کتاب عروض و قافیه تألیف دکتر سیروس شمیسا، تعداد صفحات 126 و درهفت فصل چاپ انتشارات دانشگاه پیام نور که به صورت فایل پی دی.این کتاب حاوی اطلاعات کامل و مفیدی در زمینه ی علم عروض و قافیه می باشد و به زبانی ساده و قابل فهم نگارش شده است. و برای دانش آموزان گروه علوم انسانی و دانشجویان زبان و ادبیات فارسی و علاقمندان به شعر و وزن عروضی توصیه می شود.با آرزوی کامیابی برای شما دوست خوبم.
فرمت فایل : ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 21
چکیده:
وضع عمومی علم وادب در قرن هفتم و هشتم شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم
شعر فارسی در این دوره با شدتی بیش از پیش از بدبینی و ناخشنودی از اوضاع روزگار و ناپایداری جهان و دعوت خلق به ترک دنیا و زهد و نظایر این افکار مشحونست. علت آن هم آشکار میباشد و آن وضع سخت و دشواریست که با حمله مغول آغاز شده و با جور و ظلم عمال دوره آنان و با خونریزیها و بیثباتی اوضاع در دوره فترت بعد از ایلخانان ادامه یافته و محیط اجتماعی ایران را با دشوارترین شرایطی مقرون ساخته بود. همین وضع مورث توجه شدید غالب شعرا به مسائل دینی و خیالات تند صوفیانه و درویشانه و گوشهگیری و در نتیجه تصورات باریک و دقیق نیز شده است.
در عصر مغول بر اثر انتشار بسیاری از مفاسد اخلاقی انتقادات اجتماعی به شدت رواج یافت. البته پیش از این تاریخ از این قبیل انتقادات در اشعار شعرا خاصه در شعرای قرن ششم که بر اثر تسلط ترکان و رواج بعضی مفاسد از اوضاع ناراضی بودند، نیز مشاهده میشود ولی در عهد مغول به همان نسبت که مفاسد اجتماعی رواج بیشتری یافت به همان درجه هم این انتقادات شدیدتر و سخت تر شد. از این انتقادات سخت در آثار سعدی خاصه گلستان و در هزلیات او و در جام جم اوحدی و د رغزلهای حافظ و آثار شعرای دیگر بسیار دیده میشود و از همه آنها مهمتر آثار شاعر و نویسنده خوش ذوق هوشیار «عبید ذاکانی قزوینی» است که آثار او نظماً و نثراً حاوی مسائل انتقادی تندیست که با لهجه ادبی بسیار دلچسب و شیرین بیان کرده و در این باب گوی سبقت از همه شاعران و نویسندگان فارسی زبان بوده است. حقاً هم هیچ دورهیی از ادوار مقدم بر او در ایران به نحوی که او میخواسته مانند عهد زندگی وی نمیتوانست مضامینی بدان شیرینی و خوبی برای انتقادات اجتماعی او فراهم سازد.
در شعر قرن هفتم و هشتم قصیده به تدریج متروک میشد و به همان نسبت غزلهای عاشقانه لطیف جای آنرا میگرفت. منظومهای داستانی نو عرفانی زیاد سروده شد و همچنین منظومهایی که حاوی افکار اجتماعی و حکایات و قصص کوتاه باشد(مانند بوستان سعدی) در این دوره معمول گردید. داستانهای منظوم قرن هفتم و هشتم معمولاً به تقلید از نظامی شاعر مشهور پایان قرن ششم ساخته میشد و از بزرگترین مقلدان نظامی در این دوره امیر خسرو دهلوی و خواجوی کرمانی را میتوان ذکر کرد.
