لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:3
فهرست و توضیحات:
مقدمه
جرم چیست؟ و خاستگاه آن کجاست؟
دورکیم جامعه شناس فرانسوی می گوید: «هر عملی که در خور مجازات باشد، جرم است». یعنی هر فعل یا ترک فعلی که نظم و آرامش اجتماعی را مختل سازد و قانون نیز برای آن مجازاتی تعیین کرده باشد، «جرم» محسوب می شود.
دورکیم جامعه شناس فرانسوی می گوید: «هر عملی که در خور مجازات باشد، جرم است». یعنی هر فعل یا ترک فعلی که نظم و آرامش اجتماعی را مختل سازد و قانون نیز برای آن مجازاتی تعیین کرده باشد، «جرم» محسوب می شود.
به نظر دورکیم، «ما کاری را به خاطر «جرم» بودن محکوم نمی کنیم بلکه از آن جایی که آن را محکوم می کنیم جرم تلقی می شود.»
از نظر حقوقی نیز «جرم عملی است که بر خلاف یکی از موارد قانون مجازات عمومی هر کشور باشد و مجرم کسی است که در زمان معینی عمل او بر خلاف قانون رسمی کشور باشد.» (صناعی، ۱۳۴۱)
برای بررسی بهتر موضوع، پدیده جرم را از چند رویکرد تعریف می کنیم.
● رویکرد قانونی و حقوقی
«جرم یک عمل عمدی و ارادی بر علیه قانون است که غیر قابل حمایت و بخشودن بوده، مجرم باید دستگیر شود و به وسیله دولت مجازات گردد.» (تاپن، ۱۹۴۷)
● رویکرد قانونی- اجتماعی
«سست بودن معیارهای قانونی باعث به وجود آمدن رفتارهای ضد اجتماعی می گردد. تاکید بر تعریف قانونی جرم توسط دو ملاک مشخص، تعیین می گردد. یکی رفتارهایی که از قوانین اجتماعی تخطی و تجاوز می کنند و دوم مقررات قانونی برای مجازات یک عمل.» (ساترلند، ۱۹۴۵)
به بیان دیگر از منظر اجتماعی می توان گفت که جرم یک پدیده «معمولی» جامعه است. زیرا که بر حسب احساس تنفر و انزجاری که بزهکار در جامعه بر می انگیزد، معین می گردد. البته درجه بروز تنفر و انزجار در چهارچوب جامعوی مشخص در افراد متفاوت می باشد.
● رویکرد بین فرهنگی
هر گروه دارای معیارهایی از رفتار است که «هنجار» نامیده می شود. این هنجارها ضرورتاً به صورت قانونی تدوین نشده اند؛ بلکه هر کس از نقطه نظر گروهی که عضو آن است، عملی را بهنجار (درست) و نابهنجار (نادرست) –جرم- می داند و این هنجارها بستگی به ارزشهای فرهنگی هر جامعه دارد. (سلین، ۱۹۳۸)
● رویکرد برچسب زدن
مجرم کسی است که برچسب خورده و جرم رفتاری است که دیگران به آن برچسب زده اند (بکر، ۱۹۶۳). این رویکرد معتقد است که رفتارها به خودی خود به عنوان جرم یا کجروی محسوب نمی شوند؛ بلکه این افراد و گروههای فرهنگی هستند که به این رفتارها به عنوان جرم برچسب می زنند.
● رویکرد حقوق بشر
این رویکرد معتقد است که همه افراد باید در جامعه تامین باشند و از حقوق شهروندی، امکانات رفاهی، آموزشی، بهداشتی و … تضمین شوند و قانون جزا باید آنها را تضمین و اجرا کند. پس انکار یا انحراف از این حقوق، جرم نامیده می شود.
