نور چهار مشخصه اصلی دارد:
الف- طول موج(length wave) : فاصله بین دو نقطه یکسان موج میباشد که مشخصکننده رنگ موج است. با تعیین رنگ انرژی و طول موج میتوان یک موج را نسبت به دیگر موجها سنجید. بعنوان مثال طول موجهای کوتاه در طیف مرئی در ناحیه آبی و فوق بنفش قرار میگیرد.در حالیکه رنگ قرمز دارای طول موجهای بلندتری میباشد. فاصله بین این قلههای موج آن چنان کوچک است که واحد آن را نانومتر( ده به توان منفی نه) یا میکرون( ده به توان منفی شش) قرار دادهاند.
تشعشع الکترومغناطیسی طیف طولانی از موجهای بلند رادیویی تا طول موجهای کوتاه اشعه ایکس را شامل میشود.
ب- فرکانس(Frequency) : فرکانس طول موج تعداد موجهای عبور کرده از یک نقطه در یک فاصله زمانی مشخص میباشد. واحد آن سیکل بر ثانیه یا هرتز Hz میباشد. فرکانس و طول موج به سرعت موج وابستهاند.
طول موجهای بلندتر از قبیل نور قرمز در فرکانسهای پائینتر از نور آبی قرار دارند ولی فرکانس در کل خیلی بالا است( ده به توان چهارده هرتز).
ب- (Velocity) : سرعت موج تعیینکننده تندی عبور موج از یک محیط مشخص میباشد. بعنوان مثال سرعت عبور نور در خلاء سیصدهزار کیلومتر در ثانیه میباشد. سرعت در محیطهایی مثل شیشه یا آب کاهش مییابد.
ت: دامنه(Amplitude) : دامنه یا شنت موج با ارتفاع یا بلندی(height) میدان الکتریکی یا مغناطیسی مشخص میشود.
برهم کنش نور یا ماده (interaction of light with matter)
از آنجا که نور دارای میدان الکتریکی و مغناطیسی میباشد این میدانها با ماده برهم کنش نشان میدهند. میدان مهم میدان الکتریکی است چون با الکترونهای کوچک که در ترکیبات مواد شرکت دارند برهم کنش دارد. این الکترونها همصدا و همآهنگ با موج نور وارده نوسان مینمایند و میتوانن تأثیر یا تغییر در عبور نور از یک ماده به چند طریق انجام دهند:
1- پخشکردن(Scsttering) موج نور از مسیر اصلی منحرف میشود.
2- انعکاس(Reflection) موج به داخل محیطی خارج از ماده برمیگردد.
3- انتقال(Transmission) : موج از یک ماده یا کمترین تغییر شدت عبور مینماید.
4- جنب(Absorption) مهمترین پروسه در خیلی جاها جذب میباشد که انرژی موج نور در ماده باقی میماند. مقدار زیادی از انرژی باعث ایجاد حرارت و تغییر در خواص ماده میشود.
تولید نور Generation of light
چندین فرآیند تعیینکننده طیف نور باعث ایجاد تشعشع الکترومغناطیسی میشوند.
طیف تشعشع: طیف نوری که از یک جسم ساطع میشود شامل رنگها یا نوارهای رنگی جدا از هم میباشد. این از طبیعت تولید نور برمیخیزد و نشانه آن است که انرژی نورانی ساطعشده از آن جسم دارای مقداری مشخص میباشد.
انرژی تمام سیستمها کوانتابی میباشد که این انرژی میتواند در بستههای جدا از هم جذب یا آزاد شود انرژی سیستم پس از آنکه انرژی جذب سیستم افزایش مییابد و در مرحله بعدی آن انرژی آزاد میشود مدتی که این انرژی آزاد میشود راندوم یا اتفاقی بوده که نشر خودبخودی نامیده میشود.
انرژی را میتوان توسط جریان الکتریکی، نور از منبع خارجی، واکنش شیمیایی یا گونههای دیگر به سیستم وارد نمود. بهرحال مشخص شدهاست که یک موج وارده که دارای انرژی معینی است میتواند آزادشدن موجها را از سیستم برانگیخته تحریک کند و باعث آزاد نمودن دو موج میشود. به این حالت نشر برانگیخته میگویند. این موجها خواص مهمی دارند.
1- همدوس(Coherent) : موجها به صورت همآهنگ هستند.
2- تک رنگ(Monochromatic) : موجها دارای رنگ یکسانی هستند.
3- شدت بالا(High Intensity) : اگر ما به مقدار کافی از این نورهای همدوس(Coherent) تولید کنیم شدت این بسیار بالاتر از منبع نور غیرهمدوس است.
4- واگرایی کم (Low divergence) :لیزر را در مقایسه با نور غیرهمدوس بوسیله لنز تا قطرهای خیلی کمتری میتوان باریک نمود.
5- طبیعت ضربانی(Pulsed nature): چون انرژی ورودی را در لیزر میتوان کنترل نمود انرژی خروجی نیز به دنبال آن تغییر مییابد. بنابراین اگر برانگیختگی لیزر با پالسهای کوچک انجام شود لیزر با پالسهای کوچک تولید خواهد شد. این خاصیت خیلی مهم است.
* لیزر مخفف عبارتlight amplification by stimulated emission of radiation میباشد و به معنای تقویت نور توسط تشعشع تحریک شده است.
* اولین لیزر جهان توسط مایمن اختراع گردید و از یاقوت در آن استفاده شده بود در سال 1962 پروفسور علی جوان اولین لیزر گازی را به جهانیان معرفی نمود و بعدها نوع سوم و چهارم.
* لیزرها که لیزرهای مایع و نیمه رسانا بودند اختراع شدند. در سال 1967 فرانسویان توسط اشعه لیزر ایستگاههای زمینیشان دو ماهواره خود را در فضا تعقیب کردند بدین ترتیب لیزر بسیار کاربردی به نظر آمد.
* نوری که توسط لیزر گسیل میگردد در یک سو و بسیار پرانرژی و درخشنده است که قدرت نفوذ بالایی نیز دارد بطوریکه در الماس فرو میرود. امروزه استفاده از لیزر در صنعت بعنوان جوش آورنده فلزات و بعنوان چاقوی جراحی بدون درد در پزشکی بسیار متداول است.
لیزرها سه قسمت اصلی دارند: 1- پمپ انرژی یا چشمه انرژی: که ممکن است این پمپ اپتیکی یا شیمیایی و یا حتی یک لیزر دیگر باشد.
2- ماد پایه و فعال که نامگذاری لیزر بواسطه ماده فعال صورت میگیرد.
3- مشدد کننده اپتیکی: شامل دو آینه بازتابنده کلی و جزئی میباشد.
طرز کار یک لیزر یاقوتی:
پمپ انرژی در این لیزر از نوع اپتیکی میباشد و یک لامپ مارپیچی تخلیه است(flash tube) که بدور کریستال یاقوت مدادی شکل پیچیده شده (ruby) کریستال یاقوت ناخالص است و ماده فعال آن اکسید برم و ماده پایه آن اکسید آلومینیوم است.
بعد از فعال شدن این پمپ انرژی کریستال یاقوت نورباران میشود و بعضی از اتمها را در اثر جذب القایی - Stimulated
absorption برانگیخته کرده و به ترازهای بالاتر میبرد.
پدیده جذب القایی: اتم برانگیخته = اتم + فوتون
با ادامه تشعشع پمپ تعداد اتمهای برانگیخته بیشتر از اتمهای با انرژی کم میشود به اصطلاح وارونی جمعیت رخ میدهد طبق قانون جذب و صدور انرژی پلانک اتمهای برانگیخته توان نگهداری انرژی زیادتر را نداشته و به تراز با انرژی کم بر میگردند و انرژی اضافی را به صورت فوتون آزاد میکنند که به این فرایند گسیل خودبخودی گفته میشود ولی از آنجایی که پمپ اپتیکی مرتب به اتمها فوتون میتاباند پدیده دیگری زودتر اتفاق میافتد که به آن گسیل القایی- Stimulated emission گفته میشود همانطور که در شکل انیمیشن زیر میبینید وقتی یک فوتون به اتم برانگیخته بتابد آن را تحریک کرده و زودتر به حالت پایه خود برمیگرداند.
گسیل القایی: اتم + دو فوتون = اتم برانگیخته + فوتون
این فوتونها دوباره بعضی از اتمها را برانگیخته میکنند و واکنش زنجیروار تکرار میشود.
بخشی از نورها درون کریستال به حرکت در میآیند که توسط مشددهای اپتیکی درون کریستال برگرداننده میشوند و این نورها در همان راستای نور اولیه هستند بتدریج با افزایش شدت نور لحظهای میرسد که نور لیزر از جفتگر خروجی با روشنایی زیاد بطور مستقیم خارج میشود.
اسحاق نیوتن در سال 1672 نظریه ذرهای بودن نور را ارائه داد وی معتقد بود که یک منبع نور ذرات نور را با سرعت ثابت روی خط راست گسیل میکند و هنگامی که این ذرات به شبکیه چشم برخورد نمایند چشم قادر به دیدن خواهد بود وی برای اثبات نظریه خود آزمایش اتاق تاریک را انجام داد بعدها انیشتن نیز با آزمایش اثر فتوالکتریک و معرفی فوتون بعنوان ذرات نور مهر تائیدی بر نظریه ذرهای نیوتن زد.
نظریه موجی نور: کریستال هویگنس فیزیکدان هلندی ماهیت نور را موجی دانست و پخش و بازتابش نور و شکست نور را نشانه موجودبودن نور میدانست سپس توماسیانگ با استفاده از مایش پراش نور در شکاف مضاعف توانست طول موج را اندازهگیری نماید و بین ترتیب ماهیت موجی نور نیز اثبات گردید.
جنس امواج نور:
امواج نور از نوع الکترومغناطیسی است که برای انتشار احتیاج به محیط مادی ندارد یک موج الکترومغناطیسی ترکیبی است از دو میدان عمود بر هم الکتریکی و مغناطیسی که در شکل زیر به ترتیب با موجهای زردرنگ و آبی نشان داده شدهاست.
خواص امواج الکترومغناطیسی نوری:
1- نور در خلاء دارای سرعت ثابت 300000 کیلومتر بر ساعت هستند که بالاترین سرعت است.
2- نورهای مختلف دارای طول موجهای مختلف و شدت نور متفاوت هستند.
3- سرعت نور در محیطهای شفاف مختلف تغییر میکند.
طیف الکترومغناطیسی نور سفید:
همانطور که در شکل زیر دیده میشود نور قرمز دارای بیشترین طول موج 700 نانومتر و نور بنفش دارای کمترین موج 400 نانومتر میباشد.
کاربردهای لیزر
مقدمه
همه زمینههای مختلف علمی و فنی فیزیک- شیمی- زیستشناسی- الکترونیک و پزشکی را شامل میشود.همه این کاربردها نتیجه مستقیم همان ویژگیهای خاص نور لیزر است.
کاربرد لیزر در فیزیک و شیمی
اختراع لیزر و تکامل آن وابسته به معلومات پایهای است که در درجه اول از رشته فیزیک و بعد از شیمی گرفته شدهاند. بنابراین طبیعی است که استفاده از لیزر در فیزیک و شیمی از اولین کاربردهای لیزر باشند.
رشته دیگری که در آن لیزر نه تنها امکانات موجود را افزایش داده بلکه مفاهیم کاملاً جدیدی را عرضه کردهاست طیف نمایی است. اکنون با بعضی از لیزرها میتوان پهنای خط نوسانی را تا چند ده کیلوهرتز باریک کرد( هم در ناحیه مرئی و هم در ناحیه فروسرخ) و با این کار اندازهگیریهای مربوط به طیفنمایی با توان تفکیک چند مرتبه بزرگی( 3 تا 6) بالاتر از روشهای معمولی طیفنمایی امکانپذیر میشوند. لیزر همچنین باعث ابداع رشته جدید طیفنمایی خطی شد که در آن تفکیک طیفنمایی خیلی بالاتر از حدی است که معمولاً با اثرهای پهنشدگی دوپلر اعمال میشود. این عمل منجر به بررسیهای دقیقتری از خصوصیات ماده شدهاست.
در زمینه شیمی از لیزر هم برای تشخیص و هم برای ایجاد تغییرات شیمیایی برگشتناپذیر استفاده شدهاست.( فوتو شیمی لیزری) بویژه در فون تشخیص باید از روشهای( پراکندگی تشدیدی رامان) و ( پراکندگی یک استوکس همدوس رامان)(CARS) نام ببریم. بوسیله این روشها میتوان اطلاعات قابل ملاحظهای درباره خصوصیات مولکولهای چند اتمی بدست آورد( یعنی فرکانس ارتعاشی فعال رامن – ثابتهای چرخشی و ناهمآهنگ بودن فرکانس). روش CARSهمچنین برای اندازهگیری غلظت و دمای یک نمونه مولکولی در یک ناحیه محدود از فضا بکار میرود. از این توانایی برای بررسی جزئیات فرآیند احتراق شعله و پلاسما( تخلیه الکتریکی) بهرهبرداری شدهاست.
شاید جالبترین کاربرد شیمیایی( دستکم بالقوه) لیزر در زمینه فوتو شیمی باشد. اما باید در نظر داشتهباشیم بخاطر بهای زیاد فوتونهای لیزری بهرهبرداری تجاری از فوتو شیمی لیزری تنها هنگامی موجه است که ارزش محصول نهایی خیلی زیاد باشد. یکی از این موارد جداسازی ایزوتوپها است.
کاربرد در زیستشناسی
از لیزر بطور روزافزونی در زیستشناسی و پزشکی استفاده می شود. اینجا هم لیزر می تواند ابزار تشخیص و یا وسیله برگشتناپذیر مولکولهای زنده یک سلول و یا یک بافت باشد.( زیستشناسی نوری و جراحی لیزری)
در زیستشناسی مهمترین کاربرد لیزر بعنوان یک وسیله تشخیص است. ما در اینجا تکنیکهای لیزری زیر را ذکر میکنیم:
الف) فلونورسان القایی بوسیله تپهای فوقالعاده کوتاه لیزر در DNA در ترکیب رنگی پیچیده DNA و در مواد رنگی مؤثردر فتوسنتز
ب) پراکندگی تشدیدی رامان بعنوان روشی برای مطالعه ملکولهای زنده مانند هموگلوبین و یا رودوپسین( عامل اصلی در سازوکار بینایی)
ج) طیفنمایی همبستگی فوتونی برای بدست آوردن اطلاعاتی در مورد ساختار و درجه انبوهش انواع مولکولهای زنده.
د) روشهای تجزیه فوتونی درخشی پیکوثانیه برای کاوش رفتار دینامیکی مولکولهای زنده در حالت برانگیخته
بویژه باید از روشی موسوم به میکروفلونورمتر جریان یاد کرد. در اینجا سلولهای پستانداران در حالت معلق مجبور میشوند که از یک اتاقک مخصوص جریان عبور کنند که در آنجا ردیف میشوند و سپس یکییکی از باریکه کانونی شده لیزر یونی آرگون عبور میکنند. با قراردادن یک آشکارساز نوری در جای مناسب میتوان این کمیتها را اندازهگیری کرد:
الف)نور مادهای رنگی که به یک جزء خاص تشکیل دهنده سلول یعنی DNA متصل( که اطلاعاتی راجع به مقدار آن جزء تشکیلدهنده سلول را بدست میدهد( امتیاز میکورفلونورمتری جریان در این است که اندازهگیریها را برای تعداد زیادی از سلولها در مدت زمان محدود میسر میسازد. به این وسیله میتوانیم دقت خوبی برای اندازهگیری آماری داشته باشیم.
در زیستشناسی از لیزر برای ایجاد تغییر برگشتناپذیر در ملکولهای زنده و یا اجزای تشکیلدهنده سلول هم استفاده میشود. بویژه تکنیکهای معروف به ریز- باریکه را ذکر میکنیم. در اینجا نور لیزر( مثلاً یک لیزر+Ar تپی) بوسیله یک عدسی شینی میکروسکوپ مناسب در ناحیهای از سلول در حدود طول موج لیزر(5. )کانونی میشود منظور اصلی از این تکنیک مطالعه رفتار سلول پس از آسیبی است که با لیزر در ناحیه خاصی از آن ایجاد شدهاست.
در زمینه پزشکی بیشترین کاربرد لیزرها در جراحی است( جراحی لیزری) اما در بعضی موارد لیزر برای تشخیص نیز بکار میرود.( استفاده بالینی از میکروفلونورمتر جریان – سرعتسنجی دوپلری برای اندازهگیری سرعت خون- فلونورسان لیزری- اندوسکوپی نای برای آشکارسازی تومورهای ریوی در مراحل اولیه
در جراحی از باریکه کانونی شده لیزر(اغلب لیزر )بجای چاقوی جراخی معمولی( یا برقی) استفاده میشود. باریکه فروسرخ لیزر به شدت به وسیله مولکوهای آب موجود در بافت جذب میشود و موجب تبخیر سریع این مولکولها و در نتیجه برش بافت میشود.برتریهای اصلی چاقوی لیزری را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
الف)دقت بسیار زیاد بویژه هنگامی که باریکه با یک میکروسکوپ مناسب هدایت شود( جراحی لیزر)
ب) امکان عمل در نواحی غیر قابل دسترس- بنابراین عملاً هر ناحیه از بدن را که با یک دستگاه نوری مناسب( مثلاً عدسیها و آئینهها) قابل مشاهده باشد میتوان بوسیله لیزر جراحی کرد.
ج) کاهش فوقالعاده خونروی در اثر برش رگهای خونی بوسیله باریکه لیزر( قطر رگی حدود
0/5 mm)
د) آسیبرسانی خیلی کم به بافتهای مجاور( حدود چند میکرومتر) اما در مقابل این برتریها باید اشکالات زیر را هم در نظر داشت:
الف) هزینه زیاد و پیچدگی دستگاه جراحی لیزری
ب) سرعت کمترچاقوی لیزری
ج) مشکلات قابلیت اعتماد و ایمنی مربوط به چاقوی لیزری
با این اشاره اجمالی به جراحی لیزری اکنون میخواهیم به شرح مفصلتری از تعدادی از این کاربردها بپردازیم. در چشم بیماران مبتلا به مرض قند استفاده شدهاست. در این مورد باریکه لیزر به وسیله عدسی چشم برروی شبکیه کانونی میشود. پرتو سبز لیزر به شدت بوسیله گلبولهای سرخ جذب میشود و اثر حرارتی حاصل باعث اتصال دوباره شبکیه با انعقاد رگهای آن میشود. اکنون لیزر استفاده روز افزونی در گوش و حلق و بینی پیدا کردهاست. استفاده از لیزر در این شاخه از جراحی جذابیت خاصی دارد. زیرا با اعضایی مانند: نای-حلق- گوش میانی سروکار دارد که به علت عدم دسترسی به آنها جراحی معمولی مشکل است. اغلب در این مورد لیزر همراه با یک میکروسکوپ استفاده میشود. کاهش قابل ملاحظه درد و لختهشدن خون ارزش مجدد چاقوی لیزری را بیان میکند. در پوست درمانی اغلب از لیرز برای برداشتن خالها و معالجه امراض رگها استفاده میشود.