سبک شعر در قرن هفتم و هشتم دنباله سبک نیمه دوم قرن ششم است که اکنون اصطلاحاً سبک عراقی نامیده میشود. علت توجه شاعران این قرن به سبک مذکور آنست که مرکز شعر در این دو قرن نواحی مرکزی و جنوبی ایران است که لهجه عمومی استادان این نواحی با سبک سابق الذکر سازگارتر است. با این حال در میان شعرای این دوره کسانی مانند مجد همگر شیرازی و ابن یمین فریومدی و مولوی بلخی بودند که به سبک خراسانی بیشتر اظهار تمایل میکردند و علی الخصوص سبک مولوی در غزلها و قصائدش نزدیکی تام بروش شاعران خراسان دراوایل قرن ششم داشت.
شعر فارسی دوره مغول با دو شاعر بزرگ ایران سعدی و مولوی شروع میشود که هر دو پیش از حمله مغول ولادت یافته و در محیط دور از دسترس مغولان تربیت شده بودند.
ابو عبدالله مشرف بن مصلح شیرازی به سعدی در اوایل قرن هفتم (حدود 606 هجری) در شیراز ولادت یافت و به سال 691 یا 694 در همان شهر درگذشت، در حالی که قسمت بزرگی از زندگی خود را در سفرهای دراز و سیر آفاق وانفس گذرانده بود. وی بی تردید از شاعران درجه اول زبان فارسی و همردیف فردوسی است، قدرت او در غزلسرایی و بیان مضامین عالی لطیف عاشقانه و گاه عارفانه در کلام فصیح و روان که غالباً در روانی و فصاحت به حد اعجاز میرسد بیسابقه بود. علاوه بر این سعدی در ذکر مواعظ و اندرز و حکمت و بیان امثال و قصص اخلاقی با زبانی شیرین و شیوا و مؤثر گوی سبقت از همه گویندگان فارسی زبان ربوده است. نثر او هم که در عین توجه به بعضی از صنایع لفظی ساده و روشن و خالی از تکلفات دور از ذوق بلکه بسیار لطیف و دلپسند و مطبوع است او را در ردیف بهترین نویسندگان فارسی زبان درآورده است چنانکه مدتها کتاب گلستان او در شمار کتب درسی مدارس و مکاتب ایران بوده است و هنوز هم سرمشق فصاحت شمرده میشود. کلیات آثار او که حاوی: مجالس عرفانی و چند رساله و گلستان (نثر) و بوستان یا سعدی نامه و غزلیات و مامعات و قصاید عربی و فارسی و ترجیعات و مقطعات و هزلیاتست بارها به طبع رسیده و زبانزد خاص و عام ایرانیانست:
از غزلهای شیوای اوست:
شب فراق که داند که تا سحر چندست مگر کسی که به زندان عشق دربندست
گرفتم از غم دل راه بوستان گیرم کدام سرو به بالای دوست مانندست
پیام من که رساند به یار مهر گسل که بر شکستی و ما را هنوز پیوندست...
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:9
فهرست و توضیحات:
فهرست
گزیده حرفهایی درباره بیانیه شعر حجم :
از حرفهای یدالله رویایی :
متن بیانیه « شعر حجم » با امضای یدالله رویایی ، پرویز اسلام پور ، بهرام اردبیلی و 000
شعر حجم از سالهای 46 و 47 رسما” موجودیت خود را اعلام کرد و یدالله رویایی و تنی چند از شاعران در آن سالها بیانیه شعر حجم را نوشتند که برای نخستین بار در نشریه ادبی بارو( 1348 ) منتشر شد .
یدالله رویایی در این باره می نویسد : به دنبال سه ماه بحث و گفت و گو و نشستن های مدیری که در کافه نکیسا ، خانه رویایی ، خانه اردبیلی ، خانه اسلام پور و خانه نصیبی صورت گرفت ، سرانجام در آخرین و طولانی ترین جلسه خود در منزل اسلام پور « بیانیه شعر حجم » تایید و امضاء شد .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:16
مقدمه
از دوران صفویه به بعد یعنی از اوائل قرن دهم تا اواسط قرن دوازدهم سبک تازه ای در شعر فارسی پیدا شد به نام سبک هندی.
