نوع فایل: word
قابل ویرایش 66 صفحه
پایان نامه جهت اخذ مدرک کارشناسی ارشد رشته مشاوره
مقدمه:
موضوع تحقیق حاضر بررسی رابطه ناسازگاری زناشویی با استرس شغلی می باشد که در این مقدمه به طور کلی به هر کدام پرداخته می شود . همه ما هر روز در زندگی با فشارهای مختلفی روبرو میشویم و غالبا ممکن است آنها را بدون اشکالات زیادی بر طرف کنیم اما در بعضی موارد ممکنست فشارها نیروی زیادی بر تدابیر ما وارد کند و اگر این فشارها زیاد شود ممکن است اعمال سازمان یافته ما را از کار بیندازند (بیگی فرد،1378).
بی تردید ریشه موفقیت ها و ناکامی ها فردی و اجتماعی هر کس از کانون خانواده نشات می گیرد. در واقع یکی از عوامل موثر در خود باوری و اتکا به نفس که در رفتارهای مختلف فرد انعکاس می یابد خانواده است.
سلامت خانواده موضوعی ارزشی است که معیارهای آن در هر جامعه می تواند متفاوت باشد. در ایران نیز بهترین ملاک مورد قبول مطالعه کنونی معیار رستگاری نهایی است نه انواع موفقیت موضعی. بنابراین خانواده ای را می توان سالم اطلاق کرد که اولا محیط سالمی برای سعادت طن و شوهر ایجاد شده باشد و ثانیا شرایط امن و مناسبی برای تربیت و پرورش کودکان و سایر اعضای خانواده مهیا گردیده باشد (بستان، 1383)
در محیط خانواده همیشه عواملی وجود دارند که می تواند به صورت های مثبت و منفی به بهداشت روانی آن تاثیر بگذارند. شناسائی حقوق متقابل به یکدیگر امکان ایجاد صمیمیت و محبت را افزایش می دهد. ابراز عشق و دوستی باعث حفظ شخصیت زن و مرد به عنوان همسر از یک و نقش پدر و مادر از سوی دیگر احساس امنیت و آسایش را در درون سایر اعضای خانواده افزایش می دهد.
یکی از عوامل مهمی که سلامت خانواده را به طور عام مورد تهدید قرار می دهد موضوع عدم شناخت و آگاهی به اصول زندگی است.به عبارت دیگر بلد نبودن چگونگی همزیستی و کسب دانائیهای لازم در مواردی که تصمیم گیری ها را ایجاب می کند می تواندفرایند زندگی مشترک را با آرامش بیشتری توام سازد
در بسیاری از موارد اختلافها به علت عدم شناخت زن و شوهر نسبت به یکدیگر و عدم آگاهی آن ها نسبت به اهداف زندگی مبتنی نبودن اطلاعاتشان بر حقایق روشن، بی انصافی کردن در قضاوت امور ( از سوی یکی یا هر دو طرف ) پیش داوری ها، بی صداقتی ها و عدم احساس مسئولیت و بی توجهی به اصول اخلاقی پیش می آیند ( به پژوه، 1373)
سازگاری زناشوئی بر بسیاری از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسانها تاثیر می گذارد که در واقع سنگ زیر بنای عملکرد خوب خانواده است و نقش والدینی را تسهیل می کند و سپس توسعه اقتصادی و رضایت بیشتر از زندگی می شود.
وجود ناسازگاری زناشویی در روابط زن و مرد علاوه بر ایجاد مشکل در مورد زندگی، باعث اشکال در روابط اجتماعی، گرایش به انحرافات اجتماعی و اخلاقی و افول ارزشهای فرهنگی در بین زوجین می شود (سوئن 1996، نیولن 2000، به نقل از محمدی، 1385)
استرس عبارت است از واکنش های جسمی – ذهنی – عاطفی که در نتیجه تغییرات و نیازهای زندگی فرد تجربه می شود. تغییرات می تواند بزرگ یا کوچک باشد و پاسخ افراد به این تغییرات متفاوت است. بر خلاف تصور بسیاری از افراد، استرس تنها مربوط به محیط های کاری نیست. گذر از هر مرحله زندگی که کار هم جزئی از آن محسوب می شود استرس و فشارهای خاص خود را به همراه دارد. استرس از بدو تولد و حتی پیش از تولد همراه انسان است و در دوره های مختلف زندگی به شکلهای گوناگون بروز می کند، در دوران نوزادی و کودکی و نوجوانی و جوانی و میانسانی و کهولت.
به همین دلیل روان شناسان معتقدند که مقدار کمی استرس از ضروریات زندگی بشر است و برای حفظ و بقای نسل انسان می تواند نیروی محرکه و عامل انگیزاننده ی افراد باشد. و از طرفی بر اساس مطالعات متعدد و بررسی های به عمل آمده ثابت شده که استرس سلامت جسمی و روحی روانی انسان را به مخاطره می اندازد و به عنوان عامل بسیاری از بیماریها نقشه تعیین کننده ای دارد.
در این دنیای پیچیده امروزی استرس خطری است که کنش های جسمانی روان شناختی و خانوادگی و اجتماعی فرد را به طور جدی تهدید می کند. مطالعات نشان داده اند که نوع شغل و شرایط دشوار برخی مشاغل از منابع اساسی استرسی است که اثرات منفی جدی بر کار آمدی جسمانی و روانی فرد می گذارد و روابط اجتماعی و خانوادگی او را به شدت مختل می کند.
طی بیست سال گذشته، مطالب زیادی درباره میزان استرسی که افراد در مشاغل گوناگون تجربه می کنند نوشته شده است. طی بررسی های بسیار در میان حرفه ها، تدریس همواره یکی از مشاغل (( پر استرس )) شناخته شده است(کوپر،1996،ترجمه قره چه داغی،1386).
تحقیق بر روی استرس به تنهائی مفهوم خاصی ندارد بلکه عوامل تاثیر گذار بر استرس مساله مهمی است.
