دانلود کنش پژوهی مقایسه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع ابتدای دارای معلم مرد و زن با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات95
مقدمه :
برای دست یافتن به نتایج مورد نظر در یادگیری ، تعیین و طبقه بندی اهداف آموزشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است . روانشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت برای طبقه بندی اهداف آموزشی طرحهای مختلفی ارایه کرده اند . یکی از طبقه بندیهای مشهور در زمنیه اهداف آموزشی ، طبقه بندی بلوم (1965) است . وی اهداف آموزشی را به سه حیطه «شناختی» ، «عاطفی» و «روانی ـ حرکتی» تقسیم میکند . حیطه شناختی شش طبقه دانش ، نگهداری ، کاربستن ، تحلیل یا تجزیه ، ترکیب و ارزشیابی را در بر میگیرد و حیطه عاطفی بیشتر با مقوله های انگیزشی و هیجانی ، نگرش و قدردانی، ارزش دادن و نظایر آن سرو کار دارد . این طبقه بندی می تواند راهنمای تدریس و یادگیری باشد و می توان گفت که شناخت و عاطفه دو عنصر اساسی در یادگیری هستند .
اعتبار و ارزش بسیاری از پژوهشها انجام شده در موقعیتهای یادگیری به بررسی فرآیندهای شناختی در ارتباط با فرآیند انگیزشی دارد . عده زیادی از پژوهشگران فرآیندهای شناختی و انگیزشی دانشآموزان و رابطه آنها را با عملکرد تحصیل را هم به صورت مجزا و هم در ارتباط با یکدیگر مـورد پـژوهش قـرار داده اند . مرتبط کردن پژوهشها انجام شده بر روی انگیزش تحصیلی و مطالعات انجام شده بر روی شناخت دانشآموزان از کارهای مهم و ارزشمند روانشناسی تربیتی است (کرتور و دور کمپر 1985) .
در نظر عامه ، غالب معلمان و حتی برخی بررسی ها تمام مسئولیت شکستهای تحصیلی و در بعضی موارد پیشرفتهای تحصیلی بر عهده خود دانشآموزاست و به استناد داوریهای بدوی اتهام را تنها متوجه هوش یا همت دانشآموزمیکند . لذا سخنانی نظیر : «استعدادش کافی نیست» ، «در حد امکان کوشش نمیکند» ، «باهوش است ولی کار نمیکند» شنیده میشود. پس هوش یا شخصیت کودک بـدون تحلیل و توضیح و بدون آن که ارتباطهای مقابلشان روشن شود و بدون این که پرسشی درباره ریشه هـای عـدم کفایت یا فقدان آنها مطرح شود ، سخت در معرض اتهام قرار میگیرند و این خود شاهـدی بر فقـر آشکار روانشناسی و زندانی بـودن آموزش ها در چنین چاله ای است (توگال ترجمه شجاع رضوی 1380) .
برای برطرف کردن این مشکل باید به مسئولیت خطیر معلمان نیز پرداخته شود ، تعداد کثیری از معلمان آموزش ابتدایی برای تلاش آموزشی خود آماده نشده اند . لذا تجربه ثابت کرده است که صرفنظر برخی از استعدادهای شخصی و موقتی ، آوختن حرف معلمی آهنگی آرام دارد و بیشتر از مطالعات نظری از را سرمشق گرفتن دقیق و توضیحی از کلاسهای رسمی و با مدیریت مطلوب آموخته میشود.
پس استمداد از علم یا دانشی که روش آموزش مناسب را تعیین کند بدون تردید نخستین راه چاره خواهد بود . اما به رغم تلاشهای مقطعی و پراکنده ، این دانش (روانشناسی تربیتی) از دید کثیری از دست اندرکاران پنهان مانده است . واقعیت این است که در مورد بسیاری نکتههـا، روانشناسی تربیتی هنـوز ناگزیر به کنـار هم قـرار دادن نظـریه هـای آموزشی و روانشناسی بـه صورت مجمـوعه های نامنسجمی است که در عمل به دشواری در قلمرو یکدیگر جای میگیرند و مبـادله میشوند (نت 1979) .
