دانلود تحلیل محتوا کتاب علوم تجربی پنجم و ششم ابتدایی براساس الگوی یادگیری اکتشافی برونر بافرمت pdf تعدادصفحات 11
چکیده
این پژوهش به تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی پنجم و ششم ابتدایی برا ساس الگوی یادگیری اکتشافی برونر پرداخته ا ست. جامعه آماری آن شامل کتاب های علوم تجربی پنجم و ششم بود. کتاب پنجم دارای 11 درس می با شد که هر یازده درس آن مورد بررسی قرار گرفته و کتاب علوم تجربی ششم هم دارای 11 درس می باشد که یازده درس آن مورد بررس ی وسنجش قرار گرفت. از آنجا که هدف این تحقیت تحلیل محتوا براساس الگوی یادگیری اکتشافی برونر بود جهت این ارزیابی محتوای کتب با مؤلفه های 1-تفکر شه ودی)کشف تشابه مفاهیم کشف تضاد مفاهیم تشویق به حدس زدن تهییج آگاهی غیرمعمول بودن سوال( 2- مسأله سازی)فعال نمودن فراگیر استفاده از منابع کمکی مؤلفها تشویق به مسأله - سازی( 1-درک روابط)شروع درس با توجه به مفاهیم قبلی ارجاع مکرر به مفاهیم قبلیا تنظیم محتوا از ساده به پیچیده( 4 ایجاد انگیزه یادگیری )شروع درس با طرح سوالا برجسته کردن نکات اصلی جدید( 5- کار گروهیا انطباق داده شده است. نتایج تحقیق بیانگر این بود که در کتاب علوم تجربی پنجم ابتدایی فراوانی ایجاد انگیزه یادگیری 13 درک روابط 45 تفکر شهودی 78 ا مساله سازی 87 و کار گروهی 15 می باشد. اما در کتاب علوم تجربی ششم فراونی ایجاد انگیزه یادگیری 12 ا درک روابط 14 ا تفکر شهودی 41 ا مساله سازی 88 و کار گروهی 8 می باشند. بنابراین میزان توجه به مؤلفه های ایجاد انگیزه یادگیری درک روابطا تفکر شهودی و کار گروهی در کتاب علوم تجربی پنجم بیشتر از کتاب ششم می با شد.. در هردو کتاب میزان توجه به مساله سازی یکسان است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:3
فهرست و توضیحات:
توانایی ها و محدودیت های کودکان با مشکلات ویژه ی یادگیری
کودک به دلائل متعدد ممکن است نتواند در مدرسه یادگیری خوبی داشته باشد. ناتوانی در یادگیری به معنای عقب افتادگی ذهنی یا اختلالات عاطفی نیست. چنین کودکانی در فهمیدن و استفاده از اطلاعاتی که از حواس پنج گانه شان دریافت می کنند، مشکل دارند. مشکل در محاسبه ی تمرکز حواس، توجه به مطالب، سازماندهی برای انجام یک منظور که ممکن است عوامل وراثتی و یا مادرزادی داشته باشند.
. گاهی ثبت نام کودک در مدارسی که برای چنین کودکانی تأسیس شده اند، بهترین راه حل است. هر چند ممکن است استفاده از این مدارس موقتی باشد ولی تا وقتی که او بیاموزد چگونه می تواند در کلاس خود موفق باشد، لازم است.
اغلب کودکی که در سنین مدرسه است و مشکلات ویژه ی یادگیری دارد خودش به این نتیجه رسیده است که «خنگ یا احمق» است، بسیار مهم است که این طرز فکر را از او دور کرد. باید به او فهماندکه او کودکی عادی و باهوش است و تنها دچار مشکلاتی جزئی است که می تواند از پس آن مشکلات برآید. کودک دچار مشکلات ویژه ی یادگیری می تواند با استفاده از روش های نوین با موفقیت از عهده ی این ناتوانی برآید. این کودکان دنیا را از زاویه ای کاملاً متفاوت می نگرند. او عمداً خودش را به نفهمی نمی زند. چنین کودکی اگر نتواند محاسبات ریاضی را خوب انجام دهدولی ممکن است هنر مند خوبی باشد. کودکان دچار مشکلات ویژه ی یادگیری در ارتباط برقرار کردن
فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که برای همه پایه ها قابل استفاده است در قالب ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 40طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد
مقدمه
دنیای امروز دنیایی است با ابعاد و ویژگیهای مختلف و گوناگون که ماهیت این ابعاد نحوه زندگی را در جوامع و کشورهای مختلف روشن مینماید. برای زیستن در این جهان پارامترها و فاتورهای بسیاری وجود دارد که در صورت آگاهی از روش صحیح برخورد با این عوامل و استفاده از این روشها میتوان به بهترین نحو زیست به جرأت میتوان یکی از مهمترین مواردی که از ابتدای خلقت تاکنون بشر یا آن برخورد داشته و سعی در بهبود آن همواره در نظرش بوده را آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت دانست. با مراجعه به قرآن کریم درمییابیم که حتی قبل از اینکه انسان پای به عالم خاکی بگذارد نیز در حال آموزش بوده است. «خداوند به آدم (ع) علم اسرار آفرینش را آموخت تا از اسرار معنوی و مادی جهان آگاهی یابد.» این آیه مؤید چند نکته اساس و مهم میباشد که به این شرح میباشد.
الف ) اهمیت آموزش و پرورش در زندگی.
ب ) اینکه اولین آموزگار انسان خداوند متعال میباشد.
ج) اینکه اولین دانشآموز حضرت آدم بوده است.
باید این مسئله را دانست که برای دستیابی به آموزش بهتر و مفیدتر نیاز به آگاهی و استفاده از مواردی میباشد که مهمترین آنها شیوه تدریس معلم در کلاس درس میباشد. با نگاهی به گذشته متوجه میشویم که در هر عصر و دورهای با توجه به تعداد شاگردان ، موضوع درس و شخص مدرس شیوهها متفاوت بود و با گذشت زمان و نحوه تحقیقات مختلف بر تنوع و تعداد این شیوهها افزوده شده است. و بایستی اذعات داشت که هدف از پیدایش و استفاده از این شیوهها یادگیری و فهم هر چه بیشتر مطالب و موضوعات درسی و در نهایت رشد همه جانبه دانشآموز میباشد، بدیهی است که هر آموزگاری در کلاس درس از روش یا روشهایی استفاده مینماید که این روشها با توجه به عواملی از قبیل ماهیت و محتوای درس ، سن و سال دانشآموز ، علاقمندی وی به مطلب آموزشی و ... میتواند در رشد همه جانبه فراگیران مفید و یا بیبهره واقع شوند پس در تعیین و استفاده از این روشها هم بایستی دقت و اهتمام لازم را بعمل آورده، و اینکه کدامیک از روشها مفیدـر میباشد را تشخیص دهد.
امروزه در شناساندن روشهای مناسب آموزش و پرورش تحقیقات فراوانی صورت گرفته است. دفتر بینالمللی تعلیم و تربیت وابسته به یونسکو تعداد بیش از 300 روش تدریس شناخته شده را ذکر مینماید.
زمینه
امروزه در اکثر کشورهای جهان آموزش از جایگاه خاصی برخوردار است و همه کشورهای کم و بیش در صدد اجرای هر چه بیشتر، بهتر و مفیدتر آن میباشند. باید این نکته را متذکر شد که در حال حاضر بسیاری از کشوهای دنیا از روشهای آموزشی سنتی بهره میگیرند و پایبند این نوع آموزش میباشند. اما لازم به ذکر است که شیوههای آموزش سنتی دارای نارساییهایی به شرح ذیل میباشند:
1- روشهای آموزش سنتی دانشآموز را منفعل و وابسته بار میآورد . او سرگذشت علم را میخواند، نه خود علم را.
2- روشهای آموزش سنتی منکر فراهم کردن فرصتهای کافی برای درگیر شدن با دادهها، نظریهپردازی ، امتحان فرضیهها و کاربرد روش علمی در عمل است.
3- در آموزش سنتی ، معلم در صدد است تا مفاهیم و مطالب آموختنی را به فراگیر، به روش کلامی یا نشان دادن و ارائه یک مطلب خواندنی واضح و سرراست ، منتقل کند.
اما آموزش پیشرو و مواد آموزشی پیشرفته که در کشورهای توسعه یافته و در حال گسترش هستند به روشهای اندیشیدن و راه و رسم یادگیری خیلی بیش از مطالب آموختنی توجه میکنند.
مهارت در طبقهبندی یافتهها، دادهپردازی، نظریهپردازی و جستجوی راهی برای آزمودن و بازبینی نظریههای ارائه شده ، حتی اگر همراه با فعالیت مستقیم آزمایشگاهی نباشد، از اهمیت فراوانی برخوردار است. هدف از اینگونه فرایندهای شناختی ، تنها این نیست که آگاهیهای درست را برای مصرف فراگیران بوجود آورند، بلکه هدف پرورش افرادی کاوشگر، تحلیلگر و نوآور است.
عوامل مؤثر در آموزش را میتوان به ترتیب زیر نام برد :
الف : شاگرد
یکی از نکات مهم آموزشی، شناخت تواناییهای فکری و ذهنی شاگردان است. در این مورد تلاش میشود تا جایی که امکان دارد قدرت فکری و میزان معلومات یکایک آنان شناخته شود تا بتوان در حل مشکلات و مسائل آموزشی به گونهای مؤثر اقدام کرد. لازمة چنین شناختی آن است که :
اولاً احاطة کامل به مطالب و برنامههای آموزشی وجود داشته باشد.
ثانیاً مشکلات و مسائل آموزشی نیز از دیدگاه ایشان بررسی شود. در این باره توجه به موارد زیرین ضروری است.
- همه آنها (به استثنای شماره محدودی) از لحاظ جسمی، فکری، و احساسی بالغ هستند.
- بسیاری از آنها در یادگیری مطالب، هدف دارند و چنانچه برانگیخته شوند، اشتیاق زیادی برای آموختن موضوعات تازه از خود نشان خواهند داد.
- علاقه خاصی در استفاده از آموختههای خویش در عمل دارند. به عبارت دیگر ، هر آموزشی را از دو جنبه ارزیابی میکنند :
1- ار لحاظ اطلاعات و دانشی که به آنها عرضه میشود.
2- از لحاظ منافعی که ممکن است در کار آینده ایشان داشته باشد. به همین سبب است که در بسیاری از مواقع کنجکاوند تا بدانند که تکالیف خود را «چگونه» و «چرا» بایستی انجام دهند.
در شناخت استاد باسواد و مسلط از همگان صلاحیت بیشتری دارند و به یک چنین معلمی احترام میگذارند. همچنین است در شناسایی کسانی که از چنین امتیازاتی برخوردار نیستند.
با توجه به اینکه «انسانها به لحاظ روانشناختی با یکدیگر متفاوتاند» بیتردید شاگردان نیز از لحاظ تواناییهای جسمی ، عاطفی ، استعداد ، هوش ، ثبات روانی ، علاقه به تحصیل ، معلومات عمومی ، تجربیات و .... با همدیگر فرق دارند. لذا وظیفه یک معلم موفق و دلسوز است که چنین تفاوتهایی را بشناسد و از آنها در آموزش به نحوی مطلوب استفاده کند. در ضمن فراموش نکنیم که با شیوههای صحیح تدریس ، اکثریت دانشآموزان توانایی آموختن مطالب آموزشی را خواهند داشت.
توصیههایی در شیوههای تدریس
رعایت پارهای از مطالب در تدریس، تأثیر آن را فزونی بخشیده و علاقة شاگردان را به موضوعات آموزشی بیشتر میکند، لذا به استادان و مدرسین گرامی توصیه میشود که به موارد یاد شده زیر توجه کافی مبذول بدارند.
یکی از مهمترین اصول تدریس، احاطة کامل معلم است به مطالب آموزشی، تا بتواند پاسخگوی همه سئوالات کلاس باشد. اما اگر معلم پاسخ سئوالی را به هر سببی ندانست، لازم نیست که با داستانسرایی در مقام پردهپوشی به آن چه نمیداند، برآید. بلکه باید صراحتاً بگوید که پاسخ صحیح در جلسه آینده داده خواهد شد. سپس با مطالعه و با بررسی کافی، پاسخ صحیح سئوال را پیدا کرده و آن را در اولین جلسه کلاس مطرح سازد.
از بکاربردن کلمات و جملات زشت و تحقیرآمیز در کلاس جداً خودداری کنید. بیان الفاظ زشت و یا توهینآمیز نه تنها در خور شخصیت معلم نیست که کلاس را در حالت اختناق، واخوردگی و افسردگی قرار داده و باعث میشود که شاگردان فعالانه در آموزش شرکت نکنند و از هر گونه اظهار نظری هم خودداری کنند.
