عنوان تحقیق:برنامه ریزی استراتژیک
مفهوم مدیریت استراتژیکمدیریت استراتژیک هنروعلم تدوین,اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفه ای چندگانه است که سازمان را قادر می سازد به مقاصد خود دست یابد.مدیریت استراتژیک شامل سه بخش اصلی تدوین,اجرا و ارزیابی استراتژی می باشد.تعامل بخش های سه گانه مدیریت استراتژیتدوین استراتژیدر این مرحله ماموریت سازمان/ شرکت تعیین شده,عوامل خارجی و داخلی بررسی می شوند تا فرصت ها,تهدیدها,قوت ها و ضعف ها مشخص شوند و بر اساس آنها اهداف و استراتـژیهای مختلف سازمان در سطوح مختلف تعیین شوند.اجرای استراتژیدر این مرحله استراتژی های تعیین شده در مرحله تدوین بایستی به اجرا درآیند. برای اجرای استراتژی ابتدا اهداف و سیاست ها در راستای ماموریت و استراتژی ها تعیین شده و بر اساس آنها منابع سازمان تخصیص داده می شوند و سپس در ساختارمناسبی و با فرهنگ سازنده هدایت می شوند تا استراتژی ها به اجرا درآیند.ارزیابی استراتژیدر این مرحله تغییرات احتمالی عوامل تاثیر گذار داخلی و خارجی و اثرات احتمالی آنها بر ماموریت , اهداف و استراتژی ها و راه کارهای اجرایی بررسی می شود. هم چنین نحوه انجام هر کدام از مراحل تدوین و اجرای استراتژی از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت نتایج به دست آمده و نحوه دستیابی به آنها مورد ارزیابی قرار می گیرند تا انحرافات احتمالی شناسایی شده و در جهت رفع آنها اقدام شود.الگوی مدیریت استراتژیک...سطوح مدیریت استراتژیکفرایند مدیریت استراتژیک دارای سه سطح است ولی در سازمانهایی که کوچک بوده و از ساختار سخت تری برخوردارند ممکن است در دو سطح تعیین شوند.این سطوح شامل : 1- سطح کل سازمان 2-سطح بخشی/واحد تجاری استراتژیک/کسب و کار 3-سطح وظیفه ایسطح کل سازمانهدف از تدوین استراتژی در این سطح , هدایت کل مجموعه و تخصیص بهینه منابع در آن است. سطح بخشیدر سازمانهای بزرگ در راستای ماموریت و استراتژی سطح کل سازمان برای هر قسمت ماموریت و استراتژی تعیین می شود . به این استراتژی ها استراتژی کسب و کار اطلاق می شود.سطح وظیفه ایدر این سطح بر اساس اهداف و استراتژی های سطوح بالاتر برای هر کدام از وظایف واحد های تجاری استراتژیک , استراتژی وظیفه ای تعیین می شود. مسئولیت بزرگ مدیران این بخش ها اجرای استراتژی است. سطوح مدیریت استراتژیکاستراتژهای سطح سازمانجهت هایی که سازمان باید تعقیب کنداستراتژی های سطح کسب و کار شیوه هایی عمده رقابت در هر یکاز بخش ها و فعالیت های اصلی سازماناستراتژی های سطح وظیفه ایشیوه هایی عمده رقابت درهریکاز بخش ها و فعالیت های اصلی سازمانبرای تدوین استراتژی از چارچوبی با عنوان چارچوب جامع تدوین استراتژی استفاده می شود. این چارچوب ابزار و روشهایی را ارائه می دهد که برای انواع سازمانها مناسب است و به استراتژیست ها کمک می کند تا استراتژی های ممکن را شناسایی , ارزیابی و گزینش کنند. مرحله شروع : تعیین و تهیه بیانیه ماموریت مرحله ورودی:شامل ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی (اطلاعات مورد نیاز) مرحله تطبیق یا مقایسه:مقایسه عوامل اصلی داخلی و عوامل اصلی خارجی با استفاده از ماتریس سوات(SWOT) و ماتریس داخلی و خارجی (IE) برای شناسایی استراتژی ها در راستای ماموریت سازمان مرحله تصمیم گیری: ارزیابی استراتژی ها یانتخاب شده با استفاده از ماتریس QSPM ( گزینه های مختلف استراتژی شناسایی شده در مرحله قبل به شیوه عینی و بدون اعمال نظر شخصی مورد ارزیابی قرار می گیرد. چارچوب جامع تدوین استراتژیمرحله شروع تعیین ماموریت و تهیه بیانیه ماموریت سازمان مرحله ورودی ماتریس ارزیابی عوامل خارجی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی مرحله تطبیق یا مقایسه ماتریس سوات؛ماتریس داخلی و خارجی مرحله تصمیم گیری ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمیفرایند انتخاب استراتژیانتخاب استراتژیک عبارت است از ارزیابی استراتژیهای مختلف و انتخاب بهترین آنها.نکته : در به کارگیری چارچوب جامع تدوین استراتژی باید یکپارچگی در قضاوت شهودی و تجزیه و تحلیل های منطقی را در نظر داشت.تعیین ماموریت و تهیه بیانیه ماموریت سازمانماموریت یک سازمان نشان دهنده علت یا فلسفه وجودی و رسالت سازمان بوده و به عبارتی دیگر بیانگر هویت سازمان است. هر سازمان چه مکتوب باشد چه نباشد دارای یک فلسفه یا ماموریت است. بیانیه ماموریت در واقع همان ماموریت سازمان است که به صورت مکتوب به اطلاع کلیه ذی نفعان سازمان می رسد.مشخصات ماموریت1-دارای قید زمانی و مکانی خاصی نیست. 2-ممکن است در عرض چند روز تغییر کند و یا برای مدتی طولانی بدون تغییر باقی بماند.( تغییر و یا عدم تغییر ماموریت سازمان به گردانندگان سازمان و عوامل داخلی و خارجی اثرگذار بر آن بستگی دارد.) 3-ماموریت سازمانها از نظر حجم , محتوا , شکل و پرداختن به جزئیات با هم متفاوت هستند.ویژگیهای ماموریتمحصول( کالا یا خدمت) : مهمترین قسمت یک بیانیه ماموریت و هدف از تهیه آن اینست که برای همگان مشخص شود که شرکت چرا به وجود آمده است و به چه کاری مشغول است بنابراین در بیانیه ماموریت باید قید شود که محصولات عمده شرکت چیست ؟لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه21
فهرست مطالب
استراتژی
- تعیین و تدوین استراتژی ها:
- بسترسازی و اجرای استراتژی ها:
2-1- استراتژی
2- تعریف استراتژی و مدیریت استراتژیک
5- فرآیند مدیریت استراتژیک
5-1- تحلیل وضعیت
5-3- اجرای استراتژی
مدیریت استراتژیک چیست؟
مقدمه
از لحاظ مفهومی مدیریت استراتژیک با تحول در تئوریهای مدیریت همگامی دارد. مکاتب کلاسیک رفتاری و کمی مدیریت بر جنبههایی از سازمان و عملکرد آن تأکید میکردند که توسط مدیریت قابل کنترل بود. مسایلی از قبیل برنامهریزی تولید، رفتار زیردستان، بهبود محیط کار، نقش گروههای غیررسمی در بازدهی کار، مدلهای کمی تصمیمگیری و غیره. لیکن هرگز فضای سیاسی جامعه ، احساس افراد و نهادهای خارج از سازمان، مسأله اصلی آنها نبود. چرا که محیط از ثباتی نسبی برخوردار بود و چنین نیازی هم احساس نمی شد. به تدریج با رشد مستمر اقتصادی، اوضاع قابل اطمینان محیطی از میان رفت و تغییرات و حوادث شتابنده ای در جهان اتفاق افتاد. لذا تغییرات و دگرگونی های سریع و پیچیده جامعه و تأثیر آن بر رشد و توسعه شرکتها موجب شد که مدیران توجه خود را به محیط سازمان معطوف گردانند و مفاهیمی مانند سیستم، اقتصاد، برنامهریزی بلند مدت، استراتژی و فرایند مدیریت استراتژیک مورد توجه صاحبنظران مدیریت قرار گیرد. این مفاهیم و نظریات پاسخ علم مدیریت به دگرگونی و تغییرات وسیع اقتصادی واجتماعی بود.
