دانلود مقاله دیود چیست

 

 

از اتصال دولایه p & n دیود درست می شود
1- بعد از پیوند نیمه هادی نوع p & n کنار یکدیگر ، الکترونهای آزاد و حفره ها از محل پیوند عبور کرده ، با هم ترکیب می شوند و تشکیل یک لایه سد یا عایق می دهند .
-2یک منطقه تخلیه در محل پیوند ها ایجاد می شود که فاقد الکترونهای آزاد و حفره ها می باشد ، لکن اتمهایی که الکترون از دست داده و یا گرفته اند ، در دو طرف لایه سد و در منطقه تخلیه وجود دارند .
-3 اتمهای یونیزه شده ، ایجاد سد پتانسیل می کنند که برای نیمه هادی ژرمانیومی حدود ۰.۲ ولت است و برای نیمه هادی سیلسیمی حدود ۰.۶ ولت است .
-4سد پتانسیل باعث که از حرکت و ترکیب بیشتر الکترونها و حفره ها در لایه سد جلوگیری به عمل آید .
-5کریستال نیمه هادی نوع p دارای بار الکتریکی مثبت و کریستال نیمه هادی n دارای بار الکتریکی منفی می باشد .
بایاس دیود
وصل کردن ولتاژ به دیود را بایاس کردن دیود می گویند .

 

بایاس مستقیم
اگرنیمه هادی نوع p به قطب مثبت باتری و نیمه هادی نوع n به قطب منفی آن وصل شود و ولتاژ از پتانسیل سد دیود بیشترباشد ، در مدار جریان بر قرار خواهد شد .
بایاس معکوس
اگر قطب مثبت باتری به نیمه هادی نوع n وصل شود و قطب منفی باتری به نیمه هادی نوع p وصل شود ، جریانی در مدار نخواهیم داشت .
تست دیود
همانطور که گفته شد اگر دوید در بایاس موافق یا معکوس قرار بگیرد جریان را از خود عبور می دهد و ما می توانیم دیود را با یک مدار ساده سری کنیم ( البته با رعایت قطبهای دیود و باتری ) اگر مدار شروع به کار کرد پس دیود سالم است و در غیر این صورت دیود سوخته شده است .
انواع دیود ها
دیود اتصال نقطه ای
دیود زنر
دیود نور دهنده LED
دیود خازنی ( واراکتور
فتو دیود
دیود اتصال نقطه ای
دیود های معمولی در بایاس معکوس ایجاد ظرفیت خازنی ( حدود PF ) می کنند . اگر بخواهیم در فرکانس های بالا به کار می بریم ، به علت ظرفیت خازنی در بایاس معکوس ، جریان در مدار عبور می کند . چون در فرکانس های بالا مقاومت دیود کم می شود . برای جلوگیری از این کار از دیود اتصال نقطه ای استفاده می کنیم
دیود زنر
دیود زنر ، مانند یک دیود معمولی از دو نیمه هادی نوع P & N ساخته می شود . اگر یه دیود معمولی را در بایاس معکوس اتصال دهیم و ولتاژ معکوس را زیاد کنیم ، در یک ولتاژ خاص ، دیود در بایاس معکوس نیز شروع به هدایت می کند . ولتاژی که دیود در بایاس مخالف ، شروع به هدایت می کند ، به ولتاژ زنر معروف است و با تنظیم نا خالصی می توان ولتاژ شکسته شدن پیوند ها را کنترل کرد
ولتاژ زنر : ولتاژی که دیود زنر به ازای آن در بایاس معکوس ، هادی می شود به ولتاژ زنر معروف است
دیود نوردهنده LED

 

 

 

این دوید از دو نوع نیمه هادی P & N تشکیل شده است . هر گاه این دیود ، در بایاس مستقیم ولتاژی قرار گیرد و شدت جریان به اندازه کافی باشد ، دیود ، از خود نور تولید می کند . نور تولید شده در محل اتصال دو نیمه هادی تشکیل می شود . نور تولیدی بستگی به جنس به کار برده شده در نیمه هادی دارد . این لامپ چند مزایا بر لامپ های معمولی دارد که عبارتند از :
1- کوچک بودن و نیاز به فضای کم
2- محکم بودن و داشتن عمر طولانی ( حدود صد هزار ساعت کار (
3- قطع و وصل سریع نور
4- تلفات حرارتی کم
5- ولتاژ کار کم ، بین ۱.۷ ولت تا 3.3 ولت
6- جریان کم حدود چند میلی آمپر با نور قابل رویت
7- توان کم ، حدود ۱۰ تا ۱۵۰ میلی وات
دیود خازنی ( واراکتور (
این دیود از دو نیمه هادی نوع P & N تشکیل می شود . دیود خازنی در واقع دیودی است که به جای خازن بکار می رود و مقدار ظرفیت آن با ولتاژ دو سر آن رابطه عکس دارد
فتو دیود
این دیود از دو نیمه هادی نوع P & N تشکیل می شود . با این تفاوت که محل پیوند P & N ، جهت تابانیدن نور به آن از مواد پلاستیکی سیاه پوشیده نمی باشد ، بلکه توسط شیشه و یا پلاستیک شفاف پوشیده می گردد تا نور بتواند با آسانی به آن بتابد . روی اکتر فتو دیود ها یک لنز بسیار کوچک نصب می شود تا بتواند نور تابانیده شده به آن را متمرکز کرده و به محل پیوند برساند .
رآکتور
به نسل جدیدی از رآکتورها که در آنها اشعه فرابنفش برای انجام و یا تسریع واکنش ها به کار برده میشود, رآکتورهای یو وی گفته میشود. این رآکتورها بیشتر از آنکه برای تولید مواد به کار روند ؛ برای تخریب مواد و شکستن پیوندها به کار میروند. پیوندهایی که به طرق معمول قابل شکستن نیستند را میتوان به همراه کاتالزگر های مناسب و اشعه فرابنفش شکست. فعلا از این روش برای تصفیه ابها به صورت محدود استفاده میشود. این رآکتورها قادرند ترکیبات بسیار پایا مانند DDT و باقی ترکیبات شیمیایی ساخت بشر را تجزیه کنند.
این گونه رآکتورها هنوز در مراحل آزمایشی به کار میروند و تلاشهای گسترده ای برای صنعتی کردن آن در جریان است. رآکتورهای یو وی ؛ امید تازه ای برای تجزیه پلاستیک ها و دیگر مواد پایا را بوجود آورده است.

 

در زیر عکس چند رآکتور یو وی را مشاهده میکنید:



 


آموخته ایم که ماده سه حالت جامد ، مایع و گاز دارد که به تازگی هم دو حالت دیگر به آن اضافه شده است. جامدات شکل خاصی دارند، یعنی مولکولهای آنها موقعیت خاصی نسبت به یکدیگر داشته و نمی توانند آزادانه به هر سو حرکت کنند . ولی مولکول های مایعات چنین قیدی نسبت به هم ندارندو در کل حجم آن در حرکت اند . کریستالهای مایع موادی هستند که ظاهر مایع دارند، اما مولکولهای آنها آرایش خاصی نسبت به یکدیگر دارند ، درست مانند جامدات که در شکل هم به راحتی دیده می شود. به همین دلیل کریستال مایع خصوصیاتی شبیه به مایع و جامد داشته و به همین دلیل با چنین اسم متناقضی خوانده می شوند . این مواد به شدت به دما حساس اند و اندکی حرارت لازم است تا آنها را به مایع واقعی درآورد و یا اندکی سرما تا به معمولی تبدیل شود. به همین دلیل است که LCD ها در مقابل تغییرات دما عکس العمل نشان داده و به عنوان دماسنج طبی استفاده می شوند . جالب این است که به دلیل همین حساسیت نمی توان از کامپیوترهای کیفی یا نظایر آن در هوای بسیار سرد و یا مثلاً در آفتاب داغ ساحل دریا استفاده کرد . در این وضعیت معمولاً LCD ها عکس العمل های عجیب و غریبی از خود نشان می دهند .

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    10صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 



خرید و دانلود دانلود مقاله دیود چیست


دانلودمقاله لایه اوزون

 

 


مقدمه
لایه اوزون قسمتی از استراتوسفر است که حاوی گاز طبیعی اوزون O3 است. اوزون توانایی جالب توجهی در جذب برخی از فرکانسهای اشعه فرابنفش دارد. لایه اوزون زیاد چگال نیست. اگر آنرا در تروپوسفر متراکم شود ضخامت آن تنها در حد چند میلیمتر می‌شود. اوزون در جو زمین عموما توسط شکستن مولکول دو اتمی اکسیژن به دو اتم تنها بوسیله نور فرابنفش بوجود می‌آید. اکسیژن تک اتمی با اکسیژن نشکسته ترکیب می‌شود و اوزون را بوجود می‌آورند. مولکول اوزون ناپایدار است و هنگامی که نور فرابنفش به آن برخورد می‌کند به یک مولکول اکسیژن و یک اکسیژن اتمی شکسته می‌شود. به این فرآیند مداوم واکنش زنجیره‌ای اوزون اکسیژن نامیده می‌شود. بدین ترتیب لایه اوزون در استراتوسفر بوجود می‌آید.

 

 

 

تخریب لایه اوزون
لایه اوزون می‌تواند در حضور کلر ، فلوئور و یا برم تخریب شود که عمدتا به آن سوراخ اوزون گفته می‌شود. این عناصر در برخی ترکیبات پایدار بخصوص کلرو فلوئورو کربنها (CFC) که به استراتوسفر راه یافته‌اند یافت می‌شوند که بوسیله فعالیت نور فرابنفش روی آنها تجزیه می‌شوند. گازهای نامبرده از هوا چگال‌ترند، به همین خاطر در سطح زمین پخش می‌شوند و تقریبا با اکثر مواد آلی واکنش می‌دهند. کلر اتمی این توانایی را دارد که به مولاریته اوزون را به اندازه تقریبا100000 برابر کاهش بدهد.

