چکیده
حسابداری نیروی انسانی چالش شناخت، اندازه گیری و انتقال اطلاعات درباره نیروی انسانی بمنظور موثر ساختن مدیریت و تصمیم گیری های آن در داخل یک سازمان تعریف میشود.اگر دو شرکت را با شرایط یکسان از نظر سرمایه،تکنولوژی و حجم فعالیت در نظر بگیریم علت سودآورتر بودن یکی نسبت به دیگری را به جرات میتوان نیروی انسانی آن شرکت دانست..هدف اصلی سیستم حسابداری نیروی انسانی کمک به مدیریت در برنامه ریزی و کنترل موثر استفاده از منابع انسانی و به تبع ان استفاده موثر و بهینه از تمام منابع سازمان است.از سوی دیگرنیز برخی اطلاعات حسابداری نیروی انسانی را میتوان در صورتهای مالی برای سرمایه گذاران و سایر ذینفعان گزارش نمود.یکی از هدفهای عمده حسابداری نیروی انسانی توسعه ی روشهای معتبر و قابل اتکا برای اندازه گیری منابع انسانی یک سازمان است چرا که اخذ تصمیم در مورد استخدام،،پرورش وتخصیص منابع انسانی و نیز ارزیابی موثر مدیریت از این منابع نیازمند معیارهای پولی و غیر پولی میباشد. شواهد تجربی نشان داده است که عدم ارزیابی منابع انسانی باعث نادیده گرفتن اثر تصمیمات مدیریت بر کارکنان میشودو مدیریت در ردیابی اثرات تصمیم گیری خود فقط به دنبال جنبه هایی از فعالیت عملیاتی است که قابل اندازه گیری میباشد.در این مقاله با مطالعات کتابخانه ای ضرورت بکار گیری حسابداری منابع انسانی در سازمانها مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده که با اندازه کیری عملکرد منابع انسانی از یک سو مدیریت نسبت به آن حساس شده و ازسوی دیگر این امرموقعیت شغلی و حقوق کارکنان را تحت تاثیر قرار داده و احتمال کوشش برای بهبود عملکرد انان را می افزایدونیز با توجه به فضای رقابتی سازمانها ،جهت کیفیت بخشیدن به تصمیمات مدیریت و رشد و تعالی سازمانها،امروزبیش از هر زمان دیگری نیاز به اندازه گیری و ارزیابی منابع انسانی احساس میشود
مقدمه
ازجمله مباحث جدید در دانش حسابداری نگرش نوین به منابع انسانی به عنوان یکی از موثرترین عوامل مولد در ایجاد در آمد سازمانها است امروزه ارزش بسیاری از شرکتها بخصوص شرکتهای خدماتی تا حد زیادی تابع دانش ومهارت نیروی انسانی آنهاست زیرا ارزش افزوده حاصل از سرمایه موجود تابع میزان دانش ومهارت نیروی استفاده کننده از آن می باشد .در سالهای اخیر تحولات بسیاری در فنون مدیریتی رخ داده ورویکردهای نوین در مدیریت سازمانها مطرح شده ونقش مدیران از فرماندهی وکنترل به مربیگری تغییر یافته ودو عنصر کارائی واثر بخشی مورد توجه مدیران است .مشتری مداری وتوان افزایی کارکنان وتغییر در سبکهای رهبری در راستای این تحولات الزام آور شده وهم اکنون تنها به انسان توسعه یافته دانش محور، وتوانا اندیشیده می شود .موضوع حسابداری مدیریت استفاده بهینه ومطلوب از منابع است . ومنابع انسانی منبع حیاتی برای موفقیت وبقای هر سازمانی به شمار می رود . انسانها رکن اساسی در موفقیت در تولید وخدمات ،بسیار بیشتر وموثرتر از تجهیزات ،تکنولوژی وپول هستند . امروز مدیران اطلاعات وسیعی از منابع عادی ومالی سازمانهای خود دارند اما در مورد منابع انسانی اطلاعات آنها کم ومحدود است .ومنابع انسانی سازمانها با تمام اهمیت آن به عنوان یک منبع اقتصادی که منافع آتی را برآورد می سازد ناشناخته مانده است وازجمله دارائیهایی نامرئی به حساب می آید . بنابراین اگر مدیران بخواهند در کار خود موفق باشند باید بتوانند ارزش منابع انسانی را به درستی اندازه گیری کنند که برای نیل به این امر به حسابداری منابع انسانی روی آورده اند. به عبارت دیگر ورود حسابداری منابع انسانی در حوزه مدیریت سبب شده است که مدیران به اهمیت افرادی که در انجام واداره امور سازمانها نقش دارند آگاهی بیشتری یا بند.
تعریف حسابداری منابع انسانی
فرآیند شناسایی، تشخیص کمیت و کیفیت منابع انسانی ،تهیه آمار مناسب ،اندازه گیری وگزارشگری آن.اندازه گیری عبارت است ازمشخص نمودن ارزش اقتصادی وتعیین میزان مالی منابع انسانی. گزارشگری عبارت است ازارائه اطلاعات مالی مناسب درباره منابع انسانی و انتقال این اطلاعات به گروههای ذینفع جهت تصمیم گیری. به عبارت ساده تر یک مؤسسه صنعتی یا بازرگانی باید از ارزش سرمایه گذاری در نیروی خود آگاه باشد.
همچنین بتواند نرخ بازگشت این سرمایه را نیز محاسبه کند وبداند آیا بازده سرمایه گذاری رضایت بخش است یا خیر
تاریخچه حسابداری منابع انسانی :
حسابداری منابع انسانی مولود نیازهای عصر خود ،رشد وگسترش دانش بشری ونیز نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری است . تحقیقات دراین زمینه از سال 1960 آغاز شده وهمگام با مکتب مدیریت انسانی گسترش یافته است این مکتب انسان را به عنوان یکی از منابع با ارزش هر سازمان مورد توجه خاص قرار می دهد.
تعیین نقطه شروع حسابداری منابع انسانی به عنوان یک موضوع تحقیقی یا مطالعاتی مشکل است در سال 1976 مجله حسابداری فهرست سازمانها وجوامع مربوط به این مبحث را که یازده مورد از آنها مربوط به پایان نامه های منتشر نشده دوره دکتری بود ونیز اولین مرجع را که اساس کار دا بلین و لاتکا در سال 1930 بود منتشر کرد.
سالها 1971 تا 1976 را می توان دوره توجه هر چه بیشتر به حسابداری منابع انسانی دانست اما از سال 1976 تا 1980 تو جه به حسابداری منابع انسانی از طرف محافل علمی وتجاری کاهش یافت .از سال 1980 به بعد علاقه مندی واقعی در برخی از مدیران اجرایی برای سنجش ارزش منابع انسانی برحسب واحد پول وهمچنین بوجود آمدن تفکر نوین درزمینه منابع انسانی در علم مدیریت پس از شناور شدن نرخ ارز وازمیان رفتن ارتباط سنتی طلا ودلارومطرح شدن ژاپنی ها در دنیای تجارت غرب به عنوان یکی از رقبای اصلی از جمله دلایل توجه مجدد به حسابداری منابع انسانی می باشد .
اهداف حسابداری منابع انسانی
ایجاد تفکر صحیح نسبت به دارائیهای انسانی به عنوان یک منبع با ارزش وشناسایی ارزش منابع انسانی واندازه گیری بهای تمام شده آن برای سازمان ثبت ارزش اقتصادی منابع انسانی در دفاتر وگزارشات مالی افزایش کارایی مدیریت با استفاده از حسابداری منابع انسانی بعنوان یک ابزار مدیریتی .محاسبه سرمایه گذاری سازمان در منابع انسانی خود برنامه ریزی وتصمیم گیری بهتر درباره کارکنان تهیه اطلاعات سودمند برای اداره موثر وکار آمد نیروی انسانی توسط مدیریت واحد اقتصادی .ایجاد نگرش استراتژیک وراهبردی در مورد منابع انسانی شناسایی سود غیر عملیاتی وبهره وری ناشی از سرمایه گذاری درمنابع انسانی محاسبه میزان ارزشی که منابع انسانی در سایر منابع مالی وفیزیکی سازمان ایجاد می کند فراهم آوردن زمینه اندازه گیری اثر بخشی هزینه های مربوط به ارتقاءوپرورش دارا ئیها ی انسانی از جمله هزینه های آموزشی
هزینه های منابع انسانی
حسابداری منابع انسانی در واقع کاربرد مفاهیم وروشهای حسابداری در محدوده مدیریت نیروی انسانی است . این حسابداری معیار سنجش وگزینش هزینه وارزش گذاری نیروی انسانی بعنوان منابع اصلی هر موسسه است وهمانند سایر هزینه ها از دوبخش تشکیل یافته است:
هزینه اولیه : کلیه وجوهی که برای تامین وپرورش نیروی انسانی مصرف می شوند شامل هزینه های گزینش ، استخدام ،یا استقرار نیروی انسانی ،باز آموزی وآموزشهای کاربردی وتخصصی به منظور کسب مهارتهای لازم .
هزینه های جایگزینی : هزینه هایی که باید برای جایگزینی پرسنل متحمل شد که درحال حاضر در موسسه مشغول بکار هستند .واین هزینه ها به دو بخش تقسیم می شوند.
الف ) هزینه های جایگزینی
ب) هزینه های پرسنلی
الف : هزینه های پرسنلی : هزینه هایی هستند که بابت انجام خدماتی که کارکنان به سازمان یا موسسه ارائه بدهند . پرداخت می شود وشامل هزینه های حقوق ، اجرت ، دستمزدو مزایا می باشند.
ب: هزینه های جایگزینی پستی یا شغلی :
هزینه هایی هستند که برای جایگزین کردن فرد یکه یک پست سازمانی یا شخصی که بتواند خدمات مشابهی را در این پست سازمانی ارایه کند باید تحمل کرد واین هزینه ها خود از سه بخش ( تامین ، پرورشی یا آموزشی وکناره گیری ) تشکیل میشوند.
ارزش اقتصادی منابع انسانی :
ارزش اقتصادی منابع انسانی مانند ارزش اقتصادی همه منابع به ظرفیت کارفرما به منظور بهره گیری از توان نهفته این نیروها بستگی دارد به طور مشخص ارزش اقتصادی نیروی انسانی همان ارزش فعلی خدماتی است که در آینده از آنها انتظار می رود.
روشهای حسابداری (اندازه گیری ) منابع انسانی
کارکنانی که در حال کار برای یک موسسه یا سازمانی هستند در واقع در یک فرآیندارزشی آفرینی هستند یعنی ، هر فعالیت اقتصادی موجب تحمل هزینه هایی برای شرکت می شود. هنگامی که گردش در آمد یک سازمان ، بیشتر از هزینه های آن است تفاوت بعنوان ارزش افزوده شرکت تلقی می گیرد .
ارزش افزوده حاصل تعامل میان منابع انسانی ومواد مصرفی در تولید است . با توجه به اینکه شناخت واندازه گیری منابع انسانی وارزشهای بوجود آمده گفته شده مشکل است اما حسابداری از روشها ومعیارهای جایگزینی جهت اندازه گیری منابع انسانی استفاده می کند.
