موضوع مقاله: ساختار های دیسک FAT
قالب بندی: word ، قابل ویرایش
تعداد صفحات: 15
شرح مختصر:
اساسا هارد دیسک ها و سایر رسانه ها ارائه دهنده فناوری اصلی جهت ذخیره سازی داده ها می باشند. ولی سیستم پرونده مزبور ساختار سلسله مراتب حجم ها و دایرکتوری هایی را ارائه می دهد که در آن پرونده های شخصی والگوهای سازماندهی ( که به سیستم امکان می دهنده تا داده ها را در مکانی از دیسک یا درایو ارائه شده قرار می دهد. ) را ذخیره می کنید. معملا سیستم های پرونده یک بخش مجتمع از سیستم عامل OS می باشند و بسیاری از سیستم های عامل جدیدتر پشتیبانی از سیستم های پرونده مختلف را در اختیار شما می گذارند تا بتوانید آنها را انتخاب نمایید.
امروزه رایج ترین سیستم های پرونده به کار رفته مبتنی بر جدول تخصیص پرونده می باشند که داده های ذخیره شده در هر خوشه موجود در دیسک را ردیابی می کند. انواع مختلفی از سیستم FAT به نام های FAT12, FAT16, FAT32 وجود دارند و همه آنها برحسب تعداد ارقامی که در شماره های جدول تخصیص به کار می روند از یکدیگر متمایز می شوند. به عبارت دیگر FAT16 از ارقام 16 بیتی برای ردیابی خوشه های داده ها استفاده می کند و FAT32 ارقام 32 بیتی و غیره را به کار می برد. بدین ترتیب سیستم های متنوع FAT به صورت زیر مورد استفاده قرار می گیرند:
FAT12: در تمام حجم های کمتر از 16 مگابایت به کار می رود.FAT16: در حجم های 16 مگابایت تا 2 گیگابایت توسط MS-DOS و بیشتر نگارش های ویندوز استفاده می شود. ویندوز های NT,2000, XP حجم های FAT16 که به بزرگی 4 گیگا بایت می باشند را پشتیبانی می کنند.FAT32 به طور اختیاری در حجم های 512 مگابایت تا 2 ترابایت TB مورد استفاده قرار می گیرد.
نویسندگان:پل بنیچو ، روزان بنیچو ، نوربرت بوی ، ژان پیر پوژه
مترجمان:محمود تقی زاده منظری، مهرداد تقی زاده منظری
فرمت pdf
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:34
یکى از مهمترین عوامل اسلامى شدن دانشگاهها تدوین صحیح علوم انسانى بر اساس علوم اسلامى، هماهنگ با آخرین پیشرفتهاى علوم انسانى در مغرب زمین مىباشد. اما در اینجا باید نکاتى را در تحقق این امر بنیادین و سرنوشتساز در عرصه دانشگاهها و مراکز آموزشى مورد توجه جدى قرار داد و آن اینکه در اسلام بعد از تاریخ صدر آن با عدم فعلیت تاریخى و سیاسى نظام ولایت در زمان حیات ائمه خصوصا بعد از شهادت امام حسن (ع) تا ظهور انقلاب اسلامى ایران، جنبه سیاسى و اجتماعى اسلام که در عرصه حکومت در انحصار خلفاى بنىامیه و بنىعباس و بعدا سلاطین مستبد قرار گرفت، از جنبه فکرى، اعتقادى و معنوى آن جدا گشت و در نتیجه با وجود رشد علوم الهى و حتى طبیعى و ریاضى در تاریخ و تمدن اسلامى، علوم انسانى از جامعه شناسى تا علم سیاست و اقتصاد به علت عدم وجود آزادیهاى سیاسى به انحطاط کامل گرایید تا بعد از نهضت مشروطه، با روى کار آمدن حکومت وابسته پهلوى، با وجود طرفدارى این رژیم در غربى کردن جامعه اسلامى مجددا به علت فقدان استقلال و آزادیهاى ملى و سیاسى، علوم اجتماعى و انسانى علیرغم تاثیرپذیرى سطحى و صورى از تفکر و تمدن غرب مجال رشد و نضج کافى نیافت. تا با ظهور انقلاب اسلامى و تشکیل نظام مقدس مبتنى بر ولایت و رهبرى حضرت امامخمینى (ره)، مسائل معنوى و علوم دینى