 

تراکم اوزون اتمسفری در لایه اوزون توسط یک عامل مهم جهانی تغییر می‌کند و آن دلیل این است که لایه اوزون در نزدیکی استوا ضخیمتر و در نزدیکی قطبها نازکتر است. ضخامت لایه‌های اوزون در نیمکره شمالی در سال تقریبا 4% کاهش می‌یابد. حدود 4.6% از سطح زمین بوسیله لایه اوزون پوشیده نمی‌شود که به آنها سوراخ اوزونی گفته می‌شود. سوئدیها در 23 ژانویه 1978 اولین مردمانی بودند که مصرف افشانه‌ها را به دلیل صدمه زدن به لایه اوزون ممنوع کردند. در دوم آگوست 2003 دانشمندان اعلام کردند که فرسایش لایه اوزون به سبب ممنوعیت استفاده از کلرو فلوئورو کربنها در حال کاهش است.
چه کارخانه‌هایى بر روى اوزون تأثیر مى‌گذارند؟
کارخانجات مصرف کننده عمده گازهاى مخرب لایه اوزون در ایران ، عبارتند از: صنایع برودتى و سردکننده‌ها و سازندگان یخچالها و فریزرهاى خانگى ، صنعتى و تجارى ، صنایع ابر و اسفنج سازى ، بخش دفع آفات کشاورزى و سیستمهاى تهویه مطبوع ، کپسولهاى اطفاى حریق ، حلال اسپریهاى پاک کننده قطعات الکترونیکى و در ساخت کولر اتومبیلها.
ضرورت حفاظت از لایه اوزون
اگر لایه اوزون از بین برود، زندگی از کره زمین رخت بر خواهد بست. با از بین رفتن لایه حیاتی اوزون ، نسل بشری ، پوشش گیاهی و حیات جانوری در مدت کوتاهی به صورت اسفباری منقرض خواهد گردید. در حال حاضر که این لایه آسیب دیده است، تشعشعات ماورای بنفش که به زمین می‌رسد شدت یافته و این مسأله باعث ایجاد سرطانهای پوست ، تضعیف مکانیزم دفاعی و ایمنی بدن انسان و همچنین ایجاد آب مروارید گردیده است. علاوه بر آن به علت آسیب دیدن لایه اوزون کل نظام زیست محیطی (اکوسیستم) در سراسر پهنه گیتی دچار ناهماهنگی و عدم توازن جدی و فزاینده شده است.
پیامدهای ناشی از تخریب لایه اوزون
تخریب و سوراخ شدن لایه اوزون باعث عبور غیر قابل کنترل تابش فرابنفش خورشیدی می‌شود که سبب افزایش دمای زمین و ذوب یخهای قطبی و افزایش آب دریاها شده که در نهایت به زیر آب رفتن خشکیها می‌انجامد و نیز موجب سوختگی پوست ، ابتلا به سرطان پوست و بیماریهای چشمی ، همچنین وارد آمدن خسارت عمده به جانوران و گیاهان می‌شود و بالاخره باعث انقراض زندگی تمام موجودات می‌شود.
کارهاى حفاظتى که مردم باید انجام دهند چیست؟
کارهاى حفاظتى در برابر تابش فرابنفش خورشید، که مردم بایستى انجام دهند عبارتند از:

 

• استفاده از عینکهاى آفتابى ضد اشعه B-UV بخصوص براى کسانى که به جهت شغلى مجبورند مدت زیادى را در تماس با تابش خورشید باشند.
• استفاده از کلاههاى لبه دار بزرگ جهت محافظت از پوست صورت و گردن در برابر تابش
• استفاده از پوشش کامل بخصوص دستها در برابر تابش
• بیشترین شدت تابش UV-B در اواسط روزهاى (۱۱ صبح الى ۲ بعد از ظهر) فصل تابستان به سطح زمین مى‌رسد، لذا بهتر است در این ساعات کمتر در معرض تابش قرار گیریم.
سوراخ لایه اوزون
تاریخچه سوراخ شدن لایه اوزون
ابتدا جریان تأسف بار سوراخ شدن لایه اوزون در لایه زیر استراتوسفر در بالای منطقه انتارکتیکا اولین بار در دهه هفتاد (1970 تا 1979) توسط یک گروه تحقیقاتی به نام BAS کشف شد. این گروه در مورد اتمسفر بالای منطقه انتارکتیکا از یک ایستگاه تحقیقاتی که بسیار شبیه این عکس می‌باشد مشاهده می‌گردند (اطلاعات ایستگاه تحقیقاتی هالی و ایستگاه تحقیقاتی BAS). فالکر اولین بار در حالی تحقیقات را انجام داد که اندازه گیری اولیه در سال 1985 برای اولین بار سوراخ شدن لایه اوزون آنچنان نگران کننده بود که دانشمندان تصور می‌کردند که دستگاهای اندازه گیری خراب است. آنها دستگاه‌های دیگری جانشین آن دستگاهها کردند تا آنکه نتایج بدست آمده اندازه گیریهای اولیه را تأیید کرد.

 

چند ماه بعد که سوراخ شدن لایه اوزون قابل مشاهده بود (پس از مشاهده سوراخ شدن لایه اوزون تحقیقات قبلی تایید شد)، از طرف دیگر اطلاعات ماهواره TOMS سوراخ شدن لایه اوزون را نشان نمی‌داد، بدین دلیل که نرم افزارهایی که اطلاعاتی در مورد لایه اوزون می‌داند به صورتی برنامه ریزی شده بود که لا یه اوزون در منطقه کوچکی مورد بررسی قرار می‌گرفت. در بررسیهای بعدی اطلاعاتی بدست آمد (هنگامی که نتایج گروه BAS منتشر نشد) مورد تأیید قرار گرفت و بیانگر این مطلب بود که سوراخ شدن لایه اوزون بطور سریع و در مقیاس بزرگی بر بالای منطقه انتارکتیکا انجام می‌شود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   12 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله لایه اوزون


دانلود مقاله پست های فشار قوی

 

 

تعریف پست فشار قوی:
یک‌پست فشار قوی مجموعه ای از تجهیزات می‌باشد که به منظور تغییر سطح ولتاژ با بوجود آوردن امکان تغذیه نقاط مختلف و تقسیم انرژی الکتریکی بین آنها مورد استفاده قرار می گیرد .

 

انواع پستهای فشار قوی بر حسب نوع کار :
1ـ پستهای نیروگاهی یا بالا برندة ولتاژ (Step Up Substation) :
وظیفة این پستها افزایش ولتاژ خروجی ژنراتورها به سطح ولتاژ انتقال می‌باشد.
2ـ پستهای انتقال (High Voltage Substation) :
وظیفه پستهای انتقال ، کاهش ولتاژ الکتریکی به سطح ولتاژ فوق توزیع و همچنین تقسیم این ولتاژ به خروجی های متعدد می باشد .
3ـ پستهای توزیع(Distributio Substation) :
وظیفة این پستها پایین آوردن ولتاژ از سطح فوق توزیع به سطح توزیع بوده و انرژی الکتریکی در این سطح را زا طریق فیدرهای مختلف تحویل می دهد .
4ـ پستهای فشار ضعیف(Low Voltage Substation) :
که وظیفه آن تبدیل ولتاژ توزیع به ولتاژ فشار ضعیف است که قابل استفاده در مصارف صنعتی و خانگی باشد .
5ـ پستهای کلیدی یا کوپلاژ(Switching Substation) :
در این پستها سطح ولتاژ تغییر ننموده و صرفاً بعنوان یک تقسیم کننده ولتاژ ثابت را در فیدرهای مختلف و متعدد تغذیه می نماید .
در عمل ممکن است یک پست ترکیبی از دو یا چند نوع فوق الذکر باشد که هم
افزاینده و هم کاهنده و هم بصورت یک پست کلیدی باشد . انواع پستها از لحاظ استقرار فیزیکی :
پستهای فشار قوی از لحاظ وضعیت استقرار آنها به دو دسته تقسیم می‌گردند:
1ـ پستهای باز یا خارجی (Out door s/s) : در این گونه پستها تجهیزات فشار قوی در معرض شرائط جوی محیط از قبیل گرد و خاک ، باد ، باران ، رعد و برق و غیره بوده و عایقی بین آنها و هوا نمی باشد .
2ـ پستهای بسته یا داخلی (in door S/S) : در این گونه پستها تجهیزات فشار قوی در داخل اطاق یا سالن سر پوشیده قرار دارند .

 

پستهای باز نیز به چند دسته تقسیم می شوند :
1ـ پستهای معمولی (conventional) :
این پستها در جاییکه محدودیت زمین وجود نداشته باشد احداث می گردد و عایق بین فازها و تجهیزات و زمین ، هوا می باشد و از این نظر می بایست فاصله ایمنی و مجاز کاملاً رعایت گردد . این پستها از نظر هزینه از بقیه پستها ارزانتر می باشد .

 


2ـ پستهای گازی یا (Gas Insulated Substation) :
کلیه تجهیزات فشار قوی در پستهای گازی در داخل محفظة فلزی قرار دارند که بوسیلة گاز SF6 یا هگزافلوئور گوگرد که دارای خاصیت عایقی خوبی می باشد تحت فشار معینی پر شده است و چون خاصیت عایق گاز SF6 تقریباً سه برابر هوا می باشد درنتیجه فضای پستهای گازی بمراتب کوچکتر از پستهای معمولی می‌باشد و در جاییکه محدودیت زمین مطرح باشد خیلی مناسب است .
از مزایای دیگر پستهای GIS اینست که چون درمعرض مستقیم عوامل جوی نمیباشد لذا امکان آلودگی و رطوبت وجود نداشته و بروز اتصالی و حوادث دیگر به مراتب کمتر می باشد و از طرفی به علت ایزوله بودن قسمتهای برقدار وتحت ولتاژ از افراد ایمنی آن در حد بسیار بالایی می باشد . یکی از معایب پستهای گازی مایع شدن گاز به هنگام برودت هوا در درجه حرارتهای خیلی پایین می باشد از طرفی هزینه این پستها خیلی بالا می باشد .

 

3ـ پستهای سیار (Mobiel Substation) :
این پستها نیز بصورت GIS بوده تا از نظر حجم تجهیزات و وزن کل پست
کاهش پیدا نماید ترانسفورماتور و سایز تجهیزات بر روی یک یا دو تریلر که می توان توسط یدک کش مخصوص حمل و جابجا کرد نصب گردیده است . قدرت این پستها که درحدود 30 تا 40(MVA) می باشد و معمولاً بصورت 63.20, 132.20, 230.20, 230.63 کیلو ولت در ایران مورد استفاده قرار می‌گیرند .
مزیت این نوع پست در جابجایی سریع و استقرار آن در نقاط جدید و مورد نیاز می باشد .

 

پستهای بسته یا داخلی نیز خود به سه نوع تقسیم می گردد :
1ـ پستهای فشار قوی باز :
به پستهای اطلاق می شود که علاوه بر شینها سکسیونرها و دیژنکتورها نیز پشت دربهای توری حداقل از یک طرف قابل رؤیت باشد .

 

2ـ پست فشار قوی نیمه باز :
در این نوع پستها قطعات زیر فشار تا ارتفاع دسترسی از هر جهت محفوظ و پوشیده هستند و از آنجا به بعد ( اغلب سکسیونرها و شین ها ) آزاد و قابل
رؤیت باشد .