به طور کلی سیستم های متعددی برای اندازه گیری منابع انسانی وجود دارد که ازمیان آنها می توان به موارد زیر اشاره نمود:
الف)روش های تمام شده تاریخی
ب) روش های جایگزینی
ج) روش بهای هزینه فرصت از دست رفته
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 13 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
پیش درآمد
یک داستان واقعی: با مدیر عامل شرکت معروفی در تهران وعده دارم. در راه متوجه میشوم که نشانی دقیق را همراه ندارم اما شماره تلفن شرکت را در حافظه موبایل ذخیره کرده ام. از متصدی تلفنخانه میخواهم که نشانی شرکت را بگوید که امتناع میکند و میپرسد که هستم و برای چه نشانی را لازم دارم. توضیح میدهم که با آقای ... مدیر عامل شرکت وعده ملاقات دارم اما قانع نمیشود و مرا به دفتر مدیر عامل وصل میکند. منشی مدیر عامل از قراری که منشی دیگر تنظیم کرده خبر ندارد و باید با شخص ایشان هماهنگ کند، اما ایشان هنوز نیامده اند. توضیح من قانعش نمیکند و در نهایت درخواست من برای تماس با موبایل آقای مدیر عامل را میپذیرد. دوباره بعد از پنج دقیقه زنگ میزنم و تا حدود یک ربع تلفن مشغول است. بالاخره موفق به برقراری تماس میشوم و این بار معلوم میشود که مدیر عامل در دسترس نبوده است. با اصرار من برای گرفتن نشانی نهایتا تلفن به بخش حراست وصل میشود و پس از پر کردن فرمی در قد و قواره فرمهای سازمان سنجش کشور از پشت تلفن نهایتا موفق به کسب نشانی نمیشوم! بالاخره آنقدر در حوالی شرکت در خیابان میمانم تا آقای مدیر عامل (با نیم ساعت تاخیر) به شرکت برسد و منشی مهربان که لطف کرده و تلفن مرا یادداشت کرده است زنگ میزند و نشانی را میدهد تا با حدود یک ساعت تاخیر به قرار ملاقات برسم. نکته جالب انکه بر روی میز مدیر عامل، روزنامهای است که آگهی استخدام شرکت را با ذکر نشانی کامل و همه تلفنها و فکس و... درج کرده است. ۱. از منظر فنی، آنچه زیر بنای جامعه اطلاعاتی است (و به عبارتی جزء «لازم» آن)، شبکه اطلاعاتی است تا امکان عرضه و تبادل سریع اطلاعات را فراهم کند. این شبکه به طور ساده از کامپیوترهای متصل به هم تشکیل شده است. حال ممکن است این کامپیوترها به شبکه جهانی اینترنت متصل باشند یا اینکه در قالب شبکههای محلی شکل گرفته باشند. به هر حال، در تعریف جامعه اطلاعاتی این وسوسه وجود دارد که بتوان گفت اگر در جامعهای شبکه وجود دارد و کاربران به آن شبکه (در هر سطحی از امکانات) دسترسی دارند، میتوان گفت جامعه اطلاعاتی شکل گرفته است. یعنی صرفا با تکیه بر بستری که امکان تبادل اطلاعات را فراهم میکند. اما آیا صرف وجود یک شبکه ارتباطی برای سخن گفتن از جامعه اطلاعاتی «کافی» هم هست؟ پاسخ کوتاه این است: نه! ۲. آنچه زیربنای جامعه اطلاعاتی است، همانطور که از این واژه بر میآید «اطلاعات» است و برای پاسخ دادن به جایگاه ایران در جامعه اطلاعاتی باید قبل از هر چیز به میزان تولید اطلاعات در کشور توجه کرد. منظور از اطلاعات، اطلاعات مبتنی بر مطالعات منظم و پژوهشهای علمی و نیز آمار است که به طور منظم گرداوری و به روز میشوند. در اغلب کشورها وظیفه گردآوری و انتشار این اطلاعات، بر عهده مراکز تحقیقاتی و پژوهشی است که فارغ از جهتگیریهای سیاسی یا ملاحظات اجرایی که کم و بیش مد نظر مدیران اجرایی قرار میگیرد، نسبت به جمع اوری اطلاعات و تحلیل و طبقه بندی آن اقدام کنند و ضعف کشور در این زمینه بارها مورد تاکید قرار گرفته است. هر چند اخیرا تعداد سایتهای اطلاعاتی فارسی رشد بسزایی یافته است (که خود مرهون پشتیانی از زبان عربی و فارسی توسط شرکت مایکروسافت و وضع استانداردهای مناسب در این زمینه است) و از جمله میتوان به رشد انفجاری وبلاگهای فارسی اشاره کرد، اما اطلاعات غیرمستند و ویرایش نشده گرچه میتواند به عنوان بخشی از جریان جامعه اطلاعاتی محسوب شود، اما نهایتا نمیتواند مبنای جامعه اطلاعاتی قرار گیرد. کما اینکه در امریکای شمالی نیز جامعه اطلاعاتی به خاطر وجود وبلاگها پدید نیامده است. ۳. بحث دیگر در خصوص حوزه اطلاعات و جامعه اطلاعاتی، میزان اعتماد کاربران به اطلاعات است و این اعتماد به دست نمیآید مگر در طی یک فرایند طولانی به همراه تجارب مثبت. به عنوان مثال، اگر اطلاعات منتشر شده در یک سایت اینترنتی حاوی تلفن و نشانی، اغلب قدیمی باشند کمتر کسی تمایل به استفاده از آن خواهد داشت. این امر در مورد مقولههای اجتماعی و خبری از حساسیت بیشتری برخوردار است. زیرا به هر حال نظارت در دنیای دیجیتال به اندازه شیوه های سنتی نیست و به راحتی میتوان در عرض مدت کوتاهی با ارائه اخبار ضد و نقیض اعتماد مخاطبان را زایل کرد. این امر در کشورهایی که عموما خدمات اطلاع رسانی بسته هستند بیشتر رخ میدهد و اغلب کاربران با پیش فرض منفی به سراغ رسانه های غیررسمی میروند. ۴. عنصر دیگر، فرهنگ به اشتراک گذاشتن اطلاعات است. در حالی که در اغلب کشورهای جهان اسم و مشخصات و تلفن افراد حقیقی نیز در اختیار همه است، در ایران اطلاعات اصولا مقولهای امنیتی محسوب میشود. داستانی که در ابتدای این یادداشت ذکر شد مثال خوبی است که گوشهای از فرهنگ جاری کشور را به نمایش میگذارد. مثالهای متعدد دیگری از بوروکراسی مهیب اداری که منحصرا محصول همین فرهنگ عدم ارائه اطلاعات است را میتوان ذکر کرد که در حوصله این گفتار نمیگنجد. ۵. «میزان کارایی اطلاعات در روند تصمیمگیری و موفقیت» موضوع دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. واقعا دسترسی به اطلاعات (با فرض اینکه اطلاعات دقیق تولید شود و در اختیار قرار گیرد)تا چه حد در میزان موفقیت یک تصمیمگیری موثر است؟ فرض کنید که شرکتی بتواند به موقع به اطلاعات مناسب یک فعالیت تجاری دست پیدا کند (مثلا برای بازاریابی محصولات خود). در عمل بهرهمندی از این اطلاعات تا چه حد در میزان موفقیت آن در بازار رقابت موثر است؟ نگاهی به عوامل بازدارنده (مثل ناپایداری مقررات و قوانین، یارانهها، رقبایی که با رانتهای دولتی در بازار وجود دارند، موانع سرمایه گذاری، و...) پاسخی در خور برای این پرسش فراهم میکند زیرا وقتی این عوامل دست به دست هم میدهند عملا نقش اطلاعات را در روند تصمیگری و موفقیت کمتر و کمرنگتر میکنند. ۶. محصولات نرم افزاری یکی از چند عنصر اصلی در ایجاد جامعه اطلاعاتی هستند زیرا تنها با به کارگیری این محصولات در بستر شبکه است که میتوان به امر گردآوری و توزیع اطلاعات پرداخت. در بازار ایران، تکلیف بنگاههای تجاری و اقتصادی کوچک خصوصی (مثل مغازهها و تولیدیهای کوچک) معلوم است: در بسیاری از آنها حتی به سختی میتوان یک دستگاه فکس پیدا کرد. آنچه باقی میماند، شرکتهای بزرگ است و صد البته مهمتر از همه دولت. یک شرکت نرم افزاری عملا وقتی میتواند شکل بگیرد یا به حیات خود ادامه دهد که قراردادی از دولت به دست آورد وگرنه هیچ گاه نمیتواند در قد و قواره لازم برای تولید یک «محصول» به معنی دقیق کلمه ظاهر شود. و این در حالی است که سازمانها و شرکتهای دولتی عملا از تنظیم و اجرای یک قرارداد کوچک عاجزند. برای اجرای یک قرارداد سه ماهه، پیمانکار باید چهار ماه منتظر بماند تا قسط اول قرارداد را دریافت کند و البته پس از شروع کار تازه کارفرما پی برده است که چه چیزی مد نظرش بوده است. مضاف بر اینکه چیزی حدود دو برابر مدت قرار داد طول میکشد تا یک کامپیوتر برای نصب برنامه خریداری شود یا فرد رابط برای تحویل برنامه تعیین گردد و... تا هنگاهی که همچنان هر طرح بزرگی به نحوی به دولت برمیگردد و وابستگی شرکتهای نرم افزاری (به طور عام) به دولت باقی است، موتور محرکه ایجاد جامعه اطلاعاتی شکننده و منفعل باقی میمانند و در نهایت مصرف کننده تکنولوژیهای دیگران باقی میماند، زیرا هیچ وقت نمیتوانند تولید کننده تکنولوژی باشند. مگر آنکه در شیوههای مدیریت دولتی تحول چشمگیری رخ دهد تا اصولا هنگامی که با یک دستگاه دولتی سر و کار دارید، برنامهریزی معنی دار باشد. ۷. یکی دیگر از لوازم توسعه در حوزه فن اوریهای اطلاعاتی، کارایی بخشهای متولی در دولتها است. به عنوان مثال در همه جای دنیا، مخابرات کشورها نقش فراهم کردن بسترهای ارتباطی را به عهده دارند و نه محتوای اطلاعاتی را (دقیقا همانطور که وزارت راه جادهها را میسازد، اما خود را مسوول ترددهای جادهای و اینکه چه کسی یا چه ماشینی از جاده عبور میکند نمی داند). این در حالی است که هنوز در کشور ما چنین تفکیک وظیفه سادهای صورت عملی به خود نگرفته است. مخابرات از طرفی خود را در رقابت با آی-اس-پی ها (شرکتهای فراهم کردن خدمات اینترنت) میبیند و از طرفی نمی تواند از دلبستگی خود در نقش ناظم اخلاقی جامعه دست بشوید. طبق معمول نیز برای حل مشکلات مشابه، کمیتههای عالی و سیاستگذاری و... تشکیل میشود که عملا به وجود نهادهای موازی می انجامد و امر سیاستگذاری را بیش از پیش به کلافی سر در گم تبدیل میکند. قوانین دقیق با پشتوانه اجرایی مهمترین پیش نیاز این بخش است. کاربران بیش از آنکه مخابرات را به عنوان نهاد مسدود کننده بشناسند، از آن انتظار فراهم کردن زیربناهای قوی ارتباطی دارند. آنچه گفته شد تنها شاید بخشی از سرفصلهای مهم به عنوان پیش نیازهای یک جامعه اطلاعاتی باشد. تا امروز حدود سیزده سال از برقراری اولین ارتباط اینترنتی کشور توسط مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات و تولد اولین شبکه ارتباطی فرامرزی در کشور میگذرد و این زمان در مقیاس تکنولوژیهای اطلاعاتی معادل یکصد و سی سال در صنایع خودروسازی است. گرچه زمان بسیاری برای به سامان آوردن مقوله تکنولوژی اطلاعاتی در کشور از دست رفته است، اما با نگاهی واقع بینانه میتوان گامهای موثری برای «فراهم کردن پیش نیازهای جامعه اطلاعاتی» در کشور برداشت. در عین حال خطر آنجا است که بدون وجود حداقلی از پیشنیازها، توهم وجود جامعه اطلاعاتی در کشور پدید آید. به خاطر اینکه چندصد میلیارد تومان در سال صرف چت کردن میشود یا جوانان در خلا امکانات فرهنگی و تفریحی به شبکه به عنوان ابزاری برای تفریح و صرف وقت روی آوردهاند، نمیتوان تصور کرد که در مسیر جامعه اطلاعاتی گام بر میداریم. ورود به جامعه اطلاعاتی نیازمند فراهم کردن پیشنیازهایی است که خود اساسا از مقوله تکنولوژی نیستند
ضرورت توجه به ارتباطات میان فرهنگی در جامعه ایران برای مواجه صحیح با تحولات جامعه اطلاعاتی
ارتباطات میان فرهنگی هنگامی ظهور میکند که مردمانی با فرهنگ یا پارهفرهنگهای هویتی متفاوت به ارتباط میان خود بپردازند. ( Jandt, 1995,P408) در این میان، فرد هنگامینیازمند آگاهی از راز و رمزهای ارتباطات میان فرهنگی میشود که در یک حس فرهنگی(Cultural Sense) خود را متمایز از دیگران ببیند. (Jandt, 1995,P7) و ضمنا در تلاش باشد که به مشابهت معنی درفراگرد ارتباط دست یابد. ارتباط میان قومها، نمونهای از چنین ارتباطی است. ایران ازکشورهایی است که تنوع اقوام در آن مشهود و بارز است. اصولا این دیدگاه مطرح استکه براساس شواهد تاریخی، در طول پنج هزار سال گذشته، ایران هیچگاه مسکن قومواحدی نبوده است، بلکه همیشه اقوام گوناگونی در کنار هم در این سرزمین زندگیمیکردهاند. قوم(Ethnic) یکی از انواع اساسی پاره فرهنگها(Sub Culture) محسوب میشود (که در ارتباطات میانفرهنگی اصطلاح پاره فرهنگ به هیچ وجه مناسب نیست). قوم مشابه نژاد(race) است، با اینتفاوت که قوم در طی زمان تغییر میکند، در حالی که نژاد تقریبا ثابت است.( Stavenhagen,1986) گروههایقومی براساس مشخصه هایی همچون دین، زبان و ویژگیهای جسمی(Physical Features) از یکدیگر متمایزمیشوند.( Jandt, 1995, P12) بررسی مشخصههای اقوام ایران نشان میدهد که تقسیم مردم ایران براساسزبان و دین صورت گرفته و نژاد نقش چندانی ندارد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 14 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
این تحقیق دارای صفحه عنوان اماده ،فهرست کامل با قابلیت اپدیت شدن و شماره گذاری دو قسمتی
تعداد صفحات 31 ورد(word)
آشنایی با UML
زبان مدل سازی یکپارچه (UML) زبانی است برای مشخص سازی ، مجسم سازی ، ساخت و مستند سازی دست آوردهای سیستم های نرم افزاری و مدل سازی و کار و دیگر سیستمهای غیر نرم افزاری .
Uml مجموعه ای از بهترین تجربیات مهندسی که موفقیتشان در مدل سازی سیستمهای بزرگ و پیچیده به اثبات رسیده است را عرضه می دارد.
فهرست
محدوده UML 2
زبان برنامه نویسی. 6
ابزار 6
فرآیند 6
مقایسه UML با د یگر زبان های مدل سازی. 7
ویژگی های جدید UML 7
UML ، گذشته ، حال و آینده 9
زمینه UML 10
UML 1.0-1.1 و شرکای UML 11
UML حال و آینده 12
صنعتی سازی. 13
تکامل UML آینده 13
فرآیند توسعه 14
مرحله شروع. 15
مرحله تفصیل. 16
انواع ریسک های ممکن می تواند به صورت زیر دسته بندی شود.: 16
ریسک نیازمندی ها 17
انواع مدل ها 17
دو روش بر اساس UML می تواند برای ایجاد مدل های حوزه مسئله پیشنهاد شود: 18
ریسک فنی. 19
ریسک مهارت. 19
معماری خط پایه 20
برنامه ریزی. 21
معمولا تست ها را نیز به دو دسته تقسیم می کنند. 23
دسته بندی مجدد 23
قدم های دسته بندی مجدد 23
نکاتی در مورد دسته بندی مجدد 23
الگو ها 24
مرحله انتقال. 25
مرور 25
جنگ رایانه ای اشاره به وضعیتی دارد که در آن عملیات نظامی بر اساس اطلاعات رایانه ای کنترل شوند و یا به منظور جلوگیری از عملیات دشمن برای ایجاد اختلال در ارتباطات و جلوگیری از دسترس وی به اطلاعات تلاش شود. معنای دیگر جنگ رایانه ای، تلاش برای کسب اطلاعات هر چه بیشتر درباره دشمن و جلوگیری از کسب اطلاعات توسط وی درباره شما است یا به تعبیری، تلاش برای تغییر توازن اطلاعات و دانش به نفع شما، به خصوص در وضعیتی که توازن نیروهای نظامی به نفع شما نیست و در نهایت جنگ رایانه ای به معنای استفاده از اطلاعات برای به حداقل رساندن سرمایه، جنگ افزار و نیروی انسانی مورد نیاز برای کسب پیروزی در جنگ است. این نوع جنگ، نیازمند تکنولوژی های مختلفی است. به خصوص برای صدور فرمان ها و کنترل میدان جنگ، جمع آوری هوشمندانه اطلاعات و پردازش صدور آنها، ارتباط تاکتیکی، موقعیت یابی، تشخیص دوست از دشمن و در نهایت برای استفاده از سلاحهای هوشمند که قادرند به صورت اتوماتیک بر اساس اطلاعات دریافتی از ماهواره بر علیه دشمن بجنگند.