به طور کلی در فرهنگهای گوناگون تعریف های متفاوتی از استرس آورده اند. از جمله می توان به تعاریف لازاروس، اضطراب، خشم، افسردگی ناشی از جنبه های شغل معلمی تعریف کرده اند ( کریس کی ریاکو ،ترجمه احمدزاده،1384).
بیان مساله:
امروزه سازگاری زناشویی یکی از اصطلاحاتی است که وسیعا در مطالعات خانواده و زناشویی مورد استفاده قرار می گیرد. این اصطلاح یا بسیاری از اصطلاحات دیگر همچون (( رضایت زناشوئی )) ((شادکامی زناشوئی )) ((موفقیت زناشوئی ))((ثبات زناشوئی )) مرتبط است. در حالیکه اصطلاحات قبلی هر کدام تنها یک بعد از ازدواج را نشان می دهند. سازگاری زناشویی یک اصطلاح چند بعدی است که سطوح چند گانه ازدواج را روشن می کند و فرایندی است که در طول زندگی زوجین به وجود می آید، زیرا که لازمه آن انطباق سلیقه ها، شناخت صفات شخص، ایجاد قواعد رفتاری و شکل گیری الگوهای مداوده ای است. بنابراین سازگاری زناشوئی یک فرایند تکاملی در بین زن و شوهر است.
در طول سالها از این مفهوم بدون یک تعریف مشترک و روشن بین محققان استفاده شده است. سازگاری زناشوئی شیوه ای است که افراد متاهل به طور فردی یا با یکدیگر جهت متاهل ماندن سازگار می شوند ، به
طوری که سازگاری زناشوئی یکی از مهم ترین فاکتورها در تعیین ثبات و دوام زندگی زناشوئی است ( گال، 2002 به نقل از کلی1، 2006)
سازگاری زناشوئی به صورت یک فرایند تعریف می شوند که به وسیله موارد زیر تعیین می شوند:
1) تفاوتهای پر درد سر دو تائی
2) تنش های بین فردی و اضطراب شخصی،keliy
3) رضایت دو تائی، Qal
4) همبستگی دو تائی
5) توافق کلی دو تائی روی شیوه های مهم عملکرد (اسپانیر1،1976،ترجمه مرادی،1375).
اسیپانیر و کل یک مقیاس برای اندازه گیری سازگاری دو تائی پیشنهاد کردند که می تواند برای زوجهایی که بدون ازدواج با یکدیگر با هم زندگی می کنند مورد استفاده قرار گیرد. این مقیاس شامل زیر مقیاسهایی که چهار مولفه تائید شده اصلی را اندازه می گیرد، چهار مولفه شامل:
1)رضایت دو تائی 2) توافق دوتائی 3)همبستگی دوتائی 4) بیان محبت آمیز
زندگی اجتماعی بدون سازگاری غیر ممکن است سازگاری در یک معنای ساده یعنی برقراری رابطه رضایت بخش بین خود و محیطی که در ان زندگی می کنیم.سازگاری نشانه آگاهی و توانائی فرد است وجه سنتی آن اغلب به صورت سازش مطرح می شود. در سازش، هدف برقراری ارتباط موثر نیست بلکه کنار آمدن تسلیم شدن است. تسلط بر زندگی شخصی، داشتن حمایت اجنماعی، دارا بودن هدف، عشق ورزیدن و علاقه به کسی، گروهی یا امری همراه با تعامل با آن در محیط زندگی عواملی هستند که سازگاری به وجود می آورند و می توانند میزان آن را افزایش دهند.
تعاون با افراد خانواده و افراد جامعه باعث ایجاد امنیت و احترام متقابل همراه با سازندگی فعالانه می شود. بحث سازگاری و ناسازگاری زناشوئی در چهار چوب مباحث شخصیتی قرار دارد، زیرا زمینه هایی مانند یادگیری، ادراک، تفکر، عواطف، هوش و مواردی از این قبیل را شامل می شود و این زمینه ها روی هم شخصیت فرد را تشکیل می دهند. روانشناسان در تعریف شخصیت اتفاق نظر ندارند. ولی می توان گفت شخصیت عبارت است از خصوصیات و شیوه رفتاری و کیفیت سازگاری فرد که جنبه دائمی دارد و فرد را از دیگران متمایز می سازد و سبب ارتباط بین او و دیگران می شود. نگرش های فرد نسبت به دیگران، عادت اندیشیدن و شیوه های بیان آنها، رغبت ها و آرزوها و آمال، طرح ها و برنامه های او در زندگی و به طور کلی نگرش وی نسبت به زندگی سازگاری کلی فرد را تشکیل می د هد (( نوابی نژاد، 1370 ص 22))
قبل از هر چیز باید مفهوم واژه استرس بر ایمان روشن شود. از این واژه افراد گوناگونی به شیوه های متفاوتی به کار می برده اند. اما به طور کلی اکثر افراد با توجه به استرس شغلی ناشی از کار آن را نگرانی حاصل از کاری تحت فشار بیان کرده اند.
(یا کی ریاکو و ساتکلیف، 1978، ترجمه احمدزاده،1384 ،ص20 ) این گونه بیان داشته اند که استرس معلم را می توان به عنوان هیجانهای منفی ناخوشایند مانند خشم، نا امیدی، نگرانی، افسردگی، عصبیت در نتیجه بعضی از جنبه های کاری او دانست.
بیرو نیومن فشار روانی ناشی از شغل یا استرس شغلی را این گونه بیان می کند که (( شرایط ناشی از تاثیر و تاثر افراد با مسائل آنان )) تغییرات درونی که انان را به انحراف از کنش معمولی خود ناچار می سازد. علامت مشخصه این استرس شغلی است.
استرس در سطحی گسترده و پیچیده در تمامی فعالیتهای ما مشاهده شده و به عنوان محفلی است که می تواند در حد شدید خود حتی به نابودی سازمان و جامعه بینجامد. در اهمیت استرس همین بس که فشار روانی بر روی افراد، کارکنان و مدیران سازمان تاثیرات نامطلوب جسمی و روانی داشته و این مساله باعث می شود تا نقش مدیران و کارکنان در سازمانها و محیط اجتماعی به حداقل کاهش پیدا نموده و اثر بخشی و کارائی آن را کاهش دهد.
