دانلود مقاله رابطه حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی برای شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران

 

 

-1 دیباچه
از اواخر دهه 1970 حاکمیت شرکتی موضوع مهم مورد بحث در ایالات‌ متحده و سرتاسر جهان بوده است. تلاش‌های گسترده و برجسته‌ای برای اصلاح حاکمیت شرکتی صورت گرفته است که بخشی از آن از طریق نیازها و خواسته‌های صاحبان سهام برای احقاق حقوق مالکیت شرکت و افزایش ارزش سهام و بنابراین ثروت خود انجام گرفته است. در طول سه دهه وظایف مدیران شرکت تا حد زیادی از مسوولیت قانونی سنتی آنها در وفاداری به شرکت و صاحبان سهام فراتر رفته است.
در نیمه اول 1990، موضوع حاکمیت شرکتی در ایالات‌متحده به دلیل موج برکناری مدیران عامل توسط هیات‌های مدیره آنها، مورد توجه زیاد مطبوعات قرار گرفت. عامل اصلی بحران‌های ایجاد شده در این شرکت‌ها مالکیت و نظارت گروه‌های مشترک‌المنافع یا گروه‌های دارای ارتباطات نهانی بر این شرکت‌ها بود. این شرکت‌ها که بطور اساسی به واسطه وجود محیط‌هایی مبتنی بر روابط شکل گرفته بودند که قادر به رقابت درعرصه اقتصاد جهانی هستند .
در سال 1997 در بحران مالی جنوب شرقی آسیا ، اقتصاد تایلند، اندونزی، کره جنوبی، مالزی و فیلیپین که به شدت تحت تاثیر سرمایه‌های خارجی قرارداشتند ، فقدان مکانیزم‌های حاکمیت شرکتی در این کشور‌ها ضعف موسسات در اقتصاد آنها را نشان داد . پس از وقوع بحران در این کشورها با تاسیس ساختارهای حاکمیت شرکتی، حذف آثار نظام سرمایه‌ای رابطه‌ای مانند ارتباطات سیاسی و روابط گروهی و جایگزینی فعالیت‌های تجاری مبتنی بر عملکرد مورد توجه قرارگرفت(محرابی ، 1389 ).

 


به واسطه عواملی همچون موج اخیر رسوایی های شرکت های سهامی نظیر آدلفیا ، انرون و ورلدکام در کنگره ایالات متحده ، مارکنی در انگلستان و رویال آهولد در هلند ، نظام راهبری شرکت مورد توجه روز افزون فعالان بازار قرار گرفته است .
رسوایی های یاد شده به روشنی به لزوم بهبود ساز وکارهای نظام راهبری شرکت و نیز افزایش شفافیت در حسابداری اشاره داشته اند . در این رابطه کنگره ایالات متحده ، قوانین جدیدی نظیر ساربینز آکسلی را به تصویب رساند ،شرایط سخت تری برای شرکت ها در بورس اوراق بهادار اعمال می شود ، کمیته های حسابرسی قدرتمند تر شده اند و سیستم های کنترل داخلی تقویت گردیده اند ( نوروش وهمکاران ، 1388، 6 ).
نظام راهبری شرکت که با حفظ تعادل میان اهداف اجتماعی و اقتصادی و اهداف فردی و جمعی سر و کار دارد ، موجب ترغیب استفاده کارآمد از منابع الزام پاسخگویی شرکت ها درباره وظیفه مباشرت برای اداره منابع می شود . پیچیدگی روابط اقتصادی و اجتماعی در بنگاه های اقتصادی و بروز تضاد منافع در حوزه های متفاوت میان گروه های مختلفی که به نحوی با بنگاه های اقتصادی در تعامل هستند ، نیاز به استقرار یک نظام راهبری مناسب در شرکت ها که حامی حقوق و منافع همه گروه های ذینفع باشد را بیش از پیش ضروری می سازد .
با توجه به مطالب بالا ، پژوهشگر تلاش دارد به رابطه حاکمیت شرکتی با عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بپردازد .

 

2-1 بیان مساله:
در حــدود سیصد سال قبل که آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل بحـث تفـکیک شـرکت ها را از گردانندگان (¬مدیران ) آن مطرح کرد ، همواره مکانیسم هایی برای حل درگیریها و برقراری تعادل میان صاحبان موسسات ( سرمایه گذاران) و مدیران پیشنهاد گردیده است . با توسعه شرکت سهامی و مطرح شدن تئوری نمایندگی و افزایش وظایف و اختیارات هیات مدیره شرکت ها ، این سوال بصـورت جـدی تری مطـرح می گردد که مدیرانی که در واقع مالک شرکت نمی باشند چگونه پیگیر منافع سهامداران ( مالکان موسســه ) خواهند بود .
با تفویض اختیارات نامحدود از سوی مالکان شرکت به هیئت مدیره ، توجه به نظام راهبری شرکت ها به صورت چشمگیری افزایش یافته است . راهبری شرکت ها مجموعه ای از مکانیسم های کنترلی درون شرکتی ( بیشتر اختیاری ) و برون شرکتی ( بیشتر شامل قوانین و مقررات ) می باشد که تعادل مناسب میان حقوق صاحبان سهام از یک سو و نیازها و اختیارات هیئت مدیره را ازسوی دیگر برقرار می نماید و در نهایت این مکانیسم ها اطمینان معقولی را برای صاحبان سهام ، تهیه کنندگان منابع مالی و سایر گروههای ذینفع فراهم می نماید مبنی بر اینکه سرمایه گذاریشان با سود معقولی برگشت شده و منافع ایشان لحاظ خواهد شد .
وان دن برگه بیان می کند که عملکرد ، در نهایت نتیجه بسیاری از عوامل بهم پیوسته است که در آنها حاکمیت شرکتی تنها یک عنصر ممکن در مجموعه کلی محرکهای عملکرد است .
حاکمیت شرکتی از کلمه یونانی « کیبرمن » که به معنی هدایت کردن ، راهنمایی یا حکومت کردن است ریشه گرفته است .این عبارت از کلمه یونانی مورد نظر به کلمه لاتین گابرنر به معنی هدایت کردن انتقال یافت و در فرانسه قدیم گاورنر به معنی حکومت کردن تغییر یافت . اما این کلمه به روشهای مختلفی توسط سازمان ها یا کمیته های مختلف و مطابق با ایدئولوژی شان تعریف شده است .
حاکمیت شرکتی یک مجموعه روابطی است بین سهامداران، مدیران و حسابرسان شرکت که متضمن برقراری نظام کنترلی بمنظور رعایت حقوق سهامداران جزء و اجرای درست مصوبات مجمع و جلوگیری از سوءاستفاده¬های احتمالی می¬باشد. این قانون که مبتنی بر نظام پاسخگوئی و مسئولیت اجتماعی استوارست مجموعه¬ای از وظایف و مسئولیت¬هایی است که باید توسط ارکان شرکت صورت گیرد تا موجب پاسخگوئی و شفافیت گردد (دوانی ، 1389،44 ).
صندوق بین المللی پول و سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی در سال 2001 ، حاکمیت شرکتی را به صورت ساختار روابط و مسئولیت ها در میان یک گروه اصلی شامل سهامداران ، اعضای هیات مدیره ، مدیر عامل و سایر طرف های ذیربط برای ترویج بهتر عملکرد رقابتی لازم جهت دستیابی به اهداف اولیه مشارکت و تنظیم معیارها و مکانیزم های نظارت و کنترل تعریف نموده¬اند . بر این اساس حاکمیت شرکتی صحیح باید دارای مشخصات ذیل باشد :
1) مشوق های لازم را برای هیات مدیره و مدیریت اجرایی فراهم سازد تا آنان منافع مالی شرکت و سهامداران را در نظر گیرند .
2) نظارت کارا و موثر را تسهیل نماید .
3) سازمان را تشویق کند تا از منابع به صورت کارا استفاده کند ( نوازنی ، 1388 ،155) .
بدین ترتیب، حاکمیت شرکتی ، تضمین کننده منافع سهامداران ، خریداران ، بدهکاران و دیگر ذینفعان در تصمیم گیریها و تصمیمات اتخاذ شده توسط هیات های اجرایی است . این اهداف ، با ارائه قوانین و مقررات جهت حمایت از حقوق اقلیت سهامداران و تاکید بر نقش هیات های مدیره مستقل و ناظران خارج از سازمان ، حذف معاملات درون بنگاهی ، اطلاع رسانی مرتبط و به موقع و همچنین اصلاح اصول بانکداری تحقق یافته اند . تمامی این موارد تامین کننده چهار هدف اصلی پاسخگویی ، شفافیت ، عدالت ، انصاف و رعایت حقوق ذی نفعان است .
توجه به استقرار نظام حاکمیت شرکتی در کشور و چگونگی توسعه چارچوب حاکمیت شرکتی به گونه¬ای که بتواند منافع گروه های مختلف را از طریق کنترل خود سهامداران به عنوان ناظران مستقیم تضمین نماید، حائز اهمیت است. از سوی دیگر شواهد تجربی بر این واقعیت تاکید دارند که نظارت مستقیم سهامداران انفرادی می تواند منجر به آشفتگی و بحران در بازار سرمایه شود. این در حالی است که ساختار مالکیت شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران حاکی از حضور فعال سرمایه¬گذاران نهادی و نقش تعیین کننده آنان در توسعه بازار سرمایه است. لذا سیاستگزاران در سیستم حاکمیت شرکتی درونی نیاز دارند که توجه ویژه ای به توسعه چارچوب های حاکمیت شرکتی کرده به طوری که ضمن در نظر گرفتن نقش مهم سرمایه گذاران نهادی، راهکارهای توسعه بازار را تبیین و تدوین نمایند.
در محیط های رقابتی مدیران باید با استفاده از فرآیند اندازه گیری عملکرد به هدایت صحیح امور در جهت پیشرفت کار و در جهت اهداف و راهبرد مورد نظر سازمان به شیوه ای آگاهانه بپردازند . موفقیت در اجرای این فرآیند ، به سنجش و ارزیابی پیوسته و بهبود مداوم عملکرد سازمانی و اجزاء کاری آن بستگی دارد . با توجه به تغییرات و تحولات سریع و افزایش توان و قابلیت های شرکت ها و سازمان ها در جهان امروز ، میزان مطلوبیت عملکرد تک تک اجزاء کاری سازمان و مجموع آن می¬تواند به عنوان معیار سنجش موفقیت یک سازمان برای مدیران بسیار حائز اهمیت باشد .
با توجه به مطالعات کتابخانه ای انجام شده و همچنین سایت های مختلفی که مورد بررسی قرار گرفت و پژوهش های انجام شده موضوع مورد پژوهش رابطه حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی برای شرکت¬های بورس اوراق بهادار گزینش گردید . پژوهشگر تلاش دارد در این پژوهش به پرسش¬های زیر پاسخ دهد :
1- آیا بین حاکمیت شرکتی ( دارندگان سهام محدود ، تعداد مدیران غیرموظف ، بدهی ها ، پرداخت سود سهام ، کمیته حسابرسی ، کمیته حقوق و دستمزد ، اندازه شرکت و متغیرهای تعدیلی مدل ) و عملکرد مالی شرکت ها رابطه وجود دارد ؟
2- آیا بین حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی قبل و بعد از سال تصویب آیین نامه راهبری شرکتها تفاوت وجود دارد ؟

 

3-1 اهمیت و ضرورت موضوع پژوهش
در دنیای امروز تغییر نیازهای روزافزون مشتریان و مردم ، خواسته های بعضا متفاوت ذی نفعان ، پیچیدگی قوانین و مقررات و تکنولوژی انجام کار و... ضرورت توجه به ساختار حاکمیت شرکتی را فراهم نموده تا از طریق آن اهداف شرکت¬ها تنظیم یافته و روشهای نیل به آن اهداف و نحوه نظارت بر عملکرد آنها تعیین شود .
همان طور که یک دولت باید به شهروندان پاسخ بدهد ، شرکت هم باید بتواند در مقابل سهامداران ، مشتریان ، کارکنان و عموم مردم پاسخگوی عملکرد خود را باشد و چون مدیران شرکت ها این مسئولیت پاسخگویی را برعهده دارند باید اطلاعات را به موقع فراهم نمایند . هر چه واحدهای تجاری بزرگ تر می¬شوند ، کنترل سهامداران بر فعالیت های شرکت کمتر می شود و مسئولیت ها بر دوش مدیران گذاشته می شود . براساس قانون ، سهامداران مالک شرکت ها هستند و مدیران به نمایندگی از سهامداران باید منابع را به بهترین نحو تخصیص دهند تا بالاترین عایدی نصیب سهامداران گردد .
تشکیل شرکت¬های بزرگ و به دنبال آن مسائل مربوط به تفکیک مالکیت از مدیریت و پس از آن در سال¬های اخیر بحران مالی به وجود آمده برای بعضی از شرکت های بزرگ باعث توجه بیش از حد به حاکمیت شرکتی شده است . تغییرات به وجود آمده در حاکمیت شرکتی در محیط های تجاری باعث بوجود آمدن موج عظیم بازسازی شرکتی در سراسر جهان شده است .
حاکمیت شرکتی یک عنصر اساسی در افزایش اعتماد سرمایه گذار ، ارتقای حس رقابتی و در نهایت بهبود رشد اقتصادی است . این عنصر در صدر فهرست توسعه بین المللی قرار دارد . جیمز ولفنسان رییس سابق بانک جهانی در این زمینه می گوید : حاکمیت شرکت ها برای رشد اقتصاد جهانی از حاکمیت کشورها دارای اهمیت بیشتری است . بررسی¬ها نشان می دهد که هر کشور سیستم حاکمیت شرکتی منحصر به خود را دارد . به اندازه کشورهای دنیا سیستم حاکمیت شرکتی وجود دارد . سیستم حاکمیت شرکتی موجود در یک کشور با تعدادی عوامل داخلی از جمله ساختار مالکیت شرکت ها ، وضعیت اقتصادی ، سیستم قانونی ، سیاست های دولتی و فرهنگ معین می شود . ساختار مالکیت و چارچوب های قانونی از اصلی¬ترین و تعیین کننده ترین عوامل سیستم حاکمیت شرکتی هستند .همچنین عوامل خارجی از قبیل میزان جریان سرمایه از خارج به داخل ، وضعیت اقتصاد جهانی ، عرضه سهام در بازار سایر کشورها و سرمایه گذاران نهادی فرامرزی بر سیستم حاکمیت شرکتی موجود در یک کشور تاثیر دارد .
تحقیقات نشان می دهد که حاکمیت شرکتی می تواند باعث ارتقای استانداردهای تجاری شرکت ها ، تشویق¬، تامین و تجهیز سرمایه ها و سرمایه گذاران و بهبود امور اجرایی آنها گردیده و یکی از عناصر اصلی در بهبود کارایی اقتصادی شرکت هاست چرا که ناظر بر روابط سهامداران ، هیئت مدیره ، مدیران و سایر ذینفعان آنهاست .
از منظر علمی در باب اهمیت موضوع ذکر این نکته ضروری است که از سال 2004 در مقاطع تحصیلات تکمیلی در دانشگاه های کشور¬های پیشرو ، حاکمیت شرکتی به عنوان یک سرفصل مستقل تدریس می شود ( نوازنی ، 1388،165).
تاثیر مثبت حاکمیت شرکتی قوی بر سهامداران مختلف در نهایت به یک اقتصاد مستحکم ختم می‌شود. بنابراین حاکمیت شرکتی قوی ابزاری برای رشد اقتصادی و اجتماعی است.
اودونوان می‌گوید که کیفیت مطلوب حاکمیت شرکتی یک شرکت می‌تواند بر ارزش سهام و همین طور هزینه سرمایه رو به افزایش آن تاثیر بگذارد. کیفیت به‌ وسیله بازارهای مالی، قوانین و نیروهای دیگر بازار و همین طور محیط سازمانی بین‌المللی، چگونگی اجرای سیاست‌ها و فرآیند‌ها و چگونگی هدایت مردم تعیین می‌شود. نیروهای خارجی تا حد زیادی، خارج از دایره کنترل هر هیات ‌مدیره‌ای هستند، ولی محیط داخلی، موضوع کاملا متفاوتی است و فرصتی را در اختیار شرکت‌ها قرار می‌دهد تا از طریق نگرش‌های هیات‌مدیره از دیگر رقبا متمایز باشند. این سیستم نوعی نظام سازمان‌دهنده، اداره‌کننده و نظارت‌کننده است که با دیدگاه دستیابی به هدف‌های اساسی بلندمدتی در جهت رضایت سهامداران، اعتبار‌دهندگان، کارکنان، مشتریان و عرضه‌¬ کنندگان، جدا از تامین نیازهای جامعه محلی و محیط ، ایجاد شده است و از شرایط نظارتی و قانونی تبعیت می‌کند.
رمز موفقیت یک شرکت، در گروی هدایت مطلوب آن است. به گونه‌ای که می‌توان ادعا کرد که راز جاودانگی شرکت‌های معروف و خوشنام ، در برخورداری آنها از یک هیات‌مدیره موثر و کارآ نهفته است¬( محرابی ، 1389،123).
حاکمیت شرکتی به دلایل زیر حائز اهمیت است:
- فرآیند خصوصی سازی و سرمایه گذاری مبتنی بر بازار یکی از مهمترین مباحث اقتصادی روز است. خصوصی سازی ، حاکمیت شرکتی را در بخش هایی که قبلا در اختیار دولت بوده است ، افزایش داده و شرکت ها ناچارند که برای تامین سرمایه به بازار متوسل شوند بنابراین تلاش نموده اند تا در بورس پذیرفته شوند .
- بدلیل پیشرفت¬های تکنولوژیکی، آزاد¬سازی بازارهای مالی ، آزاد سازی معاملات و سایر اصلاحات ساختاری بویژه در زمینه مقررات زدایی بخش قیمت گذاری و حذف محدودیت¬های مربوط به مالکیت نحوه تخصیص سرمایه در میان شرکت¬های ملی و فراملی از پیچیدگیهای خاص خود برخوردار گردیده است .
- حرکت سرمایه از مالکیت شخصی به سمت مالکیت شرکتی افزایش یافته و نقش واسطه های مالی بیشتر شده است. بعبارت دیگر نقش سرمایه گذاران نهادی در بسیاری از کشورها پررنگ تر شده است.
- برنامه¬های اصلاحی در زمینه مسایل مالی باعث شکل گیری مجدد این بخش از اقتصاد داخلی و خارجی کشورها شده است . گرچه قوانین فعلی حاکمیت شرکتی جایگزین قوانین پیشین شده است اما از سازگاری لازم برخوردار نبوده و تعارضاتی را ایجاد نموده است .
- افزایش انسجام مالی در سطح بین المللی و گردش سرمایه گذاری و معاملات سبب بروز موضوعاتی در زمینه مسائل بین المللی شده است . با توجه به این موارد مسیرهایی که حاکمیت شرکتی می تواند از طریق آن بر رشد و توسع اقتصادی اثرگذار باشند عبارتند از :
1) میزان دسترسی شرکت ها به تامین مالی از طریق خارج از شرکت افزایش یافته است .
2) حاکمیت شرکتی باعث کاهش هزینه¬های سرمایه ای شده و در نتیجه ارزش شرکت را افزایش می¬دهد . این موضوع ، منجر به جذب سرمایه گذاری و اشتغال بیشتری را به همراه دارد .
3) حاکمیت شرکتی ، عملکرد عملیاتی شرکت را بهبود بخشیده و علاوه بر مدیریت مناسب باعث تخصیص بهینه منابع نیز می شود که در نهایت به افزایش ثروت می انجامد .
4) وجود حاکمیت شرکتی با کاهش ریسک ناشی از بحران مالی همراه است . این مسئله زمانی از اهمیت ویژه¬ای برخوردار است که چنین ریسکی منجر به ایجاد هزینه های بالایی شود .
5) برخورداری از حاکمیت شرکتی مناسب به معنای ارتباط بهتر با ذینفعان در جهت روابط کاری و اجتماعی شرکت است ( نصیری ، 1389 ، 10 و 9 ) .
نظام حاکمیت شرکتی به عنوان یکی از مهمترین ساز و کارهای کنترلی و نظارتی می تواند عامل مهمی در جهت برپایی عدالت گردد . ایجاد و اجرای نظام حاکمیت شرکتی برای کشورهایی که قصد اجرای برنامه های خصوصی سازی به ویژه از طریق انتشار سهام را دارند ، به صورت یک الزام سیاسی و اقتصادی است . اگر چه سطح مالکیت شرکت های سهامی بزرگتر ، در کل جامعه ایران فراگیر نشده است اما واگذاری سهام عدالت و تحقق شعار عدالت محوری در سطح جامعه ، ضرورت توجه به نظام حاکمیت شرکتی را نشان می دهد ( قائمی و شهریاری ، 1388 ، 114 ).

 

4-1 فرضیه های پژوهش :
براساس پرسش های پژوهشگر ، فرضیه های زیر تدوین یافته است .
فرضیه اول : بین حاکمیت شرکتی ( دارندگان سهام محدود ، تعداد مدیران غیرموظف ، بدهی ها ، پرداخت سود سهام ، کمیته حسابرسی ، کمیته حقوق و دستمزد ، اندازه شرکت و متغیرهای تعدیلی مدل ) و عملکرد مالی شرکت ها رابطه معنی داری وجود دارد .
فرضیه دوم : بین حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی قبل و بعد از سال 86 تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

5-1 اهداف پژوهش
هدف نخست : رابطه حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی برای شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1384 تا 1389 می باشد .
اهداف بعدی :
1- ایجاد اطمینان و افزایش اعتماد سرمایه گذاران : سرمایه گذاران با اطمینان بیشتر اقدام به تحصیل سهام شرکت هایی می نمایند که در آنها حاکمیت شرکتی بهتر رعایت شده است .
2- کاهش ریسک بنگاه اقتصادی از طریق بهبود و ارتقای شفافیت و پاسخگویی .
3- بهبود کارایی دراز مدت سازمان ، از طریق جلوگیری از خودکامگی و عدم مسئولیت پذیری مدیریت اجرایی .

6-1 حدود مطالعاتی :
1-6-1قلمرو موضوعی :
رابطه حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران

 

2-6-1قلمرو زمانی :
دوره زمانی سالهای 1384 تا 1389 ، در دو دوره 1384 تا 1386 و 1387 تا 1389
3-6-1قلمرو مکانی :
شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد .

 

7-1 تعریف واژه ها و اصطلاحات
حاکمیت شرکتی: آیین نامه نظام راهبری شرکتها حاکمیت شرکتی را چنین تعریف کرده است : به مجموعه فرایندها، رسمها، سیاستها، قوانین و نهادهایی گفته می شود که به روش یک شرکت از نظر اداره، راهبری ویا کنترل تأثیر بگذارد. همچنین حاکمیت شرکتی روابط بین کنشگران متعدد (ذی¬نفعان) و هدفهایی را که بر اساس آنها شرکت اداره می شود در بر می گیرد. کنشگران اصلی، مدیریت عامل، سهامداران و هیئت مدیره هستند. سایر ذی نفعان عبارتند از : کارمندان ، عرضه کنندگان کالا ، مشتریان ، بانکها و سایر وام¬دهندگان، قانون گذاران، محیط و به طور کلی جامعه ( قدس ، 1387 ، 50 ).
عضو غیرموظف هیات مدیره : عضو پاره وقت هیات مدیره است که از شرکت حقوق ثابت ماهانه یا سالانه دریافت نمی کند ( قائمی و شهریاری ، 1388 ، 120 ).
Q توبین : ارزش بازار حقوق صاحبان سهام عادی بعلاوه ارزش دفتری بدهیهای بلند مدت بعلاوه ارزش دفتر خالص بدهیهای کوتاه مدت تقسیم بر خالص داراییهای ثابت( ردی و همکاران ، 2010 ، 197).
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری : این نسبت از حاصل تقسیم ارزش بازار سهام به قیمت دفتری سهام محاسبه شده و معیاری جهت سنجش ارزش سهام می باشد ( مریدی پور و موسوی ، 1387 ، 5) .
نرخ بازده دارائی‌ها : ( سود خالص تقسیم بر فروش ) × ( فروش تقسیم بر دارایی ها ) که برابر است با سود خالص تقسیم بر دارائی ها . (فروش شامل کلیه فروش‌های عملیاتی شرکت پس از کسر تحقیقات غیرتجاری مانند برگشت از فروش تخقیقات و تخفیفات نقدی فروش است، به‌عبارت دیگر منظور از این فروش، همان فروش خالص است. دارائی‌ها : منظور از دارائی‌ها کلیه دارائی‌های شرکت که در فرآیند عملیاتی مورد استفاده قرار می‌گیرند است . سود خالص : آنچه که در این مبحث باید کاملاً مورد توجه قرار گیرد بحث سود خالص است. در نگاه اول به‌ نظر می‌رسد منظور سود خالص بعد از کسر مالیات است. ولی باید اذعان داشت منظور از این سود که اشتباهاً سود خالص بیان شده سود قبل از کسر مالیات و قبل از محاسبه اقلام غیرعادی و غیرمستمر است، به‌عبارت دیگر این سود همان سودی است که ناشی از عمل مدیریت است یعنی بدون تحریف و دستکاری می‌باشد و لذا عدم دخالت اقلام غیرعادی و غیرمستمر باعث معنادار شدن بحث ارزیابی عملکرد مدیران می‌شود (عینعلی ، 1390 ،132).
کمیته حسابرسی : این کمیته سه وظیفه اساسی زیر را بر عهده دارد :
 اطمینان یافتن از صحت گزارش جریان نقد شرکت
 اطمینان یافتن از کفایت کنترل های داخلی و مدیریت ریسک شرکت
 انتخاب حسابرسان مستقل برای شرکت .
کمیته حقوق و دستمزد : این کمیته وظیفه دارد تا دستمزدها و پاداش های اعضای هیات مدیره و مدیریت عالی را با عنایت به منافع سهامداران تعیین نماید ( نصیری ، 1389 ، 47 ).
ریسک شرکت : انحراف استاندارد قیمت روزانه سهام برای دوره مورد نظر می باشد .
ریسک کسب و کار شرکت : انحراف استاندارد بازده داراییهای پنج سال می باشد ( ردی و همکاران ، 2010 ، 197 ).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات پژوهش

 

 

 

 

 

1-2 دیباچه
پژوهشگر در این فصل به مبانی نظری و پیشینه پژوهش در قالب گفتارهای زیر تدوین نموده است :
گفتار نخست : حاکمیت شرکتی
گفتار دوم : حاکمیت شرکتی و تئوری نمایندگی
گفتار سوم : سنجش عملکرد شرکتها
گفتار چهارم : پیشینه پژوهش

 

2-2 گفتار نخست : حاکمیت شرکتی
1-2-2کلیات :
اخیراٌ مشکلات متعددی در رفتار شرکت ها دیده شده است . بخشی از این اثر ، شناسایی نگرانی های تمام ذی نفعان سازمان است که خود توسط افراد زیادی مورد بحث قرار گرفته است و یافته های بی حد و حصر و غیر قاطعانه ای را به همراه داشته است . به علاوه ، با افزایش سطح مسئولیت و پاسخ گویی شرکت ها در برابر ذی نفعانشان ، شرکت ها احساس کرده اند که تدوین یک آیین نامه برای حاکمیت شرکتی ضروری است ، به گونه ای که آنها را به سوی برقراری ارتباط بهتر و مناسب تر با ذی نفعان رهنمون سازد .
بنابراین یکی از پیامدهای توجه به اقدامات یک سازمان و پیامدهای آن اقدامات ، افزایش توجه به حاکمیت شرکتی است . حاکمیت شرکتی می تواند به عنوان محیط اعتماد ، اخلاقیات ، ارزش های معنوی و اطمینان و قوت قلب - به عنوان یک تلاش هم افزای تمام اجزای اصلی جامعه ( یعنی ذی نفعان ، از قبیل دولت ؛ عموم مردم ؛ فراهم آورندگان خدمات /حرفه ای ها ) - و بخش شرکتی در نظر گرفته شود .
حاکمیت سالم در هر حوزه از جامعه ، اعم از محیط شرکتی یا جامعه عمومی یا محیط سیاسی ، حائز اهمیت است . حاکمیت شرکتی یک عبارت کلیدی در کل جهان است و اهمیت زیادی در طی سال های اخیر داشته است .
دو دلیل اصلی برای این افزایش ناگهانی توجه به حاکمیت شرکتی ، آزادسازی اقتصاد و حذف کنترل دولت و به نوعی مقررات زدایی صنعت و تجارت و تقاضا برای شخصیت ملی شرکت و رعایت اکید قوانین داخلی است ( حساس یگانه و ابراهیمی ،1389 ،87 ) .
سرمایه گذاران خواستار آن هستند که شرکت ها اصول حاکمیت شرکتی اکیدی را برای رسیدن به بازده های سرمایه گذاری بهتر و کاهش هزینه های نمایندگی اجرا کنند . در اکثر مواقع ، سرمایه¬گذاران حاضرند به شرکت ها مبالغ بیشتری را بپردازند تا استانداردهای حاکمیتی سالم داشته باشند . به همین قیاس ، گزارش حاکمیت شرکتی یکی از مهم ترین ابزارها برای تصمیم های سرمایه گذاران است .
به نظر می رسد حاکمیت شرکتی به طور قابل توجه ای با عملکرد شرکت ، ارزش بازار و اعتبار مرتبط است ، و بنابر این هر شرکتی باید اصول حاکمیت شرکتی را به کار گیرد . اما مهمترین نکته این است که حاکمیت شرکتی تنها ابزاری برای شرکت ها در جهت نیل به اهداف و راهبردهای شرکت است . بنابراین ، شرکت ها باید راهبرد مسیر موثر برای اجرای اصول حاکمیت را بهبود دهند . پس شرکت ها باید بررسی کنند به چه رویه و سیاست حاکمیت شرکتی نیاز دارند (همان منبع ، 88 ) .
حاکمیت شرکتی مکانیزمی است که از طریق اعمال آن ، مشکلات نمایندگی برطرف گردیده و کیفیت اطلاعات ارائه شده از سوی شرکت¬ها بهبود یافته ، رعایت حقوق سهامداران و کلیه ذی نفعان ، از جمله دولت¬ها و عموم جامعه مورد توجه قرار می گیرد (باباجانی و عبدی ، 1389، 66 ) .
در این فصل ، ادبیات و مبانی نظری پژوهش در راستای متغیرهای آن و در قالب گفتارهای جداگانه مطرح خواهد شد .همچنین مروری بر پیشینه پژوهش و دیدگاه های موجود ، شامل مبانی نظری و تجربی پژوهش های قبلی انجام شده درون و برون کشور صورت می پذیرد .

 

2-2-2 مفاهیم حاکمیت شرکتی
تعریف¬های موجود از حاکمیت شرکتی در یک طیف وسیع قرار می گیرند که دیدگاههای محدود در یک سو و دیدگاههای گسترده تر در سوی دیگر طیف قرار دارند . در دیدگاههای محدود ، حاکمیت شرکتی به رابطه شرکت و سهامداران محدود می شود . این دیدگاه ، الگویی قدیمی است که در قالب نظریه نمایندگی بیان می شود . در آن سوی طیف ، حاکمیت شرکتی را می توان بصورت شبکه ای از روابط در نظر گرفت که نه تنها میان شرکت و مالکان آنها ( سهامداران ) بلکه میان شرکت و تعداد زیادی از ذی نفعان نظیر کارکنان ، مشتریان ، فروشندگان و دارندگان اوراق قرضه وجود دارد . چنین دیدگاهی در قالب نظریه ذی نفعان مطرح می شود ( کاشانی پور و رسائیان ، 1388 ، 76- 75).
صندوق بین المللی پول :
 حاکمیت شرکتی ساختار روابط و مسئولیت ها در میان یک گروه اصلی شامل سهامداران، اعضاء هیئت مدیره، مدیرعامل و سایر طرفهای ذیربط برای ترویج عملکرد بهتر در رقابت به منظور دستیابی به اهداف اولیه مشارکت و تنظیم معیارها و مکانیزمهای نظارتی و کنترلی است .
پارکینسون ، 1994 :
 حاکمیت شرکتی عبارت است از فرآیند نظارت و کنترل برای تضمین اینکه مدیریت شرکت مطابق با منافع سهامداران عمل می‌نماید .
تری‌گر ، 1984:
 حاکمیت شرکتی تنها مربوط به اداره عملیات شرکت نیست بلکه مربوط به هدایت، نظارت و کنترل اعمال مدیران اجرایی و پاسخگویی آنها به تمام ذینفعان شرکت یا اجتماع می‌باشد ( نوازنی ، 1388،244) .
فدراسیون بین‌المللی حسابداران ، 2004
 حاکمیت شرکتی تعدادی مسئولیت‌ها و شیوه‌های به کار برده شده توسط هیات‌مدیره و مدیران موظف با هدف مشخص کردن مسیر استراتژیک که تضمین‌کننده دستیابی به هدف‌ها، کنترل ریسک‌ها و مصرف مسوولانه منابع است .
گابریل اودونوان :
 نوعی سیستم داخلی در برگیرنده سیاست‌ها، فرآیندها و اشخاص که نیازهای سهامداران و سایر اشخاص ذی‌نفع را از طریق هدایت و نظارت فعالیت‌های اداری، با درایت، واقع نگری و انسجام، تامین می‌کند. حاکمیت شرکتی درست بر قوانین و تعهدات بازار خارجی و فرهنگ صحیح جامعی که حافظ فرآیند‌ها و سیاست‌ها باشد، متکی است ( محرابی ، 1389 ،155) .

 


دکتر غلامحسین دوانی :
 حاکمیت شرکتی یک مجموعه روابطی است بین سهامداران، مدیران و حسابرسان شرکت که متضمن برقراری نظام کنترلی بمنظور رعایت حقوق سهامداران جزء و اجرای درست مصوبات مجمع و جلوگیری از سوءاستفاده¬های احتمالی می¬باشد. این قانون که مبتنی بر نظام پاسخگوئی و مسئولیت اجتماعی استوارست مجموعه¬ای از وظایف و مسئولیتهایی است که باید توسط ارکان شرکت صورت گیرد تا موجب پاسخگوئی و شفافیت گردد ( کریمی شهرکی ، 1388 ) .
کادبری ، 1992 :
سیستمی که در آن شرکتها هدایت و کنترل می‌شوند.
کتابچه حاکمیت شرکتی در بریتانیا ،1996 :
رابطه بین سهامداران و شرکت های آنان و روشی که سهامداران به کمک آن مدیران را به بهترین عملکرد تشویق می کنند . ( مثلا با رای گیری در مجامع عمومی و جلسات منظم با مدیر ارشد شرکت¬ها) ( نصیری ، 1389، 18)
مگینسون ،1994 :
 سامانه حاکمیت شرکتی را می‌توان مجموعه قوانین، مقررات، نهادها و روشهایی تعریف کرد که تعیین می‌کنند شرکتها چگونه و به نفع چه کسانی اداره می‌شوند .
کیزی و رایت ،1993 :
 ساختارها، فرایندها، فرهنگ ها و سیستم هایی که عملیات موفق سازمان را فراهم کنند (همان ماخذ ، ص 19) .
مورن و جارل ، 2001 :
 حاکمیت شرکتی یک چارچوب برای کنترل و محافظت از منافع بازیکنان مختلف در بازار است . بازیکنان حاکمیت شرکتی شامل مدیران ، کارکنان ، مشتریان ، سهامداران ، مدیرعامل شرکت ، تامین¬کنندگان و هیئت مدیره شرکت است .

 

 

 

ماتیسن ، 2002 :
 حاکمیت شرکتی یک ساز و کار امن برای محافظت از منافع سهامداران در بازار است . ایجاد ارزش برای سهامداران بوسیله پاداش ها به مدیران بدست می آید .
مانکز و مینو ، 2001 :
حاکمیت شرکتی ساز و کاری است که هیئت مدیره با کنترل اقدامات مدیران ، مدیرعامل و سایر ذینفعان شرکت ، ارزش سهامداران را بهبود می بخشد (رشید ، 2008 ، 14) .
بطور کلی تعاریف حاکمیت شرکتی در متون علمی دارای ویژگی های مشترک و معینی هستند که یکی از آنها پاسخگویی است . تعاریف محدود حاکمیت شرکتی متمرکز بر قابلیت های سیستم قانون یک کشور برای حفظ حقوق سهامداران اقلیت می باشد . این تعاریف به طور اساسی برای مقایسه ی بین کشور ها مناسب هستند و قوانین هر کشور نقش تعیین کننده ای در سیستم حاکمیت شرکتی دارد .

 

3-2-2 دلایل نیاز به قوانین حاکمیت شرکتی
یک پرسش بدیهی این است که چرا مقررات ، قوانین حاکمیتی خاصی ( نظیر الزامات بورس های سهام ، مجلس ، دادگاهها یا دیگر سازمان های نظارتی ) را الزامی می کنند ؟ اگر مصالح شرکت در انجام پشتیبانی کافی از سهامداران است ، پس چرا شرکت ها قوانینی را الزامی می کنند که ممکن است بر ضد تولید باشد ؟ حتی با گزینش بهترین اهداف ، ممکن است تمامی اطلاعات موجود برای تنظیم قوانین کارا توسط قانون گذاران در دسترس نباشد . ممکن است قانون گذاران توسط گروه خاصی از ذی نفعان برای تنظیم قوانین به نفع آن گروه خاص اجیر شوند . حداقل دو دلیل برای برقراری قوانین وجود دارد.اولین و مهمترین مبحث در حمایت از برقراری قوانین این است که اگر موسسان یا سهامداران شرکت بتوانند هرگونه منشور سازمانی که می خواهند طراحی و اجرا کنند ، به سمت تنظیم قوانینی ناکارا خواهند رفت ، در نتیجه نمی توانند منافع تمامی گروهها را در یک معامله کامل پوشش دهند . مبحث دوم این است که حتی اگر شرکت ها در وهله اول انگیزه درستی برای تنظیم قوانین کارا داشته باشند ، ممکن است بعدها بخواهند آن قوانین را منسوخ کنند یا تغییر دهند . این مسئله زمانی تشدید می شود که شرکت ها الزامی در عدم تغییر قوانین نداشته باشند . زمانی که سهامداران پراکنده باشند و منافع گروه خاصی در شرکت دنبال نشود ، این امکان وجود دارد که مدیران قوانین را به نفع خویش تغییر دهند ( کاشانی پور و رسائیان ، 1388 ، 82 ) .

 

4-2-2اصول حاکمیت شرکتی
در عمل چهار اصل حاکمیت شرکتی وجود دارد :
1) شفافیت
2) پاسخ گویی
3) مسئولیت
4) انصاف ( حساس یگانه و ابراهیمی ، 1389 ، 88 ) .

 

5-2-2 نظام های حاکمیت شرکتی
بررسیها نشان می دهد که هر کشوری ، نظام حاکمیت شرکتی منحصر به خود را دارد . به اندازه کشورهای دنیا ، نظام حاکمیت شرکتی وجود دارد . این نظام در یک کشور با تعدادی عوامل داخلی نظیر ساختار مالکیت شرکت ها ، وضع اقتصادی ، نظام قانونی ، سیاستهای دولتی و فرهنگی معین می شود .
ساختار مالکیت و چارچوب های قانونی از اصلی ترین و تعیین کننده ترین عوامل نظام حاکمیت شرکتی هستند . همچنین عوامل خارجی مانند میزان جریان سرمایه از خارج به داخل ، وضع اقتصادی جهانی و عرضه سهام در بازار سایر کشورها و سرمایه گذاری نهادی فرامرزی ، بر نظام حاکمیت شرکتی موجود در یک کشور تاثیر گذارند .
تلاشهایی برای طبقه بندی نظام های حاکمیت شرکتی صورت گرفته که با مشکلاتی همراه بوده است . با این حال یکی از بهترین تلاشها که از پذیرش بیشتری نزد صاحب نظران برخوردار است طبقه بندی معروف به نظام های درون سازمانی و برون سازمانی است . عبارت درون سازمانی و برون سازمانی تلاشهایی را برای توصیف دو نوع نظام حاکمیت شرکتی نشان می دهد . در واقع ، بیشتر نظام های حاکمیت شرکتی ، بین این دو گروه قرار می گیرند و در بعضی از ویژگیهای آنها مشترکند .
این دوگانگی ، حاصل تفاوت هایی است که بین فرهنگ ها و نظام های قانونی وجود دارد . با این همه ، کشورها تلاش دارند تا این تفاوت ها را کاهش دهند و امکان دارد که نظام های حاکمیت شرکتی در سطح جهانی به هم نزدیک شوند .
1-5-2-2 حاکمیت شرکتی درون سازمانی
حاکمیت شرکتی درون سازمانی ، نظامی است که در آن شرکت های فهرست بندی شده یک کشور تحت مالکیت و کنترل تعداد کمی از سهامداران اصلی هستند . این سهامداران ممکن است اعضای خانواده موسس(بنیانگذار ) یا گروه کوچکی از سهامداران مانند بانکهای اعتبار دهنده ، شرکت های دیگر یا دولت باشند . به نظام های درون سازمانی به دلیل روابط نزدیک رایج میان شرکت ها و سهامداران عمده آنها ، نظام های رابطه ای نیز گفته می شود .
در مدل حاکمیت شرکتی درون سازمانی به واسطه روابط نزدیک میان مالکان و مدیران ، مشکل نمایندگی کمتری وجود دارد ولی مشکلات جدی دیگری پیش می آید . به واسطه سطح تفکیک ناچیز مالکیت و کنترل ( مدیریت ) در بسیاری از کشورها ( به عنوان مثال به دلیل مالکیت خانواده های موسس ) از قدرت سوء استفاده می شود . سهامداران اقلیت نمی توانند از عملیات شرکت آگاه شوند (کاشانی پور و رسائیان ، 1388 ، 77 ) .
شفافیت کمی وجود دارد و وقوع سوء استفاده محتمل به نظر می رسد . معاملات مالی ، مبهم و غیر شفاف است و در بسیاری از کشورهای آسیای شرقی ، ساختارهای تمرکز افراطی مالکیت و نقاط ضعف مربوط به حاکمیت شرکتی به خاطر شدت بحران آسیایی در سال 1997 مورد انتقاد قرار گرفته¬اند. در زمان بحران آسیایی ، نظام های حاکمیت شرکتی در کشورهای آسیای شرقی به جای مدل برون سازمانی ، بیشتر در گروه درون سازمانی قرار داشتند . حمایت قانونی ضعیف تر از سهامداران اقلیت در بسیاری از کشورهای آسیای شرقی به سهامداران اکثریت امکان داد تا هنگام بحران به اختلاس و سوء استفاده از ثروت سهامداران اقلیت بپردازند .

 

2-5-2-2 حاکمیت شرکتی برون سازمانی
عبارت برون سازمانی به نظام های تامین مالی و حاکمیت شرکتی اشاره دارد . در این نظام ها ، شرکت های بزرگ توسط مدیران کنترل می شوند و تحت مالکیت سهامداران برون سازمانی یا سهامداران خصوصی قرار دارند . این وضع به جدایی مالکیت از کنترل ( مدیریت ) منتهی می شود که توسط برل و مینز در سال 1932 مطرح شد .همان طور که بعدها جنسن و مک لینگ در سال 1976 در نظریه نمایندگی مطرح کردند ، مشکل نمایندگی مرتبط با هزینه های سنگینی است که به سهامدار و مدیر تحمیل می شود . در نظام های برون سازمانی ، شرکت ها به طور مستقیم توسط مدیران کنترل می شوند ، اما به طور غیرمستقیم نیز تحت کنترل اعضای برون سازمانی قرار دارند . اعضای یاد شده ، نهادهای مالی و سهامداران خصوصی هستند . در آمریکا و بریتانیا سرمایه گذاران نهادی بزرگ که مشخصه نظام برون سازمانی هستند ، تاثیر چشمگیری بر مدیران شرکت ها دارند . ( همان منبع، 78 )

 

جدول 1-2 مشخصات سیستم های درون سازمانی و برون سازمانی حاکمیت شرکتی
درون سازمانی برون سازمانی
شرکت ها تحت مالکیت سهامداران درون سازمانی ، که همچنین بر مدیران نیز کنترل دارند . شرکت های بزرگ تحت کنترل مدیران ، اما تحت مالکیت سهامداران برون سازمانی هستند .
سیستم های با مشخصات عدم تفکیک مالکیت و کنترل (مدیریت ) به طوری که مشکلات نمایندگی به ندرت دیده می شوند . سیستم های با مشخصات عدم تفکیک مالکیت و کنترل (مدیریت ) که موجب مشکلات نمایندگی با اهمیت می شوند .
عملکرد تصاحب خصمانه به ندرت دیده می شود .
تصاحب خصمانه به عنوان یک ساز و کار انضباطی برای مدیر شرکت وجود دارد .
تمرکز مالکیت در یک گروه کوچک از سهامداران
( اعضای موسس ، شرکت مادر ، مالکیت دولتی )
مالکیت پراکنده است .
کنترل بیش از حد یک گروه سهامداران درون سازمانی کنترل توسط گروه کثیری از سهامداران

 

انتقال ثروت از سهامداران اقلیت به سهامداران اکثریت عدم انتقال ثروت از سهامداران اقلیت به سهامداران اکثریت
حمایت ضعیف از سرمایه گذار در قانون شرکت حمایت قوی از سرمایه گذار در قانون شرکت

 

امکان سوء استفاده از قدرت توسط سهامداران اکثریت امکان دموکراسی بین سهامداران

 

اکثریت سهامداران تمایل دارند در شرکت هایی که سرمایه گذاری کرده اند ، خود حق اظهارنظر داشته باشند . سهامداران با مشخصه راهبرد خروج به جای راهبرد اظهارنظر
منبع ( نصیری ، 1389 ، 33 )

 

6-2-2 مدل های حاکمیت شرکتی
بسیاری از مدل های مختلف حاکمیت شرکتی در سراسر جهان وجود دارد . این تفاوت با توجه به انواع سرمایه داری در کشورهای مختلف است . در انگلیس و امریکا مدل تاکید به منافع سهامداران تمایل دارد . مدل هماهنگ یا چند ذی نفعی مرتبط با قاره اروپا و ژاپن است که منافع کارگران ، مدیران ، تامین کنندگان ، مشتریان و جامعه را به رسمیت شناخته است . ( ویکیپدیا ، 2011 ، 3 )
مهم ترین مدلهای حاکمیت شرکتی که بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند به شرح زیر است :
1-6-2-2 مدلهای اعمال کنترل بیرونی:
یکی از ساز وکارهای اصلی برای تأدیب و جایگزینی مدیران ، اعمال کنترل بیرونی است. این ساز وکار بسیار پرهزینه و منسوخ شده است اما در آمریکا و انگلستان، هنوز مورد استفاده قرار می گیرد. در بسیاری دیگر از کشورها نیز با اینکه عملاً وجود ندارد ، موضوعی برای تحقیقات دانشگاهی محسوب می¬شود . در اعمال کنترل بیرونی، شخص بیرونی پیشنهادی برای خرید تمامی یا بخشی از سهام منتشر شده به قیمت اظهار شده، ارائه می دهد. اعمال کنترل در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که شخص بیرونی بیش از 50 درصد سهام با حق رأی شرکت را در اختیار گیرد و از این طریق، کنترل مؤثری بر شرکت پیدا کند.