بالاخره استفاده از لیزرها در جراحی عمومی و جراحی غده امیدوارکننده است.
ارتباط نوری
استفاده از باریکه لیزر برای ارتباط در جو بخاطر دو مزیت مهم اشتغال زیادی برانگیخت:
الف) اولین علت دسترسی به پهنای نوار نوسانی بزرگ لیزر است. زیرا مقدار اطلاعات قابل انتقال روی یک موج حامل متناسب با پهنای نوار آن است. فرکانس موج حامل از ناحیه میکروموج بخ ناحیه نور مرئی به اندازه 4 10 برابر افزایش مییابد و در نتیجه امکان استفاده از یک پهنای بزرگتر را به ما میدهد.
ب)علت دوم طول موج کوتاه تابش است. چون طول موج لیزر نوعاً حدود4 10 مرتبه کوچکتر از امواج میکروموج است با قطر روزنه یکسان D واگرایی امواج میکروموج کوچکتر است. بنابراین برای دستیابی به این واگرایی آنتن یک سیستم اپتیکی میتواند به مراتب کوچکتر باشد. اما این دو امتیاز مهم با این واقعیت خنثی میشوند که باریکه نوری تحت شرایط دید ضعیف در جو به شدت تضعیف میشود. در نتیجه استفاده از لیزرها در ارتباط فضای باز( هدایت نشده) فقط در مورد این موارد توسعه یافتهاند:
الف) ارتباط فضایی بین دو ماهواره و یا بین یک ماهواره و یک ایستگاه زمینی که در یک شرایط جوی مطلوب قرار گرفتهاست. لیزرهایی که در این مورد استفاده میشوند عبارتند از:
Nd:YAG ( با آهنگ انتقال 9 10 بیت در ثانیه) و یا نسبت به Nd:YAG دارای بازدهی بالاتری است ولی دارای این اشکال است که نیاز به سیتسم آشکارسازی پیچیدهتری دارد و طول موج آن هم به اندازه 10 مرتبه بزرگتر از طول موج Nd:YAG است.
ب) ارتباطات بین دو نقطه در یک مسافت کوتاه مثلاً انتقال اطلاعات درون یک ساختمان برای این منظور از لیزرهای نیمرسانا استفاده میشود.
اما زمینه اصلی مورد توجه در ارتباطات نوری مبتنی بر انتقال از طریق تارهای نوری است. انتقال هدایتشده نور در تارهای نوری پدیدهای است که از سالها پیش شناخته شدهاست اما تارهای نوری اولیه فقط در مسافتهای خیلی کوتاه مورد استفاده قرار میگرفتند مثلاً کاربرد متعارف آنها در وسایل پزشکی برای اندسکوپی است. بنابراین در اواخر سال 1960 تضعیف در بهترین شیشههای نوری در حدودد 1000 دسیبل بر کیلومتر بود. از آن زمان پیشرفت تکنیکی شیشه و کوارتز باعث تغییر شگفتانگیز در این عدد شدهاست بطوریکه این تضعیف برای کوارتز به 5/0 دسیبل بر کیلومتر رسیدهاست.
این تضعیف فوقالعاده کوچک آینده مهمی را برای کاربرد تارهای نوری در ارتباطات راه دور نوید میدهد.
سیستم ارتباطات تارهای نوری شامل یک چشمه نور یک جفتکننده نوری مناسب برای تزریق نور به یک تارها و در انتها یک فوتودیود است که بازهم به تار متصل شدهاست. تکرارکننده شامل یک گیرنده و یک گسیلنده جدید است. چشمه نور سیستم اغلب لیزرهای نیمرسانای ناهم پیوندی دوگانه است. اخیراً طول عمر این لیزرها تا حدود6 10 ساعت رسیدهاست. گرچه تاکنون اغلب لیزر گالیم ارسنیدGaAs استفاده شدهاست ولی روش بهتر استفاده از لیزرهای ناهم پیوندی است که در آنها لایه فعال ترکیبی از آلیاژ چهارگانه به صورت است. در این حالت لبههای p,n پیوندگاه از ترکیب دوگانه InP تشکیل شدهاست و با استفاده از ترکیب میتوان ترتیبی داد که چهار آلیاژ چهارگانهای شبکهای که با InP جور شود با انتخاب صحیح x طول موج تابش را طوری تنظیم کرد که در اطراف 3/1 و یا اطراف 6/1 واقع شود که به ترتیب مربوط به دو مینیمم جذب در تار کوارتز هستند. بسته به قطر d هسته مرکزی تار ممکن است از نوع تکمد باشد برای آهنگ انتقال متداول فعلی حدود 50 مگابیت در ثانیه معمولاً از تارهای چند مدی استفاده میشود برای آهنگ انتقال بیشتر تارهای تکمدی مناسبتر به نظر میرسند. گیرنده معمولاً یک فوتودیود بهمنی است اگرچه ممکن است از یک دیود PIN و یک دیود تقویتکننده حالت جامد مناسب نیز استفاده کرد.
اندازهگیری و بازرسی
خصوصیات جهتبندی درخشایی وتکفامی لیزر باعث کاربردهای مفید زیادی برای اندازهگیری و بازرسی در رشته مهندسی سازه و فرآیند صنعتی کنترل ابزار ماشینی شدهاست. در این بخش تعیین فاصله بین دو نقطه و بررسی آلودگی را نیز مدنظر قرار میدهیم.
یکی از معمولترین استفادههای صنعتی لیزر هممحور کردن است. برای اینکه یک خط مرجع مستقیم برای هممحور کردن ماشینآلات در ساخت هواپیما و نیز در مهندسی سازه برای ساخت بناها، پلها و یا تونلها داشتهباشیم استفاده از جهتمندی نیز سودمند است. در این زمینه لیزر بخوبی جای وسایل نوری مانند کلیماتور و تلسکوپ را گرفتهاست.
معمولاً از یک لیزر هلیم- نئون کم استفاده میشود و هممحور کردن عموماً به کمک آشکارسازهای حالت جامد به شکل ربع دایرهای انجام میشود. محل برخورد باریکه لیزر روی گیرنده با مقدار جریان نوری روی هر ربع دایره معین میشود. در نتیجه هممحور شدن بستگی به یک اندازهگیری الکتریکی دارد و در نتیجه نیازی به قضاوت بصری آزمایشگر نیست. در عمل دقت ردیفشدن ازحدود 5 تا حدود 25 بدست آمدهاست.
از لیزر برای اندازهگیری مسافت هم استفاده شدهاست. روش استفاده از لیزر بستگی به بزرگی طول مورد نظر دارد.
برای مسافتهای کوتاه تا 50 متر روشهای تداخلسنج بکار گرفته میشوند که در آنها از یک لیزر هلیم- نئون پایدار شده فرکانسی بعنوان منبع نور استفاده میشود. برای مسافتهای متوسط تاحدود 1 کیلومتر روشهای تلهمتری شامل مدولهسازی دامنه بکار گرفته میشود. برای مسافتهای طولانیتر میتوان زمان در راهبودن تپ نوری را که از لیزر گسیل شدهاست و ازجسمی بازتابیده میشود اندازهگیری کرد.
در اندازهگیری تداخلسنجی مسافت از تداخلسنج مایکلسون استفاده میشود. باریکه لیزر بوسیله یک تقسیمکننده نور به یک باریکه اندازهگیری و یک باریکه مرجع تقسیم میشود باریکه مرجع با یک آئینه ثابت بازتابیده میشود در حالیکه باریکه اندازهگیری از آئینهای که به جسم مورد اندازهگیری متصل شدهاست بازتاب پیدا میکند. سپس دو باریکه بازتابیده مجدداً با یکدیگر ترکیب میشوند بطوریکه با هم تداخل میکنند و دامنه ترکیبی آنها با یک آشکارساز اندازهگیری میشود. هنگامی که محل جسم در جهت باریکه نصف طول موج لیزر تغییر کند سیگنال تداخل از یک ماکزیموم به یک مینیموم میرسد و سپس دوباره ماکزیموم میشود. بنابراین یک سیستم الکترونیکی شمارش فریزها میتواند اطلاعات مربوط به جایجایی جسم را بدست دهد. این روش اندازهگیری معمولاً در کارگاههای ماشینتراش دقیق مورد استفاده قرار میگیرد و امکان اندازهگیری طول با دقت یک در میلیون را میدهد. باید یادآوری کرد که در این روش فقط میتوان فاصله را نسبت به یک مبدأ اندازهگیری کرد. برتری این روش در سرعت دقیق و انطباق با سیستمهای کنترل خودکار است.
برای فاصلههای بزرگتر از روش تلهمتری مدولهسازی دامنه استفاده میشود و فاصله روی اختلاف فاز بین دو باریکه لیزر مدوله میشود و فاصله از روی اختلاف فاز بین دو باریکه گسیل شده و بازتابیده معین میوشد. باز هم دقت یک در میلیون است. از این روش در مساحی زمین و نقشهکشی استفاده میشود برای فواصل طولانی تر از 1 کیلومتر فاصله با اندازهگیری زمان پرواز یک تپ کوتاه لیزری گسیل شده از لیزر یاقوت و یا لیزر انجام میگیرد. این کاربردها اغلب اهمیت نظامی دارند و در بخشی جداگانه بحث خواهد شد کاربردهای غیرنظامی مانند اندازهگیری فاصله بین ماهد و زمین با دقتی حدود 20 سانتیمتر و تعیین برد ماهوارهها هم قابل ذکر است.
درجه بالای تکفامی لیزر امکان استفاده از آن را برای اندازهگیری سرعت مایعات و جامدات به روش سرعتسنجی دوپلری فراهم میسازد. در مورد مایعات میتوان باریکه لیزر را به مایع تابانده و سپس نور پراکنده شده از آن را بررسی کرد. چون مایع روان است فرکانس نور پراکنده شده بخاطر اثر دوپلر کمی با فرکانس نور فرودی تفاوت دارد. این تغییر فرکانس متناسب با سرعت مایع است. بنابراین با مشاهده سیگنال زنش بین دو پرتو نور پراکنده شده و نور فرودی دریک آشکارساز میتوان سرعت مایع را اندازهگیری بدون تماس انجام میشود ونیز بخاطر تکفامی بالای نور لیزر برای برد وسیعی از سرعتها خیلی دقیق است.
یکی از سرعتسنجهای خاص لیزر اندازهگیری سرعت زاویهای است. وسیلهای که برای این منظور طراحخی شدهاست ژیروسکوپ لیزر نامیده میشود و شامل لیزری است که کاواک آن به شکل حلقهای است که از سه آئینه بجای دو آئینه معمول استفاده میشود. این لیزر میتواند نوسان مربوط به انتشار نور را هم در جهت عقربه ساعت و هم در خلاف آن به دور حلقه تآمین کند. فرکانسهای تشدیدی مربوط به هر دو جهت انتشار را میتوان با استفاده از این شرط که طول تشدیدکننده( حلقهای) برابر مضرب صحیحی از طول موج باشد بدست آورد. اگر حلقه در حال چرخش باشد در مدت زمانی که لازم است نور یک دور کامل بزند زاویه آئینههای تشدیدکننده به اندازه یک مقدار خیلی کوچک ولی محدود حرکت خواهد کرد. طول مؤثر برای باریکهای در همان جهت چرخش تشدیدکننده میچرخد کمی بیشتر از باریکهای است که در جهت عکس میچرخد. در نتیجه فرکانسهای دوباریکهای که در خلاف جهت یکدیگر میچرخند کمی تفاوت دارد و اختلاف این فرکانسهای متناسب با سرعت زاویهای تشدیدکننده است. با ایجاد تنش بین دو باریکه میتوان سرعت زاویهای را اندازهگیری کرد. زیروسکوپ لیزری امکان اندازهگیری با دقتی را فراهم میکند که قابل مقایسه با دقت پیچیدهترین و گرانترین ژیروسکوپهای معمولی است.
کاربرد مصرفی دیگر و یا به عبارت بهتر کاربرد مصرفی واقعی عبارت از دیسک ویدئویی و دیسک صوتی است. یک دیسک ویدئو حامل یک برنامه ویدئویی ضبطشده است که میتوان آن را برروی دستگاه تلویزیون معمولی نمایش داد. سازندگان دیسک ویدئویی اطلاعات را با استفاده از یک ساینده روی آن ضبط میکنند که این اطلاعات بوسیله لیزر خوانده میشود. یک روش معول ضبط شامل برشهای شیاری با طولها و فاصلههای مختلف است عمق این شیارها 4/1 طول موج لیزر است که از آن در فرآیند خواندن استفاده میشود. درموقع خواندن باریکه لیزر طوری کانونی میشود که فقط برروی یک شیار بیفتد. هنگامی که شیار در مسیر تکه باریکه لیزر واقع شود بازتاب بخاطر تداخل ویرانگر بین نور بازتابیده از دیوارهای شیار و به آن کاهش پیدا میکند. به عکس نبودن شیار باعث بازتاب قوی میشود بدین ظریق میتوان اطلاعات تلویزیونی را به صورت رقمی ضبط کرد.
کاربرد دیگر ضبط لیزرها نوشتن و خواندن اطلاعات در حافظه نوری در کامپیوترهاست طیفهای حافظه نوری هم در توان دسترسی به چگالی اطلاعات حدود مرتبه طول موج است.تکنیک ضبط عبارت است از ایجاد سوراخهای کوچکی در یک ماده مات یا نوعی تغییر خصوصیت عبور و بازتاب ماده زیر لایه که با استفاده از لیزرهای با توان کافی حاصل میشود و حتی میتواند فیلم عکاسب باشد. اما هیچیک از این زیرلایهها را نمیتوان پاک کرد. حلقههای قابل پاککردن براساس گرما مغناطیسی فروالکتریک و فوتوکرومیک ساخته شدهاند. همچنین حافظههای نوری با استفاده از تکنیک تمامنگاری نیز طراحی شدهاند. نتیجتاً اگرچه از لحاظ فنی امکان ساخت حافظههای نوری بوجود آمدهاست ولی ارزش اقتصادی آنها هنوز جای بحث دارد.
آخرین کاربردی که در این بخش اشاره میکنیم گرافیک لیزری است. در این تکنیک ابتدا باریکه لیزر بوسیله یک سیستم مناسب رویشگر برروی یک صفحه حساس به نور کانونی میشود و در حالیکه شدت لیزر بطور همزمان با روبش از نظر دامنه مدوله میشود بطوری که بتوان آنرا بوسیله کامپیوتر تولید کرد.( مانند سیستمهای چاپ کامپیوتری بدون تماس)و یا آنها را به صورت سیگنال الکتریکی از یک ایستگاه دور یافت کرد( مانند پست تصویری). در مورد اخیر میتوان سیگنال را بوسیله یک سیتسم خواننده مناسب با کمک لیزر تولید کرد. وسیله خواندن در ایستگاه دور شامل لیزر با توان کم است که باریکه کانونیشده آن صفحهای را که باید خوانده شو میروبد. یک آشکارساز نوری باریکه پراکنده از نواحی تاریک و روشن روی صفحه را کنترل میکند و آنرا به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند. سیستمهای لیزری رونوشت اکنون بطور وسیعی توسط بسیاری از ناشران روزنامهها برای انتقال رونوشت صفحات روزنامه بکاربرده میشود.
کاربردهای نظامی
کاربردهای نظامی لیزر همیشه عمدهترین کاربردهای آن بودهاست. فعلاَ مهمترین کاربردهای نظامی لیزر عبارتند از: الف) فاصله یابهای لیزری ب) علامتگذارهای لیزری ج) سلاح هدایت انرژی
فاصله یک لیزری مبتنی بر همان اصولی است که در رادارهای معمولی از آنها استفاده میشود. یک تپ کوتاه لیزری( معمولاً با زمان 10 تا 20 نانوثانیه) به سمت هدف نشانهگیری میشود و تب پراکنده برگشتی بوسیله یک دریافتکننده مناسب نوری که شامل آشکارساز نوری است ثبت میشود. فاصله مورد نظر با اندازهگیری زمان پرواز این تپ لیزری بدست میآید. مزایای اصلی فاصلهیاب لیزری را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
الف) وزن، قیمت و پیچیدگی آن به مراتب کمتر از رادارهای معمولی است.
ب) توانایی اندازهگیری فاصله حتی برای هنگامی که هدف در حال پرواز در ارتفاع بسیار کمی از سطح زمین و یا دریا باشد.
اشکال عمده این نوع رادار در این است که باریکه لیزر در شرایط نامناسب رؤیت به شدت در جو تضعیف میشود فعلاً چند نوع از فاصلهیابهای لیزری با بردهای تا حدود 15 کیلومتر مورد استفادهاند:
الف) فاصلهیابهای دستی برای استفاده سرباز پیاده( یکی از آخرین مدلهای آن در آامریکا ساخته شده که در جیب جای میگیرد و وزن آن با باتری حدود 500 گرم است.
ب) سیستمهای فاصلهیاب برای استفاده در تانکها
ج) سیتسمهای فاصلهیاب مناسب برای دفاع ضدهوایی
اولین لیزرهایی که در فاصلهیابی از آنها استفاده شد لیزرهای یاقوتی با سوئیچ Q بودند. امروزه فاصلهیابهای لیزری اغلب براساس ننودمیم یا سوئیچ Q طراحی شدهاند. گرچه لیزرهای CO نوعTEA در بعضی موارد( مثل فاصلهیاب تانکها) جایگزین جالبی برای لیزرهای ننودمیم است.
دومین کاربرد نظامی لیزر در علامتگذاری است. اساس کار علامتگذاری لیزری خیلی ساده است: لیزری که در یک مکان سوقالجیشی قرار گرفتهاست هدف را روشن میسازد بخاطر روشنایی شدید نور هنگامی که هدف بوسیله یک صافی نوری یا نوار باریک مشاهد شود به صورت یک نقطه روشن به نظر خواهد رسید. سلاح که ممکن است بمب-موشک و یا اسلحه منفجرشونده دیگری باشد بوسیله سیتسم احساسگر مناسب مجهز شدهاست. در سادهترین شکل این احساسگر میتواند یک عدسی باشد که تصویر هدف را به یک آشکارساز نوری ربع دایرهای که سیستم فرمان حرکت سلاح را کنترل میکند انتقال میدهد و بنابراین میتواند آنرا به سمت هدف هدایت کند. به این ترتیب هدفگیری با دقت بسیار زیاد امکانپذیر است.(دقت هدفگیری حدود 1 متر از یک فاصله 10 کیلومتری ممکن به نظر میرسد.) معمولاً لیزر از نوعNd:YAG است. درحالیکه لیزرهای بخاطر پیچیدگی آشکارسازهای نوری( که مستلزم استفاده د دماهای سرمازایی است)نامناسباند. علامتگذاری ممکن است از هواپیما، هلیکوپتر و یا از زمین انجام شود.( مثلاً با استفاده از یک علامتگذار دستی).
