پرورش، بهداشت و درمان و حفظ سلامت عمومی، حفظ محیط زیست، تربیت بدنی، امنیت، سلامت روانی و فرهنگی جامعه و ... در قانون مدیریت خدمات کشوری تدوین و تصریح میشوند و این قانون به دلیل محدود ماندن به سیاستهای کلی اصل چهل و چهار، متعرض آنها نمیشود.9- رئیس نهاد مجری امر خصوصی سازی باید بالاترین مسئول قوه مجریه باشد در امر خصوصی سازی، اختیارات وسیع به این نهاد تفویض شود در عین حال مذاکرات و تصمیمات این نهاد باید کاملا شفاف در اختیار رسانهها قرار گرفته و مسئولان ارشد قوای مقننه و قضائیه به عنوان ناظر در کلیه جلسات این نهاد شرکت کنند.هدف از اجرای قانون نحوه اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهار قانون اساسی عبارتند از:شتاب بخشیدن به رشد اقتصادی ملی، گسترش مالکیت در سطح عموم مردم به منظور تامین عدالت اجتماعی، ارتقاء کارایی بنگاههای اقتصادی و بهره وری منابع مالی و انسانی و فناوری، افزایش رقابت پذیری در اقتصاد ملی، افزایش سهم بخشهای خصوصی و تعاونی در اقتصاد ملیف افزایش سطح عمومی اشتغال، تشویق مردم به پس انداز و سرمایه گذاری و بهبود در آمد خانوارها، تغییر نقش دولت از مالکیت و مدیریت مستقیم بنگاهها به سیاستگذاری و هدایت و نظارت، توانمند سازی بخشهای خصوصی و تعاونی در اقتصاد و حمایت از آنها در جهت رقابت در بازارهای بین المللی، آماده سازی بنگاههای داخلی جهت مواجهه هوشمندانه با قواعد تجارت جهانی، توسعه سرمایه انسانی دانش پایه و متخصص و توسعه و ارتقاء استانداردهای ملی و انطباق نظامهای ارزیابی کیفیت با استانداردهای بین المللی.این قانون با بهره گیری از تجربیات خصوصی سازی در ایران و جهان و با الهام گرفتن از روح کلی حاکم بر قانون اساسی در نظر دارد زمینه ساز رشد اقتصادی توام با عدالت، کارایی، رقابت و آزادی فعالیت در اقتصاد ایران باشد.فصل اول - اهداف و تعاریفماده 1 - هدف از اجرای این قانون عبارتست ازاجرای سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در خصوص سیاستهای کلی توسعه بخشهای غیردولتی و جلوگیری از بزرگ شدن بخش دولتی به منظور تامین و گسترش عدالت اجتماعی، ارتقاء کارایی بنگاههای اقتصادی، کاستن از بار مالی و مدیریتی دولت در تصدی فعالیتهای اقتصادی و افزایش سطح عمومی اشتغال و جلوگیری از ایجاد انحصار توسط بنگاههای اقتصادی غیردولتی، منع رفتارهای ضد رقابتی از جمله رویههای محدود کننده و اعمال بازرگانی غیرمنصفانه و تسهیل رقابت به منظور افزایش کارایی و رفاه اقتصادیماده 2 - در این قانون اصلاحات زیر در معانی مربوط به شرح ذیل کار برده میشوند:بازار: ترتیباتی نهادی و اجتماعی که در آن خریداران و فروشندگان، کالا و یا خدماتی منحصر به فرد یا کالا و خدماتی را که جانشین نزدیک و یا مشابه برای تامین نیاز معین هستند، مبادله میکنند.2. کالاها: هر شیء منقول و یا غیر منقول (اعم از محصولات تولید شده)، محصولات کشاورزی، منابع طبیعی و مواد معدنی) که مورد مبادله و استفاده قرار میگیرد.3. خدمت: محصول، غیر ملموس (از قبیل خدمات بیمه، بانکداری، حمل و نقل، آموزش، تعمیرات و درمان) که استفاده از آن از فرایند تولید آن قابل تفکیک نبوده و مورد مبادله و استفاده قرار میگیرد4. کالا یا خدمات عمومی: کالا یا خدماتی که دارای ویژگیهای تفکیک ناپذیر (عدم امکان دریافت مستقیم قیمت آن از مصرف کننده) و رقابت ناپذیری (امکان استفاده همزمان بیش از یک نفر از آن) یا یکی از این دو باشد.5. بنگاه: به واحد اقتصادی که در تولید، توزیع و یا مبادله کالا و یا خدمات فعالیت میکند، اعم از آن که داریا شخصیت حقوقی یا حقیقی باشد.6. شرکت: شخص خصوصی که با رعایت قانون تجارت یا قانون خاص حسب مورد تشکیل شده باشد.7. سهام مدیریتی: میزانی از سهام یک شرکت که دارنده آن طبق اساسنامه اختیار تعیین حداقل یک مدیر را در هیات مدیر شرکت دارد.8 - تعاونیهای متعارف: شرکتهایی که با رعایت قانون بخش تعاونی اقتصاد جمهوری اسلامی و مدیریت به شرکت داریا شخصیت حقوقی دیگری منظم شود.اصلاحات بعدی آن تشکیل شده یا اساسنامه خود را با آن تطبیق داده باشند یا این که از این پس بر آن اساس تاسیس و اداره گردند.9- شرکت تعاونی سهامی عام شرکت تعاونیای که براساس قانون بخش تعاونی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران و اصلاحیه های بعدی آن تشکیل و حق رای افراد تابع میزان سهام با رعایت سقف تعیین شده است و مطابق مقررات ناظر بر شرکتهای سهامی عام و این قانون اداره میگردد.10- تعاونیهای فراگیر ملی برای فقر زدایی: نوعی تعاونی سهام عامل که اعضای آن افراد ساکن در حداقل دو استان کشور هستند و در بدو تشکیل حداقل 70 درصد از تعداد اعضا را اقشار سه دهک اول در آمدی جامعه تشکیل میدهند و حداقل 51 درصد از میزان سرمایه آن به طور مستقیم یا غیر مستقیم، متعلق به این اقشار است.11- رقابت وضعیتی در بازار که در آن تعدادی تولید کننده، خریدار و فروشنده مستقل برای تولید، خرید یا فروش کالا و خدمتی منصر به فرد یا کالاها و خدمات دارای جانشین نزدیک یا مشابه فعالیت میکنند، به طور که هیچ یک از تولید کنندگان، خریدران و فروشندگان قدرت تعیین قیمت یا مقدار را در بازار نداشته باشند و یا برای ورود بنگاهها به بازار یا خروج آنها محدودیتی وجود نداشته باشد.12- انحصار: وضعیتی در بازار که سهام یک یا چند بنگاه و یا شرکت تولید کننده، خریدار و فروشنده از عرضه و تقاضای بازار به میزانی باشد که قدرت تعیین قیمت و یا مقدار را در بازار داشته باشند، یا ورود بنگاههای جدید به بازار یا خروج از آن بامحدودیت مواجه باشد.انحصار طبیعی: وضعیتی از بازار که یک نگاه به دلیل صرفه جوییهای ناشی از مقیاس فعالیت و نزولی بودن هزینه متوسط، میتواند کالا یا خدمت را به قیمتی عرضه کند که بنگاه دیگری با آن قیمت قادر به ورود و یا ادامه فعالیت در بازار نباشد.13- انصحار طبیعی: وضعیتی از بازار که یک بنگاه به دلیل صرفه جوییهای ناشی از مقیاس فعالیت و نزولی بودن هزینه متوسط، میتواند کالا یا خدمت را به قیمتی عرضه کند که بنگاه دیگری با آن قیمت قادر به ورود و یا ادامه فعالیت در بازار نباشد.14- انحصار قانونی: وضعیتی در بازار که به موجب قانون و مقررات قانونی تولید، فروش یا خرید کالا یا خدمت خاص در انحصار یک یا چند شخصیت حقوقی خاصی قرار میگیرد.15- وضعیت اقتصادی مسلط: وضعیتی در بازار انحصاری که در آن توانایی تعیین قیمتف مقدار عرضه یا تقاضای کالا یا خدمت یا شرایط قرار داد در اختیار یک یا چند شخص حقیقی یا حقوقی قرار گیرد.16- ادغام: اقدامی که براساس آن یک یا چند شرکت، ضمن محو شخصیت حقوقی خود، شخصیت حقوقی واحد و جدیدی تشکیل دهند یا در شخصیت حقوقی دیگری جذب شوند.17- تجزیه: اقدامی که براساس آن یک شرکت، ضمن محو شخصیت حقوقی خود، دو یا چند شخصیت حقوقی جدید تشکیل دهد.18- الحاق: اقدامی که براساس آن، یک شرکت بدون محو شخصیت حقوقی خود و بدون ایجاد وحدت مدیریت به شرکت دارای شخصیت حقوقی دیگری منظم شود19. مدیران شرکت: اعضای هیات مدیره، مدیر عامل و افراد دارای عناوین مشابه یا هر شخص دیگری که مسئولیت تصمیمگیری در شرکت، به موجب قانون یا اساسنامه آن یا به موجب حکم دادگاه یا مراجع ذیصلاح قانونی به آنها واگذار شده باشد.20. بخش عمومی: شامل بخش دولتی و بخش عمومی غیردولتی است.21. بخش دولتی: بخش دولتی مشتمل بر قوه مجریه، قوه قضائیه و قوه مقننه، سازمانها و شرکتهای دولتی، شرکتها و موسسات انتفاعی دولتی وابسته و تابع موضوع ماده 4 قانون محاسبات عمومی کشور مصوب 1/6/1366 و همچنین کلیه دستگاههای اجرائی، شرکتهای دولتی و موسسات انتفاعی وابسته به دولت که شمول قوانین و مقررات عمومی بر آنها مستلزم ذکر نام یا تصریح نام آنهاست. از جمله شرکت ملی نفت ایران و شرکتهای اصلی و فرعی آن، سایر شرکتهای وابسته به وزارت نفت ایران و شرکتهای تابعه آنها، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و شرکتهای تابعه و وابسته آن، سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران و شرکتهای تابعه و وابسته آن، سازمان صنایع ملی ایران - در حال تصفیه - و شرکتهای تابعه و وابسته آن22. بخش عمومی غیردولتی: مشتمل بر موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی موضوع ماده (5) قانون محاسبات عمومی کشور مصوب 1/6/1366/23. شرکت تعاونی عدالت: شرکتهای تعاونی عدالت که در هر شهرستان تشکیل میشود و اعضای آنها مشمولان طرح توزیع سهام عدالت در شهرستان مربوط هستند.25. شرکت سرمایهگذاری استانی (سهامی خاص) شرکت سرمایهگذاری (سهامی خاص) که در هر استان با سهامداری شرکتهای تعاونی عدالت شهرستانی تشکیل میشود.26. شرکت کارگزاری سهام عدالت (شرکت واسط) شرکت واسطی که نقش آن تبدیل سبد انواع سهام واگذار شده به یک سهم واحد و سپس واگذاری سهام شرکت واسط به شرکتهای سرمایهگذاری استانی و انجام دیگر کارهای اجرایی مرتبط با واگذاری سهام عدالت است.27. سهام عدالت: سهم شرکت واسط یعنی شرکت کارگزاری سهام عدالت که به شرکتهای سرمایهگذاری استانی واگذار میشود28. بنگاه یا شرکت کنترل کننده: بنگاه یا شرکتی که از طریق تملک تمام یا قسمتی از سهام یا سرمایه، مدیریت و یا از طریق دیگر، فعالیتهای اقتصادی بنگاهها یا شرکتهای دیگر را در یک بازار کنترل میکند.29 شورای عالی اجرای سیاستهای اصل چهار و چهارم: بالاترین مرجع تضمیم گیرنده در اجرای این قانون به شرح ماده (80) است.