 

2-6-2-2 مدلهای دارندگان بلوکهای سهام :
یک رویکرد متفاوت برای کاهش مشکل مشترک سهامداران ، داشتن ساختار مالکیت نیمه متمرکز با حداقل یک سهامدار عمده است که حق نظارت بر مدیریت و قدرت انجام تغییرات در مدیریت را داشته باشد . با این حال این راه حل در برخی کشورها نظیر آمریکا و انگلستان، کمتر معمول است . دلیل آن نیز محدودیتهای قانونی حاکم بر اعمال دارندگان بلوکهای سهام است. برخی اشکال متداول برقراری حاکمیت شرکتی در کشورهای اروپایی و کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی تمرکز مالکیت با کنترل است.

 

3-6-2-2 مدلهای هیئت مدیره :
راه حل سوم برای حل مشکل مشترک موجود بین سهامداران پراکنده ، نظارت یک هیئت مدیره بر مدیرعامل است. بسیاری از چارتهای سازمانی ، سهامداران را ملزم به انتخاب یک هیئت مدیره می-کند که مأموریت آن ، انتخاب مدیرعامل ، نظارت بر مدیریت و اظهارنظر در تصمیمات با اهمیتی نظیر ادغام¬ها، تحصیل ها و تغییر در پاداش مدیرعامل و تغییر در ساختار سرمایه شرکت نظیر بازخرید سهام یا انتشار اوراق قرضه جدید است . در اصل بسیاری از چارت های سازمانی به مثابه دموکراسی سهامداران است که مدیرعامل، شاخه حاکمیتی اجرایی آن و هیئت مدیره شاخه قانونگذاری آن محسوب می شود.

 


4- 6-2-2 مدلهای پاداش مدیران اجرایی
در کنار نظارت بر مدیرعامل، روش دیگری که سهامداران را بیشتر مورد حمایت قرار می دهد، پاداش دهی به مدیرعامل بر اساس میزان هماهنگی اهدافش با اهداف سهامداران است (کاشانی پور و رسائیان ، 1388 ، 86 ) .

 

7-2-2 هیئت مدیره
علاوه بر داشتن مالکیت سهام توسط مدیران و سهامداران متمرکز برای کنترل اقدامات مدیران ، نقش هیئت مدیره به عنوان یک مکانیزم کنترل داخلی برای حل مشکل نمایندگی در شرکت های امروزی مهم است . از جمله کنترل های مهم سازمانی ، هیئت مدیره است . هیئت مدیره می تواند عدم توافق نمایندگی را با جدا کردن مدیریت و کنترل جنبه های تصمیم گیری کاهش دهد . جنبه های مدیریت شامل شروع و اجرای تصمیمات است در حالی که جنبه های کنترل شامل تصویب و نظارت بر تصمیم گیری می باشد . هیئت مدیره کنترل واختیار تصویب و نظارت طرح ها و سیاست های عمده برای استخدام ، اخراج و تعیین حقوق مدیران سطح بالا را بر عهده دارد . نقش هیئت مدیره جا به جا کردن مدیران با عملکرد ضعیف است . هیئت مدیره از نظر قانونی و اخلاقی برای مالکان پاسخگوست ( ستایش و همکاران ، 1389 ، 4 ) .

 

1-7-2-2 مدیران غیر موظف در ترکیب هیئت مدیره
ار آنجا که مسئولیت های اعضای موظف هیئت مدیره ارتباط نزدیکی با مدیر عامل دارد ، انتظار می¬رود وظیفه نظارت بر مدیریت عمدتا بر عهده اعضای غیر موظف هیئت مدیره قرار گیرد ، بنابراین اعضای غیر موظف هیئت مدیره از جایگاه مهمی در حل مشکل نمایندگی بین مدیران و مالکان برخوردارند . در این راستا برخی از تحقیقات به این نتیجه رسیده اند که هیئت مدیره های که اعضای غیرموظف در آنها تسلط دارند ، بیشتر در راستای منافع سهامداران گام برداشته و با احتمال بیشتری مانع عملکرد ضعیف اعضای هیئت مدیره می شوند . همچنین مشخص شده است که شرکت های دارای هیئت مدیره با اکثریت اعضای غیرموظف ، کمتر درگیر تقلب های حسابداری هستند . دلایلی که برای احتمال تحت تاثیر قرار گرفتن مدیران غیرموظف به وسیله مدیران موظف ذکر شده عبارتند از : (1) فقدان دانش و تخصص کافی برای تصمیمات مدیران . (2) فقدان انگیزه در چالش کشیدن این تصمیم ها ( کرمی وهمکاران ، 1389 ، 6 ) .
از دیدگاه تئوری نمایندگی ، حضور مدیران غیرموظف در هیئت مدیره شرکت ها و عملکرد نظارتی آن¬ها به عنوان افرادی مستقل ، به کاهش تضاد منافع موجود میان سهامداران و مدیران شرکت در جلسات هیئت مدیره کمک شایانی می کند . مدیران غیرموظف با دیدگاهی حرفه ای و بی طرفانه ، در مورد تصمیم گیریهای مدیران مذکور به قضاوت می نشینند . بدین ترتیب ، هیئت مدیره شرکت با دارا بودن تخصص ، استقلال و قدرت قانونی لازم ، یک ساز و کار بالقوه توانمند شرکت به حساب می آید.

 

2-7-2-2 یکسان بودن رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل
در گزارش کدبری ( 1992) توصیه شده است که بین اعضای هیئت مدیره باید توازن قوا وجود داشته باشد تا هیچ کس قادر به کنترل « بی قید و شرط » فرآیند تصمیم گیری در شرکت نباشد . افزون بر این ، تقسیم مسئولیت ها درسطح عالی شرکت ، باید به روشنی مشخص شده باشد تا از توازن قوا و حدود اختیارات اعضاء هیئت مدیره ، اطمینان کافی حاصل شود . در گزارش مزبور قید شده که اگر سمت

خرید و دانلود دانلود مقاله رابطه حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی برای شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران


دانلود مقاله معماری عامیانه و جایگاه آن در تاریخ معماری ایران

 

 


مقدمه : ملاحظات کلی
معماری در ایران بیش از 6000 سال تاریخ پیوسته ، دست کم از 5000 ق.م تا به امروز، با نمونه های اختصاصی که در ناحیه پهناوری از سوریه تا شمال هند و مرزهای چین ، قفاز تا زنگبار پراکنده است. بناهای ایرانی متنوع است، از کلبه‌های دهقانی ، قهوه خانه ها، کوشکها تا زیباترین و شاهانه ترین ساختمانهایی که جهان به خود دیده ، بگذریم از برخی پلهای عظیم و با شکوه ممیزه معماری ایران در طول تاریخ شکلهای ساده و موقری با آرایشهای غنی است.
معماری آثار تاریخی ایران در وهله اول دارای مفهوم و هدف دینی و خصلت جادویی و دعایی است. طرح راهنما و شکل دهنده نمادگرایی کیهانی بود که انسان به وسیله آن با نیروهای آسمانی انبازی و پیوند می یافت. این مایه ، که تمام آسیا در آن معناً شریک بود و حتی در عصر جدید هم دوام یافت، نه تنها به معماری ایران وحدت و استمرار بخشید، بلکه سرچشمه ماهیت عاطفی آن هم بود.
مصالح ساختمانی موجود شکلهای بزرگی را القا می کرد. خاک رس ، که در نقاط مختلف در دسترس بود، رشد ابتدایی ترین فنون ساختمانی را تشویق کرد- ساختن خشت خام ترا ، که از گل قالبی تهیه و در آفتاب خشکانده می‏شود.این شیوه از قدیم در ایران مرسوم بود و هرگز کاملاً متروک نشد. فراوانی گل کاملاً خمیری ، همراه با ملاط آهک هم به تکوین خشت کمک کرد. نخستین خشتها، با اینکه در آفتاب خشکانده می شدند، وقتی اندود می یافتند ، مصالح ساختمانی بادوامی بودند و در شکلهای ساختمانی متعدد و مهمی مورد استفاده قرار می گرفتند. بی شک ، سنگ و چوب هر دو گاهی به کار می رفت- در بناهای معروف هخامنشی و برای طبقات زیر زمین و پلها- ولی حتی در دوره های پارتی و ساسانی هم استفاده از لاشه سنگ رایجتر بود. چنین سنگی درست مانند آجر با سرعت و با سانی در ساختمان به کار می رود. ساختمانهای آجری فاقد نماهای تیز و گوشه دار است، حال آنکه ساختمان سنگی معمولاً دارای اثری حاکی از سختی و سنگینی است، ولی در عوض به جرمهای بزرگ و خوش طرح امکان می‌دهد که سطح صاف و وسیعشان آماده پذیرش آرایشهایی باشد که با سنگ مناسب نیست یا حتی غیر ممکن است. شیوه ها همانند مصالح متنوع است و از کلبه های کوچک و سست تا بناهای عالی همچون مقبره الجایتو در سلطانیه، گنبد شمالی مسجد جامع اصفهان و برخی طاقهای استادانه و بادوام را شامل می‏شود.
برخی عناصر طراحی در معماری ایران بیش از 3000 سال دوام یافت. تکان دهنده ترین جنبه این عناصر تمایل نمایانی به عظمت مقیاسها، بهره گیری هوشمندانه از شکلهای ساده و حجیم، پایداری کاملاً خیره کننده سلیقه های تزیینی، یعنی سردرهای باطاق بلند در فرورفتگی دیوارها، ستونهایی با سرستونهای مشتی و انواع تکراری نقشه و نما بود. در طی اعصار، این عناصر در اقسام بناهایی تکرار شد که برای منظورهای متفاوت و تحت حمایت سلسله های متعددی از فرمانروایان تکوین یافت. بی شک برخی از قدیمیترین سبکها هنوز باقی است. تالار، که که در گورهای صخره ای نزدیک تخت جمشید دیده می‌شود، در پرستششگاههای ساسانی دوباره پدیدار شد و در اعصار اسلامی اخیر به عنوان ایوان کاخ یا مسجد به کارگرفته شد. و حتی و معماری قهوه خانه های کنار جاده هم مورد اقتباس قرار گرفت.به همین ترتیب، سقف چهار طاقی که از ویژگیهای عصر ساسانی است، هنوز در بسیاری از گورستانها و امامزاده های کوچکی به چشم می خورد که در سراسر ایران پراکنده اند. حتی طاق عظیم تخم‌مرغی تیسفون سرمشقی بود که اینک در شده بیستم هم ممکن است در یک بنای روستایی تکرار شود. صحن چهار ایوان که در عصر اشکانی پدید آمده بود، حتی پیش از سده دهم به صورت سبکی جا افتاده و مسلط در آمد. تصویر برجهای خاکی که سربه آسمان کشیده برای پیوستن با برجهای فلکی تا سده نوزدهم دوام یافت. درحالی که حیاط اندرون و حوض و مدخل گوشه‌دار و آرایشهای فراوان خصوصیاتی کهن، ولی هنوز متداول است.
معماری ایران دارای استمراری بوده، که هر چند بارها بر اثر کشمکشهای داخلی یا هجوم خارجی دستخوش فترت یا انحراف موقتی شده ، با این همه به سبکی دست یافته که با هیچ سبک دیگری قابل اشتباه نیست. این مطلب، حتی در مواردی هم که جزئیات براثر ضرورت یا اوضاع و احوال تغییر کرده ، باز درست است. مقیاس همیشه بخوبی درک شده و ماهرانه مورد بهره برداری قرار گرفته، ولو اینکه ایرانیان بر خلاف یونانیان ظاهراً هیچ تحقیق کاملی در مورد نسبتهای تألیفی نداشتند. نتیجه این که در آنجا ساختمانهای مبتذل وجود ندارد، حتی کلاه فرنگیهای باغها از وقار و عظمتی برخوردار است، اغلب بناهای ایرانی روشن- و حتی گویاست. ترکیب جدیت و سادگی شکل موجب ایجاد اندیشه ای آنی می‌شود، حال آنکه درک آرایش و اغلب نسبتهای دقیق مستلزم ملاحظات بیشتری است.
حجم و نمای اغلب بناها ساده است و از دور روح آرامش و اطمینان را القا می‌کند. این شیوه سخت مورد تحسن ایرانیان قرار گرفته، بویژه وقتی با هیجانی مهار شده و ناشی از محوطه های وسیع دارای رنگهای غنی و آرایش تودرتو ترکیب شده باشد که بیننده را به سیاحتی فارغ بال فرا می خواند. این ترکیب هیجان و آرامش از ویژگیهای تجارب زیبایی شناسی ایرانی است. کتیبه کاری معروف تخت جمشید و کاشیکاری عالی مشهد از لحاظ جزئیات بی نهایت دل انگیز و جذاب است. ولی وقتی در آنها به صورت یک کل بنگریم، جزئیاتشان تحت الشعاع آهنگ فراگیر عظیم خاموششان قرار می گیرد.
یک آرایش دیواری مجلل و ماهرانه، خوشبختانه با ابداعات تازه‌ای در هر عصر تجدید شده است. آرایش معماری تقریباً یکسره تجریدی بود، مگر در مورد برخی تصاویر دیواری و کتیبه های خطاطی و حتی این کتیبه ها هم به خاطر طراحی نابشان سخت چشمگیرند. ولی این آرایش ، در حوزه سبکها، کاربرد مصالح، نوع طرحها، قدرت تبیین، برخورد و خلوص معنوی کاملاً خارق العاده است. البته، گاه خلاقیت دجار رکود شده؛ تکرار، ریزه کاری افراطی و جزئیات کسل کننده مبین چنین اعصار فقر موقتی است. ولی آجر چینیهای- ساده یا لعابدار- تزیینی دل انگیز و گچبریهای رنگی به شکلهایی دایماً تازه، از زمان قدیم ادامه یافت؛ آجرهای لعابدار- ساده ، نقاشی شده یا کاشی- از سده دوازدهم مورد استفاده قرار گرفته است این عناصر صرفاً تکرار نشده، چون تا سده هجدهم که مواجه با یک رکود کلی فرهنگی است، شاهد رشد بر مایه همه آنها هستیم.
در بیشتر دوره ها، آرایشها از رنگهای غنی و متنوعی برخوردار است، که در اعصار اسلامی به یک قوت و هماهنگی بی همتابی دست یافت. این علاقه به رنگ را محیط تقویت می کرد.بیشتر سرزمین ایران در بسیاری از ماههای سال خشک و برهوت است و تنها در بهار است که ناگهان به گلها آراسته می شود؛ کوهها به پرده های جانداری می مانند، مرغزارها از شکوفه ها پوشیده می‏شود و گلهای مینایی درخشان ته دره ها را فرا می گیرد. بیابان- خشک، نامهربان و هولناک- بر قدر و منزلت باغها می افزاید، که سرشار از دار و درخت، چشمه‌ها، امنیت و فراوانی است. این رویای بهشت بر همه افکار،همه هنرها و حتی گفتگوی روزمره مستولی است. فراوانی گل و گیاه، که به صورت نشانه مقدس زندگی و شادمانی در آمده، در هر فرصتی و به شیوه های مختلف مورد بهره برداری قرار گرفته است بنابراین، تلاش برای یافتن راه نگهداری زیبایی گذاری باغ به صورتی پایدار، امری بدیهی بود.
علاوه بر تأثیر اقلیم، مصالح موجود، هدف دینی و فرهنگهای همسایه، بانی هم در رشد معماری نقشی تعیین کننده داشت. ساختن بناهای یادگاری بزرگ هم حق و هم وظیفه فرمانروا بود. داریوش خشایارشا، خسرو دوم، غازان خان، محمود غزنوی، تیمور، شاه عباس، همگی منابع ملی و امکانات خودشان را صرف ساختمان کردند. وزیران هم در ایجاد بسیاری از بناهای تاریخی دخیل بودند: نظام الملک و رقیبش تاج الملک بانی مساجد معروف اصفهان و مدرسه بغداد در سده پنجم و یازدهم بودند و هر دو اظهارات معقولی در فواید نیرومند و مستحکم دارند. به همین ترتیب در سده هفتم / چهاردهم رشید الدین و رقیبش تاج الدین علی شاه در تبریز و سلطانیه بناهای عظیمی ایجاد کردند.
فرمانروایان محلی ، بازرگانان و افراد بشر دوست- که در میانشان زنان کم نبودند- برای ایجاد کاروانسراها، پلها، بازارها، کتابخانه ها ، مقبره ها و باغها بانیان سخاوتمندی بودند. ساختمانهای معروفشان بناهای شخصی بودند و مبین قدرت، شخصیت، رقابت، ذوق و مقام آنان. بنابراین از کشف نقش مهمی که آرامگاهها در معماری ایران داشته اند نباید در شگفت شد، نقشی چنان حیاتی که گاه نخستین کارفرمانروا پس از بر تخت نشستن، اقدام به ساختن آرامگاهش بود، شاید در مقام کاری برای اثبات جاودانگی.
خود چشم انداز هم - کوههای عظیم برفپوش- دره هایی به پهناوری یک ایالت، جلگه های پهن درخشان- مستلزم ایجاد بناهایی متناسب با آن شکوه و عظمت است. در یک چنین مجموعه ای، که نبام های معمولی در برابرش ناچیز می‌نماید، تمایل به استفاده جسورانه از مقیاس ناگزیر بود. خصلت حیرت انگیز جهان طبیعی باز هم دلالتهای دیگری عرضه می کرد: جهان آسمانی و برین برای مردم باختر آسیا واقعیتی اولی است. باران زندگی بخش و نیروی سودمند خورشید از آنجا ناشی می‏شود. نظم خدشه ناپذیر صورتهای فلکی حاکی از جهان برنامه داری با حرکت منظم و نقاط ثابت بود، که وقت را نشان می داد، مسافت و جهت را معلوم می ساخت و مستعد تأمل و تفکر ریاضی بود. انسان همیشه از وابستگی‌اش به نیروهای آسمانی آگاه و هدف نهایی‌اش دست یافتن به پیوند با نیروهای متعالی بود، از طریق حرمت، اطاعت و مشارکت. این کار احساس ضرورت دایمی و نیرومندی را ایجاد می کرد.
وظیفه دایم معماری پر کردن شکاف هولناک میان دو دنیای خاکی و افلاکی به هر دو صورت طبیعی و نمادی است به وسیله بناهایی که سر به آسمان می سایند. در اعصار بعدی گنبد آسمان با گنبدهای عظیم مورد تقلید قرار گرفت، که پیوسته امکان عبادتی جادویی رابرای تقاضای نعمت، برکت و قدرت فراهم می ساخت. بنابر کهن ترین اسطوره، که در آثار سومری بر جای مانده، نخستین کار آفرینش، بر آوردن کوهها از میان را در زیر پای خویش واگذارد و پیوندی نزدیک با نیروهای آسمانی به دست آورد. کوه- که با همه بلندی اش استواری است- دسترسی به بالا را نوید می دهد و «جایگاهی است که در آن موجودات فوق بشری نمایان می‏شود.»
نیروی پاسدار زندگی از کوه پدیدار می‏شود و در زمستان، که تهدیدی مرگ آسا بر زمین سایه می افکند: یا در تابستان، که نیروی ویرانگر گرما رستنیها را پژمرده می‏کند، این کوه است که وعده تجدید حیات می دهد. نیروی حیاتی طبیعت در میان کوهها نهفته و زندگی همه بشریت مرهون جریان آبهای آن است. وقتی زمین براثر گرما و خشکی تهی می‏شود و خدایان باروری ناپدید می گردند، طبعاً این تصور پدید می آید که آنان به کوهستان رانده شده اند. باید این نیروهای زندانی را آزاد ساخت تا مگر زمین احیا شود و زندگی دوباره رونق گیرد.
این باور تقریباً جهانی(که بویژه در خاور نزدیک شایع است) بیانگر یک واقعیت کاملاً طبیعی است: برخی فرهنگها منشأ کوهستانی دارند. جایی که بارندگی ناچیز است، کوه برف یا رطوبت ابرها را می گیرد و به صورت مخزنی بزرگ در می‌آید. اگر در این مناطق امنیتی هست، ناشی از کوههاست. این احسان حادثه‌ای یگانه نیست، بلکه نعمتی تجدید شونده و متنوع است که انسان باید آن را طلب کند. خصلت نمادی کوه و نقش قاطعش در پاسداری از محصول و حیات در سراسر تاریخ معماری ایران ادامه یافته، گاه به صورت نمادهای خاص و گاه به شکلهای دقیقتر و عموماً با استفاده از آرایشهایی که خواستار رویش است.
جنبه مهمی از این مفهوم کوه طبعاً شامل مدخل است. شکافها و گریوه های عمیق به دل کوه منتهی می‏شود و از راه این مدخلهاست که خدا در لحظه حیاتی تجدید ظهور می‏کند. بنابراین، در نخستین نمایشهای کوه، این مدخل با دیواره‌ای نمایش داده شده که دارای دو فرورفتگی است و نمادی از جای مقدسی که در آن نیروهای آسمانی با زمین پیوند می یابد. در نخستین معابد یا زیگوراتها، که شکل و مفهومشان نمایشی از کوه است، این مدخل، یعنی این دروازه جهان مینوی را با سردرهای بیرونی عظیم نمایش داده اند. آنها نشانه نخستین مرحله انتقال از جهان امور بیرونی به جهان درونی نیروی خدایی است.
جایگاه مقدس درونی، که در زیگوراتها نشان دهنده محل پیوند میان آسمان و زمین است، در ایوانهای جلو تالارهای تاجگذاری معابد آشوری و هخامنشی باقی است. در آتشکده های ساسانی به صورت شاه نشین داخلی در آمده که تنها موبدان پرستار آتش حق ورود به آنجا را داشتند و بار دیگر در محرابهای اسلامی این طاقهای فرورفته در دیوار که رو به سوی شهر مقدس مکه است- و در سردر مسجدها به کار رفت که در اصل نمادهایی هستند برای اعتلای واقعیت بنای خاکی کم اعتباری که در پشت سرشان است.
از روزگار زرتشت، زیبایی با نور پیوندی ناگسستنی داشت. نور از اجزای ذاتی شخصیت مینوی بود و همسان با عقل و با خوبی، که در هر جا با تاریکی، اهریمن و آشفتگی می جنگید. در ایران، روشنایی طبیعی - شدید، محسوس و خلاق- نقشی را که دین به آن بخشیده، به صورت متقاعد کننده ای بسط داده است.در هنر ایران روشنایی و وضوح هر دو مطلوب، و برعکس تیرگی و ابهام منفور است. نقش و نگارهای ایرانی در همه اعصار ، صرفنظر از میزان مهارتشان، شالوده ای بنیانی را نشان می دهد که معقول و دقیق است.
ملاحظات مربوط به فواید عملی نمادگرایی عبادی با عشق ایرانی به زیبایی در همه شلکهایش همراه و در عین حال تلطیف شده است. این لذت غریزی، علی‌رغم بدبینی بارزش، خود را در شعر متعالی هزار ساله، در سفالگری که با کار چین و یونان پهلو می زند، در فلز کاری و در استادی بی همتا در قالیبافی نمایان می سازد، بگذریم از نقاشیهای مینیاتور و سایر هنرهای کتابسازی، همچنین طرحهای عالی برای حجاری، خطاطی و کاشیکاری. بعلاوه، این عشق به زیبایی در همه طبقات وجود دارد و در ساده ترین ابزارها غالباً به ذوق خیره کننده بر می خوریم. این زیبایی خود در خود توجه بود، می باید از آن مراقبت و نگهداری شود و در واقع زیبایی صفتی آسمانی بود، یک اصول پذیرفته شده جهانی وجود داشت که با اعمال تأیید می شد، شبستری در سده هشتم / چهاردهم نوشت:
ملاحت از جهان لایزال
در آمد همچو رند لاابالی

 

به شهرستان نیکویی علم زد
همه ترتیب عالم را به هم زد

 

و بر اساس نظر زرتشت «ییما، انسان نخستین، زمین را در خوبی همچون طربخانه ساخت».