● نسبی بودن پدیده جرم
باید توجه داشت که جرم یک پدیده اجتماعی و کاملاً نسبی است. چرا که جرم در یک زمان و در بین برخی ملتها، جرم محسوب می شود، در حالی که در زمان و مکان دیگر جرم شناخته نمی شود. برای روشن شدن مطلب چند مثال می آوریم:
قبل از ظهور اسلام، زنده به گور کردن نوزادان دختر در بین قبایل عرب متداول بود و مجازاتی در پی نداشت؛ در حالی که پس از ظهور اسلام این عمل نهی شد و عنوان گناه پیدا کرد.
لواط در آتن و قبیله چوکچی (Chuckchee) و سرقت در قوم اسپارت جرم نبوده؛ ولی در بیشتر جوامع جرم محسوب می شود.
در جزایر فیچی (Fidji) کشتن پدر و مادر نه تنها جرم نیست؛ بلکه کاری نیک شمرده می شود. و یا «پدرکشی» در بین اسکیموها و «دخترکشی» در چین باستان اساساً جرم شناخته نمی شود.
سرخپوستان بلاک فوت (Blackfoot) دزدیدن اموال بیگانگان را کاری نیک می انگارند و بسیاری از محرومان ستمدیده ربودن اموال بیگانگان را «دزدی» و «بد» نمی شمارند؛ در صورتی که از منظر صاحب نظران اجتماعی هیچ کدام از این نظرات پذیرفته نمی شود.
زنان اسکیمو اگر توسط مردی قویتر از شوهرانشان دزدیده شوند، مورد مواخذه قرار نمی گیرند، هم چنین آن مرد «زن دزد» مورد تشویق جامعه اسکیمو قرار می گیرد؛ زیرا جرات کرده است خانواده ضعیفی را از بین ببرد.
بنابراین می توان گفت که نظر جامعه نسبت به جرم در همه جا یکسان نیست.
● بزه، بزهکار، بزهکاری
در جرم شناسی پدیده های بزه، بزهکار و بزهکاری به عنوان سه رکن اصلی در نظر گرفته می شود. بنابراین در ادامه ، سعی در ارائه یک تعریف برای هر کدام از این ارکان، داریم.
هر عملی که در جامعه قوانین را نقض کند و مجازات در پی داسته باشد، «بزه» نامیده می شود.
هر جرمی که صورت می گیرد، دارای علل سازنده ای است که بر روی فرد اثر می گذارد و او را به سوی ناسازگاری و نابهنجاری سوق می دهد. پی آمد این سوق دادنها، ارتکاب خطا است و خاطی را به یک تعبیر «بزهکار» می نامند.
بزهکاری مجموعه ای از جرایمی است که در یک زمان و مکان معین به وقوع می پیوندد. ژامبو مرلن در این زمینه می نویسد:« بزهکاری پدیده ای است که بدون توجه به بزهکار، می توان آن را مورد بررسی قرار داد و تراکم جرم، اهمیت گونه های مختلف جرایم، تغییرات اجتماعی جرایم را از نظر مکان، زمان، نژاد، مذهب و… دقیقاً تحقیق کرد.»
لاک ساین نیز در این زمینه می نویسد: «بزهکاری یک میکروب اجتماعی است. این میکروب در محیطی که آمادگی پروراندن تبهکار نداشته باشد، بروز نکرده، جرمی اتفاق نمی افتد.»
در ایران نیز بزهکاری به کل جرایمی گفته می شود که در صورت ارتکاب به موجب قوانین قصاص، دیات، حدود و تعزیرات دارای مجازات هستند.
● خاستگاه جرم
▪ محیط اجتماعی
محیط اجتماعی بر اثر عوامل مختلفی، افراد را به طرف ارتکاب جرم می کشاند، پس لازم است برای بررسی بهتر موضوع، محیط اجتماعی را از چند منظر مورد بررسی قرار دهیم. محیط اجتماعی را میتوان به محیط های خانوادگی، اتفاقی، انتخابی و تحمیلی تقسیم کرد که هر کدام از این محیط ها به سهم خود تاثیر بسزایی در بروز رفتار انحرافی و ارتکاب جرم دارد.
