لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:461
فهرست مطالب
تاریخ جلسه:22/3/81 شماره پرونده:81/488-81/999
نام طرفین دادرسی:
خواهانها: آقایان1-نوروز علی 2-شکراله 3-اکبر جملگی حیدری سیف اله زاده
خوانده: خانم مریم نعمتی اصالتا و اجالتا صغار مرحوم اسماعیل سیف اله زاده
موضوع:مهر و موم و تقسیم
1-در مورخ 23/1/1380 آقایان نوروز علی، شکراله و اکبر جملگی سیف اله زاده دادخواستی به طرفیت، خانم مریم نعمتی اصالتا و اجالتا به طرفیت صغار مرحوم اسماعیل سیف اله زاده مبنی بر مطالئه سهم الارث پدر و مادر خود از خواندگان که وارث مرحوم اسماعیل سیف اله زاده (برادرشان) هستند به دادگستری شهرستان قزوین ارائه داده و اینچنین عنوان داشته اند که مرحوم اسماعیل سیف اله زاده برادر ما در تاریخ 25/12/1374 فوت نموده اند سپس در سال 1376 پدر و مادر ما مرحوم شده اند بنابر قانون مدنی و شرع مقدش پدر و مادر ما از پسر متوفایشان ارث می برند و بلعکس مشارالیه مرحوم شده از پدر مادرش ارث نمی برد که این نکته برای همسر متوفی و فرزندانش قابل قبول نبوده و به این لحاظ از دادن سهم الارث پدر و مادر ما که با فوت آنها متعلق به وراث آنها یعنی ما خواهانها می باشد خودداری می کنند. دلایل ارائه شده خواهانها اشاره به پرونده ای است که در سال 1375 در یکی از شعب دادگاه شهرستان قزوین تشکیل شده بوده است.
2-دادگاه با تعیین وقت دادرسی دستور ارسال اخطاریه برای احضار طرفین و ارسال نسخه دوم دادخواست به همراه ضمائم برای خواندگان را صادر می کند که اخطاریه ها وفق مقررات قانون آئین دادرسی مدنی ابلاغ واقعی می شوند.
3-در موعد مقرر جلسه دادگاه با حضور طرفین تشکیل می گردد خو آنها مطالبه سهم الارث پدر و مادر خود را می نمایند و خواندگان اعتراض می کنند که چطور آنها از شوهر (و پدر ما) ارث نیز ببرند اما متوفی از پدر و مادر خود ارث نبرد؟ که قاضی محترم پرونده با ارائه توضیحاتی این نکته را که نظاام حقوقی ما شرط وراثت زنده بودن در زمان فوت مورث است را برای خواندگان روشن می کند در نتیجه خواندگان قبول می کنند که سهم الارث خواهانها را پرداخت کنند. دادگاه با تعیین وقت دستور ارسال اخطاریه ها جهت احضار طرفین و تحویل مدارک حصر وراثت و تعرفه اموال و ما ترک متوفی را صادر می کند.
4-در وقت مقرر خواهانها حضور دارند اما خواندگان در جلسه حاضر نشده اند. قاضی پرونده از خواهانها درخواست ارائه مدرک تعریف ما ترک متوفی را می کند که آنها به پرونده متشکله قبلی استناد می کنند که با درخواست آن پرونده و مطالعه آن مشخص می گردد که آن هیچ ارتباطی با موضوع سهم الارث ندارد بلکه فقط شکوائیه است از طرف شخص ثالثی به طرفین خواندگان این پرونده و لا غیر. فلذا قاضی محترم پرونده با توجه به عدم ارائه مدرک لازم اقدام به صدور رای مقتضی می نماید.
رأی دادگاه
در خصوص دعوای آقایان نوروز علی، شکراله و اکبر جملگی سیف اله زاده بطرفیت خانک مریم نعمتی نظر به اینکه خواهانها هیچگونه مدرک و دلیل دال بر سمت خود و خواندگان ارائه نکرده و لیست اموال ما ترک مرحوم اسماعیل سیف اله زاده را نیز ارائه نکرده اند و مشخص نیست مرحوم اسماعیل سیف اله زاده چند فرزند داشته است و کلمه اجالتا در دادخواست مفهومی ندارد و نظریه اینکه خواهانها در مدت قانونی با ابلاغ واقعی اخطاریه برای اخذ توضیح و تعرفه اموال و ارائه مدرک حاضر نگردیدند دعوی مطروحه به کیفیت موجود قابلیت استماع نداشته و دادگاه قرار رد دعوای خواهانها را صادر و اعلام می کند رای صادره حضوری و ظرف 20 روز قابل تجدید نظر خواهی در محاکم محترم تجدید نظر استان قزوین خواهد بود.