فصل دوم - نحوه اجرای بندهای «الف»، «ب» و «ج» سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسیماده3- دولت مکلف است سهام، سهام الشرکه، حق تقدمی ناشی از سهام و سهم الشرکه، حقوق مالکانه، حق بهره برداری و مدیریت را که مستقیم یا غیر مستقیم متعلق به بخش دولتی است از جمله سهام دولتی در شرکتها و بنگاهها و موسسات غیر دولتی را با شرایطی و ضوابط مقرر در این قانون به بخشهای خصوصی تعاونی و عمومی غیر دلوتی واگذار نماید.تبصره: سهام متعلق به دستگاههای مذکور در این ماده که مالکیت آنها به صورت هبه، صلح غیر معوض یا هر گونه عقد دیگری انجام شده یا بشود نیز مشول مقررات این قانون است.ماده 4- مالکیت، سرمایه گذاری و مدیریت در فعالیت و سازمانها، موسسات و شرکتهای ذیل منحصرا در اختیار بخش دولتی است:- شبکه ماده مخابراتی؛- امور واگذاری فرکانس و شبکههای اصلی تجزیه و مبادلات و مدیریت توزیع خدمات پایه پستی،- تولیدات دفاعی و امنیتی ضروری به تشخیص فرماندهی کل قوا،- شبکههای اصلی انتقال برق،- استخراج و تولید نفت خام و گاز،- شبکههای اصلی راه و راه آهن،- سدها و شبکههای بزرگ آبرسانی،-ردایو و تلویزیون،- شرکت ملی نفت ایران و شرکتهای استخراج و تولید نفت خام و گاز،- رادیو و تلویزیون- شرکت ملی نفت ایران شرکت های استخراج و تولید نفت خام و گاز،- بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، بانک ملی، بانک سپه، بانک صنعت و معدن، بانک کشاورزی، بانک مسکن، بانک توسعه صادرات.- بیمه مرکزی و بیمه ایران.- سازمان بنادر و کشتیرانی و سازمان هواپیمایی کشوری.ماده 5 - بانکهای غیر دولتی اعم از بانکهای دولتی که سهام آنها واگذار میشود و یا بانکهای غیردولتی که قبل و بعد از تصویب این قانون تاسیس شده یا میشوند صرفا در قالب شرکتهای سهامی عام و تعاونی سهامی عام مجاز به فعالیت هستند. سقف تملک مجاز برای هر شخص حقیقی یا حقوقی مشمول قوانین تجارت یا تعاون بطور مستقیم یا غیر مستقیم بجز شرکتهای سهامی عام و شرکتهای تعاونی سهامی عام، 5 درصد و برای هر شرکت سهامی عام یا تعاونی سهامی عام یا یک موسسه و نهاد عمومی غیردولتی 10 درصد تعیین میگردد. معاملات بیش از سقفهای مجاز در این تبصره توسط هر یک از اشخاص مذکور باطل و ملغیالاثر است.تبصره 1 - سقف تسهیلات اعطایی بانکهای غیردولتی به سهامدارانیکه بیش از 1 درصد سهام آن بانک را در تملک دارند، در هر زمان حداکثر معادل 10 درصد مبلغ اسمی سهام آنها خواهد بود.تبصره 2 - اشخاص حقیقی سهامدار بانکهای غیردولتی و اعضای خانواده آنها شامل همسر، برادر، خواهر، پدر، مادر و فرزندان خود و همسرانشان مجاز نیستند مشترکا بیش از یک سهم مدیریتی در یک بانک غیر دولتی داشته باشندتبصره 3 - وزارت امور اقتصادی و دارایی مکلف است ترتیبات قانونی اتخاذ نماید که ظرف مدت سه ماه از تصویب این قانون لایحه قانونی نحوه تاسیس و اداره بانکهای غیر دولتی تقدیم مجلس شورای اسلامی شود.ماده 6 - بخش دولتی مکلف است 80 درصد سهام سهمالشرکه که حق تقدم ناشی از سهام و سهمالشرکه، حقوق مالکانه حق بهرهبرداری و مدیریت فعالیتها و شرکتها و موسسات صدر اصل چهل و چهارم قانون اساسی را جز موارد مذکور در ماده 4 و مواردی که حکم آن در ماده 5 این قانون تعیین شده است به بخشهای تعاونی خصوصی و عمومی غیردولتی واگذار کند.ماده 7 - سرمایهگذاری مالکیت و مدیریت در فعالیتهای صدر اصل چهل و چهارم قانون اساسی به استثناء موارد موضوع ماده 4 و مورادی که حکم آن در ماده این قانون تعیین شده است، به دست بخشهای تعاونی، خصوصی و عمومی غیر دولتی مجاز است.تبصره 1 - واگذاری سهام شرکتهای صدر اصل چهل و چهارم قانون اساسی در صورتی مجاز است که متناسب با درصد سهام واگذار شده این شرکتها، قبلا توسط بخشهای تعاونی و خصوصی در فعالیتهای مشابه موضوع ماده 6 این قانون سرمایهگذاری جدیدی صورت گرفته باشد.تبصره 2 - اولویت و زمانبندی واگذاری شرکتها و موسسات دولتی صدر اصل چهل و چهارم قانون اساسی (به جز شرکتهای فعال در زمینههای موضوع ماده (4) این قانون) ظرف حداکثر سه ماه پس از تصویب این قانون به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی به تصویب شورای عالی اجرای ساستهای کلی اصل چهل و چهار خواهد رسید.ماده 8- بخش دولتی حق فعالیت اقتصادی جدید خارج از موارد کذکور در صد اصل چهل و چهارم را ندارد و موظف است حداقل سالیانه 20 دصد از میزان موجود از این فعالیتها را به بخشهای تعاونی، خصوصی و عمومی غیر دولتی واگذار نماید، به نحوی که دولت در پایان برنامه پنج ساله چهارم بجز فعالیت در عناوین صدر اصل چهل و چهارم هیچ گونه فعالیت اقتصادی دیگری جز موارد مذکور در تبصره 1 و 3 نداشته باشد.تبصره 1 - دولت مجاز است در چارچوب قوانین برنامه پنجساله توسعهای در موارد مذکور در صدر اصل چهل و چهارم، در مناطق محروم یا نقاط ضروری دیگر با کسب مجوز قانونی از مجلس شورای اسلامی فعالیت نماید.تبصره 2- دولت مکلف است حداکثر 6 ماه پس از آغاز بهره برداری مطابق ماده (6)، 80 درصد سهام شرکتهای موضوع تبصره (1) این ماده را واگذار نماید.تبصره 3- تداوم و شروع فعالیت ضروری خارج از عناوین صدر اصل چهل و چهارم قانون اساسی توسط دولت با پیشنهاد هیات وزیران و تصویب مجلس شورای اسلامی برای مدت معین مجاز است.ماده 9- دولت مکلیف است با توجه به این قانون نقش خود را در سیاستگذاری و هدایت و نظارت فعالیتهای اقتصادی مجددا تعریف نموده و به تصویب مجلس شورای اسلامی برساند.ماده 10- شرکت تعاونی سهامی عام با رعایت موارد ذیل تشکیل و فعالیت آنها مورد حمایت دولت قرار خواهد گرفت.1- سهم مستقیم و غیر مستقیم برای هر شخص حقیقی در حین تاسیس و فعالیت از نیم درصد کل سهام تجاوز نکند.2- سهم هر شخص حقوقی دولتی و یا عمومی غیر دولتی و نیز حداکثر سهم مجموع آنها از 20 درصد تجاوز نکند و در هر حال بیش از یک عضو در هیات مدیریه نداشته باشند.3- در زمان افزایش سرمایه، کارکنان از حق تقدام در خرید سهام مقدم بر حق تقدم سهامداران برخوردار خواهند بود.تبصره 1- این شرکتها در موارد سکوت قانون بخش تعاونی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران تابع قانون تجارت بوده و از مزایای تعاونیها و شرکتها سهامی عام برخوردار خواهند بود.تبصره 2- اشخاص حقوقی سهامدار شرکت تعاونی سهامی عام هر گاه خود شرکت تعاونی فراگیر ملی یا شرکت تعاونی سهامی عام باشند، متناسب با تعداد اعضای خویش حداکثر حق مالکیت 10 درصد سهام را دارند. سایر اشخاص حقوقی، متناسب با تعداد اعضای خود حداکثر حق مالکیت 5 درصد از سهام را دارند.تبصره 3 - برگزاری مجامع عمومی در تعاونیهای سهامی عام با بیش از 1000 سهامدار دو مرحلهای و بصورت بلوکبندی برای حمایت از سهامداران خرد خواهد بود. مجموع سهام هر بلوک نباید از یک درصد کل سهام یا سرمایه کمتر باشد نحوه بلوک بندی در اساسنامه پیشبینی میشود.تبصره 4 - وزارت تعاون مکلف است تمهیدات لازم را بریا تشکیل و توسعه تعاونیهای عام فراهم نماید.تبصره 5 - کلیه سهام این شرکتها با نام بوده و تملیک یا نقل و انتقال آن به تشخیص هیات مدیره با ثبت در دفتر سهام منوط به رعایت سقف مالکیت مقرر در اساسنامه است و در هر حال نباید از سقف مقرر از این قانون تجاوز کند
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 19 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه:
مساله غذا با توجه به نرخ رشدی بالای جمعیت یکی از مهمترین مسایل جهان است و اگر افزایش جمعیت همگام با افزایش تولید نباشد نتیجه آن فقر، قحطی، گرسنگی و متعاقباً تباهی خواهد بود(7).
دراین بین آنچه بیش از همه بحرانی است مساله کمبود پروتئین میباشد. قارچهای خوراکی در مقام منابع طبیعی سرشار از پروتئین، کلسیم، فسفر، ویتامین ( ویتامینهای A,E,K,D ) و انواع اسیدهای آمینه ضروری میباشند. میزان پروتئین آنها 30%-25% میباشد که همردیف حبوبات و بالاتر از سبزیجات و میوهها قرار گرفته است. قند و نشاسته و کلسترول نیز در آنها پائین است و همین ویژگی سبب شده تا قارچهای خوراکی برای افرادی که دچار بیماری قند هستند، یک غذای مفید محسوب شود.
علاوه بر ارزش غذایی قارچهای خوراکی صرفه اقتصادی تولید آنها نیز مطرح است. قارچهای خوراکی هیچ ضایعاتی ندارند و علاوه بر آن خود یکی از بزرگترین تولیدکنندههای پروتئین در واحد سطح و زمان روی بقایای محصولات کشاورزی هستند(5). قارچها باعث تجزیه بقایای محصولات کشاورزی نظیر کاه و کلش گندم، خاکاره، برگهای موز و…میشوند، بستر آنها به عنوان غذای دام و حاصلخیزی خاک به کار میرود.