۱) محیط خانوادگی
خانواده محیطی است که شخص بدون اینکه حق انتخاب داشته باشد در آن متولد می شود و در این محیط شخصیت وی پی ریزی می شود. این محیط رابطه مستقیمی با بروز انحرافات اجتماعی از جمله ارتکاب جرم دارد.
باید توجه داشت که وقتی محیط خانواده رو به هم گسیختگی می رود، غالباً منجر به فرار کودکان از منزل، مدرسه و ولگردی می شود و آنها را به ارتکاب جرایم مختلف می کشاند.
بنابراین می توان گفت که فرآیند تربیت زیستی- اجتماعی کودک از خانواده آغاز می شود. خانواده نیز جمعی کوچک از یک جامعه بزرگ است. خانواده و محیطی که کودک در آن متولد می شود و رشد مییابد، نقش مهمی در رشد جسمی و روانی و تکوین شخصیت کودک ایفا می کند. پس باید محیط او را مساعد و آماده ساخت.
۲) محیط اتفاقی
محیط اتفاقی یا محیط موقت شامل محیط مدرسه، کار و سربازی می شود. این محیطها تشکیل دهنده مراحل خاصی از زندگی است و به سهم خود افراد را تحت تاثیر قرار می دهد و به همان اندازه که در تعلیم و تربیت افراد و عادت دادن آنان برای انطباق یا زندگی عادی اجتماعی موثر است، در انحراف و ارتکاب بزه نیز تاثیر دارد.
۳) محیط انتخابی
محیط انتخابی محیطی است که فرد، خود انتخاب می کند. از جمله محیطهای انتخابی می توان به محیط خانوادگی که با انتخاب همسر و امر زناشویی آغاز می گردد، محیط کار، انجمن ها، کانونها و محیط هایی که برای گذراندن اوقات فراغت انتخاب می شوند، اشاره کرد.
۴) محیط تحمیلی
محیط تحمیلی، محیطی است که در آن آزادی فرد محدود شده و فرد نمی تواند کوچکترین قدرتی در انتخاب از خود نشان دهد که از جمله این محیط ها، می توان بازداشتگاه ها، ندامتگاه ها، کانون های اصلاح و تربیت و دیگر سازمان های مشابه را نام برد.
▪ عوامل محیطی
باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم که میزان ارتکاب جرم در همه جا یکسان نیست و تحت تاثیر شرایط جغرافیایی و اقلیمی، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، شرایط و موقعیت خانوادگی، تربیتی و شغلی و طرز فکر و نگرش افراد جامعه، قرار دارد. بنابراین در ادامه چند مورد از این عوامل محیطی را مورد بررسی قرار میدهیم.
شهرنشینی و مهاجرتهای بی رویه روستاییان به شهرها: شهرنشینی و مهاجرتهای گروهی و گسترده به شهرها باعث شده است که بخش اصلی و هسته ای شهرها از بین برود و به جای آن زاغه ها، زورآبادها، حلبی آبادها و احداث مسکنهای غیربهداشتی و غیرقانونی در محلات فقیرنشین به وجود بیاید. که این عامل به سهم خود در افزایش انحرافات اجتماعی و بروز رفتار انحرافی و ارتکاب جرم نقش بسزایی داشته است. در شهرهای بزرگ، به دلیل افزایش بی حد جمعیت، هیجان، آشفتگی، نگرانی، ترس و تشویق و اضطراب در بین شهرنشینان رو به فزونی نهاده، به طوری که اغلب شهروندان را کشمکش و فشارهای روانی تهدید می کند. همچنین انحرافات جنسی، اعتیاد به مواد مخدر، مصرف مشروبات الکلی و نیز روحیه سودجویی و سوداگری و روابط ناسالم و غلط اقتصادی در شهرها رونق بیشتری دارد. در واقع در فعالیت های شهری فردگرایی و تکروی بیشتر دیده می شود و روابط صمیمانه و چهره به چهره در بین شهروندان کمتر است و احساس انزوا شدت بیشتری دارد.
باشگاه تحلیلگران جوان آریا
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:10
فهرست:
تاریخچه
اعتیادوجامعه
عوامل مؤثردرایجاداعتیاد
ستیزه والدین
رفاه اقتصادی خانواده
بازدخترک سرگشته و حیران به دنبال پناهگاهی میگردد اوکه زندگی را در نگاه های خشک و عبوس پدر دیده او که احساس را هرگز در چهره ی پدر حس نکرده .او که پدرراجزبه حالت مستی وخماری مشاهده نکرده می گریزد تا که دیو سیاه شب او را در این زندان اسیر خود نسازد. کبودی پاهایش جای نوازش های بی رحمانه ی پدر است .
آتش سیگارپدرهم چون جهنمّی است که جان دخترک را می سوزاند .اوکه تولدش رامرگ بزرگ میدانداحساس تاسف میخورد که تن بی روح وقلب سنگ پدر جزامید به این موادخانمانسوزعشقی دیگردرسینه اش ندارد. شایدکه او از یاد برده زندگی چیست ؟
شاید نگاه های معصومانه کودکش همچون شراره های آتش جانش رامیسوزاند .
دیگراعتنایی به آدم های اطراف نمی کند ودرگوشه ای سکنی گزیده. سرمای سرد زمستان ازیک سووجامه ی کهنه دخترک ازسوی دیگردل رئوف آسمان را به درد می آورد .
وآسمان دست نوازش خودرا به سردخترک می کشد و لحافی نرم ولطیف ازجنس بلورهای برف به روی دخترک پهن می کند تا دیگر قصّه پدر جان اونشود.
ای دوست آیامن و تو نوای غمگین او را میفهمیم آن هنگام که ازما کمک می خواهد.
امّاگویی قلب من وتواز پدر او سخت تر است !پس چرانجات بخش شبهای دخترک نیستیم آری ما ناله دخترک را نمی فهمیم .چراکه اعتیاد را بلای خانمان سوز می دانیم .اعتیاد را ریشه فسادو بدبختی می دانیم ،اعتیادرابرای مرد، مرگ و نیستی ناموسش میدانیم. بیا ای عزیزدستان دخترک را در دستانمان گره زنیم تاکه او را از غم وغصّه های پدر رها سازیم بیا ناله دختررابهتربفهمیم وهرگز نگذاریم عشق وهستی برادرانمان،این جوانان مرزوبوم را دردامان اعتیادگرفتار ببینیم.
پس به امید روزی که دیگربه جای زمین های خشخاش وتریاک ،بذر محبت وصمیمیّت بکاریم ودنیا راگلستانی برای ظهور مهدی (عج)موعودکنیم.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:28
فهرست مطالب
چکیده :
تفکیک جرم نظامی از جرم عادی منشاء آثار بسیاری در حقوق کیفری است. برای دست یابی به معیار وضابطه ای حقوقی ومنطقی برای این تفکیک ابتدا باید ماهیت جرم نظامی مورد مداقه وبررسی قرار گیرد وهمینطور باید به این مسئله پرداخته شود که منطق حاکم بر تفکیک جرم نظامی از جرائم عادی چیست ؟ در پرتو تبیین دقیق این دو مطلب است که می توان ضابطه ای مقبول ، ارائه داد. ماهیت جرم نظامی ، تخلفی انضباطی است که باعث خدشه به نظم نیروهای مسلح می شود اما علاوه بر این ، امنیت کشور را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. به همین دلیل از حیطه تخلف صرف خارج شده ، وجرم دانسته می شود . علاوه بر این ، باتوجه به اینکه نظم حاکم برنیروهای مسلح می شود اما علاوه بر این ، امنیت کشور را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. به همین دلیل از حیطه تخلف صرف خارج شده ، وجرم دانسته می شود . علاوه بر این ، با توجه به اینکه نظم حاکم برنیروهای مسلح ، نظمی بسیط می باشد ، هر عمل مجرمانه ای که به این نظم تجزیه ناپذیر، ضرر وارد آورد ، جرم نظامی محسوب می شود . حقوقی کیفری ایران در ارائه تعریف جرم نظامی نارسا به نظرمی رسد . به طوری که رویه قضایی ، از تصریح قانون اساسی در این زمینه فاصله گرفته است. از طرف دیگر ادبیات حقوق کیفری ایران نیز در این زمینه ، تهی است نگارنده دراین مقاله به تدقیق در مفهوم، مبانی وضابطه جرم نظامی وبررسی حقوق کیفری اایران در این ارتباط می پردازد.