اکنون کوشش قابل ملاحظهای هم در آمریکا و هم در روسیه برای ساخت لیزرهایی که به عنوان سلاحهای هدایت انرژی بکار میروند اختصاص یافتهاست. در مورد سیستمهای قوی لیزری مورد نظر با توان احتمالاً در حدود مگاوات( حداقل برای چند دهثانیه) یک سیستم نوری باریکه لیزر را به هدف( هواپیما، ماهواره یا موشک) هدایت میکند تا خسارت غیر قابل جبرانی به وسایل احساسگر آن وارد کند و یا اینکه چنان آسیبی به سطح آن وارد کند که نهایتاً در اثر واکنشهای پروازی دچار صدمه شود سیستمهای لیزر مستقر در زمین بخاطر اثر معروف به شوفایی گرمایی که درجو اتفاق میافتد فعلاً چندان عملی بنظر نمیرسد. جو زمین توسط باریکه لیزر گرم می شود و این باعث میشود که جو مانند یک عدسی منفی باریکه را واگرا سازد با قراردادن لیزر در هواپیمای در حال پرواز در ارتفاع بالا و یا در یک سفینه فضایی میتوان از این مسأله اجتناب ورزید.
اطلاعات موجود در این زمینهها به علت سریبودن آنها اغلب ناقص و پراکندهاند. اما بنظر میرسد که این سیستمها کلاً شامل باریکههایی پیوسته با توان 5 تا 10 مگاوات( برای چند ثانیه) با یک وسیله هدایت اپتیکی به قطر 5 تا 10 متر باشند مناسبترین لیزرها برای اینگونه کاربردها احتمالاً لیزرهای شیمیاییاند(DF یا HF ). لیزرهای شیمیایی بویژه برای سیستمهای مستقر در فضا جالباند زیرا توسط آنها میتوان انرژی لازم را به صورت انرژی ذخیره فشرده به شکل انرژی شیمیایی ترکیبهای مناسب تأمین کرد.
تمامنگاری
تمامنگاری(هولوگرافیhttp://www.holographer.org ) یک تکنیک انقلابی است که عکسبرداری سهبعدی
(یعنی کامل) از یک جسم و یا یک صحنه را ممکن میکند. این تکنیک در سال 1948 توسط گابور ابداع شد( در آن زمان بمنظور بهتر کردن توان تفکیک میکروسکوپ الکترونیکی پیشنهاد شد) و به صورت یک پیشنهاد عملی در آمد و اما قابلیت واقعی این تکنیک پس از اختراع لیزر نشان داده شد.
اساس تمامنگاری به این صورت است که باریکه لیزر بوسیله آئینه که قسمتی از نور را عبور میدهد به دو باریکه( بازتابیده و عبوری) تقسیم میشوند. باریکه بازتابیده مستقیماً به صفحه حساس به نور برخورد میکند درحالی که باریکه عبوری جسمی را که باید تمامنگاری شود روشن میکند. به این ترتیب قسمتی از نوری که از جسم پراکنده شده هم روی صفحه حساس( فیلم) میافتد. به علت همدوسبودن باریکهها یک نقش تداخلی از ترکیب دو باریکه روی صفحه تشکیل می شود. حالا اگر این فیلم ظاهر شود و تحت بزرگنمایی کافی بررسی شود میتوانا این فریزهای تداخلی را مشاهده کرد. فاصله بین دو فریز تاریک متوالی معمولاً حدود 1 میکرومتر است. این نقش تداخلی پیچیده است و هنگامی که صفحه را بوسیله چشم بررسی میکنیم بنظر نمیرسد که حامل تصویر مشابه با جسم اولیه باشد اما این فریزهای تداخلی در واقع حامل ضبط کاملی از جسم اولیه است.
حال فرض کنید که صفحه ظاهر شده را دوباره به محلی که در معرض نور قرار داشت بازگردانیم و جسم تحت مطالعه را برداریم باریکه بازتابیده اکنون با فریزهای روی صفحه برهمکنش میکنند و دوباره در پشت صفحه یک باریکه پراشیده ایجاد میکند بنابراین ناظری که به صفحه نگاه میکند جسم را درپشت صفحه میبیند طوریکه انگار هنوز هم جسم در آنجاست.
یکی از جالبترین خصوصیات تمامنگاری این است که جسم بازسازی شد رفتار سهبعدی نشان میدهد بنابراین با حرکتدادن چشم از محل تماشا میتوان طرف دیگر جسم را مشاهده کرد. توجه کنید که برای ضبط تمامنگار باید سه شرط اصلی را برآورد: الف) درجه همدوسی نور لیزر باید به اندازه کافی باشد تا فریزهای تداخلی در روی صفحه تشکیل شود.ب) وضعیت نسبی جسم، صفحه و باریکه لیزر نباید در هنگام تاباندن نور به صفحه که حدود چند ثانیه طول میکشد تغییر کند درواقع تغییر محل نسبی باید کمتر از نصف طول موج لیزر باشد تا از درهمشدن نقش تداخلی جلوگیری کند. ج) قدرت تفکیک صفحه عکاسی باید به اندازه کافی زیاد باشد تا بتواند فریزهای تداخلی را ضبط کند.
تمامنگاری بعنوان یک تکنیک ضبط و بازسازی تصویر سهبعدی بیشترین موفقیت را تاکنون در کاربردهای هنری داشتهاست تا در کاربردهای علمی. اما براساس تمامنگاری از یک تکنیک تداخل سنجی تمام نگاشتی در کاربردهای علمی به عنوان وسیلهای برای ضبط و اندازهگیری واکنشها و ارتعاشات اجسام سهبعدی استفاده شدهاست.
لوح فشرده
دانشنامه رشد
CD
CDوDVD دو رسانه ذخیرهسازی اطلاعات بوده که امروزه در عرصههای متفاوتی نظیر : موزیک، داده و نرمافراز استفاده میگردند. رسانههای فوق بعنوان محیطذخیرهسازی استاندارد برای جابجایی حجم بالایی از اطلاعات مطرح شدهاند. دیسکهای فشرده، ارزان قیمت بوده و بسادگی قابل استفاده هستند. در صورتیکه کامپیوتر شما دارای یک دستگاه CD-R است، میتوانید CD مورد نظر خود را با اطلاعات دلخواه ایجاد نمایید.
مبانی دیسکهای فشرده(CD) یک CD قادر به ذخیرهسازی 74 دقیقه موزیک است. ظرفیت دیسکهای فوق بر حسب بایت معادل 783 مگا بایت است. قطر این دیسکها دوازده سانتیمتر است. CDاز جنس پلاستیک بوده و دارای ضخامتی معادل چهارصدم یک اینچ است. بخش اعظم یکCD شامل پلاستیک پلیکربنات تزریقی است. در زمان تولید، پلاستیک فوق توسط ضربات میکرسکوپی (برآمدگی)، نشانهگذاری شده و یک شیار حلزونی(مارپیچ) پیوسته از داده، ایجاد میگردد. زمانیکه قسمت شفاف پلیکربنات شکلدهی میشود، یک لایه نازک انعکاسپذیر آلومینیوم به درون دیسک پرتاب و برآمدگیهای ایجاد شده را میپوشاند. در ادامه یک لایه آکریلیک بمنظور حفاظت بر روی سطح آلومینیومی پخش میگردد. در نهایت برچسب بر روی آکریلیک نوشته میشود. (حک میگردد)
CDدارای یک شیار حلزونی(مارپیچ) داده است. دوایر از قسمت داخل دیسک شروع و بسمت بیرون دیسک ختم میشوند. با توجه به اینکه شیار مارپیچ از مرکز آغاز میگردد، بنابراین قطر یک CDمیتواند کوچکتر از 12 سانتیمتر باشد. اگر دادههایی که بر روی یک CD ذخیره میگردد را استخراج و جملگی آنها را در یک سطح مسطح قرار دهیم، پهنایی به اندازه نیم میکرون و طولی به اندازه پنج کیلومتر را شامل خواهند شد!
CD Player
Cdplayer مسئولیت یافتن و خواندن اطلاعات ذخیره شده بر روی یک CDرا بر عهده دارد. یک Cddrive دارای سه بخش اساسی است:
• یک موتور که باعث چرخش دیسک میگردد. چرخش موتور فوق 200 و 500 دور در دقیقه با توجه به شیاری است میبایست خوانده شود.
• یک لیزر و یک سیستم لنز که برآمدگیهای موجود بر روی CDرا خواهند.
• یک مکانیزم ردیابی بمنظور حرکت لیزر بگونهای که پرتو نور قادر به دنبال نمودن شیار حلزونی باشد.
CD player یک نمونه مناسب از آخرین فنآوریهای موجود در زمینه کامپیوتر است. در سیستتم فوق دادهها به شکل قابل فهم و بصورت بلاکهایی از داده شکلدهی شده و برای یک مبدل دیجیتال به آنولوگـ(زمانیکهCD صوتی باشد) و با یک کامپیوتر(زمانیکه یک درایوCD-ROM) ارسال خواهد شد. پس از تابش نور بر روی سطح دیسک(برآمدگیها)، بازتابش آن از طریق یک چشم الکترونیکی کنترل میگردد. در صورتیکه بازتابش نور دقیقاً برروی چشم الکترونیکی منطبق گردد. عدد یک تشخیص داده شده و در صورتیکه بازتابش برچشم الکترونیکی نباشد، عدد صفر تشخیص داده خواهد شد. پس از تشخیص فوق( صفر و یا یک) اطلاعات بصورت سیگنالهای دیجیتال شکلدهی خواهند شد. در ادامه سیگنالهای فوق در اختیار یک تبدیل کننده قرارخواهند گرفت. تبدیلکننده سیگنالهای دیجیتال را به آنالوگ تبدیل خواهد کرد. اگر CD مورد نظر حاوی اطلاعات صوتی( موزیک) باشد. در ادامه سیگنالهای آنالوگ در اختیار یک تقویتکننده آنالوگ قرار گرفته و پس از تقویت سیگنال مربوطه امکان شنیدن صوت از طریق بلندگوی کامپیوتر بوجود خواهد آورد.
وظیفه اولیهCD player تمرکز لیزربر روی شیار برآمدگیهای ایجاد شدهاست. پرتوهای نور از بین لایه پلیکربنات عبور و توسط آلومینیوم بازتابش خواهند شد. یک چشم الکترونیکی (electronic Opto) از تغییرات بوجود آمده در نور استنباطات خود را خواهد داشت. با توجه به برآمدگیهای موجود در سطح دیسک، بازتایش نور منعکسشده تفاوتهای موجود را مشخص و چشمالکترونیکی تغییرات حاصل از انعکاس را تشخیص خواهد داد. الکترونیکهای موجود در درایو تغییرات نور منعکسشده را بمنظور خواندن بیتها، تفسیر مینماید.
مشکلترین بخش سیستم فوق نگهداری پرتوهای نور در مرکزیت شیارهای دادهاست. عملیات فوق برعهده« سیستم ردیاب» است. سیستم فوق مادامیکه CD خوانده میشود. بصورت پیوسته لیزر را حرکت و آنرا از مرکز دیسک دور خواهد کرد. به موازات حرکت خطی فوق، موتور مربوطه
(Spindle motor) میبایست سرعت CD را کاهش داده تا در هر مقطع زمانی اطلاعات با یک نسبت ثابت از سطح دیسک خوانده شوند.
فرمتهای داده
CD اطلاعات برروی یک CD با استفاده از یک درایو فایل نوشتن، ثبت میگردند. در صورتیکه قصد ایجاد یک صوتی و یا یک CD داده را داشته باشید میتوان با استفاده از نرمافزارهای مربوط به نوشتن برروی CDاین کار را انجام داد. فرمت ذخیرهسازی دادهها توسط نرمافزار مربوطه تعیین خواهد شد. فرآیند فرمت داده برروی CD بسیار پیچیده است. بمنظور شناخت نخوه ذخیرهسازی دادهها برروی CD لازم است که با تمام شرایط ممکن برای رمزگشایی دادهها را که مورد نظر طراحان مربوطه است شناخت مناسبی پیدا شود.
با توجه به اینکه لیزر با استفاده از Bumps دادههای مارپیچ را دنبال مینماید. نمیتواند فضای خالی اضافه(Gap) در شیار وجود داشتهباشد. بمنظور حل مشکل فوق از روش رمزگشایی (EFM)eight – fourteen modulation استفاده میشود. در روش فوق هشت بیت به چهارده بیت تبدیل شده و این تضمین توسط EFM داده خواهد شد که برخی از بیتها یک خواهند بود. با توجه به اینکه لازم است لیزر بین« آهنگهای متفاوت» حرکت نماید( حرکت بر روی شیارها)، دادهها نیازمند روشی هستند که با استفاده از آن بصورت موزیک رمزگشایی شده و به درایو اعلام نمایند که موقعیت هر کدام کجاست؟ بمنظور حل مشکل فوق از روشی با نام
Subcode Data استفاده میشود. کدهای فوق قادر به رمزگشایی موقعیت نسبی و مطلق لیزر در شیار خواهند بود.
با توجه به اینکه لیزر ممکن است یک Bumps را بخواند، روشی برای مشخصنمودن خطای مربوط به خواندن یک بیت میبایست استفاده گردد. بمنظور حل مشکل فوق بیتهای بیشتری اضافه گردد. بدین ترتیب درایو مربوطه امکان تشخیص و تصحیح خطاهای مربوطه به تک بیتها را پیدا خواهد کرد.
برای ذخیرهسازی داده برروی CD ، فرمتهی متفاوتی استفاده میگردد. دو فرمت CD-DA
(صوتی) و CD-ROM ( داده) رایجترین روشهای این زمینه میباشند.
شکل 3( بالا)
لیست کوتاهی از لیزرهای با جنس گوناگون در زیر آورده شدهاست.
488 blue Ar Argon ion
515 green
532 green KTP Frequency doubled
(Nd:YAG)
647 red
568 yellow Kr Krypton ion
531 green
632 red He- Ne Helium- neon
چکیده
بسم الله الرحمن الرحیم
امام حسن(ع) نخستین پیشوای درست کرداری است که از خاندان نبوت برای رهنمونی خلق، برخاسته است، میلاد این امام همام در شب نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجری وقوع یافت، که بر پیامبر و خاندان او مبارک باد. امام حسن(ع) دارای صورتی زیبا(شبیه پیامبر بود) و ویژگی های اخلاقی والایی بود، که کمتر کسی از آنها برخوردار بود او حلیم بود، صبور و، شکیبا و دانشمند بود. با قرآن انس داشت، و در مقابل همه سختی ها استوار بود.
امام(ع) در بسیاری از جنگ های زمان حضرت علی(ع) مانند جنگ جمل و صفین شرکت داشت، و در شجاعت و استقامت بی بدیل بود، و الگوی همگان قرار گرفته بود. امام حسن(ع) بعد از شهادت پدرش علی(ع)، به خلافت مسلمین رسید، ولی دوران خلافت ایشان بسیار کوتاه بود، چه بسا معاویه و همدستانش برای رسیدن به خلافت از هیچ ظلم و ستمی دریغ نمی کردند. امام در برابر آنها قرار گرفت با سپاهی گران، و به مبارزه با آنها پرداخت. ولی معاویه وقتی که دید نمی تواند در برابر امام(ع) و سپاهیان عراق دوام بیاورد، به نیرنگ و فریب فرماندهان سپاهیان پرداخت، آنها را با رشوه های کلانی و وعده های حکومت شهرها و ازدواج بنی امیه به طرف خود کشانید و جاسوسهای زیادی را بین یاران امام فرستاد.
معاویه در نقشه خود موفق شد و نامه ای نوشت برای امام حسن(ع) برای قبول صلح و بیعت امام(ع) با دیدن این شرایط که هم اهل بیت را در خطر نابودی می دید و هم مسلمانات را، صلح با معاویه را پذیرفت و این تصمیم مصلحت مسلمانان بود بعد از اینکه معاویه به خلافت رسید، به تمام شرایط عهدنامه پشت پا زد، و مسلمانان را مورد آزار و اذیت خود قرارداد. تا جایی که برخی از شاعران عرب، ظلم و ستم آنان را به تصویر کشیدند. و صلح، شرایط صلح، حکمت صلح، و برخورد با معاویه را به صورت ادبی بیان کردند.
از لحاظ فرهنگی هم زمان حضرت امام حسن(ع)، زمان سختی بود. معاویه و همدستان به جعل احادیث پرداختند و به ائمه و پیغمبر نسبت دادند، به دشنام گویی علی(ع) در قنوت نمازها پرداختند و اهل بیت را مورد آزارد اذیت قرار دادند.
و شهادت آن حضرت در 28 ماه صفر سال پنجاهم هجری در سن 47 سالگی بوده است.
مقدمه
( بسم الله الرحمن الرحیم )
«رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرکاتُهُ عَلیْکُمْ أهْلَ البَیْتِ، إنَّهُ حَمیدٌ مَجید»
منت خدای را عزّ و جلّ که چراغ را فرا راه این بنده ناچیز گردانید و این اسیر بیغوله های جهل را به مدد الطافش از قعر حضیض رهانید. و درود بی پایان بر رحمت عالمیان و صفوت آدمیان حضرت ختمی مرتبت محّمد مصطفی(ص) و اهل بیت طاهرین او(علیهما السلام) باد، آنانکه باب مدینه علم نبوی و بزرگ راهنمایان طریق سعادت دنیوی و اخروی اند؛ علی الخصوص درود و سلام به پیشگاه آن عصاره عصمت و بازمانده عترت، سرحلقه کریمان و تتمه دور زمان، حضرت بقیة الله الأعظم(أرواحُ العالمینَ لِتُراب مَقدمِه الْفِدَاء).
«یا أیُّهَا العزیزُ مَسَّنَا وَ أهْلَنَا الضُرُّ وجئنا بِبَضَاعَهٍ مُزْجَاهٍ فأوْفِ لَنا الکیلَ و تَصدَّقْ عَلَیْنا، إنَّ اللهَ یَجْزی المُتَصَدِّقینَ»(یوسف/ 88)
«ای عزیز، ما و اهل ما را رنجوری در رسیده، و سرمایه ای ناچیز آورده ایم، پس پیمانه ما را تمام بده و بر ما تصدق کن که خداوند صدقه دهندگان را پاداش می دهد.»