معلمان خوب ، خوب به دنیا نمی آیند ، بلکه ساخته میشوند . نمی توان فرض کـردکـه هـرکس می تواند تدریس کند . بر این مهم، به دانش و مهارت وسیعی نیاز است تا آموزش و یادگیری دانشآموزتضمین شود، خود را در اختیار یک پزشک ، وکیل و ... قرار نمی دهیم مگر آن که حداکثر اعتماد را به مهارت او پیدا کنیم . بنابراین نباید تصور کرد که بدون آن که مهارت خود را اثبات کنیم . کودکان به ما اعتماد پیدا خواهند کرد . هیچ کس مایل نیست تحت آموزش معلمی قرار گیرد که فاقد کفایت است .
مـا اغلـب ، دربـاره این که معلمان برجسته چگونه مهارتهای خود را به دست می آورند و کامل میکنند فکر نمی کنیم . البته ، معلمان خوب ، غیر از مهارتهایی که در تدریس دارند از صفات فراوان دیگری نیز برخوردارند . آنها درباره دانشآموزان خود اطلاعات زیادی دارند . از کار با دانشآموزان لذت می برند و درباره موضوع درس خویش مطلع اند و به تدریس علاقه دارند . روانشناسی تربیتی برای این به وجود نیامده است که شما در یک موصوع درسی خاص صاحب تخصص شوید .
حرفه پیچیده و دشوار معلمی احتیاج به هنرمندی و اطلاعات علمی دارد . تدریس هنرمندانه مسلماً با عواطف و ارزشها ، و همان طور که برخی گفته اند با روح معلم خوب آمیخته است . برخی از معلمان چنان در کار خود غرق میشوند که به نقاشان درحالت خلق آثار هنری، شباهت پیدا میکنند . معلمان خوب خلاق هستند و مشکلات خود را با ابداع روشهای تدریس و تدوین مواد آموزشی مناسب حل میکنند . تعلیم و تربیت درمقام علم از روانشناسی ، جامعه شناسی ، مردم شناسی ، عادت شناسی و بسیاری علوم دیگر بهره میگیرد تا موجبات تدریس کارآمد را فراهم سازد. معلمان در فرآیند تدریـس از روش هـای علمـی متعددی مانند تولید فرضیه ، آزمایش فرضیه و مشاهده نتایج استفاده میکنند . در تدریس خوب ، علم و هنر به طور پیچیده در هم تنیده اند .
تدریـس خـوب فقـط ایـن نیسـت کـه توانائی های ذهنی دانشآموزان رشد داده شود (اورتسون و اسمیلای 1987) . معلمان کارآمد می توانند از آغاز کار رابطه خوبی با دانشآموزان خود برقرار سازند . آنها با آزادی و به آسانی با عضای کلاس برخورد میکنند و دانشآموزان ، آنها را معلمانی صمیمی و قابل اعتماد می یابند (راجرز 1983) . آنها به جای رقابت ، بر همکاری که تجارب یادگیری مثبت تری را برای دانشآموزان در بردارد تأکید میکنند به جای محصول یادگیری ، فرآیند یادگیری مورد تأکید آنهاست (جانسون 1988) . هدف کلی و مهم معلمان کارآمد بهبود رابطه بین دانشآموزان و رشد دایمی عزت نقس در ایشان است . معلمان کارآمد رشد خود پنداره را در دانشآموزان خـود درک میکنند و فعالیتهای کلاس را به نحوی سازمان میدهند که موجب شکل گیری خود پنداره مثبت در ایشان شود .
از سوی دیگر علاوه برخود دانشآموزان و معلمان آنها مسایل دیگری هم هست که بر یادگیری تأثیر می گذارد مسایلی که در سالهای اخیر بیشتر بدان پرداخته میشود . مواردی از قبیل نابرابریهای اجتماعی و فرهنگی ، محیط داخلی مدارس ، محیط مدارس ، محیط اجتماعی کودک در آن مشغول یادگیری است و ... که از آن جمله است رابطه ای که کودک و معلم با یکدیگر برقرار می سازند .