قارچهای خوراکی هیچ رقابتی با گیاهان دیگر ندارند و وابسته به نور نیستند و در طبیعت به صورت وحشی و خودرو در مناطق مختلف کره زمین از کوهستانهای برفگیر تا بیابانهای خشک و کویری و در انواع خاکهای مراتع، جنگلها و مزارع لمیزرع رشد میکنند و در تمام فصول سال، به خصوص در شرایط آبوهوایی مرطوب دیده میشوند. قارچهای کلاهکدار متعلق به راستههای Aphyllophorales, Agaricales و رده Basidiomycetesمیباشند و آن گروه را که خوراکی هستند اصطلاحاً Mushroom و قارچهای سمی را Toad Stool گویند(6). به نظر متخصصین بهتر است اصطلاح Mushroom به اندامهای گوشتی تولیدکننده اسپور قارچ اطلاق گردد و میتوان گفت ماشرومها یا خوراکیاند (Edible) و یا سمی (Poisonous) .
تاریخچه:
قارچها موجوداتی هستند که از ادوار قدیم با انسانها بودهاند و سوابق فسیلی آنها به پرکامبرین و دونین میرسد(4). انسانهای نخستین از خواص ویژه قارچها اطلاع داشتهاند. آزتکها از قارچ به عنوان مواد توهمزا در فالگیری استفاده میکردند و قارچ را گوشت خدا مینامیدند(6). قبل از قرون وسطی یونانیها و رومیها به قارچ به عنوان غذای مخصوص توجه قابل ملاحظهای داشتند چنانکه تئوفراستوس فیلسوف یونانی در نوشتههای خود به جمعآوری قارچ از اراضی مزروعی، صحرا و چمن اشاره نموده است. شرقیان اولین کسانی بودند که به پرورش قارچ دست زدند. هزاران سال پیش چینیها و ژاپنیها نحوه پرورش چندین نوع قارچ را میدانستند(2). اما در بین قارچهای خوراکی فقط در مورد قارچ تکمهای سفید تاریخ مشخصی به دست آمده که بر طبق آن کاشت این قارچ به 700 سال قبل از میلاد مسیح در حومه پاریس توسط یک باغبان ناشناس بوده است. قارچ خوراکی تکمهای سفید رایجترین قارچی است که در سراسر جهان کشت میشود و در مجموع 40% تولید قارچهای خوراکی در دنیا به این قارچ اختصاص دارد. اولین حرکت اصولی و جامع در رابطه با کاشت قارچ در سال 1707 میلادی توسط شخصی به نام تورن فورت با انتشار کتابی در این زمینه تحقق یافت. پس از آن در سال 1779 م. تولید و پرورش قارچ در انگلستان و برخی دیگر از کشورهای اروپایی توسعه یافت. کشت قارچ در گلخانه برای اولین بار حدود سال 1754 م. در سوئد ابداع شد و پس از آن به انگلستان و سایر نقاط اروپا گسترش یافت. از آنجائی که قارچها در تاریکی میتوانند رشد نمایند، در اوایل قرن 19 کشت و پرورش آنها در غارهای طبیعی، در فرانسه توسعه زیادی پیدا کرد. پرورش قارچ خوراکی در اوایل نیمه دوم قرن 19 از اروپا به ایالت متحده امریکا انتقال یافت(4).
در ایران برای اولین بار کشت قارچ تکمهای سفید توسط آقای احیایی در داخل غارهای موجود درکن در شمال تهران با راهنمایی آقای اسمیت (Smit) انجام گرفت و در سال 1335 ه. ش شروع به عرضه محصول شد. در اواخر سال 1356 تولید بذر قارچ تکمهای توسط آقای مهندس پیرایش شروع که با همکاری آقای دکتر بهروز بهبودی به صورت آزمایشی ادامه یافت. کارخانههای جدید، اسپان مصرفی خود را از کشورهای اروپایی تامین میکردند. در حال حاضر تعداد زیادی کارخانه تولید قارچ در تهران، کرج، دماوند، اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز و ارومیه فعالیت مینمایند.
مختصری درباره زندگی قارچها:
قارچها موجوداتی هستند که اندام غیرجنسی آنها هیف یا ریسه ( مجموعهای از رشتههای باریک که ظاهری کپک مانند دارد) نامیده میشود، که اغلب به چشم نمیآید. آنچه ما به عنوان قارچ میشناسیم، یعنی مجموع کلاهک و پایه، در واقع دستگاه تولیدمثلی قارچ است. زندگی پیچیده قارچها مدتها ناشناخته بود. این موجود بدون کلروفیل قادر است با شرایط گوناگون تطبیق یابد، میتواند ساپروفیت (قارچهای خوراکی) پارازیت( قارچهای بیماریزای گیاهی) و یا همزیست ( قارچهای میکوریز) با گیاهان عالی باشد. سرانجام با شناخت اسرار زندگی قارچ بود که انسان توانست آن را پرورش دهد(2).
قارچ خوراکی تکمهای سفید (White button mushroom) :
خصوصیات مرفولوژیکی:
اصطلاح تکمهای سفید از شکل ظاهری این قارچ در هنگام جوانی گرفته شده است، هر چند که این مرحله ناپایدار است و قارچ در مرحله بلوغ به حالت چتری در میآید. قارچ خوراکی تکمهای سفید با نام علمی Agaricus bisporus جز قارچهای کلاهکدار است و لذا ساختمان ظاهری آن به شرح زیر میباشد:
به طور کلی قارچ خوراکی تکمهای سفید از دو قسمت اصلی تشکیل شده است؛ قسمت چتری که به شکل کلاهک است و در واقع همان اندام باردهی است و به رنگ سفید، کرم، تقریباً صاف و نرم و در برخی موارد دارای پولکهای کوچک است، سطح آن محدب بوده که در نهایت ممکن است پهن شود(5). بافت کلاهک گوشتی بوده و تیغههای آن به صورت آزاد، باریک و پرپشت میباشند که در ابتدا صورتی رنگ و به تدریج که از سن قارچ میگذرد به رنگ قهوهای در میآیند(6). اسپورهای قهوهای رنگ روی تیغهها قرار دارند و از آن طریق به طرف پایین میافتند و از درون چتر در هوا رها میشوند. قسمت دوم آن پایه است که کلاهک را نگه میدارد و به رنگ سفید، حلقوی و محکم است که قسمت تحتانی آن ضخیم بوده و به تدریج که بالا میآید باریکتر میشود. به زبان علمی دو قسمت پایه و کلاهک را کارپوفور مینامند.
چرخه زندگی قارچ خوراکی تکمهای سفید:
چرخه زندگی قارچهای عالی از اسپور به میسلیوم است و پس از تولید و رشد میسلیوم اندام باردهی به وجود میآید. وسیله تکثیر در قارچ، اسپور میباشد که در اینجا بازیدیوسپور نامیده میشود چنانچه بازیدیوسپورها در شرایط مناسب رویشی قرار بگیرند، تندش کرده و از آنها رشتههای نازکی خارج شده که هیف یا ریسه نامیده میشود. هیفها به سرعت رشد کرده و دارای دیواره عرضی میشوند و تولید یک شبکه هیفی به نام میسلیوم میکنند که این قسمت اندام رویشی قارچ را تشکیل میدهد. در شرایط مناسب قارچ وارد دوره جنسی میشود و کلاهک ( بازیدیوکارپ) را تشکیل میدهد. وقتی کلاهک رشد کرد و به بلوغ رسید تیغهها تشکیل میگردند، سپس بازیدیومها تشکیل میشود. بازیدیومها سلولهایی هستند که بازیدیوسپورها روی آنها قرار میگیرند. هر بازیدیوم دارای دو اندام خارمانند به نام استریگما است که در انتهای هر یک از آنها یک بازیدیوسپور تشکیل میشود.
بازیدیوسپورهای قارچ Agaricus bisporus بسیار کوچک و سبک هستند و شکل آنها عموماً بیضوی است(5).
فیزیولوژی قارچ:
کشت خالص قارچ معمولاً به دو طریق صورت میپذیرد، یکی از طریق کشت بازیدیوسپورها و دیگری از طریق کشت بافت ماشروم (اندام باردهی).
-کشت اسپور
اسپورهای تهیه شده در صورت عدم آلودگی و یا ضدعفونی به کمک کلروفرم، به راحتی روی محیطهای کشت غذایی جوانه میزنند. میسلیوم حاصل از جوانهزنی اسپورها به لولههای آزمایش حاوی محیط کشت مناسب آگاردار منتقل میشوند، سپس در انکوباتور در حرارت 1+24 درجه سانتیگراد نگهداری میشوند.
-کشت بافت
ابتدا اندام باردهی مناسب را از نمونه مورد نظر انتخاب کرده، پس از شستن و تمیز کردن، آن ها را در محلول5% فرمالین قرار میدهیم، یا این که در الکل خالص فرو برده و به سرعت آن را از روی شعله عبور میدهیم تا ضدعفونی شود. سپس در شرایط استریل یک تکه از بافت درونی ساقه یا کلاهک را جدا کرده و روی محیط کشت مناسب منتقل میکنیم. پس از رشد میسلیوم میتوان از آن اسپان تهیه کرد.
مایه تلقیح (Spawn) :
اسپان به میسلیوم رویشی تکثیر یافته یا قابل تکثیر قارچ خوراکی گفته میشود که به صورت عمده و به صورت تجاری توسط کمپانیهای بخصوصی تولید و به قارچ کاران عرضه میگردد(3). کیفیت اسپان پایه و اساس موفقیت در تولید قارچ خوراکی است، لذا قارچهایی که مقاومت خوبی نسبت به بیماریها و امراض ندارند و در مقابل عوامل خارجی حساس میباشند نباید انتخاب شوند(1). بنابراین انتخاب قارچ را نبایستی بر اساس شانس و تصادف گذاشت. چنانچه اسپانی فاقد کیفیت مطلوب باشد، موفقیتی در کشت قارچ حاصل نخواهد شد، هرچند سایر شرایط کاملاً مهیا باشد. برای تولید اسپان سه روش وجود دارد که هر یک در ذیل شرح داده میشود.
-تهیه اسپان قارچ با کود اسبی
در این روش کود اسب کمپوست شده، کاملاً شسته میشود تا بعضی مواد موجود در آن که مانع رشد میسلیوم قارچ میشوند از آن خارج شود. پس از این که رطوبت کمپوست به 60% رسید آن را در شیشههای نیملیتری شیر یا کیسههای پلاستیکی ریخته و کمی متراکم میکنند و به مدت 2 ساعت در حرارت 121 درجه سانتیگراد در اتوکلاو استریل میکنند(6). سپس با استفاده از کشتهای خالص، قارچ مایهزنی شده و در حرارت 22 تا 24 درجه سانتیگراد در تاریکی نگهداری میشود. دو هفته بعد اسپان آماده استفاده میشود.
-تهیه اسپان با بذر غلات
برای تهیه اسپان معمولاً از گندم روشن استفاده میشود. برای این منظور به ازای هر کیلوگرم گندم 1200 میلیلیتر آب استفاده میشود. گندم تا زمانی جوشانده میشود که تمام آب موجود بخار شود. در مرحله بعد دانههای گندم را روی کاغذهای روزنامه پهن میکنند تا دانهها سرد شوند. سپس به ازای هر کیلوگرم گندم 12 گرم سولفات کلسیم هیدراته ( جهت جلوگیری از لزج شدن و به هم چسبیدن دانههای گندم) و 6 گرم کربنات کلسیم ( جهت ایجاد محیط قلیایی مناسب برای رشد میسلیومهای قارچ) به دانههای گندم اضافه میشود. سپس حجم مشخصی از دانههای گندم را در ظروف شیشهای پیرکس ریخته و دهانه ظرف با فویل آلومینیومی پوشانده میشود و ظروف به مدت 45 دقیقه در درجه حرارت 121 درجه سانتیگراد اتوکلاو میشوند. پس از سردشدن دانههای گندم، آنها را با میسلیوم قارچ در شرایط استریل تلقیح میکنند و در حرارت 1+23 نگاهداری میکنند. پس از دو هفته اسپان آماده مصرف میباشد(3).
