فرمت فایل:word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات :106
فهرست مطالب :
چکیده.....................................................................................................................................................
فصل اول : کلیات
مقدمه......................................................................................................................................................
بیان مسئله................................................................................................................................................
اهمیت و ضرورت تحقیق.......................................................................................................................
هدف های پژوهش.................................................................................................................................
فرضیه های پژوهش................................................................................................................................
متغیرها...................................................................................................................................................
تعریف واژه ها و اصطلاحات.................................................................................................................
فصل دوم: مبانی نظری و پیشنه تحقیق
مبانی نظری............................................................................................................................................
پیشینه تحقیق..........................................................................................................................................
فصل سوم: روش تحقیق
جامعه آماری...........................................................................................................................................
نمونه آماری............................................................................................................................................
روش های نمونه گیری............................................................................................................................
ابزار گرد آوری داده ها............................................................................................................................
روش تجزیه و تحلیل داده ها...................................................................................................................
روش های تحقیق....................................................................................................................................
فصل چهارم: یا فته های تحقیق
داده های توصیفی.................................................................................................................................
فرضیه ها..............................................................................................................................................
فصل پنجم: نتیجه گیری
نتایج:.......................................................................................................................................................
مقایسه نتایج پژوهش با پژوهش های مشابه................................................................................................
پیشنهادات: .............................................................................................................................................
محدودیتها: ............................................................................................................................................
منابع: ....................................................................................................................................................
ضمایم: ................................................................................................................................................
چکیده :
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بررسی میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای والدین باسودو دانش آموزان با والدین بی سواد شهرستان ایذه در سال 91-90
می¬باشد¬.¬این مطالعه روی 100 نمونه تصادفی¬خوشه¬ایی انجام شد.¬¬ابزارهای مورد استفاده برای جمع¬آوری اطلاعات شامل پرسشنامه وضعیت میزان سوادوالدین ،¬ آزمون های تحصیلی و موفقیت تحصیلی این گروه از دانش اموزان ،وآزمون¬های ویژه ارزیابی درامد شامل شاخص توده دانش آموزان و بود.¬از آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط بین متغیرها استفاده شد.¬یافته های پژوهشی نشان داد که بین وضعیت تحصیلی و سواد و بی سواد بودن والدین دانش آموزان ارتباط معنی¬داری وجود داشت.
در این تحقیق دو نوع پرسشنامه یکی خاص سواد والدین دانش آموزان با موفقیت تحصیلی بالا و دانش آموزان با افت تحصیلی استفاده شده است و اطلاعات جمع آوری شده در قالب جداول فراوانی و نمودارها و آزمونهای آماری توصیف و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که فقر خانواده مهمترین عامل افت تحصیلی دانش آموزان وضعیت مالی والدین می باشد ..
بیان مساله :
باید دانست که عوامل متعددی بر نگرش کودک ازخود و اعضای خانواده ی خود مؤثر است، از آن جمله می توان به عوامل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر خانواده اشاره کرد که ارتباط مستقیم با سطح سواد و تحصیلات خانواده دارد. شخص باسواد امکان سلامت اقتصادی و تصمیم گیری بیشتری دارد و چنین انسانی نسبت به خود و فکر و فرهنگ جامعه بصیرت بیشتری دارد. سواد و تحصیلات، از دیدگاه اقتصادی، افراد را بهسوی رشد و توسعهی درونزاد و خلاق و هماهنگ با اجتماع و کشور هدایت می کند و از دیدگاه تخصصی، جامعه را موفق می سازد، افراد بزرگسال به عنوان عامل اساسی تولید، حتی با یک اصطلاح اقتصادی خاص که همان جمعیت فعال یا نیروی کار می باشد، مشخص میشوند.با توجه به آمار موجود، گسترش سواد کاهش رشد جمعیت و همچنین توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت دانش و ... را تسهیل نموده است. تنها جوامعی توانستهاند مشکلات خود در زمینه های تغذیه، مسکن، پوشاک، بهداشت و آموزش را از میان بردارند که از سطح بالای سواد برخوردار باشند.بی سوادی، نه تنها پدیده ای قابل تأسف است، بلکه علامتی است در کنار علائم دیگر که نشان دهنده ی از خود بیگانگی میباشد و منجر به عقب ماندگی می شود. این عقب ماندگی در تعلیم و تربیت، خود معلول شالوده های نامتناسب اقتصادی و اجتماعی است و رابطه ی مستقیم با فقر عمومی و کمبود وسایل کافی به ویژه نداشتن معلم و مدرسه است.
سواد و تحصیلات خانواده یکی از عوامل مهم پیشرفت بشر در جهان امروز است. پیشرفت تکنولوژی، صنعت، بهداشت و علوم مختلف مدیون این عامل مهم است.
بی سوادی در تمام ابعاد زندگی انسان می تواند تأثیر بسزایی داشته باشد، مخصوصاً در بهداشت، رشد اقتصادی، رشد فرهنگی، رشد و تربیت فرزندان، بی نظمی و ناهنجاری کودکان، رشد اشتغال و غیره مطالعات نشان داده است که هرچه آسیب های روانی بیشتر باشد، موقعیت اجتماعی شخص را پایین تر می آورد و عواملی چون فقر، بی کاری، تعداد فرزندان، اعتیاد، طلاق و ... که همه موجب پایین آمدن موقعیت اجتماعی و فرهنگی شخص می شود و آشفتگی ها یا آسیب های روانی را به وجود می آورد معمولاً افرادی که در سطح پایین اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زندگی می کنند، سطح تحصیلات کمتری نسبت به افراد همسال خود دارند و میزان تحصیلات در این خانواده ها به شدت اُفت پیدا می کند.
در حقیقت در برخی از این خانواده ها، سواد مقوله ی بیگانه ای است.
تأثیر عمیقی که این موقعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی پایین، بر روی افراد خانواده و جامعه برجا می گذارد، موجب بی نظمی و آشفتگی روانی می گردد، البته این آشفتگی روانی را در طبقات مختلف جامعه می توان دید.
شیوه های انحرافی ـ ایجاد علایم روانی بیماری ـ اقدام به خودکشی ـ بستری شدن ـ قطع ارتباط با واقعیت، در طبقات پایین اجتماع، بیشتر دیده می شود.
مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، به عنوان پیش فرض این مشکل مطرح است و در واقع هدف بررسی اثرات اقتصادی ـ اجتماعی این مسئله به عنوان یک متغیر مهم بر وضعیت روانی است. در این جا سواد و تحصیلات را به عنوان یک متغیر ملاک، لحاظ نموده که قابل سنجش بیشتری است.
اهداف پژوهش:
هدف این بررسی، شناخت ویژگی های خانواده ی نوجوانان بی ظاعت و و بی سواد و کم سواد و مقایسه ی آن با یکدیگر در جهت دستیابی به ویژگی های روانی این نوجوانان و نگرش آن هانسبت به خود و نسبت به فضای حاکم بر خانواده می باشد.
بدیهی است با شناخت بهتر ویژگی های این افراد به لحاظ عاطفی و نیز آگاهی یافتن از علل و عوامل ناهنجاری ها و آسیب های روانی، می توان گام های مؤثری در جهت رفع مشکلات آنان برداشت.
اهداف طرح :
از آنجایی که عوامل دخیل و موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بسیار زیادند و ب عوامل گوناگون در داخل نظام آموزش و پرورش و عوامل خارج از نظام آموزشی ( عوامل خانوادگی ) تقسیم می شوند که در مقدمه به بسیاری از پر اهمیت ترین آنها اشاره شده است از بین آن عوامل فراوان که بیش از همه دارای اهمیت بیشتری هستند انتخاب و مورد سوال قرار می گیرند.
1- آیا رابطه ای بین میزان سواد والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان وجود دارد؟
اهمیت این پژوهش در آن است که با شناخت عمیق تر و بیش تر نوجوانان و دانستن مسائل و ویژگی های خاص هر گروه از کودکان و نوجوانان، نخست قادر به تشخیص آنها از سایر کودکان می شویم و دوّم ارائهی راه حل ها و ابتدایی های مناسب، جهت رفع و یا حداقل، بهبود مشکلات این گروه از نوجوانان می باشد.
از آنجایی که سواد و سطح تحصیلات خانواده، موقعیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، بر سلامت روانی، تأثیر بسزایی دارد و از آنجایی که سلامت روانی و یا آشفتگی روانی، بر آموزش و پرورش و بهداشت روحی و روانی و رشد و تربیت نوجوانان تأثیر دارد، می بایست شناخت عمیق تری از سطح سواد و تحصیلات و طبقات مختلف اجتماعی بهدست آوریم و به اضطراب ها، ترس ها، مشکلات خانوادگی کودک و حتی غنا و فقر کودک، پی برده و در جهت خدمت صحیح تر به کودکان استفاده کنیم.