با جنبههاى سیاسى، اجتماعى و مادى، پیوندى مستحکم یافت که بعدا مىبایست در انقلابى فرهنگى با تبیین و تفسیر علمى این پیوند مقدس به صورتى علمى و دانشگاهى در عرصه تدوین علوم انسانى بر اساس مبانى اصیل اسلامى که بعد از شهادت امام حسن مجتبى (ع) تا ظهور انقلاب اسلامى ایران به علت ظهور و حاکمیتحکومتهاى غیر دینى و مستبد مسکوت ماند، صورت مىپذیرفت. اما متاسفانه عدم تحقق این امر اساسى بعد از وقوع انقلاب اسلامى بتدریج موجب ازدیاد فقر فرهنگى در زمینه علوم انسانى و تجربى جدید و در نتیجه باعث تشدید وابستگى فکرى برخى از اساتید دانشگاهى ایران به غرب گردید و این امر نیز تاکنون موجب ظهور برخى بحرانهاى فکرى، سیاسى و دانشگاهى در این سرزمین گردیده است و امروز بعد از تحقق نظام ولایت در این کشور با تهاجم و شبیخون فرهنگى غرب، دانشگاههاى ایران عرصه تاخت و تازاندیشههاى ضد اسلامى و ضد ولائى گشته است تا به حدى که برخى از مراکز پژوهشى علمى و فکرى کشور نیز متاسفانه تحت تاثیر این امواج سهمگین غیر اسلامى قرار گرفتهاند. تا به آنجا که مقام معظم رهبرى درباره این امر خطیر و حساس با صراحت هشدار داده و مکررا فرمودهاند "آینده نظام وابسته به اسلامى کردن دانشگاهها مىباشد" زیرا مىدانیم که همه مسوولین نظام بدون استثناء درآینده همانند گذشته با تحصیل رسمى در دانشگاهها و یا در خارج از آن تحت تاثیر وضعیت فکرى و اجتماعى آن مىباشند. آنچه در این مورد ذکر آن بسیار سرنوشتساز مىباشد این است که از آنجا که بزرگترین پیام فرهنگى حضرت امام خمینى (ره) در ارتباط با نحوه تدوین علوم انسانى دانشگاهها بر اساس حقایق و تعالیم معنوى اسلامى در این فرموده موجز اما بسیار عمیق ایشان خلاصه مىشود که "تمام علوم چه علوم طبیعى باشد و چه علوم غیرطبیعى باشد، آنکه اسلام مىخواهد، آن مقصدى که اسلام دارد این است که تمام اینها مهار بشود به علوم الهى و به توحید بازگردد" (1) .اندیشمندان و اساتید متفکر و متعهد دانشگاهى و حوزوى مىبایستبا نوعى وحدت فکرى و با نوعى همفکرى علمى به تدوین علوم انسانى جدید با استفاده از برخى دستاوردهاى علوم جدید در غرب براساس مبانى فکرى و علمى علوم اسلامى و حقایق مکتب بزرگ اسلام مبادرت ورزند تا قادر به ایجاد تحول و تحقق انقلاب فرهنگى مورد نیاز کشورمان گردند تا به این وسیله هم برخى معضلات عمیق فرهنگى کشورمان مرتفع گردد و هم رسالت جهانى و فرهنگى عمیق انقلاب بزرگ اسلامى در سطح جهان بحران زده معاصر محقق گردد.
در اینجا لازم استبراى فهم عمیق جمله مذکور حضرت امام که در دنیاى علمى و فکرى امروز جهان غرب و معاصر مورد توجه برخى بزرگترین متفکران معاصر قرن حاضر مىباشد اشاراتى کنیم (تا مشخص گردد که امر تدوین علوم انسانى جدید بر اساس حقایق دین اسلام که یکى از مهمترین ارکان اسلامى شدن دانشگاهها و همه مراکز فکرى و آموزشى کشور استخود نیاز به کارى فکرى و نظرى در سطح همه علوم اسلامى و بشرى با حضور همهاندیشمندان اصیل اسلامى و عالم به معارف جدید بشرى دارد و به همین علت جز با تفکر و اجتهادى زنده و همه جانبه و جدید ممکن نمىباشد به عبارت دیگر تحقق این امر اساسى نیازمند یک جهاد فرهنگى و علمى بزرگ مىباشد که تنها با صدور چند بخشنامه عملى و یا نصیحت واندرز اخلاقى در سطح دانشگاهها هرگز ممکن نمىباشد.