 

3ـ پست فشار قوی بسته :
در این پست تمام قسمتهای زیر ولتاژ حتی شین ها در یک محفظه کاملاً بسته و پوشیده با دربهای فلزی نصب شده اند ( پستهای تابلویی و یا قفسه ای ) نظر به اینکه این پست از همه طرف کاملاً مسدود است . می توان حتی آن را تحت شرایطی در هوای آزاد نیز قرار داد ( مانند کیوسکهای فشار قوی توزیع برق شهری )
بد نیست در اینجا اشاره ای هم به انواع خطوط انتقال بکنیم این خطوط جهت انتقال انرژی الکتریکی از محل تولید کننده به مصرف کننده ساخته شده اند و چون در طی این مسافت زیاد افت ولتاژ به وجود می آید باید ولتاژ خطوط را بالا برد این خطوط همگی به صورت سه فاز می باشد و از نظر قرار گرفتن هادیها روی برج به سه دسته تقسیم می شود :

 

1ـ خطوط تک مداره (single circuit) :
در این نوع خطوط شکل دکل یا برج یا پیلون یا تاور طوری است که در هر
فاز خط تنها یک هادی الکتریکی قرار گرفته است .

 

2ـ خطوط دو مداره (Double circuit) :
در این نوع خطوط دو مداره سه فازه و هر دو مدار روی یک برج قرار گرفته‌اند.

3ـ خطوط باندل (Bundle) :
در این نوع خطوط هر فاز مرکب از چند هادی که ازلحاظ اندازه کاملاً مساوی
هستند تشکیل می شود . بکاربردن سیستم باندل بخاطر ظرفیت انتقال زیادتر و پایین آوردن ولتاژ بحرانی کرونا می باشد .
بطور کلی پست ها یکی از قسمتهای مهم شبکه های انتقال و توزیع انرژی الکتریکی می باشند زیرا وقتیکه بخواهیم انرژی الکتریکی را از نقطه ای به نقطه دیگر انتقال دهیم برای اینکه بتوانیم از افت ولتاژ جلوگیری نماییم بایستی بطریقی ولتاژ تولید شدة ژنراتور را بالا برده و سپس آنرا انتقال داده تا به مقصد مورد نظر برسیم و در آنجا دوباره ولتاژها را پایین آورده تا جهت توزیع آماده شود کلیة این اعمال در پستهای انتقال و توزیع انجام می شود .

 

در یک پست فشار قوی وظیفه اصلی نبدیل ولتاژ می باشد که وظیفه را المنت اساسی پست یعنی ترانسفورماتور قدرت انجام می دهد .
جهت اندازه گیری پارامترهای اساسی انرژی الکتریکی نیاز به مبدلهای جریان و ولتاژ می باشد (VT,CT) و همچنین جهت قطع و وصل مدار نیاز به کلیدهای فشار قوی نظیر سکسیونر و دیژنکتور می باشد بعلاوه یکسری وسایل دیگر نظیر برقگیر، لاین تراپ و… جهت حفاظت و … مورد نیاز می‌باشد . جهت حفاظت خطوط و وسایل نصب شده در پست نیاز به رله های حفاظتی و همچنین در مواقعی که برق پست قطع می شود نیاز به یک ولتاژ ثابت و ذخیره شده می باشد که آن توسط سیستم باطریخانه تأمین می شود .

 

1) تجهیزات پست
یک پست فشار قوی ممکن است شامل تمامی یا قسمتی از تجهیزات زیر باشد .
1ـ سوئیچگیر (switch hear)
2ـ ترانس قدرت (power tranformer)
3ـ ترانس زمین(Ground tr)
4ـ ترانس تغذیه داخلی (server tr)
5ـ جبران کننده (Compensa tors)
الف : خازنی Capacitor(s)
ب : سلفی Inductor (s) ابتدا توضیح مختصری در مورد هر کدام از موارد فوق داده می شود سپس نکات مهم به تفصیل شرح داده می شود .

 

1ـ2) سویچگیر :
عبارتست از مجموعه ای از عناصر و تجهیزات که به منظور ارتباط فیدرهای مختلف در یک ولتاژ معین مورد استفاده قرار می گیرند و خود شامل اجزاء زیر می باشد :
1ـ باسبار یا شینه (Bus Bar) – [B.B]
2ـ کلیدهای قدرت (Circuit Breaker )- [D.S]
3ـ سکسیونر یا جدا کننده (Disconector Swich )-[D.S]
4ـ ترانسفورماتور جریان(C.T) (Current transformer)
5ـ ترانسفورماتور ولتاژ (T.V) (Noltage trnsformer)
6ـ برقگیر (P.I) (Post Insulation)
7ـ تکه موج (L.A) (Ligting Arestor)
8ـ تکه منطبق کننده خط Line trap) یا (Ware trap
9ـ مقره Post insukator P.I

 


ترانسفورماتور قدرت :
برای بالا بردن ولتاژ بمنظور انتقال انرژی الکتریکی به فواصل دور ( برای انتقال برق به فواصل دور ـ همانطور که گفته شد ـ ولتاژ را بالا می برند تا تلفات خط انتقال پایین بیاید ) و همچنین برای پایین آوردن ولتاژ بمنظور رساندن آن به سطح قابل مصرف بوسیله مصرف کننده ها و همچنین برای اتصال دادن دو شبکه فشار قوی بکار می رود . ترانسفورماتور اول را افزاینده ، ترانسفورماتور دوم را کاهنده و ترانسفورماتور آخری را کوپلاژ می نامند . تفاوت ترانس یا ولتاژ با ترانس قدرت در آن است که درترانس ولتاژ یا جریان نمونه ای از ولتاژ یا جریان مورد نظر گرفته می شود و مقدار آن کاهش داده می شود و در هر لحظه ولتاژ یا جریان ثانویه تابع ولتاژ یا جریان اولیه می باشد . ولی در ترانسفورماتور قدرت چون ثانویه به بار متصل است که تعیین کننده است توان تأمین شده توسط اولیه ، بستگی به توان خواسته شده در ثانویه دارد .

 

3ـ2) ترانس زمین :
هرگاه شبکه ای از یک مثلث یک طرف ترانسفورماتوری تغذیه نماید برای ایجاد
نقطة نوترال و زمین نمودن آن از ترانسفورماتور زمین که بصورت زیگزاک سیم پیچی شده است استفاده می گردد .

 


4ـ2) جبران کننده ها :
در جریان متناوب هادیهای منتقل کننده انرژی الکتریکی ، ترانسفورماتورها، مصرف کننده از قبیل موتورها ، کوره های الکتریکی لامپهای گازی و حتی بوبین ها کم و بیش یک نوع مصرف کننده سلفی هستند و باعث ایجاد اختلاف فاز بین جریان و ولتاژ می شوند . با بالا رفتن اختلاف فاز بین جریان و ولتاژ ( ) شبکه ، ضریب توان ( ) شبکه کم شده و کاهش ( ) تأثیرات زیر را برجای می گذارد .
1ـ درانتقال یک توان ثابت با کوچک شدن ضریب توان ، توان دواته بزرگ شده در نتیجه مقدار مؤثر جریان خط I افزایش پیدا می کند که این افزایش جریان اثرات زیانباری بدنبال خواهد اشت : الف : بزرگ شدن سطح مقطع رسانه ها و کابلهای انتقال انرژی و در نتیجه بالارفتن هزینه ب: حجیم شدن دیگر تجهیزات از قبیل کلیدها و فیوزها ، دستگاههای امدازه گیری و وسائل حفاظتی و .. متعاقب آن افزایش هزینه .
2ـ عدم توانایی استفاده از تمام قدرت ترانسفورماتور ، زیرا برای تأمین توان دواته (pw) باید : ( ظاهری ) داشته باشیم که هرقدر کمتر باشد نیاز به ps بیشتری داریم .
3ـ افزایش افت اختلاف سطح درترانسفورماتورها و در نتیجه مشکل شدن کار رگولاتور ولتاژ در ترانسفورناتور و ثابت نگهداشت ولتاژ در نیروگاه می شود .
4ـ افزایش تلفات در ترانسفورماتورها
5ـ کاهش راندمان ترانسفورماتورها و ضریب بهره تأسیسات الکتریکی
به دلیل فوق سعی بر این است که تأسیسات الکتریکی با ضریب توان خوب و حتی الامکان نامی خودشان کار کنند برای تصحیح و اصلاح ضریب توان
راههای ذیل موجود است :
الف : محدود کردن توان دواته : در این روش قدرت موتورها متناسب با قدرت ماشینهای افزار انتخاب شوند . بعبارت دیگر قدرت موتورها بزرگتر از قدرت مکانیکی که از موتور گرفته می شود و کاری که انجام می دهد نباشد .
ب: جبران توان دواته توسط همفاز کننده دوار که خود بردو نوع است . همفاز کننده سنکرون و همفاز کنندة آسنکرون که هر دوی آنها قابل استفاده جهت بهبود بخشیدن به وضع ضریب توان در شبکه بدون بار یا با بار ـ استفاده کرد .
ج: جبران کننده توسط خازن : یکی از راههای فنی ـ اقتصادی جهت اصلاح ضریب قدرت شبکه استفاده از خازن می باشد بدین ترتیب که بصورت موازی با بار قرار داده می شود .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  55 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله پست های فشار قوی


دانلود مقاله عاشورا

 

 

 

عاشورا

 

مقدمه

 

از زمانى که قیام امام حسین(ع) با آن شرایط و ویژگى هاى خاص اتفاق افتاده است، سؤال‌هایى در میان نخبگان و اندیشمندان و حتى مردم عادى مطرح بوده است که، انگیزه اصلى امام(ع) از اقدام به چنین کارى چه بوده است؟ آیا دعوت کوفیان فلسفه قیام آن حضرت بوده، یا قیام امام(ع) علت دعوت کوفیان؟ آیا دستیابى به حکومت، علت اصلى و غایت نهایى این نهضت بوده است یا ایجاد اصلاحات و تغییرهاى محدود در ساختار حکومت اسلامى هم مى توانست هدف امام(علیه السلام)را تأمین کند؟ اگر هدف اصلى قیام، اصلاح وضعیت امت و جامعه اسلامى بود، آیا حضرت نمى توانست به شیوه مسالمت آمیز به هدف خویش جامه عمل بپوشاند تا مردم شاهد ریختن خون فرزندان پیامبر(صلى الله علیه وآله)و به اسارت رفتن اهل بیت(علیهم السلام) آن حضرت نباشد؟ و...

 

این پرسش ها و مانند آنها، هر کدام حاکى از نگرش ها و دیدگاه هاى خاص افراد به این حادثه است. البته یکى از علل فزونى پرسش ها و دیدگاه ها درباره فلسفه قیام حضرت را باید در پیچیدگى خاص و چند بُعدى بودن این نهضت جست و جو کرد. نهضتى که در طول تاریخ اسلام، نظیرى نمى توان براى آن یافت.