-تهیه اسپان با استفاده از پرلیت
پرلیت مادهای است که در هزار درجه سانتیگراد افزایش حجم پیدا میکند. مواد لازم برای تهیه اسپان عبارتند از؛ پرلیت، سبوس گندم، سولفات کلسیم، کربنات کلسیم، آب. روش کار همانند روش قبلی میباشد علاوه بر این اسپان برای مدت زمان طولانی قابل نگهداری است.
کمپوست:
جهت پرورش قارچ خوراکی و تامین مواد غذایی مورد نیاز آن اغلب از دو نوع کمپوست استفاده میشود. کمپوست طبیعی که از پهن اسب تهیه میشود و کمپوستهای مصنوعی که از مواد مختلفی مانند کاه و کلش گندم ( در صورت عدم دسترسی به کاه و کلش گندم از ساقه سایر غلات مانند برنج، جو، ذرت و… استفاده میشود)، کربوهیدرات( ملاس و دانههای تخمیر شده غلات)، مکملهای غذایی ( کود اسبی و مرغی)، کودهای شیمیایی (سولفات آمونیوم، اوره، نیترات کلسیم، آمونیوم و…)، املاح معدنی (سولفات کلسیم هیدراته و کربنات کلسیم) تهیه میشود(4).
هدف اصلی از بکارگیری مواد مختلف در تهیه کمپوست ایجاد تعادل بین کربن و ازت موجود در آن است. فرمولهای مختلفی برای تهیه کمپوست وجود دارد که در ذیل فرمول تهیه کمپوست طبیعی و مصنوعی که در کشت و صنعت قارچ در ایران مورد استفاده قرار میگیرد اشاره میگردد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 19 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
اشکانیان
در شما خاوری ایران که اینک کشورهای آسیای میانه قرار دارند، قومی دیگری به نام پارتیان معماری کاملاً متفاوتی را تکوین بخشید. پارتیان با حرکت به سوی باختر، مقدار زیادی از قلمرو سلوکیان را تسخیر کردند، ولی برای مدتی هر دو شاهنشاهی وجود داشت. معماری پارتیان، با ترکیب عناصر یونانی و ایرانی شیوه جدید و بینظیری را در معماری بوجود آورد و با تجدید حیات مجدد به ویژگیهای نمادی طرح ایرانی پرداخت.
دو ارکان مهم پارتیان در زمینه معماری، یکی دستیابی به گنبد روی گوشواره و دیگری، تکوین ایوان طاقدار است که هر دو رشد معماری ایرانی در دورههای واپسین، نقش حیاتی داشت. متاسفانه از این آثار، چندان چیزی سالم باقی نمانده و اغلب بناهای قابل مطالعه، در بیرون از خاک اصلی ایران واقع است، یعنی در بینالنهرین و قسمت شمال شرقی. این امر، سرعت گسترش نیروی پارتیان را در سراسر فلات ایران نشان میدهد. با این که، هنر پارتی در حدود سال 250 ق.م شناخته شده است، با این همه در واقع از زمان پادشاهی مهرداد دوم از سلسله اشکانی در سال 123 ق.م معلومات ما درباره معماری گسترده پارتی شکل میگیرد. از ویرانههای کاخ بزرگ مربوط به سده دوم میلادی در الحضر (عرق کنونی)، اگر هم نخستین نوآوریهای پارتی را نتوان دید، ولی آنقدر رد پا و نشانه هست که بتوانیم استعدادهای پارتی را بازشناسیم.
کاخ آشور، که یکی از بناهای اشکانی مربوط به قرن اول میلادی است، با اضافاتی از قرن سوم، بازهم نقشه جالبتری را دست کم از لحاظ پیشرفتهای بعدی ایرانیان، ارائه میدهد. در آن نخستین نمونه چهار ایوان را میبینیم که به یک حیاط چهارگوش مرکزی مشرف است. این طرح با تغییرات اندکی، همان نقشه چهار ایوان است که شالوده مسجدها، مدرسهها و کاروانسراهای ایرانی را در قرون بعد تشکیل میدهد.
ارشک شاه و سلسله اشکانیان
در زمان سلوکیان در اوایل قرن دوم پیش از میلاد وقتی امپراتور روم ضربت مهکمی به پادشاهان سلوکی در غذب وارد ساختند وعامل اصلی انحطاط یونانیان گردیدند در شرق نیز پارت ها علیه قدرت سلوکیها قد علم کردن سلو کوس دوم در صدد بر امد تا پارت ها را سرکوب کند چون سپاه سلوکوس به سرزمین پارت رسیدارشک با سواران خویش به شیوه اشکانیان به سوی دشت ها عقب نشیست تا نیروی دشمن راخسته وپراکنده کند چون سپاهیان سلوکوس متفرق شدن.سپاهیان ایران فرصت یافت تا با جنگ وگریز به ضربات بسیاری وارد آورند سرانجام سلوکوس این نبربی نتیجه راواگذاشت ودر پی خبرهای ناگواری که از غرب به اورسیده بود به روسیه بازگشت نتیجه جنگ به رسمیت شناختنارشک بعنوان پادشاه گرگان بود که شاه پارت در برابر سلوکی خود راتابع می شمرد ولی به صورت این پیروزی پارت ها قطعی بود چون بعد از اشک تیرداد برادر وجانشین او خود را شاه پارت خواند وبه احترام ارشک سلسله پادشاهان پارت نیز به اشکانیان معروف شد.بعضی از موزخین براین عقیده اند که چون محل اولیه پارت در ناحیه آساک نزدیکقوچان امروزی بوده است. ازاین رو آنها را اشکانیان گفته اند ولی این مطلب چندان منطقی وروشن نیست.شاید اشک یا ارشک برای آنکه خودرا ازاعقاب هخامنشیان قلمداد کند نسبت خودرابه اردشیر هخامنشی برساند تا حکومت و سلطنت خود را قانونی وبرحق جلوه دهد نام اشکانیان را برای سلسله خود انتخاب کرداند.
به هر صورت پس از مرگ تیرداد اردوان وپس ازمرگ اردوان حدود191ق.م دو فرزندش فرهاد اول ومهرداد به ترتیب به سلطنت رسیدن.مهرداد اول موفق گردید پس از تصرف هکاتوم پلیس سراسر ایرانغربی را تسخیر کند ودامنه متصرفات خود را تابابل برساند و از طرف جنوب تا خلیج فارس پیش رود به این ترتیب در حدود یک قرن پس از پیروزی اسکندر مجدایکی از بزرگترین امپراطوریهای دنیا ایران آن روز تشکیل میشود هر چند دامنه نفوذ متصرفات آنها به حد زمان هخامنشیان نمی رسید ولی پارتها توانستند مدت 5 قرن در ایران وبین النهرین حکومت کنند.
دوره سلطنت اشکانیان را می توان دوره عکس العمل سیاسی ایران دانست یعنی پس ازبین رفتن هخامنشیان با روی کار آمدن پارت دو مرتبه ایران استقلال خود رابدست آورد.و قریب 300سال از حکومت پانصد ساله خود را صرف جنگ وجدال با قدرت ونفوذ رومیان کردند.
باید اذعان نمود که تاریخ اشکانیان ازمرگ مهرداد دوم تا پادشاهی ارد (55 ق.م) واقعا روشن نیست و درست نمی دانیم که در این مدت چند تن از پارت ها به حکومت رسیده اند. قدر مسلم آن است که دولت اشکانیان گرفتار کشمکش ها واختلافات داخلی وخارجی بوده ولی در زمان مهرداد که سلطنت او 38سال دوام یافت دولت اشکانیان توانسته جانی تازه بگیرد و به اوضاع داخلی وتشکلات کشوری خود سر وصورتی دهد.در این در این زمان دو مجلس یکی مجلس شاهزادگان وافراد خاندان شاهی ویکی مجلس اشراف وروحانیون بزرگ بوجود آمدکه مورخین رومی آن رامجلس سنا گفته اند وتشکیلات دو مجلس را مهستان می نامیدند که در امور کشوری از این دو مجلس نظر خواهی ومشورت به عمل میآمد.اما به هر صورت سلطنت پارت ها بر اساس ملوک الطوایفی بنیان گذاشته شده بود. چنان که این دولت از دو قسمت کاملا متمایز یعنی خود پارت و دیگر ممالک تابعه تشکیل شده بود که آنها نیز بر دو نوع بودند:اول آنهائیکه جزو استانهای دولت پارت ودارای استاندارد بودن.دوم:آنهایی که تابع دولت پارت بودناما توسط شاهای محلی اداره میشدن ودر امور داخلی خود کاملا آزاد بودن از جمله مسائل مهم حکومت پارت ها که در حقیقت مانع قدرت مرکزی می شد قوانینی بود که حکومت شاه را محدود مکرد. دخالت ونظارت دوم مجلس برای انتخاب شاه تعیین استاندرد ها موجب شده بود که یک نوع محدودیت برای شاه بوجود آید با این وصف حکومت پارت ها شبیه هرمی بود که در راس آن شاها قرار داشتند ودرطبقه زیر ساتراپها یعنی فرمانفرمایان ایالات وبعد از آن اشراف وسپس تجاریونانی وبالاخره در قاعده آن هرم طبقه کشاورزان ودهقانان بومی قرار داشتند که سنگینی هرم بردوش آنها قرار می گرفت طبقهاشراف که مالکان ارضی بودن در شهرهای بزرگ زندگی می کردندو از تجار وثروتمندان یونانی حمایت وحراست می کردند و با آنها در صلح وصفا بودند.چون طبقه اشراف وبزرگان هم از زمین وهم از حق همکاران در امور و معبرتجاری بهره بردای می کردند.درمیان خانوداههای متنفذ واشرافی خاندانهای سورن قارن واسپهبداز دیگران معروف تر بودند.بهر صورت چنین بنظر می رسد که وقتی مهرداد اول دامنه متصرفات خود را تا بین النهرین ادامه داد در کنار شهر سلوکیه شهر تیسفون رامق حکومت خود قرارداد ولی ضراب خانه یونانی سلوکیه رابا سکه سازان یونان آن مورد استفاده قرارداد وبه روال سکههای یونانی مهرداد اول به نام خود سکه زد و وخودرا دوستداران یونان نامید.و این وضع تا زمان مهرداد دوم ادامه داشت.مهرداد اول علاوه برپیروزیهای که در غرب بدست آورده بودموقف گردید که در مشرق نی هرات را ازیونانیان بلخ بازگیرد وپس از آنکهند تا مرزهند پیش رفت رفت بار دیگر به غرب روی آورد و در تابستان 141ق.م بخش عمده بین النهرین رابه سرزمینهای اشکانی ملحق ساخت و به بلخ گردید تا یونانیانی را که به سرزمینهای شرقی اشکانیان هجوم آورده بودن منکوب کند. بدین گونه مهرداد بر ایران شرقی و مرکزی وبین النهرین حاکم شد وی در سال 140ق.م خوزستان و فارس رابه تصرف درآورد مرگ مهرداد اول در سال 138ق.م اتفاق افتاد ودر آن زمان دولت اشکانی به صورت دولتی مقتدر ومستقل در آورده وقدرتی جهانی شده بود که از بابل تا بلخ را تصرف داشت ولی چنان که سکه هایش برمی آید خود شاه بزرگ خواند.