بخش دوم
تحقیق در معماری گذشته ایران
امروزه معماری سنتی ما در جهان شناخته شده است ولی تا نیم قرن پیش معماری ما ناشناخته بود. برای نمونه روش تحلیل و تفسیر مستشرقین از بناهای پیش از اسلام و پس از اسلام ما متفاوت با آنچه امروزه مطرح می شود، بود. بنایی مانند تخت جمشید و نظیر آن را در دسته بندی با بناهای سومر، آکاد و آشور می دیدیم. به این ترتیب بناهای پس از اسلام ایران را نیز با بناهای دیگر کشورها در یک دسته قرار می دادند و حتی برخی نیز به دوره ای از آن معماری عربی می گفتند. همانگونه که می دانید معماری ایرانی با معماری عربی بسیار متفاوت بوده است. البته این به معنی عدم پیشرفت معماری اعراب نیست زیرا در آن زمان کشورهایی چون مصر و شام دارای معماری غنی بوده اند. در شمال آفریقا نیز معماری مغرب که شامل دو بخش اسپانیا و مراکش می‏شود بسیار غنی بوده است.
یکی از مکاتب بزرگ معماری اسلامی هم از حیث پرکاری در آثار و هم از جهت تعداد بناهای ساخته شده و دامنه نفوذ گسترده آن که حوضه نفوذی از عراق کنونی، هندوستان تا اندونزی داشته، معماری ایران است. البته بعضی ] مانند پروفسورگالدیری[ نیز تأثیر معماری ایرانی را تا شمال آفریقا و حتی بعضی بناهای آندلس می دانند. برای اینکه از تأثیر معماری ایرانی و اسلامی بر معماری دیگر کشورها تصویری داشته باشیم کافی است که بعضی از کتب نوشته شده درباره معماری هند را ورق بزنیم، هنگامی که از معماری پیش از اسلام آن به پس از اسلام می رسیم ناگهان تغییرات اساسی در معماری آنها مشاهده می‌کنیم. از استوپه های یکنواخت (به جای دخمه استوپه داشته اند) به آثار علی گرد و تاج محل می رسیم تو گویی صبح می دمد و واقعاً همه چیز تغییر می‏کند. من در اینجا قصد تنقید از معماری باستانی هند را ندارم زیرا در نوع خود با ارزش است و با دیدن همین معماری است که ما به تغییر و تحول در معماری پس از اسلام این کشور پی می بریم.
با وجود ویژگیهای معماری ایرانی، متأسفانه تا کنون چیز در خوری درباره آن نوشته نشده است. گاهی من فکر می کنم شاید تأسفی نیز نداشته باشد، شاید بدین گونه بهتر است زیرا امکان داشته است که بعضی از روی غرض درباره آن بنویسند همانگونه که شده است و شاید هم بعضی با عدم شناخت درباره آن مطالبی بنویسند. اما در هر حال تأسف بار این است که ما ایرانیان نتوانسته ایم هیچ کاری در این زمینه انجام دهیم. من در حال حاضر جوانان زیادی را می‌شناسم که به معماری ایران علاقه‌مند هستند. این جوانان بهتر است به بررسی معماری کشورمان بپردازند و واقعاً با عشق بررسی کنند تا این معماری را خوب بشناسند و کار آنها صرفاً تکرار نظرات چند نویسنده غربی نباشد. البته همانگونه که بارها گفته ام و در ادامه نیز خواهم گفت بعضی از این نویسندگان غربی مانند مرحوم ماکسیم سیرو معماری ایران را خوب می شناختند و آنچه درباره معماری ایران نوشته اند فوق العاده است. اما از بعضی کارهای محققان دیگر بوی غرض به مشام می رسد و استناد به این نوع کارها چندان صحیح نیست.
آنچه که خود درباره معماری ایران انجام دادهه ام و به آن رسیده ام این است که این معماری را باید دید، باید در آن قدم زد و زندگی کرد. همانگونه که در بخش پیش گفتم من با توجه به اینکه نائینی یزدی هستم در شهریزد با این آثار بزرگ شده ام. آنها را تماشا می کردم و از دیدن قسمتهای مختلف آن لذت می‌بردم. از جمله مسجد جامع یزد که متأسفانه بخشهایی از آن مسجد را تخریب کرده بودند که از با ارزش ترین و قدیمی ترین بخشهای مسجد بود. بر روی مسجد بومسلمی یک شبستان جدید ساخته اند. این بنا(مانند مساجدی چون جامع اصفهان و اردستان) در دوره های مختلف ساخته شده و دارای آثار متنوعی می‌باشد. آنچه که از این مسجد به جای مانده است به همت مرحوم وزیری (رحمت الله)، باقی مانده است. این مرد بزرگوار چندین سال چه بر روی منبر و چه در بازار و دیگر جاها، با خواهش و تمنا و گاهی اوقات با تندی کاری کرد که مسجد از ویرانی کامل نجات یابد، و گرنه اینجا از مسجد جامع ورامین خرابتر بود. این قضیه را ، من که از کودکی در مسجد قدم می زدم بخوبی بخاطر دارم.
من از آن زمان متوجه شدم که فهمیدن و شناخت معماری ایران در وهله اول نیاز به دقت و دیدن خود بنا دارد. سپس در کنار اساتید معماری نشستن، یعنی نداشت. همانگونه که گفتم وقتی من از آنها صحبت می کردم حتی دوستان هم دوره دانشگاهی من آنها را معماران بی سواد می نامیدند و مراجعه به آنان را بی حاصل می دانستند. آنها از دریای معارف معماری که در سینه های این معماران بود آگاه نبودند و خیلی ها با آن دیدگاهشان نتوانستند از آنها استفاده کنند. اما من با کمال فروتنی در کنار آنها می نشستم به طوری که حتی مانند شاگردانشان به من پرخاش می کردند، و من به این نوع برخوردها اهمیتی نمی دادم. البته بعضی متوقع هستند که این معماری پاسخگوی بعضی از سؤالات هنری یا نظری روز باشند و مانند آنچه در دانشگاهها برایشان توضیح داده اند، پاسخگو باشند. این کار امکان پذیر نیست. باید کنار دست آنها نشست، در کار آنها دقت کرد و زبان آنها را فهمید. این معماران زبان خاص خود را دارند. در چند دهه قبل می‌شد از اطلاعات این معماران استفاده کرد ولی متأسفانه کمتر کسی به این کار اقدام نمود، تعداد زیادی از آنها دیگر در میان ما نیستند. خدا همه آنها را بیامرزد. پیش از این ، من برای شما مثال استاد محمد علی را آوردم و گفتم که چگونه او موضوع بسیار جالب هنجار را بر روی زمین نکیز می کرد. آنها مطالب زیادی را سینه به سینه حفظ کرده اند که یکی از آنها را زمانی که من به دکتر هشترودی انتقال دادم، او به من گفت که نه در ریاضیات شرق و نه غرب آن را دیده است.
من در 55 سال گذشته هم شاگردی آنها را کرده ام و هم در کنار آنها بوده ام. بعضی از مطالب راحتی از یک کارگر ساده که در حال کار کردن بوده است یاد گرفته ام. برای نمونه ترسیم پنج ضلعی به وسیله ریسمان است که با دو میخ، ریسمان و گونیا انجام می‏شود. اگر از او توضیح روش را با «فرمول» بخواهی حتماً به تو جواب نخواهد داد. او به وسیله این ابزار را می ساخت و سپس پنج ضلعی را از روی آن رسم می کرد.
این کار خارق العاده ای بود آنها در عمل اینها را یاد گرفته بودند. این وظیفه ماست که این مطالب را ابتدا یاد بگیریم، آن را بفهمیم و سپس به عنوان یک موضوع مورد تحقیق مورد مطالعه قرار دهیم. برای نمونه یافتن پاسخ اینکه چگونه معمار گذشته با کمال راحتی و با داشتن یک ضلع از یک ضلعی می‌توانسته آن را رسم کند.
همانگونه که بارها عرض کرده ام معماری ایران را از لحاظ هنرری باید رفت و دید. با دیدن آثار متوجه می شویم که این معماری شنیدنی نیست بلکه دیدنی است. در اینجاست که انسان پی می برد که تأسفی هم ندارد که تا به حال کتابی درباره این معماری نوشته نشده است. اما در حال حاضر باید درباره آنها نوشت زیرا اغلب این آثار صدمه دیده و در حال زوال می باشند. در شهرهای تاریخی ما خانه هایی وجود دارد که به حد بالای تکامل خود رسیده بودنده و با وجود زیبایی خیره کننده خود، همه دارند از بین می روند، تعداد زیادی از آنها نیز از بین رفته اند. خانه نواب رضویها، یکی از خانه های شاخص یزد را من اینگونه ثبت و ضبط کردم. در یک توسط یکی از همکارانم خانم مهندس اسدی ترسیم شد و در نهایت آنچه ارائه شد کار فوق العاده ای بود. بعدها وقتی دانشجویان رابرای بازدید به آن محل فرستادم، پس از بازگشت گفتند که چنین اثری در آنجا وجود ندارد پس از مراجعه به آنجا، کاری تعمیر شده را دیدم که با آنچه در اصل بود کاملاً تفاوت داشت.
از این آثار چند نمونه دیگر هنوز باقی مانده است که می توان از آنها بی نهایت استفاده برد.
به نظر من دیدن بنا، فهم آن و بهره گیری از افراد متخصص قدیمی و آشنایی با روش کار آنها و استنباط از گفته ها و اعمالشان، اصلی ترین بخش تحقیق در معماری گذشته ایران است.
انتخاب موضوع
در بحثهای مربوط به معماری ایران باید به بعضی موضوعات کاربردی توجه خاص شود. چیزی که با کمال تأسف در دانشگاههای ما نادیده گرفته می‏شود. از طرف دیگر به موضوعاتی تا حدی خیالی نیز پرداخته می‏شود برای مثال «ایستگاه قطار در کره زهره!» و چیزهای دیگری نظیر این البته علت آوردن این مثال ، نشان دادن جنبه غیر کاربردی و صرفاً خیالی بعضی موضوعات است. ما می‌توانیم درباره موضوعاتی کار کنیم که به جنبه کاربردی آن بیشتر توجه شود.
موضوع مسکن درحال حاضر از بزرگترین مشکلات و گرفتاریهای جامعه است. نداشتن مسکن دغدغه بزرگ قشر عظیمی از جامعه بخصوص جوانان است و این مشکل به وضع خطر ناکی تبدیل شده است. در گذشته یک روستایی با مصالح بوم آورد و دم دستی، خانه خود را می ساخت و هر وقت نیاز بود آن را تعمیر می کرد. ولی حالا بعضی از مصالح مانند آهن و سیمان از دور دست برای او بار می‏شود و خانه‌ای با دو یا سه اتاق برای او ساخته می‏شود. حال اگر گوشه ای از خانه او خراب شود چه باید بکند؟ آیا دوباره باید از تهران برای او مصالح فرستاده شود؟! باید این مشکل را حل کرد. البته من نمی گویم که باید استفاده مجدد از خشت و طاق داشته باشیم، بخصوص در مناطقی که یکبار زلزله آمده است اصلاً نباید از طاق استفاده کرد. اما در بسیاری از مکانها هنوز می توانیم از مصالح بومی برای رفع مشکل مسکن استفاده کنیم و نیازی را که داریم بخوبی بر طرف نماییم. این کارها باید از دانشکده های معماری ما شروع شود.
موضوع مسکن می تواند از سالهای نخست در دانشکده- وقتی که دانشجو پروژه مسکن دارد- ارائه شود واین کار چندین بار در سالهای مختلف تکرار گردد. در این موضوعات می توان نه تنها خانه روستایی بلکه موضوع آپارتمان را در تهران برای یک خانواده 4 نفره یا خانواده پرجمعیت ارائه نمود. از دانشجو یک طرح منطقی خواسته شود و اینکه چگونه می توان خانه ای با صرفه طراحی کرد من آرزو داشته ام، چنین کارهایی را ببینم ولی متأسفانه تا به حال بندرت در پروژه‌ها و پایان نامه ها به این نوع موضوعها برخورده ام.
موضوع دیگر تحقیقاتی می تواند بافتهای قدیم و احیاء بافت محلات تاریخی باشد. در بافتهای کهن این کشور سرمایه های عظیمی وجود دارد. آیا این سرمایه‌ها باید مانند زباله از طرف شهرداریها در خندق ریخته شود؟ از دست دادن این سرمایه ها حیف است. این حرف به معنی آن نیست که مردم را مجبور کنند که در داخل خرابه ها زندگی کنند. به خاطرح می آید که صحبتی درباره محله عودلاجان داشتیم یکی از دوستان، در مقاله ای در روزنامه نوشته بود که: «پیرنیا می گوید که مردمان این محله در این خانه بنشینید تا او سالی یکبار از باغ زیبایش بیاید و شما را نگاه کند. اگر اینجا زیباست شما بیا اینجا زندگی کن و ما شما را تماشا کنیم!»، البته این منطقی نیست که ما به آنها بگوییم با این مشکلات باید در این مکانها زندگی کنید. شاید بخشی از این مشکل تقصیر من بوده باشد که به ساکنان این محلات اجازه نمی دادیم که دخل و تصرفی در خانه‌ها داشته باشند. باید به مردم محله ای که به علت خرابیهای موجود آن را رها کرده اند و آنجا متروک مانده است حق داد. محله ای که نه آب نه برق و نه گاز درست دارد حتی بعضی وقتها هیچ چیز ندارد و قابل سکونت نیست. گاهی می‌بینیم که خانه ای در یکی از این محلات خراب شده و به صاحبخانه گفته شده است که حق دست زدن به آن را نداری و از طرفی نیز به او کمکی نمی شود. همچنین برای برخی چیزها دولت هم نمی تواند کمکی ارائه دهد. فرضاً در گره سازی شده ای در خانه ای نیزابه ترمیم داشته باشد. این کار هزینه زیادی می‌خواهد که از عهده تشکیلات دولتی خارج است. اما می توان درباره راه حلهای دیگر برای احیای محلات فکر کرد. زمانی من پیشنهادی نمودم که در جلسه‌ای مورد استقبال قرار گرفت بخصوص از طرف مرحوم مصطفوی برای نمونه محله یوزداران یزد را بررسی می کنیم که دارای یک کوچه اصلی است این کوچه را می توان با هزینه کم تعمیر کرد بدین ترتیب که زمین آن سنگ فرش یا آژیانه شود(سنگهای تخم مرغی شکل که در میان بندهای آجری با نقوش مختلف قرار می گیرد) این کار چند حسن دارد یکی اینکه تعمیر آنها آسان است و اگر سنگی کنده شود می تواند به آسانی جایگزین شود و کاربرد آن از آسفالت و بتن حتماً بهتر است. همچنین روشی مرسوم در بیشتر شهرهای ایران بوده است و ما نمونه های زیبای آن را در شهر دزفول با نقشهای متنوع می بینیم در شمال ایران نیز با روش مخلوط با اجر بزرگ و سنگ کار شده است دیوارهای کوچه ها را نیز می توان کاهگل کرد آنچه در نمای کوچه می ماند سرد رد خانه است این سردها را می توان مرتب و تمیز کرد و آنهایی که نیاز به معمیر دارد مرمت و نواقص آن را برطرف نمود در اینجا اگر صاحب خانه استطاعت تعمیر آن را نداشت دستگاههای مسؤول باید به آنها کمک کنند واقعاً احیاء کنه سردر یک خانه قدیمی به وسیله یک نفر مقدور نمی باشد تعمیر، نظافت و برطرف کردن نواقص سردر نیر کار یک نفر نیست برای نمونه اگر یک در چوبی را بخواهند تعمیر کنند پرداخت هزنیه آن از طرف یک پولدار هم بر نمی آید.
در یک دسته بندی کلی از کیفیت خانه ها در محلات قدیمی، می توانیم آنها را به سه دسته تقسیم کنیم: نخست خانه هایی که اصلاً قابل استفاده نیست به ساکنان این خانه ها نمی توان گفت شما در این خانه زندگی کنید، آنها انسان هستند واگر کسی این نظر را داشته باشد باید به او گفت «خودتان در آنجا زندگی کنید»! باید به او اجازه داد شود که با همان حجم و ارتفاع و با حفظ فضای باز یا همان مساحت حیاط که در اصل داشته است، خانه ای بسازد. او را نیز در انتخاب نوع مصالح آزاد بگذاریم تا حدی که با شرایط اقلیمی محل سازگار باشد. برای نمونه دیده شده که در شهرهایی چون کاشان و یزد خانه ها را سنگ روکار برای نمونه دیده شده که در شهرهایی چون کاشان و یزد خانه ها را سنگ روکار می کنند . این واقعاً کشنده است و خانه را تبدیل به یکی کوره می‏کند در اینجا بهترین نوع مصالح کاه گل ارزه است (یا کاه گل دم گیری) که گزش آفتاب را می گیرد و از طرفی رنگ زیبایی دارد. دلایل این نوع کارها را می توان به مردم آموزش داد و به آنها فهماند که هم عمل به آن ساده است و هم برایشان ارزانتر تمام می‏شود با توجه به حجم وارتفاع ساختمان های قدیمی سازنده براحتی می تواند دو یا سه طبقه در آن بسازد.
فضای حیاط خانه را می توان به همان شکل واندازه حفظ کرد اما در طرح جدید می توان تغییراتی در آن ایجاد کرد همچنین در طرح جدید سعی شود پنجرها روبه کوچه باز نشود اگر این ویژگیها رعایت شود، وقتی از کوچه گذر کنیم خواهیم دید که خانه سر در و دیوارهایی تمیز و همچنین فضایی مناسب در داخل دارد که ساکنان آن می توانند در آنجا راحت زندگی کنند.
دسته ای دیگر از خانه را در بافتهای قدیمی، خانه های قابل تعمیر تشکیل می‌دهند. معمولاً صاحبان این خانه ها استطاعت ندارند تا به روش علمی آنها را تعمیر کنند در اینجا باید سازمانهای مربوطه، به آنها هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ فنی کمک کنند به نحوی که ساکنان آنها احساس راحتی نمایند.
بعضی از خانه ها پدر سالاری هستند که معمولاً بسیار بزرگ می باشند. زندگی کرد در این خانه ها برای یک خانواده دشوار است و تعمیر آنها از عهده ساکنان آن بر نمی آید حتی جارو کردن و نظافت این خانه ها نیاز به ده نفر نیرو دارد ما نمی توانیم از ساکنان این خانه ها توقع داشته باشیم که بتوانند از آن محافظت کنند و آن را سالم نگاه دارند اینها می توانند به راحتی به مؤسسات عام المنفعه مانند مدرسه تبدیل شود اغلب این خانه ها براحتی می توانند عملکرد مدرسه را داشته باشند همانگونه که در شهر یزد خانه رسولیان به دانشکده معماری و شهرسازی تبدیل شد اغلب محلات قدیمی نیاز به تعداد دبستان و دبیرستان دارند و با تعمیر این خانه های بزرگ این مشکل را می توان مرتفع کرد برای تعمیر این خانه ها کارهای متنوعی می توان انجام داد مانند تجدید کاهگل ها و فرش مجدد فضاها، گچ کاری اتاقها، بازسازی طاقهای شکسته شده و تغییر عملکرد اتاقها اتاقهای کوچک می تواند برای مقاصد اداری استفاده شود و اتاق طنبی و ارسی به سالن تبدیل شود.
یکی از مشکلات بزرگ ساکنان این محلات ، نداشتن درمانگاه می باشد. برای نمونه بعضی می گویند که وقتی زنی پا به ماه می باشد و زمان وضع حمل او فرا می رسد تا رساندن مادر به بیمارستان هر دو از بین خواهند رفت و این حرف درستی است یکی از این خانه های بزرگ براحتی می تواند تبدیل به یک زایشگاه شود اگر ما امکانات را به آنها دادیم و همه تجهیزات را در اختیار آنها گذاشتیم دیگر بهانه ای وجود نخواهد داشت و از همان کوچه 5/1 متری می توان مریض را بر برانکا به درمانگاه رساند این کارها از نگرانی ساکنان این محلات می کاهد.
این محله ها نیز مانند محلات جدید همه امکانات را لازم دارند مانند شعبه اداره ثبت ، کلانتری، شهرداری، فضاهای درمانی و آموزشی ، که خانه های بزرگ را می توان به این کارها اختصاصی داد این در صورتی عملی خواهد شد که زیر نظر یک نهاد مسؤول ، مانند میراث فرهنگی و با در نظر گرفتن شرایط فنی دقیق محلات را باز پیرایی کنند و در صورت وجود موانع و نواقص،آنها را مرتفع سازند. به این ترتیب این محلات برجا خواهند ماند ولی اگر کاری در این زمینه صورت نگیرد تا چند سال دیگر چیزی از آنها باقی نخواهد ماند همچنانکه در یزد و کاشان و دیگر شهرها مشاهده می‏شود که چه به سر محلات قدیمی آمده و چند خیابان از داخل آنها رد شده است بقیه نیز اینگونه خواهند شد.
یکی از موضوعات مهم برای دانشجویان و محققان معماری می تواند بحث چگونگی الهام گرفتن با ادا در آوردن فرق دارد در حال حاضر به محض اینکه می گوییم یک ساختمان ایرانی یا اسلامی طراحی کن یا بساز از قوسهای جناغی و مانند آن استفاده می‌کنند آنچه که ما در معماری گذشته به عنوان جناغی می‌بینیم به این خاطر بوده است که این فن از پیشرفته ترین فنون ساختمانی زمان خود بوده است مانند آنچه در جناغی های دور میدان نقش جهان مشاهده می‌کنیم جناغی و سیله ای بوده برای پوشش دهانه های بیشتر از 3 متر اما این کارها در حال حاضر به چه معنی می باشد؟ این کارها وقتی در شهرهای بزرگی چون تهران انجام می‏شود دیگر منطق ندارد، دیگر نمی توان به آن الهام از هنر ایران گفت، این اسمش ادا در آوردن می‏شود.
اما موضوعهایی وجود دارد که می توان به آن الهام از هنر ایران گفت آنچه که در انها منطق وجود دارد یکی از آنها که در گذشته توجه زیادی به آن داشته اند ولی متأسفانه در دوره معاصر به آن توجهی نشده است موضوع رون است رون در اصطلاح معماری به معنی جهت بناها از سه رون راسته ، اصفهانی و کرمانی استفاده شده است.
حال مختصراً توضیح می دهیم که رون چه بوده و عدم توجه به آن چه مشکلاتی در برداشته است رون راسته ، به بناها جهتی شمال شرقی - جنوب غربی می داده است ، مانند آنچه در شهرهای کاشان، تهران، یزد و تبریز داشته ایم یکی از عوامل تأثبر گذار در انتخاب این رون قرار گیری شهرها در مجاورت یک کوه یا چند کوه بوده است برای نمونه شهر یزد بین شیر کوه و کوه خرانق قرار گرفته است در گذشته این اعتفاد وجود داشته که قرار گیری شهر رد جایی که بالای آن به وسیله کوه گرفته شده باشد مشکلات متعددی خواهد داشت برای نمونه شهرری به و با خیزبودن مشهور بوده است زیرا در شمال شهرری کوه تبرک (بی‌بی شهربانو) قرار داشته و جای آن چندین بار تا به حال عوض شده است این یک واقعیت است به تهران امروز نگاه کنید و گرفتاری این شهر را ببینید گاهی اعلام می‏شود که برخی از مناطق مرکزی از آلوده ترین مکانهاست و تردد در آنجا برای مردم خطرناک است البته برای تهران باید فکر اساسی شود ولی در سایر شهرها می توان رونهای سابق را در نظر گرفت.
رون اصفهانی جهتی از شمال غربی به جنوب شرقی دارد همانگونه که می دانیم اصفهان بین دو کوه صفه و آتشگاه قرار دارد و این جهت جوابگوی این شهر بوده است در بناهای این شهر رعایت این رون شده است میدان نقش جهان دقیقاً نشان دهنده این جهت است هنگامی که استاد علی اکبر هنرمند بزرگ اصفهان اقدام به ساخت مسجد امام می کندبه زیبایی تغییر جهت را حل کرده است من به خاطر دارم هنگامی که آندره گدار وارد این مسجد می‏شد در جایی که نام استاد نوشته شده بود به رسم احترام به آفریننده این شاهکار بزرگ و فوق العاده، کلاه خود را بر می داشت در اصفهان و در اغلب نقاط فارس مانند شیراز و تخت جمشید با توجه به وجود کوههای متعدد آنها از رون اصفهانی استفاده شده است.
رون کرمانی جهتی شرقی وغربی دارد در کرمان چون کوهها در شمال و جنوب آن قرار دارند و شهر همدان بخاطر وضع باد و برف که از دره عباس به طرف شهر می وزد از این رون استفاده شده است در شهرهایی چون یزد و کاشان اعتقاد دارند که جهت شرقی- غربی نکبت بار است در حال حاضر عدم مراعات این موضوع باعث مسائل عدیده ای در بعضی شهرها چون یزد شده است در گسترش جدید شهر در محله صفائیه متأسفانه جهت صحیح به کار گرفته نشده است بدون اینکه قصد توهین داشته باشم باید بگویم که شهرساز این بخش مهندس اداره ثبت بوده است اما آنها بیشتر به دنبال بهره برداری هر چه بیشتر از زمین می باشند و با همین منطق تعداد زیادی خانه را به جهت کرمان ساخته اند این گونه خانه ها در تابستان بسیار گرم و در زمستان بسیار سرد است و قابل سکونت نیست .
یکی دیگر از موضوعاتی که می تواند مورد توجه قرار گیرد پنام و بهره گیری از آن است پنام یعنی عایق که شامل عایقهای رطوبتی حرارتی و عایق صدا است و هر سه را در بر می گیرد برای اینکه به اهمیت این موضوع بیشتر پی ببریم نمونه‌هایی را ذکر می نمایم هماهنگونه که در خانه های یزدی مشاهده می کنیم بخشهایی از آنها رو به شرق است اما متمایل به جنوب در این بخشها اتاقهایی که ساخته شده در نما تابش بند دارند در اتاقهای سه دری و پنج دری با زحمت و مخارج زیاد تابش بندها را تیغه های باریک عمودی و افقی هستند، ساخته اند با وجود این تیغه ها در زمستان اتاقها غرق آفتاب می شوند ولی در ساعتهای اولیه صبح تابستان خورشید از گوشه جنوب شرقی بیرون می آید و این تیغه ها از تابش آفتاب صبح تابستان به داخل اتاقها جلوگیری می‏کند و حداقل در ساعات اولیه صبح از اتاقها می توان استفاده کرد در حال حاضر می توان هم پنامها را مورد مطالعه قرار داد و هم از آنها در ساخت بناهای جدید استفاده نمود می دانیم که در شهرهای مناطق جنگی ایران که دشمن پلید و حشیانه آنها را خراب کرد ، مدتی است بازسازی شروع شده است سازمانهای مختلفی در شهرهایی چون دزفول و مناطق دیگر خوزستان در حال خانه سازی هستند اگر سازندگان این مسائل را رعایت نکنند مردم نمی توانند در آن خانه ها زندگی کنند با تکنیک پیشرفته روز می توان این تغیه های نازک و کم خرج را با مصالح مختل ساخت اما بر عکس می بینیم که ساختمانهایی که در تهران ساخته می‌شوند برای ضرفه جویی در هزینه ، اسکلت فلزی را بر پا کرده و روی آن را همه شیشه می کنند. این روش اصلاً با وضعیت اقلیمی تهران سازگار نیست، متأسفانه این کار در دیگر مناطق نیز عمل می‏شود.
یکی دیگر از موضوعهای تحقیقی در بخش پنام، ساخت دو پوشها می باشد معمولاً در بخشهایی از ساختمان که دهانه آن کم بوده است از طاق دو پوش استفاده می کردند برای اجراء، ابتدا طاقی با خیز کم می زدند و طاق دیگر با فاصله در بالای آن قرار می گفت با توجه به اینکه فاصله بین دو طاق کم بوده است ، با خشت این دو را به هم وصل می کردند بدین ترتیب یک طاق سبک در زیر وطاق اصلی روی آن قرار می گرفت . سپس روی طاق اصلی را کنو می‌زدند و در نهایت سقف رابرای خواب بر روی بام صاف می کردند این بحث می شد که حرارت در تابستان از بالای بام به پایین، در اتاقها اثر نکند هنچنین با توجه به سرمای زیاد زمستان بخصوص در شهری مانند یزد، سرما به داخل اتاقها کمتر نفوذ کند البته این به معنی اجرای آن را حال حاضر در شهری چون تهران نیست به دلیل گرانی زمین در شهرهای بزرگ نمی توان دیوار 5/1 متری چینه ای ساخت اما با تکینک پیشرفته روز در دنیا، می توان جانشینی برای آن یافت. چرا باید در خانه ای که نشسته ایم به راحتی صدای همسایه را بشنویم و یا اگر میخی به دیوار کوبیده شود در همه جای ساختمان صدای آن شنیده شود برای حل این مشکل می توان از مصالح مختلف استفاده کرد کاربرد صحیح پشم شیشه می‌تواند مشکل را حل کند (اما نه آنگونه که شنیده ام پشم شیشه را گذاشته و روی آن بتن بریزند) یا اینکه از پشم شیشه با مصالح مجوف نازک 5 تا 10 سانتی استفاده کرد این به عهده افراد متخصص است و ما می توانیم از کمک آنها بهره بگیریم باید درباره این موضوع فکر و مطالعه شود.
از موضوعهایی که در بالا آمده نمی توان صرفه نظر کرد و درباره می گویم که استفاده از معماری سنتی به معنی تقلید یا ادا در آوردن از معماری آل بویه و صفویه نیست. این کار غلط و زشتی است با این کار زمان را گم خواهیم کرد موضوعات بالا همه می تواند زمینه های تحقیقاتی خوبی برای دانشجویان و پایان نامه های آنان باشد.
یکی دیگر از موضوعهای جالب در تحقیقات معماری مسأله هنجار است در این باره می توان حداقل پنج کتاب نوشت موضوع جالب دیگر برای کار بربست است در این مورد به چگونگی روش تنظیم نقشه که از موضوعات مهم در معماری گذشته ما است ، پرداخت می‏شود شاید بعضی بگویند که حالا دیگر وضع تغییر کرده و مانند گذشته ما است، پرداخته می‏شود شاید بعضی بگویند که حالا دیگر وضع تغییر کرده و مانند گذشته «اتود» نمی کنند اما آنها نمی دانند که چقدر استفاده از پیمون و گننجاندن پیمونها در طراحی، به آنها نمی دانند که چقدر استفاده از پیمون و گنجاندن پیمونها در طراحی، به آنها کمک خواهد کرد.
درحال حاضر موضوع روش طراحی بناهای مذهبی بخصوص مساجد اهمیت زیادی دارد همانگونه که پیشتر گفته شد تا صحبت از ساخت این گونه بناها پیش می آید تعدادی چفد جناغی را در نما می سازند اگر چفدها با همان مصالح گذشته ساخته شود اشکالی ندارد اما در بعضی بناها به دروغ آن را به کار می‌برند ساختمانی بتنی را می سازند و در نما چفد های جناغی به کار می برند در روبه روی ساختمان دانشگاه تهران(سردراصلی)، بنایی مکعب شکل را ساخته و در جلوی پنجره ها با استفاده از نبشی خم کردن و آویزان کردن آنها قوسهایی را ساخته اند که حالا هم از بدنه اصلی جدا شده اند بعضی اعتقاد دارند که اگر ما یک مسجد را بدون جناغی بسازیم مردم آن را به عنوان مسجد قبول ندارند اما در اینجا یک سوال وجود دارد : آیا تا به حال ساخته ایم که ببینم مردم قبول دارند یا نه؟ ما در نقاط مختلف مسجاد بدون جناغی داریم مانند مساجد ابیانه، مسجدگزاوش بناب در آذربایجان یا خوانسار این مساجد تماماً با سقفهای چوبی ساخته شده اند و نقشه های چهار گوش دارند و در نوع خود بسیار زیبا می‌باشند در مسجد ملارستم مراغه ما حتی یک انحناء نداریم و در تمام آنها مردم نماز می‌خوانند.
یکی از دوستان صحبتی در این زمینه می کرد او می گفت همانطور که ما مثلاً یک روحانی را از لباس او می شناسیم مسجد را نیز از عناصر آن مانند گنبد، جناغی منار آن می شناسیم من این حرف را قبول دارم اما یک سوال در اینجا مطرح است: آیا لباس روحانیون ما در این زمان با لباس روحانیان در چهارصد سال پیش هیچ فرقی نکرده است عکسهایی که از زمان قاجار به جای مانده است این را نمی گوید. ما تغییراتی در لباس داشته ایم از طرفی دیگر باید در نظر داشت که دین ما یک دین جاودانی است و معماری آن نباید متوقف شود ما باید به همت چند جوان کارهایی ارائه کنیم اگر مردم آنها را نپذیرفتند آنوقت این بحثها صحیح است اما به نظر من تقلید اینگونه دروغ است و ساخت یک بنای بتنی با گذاشتن ماسکی روی آن نوعی توهین است! در این باره فکر کرد و این موضوع نیاز به تحقیق دارد.
منابع تحقیق
یکی از بخشهای مهم در هر تحقیق استفاده صحیح از منابع مختلف است. منابع موجود برای یک تحقیق در معماری گذشت ایران را می توان به سه دسته تقسیم نمود:
1- منابع با ارزش قدیمی متون اسلام
2- منابع معاصر ایرانی و خارجی
3- خو بنا
اهمیت نحوه استفاده از منابع تاریخی آنگونه که باید متأسفانه برای دانشجویان هنر و معماری ما روشن نشده است اصولاً شاید این عیب وجود داشته باشد که دانشجویان در دانشکده ها آنگونه که باید به تاریخ اهمیت نمی دهند. دانشجویان باید تشویق بشوند که به کتب تاریخی که انگشت شمار هستند مراجعه کنند متأسفانه عدم آشنایی با تاریخ به گونه ای است که بعضی هنوز نمی دانند که صفویه اول بوده است یا قاجاریه این عیب بزرگی است و برای اصلاح آن باید از دانشگاهها آغاز کنیم در یک پژوهش معماری ، پژوهش تاریخی بخش قابل ملاحظه ای از آن را تشکیل می دهد نمونه ای از نحوه کاربرد منابع تاریخی را در کتابهای با ارزش یادگارهای یزد و خاک یزد اثر ایرج افشار می توان مشاهده نمود ایشان تمام کتابهای تاریخی درباره یزد، از تاریخ جعفری تا دیگر کتابهای بعدی را مطالعه کرده و چکیده آنها را در کتابهای خود آورده است استفاده از این منابع تا حد زیادی کار را برای خواننده آسان می‏کند می توان چنین کاری را برای همه شهرها که درباره آنها منابعی وجود دارد انجام داد نمونه های دیگر انجام شده برای کاشان ، شیراز و … وجود دارد که می توان بخوبی از آنها استفاده کرد.
به نظر من در یک تحقیق معماری، به خصوص دانشجویان که پایان نامه های خود را درباره موضوعات تاریخی می نویسند باید حتماً و حتماً چند کتاب مسالک و ممالک را مطالعه کنند