نظریه
در پرونده مطروحه خواهانها خواستار مطالبه سهم الارث پدر و مادر متوفایشان از دیگر ورثه برادر متوفایشان شده اند و اعلام داشته اند که چون پدر و مادر ما بعد از برادرمان فوت نموده اند پس از او ارث می برند که این مطلب طبق ماده 875 قانون مدنی که اشعار می دارد شرط وراثت زنده بودن در حین فوت صورت است کاملا از نظر قانون ما صحیح می باشد.
2-خواندگان در جلسه دادگاه این پرسش را مطرح می کنند که چرا پدر ما از پدر و مادر خودش ارث نمی برد که دلیل آن همان ماده 875 قانون مدنی است بدین ترتیب که در سیستم حقوقی ما بچه های مرد متوفی نمی توانند از سیستم قائم مقامی استفاده کرده و بجای پدر متوفای خود از اجداد ارث ببرند و اینکه این سیستم عادلانه هست یا خیر خود جای بحث فراوان دارد که آخر کار ختم به فقه می شود که قابل شک و تردید نیست و آن را باید تعبدی قبول کرد و اگر چه منطقا ناعادلانه باشد.
3-قاضی محترم پرونده طبق روال عادی جریان دادرسی را هدایت کرده که متأسفانه خواهانها با عدم ارائه مدرک لازم برای صدور رای مورد نظر موجب می شوند که قاضی دادگاه اقدام به اصرار قرار عدم استماع دعوای آنها کرده و ترافع موجود همچنان لا ینحل باقی بماند که این مشکل از نبود وکیل روی پرونده ناشی می شود مساله ای که در کشور ما به هیچ وجه جا نیفتاده است. رای صادره وفق مقررات و قوانین صادر شده است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:460
فهرست مطالب
شعبه چهاردهم دادگاه عمومی قزوین تاریخ جلسه:22/3/81 شماره پرونده:81/488-81/999
نام طرفین دادرسی:
خواهانها: آقایان1-نوروز علی 2-شکراله 3-اکبر جملگی حیدری سیف اله زاده
خوانده: خانم مریم نعمتی اصالتا و اجالتا صغار مرحوم اسماعیل سیف اله زاده
موضوع:مهر و موم و تقسیم
1-در مورخ 23/1/1380 آقایان نوروز علی، شکراله و اکبر جملگی سیف اله زاده دادخواستی به طرفیت، خانم مریم نعمتی اصالتا و اجالتا به طرفیت صغار مرحوم اسماعیل سیف اله زاده مبنی بر مطالئه سهم الارث پدر و مادر خود از خواندگان که وارث مرحوم اسماعیل سیف اله زاده (برادرشان) هستند به دادگستری شهرستان قزوین ارائه داده و اینچنین عنوان داشته اند که مرحوم اسماعیل سیف اله زاده برادر ما در تاریخ 25/12/1374 فوت نموده اند سپس در سال 1376 پدر و مادر ما مرحوم شده اند بنابر قانون مدنی و شرع مقدش پدر و مادر ما از پسر متوفایشان ارث می برند و بلعکس مشارالیه مرحوم شده از پدر مادرش ارث نمی برد که این نکته برای همسر متوفی و فرزندانش قابل قبول نبوده و به این لحاظ از دادن سهم الارث پدر و مادر ما که با فوت آنها متعلق به وراث آنها یعنی ما خواهانها می باشد خودداری می کنند. دلایل ارائه شده خواهانها اشاره به پرونده ای است که در سال 1375 در یکی از شعب دادگاه شهرستان قزوین تشکیل شده بوده است.
2-دادگاه با تعیین وقت دادرسی دستور ارسال اخطاریه برای احضار طرفین و ارسال نسخه دوم دادخواست به همراه ضمائم برای خواندگان را صادر می کند که اخطاریه ها وفق مقررات قانون آئین دادرسی مدنی ابلاغ واقعی می شوند.
3-در موعد مقرر جلسه دادگاه با حضور طرفین تشکیل می گردد خو آنها مطالبه سهم الارث پدر و مادر خود را می نمایند و خواندگان اعتراض می کنند که چطور آنها از شوهر (و پدر ما) ارث نیز ببرند اما متوفی از پدر و مادر خود ارث نبرد؟ که قاضی محترم پرونده با ارائه توضیحاتی این نکته را که نظاام حقوقی ما شرط وراثت زنده بودن در زمان فوت مورث است را برای خواندگان روشن می کند در نتیجه خواندگان قبول می کنند که سهم الارث خواهانها را پرداخت کنند. دادگاه با تعیین وقت دستور ارسال اخطاریه ها جهت احضار طرفین و تحویل مدارک حصر وراثت و تعرفه اموال و ما ترک متوفی را صادر می کند.