کلید واژه ها :
جرم نظامی ، اصل یکصدو هفتادو دوم قانون اساسی ، جرم خاص نظامی ، صلاحیت محاکم نظامی
مقدمه :
جرم را بر اساس مبانی مختلفی طبقه بندی نموده اند. یکی از طبقه بندی های مهم وتأثیر گذار، تفکیک جرم عمومی از جرائم اختصاصی است که از مهمترین مصادیق جرائم اختصاصی جرائم نظامی به حساب می آید . در مورد تعریف جرم نظامی وضابطه تفکیک آن از جرائم عمومی ، نظرات مختلفی از سوی حقوقدانان کیفری ارائه شده است.
این تفکیک منشاء آثار بسیار مهمی ، هم از حیث حقوق داخلی وهم از جهت حقوق بین المللی
می باشد . در حقوق جزای بین المللی ، قاعده منع استرداد نظامیان به اتهام جرایم خاص نظامی قاعده مسلم وپذیرفته شده به حساب می آید ( اردبیلی ، 1379 : ص 273 ) درحقوق داخلی نیزجرم نظامی با جرائم عمومی در صلاحیت محاکم ، مجازاتها وتبعات کیفری تأثیر گذار است . ( همان ،ص 274)
باتوجه به این تأثیرات ، مداقه وبررسی در مفهوم جرم نظامی وضابطه تفکیک آن از جرائم عادی امری مهم است . از طرف دیگر مقررات کیفری ایران نیز در این زمینه مجمل ، نارسا وقابل انتقاد است.
موضوع فارسی: اسطوره ها و افسانه ها: حقیقت جرایم تجاوز گزارش شده به نیروی پلیس انگلستان
موضوع انگلیسی: Myths and legends: The reality of rape offences reported to a UK police force
تعداد صفحه: 10
فرمت فایل: PDF
سال انتشار: 2016
زبان مقاله: انگلیسی
چکیده: اسطوره تجاوز به عنف بسیاری از جنبه های سیستم عدالت تحقیقی و کیفری تاثیر می گذارد. یکی از اسطوره های این ترتیب، «تجاوز واقعی اسطوره، بیان می کند که بسیاری از تجاوز شامل یک غریبه با استفاده از یک سلاح حمله به یک زن با خشونت در شب در یک جدا شده، منطقه در فضای باز، و این که زنان آسیب های جدی از این حملات را حفظ کند. مطالعه حاضر به بررسی چگونگی غالبا جرائم واقعی گزارش شده به یک نیروی مرکزی پلیس بریتانیا در طی یک دوره دو سال، تجاوز واقعی «اسطوره همسان. از 400 مورد تجاوز به عنف گزارش، نه یک حادثه تنها با تمام ویژگی های «تجاوز واقعی« اسطوره شد. چند تجاوزات رخ داده است که پیوندی قوی با فعالیت های اقتصادی شب، مانند قربانی و مجرم هر دو بارها سفر کرده بود، بارها و کلوپ ها بود. در مقابل، اکثر جرایم تجاوز گزارش (280 مورد، 70.7٪) توسط مردم شناخته شده به قربانی (به عنوان مثال، داخلی و آشنایی تجاوز) متعهد بودند، رخ داده است در داخل یک اقامت، با اکثر قربانیان حفظ هیچ آسیب های فیزیکی از حمله. مزایای این یافته ها طبیعت از این زمینه برای آموزش مردم در مورد عدم دقت از اسطوره تجاوز قرار گرفته اند.