هدف این بررسی، شناخت ویژگی های خانواده ی نوجوانان بی سواد و با سواد و تحصیل کرده و مقایسه ی آن با یکدیگر در جهت دستیابی به ویژگی های روانی این نوجوانان و نگرش آن هانسبت به خود و نسبت به فضای حاکم بر خانواده می باشد.
بدیهی است با شناخت بهتر ویژگی های این افراد به لحاظ عاطفی و نیز آگاهی یافتن از علل و عوامل ناهنجاری ها و آسیب های روانی، می توان گام های مؤثری در جهت رفع مشکلات آنان برداشت.
4-2.یافته¬های مربوط به فرضیه¬های پژوهش
پژوهش حاضر،¬شامل فرضیه¬های زیر است که هر فرضیه همراه با نتایج به دست آمده از تجزیه وتحلیل آن در این بخش ارائه می¬گردد.
فرضیه های پژوهش
فرضیهی تحقیق
1ـ در دانش آموزان ابتدایی که والدین آن ها تحصیلات بالا تری دارند،ناهنجاری رفتاری کمتری نسبت به دیگران وجود دارد.
2ـ در دانش آموزان ابتدایی که مخصوصاً مادر آن ها تحصیلات بالاتری دارند، ناهنجاری رفتاری کمتری نسبت به دیگران که مادرانشان بی سواد و یا کم سواد هستند وجود دارد.
3ـ در دانش آموزان ابتدایی که پدر آن ها تحصیلات بالاتری دارند ناهنجاری رفتاری کم تری نسبت به دیگران که پدرانشان بی سواد و یا کم سواد هستند وجود دارد.
4ـ در دانش آموزان ابتدایی که والدین آنها هردو بی سواد و یا کم سواد هستند، ناهنجاری رفتاری بیشتری نسبت به دیگران وجود دارد.
متغیر های تحقیق :
در این قسمت محقق باید متغیرهای خود را تفکیک کرده و نوع(مستقل و یا وابسته و معیار ویا ملاک ) آنها را مشص کرد .
نوع تحقیق، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل،دانشآموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی شهرستان ایذه است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است.
نتایج حاکی ازآن است که:
1- بین سواد والدین با عملکرد تحصیلی دانشآموزان ارتباط معناداری وجود دارد.
2- رابطه عاطفی مناسب و خوب بین دانش آموزبا والدین موجب افزایش موفقیت تحصیلی در دانش آموز می شود.
4- باسواد بودن مادر تاثیر مثبتی بروضعیت تحصیلی فرزندان دارد.
5- ارزیابی دانش آموز از عوامل آموزشی نظیر معلم، مدیر، مشاور، آموزشگاه و محیط آموزشی برعملکرد تحصیلی او تاثیرمیگذارد.
7- بین عملکرد تحصیلی، و وضعیت مالی و درامد والدین دانشآموزان مقطع ابتدایی شهرستان ایذه تفاوت معنا داری وجود ندارد.
روش تحقیق:
روش این تحقیق پیمایشی است که در آن پس از تهیه طرح تحقیق، پرسشنامه ای براساس اهداف و فرضیات تحقیق تهیه شده دانش آموزان با خانواده بی سواد یا کم سواد و دانش اموزان با والدین باسواد تکمیل گردیده است ..
پس از جمع آوری پرسشنامه ها، نتایج استخراج و به کامپیوتر داده شده است و با استفاده از نرم افزار آماری برای علوم اجتماعی (SPSS) به تهیه جداول، نمودارها و آزمونهای آماری به توصیف و تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شده است.
پیشینه ادبیات تحقیق:
تحقیقات انجام شده درباره عملکرد تحصیلی:این تحقیقات به اختصار به موارد زیر اشاره دارند:
1-در کشور های پیشرفته عوامل مربوط به خانواده مثل تعلق طبقاتی،میزان درامد و شرایط اقتصادی و سواد خانواده بیش از عوامل مربوط به مدرسه نظیر معلم،کتب درسی و... در پیشرفت تحصیلی فراگیران مؤثر می باشند.(حکمن1966،پیکر1971)
2-نتایج تحقیقات فولرو هینمن(1989)و البرگ(1991) در کشور های جهان سوم به نقش عوامل مربوط به مدرسه و جریانات حاکم بر ان بیش از تأثیرات محیط خانواده تأکید می ورزند.
3-بین موفقیت و پیشرفت تحصیلی با تصور از خود رابطه متقابل وجود دارد بطوریکه پیشرفت تحصیلی باعث بهتر شدن تصور از خود شده است .(لانر 1992)
4-روزنتال و یاکوسون در تحقیق خود به این نتیجه رسیدندکه انتظار معلم بر عملکرد دانش اموزان تأثیر دارد.علاوه بر این برانی و توماس گود(1974) نیز در تحقیق خود به نتیجه فوق دست یافتند.
5-بنجامین بلوم(1982)در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است که تأثیر ویژگیهای دانش اموزان بر یادگیری انها به مراتب بیشتر از تأثیر اموزشی است که می بینند.
6-نتیجه و عملکرد تحصیلی دانش اموز نتیجه مستقیم نگرش و اعتقاد او به توانایی های خود است.(باتلر1995)
7-میزان پیشرفت تحصیلی تحت تأثیر مستقیم توانایی قبلی،تصور از خود،انگیزه پیشرفت و بعد خانواده و نوع نظام اموزشی است.(مختاری،پایان نامه کارشناسی ارشد).. علاوه بر موارد بالا،در تحقیق حاضر به تحقیقات دیگری که مقایسه مدارس دولتی و غیر دولتی پرداخته اند نیز اشاره شده اند.
نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی (6/0-4/0) بین میزان سواد خانواده بر پیشرفت تحصیلی و ة توانایی دانش آموز را نشان داده است (بروک اور2، 1981: مارش3،1984؛ اسکالویک4، 1986). بین پیشرفت تحصیلی و سواد والدین کلی نیز همبستگی 3/0 تا 4/0 یافته شده است (روبین5 1978؛ اسکالویک، 1984، 1986) . از طرف دیگر هانسفورد6 (1982) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود 6/0) بین خود پنداره توانایی و عزت نفس کلی به دست آورد (بیابانگرد، 1380).
الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، 1979) فردی ممکن است پیش بینی نماید که پیشرفت تحصیلی اش بر و سواد پدر و مادر دانش آموز، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تأثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود ( فستینگر1، 1954) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، 1987). مطابق نظر(دیویس، 1978) دانش آموزان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش (1984) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه «چهارچوب داوری»2 مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر خودپنداره احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و پیشرفت است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، 1379) .
اندیشهی بشر همواره نعمتی گران قدر بوده است. این وجه افتراق با سایر موجودات سبب شده است، تا انسان در رهگذر تاریخ و در طول زمان به تکامل رهنمون شود. آدمی، از آغاز پا نهادن به این کره ی خاکی با مشاهده ی پدیدهها، مفاهیم و تصورات اولیه ای در ذهن خویش یافت، سپس در پی مفاهیم اسباب و علل پیدایش پدیده ها و رویدادها و تحولات، به تفکر و تجربه روی آورد و در هر مرحله گامی پیشتر فرا نهاد.
خط و زبان، از ابداعات مهمی است که بعدها توسط بشر پدید آمد و انتقال تجربه ها و تفکرات افراد به یکدیگر را میسّر ساخت. بدین ترتیب، دانش ناچیز بشر در دوران های اولیه به دوران بعد لبریز شده و در سیر تکاملی خود پیچیده تر و جامع تر گشت. اکنون گنجینهی گران بهای بشر، علم و دانش که دستاورد قرن ها مرارت و تلاش خستگی نا پذیر بشری است در قالب کتاب ها، نشریه ها و نوشته های گوناگون در آمده است.
برای ورود به این حوزه و دستیابی به این ذخایر نیز، کلیدی جز درک و فهم و توانایی خواندن و نوشتن و تحصیلات، شناخته نشده است؛ و اگر چه کسب مهارت های خواندن و نوشتن، خود به معنای شعور و آگاهی نیست، لیکن ابزارهایی مؤثر در راه رشد و تعالی انسان خواهد بود.