استراتژی رخنه رایانه ای
دولت آمریکا ماه ها پیش از شروع جنگ علیه عراق، در راستای جنگ اطلاعاتی و عملیات روانی خود علیه این کشور، استراتژی معینی را تحت عنوان «استراتژی رخنه و ایجاد اختلال در سیستم های رایانه ای دشمن» تصویب کرده بود. بر اساس این استراتژی، ماه ها و هفته ها پیش از شروع جنگ، باید سیستم های ارتباطی رایانه ای عراق شناسایی می شد و عملیات لازم برای نفوذ و ایجاد اختلال در عملکرد آنها صورت می گرفت. روزنامه واشنگتن پست در گزارشی که دو هفته پیش از شروع جنگ در عراق منتشر کرد، فاش نمود که آمریکا سرگرم بررسی و طرح ریزی برای دست زدن به حملات اینترنتی علیه کشورهایی مانند عراق است. این حملات قرار بود پیش ازشروع عملیات نظامی یا همزمان با آن صورت گیرد. سایت اینترنتی BBC دو روز پس از انتشار گزارش واشنگتن پست، چنین نوشت : «درهر گونه نبرد اینترنتی علیه عراق باید نقشی رایانه ها که در اداره اموراین کشور ایفا می کنند، مد نظر قرار داد». دی کی ماتای، مدیر شرکت اینترنتی «MIZJ» می گوید : «عراق دارای تأسیسات ارتباطی نسبتاً پیشرفته ای است و هر گونه حمله رایانه ای ممکن است خدمات اضطراری این کشور را فلج کرده و غیر نظامیان و نظامیان را از ارتباط با یکدیگر محروم سازد.»
تروریسم رایانه ای
«تروریسم رایانه ای» واژه جدیدی می باشد که به ادبیات سیاسی جهان وارد شده است.این نوع عملیات تروریستی به هر گونه اقدامات خرابکاری اطلاق می شود که نفوذ گران و اخلالگران رایانه ای علیه شبکه های رایانه ای و اینترنتی یک کشور انجام می دهند. اکنون شبکه اینترنت، بستر و وسیله مناسبی جهت نفوذ اخلالگران به شبکه ها شده است.
اخلالگران رایانه ای دارای اهداف گوناگونی هستند، برخی با هدف کسب پول و سود به شبکه ها نفوذ می کنند و مثلاً با هک کردن کارت های اعتباری، پول سرشاری به جیب می زنند، بعضی دیگر هدفشان سرگرمی، تفریح و به رخ کشیدن توان فنی و رایانه ای شان است، اما بسیاری از هکرها Activities گفته می شود. هدف عمده این گروه از نفوذ کننده ها، اخلال در سیستم های رایانه ای سازمان ها، وزارت خارجه، پلیس، کاخ ریاست جمهوری ، شبکه های رادیو و تلویزیون، بانک مرکزی، احزاب سیاسی، پارلمان و کنگره و سایر دستگاههای سیاسی از عمده ترین اهداف Activities یا نفوذ گران سیاسی به شمار می روند. یکی از شگردهای اخلالگران رایانه ای، «خودداری از ارائه خد مات» است. در این شیوه دستگاه مورد هدف، آنقدر با نامه های الکترونیک بمباران می شود که عملاً، توانایی خود را از دست می دهد. «اتفاقی که در طول جنگ بالکان برای پایگاههای رایانه ای سازمان ناتو افتاد و آنقدر توسط نامه های الکترونیک مخالفان جنگ ، بمباران شد که عملاً از کار افتاد.»
هک چیست و هکر کیست؟
Hack به زبان ساده و شاید عامیانه ترین تعبیر آن دزدیده شدن کلمه عبور یک سیستم و یا account می باشد. به طور کلی نفوذ به هر سیستم امنیتی کامپیوتری را hack می گویند.
Hacker شخصی باهوش، فرصت طلب، دارای معلومات بالا با افکار سازنده و مطمئناً با وجدان است.
لازم به ذکر است که هکرها با دزدان اینترنتی و یا الکترونیکی تفاوت دارند. هکرهای واقعی در میان خود دارای مرام نامه ای هستند که همه پایبند به آن می باشند.
هکر در موقع هک کردن یک سیستم امنیتی، هدفش ضربه زدن، (چه مادی و چه معنوی) به شخص و یا اشخاص نمی باشد. او هک می کند تا معلوماتش را نشان دهد. هک می کند تا همگان بدانند که سیستم های امنیتی دارای مشکل هستند. هک می کنند تا نواقص (سوارخهای) این سیستمها نمایان شوند. اگر هکرها نبودند مطمئناً سیستم های امنیتی به کاملی سیستم های امروزی نبود، پس هکرها مفیدند.
در این میان، افرادی هستند که با سوء استفاده از معلومات خود و یا دیگران، هدفشان از هک کردن، ضربه زدن به اشخاص است و یا به دنبال پر کردن جیب خود می باشند، اینها دزدانی بیش نیستند.
چگونه هک می شویم ؟!
از هکری پرسیدند رایج ترین و مطمئن ترین روش هک کردن چیست؟ او در جواب گفت : رایج ترین روش، ساده ترین روش است. یکی از متداول ترین روش های هک کردن، حدس زدن password است.
روش رایج دیگر خواندن password از روی دست User به هنگام تایپ آن می باشد و یا فرستادن صفحه ای ورودی Hotmail, Yahoo به صورت یک Email که در آن به ظاهر کارکنان شرکت سرویس دهنده از user خواسته اند. به منظور اطمینان از صحت سرویس دهی password خود را تایپ کنید که این password در همان لحظه برای هکر mail می شود.
برنامه جالبی وجود دارد که LOG تمامی حروف هایی که وارد شده است را ذخیره می کند. هکر، برنامه را اجرا می کند و بعد از شما می خواهد که رمز خود را بزنید. کلیدهای تایپ شده توسط شما درون یک فایل متنی TXT ذخیره می شود و هکر بعداً به آن رجوع می کند و رمز شما را کشف می نماید.
روش دیگر حدس زدن جواب سوالی است که شما انتخاب نموده اید تا در صورت فراموش نمودن رمزتان از شما پرسیده شود. در yahoo استفاده از این روش مشکل است، زیرا تاریخ دقیق تولد، آدرس و حتی کد پستی را نیز می خواهد. اما در سرویس hotmail به سادگی می توانید جواب سوال را حدس بزنید و رمز را بدست آورید و هکر نیز می تواند به کارکنان hotmail نامه زده و در آن ابراز کند که account او
مورد هک قرار گرفته و درخواست رمز جدیدی کند که کارکنان Hotmail از او چند سوال در مورد سن و آخرین دسترسی به account و آخرین رمزی را که به خاطر دارد، می کنند و سپس رمز جدید در اختیار قرار می گیرد یا برای یافتن رمز account های اینترنت، به ISP شما زنگ می زند و با دادن مشخصات، خواستار تغییر رمز می شود. جالب اینجاست که در بسیاری از موارد منشیان رمز قبلی را نمی پرسند.
اینها همه روش هایی ساده اما رایج و متداول بودند. روش دیگر کمی تخصصی است و هر شخصی نمی تواند از این روش استفاده کند، چرا که باید معلوماتی در خصوص اینترنت و LP و یک سری نرم افزارها داشته باشد.
در این روش، شخص با فرستادن یک فایل آلوده به ویروس یا Trojan سیستم شما را آلوده می کند. با اجرای این فایل، فایل مورد نظر در حافظه جای می گیرد و هر زمان که کامپیوتر روشن شود دوباره در حافظه ثبت می شود. پس با پاک نمودن فایل اولیه، مشکل شما حل نمی گردد. این فایل، کامپیوتر شما را به عنوان یک server در می آورد و یکی از پرت ها را برای استفاده هکر باز می گذارد. (برخی
از این Trojan ها پرتی را باز نمی گذارند بلکه از طریق email رمزها را برای هکر ارسال می نمایند). حال هکر می تواند با پیدا کردن lp شما مو اتصال به پرت مورد نظر در زمانی که هم شما Online هستید و هر کاری با کامپیوتر شما بکند، آنرا گوش کند و در نتیجه رمزهای موجود در کامپیوتر شما را بدزد.
البته ارسال فایل گاهی به صورت Online نمی باشد. هکر می تواند اگر با شما آشنایی داشته باشد به پشت کامپیوتر شما بیاید و فایل مورد نظر را روی آن اجرا کند. جالب اینجاست که اغلب ویروس کش ها از شناسایی Trojan های جدید عاجزند.
هکرهای کلاه سفید و هکرهای کلاه سیاه
هکرها دو دسته اند : کلاه سفیدها و کلاه سیاه ها. هکرهای کلاه سفید متخصصان و کامپیوتر دوستانی هستند که سعی می کنند عیوب امنیتی در یک سیستم کامپیوتری را پیدا کرده و آنها را برطرف سازند. بسیاری از شرکت ها، هکرهای کلاه سفید را برای آزمایش شبکه های کامپیوتری وخدمات اینترنتی خود استخدام می کنند. افزون بر این، بسیاری از سازندگان برنامه های کاربردی اغلب خودشان، برنامه های خودشان را هک می کنند تا آسیب پذیریهای آن ها را بیابند. در واقع کلاه سفیدها برای اینکه کار خود را انجام دهند، مجبورند همچون کلاه سیاه ها عمل کنند تا بتوانند حفره های امنیتی سیستم ها را بیابند. برخی از هکرهای کلاه سفید بازی دوستان و کاربرانی هستند که در اوقات فراغت خود به آزمایش بر روی برنامه هایی که به کار می برند، می پردازند و نتیجه آزمایش خود را به صورت رایگان برای سازندگان آن برنامه ارسال می کنند.
اهداف کلاه سفیدها، کاملاً اخلاقی است. کلاه هکرهای کلاه سفید، همین که بدون اجازة صاحب یک سیستم به آن سیستم نفوذ می کنند ـ که از لحاظ فنی جرم است ـ زنگ عوض کرده و تیره به نظر می رسند. این دسته از هکرها مانند «تام سرونکا» که به سیستم eBay, Hotmail نفوذ کرد و بی آنکه به آنها صدمه ای وارد کند حفره های امنیتی آنها را فاش نمود، به هکرهای کلاه خاکستری شهرت یافته اند.
کلاه خاکستری ها تردیدهایی در مورد خلوص نیت خود به وجود می آورند، زیرا آنها اغلب با انتشار دادن عیوب امنیتی در رسانه ها و اینترنت به دنبال شهرت هستندو بعضی از متخصصان استفاده از اصطلاحاتی«چون هکر کلاه سفید» را درست نمی دانند. آنها معتقدند که وقتی صاحب یک سیستم خودش بخواهد که سیستم وی مورد هک
واقع شود، این عمل هک نیست بلکه یک سرویس است. آنها عمل هک را یک فعالیت غیر قانونی می دانند.
با آنکه کلاه هکرهای کلاه سفید می توانند گاهی به کلاه خاکستری تبدیل شوند، اماد کلاه هکرهای کلاه سیاه واقعاً سیاه هستند، چون آنها سوء نیت دارند. هکر کلاه سیاه به فردی اطلاق می شود که به منظور صدمه زدن وارد یک سیستم می شود. هکرهای کلاه سیاه به روش های مختلفی کار می کنند. در سال های اخیر آنها به پایگاه های مشهوری چون eBay و Amazo, و Msubc ضربه وارد کرده و حتی آنها را خارج از سرویس نموده اند. این حملات معمولاً با استفاده از کامپیوترهای به دام افتاده دیگران صورت گرفته است. بهترین عملکرد هکر کلاه سیاه، شامل دزدی و اخاذی می شود.
ارتش هکرها
بر پایی یک، ارتش سنتی کم هزینه نیست. یک جنگنده بیش از 100 میلیون دلار قیمت دارد، علاوه بر آن باید هزینه ناوها، تانک ها، ماهواره های جاسوسی و افراد مسلح را نیز در نظر گرفت. در مقایسه با این ارقام هنگفت، تشکیل یک «گروه هکرها» «Hackers Tem» مبلغی بین یک تا 10 میلیون دلار هزینه دارد که برای به خدمت گرفتن 10 تا 20 هکر حرفه ای جهت راه اندازی یک جنگ اطلاعاتی کافی است. این تیم حرفه ای را می توان با همین مبلغ 10 میلیون دلار به آخرین مدل رایانه نیز مجهز ساخت. ابزارهای هک کردن (Hscking) را نیز بدون هزینه بسیار می توان در سراسر سایت های اینترنتی جهان به دست آورد.
جنگ اطلاعاتی یا استفاده از هکرها، یک جنگ کم هزینه، تمیز و بهداشتی و در عین حال مفید و مؤثر است.
فصل دوم
جرائم رایانه ای و اینترنتی
مقدمه انقلاب فناوری اطلاعات به طور بنیادین جوامع را دستخوش تغییر و تحول کرده است و اکنون به سختی می توان بخش هایی از جامعه را یافت که تحت تأثیر آن قرار نگرفته باشند.
ویژگی برجسته فناوری اطلاعات، تأثیری است که بر تکامل فناوری ارتباطات راه دور گذاشته و خواهد گذاشت. ارتباطات کلاسیک همچون انتقال صدای انسان، جای خود را به مبادله مقادیر وسیعی از داده ها، صوت، متن، موزیک، تصاویر ثابت و متحرک داده است. این تبادل و تکامل نه تنها بین انسانها بلکه ما بین انسانها و کامپیوترها و همچنین بین خود کامپیوترها نیز وجود دارد. استفاده وسیع از پست الکترونیک و دستیابی به اطلاعات از طریق وب سایتهای متعدد در اینترنت ، نمونه هایی از این پیشرفت ها هستند که جامعه را به طور پیچیده ای دگرگون ساخته اند.
سهولت در دسترسی و جست و جوی اطلاعات موجود در سیستم های کامپیوتری توأم با امکانات عملی نا محدود در مبادله و توزیع اطلاعات،بدون توجه به فواصل جغرافیایی، منجر به رشد سرسام آور مقدار اطلاعات موجود و آگاهی که می توان از آنها به دست آورد، شده است. اطلاعات، موجب افزایش تغییرات اجتماعی و اقتصادی پیش بینی نشده ای گردیده است.
رمز شکنان
معمولاً نام رمزها برای حساب های کاربردی (User account)، در یک سیستم فایل و به صورت رمز گذاری شده ذخیره می شوند و از آنجا، این اسم رمز به صورت کلیدی برای رمز گذاشتن بر روی بلوک مشخصی از داده ها به کار برده می شود. اگر هکرها بتوانند به این فایل دسترسی پیدا کنند، می توانند با استفاده از یک نرم افزار مانندCrack یا Lopth Crack آن اسم رمز را بشکنند. این برنامه ها، کاری را انجام می دهند که به نام «حمله به فرهنگ لغت» معروف است.