خرید و دانلود دانلود مقاله معماری عامیانه و جایگاه آن در تاریخ معماری ایران


دانلود مقاله مدیریت زنجیره تامین

 

مقدمه:

 

در رقابت‌هاى جهانى موجود در عصر حاضر، باید محصولات متنوع را با توجه به درخواست مشترى، در دسترس وى قرار داد. خواست مشترى بر کیفیت بالا و خدمت رسانى سریع، موجب افزایش فشارهایى شده است که قبلاً وجود نداشته است، در نتیجه شرکت‌ها بیش از این نمى‌توانند به تنهایى از عهده تمامى کارها برآیند. در بازار رقابتى موجود، بنگاه‌هاى اقتصادى و تولیدى علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلى، خود را به مدیریت و نظارت بر منابع و ارکان مرتبط خارج از سازمان نیازمند یافته‌اند. علت این امر در واقع دستیابى به مزیت یا مزایاى رقابتى با هدف کسب سهم بیشترى از بازار است. بر این اساس، فعالیت‌هاى نظیر برنامه ریزى عرضه و تقاضا، تهیه مواد، تولید و برنامه ریزى محصول، خدمت نگهدارى کالا، کنترل موجودى، توزیع ، تحویل و خدمت به مشترى که قبلا همگى در سطح شرکت انجام مى شده اینک به سطح زنجیره عرضه انتقال پیدا کرده است. مسئله کلیدى در یک زنجیره تامین، مدیریت و کنترل هماهنگ تمامى این فعالیت‌ها است. مدیریت زنجیره تامین (SCM ) پدیده‌اى است که این کار را به طریقى انجام مى‌دهد که مشتریان بتوانند خدمت قابل اطمینان و سریع را با محصولات با کیفیت در حداقل هزینه دریافت کنند.

 

در حالت کلى زنجیره تامین از دو یا چند سازمان تشکیل مى‌شود که رسماً از یکدیگر جدا هستند و به وسیله جریان‌هاى مواد، اطلاعات و جریان‌هاى مالى به یکدیگر مربوط مى‌شوند. این سازمان‌ها مى‌توانند بنگاه‌هایى باشند که مواد اولیه، قطعات، محصول نهایى و یا خدماتى چون توزیع، انبارش، عمده فروشى و خرده فروشى تولید مى‌کنند. حتى خود مصرف کننده نهایى را نیز مى‌توان یکى از این سازمان‌ها در نظر گرفت.

 

 

 


تاریخچه مدیریت زنجیره تامین:

 

در دو دهه 60 و 70 میلادى، سازمان‌ها براى افزایش توان رقابتى خود تلاش مى‌کردند تا با استاندارد سازى و بهبود فرایندهاى داخلى خود محصولى با کیفیت بهتر و هزینه کمتر تولید کنند. در آن زمان تفکر غالب این بود که مهندسى و طراحى قوى و نیز عملیات تولید منسجم و هماهنگ، پیش‌نیاز دستیابى به خواسته‌هاى بازار و درنتیجه کسب سهم بازار بیشترى است. به همین دلیل سازمان‌ها تمام تلاش خود را بر افزایش کارایى معطوف مى‌کردند.
در دهه 80 میلادى با افزایش تنوع در الگوهاى مورد انتظار مشتریان، سازمان‌ها به طور فزاینده اى به
افزایش انعطاف پذیرش در خطوط تولید و توسعه محصولات جدید براى ارضاى نیازهاى مشتریان علاقه مند شدند. در دهه 90 میلادى، به همراه بهبود در فرایندهاى تولید و به کارگیرى الگوهاى مهندسى مجدد، مدیران بسیارى از صنایع دریافتند که براى ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرایندهاى داخلى و انعطاف پذیرى در توانایى‌هاى شـــــرکت کافى نیست، بلکه تامین کنندگان قطعات و مواد نیز باید موادى با بهترین کیفیت و کمترین هزینه تولید کنند و توزیع کنندگان محصولات نیز باید ارتباط نزدیکى با سیاست‌هاى توسعه بازار تولید کننده داشته باشند. با چنین نگرشى، رویکردهاى زنجیره تامین و مدیریت آن پا به عرصه وجود نهاد. از طرف دیگر با توسعه سریع فناورى اطلاعات در سال‌هاى اخیر و کاربرد وسیع آن در مدیریت زنجیره تامین، بسیارى از فعالیت‌هاى اساسى مدیریت زنجیره با روش‌هاى جدید درحال انجام است.

 

تعریف مدیریت زنجیره تامین:

 

تعاریف مختصر و جامعى که مى توان از زنجیره تامین و مدیریت زنجیره تامین ارایه داد، عبارت‌اند از:
زنجیره تامین: زنجیره تامین بر تمام فعالیت‌هاى مرتبط با جریان و تبدیل کالاها از مرحله ماده خام (استخراج ) تا تحویل به مصرف کننده نهایى و نیز جریان‌هاى اطلاعاتى مرتبط با آنها مشتمل مى‌شود. به طور کلى، زنجیره تامین زنجیره‌اى است که همه فعالیت‌هاى مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالاى نهایى به مصرف کننده را شامل مى شود. درباره‌ى جریان کالا دو جریان دیگر که یکى جریان اطلاعات و دیگرى جریان منابع مالى و اعتبارات است نیز حضور دارد. (LAUDON & LAUDON 2002)
مدیریت زنجیره تامین : مدیریت زنجیره تامین بر یکپارچه سازى فعالیت‌هاى زنجیره تامین و نیز جریان‌هاى اطلاعاتى مرتبط با آنها از طریق بهبود در روابط زنجیره ، براى دستیابى به مزیت رقابتى قابل اتکا و مستدام مشتمل مى‌شود. بنابراین، مدیریت زنجیره تامین عبارت است از فرایند یکپارچه سازى فعالیت‌هاى زنجیره تامین و نیز جریان‌هاى اطلاعاتى مرتبط با آن، از طریق بهبود و هماهنگ سازى فعالیت‌ها در زنجیره تامین تــــولید و عرضه محصول (LAUDON&LAUDON 2002).
بنابراین براى بررسى یک سازمان منحصر به فرد در چارچوب این تعاریف، باید هر دو شبکه تامین کنندگان و کانال‌هاى توزیع در نظر گرفته شوند. تعریف ارایه شده براى زنجیره تامین، موضوعات مدیریت سیستم‌هاى اطلاعات، منبع‌یابى و تدارکات، زمان‌بندى تولید، پردازش سفارشات، مدیریت موجودى، انباردارى و خدمت به مشترى را در بر مى‌گیرد.
براى مدیریت موثر زنجیره تامین ضرورى است که تامین کنندگان و مشتریان با یکدیگر و در یک روش هماهنگ و با شراکت و ارتباطات اطلاعاتى و گفت و گو با یکدیگر کار کنند. این امر یعنى جریان سریع اطلاعات در میان مشتریان و عرضه کنندگان، مراکز توزیع و سیستم‌هاى حمل و نقل که بعضى از شرکت‌‌ها را قادر مى سازد که زنجیره‌هاى عرضه بسیارکارایى را ایجاد کنند. عرضه‌کنندگان و مشتریان باید اهداف یکسان داشته باشند. عرضه‌کنندگان و مشتریان باید اعتماد متقابل داشته باشند. مشتریان در زمینه کیفیت محصولات و خدمات به تامین‌کنندگان خود اعتماد مى‌کنند.
علاوه بر آن عرضه‌کنندگان و مشتریان باید در طراحى زنجیره تامین براى دستیابى به اهداف مشترک‌ و تسهیل ارتباطات و جریان اطلاعات با یکدیگر شریک شوند. بعضى شرکت‌ها کوشش مى‌کنند تا کنترل زنجیره تامین خود را با کنترل عمومى عمودى – با استفاده از مالکیت و یکپارچگى تمام اجزاى مختلف در امتداد زنجیره تامین از تهیه مواد و خدمات تا تحویل محصول نهایى و خدمت به مشترى به دست آورند. اما حتى با این نوع ساختار سازمانى، فعالیت‌هاى مختلف و واحدهاى عملیاتى ممکن است ناهماهنگ باشد. ساختار سازمانى شرکت باید بر هماهنگى فعالیت‌هاى مختلف براى دستیابى به اهداف کلى شرکت تمرکز کند.

 

پنج عملکرد براى مدیریت در برابر چالش هاى زنجیره تامین:

 

بسیارى از تکنولوژى‌ها و ابزارها در بهبود راهکارهاى زنجیره تامین مورد استفاده قرار مى‌گیرد. دامنه پیاده‌سازى تکنولوژى، راه‌هاى جدیدى را براى تغییر ساختار سازمانى از تکنولوژى سخت‌افزار به تکنولوژى نرم‌افزار و اطلاعات براى سازماندهى مى‌گذارد. براى رسیدن به کارایى و اثربخشى در مدیریت زنجیره تامین پنج عملکرد را براى مدیریت تفکیک کرده‌ایم که این پنج وظیفه تا اندازه‌اى عاملى براى سازماندهى است.مهارت و اثربخشى مدیریت زنجیره تامین به صلاحیت و درستى این پنج عملکرد وابسته خواهد بود.
عملکرد اول : ساختار شرکاى زنجیره تامین:

 

طراحى زنجیره تامین بر اساس کارایى که بر روى عوامل استراتژیک و با توجه و نیازمندى‌هاى مشترى براى طراحى زنجیره تامین است، پایه‌ریزى شده‌ است، به طورى‌که محدوده محصولات موجود، سرویس‌ها، محصولات جدید یا بخش مشتریان را پوشش مى‌دهد. بر پایه آگاهى از محصول نهایى در زنجیره تامین پایه‌ریزى مى‌شود. این به این مفهوم است که در دوره طولانى، کیفیت محصولات براى ادامه رقابت، باید توسعه و بهبود بیابد. همچنین یکپارچگى زنجیره تامین، میزان رقابت‌پذیرى سازمان را تعیین خواهدکرد .

 

عملکرد دوم : پیاده سازى ارتباطات مشارکتى:

 

این بخش به انواع مشارکت‌هاى ضرورى براى شرکت اشاره مى‌کند. این عملکرد ارتباطات زنجیره تامین را به مشارکت با عوامل خارج از شرکت گسترش مى‌دهد. هر تغییرى در زنجیره تامین باید به اطلاع شرکا برسد و در کل زنجیره پیاده شود.
در این قسمت عملیات پشتیبان فرآیندهاى زنجیره تامین بیان مى شوند.

 

• سازماندهى تغییرات و نقش عملکردها در تغییرات زنجیره تامین
• فرآیند مشارکتى براى طراحى مجدد زنجیره تامین
• اجراى ارزیابى ها و نقش آنها
• جایگاه عملکرد مدیریت زنجیره تامین درون شرکت

 

عملکرد سوم: طراحى زنجیره تامین براى سود دهى استراتژیک:

 

مدیریت زنجیره تامین، مشارکت موثر عوامل خارج از شرکت را ایجاب مى‌کند. اما ارتباط هر شرکت با شرکت‌هاى خارج از آن بسیار مشکل‌زا است. در مورد شرکاءدقت به موارد زیر ضرورى است:

 

• مرکز رقابت: هدف مدیریت زنجیره تامین و انتخاب شرکا چه تاثیرى بر اهداف رقابتى دارد؟
• انگیزه شرکا
• ساختار شرکا

 

 

 


عملکرد چهارم : اطلاعات مدیریت زنجیره تامین:

 

نقش سیستم‌هاى اطلاعاتى را در اصلاح زنجیره تامین نباید نادیده گرفت. این بخش نقش تکنولوژى را در اصلاح زنجیره تامین نشان مى دهد. تغییرات سیستمى باید تغییرات اصلاح فرآیندها و استراتژى شرکت را تحت الشعاع قرار دهد.

 

• عناصر سیستم زنجیره تامین
• نوآورى تکنولوژیکى
• استفاده از وابسته هاى نرم افزارى
• مشکلات موجود در مراحل پیاده سازى

 

عملکرد پنجم : کاهش هزینه زنجیره تامین:

 

شاخص اصلى بهبودى زنجیره تامین، کاهش هزینه است. این کوشش‌ها براى استراتژى‌ها و سیاست‌هاى کارایى انجام مى شود. پنج دلیل اصلى هزینه زایى عبارت‌اند از:

 

• عدم وضوح فرآیند زنجیره تامین
• تغییرات رویه هاى داخلى و خارجى شرکت
• ضعف موجود در طراحى تولید
• وجود اطلاعات ناقص براى تصمیم گیرى
• ضعف حلقه هاى زنجیره در ارتباط میان شرکا زنجیره تامین

 

 

 

طرح کلى یک زنجیره تامین :

 

به طور کلى زنجیره‌تامین، زنجیره‌اى است که همه فعالیت‌هاى مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالاى نهایى به مصرف کننده را شامل مى‌شود. در ارتباط با جریان کالا دو جریان دیگر که یکى جریان اطلاعات و دیگرى جریان منابع مالى و اعتبارات است نیز حضور دارد.