در اینجا براى اینکه به ژرفاى سخن بزرگ معظمله وقوف کامل یابیم نظر یکى از بزرگترین فیزیکدانان و جهانشناسان تمام تاریخ علم مغرب زمین یعنى"ماکس پلانگ" را در نیمه اول قرن حاضر متذکر مىگردیم "به این ترتیب به جایى مىرسیم که علم حدودى را که از آنها نمىتواند تجاوز کند معین مىنماید و در عین حال نواحى دیگرى را نشان مىدهد که از حوزه فعالیت وى خارج است... نقطه عزیمت ما از سرزمین یک علم خصوصى بود و در ضمن به یک رشته مسائل رسیدیم که همه جنبه فیزیکى خالص داشتند ولى در پایان کار از جهانى که فقط جنبه حسى داشتبه یک جهان واقعى متافیزیکى رسیدیم. (2)
"برخى موانع اسلامى شدن دانشگاهها"البته تحقق سخن حضرت امام (قدس سره) مبنى بر لزوم بازگشت همه علوم به علم شریف توحید نیازمند تحقق "انقلاب فرهنگى" بزرگى است که متاسفانه تاکنون در عرصه دانشگاهها و مراکز پژوهشى تحقق نیافته است زیرا غالب اساتید رشتههاى فلسفه و الهیات و عرفان که مىبایست تاکنون به تدوین چارچوب و تعریف دقیقى از نگرش اسلام در خصوص جهان بینى فلسفى متناسب با تفکر و تمدن معاصر جهان براى هدایت علوم انسانى پایه و فنى اهتمام مىورزیدند با بىتفاوتى و سکوت از اهتمام به چنین مساله سرنوشتسازى خوددارى نمودند و حتى برخى از آنها با وجود اعتقادات دینى و آشنایى با تفکر جهان غرب، حضور در چنین عرصه حیاتى و ارتباط غیر مستقیم و علمى با عرصه حکومت و سیاست کشور اسلامى را نوعى کار "ایدئولوژیک" و سیاسى صرف تلقى کردند. از سوى دیگر با وجود چنین خلاء و فقر فرهنگى، بعضى از اساتید علوم اجتماعى، اقتصادى و سیاسى که فاقد فهم عمیق نسبتبه مبانى فلسفى براى ایجاد چارچوب مورد نیاز انقلاب فرهنگى در این سرزمین الهى مىباشند، تحت تاثیر مکاتب اجتماعى و سیاسى غرب با طرفدارى ازبینش و فرهنگ علوم انسانى غرب، مروج غربگرایى در عرصه علوم انسانى و سیاسى مىباشند و در این میان برخى از متخصصان علوم پایه و فنى که مطالعاتى آزاد در مباحث فلسفى و دینى دارند با تلاش در "عصرى کردن معرفت دینى" سعى در انطباق اسلام با مکتب "نئوپوزیتوسیم" غرب که در واقع مروج مکتب "ماتریالیسم جدید و علمى" مىباشد دارند و در این جهت گروه کثیرى از عالمان علوم پایه و فنى به صورت سطحى و شخصى معتقدند که علوم مذکور هیچ ارتباطى با رشتههایى چون فلسفه و خصوصا عرفان و الهیات و دین ندارند و بلکه در تباین و تخالف باعلوم مذکور هستند و خود داراى قلمروى کاملا مستقل مىباشند. چنین بینش مادى و حسى هم اکنون در میان بسیارى از دانشجویان و برخى اساتید علوم پایه و فنى و همچنین علوم اجتماعى و سیاسى به علت فقدان و حضور یک جریان نیرومند و مترقى فرهنگ اسلامى که درگذشته با متفکران و بزرگانى چون علامه طباطبایى، استاد شهید مطهرى و... چنین بینش اصیل و بنیادین براى نسل گذشته را فراهم نمودند و این تلاش عظیم فرهنگى در انطباق متعادل تعالیم عالیه اسلام با مقتضیات عصرجدید خود زمینه فرهنگى مورد نیاز را براى تاسیس حکومت و انقلاب اسلامى در دو دهه گذشته بوجود آورد، نداى اقتباس کامل تفکر و تمدن غرب از جمله توسعه فرهنگى، اقتصادى و سیاسى و همچنین کسب علوم جدید و حتى بینش برخى مکاتب فلسفى و الحادى و اومانیستى مغرب زمین را در برخى مراکز دانشگاهى و پژوهشى سر دادهاند تا به این وسیله نادانسته جامعه اسلامى ما را با یک بحران فرهنگى و فکرى ژرف و ریشهدار مواجه سازند. در این میان برخى از عالمان و مدیران مراکز آموزشى و پژوهشى و اجرایى کشور به علتسنخیت رشته تخصصى خود با علوم مادى به نحوى غیر صحیح هنوز