 

نکته دیگرى که تحلیل چنین حادثه اى را مشکل مى سازد، عکس العمل دور از انتظار و غیرقابل باور و پذیرش بسیارى از مسلمانان در برابر این قیام بوده است! چرا که نه تنها کوفیان که خود طلایه دار دعوت حضرت بودند، بلکه مردم دیگر شهرهاى اسلامى بویژه مکه و مدینه هم واکنش مناسب و پاسخ مثبت در برابر این حادثه ازخود نشان ندادند و به رغم آنکه هنوز بیش از نیم قرن از رحلت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نگذشته بود، شاهد چنین جنایت و فاجعه اى بودند و دَم برنیاوردند.

 

یک تحلیل گرتاریخ عاشورا، وقتى حضور تعدادى از صحابه و گروه زیادى از تابعین را در آن روزگار به یاد مى آورد و مى بیند که از حریم خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله) هیچ گونه دفاعى نمى کنند در حالى که هم چنان ادعاى دین دارى مى کنند، با تناقضى غیر قابل توجیه رو به رو مى شود، چرا که از یک سو، ادعاى دین دارى و دین باورى این دسته را مى بیند و ازسوى دیگر، به راستى و درستى حرکت فرزند پیامبر(صلى الله علیه وآله) ایمان دارد. شخصیتى که در دامن رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، دُخت بزرگوارش فاطمه زهرا((علیها السلام)) و نخستین امام شیعیان و چهارمین خلیفه مسلمانان بزرگ شده است. اکنون پژوهش گر تاریخ کربلا با این مشکل دست به گریبان است که چگونه این دو واکنش متضاد را بپذیرد و تضاد آن دو را توجیه کند؟!

 

با عنایت به چنین واکنش دوگانه و متضادى از زمان وقوع این حادثه تا به امروز، هر اندیشمند مسلمانى که با تاریخ عاشورا سروکارداشته است، به فراخور فهم و برداشت خویش از این واقعه، درباره قیام کربلا و اهداف آن، سخن گفته است. البته در این میان، برخى از مورخان و اندیشمندان اهل سنت به دلایل گوناگونى از جمله: سلایق و انگیزه هاى سیاسى و دینى، گرایش و وابستگى به دستگاه حاکم و در نتیجه تحت فشاربودن از سوى حکومت وقت به منظور تحریف و وارونه جلوه دادن حقایق تاریخ اسلام و به ویژه تاریخ عاشورا، تأثیر پذیرى از اوضاع سیاسى ـ مذهبى زمان خویش و سرانجام از همه مهم تر، عدم سنخیت میان شخصیت واقعه نگار و ابعاد شخصیتى رهبر و قهرمان حادثه، دچار تحریف ها و وارونه نویسى هاى گوناگون در تاریخ عاشورا و به ویژه درباره فلسفه نهضت عاشورا شده اند. هم چنانکه برخى از نویسندگان و اندیشمندان شیعه نیز به سبب نگاه یک سویه و تک بُعدى به واقعه عاشورا و عدم توجه به ابعاد گوناگون این قیام به ویژه شخصیت و رهبر این قیام به عنوان امام معصوم و شخصى که اطاعتش واجب است، دچار تحلیل هاى نادرست یا ناقص و گاه جنجال برانگیز پیرامون این حادثه بزرگ تاریخ اسلام شده اند.

 

بنابراین اگرتحلیل گر نهضت عاشورا بخواهد در تحلیل خویش بیراهه یا کژراهه نرود و در دام تحلیل هاى عقیم و ناکارآمد دراین باره نیفتد، لازم است نخست اینکه، سنخیتى بین خود و رهبر نهضت ایجاد کند تا روح و رفتار امام حسین(علیه السلام)را با جان و دل لمس کند، و دوم آنکه، در بررسى ابعاد و زوایاى قیام کربلا، به شخصیت امام حسین(علیه السلام) به عنوان امام معصوم و کسى که اطاعتش واجب و صاحب ولایت عام است، عنایت کامل داشته باشد. در این صورت مى توان ادعا کرد که پژوهش گر تاریخ کربلا در تحلیل خویش درباره انگیزه قیام کربلا به تحلیل نسبتا صحیح و جامع دست یافته است.

 

با عنایت به این مقدمه، در آغاز به بیان و نقد و بررسى مهم ترین و مشهورترین آرا و دیدگاه هاى اندیشمندان مسلمان پیرامون فلسفه قیام امام حسین(علیه السلام) مى پردازیم و سپس در ادامه به انگیزه قیام، از زبان خود حضرت که از میان وصیت نامه، خطبه ها، بیانات و نامه هاى آن حضرت از آغاز نهضت در مدینه تا فرجام آن در کربلا، مى توان به دست آورد، خواهیم پرداخت. البته از سخنان دیگر ائمه(علیهم السلام) نیز درباره فلسفه قیام کربلا که در برخى از زیارت نامه ها وارد شده است، استفاده خواهد شد.
معرفى و نقد و بررسى مهم ترین و مشهورترین دیدگاه هاى مورّخان و اندیشمندان مسلمان درباره فلسفه قیام کربلا;

 

1. دیدگاه و برداشت دنیاگرایانه

 

یکى از دیدگاه هاى مهم اهل سنت درباره فلسفه قیام عاشورا، برداشت دنیاگرایانه از نهضت اباعبدالله(علیه السلام) است. این برداشت از همان آغاز نهضت در برخوردهایى که امام(علیه السلام) با برخى ازبزرگان و افراد سرشناس درمدینه ومکه داشتند، به روشنى نمایان است. آنان به این گمان که حسین بن على(علیه السلام) براى دستیابى به ریاست و حکومت دنیایى قیام کرده است; اما در ارزیابى خود براى دست یافتن به چنین هدفى، دچار اشتباه شده است، حرکت حضرت را تخطئه کرده و در لباس خیرخواهى، کوشش مى کردند امام(علیه السلام) را به هر شکل ممکن، از این سفر باز دارند; چرا که مى دانستند این حرکت به شکست نظامى منجر خواهد شد و دستیابى به حکومت، خیالى بیش نیست. چنانکه در همان زمان عبدالله بن عمر با چنین نگاهى چندین بار کوشید تا حضرت را از هدف خود منصرف نماید.211 عبدالله بن مطیع نیز با چنین اعتقادى ، از امام(علیه السلام)مى خواهد که از تصمیم خویش منصرف شود; چنانکه در دیدارش با حضرت مى گوید:

 

"شما را به خدا، اى پسر رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، مگذار حرمت اسلام شکسته شود! شما را به خدا، حرمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله)و حرمت عرب را حفظ کن! به خدا سوگند، اگر آنچه را که (امروز) در دست بنى امیه است (یعنى حکومت) در پى آن باشى، تو را مى کشند و اگر شما را بکشند، بعد از شما هرگز از کسى نمى هراسند.212

 

چنین اندیشه اى محدود به عصر امام حسین(علیه السلام) نشد، بلکه در قرون بعدى نیز، برخى از مورّخان و اندیشمندان اهل سنت ضمن تأیید و پذیرش و ترویج تفکر یاد شده، به ارائه تفسیرسطحى و دنیاگرایانه از انگیزه قیام اباعبدالله(علیه السلام)و در نتیجه ارائه چهره اى تحریف شده و دگرگون از نهضت کربلا پرداختند. این گروه در اثر چنین نگاهى (که برخاسته ازمحاسبه هاى بشرى است) براین باورند که نهضت امام(علیه السلام) یک حرکت نسنجیده در شرایط نامناسب بوده است. چون حسین(علیه السلام) آن چنانکه باید در ارزیابى قدرت حکومت و سنجش توان وجایگاه خویش دقت لازم نکرد. از این رو براقدام امام(علیه السلام) خرده گرفته و آن را سبب تفرقه بین مسلمانان و خلاف مصالح جامعه اسلامى پنداشته و در این زمینه برخى ازآنان تا آنجا پیش رفته اند که حرکت امام(علیه السلام) را براى خود او و اسلام و مسلمانان تا روز قیامت زیان بار دانسته اند. نمونه اى از این اظهار نظرها چنین است:

 

الف. قاضى ابوبکربن عربى اندلسى مالکى (م 543 هـ) مؤلف کتاب العواصم من القواصم در این باره مى گوید:

 

"اگر حسین بن على که بزرگ این امت و پسر بزرگ این امت وشریف ترین شخص و پسر شریف ترین شخص امت بود، در خانه خود مى نشست یا به زراعت یا دامدارى مى پرداخت، مقرون به صلاح و صرفه بود. و اگر مردم از او درخواست قیام به حق مى کردند، از آنان نمى پذیرفت و توجه به هشدار رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى کرد (که از انگیزش فتنه بیم داده بود) و به خاطر مى آورد که رسول خدا(صلى الله علیه وآله)از صلح حسن بن على(علیه السلام) ستایش کرده است. اگر او تنها به این نکته توجه مى کرد که حسن بن على(علیه السلام) با آن همه نیروى نظامى خودحکومت و خلافت را از دست داد، چگونه او مى تواند به کمک اوباش و اراذل کوفه خلافت را چنگ آورد؟، چنین حادثه تأسف بارى هرگز رخ نمى داد!213

 

ب. ابن تیمیه (م 728 هـ)، بنیان گذار اندیشه وهابیت، نظریه جواز خروج حسین بن على(علیه السلام)بر یزید را باطل مى داند. او بر این باوراست که: مفسده چنین خروجى از مصلحتش بیشتر بوده و در خروج وقیام حسین هیچ گونه مصلحت دنیایى ودینى وجود نداشته است. چرا که حسین(علیه السلام) آنچه را که ازکسب خیر و دفع شر در نتیجه قیامش به دنبال آن بود، به دست نیاورد و حتى با قیام و کشته شدنش، خوبى کاهش یافت و بدى فزونى گرفت، بلکه قتل حسین از کارهایى بودکه فتنه هاى زیادى را دامن زد.214

 

وى در جاى دیگر در بحث مقایسه اى بین قتل عثمان و شهادت امام حسین(علیه السلام)مى نویسد:

 

"بى تردید اجروثواب عثمان نزد خدا بیشتر وگناه قتلش بیشترازگناه کشتن کسى است که حاکم وزمامدار مسلمانان نبوده; اما براى دستیابى به حکومت خروج کرده است چرا که عثمان از خود صبر پیشه کرد و براى حفظ جان خویش با قاتلانش نجنگید!... "215

 

ج. ابن کثیر (م 774 هـ) درکتاب البدایة والنهایة در فصلى با عنوان قصة الحسین بن على وسبب خروجه باهله من مکة الى العراق فى طلب الامارة وکیفیة مقتله216 به جریان قیام کربلا پرداخته است. وى با انتخاب عنوان یاد شده هدف نهضت امام حسین(علیه السلام) را طلب حکومت ودستیابى به قدرت (طلب الامارة) بیان کرده و با این سخن به این قیام، ماهیتى سیاسى ـ دنیایى داده است.

 

د. ابن خلدون (م 808هـ) دیدگاه خویش را درباره قیام امام حسین(علیه السلام) چنین بیان مى کند:

 

"... حسین دید که قیام بر ضد یزید به سبب فسق وى واجب و ضرورى است. به ویژه برکسى که توانایى چنین قیامى را داشته باشد. اوگمان کرد خود به سبب شایستگى وداشتن شوکت و نیرومندى، بر این امر توانا ست; اما درباره شایستگى، هم چنان که گمان کرد درست بود و بلکه بیش از آن هم لیاقت داشت; اما درباره شوکت (وقدرت نظامى خویش که خیال مى کرد بتواند با نیروى نظامى خویش بر دشمن غلبه کند) اشتباه کرد! "217

 

هـ . شیخ محمد طنطاوى مصرى (م 1277 هـ) درباره نهضت امام حسین(علیه السلام) مى نگارد:

 

"حسین بن على(رضى الله عنه) از روى خوش گمانى به کسانى که گرد او جمع شده بودند وشدیداً او را براى قیام وقبضه کردن خلافت تحریک مى کردند،اطمینان پیدا کرد. از این رو قیام کرد; اما از طرفى قدرت وشوکت بنى امیه و شدت عمل دستگاه حاکم را به حساب نیاورد،وازطرف دیگر،فریب کارى مردم عراق راکه در گذشته پدر وبرادرش را فریب داده بودند، از نظر دور داشت! "218

 

و. عبدالوهاب نجار (م 1360 هـ)، استاد دانشگاه الازهر مصر نیز درباره قیام اباعبدالله(علیه السلام)، نظرى شبیه دیدگاه طنطاوى دارد، او مى گوید:

 

"ظلم است که گفته شود یزید، حسین بن على را اجباراً به سوى عراق فرستاد زیرا حسین با اختیار خود به عراق رفت. او به دو سبب فریب خورد: یکى آنکه، خیال کرد عراقیان که دعوتش کردند او را یارى خواهند داد ودیگر آنکه، تصورکرد خویشاوندى با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) چنان مقام اجتماعى به او داده است که مى تواند دراین مبارزه پیروز شود. "219

 

ز. محب الدین خطیب مصرى (م 1389هـ) در حواشى خود بر کتاب العواصم من القواصم ابن عربى، بعد از بیان نظر و کوشش هاى برخى از کسانى که مى خواستند امام حسین(علیه السلام) را از سفر به عراق منصرف کنند، مى نویسد:

 

"این همه کوششى که افرادخیرخواه براى ممانعت ازسفرحسین بن على به کوفه کردند، بى نتیجه ماند.سفرى که براى خود و اسلام وامت اسلامى تا امروز وتا روز قیامت نامیمون وزیان آور بوده وتمام این زیان ها به سبب جنایتى بود که شیعیانش مرتکب شدند، زیرا آنان بودند که از روى نادانى وغرور وحس فتنه انگیزى وایجاد شر و اختلاف، حسین بن على را براى قیام و سفر به عراق برانگیختند! "220

 

بررسى این دیدگاه

 

این ها نمونه هایى ازدیدگاه دنیاگرایانه برخى از مورّخان و اندیشمندان اهل سنت درباره فلسفه قیام عاشورا بود. این نگرش از چند جهت قابل خدشه ونقد است:

 

نخست: این گروه مسئله تجاوز حاکمان یزیدى و بیعت خواهى اجبارى آنان از حضرت را ازنظر دور داشته وتوجه نداشته اند که عاملان یزید در هر فرصتى که پیش مى آمد در پى قتل آن بزرگوار بودند. چه زمانى که حضرت در مدینه بودند و به سبب عدم پذیرش بیعت اجبارى، مجبور به هجرت شبانه و مخفیانه از مدینه شدند و چه در ایام اقامت در مکه که به سبب احتمال ترورش، نتوانستند اعمال حج را به پایان برسانند و به سرعت از مکه خارج شدند و چه در هنگام خروج از مکه که مورد تعقیب نظامیان مسلح حکومت قرار گرفتند و چه زمانى که سپاهیان عبیدالله بن زیاد تحت فرماندهى حُرّ براى محاصره و جلب امام(علیه السلام)آمدند و از حرکت امام(علیه السلام)به سوى کوفه یا بازگشت حضرت به حجاز جلوگیرى به عمل آوردند و سرانجام به رغم میل باطنى امام(علیه السلام) وى رادر بیابانى خشک وبى پناهگاه فرود آوردند، و چه در روز عاشورا که هر چه حضرت براى جلوگیرى از برخورد نظامى کوشیدند، سودى نبخشید و سرانجام با آن تهاجم وحشیانه به امام(علیه السلام) واهل بیت(علیهم السلام) و اصحاب حضرت، آن فاجعه دهشتناک را آفریدند.

 

بنابراین، این دسته از مورخان وصاحب نظران اهل سنت چون تهاجم حاکمان یزیدى را به شمار نیاورده اند یا نخواسته اند به شمار بیاورند، در درک و تحلیلِ انگیزه و ماهیت قیام آن حضرت دچار اشتباه شده و نتوانسته یا نخواسته اند تشخیص بدهند که عامل اصلى این فاجعه، حکومت تجاوزکار وزیاده خواه یزید بوده است نه حسین بن على(علیه السلام).

 

دوم: از نگاه این نویسندگان، اساس قیام حسین بن على(علیه السلام) براى به دست گرفتن حکومت بود وشکست آن هم مستند به سه چیز بود:

 

1. اشتباه در ارزیابى نیروى کوفیان و میزان مساعدت آنان.

 

2. عدم توجه به عمق دشمنى بنى امیه با بنى هاشم.

 

3. غفلت از توان نظامى وقدرت تشکیلاتى سپاه یزید.

 

روشن است چنین برداشتى از نهضت عاشورا، ریشه درنگاه دنیاگرایانه به قیام عاشورا دارد. این گروه با چنین نگاهى، چون به بررسى گزاره هاى تاریخى درباره این نهضت پرداخته و به این نتیجه رسیده اند که اوضاع و شرایط، براى قیام حسین بن على(علیه السلام)مناسب نبوده است، زبان به اعتراض گشوده گاهى مردم کوفه را مقصر قلمداد کرده اند که به امام(علیه السلام)وعده هاى فریبنده دادند و به آن عمل نکردند و زمانى حرکت حسین(علیه السلام) را اشتباه پنداشته اند که ازیک سو به وعده هاى توخالى کوفیان (با آن پیشینه خیانت پیشگى وبى وفایى که داشتند) اعتماد کرد و از سوى دیگر، توان بالا وقدرت سهمگین سپاه یزید را نادیده گرفت.

 

روح این منطق و چنین اندیشه اى آنست که قدرت مادى، که تجسم آن امکانات و قواى زمینى است و با جسم انسان سروکار دارد، اصل به شمار آورده شده است; اما احساس وظیفه و تکلیف و دغدغه مصلحت دین، فرع وحتى هیچ پنداشته شده است. از این رو در مقوله نهضت کربلا چون امکانات و قواى مادى امام(علیه السلام) را اندک مى بینند و هدف حضرت را نیز دستیابى به قدرت وحکومت مى پندارند، حرکت حضرت را، حرکتى نسنجیده و عجولانه قلمداد کرده و بر این باورند که در صورتى قیام حضرت معقول بود که وى نیروى نظامى کافى و امکانات مادى فراوان در اختیار داشت.

 

غافل از آنکه امام(علیه السلام) (چنان که خواهیم نوشت) ازقدرت مادى و نظامى بنى امیه کاملا آگاه بود و قساوت قلب و پیشینه دشمنى این خاندان را با دودمان رسالت از یاد نبرده بود و سابقه بى وفایى مردم کوفه هم در یاد او باقى بود. هم چنان که حضرت نه تنها آرا و نظریات بزرگان و ناصحان را نیز رد نمى کرد، بلکه گاهى حتى به صراحت نظرآنان را تأیید مى کرد. چون مى دانست آنان به خاطر علاقه ومحبتى که نسبت به وى دارند او را از سفر به عراق که زندگى و مصالح دنیایى وى را به خطر مى انداخت، باز مى دارند; اما حسین بن على(علیه السلام) مصلحت دین و جامعه اسلامى را بر مصالح دنیایى خویش ترجیح داد و مسئولیت حفظ دین نزد وى (همانند جد، پدرو برادر بزرگوارش) بسیار خطیربود، ازاین رو نمى توانست براى حفظ مصالح دنیایى خود و اهل بیت(علیهم السلام) و یارانش، از مصالح دینى و آخرتى چشم پوشى کند. به همین سبب بود که نهضت حضرت از این بُعد مورد تحسین همگان بود.221بنابراین، برداشت دنیایى از نهضت عاشورا، با تفکر حسینى که اصل را انجام تکلیف مى داند، اگرچه دراین راه جان به خطر بیفتد، ناسازگارى و ناهم خوانى جوهرى دارد.

 

سوم: چگونه مى توان پذیرفت که امام حسین(علیه السلام)براى دنیا طلبى و ریاست اقدام به قیام کرد، در حالى که آن بزرگوار بر اساس آیة شریفه: اِنّما یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً222 مانند: جد، پدر، مادر و برادرش، مبرّا از هرگونه پلیدى است. آیه یاد شده که بنا به اعتقاد شیعه و روایات بسیار فراوان اهل سنت درباره پیامبر(صلى الله علیه وآله)، على(علیه السلام)، فاطمه((علیها السلام))، حسن(علیه السلام) و حسین(علیه السلام) نازل شده است، بهترین دلیل بر عصمت این پنج تن از هرنوع پلیدى است که از مهم ترین آنها دنیادوستى و ریاست طلبى است. افزون براین، اگر انگیزه حضرت از قیام مسلحانه، دستیابى به حکومت چند روزه این دنیا بود، رسول خدا(صلى الله علیه وآله)امر به یارى او نمى کردند، درحالى که روایاتى حتى از طرق اهل سنت وارد
شده است که پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمان به یارى حضرت داده است. از جمله انس بن حارث نقل مى کند که پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمود:

 

اِنَّ ابْنِى هذا یَعنِى الحُسَیْنَ یُقْتَلُ بِاَرْض مِنَ الْعِراقِ فَمَنْ اَدْرَکَهُ مِنْکُمْ فَلْیَنْصُرْهُ223;

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    15صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله عاشورا


دانلود مقاله عوامل روزمرّه در کنترل غریزه

 

 