فرمت فایل: word
تعداد صفحه:18
فهرست مطالبمقدمه ۱
۱- مارکسیسم ۲
۲-۱- مکتب فرانکفورت ۴
۱-۲- جرمشناسی انتقادی مارکسیست ۵
۲- فمنیسم ۶
۲-۱- نگاه انتقادی مکتب فمنیسم به جرم ۸
۳- پستمدرنیسم ۹
۳-۱- نکاه پست مدرنیست ها به جرمشناسی انتقادی ۱۱
نتیجه گیری ۱۳
فهرست منابع ۱۵
فهرست منابع
۱- احمدی، بابک، واژه شناسی فلسفی مارکس.
۲- ترجمه شرف الدین خراسانی، فلسفه معاصر اروپایی- نشر علمی و فرهنگی
۳- آنسل، مارک، دفاع اجتماعی، محمد آشوری و علی حسین نجفی ابرندآبادی، انتشارات دانشگاه تهران چاپ سوم ۱۳۷۵
۴- آشوری، محمد، مجموعه مقالات علوم جنایی، انتشارات سمت، مقاله درآمدی بر جرم شناسی انتقادی و انواع آن
۵- بشریه، حسین، اندیشه های مارکسیستی، تاریخ اندیشه های سیاسی قرن بیستم، نشر نی چاپ دوم ۱۳۷۸ تهران
۶- باتامور، تام، مکتب فرانکفورت، حسینعلی نوذری، نشر نی چاپ اول ۱۳۷۵ تهران
۷- جرج ولد، توماس برنارد، علی شجاعی، جرم شناسی نظری، انتشارات سمت ۱۳۸۰
۸- مقدادی، بهرام، فرهنگ اصطلاحات نقد ادبی از افلاطون تا عصر حاضر، نشر فکر روز چاپ اول ۱۳۷۸
۹- رابینس، دیو، نیچه و مکتب پست مدرن، ابوتراب سهراب و فروزان نیکوکار، نشر فرزان
۱۰- نوربها، رضا، زمینه جرم شناسی، انتشارات گنج دانش چاپ اول ۱۳۷۷
۱۱- مارکوزه، هربرت، انسان تک ساحتی، محسن مویدی، انتشارات امیر کبیر تهران ۱۳۷۸
۱۲- محیط، مرتضی، کارل مارکس زندگی و دیدگاه های او، نشر اختران، چاپ اول ۱۳۸۲
۱۳- مالوری، فیلیپ، اندیشه های حقوقی، ترجمه مرتضی کلانتریان، موسسه انتشارات آگاه چاپ اول بهار ۸۳
۱۴- وایت، راب و هینز فیونا، جرم وجرم شناسی، ترجمه علی سلیمی، موسسه پژوهشی حوزه دانشگاه ۱۳۸۳
۱۵- گسن، ریموند، مقدمه ای بر جرم شناسی، ترجمه مهدی کی نیا ص ۱۳۴
مقدمه
عبارت جرمشناسی انتقادی، به عنوان چتری که سلسلهای از دیدگاههایی در حال تکامل و در حال شکل گیری را زیر پوشش دارد توصیف شده است.
جرمشناسی انتقادی، رادیکال، انقلابی هرچند هر کدام از طرز تلقی های متفاوتی در مقابله با پدیده مجرمانه نسبت به هم برخوردارند اما در هر حال هدف همه آنها واحد است و از یک آرمان که همان انتقاد از وضع موجود به معنای کلان در همه علوم اجتماعی و در سطح خرد نسبت به جرمشناسی که موضوع بحث ما است سود میبرند.
قبل از دهه ۷۰ و ۸۰ قرن بیستم میلادی، عموم دیدگاههای انتقادی و افراطی منتسب به دادیگاههای مختلف مارکسیستی بود ولی پس از این با ظهور مکتبهای مختلف انتقادی مثل جرمشناسی صلح طلب، فمنیسم، پسامدرن و رئالیستی … بر منتقدان جدی محصولات عصر سرمایهداری افزوده شده است. به همین خاطر شاید تمامی تفکراتی که ما امروزه در برابر اندیشههای ماتریالیستی و سرمایهداری میبینیم را بتوان به نحوی انتقادی دانست انتقاد و اعتراض به وضع موجود نظام سرمایهداری و انتقاد از تمامی ساختارها و اصولی که جوامع پول محور برآن متکی هستند. از این رو نگارنده با علاقه خاص و دنبال کردن جدی به نقد گفتمان مدرن و به چالش کشیدن دستآوردهای جهان مترقی علاوه بر شناخت آموزههای جرمشناسی انتقادی کلاسیک و دستیابی به مفاهیم مدرن از جرم شناسی انتقادی سعی در آشنا ساختن مکاتب مختلفی که در این راستا گام نهادهاند را دارم.
از جمله این مکاتب بنیادین که در این تحقیق سعی شده تا مسیر حرکت فکری تعیین کننده آنها در حوزه علوم انسانی مورد بررسی قرار گیرند عبارتند از : مارکسیسم، فمنیسم، و مکتب پسامدرن. لازم به ذکر است که در بخش مربوط به تحلیل مکتب مارکسیسم از فرزند خلف این مکتب یعنی مکتب فرانکفورت نیز اشارهای داشته باشیم.
۱- مارکسیسمدنیای امروز و شکلگیری تمدن مدرن مرهون سه حرکت مهم میباشد. چارلز داروین در قرن نوزدهم نخستین آنها بود که نظریه انواع را به چاپ رساند و افق دید مردم را از آسمان به سوی زمین معطوف نمود. حرکت بعدی که در روانشناسی انقلابی به پا کرد زیگموند فروید بود که توانست با افکار خود یکی از سنگهای بنای تمدن امروزی را به نام خود کند اما شاید مهمترین و بحثانگیزترین و در عین حال ملموسترین جنبش ذهنی و اجتماعی را کارن مارکس و انگلس در سال ۱۸۴۸ با انتشار بیانیه کمونیسم بنا نهادند. با وجود تمامی مخالفتها و موافقتهایی که با این جریان فکری در طول یکصد و پنجاه سال اخیر وجود داشته اما این جنش فکری هیچگاه از پا در نیامدهاست و هرروز در قالبی جدید جلوه میکند. حرکت ها و مکاتب اجتماعی و اقتصادی و سیاسی دنیای غرب بدون شک از این مکتب فکری دستآوردهای زیادی بدست آوردهاند.
مارکسیسم در قرن نوزدهم پاگرفت و درآن زمان به عنوان دیدی واقعبینانه از تاریخ تلقی میشد. مارکسیسم فرصتی برای طبقه کارگری فراهم میساخت تا جهان و شیوه زندگی خود را تغییر دهد. مارکسیسم به انسان در رابطه با واقعیت، جامعه و فرد، آگاهی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میدهد. مارکس میگوید: اگر جامعه خود را مورد بررسی قرار دهیم، متوجه میشویم که بین طبقات اجتماعی تضادی مداوم وجود دارد و علت اصلی این تضاد، در روشهای مختلفی است که اعضاء جامعه برای کارکردن و استفاده از منابع اقتصادی خود به کار میبرند.