سقوط اشکانیان:
در اوایل قرن سوم بعداز میلاد نیروهای دیگری نیز علیه پارت دست اندر کار شدند مرکز این نیروها پارس بود. یکی از خاندانهای پارسی این نیروها را به دور خودشگرد آورد و با تلا ش و کوشش توانست بر انها بر پیکر فرسوده دولت اشکانی وارد شد ودر اثر این ضربت دولت بزرگ پارت منقرض گردید.
حدود و متصرفات ایران در زمتن اشکانیان:
حدود ایران در زمان دولت اشکانیان به درستی معلوم نیست ولی از نوشته های مورخین ونویسندگان یونانی و رومی چنین استنباط می شود که ایالات زیر جزو دولت پارت بوده است.
1-پارت یا خراسان قدیم (پرثوه) با تمام ولایات که جزوآن بود.
2-دامغان (هکاتوم پلیس) وسمنان که یک ناحیه را تشکیل می داد است.
3-ناحیه پتوری ها آمارد ها (ناحیه مازندران وتنکابل امروزی).
4-ماد بزرگ یا عراق عجم.
5-ماد کوچک یا آذربایجان.
6-آدیاین (آسور قدیم).
7-کردون (ناحیه کردستان)
8-ارمنستان بزرگ وکوچک.
9-ادس یا اورفا.
10- الحضر (هاترا).
11- کلده قدیم یا بابل تا خلیج فارس.
12- خوزستان.
13- پارس یا فارس.
14- کرمان.
15-سرزمین های مجاور کویرلوت مانند سیستان یا ناحیه سا گرتی.
16- باختر تا سرزمین هایی که در مشرق باختر قرار دارند تا هند و هیما لیا
17- سرزمینهای مجاور هند.
18- سرزمینهای اطراف خراسان تا رود جیحون.
البته دولت اشکانی در تمام مدت حکومتشان به طور یکنواخت این نواحی را در دست نداشتهاند وتفاوت هایی بین زمان قدرت وزمان انحطاط وجود داشته است چنان که در زمان سلطنت مهرداد اول (174تا 136 ق.م) ششمین پاد شاه اشکانی وسعت دولت پارت ازجیحون تا فرات بود است و در زمان مهرداد دوم (125-26 ق.م) حدود این دولت از سمت مشرق به هیمالیا می رسیده است.
مذهب اشکانی
از دین خاندان اشکانی آگاهی چندان نداریم اصولا اطلاع ما درباره تمدن و فرهنگ دوره اشکانی بسیارناقص ومبهم است و در این زمینه هم پژوهش و تحقیقات کافی صورت نگرفته است با وجود این بعضی معتقدند که آثار تمدن وفرهنگ پارت ها توسط ساسانیان از بین رفته است. البته این فقط یک نظریه است چنان که در خصوص مذهب این دوران که به طور محسوس قابل از بین رفتن توسط قوم پارسی نژاد اساسانی نبوده مطالبی درهم ونارسا آمده است. که از آن جمله نوشته اند چون پارت ها زمانی با سکاها همسایه بودند آفتاب وماه وستارگان را می پرستیدند.وچون با پارسی ها مخلوط شدند اهورامزدا را ستایش نمودند.ووقتی با سلوکیها و یونانیان ارتباط پیدا کردند ارباب انواع را پرستش می کردند وآن هنگام که با کیش و آئین زرتشت آشنا شدندبه مذهب زرتشت گرایش پیدا کردند برخی هم مذهب پارتیان را زاییده اندیشه وتفکرات سیاسی ومناسب وظایف فرمانفرمایی آنها که محدود به جنگ بوده دانسته اند که به میترا وآناهیتا دو ایزد قدیمی ایرانیان عشق میورزیدند.
با توجه به طرز تدفین وآداب ومراسم گوناگون وتنوع آرمگام های پارتی که در نقاط مختلف مشاهده شدهاست چنین استنباط می شود:
الف) پارتیان اجساد خود را به هر صورت دفن می کردند وهمراه جسد نیز اشیایی هدیه می شد.
ب) اجساد خود را هم به صورت منفرد وهم به صورت خانوادگی به خاک می سپردند.
ج) برای دفن اجساد خود جهت خاص را مراعات نمی کردند.
د) اشیای که همراه جسد به خاک سپرده شده بیشتر متعلق به زندگی روزمره ویا حرفه متوفی بوده است.
ه) اشیاء هدیه شده به جسد اکثرا خارج از تابوت قرار داده می شد.
و)پارتیان اجساد راهم درون تابوت وهم درون خاک و هم در گورهای سنگی دفن میکردند.
ز) اجساد پارتیان هم به صورت کشیده وهم به صورت جمع شده وهم صورت طاق باز دفن شده اند.
با این توصیف آداب ومراسم خاص ویکنواختی در طرز تدفین اجساد پارتی مشاهده نمی شود شاید بتوان پذیرفت که آنها ملوک الطوایف بودند ودارای دین واحدی نبودن و هنگامی که به قدرت رسیدن جهت حفظ و نگهداری دولت خود ضمن احترام به آئین ومذاهب دیگر بیشتر در بند ظاهر سیاسی دین بودند تا خود دین.
خط و زبان در دوره اشکانی
درزمان اشکانیان زبان یونانی یکی از زبانهای معمول ورایج بود ومردم پولیس های یونانی بدین زبان سخن می گفتند.اما زبان پهلوی اشکانی رواج بیشتری داشت این زبان که یکی از زبان های مردم شمال شرقی ایران به حساب آمده در روزگار حکومت اشکانیان بسیار تکامل یافت.مردم بین النهرین به زبان ملی خود سخن می گفتند اما به تدریج زبان یونانی ازرواج افتاد. به نظر می رسید از قرن اول میلادی زبان یونانی از روی سکه های پارتی رخت بر بسته باشد کتیبه بیستون و سرپل ذهاب که هر دو مربوط به مهرداد دوم است نشان میدهد که تغییر خط یونانی به اشکانی با سرعت انجام گرفته است زیرا کتیبه بیستون یونانی است وکتیبه سرپل دهاب به خط اشکانی است. در نوشتن این زبان مانند زبان فرس باستان خط آرامی بکار می رفت واسناد تجارتی در بابل هم به آرامی و هم به سریانی تنظیم می شد در کتب علمی وتاریخی خط زمان پارت ها راپهلوی اشکانی ویا فقط پهلوی می خواندهاند که به معنی پارت ها می باشد اما بعضی از شهرها بین النهرین کماکان از خط میخی بابلی استفاده می کردند.در امور داخلی ادارات کشور زبان پارتی به مراتب رایج تر بود بویژه در قسمت شمالی غربی ایران چنانچه از چرم نبشته اورمان کردستان چنین مطلبی استنباط می شود. احتمالا خط یونانی یکی از زبانهی رسمی امپراطوری اشکانیان بوده است که ا ردوان سوم 38-12.م نامه خویش را خطاب به ساتراپ شهر شوش به زبان یونانی و کاملا طبق رسوم سلوکیان نوشته است.
دین یونانی در شهرهای یونانی با مجسمه هایی از خدایان مانند زئوس وآتنا وآفرودیتوجود داشت اما در این دوره بر آمیزش فرهنگ های ایرانی وبابلی ویونانی خدایان اقوام با یکدیگر تشابه یافتند ویکی دانسته اند چنان که اهورامزدا با بعل و مهر با شمش وآناهیتا با ایشتر یکی شدند در آرمگاه آنتیوخوس اول زئوس با اهورامزدا وآپولون با مهر وبهرام با هراکلس یکی شمرده شده اند.
پادشاهانی بدون دین واحد و رسمی
گروه فرهنگ، مهری بیرانوندی_نقش کنده ستایش آپولون در شوش،کشف مهرهایی بانقش خدایان یونان و شناسایی شواهدی از پرستش اجرام آسمانی به تقلید از سکاها و اعتقاد به مهر و اهورامزدا نشان از یک تسامح و تساهل دینی در دوران اشکانی و نبود دینی واحد در کشور دارد.
دکترخداوردیان کارشناس تاریخ باستان و استاد دانشگاه شهید بهشتی با پافراگذاشتن از وجود تسامح و تساهل می گوید:شواهد تاریخی و اسناد نشان می دهد که اشکانیان تنها سلسله پادشاهی در ایران بوده اند که دین رسمی و حکومتی رابرای کشور به رسمیت نشناختند. چیزی که نظیر آن را می توان تنها در دوره هایی از تاریخ حکومت برخی از پادشاهان هخامنشی و نه تمامی این سلسله نیز دید.
به اعتقاد کارشناسان دلیل اینکه اشکانیان بر انتشار دین خاصی تاکید نداشتند این بود که آنها متاثر از فرهنگ چند خدایی یونانیان به تکثر دینی اعتقاد داشتند. آنها زمانی که با سکاها معاشر بودند آفتاب و ماه و ستاره ها را می پرستیدند بعد که با پارس ها و مادی ها معاشر شدند اهورامزدا را پرستش کردند و چون در ایران پرستش مهر و ناهید رواج داشت پرستش آنها هم درمعتقدات اشکانیان داخل شد. آمدن اسکندر به ایران و شیوع مذهب و تمدن یونانی، پرستش بعضی از خدایان یونانی را نیز به مذهب شاهان اشکانی وارد کرد. بنابراین باید گفت که مذهب آنها مانند تمدنشان ترکیبی بود.
یونانی گرایی آنقدر قوت داشت که حتی در عقاید دینی بعضی اقوام شرقی نفوذ یافت. به طوری که اغالب خدایان شرقی، خدایان یونانی مشابه خود را در کنار خود یافتند. در واقع سیاست سلوکی ها در این امر تا حدی بی تاثیر نبود اما نفوذ متقابل ادیان و مراسم شرقی هم در عقاید یونانی ها پیدا شد. همان گونه که عقاید و رسوم یونانی در اذهان شرقی تاثیر بخشید، مراسم شرقی هم در عقاید یونانی ها راه یافت. اختلاط شرق و غرب که از اهداف اسکندر بود، در این دوره به تدریج شامل خدایان شرق و غرب نیز شد.
اشکانیان مثل سایر ایرانیان شرقی، آیین ایرانی عهد گذشته را داشته اند منتها با تحول هایی اجتناب ناپذیر که ناشی از تاثیر ادیان اقوام مجاور بوده است. اشکانیان خوی بیابانگردی را حفظ کرده بودند و نظام زندگی ملوک الطوایفی آنها آزادی دینی در نزد اقوام تابع شان را اقتضا می کرد. این خصلت باعث شد که در آن زمان در یک سوی ایران، آیین زروان و در جای دیگر آیین میترا و در مناطقی دیگر آیین مسیح و عقاید و آداب سکایی یا بودایی انتشار یابد. به هر حال عقاید شرقی هم برای آنکه بتوانند در قلمرو فرهنگ یونانی جذب شوند باید خود را به رنگ فرهنگ یونانی در می آوردند.
آزادی دینی اشکانیان سبب شکوفایی برخی از ادیان در ایران شده بود. بسیاری از مجسمههای کوچک پیدا شده در غرب ایران که به سبک یونانی و شرقی ساخته شده اند نمودار بسیاری از خدایان مورد پرستش آن زمان است. در واقع، دین یونانی مانند فرهنگ یونانی بیشتر محدود به جامعه هلنی بود. سرودهای ستایش آپولون در شوش بر سنگ ها کنده شده و خدایان یونانی مانند زئوس، هرقل، آتنا و آفرودیت بر مهرها و سکه های اشکانی نقش شدهاند.