علاوه بر عواملی که در کنترل غریزة جنسی و تسکین شهوت بحث شد، از طریق «تغذیه»، «ورزش» و سایر عوامل روزمرّه نیز، می توان به مبارزه با این غریزه برخاست.
جوانانی که فعلاً زمینة ازدواج ندارند، باید از بی کاری دوری گزینند،و به هر وسیله ای که باشد خود را سرگرم ساخته، و بدانند که در این دوران جوانی هر چه بخواهند می توانند پیش رفته و در کارهای علمی، فکری، اقتصادی، اجتماعی ... به مراحل عالی دست یابند، و از سوی دیگر این نوع اشتغالات آنان را از کشیده شدن به امور جنسی باز می دارد.
نوع تغذیه و کمیّت و کیفیّت آن در تشدید و تسکین شهوت بسیار مؤثر است، بنابراین جوانان آگاه سعی کنند از پرخوری اجتناب نموده، و از غذاهایی که در این زمینه مؤثّر است استفاده نمایند.مثلاّ انواع غذاهای:لیمودار،گوشت ماده،کافور،ادویه،ترشی،قهوه ... چنانچه در کتابهای مختلف گیاهی و غذایی و جنسی نوشته شده برای تسکین شهوت مؤثر است.
از همه مهم تر تفریحات سالم،کوهنوردی، مسابقات علمی، ورزش روزمرّه بمقدار لازم، برنامه های بسیار سودمند، در تقلیل و تسکین غریزة جنسی فوق العاده مفید می باشد.
در دین مقدّس اسلام در مورد همة اینها دستورات خاصّی داشته، و خود حضرات معصومین علیهم السّلام، و در رأس آنان رسول خدا(ص) دوستدار ورزشکاران بوده، و در موارد زیادی شخصاً در مسابقات ورزشی، شرکت فرموده،و برای برندگان جوائزی را اهداء نموده است.
و بالاخره جوانان غیرمتأهّل بیش از دیگران باید از صحنه های شهوت انگیز دوری گزینند، از تماشای فیلم های خطرناک، سریال های زناشوئی، عکس های سکسی، شنیدن صداهای مهیّج دختران و زنان، از حضور در مجالس نامطلوب کلوپ ها و پارتی ها و سینماها، خواندن موضوعات شهوت انگیز، و رفاقت و مصاحبت دوستان بوالهوس خودداری نمایند، و الّا گرفتار دام های خطرناک شیطان، و شیاطین انسان نما خواهند شد، و ندامت و پشیمانی های بعدی نتیجه نخواهد داشت.
راههای کنترل غریزه جنسی با توجه به تعالیم اسلام
اکامى جنسى، پى آمدهاى ناگوارى دارد و مبارزه با اقتضاى غریزه در محدوده اى که طبیعت انسان بدان نیاز دارد، غلط است، ولى با برداشتن قید و بندهاى اجتماعى، مشکل حل نمى شود، بلکه بر شمار مشکلات افزوده خواهد شد. درباره ى غریزه ى جنسى نیز باید گفت که برداشتن ضابطه ها، عشق واقعى را مى کُشد و طبیعت را هرزه و بى بندوبار مى کند. در این زمینه، هر چه عرضه بیشتر گردد، هوس و میل به تنوّع افزایش مى یابد. به گفته ى راسل در کتاب زناشویى و اخلاق، عطش روحى در مسایل جنسى غیر از حرارت جسمى است. آن چه با ارضا تسکین مى یابد، حرارت جسمى است نه عطش روحى. پس آزادى در مسایل جنسى به شعله ورتر شدن شهوت ها خواهد انجامید؛ زیرا هوس، سیرى ناپذیر است. بنابراین، هر چند ممکن است برخى ممنوعیّت هاى جنسى در روابط اجتماعى زن و مرد، عوارض هاى روانى و رفتارى پدید آورد، ولى برداشتن ممنوعیت هاى قانونى و مشروع و دادن آزادى بى حدّ و مرز، پى آمدهاى بسیار خطرناک ترى دارد. براى رسیدن به آرامش روانى و کنترل غریزه های انسان، دو چیز لازم است:
1. باید همه ى غریزه هاى انسان به طور طبیعى، معقول و مطلوب ارضا شود.
2. از تحریک غریزه ها به ویژه غریزه ى جنسى پیش گیرى شود.
باید گفت ازدواج بهترین پاسخ به نیاز روحى، روانى و جسمى جوانان است که در پرتو آن، دختر و پسر براى ایجاد کانونى گرم و سرشار از عشق و صفا و آرامش تلاش مى کنند و با انس و همدلى، از گرماى وجود یکدیگر لذّت مى برند و غریزه ى جنسى به صورت طبیعى و معقول، بر آورده مى شود. تعبیر از غریزه جنسى و آثار آن بر شخصیت جوانان، به «بحران» قلم پردازى و یا بزرگ نمایى نیست، بلکه حقیقتى است روشن، براى همه کسانى که شخصیت جوان را به خوبى مى شناسند و یا خود جوانند و یا دست کم دوران جوانى خود را کم و بیش به یاد دارند. حکمت از غریزه جنسى استمرار و بقاى نوع بشر است و به همین جهت سالم ترین، بایسته ترین و مطلوب ترین نوع مواجهه با آن و بهترین راه حل مقابله با آن، ازدواج و نکاح مشروع است. انسان با نکاح به موقع و در وقت نیاز ـ بى آنکه به دیرى یا زودى آن فکر کند ـ به مقبول ترین و کامل ترین صورت خود به نیازمندى خویش پاسخ مثبت مى دهد و پیش از آنکه به عواقب و پى آمدهاى آزاردهنده و فشارهاى غریزه به دنبال آن عقده هاى روانى دچار گردد، آن را مهار ساخته و از التهاب آن کاسته است و قبل از آنکه انرژى انباشته آن از وجودش سرازیر شود و دامنش را آلوده کرده و بسوزاند، آن را با پاسخ طبیعى و مشروع ـ بى اضطراب و نگرانى ـ فرو نشانده است و این نخستین توصیه دین در این مورد است.
رسول اکرم(ص) مى فرمایند: «یا معشر الشباب! من استطاع منکم الباه فلیتزوّج ...؛اى جمعیت، جوانان هر کس از شما توانایى ازدواج دارد ازدواج کند ...». از حضرت صادق(ع) روایت شده است که فرمودند: «جاء رجل إلى أبى علیه السلام فقال له: هل لک من زوجة؟ قال: لا، فقال أبى: ما احبّ أنّ لى الدّنیا و ما فیها و انّى بتّ لیلة و لیست لى زوجة. ثم قال: الرّکعتان یصلّیهما رجل متزوّج افضل من رجل أعزب یقوم لیله و یصوم نهاره. ثمّ أعطاه أبى سبعة دنانیر ثمّ قال: تزوّج بهذه. ثمّ قال أبى: قال رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله: اتخذوا الأهل فإنّه ارزق لکم؛ مردى به محضر پدرم ـ که درود خدا بر او باد ـ رسید، آن حضرت به او فرمود: آیا همسرى دارى؟ عرض کرد: نه! پدرم فرمود: من دوست ندارم همه دنیا و آنچه در آن است از آنِ من باشد در حالى که یک شب را بى همسر، سر به بالین گذارم! سپس فرمود: دو رکعت که مرد زن دار بجاى آورد بهتر است ازمرد بى همسرى که شبش را به نماز قیام کند و روزش را با روزه تمام کند. آنگاه پدرم هفت دینار داد و گفت: با این پول ازدواج کن. سپس پدرم از رسول اکرم(ص) نقل کرد که فرمود: براى خود تشکیل خانواده دهید که براى روزى شما بهتر و مفیدتر است».
اگر براى کسى به هر دلیلى امکان ازدواج نباشد، چنین شخصى تحت هیچ عنوان مجاز نیست روى به گناه آورد زیرا خطر گناه و آلوده دامنى بسیار فراتر از فشارها و رنجهاى عزوبت و بى همسرى است و در صورت خوف وقوع در گناه، ازدواج به هر صورت ممکن واجب مى شود. و لذا چنین کسى یا باید خود را کنترل کند و دست به گناه نیالاید و یا مقدمات ازدواج خود را از هر راه ممکن فراهم آورد. قرآن کریم مى فرماید و باید آن کسانى که ازدواج برایشان مقدور نیست عفّت بورزند: (و لستعفف الّذین لا یجدون نکاحا حتی یغنیهم الله من فضله والذین یبتغون الکتاب مما ملکت ایمانکم فکاتبوهم ان علمتم فیهم خیرا و آتوهم من مال الله الذی آتاکم و لا تکرهوا فتیاتکم علی البغآء ان اردن تحصنا لتبتغوا عرض الحیوة الدنیا و من یکرههن فان الله من بعد اکراههن غفور رحیم؛ و کسانى که امکانات زناشویى نمى یابند، باید عفت بورزند تا خدا آنها را از کرم خویش بى نیاز گرداند و از مملوکان شما، کسانى که خواستار مکاتبه [باز خرید] خویش هستند، اگر در آنها خیرى (توانایى) یافتید، قرار بازخرید آنها را بنویسید، و از مالى که خدا به شما داده است به ایشان بدهید، و کنیزان خود را در حالى که پاکدامنى مى ورزند، براى دستیابى به متاع دنیا، به زنا وادار نکنید، و هر کس آنها را به زور وادار کند، بى تردید خدا، پس از اجبارشان، نسبت به آنها آمرزنده ى مهربان است. «سوره نور، آیه 33 »).
یکی از مباحث مهم و ضروری در تربیت جنسی پیش از ازدواج، شیوه های کنترل و تسلط بر غریزه ی جنسی است؛ کنترل این غریزه به دو صورت ممکن است تحقق پذیرد، 1ـ کنترل منفى. 2ـ کنترل مثبت.
کنترل منفى
غالبا وقتى سخن از کنترل غریزه جنسى به میان مى آید، توجه اشخاص به سمت و سوى نوع منفى آن جلب مى شود و آن این است که کسى با وجود تحریکات مختلف و مواجهه با عوامل انگیزش این غریزه، بخواهد با میل تحریک شده اش مبارزه و مقابله کند و به سوى ارتکاب جرم نرود، چنین کارى گرچه قطعا بهتر از آلایش دامن و عمل به جرم است، ولى پیامدهاى سوء و مخرب آن بر کسى پوشیده نیست. این کار هم به غایت دشوار است و هم زیانبار، و بدین جهت هرگاه شخصى به کنترل غریزه سفارش مى شود، با چنین برداشتى از آن، و تصور دشوارى و زیانبارى آن، از پذیرفتن چنین توصیه هایى سر باز مى زند.
کنترل مثبت
غریزه جنسى اگر با ازدواج مهار نگردد، مطلوب ترین راه تسلط بر آن، کنترل مثبت است و آن پرهیز از صحنه ها و کارهایى است که به تحریک این غریزه مى انجامد. این نوع از کنترل، که در حقیقت جنبه پیشگیرى دارد هم راحت است و هم بى زیان و بلکه مفید. راحت است، زیرا در این صورت همچون وسیله نقلیه اى است با سرعت معمولى و قانونى، که در مواجهه با خطر، مهار حرکت آن زحمت چندانى ندارد، بر خلاف ماشینى که با سرعتى بسیار فراتر از حد شناخته شده و بایسته خود، سیر مى کند که چه بسا به کلى اختیار آن از دست صاحبش بیرون رفته و مصیبتها به بار آورد و کنترل آن هم در صورت تحقق، صدها زیان و رنج و زحمت و اضطراب براى وسیله و صاحب آن به همراه دارد و بى زیان است، زیرا با این حال کنترل غریزه فشارى بر جسم و روان تحمیل نمى کند تا به آن صدمه اى وارد شود و مفید است چون موجب مى شود مغز و اعصاب و قواى بدن در حالت عادى به سر برند و تعادل روانى شخص محفوظ بماند و انرژى و سرمایه هاى جسمى و روحى او بیهوده مصرف نشوند.
طبق قرآن کریم باید کسانى که قدرت و وضعیت مساعد براى ازدواج ندارند عفت پیشه کنند و عفت در این آیه گرچه در ابتدا مفهوم عمل خاصى منافى با آن را دارد، ولى با تأمل بیشتر معلوم مى شود که آیه کریمه معنایى عام دارد و عفت در همه اعضا و اندام را شامل است.
شیوه های کنترل مثبت :
1ـ پرهیز از فکر و ترسیم صحنه هاى محرک در ذهن و خیال
عبداللّه بن سنان از امام صادق(ع) نقل مى کند که حضرت(ع) فرمود: «انّ عیسى قال للحواریّین: ... انّ موسى امرکم ان لا تزنوا و أنا آمرکم أن لا تحدّثوا انفسکم بالزنا فضلاً عن أن تزنوا فانّ من حدّث نفسه بالزنا کان کمن أوقد فى بیت مزوّق فأفسد التزاویقَ الدّخان و ان لم یخرق البیت: عیسى به اصحاب خود گفت: ... موسى به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما دستور مى دهم که فکر زنا هم در سر نپرورانید تا چه رسد به اینکه زنا کنید زیرا کسى که خیال زنا کند مانند کسى است که در خانه اى نقش و نگار شده دود و آتش به پا کند. چنین کارى گرچه خانه را نمى سوزاند ولى زینت و صفاى آن را مکدّر کرده و فاسد مى کند».
2ـ دورى از نگاههاى مسموم و مناظر تحریک آمیز
قرآن کریم در دو آیه متوالى دستور به اغماض و نگهدارى چشم از نگاه حرام و هوس آلود داده است. در آیه اول مى فرماید: «قل للمؤمنین یغضّوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ...؛ به مؤمنان بگو دیدشان را از نامحرمان فرو نشانند و نهانگاههاى خود را از وقوع در حرام نگه دارند» و در آیه بعدى مى فرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهنّ ...؛ به زنان مؤمن بگو چشمهایشان را فرو گیرند و نهانگاههاى خویش را محافظت کنند»( سوره نورآیه 30 ـ 31). جالب این است که در هر دو مورد خداوند متعال نخست دستور به مراقبت از نگاه محرک و عفت چشم مى دهد و آنگاه به حفاظت از عورت فرمان داده است. رسول اکرم(ص) مى فرمایند: «النّظرة سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفا من اللّه اعطاه اللّه ایمانا یجد حلاوته فى قلبه؛ نگاه هوس آلود تیرى است مسموم از تیرهاى شیطان. هر کس آن را به جهت خوف الهى ترک کند، خداوند ایمانى به او مى بخشد که حلاوت آن را در قلب خود احساس مى کند».
3ـ گوش ندادن به آوازها و موسیقیهاى تحریک کننده و مبتذل
در حدیثى از حضرت صادق(ع) آمده است: «إنّ رجلا سأله عن سماع الغناء، فنهى عنه و تلا قول اللّه عزّ و جلّ: «انّ السّمع و البصر و الفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسؤولاً» و قال یسأل السّمع عمّا سمع و الفؤاد عمّا عقد و البصر عمّا ابصر؛ مردى از آن حضرت در باره شنیدن آواز محرک پرسید. حضرت از آن نهى کرده و این آیه را خواندند: به یقین گوش و چشم و دل هر یک مورد سؤال خواهند بود و فرمود: گوش از آنچه شنیده و قلب از آنچه بدان دل بسته و چشم از آنچه دیده است مسؤول بوده و بازخواست خواهند شد».
4ـ اجتناب شدید از گفتگوهاى دوستانه و نشستهاى غفلت زا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحریک آمیز
از حضرت امام باقر(ع) این گونه روایت شده است: «من اصغى إلى ناطق فقد عبده، فإن کان النّاطق یؤذى عن اللّه عزّ و جلّ فقد عبد اللّه و ان کان یؤذى عن الشّیطان فقد عبد الشیطان ؛هر کس به سخن گوینده اى گوش فرا دهد او را بندگى کرده است، پس اگر ناطق از خدا بگوید شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شیطان و سخنان شیطانى بر زبانش جارى کند قطعا بندگى شیطان کرده است».
5ـ اعتدال در خوردن
بى تردید پرخورى و بى نظمى در خوردن در ذخیره سازى و انباشتن موادى که نیازمند تفریغ باشد مؤثر است، ولى در صورت اعتدال و کم خورى سهم ناچیزى از آن صرف تهیه آن مواد مى شود. در حدیثى که قبلاً از پیامبر گرامى(ص) نقل کردیم، آن حضرت پس از آنکه جوانان را به ازدواج ترغیب مى کنند مى فرمایند: «و من لم یستطع فلیصم، فإنّ الصّوم به وِجاء ؛هر کس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگیرد یقینا روزه نیروى غریزه او را تضعیف مى کند».
6ـ اشتغال، ورزش و سرگرمیهاى مفید
زیرا با وجود فراغت، هم مواد غذایى در تقویت غریزه به مصرف مى رسد و هم فکر و خیال مصروف چاره سازى در تفریغ آن مى شود و به همین جهت در روایات بر اشتغال و کار و پرهیز از فراغت تأکید بسیار شده است.حضرت امام صادق(ع) در حدیث پردامنه «مفضّل» مى فرمایند: «... و هکذا الانسان لو خلا من الشّغل لخرج من الأشر و العبث و البطر الى ما یعظم ضرره علیه و على من قرب منه ...؛ و همین گونه انسان اگر بى کار و فارغ باشد، به بیهودگى و سرمستى دچار مى شود و بر اثر آن به مسایلى مبتلا مى شود که زیان آن هم بر خود و هم بر نزدیکان او سنگینى خواهد کرد ...». ورزش های بدنی نظیر کوهنوردی، شنا و ... نیز می توانند انسان را در مراقبت و تسلط بر این غریزه کمک کنند.
7ـ تلاوت قرآن
بى شک انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفکر در مضامین آن، خود شفاى هر دردى است که به سرعت کار هر پریشانى را رو به سامان مى برد و زخمهاى پنهان را التیام مى دهد، و همتها را تا آسمانها بالا مى برد و بشر را از فرو رفتن در عالم حیوانات را نجات مى بخشد. امیر مؤمنان(ع) مى فرمایند: «و تعلّموا القرآن فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانّه شفاء الصّدور و احسنوا تلاوته فأنّه انفع القصص ...؛ قرآن را فرا گیرید زیرا قرآن بهار دلهاست و از نور آن بر مرضها و دردهاى خود مرهم بگذارید زیرا آن داروى شفابخش سینه هاست و آن را نیکو تلاوت کنید که به یقین سودمندترین قصه هاست».
8- روزه داری
پیامبر اسلام (ص) می فرماید: «ای گروه جوانان هر کدام از شما که قدرت ازدواج دارد، ازدواج کند و اگر برای وی مقدور نیست، روزه بگیرد؛ زیرا روزه شهوت جنسی را کنترل می کند». خلاصه اینکه راه حل دین در خصوص نوع مقابله و مواجهه به غریزه جنسى، نخست ازدواج و نکاح مشروع است و در صورت عدم امکان، کنترل مثبت با شرحى که بیان شد و سپس کنترل منفى با وجود همه زیانهاى آن، ولى هیچ گاه به بى بند و بارى و افسارگسیختگى و آلودگى به گناه رضایت نمى دهد و زیان آن را به مراتب خسارت بارتر و ویرانگیرتر از ضرر کنترل منفى مى داند. بزرگان گفته اند: «نفس را مشغول بدار و گرنه او تو را به خود مشغول خواهد ساخت». رسول اکرم(ص) می فرماید نگاه هوس آلود، تیرى است مسموم از تیرهاى شیطان. هر کس آن را به جهت خوف الهى ترک کند، خداوند ایمانى به او مى بخشد که حلاوت آن را در قلب خود احساس مى کند.
کنترل غرایز جنسی و هواهای نفسانی در پرتو آموزه‏های روایی
اصلاح و تهذیب نفس در جوانی
عفت و پاک‏دامنی، نتیجه مبارک تقوای الهی و مایه ارزش معنوی و نزدیکی به خداوند است. این حالت پسندیده و فضیلت برتر روحی - اخلاقی، در دوران جوانی مایه زیبایی درون و اهل آن سزاوار ستایش است. در دوران جوانی، کشورجان در معرض هجوم لشکر شهوت است و عفت، تنها نیروی محافظ آن پس جوان باید با تقویت این نیرو، پیروز این میدان مبارزه شود. یکی از مشکلات اساسی دوران جوانی، کنترل غرایز است؛ غرایزی که بر اثر رشد جوان کم‏کم طغیان می‏کند و همه وجود او را در دام خود، اسیر و او را از هرگونه حرکت سازنده باز می‏دارد. جوانی که از ارزش و بهای لحظه‏های جوانی آگاه است، هرگز از آینده خود بی‏خبر نمی‏ماند و در راه خودسازی و اصلاح نفس به سختی می‏کوشد. و تلاش ورزیدن در این راه از سفارش‏های پیاپی و مؤکد ائمه دین است. حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید:

 

لاتترک الْاجتهاد فی اصلاح نفْسک فانه لایعینک علیها الا الجد.
کوشش و برای اصلاح درون و خودسازی را رها نکن؛ زیرا جز تلاش و جدیت، چیزی تو را در برابر نفست یاری نمی‏کند.
اصلاح نفس و تلاش برای مبارزه با نفس و منکر، به ویژه در دوران جوانی، از سفارش‏های مؤکد ائمه دین و خداوند قادر است.
رویارویی شهوت و عقل، در جوانی
نیروی غریزه جنسی، برای بقای نسل و ادامه حیات، در سرشت آدمی به ودیعه نهاده شده است. نیز در دوران جوانی که دوره رشد همه جانبه انسان است، غرایز انسانی و در رأس آنها غریزه جنسی رشد چشم‏گیری می‏یابد. طغیان برخی غریزه‏ها به ویژه غریزه قدرتمند شهوت، جوان را با بحران رو به رو می‏سازد و فکر و دل جوان را به خود مشغول می‏کند. همچنین نیروی عقل و اندیشه را در انزوا قرار می‏دهد و راه حق و حقیقت را می‏بندد. امام معصوم علیه‏السلام به این موضوع، چنین اشاره می‏کند: «هوای نفس، قوی‏ترین نیروی مسلط بر انسان است و همین نیروست که انسان را از حق باز می‏دارد».
نیروی شهوت و هوای نفس، دشمن دیرین عقل است و با طغیان گری خویش، عقل را اسیر می‏سازد، چنان‏که حضرت امیرمؤمنان، علی علیه‏السلام بارها همگان را به این امر توجه می‏داد که: «کمْ منْ عقْل أسیر تحْت هوی أمیر؛ چه بسیار عقلی اسیری که زیر دست و گرفتار هوایی است که امیر و فرمانده است».