مهندسی اجتماعی
هکرها در اغلب موارد از مهندسی اجتماعی برای ورود به سیستم های کامپیوتری استفاده می نمایند. ممکن است آنها وانمود کنند که یک نکنسین جدید یا مشاور امنیتی هستند که نیازمند اسم رمز برای برطرف کردن یک مشکل می باشند، یا از افراد عالی رتبه ای هستند که در دسترسی به سیستم مشکل دارند ونیارمند کمکند. ممکن است از هدف مورد نظر بخواهند تا برای آنها یک حساب کامپیوتری راه اندازی کند. ایراوینکر، نویسنده کتاب «جاسوس شرکتی»، در یک نظر سنجی از حاضران در جلسه DefCon به سال 1966، متوجه شد که مهندسی اجتماعی تشکیل دهنده %20 روش هایی است که آنها برای نفوذ به سیستم های کامپیوتری مورد استفاده قرار می دهند.
وینکلر که برای شرکت ها و مشتریان دولتی حسابرسی امنیتی انجام می دهد، متوجه شد که با استفاده از ترفند توجیه امنیتی، که تا حدودی به وسیله ترساندن کارگرمی افتد، از کارمندان جدید می تواند اسم رمز را دریافت کند. او با تظاهر به این که مدیر امنیتی است، درباره محیط سخت افزاری و نرم افزاری آنها پرس و جو می کرد و قبل از سوال آخر، سوالات متعدد و بی ربطی را می پرسید تا نام کاربردی، اسم رمز و شماره مودم آنها را بدست آورد. او جلسات توجیهی امنیتی را با ارائه خطوط راهنمای امنیتی ابتدایی به کارمندان به پایان می رساند.
وینکلر همچنین حادثه ای را از مهندسی معکوس اجتماعی ذکر می کند که طی آن، یک هکر اوضاع را طوری مرتب کرد تا قربانیان مستقیم به سراغ او بیایند. او اعلان های دستی را بر روی بولتن بردهای یک
شرکت منتشر می کرد و شماره ای را اعلام می نمود. کارمندان به طور مرتب با این شماره تماس می گرفتند و اسم رمزها و دیگر اطلاعات را در ازای دریافت کمک می دادند. آنچه آنها نمی دانستند این بود که مشغول گرفتن شماره تلفن منزل هکر هستند.
سوزان تاندر، یکی از روش های هک کردن خود را به کتی هافنر و جان مارکف در زمانی که مشغول نوشتن Cypher punk بود، بیان کرد. آن طور که او گفته «من در اتاقی با یک کامپیوتر و تیمی از مقامات نظامی نشسته بودم. آنها از من درخواست کردند تا از هر ابزاری که در اختیار دارم، استفاده کنم تا وارد یکی از کامپیوترهای نظامی به خصوص شوم. پس از استفاده از یک دایرکتوری سهل الوصل برای اینکه متوجه شوم سیستم در کجا قرار دارد، با پایگاه تماس گرفته و از دانش اصطلاحات نظامی خود استفاده کردم تا اسم افسر فرمانده در SCIF (تأسیسات اطلاعات تفکیک شده امن) را به دست آوردم». بعد از این که به من گفتند که نام او هستینگز است کمی با او گپ زدم و گفتم نمی توانم اسم منشی شما را به یاد آورم. «منظور شما متخصص بوکانان است؟» من با تغییر لحن از بی اعتنایی و خونسردی به لحنی آمرانه با مراکز داده ها تماس گرفتم و گفتم : «متخصص بوکانان از
طرف سرگرد هستینگز تماس گرفته ام. او مشغول تلاش برای دسترسی به حساب خود بر روی این سیستم بوده، اما نتوانسته وارد شود و می خواهد بداند، چرا این گونه شده است». وقتی اپراتور جواب داد با ناراحتی گفتم : «بسیار خوب، ببین، من نمی خواهم این اطراف پرسه بزنم. اسم، درجه و شماره مخصوص شما چیست؟ در عرض 20 دقیقه به دستگاهی رسیدم که مدعی بودند دارای داده ها طبقه بندی شده است و در همین زمان سرهنگی از روی صندلی خود بلند شد و گفت : «کافی است، از شما متشکریم» و دو شاخه را کشید.
قانون CALEA و شنود تماس های تلفنی و اینترنتی
13 آوریل 2003 کمیسیون ارتباطات فدرال به صنعت مخابراتی آمریکا دستور داد که با ارتقای سیستم های خود به خصوصیات و ویژگی های مورد نظر FBI، دست پیدا کند. پلیس فدرال آمریکا به کلیه شرکت ها تا پایان ماه برای این منظور فرصت داد. با اجرای دستور FBI این اما هراس بزرگی که هم اینک وجود دارد، اما بر زبان آورده نمی شود، این است که از FBI از طریق کنترل تلفن ها به هدف بزرگتری می اندیشد. هدف FBI، کنترل و نظارت ارتباطات اینترنتی قلمداد می شود.
FBI هم اکنون این قدرت را دارد تا بر کلیه وسایل ارتباطی نظارت کامل اعمال کند، اگر چه قانون CALEA تنها به منظور کنترل تلفن های همراه بود، اما این سازمان، کنترل را به اینترنت نیز تعمیم داده و قوانین جاسوسی تلفن به اینترنت نیز تسری یافته است. FBI خود معتقد است که طبق قوانین مصوب کنگره، کنترل و نظارت بر کلیه راه های ارتباطی را دارد و این شامل تلفن، اینترنت و هر وسیله دیگری است. به گفته آل گیداری از دید FBI، قوانین به معنای آن است که تماس تلفنی شما شنیده می شود، شماره تلفن شما ضبط می گردد، اینترنت شما زیر نظر است و نامه های شما خوانده می شود. به نظر شما دنیای آزاد کجا است؟
یکی دیگر از شگردهای هکرهای کامپیوتری، نفوذ به کامپیوترهای شرکت های تلفن است تا از این طریق بر خطوط تلفنی نظارت غیر مجاز داشته باشند.
گروه های جنایی سازمان یافته به کرات در ارتباط های نیروی پلیس استراق سمع می کنند تا نسبت به هوشیاری پلیس در برابر فعالیت های خودآگاهی داشته باشند. مثلاً یکی از سازمان های جنایی هلند بر شبکه های پیچر پلیس نظارت داشته و خطوط تلفن خانه های
امن و منازل مقامات عالی پلیس را ضبط می کرد.
نرم افزارهای جاسوسی
تبلیغات بنری، روش رایجی برای سازندگان بسیاری از برنامه های نرم افزاری جهت کسب درآمد بیشتر، بدون پرداخت پولی برای استفاده از نرم افزارشان است. در عوض، فضایی هم در برنامه هایشان برای شرکت های تبلیغاتی کنار می گذارند. این برنامه های نرم افزاری اغلب رایگان و قابل دانلود هستند. شما هم به جای رایگان بودن آن، شرایط تبلیغات بنری را بر روی کامپیوترتان می پذیرد. این دسته از برنامه ها، نرم افزارهای حامی تبلیغاتی هستند که به صورت خلاصه «Adware» نامیده می شوند.
Adware، بخش معمولی زندگی امروزی اینترنت است که امکان تولید بسیاری از نرم افزارها را بدون اینکه در مقابل آنها پولی بپردازد، می دهند. اما تمام شرکت های تبلیغاتی در مقابل کاری که انجام می دهند، صادق نیستند! برنامه های Adware، آنها نه تنها تبلیغات بنری را بر روی صفحات کامپیوترتان نمایش می دهند، بلکه به طور مرموزی عادات وب گردی شما را پیگیری می کنند و اطلاعات جمع آوری شده را به شرکت های تبلیغاتی گزارش می دهند. برنامه های Adware، بنرهایی را انتخاب می کنند که مطابق ذوق و سلیقه شماست و سپس آن بنرها را بر روی مانیتورتان ظاهر می سازند. به علاوه ممکن است، عادات وب گردیتان به شخص ثالثی هم فروخته شود!!!
این نوع از برنامه های تبلیغاتی به صورت برنامه های جاسوسی یا Spyware شناخته می شوند. چون در حقیقت ، این شرکت ها از نحوه کارشان سخنی به میان نمی آورند و به صورت مرموزی از شما جاسوسی می کنند. برنامه های بازاریاب این شرکت ها در برنامه های معمولی ای که شما از اینترنت دانلود می کنید، مخفی شده اند.
نرم افزارهای جاسوسی چگونه بر روی کامپیوتر شما قرار می گیرند؟
پاسخ به این سوال بسیار ساده است. رایج ترین راهی که در این مورد اتفاق می افتد، نصب برنامه های رایگانی با عنوان Adware/ Spy ware است. Spy ware، در برنامه ای که نصب می کنید، پنهان است، بنابراین نصب بودن آنها را نمی بینید. زمانی که Spy ware بر روی کامپیوتر شما نصب شد به صورت پس زمینه به فعالیت می پردازد و شما از فعالیت آن بی خبر می مانید.
اگر فرزندانتان هم به صورت مشترک از کامپیوتر شما استفاده می کنند، احتمالاً دوست دارند برنامه های فراوانی را که بر روی اینترنت عرضه می شود، برای خود دانلود کنند. بعضی از این برنامه های رایگان ممکن است حاوی Spy ware باشند و کامپیوتر شما هم ممکن است به این نوع از برنامه ها آلوده شود. چون فرزندانتان آنها را بدون آگاهی شما بر روی کامپیوترتان نصب کرده اند.
زمانی که Spy ware بر روی کامپیوتر شما قرار می گیرد، چه کاری انجام می دهد؟
هدف Spy ware، ارائه بازخورد بازار به شرکت یا شرکت هایی که آنرا در اختیار می گیرند، است. عادات وب گردی، شما را دنبال می کند و آنها را به صاحبش گزارش می دهد، بدون این که بدانید، چنین کاری را انجام می دهد. چه احساسی خواهید داشت، وقتی متوجه شوید یک شرکت بازاریاب ناشناس، تمام عادات وب گردیتان را بدون اجازه شما ضبط می کند؟ مطمئناٌ این نوع از پی گیریهای استفادة افراد از اینترنت، تجاوزی به زندگی خصوصی افراد است و نباید انجام بگیرد.
چه نتایج دیگری با وجود Spy ware بر روی کامپیوترتان صورت خواهد گرفت ؟
یکی از بیشترین مشکل رایج شده توسط Spy ware در سیستم تان، از کار افتادن آن است. اگر سرعت سیستم عاملتان کاهش یافته، متوقف شده و یا از کار افتاده است، شاید Spy ware مخفی شده در کامپیوترتان، در حال کلنجار رفتن با سیستم عامل است.
وضعیت آینده
نتایج و تجارب کسب شده، صرفاً محدود به عملکرد خاص برخی از کرم ها و ویروس ها، نظیر بلستر و سوبیگ بوده و بنابراین ما باید به این واقعیت مهم توجه نمائیم که کرم ها و ویروس ها یک تهدید جدی در رابطه با امنیت اینترنت بوده و می توانند مسائل متعدد و غیر قابل پیش بینی را در آینده برای هر یک از شهروندان حقوقی و یا حقیقی اینترنت به دنبال داشته باشند. بنابراین، می توان این ادعا را داشت که اینترنت نه تنها در حال حاضر در مقابل این گونه حملات آسیب پذیر است، بلکه آسیب پذیری آن در آینده نیز قابل پیش بینی و واقعیتی غیر قابل کتمان است. کامپیوترهای موجود در سازمان ها، مؤسسات دولتی و خصوصی، مراکز تحقیقاتی، مدارس و دانشگاهها در حال حاضر نسبت به ضعف های امنیتی کشف شده، آسیب پذیر بوده و قطعاً نسبت به ضعف هایی که در آینده مشخص می گردند، نیز آسیب پذیری خود را خواهند داشت. بنابراین، سیستم های کامپیوتری هم در مقابل حملات در حال حاضر و هم در برابر حملات در آینده، دارای استعداد لازم به منظور پذیرش آسیب خواهند بود. بدیهی است، همزمان با افزایش وابستگی سازمان ها موسسات دولتی و خصوصی به اینترنت، انجام فعالیتهای تجاری، تهدیدات و خطرات خاص خود را به دنبال خواهد داشت.
محدودیت راه حل های واکنش
پس از گذشت نزدیک به 15 سال از عمومیت یافتن اینترنت و مطالعات گسترده انجام شده به منظور کاهش خطرات، خرابی و سرعت در تشخیص و غلبه بر حملات، می توان این ادعا را نمود که راه حل های واکنش به تنهایی کافی نخواهند بود. ادعای فوق، نتیجه توجه به عوامل زیر است؛
• اینترنت در حال حاضر بیش از 000/000/171 کامپیوتر را به یک دیگر متصل کرده و رشد آن همچنان ادامه دارد. در حال حاضر، میلیون ها کامپیوتر آسیب پذیر در اینترنت وجود دارند که مستعد نوع خاصی از حملات، توسط مهاجمان هستند.
• تکنولوژی حملاتف بسیار پیشرفته شده و مهاجمان می توانند با اتکا بر آخرین فناوری های موجود، به سادگی از نقاط ضعف موجود در سیستم های آسیب پذیر استفاده و آسیب مورد نظر خود را به آنان برسانند (حملات مبتنی بر آخرین تکنولوژی موجود)
• در حال حاضر تعداد زیادی از حملات به صورت کاملاً اتوماتیک عمل نموده و با سرعت بسیار بالایی در اینترنت، صرف نظر از منطقه جغرافیایی و یا محدودیت ملی، توزیع و گسترش می یابند.
• تکنولوژی به کار گرفته شده در حملات بسیار پیچیده و در برخی موارد تعمد پنهانی در آنان دنبال می شود. بنابراین، کشف و آنالیز مکانیزمهای استفاده شده به منظور تولید پادزهر و بر طرف نمودن مشکل، مستلزم صرف زمان بسیاری خواهد بود.
• کاربران اینترنت وابستگی شدیدی به اینترنت پیدا کرده و از آن به منظور انجام کارهای حیاتی خود نظیر؛ فعالیت های تجاری Online استفاده می نمایند. کوچکترین وقفه در ارائه خدمات می تواند از دست دادن منابع اقتصادی و به مخاطره افتادن سرویس های حیاتی را به دنبال داشته باشد.
توجه به هریک از موارد ذکر شده، شاهدی است بر این ادعا که ما همچنان در معرض طیف گسترده ای از حملات قرار داریم. حملاتی که از دست دادن منابع اقتصادی و عدم امکان عرضه سرویس ها را به دنبال خواهد داشت. در این راستا، باید از تمامی امکانات و پتانسیل های موجود به منظور سرعت در پاسخ و برخورد با حملات استفاده کرد. بازنگری در راه حل های موجود و استفاده از رویکردهای علمی و جامع می تواند عاملی مؤثر در جهت برخورد مناسب با حملات باشد.