در دوره اشکانیان دین هلنی بیشتر همانی بوده که در دوره سلوکیان بوده است، اما این دین پایگاه متفاوتی به دست آورد و اشکانیان که از شمال شرق ایران آمده بودند، جریان تازه ای از دیانت ایرانی قومی با ویژگی شبانی و شکارگری وارد این دین کردند در دین آنها از یک سو ایزدان و از سوی دیگر نیاکان، عناصر و صورت های فلکی دارای روابط متقابل با یکدیگر بودند. در نتیجه، محیط دینی ای که پدیدار شد موانعی سر راه آیین زرتشتی ایجاد نکرد.
در حوزه دینی اشکانیان، نفوذ فرهنگ یونان به شکل معابد و مجسمه های یونانی در مناطق ایران معمول شد. زرتشتیان، آداب پرستش بی تصویر و مجسمه آتشکده ها را روا می داشتند. البته این امر ریشه در عهد هخامنشی دارد. اردشیر دوم، اولین کسی بود که پرستش تمثال آناهیتا را معمول ساخت. خدایان یونانی با خدایان ایرانی در تطابق و هماهنگی قرار گرفتند. زئوس همطراز اهورامزدا، آپولون همطراز میترا و آرتمیس Artemis مطابق آناهیتا قرار گرفت. البته این یکسان انگاری خدایان بیگانه با خدایان ایرانی فرآیند کاملا تازه ای نبود و دست کم از زمان کوروش که احترام به خدایان بیگانه را ترویج می کرد، وجود داشت، گرفته بود ولی تحت تاثیر یونانی گری ابعاد تازه ای یافت.
هنر در جامعه اشکانی
آثار هنر اشکانی رامی توانبه سه دوره مشخص تقسیم کرد:
الف) آثار یونانی وتقلیداز آثار شرقی پیشین.
ب) دوراهای کهدر پایان قرن اول پیشازمیلاد مسیح آغاز می شود و اشکانیان با تلفیق عناصر اقتباسی هنر خاص خود راپیدید می آورند.
ج) دورهای که از نیمه دوم قرن دوم میلادی تا پایان عهد اشکانی را فرا می گیرد ودر آن هنر اشکانی روی یه انحطاط می نهد وتباهی رد آن راه می یابد وتنها آثار هنری این دوره را میتوان در میان بناهای حکام محلی واقوام به مرز جستجو کرد.
ترسیم خطوطی که گردش آزاد ونرم دارند تخیلی بودن نقش ها و ایجاد فضا های تصویری نشانه ای از تاثیر عمیق هنر یونانی بر هنر دوره نخست اشکانی است.تصویرکردن ردیف هایی از مردم مرکب از نیمی از صورت و همه بخش پیشین به حالتی خشک وبی روح و با برجستگی کمی نسبت به سطح مکان حجاری و علاقه به ریزه کاری و ترسیم غیر منطقی نقش جامعه در طی هزاره قبل از اشکانیان از مختصات هنر آسیای غربی بوده است.اشکانیان نخستین کسانی بودن که با وارد کردن هنر یونانی این سابقه را تغییر دادند.نقشی از دوران اشکانیان متعلق به مهرداد دوم در بیستون وجود دارد که در برابر مهرداد دوم چهار نفر از بزرگان اشکانی ایستاده انداین ساتراپ های محلی به ترتیب اهمیت در پس هم قرار دارند ونیم رخشان به سوی مهرداد هم نیمی از صورتش به طرف آنها است این ادامه نقش ادامه نقش برجسته های هخامنشی است ولی ظرافت هنری در آنها ازمیان رفته است با وجود این پروفسورهرتسفلد آلمانی که سالیان دراز در تخت جمشید مشغول کاوش ومطالعه و باز پیرایی نقش ها وبنا ها بود است در رابطه با این نقش چنین می نویسد: شاهان استخر مشاهده می شود مکان مجسه و نقش آن شخص به نظر خیلی غیر عادی می نماید زیرا که در میان زانوها یک فاصله عمیقی قرار کرفته که عمدا نامرئی است واین خود سنن معمولی (پرسپولیس )بوده که پس از 120سال در یک نقش حجاری مهرداد دوم در بیستون به کار رفته و از اینجامعلوم می شود که این اسلوب یک قاعده کلی بوده است.
در آغاز مسیحیت درآمیختن این دو سبک ایرانی و یونانی باعث پدید آمدن سبک اشکانی می شود و گمان میرود که این سبک نخست در بین النهرین پدید آمد ه و سپس به سراسرامپراطوری پارتها نفوذ کرده باشد وطبعا این سبک درهرمنطقه ای خصوصیات ویژه خود را می یابد ولی روی هم رفته در همه آنها وحدتی می توان یافت که از کارهای گذشته متمایزشان می سازد در این زمان برخلاف دوره گذشته هنر آسیای غربی که اشخاص رااز نیم رخ نشان می داد نقش های تمام رخ در هنر اشکانی ظاهر می شود به طوری که همه اشخاص در نقشها نه تنها رخ بلکه اغلب با تمام بخش پیشین تن به سوی بیننده متوجه اند اگر توجه کنیم که بعداز سه هزار سال نیم رخ در نقش ها و نقاشی ها تبدیل به تمام رخ می شود اهمیت این تغییر را می توانیم احساس کنیم اما در این نقاشی ها یا نقش های تمام رخ و تمام نت هنوز خصایص هنر قدیم شرقی محفوظ مانده است قیافه و حالات و جامه ها همه یکسان و یکنواخت است و تماشاگر باید به یاری آگاهی های سنتی خویش فرق آنها را در یابد. در این عصر ساختن مجسمه برنزی نیز همراه مجسمه های سنگی رونق گرفت دربختیاری ناحیه مال امیر خوزستان ( ایذه ) مجسمه ای برنزی از ناحیه ای به نام شمی بدست آمده است که در موزه ایران باستان تهران نگهداری می شود و نمونه زیبا از ین عصر به حساب می آید و احتمالا متعلق به حدود 50 ق.م. تا 100.م این مجسمه برنزی که از آن یکی از بزرگان محلی بوده است او در جامعه اشکانی نشان می دهد. وی طوقی برگردن دارد و دیهمی که برسر او است تقلیدی از دیهیم های شاهام اشکانی است. در شرق ایران در کوه خواجه سیستان آثارنقاشی های دیواری اشکانی پیدا شده است.
به طور کلی باید گفت که ریشه و پایه هنر اشکانی در هنر مشرق زمین نهفته است نه در آنچه از یونان به وام گرفته است طرح مایه های روحانی وعلاقه به ریزه کاری بسیارو پرداختن به جزئیات در تزئین از این منبع شرقی سرچشمه می گیرد.
دوران آشور قدیم
آشوریهایی که در قرن سیزدهم ق م قرمانروایی بر سرزمین بین النهرین را به دست گرفتند به هیچ وجه تازه واردان به منطقه نبودند. آنها در واقع قدیمترین ساکنان بین النهرین را تشکیل می دادند و از این لحاظ مقدم بر همه مردمانی بودند که در طول دوهزار سال گذشته بر بین النهرین تسلط یافتند. می دانیم که آشوریها در سپیده دم تاریخ در منطقه دجله علیا سکونت داشتند. در یک لوح گلی از قرن هشتم ق م فهرستی از نام بیش از یکصد و هفتاد پادشاه آشوری به ثبت رسیده است. در مجموع، از قدیمترین دورانها تا سرنگونی امپراتوری آشور در قرن هفتم یکصدو شانزده پادشاه به ترتیب بر تخت پادشاهی آشور تکیه زدند. این تداوم هنگامی چشمگیر می شود که ما آن را با یازده پادشاه اکدی، پنج پادشاه سلسه سوم اور، پانزده پادشاه سلسله ایسین، چهارده پادشاه سلسله لارسا، یازده پادشاه سلسله بابل قدیم و حتی سی شش پادشاه کاشی مقایسه کنیم. البته این به معنی آن نیست که آشور همیشه استقلال داشته است، بلکه برعکس آنها در طول حیات طولانی خود تنها دوره های کوتاهی را با استقلال و برتری به فرمانروایی پرداختند. آشور و نینوا بارها زیر سلطه حکومتهای بیگانه بوده و اکدیها و سومریها هر دو شهر را برای مدتی در اشغال خود داشتند. با وجود این، آشور توانست تمامیت نژادی خود را در طول اریخ همچنان حفظ کند.
آشوریها فرهنگ و تمدن بین النهری را بی هیچ تغییر یا تعدیل پذیرفتند و آن را از طریق مستعمره های هود در سرزمینهای دیگر انتشار دادند. آنها معبد ایشتر را در شهر آشور با پیکره هایی به سبک اکدی تزیین کردند که شباهت کامل به مجسمه های به دست آمده از ماری، منطقه دیاله، و لاگاش داشت و پیکره بی سری را که گاهی به زریقوم پادشاه آشور نسبت می دهند به سبک مجسمه های گودآ ساختند. البته این طبیعی بود، و دلیل وجود نداشت که شمالیها از پذیرش فرهنگی پرهیز کنند که در دشتهای جنوبی بین النهرین از آبی که از سرزمین خود آنها می گذشت تغذیه کرده و شکوفا شده بود.
بی تردید آشوریها در زمان پادشاهی شمشی ـ ادد اول به نیرو و توان بومی خویش در ایجاد یک امپراتوری عظیم پی بردند. شاید الواح به دست آمده از ماری اطلاعات فراوانی را از این پادشاه که به مدت سی و پنج سال با قدرت بر سرزمین آشور فرمان راند در اختیار ما قرار دهند.
شمشی ـ ادد اول امپراتوریی را بنیان گذاردند که نه تنها دره های دجله و فرات، بلکه بخشهای بزرگی از سرزمینهای فراسوی این رودها را نیز در بر گرفت. به احتمال پادشاهان آشور از حدود همان زمان (قرن هجدهم ق م) به فکر برتری جویی و گسترش قلمرو و پادشاهی خویش افتادند. اما این برنامه جاه طلبانه در آن زمان تحقق نیافت، زیرا زیرا در آن روزگاران نخستین سد راه آنها در جنوب حمورابی و سپس کاسیها و در شمال میتانیها بودند که حتی از دشمنان جنوبی خطرناکتر می نمودند. اما سرانجام در فرصتی مناسب آشوریها از اوضاع مغشوش سیاسی حاکم بر منطقه سود جستند و ازادی عمل خویش را باز یافتند. این فرصت در قرن سیزدهم ق م به دست آمد و در دو سوی مثلثی که از مسیر دو رود دجله و فرات بزرگ تا محل تلاقی آنها تشکیل می شد، حکومتی به وجود آمد که در طول سالها کشمکش همچون فولاد آبدیده شده بود.