 

بر اثر این آسیب، برخی جوانان در دوران جوانی دچار گونه‏ای ناهماهنگی رفتاری و ضعف عقلی می‏شوند و از این رهگذر، به نوعی بی‏بندوباری و بی‏قیدی تن می‏دهند. در این دوران، نیروی شهوت با قدرت و شدت تمام‏تر، روح جوان را تسخیر می‏کند و او را به بی‏راهه می‏کشاند. دراین باره، این سفارش گران‏سنگ حضرت علی علیه‏السلام شایسته توجه و اندیشه است که:
غلبة الشهوة تبطل العصمة و تورد الهلک.
چیرگی شهوت، مایه از بین رفتن نیروی بازدارنده در برابر گناه، عامل نابودی است. شهوت یک نیروی استعماری درونی است که جسم و جان را به خدمت می‏گیرد و راه را بر رشد و تعالی انسان می‏بندد. به فرموده امام علی علیه‏السلام :
منْ لمْ یمْلک شهْوته یمْلک عقْله؛
هر کس شهوت خود را در دست نگیرد، عقلش را هم به دست نمی‏گیرد».
در پرتو چیرگی بر شهوت‏ها، ارزش آدمی در امان می‏ماند و در صورت شکست شهوت اندیشه و عقل شهوت ، تباه و نابودی آدمی حتمی است.
پی‏آمدهای طغیان غرایز و چگونگی مهار آن
برخی از گناهان که در پی طغیان غریزه شهوت دامن‏گیر جوانان می‏شود، اثر بسیار ناگواری بر دستگاه مغز و اعصاب جوان بر جای می‏گذارد. قدرت اندیشه و حافظه او را در صورت زیاده‏روی جوان در پیروی از غریزه جنسی، سلول‏های مغزی او از بین می‏روند. یکی از گناهانی که آثار بسیار خطرناکی بر روی جسم و روح عامل می‏گذارد، گناه خودارضایی است. برای غلبه بر نیروی شهوت و رهایی از این عادت ناپسند، گفته کانت تأمل برانگیز است، او می‏گوید:
هیچ چیز مانند خودارضایی، ذهن و جسم را ضعیف نمی‏کند و این نوع شهوت‏رانی، به کلی با طبیعت آدمی مغایر است، ولی این موضوع نباید از جوان پنهان بماند، بلکه باید آن را با همه زشتی‏اش پیش روی او قرار داد. به او بگوییم که بدین طریق، از تولیدمثل خواهد افتاد و یادآور شویم که این عادت زشت، بیش از هر چیز دیگری، قدرت جسمی‏اش را تباه خواهد کرد با این کار، سبب پیری زودرس و صاحب عقلی واقعا ضعیف خواهد شد.
در آموزه‏های دینی و اخلاقی، برای چیرگی بر نیروی شهوانی، هشدارهایی داده شده است که از آن جمله‏اند: آگاهی از پی‏آمدهای شوم آن، توکل بر یاری خدا، برخورداری از اراده و توان خدادادی، همراهی با دوستان آگاه و دل سوز و باوفا، تقویت نیروی عقل و اندیشه سالم، بهره‏گیری از تخصص افراد کارشناس و آگاه، توجه عمیق به امور عبادی و عملی، و ارتباط پیوسته با خدا، توجه به ورزش، دوری از پرخوری و گرایش به روزه‏گرفتن و کم خوری. رعایت و اهتمام همیشگی این دستورها نه تنها مایه رهایی از وسوسه‏های جوانی می‏شود، بلکه روح جوان را پالایش، اراده او را محکم و فکر او را جلا و قلب او را صفا می‏دهد. مولوی چه زیبا سروده است: ترک شهوت‏ها و لذت‏ها سخاست هر که در شهوت فرو شد، برنخاست
پیروی از شهوت‏ها، دریچه گناهان به سوی آدمی را می‏گشاید و پی‏آمدهای جسمی و روحی جبران ناپذیری برجا می‏گذارد.

پی آمدهای خطرناک پیروی از شهوت ها
شایسته است که جوانان به درستی از پی‏آمدهای خطرناک شهوت‏رانی آگاه شوند و با علم به آن، از جاده انحراف و گمراهی فاصله بگیرند.امام علی علیه‏السلام می‏فرماید: «شهوت، عقل آدمی را به آتش می‏کشد و قلبش را می‏میراند.» از آن حضرت، در حدیثی دیگر نقل است: «من تسرها الی الشهوات تسْرع الیه الآفات؛ کسی که به سوی شهوت‏ها می‏شتابد، آفت‏ها نیز به سوی وی می‏شتابند.» در حقیقت، انسانی که در پی شهوت‏ها و خواسته‏های نامشروع حرکت می‏کند، به زودی از کار خود پشیمان و سرافکنده خواهد شد و در حزن و اندوه عمر و شخصیت تباه شده فرو خواهد رفت. امیرپارسایان، علی علیه‏السلام می‏فرماید: «کمْ منْ شهوة ساعة اوْریْت حزْنا طویلا؛ چه بسیار شهوت‏های زودگذر که پشیمانی و رنج طولانی در پی دارد». البته کسی که بنده شهوت است، از کسی که بنده دیگران است، زبون‏تر و پست‏تر است، چنان‏که حضرت علی علیه‏السلام در سخنی به یاد ماندنی فرمود: «عبده الشهوة أذل منْ عبد الرق».
پیروی از شهوت‏ها، ناتوانی نیروی عقل و اراده و پشیمانی و خواری گنه‏کار را در پی دارد.
غریزه جنسی؛ نگاه ابزاری یا استقلالی
در میان خواسته‏ها و غرایزهای موجود در نفس بشری، غریزه جنسی، آشکارتر و نمایان‏تر است. در نگاه استقلالی به غریزه‏ها و شهوت‏ها، هر اندیشه و عمل و راهی که به مطلوب غریزی بینجامد، جایز و روا شمرده می‏شود. چشم‏چرانی، خودارضایی، میل و گرایش به دیدن صحنه‏های مهیج و مانند آن، نتیجه نظر استقلالی به غریزه جنسی و در حقیقت، نادیده گرفتن مرتبه انسانی بشر است. بر اثر همین نگاه، برخی از افراد همه چیز را در دایره مادی، جنسی و شهوی دنبال می‏کنند و می‏کوشند از هر راه ممکن به خواسته‏های خود برسد. در مقابل این نگرش، نگاه ابزاری به غریزه جنسی وجود دارد که آن را عاملی برای رشد انسانی و ابزاری برای رسیدن به کمال و آراستگی به ویژگی‏های برجسته اخلاقی می‏شمارد. در این حال، به خواسته‏های شهوانی، در دایره عقل و شرع پاسخ داده می‏شود. امام علی علیه‏السلام می‏فرماید:
العاقل منْ عصی هواه فی طاعة ربه.
عاقل، کسی است که در راه اطاعت پروردگار، با هوای نفس مخالفت می‏کند.
آن بزرگوار در رهنمودی دیگر فرمود: «بر هوای خود مالک شو!» گرایش‏های شهوانی، از حیطه اختیار خارج است، ولی هدایت و جهت دهی به آن و شیوه به کارگیری آن، به چگونگی اراده و اختیار آدمی مربوط است. در مجموع، نگاه ابزاری به غریزه جنسی و استفاده درست از آن، بسیار سازنده است، ولی نگاه استقلالی به خواهش جنسی و خارج ساختن آن از دایره عقل و دین، هر چند لذت‏های شهوانی به همراه دارد، به قیمت تباهی مرتبه انسانی و از دست دادن فضیلت تمام می‏شود.
هدف قرار دادن غریزه جنسی و پاسخ دادن به آن از هر راه ممکن، پی‏آمدهای زیان‏باری به همراه دارد، ولی کنترل غریزه‏ها و جهت‏دهی آن در راه درست، زمینه رشد و کمال آدمی را فراهم می‏کند.

مددخواهی از خداوند، برای کنترل غریزه‏ها
حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید:
ایها الناس منْ سلک الطریق الواضح ورد الْماء و منْ خالف وقع فی التیه.
ای مردم، هر که راه روشن و راست را بپیماید، به آبادی می‏رسد و هرکه به بی‏راهه برود، در بیابان بی آب و گیاه فرود می‏آید.
انسان سیراب شده از زلال معنویت که از گنداب‏های آلوده و خواهش‏های نفسانی رو می‏گرداند و تنها رو به خالق آسمان‏ها دارد. آن گاه نیز که در برابر پیروی از خواهش‏های نفسانی قرار می‏گیرد، می‏گوید: «رب السْجن احب الی مما یدعونی الیه؛ پروردگارا زندان برایم محبوب‏تر است از آنچه مرا به آن فرا می‏خوانند.» (یوسف: 34). به راستی حضرت یوسف چه نگاهی به خواهش جنسی و لذت‏های شهوانی داشت که زندان را بر راحت‏طلبی در کاخ عزیز مصر ترجیح می‏داد؟! در وجود یوسف علیه‏السلام ، عقل و ایمان حاکم است و او آن جایی را دوست دارد که بتواند، باارزش‏ترین گوهر وجود خود، یعنی پاکی را از مکر و فریب راهزنان عزت، شرف و شخصیت حفظ کند، هر چند آنجا از سخت‏ترین شرایط اقلیمی، اقتصادی و جسمی باشد. او زندان را برمی گزیند تا جهل، جای‏گزین عقل نشود و در این راه، از خداوند متعال نیز یاری می‏خواهد:
والا تصرف عنی کیْدهن اصْب الیهن و اکنْ من الجاهلین. (یوسف: 34)

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  18  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله عوامل روزمرّه در کنترل غریزه