پژوهشها مختلفی به بررسی رابطه میان فرآیندهای شناختی و همچنین ارتباط آنها با پیشرفت تحصیلی مبادرت کرده اند . بین درجه بندی که معلمان از آفرینندگی دانشآموزان به عمل آورده اند با همجنس بودن معلم رابطه داشته است (هولند 1959) و پژوهشها دیگری نشان می دهد که معلمان دانشآموزان همجنس خود را بهتر ارزیابی کرده اند ، البته در حیطه عاطفی (کروپلی 1967) . از طرف دیگر به نظر می رسد که فعالیتهای شناختی نظیر تبادل کلامی اطلاعات ، درک مطلب و ... بین دانشآموزان و معلمان همجنس او بهتر صورت میگیرد . از سوی دیگر کودکانی که دارای مشکلات عاطفی و روان شناختی بوده اند ، بهتر توانسته اند در مقابل معلمان همجنس پاسخهای خود را ارایه کنند تا معلمان غیر همجنس .
الف ـ بیان مساله :
موفقیت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در طی پژوهشها و پژوهشهای مختلفی که تاکنون صورت گرفته است به عوامل مختلفی چون: رابطه معلم با دانشآموزان ، برنامه درسی ، محتوی ، روش تدریس و از این قبیل نسبت داده شده است . اما در این میان رابطه دانشآموزان با معلم در این پژوهش بیشتر مورد بررسی قرار دارد .
فرمت فایل:word
تعداد صفحات:177
مقدمه :
در دنیای امروزه هیجانات ، تنش ها ، عصبیت ها وعوامل متعددی از این قبیل حاکم بر زندگی روزمره افراد هستند .
هر کدام از افراد جامعه امروزی در برخورد مستقیم با انواع استرسها و شرایط عصبی قرار دارند .محیط زندگی اجتماعی ، خانواده وهر آنچه فرد با آن در ارتباط است میتواند بعنوان عامل تنش زا جریان زندگی اورا به سمت بحرانها ونگرانیها سوق دهد .
امروزه تجارب تنش زا ناخواسته عکس العمل افراد را تعیین می کنند . بدین ترتیب که وقتی فردی یک تجربه ناخوشایند واسترس همراه با آن را دریافت می کند واکنش منفی بصورت اضطراب خود کم بینی ، افسردگی وغیره را از خود بروز می دهد . زیرا قدرت برخورد مقابله طبیعی با مشکلات را در نیافته وشاید نمی تواند که دریافت صحیحی ا زموقعیت خود داشته باشد .
از معضلات جامعه امروزی وشاید از بزرگترین آنها مسائل اضطراب است وافسردگی که هر کدام را به اختصار بیان می داریم .
اضطراب ، دلشوره ، تشویش ، نگرانی ،دلهره ، دلواپسی ، بی قراری ، دل آشوبه ونابسامانی حالاتی هستند که هر انسانی خواه وناخواه آنرا تجربه کرده است . می توان با اطمینان گفت که امکان ندارد انسان در این جهان زیسته باشد وتجربه اضطراب را نداشته باشد ( معانه ، 1370).
ممکن است اضطراب را یک نوع درد داخلی دانست که سبب ایجاد هیجان وبه هم ریختن تعادل موجود می گردد و چون بشر دائما به منظور برقراری تعادل کوشش می کند بنابراین می توان گفت که اضطراب یک محرک قوی است .
امکان دارد این محرک مضر باشد واین خود بستگی دارد به درجه ترس ومقدار وخطراتی که متوجه فرد است (شاملو 1369).
در برخی از دیدگاهها گفته می شود که هنگامی احساس اضطراب دست میدهد که فرد با موقعیتی روبرو شود که کنترلی بر آن ندارد بطور کلی کنترل ناپذیر بودن آنچه روی می دهد واحساس درماندگی در برابر آن باعث میشود که فرد در موقعیتی فشار زا قرار گرفته احساس اضطراب نماید .