رابرت الیوت، یکی از متخصصان بر جسته شغلی در سازمانهای امروزی فشار روانی ناشی از اشتغال یا در فرسودگی یا کار سوز شدن، از کلمات رایج و مسایل مورد توجه روزگار ماست با وجود اینکه اشتغال، صرف نظر از تامین مالی در ارضای تمایلاتی مانند، اعتماد به نفس ، نقش تعیین کننده دارد، اما واقعیت این است که هر رده بیشترین صدمه روانی را در محیط کار تجربه می کند .
معروفترین محققی که روی استرس کار کرده است سیلیه می باشد که زندگی خود را وقف تحقیقاتی نموده است. از نظر ایشان (( استرس پاسخ مقبولی بدن به تمام تقاضاهایی است که از وی می شود یا سازگاری با توقعات بسیار نابجا که عوامل استرس زا نامیده می شوند )). در این تعریف به وضوح تمامی محرکهای خارجی، مثل گرما، سرما، فعالیت های بدنی و نیز تمامی محرکهای تغییرات داخلی، مثل کاهش قند خون، افزایش درجه حرارت بدن، حمله میکروبی و هیجانات شدید را عامل استرس زا برای بدن می نامند. سیلیه1 به استرسی که واکنش مثبت به همراه دارد، نام (یوسترس2 (eustres ) یا استرس خوب داده است. این نوع استرس عاملی است که موجب رشد انسان در جنبه های عاطفی و روانی می شود. استرس بد یا (یسترس ) موجب انگیزش پاسخهای منفی و اختلال در فعالیتهای قیزیولوژیک و روان شناختی فرد شده، در نهایت موجب بیماری یا نا توانی وی می شود .
رندال آل راس معتقدات، در استرس شغلی قبل از هر چیز به شناسه هایی برای شناخت آن نیاز داریم. این شناسه ها عبارتند از:
نشانه های روانی، نشانه های جسمانی، نشانه های رفتاری
این نشانه ها اغلب همراه با نارضایتی شغلی بروز می کند. یعنی نارضایتی شغلی را می توان یکی از شایع ترین پیامد های استرس شغلی به حساب آورد. نارضایتی شغلی نیز آثار و عوارضی دارد که عموما از نظر اقتصادی، اجتماعی زیان آورند و برای فرد و سازمان و جامعه هزینه هایی دراند. از آنجا که نارضایتی شغلی، جدا از علت آن، به خودی خود موجب شدت گرفتن استرس شغلی می شوند دور معیوبی به کار می افتد
از عمده نشانه های رفتاری نارضایتی شغلی عبارت اند از غیبت از کار، رها کردن شغل، افزایش حادثه ناشی از کار و فقدان بهره وری، ناگفته روشن است که این آثار و هزینه های مرتبط با آن در درجه اول متوجه سازمان است.
از دیگر پیامد های استرس شغلی منجر به نارضایتی شغلی، رها کردن حرفه و تخصص است. در شغل های تخصصی و تجربی مانند شغل های آموزشی، مشاوره ای و خدمات انسانی، این پیامد خسارات سنگینی بر جامعه وارد می کنند. حالت دیگر این است که کارکنان ناراضی در انتظار رسیدن بازنشستگی روز شماری می کنند. در این حالت سازمان یا نیروی انسانی بی بهره و بی مصرف دست به گریبان است (بهنودی1384ص41).
فهرست مطالب:
مقدمه
بیان مساله
ضروریت و اهمیت پژوهش
اهداف تحقیق
1معرفی متغیرها
2تعریف متغیر ها
فصل دوم پیشینه تحقیق
ناسازگاری
نظریه های مربوط به سازگاری و ناسازگاری زناشویی
تئوری های انتخاب همسر
نظریه سازه های شخصی
تئوری نیازهای مکمل
درمان زناشویی شناختی –رفتاری
مدلهای استرس شغلی معلمان
مدل استرس معلمان از دیدگاه کایر یاکو1
عمده ترین علل اساسی استرس شغلی
انواع استرس زاها
تاثیرات استرس شغلی شدید
عوامل حمایتی کاهش استرس
کنترل فشار بر معلمان
افزایش روحیه کارکنان
شخصیت تیپ ( آ)
تحقیقات انجام شده
سندرم سازگاری عمومی 1
عوامل فشار زای زندگی خانوادگی
عوامل فشار زای مورد انتظار زندگی
افزایش سازگاری
مسلط بودن به زندگی
کنترل زمان
حمایت اجتماعی
انعطاف اجتماعی
امیدواری
وابستگی به محیط
سرگرمی
عشق و علاقه
جنسیت
فرایند عاطفی
فرایندهای رفتاری و تعاملات کلامی
فرایند مثبت
فرایند های منفی
روابط جنسی
منابع و مأخذ:
[1] Ayles,c(2004)biographical deterrminats of marital guality.www.one plusone.orj.uk.
Bech.h.r.etal.a behavioural approach to the management of stress :a prac tical guid to techniques . chichestar . new York . Brisbane. And Toronto . wiley .1982.
[2] Blood,r(1969).mariage.newyork:the free press.
[3]Cooper.c.l. the stree check. Englewood cliffs. Wj. Prextice – Hall.1981
Croyle, k.l.waltz, j.)2002(emotional awreness and couples. Relation ship satisfaction . jornal of marital and family therapy,28,435-444
Cognitive therapy an research events.26,759-773.*
[4] DAviDSON. m.j.& LVExo.A.stevess and the policeman ln:cooper.c. l & MAVSHALL JED.WHITE COLLER AND PROFESSIONAL STRESS.LONDOX. WILEY.2980. pp.131 – 166
[5] Dauglass , j. v frazier, m. douglass,r.(1995) the maeital problems guest ionnare (mpq)a short screening instrument for marital therapy. Journal of family relations,44(3),238.