در پاسخ به سئوالات و یا در مباحثات کلاس از جملات کنایهای یا استهزایی استفاده نکنید. یکی از زیانبخشترین نتایج چنین سخنان گوشهدار، آزردگی خاطر شاگردان خواهد بود، و واضح است که انسان آزرده که در یک حالت روحی انفعالی قرار دارد، هرگز آمادگی ذهنی لازم را برای یادگیری نخواهد داشت.
با برخوردی دوستانه و محبتآمیز نشان دهید که از تدریس در کلاس و تبادل افکار و اطلاعات با شاگردان خوشحال و خشنودید در صورت مشاهده کمکاری در یک یا چند نفر از شاگردان آن را تعمیم ندهید و از تنبیه و یا تحقیر گروهی خودداری کنید.
کُندی شاگرد در فراگیری مطالب آموزشی ، شاید ناشی از نقص بیان و یا شیوه نادرست تدریس شما باشد. لذا مشاهده چنین پدیدهای نباید موجبات عصبانیت معلم را فراهم کند، بلکه باید ابتدا موضوع را ریشهیابی کند و سپس با کمال خونسردی در صدد رفع نقص برآید.
دانلود مقاله رشته روانشناسی تاثیر شرایط مختلف بر یادگیری با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 38
دانلود مقاله آماده
مقدمه
انسان هایی که ما می شناسیم و با آنها در ارتباطیم، بر اثر یادگیری به آنچه که هستند رسیده اند. آنان عادت های زندگیشان را آموخته اند، و این عادت ها و همین طور خزانه معلومات، مهارت ها و شایستگی های انسانیشان که آنان را افراد متمایزی می سازد، میتوانند با یادگیری تغییر یابند.بزرگسالان افرادی بسیار قابل انطباق هستند و به شایستگی عمل می کنند. اینکه چگونه توانسته اند از نقطه شروع کودکی فوق العاده متکی به دیگران و نسبتاً بی کفایت بوده اند تا به این نقطه پیش بروند، پرسشی حائز اهمیت و قابل تعمق است. به طور حتم، بخشی از پاسخ به این پرسش در ساختار وراثتی و درک فرایند تحول (رشد) در جریان نشو و نما نهفته است. بخش دیگر که به مجموعه شرایط متفاوت در زندگی فرد مربوط میشود، همانا یادگیری است. به طور کلی مشخص شده است که مهارت های انسانی، ارج نهادن ها و استدلال ها با گوناگونی فراوانشان، همین طور امیدها، آرزوها، نگرش ها و ارزش های انسانی از لحاظ تحول تا حد زیادی به رویدادهایی وابسته اند که یادگیری نامیده می شود.اگر شخص بخواهد می تواند در همین نقطه به تفکر خود در مورد یادگیری پایان دهد و خود را این گونه قانع سازد که تحول انسان با تمام تجلیاتش به دو عامل رشد و یادگیری و کنش متقابل بین آنها وابسته است. شخص می تواند در مورد کودک بگوید «او خواهد آموخت» درست همان گونه که می گوید «او بزرگ خواهد شد و این چیزها را پشت سر خواهد گذاشت» و انکار چنین بیاناتی بس دشوار است. اما برابر ساختن یادگیری و رشد و نمو به عنوان رویدادهای طبیعی به منزله نادیده گرفتن مهمترین تفاوت بین آن دو است. عواملی که بر رشد و نمو اثر می گذارند به مقدار زیاد جنبه ارثی دارند؛ اما، عواملی که بر یادگیری تأثیر می کنند، اساساً با رویدادهایی که در محیط زیست فرد وجود دارند، معین می شوند. وقتی خمیر مایه ارثی فرد هنگام بستن نطفه تعیین شد، تغییر در رشد او به آسانی میسر نیست، مگر با تدابیر بسیار استثنایی، اما اعضای جامعه انسان که خود مسؤل مراقبت از شخص در حال تحول است، بر رویدادهایی که یادگیری را تحت تأثیر قرار می دهند کنترل زیاد دارد. همان طور که به ما گفته اند «تجربه بزرگترین معلم است». این بدان معنی است که رویدادهایی را که فرد در حال تحول، تجربه می کند- چه در منزل، چه در محیط جغرافیایی و مدرسه، یا در محیط های اجتماعی گوناگون دیگر- یادگیری او را مشخص می سازند، و بنابراین تا حد زیادی نشان می دهند که او چگونه فردی خواهد شد.