نقش عوامل انسانی در امنیت شبکه های کامپیوتری
یک سیستم کامپیوتری از چهار عنصر: سخت افزار، سیستم عامل، برنامه های کاربردی و کاربران تشکیل می شود. سخت افزار شامل؛ حافظه، دستگاههای ورودی، خروجی و پردازشگر بوده که به عنوان منابع اصلی پردازش اطلاعات، استفاده می گردند. برنامه های کاربردی شامل : کامپایلرها، سیستم های بانک اطلاعاتی، برنامه های تجاری و بازرگانی، بازی های کامپیوتری و موارد متنوع دیگری بوده که به روش به خدمت گرفتن سخت افزار جهت نیل به اهداف از قبل تعریف شده را مشخص می نمایند. کاربران شامل؛ انسان، ماشین و دیگر کامپیوترها می شوند.
هر یک از کاربران سعی در حل مشکلات تعریف شده خود از طریق به کار گیری نرم افزارهای کاربردی در محیط سخت افزار می نمایند. سیستم عامل، نحوه استفاده از سخت افزار را در ارتباط با برنامه های کاربردی متفاوتی که توسط کاربران گوناگون نوشته و اجرا می شوند، کنترل و هدایت می کند. به منظور بررسی امنیت در یک سیستم کامپیوتری پرداخته شود.
در این راستا، قصد داریم به بررسی نقش عوامل انسانی در رابطه با امنیت اطلاعات پرداخته و جایگاه هر یک از مؤلفه های موجود را تبیین و تشریح نمائیم. اگر ما بهترین سیستم سخت افزاری و یا سیستم عامل را به خدمت بگیریم، اما کاربران و یا عوامل انسانی درگیر در یک سیستم کامپیوتری، پارامترهای امنیتی را رعایت ننمایند، کاری از پیش نخواهیم برد. وضعیت فوق، مشابه این است که شما بهترین اتومبیل با درجة بالا امنیت را طراحی و یا تهیه کنید، اما آنرا در اختیار افرادی قرار دهید که نسبت به اصول اولیه رانندگی توجیه نباشند. (عدم
رعایت اصول ایمنی)
ما باید به مقوله امنیت اطلاعات در عصر اطلاعات نه به صورت یک کالا و یا محصول بلکه به صورت یک فرآیند نگاه کرده و امنیت را در حد یک محصول خواه نرم افزاری و یا سخت افزاری تنزل ندهیم. هر یک از موارد فوق، جایگاه خاص خود را با وزن مشخص شده ای دارند و نباید به بهانه پرداختن به امنیت اطلاعات وزن یک پارامتر را بیش از آن چیزی که هست در نظر گرفت و پارامتر دیگری را نادیده گرفته و یا وزن غیر قابل قبولی برای آن مشخص نمائیم. به هر حال حضور و عرضه شگفت انگیز تکنولوژی های نو در عصر حاضر، تهدیدات خاص خود را نیز دنبال خواهد داشت. ما باید چه کار کنیم تا از تکنولوژی ها استفاده مفیدی داشته و در عین حال از تهدیدات مستقیم و یا غیر مستقیم آنان نیز مصون بمانیم؟ به طور قطع نقش عوامل انسانی که استفاده کنندگان مستقیم این نوع تکنولوژی ها هستند، بسیار محسوس و مهم است.
با گسترش اینترنت و استفاده از آن در ابعاد متفاوت، سازمانها و مؤسسات یا مسائل جدیدی در رابطه با امنیت اطلاعات و تهاجم به شبکه های کامپیوتری مواجه هستند. صرف نظر از موفقیت یا عدم
موفقیت مهاجمان و به رغم آخرین اصطلاحات انجام شده در رابطه با تکنولوژی های امنیتی، عدم وجود دانش و اطلاعات لازم (سواد عمومی ایمنی) کاربران شبکه های کامپیوتری و استفاده کنندگان اطلاعات حساس در یک سازمان، همواره به عنوان مهم ترین تهدید امنیتی مطرح و عدم پایبندی و رعایت اصول امنیتی تدوین شده، می توانند زمینة ایجاد پتانسیل هایی شوند که توسط مهاجمان استفاده و باعث بروز مشکل در سازمان گردد. مهاجمان همواره به دنبال چنین فرصت هایی بوده تا با اتکا به انان به اهداف خود نایل گردند. در برخی حالات، اشتباه ما زمینه موفقیت دیگران را فراهم می نماید. اگر سعی نمائیم بر اساس یک روش مناسب، در صد بروز اشتباهات خود را کاهش دهیم، به همان نسبت نیز شانس موفقیت مهاجمان کاهش پیدا خواهد کرد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 38 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
ورزش وبازی وسرگرمی پدیده هایی هستند که از نظر زمان راه به کهن ترین دوران زندگی بشر می برند و سر آغازی برای آنها نمی توان تعیین کرد .در ایران نیز به شهادت افسانه ها و اساطیر و متن های نوشته ویافته های باغستان شناسی ،نشانه های فراوان از بازیها و سرگرمیها در طول زمان در دست است .
در متن های قدیمی مر بوط به قزوین ، دوران صفویه از نظر به دست دادن مدرک درباره گونه های مختلف ورزش و بازیها و سرگرمیها از اهمیت و اعتبار فراوانی برخوردار است . بنابر آنچه که در نوشته های تاریخی و به ویژه سفر نامه ها آمده مشاهده می کنیم که شهر قزوین در زمینه فعالیتهای ورزشی ، بازیها وسرگرمیها و کارهای نمایشی از شهرهای پر فعالیت ایران به شمار می رفته است . این فعالیت ها در دو گونه از جایگاهها برگزار میشده است ، نخست در فضای آزاد و به طور عمده در میدان های بزرگ شهر ، بویژه میدان سعادت یا میدان شاه و دیگری در جایگاههای سر بسته چون : زورخانه ، چاله حوضها ، تکیه ها و قهوه خانه ها . ورزشهایی چون : سوارخوبی - تیر اندازی – چوگان – قپق اندازی و بازیهای دسته جمعی چون :گرگ بازی – قوچ بازی – خروس جنگی و بالاخره کارها نمایشی چون : معرکه گیری – شعبده بازی – خیمه شب بازی – بند بازی – کشتی های نمایشی – شمشیر بازی ، ویژه فضا های آزاد و به ویژه میدان بزرگ و اصلی شهر ، میدان سعادت بوده است .
در برگزاری این مراسم انبوهی از مردم شهر شرکت می جسته اند و به این ترتیب میدان مرکزی به بهانه این مراسم مرکز گرد آمدن مردم و برخورد نزدیک آنها به یکدیگر و عمده شخصیتهای کشوری ، به ویژه شخص شاه بوده است که به شهادت این نوشته ها مردم به راحتی به او دسترسی داشته اند .
برگزاری این مراسم برای افراد غیر حرفه ای ،فرصت لازم را برای ابراز وجود و هنر نمایی آنها فراهم می ساخت ، امری که در کار پرورش نوجوانان و جوانان تاثیر بسیار داشت . اشاره هایی وجود دارد که در موقع حرکت نیروی نظامی برای مشارکت در یک نبرد عمده ، مراسم جشن و بازی در میدان شهر بر پا می شد تا روحیه همگان تقویت شود و مردم شهر با نشاط و سرزندگی جوانان را به سوی جبهه های نبرد بدرقه کنند . برگزاری این مراسم فرصتی بود تا چهره های گمنام به ابراز وجود بپردازند و مورد تشویق قرار بگیرند . اشاره های سفر نامه ها حکایت از آن دارد که برخی از برنامه های سرگرمی برای همه مردم به وسیله گروه های دوره گرد در تمامی طول سال در میدان های شهر به اجرا گذارده می شده است و به این ترتیب ، مردم زمان فراغت خود را به طور گروهی با شرکت در این برنامه ها می گذرانیده اند . این برنامه ها عبارت بوده از معرکه گیری و هنر نمایی مارگیران – شعبده بازی – بند بازی و کشتی گیران نمایشی – دسته های خیمه شب بازی و عروسک بازان و مانند آن . زورخانه ها محل های رسمی برای تربیت ورزشکاران و نوآموزان و جایگاه مقدسی برای پرورش روحی وجسمی جوانمردان و پهلوانان به شمار می رفتند .
سنت های خاص زورخانه ای که ره به دورانهای کهن می برد با تمامی اعتبار و حرمت های آن در زورخانه ها مورد توجه قرار داشت .
میل گرفتن – کباده کشیدن – شنا رفتن – چرخ – میل بازی و مهمتر از همه کشتی گرفتن از عمده ورزش های زورخانه ای به شمار می رفت .
تکیه ها از جمله مکانهای سربسته و کانونهای فرهنگی معتبر به شمار می رفتند . زیرا گذشته از برگزاری مراسم عزاداری در آنها ، در برخی از زمانها ، به ویژه در شبهای ماه مبارک رمضان مراسم شعرخوانی و سخنوری و مشاعره در تکیه ها برگزار می گشت که در واقع می توان از آن به عنوان
« شبهای شعر » روشنفکران زمان و یا انجمن ادبی یاد کرد .
و بالاخره قهوه خانه ها را باید کانون های فرهنگی عمده ای در ارتباط با زندگی جامعه شهری به شمار آورد . در قهوه خانه ها مراسم گوناگونی به اجرا در می آمد که از آن جمله می توان از شاهنامه خوانی – داستان سرایی – شعرخوانی – پرده داری ، طرنا بازی و مانند آن یاد کرد . قهوه خانه های بزرگ و معروف شهر در تمامی طول سال ، به ویژه زمانی که هوا رو به سردی می گذاشت از رونق لازم برخوردار بودند . ولی قهوه خانه ها در شبهای ماه رمضان حال و هوای دیگری داشتند ، چنانکه تا سحر چراغشان روشن و رفت و آمد و برنامه های مختلف در آنها جریان داشت . کمتر محلی را می توا
ن یاد کرد که چون قهوه خانه ها در پیوند با فرهنگ مردم فعال بوده باشد . در و دیوار قهوه خانه های معتبر نیز خود جلوه گاهی از هنر مردم به شمار میرفت. زیرا که با کاشی ها و تابلوهای معروف به شیوه قهوه خانه ای ، زینت شده بودند . این تابلو ها با رنگهای شاد و صحنه های گوناگون ، فضای سرشار از زیبایی و شادی را به بیننده القاء می کردند و مردم خسته از کار و فعالیت روزانه ، ساعت یا ساعتها در آن فارغ از هر اندیشه به استراحت و گفت و شنود می پرداختند و با صدای گرم مرشد به دنیای پر صفا و سرشار از گذشت و مردانگی افسانه و تاریخ گام می گذاردند و از پلید ها و نامردی ها خود را دمی فارغ می جستند ، و سرانجام با اعصابی آرام و گره از ابرو گشوده راهی خانه می شدند بدینسان کوله بار ناراحتی را پشت در می گذارند و با آرامشی نسبی به جمع خانواده می پیوستند .
حال در پی آنچه که گفته شد ، به یاری نوشته ها سخن درباره ورزش ها ، بازیها و سرگرمیها و شب زنده داریهای شهر قزوین را در دوران صفویه و با اشاره هایی به دوران قاجار پی می جوییم .
چوگان – تیراندازی و سوارخوبی : عالم آراء در شرح « میدان سعادت آباد » قزوین و مراسم آن در حضور و با شرکت شاه عباس به « چوگان بازی و قپق اندازی » اشاره دارد .
شاردن در سال 1674 در زمان شاه سلیمان در شرح « میدان شاه » از آن به عنوان « اسپریس » یا میدان اسب دوانی یاد می کند . در عهد شاه طهماسب نیز عبدی بیک از « اسب میدان » یاد کرده که باید محل اسب دوانی و سوارخوبی بوده باشد.
در سفرنامه شرلی درباره پذیرایی شاه از هیأت مزبور به مسابقه « اسب دوانی » و بعد چوگان بازی با شرکت شاه اشاره دارد . این مراسم در میدان سعادت آباد برگزار می شده است . او در این زمینه چنین می نویسد :
« بعد از ختم مجلس پادشاه از سرآنتوان خواهش کرد که از پنجره تماشای اسب دوانی کند . در جلو خانه میدان قشنگ وسیعی بود که خوب صاف و مسطح کرده بودند . پادشاه به آنجا رفته و وقتی سوار شده کرناها وطبل ها را نواختند ، جمعاً دوازده نفر سوار با شاه بودند که دو قسمت شده شش نفر یک طرف و شش نفر به سمت دیگر قرار گرفتند و در دست خود چوب های درازی داشتند که به قدر یک انگشت
قطرداشت و در سر آن چوبها یک تکه چوب دیگر مانند سر چکش نصب کرده بودند . بعد این که دو قسمت شده و روبرو آمدند یک نفر به میان آن ها آمده و گوئی از چوب به بالا می انداخت و هر کدام در یک طرف میدان قرار گرفته بازی خود را شروع کردند با چوگان های خود گو را به سمت یکدیگر پرتاب می کردند ، نظیر « کاوله » بازی ما در انگلیس ، و وقتی گوی به جلو پادشاه می رسید طبل و کرنا می زدند . »
پیتر و دلا واله : در شرح مراسم سعادت آباد در سال 1616 میلادی و شرکت شاه عباس در بازی چوگان درباره ویژگی این بازی چنین می نویسد :
« چوگان تقریباً چیزی شبیه آن بازی است که مردم فلورانس با پای پیاده انجام می دهند و به آن «کالچو» می گویند . نحوه بازی از این قرار است که هر طرف سعی می کند توپ را به دروازه مقابل برساند و فقط فرق میان بازی مردم فلورانس یا بازی ایرانیان این است که آنها پیاده و در میدان کوچکی با تعداد زیادی بازیکن این بازی را انجام می دهند و به یکدیگر ضربه و تنه و مشت می زنند .
چوگان را به دست راست می گیرند و هنر چوگان باز در آن است که گوی را از نزدیک دنبال کند و همیشه از حریفان پیش باشد و اگر نتوانست خود را به گوی برساند حتی الامکان راه حریفان را نیز مسدود سازد و نگذارد آنها گوی را با چوگان بزنند .