Flora, j segrin . c(2002)affect and behavioral in volvement in spousal com. Plaints and compliments . jornal of family psycholojy ,24.641-657.
Feeny.j.a.(2002).attchment, marital intracthon and relation ship satisfachtion :adiary study .personal relationship. 939-55.
[6] Fincham. f.d(1995)preinteraction Expectations mavital satisfaction and accessibility. A new lookat sentiment override journal of family psychology. vol. g. no 1. p. 3 – 14
[7] Fincham.f.d&bradbuury ,t.n (1990).assessing attributions in marriage. The relationship attribution measure.gournal of personality an social psycholog,62,453-4g8.
[8]Johbson , s. m. Greenberg , l. s. (1985 b ). Emotionally focused study. journal of mavital and family therapy: an outcome therapy , 11.3133- 317
Halford w.k. keefer .e. osgarby.s.m.(2002)how has the week been for you two . relationship satisfaction and hindsigh memory biases in couples reports of reation ship event cognitive therapy an research 26,759-773.
[9]Hawtonk (1994). sexual function in a community sample of middle – aged – woman with partnevs 1. pp. 77.78
[10] Gootman.g.m.(1993).the roles of conflict engagement ,escalation or avoidance in marital interaction:a longitudinal view of five types of couples.journal of consulting and clinical psychology,6j,6-j5.
[11] Glenn,n.d.(1990)quantitative research on marital guality in the 1980:acritical review.gournal of marriage and the family ,52, 818-831.
[12] Kalimo. r. stressp in work: coxceptual analy sis and study on prison personnal.scandinaviam journal work.environment and heacth , 6: suppl. 3. 198.. raijakalino: 1
[13] Kirchler, e(1989). Everyday life experiences at hom. gornal of family psychology ,2 (3),311-336.
[14] Mc micHAel. A. j. persona lity. behavioural. and.situational modifievs of work stressors. in: cooper. c. l.& payne R. ed. stress at work. chichester. new York.brisbane. and tovon to whiley. 1978. pp.127-147.mc Michael
[15] Muench. D. landrum.E. (1994). family dynamic and attitude gward mavviage – the journal of 128 (4) 425 – 437.
[16] Nelson U Nancy ( june. 1991 ) mavital satis Facition and vogynous sevole southerm ILLIonisaf cavboxdole.
[17] Rice. j. K. (2002).CONTEMPOVARY trends in family patterns and forms. inj. worell ( Ed.) / Encyclopedia of women the gender ( pp.422-423).san Diego.CA: Academic press.
[18] Rollins.B.C.Cannon. k.(1974 marital satis faction over the family LIFE CYCLE. A.R VALUATION –Journal of mavviage and the family.36:271 -288
نوع فایل: word
قابل ویرایش 70 صفحه
جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی
چکیده:
در این پژوهش با تأکید بر نقش هیجانها در زندگی انسان، اجزای هوش هیجانی و رابطه هیجان و تفکر اشاره شد. سپس توانایی های هوش هیجانی به عنوان راه حل بسیاری از معضلات اجتماعی، فرهنگی، آموزشی معرفی شده و در ادامه تاریخچه هوش هیجانی و زمینه های کاربردی متعدد آن در زندگی شخصی و اجتماعی افراد مورد بررسی قرار گرفت.
و با توجه به نقش مهم رضایت زناشویی بر سلامت های جسمانی افراد، به عوامل متعدد شناختی، وضعیت اقتصادی و عقیدتی که بر رضایت زناشویی موثرند اشاره شد و هدف این بود که بررسی کند آیا میان هوش هیجانی رضایت زناشویی رابطه ای وجود دارد؟ که با توجه به اطلاعات جمع آوری شده و تجزیه و تحلیل آماری مشخص شد که همبستگی مثبت و در حد پایین مشاهده شده است اما با توجه به سطح معناداری آزمون ضریب همبستگی محاسبه شده معنادار نبوده و فرضیه پژوهش مورد تأیید قرار نگرفته است.
مقدمه:
روانشناسان درصدد شناسایی عواملی هستند که با استفاده از آنها بتوان افراد را در زندگی فردی و اجتماعی یاری داد. یکی از مباحث مورد توجه آنان، نقش هوش به عنوان عامل موفقیت انسان است که در این زمینه رویکردهای متفاوتی وجود دارد.
در گذشته، تمرکز اغلب روانشناسان، بر فرآیندهای شناختی و هوش عمومی بوده است. دیدگاه های سنتی هوشبهر تصوری محدود از استعدادهای انسان داشتند و برای هوش فرد، محدودیت قائل شده و آن را ارثی، نسبتاً ثابت و نیز قابل تغییر می دانستند. گذشت زمان و تجربههای علمی ثابت کرد که بسیاری از افراد که در نمرات پیشرفت تحصیلی و آزمون های هوش ربته بالایی را کسب می کنند، در فراز و نشیب های زندگی شخصی و اجتماعی و بحرانهای روزمره کفایت و شایستگی لازم را از خود نشان نداده و فاقد مهارتهای لازم هستند. در عمل، هوشبهر بالا تضمین کننده شخصیت اجتماعی، موفقیت و خشنودی در زندگی نیست.
هوارد گاردنردر سال 1983 ، با طرح نظریه هوش چند عاملی خود، از مفهوم هوشبهر به عنوان عاملی منفرد و تغییرناپذیر فراتر رفته و تصویر غنی تر و گسترده تری از هوش را ارائه نمود. او با مطرح کردن، هوشبهر درون فردی به عنوان کلیه خودشناسی و هوش بین فردی به معنای توانایی درک افراد دیگر، الگویی دقیق و واقعی برای استفاده ثمربخش در طول زندگی معرفی نمود.
گرچه در توصیف گاردنر از هوش فردی، شناخت احساسات مطرح شد، اما به نظر می رسید که هنوز به عواطف و هیجانات آن گونه که متناسب با نقش پیچیده آنها در زندگی انسان باشد، پرداخته نشده است.