این سبک هندی نتیجهء اتفاقات و دگرگونی های سیاسی و ایدئولوژیک مذهبی بود که در روزگار صفویان در ایران به وقوع پیوست و پرداختن به آن در اینجا میسر نیست. تنها می شود به شعر گریزی دربار نورسیدگان متکی به شمشیر قزلباش اشاره کرد که بیش و پیش از هرچیز، دغدغهء رواج وگسترش خونین مذهب تشیع را داشتند و جز به جاعلان حدیث و متشرعان شیعی و مرثیه خوانان و روضه سرایان اعتنایی نمی کردند. وهمین سـیاســت دینی ـ فرهنگی و ایدئولوژیک که با خشونت و بربریت تامّ بر مردم سراسر ایران اعمال می شد بسیاری از اهل فرهنگ و هنر و شعر را از ایران به سوی هند گریزاند!
به هر حال، اکثر شاعران ِ فارسی زبان هند و آسیای مرکزی و آسیای صغیر(ارمنستان و ترکیه کنونی) پیرو این مکتب بودند.
سبک هندی :
مقدمه
سبک خراسانی
سبک عراقی
مقایسه سبک خراسانی و عراقی:
تفاوت سبک عراقی و سبک خراسانی در چیست ؟
شعرای معروف هر دوره
منابع:
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:15
فهرست و توضیحات:
مقدمه
بیان مسأله
شعر فارسی
در پایان عهد صفوی در اصفهان اندک اندک ناخشنودی ناقدان سخن و صاحبان ذوق و هنر از روشی که در شعر پارسی پدید آمده و مقبول گویندگان ایران و هندوستان شده بود، آشکار گشت و بر اثر این ناخشنودی فکر تازهیی به میان آمد و آن رها کردن شیوه جدید شعر یعنی شیوهیی شد که به سبک هندی شهرت دارد. این دسته معتقد بودند که شیوه شاعرانی از قبیل کلیم کاشانی و صائب تبریزی و وحید قزوینی و نظایر آنان خلاف فصاحت و دور از اصول بلاغتی است که در زبان فارسی وجود دارد و باید آنرا ترک گفت و به شیوهیی که همواره مقبول سخن شناسان و ناقدان و گویندگان و نویسندگان استاد بوده است بازگشت. از کسانیکه در این فکر پیشقدم شمرده میشوند و سخن آنان به ما رسیده است ولی محمد خان مسرور اصفهانی(مقتول به سال 1168) عم آذر بیگدلی و میرسد علی مشتاق اصفهانی (متوفی به سال 1192)استاد آذر بیگدلی و میرزا نصیر اصفهانی (متوفی به سال 1192) صاحب مثنوی معروف «پیر و جوان» و سید احمد هاتف اصفهانی (متوفی به سال 1198) دارای دیوان قصائد و غزلیات و ترجیعبند مشهور و لطفعلی بیک آذر بیگدلی (متوفی به سال 1195) صاحب مثنوی خسرو و شیرین و تذکره آتشکده و میرزا محمد صادق نامی اصفهان از معاصران زندیه و آقا محمد صهبای قمی (متوفی به سال 1191) از دوستان مشتاق و هاتف حاجی سلیمان صباحی کاشانی (متوفی به سال 1206) و آقا محمد عاشق اصفهانی (متوفی به سال 1181) هستند که همه معتقد به ترک روش معاصران و پیروی از سبک متقدمان بوده و خود نیز در قصیده یا غزل یا مثنوی شیوه استادان قدیم را مورد تقلید قرار دادهاند. آذر در شرح حال عم خود مسرور نوشته است که «حضرتش در اصفهان تحصیل کمالات کرده و شوق بسیار به نظم اشعار داشته و شعر را خوب میفهمید اما چون در آن زمان طریقه فصحای متقدمین