در تمام این حرکات مهارت و سرعت اسب و سوارکار از عوامل اصلی موفقیت محسوب می شوند و مطلب مهمتر این که بازی چوگان افراد را برای هنر نمایی در میدان نبرد آماده می سازد و روی هم رفته از تمام بازیهای مشابه ما بهتر و ارزنده تر است و اگر با لباس متحدالشکل و زیبا انجام شود برای بانوان دربارهای اروپا بسیار شایسته و مناسب خواهد بود .1
قپق اندازی : یکی دیگر از بازیهای مورد توجه در دوران صفویه که در قزوین و اصفهان و دیگر شهرها رایج بود ، قپق اندازی نام داشت . در فرهنگ معین این واژه به صورت « قباق [ قَ ] کدو» شده است . ودر شرح واژه « قَباق اَفکنی » چنین آمده است : « به معنی هدف زنی و آنچنان باشد که چوبی چهل یا پنجاه گز طویل در میدان استاده کرده و طشت مس یا نقره ئ غیره بالای چوب تعبیه نمایند و سواران در عین دوانیدن اسب تیر یا تفنگ بر آن طشت می زنند و در زمان قدیم سلاطین ترک به جای طشت کدوی طلائی یا نقره یی از آن چوب می آویختند چه قبق به بفتحتین و بفتح اول و ضم ثانی در ترکی کدو را گویند » این بازی تمرین خوبی برای تیراندازان به شمار می رفت . هنرنمایی چابک سورارن تیرانداز این بازی یادآور سلحشوری های تیراندازان معروف پارتی در عهد اشکانیان به شمار می رفت . نحوه به دست گرفتن کمان و تمرین برای کشیدن با قدرت زه کمان و حرکت دادن آن از جلو به عقب و « قیقاج » زدن همه و همه نیاز به تمرین های بسیار و کسب مهارت ، زیر نظر استادان خبر داشت . این بازی عبارت بود از نصب چوبی بلند در وسط میدان که به آن « قپق » می گفتند . بر فراز چوب گلوله یا صفحه را از فراز « قپق » سرنگون سازند . به طور عمده چابک سواران پس از عبور از کنار تیر به سرعت به عقب بر می گشتند و به حالت « قیقاج » تیر را به سوی گلوله یا صفحه رها می کردند . شاردن درباره این بازی چنین اشاره دارد :
« وقتی شاه می خواهد تیراندازی کند جام زرین روی آن دکل [ قپق ] نصب می نماید .باید سوار در سر تاخت بیاید از زیر آن بگذرد وبعد با قیقاج به تیر وکمان آن جام را بزند . این هم از رسومات قدیمه ایرن است که در حال فرار با قیقاج دشمن خود را می کشند . هر کس جام طلا را با تیر بزند از آن او خواهد بود … »
شمشیر بازی
شمشیر بازی نیز بسان تیراندازی از جمله بازیهایی بود که برای آمادگی در میدان رزم مورد توجه قرار داشت . شمشیر بازان پس از تقویت بازو و فراگرفتن شیوه های حمله و رد حمله و دفاع ، در میدان شهر حضور می یافتند و با نظارت داوران بازی را آغاز می کردند . داوران مراقبت کافی داشتند تا صحنه بازی به خشونت کشیده نشود ، همین که بازی رو به خشونت می گذرد دو طرف را از هم دور می ساختند .
تیراندازی و سوارخوبی
از جمله ورزشها که جنبه رزمی داشته و برای آمادگی نیروهای نظامی مورد توجه بوده است ، میتوان به تیراندازی و سوارخوبی اشاره کرد . این هر دو با هم در ارتباط بوده اند و به مناسبتهای مختلف مسابقه هایی برگزار می کرده اند تا سپاهیان با شرکت در آن چابک سواری و قدرت نشانه روی خود را نشان بدهند . تا ورنیه که در سال 1654 در قزوین بوده است به یکی از این مراسم در حضور شاه صفی که در میدان سعادت برگزار گردیده اشاره دارد .
نمایش ها و بازی های میدانی
کاتف روس که در سال 1623 از قزوین دیدن کرده است درباره نمایشهای میدانی و سرگرمی هایی که در میدان شهر قزوین برگزار می شده است چنین می نویسد :
« در این میدان نمایشهای گوناگونی به چشم دیدیم : کشتی گیران با یکدیگر زورآزمایی می کردند، خیمه شب بازان نمایشهای عروسکی ممی دادند مارگیرا ن و معرکه گیران مارهای زنده را در دست گرفته سپس رها می کردند .
فالگیران و طالع بینان بر مبنای کتابها از سرنوشت سخن می گویند . »1 او به اعتباری به وجود باغ وحش نیز اشاره دارد و می نویسد :
« حیوانات وحشی خاص سلطان از قبیل فیل وببر را نگهداری می کنند .»2
اولئاریوس دانشمند شرق شناس عضو هیأت نمایندگی هلشتاین که در دهه چهارم قرن هفدهم در زمان شاه صفی به ایران آمده است در شرح مربوط به پذیرایی داروغة قزوین از هیأت مزبور به برنامه های نمایشی که در میدان شهر برگزار گشته و هیأت به دیدن آن فراخوانده شده بودند و عبارت بوده اند از : آکروبات – کشتی – قوچ بازی – خروس جنگی و گرگ بازی ، چنین اشاره دارد : « روز دوم ژوئیه برای اینکه به سفرا بد نگذرد ، داروغه قزوین ترتیب برگزاری نمایش را داد او با چند رأس اسب نزد ما آمد و پس از تعارفات معموله ما را به میدان شهر برد و فرستادگان را بر روی صندلی در چادر رو بازنشاند . بخشی از میدان را آب پاشی کرده بودند تا از بلند شدن گرد و خاک جلوگیری شود . مردم شهر به صورت دایره ئی وسیع کنار هم نشسته بودند و ما دریافتیم که شاهد یک برنامه جالب و دیدنی خواهیم بود . ابتدا چند نفر بازیگر پیش آمدند و همانطور که در آلمان نیز رسم است شروع به پریدن و جهیدن کردند . سپس چند نمایشگر که سه زوج معلق باز به دنبال آن ها بودند آغازبه دادن نمایش و بازی کردند . این ها لخت بودند و فقط عورتشان پوشیده بود . شلوارهای کوتاه و تنگ وچسبان چرمی به پا داشتند که به آن روغن مالیده بودند . آنها در نمایش خود که عبارت از حمله و دفاع بود شگردهای ماهرانه یی نشان دادند .
بعد از نمایش دو قوچ قوی با شاخ های پیچیده بزرگ را به هم انداختند که با شدت هر چه تمامتر به روی هم می پریدند و به یکدیگر کله و شاخ می زدند . سپس دو پرندة بزرگ و رنگارنگ را که بزرگتر از طوطی و هر کدام در ققس مخصوص زندانی بودند به صحنه آوردند و آن ها را با هم درگیر کردند . در پایان همراه با صدای بلند و طبل و فریاد و بانگ شادی ، هشت گرگ نیرومند را وارد میدان کردند . به گردن آنها ریسمان بلندی بسته بودند و یکی را پس از دیگری به میان جمعیت رها کردند و دوباره باز آوردند . مردی که لباس مخصوص پوشیده بود و روبندی کلفت که بین دو لایه آن را پنبه زیادی گذاشته بودند بر صورت داشت ، به سوی یکی از گرگ ها رفت وپس از آنکه گرگ به صورتش پرید او را میان دو بازوی خود گرفت و سپس از خویش دور کرد.»1 اولئاریوس در شرح چگونگی استقبال از هیأت در شهر نیز به مورد جالبی اشاره دارد که عبارت است از انجام شعبده بازی در شهر . او می نویسد : « نزدیک سفرا چند شعبد باز و تردست که بازی ها و چشم بندی های متعددی را نمایش می دادند که در این طرف وآن طرف می پلکیدند و ما را تا محل اقامتمان همراهی می کردند . »
گرگ بازی
درباره گرگ بازی در میدان سعادت آباد قزوین نیز پیترو دلاوله شرحی دارد که به سال 1618 میلادی مربوط می شود . او در مقدمه اشاره دارد که شاه عباس قبل از حرکت به سوی سلطانیه و شرکت در عملیات جنگی در برابر عثمانی ها ، برای تقویت روحیه مردم در این مراسم شرکت می جوید . نوشته پیترو چنین است :
« غروب روزی که جار زده بودند شاه برای اینکه روحیة عمومی را شاد کند و فکر جنگ را از خاطرها بزداید در میدان عمومی دستور بازی خاصی را داد که بازیکنان آن برعکس چوگان سواربر اسب نیستند و همه مردم در آن شرکت دارند . بازی از این قرار است که در وسط میدان گرگ زنده ای را می آورند و میان مردم رها می کنند . مردم از اطراف دنبال گرگ می دوند و با داد و فریاد آن حیوان وحشی را چنان خشمگین و بیمناک می کنند که به هر طرف حمله می برد و به سوی اشخاص می پرد ، آنگاه مردمی که گرگ به طرف ایشان رفته است از پیش او می گریزند و دسته دیگری آن حیوان را دنبال می کند ، ولی هرگز به او دست نمی زند و تنها کارشان فریاد کردن و ترسانیدن گرگ است و حیوان که نمی نتواند به کسی آسیب برساند اگر اتفاقاً کسی را هم پنجه بزند یا به دندان بگیرد به سبس ازدحام مردم زود او را رها می کند . این بازی به خودی خود چیز مهمی نیست ولی داد و فریاد چند هزار نفر و حرکاتی که در اطراف گرگ وحشی می کند باعث خنده و تفریح می شود . »1
آتش بازی :
از دیگر سرگرمیهای جالب مردم قزوین در دوران صفویه ، شرکت آنها در مراسم آتش بازی بوده که در یکی از میدانهای شهر برپا می شده است .
« ژرژ منوارینگ » از همراهان برادران شرلی آتش بازی در یکی از میدانهای قزوین در حضور شاه عباس را چنین توصیف می کند :
« … سپس آتشبازی مفصلی کردند که به وسیله یکی از اتباع عثمانی ترتیب داده شده بود . مانند آن بوده که چنین اژدها در هوا با هم می جنگند . در میان میدان نیز حوض بزرگی بود که از درون آن چیزهایی شبیه به ماهی نزدیک ده دوازده متر بیرون می جستند واز دهان خود آتش می پاشیدند . این آتش بازی عجیب ما را مبهوت کرد … »2
سابقه زورخانه در قزوین
درباره زورخانه و سابقة آن در این شهر در کتابهای تاریخی دورانهای مختلف اشاره ای دیده نمی شود . در نهایت تأسف اکثر نوشته های تاریخی در زمینه آنچه که مربوط به زندگی اجتماعی و فرهنگی جامعه بوده ، فاقد مطالب گویا وروشنی هستند . اما شک نیست که چه پیش از دوران مغول و چه پس از آن و به ویژه در دوران صفویه محل هایی برای جمع شدن و ورزش کردن عیاران و جوانمردان وجود داشته است . بسیار از داستانهای به جا مانده بیانگر مسابقات کشتی ومیل بازی و مانند آنها هستند که بدون شک برای انجام این مسابقه ها و فراگرفتن فنون آن مکانهای خاصی چون زورخانه وجود داشته است .
درباره زورخانه در عهد صفویه کتاب جالب « ده نفر قزلیاش » مطلبی دارد که بی مناسبت نمی داند تا با نقل آن تصویری کلی از نهاد زورخانه و مراسم آن به دست داده باشیم .
« شب دیگر( شب سیزده رمضان 986 ) شاه اسماعیل [ دوم ] همراه حلواچی اوغلی در قزوین به گردش شهر پرداخت . و پس از آنکه به دسته ای رسیدند که برای سخنوری به تکیه افشارها دعوت شده بودند و شاه اضهار تمایل به رفتن آنجا نمود و حلواچی اوغلی شاه را از رفتن به ان تکیه منصرف کرد – آنگاه به شاه گفت : اگر مایل باشید به « زورخانه شیربچه » برویم و میل بازی که از یزد آمده است تماشا کنیم . میلهایی که این پهلوان با خود دارد هنوز هیچ کس از میل بازان پایتخت نتوانسته اند بگیرند – شاه گفت می ترسم شناخته شویم – گفت از در رخت کن وارد می شویم و آنجا به قدرشناسایی روشن نیست و می توانیم خوب تماشا کنیم . شاه موافقت کرد روان شدند و پس از طی مسافتی به زورخانه رسیدند خروش ضرب زورخانه با صدای هلهله بچه ها از دور شنیده می شد نوجوانان به در و دیوار بالا رفته از پنجره و شیشه ها و جامهای طاق نگاه می کردند و از نداشتن ریش و سبیل که جواز ورود به زورخانه محسوب می شد حسرت می خوردند.
دو نفر درویش تبرزین به دوش کشکول به دست ( شاه و حلواچی ) پشت سر جماعتی ایستاده به تماشا مشغول شدند .
شب نمایش میل بازی بود و میل باز معروف یزدی مانند ستونی از گوشت و استخوان با تنکه چرمی ملیله دوزی در وسط جماعت ورزشکاران در میان گود ایستاده بود – حلواچی گفت درویش عجب جوان خوش هیکلی است بازوهایش چون ران کره شتری به نظر می آید – مردم می گویند درتنکه اش ده من گندم جای می گیرد . شاه پرسید ان چهار نفر که درصُفه ( شاه نشین) لباس پوشیده نشسته اند چه کاره اند ؟ گفت آن چهار نفرپیش کسوت اند – اساساً تشکیلات زورخانه کاران بر چهار طبقه است :
پیش کسوت – پهلوانان – میاندار – نوچه – پیش کسوت پهلوانان پایتختی می باشند که استاد فنون ورزش می باشند و هنگام عبور ایشان زنگهای قصابی – خوراک پزی – حمام و زورخانه به صدا می آیند و نقش لخت آنها درحمامها و زورخانه ها کشیده شده است اما برای پهلوانها تنها رنگ زورخانه را می زنند . این پیش کسوت که گلاب دان و عودسوز خلوی او گذارده اند و ریش سفید بلند دارد رئیس پیش کسوت ها است و می گویند بیش ازیک صد سال عمر دارد و هنوز لخت می شود و ورزش می کند چنانچه شنیده اند هفتصد و بیست قانون از کشتی می دانند که سیصد و شصت فن آن را عمل می گویند و سیصد و شصت فن دیگر را بدل می خوانند .
اینان بارها در حضور شاه فقید ( شاه طهماسب ) کشتی گرفته و نمایشهایی از هنر خود داده اند – مالیات سنگ تراش خانه ( صنف سنگ تراش ) مخصوص به این طبقه است .
در این ضمن صدای مرشد زورخانه برای شروع میل بازی بلند شد که با صدای دلپسندی گفت : بسم الله الرحمن الرحیم .
دیشب به شرابخانه رفتم دیدم خم باده مست و منگه
زآنجا رفتم سوی خرابات دیدم که حساب چرس و بنگه
زآنجا به قمار خانه رفتم دیدم سر آس جفت جنگه
برخیز و بیا به زورخانه آنجا که حساب میل و سنگه
روح پوریای ولی شاد باد ( رواج دهنده وحامی قدیم ورزش ) .