 

محققان و نویسندگان مختلف ، نگرش‌ها و تعاریف متفاوتى را از زنجیره تامین ارایه کرده اند. برخى زنجیره تامین را در روابط میان خریدار و فروشنده محدود کرده اند، که چنین نگرشى تنها بر عملیات خرید رده اول در یک سازمان تمرکز دارد. گروه دیگرى به زنجیره تامین دید وسیع‌ترى داده و آن را شامل تمام سرچشمه‌هاى تامین (پایگاه‌هاى تامین) براى سازمان مى دانند. با این تعریف ، زنجیره تامین شامل تمام تامین کنندگان رده اول ، دوم ، سوم ... خواهد بود. چنین نگرشى به زنجیره تامین ، تنها به تحلیل شبکه تامین خواهد پرداخت . دید سوم ، نگرش زنجیره ارزش - پورتر- است که در آن زنجیره تامین شامل تمام فعالیت‌هاى مورد نیاز براى ارایه یک محصول یا خدمت به مشترى نهایى است. با نگرش یاد شده به زنجیره تامین ، توابع ساخت و توزیع به عنوان بخشى از جریان کالا و خدمات به زنجیره اضافه مى‌شود. در واقع بااین دید، زنجیره تامین شامل سه حوزه تدارک ، تولید و توزیع است .

 


فرآیندهاى اصلى:

 

مدیریت زنجیره تامین داراى سه فرآیند عمده است که عبارت‌اند از:
1 ) مدیریت اطلاعات
2 ) مدیریت لجستیک
3 ) مدیریت روابط (RELATIONSHIP MANAGEMENT) .
مدیریت اطلاعات : امروزه نقش ، اهمیت و جایگاه اطلاعات براى همگان بدیهى است . گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات باعث مى‌شود تا فرآیندها موثرتر و کاراترگشته و مدیریت آنها آسان‌تر گردد. در بحث زنجیره تامین - همان طور که گفته شد -اهمیت موضوع هماهنگى در فعالیتها، بسیار حائز اهمیت است . این نکته در بحث مدیریت اطلاعات در زنجیره ، مدیریت سیستم هاى اطلاعاتى و انتقال اطلاعات نیز صحت دارد. مدیریت اطلاعات هماهنگ و مناسب میان شرکا باعث خواهد شد تا تاثیرات فزاینده‌اى در سرعت، دقت، کیفیت و جنبه‌هاى دیگر وجود داشته باشد. مدیریت صحیح اطلاعات موجب هماهنگى بیشتر در زنجیره خواهد شد. به طور کلى در زنجیره تامین ، مدیریت اطلاعات در بخش‌هاى مختلفى تاثیرگذار خواهد بود که برخى از آنهاعبارت‌اند از:
مدیریت لجستیک (انتقال، جابجایى، پردازش و دسترسى به اطلاعات لجستیکى براى یکپارچه سازى فرآیندهاى حمل و نقل، سفارش دهى و ساخت، تغییرات سفارش، زمان‌بندى تولید، برنامه هاى لجستیک و عملیات انباردارى) ; تبادل و پردازش داده‌ها میان شرکا (مانند تبادل و پردازش اطلاعات فنى، سفارشات و...) : جمع آورى و پردازش اطلاعات براى تحلیل فرآیند منبع یابى و ارزیابى ، انتخاب و توسعه تامین کنندگان ; جمع آورى و پردازش اطلاعات عرضه و تقاضا و ... براى پیش بینى روند بازار و شرایط آینده عرضه و تقاضا; ایجاد و بهبود روابط بین شرکا.
چنانچه پیداست ، مدیریت اطلاعات و مجموعه سیستم هاى اطلاعاتى زنجیره تامین مى تواند برروى بسیارى از تصمیم‌گیرى‌هاى داخلى بخش‌هاى مختلف زنجیره تامین موثر باشد که این موضوع حاکى از اهمیت بالاى این مولفه در مدیریت زنجیره تامین است .
مدیریت لجستیک : در تحلیل سیستم هاى تولیدى مانند صنعت خودرو، موضوع لجستیک بخش فیزیکى زنجیره تامین را در بر مى گیرد. این بخش که کلیه فعالیت‌هاى فیزیکى از مرحله تهیه ماده خام تا محصول نهایى شامل فعالیت‌هاى حمل و نقل، انباردارى، زمان‌بندى تولید و... را شامل مى شود، بخش نسبتا بزرگى از فعالیت‌هاى زنجیره تامین را به خود اختصاص مى دهد. در واقع ، محدوده لجستیک تنها جریان مواد و کالا نبوده بلکه محور فعالیت‌هاى زنجیره تامین است که روابط و اطلاعات ، ابزارهاى پشتیبان آن براى بهبود در فعالیت‌ها هستند.
مدیریت روابط: فاکتورى که ما را به سمت فرجام بحث راهنمایى مى کند و شاید مهم‌ترین بخش مدیریت زنجیره تامین به خاطر ساخت و فرم آن باشد، مدیریت روابط در زنجیره تامین است. مدیریت روابط، تاثیر شگرفى بر همه زمینه‌هاى زنجیره تامین و همچنین سطح عملکرد آن دارد. در بسیارى از موارد، سیستم هاى اطلاعاتى و تکنولوژى مورد نیاز براى فعالیت‌هاى مدیریت زنجیره تامین به سهولت در دسترس بوده و مى توانند دریک دوره زمانى نسبتا کوتاه تکمیل و به کار گمارده شوند. اما بسیارى از شکست‌هاى آغازین در زنجیره تامین ، معلول انتقال ضعیف انتظارات و توقعات و نتیجه رفتارهایى است که بین طرفین درگیر در زنجیره به وقوع مى پیوندد. علاوه بر این ، مهم‌ترین فاکتور براى مدیریت موفق زنجیره تامین ، ارتباط مطمئن میان شرکا در زنجیره است، به گونه اى که شرکا اعتماد متقابل به قابلیت‌ها و عملیات یکدیگر داشته باشند. کوتاه سخن این که درتوسعه هر زنجیره تامین یکپارچه، توسعه اطمینان و اعتماد در میان شرکا و طرح قابلیت اطمینان براى آنها از عناصر بحرانى و مهم براى نیل به موفقیت است.

 

فازهاى اصلى مدیریت زنجیره تامین:
فاز اول: طراحى مفهومى :
فاز اول نشان دهنده استراتژى ساخت است. در این فاز نحوه اداره سازمان با ایجاد یک تصویر براى آینده و ایجاد یک ساختار براى پیاده سازى تعیین مى‌شود. براى فرآیندهاى فاز اول یک مدل ویژه سازمان لازم است که از یک سازمان به سازمان دیگر متفاوت است. بحث اصلى در این فاز طراحى مفهومى است که مدرکى براى تصدیق و اجراى دو فاز دیگر است. هدف از اجراى این فاز درک جزییات مربوط به هزینه‌ها و شناخت سیستم و منافع پیاده‌سازى SCM است.

 

فاز دوم : طراحى جزییات و تست

 

این فاز همان‌طور که در شکل پایین مشاهده مى‌‌شود مى تواند همزمان با فاز اول و سوم اجرا شود. یعنى جزییات طراحى مى‌شود و به طور هم‌زمان راه حل‌ها در دنیاى واقعى تست مى‌شوند. در این فاز ایجاد تغییرات در ساختار سازمان و در نظر گرفتن آنها براى پیاده‌سازى در سیستم به منظور پشتیبانى طراحى زنجیره تامین جدید توصیه مى‌شود.

 

فاز سوم: پیاده سازى
در این فاز در ادامه فاز دوم، زمان‌بندى پیاده سازى دوره هاى بلندمدت عملیات و تغییرات در سیستم به منظور ایجاد تسهیلات انجام مى‌گردد.

 

 

 

 

 

فن‌آورى اطلاعات ومدیریت زنجیره تامین:
مدیریت زنجیره تامین بر رویکردى مشترى محور استوار است. بر این اساس، ارتباط به موقع و کامل بین همه عناصر زنجیره براى اطلاع از نیازهاى مشترى و میزان تامین نیازها از ضروریات زنجیره است. براى تسهیل جریان اطلاعات و مدیریت دقیق آن بسترى مناسبى از نرم افزارها و سیستم هاى اطلاعاتى یکپارچه و شبکه هاى اکسترانت و اینترانت موردنیاز است. با به کارگیرى تجارت الکترونیک در زنجیره تامین نیز مى توان بر مبناى مدل(7 B2B و8B2E )براى توصیف عملیات خرید، فروش و مبادله محصــولات، خدمات و اطلاعات ازطریق شبکه هاى رایانه اى و به خصوص اینترنت با تامین کنندگان بهره جست.
برمبناى مدلى دیگر از تجارت الکترونیک (E-COMMERCE) شرکت‌هاى همکار در یک زمینه به خصوص از طریق شبکه‌هاى الکترونیکى نیز مى توانند به همکارى و اشتراک مساعى بپردازند. چنین همکارى اغلب بین شرکت‌هــاى حاضر در یک زنجیره تامین اتفاق مى افتد.

 

با توجه به این که بر مبناى مدلى دیگر از تجارت الکترونیک (E-COMMERCE) شرکت‌هاى همکار در یک زمینه به خصوص ازطریق شبکه هاى الکترونیکى نیز مى توانند به همکارى و اشتراک مساعى بپردازند. چنین همکارى اغلب بین شرکت‌هــاى حاضر در یک زنجیره تامین اتفاق مى افتد.
با به کارگیرى تجارت الکترونیک در زنجیره تامین نیز مى توان برمبناى مدل (7 B2B و8 (B2E براى توصیف عملیات خرید، فروش و مبادله محصــولات، خدمات و اطلاعات از طریق شبکه هاى رایانه اى و به خصوص اینترنت با تامین کنندگان بهره جست.
بررسى جایگاه مدیریت زنجیره تامین در پیاده‌سازى تجارت الکترونیک :

 

به طور کلى مدیریت زنجیره تامین یکى از زیرساختارهاى پیاده‌سازى تجارت الکترونیک است. از دید صنعتى تجارت الکترونیکى بین بنگاه‌ها عمدتا در صنایعى رخ مى‌دهد که زنجیره تامین در آن جا شکل گرفته باشد. یک تولیدکننده همواره عاملى است که در وسط فرآیند فعالیت اقتصادى قرار دارد. تولید کننده خود خریدار کالا از تامین کنندگان خود و فروشنده کالایى جدید به خریداران خود است. چون فروشنده به تولیدکننده خود تامین کنندگان دارد و ضمنا خریدار کالا نیز ممکن است خود مشتریانى داشته باشد، ما با زنجیره‌اى از بنگاه‌ها روبه‌رو هستیم که هر کدام هم خریدار و هم فروشنده هستند. این مجموعه شبیه به زنجیر است، زیرا همه به هم وابسته هستند. با مدیریت درست زنجیره تامین همه عناصر موجود در زنجیره منتفع شده و ضمنا با ارایه کالاى مرغوب و ارزان جامعه را نیز منتفع مى‌کند. از همین رو یکى از مسایل مهم صنایع در کشورهاى پیش رفته «مدیریت زنجیره تامین یا (SCM)، Supply Chain Management» است. یکى از عناصر مهم مدیریت زنجیره خودکارسازى امر خرید و فروش بین اعضاى زنجیره است. این امر آن قدر مهم و حیاتى است که حتى قبل از ظهور اینترنت صنایع خودروسازى و هوافضایى که بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین زنجیره‌هاى تامین را دارند، خود با صرف هزینه گزاف اقدام به ایجاد شبکه کرده بودند.
در حال حاضر استاندارد EDI که امروزه با کمک سازمان جهانى استانداردها در محیط اینترنت و بر بستر استاندارد XML براى امور تجارى در حال کاربرد است، از همین شبکه‌هاى اختصاصى به وجود آمده است. براى مدیریت زنجیره تامین پایدارى زنجیره یک عامل مهم و حیاتى است و معمولا اشکال پیچیده، کارآمد و پایدار مدیریت زنجیره تامین تنها در بنگاه‌هاى بزرگ اقتصادى دیده مى‌شود. درحال حاضر در کشور ما در این زمینه کمبود جدى وجود دارد. از یک طرف تعداد بنگاه‌هاى اقتصادى بزرگ در کشور بسیار کم است. این تعداد کم هم عمدتا ماهیتى غیرخصوصى دارند و بنابراین خود با مشکل پایدارى در مواجه با مسایل سیاسى روبه‌رو هستند. از طرف دیگر تعداد زنجیره‌هاى تامین پایدار نیز در کشور بسیار کم است. دو نمونه قابل ذکر را مى‌توان صنعت خودرو و صنایع نفت کشور دانست.

 

موانع پیاده‌سازی SCM :

 

تحولات اخیر کشورهاى منطقه آنها را ناگزیر به به کارگیرى محصولات مدیریت زنجیره تامین در حوزه صنایع مى‌سازد. پیش بینى مى‌شود در سال‌هاى آتى فرصت‌هاى بازار محصول مناسبى براى محصول در منطقه وجود داشته باشد که فرصت‌هاى صادرات محصول را فراهم مى‌نماید. این کشورها به عنوان بازار بالقوه محصول در نظر گرفته مى‌شود.
به لحاظ ساختارى مهم‌ترین مشکلى که زنجیره تامین با آن روبروست، مشکل تعدد مراکز تصمیم گیرى براى تولید، تبدیل و جریان کالاست. این امر موجب تشدید نوسانات تقاضا در طول زنجیره مى شود. هرچقدر از انتهاى زنجیره به سمت ابتداى زنجیره (اولین تامین کننده) حرکت کنید، نوسانات تقاضا تشدید مى‌گردد. این پدیده به اثر «شلاق چرمى» معروف است. این مسئله موجب افزایش موجودى انباشته میان اعضاى زنجیره مى‌گردد که در نهایت باعث بالارفتن هزینه و قیمت نهایى کالا شده و قدرت رقابت زنجیره کاهش خواهدیافت.
فناورى اطلاعات ازطریق تسهیل و تسریع تبادل اطلاعات سازمان و تامین کنندگان را قادر به آگاهى و تامین به موقع احتیاجات یکدیگر مى کنــد و این فلسفه تولید به هنگام را قوت مى‌بخشد.

 

در سال‌هاى آتى با رشد صنعت نرم‌افزار پیش‌بینى مى‌شود که محصول در صنایع مونتاژ قطعات الکترونیکى نیز نفوذ داشته باشد. پیش‌بینى مى‌شود با رواج به کارگیرى فن‌آورى اطلاعات در صنایع و آماده‌سازى زیرساختارها و بستر پیاده‌سازى سیستم‌هاى مدیریت زنجیره تامین حجم تقاضا به طور فزاینده‌اى افزایش یابد.

 

بررسى تکنولوژى تولید و برآورد نحوه تامین دانش فنى مورد نیاز :

 

مدیریت زنجیره تامین بر رویکردى مشترى محور استوار است. لذا ارتباط به موقع و کامل بین همه عناصر زنجیره براى اطلاع از نیازهاى مشترى و میزان تامین نیازها از ضروریات زنجیره است. براى تسهیل جریان اطلاعات و مدیریت دقیق آن بسترى مناسبى از نرم افزارها و سیستم‌هاى اطلاعاتى یکپارچه و شبکه هاى اکسترانت و اینترانت موردنیاز است.
تولید محصول در داخل یا ارایه محصول از طریق مشارکت‌ با تولیدکنندگان محصول در دنیا امکان‌پذیر است. که در در صورت تولید داخل منجر به توسعه صنعت نرم‌افزار در شرکت خواهد شد و در صورتى که محصول توسط با سرمایه‌گذارى مشترک با شرکت خارجى امکان به کارگیرى نیروى متخصص در زمینه بازاریابى و خدمات پشتیبانى نصب و راه‌اندازى محصول و خدمات پس از فروش را خواهد داشت.

 

 

 

 

 


ساختار شبکة تأمین :
شبکة تأمین دارای «شاخه‌ها» و «ریشه‌ها» زیادی است و اینکه چه تعداد از این شاخه‌ها و ریشه‌ها باید مدیریت شود بسته به سطح مشارکت و همکاری در شبکه و همچنین میزان ارتباط تخصیص داده شده در شبکه است؛ یعنی، بعضی از ارتباطات درشبکة تأمین نیاز به هماهنگی شدید و ارتباط زیاد ندارند، چون سطح همکاری روی میزان کنترل و مدیریت ارتباطات اثر می‌گذارد.
شاخه‌ها و ریشه‌های شبکة تأمین بنای ایجاد ساختار شبکة تأمین هستند. ساختار شبکة تأمین از سه قسمت زیر تشکیل می‌شود:
الف: اعضای شبکه
ب: ابعاد ساختاری شبکه (ساختار افقی و عمودی)
ج: ارتباطات و اطلاعات درون شبکه

 

الف: اعضای شبکه:
مهمترین مبحث در مورد اعضا آن است که اهمیت و بحرانی بودن هر عضو در رسیدن به اهداف مشخص شود تا در شبکه میزان ارتباط، مشارکت و همکاری تجاری با آن مشخص گردد. منظور از اعضای شبکة تأمین، تمام سازمانها و واحدهایی است که در زمینه‌های عملیاتی و مدیریتی موجب افزایش ارزش افزوده در فرایند تجاری شبکه می‌شوند و در طراحی، ارائه محصول وستاده برای بازار و مشتری در این شبکه فعالیت می‌کنند.
تأمین کنندگان قطعات و مواد به عنوان اعضای تأمین کننده در شبکه نقش به سزایی در انجام عملیات شبکه دارند و بحث اصلی در مورد اعضا، دقت در انتخاب آنها از بین داوطلبان بالقوه با در نظر گرفتن کلیة معیارها و شاخص‌هاست. پس از انتخاب اعضا، آنها رده‌بندی می‌شوند. این رده‌بندی به صورت عمودی انجام می‌شود، یعنی رده‌ها از تأمین‌کنندگان عمده به تأمین کنندگان جزء تقسیم می‌شوند، چنانچه هر رده نیز خود دارای رده‌های زیر شاخه به عنوان رده‌های دوم و سوم است. در ادامه، در این زمینه بیشتر بحث خواهد شد

 

ابعادساختاری شبکه(ساختارافقی وعمودی) :
شبکة تأمین دارای سه بعد ساختاری است:
1- بعد افقی ساختار
2- بعد عمودی ساختار
3- بعد موقعیت افقی ساختار

 

بعد افقی ساختار:
بعد افقی ساختار شبکة تأمین به تعداد شاخه‌های افقی ساختار شبکه اشاره دارد که مانند حیطه نظارت در ساختار سازمانی می‌تواند وسیع و یاکوچک باشد. برای یک شرکت خودروسازی می‌توان شاخه‌های قطعات محرکه، مواد غیر مستقیم، قطعات بدنه، قطعات تزیین و ... در شبکه ایجاد کرد.

 

بعد عمودی ساختار:
بعد عمودی ساختار به تعداد عرضه کننده یا تأمین کننده در هر شاخة افقی اشاره دارد و یک شرکت می‌تواند دارای ساختار عمودی باریک (تعداد تأمین کنندگان کم) یا ساختار عمودی وسیع‌تر (تعداد تأمین کنندگان زیاد) باشد.

 

بعد موقعیت افقی ساختار:
این بعد به جایگاه سازمان اشاره دارد؛ یعنی، یک شرکت می‌تواند در شبکة تأمین نزدیک به تأمین مواد خام و قطعات باشد یا در انتهای شبکه نزدیک به بازار مصرف و مشتری.

 

ارتباطات و اطلاعات درون شبکه:
بسیاری از محققان این قسمت از ساختار شبکه را مهمترین قسمت آن می‌دانند، زیرا اگر ارتباطات به صورت صحیح و سالم در شبکه جریان نیابد سایر قسمتها نیز دچار اخلال می‌شوند.
پاسخگویی به نیاز مشتریان مستلزم داشتن ارتباط و اطلاعات در کل شبکه است. مدیریت یکپارچه شبکة تأمین میسر نخواهد بود مگر با ایجاد اطمینان در شبکه که اطمینان در شبکه از جریان درست، سالم و دقیق اطلاعات و ارتباطات ناشی می‌گردد.
به اعتقاد هندفیلد سه عامل اساسی باعث شدند که مدیران بحث اطلاعات و ارتباطات درون شبکه را مطرح و دنبال کنند. آنها عبارتند از:
1- انقلاب اطلاعات.
2- تقاضای مشتریان در جهت خرید محصولات و خدمات با کیفیت، با هزینه کمتر، تحویل مناسب‌تر، تکنولوژی مدرن‌تر و طول عمر بیشتر که در نهایت به افزایش رقابت در بین تولید‌کنندگان و سازندگان منجر شد.
3- نیازبه شکل جدیدازروابط بین سازمانها.
در گذشته، روابط خریدار و فروشنده را قیمت و تاحدودی هم کیفیت کالای مورد معامله تشکیل می‌داد و سایر معیارها و شاخصها در روابط دیده نمی ‌شد که خودبخود باعث کاهش تضمین ارتباط می‌شد. بعدها با درک اهمیت اطلاعات و ارتباطات در حفظ انسجام شبکة تأمین به این قمست اهمیت خاص داده شد. اختلاف در بین اعضای شبکة تأمین غیرقابل اجتناب است، ولی با ایجاد یک مدیریت روابط صحیح می‌توان از اختلافات پیشگیری کرد. این سه عامل اصلی به عنوان ارکان شبکة تأمین عبارتند از:
1- اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی در شبکة تأمین.
2- موجودی و مدیریت موجودی و جریان مواد در شبکة تأمین.
3- رابطه و مدیریت روابط در شبکة تأمین.
این سه رکن در حقیقت سه مشخصة استراتژیک یک شبکه به شمار می ‌روند و اگر بر اساس شرایط مورد نیاز طراحی نشوند و بعد از طراحی آنچنان که باید و شاید مورد توجه، مداقه، بازبینی و کنترل پیوسته قرار نگیرند، کارایی کل شبکه را تحت تأثیر قرار داده و در صورت شدید بودن عوارض آنها حتی ممکن است منجر به نابودی آن شوند. نکتة اساسی و بسیار مهم وجود یک نظام وسیستم‌ پویا برای تحلیل و بهبود این سه رکن است، زیرا شرایط محیطی شبکه می‌تواند به شدت متغیر باشد و تغییرات شدید لزوم بازنگری و ارائه راه حل ‌های مناسب و نیز تعیین استراتژیهای آینده را ایجاب می‌کند. پیش‌بینی وضعیت آینده در شبکه بسیار مهم است زیرا کل مجموعه برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان گذشته و جدید خویش ممکن است با محیطی پر از مخاطره مبارزه‌ای جدی داشته باشد.
در این قسمت مختصری از سه رکن ارایه شده است.

 

فرایند‌های شبکة تأمین :
امروز خیلی ازشرکت‌های بزرگ دریافته‌اند که موفقیت مدیریت شبکة تأمین یکپارچه بدون وجود نگرش فرایندی به تجارت امکان‌پذیر نیست. شرکت 3M یکی از شرکت‌های بزرگ است که به این مفهوم در عمل رسیده است و مزایای زیادی از نگرش فرایندی کسب کرده است. نگرش فرایندی به تجارت در شبکة تأمین به چندین فرایند تقسیم می‌گردد.
لمبرت فرایند‌های ارتباطات، مدیریت خدمت، موجودی، سفارشها، تدارکات، جریان تولید و توسعه محصول را برای شبکة تأمین برشمرده است.

 

فرایند مدیریت ارتباطات :
برای دستیابی به موفقیت و کارایی در شبکة تأمین باید یک سیستم ارتباطی مناسب با مشتریان در شبکه طراحی، اجرا و سپس آن را مدیریت کرد (در این زمینه قبلا بحث شده است).

 

فرایند مدیریت خدمت :
در ایجاد یک فرایند برای ارائه خدمات به مشتریان و اعضای شبکه، مدیریت مناسب این فرایند، نقش به سزایی در موفقیت و کارایی شبکة تأمین دارد.
فرایند مدیریت موجودی :
جریان مواد، قطعات و موجودیها در شبکة تأمین به صورت موجودیهای ضروری، مورد نیاز موجودیهای متغیر و اتفاقی است که گردش این موجودیها نیاز به داشتن فرایند مدیریت تقاضاست تا کلیه واحدها را برای ارسال یا دریافت موجودیها و برنامه‌ریزی فی ‌مابین آنها برای مشتریان بعد و واحدهای قبل خود آماده و راهنمایی کند.

 

فرایند سفارش ها و نیازمندیها :
بررسی مطالعه و کنترل نیازهای واحد به یکدیگر و ایجاد یک برنامه فراگیر نیازمندیهای واحد ها در مدیریت شبکه تامین ضروری است. این فرایند با تدوین و روشهای مناسب چون MRP استاندارد و ایجاد سطوح II و III و IV در این روش (MRP) ، یک فرایند منظم از برنامه‌ریزی سفارش‌ها را بین واحدها مهیا می‌کند.

 

فرایند جریان تولید :
اگر فرایند‌های تقاضا، سفارشها و نیازمندیها به درستی طراحی و اجرا گردند فرایند جریان تولید با اتکا به آن فرایند‌ها , عملیات تولید محصول را برای جوابگویی به نیاز مشتری آماده می‌کند. فرایند جریان تولید باید یک خصوصیت اصلی داشته باشد و آن انعطاف و سرعت در جریان عملیات تولید است تا نیاز مشتریان و حلقه‌های مرتبط در شبکه را در اسرع وقت تأمین کند.

 

فرایند تدارکات :
اجرای طرحهای تجاری با داشتن یک فرایند تدارکت مناسب قابلیت دستیابی را خواهند داشت. در یک فرایند باید تأمین کنندگان بنا به نوع کالا و خدمتی که ارائه می ‌کنند، دسته‌بندی شوند تا چگونگی تهیه و تدارکات اقلام و مواد آنها برای تولید در یک فرایند طراحی گردد زیرا اگر نیاز به توسعة محصول باشد، تأمیین کنندگان قطعات و مواد آن محصول نیز خود به خود در توسعه قرار می‌گیرند.
فرایند توسعه محصول وخرید :
این فرایند برای توسعه، بنا به نیاز مشتری ونیز در توسعه خرید از طریق توسعة تأمین کنندگان طراحی می ‌شود. توسعة محصول و تأمین‌کنندگان در یک فرایند قرار می‌گیرد، زیرا اگر نیاز به توسعة محصول باشد، تأمین‌کنندگان مواد و قطعات آن محصول هم توسعه می‌یابند.
فرایند بازگشت :
ایجاد کانالهایی جهت بازگشت و اصلاح بعضی از فرایند‌ها برای استفاده از فرصتهای جدید بازار رقابتی در شبکة تأمین موجب بهره‌وری در SCM است، می‌توان این فرایند را فرایند اصلاح یا بازخور نامید. فرایند اصلاح مانند فرایند‌های اصلاحی استاندار‌دهای ISO هر عدم تطابقی را در فرایند‌های موجود شبکة تأمین کشف و اصلاح می‌کند.
با طراحی مناسب واجرای کامل فرایند‌های پیش‌گفتة واحد‌های مختلف (حلقه‌ها) در شبکة تأمین به صورت نزدیکتر و ارتباطی بهتر فعالیت خواهند کرد و با افزایش ارتباطات نزدیکتر زمینه‌های همکاری تجاری شکل گرفته و شبکة تأمین یکپارچه ایجاد خواهد شد.

 

شبکة تأمین یکپارچه چیست :
یکی از عوامل موفقیتهای شبکة تأمین وجود روابط مناسب در شبکه است و یا ایجاد روابط خوب شبکه می‌تواند سریعتر و قابل انعطاف‌تر به نیاز‌های مشتریان پاسخ دهد. برای سفارش‌های اضطراری و خاص نیز تولید‌کننده در صورتی موفق است که تأمین کننده به نحو مطلوب او را حمایت و پشتیبانی کند. عدم وجود روابط خوب و حمایتی حیات شبکه را تهدید خواهد کرد. در بحث روابط بین تولید کننده و تأمین کننده سه حالت (در روابط) وجود خواهد داشت:
1- روابط به طرز مناسب تعریف شده‌اند.
2- روابط ناقص بوده باید کامل گردند.
3- روابط مناسب وجود ندارد.
در مورد شمارة یک حیات، ابقا و توسعه روابط برای کسب موفقیت‌های جدید مورد نظر است و در مورد دوم، حیات شبکه و در مورد سوم خطر شکست عملیات تأمین، ذهن تحلیل‌گران را مشغول می کند. نکتة دیگر آنکه با وجود روابط بهتر چگونه می‌توان این روابط را حفظ و نگهداری کرد و استحکام بخشید.
زمانی که روابط منسجم و خوب در شبکه وجود دارد، شبکة تأمین یکپارچه (از دیدگاه روابط) به وجود می‌آید. روابط در شبکة تأمین به دو شکل به وجود می‌آید، شکل اول روابط عمودی در ساختار شبکة‌ تأمین که همکاری تجاری است و شکل دوم روابط افقی در سطح شبکه که با عنوان اتحاد مطرح می‌گردد.
در ادامه، دو مفهوم فوق مطرح و شرح داده می‌شود.
پیوستگی و همکاری تجاری در شبکة تامین زمانی بوجود می آید که شرکا از روی تمایل امور تجاری خویش را برای کاهش دوبارکاریها و اسراف در جهت بهبود عملکرد خود اصلاح نمایند. مثالهایی از پیوستگی عبارتند از: سهم بندی اطلاعات با اطمینان خاطر ، سرمایه گذاری مشترکدر پروژه های دو طرفه و ....
ایجاد یکپارچگی در شبکة تأمین با انجام مراحل منظم امکان پذیر است. این مراحل عبارتند از :
مرحلة 1 : شناسایی و ارزیابی تأمین‌کنندگان وآغاز تصفیه این تامین‌کنندگان به گونه‌ای که در انتها تعداد کمی از آنها برای انجام قرار داد باقی خواهند ماند که ممکن است علاقمند ارتباط در سطح بالاتر باشند.

 

مرحلة 2: در این مرحله پس از دوره‌های ارتباط، ارزیابی عملکرد در این دوره‌ها تصمیم برای تشکیل پیوستگی و رابطة قویتر گرفته می‌شود و ملاحظات استراتژیکی وعملیاتی در انتخاب همکار، تعیین می‌شوند.

 

مرحلة 3: این مرحله بر انتخاب نهایی همکار و تثبیت همکاری متمرکز می‌گردد و مدیران شروع به تعیین ملاحظات استراتژیک و عملیاتی در خصوص آرایش جدید می‌کنند. در این مرحله جلسات بین طرفین به صورت وسیع تشکیل می گردد.

 

مرحلة 4 : پیاده سازی، استمرار در همکاری و پیوستگی را شامل می ‌گردد و این عمل از وظایف اصلی فرایند بازگشت یا بازخورد است که با ایجاد بازخوردهای مناسب عدم انطباقها کشف اصلاح می گردند . مراحل چهارگانة فوق در ایجاد پیوستگی و به عبارتی تشکیل همکاری تجاری در شبکة تأمین و با تغییراتی اندک به عنوان مدل ایجاد همکاری در ادامه ارائه می ‌شوند.

 

 

 

تجهیزات کلیدی مدیریت زنجیره تأمین:
ما مدیریت زنجیره تأمین را به 12 منطقه تقسیم کرده‌ایم؛ این 12 منطقه از بررسی مقالات تحقیقی بر روی زنجیره‌‌ی تأمین بدست آمده است. هر منطقه یک موضوع زنجیره‌ی تأمین پیش روی شرکت را نشان می‌دهد.
دسته‌بندی دوازده‌گانه عبارتند از :
موقعیت مکانی – حمل و نقل و لجستیک – موجودی و پیش‌بینی – بازاریابی- مدیریت منابع و تأمین کننده‌ها – محیطهای واسط الکترونیکی واطلاعاتی- طراحی تولید جدید و مصرفی آن – پشتیبانی و خدمات پس از فروش – تدارکات بازگشت پذیری به محیط زیست - قراردادهای استراتژیک و تأمین کالا از منابع خارجی– اندازه‌گیری‌ها و ارزیابی‌ها– مباحث جهانی .

 

موقعیت مکانی (Location) :
موقعیت مکانی به جنبه‌های کمی و کیفی از امکانات مکانی بستگی دارد این شامل مدلهای مکان‌یابی تجهیزات، سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی GIS‌ - عوارض و مالیاتهای مختلف کشور‌ها و هزینه‌های حمل و نقل می‌باشد.
مباحثی مانند اقتصادی بودن یا غیر اقتصادی بودن اهداف در این طبقه بررسی می‌‌شود.
ساختار فیزیکی زنجیره تأمین در این طبقه تنظیم می‌شود.
می‌توان از مدلهای باینری، صفحه گسترده‌ی ساده و آنالیزهای کیفی در این قسمت استفاده کرد.

 


حمل و نقل و لجستیک:
شامل تمامی مباحث وابسته به مقدار کالا از طریق زنجیره تأمین، حمل و نقل فراگیر، انبارداری و به کارگیری مواد می‌شود.
در این قسمت برنامه‌ریزی خطی (مانند مسئله‌ی سفر) و مدلهای بهینه‌سازی (مسیر‌یابی و حمل و نقل) بکار می‌روند.

 

موجودی و پیش‌بینی:
شامل موجودیهای قدیمی و مدلهای پیش‌بینی می‌باشد. در زمانیکه مسائل و مشکلات زنجیره تأمین هجوم می‌آورند، یکی از راحت‌ترین راهها برای حل مشکلات، شناسایی و کاهش هزینه‌های موجودی کالا می‌باشد . مدلهای ساده‌ای می‌توانند پتانسیل هزینه‌های ذخیره شده موجودی کالا را شناسایی کنند.
چند سال پیش تئوری پلکانی موجودی کالا مطرح شد، اما این مدل برای یک تصمیم گیرنده کاربرد دارد در صورتی که زنجیره تأمین با مسائل شرکتهای چندگانه و تصمیم‌گیرنده‌ کاربرد دارد در صورتی که زنجیره تأمین با مسائل شرکتهای چندگانه و تصمیم‌گیرنده‌های متفاوت سروکار دارد.
بنابراین نگرش پلکانی به این صورت تغییر یافت که ما می‌توانیم سیستم پلکانی را به مجموعه‌ای از مراحل تجزیه کنیم تا کنترل متمرکز و قابلیت دسترسی به اطلاعات جهانی ‌آسان باشد و سیاستهای سفارش بهینه شوند.
بازاریابی:
شامل تفکرات پایه‌ای بررسی ساختار زنجیره‌ تأمین می‌باشد و رابطه‌ی تجارت با مشتریان پائین دست را نمایش می‌دهد.در این قسمت باید به اثر شلاق گاوی توجه داشت نظریه‌ی شلاق گاوی بیان می‌کند که قابلیت تغییردر بالا رفتن زنجیره تأمین از مصرف کننده به مغازه خوار و بار فروشی،به مرکز توزیع، به انبار مرکزی و به کارخانه افزایش می‌یابد. به عبارت دیگر سفارش مشتری از زمانی که توسط خود او صادر می‌شود تا زمانیکه به کارخانه می‌رسد دستخوش تغییر می‌شود، این تغییرات یا از نظر نوع سفارش و یا مقدار سفارش است.
امروزه تعداد سفارشاتی که مستقیماً‌ به کارخانه می‌رسد و سفارشات اینترنتی گسترش یافته و این موضوع اطلاعات قابل دسترسی برای اجزای زنجیره تأمین و نیز سرعت دستیابی اطلاعات را افزایش داده که خود موجب کاهش اثر شلاق گاوی و افزایش خدمات به مشتری‌ می‌شود .

 

روش VMI :
در یک مشارکت از نوع VMI ، تأمین کننده (معمولاً سازنده و گاهی اوقات هم یک خرده فروش یا توزیع کننده) تصمیمات اصلی موجودی کالا را برای سازمان می‌گیرد، بدین معنی که تأمین کننده سطح موجودی کالای خریدار را کنترل می‌کند؛ و تصمیمات دوره‌ای برای تأمین مجدد را می‌گیرد که این تصمیمات مربوط به کمیت سفارش، حمل و نقل و زمانبدی می‌شود.

 

طبقه بندی موقعیت :
موقعیت، امکانات متعلق به یک شرکت را نشان می‌دهد. این طبقه‌بندی، تأمین‌کنندگان شرکت را برای ارائه‌ی خدمات یاری می‌کند. برخی شرکتها برای جلب توجه تأمین کنندگان، خصوصیات و امکانات خود را روی شبکه اینترنت قرار داده‌اند.
امروزه تعیین تعدادی از تأمین کنندگان و بهترین راه برای پیوند با تأمین‌کنندگان بهیک موضوع مهم در زنجیره تأمین تبدیل شده است.

 

طراحی محصول و معرفی تولیدات جدید:
با افزایش تقاضا‌های زنجیره تأمین از محصولات گوناگون نیاز به طراحی محصول جدید احساس می‌شود و سپس معرفی درست و دقیق و به موقع محصول جدید می‌تواند نقش مؤثری به دست آوردن بازار داشته باشد. معمولا محصول جدید در ابتدا بطور انبوه تولید نمی‌شود بلکه بصورت آزمایش ومقطعی وارد بازار ملی شود و پس از آنکه مورد استفاده قرار گرفت و نتایج جمع‌آوری شد، محصول پس از رفع نقص به تولید انبوه می‌رسد.

 

پشتیبانی و خدمات پس از فروش:
بسیاری از شرکت‌ها شهرت خود را بر مبنای توانایی در این حیطه بدست آورده‌اند یکی از موضوعاتی که در این حیطه جای بحث دارد بازیافت محصول می‌باشد؛ بشر امروزه به فکر ساخت محصولاتی است که پس از پایان عمر مفیدشان بتوان آنها را تبدیل به مواد دیگر کرد یا اینکه تجزیه کرد تا آلودگی برای محیط زیست ایجاد نشود.
خدمات پس

خرید و دانلود دانلود مقاله    مدیریت زنجیره تامین


دانلود مقاله GTL فرآیند مایع سازی گاز طبیعی

 

 

مقدمه
ایران با در اختیار داشتن 16 درصد ذخایرگازطبیعی ، رتبه دوم را درمیان کشورهای جهان به خود اختصاص داده است.با وجود این ،به خاطر عدم دسترسی به بازارهای جهان ،این ثروت عظیم مانند گنجی نهفته غیر قابل استفاده است .با توجه به غیر اقتصادی بودن احداث خطوط لوله در مسافتهای طولانی و مؤلفه های سیاسی حاکم در منطقه ،استفاده از این روش جهت انتقال و فروش گاز طبیعی مناسب نیست .همچنین روشهای فشرده سازی یا مایع سازی گاز به علت گران بودن فرآیند،محدودیت بازار مصرف ،ارزان بودن نسبی محصولات و هزینه بالای ساخت تجهیزات مربوط به آن ،توجیه چندان مناسبی ندارد.
فرآیند GTL با توجه به مصرف گاز طبیعی به عنوان خوراک اصلی، می تواند بازاری وسیع برای گاز طبیعی ایجاد نموده ،در آمد صادراتی مناسبی عاید کشور نماید.محصولات این فرآیند در قیمتهای نفت خام بیشتر از 15 دلار در شبکه ،اقتصادی هستند.
تبدیل گاز طبیعی به محصولات با ارزشتراز قبیل سوختهای مایع تکنولوژی است که تأثیر شدیدی به صنایع نفت و گازجهان ومحیط زیستن انسان درآینده ای نزدیک خواهد گذاشت که مهمترین اثرات آن عبارت اند از افزایش استفاده از منابع تمیز انرژی نظیر گاز طبیعی ،بهره برداری از چاههای نفتی که در استفاده از گازهای همراه آنها مشکل وجود دارد،کاهش هزینه تولید محصولات پالایش شده استانداردازنقطه نظر زیست محیطی وجوابگو بودن نیاز روزافزونی جهان به انرژیِ .بنابراین با استفاده از تکنولوژی GTL می توان گاز طبیعی را که تا به حال به عنوان سوختی کم ارزش با هزینه انتقال نسبتاً بالا به بازار مصرف تلقی می شد،درمحل تولید ، به فرآوره های مایع با ارزش تبدیل شودومانند فرآورده های نفتی در تانکرهایی به سوی بازار مصرف حمل شود.
فرآیند GTL برای تولید محدوده وسیعی از محصولات نظیر ،نفت ،نفت فید، دیزل، واکس، روغن، مواد شیمیایی یا گاز مایع بکار می رود.فرآیند GTL شامل سه مهم می باشد که به ترتیب عبارت اند از تهیه گاز سنتز،سنتز فشرتروپش وارتقاء کیفیت محصولات
جهت تولید گاز سنتز برحسب نوع خوراک و خصوصیات گاز سنتز موردنیاز ،توسط یکی از فرآیندهای GTL ،اکسیداسیون جزئی ،گاز سازی به گاز سنتز که مخلوطی از مونوکسید کربن و هیدروژن است تبدیل می شوند.سپس در مرحله سنتز فشرتروپش گاز سنتر به هیدروکربنهای مایع تبدیل می گردد.در مرحله سوم(upgrading)برحسب نوع نیاز توسط فرآیندهایی نظیر ایزومریزاسیون وهیدروکرانیگ به نفتا ،دیزل و گاز مایع تبدیل می شوند.
سنتزفیشرتراپش به دلیل ایجاد منبع بالقوه ای در تولید سوخت های مایع وبا کیفیت خوب طی چند سال اخیر بخش عظیمی از تحقیقات و مطالعات فنی و اقتصادی در شرکتهای مهم نفتی را به خود اختصاص داده است .واکنش فیشر-تراپش از طریق یک نوع پلمریزاسیون احیایی مونوکسید کربن وهیدروژن است که هیدروکربن های خطی ،النین ها والکلهای مختلف را به شرح زیر می تواند تولید کند.،،
Co+h ch (ch)n CHOH, CH (CH)CH=CH , CH(CH)n CH
درسنتزفیشر-تراپش مونوکسیدکربن وهیدروژن پس از جذب به سطح کاتالیزور ناهمگن تجزیه می گردند.از برخورد بین انتهای جذب شده برروی سطح کاتالیز مونومر -  CH - تولید می شود که دراثر واکنش پلیمریزاسیون می تواند محدوده وسیعی از هیدروکربنها را تولید کند.
به طور کلی می توان سنتز فیشر –تراپش را بامعادله کلی به صورت زیر نشان داد:
nCO+2nH2 -[cH 2]n- + nH2O

 

در طی سنتز فیشر-تراپش علاوه برواکنشهای اصلی ،واکنشهای ثانوی هیدروژناسیون وایزومریزاسیون نیز رخ می دهد.میزان انجام واکنشی های جانبی به نوع کاتالیزورمصرفی بستگی دارد.به عنوان مثال از تمایل زیاد کاتالیزورهای کبالت برای انجام واکنشهای هیدروژناسیون می توان نام برد.درسنتز فیشر-تراپش که یک فرآیند کاتالیستی است از راکتورهای مختلفی مانند راکتورهای بسترثابت ،راکتورهای بستر سیال و راکتورهای بستردوغابی استفاده می شود.
برای محصولات متفاوت ،ترکیب بهینه گاز سنتزورودی به راکتورفیشر-تراپش متفاوت است بعنوان مثال برای تولید سوخت دیزل ترکیب بهینه گاز سنتزبه صورتی باید باشدکه نسبتCo /2 H برابر2 باشد.امروزه برای کاهش هزینه های اولیه فرآیند تبدیل گاز به فرآوردهای مایع و به دست آوردن یک گاز سنتز با ترکیب بهینه روشها وپایلوت پلنتهای زیادی پیشنهاد می گردد.بطوریکه با پیشرفت تکنولوژیها تقاضا برای انجام آزمایشهای دقیقتر برای جریانات مختلف بطورروز افزونی افزایش یافته است.

 


تاریخچه
این فرآیند از ابتدای قرن بیستم مورد توجه بوده است و تاکنون فعالیتهای گوناگونی از جمله توسط افراد و شرکتهای ذیل در این زمینه صورت پذیرفته است.
-سال 1930،تبدیل گاز سنتزبه هیدروکربنهای سنگین در فشار 15،تا 20اتمسفر در واکنشی کاتالیستی با پایه کبالت (بازده 15٪)توسط ((فیشروبیچلر))
-در خلال جنگ جهانی دوم،((فیشر))و همکارانش در آلمان جهت ساخت ایزوپارافین ها،آزمایش تولید اکسیژن را در دما و فشاربالا انجام دادندکه بسیار موفقیت آمیز بود.از آن به بعد تمام واکنش های مربوط به تبدیل گاز سنتز به هیدروکربنهای سنگین تر وبزرگتر به نام ((فیشر-تروپش))نامگذاری گردیدو در آلمان به مرحله صنعتی رسید.
- از سال 1950 شرکت ((ساسول))تولید گاز سنتزرا از زغال سنگ آغاز نمود و تاکنون در واحدهای GTL خود از راکتورهای بسترسیال وکاتالیست کبالت استفاده نموده است.
-سال 1993 اولین واحد تجاری شرکت ((شل))باظرفیت 12500 شبکه در روز با هزینه 850میلیون دلار به بهره برداری رسید.
-سال1999،شرکت ((سینترولیوم))واحد پایلوتی با ظریفت 70 بشکه در روز راه اندازی نمود.در سالهای اخیر چند واحدکوچک GTL در نقاط مختلف جهان به بهره برداری رسیده است که از آن جمله می توان به راه اندازی واحد GTL متعلق به شرکت آمریکایی ((کونکوفیلیپس)) با ظرفیت 400 شبکه درروز درایالت اوکلاهی اشاره کرد.
شرکت ((بی پی ))نیز یک واحد را باظرفیت 250 بشکه درروز در کشور آلاسکا راه اندازی کرده است که در آن گاز طبیعی به نفت خام مصنوعی تبدیل می شود.
در حال حاضر قطر،پیشگام احداث واحدهای GTL در سطح جهان به شمار می رود.
سنتزفیشر-تراپش به حدود 84 سال قبل برمی گردد. اولین باردر سال 1902 ساباتیروهمکارانش توانستند باهیدروژناسیون مونوکسیدکربن و با استفاده از کاتالیزورنیکل متان را تهیه نمایند وبدین ترتیب راه برای تهیه سایر هیدروکربنها گشوده شد.فرآیند سنتز هیدروکربنها و ترکیبات اکسیژن دار از مونوکسید کربن به کمک کاتالیزورهای اکسید فلزی در سال 1913 به ثبت رسید.در سال 1921 کالورت با استفاده از گاز سنتز متانول را با راندمان حدود 80 درصد تهیه نمودو در سال 1922 پاتارد،متانول را در دمای °C 200وفشار200-150 اتمسفر در مجاورت کاتالیزورهای مس واکسیدروی تهیه کرد.نخستین پژوهش ها بر روی سنتز هیدروکربنها نظیر پارافین ها و اولفین ها از گاز سنتردر سال 1923 توسط فیشروتراپش در آلمان صورت گرفت.آنان ازکاتالیزورهای نیکل و آهن و کبالت در دمای حدود°C 200-150 و فشار1 اتمسفر استفاده نمودند .ازآن هنگام به بعد حجم تحقیقات و فعالیتهای علمی که در زمینه هیدوژناسیون مونوکسیدکربن انجام گرفت،بیش از آنچه بود که در تاریخ علم شیمی تا آن زمان انجام شده بود.امروزه عملاً پارافین ها و الفین ها در محدوده محصولات پتروشیمی و پالایشی با این فرآیند قابل تولید هستند./


شکل1- پرا کندگی پروژه های GTL در جهان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

روشهای متداول تبدیل گاز طبیعی
1-گاز طبیعی :
هر ماده که در شرایط دما وفشارعادی به صورت گاز باشد،گاز طبیعی است .این مواد به مقدارزیاد وجودندارند وآنهایی که درپوسته زمین یافت شده اند:از لحاظ تعداد بسیار محدودند و اساساً هیدروکربنهای اشباع با کمتر از 5 اتم کربن با CO2،N2 ،H2S ،H2 ،He ،Ar همراهند.در طبقه بندی چهار منبع اولیه تجدیدناپذیرانرژی ،گازطبیعی در جایگاه سوم قراردارد که تقریباً مشابه با نفت می باشدوبه طوراساسی از اورانیوم بالاتر امانسبت به سوختهای جامددر جایگاه پائین تری قراردارد.
به طورکلی سه نوع گازطبیعی مشخص شده است.
• گاز های غیرهمرا با نفت
• گاز های همراه که به شکل محفظه گازی در بالای لایه نفتی در مخزن قرار دارند
• گازهای محلول که در نفت حل شده اند.
خاورمیانه تقریباًدارای نیمی از مخازن گازهای همراه در جهان است.گازهای محلول در تمام کشورهای حوزه خلیج فارس به وفور یافت می شود. بیش از 70٪ از مخازن گازهای همراه خاورمیانه به صورت کلاهک گازی در ایران واقع شده است.
1-1- گاز سنتز:
اکثر روشهای استفاده از گاز طبیعی جهت تولید فراورده های با ارزش،مستلزم تولید گاز سنتز به عنوان حدواسط می باشد.متاسفانه با وجود اینکه زمان زیادی از شناخته شدن تکنولوژی تولید گاز سنتز در دنیا می گذرد،کلیه واحدهای تولید گاز سنتز در کشور توسط کشورهای خارجی نصب و راه اندازی شده اند.با توجه به این موضوع واهمیت و جایگاه گاز سنتز در صنعت ، در پژوهشگاه صنعت نفت فعالیتها و تحقیقات گسترده ای جهت شناخت روشها و تکنولوژی مناسب تولید،ساخت کاتالیست مربوطه و فرایندهای استفاده از گاز جهت تولید فراورده های با ارزش آغاز شده و در حال انجام است.
در سالهای اخیر تلشهای گسترده جهانی جهت استفاده موثر از گاز طبیعی و تبدیل آن به محصولات باارزش و آسان از نظر حمل و نقل انجام شده است.در این میان تولید و استفاده از گاز سنتز جایگاه ویژه ای در صنعت به خود اختصاص داده است.
1-1-1-گاز سنتز چیست؟
گازسنتزمخلوطی از CO و H2 بانسبتهای مختلف است و تولید آن مهمترین مرحله در روش تبدیل غیر مستقیم گاز طبیعی است. گاز سنتز ماده اولیه بسیار با ارزشی جهت تولید مواد متنوع شیمیایی می باشد.با استفاده از این گاز و فرایند های مختلف،می توان مواد متنوع شیمیایی را تولید نمود که بسته به روش تولید آن نسبت های مختلف هیدروژن به مونواکسید کربن به دست می آید.همچنین در موارد مصرف در صنعت،بسته به فرایندی که گاز در آن مورد استفاده قرار می گیرد،نسبت های مختلف لازم است.
1-1-2-فرآیندهای پایه تولید گاز سنتز
فرآیندهای پایه تولید گاز سنتز عبارتند از :
1-گازی شکل کردن زغال سنگ
2-رفرمینگ جزئی متان
3-اکسیداسیون جزئی متان
4-رفرمینگ باCO2
روش گازی شکل کردن زغال سنگ ، اولین روش تولید گاز سنتز است که در آن گاز سنتز توسط گازی شکل کردن کک از زغال سنگ در دماهای پایین به وسیله هوا و بخار آب به دست می آید.این فرایند غیر کاتالیستی بوده و نسبت تولیدی توسط آن کم است و در حدود 1 است.با توجه به وجود مواد متنوع در زغال سنگ ، گاز سنتز تولیدی از این روش نیازمند واکنشها و خالص سازیهایی جهت تولید گاز سنتز با خلوص بالا می باشد.
دررفرمینگ بابخارازکاتالیزورنیکل که روی پایه آلومین پخش شده استفاده می شود .دمای فرآیند بین°C 850 و°C 950 وفشار آن Mpa 3است. از مزایای این روش عدم نیاز آن به واحد O2 است. گاز سنتز تولیدی در این روش نسبت H2/CO برابر 3 می باشد.از معایب این روش سرعت بالای مصرف آب ،انتقال تنها ٪ 50از انرژی گرمایی احتراق به فرآیند و میزان تبدیل پایین متان در دمای کمتراز°C 900 است.
اکسیداسیون جزئی متان به دوروش کاتالیستی و غیرکاتالیستی انجام می شود.گاز سنتز تولیدی در روش غیرکاتالیستی دارای نسبت H2/CO برابر 7/1 تا8/1 است .اما در روش کاتالیستی این نسبت به 2 هم می رسد،که این مقدار برای بسیاری از فرایندهای کاتالیستی مناسب است.از معایب روش غیر کاتالیستی تشکیل دوده به مقدار زیاد ومصرف بالای اکسیژن در آن است.ولی مزیت آن این است که طیف گسترده ای از هیدروکربنها را به عنوان خوراک می تواند مورد استفاده قرار دهد.

 


شکل2- تولید گاز سنتز از طریق فرآیند ATR

 


1-1-3-فرایند مناسب جهت تولید گاز سنتز
از آنجایی که گاز سنتز مصرف زیادی در صنایع دارد،لذا برای تولید آن نیاز به فرایندی است که اولا قادر به تولید فراوان آن بوده و ثانیاّ مقرون به صرفه باشد.گاز سنتز در ابتدا از مخلوط کک،هوا و بخار آب تولید می شد، اما رایج ترین و با صرفه ترین روشی که از سال 1930 تا کنون مورد استفاده قرار می گیرد ، رفرمینگ هیدروکربن ها می باشد.در بین هیدروکربنها نیز فقط هیدروکربنهای سبک به صورت متداول ، تجاری و مقرون به صرفه مورد استفاده قرار می گیرند که در این میان گاز طبیعی از همه متداولتر و پروپان و بوتان در درجه ی بعدی هستند.امروزه با تهیه کاتالیستهای مخصوص ، استفاده از نفتا به عنوان خوراک نیز مورد توجه قرار گرفته است.عمده ترین دلایل استفاده از رفرمینگ جهت تولید گاز سنتز و همچنین استفاده از هیدروکربنهای سبک به ویژه گاز طبیعی به عنوان خوراک، به شرح زیر است:
1-در سه دهۀ اخیر به علت افزایش قیمت کک و کاهش قیمت گاز طبیعی ، فرایند رفرمینگ گاز طبیعی نسبت به فرایند گازی شکل کردن ذغال سنگ مقرون به صرفه تر است.
2-ناخالصی موجود در گاز تولیدی فرایند رفرمینگ نسبت به سایر فرایندها کمتر است.در سایر فرایندها به دلیل وجود مواد متعدد در خوراک،ناخالصی بیشتر می باشد.
3-یکی از مشکلاتی که در واحدهای تولیدی گاز سنتز با آن روبرو هستیم،مسئله تشکیل کربن روی کاتالیست است که به نوبۀ خود باعث به وجود آمدن مشکلات عدیده ای از جمله کاهش فعالیت کاتالیست، کاهش راندمان تولید،ایجاد نقاط داغ روی راکتور و در نتیجه وارد آمدن صدمات زیاد به راکتور ، ایجاد گرادیانهای شدید درون راکتور و در نتیجه وارد آمدن خسارت به کاتالیست و غیره می شود.بنابر این فرایندی مقرون به صرفه تر است که تشکیل کربن در آن کمترین مقدار باشد.در واحدهای رفرمینگ تشکیل کربن به نوع کاتالیست و خوراک مصرفی بستگی دارد.طبق تحقیقات به عمل آمده سرعت نسبی تشکیل کربن روی کاتالیزورهای نیکل که مهمترین کاتالیست مصرفی در فرایندهای رفرمینگ هستند،به ترتیب زیر می باشد:
Ethylene > benzene,toluene > n-heptane > n-hexane > cyclohexane > n-trimethyle,butane > methane

 

بنابراین در فرایند رفرمینگ هیدروکربنها جهت تولید گاز سنتز ، استفاده از خوراک های سبکتر به ویژه متان ، مقرون به صرفه تر می باشد.با توجه به مطالب فوق الذکر پر واضح است که فرایند رفرمینگ گاز طبیعی جهت تولید گاز سنتز مقرون به صرفه تر ین روش است.گرچه دلایل مختلفی مانند دسترسی آسان به مواد اولیه،ارزان بودن یک خوراک نسبت به خوراک دیگر،سادگی تکنولوژی و غیره ممکن است باعث تغییر در انتخاب فرایند شود.

 

1-2- تولیدمتانول
متداول ترین فرآیند تولید متانول از گاز طبیعی ICI است.در تبدیل گاز سنتز یکی از روشهای کاهش هزینه،ترکیب روشهای اکسیداسیون جزئی و رفرمینگ بخار است .از گرمای جریان داغ راکتوراکسیداسیون جزئی برای تامین گرمای واکنش گرماگیررفرمینگ بخار استفاده می شود و در کل حرارت مورد نیازواکنش صرفه جویی میگردد.ICI ،Haldor Topsoe وVellogg این فرایند را بر پایه دو مخزن رفرمینگ جدا بنا کرده اند و در نهایت کاهش قابل توجهی در حرارت لازم و هزینه سرمایه گزاری پیش بینی کردند.گاز سنتزمورد استفاده در این فرآیند از روش رفرمینگ گاز طبیعی با بخار تهیه می شود و علاوه بر H2وCO حاوی CO2نیز می باشد.راکتور مورد استفاده در این فرآیند دارای 5 بسترکاتالیستی است .واکنشی ها نیز عبارتند.
8/90 CO+2H2 CH3OH ---------------------------- H=-
5/49 CO2+3H2 CH3OH+H2O ------------------ H=-

 

محصول گازی راکتور ابتدا توسط تبادل حرارات باخوراک ،سردشده پس با عبور از مبدل خنک تر گشته به طوری که متانول و آب مایع شوند .متانول خام در اثر کاهش فشار وانبساط ،پایدار شده ،به منظور جداسازی آب و ناخالصی های آن به ببخش تقطیرفرستاده می شود.اولین ستون تقطیر اجزای سبک مانند اترهاوکتونهاودومین ستون ، آب را از پایین والکلهای سنگین تر را به صورت محصولات جانبی و متانول را از بالای ستون جدا میکند. این فرآیند توانایی تولید روزانه 3510 تن متانول را دارد. از مهمترین روشهای تبدیل گاز طبیعی به متانول روش lurgi است. راکتور مورد استفاده در این فرآیند در اصل به صورت یک مبدل پوسته لوله است .کاتالیست مورد استفاده در آن نیز AL2O3/Zno/Cuمیباشد.به دلیل انتقال حرارت مناسب،گرادیان دمایی در طول راکتور بسیار ناچیز است و عملیات سنتز همدماانجام می شود.واحد جدا سازی محصولات در این فرآیند مشابه فرآیند ICI است .

 

1-3- تولید اتیلن (MTO وپلاسما )
متداول ترین فرآیند تولید C2H4از گاز طبیعی فرآیند MTOاست .در این فرآیند از کاتالیست موثرSAPO-34 استفاده میشود ومیزان تبدیل متانول نیز تقریباً کامل است .راکتور مورد استفاده از نوع بستر سیال ومجهز به سیستم احیای کاتالیست است.جریان خروجی از راکتور جهت میعان آب تولیدشده در واکنش سرد میشود ،بعد از جداسازی آب ،گازهای تولید شده برای خذف CO2 در یک برج جذب با محلول سرد تماس داده می شوند.گازهای خشک وعاری از Co2فشرده شده ،به واحد جداسازی منتقل میشوند. محصولات این فرآیند علاوه بر اتیلن و پروپیلن،مقدار بسیار کمی از متان ،اتان وپروپان نیز می باشند.
در ادامه واکنشهای تولیدالفین در این فرآیند آمده است :
2CH3OH C2H4+2H2O
3CH 3OH C3H6+3H2O
از دیگر روشهای تبدیل متان به محصولات با ارزش ،استفاده از تخلیه الکتریکی در یک گاز ویا پلاسمای سرداست.دراین روش گاز متان با مقادیر جزئی اکسیژن وبا سایر اکسیدکننده هابه درون راکتوری که درآن میدان الکتریکی نسبتاً قوی وجود دارد فرستاده میشود.در تخلیه الکتریکی در یک گاز در فشاراتمسفریک سرعت الکترونها بسیار بالاست .ولی حرکت یونها ورادیکالهای سنگین بسیار کند است به همین دلیل سیستم پلاسمای سرد از نظر توزیع سرعت یک محیط غیرممکن و غیر تعادلی است .دمای الکترونی در پلاسما سرد بینK 100000-10000 است اما دمای بدنه اصلی گاز ممکن است حتی در دمای اتاق باقی بماند. برخورد الکترونهای پردازشی با ملکولهای متان سبب شکسته شدن پیوندهای متان وتبدیل آن به محصولات نظیراتیلن،استیلن،اتان ومحصولات اکسیژنی مثل متانول و فرمالدهیدمیشود.در حال حاضر راکتور های تخلیه الکتریکی مشکل راندمان انرژی دارند یعنی معمولاً راندمان پائینی دارند.

 

1-4- تولید دی متیل اتر (DME)
برای ساخت DME دو روش کلی وجود دارد که عبارتند از روش مستقیم با استفاده از گاز سنتر و روش غیر مستقیم با آب گیری از متانول .شمای هر دو فرآیند در ادامه آمده است.
روش مستقیم را میتوان در راکتورهای از نوع بستر ثابت ،بسترشناور ویا دوغابی که در آن مخلوطی از کاتالیسهای مورد نیاز برای تهیه متانول از گاز سنتز و آب گیری از متانول ریخته شده اجرا می کند.اما در روش غیر مستقیم که از خوراک متانول استفاده می شود کاتالیست لازم برای آبگیری از متانول به درون رآکتوری که می تواند از نوع بستر ثابت باشد ریخته شده و با عبور متانول از روی کاتالیست واکنش زیر رخ می دهد:
2CH3OH CH3OCH3+H2O

شکل3-روش مستقیم تولید DME
نتایج تحقیقات voss و همکاران برای تهیه DME از گاز سنتز نشان می دهد که کاتالیستهای مورد نیازاین فرآیند را می توان به صورت مخلوط فیزیکی به داخل راکتور ریخت و یا به صورت دو لایه مجزا به طوری که یک لایه ،کاتالیست تبدیل گاز سنتز به متانول و لایه ی دیگر کاتالیست و هیدروژن ناسیون متانول باشد،از آنها استفاده کرد.اما تجربه نشان می دهدکه استفاده از مخلوط فیزیکی دوکاتالیستی،گزینش پذیری پایین تری را نتیجه می دهد و تولید محصولات جانبی آن نظیر الکها و هیدورکربن نیز بیشتر خواهد بود .برای این فرآیند از مخلوط کاتالیست های مس،روی و یاکرم ونیز کاتالیست مرسوم برای تهیه دهیدروژناسیون متانول مانند آلومینا وآلومیناسیلیکاتها استفاده شد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   109 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله GTL فرآیند مایع سازی گاز طبیعی


دانلودمقاله وضعیت دوران بارداری در زنان روزه دار و غیر روزه دار

وضعیت دوران بارداری در زنان روزه دار و غیر روزه دار تفاوت معنی داری ندارد

 


نتایج پژوهشی درباره وضعیت زنان باردار در ماه مبارک رمضان نشان می دهد: بین وضعیت دوران بارداری در زنان روزه دار و غیر روزه دار در سه ماهه دوم و سوم اختلاف معنی داری وجود ندارد

به گزارش«شبکه خبر دانشجو»، فریده مصطفی زاده در پایان نامه خود باعنوان بررسی مقایسه ای وضعیت دوران بارداری و نتایج حاملگی در زنان روزه دار و غیر روزه دار مراجعه کننده به مرکز بهداشتی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی تصریح کرده است: بین نتایج حاملگی در زنان روزه دار و غیر روزه دار سه ماهه دوم و زنان روزه دار سه ماهه سوم اختلاف معنی داری وجود ندارد و مقایسه نسبت ها بین افزایش وزن طبیعی افراد دو گروه اختلاف معنی داری را نشان داد.

این پژوهش که در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شده است، خاطر نشان می کند: افزایش وزن در زنان روزه دار سه ماهه دوم بیشتر از زنان غیر روزه دار بود و افزایش وزن درسه ماهه سوم بارداری بین زنان روزه دار و غیر روزه دار اختلاف معنی داری نداشت.

در این پژوهش آمده است: نسبت ابتلا به کم خونی در دوران بارداری، نسبت تولد نوزاد نارس و نسبت تولد نوزاد کم وزن در سه ماهه دوم و سه ماهه سوم در زنان روزه دار و غیر روزه دار اختلاف معنی داری وجود ندارد.

در پایان این پژوهش تاکید شده است: زنان باردار که از سلامتی کامل برخوردار هستند با کمک و مشورت تیم بهداشتی و مراقبت کافی در دوران بارداری می توانند در سه ماهه دوم و سوم بارداری در ماه مبارک رمضان روزه بگیرند و زنان باردار و غیر روزه دار باید مورد توجه کافی و دقیق قرار گیرند تا دچار مشکل و عوارض مربوط به آن نشوند

روزه‌داری زنان باردار در سه ماه اول موجب اختلالات مغزی جنین می‌شود
خبرگزاری فارس: یک متخصص زنان و زایمان گفت: زنان باردار در سه ماه ابتدای بارداری به ویژه هشت هفته اول به دلیل تشکیل سلولهای مغزی جنین نباید روزه بگیرند.
آذر میرزایی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی فارس افزود: کمبود قند خون در سه ماهه اول بارداری به شدت بر روی رشد عمومی جنین موثر است و این امر به ویژه در فصولی که مدت روزه داری طولانی تر است حساسیت بیشتری دارد.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه در ماههای اول بارداری معمولا به دلیل شرایط ویژه داشتن حالت تهوع و ویار، مادر در حالت عادی نیز امکان صرف وعده‌های غذایی را ندارد، روزه داری این مشکل را تشدید می کند و موجب کاهش قند خون و تجمع مواد کتونی در خون می شود.
وی اضافه کرد: البته بر اساس مطالعات انجام شده روزه‌داری زنان باردار در سه ماهه دوم به شرط تغذیه مناسب در وعده‌های سحر و افطار بلامانع است.
میرزایی روزه‌داری زنان باردار در سه ماهه سوم را به علت وجود بیشترین زمان رشد جنین نگران کننده خواند و گفت: در این دوران رشد جنین رابطه مستقیم با مصرف مناسب مواد غذایی دارد و نباید تحت هیچ شرایطی اختلالی در بافت این املاح به وجود آید.
وی افزود: زنان بارداری که شرایط مساعد برای روزه‌داری را دارند باید حتما در وعده‌های افطار از مایعات زیاد و مواد غذایی سبک استفاده کنند و به فاصله چند ساعت شام میل کنند و هنگام سحر نیز از مواد غذایی چرب و کربو هیدراتهای پیچیده مانند خرما، گردو و خشکبار استفاده کنند.
بررسی مقایسه‌ای وضعیت دوران بارداری و نتایج حاملگی در زنان روزه‌دار و غیر روزه‌دار مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی, / فریده مصطفی‌زاده؛ به راهنمائی : یادآور نیکروش

پژوهش حاضر یک مطالعه کوهورت می‌باشد که به منظور مقایسه وضعیت دوران بارداری و نتایج حاملگی در زنان روزه‌دار و غیر روزه‌دار سه ماهه دوم و سوم مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی اردبیل در سال 1377 انجام شده است . در این پژوهش 84 زن باردار که شامل 21 زن روزه‌دار و 21 زن غیر روزه‌دار سه ماهه دوم، 21 زن روزه‌دار و 21 زن غیر روزه‌دار سه ماهه سوم بارداری بودند با روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها برگه ثبت اطلاعات بود که از طریق مصاحبه با زنان باردار و استفاده از پرونده توسط پژوهشگر تکمیل گردید. برگه ثبت موراد شامل اطلاعاتی مربوطه به متغیرهای مستقل (تعداد روزهای روزه‌داری در ماه مبارک رمضان)، وابسته (افزایش وزن کلی در بارداری و ابتلا به کم خونی در دوران بارداری، وزن موقع تولد نوزاد، آپگار دقایق اول و پنجم بعد از تولد، سن حاملگی هنگام زایمان)، مداخله‌گر (سن شغل، تعداد حاملگی و تعداد زایمان) و زمینه‌ای (میزان تحصیلات زن باردار و همسر، جنس نوزاد، شغل همسر، نحوه مراجعه به مراکز بهداشتی درمانی، تعداد دفعات مراجعه، تعداد روزهای روزه‌داری در ماه رجب و شعبان) بود. یافته‌های پژوهش در 68 جدول به نمایش گذاشته شده است . در این پژوهش از آزمونهای آماری کای - دو و دقیق فیشر و نیز آزمون مقایسه نسبت‌ها جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادند که بین وضعیت دوران بارداری در زنان روزه‌دار و غیر روزه‌دار سه ماهه دوم و زنان روزه‌دار و غیر روزه‌دار سه ماهه سوم اختلاف معنی‌داری وجود ندارد. همچنین یافته‌ها نشان دادند که بین نتایج حاملگی در زنان روزه‌دار و غیر روزه‌دار سه ماهه دوم و زنان روزه‌دار سه ماهه سوم اختلاف معنی‌دار وجود ندارد. آزمون مقایسه نسبت‌ها نشان داد که بین نسبت افزایش وزن طبیعی در زنان روزه‌دار و غیر روزه‌دار سه ماهه دوم اختلاف معنی‌داری وجود دارد (Z 2/04 و P<0/05) و افزایش وزن در زنان روزه‌دار سه ماهه دوم بیشتر از زنان غیر روزه‌دار بود، این آزمون در سه ماهه سوم اختلاف معنی‌داری نشان نداد (Z 0/36). یافته‌ها نشان دادند که بین نسبت ابتلا به کم خونی در دوران بارداری (Z 1)، نسبت تولد نوزاد نارس (Z 1)، نسبت به آپگار غیرطبیعی دقایق اول (Z 0) و پنجم (Z 0) و نسبت تولد نوزاد کم وزن در سه ماهه دوم (Z 1/125) و در سه ماهه سوم (Z 0) در زنان روزه‌دار و غیر روزه‌دار اختلاف معنی‌داری وجود ندارد. در خاتمه با توجه به این بررسی پیشنهاد شد در صورتی که زنان حامله از سلامتی کامل برخوردار باشند با کمک و مشورت تیم بهداشتی و مراقبت کافی در دوران بارداری می‌توانند سه ماهه دوم و سوم بارداری در ماه مبارک رمضان روزه بگیرند. همچتیت زنان باردار غیر روزه‌دار نیز در این ماه مبارک باید مورد توجه کافی و دقیق قرار گیرند تا دچار مشکل وزن و عوارض مربوط به آن نشوند. در خاتمه براساس

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله وضعیت دوران بارداری در زنان روزه دار و غیر روزه دار