معماری
شناخته شده ترین بنای مذهبی از دوران آشور قدیم معبد آشور خدای ملی و بزرگ آشوریها در شهر آشور است که به فرمان شمشی ـ ادد اول بنیانگذار سلسله آشور قدیم و همزمان با حمورابی از بابل بنا گردید. اگر چه این معبد در سطح زمین کاملاً از میان رفته ایت اما خوشبختانه آثار به جای مانده از پی آن به اندازه ای هست که اساس مطالعه بنا قرار گیرد (شکل 1) این معبد که بر بلندترین نطه شهر بنا شده بود، از یک حیاط مرکزی و سه حیاط کوچکتر تشکیل می گردد که اتاقهایی آنها را در میان گرفته بودند. هر یک از حیاطهابا اتاقهای پیرامون خود واحد ساختمانی مستقلی را به وجود می آورد. از آنجا که از ارتفاع دیوارهای پی به قدر کافی باقی نمانده است، متأسفانه نظام اصلی دسترسی به شبستان را نیم توان تعیین کرد، و معلوم نیست که آیا این نظام غیر مستقیم بوده است یا مستقیم با شبستان طولی، زیرا هیچ آثاری از محل درها به چشم نمی خورد. البته با توجه به شبستان طولی معبد تازه شناخته شده شمشی ـ ادد اول در شهر شوبت ط انلیل شاید بتوان با در صد بیشتری از اطمینان شق دوم را پذیرفت. در حدود هزار سال بعد ستژناخریت این معبد را به مجموعه ای متشکل از یک شبستان طولی با یک پیش شبستان عرضی مبدل ساخت که ویژگی معابد آشوری بود < و ما درباره خاستگاه آن در همین بخش به گفتگو خواهیم نشست.
آگاهی ما تا پایان دهه 1350هـ ش از معماری دوران آشور قدیم به مدارک ناچیز از حفریات آشور و کول تپه شهر مستعمره آشور در شبه جزیره آناتولی در دوران پادشاهی ایلوشوم و اریشوم محدود می شد. اما حفاریهای دکتر هاروی وایس در تل لیلان که به کشف یکی از بزرگترین شهرهای آشوری و به احتمال قریب به یقین پایتخت شمشی ـ ادد اول به نام شوبت ـ انلیل انجامید، اطلاعات پر ارزشی را در زمینه معماری آشوری در اختیار ما قرار داد. این حفاریها که از سال 1358 هـ ش آغاز گردید، هنوز مراحل اولیه را می گذراند و تنها توانسته است بخشهایی از ساخت و سازهای مهم، به ویژه بنای باشکوه معبد، را خاکبرداری کند. 3 مطالعات انجام شده نشان داد که وسعت تل لیلان دو برابر شهر آشور یعنی نود هکتار بوده است و از این لحاظ یکی از مراکز اصلی قدرت محلی در دشتهای خابور بوده است. وجود آثار معماری عظیم کاخ و معبد و زیگورات، و هزاران لوح گلی و مهرهای استوانه ای و آثار مهر در این محل ممکن است منبع عظیمی را برای مطالعات تاریخی در طول هزاره های دوم و سوم پیش از میلاد برای شمال بین النهرین و به ویژه آشور تشکیل دهد.
مهرهای استوانه ای
در قلمرو هنر حفریات آشور و یاکول تپه در شبه جزیره آناتولی، شهر مستعمره آشوری در دوران آشور قدیم، مدارک چشمگیری در دست نیست که ما را در شناخت ویژگیهای خاص آشوری در آن زمان یری کند. حفریات تل لیلان نیز گر چه دسترسی به مدارک ارزنده ای را در این زمینه نوید می دهد، اما تا کسب نتایج لازم از حفریات بالا و انتشار گزارش نهایی آن ناچار خواهیم بود درباره هنر دوران آشور قدیم بر دانسته های محدود پیش قناعت کنیم. حتی از مهرهای فراوان استوانه ای و آثار آنها بر الواح گلی به اصطلاح کپدوکیه ای از کول تپه نیز می توان بهره گرفت. بنابراین در وضعیت کنونی، از میان انبوه موضوعها و نقشمایه های سومری، اکدی، بابلی قدیم، سوریه ای و طرحهای بومی آناتولیایی تشخیص درست هنوز امکان پذیر نیست. انتساب تعداد انگشت شمار مهرهای استوانه ای به دست آمده از حفریات آشور در بخش خاورمیانه و خاور نزدیک موزه اشتات لیش در برلین به دوران آشور قدیم به عنوان مهرهای شاخص این دوران از چارچوب حدس و گمان فراتر نمی رود. زیرا امکان دارد این مهرها را مهرسازان آناتولیایی به سفارش تجار اشوری ساخته باشند. اما اگر این فرض درست باشد، پس نقشمایه گاو با یک شیء سه گوشه ای بر پشت او شاید نماد همان خدایی باشد که خاستگاه آشوری داشته است و بازرگانان آشوری آن را با خود به کپدوکیه برده بودند. به همین ترتیب کلاه نوکدار بر سر نقش خدای نشسته و خطوط کنده عمودی روی صورت و سر نقوش ممکن است ویژگیهایی با خاستگاه آشوری یا خاستگاه بیگانه ای در زمانهای کهنتر بوده باشد که آشوریها و آناتولیاییها آن را مشترکاً اقتباس کرده اند.
متأسفانه از تعداد زیاد اثر مهر استوانه ای در حفریات تل لیلان تنها تعداد انگشت شماری منتشر شده است که هیچ یک از آنها ویژگیهایی را که خاص آشوریها باشد، ارائه نمی کند (شکلهای 2و3) همه نقشمایه ها در این شکلها به سبک شاخص و معیار شده (استاندار) مهرهای بابل قدیم کار شده اند. در شکلهای 3 و 4 در کنار کتیبه صحنه شناخته شده «معرفی» تصویر شده است. اما در شکل 5 پشت سر الهه یک شیر ـ اژدهای بالدار (گریفین) ایستاده است. حضور این موجود اساطیری در قرن هیجدهم در آشور اهمیت زیادی دارد، زیرا پیش از آن گفته می شد که اسفینکس و گریفین دو موجود ترکیبی هیولایی هستند که میتانیها از سوریه ایها اقتباس کرده اند و سپس از طریق آنها به سرزمین آشور راه یافته است. اثر مهر دیگری با کتیبه «اپیل ـ ایلیشو ـ الی بنیشو ـ خدمتگذار توروم ـ نتکی » نقشمایه ای تقریباً یگانه دارد. در باای مهر، پهلوانی تمام رخ در حالت دویدن با دست راست دم یک گاو و با دست دیگر دم یک شیر را گرفته است. دو پهلوان تمام رخ دیگر به ظاهر قصد پریدن از پشت جانوران را دارند. قسمت پایین مهر را نقش تمام رخ پرنده ای اساطیری و دو تزئین هندسی مثلثی شکل پر می کند. طرح این مهر را می توان با برخی از مهرهای همزمان نوع کپدوکیه ای و مهرهای هزاره سوم ق م دو جنوب بین النهرین پر کرد (شکل 6).
دوران آشور میانی
هنر هوری ـ میتانی و ارتباط آن با هنر آشور میانه
هنر آشور را از زمان انحطاط سلسله حمورابی تا حدود 1400 ق م نمی توان از هنر هوری ـ میتانی جدا ساخت. نفوذ گسترده هوریها در سرتاسر شمال بین النهرین، و به قدرت رسیدن آنها تحت رهبری خاندان آریایی میتانی در اواخر نیمه اول هزاره دوم ق م، اهمیت ویژه ای را در هنر آشور و به طور کلی خاور میانه داشته است. در آن زمان که وسعت خاک امپراتوری میتانی از کوههای زاگرس از شرق تا سرزمین فلسطین در غرب کشیده شده بود، خاک آشور را نیز در بر می گرفت. با وجود آنکه نژاد آشوری بعدها چه از نظر برتری سیاسی و چه از لحاظ تسلط نژادی توانست بر هوری ـ میتانیها فایق آید، اما باید پذیرفت که آشوریها از قزن چهارم به بعد تمام کوششهای ناموفق هوریها و فرمانروایان میتانی آنها را از لحاظ سیاسی و فرهنگی با موفقیت به سرمنزل مقصود رساندند.
معماری
نفوذ هوری ـ میتانیها آنچنانکه تا پیش از حفریات تا لیلان گمان می رفت در زمینه معماری چشمگیر نبوده است، زیرا امروز با مدارکی که از حفاریهای تل لیلان به دست آمده ثابت شده که شبستان طولی با پیش شبستان عرضی از نوآوریهای آشوریهاست و این برخلاف نظریه ای است که آن را میراث هوری ـ میتانی به شمار می آورد.
اما در کاخ نیغمپا در اللخ (تل عشانه)، که تاریخ آن بر اساس کتیبه های به دست آمده به دوران پادشاهی شئوشتر پادشاه بزرگ میتانی می رسد، بخشی از نقشه بنا ممکن است الگوی اولیه بیت هیلانی باشد که ما آن را در کاخهای آشوری پس از تیگلات پیله سر خواهیم دید (شکل 97). این بخش از یک تالار راستگوشه طویل (اتاق شماه 4) و یک ایوان ستوندار (شماره2) در برابر آن تشکیل می شود. در برابر یکی از دیوارهای عرضی تالار یک اجاق یا یک پایه کوتاه قرار دارد، و گاهی برای رسیدن به ایوان باید از چند پله بالا رفت. این تالار و ایوان در برابر آن قلب کاخ را تشکیل می داده است. در سمت چپ ایوان، اتاق چهارگوشه ای است که به راه پله ای منتهی می گردد و این نشان می دهد که دست کم بخشی از کاخ دوطبقه بوده و به احتمال بخش مهمتر کاخ را در بر گرفته است. این موضوع را می توان به خوبی از تزئینات و مبلمانی احساس کرد که در ویرانی کاخ از طبقه بالا به پایین افتاده بود. در طبقه هم کف اتاقهای 5و14 دستشویی ؛ 9و15 حمام ؛ و 6و16و17 انباری بوده اند.
این بخش از کاخ احتمالاً از زمان ایدریمی پادشاه وقت اللخ (؟ ـ 1490ق م) ساخته شده و دو فرزند او ادو ـ نیراری و نیغمپا، و نوهاش ایلیمی لیم در آن سکنی گزیده اند. در زمان فرمانروایی یکی از این سع تن بود که بخش شرقی (اتاقهای 21 به بعد) به آن افزوده شد. بنابراین امکان دارد بیت هیلانی که در اواسط هزاره دوم ق م بخش مهمی از یک بنا به شمار می رفت یک عامل معماری هوری ـ میتانی بوده باشد.