میل های ورزشی که هر کدام چندین من وزن داشت به حرکت درآمد و بازوان به هم پیچیده جوانان سر و قد میان باریک در میان تنکه های نقاشی شده بنای جزر و مد را گذاشتند. قهرمان میل بازی در وسط گود و اطراف او میل بازان دیگر از او پیروی می کردند اول از پیشکسوتان که بالای گود نشسته بودند رخصت (اجازه شروع ) طلبیدند و ایشان با عبارات « خداوند فتح و نصرت دهد» موافقت خود را اعلام کردند . کم کم دود عود و اسفند فضای زورخانه را پر کرد وصدای میاندار به خواندن اشعار شاهنامه بلند گردید .
تهمتن بگرز گران برد دست سرسر کشان کرد با خاک پست
در همین وقت شاه اسماعیل دوم به واسطه خوردن و فرط استعمال فلونیا کسالت پیدا کرده با رفیق خود از زورخانه خارج می شود و در منزل حلواچی اوغلی استراحت می کند و از همین جا راه را نزدیک کرده یکسره به بهشت تشریف می برند و مملکتی از شقاوت کاریهای او روی آسایش می بیند . 1
از جمله پهلوان مشهور زورخانه ای دوران صفویه می توان از « از حسین کرد » و « مسیح دکمه بند»یاد کرد .
- نکته قابل توجه درباره زورخانه های قزوین آنکه در عمده محله های شهر در دوران قاجاریه زورخانه وجود داشته و محل بنای زورخانه ها در آغاز محله واقع بوده است . به اعتباری زورخانه ها نقش واحد حفاظتی وحمایتی را برای هر محله بر عهده داشته اند که پهلوانان ، لوطی ها و نوچه هایی که در آنها به ورزش می پرداختند ، از مردم محله در برابر تجاوز های احتمالی حمایت می کردند و راه محله را به روی غریبه هایی که قصد تجاوز به مال و ناموس ساکنان آن را داشتند سد می ساختند . آنها با شناختی که نسبت به تمام اهالی محله داشتند به خوبی غریبه ها را شناسایی کرده ار زیر نظر می گذرانیدند و با نگاه کنجکاو و نافذ خود به آنها هشدار می دادند که از حریم خود تجاوز نکنند .
پهلوانان و کشتی گیران معروف قزوین در دوران قاجاریه
در میان نام آوران و پهلوانان معروف کشور در دوران قاجاریه ، بانام پهلوانانی برخورد می کنیم که به شهر قزوین تعلق داشته اند . این نام آوران عبارتند از : پهلوان اکبرقزوینی – پهلوان بخشی قزوینی – پهلوان حسین نعل گر قزوینی و پهلوان نایب غلامرضا گچ کار و پهلوان اصغر مافی معروف به مظفر لشگر . او از نوادگان پهلوان افراسیاب مافی دانسته شده که در نبرد با نیروهای محمود غلجائی کشته می شود . پهلوان اصغر با پهلوان اکبر خراسانی دست و پنجه نرم کرده است.
پهلوان حسین نعل گر یا قزوینی پهلوانی است که با پهلوان عسگر یزدی معروف کشتی می گیرد . پهلوان عسگر از پهلوانان بزرگ دوران فتحعلی شاه بوده که در حضور شاه کشتی گرفته است . درباره چگونگی روبرو شدن و سرشاخ شدن این دو پهلوان چنین نوشته شده است :
« کشتی معروف دیگر او [ پهلوان عسگر ] با پهلوان حسین نعل گر قزوینی بوده . پهلوان مزبور قبل از وصول عید نوروز به تهران می آید و چون اطلاع پیدا می کند که امسال پهلوان حسین به میدان خواهد آمد در صدد تحقیق وضع پهلوان قزوینی بر می آید و بالاخره به قزوین سفر می کند که اگر او را قوی تر از خود یافت از کشتی گرفتن منصرف شود . چون وارد قزوین می شود با اراده آزمایش و به بهانه نعل کردن قاطر خود به دکان پهلوان حسین رفته و مطالبه نعل می کند . پهلوان حسین آنچه نعل به پهلوان عسگر ارائه می کند پهلوان عسگر چهار نعل را را روی هم گذاشته با فشار دست خود کرده می گوید نعل بهتر می خواهم . پهلوان حسین که حریف خود را شناخته بود وعده فردا را می دهد و فردا نعل بسیار محکمی تهیه وتحویل عسگر می دهد .
امروز دیگر نوبت هنر نمایی پهلوان حسین است . موقعی که پهلوان عسگر پول نعل ها را به پهلوان نعل گر می دهد پهلوان حسین سکه های پول را با فشار انگشت خود صاف و محو کرده و پولها را به پهلوان عسگر پس داده و می گوید پول بهتر می خواهم و بالاخره هر دو پهلوان یکدیگر را شناخته و با هم آشنا و دوست می شوند . اما این دوستی پس از چند روز در میدان کشتی منجر به ناقص شدن پهلوان حسین می شود- اجمال قضیه آنکه پهلوان عسگر در موقع کشتی و حمله دست به طرف پیش قبضه ( محل بسته شدن سگک کمربند تنکه ) پهلوان حسین می برد . پهلوان حسین برای اینکه دست حریف وارد پیش قبضه او نگردد چنانکه رسم است به شکم خود فشار می آورد اما دست پهلوان عسگر به قوت تمام وارد پیش قبضه شده و به شکم پهلوان حسین فرو می رود و او را مغلوب می سازد . »1
تکیه های قزوین و مراسم آنها
از زمان صفویه در قزوین با نام چند تکیه برخورد می کنیم که مهمترین آنها تکیه « دولت » - تکیه «جوانشیر » و تکیه « افشارها » بوده است . در مورد محل این تکیه ها آگاهی روشنی در دست نیست .
درباره چگونگی بنای آنها نیز در متن های تاریخی دوران صفویه اشاره ای وجود ندارد ، از این رو به ناچار برای نشان دادن فضای این تکیه ها و مراسمی که در آنها صورت می گرفته است از نوشته های شادروان مسرور در کتاب « ده نفر قزلباش » بهره می جوییم . این نوشته در واقع شرح گشت وگذار شبانه شاه اسماعیل دوم به همراه بیگلربیگی قزوین در کسوت درویشی ، در یکی از شبهای ماه رمضان است « شاه و بیگلربیگی – پس از سرکشی به خانقاه های صفویه به تکیه دولت آمدند و در آنجا به گردش و تماشا مشغول شدند – شاه آهسته به رفیق خود ( بیگلربیگی ) گفت :
صوفی امشب تکیه دولت چرا خالی است . گفت درویش این نشانه خشم وو غضب مردم است و گرنه در تکیه های دیگر جای سوزن نیست نمی بینید احدی از مردم شهر در این جا دیده نمی شوند – در زمان شاه جنت مکان شاه طهماسب هر شب رمضان در این تکیه هشتاد من ته شمع جاروب می گردید . شاه در خشم شده و سکوت کرد از این جا رفتند به تکیه جوانشیر .
در این تکیه دو طوق بزرگ نامی وجود داشت که سر تا پای آن با شمعدانی های نقره روشن بود معروف بود که یکی از طوقها را شاه حیدر پدر شاه اسماعیل مؤسس سلسله صفویه به تکیه اردبیل بخشیده وشاه طهماسب به پایتخت آورده پدر وپیشوای طوقهای قزوین کرده است .
طوقها علمی بسیا ر بلند بود که تیغه شمشیر مانندی بر سر داشت و شلواری سیاه تا پای بر آن پوشانده بودند – به گلوی هر طوق یکی از علمهای رسمی دولت قزلباش با علامت نصرمن الله آویخته بود که بایستی از جنگ بازگشته پس از طواف مرقد اردبیل بار سوم و مقررات مخصوصی ،به آن طوق نصب شده باشد . پای هر طوق غرفه هایی بود که در و دیوار آن از تابلوهای نقاشی و پرده های مخمل مصَور و چهلچراغها زینت شده بود . و بالای آن را از پوستهای حیوانات درنده و سپر و شمشیر و زره و خود و سایر اسلحه های قهرمانی آراسته بودند – چیزی که این غرفه ها را تماشایی ساخته بود پرده های نقاشی بزرگی بود که میدان جنگ شاه اسماعیل بزرگ را نشان می داد که سرهای کشتگان دشمن مانند تلی در جلوی خیمه شاه روی هم ریخته بعضی از آنها به صورت دیو و شیطان و اجنه و خرس و خوک نقاشی شده بود .
این غرفه ها سردم نامیده می شد و تشکیل آن را لودیان 1 ( لوطیلن ) محل بر عهده داشتند – شیرینی و شربت این پاطوق ها یا «سردم » ها را از زنان مالدار محله و شمع و چراغ را مردان ثروتمند می دادند فرش و اثاثیه و تابلو و پرده از خانه تجار و اعیان و اسلحه ها به توسط سرداران و سپاهیان فرستاده می شد و روی هم رفته هر پاطوق نمایشگاهی را به نظر می آورد که عالیترین و نفیس ترین چیزهای دیدنی در آن جمع آوری شده بود .
در این سردمها تفریحاتی انجام می گرفت که برای سرگرمی شبهای بیداری لازم بود و در ضمن آن فواید برای رشد و ترقی فکری طبقات متوسط در بر داشت .
داستان قهرمانان ملی – قصاید عالی و شیرین – غزلیات گوناگون – پندها و موعظه های مفید در این مجامع گفته می شد .
واز همه مفیدتر مناظرات ادبی و مشاعره ها و سخنوریهای جالب توجه بود که با مقررات مخصوص به این مکان تا آخر رمضان امتداد داشت .
اکثر شبها اهل یک سردم به تکیه و سردم محله دیگر دعوت می شدند و گویندگان آن دو سردم با یکدیگر مناظره هایی آغاز می کردند که انواع فنونهای ادبی در آن انجام می گرفت – و اهل محل در آنجا ازدحام کرده و به آن مناظره ها گوش می دادند و هر گوینده ای که طرف خود را از قصیده و غزل وغلوب می کرد طالقه شالی می گرفت انتهی .
( و نیز درباره شبی که شاه اسماعیل دوم در قزوین همراه حلواچی اوغلی با لباس درویشی به گردش شهر رفته بود – چنین می نویسد ) :
وسط راه به جماعت بسیاری برخورد کردند که مشعل ها و فانوسهای زیادی پیشاپیش آنان کشیده می شد و گروهی بسیار از اهل بازار و طبقه لودیان ( لوطیان ) در اطراف ایشان دیده می شدند حلواچی به شاه گفت : قربان اینها برای سخنوری به تکیه افشارها می روند – اینها از پای طوق شاه حیدر به تکیه آنها دعوت شده اند واین مشعل و فانوس ها و گلابدانها که ملاحظه می کنید از طوق میزبان برای استقبال اعضای طوق میهمان فرستاده شده است .
دو نفر سخنور ( حافظ اشعار ) پیشاپیش آن هیئت در حرکت بودند و پس از پیمودن دوازده قدم چراغ و گلدانها متوقف می شدند یکی از سخنوران طوق میهمان غزلی با صدای مطبوع و آهنگ شیرین می خواند و جماعت را با تشکیلات پشت سر خود نگاه می داشت – پس از ختم غزل سخنور جمعیت میزبان بایستی جواب آن غزل را با غزل دیگر با همان بهر و قافیه بخواند پس از آن جماعت به رفتن خود ادامه دهد تا به تکیه میزبان منتهی گردند .
شاه به حلواچی اوغلی گفت – خوبست برای تماشا و شنیدن این سخنوری همراه آنها برویم . گفت قربان این سخنوری ها گاهی یک شب هم تمام نمی شود – و هیچ کدام طرف در خواندن قصیده و غزل مغلوب طرف دیگر نمی گردد و رفتن همراه ایشان معطلی دارد . 1
تکیه های قزوین در عهده قاجار
در دوران قاجاریه نیز تکیه های قزوین دایر و بر تعدادشان افزوده می گردد . در سرشماری سال 1298 – 1299 ه ق. قزوین در زمان ناصرالدین شاه بر روی هم نام نه تکیه در سطح شهر ثبت شده که عبارتند از: تکیه حاج میرزا فصیح مرحوم در محله قملاق – تکیه مرحوم آقا حسن نایب درگذرسنگه کوبه محله سوق الاغنام ( گوسفند میدان ) – تکیه حاج اسماعیل در محله پنبه ریسه – تکیه مرحوم میرزااحمدخان در محله درب ری – تکیه های چاووش ها و تکیه تنورسازان واقع در محله تنورسازان – تکیه های طاق بهلول و میرزا قلاق ( کلاغ ) در محله خیابان و بالاخره یک تکیه در محله دباغان .
عین السلطنه در روزنامه خطرات خود مربوط به 26 ذیحجه 1306 برابر ششم آگوست سال 1889 میلادی دربارة بنای یک تکیه جدید در قزوین به وسیله سعدالسلطنه چنین می نویسد :
« … عصر به باغ وکیل الرعایا رفتیم . ده روز است که سعدالسلطنه یک تکیه می سازد . شب و روز بنا و عمله کار می کرد . دیروز تمام شد چادری از طهران آورده می گویند هشت خروار وزن آن است . هفت دیرک دارد . هشتصد تومان تمام کرده و حکم کرده معتبرترین قزوین طاقنما ببندند.
امروز چادر بر پا شد . باغ خوبی بود … ».1
از تکیه های مزبور در سال 1337 به نوشته شادروان گلریز فقط تکیه های محمد خان بیگ ، میرزا غلاغ و طاق بهلول به جای بوده که هیچ یک مورد استفاده اصلی قرار نمی گرفته اند و بقیه تکیه ها ویران شده و به ملک خصوصی تبدیل یافته بودند .
تا زمان رویداد مشروطیت تکیه های مزبور در ماههای محرم و صفر و برخی در ماه مبارک رمضان آذین بندی می شدند و مراسم روضه و تعزیه در آنها برپا می گردید و دسته های عزاداران ، سینه زن ، زنجیرزن و تیغ زن با علم و کتل و طبل وشیپور در آنها حضور یافته به عزاداری می پرداختند و از سوی برپاکنندگان و خرج دهندگان تکیه ، پذیراییی می شدند . در برخی از این تکیه ها چون حسن نایب مراسم تعزیه مفصل برپا می گردید و اطاقهایی برای نگهداری لباسها و وسایل تعزیه وجود داشت .
عبدالله مستوفی در کتاب « شرح زندگانی من » درباره نحوه فعالیت تکیه های شهر تهران در هنگام عزاداریهای سالیانه و کوشش مردم هر محل و بابا شملها در تزیین آنها مطالبی دارد که ذکر آن را در اینجا بی مناسبت نمی دانیم . زیرا آنچه که در قزوین می گذشته است نباید تفاوت چندانی با تهران داشته باشد .