منسوخ بوده شعری ممتاز از ایشان نتراوید» و در شرح احوال مشتاق نوشته است: «بعد از آنکه سلسله نظم سالها بود که به تصرف نالایق متأخرین از هم گسیخته به سعی تمام و جهد مالا کلام او پیوند اصلاح یافته اساس شاعری متأخرین را از هم فرو ریخته بنای فصحای بلاغت شعار متقدمین را تجدید...» عبدالرزاق بیک دنبلی هم در بیان حال مشتاق آورده است: «چون بساط چمن نظم از اقدام خیالات خام شوکت و صائب و وحید و مایشابه به هم و از استعارات بارده و تمثیلات خنک، لگدکوب شد و یکبارگی از طراوت و رونق افتاد مشتاق به تماشای گلزار نظم آمده طومار سخن سرایی آن جمع را چون غنچه بهم پیچیده و بساط نظمی که خود در آن صاحب سلیقه بود و آن روش ضمیری و نظیری است بگسترانید، بر سر شاخسار سخن نواها ساخت و نغمهها پرداخت، عند لیبان خوش نوای عصر او را مقتفی آمدند، اشعار رنگینش زینت نغمات مطربان باربد نوای آن زمان شد و ترنمات شیرینش نقل محفل ظرفای مجلس آرا.» این اشارات معلوم میدارد که از اواسط قرن دوازدهم به بعد نهضتی نو در شعر فارسی پدید آمد که دو مرکز عمده آن اصفهان و شیراز بوده و شاعرانی که ذکر کردهایم در یکی از این دو مرکز به سر میبرده و مشغول تعلیم شاگردانی زیر دست خود بودهاند و از همین دو مرکز است که چند شاعر استاد مانند صبای کاشانی شاگرد صباحی و عبدالرزاق دنبلی شاگرد میرزا نصیر اصفهانی و سحاب اصفهانی پسر و پرورده هاتف اصفهانی تربیت شده و در اوایل دوره قاجاری شهرت یافتهاند. شاعران مذکور و شاگردان و تربیت یافتگان ایشان همه معتقد بازگشت به شیوه استادان سبک عراقی و رها کردن شیوه هندی بودهاند و بر اثر این نهضت روح تازهیی در قالب شعر فارسی دمیده شد و در عین آنکه سبک هندی در جانب افغانستان و هندوستان همچنان با یک عده طرفدار پرشور به قوت سابق خود باقی بود، در ایران تا پایان دوره قاجاری پیروی از سبک دوره صفوی مذموم شمرده میشد و مثلاً رضا قلیخان هدایت در آغاز تذکره معروف خود (مجمع الفصحاء) نوشته است که: «... که در زمان ترکمانیه و صفویه طرزهای نکوهیده عیان شد، و طریقه انیقه انتظام قصیده فصیحه و شیوه شیوای موعظه و نصیحة و حکمیات و زهدیات و حماسیات که رسم فصحای ما تقدم بود باکلیه برافتاد، موز و نان به مخمس و مسدس و مثنوی سرایی و غزل آرایی و تعبیه معما و تعمیه اسمهای بیمسما مایل شدند و غزل را چون قراری معین نبود بهر نحویکه طبایع سقیمه و سلیقه نامستقیمه آنان رغبت کرد پریشانگویی و یاوهدرایی و بیهودهسرایی آغاز نهادند، به جای حقایق وارده مضامین بارده و به عوض صنایع بدیعه و بدایع لطیفه مطالب شنیعه و مقاصد کثیفه در درج اشعار و ضمن گفتار درج و تضمین فرمودند خاصه که در اواخر صفویه و افشاریه و اوایل زندیه و الواریه طلوع کوکب طالع آنان مایه غروب اختر فضل و دانش و فصاحت و بلاغت و حکمت و معرفت گردیده، هر فاضلی زاویهیی گزید