مسئله پیچیده دیگری که با نقشه کاخهای آشوری ارتباط می یابد بیان مفهوم پادشاهی است که برای آشوریها مهمترین امر به شمار می رفت. می دانیم که نخستین پایه های کاخ معروف به «کاخ قدیمی آشور» در دوران اکدیها نهاده شد. اما این کاخ در طول تاریخ پادشاهان دوران آشور میانی مرمت، بازسازی و یا تجدید بنا گردید. وجود آجرهای به دست آمده از این کاخ با نام ادد ـ نیراری اول در کف فرش حیاط بزرگ، بازسازی یکی از مراحل ساختمانی آن را در طول زمامداری این پادشاه به اثبات می رساند. با وجود آنکه تنها بقایای کمی از نقشه این مرحله از بازسازی به دست آمده است، در مقایسه با نقشه کاخهای پیشین کاملاً متفاوت و یگانه است (شکل8)، و از سوی دیگر ویژگیهای واقعی مجموعه های عظیم کاخهای آشوری را در نمرود، نینوا و دور ـ شروکین در بر دارد. نقشه این کاخ تفاوت زیادی با نقشه «کاخ قدیمی آشور» در زمان اکدیها دارد. این تفاوت عمدتاً در نحوه گردهم آمدن واحدهای تشکیل دهنده آن است. در این کاخ حیاطهای گوناگون دیگر درون حصار بیرونی از پیش ساخته محدود نشده اند، بلکه واحدهای ساختمانی را بی هیچ محدودیت فضایی به ابعاد مورد نیاز دور تا دور دو حیاط ساخته اند. یکی مجموعه ای با حیاط بزرگتر (بابانو یا بیرونی) که در برابر ورودی اصلی به کاخ قرار دارد، و دیگری بخش مسکونی با حیاطی کوچکتر (بیتانو یا اندرونی) که در پشت حیاط بزرگتر قرار گرفته است. مقایسه ای میان قسمتهای باقی مانده از این کاخ و کاخهای دوران امپراتوری نشان می دهد که همچون بیشتر کاخهای دوران آشور جدید، کاخ ادد ـ نیراری دروازه ای وسیع با دو برج عظیم مستحکم، و مجموعه بنایی به نام «دروازه خانه» دارد که دسترسی به حیاط مرکزی از طریق آن میسر است. اگر به این خصوصیات مشترک (ویژگیهایی همچون بابانو و بیتانو) تالار راستگوشه تختگاه با ابعاد زیاد و ویرهای ضخیم، و در بسیار عریضی را بیفزاییم که از حیاط به این تالار گشوده می شد، جای تردید باقی نخواهد ماند که کاخ ادد ـ نیراری اول در قرن سیزدهم الگوی کاخهای جدیدتر آشوری را به نمایش می گذارد. اما همان گونه که اشاره رفت، این کاخ از قدمت کافی برخوردار نیست تا بتواند سندی آشکار مانند معبد شمشی ـ ادد اول در لیلان (شوبت ـ انلیل) را ارائه کند که در بر دارنده ویژگیهای معماری آشوری پیش از سلطه امپراطوری میتانی در منطقه و مستقل از نفوذ آنها باشد. پی بردن به این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد، زیرا در حفریات نوزی کاخی قدیمتر و با ویژگیهای مشابه متعلق به فرمانداری در زمان پادشاهی شئوشتر (درحدود 1450 ق م) امپراتور قدرتمند میتانی شناسایی شده است (شکل 9) اگر چه تنها بخشی از ساختمان هر دو کاخ بر جای مانده است، با وجود این می توانیم مقایسه ای را میان این دو اثر انجام دهیم.
آنچه در نگاه نخست به چشم می خورد این است که هر دو کاخ از لحاظ گستردگی مجموعه واحدها شباهتهایی به کاخ زیمری لیم در ماری دارند. و بنابراین، برخلاف نقشه کاخهای اکدی و سلسه سوم اور، درون حصار چهارگوشه از پیش طراحی شده ای محدود نگردیده، بلکه به تدریج گسترش یافته و به لحاظ نیاز قسمتها یی به آن افزوده شده است. کاخ نوزی را دیوار مستحکمی در میان گرفته و در محلهای معینی از درون و بیرون با پشتبندها و فرو رفتگیهایی تزیین شده بوده است. دو حیاط وسیع با فاصله ای از یکدیگر، اما در دو محور متفاوت، قرار داشته است. پس از گذشتن از این در ورودی نخست به حیاط بزرگتر و شمالیتر می رسیم که شاید حیاط پذیرش میهمانان و بار یابندگان بوده است. سکوهای دور تا دور این حیاط به یقین برای استفاده مراجعانی بوده که برای رسیدن به حضور فرمانروا می بایست مدتی را در آنجا به انتظار بنشینند. در جنوب غرب این حیاط تالار راستگوشه بزرگ مشابهی وجود داشته که در برابر ورودی آن دو ستون بر پا شده بوده است. احتمالاً این ستونها به آسمانه ای تعلق داشته اند. این تالار بزرگ خود پیش تالاری بود برای تالار راستگوشه وسیعتری با یک سکوی چسبیده به دیوار عریض شمال غربی و اجاقی در برابر آن. این یکی به احتمال فراوان جای نشستن ارباب خانه بوده است. می دانیم که در کاخهای آشوری در هزاره اول ق م در نمرود، دور- شروکین یا تیل ـ برسیپ، که ما در بخش معماری مربوط به دوران امپراتوری از آن بحث خواهیم کرد، تالار های مشابهی با سکو وجود داشته است. بنابراین، نمی توان به احتمال تأثیر معماری کاخهای شاهی میتانی در معماری آشوری بی توجه بود. به هر صورت، کاخ ادد ـ نیراری اول در آشور چه از لحاظ نقشه کلی بنا، و چه از نظر شکل و جایگزینی اتاقها شباهتهایی به کاخ فرماندار نوزی دارد.
هنرها
هنر آشور در طول قرن پانزدهم ق م آشکارا زیر نفوذ هنر هوری ـ میتانیها بود. این روند آزاد سازی زبان تصویری آشوری از زیر نظارت هوری ـ میتانی، که در تاریخ هنر تمامی خاور نزدیک نقش بسیار تعیین کننده ای داشت، اکنون به سختی قابل درک و بازسازی است. زیرا مدارک موجود منتشر شده هنوز ناچیز است و ابعاد تعبیر و تفسیرهای تاریخی ما بستگی به منابع باستان شناسی دارد که گاه از حفریات به دست می آید. امروز ارزیابی درست رابطه میان هنر آشوری میانی وهوری ـ میتانی با توجه به آگاهی بسیار ناچیز و شکننده ما از هنرهای مهم هوریا وفرمانروایان میتانی آنها امکان ناپذیر است.
دانش ما از فرهنگ و تمدن هوری _ میتانیها از فعالیتهای باستان شناسی در محوطه های باستانی زیر بدست آمده است: کشفیات باستان شناسان آمریکایی در یورغان تپه (شهر نوزی) که یافته های بی شمار تازه ای را در باره تاریخ هنر و معماری منطقه کرکوک در طول دوران برتری میتانیها و گنجینه عظیمی از الواح گلی را بدست داده است ؛ حفریات ملوان، باستان شناس انگلیسی، در قلب سرزمین هوری نشین در منطقه خابور ؛ حفریات لئونارد و ولی در شهر اللخ (تل عشانه) شهری در حاشیه غربی قلمرو پادشاهی میتانی ؛ دستاوردهای کلود شیفر در حفریات اوگاریت (راز شمرا) ؛ حفریات تل فخاریه ؛ و حفاریات آنتون مورتگات در تل خورا. البته این اطلاعات در افزایش دانش ما نسبت به هنر و معماری هوری _ میتانی اهمیت زیادی دارند، اما متاسفانه تا کنون هیچ اثر هنری یا معماری مهمی از یک شهر مرکزی واصلی پادشاهی هوری ـ میتانی اهمیت زیادی دارند، اما تاکنون هیچ اثر هنری یا معماری مهمی از یک شهر مرکزی و اصلی پادشاهی هوری ط میتانی به دست نیامده است، زیرا همه محوطه های شناسی شده شهرها و مراکز فرهنگی حاشیه امپراطوری میتانی بوده اند و یافته های هنری در آنها به سبک محلی کار شده است. گویا ترین موضوع و شکل هنری هوری ـ میتانی در مهرهای مشهور به کرکوک برجای مانده است. و بجز آن، هر نچه از هنر این مردمان در دست است تنها قطعاتی از نقاشیهای دیواری و پیکره ای را در بر می گیرد.
مطالعات متعددی که در زمینه مهرهای هوری ـ میتانی و رابطه آنها با مهرهای دوران آشوری میانی انجام یافته است. جدیدترین این مطالعات آثار مهرهای روح الواح به دست آمده از آرشیوهای تجاری و نوزی و آشور را در بر می گیرد. این مهرها نه تنها گوناگونی چشمگیر موضوعها و نقشمایه های هوری ـ میتانی را آشکار می کنند، بلکه به علت همراهی با کتیبه های تاریخی الواح موتوان آنها را با درستی زیاد تاریخگذاری کرد. گاه انتساب سبکها و موضوعهای قرن پانزدهم ق م به هوریها یا آشوریها با تردید انجام می گیرد. در یک یاز مهرهای به دست آمده از آشور هنرمند مهرساز با استفاده از یک طرح طنابی سطح مهر را به چهاخانه هایی تقسیم و درون هریک از آنها را با یک نقاب پر کرده است (شکل 11). طرح این مهر به نقشمایه ای که در نقاشی دیواری سر در اتاق L15 B در کاخ فرماندار نوزی به کار رفته (شکل 12) بسیار شبیه است. در این نقاشی درون چهارخانه ها با درخت زندگی، سر تمام رخ یک نر گاو (بوکرانیوم)، یا یک نقاب هاثور مانند پر شده است. بوکرانیوم، نمادی است کهن که نخستین نشانه های آن در تزیین سفال حلف به کار رفته است و تاریخ آن به حدود چهار هزار سال پیش از آن رمان باز می گردد، و در نوزی به شیوه ای بسیار مشخص و کاملاً هندسی و مسبک بار دیگر پدیدار گردیده است. گویی که این سر گاو از ترکیب چندین نماد هندسی شکل گرفته است.
در همه این نقشمایه ها می توان نشانه هایی از عناصر سوری و حتی مصری را یافت. این به هم آمیختگی، با توجه به گسترش قلمرو پادشاهی میتانی که در یک وره کوتاه به سرزمین وسیعی میان کوههای توروس و زاگرس و دریای مدیترانه فرمانروایی کردند، کاملاً منطقی می نماید. تجریدهای هندسی که بر سبک این نقاشیها سایه افکنده است، در نقاب دیگری از یک قوچ در حفریات اللخ درکاخ نیغمپا دیده می شود. در نشان دادن ویژگیهای طبیعی این سرکه با استادی در سنگ آهکی کنده شده، نهایت تجرید بکار رفته است، به نحوی که تنها از طریق انحنای شاخها می توان آن را به عنوان یک قوچ تشخیص داد (شکل 13). افزون بر آن، سر قوچ دیگری از سنگ آهکی از نوزی به دست آمده است که از لحاظ سبک شباهت بسیار به نقاب قوچ اللخ دارد. پیوند سبکی میان این دو اثر که در دو منتهاالیه مرزهای شرقی و غربی امپراتوری میتانی به دست آمده است، اشاره ای به وجود هنر یکدست هوری ـ میتانی دارد.
تقدس درختان و نباتات یا، به عبارت دیگر، اعتقاد به تجلی خدایان در قلمرو پادشاهی گیاهان، همان گونه که پیشتر گفته شد، یکی از کهنترین عقاید مذهبی بین النهرین بوده است. اما در قرن پانزدهم ق م شکل درختی که این اعتقاد مذهبی در آن تجلی می گردد، تغییر یافت. در یادمانهای قدیمتر درختان و گیاهان تا حدود زیادی به شیوه طبیعی کار می شده و دو دسته بودند: برخی اشاره به طبیعت داشتند و برخی اشیاء نمادین با ارزش مذهبی بودند، در حالی در این زمان هنرمندان میتلانی درختانی را که ارزش نمادی داشت به صورت طرحهای کاملاً مسبک تصویر کردند. درنگاه نخست به نطر می رسد که این گونه درختان مسبک با ارزش نمادین، که در شماری از چها خانه های نقاشی دیواری کاخ نوزی و بر مهرهای استوانه ای شکل ظاهر شده است جنبه صرف تزیینی دارد اما مدارک کافی در دست است که در آنها اجرای پاره ای مراسم مذهبی همراه با « درخت مقدس » مسبک و مصنوعی انجام می گیرد. افزون بر آن، می دانیم که آشوریها یک تنه درخت را با حلقه های فلزی و نوارهایی به دور آن که «یوغ» نامیده می شد، در جشن سال نو بکار می بردند. هنر یک دست میتانی، که به آن اشاره کرده ایم، به قلمرو و اساطیر و داستانهای حماسی نیز راه یافته و از خاور