همانند قرون 18 و 19 اروپا توهم مىکنند که علوم جدید مادى مغرب زمین داراى ارزشى مطلق و کاملا عینى مىباشد در حالى که در قرن حاضر برخلاف پندار بسیارى از آنها که سعى در تفسیر نامتعادل میان دین و حقایق ماورالطبیعى بر اساس علوم جدید مادى غرب دارند بسیارى از فیزیکدانان و جهان شناسان بزرگ غرب همچون "ماکس پلانگ"، "انیشتین" و خصوصا "جینز" و "ادینگتون" و... سعى کامل در انطباق و تفسیر مبانى علم فیزیک جدید با برخى حقایق متافیزیکى و حتى عرفانى دارند که در اینجا ما تنها به ذکر گفتار یکى از این بزرگان و دانشمندان متعادل و عالیقدر اروپا مبادرت مىورزیم. (3) "از این دورنما ما یک جهان روحانى را در کنار جهان فیزیکى تشخیص مىدهیم" و درست در چنین شرایط فکرى جهان معاصر، برخى متجددان غربگراى داخلى مدعى اقتباس فرهنگ و الگوى توسعه نامتعادل معاصر جهانى مىباشند و به این وسیله دانشگاهها و مراکز پژوهشى کشور را علیرغم برخى پیشرفتهاى علمى و فنى اخیر که اصلاح و تکمیل آن بصورت متعادل وهمه جانبه بسیار ارزشمند و مغتنم مىباشد با بحرانى فرهنگى مواجه ساختهاند به نحوى که بارها رهبر معظم انقلاب با شکوه از روند کار دانشگاهها و مراکز مربوطه خواستار اسلامى شدن دانشگاهها و مراکز پژوهشى شدهاند و تصریح نمودهاند که سرنوشت آینده کشور بستگى به همین تحقق اسلامى کردن دانشگاهها و مراکز پژوهشى مربوطه دارد. اما در پاسخ به چنین خواستبنیادین و ضرورى بسیارى از مسوولین تصور مىکنند که تنها با صدور چند آییننامه صورى و یا اجرایى و ادارى مىتوان به انجام چنین مسئله خطیر مبادرت ورزید غافل از آنکه مسئله اسلامى شدن دانشگاهها در مرحله نخستبا ایجاد تحولى فرهنگى و فکرى در عرصه علوم فلسفى و دینى و انسانى که خود مىتواند منجر به تحقق توسعهاى همه جانبه در همه عرصههاى فرهنگى، اقتصادى، علمى و سیاسى گردد، ممکن و میسر مىباشد تا به این وسیله کشور اسلامى ما قادر به رفع مشکلات و نیازهاى مادى و همچنین معنوى خود و بلکه امتبزرگ اسلامى گردد تا بتواند در دنیاى به بن بست رسیده و بحرانى و متناقض جهان کنونى که دچار تعارضاتى ریشهاى در همه عرصههاى فلسفى، علمى، اخلاقى، سیاسى و زیست - محیطى استبا پىریزى یک تمدن متعادل و بزرگ اسلامى در آیندهاى نه چندان دور که امروزه سخت مورد نیاز جامعه بشرى است. منادى رهایى بشر از بن بست و بحران موجود در تمدن مبتنى بر پیشرفت و آشوب و یا علم و توحش مدرن معاصر گردد.
نوع فایل: word
قابل ویرایش 60 صفحه
جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی
پایان نامه تحصیلی کارشناسی روانشناسی عمومی
چکیده:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطهی بین هوش هیجانی و مؤلفههای آن (خودآگاهی هیجانی، خودابرازی، حرمت نفس، خودشکوفایی، استقلال، همدلی، مسئولیتپذیری اجتماعی، روابط بین فردی، واقعگرایی، انعطافپذیری، حل مسئله، تحمل فشار روانی، کنترل تکانش، خوشبینی و شادمانی) با شوخطبعی در بین دانشجویان دانشگاه شبستر بود. برای دستیابی به اهـداف پژوهش 320 دانشجو با روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای بهعنوان گروه نمونه انتخاب شدند. پرسشنامههای هوش هیجانی بار-آن و شوخطبعی در مورد آنها اجراء گردید. در تجزیه و تحلیل دادهها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین هوش هیجانی و کلیهی مؤلفههای آن با شوخطبعی رابطهی مثبت معنیدار وجود دارد. همچنین، از بین مؤلفههای هوش هیجانی، سه مؤلفهی خوشبینی، خودشکوفایی و شادمانی قادر به پیشبینی شوخطبعی هستند.