این رساله ای که پیش رویی دارید، مشتمل بر زندگانی امام حسن(ع) و صلح ایشان که در شش فصل تنظیم شده، که این فصل ها عبارتند از: فصل اول شامل کلیات بحت رساله است. فصل دوم، دوران کودکی و نوجوانی امام حسن(ع) است، که به تاریخ ولادت و حسب و نسب و والدین پاک سرشت امام(ع) پرداخته می شود. فصل سوم، مکارم اخلاقی امام حسن(ع) است، که ویژگی های اخلاقی ایشان مورد بررسی قرار می گیرد، و در انتهای این فصل به شهادت امام حسن(ع) می پردازیم. فصل چهارم، اوضاع سیاسی است که در ابتدای این فصل به زندگی معاویه و همدستانش توجه شده و بعد به مسئله بیعت امام حسن(ع) با معاویه می پردازیم. و فصل پنجم، فصل صلح امام حسن(ع) است که در ابتدای این فصل به مسئله صلح در نظر پیغمبر اکرم و حضرت علی(ع) و بعد به انگیزه های صلح امام حسن(ع) و معاویه می پردازیم. و در فصل ششم به مسئله صلح در ادبیات عرب، و در اشعار برخی از شعرا می پردازیم، که آیا صلح امام در اشعار شاعران آمده یا نه؟ چرا امام حسن(ع) صلح با معاویه را پذیرفت و...
امام صادق(ع) در مورد حضرت امام حسن(ع) می فرماید: حسن بن علی پس از آنکه به جانش سوء قصد شد و پیرامونش از در ناسازگاری با وی درآمدند، کار را به معاویه واگذاشت. آنگاه شیعیانش به آن حضرت چنین سلام کردند: «سلام بر تو ای خوار کننده مومنان». حضرت فرمود من خوار کننده مومنان نیستم، بلکه عزت بخش مومنانم. وقتی دیدم شما در برابر دشمن قدرتی ندارید، کار را به او واگذاشتم تا من و شما در میان آنان باشیم: همچنانکه آن فرزانه(خضر) کشتی را سوراخ کرد تا برای صاحبانش باقی بماند، و اینچنین(است حکایت) من و شما تا در میان آنها باقی بمانیم»
چهارچوب کلی این رساله در کل همه اجزای آن یک ارتباط خاصی دارند، صلح امام حسن(ع) در حقیقت با زندگی ایشان و مسائل سیاسی ارتباط تنگاتنگی دارند، که برای آگاهی از مسئله صلح و اهمیت موضوع باید از آغاز زندگانی و رشد بلوغ فکری امام(ع) به آن پرداخت.
از لحاظ ادبی هم شاعران به مسئله صلح به شکل عمیقی نگاه کردند، و به آن پرداخته اند، و می توان گفت که این شاعران، بنی امیه و معاویه و همدستانش را به نحوی در تاریخ بشریت محکوم کردند، که صلح امام حسن(ع) بر حق بوده و برایشان تحمیل شده. اما نمودار کلی که شاعران در شعرهای خود به آن پرداخته اند، بیشتر ظلم و جور ستم معاویه و بنی امیه را به تصویر کشیده اند.
اما در خصوص منابعی که استفاده کرده ایم، کتب فراوانی درباره امام حسن(ع) و صلح ایشان در کتاب خانه ها به چشم می خورد. ولی مشکل اساسی که در این زمینه بود، پراکندگی شعر شاعران عربی است، که کمتر به صلح امام حسن(ع) پرداخته اند. که مجبور شدم برخی از اشعار شاعران را در کتب تاریخی جستجو کنم.
پیشاپیش از اساتید ارجمند و صاحب نظران بزرگوار به واسطه سهوها و لغزشهای این رساله عذر می خواهم، چه بسا من شاگردی بیش نیستم که برای آموختن آمده ام.
در فراهم آمدن این رساله از استاد خوبم، جناب آقای دکتر اکبر غضنفری که مرا در نگارش این رساله راهنمایی کرده اند تشکر و قدردانی می کنم و همچنین از جناب آقای دکتر محمدحسن معصومی استاد مشاور و جناب آقای دکتر جنتی فر مدیر گروه رشته زبان و ادبیات عربی تقدیر و تشکر می کنم. و از پدر و مادرم که صمیمانه مرا در این راه همراهی کردند تقدیر و تشکر فراوان دارم. و برای جملگی ایشان از درگاه حضرت حق، مراتب سلامت و سعادت را مسئلت می نمایم.
أحقرُ الوَرَی و أفقَرُهم
احمد علی جانی
گروه زبان و ادبیات عربی
دانشگاه آزاد اسلامی قم- بهار 1388
فصل اول:
کلیات
1-1. طرح مسأله(موضوع تحقیق)
1-2. سؤالات تحقیق
1-3. فرضیه پژوهشی
1-4. هدف از تحقیق
1-5. روش تحقیق
1-6. محدودیت های تحقیق
1-7. پیشینه تحقیق
1-1. طرح مسأله(موضوع تحقیق)
با توجه به مطالعات من دربارة شخصیت امام حسن(ع)، جنبه های او مورد بررسی قرار نگرفته لذا اینجانب سعی دارم که در حوزه شخصیت حضرت امام حسن(ع) و صلح ایشان با معاویه در زمینة گسترده ای بررسی و تحقیق کنم تا شاید بعضی از ابهامات دربارة صلح امام حسن(ع) بیان کنم و طرحی نورا ایجاد کنم.
1-2. سؤالات تحقیق
- چرا امام حسن(ع) با معاویه صلح کرد؟
- واکنش معاویه در برابر امام حسن(ع) چگونه بود؟
- چه اتفاقاتی در مداین و مسکن رخ نمود؟
- وضعیت فرهنگی زمان امام حسن(ع) چگونه بود؟
- آیا به امام حسن(ع) شعری نسبت داده شده؟
- صلح امام حسن(ع) در بیان ادبی چگونه است؟
- شروط صلح امام حسن(ع) در بیان ادبی چگونه است؟
- آیا شاعرانی هستند که در زمینه صلح امام حسن(ع) شعر سروده باشند؟
1-3. فرضیه پژوهشی
- زندگی و شخصیت امام حسن(ع) الگویی برای جامعه بشریت در شعر و ادب عربی باشد.
- صلح امام حسن(ع) در بیان ادبی می تواند مورد بحث قرار گیرد.
- بررسی علل مخالفت نمودن امام حسن(ع) با جنگ و جهاد در شعر و ادب.
1-4. هدف از تحقیق
هدف علمی: بررسی صلح امام حسن(ع) و تاثیر آن در جامعه بشریت.
کاربردی: نقش صلح امام حسن(ع) در ادبیات.
ضرورتهای خاص: انگیزه امام حسن(ع) نسبت به صلح چه بوده؟
1-5. روش تحقیق
روش کار این رساله کتابخانه ای است.
1-6. محدودیت های تحقیق
روش کار این تحقیق فقط کتابخانه ای است، و مطلب مورد نظر من(ادبیات صلح امام حسن(ع) متاسفانه در سایت های اینترنتی یافت نشد. و حتی در کتاب خانه ها هم در مورد ادبیات صلح امام حسن(ع)، مطلب بسیار کم بود. و همچنین دسترسی به کتابخانه های بزرگ کشور، برای من مشکل بود.
1-7. پیشینه تحقیق
با توجه به مطالعاتی که انجام داده ام در طی دوره کارشناسی ارشد، در رابطه با صلح امام حسن(ع) در ادبیات عربی، رساله نوشته نشده است. از این رو مایلم در این زمینه بطور مفصل و گسترده تحقیق کرده و زندگی امام حسن(ع) و صلح با معاویه را مورد بررسی قرار دهم.
فصل دوم:
دوران کودکی و نوجوانی امام حسن مجتبی (ع)
2-1. تاریخ ولادت و حسب و نسب
2-2. در زمان پیغمبر اکرم(ص)
2-3. در زمان علی(ع)
2-4. نسب شریف امام حسن(ع)
2-5. والدین پاک سرشت امام حسن(ع)
2-6. پدر ارجمند امام حسن(ع)
2-7. مادر گرامی امام حسن(ع)
2-1.تاریخ ولادت و حسب نسبت
در شب نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجری هنگامی که ماه نورافشان آسمان چون کشتی سیمگونی در دریای نیلفام سپهر به آرامی بسوی باختر در حرکت بود ماه دیگری در شهر مدینه از افق آسمان ولایت طالع و با چهرة ملکوتی و روحانی خود عالم اسلام بلکه بشریت را روشن و تابناک گردانید.
این مولود خجسته سبط اکبر اولین فرزند «علی» و «فاطمه» (علیها السلام) بود که بر طبق قانون توراث شرافت و فضیلت و عصمت و طهارت و کلیة سجایای اخلاقی را که در وجود والدین او بود همراه داشت.
بعضی از مورخین تاریخ ولادت او را سال دوم هجری نوشته اند ولی آنچه مسلم است بنا به روایات صحیح مخصوصاً به نقل از شیخ مفید در ارشاد تاریخ ولادت او همان سال سوم هجری بوده است. ‹‹وُلِدَ بالمَدینهِ کیلَه النصفِ مِنْ شهرِ رمضانَ سَنَهَ مِنَ الهِجْرَهِ››. در شب نیمه ماه رمضان سال سوم هجری متولد شد .
پیغمبر اکرم (ص) پس از اطلاع به منزل حضرت زهرا (علیها السلام) تشریف فرما شدند و معلوم است که از شنیدن چنین خبری چقدر خوشحال و شادمان بوده اند. چون به خانه رسید فریاد زد: اسماء پسرم را بیاور. اسماء که نوزاد را در پارچه ای زرد رنگ پیچیده بود، به حضور آورد. پیامبر فرمود مگر به شما نگفتن که کودک را در پارچه زرد نگذارید پس زبان در دهان کودک نهاد و گفت: پروردگارا، او و فرزندانش را از شر اهریمن دور بگردان. به تو پناه می آورم و بعد در گوشهای کودک اذان و اقامه گفت و این نغمة آسمانی، نسیم جانبخش بود، که از دهان پیامبر بر گوش امام حسن (ع) و زید تا درخشانتر از آنچه در جهان است بر پهنة هستی بدرخشد.
چه سرآغاز نیکویی که در حیاه امام حسن پدید آمد و چنین طلیعة نیکویی در دیگران پدید نیامده. نخستین آوایی که به گوش نوزاد رسید ندای حیات بخش نیایش پیغمبر بود و این نغمات آسمانی چنین کلمات بلند و مقدسی را برداشت: ‹‹اللهُ اَکبَر، لا اِلهَ اِلاالله››. خدا بزرگتر است. خدایی جز الله نیست.
پیغمبر با چنین کلمات مقدسی که حقیقت ایمان را متضمن بود شجرة پاک کلمة حق را، در وجود فرزند گرامیش ایجاد کرد. و کام جانش را به فلاوت ایمان شیرین ساخت، تا از پیروان حق باشد و با پی گیری هدف ممتاز و حقیقی خویش باطل و تباهی را از میان بردارد.
پیامبر از علی پرسید که نام این نوزاد مسعود را چه گزارده ای؟ عرضه داشت: من به رسول خدا سبقت نمی جویم و پیامبر گفت من هم بر امر پروردگارم پیشی نخواهم جست در این هنگام الهام خداوندی بر پیامبر فرود آمد و حضرتش دستور داد نام نوزاد را «حسن» بگذارند.
و به حق نامی بهترین نامها است. و در نیکویش همین کافی است که خداوند آن را برگزیده است و زیبایی چنین نام دلالت بر حسنِ معنوی و جلوة حقیقت دارد. چون هفت روز از تولد حسن (ع) گذشت. پیغمبر به خانه علی (ع) رفت تا به شکرانه این ولادت قربانی کند. و آنچه توانایی مالی داشت فراهم آورد و حسن (ع) را عقیقه کرد و گوسفندی را قربانی نمود.
این اقدام پس از وی، سنتی برای امت گردید و پیغمبر موی سر فرزندش را نیز تراشید و هم وزن مویش به مستمندان پول نقره داد و نوزاد مقداری عطر و زعفران مالید و او را ختنه کرد.
واقعاً مجتبی پدرانه به چنین پاکیزگی گردیده شده و عاطفه ای این گونه با عنایت همدوشی نکرده ومهری اینگونه گرم و عمیق به ظهور نپیوسته است.
و این درخت امامت بود. که چنین شاخه شادابی برآورده بود و طراوت و زیبایی نبوت در آن جلوه داشت. این انس است که می گوید: هیچ کس همچون حسن (ع) به پیامبر همانند نبود و راویان سیمایش را چنان نمایش می دهند که بر چهرة ملکوتی پیامبر می مانست، رخسارش سفید و آمیخته به سرخی بود و در چشمانش سیاهی درخشنده ای برق می زد.
و توده های موی سرش انباشته و پیچیده بود، استخوان ها و عضلاتی درشت و سطبر داشت و فاصله شانه و بازوهایش زیاد بود، مویی در هم پیچیده و محاسنی انبوده و کوتاه داشت. گردنش به مانند ابریقی نقره می درخشید و همچنانکه در زیبایی های صوری به پیغمبر می مانست، در اخلاق والایی که پیامبر به داشتن آن بر همة پیامبران برتری داشت شبیه جدش بود.
پیامبر می دید که فرزندش نمونه کوچکی از وجود خودش، در نیک خویی، و بلند مقامی و پاکی نفس است و به حق شایسته آن است که از شعاع نبوت پرتو گیرد و رهنمونی امت را پس از پدرش عهده دار گردد.
دیدگان نافذ پیامبر این حقیقت را از ماوراء عالم ماده می دید که آنچه برای او در اقیانوس حیات به موج آمده، حسن را هم تحقق همان بهره، مسلم خواهد بود. به همین جهت شعاع تربیت و عنایتش را بر این گرامی انعکاس می بخشید. و او را در پناه تربیت و مهر معنوی خویش قرار می داد. و از همان روز ولایت این توجه و عنایت بی دریغ خود را دربارة حسن (ع) مبذول می داشت .
2. در زمان پیغمبر (ص)
در حدود هشت سال از دوران طفولیت امام حسن (ع) در زمان حیات پیغمبر اکرم (ص) سپری می شد و او در این مدت از نظر روانشناسی بهترین موقع پرورش و رشد شخصیت طفل است تحت تعلیم و تربیت مستقیم رسول گرامی قرار گرفت و آن حضرت شخصیت عالی و روحانی نواده خود را پی ریزی فرمود.
پیغمبر اکرم (ص) حسنین (علیهما السلام) را فرزند خطاب می کرد و آنها نیز متقابلاً آنحضرت را پدر می خواندند، محبت و علاقة مفرطی که رسول اکرم (ص) به آنها داشت مولد عواملی چند به شرح زیر بود:
1. اولاد ذکور آن حضرت همگی وفات کرده بودند و خداوند منّان به جای آنان حسنین (علیها السلام) را به پیغمبر (ص) عطاء فرموده بود در نتیجه مهر و علاقه ای که هر پدری به فرزند ذکور خود دارد در قلب پر عطوفت نبی گرامی نسبت به آن تجلّی نموده بود.
2. آن دو بزرگوار پسران فاطمه (علیهما السلام) یگانه دختر بازماندة پیغمبر اکرم بودند و قدر و منزلت آن بانوی بزرگوار هم پیش پیامبر معلوم بود.
3. علاوه بر ملاحظات بالا، حسنین (علیهما السلام) جزء پنج تن آل عبا بود و حائز مقام روحانی امامت و مشمول آیة مباهله و نظیر بودند و خداوند نیز آنان را دوست دارد.
4. مهمتر از همه، فداکاری و جانفشانی بی سابقه هر یک از آنان در احیاء و ابقاء شریعت احمدی قابل مدح و تمجید است و هر کس و لو بیگانه از اسلام هم باشد از شنیدن حالات جانبازی آنان در خاطر خود نسبت به آن بزرگواران احساس محبت می نماید. در این صورت پیغمبر اکرم (ص) که قضایای زمان خلافت حسنین را با دوربین وحی و نبوت مشاهده نموده و مظلومیت آنان را به خاطر حفظ مبانی دینی برأی العین ملاحظه می فرمود و با توجه به رابطة قلبی و معنوی هم که با آنها داشت مسلّم است که بایستی بیش از همه کس آنها را دوست داشته باشد.
عده ای از اشخاص مغرض و نادان چه در زمان های گذشته و چه در عصرهای حاضر چنین پنداشته اند که حسنین و سایر ائمه معصومین (علیهم السلام) فقط اولاد علی (ع) بود و فرزند پیغمبر اکرم (ص)محسوب نمی شوند در صورتی که این تصوّر کاملاً باطل و بی منطق است زیرا:
اولاً خداوند در آیة مباهله آنها را پسران پبغمبر خوانده است همچنانکه فرماید:
‹‹فَمَنْ حاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلمِ فَقُلْ تعالوُا نَدْعُ أّبناءَ نا و أَبنائکُمْ وَ نِساءَ نا و نِسائکُمْ و أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبتَهِلْ فَنَجْعلْ لَعنَتَ اللهِ عَلیَ الکاذبَینَ››
ای پیامبر ما، پس هر کس با تو در مقام مجادله برآید (دربارة عیسی علیه السلام) پس از آنکه به وحی خدا با احوال او آگاهی یافتی بگوئید بیائید ما و شما با فرزندان و زنان خود به مباهله (نفرین)، برخیزیم تا دروغگویان را به لعنت خدا گرفتار سازیم.
به شهادت تاریخ و به اتفاق کلیه مورخین رسول اکرم (ص) با حضرت امیر و حضرت زهرا و حسنین (علیهم السلام) برای مباهله نصارای نجران حاضر شدند. و ثانیاً خداوند دربارة ذریّه و اولاد حضرت ابراهیم می فرماید:
‹‹ وَ وَهبْنا لَهُ أسحاقَ وَ یَعْقوبَ کُلاً هَدَیْنا وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبلُ وَ مِنْ ذُریتِهِ داوُدَ وَ سُلَیمانَ و وَ أیّوبَ وَ یُوسُفَ وَ موسی و هارونَ وَ کذلکَ نَجْزی المُحسنینَ وَ زَکَرِیّا و یَحیی و عیسی و اِلیاسَ کُلٌّ مِنَ الصّالِحینَ››
خداوند در این آیه حضرت عیسی را هم بر سایر پیامبران که نام برده از اولاد حضرت ابراهیم شمرده است درصورتی که عیسی کلمه الله است و پدری نداشته تا بوسیله آن به ابراهیم برسد. بناچار از ناحیه مادر از اولاد حضرت ابراهیم خواهد بود.
حال که عیسی با چندین پشت و در حدود دو هزار سال فاصلة زمانی فرزند ابراهیم خوانده می شود، چگونه حسین (ع) که نوادة پیغمبر اکرم (ص) بوده در زمان حیات آن حضرت هم وجود داشته اند فرزند پیغمبر خوانده نشود؟
ثانیاً: امروزه از نظر بیولوژی و جنین شماسی ثابت شده است که «اسپرماتوزوئید» (نطفه مرد) تا با «اوول» (نطفه زن) ترکیب نشود جنینی بوجود نخواهد آمد زیرا هیچ یک از آن دو به تنهایی قادر به ادامه حیات نیستند و برای اینکه بتوانند بر زندگی خود ادامه دهند لازم است که با یکدیگر درهم آمیزند و تبدیل به یک سلول واحد گردند. بنابراین وجود طفل متعلق به پدر و مادر است نه تنها به پدر و حتی از نظر قانون توارث خصوصیات روحی و اخلاقی مادر بیش از صفات پدر در حالات روانی و اخلاقی طفل مؤثر است و علت اینکه سرپرستی طفل را به عهدة پدر گذاشته اند. از نظر ولایت و قیمومیتی است که پدر نسبت به طفل دارد والا در تولید و به جود آوردن کودک هیچ فرقی بین پدر و مادر نیست و رابطة کودک از نظر زیست شناسی با هر یک از والدین خود به یک نسبت است. امام حسن (ع) در زمان جدش مورد لطف و نوازش آن بزرگوار بوده و رسول گرامی حسنین را غالب اوقات حتی در حضور مردم مورد ملاطفت قرار می داد تا همه بدانند که آنان دو ریحانة پیغمبرند و دوستی خاندان آن حضرت نیز به حکم آیه شریفة : ‹‹قُلْ لا اِسأَلُکُمْ عَلَیهِ اَجْراً إلاّ المَوَدَهَ فی القُربی››
(ای پیغمبر بگو من از شما اجر رسالت نمیخواهم مگر دربارة نزدیکان من محبت و دوستی کنید). بر همه امت فرض واجب است تا شاید پس از رحلت وی در حق آنان اگر هم به خرج ندهند لا اقل ظلم و ستم روا ندارند.
امام حسن (ع) در زمان حیات پیغمبر (ص) با اینکه طفل نوآموز بود مع الوصف موقع وعظ رسول گرامی در مسجد پای منبر می نشست و کلمات دُرر بار جد گرامیش را استماع نموده و حفظ می فرمود به طوریکه وقتی به منزل برمی گشت عیناً آن را به مادرش نقل می کرد. حضرت صدیقة کبری (علیها السلام) همان مطالب را به حضرت امیر بیان می نمود علی (ع) می پرسید از کجا وحی خدا را می دانی فاطمه (ع) اظهار می کرد از فرزندت حسن می شنوم.
روزی پدرش در گوشه خانه به طوری که فرزندش نبیند جهت استماع گفتار او پنهان شد چون کودک از راه رسید بنا به عادت معهود شروع به سخن گفتن نمود ولی کمی زبانش به لکنت افتاد و نتوانست بر سخن خود مسلط باشد مادرش فرمود چرا زبانت گرفت عرض کرد: ‹‹یا اُمّاهُ أظنُّ أَنَ کبیراً یَصْمَعُنی››. مادر جان گمان ی کنم بزرگی صدایم را می شنود، در آن موقع حضرت امیر (ع) دوید و فرزندش را درآغوش گرفت و بوسید.
2-3. در زمان علی(ع)
پس از رحلت پیغمبر اکرم (ص) برخلاف دستور قرآن و علیرغم وصیّت آن حضرت نه تنها دربارة خاندان او محبّت و دوستی ننموده اند بلکه با ایجاد بلوا در سقیفه دودمان نبوّت را مورد اهانت و ستم قرار داده و منصب خلافت الهیّه را که از جانب خداوند بوسیلة نبی اکرم (ص) در غدیر خم برای وجود نازنین علی (ع) تعیین و ابلاغ گردیده بود به ناحق تصاحب کرده و با یگانه یادگار آن حضرت که دختر والا گهرش بود بدرفتاری نمودند.
مشاهدة این ناملایمات در روحیة اطفال آن خانواده من جمله حسن (ع) نیز خواه نا خواه مؤثر بوده و آنان را محزون و اندوهناک می نموده است.
بنابراین با رحلت رسول خدا (ص) نور دیدگان فاطمه (ع) از محبّت و علاقة جدّ بزرگوارش محروم مانده و به دامن پر عطوفت مادر پناه بردند. اما طولی نکشید که آن یگانه مظهر عفّت و کانون عصمّت نیز در اثر تألمات وحی شدیداً بیمار و بالاخره به پدر بزرگوارش ملحق گردید.
در چنین موقعی فقط وجود امیر مؤمنان بود که امام حسن (ع) و اولاد دیگر فاطمه (ع) را در پناه مهر و محبّت خود داشت و آنان را بعدها هم به فرزندان دیگرش مقدم شمرده و حسنین (ع) را فرزندان پیغمبر می خواند.
خلفای غاصب برای جلب توجه مهاجرین و انصار هم که بود نسبت به حسنین (ع) اظهار مودّت نموده و از بیت المال نیز سهمی به آنان می دادند چنانکه عمر روزی به هریک از آن دو ده هزار درهم داد و به پسر خود عبدالله هزار درهم بخشید پسرش گفت: با اینکه سابقة مرا در اسلام می دانی چرا این دو را بر من ترجیح می دهی؟ و خیال می کرد که با این منطق پدرش را قانع ساخته و عاطفة پدرانة او را تحریک کرده است ولی فراموش نموده بود که پدرش روی چه حسابی چنین عملی را داده است از این رو عمر با حالت تندی و خم به پسرش گفت: وای بر تو، تو مانند جدّ آنها جدی و مانند پدرشان پدری و مثل مادرشان مادری و نظیر جدة آنها جده ای و مانند دائی آنها دائی و مثل خالة آنها خاله ای و چون عموی آنها عموئی و نظیر عمه شان عمه ای برای من بیاور تا من تو را نیز در ردیف آنان حساب کنم. مگر نمی دانی که جدّ آنها رسول الله (ص) و پدرشان علی (ع) و مادرشان فاطمه (ع) و جده شان خدیجه و دائی شان ابراهیم و خاله شان زینب و رقیه و ام الکلثوم و عمویشان جعفر بن ابیطالب ابن هانی دختر ابیطالب است.
امام حسن (ع) که فرزند بزرگتر پدرش بوده و پس از شهادت وی نیز مقام امامت برای او بود مورد توجه و تربیت علی (ع) قرار گرفت. در دوران خلافت علی (ع) نیز در جنگ های جمل و صفین و نهروان شرکت داشت و خدمات نظامی ارزنده ای انجام می داد.
حوادث و انقلابات روزگار در زمان جوانی او یعنی در فاصلة بین رحلت جدش تا شهادت پدرش که مدت 30 سال به طول انجامید و موجب آزردگی و تجربة او شده در طول این مدت همراه پدرش از ستمدیدگان حمایت می کرد و از بیدادگران انتقاد می نمود.
2-4. نسبت شریف امام حسن مجتبی (ع)
نسبت شریف کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی (ع) بدین قرار است:
‹‹حسن بن علی بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن مره کعب بن لوی بن غالب بن فهربن مالک بن خضر بن کنانه بن خزیمه بن مدرکه بن الیاس بن مضربن نزار بن معد بن عدنان.
از پیامبر اکرم روایت شده است: ‹‹ اِذا بَلَغَ نَسَبی إلی عدنان فَامسکوا ›› «هر گاه نسب من به عدنان رسید، در آن توقف کنید و فراتر نروید.»
امام حسن مجتبی (ع) با 29 واسطه به حضرت اسماعیل (ع) فرزند ابراهیم خلیل الرحمن (ع) می رسد. اما نسبت مادری حسن مجّتبی (ع) به واسطة مادرش فاطمه زهرا (علیها السلام) بنت رسول خدا (ص) به عبدالمطلب و در نهایت همانند نصب پدری اش به عدنان و سرانجام به حضرت اسماعیل (ع) می رسد.
بنابراین نَسَب امام حسن مجّتبی (ع) از طرف پدر با یک واسطه و از طرف مادر با دو واسطه به عبدالمطلب بن هاشم منتهی می گردد.
پیامبر اسلام (ص)، دو سبطش حسن و حسین را پسران خود می خواند و خداوند متعال در آیه مباهله آن دو را پسران پیامبر (ص) خوانده است .
2-5-1. والدین پاک سرشت امام حسن (ع)
در اینجا اشاره ای کوتاه به زندگی و شخصیت پدر ارجمند و مادر گرامی امام حسن (ع) می کنیم.
2-5-2. پدر ارجمند امام حسن مجّتبی (ع)
امیرمؤمنان علی بن ابی طالب (ع)، پدر ارجمند امام حسن مجّتبی (ع) است.
حضرت علی (ع) در سیزده رجب سال 30 عام الفیل (ده سال پیش از بعثت پیامبر (ص) در داخل خانه خدا ] کعبه[ از مادری پاک و عفیف، چون فاطمه بنت اسد دیده به جهان گشود. پدرش ابوطالب بن عبدالمطلب و مادرش فاطمه بنت اسد بن هاشم می باشند. فرزندان ابوطالب، از جمله حضرت علی (ع) نخستین هاشمی زاده ای بودند که از پدر هاشمی نسب تولد یافتند.
ابوطالب به مانند پدر و نیاکان خود، از موحدان و پیروان دین حنیف ابراهیم (ع) از هرگونه شرک و بت پرستی دور بود. وی که جانشین پدرش عبدالمطلب شده بود، بنا به وصیت وی، قیمومیت وکفالت پیامبر (ص) از دوران خردسالی اش برعهده گرفت و از وی به مانند فرزندان خود، بلکه بهتر از فرزندان خویش نگه داری و سرپرستی کرد.
ابوطالب و همسرش فاطمه بنت اسد، بیش از چهل سال، حضرت محمد (ص) را چون نگینی در میان گرفته و از او محافظت کرده و جای خالی پدر و مادرش را پر کردند.
پس از بعثت پیامبر اسلام (ص) خانواده ابوطالب نخستین کسانی بودند که به آن حضرت ایمان و از او جانانه دفاع کردند و در این راه، سختی ها و فشارهای زیادی متحمل شدند. حضرت محمد (ص) در هر سال حدود یک ماه در «غار حرا» به نیایش عبادت می پرداخت و در این مدت، علی (ع) را رابط وی و همسرش خدیجه کبری (علیها السلام) و تنها انیس آن حضرت در آن غار بود.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 158 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
سازمان انبارها :
نظر به این که قسمت عمده ای از منابع نقدی شرکتهای تولیدی، به مصرف سرمایه گذاری برای موجودیهای مواد میرسد، اگر از روشهای انبارداری مطمئن و منظمی استفاده نشود، زیانهای جبران ناپذیری ببار خواهد آمد. به عنوان مثال، نداشتن موجودی مواد به حد کافی، موجب وقفههای زیان آوری در تولید می شود و با خریدهای فوری برای جلوگیری از این وقفه ها نیز هزینه های تولید افزایش مییابد. اگر مواد، بیش از حد مطلوب خریداری شده باشد، باعث رکود سرمایه و افزایش هزینههای انبارداری و نیابی مواد میشود.
روش انبارداری باید طوری طراحی گردد که از حیف و میل، فاسد شدن و افت نامناسب مواد جلوگیری شود و نقل تولیدی، به آسانی صورت گرفته، هزینه آن نیز به حداقل کاهش یابد.
مسئولیت امور انبار و نگهداری موجودیهای جنسی به عهده انباردار است. او باید تجربه و دانش کافی در روشهای انبارداری، لیاقت و کفایت اداره عملیات را دارا باشد و امانت داری او مورد تأیید قرار گیرد. انبارها در مؤسسات تولیدی با توجه به تولید و دامنه فعالیت کارخانه، به دو نوع مرکزی ( اصلی) و فرعی تقسیم میشوند. در کارخانههای بزرگ تولیدی به علت حجم زیاد تولید، ساختمان انبار مرکزی را نمی توان نزدیک کلیه واحدهای تولیدی احداث نمود. لذا در هر واحد تولیدی انبار فرعی ایجاد میگردد و انبار مرکزی هر چندوقت یک بار، مواد مورد نیاز واحدهای مختلف تولیدی را به انبار همان واحد ارسال مینماید. در این صورت، برای اداره انبارهای فرعی، به انباردانی نیاز است که مسئولیت اداره این انبارها زیر نظر انباردار به عهده بگیرند.
وظایف انباردار:
- تکمیل و ارسال برگ درخواست خرید مواد، ملزومات و لوازم یدکی به اداره خرید با توجه به تعداد موجودی در انبار (فرم شماره 1):
- تحویل گرفتن مواد وارده به انبار پس از اطمینان از مطابقت آن با مشخصات در برگ سفارش و ثبت مقدار آن در کارت مواد و ( فرم شماره 2) وصدور برگ رسید مواد (فرم شماره 3) حداقل در 3 نسخه ؛
- قرار دادن مواد دریافتنی با توجه به مشخصات و نوع آن، در محل مناسب و طبقه بندی و کدگذاری آنها؛
صدور مواد از انبار بنا به تقاضای قسمتهای مختلف تولید در مقابل حواله انبار معتبر (فرم شماره 4)؛
- تطبیق مانده کارتهای مواد با موجودی واقعی در انبار؛
- تهیه گزارش مواد ناباب وکم مصرف برای اطلاع مدیران؛
- حفظ و نگهداری از موجودیها.
تذکر: در بعضی از مؤسسات تولیدی ممکن است برگ درخواست خرید مواد به وسیله دوایر تولیدی، مهندسی تولید و یا دایره تعمیرات، تکمیل و ارسال شود.
عوامل مؤثر در تکمیل و ارسال برگ درخواست سفارش مواد: مقدار موادی که باید در انبار نگهداری شود، به عواملی مانند مصرف روزانه، مدت رسیدن سفارش به انبار، با صرفه ترین مقدار سفارش و هزینههای نگهداری مواد، بستگی مستقیم خواهد داشت. بنابراین، انباردار باید هنگام تکمیل برگ درخواست مواد، ضمن توجه به عوامل فوق، حد تجدید سفارش، حداقل و حداکثر موجودی را مد نظر قرار دهد.
حد تجدید سفارش مواد: مقدار یا تعدادی است بین حداقل و حداکثر موجودی که به محض تقلیل موجودی به آن میزان، باید به خرید مواد مبادرت نمود تا اطمینان حاصل شود که مواد خریداری شده قبل از رسیدن به سطح حداقل، به انبار خواهد رسید. حد تجدید سفارش، به دو عامل حداکثر مقدار مصرف روزانه مواد و مدت تحویل موادسفارش شده، بستگی مستقیم دارد. حد تجدید سفارش از رابطه زیر بدست میآید.
حداکثر مصرف روزانه مواد × حداکثر مدت وصول مواد= حد تجدید سفارش
حداقل موجودی : حداقل موجودی مواد، عبارت از تعداد یا مقداری است که باید همواره در انبار موجود باشد و حتی المقدور، موجودی انبار از آن مقدار کمتر نشود. میزان حداقل موجودی مواد با توجه به عوامل زیر مشخص میشود :
- مصرف روزانه مواد : معمولا مواد مورد نیاز قسمتهای مختلف تولید، روزانه از انبار صادر و تحویل کارخانه میگردد. بنابراین، مقدار مواد مصرفی مستقیما به مقدار یا تعداد تولید روزانه بستگی خواهد داشت. به این ترتیب، هر چه میزان تولید افزایش یابد مقدار مواد مصرفی نیز افزایش خواهد یافت.
- زمان لازم برای دریافت سفارش جدید: مواد مورد نیاز کارخانه، از طریق سفارشات داخلی یا خارجی تهیه میگردد. معمولا برای تهیه مواد از داخل کشور به زمان کمتری نیاز است و حال آن که تهیه مواد از خارج، مستلزم تشریفات بیشتری از قبیل گشایش اعتبار، حمل و نقل دریایی و زمینی و ترخیص مواد از گمرک میباشد که این عملیات موجب میشود مواد درخواستی دیرتر به انبار برسد.
بنابراین، برای پیش بینی زمان دریافت مواد باید نحوه تهیه آن در نظر گرفته شود.
ضمنا، از آنجا که مقدار مصرف روزانه و مدت رسیدن مواد به انبار در طول دوره مالی ثابت نیست، برای محاسبه حداقل موجودی مواد، متوسط این دو عامل در نظر گرفته میشود.
(متوسط مصرف روزانه×متوسط مدت تحویل)-حد تجدید سفارش= حداقل موجودی مواد
با صرفه ترین مقدار سفارش: با صرفه ترین مقدار یا تعداد سفارش، عبارت از مقدار موادی است که به منظور به حداقل رساندن هزینههای سالانه مربوط به موجودیها، سفارش داده میشود؛ زیرا بسیاری از این قبیل هزینه ها به مقدار سفارش آن مواد بستگی دارد.
معمولا مؤسسات تولیدی،مواد مورد نیاز را به صورت عمده، خریداری مینمایند. این عمل، موجب میشود که بهای هر واحد مواد خریداری شده کاهش یافته، و در هزینههای مربوط به خرید موادف مانند : هزینه گشایش اعتبار، هزینه استعلام بها، هزینه حمل ونقل، صرفه جویی گردد. از سوی دیگر، خریدهای عمده، موجب افزایش هزینه نگهداری مواد( هزینههای انبارداری) و نیز راکد ماند نقدینگی واحد تولیدی میشود و گاه با خطر کاهش قیمت موجودی مواد مواجه میگردد. بر عکس، اگر سفارش خرید مواد، به دفعات و به صورت جزیی انجام شود، هزینه سفارش افزایش ولی در مقابل هزینه نگهداری کاهش مییابد و احتمال خطر کاهش قیمت موجودی مواد از بین میرود.
با صرفه ترین تعداد سفارش باید با در نظر گرفتن هزینه سفارش مواد، هزینه نگهداری موجودیها و اثر راکد ماندن نقدینگی مؤسسه به جهت خریدهای عمده تعیین گردد.
با صرفه ترین مقدار سفارش به صورتهای مختلف محاسبه میشود. یکی از راههای محاسبه آن، استفاده از رابطه زیر میباشد.
در این قسمت، عوامل تشکیل دهنده رابطه فوق توضیح داده میشود.
الف- تعداد واحدهای مورد نیاز سالانه : عبارت است از تعداد موادی که با توجه به برنامه تولید در ابتدای هر دوره مالی برآورد میشود.
ب - هزینه هر بار سفارش: این هزینه ها به عواملی از قبیل هزینه تهیه برگهای درخواست وسفارش خرید هزینه ثبت سفارش، هزینههای ثابت گشایش اعتبار، هزینه تخلیه محمولههای وارده به انبار، هزینه تهیه گزارش دریافت مواد، هزینه رفع اشتباه در مقدار و کیفیت مواد وارده و یا تأخیر در تحویل و همچنین هزینه حسابداری مربوط به عملیات خرید و پرداخت وجه به فروشنده، بستگی دارد.
ج – هزینه نگهداری: این هزینه ها به عواملی از قبیل، هزینههای انبارداری، بیمه، حمل و نقل در داخل انبار، نشتی، افت، وزن و نابابی موجودیها بستگی دارد. هزینه نگهداری مواد به دو طریق محاسبه میشود :
1- محاسبه هزینه نگهداری هر واحد مواد در انبار
2- محاسبه هزینه نگهداری بر اساس درصدی از ارزش متوسط موجودی انبار.