« هر محله و تقریباً هر گذری تکیه ای داشته که بانیان خیر از اهل محل در سابق ساخته بودند . بعضی یکی دو یا چند دکان وقفی هم برای مصارف تعزیه داری داشتند که متولی به مصرف تعمیر تکیه و عزاداری می رساند ولی اکثر بی موقوفه و اهالی محل هر سال در ایام عزاداری تکیه را راه می انداختند … همین که ایام عزاداری نزدیک می شد به سعی و همت داشهای محا تحت اوامر بابا شمل تعمیر شده و چادری در آن برپا و عزاداری به راه می افتاد ، مخارج این عزاداری ها را اهالی محل که خانه آنها وسعت بساط روضه خانی حتی در شبهای جمعه هم نداشت و می خواستند به ثواب برسند ، می دانند وچون عده زیاد بود پول معتنابهی جمع می شد . بعضی که هیچ پول نداشتند یا نمی خواستند بدهند ، لوازم و اسباب از قبیل چراغ ، پردةگلدوزی و میز و سماور و اسباب چای و از این قبیل چیزها می دادند و طاقنماهای تکیه با لوازم تزیین می شد .
هر طاقنمایی در ادارة یکی از نیمه بابا شمل بود ، سعی وهمت او در جمع آوری از اسباب و لوازم خیلی مداخله داشت والبته رقابت هم در کار می آمد و این تکیه ها که در هشت نه روز پیش از محرم زباله دانی بیش نبود ، به قشنگ ترین مکان مبدل می گشت .
شبها متصدی هر طاقنما از واردین پذیرایی می کرد ، به مجرد ورود وارد ، بعد از دادن گلاب ، در سینی کوچک ورشو و نلبکی بلور ، قهوه و قند سائیده و سپس اگر تابستان بود فوراً شربت و اگر زمستان بود چای می آوردند . وارد قلیانکش بوده یا نبود قلیان سر و پا اب چکان تمیزی پذیرایی را ختم می کرد . مصارف هر طاقنما را صاحب طاقنما از کیسة خود می داد و پولهایی که جمع بود ، برای مصارف عمومی تکیه بود . در بعضی از تکیه های بزرگتر ، یک طاقنما را با اسباب وادوات درویشی از قبیل پوست تخت و کشکول و بوق و من تشا و تسبیح زینت وبه تبعیت پوست تخت ، پوست پلنگ وخرس وروباه وسمور هم با این که با ادوات درویشی مناسبت نداشت ، جزو این تزیینات وارد می کردند . در این طاقنما یک نفر بندهای اشعار محتشم را که در مرثیه تاکنون به از او کسی شعر نسروده است می خواند . گاهی اگر تکیه خیلی بزرگ بود ، لین طاقنمای درویشی دو تا می شد و در هر یک یک محتشم خوان نشسته ، اشعار یک بند محتشم را به طور سوأل و جواب متناوباً می خواندند . در صحن تکیه غیر از جلو یطاقنماها که برای پذیرایی واردین مهیا بود ، عده ای نشسته ، منتظر رسیدن وقت سینه زنی بودند و دم به دم با صدای بلند صلوات دسته جمعی می فرستادند . این بسلط تا ده شب بر پا بود . روزها دراین تکیه ها تعزیه خوانی می شد وساعات تعزیه را به طوری مرتب می کردند که شش هفت دسته تعزیه خوانی که در شهر بود ، به همه جا برسند ….1
پرده داری و پرده داران قزوین
از جمله مراسم و سرگرمیهای مردم قزوین که جنبه مذهبی نیز داشت ، پرده داری بود. با اینکه این پیشه تا چندین دهه پیش همچنان بر پا بوده ولی در قزوین هیچ نشانه ای از پرده های قدیمی وجود ندارد . کار پرده داری در قزوین مربوط به درویشهای شهر بود . آنها در محله آب انبار سردار در « درویش کوچه » زندگی می کردند . محل اجتماع درویش های پرده دار سر مزار علی ابن شاذان در گورستان جنوب شاهزاده حسین قرار داشت و در این محل نیز به کار پرده داری می پرداختند . از پرده داران معروف قزوین دو تن را نام می برند . نخست درویش جواد و دیگری « آقا میر قدرت » فرزند سید اسماعیل مجابی .
قهوه خانه ها در دوران گذشته
بحث درباره سابقه بنیانگذاری قهوه خانه ومکانهای شبیه آن و نقشی که در زندگی اجتماعی و فرهنگی جامعه داشته اند ، تحقیقی است ارزشمند که نیاز به یک بررسی جامع دارد . در اینجا با بهره گرفتن از دو نوشته خوب و جالب می کوشیم تا آگاهی های لازم را درباره پدیده قهوخانه در عهد صفویه در اختیار بگذاریم . در دوران قاجاریه با افزوده شدن بر تعدا قهوه خانه ها اهمیت نقش فرهنگی – اجتماعی آنها نیز افزایش یافته ، به عنوان یکی از نهادهای پر اثر جامعه ایران مطرح گردیدند . قهوه خانه ها نقش مهم در زندگی اجتماعی و فرهنگی جامعه و تبادل افکار ، ایجاد همبستگی بین مردم ، خفظ و انتقال بسیاری از سنت ها ، بازیها و سرگرمیها و موارد دیگر را بر عهده داشته اند و تا به امروز نیز قهوه خانه ها با وجود تغییراتی که در فضای آنها به وجود آمده نیز در این زمینه ها همچنان نقش آفرین هستند . اینک با ذکر این مقدمه کوتاه به نقل دو نوشته درباره قهوه خانه های دوران صفویه می پردازیم :
نصرالله فلسفی در مقاله جالبی با عنوان « تاریخ قهوه و قهوه خانه در ایران » اطلاعات خوبی درباره قهوه خانه های عهد صفویه به دست می دهد که متن کامل نوشته او چنین است :
« تاریخ قطعی ورود قهوه به ایران معلوم نیست ، ولی چون در آغاز پادشاهی شاه عباس بزرگ قهوه خانه در ایران وجود داشته است ، چنین به نظر می رسد که نوشیدن قهوه از زمان شاه طهماسب اول در ایران معمول شده باشد .
در عهد شاه عباس ، در بیشتر شهرهای بزرگ ایران ، مخصوصاً در قزوین و اصفهان قهوه خانه های متعدد دائر شده بود . در اصفهان قهوه خانه های معروف بیشتر در اطراف میدان نقش جهان و چهار باغ و بازار قیصریه بود طبقات مختلف مردم ، از عیان و رجال دربار و سران اختیار داشت از رونق فراوان برخوردار بود . دم گرم این نقالان ساعت و گاه ساعتها انبوهی از مردان را از پیر وجوان مجذوب می ساخت وبا هر اوج و حضیض نقال توانا ، گرد آمدگان حال و هوایی خاص می یافتند وهمه غمها وناراحتی ها را برای مدتی به دست فراموشی می سپردند . در دوران صفویه با نام چند نقال معتبر برخورد می کنیم که از معروفیتی بسیار برخوردار بودنداز آن جمله می توان عبدالرزاق قزوینی – ملا مؤمن کاشی و ملا بیخودی گنابادی را نام برد .
مرشد آقا سید هاشم
از جمله شاهنامه خوانهای معروف قزوین در چند دهه اخیر که از اعتبار و شهرتی بسیار برخوردار بوده است ، شادروان سیدهاشم میر کریمی را می توان یاد کرد . او سالیان دراز در کار تعزیه فعالیت داشت وسپس به شاهنامه خوانی روی آورد و در هر دو زمینه مردی صاحب توان بود . درباره این هنرمند قزوینی آقای علی شهیدی در شماره 24 دی ماه سال 1369 روزنامه « ولایت » قزوین چنین نوشته اند ک
تقریباً یا سال و کمی بیشتر از درگذشت هنرمندی می گذرد که هم اکنون در بزرگداشت هزاره تدوین شاهنامه فردوسی ، عدم حضور این بیانگر حماسی تاریخ اساطیری ما که مظهر جوانمردی و صفا بود و به نحوی چشمگیر محسوس است . باید چراغی برداریم و به گرد شهر بگردیم شاید که باز یابیم که امثال آن چنان را .
تمام کسانی که اهل تعزیه و شبیه خوانی بودند واغلب اصحاب قهوه خانه ها ونقل ونمایش شاهنامه فردوسی یعنی همان جوانان قدیم با نام آقا سیدهاشم آن نقال سخنور خود ساخته آشنایی دارند . هنروری که با ذوق سلیم و ابتکار واجرای فی البدیهه و ابداع نقش های هم درچهل مجلس تعزیه از سرپا خوانی تا تخت خوانی از امام خوانی تا مخالف خوانی حُرزمان و سرآمد دوران خویش بود . مرحوم آقا سیدهاشم میر کریمی در 1296 شمسی در قزوین متولد و بعد از طی دروس مکتبی بهترین سالهای جوانی را در عصر فترت تعزیه خوانی گذراند . اما او نهانی به مولای خود سر وسری داشت که عوام را از آن خبری نبود . در اطراف و توابع قزوین شخصیت و اطلاعات وی در زمینه موسیقی تعزیه و اندر آداب چگونگی برگذاری این مجالس نقطه اتکایی بود برای هر رفیق در هر کجا ، از ارائه طریق بی دریغ خودداری نمی کرد . گوشه هایی از موسیقی سنتی را در جای جای تعزیه مذهبی وملی به موقع پیاده می نمود و شاگردان بسیاری پرورش داد اما همین که می رفت این سنت به سستی گراید و فراموش شود به مطالعه شاهنامه پرداخت و استعداد عاشقانه خود را در کانون اجتماعات خاص و عوام در آن زمان که هم مانند تکیه های بزرگ غلغله می شد به معرض نمایش می گذاشت به طوری که در شب سهراب کشی رجال محلی و مردم با معرفت قبلاً جایی و جایگاهی برای خود تعبیه و ذخیره می کردند و برای دیدن نقش آفرینی های رستم آسای او که اندام ستبر و ورزیده اش گاه با پوشیدن لباس قهرمانان داستان حیرت آور می شد و با بروز حرکات جالب و صدای مناسب یا صفیر رسای کلامش به هنگام تغییر هر صحنه با نرمش و قدرت خاص و قیام و قعود نفس ها در قفس سینه حبس می شد ( در همان فضای تنگ بدون نورپردازی و صدا از پشت صحنه ) گهگاه هماهنگ با موضوع میان پرده با صدای پرسوز ومردانه اش خستگی از تنگی جا و مکان را بر سرپا ایستادگان تماشاگر نمایش میهنی هموار می کرد که البته دیدن یک تنه این همه مهارت و استادی فی المجلس و یک تنه برای بیننده دلچسب و شیرین می نمود آنچنان که از تشریح و تقلیدش عاجزیم .
البته همانطور که روال جامعه مرده پرور بود اغلب هنرمندان یل در جوانی به هر علتی یا در پیری به علت بی توجهی بزرگترها به تدریج در غبار ابهام فرو می روند و ناپدید می گردند .
این عزیز همیشه غایب نیز مشمول این قضیه شد وبا بالا رفتن آنتن های تلویزیون این علم های شیطان ( به قول قدیمی ها ) ای عجب که این مرد خوش حافظه در اوج هنر خود با تمام مهربانی و تواضع و لیاقت و شرافت ، اواخر عمر تنها در انزوا زیست و از خود دست نوشته هایی به یادگار گذاشت وبالاخره در سن 72 سالگی درگذشت . هم اینک که در به در به دنبال شاهنامه خوانی استاد برای اجرای یک چشمه از شاهنامه ها در کنگره جهانی فردوسی در تهران و قزوین در برابر میهمانان بین المللی یونسکو گرداگرد شهر بگشتیم و اثری از امثال استاد نیافتیم الحق که جایش خالی بود و هست ولی خاطرش در دل اخل معرفت وادب و دوستدارانش همیشه زنده است یادش گرامی باد چه خوش گفت :
بعد از وفات تربت مادر زمین مجوی در سینه های مردم عارف مزار ماست
چهار شنبه سوری ، نوروز جشن و برخی مراسم و بازیهای آن
درویشان نوروزی و چادر قلندری : در قزوین نیز مانند برخی دیگر از شهرهای ایران از چند روز به نوروز مانده ، تا بعد از سیزده نوروز ، گروهی از درویشان برنامه ای اجرا می کردند و مراسمی برپا می داشتند که از لطف خاصی برخوردار بود . این درویشها به طور معمول چند متر پارچه را به صورت چادر کوچکی در می آوردند و در کنار در ورودی خانه افراد سرشناس ، اعیان و تاجران برپا می کردند و درون ان سبزه ، نارنج وگل آب پاش و مقداری نقل قرار می دادند ، ودر حالی که کشکول و تبرزین به دست داشتند در کنار خانه به انتظار می نشستند و گاه به گاه با گفتن « هو » ، «یا علی » و خواندن اشعاری در مدح مولا علی (ع) و سروده هایی درباره بهار ونوروز چون : عید آمد وعید آمد ، ماه فروردین آمد ، توجه را به خود جلب می کردند . صاحبخانه در هنگام نهار یا شام برای آنها سینی غذا می فرستاد و سپس با دادن پول و شیرینی رضایتشان را جلب می کرد . اگر میزان پول وشیرینی به نظر درویش با امکانات صاحبخانه تناسب نداشت ، درویش چادر را بر نمی داشت و در خانه را ترک نمی گفت و با صدای بلند اشعاری می خواند تا صاحبخانه را به دادن عیدی مطلوب وادار سازد : « ما درویشیم ، سفید ریشیم تا نستانیم رد نمی شیم » ولی اگر هدیه ای که به او داده بودند مناسب بود، چادر را برداشته به مقابل خانه شخصیت دیگری می رفت اگر در ویش شب را در برابر خانه سر می کرد ، فانوس کوچکی می افروخت و شب را به صبح می رسانید . این درویش ها بیشتر از گروه مارگیران بودند و چون با رضایت قصد ترک خانه ای را می کردند ،چند دانه ای نقل افسون شده به صاحبخانه هدیه می دادند تا به یاری آنها از گزند مار و عقرب و افعی در امان بمانند . مردم مقدم این درویشان را خوش شگون می دانستند و می کوشیدند تا آنها را راضی از مقابل خانه خود روانه کنند و معتقد بودند که با این کار سالی پربرکت و خوش وبه دور از نامرادی در پیش خواهند داشت .
درباره درویشان نوروزی و چادر قلندری آنها در کتاب « از خراسا