4-در وقت مقرر خواهانها حضور دارند اما خواندگان در جلسه حاضر نشده اند. قاضی پرونده از خواهانها درخواست ارائه مدرک تعریف ما ترک متوفی را می کند که آنها به پرونده متشکله قبلی استناد می کنند که با درخواست آن پرونده و مطالعه آن مشخص می گردد که آن هیچ ارتباطی با موضوع سهم الارث ندارد بلکه فقط شکوائیه است از طرف شخص ثالثی به طرفین خواندگان این پرونده و لا غیر. فلذا قاضی محترم پرونده با توجه به عدم ارائه مدرک لازم اقدام به صدور رای مقتضی می نماید.
رأی دادگاه
در خصوص دعوای آقایان نوروز علی، شکراله و اکبر جملگی سیف اله زاده بطرفیت خانک مریم نعمتی نظر به اینکه خواهانها هیچگونه مدرک و دلیل دال بر سمت خود و خواندگان ارائه نکرده و لیست اموال ما ترک مرحوم اسماعیل سیف اله زاده را نیز ارائه نکرده اند و مشخص نیست مرحوم اسماعیل سیف اله زاده چند فرزند داشته است و کلمه اجالتا در دادخواست مفهومی ندارد و نظریه اینکه خواهانها در مدت قانونی با ابلاغ واقعی اخطاریه برای اخذ توضیح و تعرفه اموال و ارائه مدرک حاضر نگردیدند دعوی مطروحه به کیفیت موجود قابلیت استماع نداشته و دادگاه قرار رد دعوای خواهانها را صادر و اعلام می کند رای صادره حضوری و ظرف 20 روز قابل تجدید نظر خواهی در محاکم محترم تجدید نظر استان قزوین خواهد بود.
نظریه
در پرونده مطروحه خواهانها خواستار مطالبه سهم الارث پدر و مادر متوفایشان از دیگر ورثه برادر متوفایشان شده اند و اعلام داشته اند که چون پدر و مادر ما بعد از برادرمان فوت نموده اند پس از او ارث می برند که این مطلب طبق ماده 875 قانون مدنی که اشعار می دارد شرط وراثت زنده بودن در حین فوت صورت است کاملا از نظر قانون ما صحیح می باشد.
2-خواندگان در جلسه دادگاه این پرسش را مطرح می کنند که چرا پدر ما از پدر و مادر خودش ارث نمی برد که دلیل آن همان ماده 875 قانون مدنی است بدین ترتیب که در سیستم حقوقی ما بچه های مرد متوفی نمی توانند از سیستم قائم مقامی استفاده کرده و بجای پدر متوفای خود از اجداد ارث ببرند و اینکه این سیستم عادلانه هست یا خیر خود جای بحث فراوان دارد که آخر کار ختم به فقه می شود که قابل شک و تردید نیست و آن را باید تعبدی قبول کرد و اگر چه منطقا ناعادلانه باشد.
3-قاضی محترم پرونده طبق روال عادی جریان دادرسی را هدایت کرده که متأسفانه خواهانها با عدم ارائه مدرک لازم برای صدور رای مورد نظر موجب می شوند که قاضی دادگاه اقدام به اصرار قرار عدم استماع دعوای آنها کرده و ترافع موجود همچنان لا ینحل باقی بماند که این مشکل از نبود وکیل روی پرونده ناشی می شود مساله ای که در کشور ما به هیچ وجه جا نیفتاده است. رای صادره وفق مقررات و قوانین صادر شده است.
شعبه چهاردهم دادگاه عمومی قزوین
تاریخ جلسه:5/4/81 شماره پرونده:80/393/8ج
نام طرفین دادرسی خواهان:قهرمان یوسفی خوانده:منصور اصلانی
موضوع:مطالبه وجه
1-در تاریخ 17/4/80 خانم فاطمه شکرایی دادخواستی به وکالت به وکالت از آقای قهرمان یوسفی بطرفیت آقای منصور اصلانی به دادگستری کل استان قزوین تقدیم داشته است مبنی بر اینکه خوانده، پرونده بر خواهان پیشنهاد شراکت در امر خرید و فروش اتومبیل را داده است و در نتیجه خواهان مبلغ 35 میلیون ریال به حساب خوانده واریز می کند که مصدق حواله وجوه پرداخت شده به پیوست دادخواست می باشد.
بعد از گذشت چند ماه از فعالیت مشترک خوانده از ادامه انجام فعالیت مذکور منصرف می شود که در نتیجه خواهان درخواست باز پرداخت وجه خود را می نماید که متأسفانه علی رغم مراجعات مکرر خوانده از بازپرداخت خودداری می نماید. فلذا درخواست محکومیت خوانده را به پرداخت وجه ذکر شده به اضافه هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل را خواستار شده است.
2-در تاریخ 23/4/80 قاضی محترم به دفتر دستور تعیین وقت رسیدگی و ابلاغ وقت به طرفین و ارسال نسخه قاضی دادخواست و ضمائم را به خوانده صادر می نماید. دفتر تاریخ 2/8/80 را برای دادرسی تعیین و مراتب فوق را به طور صحیح و قانونی به طرفین ابلاغ می کند.
خوانده پرونده قبل از روز دادرسی لایحه ای در رد دعوی خواهان بدین مضمون تقدیم دادگاه می کند: اولا یکی از فیشهای ارائه شده خواهان فاقد امضاء است و ایشان این وجه را به حساب من نریخته است لطفا این مسأله را از بانک استعلام بفرمائید ثانیا در حالت عادی افراد به یکدیگر اطمینان کرده وجوهی را توسط یکدیگر به حساب هم واریز می کنند ثالثا خواهان ادعای شراکت را کرده است ولی قراردادی از این بابت ندارد در حالی که در این موارد قرارداد وجود دارد و تمامی گفته های خواهان کذب محض می باشد.
3-در تاریخ 2/8/80 در روز تعیین شده دادگاه با حضور طرفین و وکیل خواهان تشکیل جلسه داده لایحه خوانده را جهت مطالعه در اختیار خواهان قرار می دهد. وکیل خواهان خواسته را بشرح دادخواست تقریبی بیان می کند و در مورد لایحه خوانده اظهار می دارد که تناقض گویی های در آن وجود دارد بدین ترتیب که وی ابتدا واریز پپول بحساب خود توسط خواهان را انکار می کند سپس می گوید شاید بدلیل آشنایی پول خودم را به حسابم ریخته باشد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:183
فهرست مطالب
کلاسه پرونده : 83/ ج/ 2009
دادسرای ناحیه 6 (خارک)، شعبه 7
شاکی: مهدی
مشتکی عنه : یوسف
موضوع شکایت : قتل غیر عمد
گردش کار
برگ بازجویی از متهم ضمیمه پرونده است: ساعت 25/11 از مسیر غرب به شرق زیر پل سیدخندان در حرکت بودم ناگهان عابر پیاده جلوی خودرومن ظاهر پس از ترمز کردن خودرو نامبرده به زمین افتاد سرعت خودرو بسیار کم بود بعد از تصادف خودم شخص مصدوم را به بیمارستان بنی هاشم رساندم.
یکی از مأمورین جهت بازجویی از مصدوم به بیمارستان اعزام شدند برابر گزارش وی مصدوم که سرباز ناجا بوده قادر به بازجویی نبوده فقط دفترچه مرخصی سرباز وظیفه را به همراه داشته نام وی مهدی است از دایره تصادفات راهنمایی و رانندگی درخواست شد تا احدی از افسران کاردان فنی علت تامه تصادف و مقصر حادثه را تعیین نمایند و چون مصدوم قادر به بازجوئی نبوده خلاصه پرونده بالینی مصدوم نیز از بیمارستان قمر بنی هاشم درخواست تا به پزشکی قانونی ارسال گردد. مجدداً مأموری به بیمارستان اعزام شده تا اگر مصدوم قادر به تکلم است از او تحقیق شود و متهم با ضامن معتبر می تواند آزاد باشد. نظریه افسر کاردان فنی این است که بی احتیاطی از سوی سواری پژو بوده. به علت عدم توجه به جلو و نقض ماده 159 آئین نامه این اتفاق افتاده است پاسخ ارائه شده از سوی دادگستری این است که بیمار به علت ضربه مغزی وارد بیمارستان شده و تحت عمل برای مغز قرار گرفته است.
در حال حاضر در کمای کامل بوده و از دستگاه تنفس مصنوعی استفاده می نماید. پرونده جهت کسب دستور با توجه به اینکه مصدوم در کما است جهت کسب تکلیف به نظر دادیار رسیده است و دادیار اظهار نظر نموده است که به محض اینکه مصدوم از حالت کما خارج شود یا ارسال تصویر پرونده بالینی وی به پزشکی قانونی نظر به پزشکی قانونی در مورد وی اخذ و پرونده به اتفاق راننده مقصر ارسال شود و از والدین مصدوم چنانچه شناسائی شده اند تحقیق شوند در برگ تحقیق از شاکی از پدر بازجوئی شده است. ضارب جوان 18 ساله ای است که خود را با مشخصات پدرش معرفی نموده است.
در این میان مضروب فوت کرده است جسد به پزشکی قانونی ارسال شده از اولیای دم در اوراق جداگانه تحقیق به عمل آمد. دادیار به کلانتری دستور داده است با قید فوریت امر گزارش معاینه متوفی از پزشکی قانونی اخذ و ضمیمه پرونده شود و متهم همین امشب به طریقی که به وی دسترسی باشد می تواند آزاد باشد. از متهم بازجوئی شده است ولی اظهار می دارد که خودم پشت فرمان بودم نه پسرم. درحالی که انتظامات بیمارستان اعلام کرده بود که پسری 18 ساله مصدوم را به بیمارستان آورده است.
مجدداً در بازجوئی که از انتظامات بیمارستان انجام شد خلاف این اظهارات را بیان نموده است. دادسرا به استفاده مواد 714 و 294 و 302 و 297 قانون مجازات اسلامی کیفرخواست صادر شدهپاسخ پزشکی قانونی به کلانتری آمده و علت فوت را ضربه مغزی در اثر اصابت جسم به سر می داند که آنها به دادسرا اعلام نموده اند در کالبد گشایی پوست سر باز شد در زیر پوست خون مردگی وسیع در ناحیه آهیانه و گیجگاه راست و ناحیه پس سری مشهود بود و قسمتی از ناحیه آهیانه ای و گیجگاهی سمت راست فاقد جمجمه بود.
نسج مغز خارج شده بود. سند مالکیت برای آزاد بودن متهم گذاشته شده است. برای متهم قرار وثیقه صادر شده است که مبلغ آن دویست میلیون ریال است. برای متهم برگ بازداشت برای زندان قصر صادر شده است کپی سند ضمیمه است نامه بازداشت ملک برای سازمان ثبت اسناد و املاک ضمیمه است قرار قبولی وثیقه صادر شده است و برگ آزادی متهم برای زندان قصر صادر شده است. برای متهم و اولیای دم متوفی برگ احضاریه در پرونده وجود دارد که در دادگاه حاضر شوند در جلسه دادگاه پدر مادر مقتول حضور دارند متهم نیز حاضر است. اولیای دم اظهار می دارند که از ضارب شکایت داریم و خواستار دیه شرعی هستیم نماینده دادستان حضور دارند و آخرین دفاع اخذ شده است.
ولی اتهام را قبول دارم رأی دادگاه ضمیمه است با توجه به گزارش مأمورین انتظامی و نظریه کارشناس رسمی دادگستری به شرح منضم پرونده و نیز صورتجلسه معاینه جسد که در مورخ 3/5/82 توسط پزشکی قانونی تنظیم و طی آن علت مرگ متوفی فوت ضربه مغزی ناشی از اصابت جسمی سخت اعلام شده است و نیز با توجه به شکایت بعدی اولیای دم و اقاریر صریح در مراحل مختلف رسیدگی از جمله به شرح صورت جلسه دادگاه و سایر مندرجات پرونده بزه انتسابی به متهم موصوف به نظر محرز بوده و مورد منطبق است با ماده 297 ق. م. ا و رعایت ماده 714 همان قانون دادگاه متهم را به تحمل شش ماه حبس تعزیری و پرداخت یک فقره دیه کامل مرد مسلمان در حق اولیای دم محکوم می نماید این رأی حضوری و ظرف بیست روز از رؤیت قابل تجدید نظرخواهی در دادگاه های تجدید نظر استان است.
پرونده جهت اجرا به دادسرا برگشت شده است. از پرونده تجدید نظرخواهی شده دادگاه تجدید نظر اظهار داشته با توجه به اینکه دادنامه مذکور از حیث رسیدگی، رعایت تشریفات دادرسی و تطبیق موضوع با مقررات وفق موازین قانونی صادر شده است و تجدید نظرخواهی واصله با هیچ یک از شقوق ماده 240 ق.آ.د.ک انطباق ندارد.
ایراد و اعتراض موجه و مستدلی که موجبات فسخ را فراهم نماید ارائه نشده است ضمن رد تجدید نظرخواهی واصله وفق بند الف ماده 257 قانون مذکور دادنامه بدلی صادره تالیه و استوار می شود. رأی صادره حضوری و وفق بند 4 همان قانون قطعی می باشد. النهایه در مورد هزینه هایی که تجدید نظرخواه متهم شده با ارائه اسناد مثبته به اجرای احکام از اصل محکومیت دیه کسر خواهد شد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:259
فهرست مطالب
سرقت 1مطالبه(سفته) 14تخلیه 19خلع ید 26نزاع 37تخلیه 41مطالبه اجرت المثل 45استرداد اموال 50تصادف جرمی منجر به فوت 53
10- مطالبه وجه چک 57
11- الزام به تنظیم سند 59
12- تغییر نام 61
13- تصادف جرمی 65
14- مطالبه دیه 67
15- خلع ید 81
16- تخلیه 85
17- تصادف فوتی 93
18- فسخ قرار داد 100
19- تخریب و پیشروی در ملک 105
20- مطالبه ( فاکتور) 109
21- فروش مال غیر و کلاهبرداری 112
22- مطالبه 120
23- الزام به تنظیم سند 124
24- فسخ قرار داد 130
عنوان صفحه
25- سرقت 135
26- مطالبة اجور معوقه 141
28- خلع ید 146
29- ایراد صدمه غیر عمد 150
30- مطالبه وجه چک 157
31- مطالبه خسارت اتومبیل 160
32- تقسیط دیه و اعار 165
33- قتل غیر عمد 169
34- مطالبه 178
35- مطالبه سفته 183
36- دیه 186
37- فحاشی تهدید و استفادة غیر مجاز از برق عمومی 191
38- مهروموم و تحریر ترکه 200
39- الزام به اجازة تعمیرات 203
40- مطالبه و واخواهی 206
41- مطالبه وجه چک فاکتور 208
42- مطالبه وجه چک 211
43- شرب خمر و نگهداری ماهواره و استعمال مواد مخدر 214
44- اعتراض به توقیف اموال 221
45- سرقت 226
46- تخلیه 228
47- تنظیم سند 231
48- فسخ مبایعهنامه 237
49- اختلاف خانوادگی 242
50- مطالبه 249
عنوان صفحه
51- ابطال شناسنامه 251
52- تعدیل اجاره بها 254
53- تصادف جرمی 256
54- تنفیذ وصیت نامه 261
55- فسخ قولنامه 263
56- تنظیم سند رسمی 267
57- افترا و توهین و مزاحمت و ممانعت از حق 273
58- مطالبه 277
59- تخلیه 282
60- انتقال سند 286
61- سرقت 288
62- مطالبه( اجرای حکم توقیف) 293
63- مطالبه 297
64- تنظیم سند رسمی 299
65- فروش مال غیر و کلاهبرداری 302
66- فسخ قرارداد 311
67- خلع ید 315
68- مطالبه 320
69- تخریب و فحاشی و ایراد ضرب و جرح عمدی 322
70- مطالبه چک 329
71- ابطال واقعة فوت 331
72- تنظیم سند رسمی 335
بنام خدا
شکوائیه:
ریاست محترم کلانتری 10
احتراماً به استحضار میرساند مغازة مشاور املاک اینجانب بهروز اسماعیلی واقع در شهرک اوج انتهای 20 متری املاک گلها مورد دستبرد سارق یا سارقین قرار گرفته است که با شکستن قفل درب ورودی اقدام به سرقت یک دستگاه تلویزیون ال جی 14 اینچ رنگی نموده که در این راستا به شخصی بنام علی سرخوش که فردی سابقهدار و معتاد میباشد که از طریق دوستانش شناسائی و معرفی شده است مظنون و شکایت دارم تقاضای رسیدگی و اقدام قانونی را دارم قبلاً از تلاش آن ریاست محترم کمال تشکر را دارم.
با احترام بهروز اسماعیلی
برگ تحقیق از شاکی
س – خود را معرفی نمائید مفاد نمائید مفاد تبصره 125 اصلاحی قانون آئین دادرسی کیفری بشما تفهیم میشود.
نام: بهروز نام خانوادگی: اسماعیلی فرزند: محمد سن: 1335
شغل و محل کار: بنگاه معاملات ملکی اوج – انتهای بیست متری املاک گلها
اهل کرج ساکن کرج شهرک اوج بوعلی 17 قطعه 219
س – شکایت خود را مشروحاً با دلائل بیان نمائید: احتراماً به عرض میرسانم اینجانب مغازه مشاور املاک را در ساعت 2:30 مورخه 30/7/80 را تعطیل و جهت استراحت به منزل رفتهام که در ساعت 08 مورخه 1/8/80 به محل کار رفته متوجه شدم که قفل درب مغازه شکسته شده است و سارق یا سارقین یکدستگاه تلویزین ال جی 14 اینچ رنگی را به سرقت بردهاند و حال به شخصی بنام علی سرخوش مظنون هستم چونکه نامبرده فردی سابقه دار و معتاد میباشد و از دوستانش ایشان را معرفی کرده است و پس از بررسیهای لازم به نظر میرسد که تلویزین را با همکاری دوستش به چهارراه دانشکده برده و فروخته است از ایشان شکایت و تقاضای رسیدگی دارم و اظهارات خود را با امضاء گواهی میکنیم.
امضاء شاکی
برگ تحقیق از متهم
س- خود را معرفی نمائید مفاد تبصره 125 اصلاحی قانون آئین دادرسی کیفری بشما تفهیم میشود.
ج- نام: علی اکبر نام خانوادگی: سرخوش فرزند: حمزه سن: 25 ساله
شغل و محل کار: لوله کش با سواد اهل تهران ساکن: کرج شهرک اوج – بوعلی غربی قطعه 254 زنگ وسط تلفن: ـــــ
از مقررات ماده 125 اصلاحی قانون آئین دادرسی کیفری مطلع شدم هر وقت اقامتگاهم را تغییر دادم اطلاع میدهم.
س- شکایت شاکی برای شما قرائت و تفهیم میشود. چه میگویی؟
ج- شکایت شاکی را قبول ندارم بنده اصلاً در جریان سرقت مغازه وی نمیباشم و خودم در محل سرقت رفتم که ایشان گفتند کار شما میباشد سرقت مغازه؟
س- آیا دارای سابقه سرقت میباشید یا خیر؟
ج- بله یکبار سابقة سرقت داشتم که به زندان رفتم.
س- اظهارات خود را چگونه گواهی میکنید؟
ج- امضاء میزنم.
شاکی: بهروز اسماعیلی
متشاکی: علی اکبر سرخوش
موضوع سرقت عادی مغازه
احتراماً در ساعت 1030 مورخه 1/8/80 شخصی به هویت بهروز اسماعیلی فرزند محمد 45 ساله شغل بنگاهدار با سواد اهل و مقیم کرج شهرک اوج بوعلی 17 قطعه 219 معرفی مینمود ضمن ارائه گزارشی به کلانتری مراجعه و در برگ بازجوئی پیوستی بیان داشت مغازهام واقع در شهرک اوج انتهای 20 متری املاک گلها را در ساعت 2130 مورخه 30/7/80 تعطیل و جهت استراحت به منزل رفتهام که در ساعت 080 مورخه 1/8/80 زمانیکه مراجعه نمودم متوجه شدم که قفل درب مغازه شکسته شده است که یکدستگاه تلویزیون ال جی 14 اینچ رنگی توسط سارق یا سارقین به سرقت رفته که در حین رابطه شخصی بنام علی سرخوش مظنون هستم نامبرده فرد سابقه دار و معتاد میباشد و از دوستانش ایشان را معرفی کرده است و پس از بررسیهای لازم به نظر میرسد که تلویزیون را با همکاری دوستش به چهارراه دانشکده برده و فروخته است. از ایشان شکایت و تقاضای رسیدگی دارم متعاقباً آقای علی اکبر سرخوش فرزند حمزه 25 ساله شغل لولهکشی با سواد اهل تهران ساکن کرج شهرک اوج بوعلی غربی قطعه 254 زنگ وسط به کلانتری احضار در برگ بازجوئی تحقیق بیان داشت شکایت شاکی را قبول ندارم بنده اصلاً در جریان سرقت مغازه وی نمیباشم و خودم در محل سرقت رفتم که ایشان گفتند کار شما میباشد سرقت مغازهام دارای سابقه سرقت میباشم که به زندان رفتم اینک پرونده امر تنظیم بنظر میرسد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:411
فهرست مطالب
شعبه چهاردهم دادگاه عمومی قزوین تاریخ جلسه:22/3/81 شماره پرونده:81/488-81/999
نام طرفین دادرسی:
خواهانها: آقایان1-نوروز علی 2-شکراله 3-اکبر جملگی حیدری سیف اله زاده
خوانده: خانم مریم نعمتی اصالتا و اجالتا صغار مرحوم اسماعیل سیف اله زاده
موضوع:مهر و موم و تقسیم
1-در مورخ 23/1/1380 آقایان نوروز علی، شکراله و اکبر جملگی سیف اله زاده دادخواستی به طرفیت، خانم مریم نعمتی اصالتا و اجالتا به طرفیت صغار مرحوم اسماعیل سیف اله زاده مبنی بر مطالئه سهم الارث پدر و مادر خود از خواندگان که وارث مرحوم اسماعیل سیف اله زاده (برادرشان) هستند به دادگستری شهرستان قزوین ارائه داده و اینچنین عنوان داشته اند که مرحوم اسماعیل سیف اله زاده برادر ما در تاریخ 25/12/1374 فوت نموده اند سپس در سال 1376 پدر و مادر ما مرحوم شده اند بنابر قانون مدنی و شرع مقدش پدر و مادر ما از پسر متوفایشان ارث می برند و بلعکس مشارالیه مرحوم شده از پدر مادرش ارث نمی برد که این نکته برای همسر متوفی و فرزندانش قابل قبول نبوده و به این لحاظ از دادن سهم الارث پدر و مادر ما که با فوت آنها متعلق به وراث آنها یعنی ما خواهانها می باشد خودداری می کنند. دلایل ارائه شده خواهانها اشاره به پرونده ای است که در سال 1375 در یکی از شعب دادگاه شهرستان قزوین تشکیل شده بوده است.
2-دادگاه با تعیین وقت دادرسی دستور ارسال اخطاریه برای احضار طرفین و ارسال نسخه دوم دادخواست به همراه ضمائم برای خواندگان را صادر می کند که اخطاریه ها وفق مقررات قانون آئین دادرسی مدنی ابلاغ واقعی می شوند.
3-در موعد مقرر جلسه دادگاه با حضور طرفین تشکیل می گردد خو آنها مطالبه سهم الارث پدر و مادر خود را می نمایند و خواندگان اعتراض می کنند که چطور آنها از شوهر (و پدر ما) ارث نیز ببرند اما متوفی از پدر و مادر خود ارث نبرد؟ که قاضی محترم پرونده با ارائه توضیحاتی این نکته را که نظاام حقوقی ما شرط وراثت زنده بودن در زمان فوت مورث است را برای خواندگان روشن می کند در نتیجه خواندگان قبول می کنند که سهم الارث خواهانها را پرداخت کنند. دادگاه با تعیین وقت دستور ارسال اخطاریه ها جهت احضار طرفین و تحویل مدارک حصر وراثت و تعرفه اموال و ما ترک متوفی را صادر می کند.
4-در وقت مقرر خواهانها حضور دارند اما خواندگان در جلسه حاضر نشده اند. قاضی پرونده از خواهانها درخواست ارائه مدرک تعریف ما ترک متوفی را می کند که آنها به پرونده متشکله قبلی استناد می کنند که با درخواست آن پرونده و مطالعه آن مشخص می گردد که آن هیچ ارتباطی با موضوع سهم الارث ندارد بلکه فقط شکوائیه است از طرف شخص ثالثی به طرفین خواندگان این پرونده و لا غیر. فلذا قاضی محترم پرونده با توجه به عدم ارائه مدرک لازم اقدام به صدور رای مقتضی می نماید.
رأی دادگاه
در خصوص دعوای آقایان نوروز علی، شکراله و اکبر جملگی سیف اله زاده بطرفیت خانک مریم نعمتی نظر به اینکه خواهانها هیچگونه مدرک و دلیل دال بر سمت خود و خواندگان ارائه نکرده و لیست اموال ما ترک مرحوم اسماعیل سیف اله زاده را نیز ارائه نکرده اند و مشخص نیست مرحوم اسماعیل سیف اله زاده چند فرزند داشته است و کلمه اجالتا در دادخواست مفهومی ندارد و نظریه اینکه خواهانها در مدت قانونی با ابلاغ واقعی اخطاریه برای اخذ توضیح و تعرفه اموال و ارائه مدرک حاضر نگردیدند دعوی مطروحه به کیفیت موجود قابلیت استماع نداشته و دادگاه قرار رد دعوای خواهانها را صادر و اعلام می کند رای صادره حضوری و ظرف 20 روز قابل تجدید نظر خواهی در محاکم محترم تجدید نظر استان قزوین خواهد بود.
نظریه
در پرونده مطروحه خواهانها خواستار مطالبه سهم الارث پدر و مادر متوفایشان از دیگر ورثه برادر متوفایشان شده اند و اعلام داشته اند که چون پدر و مادر ما بعد از برادرمان فوت نموده اند پس از او ارث می برند که این مطلب طبق ماده 875 قانون مدنی که اشعار می دارد شرط وراثت زنده بودن در حین فوت صورت است کاملا از نظر قانون ما صحیح می باشد.
2-خواندگان در جلسه دادگاه این پرسش را مطرح می کنند که چرا پدر ما از پدر و مادر خودش ارث نمی برد که دلیل آن همان ماده 875 قانون مدنی است بدین ترتیب که در سیستم حقوقی ما بچه های مرد متوفی نمی توانند از سیستم قائم مقامی استفاده کرده و بجای پدر متوفای خود از اجداد ارث ببرند و اینکه این سیستم عادلانه هست یا خیر خود جای بحث فراوان دارد که آخر کار ختم به فقه می شود که قابل شک و تردید نیست و آن را باید تعبدی قبول کرد و اگر چه منطقا ناعادلانه باشد.
3-قاضی محترم پرونده طبق روال عادی جریان دادرسی را هدایت کرده که متأسفانه خواهانها با عدم ارائه مدرک لازم برای صدور رای مورد نظر موجب می شوند که قاضی دادگاه اقدام به اصرار قرار عدم استماع دعوای آنها کرده و ترافع موجود همچنان لا ینحل باقی بماند که این مشکل از نبود وکیل روی پرونده ناشی می شود مساله ای که در کشور ما به هیچ وجه جا نیفتاده است. رای صادره وفق مقررات و قوانین صادر شده است.