توجه به محیط، آگاهی از تاثیر متغیرهای محیطی و ارائه چشم اندازی از فعالیت آینده برای سازمانها، لزوم آمادگی برای برخورد با تغییرات مداوم را توجیه می کند. وجود عدم قطعیت های محیطی (Uncertainities) در مسایل سازمانی به لحاظ مبهم بودن و طبیعت احتمالی رخدادهای آتی و آمادگی سازمانها جهت تغییر، برخوردی متفاوت با تغییر، نوع تصمیمات، عوامل جدید مؤثر بر تصمیمگیری و قطعیت در مورد تغییرات آینده، توجه به استفاده از مدل مدیریت استراتژیک را افزون تر می کند.
تعریف مدیریت
در باره تعریف مدیریت اتفاق نظر خاصی اهداف و سوگیریهای گوناگون، تعاریف متفاوتی ارائه کردهاند.
- مدیریت عبارتست از: هنر انجام کار به وسیله دیگران (فالت،1924).
- فراگرد تبدیل اطلاعات به عمل؛ این فراگرد تغییر و تبدیل را تصمیم گیری می نامیم(فوستر،1967).
- فراگرد هماهنگسازی فعالیت فردی وگروهی در جهت هدفهای گروهی
ترجمه مدیریت
مقاله بیس ترجمه روان با تایپ فارسی 2015
مقاله معتبر 2015
مورد استفاده سمینار
مقاله مروری تحلیلی و پژوهشی سوابق تجربی مدیریت استراتژیک
هدف مقاله: اقتصاد جهانی و گرایشات جهانی، چالشهای جدیدی را به همراه می آورند که زندگی اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد. پارادایم اقتصادی در حال تغییر، بلاتکلیفی سیاسی و اقتصادی موجب شده است که تقاضا برای رهبران دارای بینش و قدرت برای اداره شرکتها افزایش یابد.
تعریف مدیریت استراتژیک
هنر و علم تدوین ، اجرا وارزیابی تصمیمات وظیفه ای چندگانه که
سازمان را قادر می سازد به هدف های بلندمدت خود دست یابد.
کتاب مدیریت استراتژیک فرد دیوید یکی از منابع دکتری آزاد مدیریت است.
حجم کتاب مدیریت استراتژیک فرد دیوید بسیار زیاد است اما محتوی آن واقعا اندک است...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فهرست عناوین کتاب
فصل 1 : ماهیت مدیریت استراتژیک
فصل 2 : استراتژی ها در عمل
فصل 3 : ماموریت سازمان
فصل 4 : بررسی عوامل خارجی
فصل 5 : بررسی عوامل داخلی
فصل 6 : بررسی و انتخاب استراتژی
فصل 7 : اجرای استراتژی-مسائل مدیریت
.
.
.
فصل 10 : مدیریت استراتژیک بین المللی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تعداد صفحات : 50
برنامه ریزی راهبردی- استراتژیک- فرایندی است سازمانی برای تعریف راهبرد سازمان و تصمیم گیری برای چگونگی یافتن منابع مورد نیاز برای رسیدن به مقصود استراتژی، صورت میگیرد. این فرایند افراد و منابع را نیز شامل میشود.
برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه میخواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامهٔ راهبردی سازمان مینامند.
برنامه ریزی راهبردی برای برنامه ریزی مؤثر به منظور تصویر کردن طرح و برنامه یک سازمان بکار میرود، اما هرگز نمیتواند مشخصا پیشبینی کند بازار در آینده دقیقاً چگونه خواهد بود و در آیندهٔ نزدیک چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.
به هر رو، متفکران استراتژی در سازمان میباید استراتژیهای سازمان را بر اساس زنده ماندن در شرایط سخت طراحی کنند.
درواقع برنامه ریزی راهبردی به نوعی تصویر رسمی آیندهٔ سازمان است. هر برنامهٔ راهبردی دست کم به یکی از پرسشهای زیر پاسخ خواهد داد: ۱- ما دقیقاً چه کار میکنیم؟
۲- برای چه کسی کار میکنیم؟
۳-چگونه کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم؟
در برنامه ریزیهای تجاری ممکن است پرسش سوم به شکل زیر پرسیده شود:
چگونه میتوان رقیب را از سر راه برداشت یا از رقابت اجتناب کرد؟
در این رویکرد بیشتر بدنبال شکست دادن رقیبان هستیم تا بهترین بودن!