بی سوادی با فقر و ناهنجاری، پیوند مستقیم دارد و در محروم ترین مناطق کشورهایی که دچار کمبود منابع طبیعی هستند، در بین فراموش شده ترین، گروه های انسانی و کسانی که از نارسایی ها و کمبودهای مهم و اساسی مانند: غذا، بهداشت، مسکن، بیکاری و... رنج می برند به گسترده ترین شکل ممکن وجود دارد.
نوع فایل: word
قابل ویرایش 100 صفحه
جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی
چکیده:
هدف اصلی مطالعه ی حاضر بررسی سلامت عمومی و خودکارآمدی در بین دانشجویان با عقاید مذهبی بالا و دانشجویان با عقاید مذهبی پایین است. برای نیل به این هدف 100 نفر را به عنوان نمونه انتخاب نمودم، که 50 نفر از دانشجویان با عقاید مذهبی بالا و 50 نفر با عقاید پایین بودند. برای تعیین نتایج از روش آماری T-TesT استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که دانشجویان با عقاید مذهبی بالا در دو مقیاس سلامت عمومی و خود کارآمدی وضعیت بهتری نسبت به دانشجویان با عقاید مذهبی پایین داشتند و به طور کل تاثیر مثبت عقاید و باورهای دینی را در سازوکاری بهتر با زندگی شان می دهد.
مقدمه:
تأمین و حفظ سلامتی یکی از اهداف عالی انسان است که برای تحقق این هدف تمام کشورها بخش قابل توجهی از سرمایه های مادی و معنوی خود را به این امر اختصاص می دهند. از آن جا که کشور ما ایران بر پایه حکومت اسلامی اداره می شود، علاوه بر قوانین مدون ملی، در دین مقدس اسلام نیز برای نیل به این هدف، دستورات صریحی بیان شده است. مسلماً یکی از ابزارها برای توان مند کردن شخص، سلامت فکر و جسم است تا بتوانیم خود را از طریق آموزش و تعلیم و تربیت به مدارج بالای انسانی ارتقاء بدهیم.
در مورد تأثیر اعتقادات دینی بر بهداشت روانی از دیر باز میان متفکران اسلامی و متخصصان روانی نظرات متفاوتی وجود داشته است. از یک سو روان کاوانی چون فروید (1939-1856) و همکاران مذبه و اعتقادات مذهبی را یک اختلال نورتیک تلقی کرده و دین باوری را نه تنها بر سلامت روانی مؤثر ندانسته اند، بلکه برعکس برای بهداشت روانی مخاطره آمیز نیز می دانند. (افروز، 1372) از سوی دیگر افرادی چون یونگ (1961-1875) هر گونه اعتقاد دینی، ولو این که با خرافات مانند معتقدات بشر اولیه را هم مورد توجه قرار داده و برای سلامت روانی افراد ضروری دانسته اند. (همان منبع: 15) در این راستا در سال های اخیر استفاده از روان درمانی مذهبی در مداوای بیماری های روانی مورد بررسی قرار گرفته است. (بیان زاده، 1375).
بیان زاده (1375) روان درمانی را یک اقدام سیستماتیک به منظور رفع بیماری روانی د ر یک رویکرد شناختی- رفتاری – مذهبی تعریف نموده و هدف از روش های درمان مذهبی را رفع اضطراب و افسردگی از طریق جست و جوی ارزش هاو عقاید و سپس تغییر آن ها با به کارگیری روش های مذهبی می داند. برخی دیگر از روان شناسان مانند کلکتووگالانتز (1990) عقیده دارند اگر بیمارانی که دچار اضطراب و افسردگی اند همراه با دارو درمانی تحت روان درمانی مذهبی قرار بگیرند، سریع تر بهبود می یابند. به هر حال پژوهش های فوق، لزوم توجه به بعد معنوی بیماران و بهره برداری از اعتقادات مذهبی آن ها را به عنوان یک پتانسیل مثبت درمانی مطرح می نماید. اکنون با توجه به رواج سریع بیماری های روانی در جوامع امروزی نیاز به انجام پژوهش های بیشتر در زمینه ی اعتقادات مذهبی برای درمان این افراد و در نیتجه حرکت به سوی جامعه ای سالم احساس می شود که لازم است مورد توجه مؤسسات آموزشی قرار بگیرد. مطالعه ی منابع اسلامی و نظرات دانشمندان مسلمان این نکته را روشن می کند که التزام عملی به اعتقادات مذهبی عامل بازدارنده بسیاری از بیماری ها، مخصوصاً بیماری های روانی است. (غباری بناب، 1374)
بنابه اعتقاد علامه طباطبایی «انسان در صورت پذیرش توحید و عمل به قوانین دین، ظرفیت روانی اش گسترده تر می شود، در غیر این صورت احساس ناخوشایند و زندگی تیره و تاری خواهد داشت. (رضایی، 1378) بنابراین به نظر می رسد که افراد پایبند به برنامه های دین و دستورات آن به بسیاری از بیماری های روانی مبتلا نشوند. هر چند این نتیجه گیری از دیدگاه متفکرین اسلامی کاملاً منطقی است ولی مقبولیت عام نیافته است و بعضی از مردم معتقدند که افراد غیر مذهبی ، شادابتر و با نشاط تر از افراد مذهبی هستند. امروزه بسیاری از روان شناسان و روان پزشکان دریافته اند که دعا، نماز و داشتن ایمان محکم می تواند، نگرانی، تشویش یأس و ترس را که موجب بسیاری از بیماری هاست را بر طرف سازد (ابراهیمی قوام، 1374).
انسان برای کاهش اضطراب و رسیدن به یک نوع آرامش روانی نیازمند عامل فوق طبیعی و بی نظیری است که با تکیه بر آن بتواند بر مسائل و مشکلات روحی و روانی خود فائق آید.
شواهد موجود نیاز انسان را، حتی در شکل احساسی آن به یک نظام مطلق اخلاقی و روحی ، اثبات می کند. (پریوره، 1368) بررسی تاریخ ادیان به ویژه دین اسلام، نشان می دهد که ایمان به خدا، در درمان بیماری هایی هم چون اضطراب، احساس عدم امنیت و انواع بیماری های روانی و نیز تحقق امنیت، کاملاً موفق بوده است. این مسأله شایان توجه است که درمان، معمولاً پس از ابتلای شخص به بیماری روانی شروع می شود اما ایمان به خدا اگر از کودکی در نفس انسان استقرار یابد، نوعی مصونیت از آسیب ها و بیماری های روانی به شخص می بخشد. (نجاتی، 1368). در نهایت به طور کل باید اشاره کرد که در عصری که بشر فاصله ی زیادی از دین و معنویت گرفته و انواع و اقسام تکنولوژی های نوین و مادیات انسان را به یوغ خود کشیده است، تنها کاری که برای انسان باقی می ماند و تنها راه او همان نظریه ی معروف تنازع برای بقای داروین است که هر که قدرت بیشتری دارد حق زندگی خواهد داشت، در این گیرودار آن چه ازیادها رفته است اخلاق و معنویت است و این همان عامل نجات بخش انسان و بشریت است که با بازگشت به دین داری به معنای خالص و واقعی کلمه حاصل خواهد شد.
فهرست مطالب:
فصل اول : بیان مسئله
1-1-)مقدمه
1-2-) بیان مسئله
1-3) اهمیت و ضرورت تحقیق
1-4) سوالات پژوهش
1-5) اهداف پژوهش
1-6) فرضیه های پژوهش
1-7) تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
فصل دوم : پایه های نظری و پیشینه ی تحقیق
2-1) آقار منفی بر تندرستی
2-2) زیگموندفروید
2-3) آلبرت الیس
2-4) وندل والترز
2-5) متخصصان مراقبت های اولیه
2-6) پزشکان مراقبت های اولیه
2-7) آرای روان شناسان موافق با دین
2-8) ویلیام جیمز
2-9) کارل گستاویونگ
2-10) دین و سلامت روان
2-11) مقابله ی دینی با تنش
2-12) خشنودی خوش بینانه از زندگی
2-13) تفسیر خوش بینانه از مرگ
2-14) افسردگی و خودکشی
2-15) اضطراب
2-16) مصرف سوء الکل و دارو
2-17) مطالعات درمانی
2-18) سازو کارهای ممکن برای تاثیر دین
2-19) دین و سلامت بدن
2-20) فشار خون بالا
2-21)سکته مغزی
2-22) بیماری قلبی
2-23) سرطان
2-24)مرگ ومیر ناشی از همه علل
2-25) سایر مطالعات صورت گرفته در زمینه تاثیر دین داری بر جسم و روان انسان
فصل سوم : روش پژوهش
3-1) مقدمه
3-2) جامعه ی آماری پژوهش
3-3) نمونه ی آماری و روش نمونه گیری
3-4) طرح پژوهش
3-5) روش دست یابی به داده ها
3-6) پرسش نامه ی نگرش مذهبی
3-7) پرسش نامه ی سلامت عمومی
3-8) اعتبار پرسش نامه ی سلامت عمومی
3-9) پایایی پرسش نامه ی سلامت عمومی
3-10) روش نمره گذاری پرسش نامه سلامت عمومی
3-11) مقیاس های سلامت عمومی
3-12) پرسش نامه ی خودکارآمدی
3-13) روش جمع آوری داده ها
3-14) روش اجرای اصلی پژوهش
3-15) روش آماری
فصل چهارم : یافته ها
4-1) مقدمه
4-2) داده های تحلیل شده
4-3) فرضیه های پژوهش و تائید یا عدم تائید آنها
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1) مقدمه
5-2) نتایج تحقیق و بحث و بررسی
5-3) محدودیت های پژوهش
5-4) پیشنهاد های تحقیق
منابع و ماخذ
منابع و مأخذ:
1) آذربایجانی، مسعود «انسان کامل از دیدگاه اسلام و روان شناسی»، فصلنامه ی حوزه و دانشگاه، ش 9، زمستان (1375).
2) آرین، خدیجه، «رابطه ی دین داری و روان درسی» چکیده ی مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، دانشگاه علوم پزشکی ایران، 1380.
3) اسلامی، احمد علی، بررسی نگرش فرد نسبت به مذهبی بودن و رابطه آن با افسردگی در دانش آموزان سال آخر دبیرستان های اسلام شهر، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده بهداشت و انیستیتو تحقیقات پزشکی، 1376.
4) فصلنامه ی اندیشه و رفتار، سال دوازدهم، شمارۀ 2، تابستان 1385، مجله ی روان پزشکی و روان شناسی بالینی.
5) مسعود آذربایجانی، سید مهدی موسوی اصل؛ «درآمدی بر روان شناسی دین»، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتاب علوم انسانی دانشگاه ها: مرکز تحقیق و توسعه ی علوم انسانی (سمت)، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1385.
6) روان شناسی و دین، ترجمه ی فؤاد روحانی، تهران، شرکت سهامی کتاب های جیبی، 1370.
7) روان شناسی ضمیر ناخودآگاه، ترجمه ی محمد علی امیری، تهران، انتشارات آموزش و انقلاب اسلامی.
فرمت فایل:word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات :106
فهرست مطالب :
چکیده.....................................................................................................................................................
فصل اول : کلیات
مقدمه......................................................................................................................................................
بیان مسئله................................................................................................................................................
اهمیت و ضرورت تحقیق.......................................................................................................................
هدف های پژوهش.................................................................................................................................
فرضیه های پژوهش................................................................................................................................
متغیرها...................................................................................................................................................
تعریف واژه ها و اصطلاحات.................................................................................................................
فصل دوم: مبانی نظری و پیشنه تحقیق
مبانی نظری............................................................................................................................................
پیشینه تحقیق..........................................................................................................................................
فصل سوم: روش تحقیق
جامعه آماری...........................................................................................................................................
نمونه آماری............................................................................................................................................
روش های نمونه گیری............................................................................................................................
ابزار گرد آوری داده ها............................................................................................................................
روش تجزیه و تحلیل داده ها...................................................................................................................
روش های تحقیق....................................................................................................................................
فصل چهارم: یا فته های تحقیق
داده های توصیفی.................................................................................................................................
فرضیه ها..............................................................................................................................................
فصل پنجم: نتیجه گیری
نتایج:.......................................................................................................................................................
مقایسه نتایج پژوهش با پژوهش های مشابه................................................................................................
پیشنهادات: .............................................................................................................................................
محدودیتها: ............................................................................................................................................
منابع: ....................................................................................................................................................
ضمایم: ................................................................................................................................................
چکیده :
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بررسی میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای والدین باسودو دانش آموزان با والدین بی سواد شهرستان ایذه در سال 91-90
می¬باشد¬.¬این مطالعه روی 100 نمونه تصادفی¬خوشه¬ایی انجام شد.¬¬ابزارهای مورد استفاده برای جمع¬آوری اطلاعات شامل پرسشنامه وضعیت میزان سوادوالدین ،¬ آزمون های تحصیلی و موفقیت تحصیلی این گروه از دانش اموزان ،وآزمون¬های ویژه ارزیابی درامد شامل شاخص توده دانش آموزان و بود.¬از آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط بین متغیرها استفاده شد.¬یافته های پژوهشی نشان داد که بین وضعیت تحصیلی و سواد و بی سواد بودن والدین دانش آموزان ارتباط معنی¬داری وجود داشت.
در این تحقیق دو نوع پرسشنامه یکی خاص سواد والدین دانش آموزان با موفقیت تحصیلی بالا و دانش آموزان با افت تحصیلی استفاده شده است و اطلاعات جمع آوری شده در قالب جداول فراوانی و نمودارها و آزمونهای آماری توصیف و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که فقر خانواده مهمترین عامل افت تحصیلی دانش آموزان وضعیت مالی والدین می باشد ..
بیان مساله :
باید دانست که عوامل متعددی بر نگرش کودک ازخود و اعضای خانواده ی خود مؤثر است، از آن جمله می توان به عوامل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر خانواده اشاره کرد که ارتباط مستقیم با سطح سواد و تحصیلات خانواده دارد. شخص باسواد امکان سلامت اقتصادی و تصمیم گیری بیشتری دارد و چنین انسانی نسبت به خود و فکر و فرهنگ جامعه بصیرت بیشتری دارد. سواد و تحصیلات، از دیدگاه اقتصادی، افراد را بهسوی رشد و توسعهی درونزاد و خلاق و هماهنگ با اجتماع و کشور هدایت می کند و از دیدگاه تخصصی، جامعه را موفق می سازد، افراد بزرگسال به عنوان عامل اساسی تولید، حتی با یک اصطلاح اقتصادی خاص که همان جمعیت فعال یا نیروی کار می باشد، مشخص میشوند.با توجه به آمار موجود، گسترش سواد کاهش رشد جمعیت و همچنین توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت دانش و ... را تسهیل نموده است. تنها جوامعی توانستهاند مشکلات خود در زمینه های تغذیه، مسکن، پوشاک، بهداشت و آموزش را از میان بردارند که از سطح بالای سواد برخوردار باشند.بی سوادی، نه تنها پدیده ای قابل تأسف است، بلکه علامتی است در کنار علائم دیگر که نشان دهنده ی از خود بیگانگی میباشد و منجر به عقب ماندگی می شود. این عقب ماندگی در تعلیم و تربیت، خود معلول شالوده های نامتناسب اقتصادی و اجتماعی است و رابطه ی مستقیم با فقر عمومی و کمبود وسایل کافی به ویژه نداشتن معلم و مدرسه است.
سواد و تحصیلات خانواده یکی از عوامل مهم پیشرفت بشر در جهان امروز است. پیشرفت تکنولوژی، صنعت، بهداشت و علوم مختلف مدیون این عامل مهم است.
بی سوادی در تمام ابعاد زندگی انسان می تواند تأثیر بسزایی داشته باشد، مخصوصاً در بهداشت، رشد اقتصادی، رشد فرهنگی، رشد و تربیت فرزندان، بی نظمی و ناهنجاری کودکان، رشد اشتغال و غیره مطالعات نشان داده است که هرچه آسیب های روانی بیشتر باشد، موقعیت اجتماعی شخص را پایین تر می آورد و عواملی چون فقر، بی کاری، تعداد فرزندان، اعتیاد، طلاق و ... که همه موجب پایین آمدن موقعیت اجتماعی و فرهنگی شخص می شود و آشفتگی ها یا آسیب های روانی را به وجود می آورد معمولاً افرادی که در سطح پایین اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زندگی می کنند، سطح تحصیلات کمتری نسبت به افراد همسال خود دارند و میزان تحصیلات در این خانواده ها به شدت اُفت پیدا می کند.
در حقیقت در برخی از این خانواده ها، سواد مقوله ی بیگانه ای است.
تأثیر عمیقی که این موقعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی پایین، بر روی افراد خانواده و جامعه برجا می گذارد، موجب بی نظمی و آشفتگی روانی می گردد، البته این آشفتگی روانی را در طبقات مختلف جامعه می توان دید.
شیوه های انحرافی ـ ایجاد علایم روانی بیماری ـ اقدام به خودکشی ـ بستری شدن ـ قطع ارتباط با واقعیت، در طبقات پایین اجتماع، بیشتر دیده می شود.
مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، به عنوان پیش فرض این مشکل مطرح است و در واقع هدف بررسی اثرات اقتصادی ـ اجتماعی این مسئله به عنوان یک متغیر مهم بر وضعیت روانی است. در این جا سواد و تحصیلات را به عنوان یک متغیر ملاک، لحاظ نموده که قابل سنجش بیشتری است.
اهداف پژوهش:
هدف این بررسی، شناخت ویژگی های خانواده ی نوجوانان بی ظاعت و و بی سواد و کم سواد و مقایسه ی آن با یکدیگر در جهت دستیابی به ویژگی های روانی این نوجوانان و نگرش آن هانسبت به خود و نسبت به فضای حاکم بر خانواده می باشد.
بدیهی است با شناخت بهتر ویژگی های این افراد به لحاظ عاطفی و نیز آگاهی یافتن از علل و عوامل ناهنجاری ها و آسیب های روانی، می توان گام های مؤثری در جهت رفع مشکلات آنان برداشت.
اهداف طرح :
از آنجایی که عوامل دخیل و موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بسیار زیادند و ب عوامل گوناگون در داخل نظام آموزش و پرورش و عوامل خارج از نظام آموزشی ( عوامل خانوادگی ) تقسیم می شوند که در مقدمه به بسیاری از پر اهمیت ترین آنها اشاره شده است از بین آن عوامل فراوان که بیش از همه دارای اهمیت بیشتری هستند انتخاب و مورد سوال قرار می گیرند.
1- آیا رابطه ای بین میزان سواد والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان وجود دارد؟
اهمیت این پژوهش در آن است که با شناخت عمیق تر و بیش تر نوجوانان و دانستن مسائل و ویژگی های خاص هر گروه از کودکان و نوجوانان، نخست قادر به تشخیص آنها از سایر کودکان می شویم و دوّم ارائهی راه حل ها و ابتدایی های مناسب، جهت رفع و یا حداقل، بهبود مشکلات این گروه از نوجوانان می باشد.
از آنجایی که سواد و سطح تحصیلات خانواده، موقعیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، بر سلامت روانی، تأثیر بسزایی دارد و از آنجایی که سلامت روانی و یا آشفتگی روانی، بر آموزش و پرورش و بهداشت روحی و روانی و رشد و تربیت نوجوانان تأثیر دارد، می بایست شناخت عمیق تری از سطح سواد و تحصیلات و طبقات مختلف اجتماعی بهدست آوریم و به اضطراب ها، ترس ها، مشکلات خانوادگی کودک و حتی غنا و فقر کودک، پی برده و در جهت خدمت صحیح تر به کودکان استفاده کنیم.
هدف این بررسی، شناخت ویژگی های خانواده ی نوجوانان بی سواد و با سواد و تحصیل کرده و مقایسه ی آن با یکدیگر در جهت دستیابی به ویژگی های روانی این نوجوانان و نگرش آن هانسبت به خود و نسبت به فضای حاکم بر خانواده می باشد.
بدیهی است با شناخت بهتر ویژگی های این افراد به لحاظ عاطفی و نیز آگاهی یافتن از علل و عوامل ناهنجاری ها و آسیب های روانی، می توان گام های مؤثری در جهت رفع مشکلات آنان برداشت.
4-2.یافته¬های مربوط به فرضیه¬های پژوهش
پژوهش حاضر،¬شامل فرضیه¬های زیر است که هر فرضیه همراه با نتایج به دست آمده از تجزیه وتحلیل آن در این بخش ارائه می¬گردد.
فرضیه های پژوهش
فرضیهی تحقیق
1ـ در دانش آموزان ابتدایی که والدین آن ها تحصیلات بالا تری دارند،ناهنجاری رفتاری کمتری نسبت به دیگران وجود دارد.
2ـ در دانش آموزان ابتدایی که مخصوصاً مادر آن ها تحصیلات بالاتری دارند، ناهنجاری رفتاری کمتری نسبت به دیگران که مادرانشان بی سواد و یا کم سواد هستند وجود دارد.
3ـ در دانش آموزان ابتدایی که پدر آن ها تحصیلات بالاتری دارند ناهنجاری رفتاری کم تری نسبت به دیگران که پدرانشان بی سواد و یا کم سواد هستند وجود دارد.
4ـ در دانش آموزان ابتدایی که والدین آنها هردو بی سواد و یا کم سواد هستند، ناهنجاری رفتاری بیشتری نسبت به دیگران وجود دارد.
متغیر های تحقیق :
در این قسمت محقق باید متغیرهای خود را تفکیک کرده و نوع(مستقل و یا وابسته و معیار ویا ملاک ) آنها را مشص کرد .
نوع تحقیق، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل،دانشآموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی شهرستان ایذه است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است.
نتایج حاکی ازآن است که:
1- بین سواد والدین با عملکرد تحصیلی دانشآموزان ارتباط معناداری وجود دارد.
2- رابطه عاطفی مناسب و خوب بین دانش آموزبا والدین موجب افزایش موفقیت تحصیلی در دانش آموز می شود.
4- باسواد بودن مادر تاثیر مثبتی بروضعیت تحصیلی فرزندان دارد.
5- ارزیابی دانش آموز از عوامل آموزشی نظیر معلم، مدیر، مشاور، آموزشگاه و محیط آموزشی برعملکرد تحصیلی او تاثیرمیگذارد.
7- بین عملکرد تحصیلی، و وضعیت مالی و درامد والدین دانشآموزان مقطع ابتدایی شهرستان ایذه تفاوت معنا داری وجود ندارد.
روش تحقیق:
روش این تحقیق پیمایشی است که در آن پس از تهیه طرح تحقیق، پرسشنامه ای براساس اهداف و فرضیات تحقیق تهیه شده دانش آموزان با خانواده بی سواد یا کم سواد و دانش اموزان با والدین باسواد تکمیل گردیده است ..
پس از جمع آوری پرسشنامه ها، نتایج استخراج و به کامپیوتر داده شده است و با استفاده از نرم افزار آماری برای علوم اجتماعی (SPSS) به تهیه جداول، نمودارها و آزمونهای آماری به توصیف و تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شده است.
پیشینه ادبیات تحقیق:
تحقیقات انجام شده درباره عملکرد تحصیلی:این تحقیقات به اختصار به موارد زیر اشاره دارند:
1-در کشور های پیشرفته عوامل مربوط به خانواده مثل تعلق طبقاتی،میزان درامد و شرایط اقتصادی و سواد خانواده بیش از عوامل مربوط به مدرسه نظیر معلم،کتب درسی و... در پیشرفت تحصیلی فراگیران مؤثر می باشند.(حکمن1966،پیکر1971)
2-نتایج تحقیقات فولرو هینمن(1989)و البرگ(1991) در کشور های جهان سوم به نقش عوامل مربوط به مدرسه و جریانات حاکم بر ان بیش از تأثیرات محیط خانواده تأکید می ورزند.
3-بین موفقیت و پیشرفت تحصیلی با تصور از خود رابطه متقابل وجود دارد بطوریکه پیشرفت تحصیلی باعث بهتر شدن تصور از خود شده است .(لانر 1992)
4-روزنتال و یاکوسون در تحقیق خود به این نتیجه رسیدندکه انتظار معلم بر عملکرد دانش اموزان تأثیر دارد.علاوه بر این برانی و توماس گود(1974) نیز در تحقیق خود به نتیجه فوق دست یافتند.
5-بنجامین بلوم(1982)در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است که تأثیر ویژگیهای دانش اموزان بر یادگیری انها به مراتب بیشتر از تأثیر اموزشی است که می بینند.
6-نتیجه و عملکرد تحصیلی دانش اموز نتیجه مستقیم نگرش و اعتقاد او به توانایی های خود است.(باتلر1995)
7-میزان پیشرفت تحصیلی تحت تأثیر مستقیم توانایی قبلی،تصور از خود،انگیزه پیشرفت و بعد خانواده و نوع نظام اموزشی است.(مختاری،پایان نامه کارشناسی ارشد).. علاوه بر موارد بالا،در تحقیق حاضر به تحقیقات دیگری که مقایسه مدارس دولتی و غیر دولتی پرداخته اند نیز اشاره شده اند.
نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی (6/0-4/0) بین میزان سواد خانواده بر پیشرفت تحصیلی و ة توانایی دانش آموز را نشان داده است (بروک اور2، 1981: مارش3،1984؛ اسکالویک4، 1986). بین پیشرفت تحصیلی و سواد والدین کلی نیز همبستگی 3/0 تا 4/0 یافته شده است (روبین5 1978؛ اسکالویک، 1984، 1986) . از طرف دیگر هانسفورد6 (1982) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود 6/0) بین خود پنداره توانایی و عزت نفس کلی به دست آورد (بیابانگرد، 1380).
الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، 1979) فردی ممکن است پیش بینی نماید که پیشرفت تحصیلی اش بر و سواد پدر و مادر دانش آموز، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تأثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود ( فستینگر1، 1954) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، 1987). مطابق نظر(دیویس، 1978) دانش آموزان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش (1984) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه «چهارچوب داوری»2 مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر خودپنداره احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و پیشرفت است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، 1379) .
اندیشهی بشر همواره نعمتی گران قدر بوده است. این وجه افتراق با سایر موجودات سبب شده است، تا انسان در رهگذر تاریخ و در طول زمان به تکامل رهنمون شود. آدمی، از آغاز پا نهادن به این کره ی خاکی با مشاهده ی پدیدهها، مفاهیم و تصورات اولیه ای در ذهن خویش یافت، سپس در پی مفاهیم اسباب و علل پیدایش پدیده ها و رویدادها و تحولات، به تفکر و تجربه روی آورد و در هر مرحله گامی پیشتر فرا نهاد.
خط و زبان، از ابداعات مهمی است که بعدها توسط بشر پدید آمد و انتقال تجربه ها و تفکرات افراد به یکدیگر را میسّر ساخت. بدین ترتیب، دانش ناچیز بشر در دوران های اولیه به دوران بعد لبریز شده و در سیر تکاملی خود پیچیده تر و جامع تر گشت. اکنون گنجینهی گران بهای بشر، علم و دانش که دستاورد قرن ها مرارت و تلاش خستگی نا پذیر بشری است در قالب کتاب ها، نشریه ها و نوشته های گوناگون در آمده است.
برای ورود به این حوزه و دستیابی به این ذخایر نیز، کلیدی جز درک و فهم و توانایی خواندن و نوشتن و تحصیلات، شناخته نشده است؛ و اگر چه کسب مهارت های خواندن و نوشتن، خود به معنای شعور و آگاهی نیست، لیکن ابزارهایی مؤثر در راه رشد و تعالی انسان خواهد بود.
بی سوادی با فقر و ناهنجاری، پیوند مستقیم دارد و در محروم ترین مناطق کشورهایی که دچار کمبود منابع طبیعی هستند، در بین فراموش شده ترین، گروه های انسانی و کسانی که از نارسایی ها و کمبودهای مهم و اساسی مانند: غذا، بهداشت، مسکن، بیکاری و... رنج می برند به گسترده ترین شکل ممکن وجود دارد.
پایان نامه
برای دریافت درجه کارشناسی علوم اجتماعی
موضوع
بررسی ناسازگاری کودکان پیشدبستانی دارای
مادر شاغل و خانهدار
در زیر به مختصری ازعناوین و چکیده آنچه شما در این فایل دریافت می کنید اشاره شده است
فهــرســت
عنوان صفحه
-----------------------------------------------------------
چکیده
مقدمه
فصل اول ـ موضوع تحقیق
بیان مسئله
ضرورت و اهمیت تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیههای تحقیق
متغیر تحقیق
تعریف نظری متغیر تعریف عملیاتی متغیر
فصل دوم ـ چارچوب نظری تحقیق
سازگاری اهمیت مادر در روابط متقابل مادر و کودک ناسازگاری عوامل موثر در پیدایش ناسازگاری طبقهبندی کودکان و نوجوانان ناسازگارناسازگاری از دیدگاه مکاتب ناسازگاری در اثر نوروزها اختلالات خواب اختلالات گوارشی
ناسازگاری در اثر سایکوپاتهای زودرس
ناسازگاریهای کودکان و نوجوانان در اثر سایکوزها
تفاوتهای مربوط به جنسیت در اختلالات رفتاریاختلالات رفتاری کودکان بر حسب سن آنها
پیشینه تحقیق
فصل سوم ـ روش تحقیق
جامعه پژوهشی
نمونه و روش نمونهگیری
ابزار پژوهش
روش اجرا
روش تحلیل دادهها
فصل چهارم ـ نتایج تحقیق
فصل پنجم ـ بحث و نتیجهگیری
کودکان دارای مادران شاغل و خانهدار
ناسازگاری در کودکان دختر و پسر
محدودیتها
پیشنهادات
منابع
پیوستها
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مقایسه رفتار ناسازگار کودکان پیش دبستانی دارای مادر شاغل و خانهدار بود. جامعه پژوهش شامل دو مهد کودرک خصوصی و دولتی است. نمونه این تحقیق 30 کودک دارای مادر خانهدار ( 60 = n ) میباشد که مادران آنها بصورت داوطلبانه در تحقیق شرکت نمودند. برای جمعآوری دادههای پژوهش ، ازچک لیست رفتار ناسازگار کودکان (خودساخته) و پرسشنامه مشخصات عمومی استفاده شد. دادهها نیز با آزمون t مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج پژوهش نشان میدهد که بین رفتار ناسازگار کودکان پیشدبستانی ( مهدکودک) دارای مادر شاغل و خانهدار تفاوتی وجود ندارد. اما بین رفتار ناسازگار کودکان پیشدبستانی پسر و دختر تفاوت معناداری (P<0/01) بدست آمد. به عبارتی در این پژوهش میانگین رفتار ناسازگار در پسران بیشتر از دختران است .
مقدمـه :
نگرش نسبت به کودک و تربیت او در طی قرون گذشته دچار فراز و نشیبهای زیادی شده است افلاطون به اهمیت آموزش و پرورش در دوران کودکی اشاره نموده است و این مسئله را در سازگاری و علاقه حرفهای بعدی کودک مهم میدانست . ولی در قرون وسطی این اندیشه از میان رفت و کودک را همچون بالغین ناپخته تلقی میکردند. کودکان را همچون بزرگان لباس میپوشاندند و از آنان انتظار رفتار بزرگسالان را داشتند. در مدارس قرون وسطی دروس به ترتیب سختی و آسانی ارائه نمیشد و کودکان را موجودات بیگناه نمیدانستند و آنان را از تجاوزات وحشیانه محافظت نمیکردند.
در قرون هفدهم تحولات عمیقی در نگرش نسبت به کودک بوجود آمد.مربیان سعی داشتند کودکان را از بزرگسالان و حتی نوجوانان جدا سازند. روش جدیدی در تعلیم و تربیت آغاز شد و مردم احساس منفی اخلاقی را به نگرشی مثبت، نسبت به کودکان تغییر دادند و کوشش همهجانبهای برای حفظ و حراست کودکان از خشونت و فساد اخلاقی به عمل آوردند (کرین[1] ، ترجمه فدایی ، 1367). روسو در قرون هفدهم مقالات متعددی در زمینه مسائل کودکان ارائه نمود و عنوان کرد که کودکان زمینه ذاتی تشخیص درست از نادرست را دارا هستند ولی تحت تاثیر قیود اجتماعی قرار گرفتهاند. وی معتقد بود که کودک ماهیتاً کاوشگر فعالی است که تواناییهای بیشماری دارد و اگر بزرگسالان زیاد دخالت نکنند توانائیهایش شکوفا خواهد شد. (دبس [2] ، ترجمه کاردان ، 1353) نظرات افرادی مانند فروید، تغییرات اجتماعی حاصل شده در قرون بیستم ، آسانگیری در تربیت را دوباره مطرح کرد. بطور خلاصه برخی از علما معتقدند کودک موجودی گیرنده و دارای مغز انفعالی است که صرفاً به عوامل محیطی مانند تشویق و تنبیه پاسخ داده و رفتارش را بر این اساس پایهگذاری میکند. برخی دیگر تصور میکنند که رشد و نمو کودک در اثر یادگیری فعالانه او با محیط است و به واسطه این کار و فعالیت به تجارب خودش شکل داده و مشکلاتش را حل میکند.
امروزه پژوهشگران و دانشمندان مطالعات گستردهای را در مورد نحوه رشد و پرورش کودکان دنبال میکنند. اغلب متخصصین دوران کودکی بویژه از تولد تا 5-6 سالگی را دوران پیریزی شخصیت و اساسی برای رفتارهای آتی خود میدانند . آنان معتقدند که شخصیت پدر و مادر و کیفیت رفتار آنان بیش از هر عامل دیگری در تربیت و تکوین شخصیت طفل اثر میگذارد.
والدین اولین کسانی هستند که در آینه حساس ضمیر کودک نقش میبندند. البته افراد دیگری به غیر از پدر و مادر در شکلگیری عادت و رفتارهای کودک مؤثر هستند. ولی کیفیت تأثیرپذیری نسبت به مادر و دوران اولیه زندگی ضعیف میباشد.
مطالعات نشان داده است که اختلافات خانوادگی و اشتباهات تربیتی و نیز بیاطلاعی والدین از تأثیر رفتار خود، عوامل مؤثری هستند که در سرنوشت آتی کودک، سازگاریها و ناسازگاریها ، خوشبختی و یا بدبختی او مؤثر هستند( قاسمی ، 1357).
روانشناسان در بیشتر سالهای قرن حاضر، بر روابط کودکان با کسانی که مراقبت از آنها را به عهده دارند تأکید کردهاند و این کنشهای متقابل را اساس عمده رشد عاطفی و شناختی دانستهاند ( ماسن [3] ، و هنکاران ـ ترجمه یاسائی ، 1368).
نخستین تماسهای جسمی و روانی نوزاد در دوران شیرخوارگی با مادر است. روشی که مادران در مقابل پاسخگویی به نیازهای نوزادان اتخاذ میکنند متفاوت است. ممکن است صبورانه و گرم ، تند و خشن و عاری از حساسیت و بیتفاوتی باشند. از نظر تعلیم و تربیت برخوردهای اولیه مادر و کودک به هر کیفیتی که باشد نقطهای است که تولد روانی و عاطفی کودک از آنجا آغاز میشود.(ماسن و همکاران)
در گذشته عقیده بر این بود که والدین بطور یکطرفه کودکان خود را تربیت میکنند. اما پژوهشهایی که با نوزادان صورت گرفته بطور فزایندهای حاکی از آن است که چنین تأثیری جنبه متقابل دارد، یعنی رفتار نوزاد نیز پاسخهای والدین را شکل میدهد. بطور مثال نوزادی که با قرار گرفتن در آغوش مادر آرامی میگیرد احساس بسندگی را در مادر ازدیاد میبخشد . (اکینسون [4] ـ ترجمه براهنی و همکاران 1368 ـ ص 22).
ماسن و همکاران ذکر میکنند که بر طبق نظر بالینی نتیجه عمده کنش متقابل بین مادر و کودک بوجود آمدن نوعی وابستگی عاطفی است. این ارتباطات عاطفی سبب میشود که کودک به دنبال آسایش حاصل از وجود مادر باشد بخضوص هنگامیکه احساس ترس و ناامنی میکند. این وابستگی به مادر ، نتایج طولانی دارد. این نتایج عبارت است از فراهم آمدن سرمایهای از امنیت عاطفی برای کودک و پیریزی شالوه رابطه بعدی کودک با والدینش و نیز نفوذی که آنها بعداً میتوانند در او داشته باشند(یاسائی، 1368).
هر چند که کودک انسان ، ظاهراً تمایلی فطری برای دلبستگی به دیگران دارد. اینک کودک به کدامیک از والدین وابسته شود. و نیز شدت و کیفیت وابستگی او تا حد زیادی به رابطه فردی والدین با کودک دارد . مطالعات نشان داده است که در اغلب خانوادهها تاثیر مادران در خلق و خوی کودکان بیشتر از پدران است. البته دلیل این امر شاید ناشی از آن باشد که قسمت اعظم مسئولیت پرورش فرزند به مادر محول میشود. این تأثیر مادری در صورتی که به حد افراط نباشد هیچگونه اثر سوئی به شخصیت کودکان به جای نمیگذارد.( راجرز[5] ـ ترجمه سروری، 1357) اتکینسون و همکاران (ترجمه براهنی و همکاران 1368) ذکر میکنند که با وجود این ملاحظه شده است که کودکانی که علاوه بر مادر، پدرانشان نیز در مراقبت از آنها نقش فعالانهای به دنبال دارند به هنگام مواجهه با افراد غریبه اضطراب و پریشان کمتری از خود نشان دادهاند و در مقایسه با کودکانی که مراقیت از آنها صرفاً به عهده مادرانشان است تحمل جدایی بیشتری دارند.
برخی اعتقاد دارند که کودکان در صورتی که بطور گروهی نگهداری شوند آسیب میبینند. دلیل اول اینکه برای ایجاد احساس دلبستگی در کودک باید صرفاً یک نفر از او مراقبت کند. و در صورتیکه چند نفر از او مراقبت کنند در فرآیند ایجاد دلبستگی خلل ایجاد میشود و کودک دچار اضطراب میگردد این فرضیه را فرضیه (( تک مادری )) نامیدهاند.
دلیل دوم اینکه کودکان بصورت گروهی از علاقه ، توجه و انگیزش کمتری برخوردار میشوند و در نتیجه ممکن است رشد اجتماعی و شناختیشان کند شود. ( ماسن و همکران ترجمه یاسایی ـ 1368 ص 158). اندرسون [6] ، نیکل [7] ، رابرتز [8] و اسمیت [9](1981) در تحقیق خودشن ذکر کردهاند که مراقبت گروهی که سلات روانی کودک را در نظر گرفته باشند همانند برخی محیطهای خانوادگی میتوانند شرایط رشد سالم کودک را فراهم کنند.
در سابق روانشناسان تصور میکردند که وابستگی کودک به مادرش از آن جهت است که مادر به عنوان منبع تغذیه یکی از اساسیترین نیازهای کودک را فراهم میکند ، اما این نظریه پاسخگوی برخی واقعیات نبود بعنوان مثال جوجهها و بچه اردکها اگر چه از بدو تولد خودشان غذا را تأمین میکنند اما به دنبال مادر خود میروند و وقت زیادی را در کنار او صرف میکنند. پس آرامشی را که آنها از بودن در کنار مادرشان احساس میکنند نمیتواند صرفاً از نقش مادر در تغذیه آنها سرچشمه بگیرد.
سلسله آزمایشات معروفی که توسط (هارلو[10]، 1971) بر روی میمونها انجام گرفت نشان دهنده آن است که در وابستگی مادر ـ فرزند چیزی بیش از نیاز به غذا در کار است. اتکینسون در تحقیقات دیگری نشان داده است که کودک تنها به سبب کارهایی که والدینش برای ارضاء نیازهایش به آب و غذا و گرما و آسودگی از درد انجام میدهند به آنان دلبستگی پیدا نمیکنند. مدت زمانی نیز که کودک با هر یک از والدینش میگذارند تعیین کننده کیفیت رابطه کودک با والدینش نخواهد بود. ( فرودی و فرودی،[11]1982 ، ترجمه براهنی و همکاران).
بحث در مورد اشتغال مادر با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بوده است و دیدگاههای مخالف و موافق بسیاری درباره آن مطرح شده است. تحقیقات انجام شده در این زمینه به نتایج متفاوت (گاه همسو با یکدیگر و گاه متضاد هم) رسیده است. برخی اظهار کردهاند که مادران به علت اشتغال در خرج از منزل از همان هفتههای نخست که فرزندشان نیازمند برقراری ارتباطات حسی با آنان است، ساعتها و گاه روزها او را از تماسها و مهر و محبت خود محروم میسازند و یا حضورشان فاقد کیفی لازم است. و کودکانشان در یافتن حیات عاطفی متعادل دچار مشکل میشوند ( موئل[12] ، ترجمه رضوی، 1367 ص 7). اشتغال تمام وقت مادر در خارج از منزل خستگی مفرط اولیاء در اثر فشار کار بیحوصلگی آنان در اثر مشغله زیاد و مشکلات رفت و آمد سبب واکنشهای عادی در برابر سروصدا و جنب و جوش فرزندان میشود. مضافاً به اینکه حضور در خانه نیز بدون ارتباط با فرزندان سپری میشود.
تحقیقاتی نیز نشان میدهد که اشتغال مدر اثرات مثبتی به همراه دارد. کودکی که در خانوادهای زندگی میکند که مادر شاغل است شاهد روابط مثبتی بر بربری بیشتری میان والدین خواهد بود. از افراد خارج از خانه توجه بیشتری میبیند و در خانه در مقایسه با سایر کودکان مسئولیتهای بیشتری خواهد داشت. (هافمن و نای [13] در مقایسه با سایر کودکان مادران خانهدار غالباً از سازگاری شخصیتی اجتماعی بهتری در مدرسه برخوردارند، در مفهوم جنسیت عقاید معقولانهتری دارند و در مورد فعالیتهای زن و مرد عقاید غالبی کمتری دارند ( هافمن ، 1979، هوستون[14] 1983) .
هاک [15]، (1980) در نتیجه تحقیقی که در ایران به منظور بررسی عوامل مؤثر در سازگاری پسران انجام شده است نیز نشان داده که بین اشتغال مادر و سازگاری پسران رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین وضعیت اشتغال مادر و رضایت مادر از کار خود با سازگاری پسران رابطه معناداری وجود دارد.(احمدی 1369)
از شواهد چنین برمیآید که اثرات مثبت اشتغال، بیشتر متوجه دختران است . دختران مادرانی که اهداف بالایی دارند، اهداف بالایی خواهند داشت زیرا مادرانشان سرمشق خوبی برای تشویق حس استقلال در آنان خواهند بود.
به هر حال اشتغال مادر با به همراه داشتن درآمد بیشتر برای خانواده ، عزت نفس بالاتر برای مادر و عقاید قالبی کمتر در مورد نقش زن و مرد و الگوی نقش مثبت، بیشتر فوایدی را هم برای پسران و هم دختران در سالهای بعدی زندگیشان خواهد داشت (اسکار، فیلیپس و مککاتنی[16] ، 1989). بنابرانی با توجه به رشد روزافزون اشتغال زنان به کار خارج از منزل بویژه در کشور ما که این مسئله امری نسبتاً تازه است لازم است تا هر چه بیشتر تاثیرات مختلف اشتغال زنان بر روی ساخت و کارکرد خانواده، روابط والدین با یکدیگر، روابط والدین با کودکان و ابعاد مختلف رشدکودکان بررسی شود.
همانطور که گفته شد یکی از جنبههای مهم رشد کودکان سازگاری است و تحقیقات بسیاری در خارج از شکور در زمینه تأثیر اشتغال مادر بر سازگاری کودک انجام شده است و به نتایج همسو و گاهی متفاوت رسیدهاند. محقق نیز بر آن شده است تا سازگاری اجتماعی کودکان دارای مادر شاغل را بررسی کند و راهبردهای لازم را به خانوادهها ارائه نماید.
نکته: فایلی که دریافت میکنید جدیدترین و کاملترین نسخه موجود از پروژه پایان نامه می باشد.
این فایل شامل : صفحه نخست ، فهرست مطالب و متن اصلی می باشد که با فرمت ( word ) در اختیار شما قرار می گیرد.
(فایل قابل ویرایش است )
تعداد صفحات : 66
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته روانشناسی شناسایی ویژگیهای سازگاری، انگیزش وخودادراکی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری و دانش آموزان عادی و مشخص کردن تفاوت آنها با یکدیگر با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 189
چکیده
پس از انتخاب موضوع با عنوان بررسی نقش رمان های عامه پسند بر رفتارهای ارتباطی دختران دبیرستانی (سه سال اول دبیرستان:منطقه 5 تهران) تحقیق حاضر انجام شد که به اهم مطالب در فصول مختلف آن اشاره می گردد.در فصل اول به ارائه طرح تحقیق پرداخته و در فصل دوم در رابطه با مبحث رمان (با تاکید بر رمانهای عامه پسند) ،مبانی نظری و پیشینه تحقیقات مورد بررسی قرار گرفت. در فصل سوم روش شناسی تحقیق و فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. در این فصل به جمع بندی از یافته های تحقیق پرداخته شده است. . روش پیمایشی از نوع توصیفی روش تحقیق به کار رفته در این طرح جامعه آماری این تحقیق ،دختران دبیرستانی اول،دوم و سوم (ریاضی،تجربی و انسانی) منطقه 5 تهران (مدارس دولتی و غیر انتفاعی) می باشد. در این تحقیق از روش نمونه گیری طبقه بندی استفاده شده است . و با استفاده از تخصیص نیمن تعداد نمونه بدست آمده به تفکیک هر طبقه شامل 322 دانش آموز از مدارس دولتی و 63 نفر از مدارس غیر انتفاعی می باشد. که با توجه به محدودیت های موجود در نهایت از مدارس غیر انتفاعی 53 و مدارس دولتی 296 پرسشنامه پر شده قابل استفاده بدست آمد. محقق برای گردآوری داده ها ،اقدام به نمونه گیری کرده و سپس نتایج حاصله را با سطح اطمینان 95 درصد به جامعه تعمیم داده است. از روش کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات در زمینه ادبیات و پیشینه تحقیق استفاده گردید و از آنجائیکه پژوهش حاضر از نوع توصیفی می باشد ،همچون بسیاری از مطالعات توصیفی مشابه برای جمع آوری اطلاعات مورد نظر در جهت آزمون فرضیات از پرسشنامه استفاده شد. برای افزایش روایی و اعتبار پرسشنامه ابتدا تعدادی پرسشنامه بین جمعی از دانش آموزان توزیع گردید و کلیه ابهامات دانش آموزان در رابطه با سوالات مشخص شد.بدین ترتیب تعدادی از سوالات حذف و تعدادی دیگر جایگزین شد و در نهایت پس از شفاف شدن و رفع ابهامات ، پرسشنامه نهایی تهیه و توزیع گردید. برای برآورد اعتبار پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. در این تحقیق از جداول توصیفی و نمودارها جهت بررسی جمعیت شناختی و سوالات پرسشنامه استفاده شده است و برای آزمون فرضیات از روش آزمون کای دو دوبعدی برای ارتباط و از روش همبستگی تاوکندال ،اسپیرمن و پیرسون برای میزان همبستگی و علامت (مستقیم یا معکوس بودن رابطه ) استفاده شده است.
مقدمه
از نیمه دوم قرن بیستم، پژوهش و مطالعه درباره کودکانی آغاز شده است که حالت و کردار آنان برای بسیاری از پدران، مادران، معلمان و مددکاران حیران کننده است. زیرا ، اغلب آنان علی رغم داشتن هوش طبیعی، بدون بهره گیری از آموزشهای ویژه قادر به ادامه تحصیل نیستند، یا برخی دیگر ممکن است یک روز مطالب را به خوبی فرا گیرند، و روز دیگر تمام آن را فراموش کنند. عده ای دیگر در پاره ای از کارها بر بسیاری از همگنان خود پیشی می گیرند و در قسمتی دیگر مانند کودکان کوچکتر از خود عمل می کنند. بسیاری از این کودکان تنها در یادگیری یک درس خاص دچار مشکل هستند، اما برخی از آنان در یادگیری چند موضوع درسی دشواری دارند. مشکلات یادگیری این کودکان معمولاً با افزایش سن آنان وخیم تر می شود، به طوری که مشکل آنان که زمانی به راحتی قابل تشخیص بود، صراحت و روشنی خود را از دست می دهد، زیرا این مشکل روانی منجر به نارسائی ویژه در یادگیری می شود یا مشکلات عاطفی و روانی خود حاصل نارسائی ویژه در یادگیری کودک است. باید خاطر نشان ساخت که هر دو شکل آن امکان پذیر است . بدین صورت که کودکان با تنشهای عاطفی نمی توانند از حداکثر تواناییهای بالقوه خود به طرز صحیح استفاده کنند و لذا کشمکشها و تضادهای روانی می تواند سبب مشکلات یادگیری در یک یا چند زمینه درسی شود.همینطور آبشخور مشکل عاطفی کودک می تواند از ناتوانی او در یادگیری درزمینه درسی ویژه باشد. بدیهی است که اگر ریشه مشکلات یادگیری کودک، مسایل عاطفی و روانی او باشد، این گونه کودکان در طبقه بندی کودکان دارای اختلالات رفتاری قرار می گیرند. اما در مواردی، مشکلات عاطفی و نارسایی یادگیری آنچنان درهم تنیده می شود که تمیز علت و معلولی بین آنها ظرافت تشخیصی بسیاری را طلب می کند. این نوع پیچیدگیها، توام با کمی آگاهیها و ناآشناییهای مسئولان، مربیان و والدین در این زمینه سبب می شود که گاهی این کودکان به خطا، به مدارس دانش آموزان عقب مانده ذهنی فرستاده شوندو یا بالاجبار در مدارس عادی باقی بمانند. در صورت اول به علت برتری هوش این دانش اموزان نسبت به گروه عقب ماندگان ذهنی، اینان دچار مشکلات سازشی و تطابقی می گردندودر صورت دوم به علت نارسایی ویژه ای که در یادگیری دارند با شکستهای پی در پی مواجه می شوند و از مدرسه و درس بیزار و متنفر می گردند و احتمالاً به رفتارهای ضداجتماعی گرایش پیدا می گردند.