جان مایر و پیتر سالووری در سال 1989، به این روال که چه چیزهایی موجب کسب موفقیت افراد در زندگی می شود. اصطلاح هوش هیجانی را مطرح نموده و برای اولین بار در مقالات آموزشی خود این گونه معرفی نمودند. هوش هیجانی توانایی است که امکان درک احساسات و هیجانهای خود و دیگران را به فرد می دهد تا با استفاده از این قابلیت بتواند تفکر و عملکرد خود را هدایت کند.
در سالهای اخیر اصطلاح هوش هیجانی گسترش فزاینده ای یافته، خصوصاً و زمینه کاربرد آن در تعلیم و تربیت زندگی شخصی، محیط کار و تجارب، پژوهشهایی انجام شده است.
پژوهش حاضر قصد دارد در رابطه هوش هیجانی و رضایت زناشویی را مورد بررسی قرار دهد.
بیان مسأله:
سالهاست روان شناسان درصدد هستند که به این سئوالها پاسخ بدهند که چرا برخی از مردم نسبت به برخی دیگر از بهداشت روانی بهتر برخوردارند که این سئوال به سئوال دیگری می انجامد که چرا برخی نسبت به برخی دیگر در زندگی موفق ترند؟ چه عواملی این تفاوت ها را رقم می زند؟ پاسخ به این سئوالها بر لزوم بررسی عواملی (مهارتهای هیجانی) که تصور می شود موفقیت فرد را تعیین می کند، دخالت دارد. به سرعت روشن شد که کلید تعیین و پیش بینی موفقیت و کامیابی تنها هوش شناختی نیست.
شواهد حاکی از آن است که زوجها در جامعه امروزی برای برقراری و حفظ ارتباط صمیمی و درک احساسات از جانب همسرشان به مشکلات فراگیر و متعددی دچارند. بدیهی است که کمبودهای موجود در کفایتهای عاطفی و هیجانی دو همسر در کنار عوامل متعدد دیگر از قبیل (عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و...) اثرات نامطلوبی بر زندگی مشترک آنها می گذارد و به طور منطقی هر چه نارضایتی از زندگی مشترک بیشتر باشد. احتمال ناسازگاری و جدایی افزایش می یابد. (گلمن 1998) این تحقیق به بررسی رابطه بین هوش هیجانی در رضایت زناشویی می پردازد.
فهرست مطالب:
چکیده
فصل اول / کلیات / پژوهش
مقدمه
بیان مسأله
اهمیت و ضرورت پژوهش
اهداف پژوهش
فرضیه پژوهش
تعاریف عملیاتی
فصل دوم / ادبیات مربوط به تحقیق/
مقدمه
هیجان و هوش هیجانی
رابطه هیجان با تفکر
تاریخچه هوش هیجانی
هوش هیجانی چیست؟
نظریات مطرح شده در حوزه هوش هیجانی
تئوری هوش هیجانی گلمن
تئوری هوش هیجانی از دیدگاه بار- اون
شناسایی حالت های هیجانی
رضایت زناشویی
بررسی علل نارضایتی از زندگی زناشویی
رضایت زناشویی و هوش هیجانی
هوش عاطفی و نقش آن در تحکیم پیوند زناشویی
تحقیقات انجام شده در زمینه هوش هیجانی و رضایت زناشویی
فصل سوم (طرح تحقیق)
مقدمه
جامعه پژوهش
نمونه آماری
ابزار پژوهش
روش تجزیه و تحلیل داده ها
روایی و اعتبار آزمون هوش هیجانی
پایایی و اعتبار آزمون در ایران
روایی و اعتبار پرسشنامه رضایت زناشویی
روایی و اعتبار پرسشنامه در ایران
فصل چهارم (تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها)
مقدمه
توصیف داده ها
بررسی و آزمون فرضیه ها
فصل پنجم: (خلاصه و نتیجه گیری)
بحث و نتیجه گیری
خلاصه تحقیق
پیشنهادهای پژوهش
محدودیت های پژوهش
فهرست منابع
فهرست جداول:
جدول 4-1 توزیع فراوانی نمرات رضایت زناشویی
جدول 4-2 شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی رضایت زناشویی
جدول 4-3 توزیع فراوانی نمرات هوش هیجانی
جدول 4-4 شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی هوش هیجانی
جدول 4-5 ضریب همبستگی بین هوش هیجانی و رضایت زناشویی
منابع و مأخذ:
- براوبری، تراویس، گریوز، جین (1384)، هوش هیجانی (مهارتها و آزمونها)، مترجم: گنجی، مهدی، تهران، انتشارات ساوالان.
- بک، آ (1373)، عشق هرگز کافی نیست. ترجمه، قراچه داغی، مهدی، تهران، انتشارات مترجم.
- برنشتاین، فلیپ اچ، (1380)، زناشویی درمانی، ترجمه: پور عابدی نائینی، حسن، منشی، غلامرضا، تهران، انتشارات رشد.
- بوسکالیا، ل. (1370)، زندگی عشق و دیگر هیچ، ترجمه، قراچه داغی، مهدی، فتوحی، ز، تهران، انتشارات روشنگران.
- فاطمی، سید محسن، (1385)، هوش هیجانی، تهران، انتشارات سارگل.
- گلمن، دانیل، (1380)، هوش هیجانی، ترجمه، پارسا، نسرین، تهران، انتشارات رشد.
- میشیل، آندره (1354)، جامعه شناسی خانواده و ازدواج، ترجمه، اردلان، فرنگیس، تهران، انتشارات دانشکده علوم اجتماعی، شماره 3.
- مینوچین، سالوادور، (1373)، خانواده و خانواده درمانی، ترجمه، ثنائی، باقر، تهران، انتشارات امیرکبیر.
دانشجویان شاغل و غیر شاغل
نوع فایل: word
قابل ویرایش 30 صفحه
جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی
مقدمه:
انسان همواره نیازهایی دارد که سبب اصلی حرکت، تلاش در رفتارهای وی است. اگر نیازهای فرد به خوبی شناخته شود و شرایطی جهت رفع نیازها در حد تعادل فراهم شود،از سویی موجب پیشگیری از مشکلات ،اختلالات ونابسامانیهای جسمی وروانی می شود و از سوی دیگر سبب رشد وشکوفائی استعدادهای درونی می شود.
در یک دید اجمالی نیازها به دو دسته تقسیم می شوند:
الف)نیازهای فیزیولوژیک ب)نیازهای روانی (میرزا بیگی ،1373).
بشر گذشته از نیازهای فیزیولوژیک نظیر آب ،غذا ،هوا و غیره به نیازهای عالی تر و بالاتری نیاز داردبنابه تعریف نیاز یک حالت کمبود یا نقصان در موجود زنده است و انسان وقتی احساس نیاز میکند،یک حالت و احساس ناخوشایندی در او به وجود می آید ووقتی نیاز برطرف شد این حالت برای او یک حالت خوشایند است(سیف 1368).
یکی از نیازهای روانی انسان نیاز به احساس خود ارزشمندی یا عزت نفس است. تحقیقات نشان می دهد،نوجوانی که از عزت نفس زیاد برخوردار است خیلی موثرتر می آموزد،روابط سود بخش تری برقرار می کند،بهتر میتواند از فرصتها استفاده کند و خودکفا باشد،دیدگاه روشنتری نسبت به مسیر زندگی خود داشته باشد(علیپور1373).
اهمیت عزت نفس برای کسانی که با کودکان ونوجوانان سروکاردارند امری روشن است،روان شناسان و جامعه شناسان ،عزت نفس مثبت رابه عنوان هسته مرکزی سازگاری اجتماعی تلقی می کنند که این دیدگاه ریشه ای تاریخی و عمیق دارد یافته های تجربی جدید ارتباط بین عزت نفس مثبت رابا عملکرد موثر ومطلوب اثبات نموده اند.مساله عزت نفس و مقوله خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت کودکان ونوجوانان است. برخورداری از اراده وعزت نفس قوی ،قدرتمند تصمیم گیری وابتکار،خلاقیت ونوآوری ،سلامت فکر و بهداشت روانی رابطه مستقیمی با میزان وچگونگی عزت نفس و احساس خود ارزشمندی فرد دارد. امروزه اصلاح ودرمان بسیاری از اختلالات شخصیتی ورفتاری کودکان ونوجوانان نظیر کمرویی،لجبازی ،پرخاشگری وتنبلی و کندرویی به عنوان اولین یا مهمترین گام برای ارزیابی وپرورش احساس عزت نفس،تقویت اعتماد به نفس ،مهارتهای فردی و اجتماعی آنان می پردازند. برای اینکه کودکان بتوانند از حداکثر ظر فیت ذهنی وتوانمندی های بالقوه خود بهرمند شوند،می بایست از نگرشی مثبت به خود و محیط اطراف وانگیزه ای غنی برای تلاش برخوردار باشند. به طور کلی با توجه به تحقیقات انجام گرفته شده جامعه ای که افراد آن از احساس خود ارزشمندی برخوردار باشند در مقابل انواع مشکلات ومسائل زندگی ،فشارهای روانی ، مقاوم وپایدار خواهند بود برخورداری از احساس خود ارزشمندی و عزت نفس به مثابه یک سرمایه وارزش حیاتی است واز جمله عوامل عمده در شکوفایی استعدادها وخلاقیت است. واقعیتهای وجود دراد که اجتناب ازآنها امکان پذیر نیست .یکی از این واقعیتها اهمیت عزت نفس است عزت نفس یکی از نیازهای اصلی انسان است که برای سازگار شدن انسان ضرورت دارد ودر رسانیدن او به موفقیت نقش ایفا می کند. هر چه این نیاز کمتر مرتفع شود امکان فاصله گرفتن از موقعیت ورشد و تعالی کاهش پیدا می کند .عزت نفس متاثر از عوامل درونی و بیرونی است منظور از عوامل درونی عواملی است که از درون نشات می یگرد یا خود شخص آن را ایجاد می کند نقطه نظرها ،باورها،اعمال یا رفتار.عوامل بیرونی همان عواملی بیرونی همان عوامل محیطی هستند، پیامهایی که کلامی وغیر کلامی انتقال پیدا می کنند و تجربه هایی که بانی وباعث آن پدر،مادر،آموزگاران ،اشخاص مهم در زندگی ،سازمان دهندگان فرهنگ هستند.
عزت نفس چیزی به مراتب بیش از احساس خود ارزشمندی است .عزت نفس اعتماد به توانایی خود را اندیشیدن است ،اعتماد به توانایی
بیان مساله:
مساله عزت نفس و مقوله خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل رشد مطلوب شخصیت است .از برجسته ترین ویژگی های صاحبان تفکر واگر او افراد اخلاق ،داشتن اعتماد به نفس واحساس خود ارزشمندی بسیار بالاست .عزت نفس همیشه یک نیاز شخصی ضروری بوده که دردهه آخر قرن حاضر از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است .بررسی درباره شکست های شغلی نشان می دهد که یکی از دلایل محرز این شکستها (ترس از تصمیم گیری)است.تمام کسانی که در هر درجه و مقام قرار دارند،از سطح مدیران عالی رتبه تا کارکنان صفوف مقدم به عزت نفس بیشتر احتیاج دراند و توجه به این نکته برای درک بیکاری سطح بالا ضرورت دارد مفهوم عزت نفس نباید با مفهوم خود پنداره اشتباه شود .خود پنداره عبارت است از مجموعه ویژگیهایی که فرد برای توصیف خویشتن بکار می برد. یک فرد ممکن است خودش را یک فوتبالیست خوب،علاقمندبه داستانهای علمی بداند که اینها محتوای خود پنداره را تشکیل می دهند و اما عزت نفس عبارت از ارزشی است که اطلاعات درون خود پنداره برای فرد دارد واز اعتقادات فرد در مورد تمام صفات وویژگیهایی که دراو هست ناشی می شود مفهوم افسردگی از دیدگاه آسیب شانسی یک حالت درونی است که باغمگینی ،بیحوصلگی ،دلتنگی یا دل گرفتگی ظاهر می شود وشامل یک طیف وسیعی است که در یک سر این طیف حالات طبیعی ودر سوی دیگر آن حالتهای کاملا بیمار گونه قرار دارد. برای بیماری افسردگی تب مثال خوبی است: به دنبال در بخشی از بدن،آماس بوجود می آید این آماس موجب تظاهراتی از تنش می گیردد که خود را به شکل تب بروز میدهد اما تب نیز به نوبه خود مکانیسم های دفاعی بدن را بر می انگیزد مانند: ازدیادی گلبولهای سفید یا پادتن ها که با ارگانیسم های عفونت را مبارزه می کنند. بنابراین بیماری حاصل از تب ،هم درد و هم واکنش در برابر آن است .افسردگی را می توان به همین گونه در نظر گرفت نشانه های حقیقی ناآشکار و نشانه های آشکار بیماری افسردگی ،همانطور که توصیف شد می توانند هم نتیجه فشار وارده برفرد وهم ناشی از بسیج مکانیسم های دفاع روانی فردباشند که در برابر آن فشار سازگاری بوجود می آورند.بیکاری یا از دست دادن شغل نیزخود به عنوان یک رویداد مطلوب در زندگی میتوانند در درجه افسردگی فرد نقش داشته باشد. با توجه به مطالب فوق ،پژوهش حاضر به طور کلی به دنبال پاسخی برای سئوالهای زیر است:
1- آیا در جامعه ما نداشتن شغل یا از دست دادن آن تاثیری در عزت نفس افراد دارد؟
2- آیا بیکاری به عنوان یک عامل نقشی در درجه افسردگی دارد؟
3-آیا دانشجویان شاغل از نظر سطح عزت نفس در سطح بالاتری از دانشجویان بیکار قرار دارند؟
4-آیا افراد شاغل از نظر میزان افسردگی در سطح پایین تری از افراد بیکار قرار دارند؟
فهرست مطالب:
مقدمه
بیان مساله
هدف
مطالعه
ضرورت تحقیق
فرضیه های تحقیق
تعاریف اصطلاحات تحقیق
نتیجه گیری فرضیه های پژوهش
فرضیه اول
فرضیه دوم
پیشنهاد هایی برای پِژوهش های آینده
بیان مساله
پیشنهادات و محدودیت های تحقیق و ضمائیم
محدودیت ها و پیشنهادات
منابع و مأخذ:
1. افروز،غلامعلی.(1363).روان شناسی وآموزش وپرورش کودکان استثنایی. تهران :انتشارات وچاپ دانشگاه تهران
2. براهنی،محمد تقی.(1363).انگیزش وهیجان .تهران :انتشارات چهر
3. براهنی ،محمدتقی.(1368).زمینه روان شناسی.تهران:انتشارات رشد
4. بیابانگرد،اسماعیل.(1372).روشهای افزایش عزت نفس در کودکان ونوجوانان.تهران:انتشارات انجمن اولیاءومربیان
5. پناهنده ،الهه(1373).پایان نامه .(بررسی تاثیر برخود و والدین در عزت نفس فرزندان)
6. پورافکاری،نصرت الله(1373).خلاصه روان پزشکی.تهران :انتشارات آزاد
7. حیدری ،اکرم (1372).روان شناسی رشد و اختلالات رایج در کودکان.تهران:انتشارات انجمن اولیاء ومربیان
8. سیاسی،علی اکبر(1371).نظریه های شخصیت یا مکاتب روان شناسی.تهران:انتشارات دانشگاه
9.شاملو،سعید(1368).بهداشت روانی .تهران :انتشارات چهر
10. طاهری،فرزانه،یاسایی،مهشید.(1370)،فرهنگ توصیفی اصطلاحات روان شناسی.تهران:انتشارات طرح نو
11. اقدسی،محمد تقی(1370).بررسی ومقایسه عزت نفس دانش آموزان ورزشکار وغیرورزشکار.دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس
12.پورشافعی،هادی(1370).پایان نامه کارشناسی ارشد،بررسی رابطه عزت نفس با پیشرفت تحصیلی ،دانشگاه تربیت معلم
13. منطقی ،مرتضی(1372)،روان شناسی تربیتی،تهران :انتشارات جهاد دانشگاهی
14. مزلو ،آبراهام ،اچ(1369).انگیزش وشخصیت،ترجمه محمد رضوانی:انتشارات آستان قدس
15. هولتین،لوان،ترجمه :گیتی خوشدل.(1369).روان شناسی کمال.انتشارات :نشر نو
16.منصور،محمود (1371).احساس کهتری.انتشارات :دانشگاه تهران
17. علیپور،پروین(1373).روشهای تقویت عزت نفس در نوجوانان.مشهد:انتشارات آستان قدس
18. قائمی ،علی (1363).نشریه پیوند،انتشارات انجمن اولیاءومربیان
19. مجلسی،ملامحمدباقر:بحارالانوار،جلد17
20.فلسفی ،محمد تقی(1362).گفتار فلسفی کودک از نظر وراثت وتربیت.انتشارات :هیئت نشر معارف اسلامی
21. مطهری ،مرتضی.(1369).انسان کامل .انتشارات صدرا
22.موسوی،سید غفور(1369).عزت نفس وسلامت روان.اصفهان :انتشارات اردکان
23. دلاور،علی(1379).روشهای آماری در روانشناسی وعلوم تربیتی:انتشارات دانشگاه پیام نور
24. هاشمی،جمال(1372).روان شناسی حرمت نفس.تهران:انتشارات شرکت سهامی انتشار.
مقدمه :
افراد جامعه کنونی بیش از پیش نسبت به استرس و پیامدهای آن هوشیار شده اند . بزرگسالان ، نوجوانان و حتی کودکان از آلودگی محیط زیست امکان وقوع یک جنگ هسته ای به پایان رسیدن منابع طبیعی وجوه اافزوده های غذایی و مواد سرطان زا و .... سخن می گویند و تمامی اسائل بخشی از زندگی روزمره را تشکیل می دهند . زندگی عصر ما چنان است که در اغلب خانواده ها پدر و مادر هر دو باید کار کنند تا بتوانند هزینه ای روز افزون را تامین نمایند . طلاق افزایش یافته ، ازدواج مجدد هم امری نا ممکن نیست افزون رسانه های گروهی ، افراد به مشاهده ی صحنه های جنگ خشونت ، تخریب ، بی رحمی و مرگ و کشتار عادت داده اند (استوا ، 1998)
استرس یکی از مفاهیم مهم در مطالعه روانشناسی و بهداشت روانی به شمار می آید و به کفیات گوناگون در زندگی اطلاق می شود و به عنوان علل بسیاری از درد ها ، ناراحتی ها و بیماری ها و بیماری ها تلقی می شود . مردم عادی آن را پدیده ای رنج آور و ناخوشایند ، پزشکان مسئله را از دید واکنش های فیزولوژیک روانپزشکان بنا را بر فشارهای عصبی و به کار بردن مکانسیم های سایکوفیزیولوژیک و بالاخره روانشناسان آن را تغییر رفتار و حالات هیجانی و بحرانی می دانند (اتکینسون ، ترجمه براهنی ، 1368 )
مطالعه استرس به عنوان احساس حاصل از ارزیابی موقعیتی به عنوان فشار یا اضافه باری به منابع روانشناختی ، مطالعه چگونگی تعادل بین جسم و روان است . محققان بر این نکته توافق دارند که ما را در وریطه ی یک همه گیری استرس هستیم که باعث بیماری و حتی مرگ می شود . اما درباره ی چگونگی تعریف استرس توافق کمتری دارند . تعریف استرس دشوار است . نظریه پردازان مختلف این اصطلاح را به شیوه های مختلفی بکار برده اند . یکی از شیوه های رایج تعریف استرس در نظر گرفتن آن به عنوان محرک است . توماس هوامز (1979) استرس را واقعه محرکی که لازم است فرد با آن سازگار شود تعریف کرد . بنابراین استرس به عنوان یک محرک ، هر موقعیتی است که در خواست های غیر معقول و فوق العاده را داشته و نیازمند تغییر در الگوی زندگی جاری فرد باشد (هولمزو راهه 1976)
موارد استرس به عنوان یک محرک شامل امتحان بلایای طبیعی و جدایی زناشویی است این واقع استرس زا هستند . چون فرد را ملزوم به انجام رفتارهای سازگارانه برای کنار امدن با درخواست های محیطی تحمل شده می کند .
استرس به شکل دیگر می تواند به صورت پاسخ فیزیولوژیکی در نظر گرفته شود (سیله 1976) طبق نظر هانس سیله فیزیولوژیست ، الگوی نا متمایز فعالیت فیزیولوژیکی ذاتاً ناگوار است . زیرا تند شدن ضربان ، قلب ، تند شدن تنفس و افزایش تنش عضلانی و کارکرد تعادل حیاتی را مختل می کند . طبق نظریه سیله ، هرگاه شخصی برای مدت طولانی انگیختگی ، فیزیولوژیکی را تجربه کند (مثل بیمار تب دار ) بدن دچار استرس می شود . پژوهشگران دیگر می گویند واکنش استرس نه تنها تغییرات فیزولوژیکی بلکه اختلال واکنش های رفتاری – حرکتی (مثل لرزش دست ، اختلال های گفتاری) آشفتگی هیجانی و بدکاری شناختی را شامل می شود (لازاروس 1966)
چون مردم به محرک های یکسان ، به صورت متفاوت واکنش نشان می دهند پس باید استرس را چیزی بیش از یک محرک در نظر گرفت . لازاروس و فوکلمن مخالف در نظر گرفتن استرس به عنوان پاسخ فیزیولوژیکی نیز هستند . بسیاری از وقایع زندگی نظیر ورزش و عاشق شدن ، به تشدید فعالیت دستگاه عصبی خودمختار می انجامد ولی شخص ورزش و عشق را به عنوان یک عامل استرس زا تجربه نمی کند .
دانشجویان در جامعه ای زندگی می کنند که مشخصات بارز آن را می توان افزایش جمعیت ، شهر نشینی گسترش موسسات و پیچیدگی تکنولوژی در ارتباطات دانست و این موارد بیش از پیش انسانها و مخصوصاً دانشجویان را به هم نزدیک کرده و باعث شده تا آنها در جهت رقابت با سایرین به تکاپو و تلاش بیشتر وادار شوند . از این طریق افزایش توقعات و انتظارات روز افزون جامعه نیز در جهت رفع این توقعات و حل موارد فوق مسمر الثمر نخواهد بود . یکی از مهمترین موضوع که با آن بیشتر در این تحقیق سرو کار داریم استرس ها و عواملی که باعث این فشار های عصبی است که همه دانشجویان با آن درگیر هستند که باید آنها را بشناسیم . امروزه استرس به عنوان مهمترین فاکتور در جوامع می باشد که باعث به وجود آمدن امراض جسمی و اختلاهای روانی در رفتارهای دانشجویان است . استرس در زندگی دانشجویان به شیوه های متفاوتی بروز می کند ، پرخاشگری ناگهان در پاسخ به یک سوال ساده لوحانه ، سر درد شدید در پایان یک روزگاری سخت ، بروز عصبانیت برای همین میزان تحمل دانشجویان به استرس نسبت به فاکتورهای شخصیت و محیط متفاوت است و آنها در دوران تحصیل استرس را تجربه می کنند . گروهی از روانشناسان رفتاری استرس را بیماری شایع قرن نامگذاری کرده اند در حالی که در عصر حاضر که در آن هستیم عصر استرس و فشارهای روانی و عصبی است دوره ای که در آن دانشجویان بیش از هر زمان دیگری در معرض عوامل وجود استرس قرار گرفته و مسائل و مشکلات بی شماری از هر طرف آنها را احاطه کرده است .