در بسیاری از سازمانها برنامه راهبردی دربارهٔ این است که سال آینده سازمان به کجا خواهد رسید که به طور معمول تر در خصوص سه تا پنج سال آینده (دراز مدت) نیز صادق است، اگرچه بعضی از سازمانها چشم انداز خود را تا ۲۰ سال آینده گسترش دادهاند.
چشم انداز: چگونگی سازمان در آینده را تعریف میکند. چشم انداز یک افق دراز مدت است که گاهی جهانی را که سازمان در آینده در آن فعالیت میکند توصیف میکند. برای مثال، نیکوکاری که به فقیری کمک میکند ممکن است بیانیه چشم اندازی داشته باشد که میگوید: «یک جهان بدون فقر». یک بیانیه چشم انداز آیندهٔ سازمان را به صورت خلاصه بیان میکند. این بیانیه بر روی آینده متمرکز میشود.
مأموریت: هدف بنیادی یک سازمان یا یک سرمایهگذاری را بیان میکند، مختصراً توضیح میدهد چرا سازمان وجود دارد و برای رسیدن به چشم اندازش چه کاری انجام میدهد.
گاهی مأموریت برای نمایش تصویر سازمان در آینده به کار میرود. یک بیانیه مأموریت گاهی جزییات کارهای را که انجام داده در اختیار میگذارد و به سؤال "چه کاری انجام میدهیم؟" پاسخ میدهد. برای مثال ممکن است نیکوکار "کار آموزی برای بیکار و بی خانمان" را فراهم سازد. یک بیانیه مأموریت مشتری و فرایندهای مهم را تعریف میکند. این بیانیه سطح کارایی مطلوب را به آگاهی شما میرساند و معیار تصمیم گیری صریح را مهیا میسازد.
در معدودی از شرکتها یک بیانیه چشم انداز ممکن است شبیه یک بیانیه مأموریت باشد، اما این میتواند یک خطای سنگین باشد چرا که میتواند موجب سردرگمی مردم شود.
کدام یک اول میآیند؟ بیانیه مأموریت یا بیانیه چشم انداز؟ بستگی دارد. اگر شما یک کسب و کار تازه یا طرح یا برنامهٔ جدید برای خدمات جاری خود داشته باشید، آنگاه چشم انداز، مأموریت و باقی برنامههای استراتژیک را هدابت خواهد کرد. اگر شما یک کسب و کار تأسیس شده دارید در حالیکه مأموریت ایجاد شده، آنگاه مأموریت، چشم انداز و باقی برنامههای استراتژیک را هدایت میکند. در هر صورت شما نیازمند دانستن اهداف بنیادی خود یعنی -ماموریت، موقعیت کنونی شما از نظر منابع درونی و قابلیتها (تعداد نفرات و/یا نقاط ضعف) و شرایط بیرونی (فرصتها و/یا تهدیدها)، و اینکه به کجا میخواهید بروید - و چشم انداز آینده هستید. این مهم است که شما پایان و نتیجه مطلوب را از ابتدا در نظر بگیرید.
تدوین «برنامهریزی استراتژیک» یک فرایند است. برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه میخواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامه راهبردی سازمان مینامند. به دیگر سخن، برنامهریزی راهبردی تلاشی منظم و سازمانیافته جهت اتخاذ تصمیمها و مبادرت به اقدامات بنیادی است که به موجب آن، اینکه یک سازمان (یا هر موجودیت دیگر) چیست، چه میکند و چرا اموری را انجام میدهد مشخص خواهد شد (السن و ایدی، ۱۹۸۲؛ نقل در: [۴]). در متون مختلف، از این نوع برنامهریزی با عناوین: برنامهریزی جامع، استراتژیک و راهبردی یاد میشود. اساساً هر نظام برنامهریزی استراتژیک باید به این «چهار پرسش اساسی» پاسخ دهد (لورنچ، ۱۹۸۰؛ نقل در: [۴]).