هر آدمی برای رویارویی با موقعیت فشار زا روش خاص خود را دارد گاهی فرد هیجان را در مدار توجه قرار می دهد وبجای درگیری با مساله اضطراب زا سعی می کند ، به طرق دیگری از اضطراب خود بکاهد ، گاهی خود مساله را در مدار توجه قرار می دهد .
موقعیت اضطراب زا را ارزیابی می کند وسپس دست به کاری می زند تا آن موقعیت را تغییر دهد یا از آن اجتناب نماید .( هیلگارد به 1369)
اگر چه مقدار محدودی اضطراب برای رشد بشر ضرروی است ولی مقدار آن نیز باعث اختلال رفتار می شود واغلب اوقات شخص را مجبور به نشان دادن رفتار نوروتیک یا پسیکوتیک می نماید (شاملو ، 1369).
موقعیتهای گوناگون زندگی خانوادگی اجتماعی تحصیلی ، شغلی همگی میتوانند عوامل تنش زا را ایجاد ویا تشدید نمایند .
چنانچه فردی در یک موقعیت خاص شغلی قرار گرفته باشد که همواره استرس ، نگرانی ترس ویژگی شغلی او را تشکیل دهد خود او نیز حالتهای اضطراب را تجربه می کند واین موقعیتهای اضطراب زا تا حدودی بهداشت روانی فرد را بر هم می زند .
بدین ترتیب می بایست با تحقیق هر چه بیشتر در زمینه عوامل اضطراب زا وغلبه بر آنها به نحو طبیعی وصحیح موقعیتهای تنش زا را کاملا درک نموده وراه مقابله با آنرا ایجاد نمائیم تا شاید بتوان تا حدود زیادی معضل بزرگ جامعه امروزی که مسائل ناشی از اضطراب است را از بین ببریم .
افسردگی بیماری بسیار شایعی است که با وجود تحقیقات دامنهدار درمورد
علل ، علائم وطرق درمان آن متاسفانه در بیشتر جوامع امروزی و از جمله جامعه خود ما توجه به آن مبذول نشده است . علائم افسردگی را تا مدتها به عوامل دیگری چون ضعف اعصاب ، عصبانیت هیپوکندریاک وغیره نسبت میدادند به همین سبب تشخیص صحیح ودرمان آن به تعویق می انجامید ( امانت 1338).
بیماری افسردگی بیماری است که خصوصیت اول وعمده آن تغییر خلق است وشامل یک احساس غمگینی است که ازیک ناامیدی خفیف تا احساس یاس شدید ممکن است نوسان داشته باشد . این تغییر خلق نسبتا ثابت وبرای روزها ، هفته ها ، ماهها یا سالها ادامه دارد. افسردگی بر روی کل ارگانیسم اثر می کند و تمام حوزه های زندگی یک فرد را تحت تاثیر قرار می دهد این اثر در احساسات ، نیرو ،کشش ،فکر کیفیت ، علائق فرد نمایان می شود (وهابزاده ، 1364).
منظور از اختلالات عاطفی گونه هایی از سازمان یافتگی های مرضی است که در وهله نخست دگرگونی وفروریختگی خلق وخوی در آنها بصورتی بارز به چشم می خورد ، رفتارهایی که در این حالات مشاهده می شود در دو قطب کلی شادی غمگینی مشارکت دارند ، وجود بی نظمی هایی در تفکر منطقی ومحتوای آن در افسردگان بدون توجه به نوع آنان به ثبت رسیده است
( منصور ودادستان ، 1368).
در روانپزشکی ، افسردگی را تغییر خلق در جهت غمگینی می دانند ، بارزترین علامت بیماری افسردگی همانا خلق افسرده ایست که به درجات مختلف ممکن است پدید آید . در پاره ای از موارد خلق افسرده ممکن است تنها علامت بیماری باقی بماند به هر حال در این بیماری کلیه اعمال حیاتی متناسب با خلق افسرده تغییر می کند. (اخوت وجلیلی ، 1363).
همانطور که میدانیم افسردگی تنها علامت عاطفی نیست وهمراه با افسردگی ، بیخوابی وبی اشتهایی ، خودکشی ، احساس بی ارزش و فراوان دیده می شود . حدود افسردگی گاهی با موقعیت موجود متناسب نیست و گاهی حتی خود فرد از آن آگاهی ندارد .( پور افکاری ، 1364).
تقریبا هر کس گهگاه احساس افسردگی می کند اکثر ما گاهی وقتها احساس غم ورخوت می کنیم وبه فعالیتهای لذت بخش علاقه ای نشان نمی دهیم . افسردگی پاسخ طبیعی آدمی به فشارهای زندگی است . عدم موفقیت در تحصیل یا کار از دست دادن یکی از عزیزان و آگاهی از اینکه بیماری یا پیری توان ما را به تحلیل می برد از جمله موقعیتهایی هستند که اغلب موجب بروز افسردگی می شوند افسردگی تنها زمانی نابهنجار تلقی می شود که با واقعه ای که رخ داده متناسب نباشد ویا فراتر ازحدی که برای اکثر مردم نقطه آغاز بهبود است ادامه یابد ( براهنی وهمکاران ، 1368).
افسردگی واکنشی است که در نتیجه پیدایش موقعیتهای نامساعد ایجاد می گردد واز لحاظ پزشکی یک نوع آزردگی است که فعالیت وقابلیت حیاتی جسمانی وعقلانی فرد را کاهش می دهد . وبطور خلاصه می توان گفت کاهش یافتن نیرو وفعالیت جسمانی روانی موجب آزردگی می باشد .( آگاه ، 1355).
افسردگی طبیعی ومتعادل در انسان واکنش است یک عامل بیرونی که فرد از آن آگاه است ومحرومیت آن را آگاهانه درک می کند .
باید بدانیم که واکنش افسردگی با واکنش نوروتیک آن از دو جنبه فرق میکند یکی اینکه افسردگی در فرد نوروتیک از لحاظ شدت نامناسب با محرک بیرونی است ودوم اینکه در افرادی ظاهر می شود که بعلت خصوصیات خاص شخصیتی آمادگی وزمینه ابتلاء به آن را داشته اند .(شاملو 1364).
همه ما معنای غم وافسردگی را می دانیم وگاه بی گاه دچار این حالت شده ایم . نا امیدی عشق ، مرگ وشرکت در عزا و بعضی از مسائل مردم را غمگین می سازد . در بیماران افسرده نیز افسردگی بعلل همین مسائل ایجاد می شود ولی چون شخص قبلا به سبب احساس حقارت وعدم کفایت مستعد بیماری است به کلی مغلوب می گردد وافسردگی ایجاد می شود ( بیرجندی ، 1364).
مشاهدات بین الملی بدون ارتباط با کشور تحت مطالعه با افسردگی یک قطبی را در زنها 2 بار شایعتر از مردها نشان داده است .هر چند علل این اختلاف معلوم نیست این تفاوت را ناشی از استرس های متفاوت زایمان ، درماندگی آموخته شده و آثار هورمونی نهفته می دانند ( پورافکاری ، 1368).
با توجه به افسردگی فراوان در جامعه کنونی ما ، پژوهش حاضر در این زمینه تدوین شده ، باشد تا گامی هر چند کوچکتر در راه شناخت انواع درمان آن برداشته شود .
پژوهشگر امیدوار است که گرچه این پژوهش ممکن است نتواند آنطورکه باید افسردگی را معلمان مدارس مورد سنجش قرار دهد ، ولی حداقل گامی است که در این راه برداشته می شود وانگیزه هایی را برای ادامه پژوهش های آزمایشی در این زمینه در ذهن علاقمندان بر انگیزد.
هدف تحقیق
انسانها در جامعه امروزی در معرض انواع تنش ها و فشارها قرار می گیرند . فشارهایی که با پیشرفت جوامع در زمینه تکنولوژی وصنعت به مراتب بیشتر شده وموجبات بروز مشکلات جسمی و روحی فراوانی را برای افراد فراهم می آورد . فشارها ومعضلات عدیده اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی سبب می شود که وجود انسان سریعتر از گذشته فرسوده گردد وروان حساس آدمی زودتر در معرض انواع بیماریها قرار گیرد بخصوص دراین میان تولد کودکان استثنایی مشکل را دو چندان کرده است .
د راین راستاست که مسئله ای بنام تربیت و آموزش وتحت الشعاع آن مدارس استثنایی و کادر آموزشی مطرح می شود .
شاید یکی از مهمترین عوامل ترقی در زمینه آموزش این کودکان در هر جامعه ای ، وجود معلمان ودبیران کار آزموده و مجرب است که با مراقبتهای دقیق و آموزش و روش دلسوزانه توام باشد .
ودر آموزش وتربیت این کودکان ،اگر مثلثی را فرض کنیم که یک زاویه آن کودک در زاویه دیگر والدین باشند ، در راس آن معلمان ودبیران قرار دارند .
معلمان علاوه بر اینکه در دروس کتب را به کودکان می آموزند نقش تربیت
کردن آنان را برای ورود به جامعه ای بزرگتر را به عهده دارند وچه بسا در این راستا خود نیز به مرور زمان دچار معضلات عدیده جسمی و روحی شود . چرا که برخورد دائمی با مشکلات روحی وجسمی کودکان می تواند وجود هر فردی را تحت تاثیر قرار دهد .
بدین تربیت از آنچه گفته شد در می یابیم که سلامت روانی کادر آموزشی از درجه اهمیت بالایی برخوردار است وهدف از این پژوهش درک ودریافت پدیده افسردگی واضطراب ومسایل ناشی از آنها وارائه راه حلهای مناسب در جهت یاری نمودن به کادر آموزشی مدارس است .
فایده واهمیت تحقیق
« فرانسیس الکساندر » در کتاب در« تاریخ روانپزشکی » نوشت که : از نظر تاریخی ، روانپزشکی قدیمی ترین تخصصهای پزشکی است زیرا که طب بروی ، بیشتر به جنبه های روانشناختی وذهنی توجه داشت .
ولی در واقع عمر روانپزشکی نوین ، شاید به دو قرن نرسد وتازه به بیشترین دانش ما در این حیطه حاصل دست آوردهای علمی دو سه نسل پیشیناست از آنجا،دانشما پیرامون افسردگی،بیشترنتیجهتلاشهای پژوهندگان
واندشیمندان این حوزه درسی وچند سال گذشته بوده است .
با آنکه قدرت این فراگیری ، در مقایسه با توجهی که پزشکان در همه اعصار به آن داشته اند هنوز دانش ما از چند وچون افسردگی واضطراب گرچه اندک نیست .
ولی کاستیها ونقاط کور فراوان دارد . البته این شاید در مورد اکثر آشفتگیهای ذهنی ونیز بسیاری از بیماریهای جسمی صادق باشد . از اینرو هنوز پزشکان فراینده درکند وکاو وپژوهش اند .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 6
فهرست مطالب:
مرتضی مطهری
دوران کودکی و نوجوانی
دوران جوانی
فعالیتهای علمی-فرهنگی
تبلیغ برای آوارگان فلسطینی
مبارزه با التقاط
ارتباط باامام خمینی و انقلاب
یادبود
برخی دیدگاه های او
شهید مرتضی مطهری
مرتضی مطهری (۱۳ بهمن، ۱۲۹۸ فریمان - ۱۱ اردیبهشت، ۱۳۵۸ تهران) مفسر قرآن، فیلسوف، متکلم، عضو هیئت موتلفه اسلامی و از نظریهپردازان نظام جمهوری اسلامی ایران بود.
وی قبل از انقلاب ۵۷ عضو انجمن سلطنتی فلسفه و استاد دانشگاه تهران بود.[۲] بعد از انقلاب به ریاست شورای انقلاب منصوب شد. سید روحالله خمینی علاقه زیادی به وی داشت، تا بدانجا که بعد از مرگش گفت: «مطهری پاره تن اسلام بود.» در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی از وی با عنوان «معلم شهید» یاد میگردد.
دوران کودکی و نوجوانی
مطهری در ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ در فریمان واقع در ۷۵ کیلومتری شهر مشهد در یک خانواده روحانی چشم به جهان گشود. در کودکی برای فراگیری دروس ابتدایی به مکتبخانه رفت. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد رفت و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی همت گماشت. در سال ۱۳۱۶ برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم شد. این در حالی بود که اندکی پیش از آن آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، موسس حوزه، مرد و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهده گرفته بودند.
دوران جوانی
در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از بروجردی (در فقه و اصول) و امام خمینی(به مدت ۱۲ سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه: الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره گرفت. قبل از نقل مکان بروجردی به قم، مطهری گاهی به بروجرد میرفت و از محضر وی استفاده میکرد. وی مدتی نیز پای درس و بحث حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان نشست. سید محمد حجت (در اصول) و سید محمد محقق داماد (در فقه) از اساتید دیگر مرتضی مطهری بودند. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشت و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بودهاست.
مقدمه
فصل اول: بیان چالش ها و مشکلات
فصل دوم: ارائه راهکارها و پیشنهادات
بررسی نظم و انضباط در مدرسه راهکارهای جلوگیری از بی نظمی در برخی دانش آموزان
با فرمت ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 5
مقدمه: 7
تعریف انضباط و بی انضباطی: 8
آموزش انضباط: 9
«پیشگیری از بیانضباطی» 10
عوامل موثر برای نظم در رفتار دانش آموزان : 11
ایجاد انضباط در فرزندان 14
روش ایجاد انضباط در فرزندان 15
نمایان رفتار درست همراه با نظم و انضباط 16
پرهیز از خشم و زور گویى 17
قاطعیت و پرهیز از تردید و دو دلى 18
رعایت اصل تدریج در اصلاح رفتار 19
تداوم در استوار ساختن نظم و انضباط 20
نظم در مدرسه
20
هدف از بررسی نظم و انضباط 21
رابطه نظم و انضباط با مدرسه سالم 23
نظم و انضباط در خلقت 24
رابطه نظم و انضباط با مسئولیتپذیری 25
چگونه با دانشآموزان بیانضباط برخورد کنیم 27
نظم وانضباط در مدرسه 28
راهکارهایی برای جلوگیری از وقوع مسائل و مشکلات انضباطی در مدارس 33
نظم و انضباط در مدرسه 36
راهکارهایی برای جلوگیری از وقوع مسائل و مشکلات انضباطی در مدارس 37
عوامل موثر در انضباط مدرسه 38
نظم وانضباط در مدارس
46
رابطه نظم و انضباط با مسئولیتپذیری 47
هدف از بررسی نظم و انضباط 49
رابطه نظم و انضباط با مدرسه سالم 50
نظم و انضباط در خلقت 51
چگونه با دانشآموزان بیانضباط برخورد کنیم 53
نظم در مدرسه
54
نظم و انضباط در محیط های آموزشی 59
نظم و انضباط در مدارس
61
هدف از بررسی نظم و انضباط 62