د – بهای خرید هر واحد : عبارتس است ا ز کلیه هزینههای مربوط به خرید و تهیه یک واحد مواد میباشد. ضمنا برای محاسبه تعداد دفعات سفارش مقرون به صرفه از رابطه زیر استفاده میشود:
تعداد مورد نیاز طی دوره = تعداد دفعات سفارش مقرون به صرفه
با صرفه ترین مقدار سفارش
دفعات گردش موجودی مواد: دفعات گردش موجودی مواد، گویای این مطلب است که هر ماده اولیه، در طول یک دوره، چند بار جایگزین میگردد.
دفعات گردش موجودی مواد، از تقسیم جمع مواد مصرف شده طی دوره بر متوسط موجودی مواد به دست میآید جمع مواد مصرفی با استفاده از حوالههای انبار با گزارش مقدار مصرف مواد که در دایره حسابداری مواد، تهیه شده به دست میآید و متوسط موجودی مواد، عبارت از نصف حاصل جمع موجودی مواد اول، و پایان دوره است.
موجودی مواد اول دوره + موجودی مواد پایان دوره = متوسط موجودی مواد
2
دفعات گردش موجودی مواد از رابطه زیر محاسبه میشود:
360
دفعات گردش موجودی
مثال4: شرکت تولیدی وحید که برای ساخت محصول، از یک نوع ماده اولیه به نام آلفا استفاده مینماید، در طول دوره مالی پنج بار اقدام به خرید این ماده اولیه نموده است. اطلاعات مقداری مربوط به خرید و موجودی اول و پایان دوره چنین است:
حداکثر موجودی مواد: به مقدار موادی اطلاق میشود که اگر بیش از آن در انبار موجود باشد، خساراتی از بابت راکد ماندن سرمایه، ناباب شدن مواد، خطر تغییر مشخصات فنی مواد، متوجه مؤسسه گردد.
سفارش جدید، گنجایش انبار، هزینههای نگهداری مواد و با صرفه ترین مقدار سفارش نیز باید توجه داشت. یکی از طرق محاسبه حداکثر موجودی مواد، رابطه زیر است:
( حداقل مصرف مواد × حداقل مدت وصول مواد)- ( با صرفه ترین مقدار سفارش)+ (حد تجدید سفارش)=(حداکثر موجودی مواد)
کسری و اضافات انبار: کسری یا اضافات انبار، عبارت است از اختلاف موجودی واقعی انبار با اسناد و مدارک، کارت انبار و کارت حساب مواد در تاریخی معین.
به عبارت دیگر، هر گاه موجودی واقعی مواد کمتر از مانده کارتهای مواد باشد، کسری انبار و زمانی که موجودی واقعی مواد بیشتر از مانده کارتهای مواد باشد، اضافات انبار موجود وجود خواهدداشت. از آنجا که کارت انبار، معرف مقدار واقعی موجودی هر ماده اولیه در انبار است. مغایرت مانده کارت حساب مواد یا دفتر معین مواد با مانده کارت انبار نشان دهنده کسری یا اضافه موجودی انبار، مربوط به هر یک از اقلام مواد اولیه میباشد.
کسری یا اضافات انبار، دلایل گوناگونی دارد که به بعضی از علل آن اشاره می شود:
1- اشتباه در ثبت مقدار مواد وارده یا صادره در کارت انبار
2- اشتباه در ثبت قبضها و حوالههای انبار در کارت حساب مواد وسیله دایره حسابداری
3- عدم ثبت بعضی از حوالههای انبار توسط دایره حسابداری به علت نرسیدن آنها به دایره مذکور
4- تقسیم قطعه بزرگ به قطعات کوچک
5- تبخیر و شکستگی که سبب کسری انبار میشود.
6- جذب رطوبت که موجب افزایش وزن برخی از مواد موجود در انبار میگردد.
7- ضایعات مواد در انبار
8- سوء استفاده و سرقت مواد از انبار
9- اشتباه انباردار
معمولا در پایان دوره مالی، پس از خانه انبارگردانی و تطبیق موجودی واقعی انبار با کارتهای مواد، چنانچه کسری با اضافه موجودی انبار قابل ملاحظه نباشد، مانده کارتها اصلاح میشود. ولی اگر کسری یا اضافی موجودی انبار قابل توجه باشد، باید ابتدا بررسیهای لازم نسبت به علل آن بعمل آید؛ سپس با اصلاح کارتها و تطبیق مانده آنها با موجودی واقعی انبار، آرتیکلهای اصلاحی در دفاتر ثبت گردد.
اصلاح مانده کارتها به این منظور انجام میشود که مانده کارتها با موجودی واقعی مواد برابر گردد.
در صورت وجود کسری انبار، معادل مبلغ کسری، حساب کسری و اضافات انبار، بدهکار و حساب کنترل مواد، بستانکار میگردد.
حساب کسری و ضایعات انبار ×××
حساب کنترل مواد ×××
ثبت کسری موجودی انبار
در صورت وجود اضافی انبار معادل مبلغ اضافات، حساب کنترل مواد، بدهکار و حساب کسری و اضافات انبار، بستانکار میگردد.
حساب کنترل مواد ××
حساب کسری و اضافات انبار ××
ثبت اضافات موجودی انبار
برای بستن حساب کسری و اضافات انبار روشهای متعددی وجود دارد. یکی از این روشها بستن حساب فوق الذکر به خلاصه حساب سود و زیان میباشد.
در جریان عادی اگر حساب کسری و اضافات انبار، دارای مانده بدهکار باشد، برای بستن آن، حساب خلاصه سود و زیان، بدهکار و حساب کسر و اضافات انبار، بستانکار میگردد.
حساب خلاصه سود و زیان، بستانکار میگردد.
دایره حسابداری مواد: این دایره موظف است مواد وارده به انبار را با استفاده از اعلامیههای رسید مواد در کارت حساب مواد ( فرم شماره 5) ثبت و مواد صادره از انبار را با توجه به حوالههای انبار و با استفاده از یک روش متداول ارزیابی، پس از قیمت گذاری در کارت مذکور ثبت نماید و نتیجه را طی یک خلاصه گزارش مواد مصرفی به دایره حسابداری صنعتی ارسال دارد.
عوامل بهای تمام شده مواد و ثبتهای مربوط: بر اساس اصل بهای تمام شده و از آن جا که باید کلیه عوامل هزینه به بهای تمام شده در حسابها منظور گردد، در مورد مواد نیز باید به همین ترتیب عمل شود بهای تمام شده مواد، علاوه بر قیمت خرید، شامل کلیه هزینههای مربوط به تهیه و تحصیل مواد تا صدور آن از انبار میگردد. بعضی از این هزینه ها عبارتند از : بیمه، حمل، بارگیری، عوارض گمرکی و سود بازرگانی، بازرسی وآزمایش.
نحوه ثبت مواد خریداری شده : ثبت مواد خریداری شده، به یکی از دو صورت زیر انجام میشود:
1- اگر زمان ثبت، مبلغ واقعی هزینههای مربوط به تهیه و تحصیل مواد خریداری شده مشخص باشد، در این صورت، ابتدا هزینههای انجام شده را به خرید مواد اضافه مینمایند تا بهای تمام شده موادخریدرای شده به دست آید. سپس آرنیکل مربوط به خرید مواد، در دفتر روزنامه چنین ثبت میشود:
حساب کنترل مواد ×××
صندوق (بانک، بستانکاران، اسناد پرداختی) ×××
خرید ... کیلو مواد نوع ... به نرخ ... ریال به طور ...
2- معمولا بسیاری از هزینههای مربوط به خرید مواد، تا زمان تحویل آن به انبار مشخص نمی شود. به همین دلیل، در ابتدای هر دوره مالی با توجه به تجربیات سالهای گذشته و با در نظر گرفتن تغییرات احتمالی در نرخهای عوامل هزینه مربوط به تهیه مواد، یک نرخ برای تمام هزینههای تهیه و تحصیل مواد برآورد میش ود که اصطلاحا به نرخ پیش بینی هزینههای تحصیل مواد موسوم است. محاسبه این نرخ، به عوامل متعددی بستگی دارد. این نرخ ملاک محاسبه هزینههای مربوط به خرید مواد قرار میگیرد. بنابراین، در طول دوره مالی هر بار که مواد خریداری میشود. هزینههای تهیه وتحصیل آن پس از کسر تحقیقات خرید به بهای خرید اضافه میگردد. نتیجتا با استفاده از اصل بهای تمام شده، موادی که به انبار وارد میشود. شامل کلیه هزینه ها تا زمان تحویل خواهد بود. با توجه به مطالب فوق، حسابی تحت عنوان حساب پیش بینی هزینههای تهیه و تحصیل مواد، در دفتر کل در نظر گرفته میشود تا کلیه هزینههای برآورد شده برای تهیه و تحصیل مواد با نرخ از پیش تعیین شده، به بستانکار این حساب منظور گردد. آرتیکل مربوط به خرید مواد با توجه به هزینههای برآورد شده به صورت زیر است:
حساب کنترل مواد ×××
صندوق (بانک، بستانکاران، اسناد پرداختنی) ×××
خرید ... کیلو مواد نوع ... به نرخ ... ریال به طور...
2- معمولا بسیاری از هزینههای واقعی مربوط به خرید مواد، تا زمان تحویل آن به انبار مشخص نمی شود. به همین دلیل در ابتدای هر دوره مالی با توجه به تجربیات سالهای گذشته و با در نظر گرفتن تغییرات احتمالی در نرخهای عوامل هزینه مربوط به تهیه مواد، یک نرخ برای تمام هزینههای تهیه و تحصیل مواد برآورد میشود که اصطلاحا به نرخ پیش بینی هزینههای تحصیل مواد موسوم است. محاسبه این نرخ، به عوامل متعددی بستگی دارد. این نرخ ملاک محاسبه هزینههای مربوط به خرید مواد قرار میگیرد. بنابراین، در طول دوره مالی هر بار که مواد خریداری میشود، هزینههای تهیه و تحصیل آن پس از کسر تخفیقات خرید به بهای خرید اضافه میگردد. نتیجتا با استفاده از اصل بهای تمام شده،موادی که به انبار وارد میشود شامل کلیه هزینه ها تا زمان تحویل خواهد بود. با توجه به مطالب فوق، حسابی تحت عنوان حساب پیش بینی هزینههای تهیه و تحصیل مواد، در دفتر کل در نظر گرفته میشود تا کلیه هزینههای برآورد شده برای تهیه و تحصیل مواد با نرخ از پیش تعیین شده، به بستانکار این حساب منظور گردد. آرتیکل مربوط به خرید مواد با توجه به هزینههای برآورد شده به صورت زیر است :
حساب کنترل مواد ×××
صندوق (بانک، بستانکاران، اسناد پرداختنی) ××
حساب پیش بینی هزینههای تهیه مواد ××
ثبت مواد خریداری شده طبق قبض انبار شماره ...
پس از دریافت اسناد هزینههای واقعی انجام شده مربوط به تهیه مواد اولیه، حساب کنترل هزینه تهیه مواد در دفتر کل و حساب هر یک از هزینه ها به طور جداگانه در دفتر معین هزینه، بدهکار و حسابهای نظیر بستانکاران، صندوق، بانک وبا اسناد پرداختنی، بستانکار میگردد.
معین کل کل
بد بس
هزینه حمل مواد
حساب کنترل هزینه تهیه مواد: ×××
هزینه حمل مواد ××
هزینه بیمه مواد ××
هزینه حقوق وعوارض گمرکی ××
حساب بانک (صندوق، بستانکاران، اسناد پرداختنی) ×××
ثبت هزینههای واقعی انجام شده مربوط به تهیه مواد
در پایان دوره مالی، برای بستن حسابهای کنترل و پیش بینی هزینههای مربوط به تهیه مواد، حساب پیش بینی هزینه تهیه مواد، بدهکار و حساب کنترل هزینه تهیه مواد، بستانکار میگردد.
چنانچه اختلافی بین مانده این دو حساب وجود داشته باشد، اختلاف به حساب تعدیل هزینههای تهیه مواد بدهکار با بستانکار میگردد.
حساب پیش بینی هزینههای تهیه مواد ×××
حساب تعدیل هزینههای تهیه مواد ××
حساب کنترل هزینههای تهیه مواد ××××
ثبت بستن حسابهای کنترل و پیش بینی هزینههای تهیه مواد
مانده حساب تعدیل هزینههای تهیه مواد، نشان دهنده اضافه یا کسر هزینههای پیش بینی شده با هزینههای واقعی تهیه و تحصیل مواد خواهد بود که نهایتا به تناسب بهای تمام شده کالای فروش رفته و موجودیهای پایان دوره تسهیم میگردد.
نحوه ثبت مواد صادره از انبار : زمانی که قسمتهای مختلف تولید، برای ساخت محصول نیاز به مواد داشته باشند با تکمیل فرم درخواست مواد و سایر تشریفات مربوط، آن را از انبار دریافت میدارند.حسابداری مواد، بهای مواد صادره به تولید را با توجه به یکی از روشهای ارزیابی محاسبه میکند و به صورت زیر ثبت مینماید:
حساب کنترل کالای در جریان ساخت ×××
حساب کنترل مواد ×××
ثبت صدور ... واحد مواد نوع ... به تولید
برگشت مواد
برگشت مواد، معمولا به دو صورت زیر خواهد بود:
1- برگشت مواد خریداری شده به فروشنده
2- برگشت مواد از تولید به انبار
در این قسمت، راجع به هر یک از برگشتیهای فوق و علل بوجود آمدن آن و طریقه ثبت این برگشتیها با استفاده از روشهای مختلف ارزیابی توضیح مختصری داده میشود.
1- برگشت مواد خریداری شده به فروشنده: برگشت مواد خریداری شده به فروشنده، ممکن است به دلایل مختلفی باشد که مهمترین آنها عبارتند از :
الف - مطابق نبودن مواد خریداری شده با نمونه دریافتی
ب - معیوب بودن مواد خریداری شده
ج - عدم تحویل به موقع مواد توسط فروشنده که در این صورت ممکن است در تاریخ تحویل،خریدار، دیگر به آن مواد نیاز نداشته باشد.
نحوه ثبت مواد برگشتی به فروشنده : در هر یک از روشهای ارزیابی، باید مواد برگشتی به فروشنده به طور مجزا مورد بررسی قرار گیرد. در ارزیابی به روشهای مختلف، با مواد برگشتی به فروشنده مطابق روش عمل میشود. با این فرض و هر گاه بین مبلغ دریافتی از فروشنده و مبلغ کسر شده از حساب کنترل مواد، اختلافی وجود داشته باشد، این اختلاف به حساب اصلاح مواد، بدهکار یا بستانکار میگردد.
حساب صندوق، (بانک، بدهکاران،اسناد دریافتنی) ×××
حساب کنترل مواد ×××
حساب اصلاح مواد ×
برگشت ... کیلو مواد خریداری شده به فروشنده
ثبت فوق با این فرض انجام شده که مبلغ دریافتی از فروشنده بیشتر از مبلغ کسر شده از حساب کنترل مواد باشد. برای بستن حساب اصلاح مواد مانده این حساب، به تناسب بین بهای تمام شده کالای فروش رفته و موجودیهای پایان دوره تسهیم میگردد.
تذکر1- باید توجه داشت که عملا مواد برگشتی به فروشنده همان موادی است که از فروشنده خریداری شده ولی در حسابداری به صورت فوق عمل میشود.
تذکر 2- اکثر حسابداران، مواد برگشتی به فروشنده را که موجب کاهش موجودی مواد میشود در ستون وارده کارت حساب مواد به رنگ قرمز یا با علامتی مشخص ثبت میکنند و در ستون موجودی، مقدار مواد برگشتی را از مقدار موجودی و مبلغ مواد برگشتی را از مبلغ موجودی،کسر مینمایند.
2- برگشت مواد به انبار: موادی که از انبار به تولید صادر میشود، ممکن است به دلایل مختلف مجددا به انبار برگشت داده شود. مهمترین این دلایل، عبارتند از :
الف - مواد صادره با مواد مورد تقاضای قسمتهای مختلف تولید مطابقت نداشته باشد.
ب - درخواست مواد، به میزانی بیش از مصرف مورد نیاز باشد، که در این صورت مواد اضافی به انبار برگشت میشود.
ج - اگر مواد صادره برای تولید سفارش خاصی باشد و مشتری از سفارش خود صرف نظر نماید، مواد به انبار مرجوع میشود.
د - اشتباه در کد و طبقه مواد، به وسیله درخواست کننده ( دایره تولید) یا صادرکننده مواد (انبار دار).
نحوه ثبت مواد برگشتی به انبار: مواد برگشتی به انبار، با همان نرخی که به تولید صادر شده بود به انبار برگشت می شود و به منزله یک وارده خواهد بود. ولی چون ممکن است با مواد خریداری شده اشتباه شود، اکثر حسابداران، مواد برگشتی به انبار را در ستون صادره کارت حساب مواد با رنگ قرمز یا با علامتی مشخص ثبت میکنند. سپس مقدار آن را به مقدار موجودی و مبلغ آن را به مبلغ موجودی مواد، اضافه مینمایند.
حساب کنترل مواد ××
حساب کنترل کالای در جریان ساخت ××
ثبت برگشت ... کیلو مواد به انبار از صادره ...
روشهای ارزیابی موجودی مواد و قیمت گذاری مواد صادره از انبار
با توجه به این که مواد اولیه، مهترین عامل تشکیل دهنده بهای تمام شده محصولات ساخته شده میباشد و در طول دوره مالی نرخ مواد خریداری شده به علل مختلف ثابت نیست. لذا نرخ موادی که به تولید صادر میشود بی تأثیر از نرخ مواد خریداری شده نخواهد بود.
برای محاسبه بهای تمام شده محصولاتی که در یک دوره مالی تولید میشوند، ابتدا باید بهای تمام شده مواد به کار رفته در محصولات محاسبه شود و به عنواان مهمترین عامل هزینه تولید منظور گردد. در یک دوره مالی، محصولات مشابه معمولا با موادی ساخته میشوند که با نرخهای متفاوت خریداری شده اند. پس هر بار که مواد از انبار صادر میشود، باید مشخص گردد که از کدام محموله و با چه نرخی بوده است تا بتوان بهای تمام شده مواد صادره به تولید را محاسبه و به حساب کنترل کالای در جریان ساخت. بدهکار و به ساخت کنترل مواد، بستانکار نمود. همچنین بهای تمام شده موجودی مواد را به دست آورد.
به منظور محاسبه بهای تمام شده موجودی مواد پایان دوره از دو روش استفاده میشود:
روش نگهداری دایمی حساب موجودی مواد و روش نگهداری ادواری حساب موجودی مواد.
مؤسسات تولیدی، معمولا از روش نگهداری دایمی موجودی مواد استفاده مینمایند. چون کارخانه ها اعم از این که روش هزینه یابی سفارش کار یا روش هزینه یابی مرحله ای را به کار برند. به دلیل افزایش یا کاهش تولید، همواره با تغییر میزان مصرف مواد مواجه خواهند بود. بنابراین، در هر زمان، مدیران باید از تعداد یا مقدار موجودی مواد در انبار مطلع باشند.