- به کجا میرویم؟ (فلسفه وجودی)
- چگونه میخواهیم به مقصد برسیم؟ (استراتژیها)
- امکانات ما برای اقدام چیست؟ (بودجه)
- چگونه آگاه میشویم که در مسیر درست حرکت کنیم؟ (کنترل)
در ادامه به مراحل برنامهریزی استراتژیک در متون مختلف اشاره میشود.
مراحل مختلف فرایند برنامهریزی راهبردی[ویرایش]الوانی (۱۳۷۴) در کتاب «مدیریت عمومی» مراحل ذیل را برای برنامهریزی استراتژیک نام برده است:
مراحل برنامه ریزی راهبردی (الوانی، ۱۳۷۴)تعیین و تدوین اهداف آینده سازمان: این مرحله، به عنوان مهمترین مرحله معرفی شده است. وظیفه تعیین و تدوین اهداف آینده به عهده مقامات سطوح بالای سازمان و به معنی درک و تشخیص صحیح مأموریت و مقاصد سازمان است. ارزشها و انتظارات جامعه از سازمان و امکانات و منابع سازمان، در تعیین اهداف اهمیت دارد.شناخت اهداف و استراتژیهای موجود سازمان: منظور بررسی اهداف و مأموریتهای فعلی سازمان و تعیین وجوه افتراق و اختلاف آنها با هدفهای تعیین شده است.تجزیه و تحلیل شرایط محیطی: در این مرحله باید از عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، فنی و اقلیمیمؤثر بر سازمان و اهداف آن آگاهی کامل داشت. بدین منظور به سنجش تغییرات عوامل محیطی و آثار آن بر سازمان و همچنین شناسایی و تحلیل تهدیدها و فرصتهای محیط خارجی بر سازمان پرداخته میشود. برایسون (۱۹۸۸) معتقد است، عوامل محیطی (بیرونی)، عواملی هستند که سازمان کنترلی بر آنها ندارد. فرصتها و تهدیدها را میتوان از طریق نظارت بر روندها و عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیکی و ... موجود در محیط شناسایی نمود. واژه الگو:PEST: Political, Economical, Social, Technological سرنام مناسبی برای این عوامل و روندهاست. علاوه بر این عوامل، توجه به گروههای ذیعلاقه از جمله ارباب رجوعها، مشتریان، مالیات دهندگان، رقبا و همکاران نیز ضروری است.تجزیه و تحلیل منابع و امکانات سازمان: در این مرحله برنامه ریزان تلاش میکنند امکانات سازمان از جهت منابع کلیدی و استراتژیک را ارزیابی کنند و همچنین شمایی کلی از امکانات سازمان برای تحقق اهداف آینده به دست آورند. شناسایی ضعفها و نارساییهای داخلی سازمان نیز در این مرحله صورت میگیرد. بررسی و ارزیابی محیط داخلی با توجه به منابع (دروندادها)، استراتژیهای جاری سازمان (فرایندها) و عملکردها (بروندادها) باید صورت پذیرد.شناخت وضع موجود سازمان: این مرحله، حاصل اطلاعات جمعآوری شده در سه مرحله پیش، یعنی: به دست آوردن تصویر کاملی از اهداف موجود، منابع موجود، شرایط محیطی سازمان و آثار آنها بر یکدیگر میباشد.تعیین تغییرات مورد لزوم در استراتژیها: تعیین فاصله میان اهداف و استراتژیهای آینده و پیش بینی ضرورت انجام تغییرات و اقدامهای لازمتصمیم گیری در مورد استراتژی مطلوب: در این مرحله در ابتدا استراتژیهای ممکن تعیین میشود. سپس به ارزیابی هر یک از این استراتژیها پرداخته میشود و در نهایت استراتژی اصلح از میان استراتژیهای یافت شده انتخاب میشود.اجرای استراتژی مطلوب: اجرای استراتژی تعیین شده و عملاً به محک آزمون نهادن آن استراتژیکنترل و سنجش استراتژی جدید در عمل: انجام و اعمال کنترلهای لازم در مورد اجرای درست استراتژی و تحقق اهدافی که استراتژی برای نیل به آنها طراحی شده و ارائه اطلاعات لازم در این مورد توسط بخشهای مختلف به برنامهریزان«رضائیان» (۱۳۸۰) فراگرد برنامهریزی راهبردی را به صورت زیر نمایش داده است: