مقاله جرم شناسی انتقادی

مقاله جرم شناسی انتقادی

فرمت فایل: word

تعداد صفحه:18

فهرست مطالب

مقدمه ۱
۱- مارکسیسم ۲
۲-۱- مکتب فرانکفورت ۴
۱-۲- جرم‌شناسی انتقادی مارکسیست ۵
۲- فمنیسم ۶
۲-۱- نگاه انتقادی مکتب فمنیسم به جرم ۸
۳- پست‌مدرنیسم ۹
۳-۱- نکاه پست ‌مدرنیست ها به جرم‌شناسی انتقادی ۱۱
نتیجه گیری ۱۳
فهرست منابع ۱۵

 

فهرست منابع

۱- احمدی، بابک، واژه شناسی فلسفی مارکس.
۲- ترجمه شرف الدین خراسانی، فلسفه معاصر اروپایی- نشر علمی و فرهنگی
۳- آنسل، مارک، دفاع اجتماعی، محمد آشوری و علی حسین نجفی ابرندآبادی، انتشارات دانشگاه تهران چاپ سوم ۱۳۷۵
۴- آشوری، محمد، مجموعه مقالات علوم جنایی، انتشارات سمت، مقاله درآمدی بر جرم شناسی انتقادی و انواع آن
۵- بشریه، حسین، اندیشه های مارکسیستی، تاریخ اندیشه های سیاسی قرن بیستم، نشر نی چاپ دوم ۱۳۷۸ تهران
۶- باتامور، تام، مکتب فرانکفورت، حسینعلی نوذری، نشر نی چاپ اول ۱۳۷۵ تهران
۷- جرج ولد، توماس برنارد، علی شجاعی، جرم شناسی نظری، انتشارات سمت ۱۳۸۰
۸- مقدادی، بهرام، فرهنگ اصطلاحات نقد ادبی از افلاطون تا عصر حاضر، نشر فکر روز چاپ اول ۱۳۷۸
۹- رابینس، دیو، نیچه و مکتب پست مدرن، ابوتراب سهراب و فروزان نیکوکار، نشر فرزان
۱۰- نوربها، رضا، زمینه جرم شناسی، انتشارات گنج دانش چاپ اول ۱۳۷۷
۱۱- مارکوزه، هربرت، انسان تک ساحتی، محسن مویدی، انتشارات امیر کبیر تهران ۱۳۷۸
۱۲- محیط، مرتضی، کارل مارکس زندگی و دیدگاه های او، نشر اختران، چاپ اول ۱۳۸۲
۱۳- مالوری، فیلیپ، اندیشه های حقوقی، ترجمه مرتضی کلانتریان، موسسه انتشارات آگاه چاپ اول بهار ۸۳
۱۴- وایت، راب و هینز فیونا، جرم وجرم شناسی، ترجمه علی سلیمی، موسسه پژوهشی حوزه دانشگاه ۱۳۸۳
۱۵- گسن، ریموند، مقدمه ای بر جرم شناسی، ترجمه مهدی کی نیا ص ۱۳۴

 

مقدمه

عبارت جرم‌شناسی انتقادی، به عنوان چتری که سلسله‌ای از دیدگاه‌هایی در حال تکامل و در حال شکل گیری را زیر پوشش دارد توصیف شده است.

جرم‌شناسی انتقادی، رادیکال، انقلابی هرچند هر کدام از طرز تلقی های متفاوتی در مقابله با پدیده مجرمانه نسبت به هم برخوردارند اما در هر حال هدف همه آنها واحد است و از یک آرمان که همان انتقاد از وضع موجود به معنای کلان در همه علوم اجتماعی و در سطح خرد نسبت به جرم‌شناسی که موضوع بحث ما است سود می‌برند.

قبل از دهه ۷۰ و ۸۰ قرن بیستم میلادی، عموم دیدگاه‌های انتقادی و افراطی منتسب به دادیگا‌ه‌های مختلف مارکسیستی بود ولی پس از این با ظهور مکتبهای مختلف انتقادی مثل جرم‌شناسی صلح طلب، فمنیسم، پسا‌مدرن و رئالیستی … بر منتقدان جدی محصولات عصر سرمایه‌داری افزوده شده است. به همین خاطر شاید تمامی تفکراتی که ما امروزه در برابر اندیشه‌های ماتریالیستی و سرمایه‌داری می‌بینیم را بتوان به نحوی انتقادی دانست انتقاد و اعتراض به وضع موجود نظام سرمایه‌داری و انتقاد از تمامی ساختارها و اصولی که جوامع پول محور برآن متکی هستند. از این رو نگارنده با علاقه خاص و دنبال کردن جدی به نقد گفتمان مدرن و به چالش کشیدن دستآوردهای جهان مترقی علاوه بر شناخت آموزه‌های جرم‌شناسی انتقادی کلاسیک و دستیابی به مفاهیم مدرن از جرم شناسی انتقادی سعی در آشنا ساختن مکاتب مختلفی که در این راستا گام نهاده‌اند را دارم.

از جمله این مکاتب بنیادین که در این تحقیق سعی شده تا مسیر حرکت فکری تعیین کننده آنها در حوزه علوم انسانی مورد بررسی قرار گیرند عبارتند از : مارکسیسم، فمنیسم، و مکتب پسا‌مدرن. لازم به ذکر است که در بخش مربوط به تحلیل مکتب مارکسیسم از فرزند خلف این مکتب یعنی مکتب فرانکفورت نیز اشاره‌ای داشته باشیم.

۱- مارکسیسم

دنیای امروز و شکل‌گیری تمدن مدرن مرهون سه حرکت مهم می‌باشد. چارلز داروین در قرن نوزدهم نخستین آنها بود که نظریه انواع را به چاپ رساند و افق دید مردم را از آسمان به سوی زمین معطوف نمود. حرکت بعدی که در روانشناسی انقلابی به پا کرد زیگموند فروید بود که توانست با افکار خود یکی از سنگ‌های بنای تمدن امروزی را به نام خود کند اما شاید مهمترین و بحث‌انگیزترین و در عین حال ملموس‌ترین جنبش ذهنی و اجتماعی را کارن مارکس و انگلس در سال ۱۸۴۸ با انتشار بیانیه‌ کمونیسم بنا نهادند. با وجود تمامی مخالفت‌ها و موافقت‌هایی که با این جریان فکری در طول یکصد و پنجاه سال اخیر وجود داشته اما این جنش فکری هیچ‌گاه از پا در نیامده‌است و هرروز در قالبی جدید جلوه می‌کند. حرکت ها و مکاتب اجتماعی و اقتصادی و سیاسی دنیای غرب بدون شک از این مکتب فکری دستآوردهای زیادی بدست آورده‌اند.

مارکسیسم در قرن نوزدهم پاگرفت و درآن زمان به عنوان دیدی واقع‌بینانه از تاریخ تلقی می‌شد. مارکسیسم فرصتی برای طبقه کارگری فراهم می‌ساخت تا جهان و شیوه زندگی خود را تغییر دهد. مارکسیسم به انسان در رابطه با واقعیت، جامعه و فرد، آگاهی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می‌دهد. مارکس می‌گوید: اگر جامعه خود را مورد بررسی قرار دهیم، متوجه می‌شویم که بین طبقات اجتماعی تضادی مداوم وجود دارد و علت اصلی این تضاد، در روش‌های مختلفی است که اعضاء جامعه برای کارکردن و استفاده از منابع اقتصادی خود به کار می‌برند.



خرید و دانلود مقاله جرم شناسی انتقادی