واژههای کلیدی: هوش هیجانی، شوخطبعی
مقدمه:
با وجود آنکه مفهوم هوش از جمله مفاهیمی است که از گذشته تا به امروز مورد توجه بوده است، اما نکتهی مهم این است که در واقع از آغازِ مطالعهی هوش غالباً بر جنبههای شناختی آن نظیر حافظه، حل مسئله و تفکر تأکید شده است؛ در حالیکه امروزه نهتنها جنبههای غیرشناختی هوش یعنی تواناییهای عاطفی، هیجانی، شخصی و اجتماعی نیز مورد توجه قرار میگیرند، بلکـه در پیشبینی توانایی فرد برای موفقیت و سازگاری در زندگی نیـز مورد اهمیـت واقـع شدهاند. در همین رابطه، یکی از مهمترین مفاهیم تلفیق دهندهی جنبههای شناختی (مانند تفکر) و غیرشناختی (مانند هیجان)، هوش هیجانی است
پیشینه:
سال های زیادی بر روان شناسان حاکم بود که مهمترین استعداد افراد را بهره هوشی یا هوش بهر(IQ)می نامیدند و با همین استعداد،پذیرش و گزینش کارمندان را انجام می دادند که افراد یا باهوش هستند یا نیستند و به هر حال،چنین زاده شده اند و کار زیادی برای آنها نمی توان انجام داد.این طرز تفکر در جامعه آن زمان که گاردنر آن را "دوران تفکر هوشبهری"می نامد نیز نفوذ کرده بود.کتاب "قالب های ذهن"اثر مهم گاردنر در سال ۱۹۸۳ بیانیه ای در دیدگاه هوش بهری بود به گفته این کتاب،هوش واحد و یکپارچه ای وجود ندارد که موفقیت در زندگی را تضمین کند بلکه طیف گسترده ای از هوش وجود دارند.
فهرست مطالب:
فصل اول
چکیده
مقدمه
پیشینه
تاریخچه
فرضیه
بیان مساله
تعاریف عملیاتی
اهداف تحقیق
اهمیت موضوع
متغیرها و مقیاس سنجش آنها
فصل دوم
هوش وا نواع آن
انواع هوش از دیدگاه ثرندایک
انواع هوش از دیدگاه تورستون
انواع هوش از دیدگاه اشترن برگ
انواع هوش از دیدگاه گاردنر
هوش هیجانی
اندازه گیری هوش هیجانی
انواع مهارتها
مولفه های هوش هیجانی وشرح کامل آنها
فصل سوم
وراثت یامحیط کام موثرند؟
تقسیم بندی افراد براساس IQ و EQ
الگوی رفتاری وا لدین وهوش هیجانی
فصل چهارم
روش پژوهش
جامعه ی آماری نمونه روش هاری آ مارگیری
ابزار وروش جمع آوری اطاعات
یافته های پژوهشی
فصل پنجم
فهرست جداول
نتیجه گیری
محدودیت ها
پیشنهادها
فهرست منابع
پیوستها
منابع و مأخذ:
خشوعی، م. س. (1386). روان شناسی شوخ طبعی. اصفهان: انتشارات کنکاش.
دهشیری، غلامرضا (1382). هنجاریابی و بررسی ساختار عاملی پرسشنامه هوش هیجانی بار- اون بر روی دانشجویان دانشگاه تهران. پایان نامهی تحصیلی کارشناسی ارشد، تهران:دانشگاه علامه طباطبایی.
گل پرور، محسن؛ آقایی، اصغر و خاکسار، فخری (1384). رابطه هوش هیجانی و مؤلفههای آن با پیشرفتگرایی شغلی در بین کارگران کارخانجات و صنایع. دانش و پژوهش در روانشناسی، سال هفتم، شمارهی 25، 106- 75.
مزلو، ابراهام اچ. (1375). انگیزش و شخصیت. ترجمهی احمد رضوانی. مشهد: مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی.
سیستم چیست؟
سیستم کامپیوتری؟
فرایند یک عمل درکامپیوتر
چند اصطلاح کامپیوتری
انواع فایل
انواع کامپیوتر
محیط درون وبرون ماشین
خصوصیات مشترک انوع حافظه
سلسه مراتبه حافظه
دلایل به کارگیری ازانواع حافظه ها
انواع تکنولوژی ساخت در حافظه ها
نوار مغناطیسی
و... باخواندن این، نمره 20 بگیرید
زبان:فارسی
نوع فایل: PDF
حجم فایل:434kB