برای محاسبه بهای تمام شده موجودی انبار از روشهای گوناگونی برای ارزیابی آن استفاده میشود که اهم آنها عبارتند از روش اولین صادره از اولین وارده، روش اولین صادره از آخرین وارده، روش نرخ متوسط سیار با نرخ میانگین و ...
انتخاب هر یک از روشهای ارزیابی موجودی مواد، به نوع مواد و سیاست مدیریت مؤسسه مورد نظر بستگی دارد.
روش اولین صادره از اولین وارده «FIFO » : در این روش، فرض بر این است که مواد، به همان ترتیبی که وارد انبار میشود به تولید صادر گردد. یعنی اولین مواد صادره به تولید از موجودی مواد اول دوره بوده تا این موجودی به اتمام برسد. سپس صدور مواد از اولین محموله خریداری شده طی دوره صورت میپذیرد.
در روش فوق، موجودی مواد پایان دوره به نرخ آخرین خریدهای طی دوره، محاسبه و ارزیابی خواهد شد؛ زیرا مطابق این روش، هنوز نوبت صدور آن محموله ها نرسیده است.
به همین دلیل موجودی مواد آخر دوره که در ترازنامه منعکس میشود، دارای نرخی خواهد بود که به نرخ روز بسیار نزدیک است. پس میتوان گفت موجودی مواد پایان دوره که یکی از اقلام دارایی هاست، به قیمتی در ترازنامه نشان داده میشود که تا حدود زیادی با واقعیت مطابقت دارد. ولی نرخ مواد مصرف شده با استفاده از این روش، با نرخهای روز مغایر است و در نتیجه، بهای تمام شده محصولات از نظر مواد نزدیک به قیمتهای جاری در بازار نیست.
استفاده از این روش، زمانی متناسب است که نوسان قیمت مواد در بازار متعادل باشد. به طوری که بهای تمام شده محصولات ساخته شده طی دوره اگر چه با موادی به نرخهای متفاوت تولید شده اند ولی در نهایت، تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته باشند.
در این جا با ذگر یک مثال، ارزیابی موجودی مواد به روش اولین صادره از اولین وارده، مورد بحث قرار میگیرد. ضمنا از همین مثال، برای روشهای دیگر ارزیابی، استفاده میشود تا بتوان وجوه اشتراک و افتراق این روشها را نیز بهتر مورد مطالعه قرار داد.
مثال : کارخانه سهند، برای تولید محصولات از ماده اولیه نوع « الف » استفاده میکند. اطلاعات به دست آمده از انبار، مربوط به ورود و صدور ماده اولیه « الف » در آبان ماه سال جاری،چنین است:
1/8/1 موجودی اول دوره 300 کیلو به نرخ 40 ریال
2/8/ خرید 200 کیلو به نرخ 45 ریال، طبق قبض انبار شماره 18
5/8/ صدور 80 کیلو به قسمت (A)، مطابق حواله انبار شماره 218
9/8/ صدور 120 کیلو به قسمت (B)، مطابق حواله انبار شماره 219
15/8/ خرید 300 کیلو به نرخ 44 ریال، طبق قبض انبار شماره 19
17/8/ برگشت 100 کیلو از مواد خریداری شده در تاریخ 15/8 به فروشنده
19/8 خرید 500 کیلو به نرخ 45 ریال، طبق قبض انبار شماره 20
23/8 صدور 200 کیلو به قسمت (C )، مطابق حواله انبار شماره 220
25/8 برگشت 100 کیلو مواد از صادره 23/8 به انبار
27/8 خرید 450 کیلو به نرخ 47 ریال، طبق قبض انبار شماره 21
28/8 صدور 250 کیلو به قسمت(A)، مطابق حواله انبار شماره 221
29/8/ صدور 200 کیلو به قسمت (B)، مطابق حواله انبار شماره 222
30/8 برگشت 10 کیلو مواد از صادره 9/8 به انبار از قسمتB
حل مسأله فوق، به روش اولین صادره از اولین وارده(FIFO) در کارت حساب مواد به شرح صفحه بعد میباشد.
توجه : مقدار 90 کیلو موجودی ماده اولیه (الف) در پایان آبان ماه، با استفاده از روش اولین صادره از اولین وارده شامل : 450 کیلو به نرخ 45 ریال و 450 کیلو به نرخ 47 ریال و 10 کیلو به نرخ 40 ریال میباشد.
20،250 = 45×450
21،150 = 47×450
400 = 40×10
41،800 910
که به تفکیک در یک کارت جدید مواد به عنوان موجودی مواد اول دوره بعد (1/9) انتقال مییابد.
محاسبه و ثبت مواد برگشتی به فروشنده : در این روش با مواد برگشتیبه فروشنده در کارت حساب مواد، مطابق روش عمل می شود. به این ترتیب که فرض میشود مواد به تولید صادر میگردد. بنابراین، نوبت صدور مواد به هر محموله که رسیده باشد از همان محموله به فروشنده برگشت میشود و هرگاه بین مبلغ دریافتی از فروشنده و مبلغ کسر شده از حساب مواد، اختلافی وجود داشته باشد، مبلغ اختلاف به حساب اصلاح مواد، بدهکار و یا بستانکار میگردد.
مبلغ دریافتی از فروشنده 4،400 =44×100
مبلغی که باید از حساب کنترل مواد کسر گردد 4،000=40×100
اختلاف
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 27 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
تاریخچه مختصر ریاضیات
اولین مطلب :
تاریخ را معمولا غربیها نوشته اند، و تا آنجا که توانسته اند آن را به نفع خود مصادره کرده اند. بنابراین نمی توان انتظار داشت نوادگان اروپائیانی
که سیاهان آفریقا را در حد یک حیوان پائین آورده و آنها را به بردگی کشانده اند، آنها را انسانهائی با سوابق کهن تاریخی و علمی معرفی نمایند.
البته این کلام مصداق کلی ندارد، و فقط اشاره به جریان حاکم در تاریخنگاری غربیها دارد.
قبل از تاریخ
انسان اولیه نسبت به اعداد بیگانه بود و شمارش اشیاء اطراف خود را به حسب غریزه یعنی همانطور که مثلاً مرغ خانگی تعداد جوجههایش را میداند انجام میداد. اما بزودی مجبور شد وسیلة شمارش دقیقتری بوجود آورد. لذا، به کمک انگشتان دست دستگاه شماری پدید آورد که مبنای آن 60 بود. این دستگاه شمار که بسیار پیچیده میباشد قدیمیترین دستگاه شماری است که آثاری از آن در کهنترین مدارک موجود یعنی نوشتههای سومری مشاهده میشود.
سومریها که تمدنشان مربوط به حدود هزار سال قبل از میلاد مسیح است در جنوب بینالنهرین، یعنی ناحیه بین دو رود دجله و فرات ساکن بودند. آنها در حدود 2500 سال قبل از میلاد با امپراطوری سامی، عکاد متحد شدند و امپراطوری و تمدن آشوری را پدید آوردند.
در نخستین قرون تاریخ چهار ریاضیدان مشهور در این کشور وجود داشت که عبارت بودند از:
آپاستامبا(قرن پنجم)، آریاب هاتا (قرن ششم)، براهماگوپتا (قرن هفتم) و بهاسکارا (قرن نهم) که در کتب ایشان بخصوص قواعد تناسب ساده و ربح مرکب مشاهده میشود. محاسبات در این کتابها جنبه شاعرانه داشت و حتی نام علم حسابرا (لیلاواتی) گذارده بودندکه معنی دلبری و افسونگری دارد. با شروع قرن دهم پیشرفت کشفیات ریاضی در هندوستاننیز متوقف گردید و مشعل فروزان علم بدست اعراب افتاد.
در سال 622م که حضرت محمدصلی الله علیه و آله وسلم از مکه هجرت فرمود در واقع آغاز شگفتی تمدن اسلام بود. اعراب که جنبش شدید خود را از سدة هفتم آغاز کرده بودند پس از رحلت پیغمبر اسلام در 632 به توسعه سرزمینهای خود پرداختند و بزودی تمام ممالک آفریقائی ساحل مدیترانه را متصرف شدند.
و این توسعهطلبی ایشان را در اروپاتا اسپانیاو در آسیاتا هندوستانکشانید و در نتیجه تماس با کشورهای مغلوب که مردم آنها غالباً دارای تمدن عالی بودند ذوق شدیدی به آموختن در ایشان بوجود آمد. لذا با سهولت و چالاکی فرهنگ ممالک دست نشانده را پذیرفتند.
در زمان مامون خلیفه عباسی تمدن اسلام بحد اعتلای خود رسید بطوری که از اواسط قرن هشتم تا اواخر قرن یازدهم زبان عربی علمی بینالمللی گردید.
از ریاضیدانان بزرگ اسلامی یکی خوارزمی میباشد که در سال 820 به هنگام خلافت مأمون در بغدادکتاب مشهورالجبر و المقابله را نگاشت.وی در این کتاب بدون آنکه از حروف و علامات استفاده کند، حل معادلة درجه اول را بدو طریقی که ما امروزه جمع جبری جمل و نقل آنها از یکطرف بطرف دیگر مینامیم، انجام داده است دیگر ابوالوفا (998_ 938) است که جداول مثلثاتی ذیقیمتی پدید آورده و بالاخره محمدبن هیثم(1039_ 965) معروف به الحسن را باید نام بردکه صاحب تألیفات بسیاری در ریاضیات و نجوم است.قرون وسطی از قرن پنجم تا قرن دوازدهم یکی از دردناکترین ادوار تاریخی اروپاست. عامة مردم در منتهای فلاکت و بدبختی بسر میبردند. جنگهای متوالی و قتل و غارت و از طرف دیگر نفوذ کلیسا آنچنان فکر مردم را به خود مشغول داشته بود که هیچ کس فرصت آنرا نمییافت که در فکر علم باشد، آری مدت هفت قرن تمام اروپا محکوم به این بود که بار گران جهل و نادانی را بر دوش کشد. در اواخر قرن دهم ژربر فرانسوی کوشید تا به کمک مطالبی که در چند مدرسه از کلیساهای بزرگ اروپا آموخته بود پیشرفت جدیدی به علوم مقدماتی بدهد. وی دستگاه مخصوص را که برای محاسبه بکار میرفت اصلاح کرد. این دستگاه همان چرتکه بود.برجستهترین نامهائی که در این دوره ملاحظه مینمائیم، در مرحله اول لئوناردیوناکسی (1220_1170) ریاضیدان ایتالیائی است. وی که مدتهادر مشرق زمین اقامت کرده بود، آثار برخی از دانشمندان اسلامی را از آنجا به ارمغان آورد. همچنین برای اولین بار علم جبررا در هندسهمورد استفاده قرار داد. دیگر نیکلاارسم فرانسوی میباشد که باید او را پیشقدم هندسه تحلیلیدانست. وی اولین کسی است که نه تنها مجذور و مکعب و توانهای چهارم و پنجم اعدادرا در نظر گرفت بلکه اعدادرا بقوای کسری از قبیل یک دوم و دو سوم و یک هفتم و غیره نیز رسانید و به عبارت دیگر وانهای کسری اعدادرا بدست آورد.
تاریخچه و پیشینه تابع
«تابع»، به عنوان تعریفی در ریاضیات، توسط گاتفرید لایبنیز در سال 1694، با هدف توصیف یک کمیت در رابطه با یک منحنی به وجود آمد، مانند شیب یک نمودار در یک نقطه خاص. امروزه به توابعی که توسط لایبنیز تعریف شدند، توابع مشتقپذیر میگوییم، اغلب افراد این توابع در هنگام آموختن ریاضی با این گونه توابع برمی خورند. در این گونه توابع افراد میتوانند در مورد حد و مشتق صحبت کنند. چنین توابعی پایه حسابان را میسازند.
واژه تابع بعدها توسط لئونارد اویلر در قرن هجدهم، برای توصیف یک عبارت یا فرمول شامل متغیرهای گوناگون مورد استفاده قرار گرفت، مانند f(x) = sin(x) + x3.
در طی قرن نوزدهم، ریاضیدانان شروع به فرموله کردن تمام شاخههای ریاضی کردند. ویرسترس بیشتر خواهان به وجود آمدن حسابان در علم حساب بود تا در هندسه، یعنی بیشتر طرفدار تعریف اویلر بود.
در ابتدا، ایده تابع ترجیحاً محدود شد. برای ژوزف فوریه مدعی بود که تمام توابع از سری فوریه پیروی میکنند در حالی که امروزه هیچ ریاضیدانی این مطلب را قبول ندارد. با گسترش تعریف توابع، ریاضیدانان توانستند به مطالعه «عجایب» در ریاضی بپردازند از جمله این که یک تابع پیوسته در هیچ مکان گسستنی نیست. این توابع در ابتدا بیان نظریههایی از روی کنجکاوی فرض میشد و آنها از این توابع برای خود یک «غول» ساخته بودند و این امر تا قرن بیستم ادامه داشت.
تا انتهای قرن نوزدهم ریاضیدانان سعی کردند که مباحث ریاضی را با استفاده از نظریه مجموعه فرموله کنند و آنها در هر موضوع ریاضی به دنبال تعریفی بودند که از مجموعه استفاده کند. دیریکله و لوباچوسکی هر یک به طور مستقل و تصادفاً هم زمان تعریف «رسمی» از تابع دادند.
در این تعریف، یک تابع حالت خاصی از یک رابطه است که در آن برای هر مقدار اولیه یک مقدار ثانویه منحصر به فرد وجود دارد.
تعریف تابع در علم رایانه، به عنوان حالت خاصی از یک رابطه، به طور گستردهتر در منطق و علم تئوری رایانه مطالعه میشود.
ریاضی - لگاریتم طبیعی
Hossein - 2007-11-06, 11:11
عنوان موضــوع: لگاریتم طبیعی
________________________________________
نظریه ها و قاعده های ریاضی، با کشف خود «هستی» پیدا می کنند، آن ها تنها وجود دارند و اغلب بدون کاربردند. دیر یا زود، و گاهی بعد از صدها و هزارها سال، این موجودات ریاضی به «صفت» تبدیل می شوند و کاربرد خود را در زندگی و عمل، در سایر دانش ها، در صنعت و هنر پیدا می کنند.«اویلر»
لگاریتم و کاربرد آن در زندگی
شاید ۳۸۰ سال پیش کسی فکر نمی کرد لگاریتمی که در رابطه با نیاز محاسبات عملی کشف شد در آینده کاربردهای وسیعی پیدا کند.
شاید هیچوقت کپلر فکر نمی کرد که جدول هایی را که برای ساده کردن محاسبات طولانی در تعیین مدار مریخ و یا کارهای اخترشناسی دیگرش تنظیم کرد، جرقه ای این چنین را در ریاضیات ایجاد کند.
یا شاید لاپلاسی که گفت: “لگاریتم طول زندگی اخترشناسان را چند برابر کرد” نمی دانست که نه تنها طول زندگی اخترشناسان بلکه دریانوردان، بازرگانان، موسیقیدانان، شیمیدانان، ریاضیدانان، زمین شناسان و حتی همه ی انسان های کره ی زمین را چند برابر کرد.
بدیهی است که تا نیاز به چیزی احساس نشود آن چیز کشف و اختراع نمی گردد، در واقع هرکدام از علومی که با آن روبه رو هستیم هریک به مقتضای نیازی و با توجه به هدف خاصی پیکر بندی شده اند.
لگاریتم نیز با توجه به محاسبه های طولانی و ملال آوری که دانشمندان سده های شانزدهم و هفدهم میلادی با آن سر و کار داشتند، بوجود آمد. این محاسبه ها وقت و نیروی زیادی را از دانشمندان تلف می کرد و همیشه دانشمندان در ذهن داشتند که چطور می شود بدون انجام چنین محاسبات پیچیده و دشواری و آن هم در کمترین زمان ممکن به جواب مطلوب دست یابند. گفته می شود که حتی در قرن هشتم هندی ها با محاسبات مربوط به لگاریتم آشنایی داشتند اما این کلمه و مفهوم مربوط می شود به قرن شانزدهم .جدول هایی نیز در این زمینه بوجود آمد و شاید همین تلاش ها و نیازها بود که سر انجام به کشف لگاریتم انجامید تا آن جا که دو دانشمند به طور همزمان و بدون اینکه از کار یکدیگر آگاه باشند موفق به کسب چنین افتخاری گشتند اولی جان نپر و دیگری بورگی.
اما اصطلاح لگاریتم نشات گرفته از فعالیت های نپر است که از واژه ی یونانی «لوگوس» به معنی نسبت و «ارتیوس» به معنی عدد گرفته شده است. او همچنین بجای لگاریتم از اصطلاح عدد ساختگی نیز استفاده می کرد. نپر چکیده ی کارهای خود را در کتابی با عنوان «شرح جدول های عجیب لگاریتمی» چاپ کرد و به دنیا نمایاند.
عدد e (مبنای لگاریتم طبیعی) نیز در چنین سال هایی چشم به جهان و جهانیان گشود. گفته می شود کاشف عددe آن گونه که برخی می پندارنداویلر نبوده است بلکه خود نپر بحث مربوط به لگاریتم طبیعی و عدد e را در یکی از نوشته هایش پیش کشیده است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 14 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
قرآن مجید در یکی از توصیفات خود از « متقین » می فرماید:
الذین ینفقون فی السراء والضراء و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس والله یحب المحسنین )134/ آل عمران)
آنان کسانی هستند که در فراخی و تنگی انفاق می کنند و خشم خود را فرو می برند و از مردم در می گذرند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
حضرت علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام از برجسته ترین نمونه های غیبی این آیه در عملکرد اجتماعی خود بوده و همه بخش های آن را به بهترین وجه در زندگی خود پیاده کرده اند.
اینک راجع به بخش « عفو و گذشت » در روابط شخصی با افراد مختلف جامعه، نمونه هایی از تاریخ حضرت سجاد علیه السلام ذکر می کنیم.
لازم به ذکر است نمونه های دیگری نیز در قسمت حلم و تواضع ایشان ذکر گردیده است.
1- یکی از اقوام حضرت (که به نام حسن بن الحسن مشهور است) که از اهل بیت ایشان بود حضرت را ملاقات کرده شروع به گفتن بد و بیراه و ناسزا به حضرت کرد (و درروایتی آمده که این واقعه در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بوده است )؛ ولی حضرت سجاد ابداً با او سخن نگفتند. پس چون که او منصرف شد و رفت.
حضرت به کسانیکه در محضرش نشسته بودند فرمود:
شما آنچه را این مرد گفت شنیدید و من دوست دارم با من به سوی او بیایید آنچه را که من به او جواب می دهم را نیز بشنوید.