رابطه نظم و انضباط با مدرسه سالم 64
نظم و انضباط در خلقت 65
رابطه نظم و انضباط با مسئولیتپذیری
66
چگونه با دانشآموزان بیانضباط برخورد کنیم؟ 68
نحوه برقراری نظم و انضباط در کلاس
69
اهمیت نظم و انضباط در زندگی کودک
71
آسیب شناسی روشهای انضباطی در کلاس و مدرسه 73
نقش معلم در تربیت دانش آموزان
82
علل بی انضباطی دانش آموزان
85
تعریف انضباط: 85
اهمیت انضباط: 86
راههایی جهت پیشگیری بی انضباطی در دانش آموزان : 86
انضباط به معنی اطاعت کورکورانه : 87
انضباط به معنی تنبیه : 88
انضباط به معنی محدودیت یا کنترل شدید : 89
انضباط به معنی قانون و قاعده : 89
راههای نامناسب برای حل مسائل انضباطی : 89
پیامدهای نظم : 93
راهکارهای افزایش نظم 96
نتیجه گیری : 100
منابع: 101
چکیده
راههایی پیشنهاد کرده و نحوه استفاده از روش ها را نیزمورد بحث قرار داده ایم. انضباط هدف از نوشتن این مقاله بررسی علل بی انضباطی و کمک به مدیران و معلمان برای برخورد با دانش آموزان بی نظم می باشد. به این منظور ابتدا بی انضباطی را در دیدگاه افراد مختلف تعریف نموده سپس تعریف نسبتاجامعی از آن ارائه می شودیکی از تعاریف مناسب عبارتست از: " انجام دادن هر عمل یا رفتار پذیرفته نشده و نا معقول توسط دانش آموزان که سازماندهی کلاس و مدرسه را مختل یا تهدید به اخلال می کنند و باعث کاهش کارایی معلم و دانش آموزان شده و معلم را در رسیدن به هدف اصلی خود که همان ارتقای دانش آموزان است به چالش می کشاند".
با توجه به تحقیق "کانین "که مشکلات بی انضباطی را از اقدامات پیشگیرانهی معلم میداند. راههای برای پیشگیری این عمل ارائه می شود. سپس علل بیانضباطی را بررسی کرده و راههایی برای کاهش این علل ارائه خواهد شد. برای برخورد با رفتارهای بیانضباطی و بیانضباطانه نیز باتوجه به دیدگاههای دانشمندان ،معلم ،مدرسه،دانش آموز و اجتماع.
بد نیست که بحث دربارۀ ویژگی مطلوب نظم پذیری را با چند سوال آغاز کنیم.آیا شما تا به حال با شخص نامنظم و موفقی برخورد کرده اید؟ به نظر شما مردم جوامع قانون مند و نظم پذیر ، موفق ترند یا مردم کشورهایی که دچار هرج و مرج بی قانونی هستند ؟ در مورد خودتان چه؟ زمانی که کارهایتان را با نظم و ترتیب انجام می دهید، بازدهی مطلوب تری دارید یا هنگامی که بدون هیچ برنامۀ خاصی و به صورت کاملاً تصادفی به انجام کارهایتان می پردازید؟
با پاسخ دادن به این پرسش ها متوجه می شویم، همۀ ما کمابیش با این موضوع که یکی از اصول موفقیت در زندگی، شغل، تحصیل و دیگر فعالیت های انسان نظم است، موافقیم. چرا که غفلت از این نکتۀ مهم، اوقات گران بها و برگشت ناپذیر او و بسیاری از فرصت هایی را که می توانست در جهت ایجاد یک زندگی ثمربخش و سعادت مند به کار گیرد، به هدر می دهد.
اهمیت یادگیری نظم و آثار و تبعات متعدد و مهم آن در زندگی سبب جلب علاقۀ روان شناسان به این موضوع و انجام پژوهش هایی در این باب شده است. برای آشنایی بیشتر با این صفت در آغاز باید با معنا و مفهوم آن آشنا شویم. دکتر علی شریعتمداری در کتاب روان شناسی تربیتی نظم را این گونه تعریف کردا اند :
" نظم به معنای صحیح یعنی این که فرد شخصاً اعمال خود را تحت قاعده در آورد، خویشتن را کنترل و هدایت کند و با توجه به آثار و نتایج اعمال خویش اقدام نماید".
کلید واژه ها: نظم وانضباط در مدرسه، دانش آموزان، معلم، مدارس