آنها گفتند: در خدمت شما هستیم و ما دوست داشتیم که حضرت به او چنین و چنان بگوید. حضرت کفش خود را گرفته و پوشیدند و به راه افتادند و زیر لب زمزمه می کردند:
والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس والله یحب المحسنین (134 / آل عمران »
در این حال ما همگی متوجه شدیم حضرت به او هیچ چیز نخواهد گفت. بهر حال حضرت خارج شدند تا به منزل او رسیدند و او را صدا زدند و فرمودند به او بگویید:
علی بن الحسین است. آن مرد در حالی از منزل آمد که منتظر حادثه بدی بود و شک نداشت که حضرت علی بن الحسین برای پاسخ گویی شبیه به آنچه او انجام داده بود آمده اند.
در این حال حضرت به او فرمود:
ای برادر من، تو چند لحظه قبل رو در روی من ایستادی و گفتی آنچه را که گفتی، حال اگر آنچه را تو گفتی در من هست پس من از آن از خداوند استغفار و طلب بخشش می کنم و اگر آنچه که گفتی در من نیست پس خداوند تو را بیامرزد. اینجا بود که آن مرد بین دو چشم حضرت را بوسید و گفت:
نه، آنچه که من گفتم در شما وجود ندارد و من به آن سزاوارترم.
2- سفیان می گوید:
مردی نزد حضرت علی بن الحسین علیه السلام آمده و گفت:
فلان آقا از شما بدگویی کرده و شما را اذیت نموده است حضرت فرمود: بیا با هم به نزد او برویم آن مرد فکر می کرد که حضرت به زودی از خود دفاع خواهد کرد. چون که به نزد او رسیدند حضرت فرمود:
ای فلانی !! اگر آنچه تو در مورد من گفتی « حق » است، خداوند مرا بیامرزد و اگر « باطل » است خداوند تو را بیامرزد.
از این دو روایت علاوه بر استفاده « کظم غیظ » حضرت و « گذشت » از اسائه ادب دیگران به ایشان و « حسن خلق » آن بزرگوار، این نکته نیز بدست می آید که چگونه با همراه آوردن افرادیکه شاهد بی ادبی به آن امام معصوم بودند، عملاً چگونه کرامت نفس خود تخلّف به فضائل بلند اخلاقی را به آنها نشان می دهند تا آنان نیز تربیت شده و به حضرت اقتدا کنند.
3- «و لقد انتهی ذات یوم الی قوم یفتابونه فوقف علیهم فقال لهم: ان کنتم صادقین فغفرالله لی، و ان کنتم کاذبین فغفر الله لکم »
روزی حضرت به گروهی برخورد کرد که از او بد گویی نموده غیبت او را می کردند حضرت در مقابلشان ایستاد و به آنها فرمود:
اگر راستگو هستید خداوند مرا بیامرزد اگر دروغ می گویید خداوند شما را بیامرزد.
4- حضرت علی بن الحسین علیه السلام کنیزی داشتند که آب روی دست حضرت می ریخت تا ایشان برای نماز وضو بگیرند. یک بار هنگامی که روی دست حضرت آب می ریخت، ظرف آب از دست او روی صورت حضرت افتاده و آن را مجروح کرد، حضرت سرشان را به سوی او بلند کردند. و به او نگریستند، در این حال او گفت: خداوند عزوجل می فرماید:
«و الکاظمین الغیظ » حضرت به او فرمودند غیظ و خشم خود را فرو خوردم.
او گفت: «و العافین من الناس » حضرت به او فرمودند خداوند تو را عفو کند.
او گفت: «والله یحب المحسنین » حضرت فرمودند:
برو که تو آزاد هستی !! از این داستان هم بزرگواری حضرت و هم تربیت اسلامی این کنیز و آشنائی او با آیات قرآنی و فرهنگ اسلامی قابل استفاده است.
5- عده ای نزد حضرت میهمانی دعوت بودند یکی از خادمین حضرت در آوردن گوشت بریانی که در تنور بود عجله کرد پس با سرعت آن را به دست گرفته و جلو آمد که در یک لحظه سیخ های کباب از دست او بر روی زمین افتاد و به سر یکی از فرزندان حضرت علی بن الحسین علیه السلام که در زیر پله (شومینه) استراحت می کرد اصابت نموده و باعث شد او کشته شود. در این حال آن غلام به شدت احساس تحیر نموده و مضطرب شده بود که ناگاه حضرت علی بن الحسین به او فرمودند:
تو آزاد هستی!! چرا که تو تعمدی در این کار نداشتی و بعد مشغول تجهیز پسر شد و او را دفن نمودند.
از این دو قضیه نیز به دست می آید :
حضرت سجاد علیه السلام چگونه در مورد خطاهای غیر عمدی خادمین خود آنها را عفو می نمودند در حالیکه در چنین مواردی نوعاً افراد عکس العمل بسیار خشن از خود نشان می دهند.
و با کرامتی مثال زدنی آنها را در راه خداوند آزاد هم می کردند تا به سرعت اثر ناراحتی شدید روحی آنان را تسکین داده و خوشحالشان نمایند.
6ـ فردی به حضرت ناسزا گفت. به او فرمودند:
ای جوان در مقابل ما در سفر به سوی آخرت گردنه های بسیار سختی است، پس اگر از آن عبور کردم هیچ باکی نسبت به آنچه تو می گوئی ندارم و اگر در آنجا متحیر بمانم پس من از آنچه تو می گوئی بدتر خواهم بود.
7ـ مرد دیگری حضرت را ناسزا گفت و به ایشان اهانت کرد ولی حضرت سکوت کردند و هیچ جواب ندادند. به حضرت گفت:
منظورم شما بودید حضرت علیه السلام جواب دادند: و من از تو چشم می پوشم
فقال: ایاک اعنی، فقال علیه السلام: و عنک اغضی
شاید بسیار شنیده باشید که می گویند: تو نیکی کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز، یا این که: ارحم ترحم، مهربانی کن تا مهربانی بینی و بگذر تا از تو بگذرند. این اصطلاحات و ضرب المثل ها و مفاهیم کوتاه و گویا و از نظر محتوا بلند، ریشه در مفاهیم وحیانی قرآن دارد و بزرگان و شاعران بزرگ اسلامی برای انتقال آموزه های قرآنی با بهره مندی از آیات کوشیده اند تا مجموعه ای از مفاهیم اخلاقی را با ساده سازی و همه فهم پذیری در جامعه گسترش دهند. این گونه است که مفاهیم بلند اخلاقی و هنجاری قرآنی به اشکال مختلف زمزمه مردم است.
یکی از مفاهیم بلند در فرهنگ اسلامی و قرآنی، مفهوم عفو و گذشت است. این مفهوم چنان که گفته شد به اشکال مختلف در ادبیات و فرهنگ ایرانی نفوذ کرده و به عنوان گذشت از گناه دیگری، یکی از فضیلتها و منشهای نیک در رفتار و اخلاق انسانی است. این خصوصیتی الهی است و کسانی که رنگ خدایی به خود گرفته اند و صبغه الله در جان ایشان نشسته است، انسان های با گذشتی هستند که از خطا و گناه و اشتباه دیگری چشم پوشی می کنند و می گذرند و به خود اجازه نمی دهند که از دیگری در هر پست و مقامی که هستند انتقام بگیرند. به سخن دیگر، با آن که از نظر حقوقی و عقلی و عقلایی و حتی شرعی، عدالت، اقتضا می کند که شخص را به سبب خطا و اشتباه و جرم و گناهش مواخذه و تنبیه کنند و از وی بر اساس مقابله به مثل «اعتدوابمثل ما اعتدی علیکم» مجازات برابر نمایند و عدالت را در حق وی به اجرا درمی آورند، با این همه به حکم احسان و نیکی از وی درمی گذرند و با گذشت از کرده وی، او را به کرامت ها و شرافت های انسانی هدایت می کنند.
نوشتار زیر که در طی دو شماره تقدیم خوانندگان عزیز می شود بازخوانی ریشه ها و خاستگاه این فرهنگ هنجاری و ارزشی است و نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن ضمن بررسی علل و عوامل زمینه ساز عفو و گذشت، آثار و کارکردهای آن را واکاودی کرده است که با هم بخش اول این نوشتار را از نظر می گذرانیم:
▪ دست یابی به مقامات بلند انسانی
بسیاری از مردم در این اندیشه اند که بتوانند به مقامات بلند انسانی دست یابند و از فواید و آثار آن بهره مند گردند. این اشتیاق، در جوانان، بیشتر است و از آن جایی که از نظربدنی و آرزوها و آمال در جایگاهی قرار دارند که هر چیزی را می جویند و درپی هر نام و نشانی می روند تا ناشناخته ها را کشف و نایافته ها را بیابند، علاقه و اشتیاق شگفتی برای دست یابی به کمالات و مقامات از خود نشان می دهند. آنان در جست وجوی عرفان و مقامات عرفانی و یا رازها و رمزهای طبیعت درون و بیرون به سوی هر کسی کشیده شده و به هر جایی سرک می کشند. در بسیاری از مواردی با شکست رو به رو می شوند و به سبب عجله در دست یابی به هر چیزی، در دام نااهلان می افتند. راه سیر و سلوک را گم می کنند و به جای بهره گیری از طریقت شریعت برای دست یابی به حقیقت و عرفان و مقامات، هر بیراهه ای را می آزمایند و در زیر علم هر کسی سینه می زنند و پیرو کر و کور هر کس و ناکسی می شوند. این گونه است که نه تنها به حقیقت نمی رسند بلکه از مقامات انسانی دور می شوند و شکست خورده در دام شیطان افتاده و سرخورده از راه و رسم واقعی طریقت حقیقت می گردند.
این در حالی است که قرآن، راه های بسیار ساده و روشنی را پیش هر کسی که در جست وجوی حقیقت و مقامات و کمالات انسانی است قرار داده است. صراط مستقیم شریعت در حقیقت و راه و طریقتی آسان و ساده به سوی حقیقت و مقامات و کمالات است. در این راه مجموعه ای ساده از آموزه ها بیان شده است که اجرای آن می تواند شخص را نه تنها به حقیقت و مقامات برساند بلکه کمالات هر چیزی را چنان که شایسته و بایسته است درک کند و بخشی از وجود خویش گرداند.
یکی از آموزه های قرآنی برای دست یابی به کمالاتی چند، راه عفو و گذشت است. عفو که به معنای گذشت از گناه و خطای دیگری و خودداری از مجازات خطاکار و گناهکار می باشد، یکی از راه های رسیدن به بسیاری از کمالات و مقامات انسانی است که در آیات قرآنی بیان شده است. هر کسی که بخواهد مصداق عناوین بلند و مقامات والایی چون نیکوکاری و شکیبایی و پرهیزگاری شود و از محبت و گذشت الهی برخوردار گردد و بسیاری از بلاها و مصیبت ها و گرفتاری ها را دفع کند و در نزد مردم بزرگ و محبوب شود و از رحمت خاص خداوندی و عنوان محبوب و حبیب الهی بهره مند گردد، می بایست از این راه سود جوید؛ زیرا این رفتار چنان عظیم و با اهمیت است که خداوند آثار و فواید زیادی برای آن در آیاتی قرآنی بیان کرده است.
▪ جایگاه عفو در میان فضیلت ها و ارزش های انسانی
گذشت کردن، یکی از فضیلت ها و ارزش های اخلاق انسانی است که از سوی همگان به حکم سیره عقلایی مورد توجه و عنایت قرار گرفته است، هر چند که حکم عقل و حقوق و عدالت اقتضا می کند که شخص مجازات گردد و حق کسی که به او به هر شیوه ای ظلم شده، بازستانده شود.
خداوند در آیات قرآنی، عفو و گذشت به ویژه در حال قدرت بر انتقام و مجازات را می ستاید و بر کسانی که درحال قدرت و توان از حق خویش می گذرند و با بزرگواری، چشم بر مجازات می بندند، آفرین می فرستد و آن را به عنوان امری معروف و هنجاری پسندیده و نیکو مورد تشویق قرار می دهد و افرادی را که بدان عمل می کنند مظهر مقام رحمانیت خویش می شمارد. (بقره آیه ۱۷۸)
قرآن در آیه ۲۳۷ سوره بقره و نیز ۱۲۶ سوره نحل با آن که مجازات برابر را به عنوان اصل مقابله به مثل تأیید می کند ولی با بیان این که عفو و گذشت یکی از بهترین و کوتاه ترین راه های دست یابی انسان به تقوا است می کوشد تا بیان دارد که فضیلت انسانی نه در انتقام و مجازات بلکه در عفو و گذشت از دیگری است و شرافت و کرامت انسانی نه تنها این گونه حفظ می شود بلکه با این روش، شخص می تواند کنترل و مهارخویش را به دست گیرد و احسان و نیکوکاری را بر حس انتقام مقدم دارد. در چنین صورتی شخص هم از مقام اهل تقوا سود می برد و هم می تواند در جرگه صابران قرار گیرد که در شداید و سختی ها مهار نفس خویش را به دست می گیرند تا عواطف وی تحت تأثیر شیطان، او را به مجازات و بلکه مجازات تشدیدی به ویژه در هنگام قدرت سوق ندهد.
انسان در عفو و گذشت است که می تواند ارزش و جایگاه واقعی خویش را به دست آورد. این مسئله به ویژه در شداید و سختی ها مانند مجازات قاتلین و در امور مالی در هنگام تنگدستی فقیران و بینوایان، خود را نشان دهد.
شخصی که در اوج غضب و انتقام، از جرم قاتل می گذرد و یا از مال خویش چشم فرو می بندد تا تنگدستی را نیازارد و با مطالبه پول و مال خویش، او را خوار و ذلیل نکند در حقیقت نه تنها کرامت و بزرگواری خویش را خریده بلکه شرافت و کرامت انسانی را برای همگان حفظ کرده است.
▪ اجر و پاداش عفو
اگر همین مقام تقوا و صابران و محسنان را از آثار و پاداش های عفو و گذشت بدانیم و دیگر هیچ پاداش و مقامی برای آن فرض نکنیم می توان گفت که پاداش های بسیار ارجمند و ارزشمندی نصیب کسانی شده که اهل عفو و گذشت می باشند.
با این همه قرآن برای اهل عفو و گذشت، افزون بر پاداش های پیش گفته آثار و پاداش های دیگری نیز برشمرده است که می توان به زمینه سازی برای جلب غفران و آمرزش الهی برای خود از راه عفو و گذشت در حق دیگری اشاره کرد که در آیات ۲۲ سوره نور و ۱۴ سوره تغابن بدان اشاره شده است.
پاداش بهشت جاویدان و بهره مندی ازمواهب همیشگی آن از دیگر پاداش هایی است که خداوند برای اهل عفو درنظر گرفته است. این مطلب را خداوند به عنوان پاداش اهل عفو و گذشت در آیات ۱۳۴ تا ۱۳۶ سوره آل عمران و نیز آیات ۶۳ تا ۷۶ سوره فرقان تشریح کرده است.
خداوند در آیه ۴۰ سوره شورا عفو و اغماض از خطای دیگران و اصلاح بدی آنان را نیکی دانسته و گذشت را موجب پاداش ویژه خداوند برمی شمارد و در آیات ۵۲ تا ۵۴ سوره قصص با ذکر داستان مومنان اهل کتاب که دریافت کننده دو اجر و پاداش برای تحمل در برابر کفار و عفو و گذشت از آزار آنان می باشند این مطلب را توضیح می دهد که چگونه می توان پاداش های مضاعفی را از راه عفو به دست آورد.
به نظر می رسد که بهترین پاداش و اثری که می توان برای گذشت و عفو بیان کرد آن است که شرایط برای عفو و گذشت خداوند از خطاهای انسانی را فراهم می آورد تا این گونه در مسیر ارحم ترحم (رحم کن تا رحم شوی) قرار گیریم.
● علل و عوامل عفو و گذشت در انسان
اما چه علل و عواملی در درون و بیرون آدمی موجب می شود تا شخص، اهل این فضیلت و منش والای اخلاقی باشد؟
در پاسخ به این پرسش، قرآن اموری را به عنوان زمینه ساز و عوامل عفو مطرح می سازد.
آیه ۲۲ سوره نور بیان می دارد که علاقه انسان به غفران الهی و جلب عنایت وی، زمینه ای برای عفو و گذشت خطاهای دیگران است. به سخن دیگر هنگامی که انسان در می یابد که خود به شکل و یا اشکال گوناگونی خطاکار بوده و هست و اشتباهات و گناهان بسیاری را مرتکب شده که نیازمند عفو و گذشت از سوی خداوند است، می کوشد تا به گونه ای رفتار کند تا دست کم خداوند نسبت به او سخت گیری نکند. از این رو می کوشد تا در حق دیگری راه چشم پوشی از خطا و عفو را در پیش گیرد تا خود تحت اسم غفور و رحیم خدا قرار گیرد.
خداوند بیان می کند که اگر انسان از جرم ها و گناهان و خطاهای کوچک دیگری چشم پوشی کند خداوند نیز ازگناهان و خطاهای بزرگ او چشم پوشی می کند و از مقام عفو و غفران با او برخورد می نماید. (توبه آیه ۶۶)
البته انسان نباید هیچ جرم و گناهی را که در پیشگاه خداوند انجام می دهد کوچک بشمارد؛ انسان به گناه کوچک خویش ننگرد بلکه به عظمت خداوند بنگرد که در پیشگاه چه کسی این خطا و گناه کوچک را انجام می دهد. اگر این گونه عمل کند در می یابد که هر خطا و گناهی کوچک در برابر خداوند بزرگ است و می بایست آن را ترک کند.
از دیگر اموری که زمینه ساز عفو و گذشت در انسان است توجه به قدرت مطلقه خداوندی است. وقتی کسی متوجه این نکته باشد که خداوند دارای قدرت مطلقه است و هر کسی را به راحتی می تواند بگیرد و عذاب کند و چیزی از دایره قدرت او بیرون نیست ولی از بسیاری از گناهان و خطاهای بشر می گذرد و از در عذاب و انتقام و مجازات وارد نمی شود، این تفکر و بینش موجب می شود تا شخص با توجه به ضعف قدرت خویش از حق دیگری بگذرد.
به سخن دیگر، توجه به قدرت مطلقه خدا، زمینه ساز عفو از رفتارهای خطایی دیگران می شود که این مطلب را می توان از آیات ۱۰۹ سوره بقره و نیز ۱۴۹ سوره نساء به دست آورد.
عقیده به قیامت و رستاخیز و هدفداری خلقت و آفرینش و حتمی بودن بازخواست و محاسبه، زمینه ساز عفو و گذشت نیکو از دیگران است. از این رو خداوند در آیه ۸۵ سوره حجر بیان می کند که ارتباط تنگاتنگی میان صفح وگذشت و آگاهی از خلقت و هدفداری آن وجود دارد. به معنای دیگر میان بینش و نگرش ارتباط نزدیکی است که می بایست در روش های تربیت و پرورش آدمی به خوبی از آن سود برد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 14 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید