زعفران گیاهی است با نام علمی Sativus Crocus از خانواده زنبق (lridaceae) .
این گیاه چند ساله ، دارای پیاز کوچک ، تقریبا کروی ، و پوشیده شده از غشای قهوه ای رنگ می باشد. این گیاه ، بومی نواحی مختلف آسیا به ویژه جنوب غربی آسیا ، جنوب اروپا و جنوب اسپانیا است ، ولی در حال حاضر در نقاط دیگری از دنیا کشت و برداشت می شود . ارتفاع قسمت هوایی و بیرونی گیاه حدود 10تا 30 سانتی متر بوده که دارای ساقه و تعدادی برگ های باریک است . از وسط برگ ها ، ساقه تولید شده ، گل خارج می شود و در ماه های مهر تا آذر گل ها به تعداد بیشتر منابع انگلیسی زعفران را از واژه الصفران و واژه ای عربی دانسته انت اما درستی این بعید بنظر می رسد چون کاربرد زعفران قدمتی بیشتر از ده هزار سال دارد و این گیاه بومی رشته کوههای البرز و آسیای میانه است. وزن این واژه نیز عربی نیست و اصولا بیشتر نامهایی که در عربی به «ان » ختم می شوند ریشه فارسی دارند مانند مهرجان، جلجلان و... شاید زعفران در اصل زرپران بوده یعنی گلی که کلاله آن هم ارزش زر و طلا است و این واژه سپس به زعفران تبدیل شده. در زبان فارسی و ترکی زفرون ( زفرو) و در عربی زعفران در انگلیسی saffron در اسپانی azafrán در فرانسه (safrane در ایتالیایی (zaferano به هندی zuffron تلفظ می شود.
یک تا سه عدد بر روی هر ساقه ظاهر می شوند .
گل ها به رنگ بنفش و دارای 6 گل برگ می باشند . قسمت مورد استفاده ی گیاه که به نام زعفران در بازار تجارت موجود است انتهای خامه و کلاله ی گل (مادگی ) می باشد که به رنگ قرمز متمایل به نارنجی است .
چون زعفران دارای مصارف متعدد بوده و جایگاه ویژه ای را در تغذیه دارد ، از این رو اطلاعات مفیدی برای خوانندگان و مصرف کنندگان این ماده ی با ارزش ارائه می شود .
خواص درمانی
زعفران در فارماکوپه ی اروپا (کتاب رسمی داروسازی) قید شده و به شکل تنطوری با نام OpiiCrocata Tinctura وجود دارد .
هم چنین عصاره ی آن به صورت محصولی به نام Bitters Swedish توسط کارخانجات مختلف تهیه و جهت مصارف دارویی مختلف عرضه می شود . بر حسب آزمایش هایی که در اروپا انجام شده است ، زغفران خاصیت کاهش چربی و کلسترول خون و افزایش نفوذ اکسیژن در پلاسما را در موش آزمایشگاهی از خود نشان داده است .
در طب عوام نقاط مختلف جهان ، زعفران به عنوان آرام بخش ، ضد اسپاسم ، اشتها آور و مقوی معده استفاده می شود . در کشور آلمان زعفران به عنوان آرام بخش ، درمان درد معده و شکم و آسم مصرف می شود .
زعفران در کتاب رسمی داروسازی نامبرده شده و به شکل تنطوری با نام OpiiCrocata Tinctura وجود دارد.
خواص داروئی:
زعفران از نظر طبقدیم ایران گرم و خشک است . مهمترین خاصیت زعفران که از قدیم الایام از آن استفاده یم شده است درمان افسردگی می باشد . این خاصیت مهم حتی در شعر شاعران ینز انعکاس یافته است . شاهد آن شعر خاقانی است که می گوید :
زعفران دارای بویی قوی و طعم تلخ می باشد :
1)خوردن چای زعفران باعث هضم غذا می شود
2)اثر مسکن درد درد
3) قاعده آور است .
4)باعث تحریک اعصاب می شود
5)زعفران خون سازاست و گردش خون را آسان می سازد
6)مصرف زعفران خونریزیهای بعد از زایمان را از بین می برد .
7)قوای جنسی را تقویت می کند
8)کبد را تصفیه وقوی می سازد
9)سرفه را رفع و اثر مفید روی درمان برونشیت درد
10)کلیه و مثانه را پاک می کند
11)آرام بخش و خواب آرو است
12)زعفران ضد تشنج است
13)گاز معده را برطرف می کند
14)ادرار آور است
15)و اگر بالاخره می خواهید همیشه شاد و خندان باشید زعفران بخورید
16)فرمول قدیمی زعفران برای تنظیم عادت ماهیانه خانم ها و بازکردن قاعدگی سال هاست که بکار می رود و اثر بسیار مفیدی درد
تارتارات آهن و پتاسیم 0/5 گرم
گرد زعفران 0/5 گرم
پودر درچین 2 گرم
مصارف
زعفران به جهت طعم ، بو و رنگ زرد خاصی که دارد به وفور در غذاها و به ویژه همراه با برنج ،. صنایع شرینی سازی ، داروسازی و صنایع دیگر به مصرف می رسد.
ترکیبات
مهم ترین ترکیبات موجود در زعفران شامل ترکیبات زرد رنگ که به خوبی در آب محلول اند (مشتقات کروستین ) ، ترکیبات تلخ از جمله پیکروکروسین که به ویژه مقوی معده می باشند ، مواد معطر (اسانس ) که مهم ترین ترکیب آن سافرانال می باشد که گاهی تا 1درصد زعفران را تشکیل می دهد ، روغن ثابت به میزان حداکثر 10درصد ، رطوبت حدود 13ـ10 درصد و ترکیبات معدنی حدود 5درصد می باشد .
اصلی ترین و مهم ترین ترکیبات زعفران همان ترکیبات زرد رنگ ، تلخ و معطر هستند که اثرات درمانی زعفران مربوط به آن ها است .
نگه داری
زعفران باید دور از نور و رطوبت باشد . بهتر است نگه داری زعفران در ظرف شیشه ای یا فلزی دربسته بوده که در حرارت معتدل نگه داری شود .
با توجه به این که اسانس (مواد معطر ) زعفران قابل تبخیر شدن است در صورت نگه داری نامناسب ، به مرور زمان اسانس آن تبخیر شده و از اثرات دارویی و طعم و مزه ی آن کاسته می شود و مرغوبیت آن از دست می رود .
چون مواد معطر گیاه یعنی اسانس در حالت پودر شده ، بسیار سریع تر از پودر نشده ی آن تبخیر می شود ، بهتر است زعفران را تا موقع مصرف پودر نکنیم و یا در صورت پودر کردن درظرف در بسته نگه داری شود .
تقلیات
چون زعفران بسیار گران قیمت می باشد ، ممکن است گاهی همراه با تقلیات باشد . مهم ترین تقلبی که به عنوان زعفران صورت می گیرد گل رنگ می باشد که شباهتی به زعفران دارد و می تواند ایجاد رنگ زرد کند . زعفران به ویژه به صورت پودر ، با تقلیات بیش تری می تواند همراه باشد.
روش های مختلفی جهت تشخیص زعفران تقلبی وجود دارد که دو روش ساده ی آن به شرح زیر است :
روش اول ـ به چند میلی گرم پودر زعفران ، دو یا سه قطره اسید سولفوریک غلیظ در یک شیشه ی ساعت اضافه می کنیم . در این صورت زعفران ابتدا به رنگ قرمز مایل به قهوه ای و پس از مدت کمی ، به رنگ قرمز مایل به بنفش مبدل می شود .
این آزمایش به طور کامل اختصاصی نبوده و مربوط به موادی است (مانند زعفران ) که دارای ترکیبات کاروتنوئیدی (موادی دارای رنگ های زرد و یا نارنجی ) می باشند .
روش دوم ـ چند میلی گرم پودر زعفران را در یک شیشه ی ساعت قرار داده و به آن یک قطره اسید فسفومولیبدیک / سولفوریک اضافه کرده و کمی می ساییم .
پس از آن ، مخلوط را زیر میکروسکوپ قرار داده و با بزرگ نمایی 100ملاحظه می کنیم . بعد از حداکثر یک دقیقه ، تکه های پودر به رنگ آبی مبدل گشته و اطراف تکه ها هاله ای از رنگ آبی احاطه می شود .
سمیت
مصرف زعفران به مقدار زیاد سمی است و باعث استفراغ ، خون ریزی رحم ، اسهال خونی ، خون روی از بینی ، پلک ها و لب ها ، سرگیجه ، بی حالی ، زردی پوست وتحریکات شدید ماهیچه های صاف و حتی گاهی مرگ نیز می شود .
چون زعفران بر روی سیستم تولید مثل اثر درد بنابراین زنان حامله باید از خوردن آن احتراز کنند زیرا ممکن است باعث سقط جنین می شود . خوردن زیاد زعفران برای کلیه ها مضر است . اشتها را کم می کند و ایجاد سردرد می کند و باعث اختلال حواس می شود .
زعفران را باید در شیشه های دربسته و دور از نور نگهدری کرد زیرا عطر و رنگ خود را در اثر نور از دست می دهد .
با آزمایشاتی که به عمل آمده ، مصرف حداکثر تا 5/1 گرم در روز برای یک فرد بالغ بلامانع است ولی باید سعی کرد که برای جلوگیری از عوارض و مشکلات بعدی ، کم تر از این مقدار مصرف شود و از زیاده روی در مصرف آن خودداری ورزید
تحقیقات جدید
به طور اصولی تغییرات آب و هوا و شرایط جغرافیایی بر روی کمیت و کیفیت مواد مؤثر گیاهان کاملا تأثیر گذار است و گیاهانی که در نقاط مختلف دنیا کشت و برداشت می شوند ، ممکن است دارای مواد و در نتیجه اثرات مختلف و یا ارزش های درمانی و یا مثلا سمی مختلف باشند .
یکی از مواد موجود در زعفران که مقادیر زیاد آن باعث سمیت می شود ، ماده ای به نام Safranal است که جزو مواد اصلی زعفران است و بدان اشاره شد .
با تحقیقات جدیدی که اینجانب و همکاران در دانشکده ی داروسازی تهران روی زعفران انجام داده ایم ، مشخص شد که زعفران ایرانی دارای درصد کم تری از Safranal نسبت به زعفران نقاط مختلف جهان است و این مسئله یکی از بزرگ ترین مزیت ها و تفاوت های بین زعفران ایرانی و غیرایرانی است .
در حقیقت می توان گفت که سمیت زعفران ایرانی در مقادیر زیاد ، کم تر از انواع غیرایرانی که این موضوع هنوز برای مجامع علمی و استفاده کنندگان در جهان گزارش نشده و تازگی دارد .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 14 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
ارزش سخن
اشاره
بررسی تاریخ تحول زندگی انسان نشان دهنده آن است که « زبان» به عنوان بزرگترین و مهمترین عامل ارتباطی، نقش مهمی در انتقال تجربهها، عواطف و اطلاعات داشته است و از این رودیگران از پیمودن مسیرهای طی شده معاف شده و این بر سرعت پیشرفت و ترقی بشر افزوده است.
از سوی دیگر نحوه این ارتباط ، عوامل دیگری بوده که توانسته بر کیفیت، تأثیر و نفوذ آن بیفزاید. بدین معنا که هر اندازه کلام از منطق، عاطفه، صداقت، صراحت و روشنی بیشتری برخوردار بوده،به همان میزان نیز بر نفوذ آن بر مخاطب یا مخاطبان افزوده شده است.
این ویژگی قرنها، همچنان پابرجا مانده، لیکن در دهههای اخیر، علاوه بر ارتباطات بین فردی درمحیط های شخصی، دامنه خود رابه ادارات و سازمانها نیز وسعت داده است و در این میان روابط عمومیها بیش از سایر بخشهای یک سازمان، نیازمند برخورداری از این ویژگیها و فنون آن هستند. مقاله حاضر، این مهم را مورد بحث قرار داده است.
نگاهی گذرا به تعاریف روابط عمومی و وظایف مختلفی که برای این واحد سازمانی در نظرگرفته شده، به سهولت ما را با فراوانی واژههای به کار رفته چون : تفاهم ،پیام، ارتباطات، رابطهو تبلیغ رو به رو میکند که همة آنها بر اهمیت نقش « ارتباط» تأکید و تکیه دارد . به عنوان مثال در تعاریفی روابط عمومی چنین معرفی میشود: « داشتن رابطه خوب با دیگران»1 ، «انجام کار خوب و مفید و بیان و تبلیغ این اقدامات»2، « سلسله اقداماتی برای ایجاد ارتباط و حسن رابطه و تفاهم و آشنایی به منظور جلب همکاری مراجعه کنندگان، مشتریها و عموم»3، و یا « تلاش ها و اقدامات آگاهانه و برنامه ریزی شده و سنجیده برای استقرار و کسب تفاهم متقابل بین یک سازمان و گروههای مورد نظر آن» .4
بدین ترتیب مشاهده میشود که در روابط عمومی، « ارتباطات» نقش بسیار مهم و کارآمدی دارد. از این رو شایسته است در مورد مهارتهای لازم ارتباطی بحث و گفت و گو شود، لیکن قبل از آن ارایه تعریفی از « ارتباطات» ضروری است. در این زمینه گفتنی است که صاحب نظران دانش ارتباطات انسانی، به طرق مختلفی با این واژه برخورد کرده و هر یک به جنبه خاصی از آن تکیه داشتهاند. به طور مثال پروفسور دین بارنلوند، ارتباطات را کلمهای که بیانگر ایجاد معنی است، تعریف میکند.5 « دکتر علی اکبر فرهنگی» در کتاب « ارتباطات انسانی» ، اظهار میدارد که گروهی معتقدند ارتباطات با تفهیم و سرو کار دارد و گروهی دیگر عقیده دارند که ارتباطات به فهم معنی نیازمند است لیکن وی مینویسد: « ارتباطات، تفهیم و تفاهم و تسهیم تجارب و دانستههای خود با دیگران است.»
از سوی دیگر ارتباطات در جامعه انسانی وظیفه مهمی را بر عهده دارد که از آن جمله است:
1 – وظیفه پیوستگی: بسیاری از ما از این رو به ارتباطات رو میآوریم تا به دیگران بپوندیم و خود را با دگرگونیهایی که از آن حادث میشود، سازگار کنیم.
2 - وظیفه اطلاعاتی و استدراکی: موجب افزایش استدراک از طرف مقابل یا افزایش اطلاعات میشود.
3 – وظیفه تأثیر گذاری : گاه انسان به منظور تحت تأثیر قرار دادن دیگران، تحمیل سلیقه یا عقیده و یا اثبات حقانیت خود برای دعوت دیگران از آن طریق استفاده میکند.
4 – وظیفه تصمیم گیری: اخذ تصمیم نیازمند کسب اطلاعات است و ارتباط بین افراد این وظیفه را بر عهده میگیرد.
5- وظیفه تصدیق: در برگیرنده پذیرش مداوم یا غیر مداوم یک تفکر، باور، رفتار، محصول، تصمیم و غیره است. به عبارت دیگر از طریق ارتباطات سعی در منطقی کردن تداوم یا توجیه در گستگی برخی از دگرگونیها که در قبل، مورد پذیرش ما قرار گرفتهاند، میکنیم.
به هر حال، تلاش پی در پی صورت می گیرد تا در نهایت یک ارتباط مؤثر برقرار شود. یعنی فرستنده پیام بتواند، منظور خود را به طور کامل به گیرنده پیام برساند و این نیازمند مهارتهایی است که برخی از آنها عبارت است از:
1 – صحبت از روی آگاهی
اولین شرط برای داشتن ارتباط فوق، سخن گفتن از روی آگاهی و اطلاع است. همان گونه که میدانیم، هر مقدار آگاهی انسان ازموضوعی بیشترباشد، بهتر و زیباتر میتواند درباره آن صحبت کند و بر عکس هر اندازه اطلاع وی کم و اندک باشد، به همان میزان به ابهام، کلی گویی و پراکندگی صحبت او اضافه میشود. در واقع آگاهی، بر قدرت استدلال میافزاید. چنانکه آوردهاند: « هرکس از قوه استدلال بهرهمند تر باشد، مدعای خود را بهتر در اذهان جای میدهد، هر چند به زبانی روستایی سخن گوید و علم بلاغت نیاموخته باشد.»6. لذا امتناع شنونده و ارضاء و جوابگویی صحیح به چون و چراهای او،رابطهای مستقیم با قدرت استدلال و توانایی گوینده و آگاهی وی به موضوع و مقتضیات کلام دارد.
2 – استفاده از سند و مدرک
برای آن که سخن ما مقبول و مطلوب شنونده قرار گیرد، پسندیده است تا در صحبتهایمان به جا و مناسب از سند و مدرک معتبربهره گرفته وسخن خود را با کلمات نغز تزیین کنیم. آن چنانکه گفتهاند. « همان طور که در سازندگی یک بنا، به آرایشها و عوامل تزیینی نظیر گچبری، آینه کاری، گل آرایی و … احتیاج است تا آن ساختمان صورتی زیبای مطلوب یابد و شایسته زندگی و پسند ارباب ذوق شود، در سخن گفتن نیز زینت هایی لازم است تا سخن گوینده، رنگ هنر به خود گیرد و از حرفهای عادی متمایز شود.7
3 – استفاده نکردن از شایعه
عدم ایجاد شایعه و درمیان نگذاشتن سخنانی که از واقعیت دور است ، بر ارزش کلام میافزاید. باید توجه داشت که اگر محور اصلی و زمینه عمده صحبت بر شایعه استوار باشد، ترویج گوینده به عنوان فردی رویایی که به دنبال موضوعات عبث میباشد معرفی شده و مردمان سخن اورا به چیزی نمیخرند.
4 – دوری از بیان واقعیات غیر قابل درک
همان طور که میدانیم، گاه حجم و عمق واقعیت بیش از ظرفیت ذهنی و روانی افراد است، به همین دلیل اگر تصور شود که صحبتهای گوینده ممکن است مورد قبول شنونده قرار بگیرد،بهتر است از طرح آن خود داری شود تا از ارزش سخن کاسته نشود.چنانکه آمده است: « هر چه گویی راست گوی و لکن راست به دروغ مانند مگوی که دروغ به راست مانند به از راست به دروغ همانا که آن دروغ مقبول بود و آن راست نامقبول پس ازراست گفتن نامقبول بپرهیز تا چنان نیفتد که مرابا امیر … افتاد.»8
5 – توجه به محدوده فکر و اطلاعات شنونده
این عامل در کنار مورد فوق، مجموعه گویایی است از یک واقعیت که گاه سخن ممکن است، در حد اطلاعات طرف مقابل نباشد و یا او به دلیل برخورداری از کم سوادی، تعصب، خرافات و یا جبههگیری و تجاهل نتواند یا نخواهد حقیقتی را بپذیرد و سپس در رفتار و افکار خویش تغییری به وجود آورد. از این رو سخن باید به فراخور اطلاعات و فهم شنونده آن مطرح شود، تا مفید افتد.
6 – مودبانه گفتن:
بهره گیری از ادب در ارایه مطلب به ارزش و بهاء آن میافزاید. بحث و گفت و گو ر در گستره ادب نگه میدارد و سبب آن میشود تا طرف مقابل نیز از همان شیوه استفاده کند و بدین ترتیب حرمت ها حفظ شود. چنانکه شیخ اجل سعدی میفرماید: « بزرگش نخوانند اهل خرد/ که نام بزرگان به زشتی برد.» 9
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 10 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
*توجه: مطالبی را که دراینجا قید می نماییم صرفا نظریه ایست شخصی و مسلماً دراین بین تضاد دیدگاهی وجو دارد پس ازشما خواننده عزیز خواهشمندیم که پش از مطالعه نظر خودرا ارائه نمایید که انشا اله باهم به نتایجی مثبت برسیم.
عدالت چه رابطه ای با وحدت و همبستگی مردم دارد ؟
پاسخ به این سوال بستگی به نوع دیدگاهی دارد که به این سوال می نگریم. و اما دیدگاه ما:
گفتیم که عدالت یعنی قراردادن هرچیزی درجای خودش درواقع عدالت همان ایجاد نظم و امنیت است. وایجاد عدالت ونظم تنها وقتی میسر می شود که در جامعه همبستگی و همدلی باشد.اما همانطور که واضح است به دلایل مختلف در یک حکومت و دریک دولت نظم حق ورودبه سیاست را دارد یکی از دلایل ورود عدالت به سیاست را میتوان به وجود آوردن امنیت وآرامش خاطر ملت و درکل در عدالت اجتماعی یافت. اگر از منظری مردمسالار بخواهیم پاسخی برای این سوال بیابیم بلاشک پاسخ این است که عدالت درسیاست و حکومت ابزاری برای ایجاد امنیت و نظم در یک جامعه جغرافیایی و نحوه تعامل آن جامعه با جوامع دیگر در جهت حفظ منافع ملی جامعه اصلی و بدیهی است که در این دیدگاه همه افراد ساکن در جامعه مادر دارای حقوقی یکسان هستند که هیچ ارتباطی به مذهب و دینداری آنها ندارد. در این دیدگاه اگر یک باز نگری به عالم سیاست بکنیم می بنیم که عدالت نه فقط در ایران بلکه در تمام دنیا یک سری کارهایی هستن که باعث حفظ حکومت یا بهتر بگوییم حفظ همبستگی ملی می شود که درسایه ی اینکارها خونریزی، دروغ، حق کشی ،فقر و خیلی کارهای دیگر را میتوان درجامعه به حد قابل کنترلی رساند. باید توجه داشت که:
ایجادعدالت دریک اجتماع فقط به امور شخصی محدود نمی شود و تنها برای اداره زندگی فردی نیست، بلکه برای تنظیم و اداره کل جامعه است
ما شاهد این بوده وهستیم که در کشور ما درطول تاریخ بارها اتفاق افتاده است که مردم عامه به صحنه آمده اند وآن شده که شاهدیم. بارها ملت انقلاب کرده اند و هنوز هم این حرکت ادامه دارد .در واقع میتوان اینچنین برداشت کرد که ؛مردم با همبستگی ووحدت کلمه خواستاردولت عادل و منظم بوده وهستند.
اما نکته ی مهم اینجاست که چرا ملت ما درآن روزها برعلیه نظام قیام کردند؟
اگر کمی دقت کنیم می بینیم که ملت برای عدالت قیام کردند. آری ملت ما شاهد بی عدالتیهایی بودند که نتیجه ای داشت به وسعت فقر و زشتی ظلم.
ملت ما آنروز برعلیه بی عدالتی و بی نظمی بپاخواستند. میدانستند تا عدالت نباشد حق کشی ادامه خواهد داشت. ناامنی و بی نظمی مردم را وا داشت تا با وحدت و همبستگی برای گرفتن حق خود و نیل به عدالت و نظم تلاش کنند و نتیجه هم گرفتند.
ملت حقش را در پی عدالت می بیند . پس مطمئناً برای بدست آوردن عدالت که درپی آن رسیدن به حق تک تک افراد ملت است باید باهم متحد باشند. پس می بینیم که عدالت و وحدت دو مقوله ی همراستا هستندکه نمیتوان آنها راازهم جداساخت. در کشورما ملت عدالت را به وجود آورده اند وخوشبختانه عدالت هم درسایه ی دین خدا و معنویت توانسته است به موفقیت روزافزون ملت اسلامی کمک کند. والبته امید آن را داریم که بااتکال به خداوند منان این عدالت تا ظهور عادل واقعی همچنان زنده بماند.انشا اله .
خانواده و نقش و تأثیر آن در برقراری عدالت
با عرض سلام خدمت دوستان ارجمند . این دفعه ...
جامعه ایران در شرایط کنونی جامعهای متکثر و برخوردار از خواستها و مطالبات گستردهای است که ناشی از تکثر فرهنگی و اجتماعی این جامعه بزرگ و با سابقه است. جامعه ایران علیرغم آن که اقوام متعدد را در خود پذیرا گشته است اما از اتحاد و انسجام آنان ملتی بزرگ را شکل بخشیده است؛
در مورد نقش خانواده در جامعه می توان گفت: «اگر محیط خانواده، فضایی لبریز از امنیت، عشق و صداقت باشد، آینده فرزندان حتماً روشن خواهد بود. چرا که فقط در چنین فضایی که به دور از اختلاف نظرهای دائمی است و روح سازگاری و تعادل حاکم است، افراد می توانند در کمال آرامش روحی و روانی راه های رشد و ترقی را بیابند. ومسلماً اگر در تک تک خانواده های جامعه (بعنوان یه زیر مجموعه از یک مجموعه ی بزرگ)یک اینچنین روالی باشد می توان انتظار یک جامعه ی آرام و متعادل و دورازاختلاف را داشت .(اجتماعی متعادل)اما اگر در فضای خانوادگی به طور دائم جنگ و جدل بین اعضا رخ دهد، اگر زن و شوهر همواره یکدیگر را به جدایی تهدید کنند و اگر خطر کشمکش حتی در لحظه های آرامش بین اعضا وجود داشته باشد، همه توان فکری و جسمی اعضای خانواده صرف این درگیری ها می شود». این مسأله، یعنی به کارگیری توان اعضای خانواده در راه باطل جنگ و گریزهای داخلی اولین و عینی ترین لطمه خانواده های بی ثبات و آشفته به اعضای آن است. واین همان اولین عامل برای رشد بی ثباتی و ناعدالتی در جامعه است.
همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی هابایددرجهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری و قداست آن و استواری روابط خانوادگی برپایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد. (اصل دهم قانون اساسی)
این اصل از قانون اساسی خود بصراحت میتواند میزان اهمیت خانواده در برقراری نظم یک جامعه رابیان کند . اگر کمی بیاندیشیم میتوانیم دریابیم که خانواده دراین زمینه چه نقش بزرگی دارد وچقدر مهم است که یک اصل اساسی از قانون اساسی کشورما به اهمیت تشکیل آن و استواری آن پرداخته است.
اکرم امینی، کارشناس ارشد روانشناسی، آسیب های روحی و روانی ناشی از فضای به هم ریخته خانوادگی بر اعضای خانواده را بااهمیت بیشتر و دارای بازتاب اجتماعی می داند و می افزاید: «متأسفانه این آسیب ها، گاهی تا سال ها از نظر پنهان می مانند در حالی که روح و روان فرد را همواره آزار می دهند. معمولا افرادی که در زندگی فردی یا اجتماعی ناهنجاری های رفتاری دارند اغلب در خردسالی و کودکی در معرض چنین آسیب هایی بوده اند. در واقع محیط زندگی فرد در سنین خردسالی، کودکی، نوجوانی و جوانی رابطه مستقیمی با چگونه ادامه حیات فرد دارد. با پذیرش این اصل مهم در می یابیم که نقش خانواده در تربیت و پرورش افراد تا چه اندازه بااهمیت است.»
مسلماً در یک جامعه به همان اندازه که تربیت و پرورش افراد به خانواده بستگی دارد میتوان گفت که گستردگی نظم جامعه نیز متأثر از پرورش خانواده است. واین سه (جامعه و نظم و خانواده) سه عنصر مرتبط باهم می باشند که عدم یکی ازآنها مطمئناً باعث ایجاداختلال در دو عنصر دیگر میشود.
درطول زندگی هر فرد خانواده دیر یا زود چنین بر داشت می کند که گرچه هر روز گامی بهپیش برداشته می شود، اما زندگی با خوبیها و بدیهایش همواره ادامه دارد و از تداوم آن گریزی نیست؛ چرا که «زندگی سراسر حل مسئله است». واین موضوع شاید جهشی باشد برای مثبت اندیشی افراد جامعه
تأثیرتوسعه عدالت بر خشونتها
«جور استاد به ز مهر پدر»
در هر جامعه اى خشونت شکل هاى خاصى به خود مى گیرد که با ساختار قانونى، فرهنگى، دینى یا سیاسى همان جامعه متناسب است.
انواع خاصى از خشونت که با جرم و جنایت ارتباط پیدا مى کند در جوامع مختلف متفاوت است و ایالت متحده آمریکا، کشورى است که از این حیث در رأس قرار دارد. میزان قتل هاى عمد در آمریکا ?? برابر آلمان و ?? برابر اتریش است. ایران تقریباً در وسط جدول خشونت قرار دارد. میزان خشونت هاى مرتبط با جرم و جنایت در ایران و قتل هاى عمد نسبت به پیش از انقلاب در حدود ?? برابر افزایش پیدا کرده است.
به هر حال فرهنگ خشونت در جامعه ما از ابتدا آموخته مى شود، اصولاً خشن بودن، عبوس و ترشرو بودن جزو ویژگى هاى مردانه تلقى شده وخیلى هم نامطلوب دانسته نمى شود، کودکان براى اینکه قوانین زندگى خانوادگى یا اجتماعى را بیاموزند با بدخلقى و تنبیهات متعدد روبرو مى شوند و کودکى که باید پرخاشگرى مأنوس شده، بعدها خود آن را به کار مى برد.
حال میخواهیم در پی این سوال باشیم که چقدر ساختار قانونى و شکل قوانین کشور و درکل عدالت در عمیق شدن خشونت مؤثر است.
زمانى منظور از عدالت عبارت بود از انتقامجویى، چشم در برابر چشم، مثلاً در قوانین حمورابى هست که اگر کسى دانسته یا ندانسته باعث مرگ کودکى شد، کودک خود را باید به همان شیوه به قتل رساند. در اینجا قصد، انتقام جویى بوده و عدالتى که مبتنى بر انتقام است. بعدها به این فکر افتادند که تنبیه به وجود آید و به این وسیله دیگران عبرت بگیرند. اما در حال حاضر در اکثر کشورهاى جهان صحبت از این است که به مجرم به عنوان یک بیمار نگاه کنیم. کسى که تحت تأثیر عوامل زیستى، روانشناختى و جامعه شناختى مرتکب خشم و جرایم ناشى از آن شده است. او را باید درمان کرد، بنابراین، اینکه چقدر او را زجر دهیم، مطرح نمى شود.و این خیلی هم مؤثر بوده.اینجا بود که معنی واقعی عدالت خودنمایی کرد.
به هر حال این موضوع مارا به سمت این نتیجه سوق میدهد که عدالت در پیشگیرى از جرم هاى موجود در جامعه مؤثر است.
میدانیم که با کاربرد خشونت، نمى توان خشونت را ریشه کن کرد.اما میتوان به عدالت (تعیین مجازات در حد واقعی و مجاز) میتوان به ریشه کن کردن خشونت و جنگ کمک کرد
گونه شناسی مفاهیم عدالت اجتماعی:
1. مفهوم سلبی(منفی) یا ایجابی(اثباتی) عدالت: وقتی به دنبال عوامل رفع تضییع حقوق افراد و ایجاد نضامی برای مساله هستیم به جنبه سلبی مفهوم عدالت توجه نموده ایم اما زمانی که برای مثال، به تبیین روابط عادلانه میان افراد می پردازیم و در صدد ایجاد روابطی عادلانه هستیم، از جنبه ایجابی به بحث پرداخته ایم. صحبت ار توزیع مجدد ثروت یک بحث ایجابی است..
2. مفهوم عدالت می تواند محافظه کارانه یا اصلاح طلبانه باشد. مفهوم سلبی عدالت یک مفهوم محافظه کارانه است. بحث ایجابی نیز به مباحث اصلاحی منتهی می گردد.
3. مفهوم اقلی یا اکثری عدالت: وقتی خواهان برقراری عدالت در بخش خاصی مانند حفظ شهروندان در برابر حکومت هستیم با مفهومی اقلی روبروییم اما زمانی که خواهان عدالت در همه بخش ها و زمینه ها باشیم، مواجه با مفهومی حداکثری مفاهیمی فربه خواهیم بود.
4. مفهوم عدالت گاه سیاسی و گاه اجتماعی است.سیاسی زمانی است که به ارتباط ما با حکومت مربوط است اما وقتی به گروه هایی مثل خانواده، همکاران و غیره می پردازد، اجتماعی است.
علی یارتون باشه ...!
معرفی به دوستان
نوشته شده در سه شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۴ و 21:49 توسط سروش سروشیان فر
لینک مستقیم مطلب || نظر ها [ 0 ]
به راستی مفهوم حقیقی عدالت چیست ؟
عدالت عبارت است از : رفتار مطابق قانون .این تعریف که به نظر ما جامع ترین تعریف عدالت است می تواند شامل همه ی پدیده ها و رفتارهای عادلانه باشد .عدالت انواع گوناگونی دارد . که یکی از انها عدالت در شئون ا
انسانی است . از نمونه ی دیگر عدالت می توان به عدالت در جهان هستی و یا عدل الهی اشاره کرد.
معرفی به دوستان
نوشته شده در سه شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۴ و 21:42 توسط سروش سروشیان فر
لینک مستقیم مطلب || نظر ها [ 0 ]
میدونی ارسطو چی گفته؟
گفته:عدالت این نیست که به همه یکسان بنگریم.بلکه عدالت اینست که به هر کس به اندازه استحقاقش بنگریم
چی شد شاکی شدی؟
خب این به تنبلی خودت بر می گرده
از مبارزه نترس
هیچ چیزی رو نمیشه مفت و بدون زحمت بدست آورد
یاد بگیر بجنگی.چونکه برای بدست آوردن تمام چیزهای ارزشمند و گرانبها باید جنگید.
باید خیلی سخت جنگید
یاد بگیر بجنگی...
نظر شما چیه ؟
معرفی به دوستان
نوشته شده در شنبه ۰۸ بهمن ۱۳۸۴ و 21:33 توسط سروش سروشیان فر
لینک مستقیم مطلب || نظر ها [ 1 ]
عدالت و پیشرفت جامعه عادل از منظر حضرت علی (ع)
علی، علیهالسلام، در محضر قاضی
شاکیشکایتخود را بهخلیفةمقتدر وقت، عمربنالخطاب، تسلیمکرد. طرفیندعوا باید حاضر شوند و دعوا طرحشود. کسیکهاز او شکایتشدهامیرالمؤمنینعلیبنابیطالب، علیهالسلام، بود. عمر هر دو طرفرا خواستو خود در مسند قضا نشست. طبقدستور اسلامی، دو طرفدعوا باید پهلوییکدیگر بنشینند و اصلتساویدر دادگاهرعایتشود. خلیفهمُدّعیرا بهنامخواند، و امر کرد روبرویقاضیبایستد. بعد رو کرد بهعلیو گفت: «یا اباالحسنپهلویمُدّعیخودتقرار بگیر.» با شنیدناینجمله، چهرةعلی درهمرفتو آثار ناراحتیدر قیافهاشپیدا شد. خلیفهگفت: «تمایلیبهایستادندر کنار شاکیخود نداری؟»
فرمود: «ناراحتیمناز ایننبود کهباید کنار شاکیخود بایستم، برعکس؛ ناراحتیمناز اینبود کهتو کاملاً عدالترا مراعاتنکردی، زیرا مرا با احترامنامبردیو گفتی: «یا اباالحسن»، اما طرفمرا بههماننامعادیخواندی. علّتتأثر و ناراحتی مناینبود.»
علی یارتون ..... خدانگهدار
معرفی به دوستان
نوشته شده در شنبه ۰۸ بهمن ۱۳۸۴ و 14:59 توسط سروش سروشیان فر
لینک مستقیم مطلب || نظر ها [ 3 ]
نقش نظام تعلیم وتربیت بر عدالت گستری
«... در جامعه باید حاکم (حکومت) وجود داشته باشد چه صالح و چه فاجر؛ تا مؤمن در حکومت او کار خویش کند و کافر بهره خود را برد و در سایه حکومت او مال دیوانی را فراهم آورند و با دشمنان پیکار کند و راه ها را ایمن سازد و به نیروی او حق ناتوان را از توانا بستانند تا نیکوکردار روز به آسودگی به شب رساند و از گزند تبه کاران در امان ماند.» (نهج البلاغه، خطبه 40)
تأمین امنیت اجتماعی از وظایف مهم نظامی سیاسی و دولت به حساب می آید. حوزه و گستره امنیت اجتماعی، بستگی به تصویری دارد که نظام سیاسی از دولت و ساختار و هدف خود می دهد. از آنجا که محور اصلی در این نوشتار، قانون اساسی جمهوری اسلامی است در این زمینه به بررسی جایگاه امنیت اجتماعی با عطف توجه به میزان تأثیر تعلیم وتربیت و تبیین دولت ، در قانون اساسی پرداخته شده است.
با توجه به اندیشه سیاسی اسلام و لزوم هدایت و به سعادت رساندن مردم ، انقلاب و ایدئولوژی انقلاب اسلامی، حوزه های امنیت اجتماعی در ابعاد قضایی، اقتصادی، سیاسی و اداری فرهنگی، اجتماعی، و نظامی قابل ترسیم است که بیانگر جامعیت نظری و گستردگی و حداکثری دولت در نظام اسلامی است.
امروزه معنای امنیت علاوه بر مسائل جانی و مالی به حوزه های متفاوت آزادی، مشارکت سیاسی، تأمین اشتغال و رفاه و حتی بهره گیری از اوقات فراغت و برآوردن استعدادها هم کشیده شده است.در مجموع می توان مفهوم «امنیت» را به مصونیت از تعرض و تصرف اجباری بدون رضایت و در مورد افراد، به نبود هراس و بیم نسبت به حقوق و آزادی های مشروع و به مخاطره نیفتادن این حقوق و آزادی ها، و مصون بودن از تهدید و خطر مرگ، بیماری، فقر و حوادث غیرمترقبه و در کل هر عاملی که آرامش انسان را از بین ببرد؛ این زمانی میسر می شود که نظام تعلیم وتربیت وظیفه ی خودرا بدرستی انجام داده باشد.
اینجا بایدگفت که آموزش وتعلیم، برای جلوگیری از ناعدالتی درتمام زمینه های علمی، فنی و تکنولوژیکی و تربیت مردم نسبت به رعایت شؤون همدیگر و اخلاقیات در جامعه را میتوان راهی دانست برای نیل به یک حکومت آرام.
درواقع تعلیم و تربیت درنظام راهی است که تک تک افراد را از حدو مرز حقوق خود در جامعه آگاه می کند و هر فرد با این چنین علمی مسلماً وظیفه ی خودرا دربرابر احترام به حقوق دیگران وظیفه ای واجب می داند.
ازآنجا که حقوقی که در قانون اساسی یک دولت برای تک تک افراد ترسیم شده از وظایف دولت به شمار می آیدبالا بردن سطح فرهنگی و تربیتی مردم یعنی آگاهی بیشترآنان از درست و غلط بودن فعل یا افکارشان، اجرای عدالت و انصاف، رفع مخاصمات و نزاعها و حفظ نسل بشر ودر کل راهنمایی و هدایت مردم با آموزش ها و تدارک بسترهای لازم برای به کمال رساندن مردم همان وظیفه فرهنگی دولت است
درذیل بعضی ازاصول،اهداف وحقوقی ترسیم شده درحوزه فرهنگی– اجتماعی که برای فرد در اجتماع امنیت بخش می باشندآورده شده :
1 دولت باید محیط مساعدبرای رشدفضایل اخلاقی براساس ایمان،تقوی ومبارزه باکلیه مظاهر فساد و تباهی ایجاد کند (اصل سوم، بند یکم)
2 دولت باید سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها را با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسایل دیگر بالا ببرد. (همان، بند دوم)
3 دولت باید به تقویت روح،بررسی و تتبع و ابتکاردرتمام زمینه های علمی، فنی، فرهنگی واسلامی ازطریق تأسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان بپردازد. (همان، بند چهارم)
دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان، برای همه ملت تا پایان متوسطه فراهم سازد (اصل سی ام، اصل چهل و سوم، بند 1 و اصل سوم بند سوم)
4 دولت باید خودکفایی در علوم و فنون را تأمین کند (همان، بند سیزدهم)
معرفی به دوستان
نوشته شده در شنبه ۰۸ بهمن ۱۳۸۴ و 14:53 توسط سروش سروشیان فر
لینک مستقیم مطلب || نظر ها [ 0 ]
عدالت از نظر سه معلم بزرگ اخلاق
مهمان می نویسد "یکى از مباحث اصولى در علم اخلاق، اعم از فلسفى و دینى، بحث عدالت است. این موضوع بدان دلیل اهمیت دارد که علماى اخلاق آن را در کنار دیگر فضایل اخلاقى مطرح نمىکنند; بلکه معتقدند خود به تنهایى منشا دیگر فضایل اخلاقى است و اگر کسى متحلى به زیور عدالتشود، طبعا دیگر فضایل را در وجود خود جمع مىدارد; لذا معمولا در آثار اخلاقى به تبیین دقیق آن مىپردازند و موشکافانه مورد بررسى قرار مىدهند
. «خواجه نصیرالدین طوسى» و «مهدى نراقى» و فرزندش، در آثار اخلاقى خود به این موضوع اهمیت دادهاند و ما به دلیل جایگاه مهم عدالت به مقایسه این موضوع مىپردازیم.
1. عدالت در اخلاق ناصرى اثر خواجه نصیرالدین طوسى (متوفى 673) (1)
خواجه در فصل هفتم (قسم اول) مقاله اول، ذیل عنوان: «در بیان شرف عدالتبر دیگر فضایل و شرح احوال و اقسام آن» در بیانى موجز و در عین حال وافى مقصود، به بررسى موضوع عدالت مىپردازد و اظهار مىدارد که لفظ عدالت، بر معناى مساوات دلالت دارد و تعقل مساوات بى توجه به اعتبار وحدت را امرى محال مىشمارد و پس از استدلالى کوتاه، به این نتیجه مىرسد که هیچ نسبتى، از مساوات شریفتر نیست و
هیچ فضیلتى از عدالت کاملتر نیست.
هر چند وى مایل است که در این معنا سخن را به درازا بکشد; اما به ایجاز مىگراید و بیان مىکند که:
«هر چه آن را نظامى بود به وجهى از وجوه، عدالت در او موجود بود و الا مرجع آن با فساد و اختلال باشد» . (2)
آنگاه تعریفى از عادل به دست مىدهد، بدین صورت:
عادل کسى بود که مناسبت و مساوات مىدهد چیزهاى نامتناسب و نامتساوى را» . (3)
و پس از ارائه مثالى، خواننده را به این نتیجه رهنمون مىسازد که تعیین کننده حد وسط هر چیز، ناموس الهى است. و خداى تعالى منبع وحدت است. پس به تقسیمات عدول مىپردازد و آنها را منحصر به سه قسم مىداند:
1.ناموس الهى ; 2. حاکم انسانى; 3. دینار.
به همین ترتیب جائر هم بر سه قسم است: 1. جائر اعظم که مطیع ناموس الهى نیست; 2. جائر اوسط که سرکشى از حاکم مىکند; 3. جائر اصغر که بر حکم دینار نرود. و البته فساد دو جائر پیشین، از فساد نوع اخیر سنگینتر است.
وى خاطرنشان مىکند که عادل نخست عدل را در کردار و رفتار و ذات خویش زنده مىکند و به کار مىبندد و آن گاه در حق همنوعان; و نیز از قول حکیم اول نقل مىکند که
عدالت جزوى از فضیلت نیستبلکه تمام فضیلت است. و بر عکس، جور هم نه جزئى از رذیلت، که تمام آن است. آن گاه به این معنا مىپردازد
که «عادل،
حاکم به سویت است که رفع و ابطال فسادها را با رعایت مساوات کند» و
از این منظر، خلیفه ناموس الهى است.
سپس به اقسام عدالت در افعال مىپردازد و باز استناد به سخن «ارسطاطالیس» کرده، عدالت را از این نظر سه نوع مىشمارد به ترتیب ذیل:
1. - آن چه وظیفه مردم است در به جا آوردن حق خداى تعالى;
2.- آن چه وظیفه مردم است در رعایتحقوق یکدیگر;
3.- وظیفه مردم در اداى حقوق گذشتگان مانند دیون و اجراى وصایاى آنها و امثال این حقوق.
<<خواجه>> پس از شرح این وظایف و گونههاى عبادت خداوندگار و اسباب انقطاع از درگاه حق و اسباب شقاوت ابدى به موضوع عدالتباز مىگردد و از قول «افلاطون» به این نکته ظریف مىپردازد که:
توسط عدالت مانند توسط دیگر فضایل نیست; چه دو طرف عدالت جور است. (4) و هیچ فضیلت دیگرى یافت نمىشود که طرفین آن یک رذیلتباشد. جور هم طلب زیادت است و هم طلب نقصان. به عبارت دیگر، جائر آن چه را به سود خویش مىداند، براى خود زیادت و براى دیگران نقصان آن را مىطلبد; و بر عکس، آنچه را به زیان خود مىبیند، براى خود بهرهاى کمتر و دیگران را سهمى افزونتر مىخواهد. مؤلف بعد از توجه به بعضى نکتههاى فرعى، دریچه نگاهش را روى این اصل مهم مىگشاید که عدالتبا حریت اشتراک دارد و در آن باب به اختصار شرح مىدهد و از بحثخود به این جا مىرسد که: «پس هر حری عادل بود; اما هر عادلى حر نیست» . (5)
سپس شبههاى دیگر در باب عدالت را پاسخ مىگوید، بدین شرح:
تفضل امرى پسندیده محسوب است; در حالى که داخل عدالت نیست و چون تفضل زیادت از عدالت است و هر چه از حد وسط دور باشد چه نقصان چه زیادت، مذموم است ; لذا به نظر مىرسد که تفضل رذیلت است. «نصیرالدین» به این شبهه چنین پاسخ مىدهد که: تفضل احتیاط در عدالتبود; و به عبارت دیگر، تفضل عدالت است و زیادت. متفضل، عادلى است که در عدالت محتاط است و منظور او از تفضل آن است که نفع کمترى به خود و بیشترى به دیگران اختصاص دهد; لذا این معنا از مقوله رذیلت نیست. به همین دلیل، تفضل از عدالتشریفتر است ; چون مبالغه در عدالت است و نه امرى خارج از آن» . (6)
از حدیث نبوى: «بالعدل قامت السماوات و الارض» بر مىآید که اصولا
نظام کلى عالم بر عدالت استوار است و نه تفضل.
چون تفضل امرى عام و فراگیر نیست; برخلاف عدالت که عدالت کلى، امرى بسته است و تفضل کلى، باز. تساوى، حدى معین دارد و تفضل نه. «خواجه نصیر» در این مقوله، نکتهاى بس مهم را خاطرنشان مىسازد و مىگوید: آن چه گفتیم تفضل احتیاط و مبالغت است در عدالت، قولى عام نیست; چون عادل فقط از نصیب و بهره خود مىتواند این مبالغه در عدالت را به جاى آورد; ولى مثلا اگر کسى، عادل، میان دو نفر حکم کند، چارهاى جز رعایت مساوات نیست.
این معنا که مؤلف بدان پرداخته، یادآور کلام مولاى متقیان است در پاسخ کسى که پرسیده بود: جود بهتر استیا عدل؟ امام علیه السلام فرموده بود:
عدل کارها را در مجراى درستخود قرار مىدهد; ولى جود و بخشش آنها را از مجرا خارج مىکند. در جایى که حقوق مردمان در کار است، وظیفه انسان عادل اجراى مساوات و عدالت است نه پیاده کردن تفضل.
آخرین نکتهاى که «خواجه نصیرالدین» در باب عدالت متذکر مىشود،
برترى محبتبر عدالت است و این که با وجود محبتبه عدالت نیازى نیست.
این، نکتهاى است که «خواجه» به سرعت از آن مىگذرد و تفصیل آن را به جاى دیگر موکول مىکند.
(7)
1-. بحث عدالت در جامع السعادات مهدى نراقى (متوفى: 1209)
مهدى نراقى ابتدا از منظر فلسفى به عدالت نگریسته و آن را مورد مداقه قرار داده است. آن گاه از افق دین بدان پرداخته است. وى نظر حکماى قدیم را در باب نفس ناطقه نقل نموده که آن داراى دو قوه ادراک و تحریک است و هر کدام دو بخش دارد، به قرار زیر:
نفس ناطقه: - ادراک - تحریک
ادراک: - عقل نظرى - عقل عملى
تحریک: - غضب - شهوت
و دو تعریف را در باب عدالت نیز بیان مىکند:
1.- عدالت کمال عقل عملى است.
2.- عدالت کمال عقل عملى به تنهایى نیست; بلکه کمال همه قوا است. (8)
وى در تفسیر عدالتبنابه تعریف اول مىگوید:
عدالت عبارت است از انقیاد و پیروى عقل عملى از عقل نظرى در همه کارها و تصرفات خود.
و بنا به نظر دوم عدالت را چنین تعریف مىکند:
همصدایى همه قوا و اتفاق آنها بر فرمانبرى از عقل، به طورى که کشمکش از میان برود و فضیلت مخصوص هر یک حاصل شود و البته اتفاق و ائتلاف همه قوا کمال همه آنها است نه کمال قوه عقل عملى به تنهایى. (9)
اجمالا هر دو تعریف، این معنا را نتیجه مىدهد که عدالت و ملکات سه گانه ملازم و همراه یکدیگراند، جز آن که بنابر طریق اول، عدالت علت و ملکات سه گانه معلول آناند و بنابه تعریف دوم قضیه عکس خواهد بود; یعنى ملکات سه گانه علت عدالتاند; زیرا حصول عدالت منوط به وجود آن ملکات و ترکیب آنها است و آن ملکات اجزاى عدالتیا به منزله اجزاى آن خواهند بود. (10)
اما مولا مهدى نراقى تعریف اول از عدالت را مىپذیرد; یعنى عدالت را کمال عقل عملى و انقیاد و اطاعت عقل عملى از قوه عاقله مىداند; زیرا انقیاد مذکور مستلزم یک صدایى و همآهنگى قوا و تسلط و سیاست عقل عملى بر دو قوه خشم و شهوت استیا سیاست و تدبیر آن دو و راه بردن و در اختیار داشتن آنها تحت فرمان عقل نظرى است; و بنابراین تفسیرها، که لازمه بیان اول است، لازم مىآید که
عدالت جامع همه فضایل باشد
و معناى آن در هر فضیلتى متحقق باشد; به گونهاى که هر فضیلتى جزیى از عدالت محسوب شود. (11)
لذا حقیقت عدالت صرفا انقیاد عقل عملى از عقل نظرى است و فضایلى که به واسطه عقل عملى از قواى دیگر صادر مىشود، از لوازم عدالت است نه عین عدالت; بنابراین، کسى که عدالت را شامل همه فضایل مىداند، نظرش به اعتبار لوازم عدالت است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 66 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
اسدالله خان علم امیر قاینات، مرداد ۱۲۹۸ بیرجند - ۱۵ فروردین ۱۳۵۷تهران، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضاشاه پهلوی. نخست وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا سال ۱۳۴۲ خورشیدی. پسر محمد ابراهیم خان علم امیر قاینات «شوکت الملک دوم».
اسدالله علم
امیر اسدالله در دانشکده کشاورزی کرج آموزش دید. در سال ۱۳۱۸ با ملک تاج، دختر قوام الملک شیرازی ، عقد زناشویی بست. پیش از آن پسر قوام الملک با اشرف پهلوی ازدواج کرده بود. در سال ۱۳۲۵ امیر اسدالله فرماندار سیستان و بلوچستان شد، در سال ۱۳۲۹ وزیر کشاورزی و چندی بعد وزیر کشور شد. از سال ۱۳۳۲ تا سال ۱۳۴۱ شغلهای مختلف دولتی داشت. از ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ نخست وزیر بوده. از سال ۱۳۴۲ تا سال ۱۳۴۵ رئیس دانشگاه پهلوی شیراز بود. از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ امیر اسدالله وزیر دربار ایران بوده. وی در فروردین سال ۱۳۵۷ درگذشت.
امیر اسدالله از نوجوانی به دربار آمد و شد داشت و با محمدرضا پهلوی آشنا بود. به گفتهٔ برخی او تنها دوست شاه بود. علم در دوره نخستوزیری محمد مصدق به شاه کاملاً وفادار بود.در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علم نقش فعالی ایفا کرد و پس از کودتا نیز به گفته ارتشبد فردوست : سهم اساسی در برکناری سپهبد زاهدی از مسند نخستوزیری داشت. در دوره نخست وزیری خود، در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ تظاهرات طرفداران روح الله خمینی را با موفقیت سرکوب نمود.
مهمترین وقایع دوران نخستوزیری او تصویب طرح لایحه انجمن ایالتی و ولایتی، اعتراض روحانیون و لغو این لایحه، رفراندوم ششم بهمن و همچنین سرکوب قیام پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ و تبعید روح الله خمینی بود. علاوه بر وقایع فوق انتخابات دوره بیست و یکم مجلس شورای ملی و دوره چهارم مجلس سنا را پس از دو سال فترت انجام داد. اسدالله علم پس از استعفا از نخستوزیری، ریاست دانشگاه پهلوی شیراز را برعهده گرفت و در آبان ۱۳۴۵ به وزارت دربار منصوب شد. تاجگذاری محمدرضا پهلوی و جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی در دوران وزارت دربار او انجام شد. علم به علت بیماری سرطان خون و ترک کشور جهت معالجه از سوی شاه کنار گذاشته شد و به جای او امیرعباس هویدا به وزارت دربار منصوب شد. علم در ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ درگذشت. او از دوستان بسیار نزدیک و محرم اسرار محمدرضا پهلوی بود که از خود یادداشتهای محرمانهای به جا گذاشته است. این یادداشتها به عنوان گزارشی دقیق از وضعیت دربار پهلوی و شخص شاه اعتبار زیادی دارد. یادداشتهایی که سالها بعد دکتر علی نقی عالیخانی آنها را ویرایش کرد و کتاب «یادداشت های علم» را درآورد.
اسدالله علم کیست؟
امیر اسدالله علمدر 1298 شمسی در بیرجند متولد شد. پدرش ابراهیم علم معروف به «شوکت الملک» ـ از خوانین قائنات و سیستان ـ در کودتای 1299 ش. متحد رضاخان بود. او در پی این کودتا حکمران قائنات و سیستان و بلوچستان شد و چند دوره نیز وزارتخانه پست و تلگراف وتلفن را برعهده داشت. علم تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند، همزمان نیز به فراگیری زبانهای انگلیسی و فرانسه پرداخت. زمانی که ابراهیم علم توسط رضاشاه به تهران فراخوانده شد، اسدالله نیز در 15 سالگی به تهران آمد و در مدرسه عالی کشاورزی کرج به تحصیل مشغول شد. او در پنجم مرداد 1321 لیسانس (مهندسی کشاورزی) گرفت و سپس با دختر ابراهیم قوام ـ قوام الملک شیرازی ـ از رجال دوره رضاخان ازدواج کرد. امیراسدالله با اعمال نفوذ پدرش، در 1323، پیشکار مخصوص محمدرضا شاه شد و این سمت را تا اواسط 1326 ش. حفظ کرد. در این سال از سوی قوام السلطنه به فرمانداری کل سیستان وبلوچستان منصوب شد; در 1327 ش. در کابینه دوم ساعد مراغهای سمت وزارت کشاورزی را عهدهدار شد. او این سمت را در کابینه رجبعلی منصور نیز حفظ کرد ودر کابینه رزمآرا وزیر کار شد.
با قتل رزمآرا ونخست وزیری مصدق، علم از سوی شاه سرپرست اداره املاک ومستغلات پهلوی شد. او درجریان کودتای 28 مرداد 1332 که به سقوط دولت مصدق انجامید، با عوامل جاسوسی انگلیس ازجمله برادران رشیدیان و شاپور ریپورتر هماهنگ بود و پس از کودتا وقدرت گرفتن شاه نیز در حلقة مشاوران شاه درآمد.
پس از کنارهگیری سپهبد فضل الله زاهدی در فروردین 1334، علم در کابینه حسین علاء وزیر کشور شد. او در این سمت که تا فروردین 1336 ادامه داشت، استانداران و فرمانداران سراسر کشور را تعویض کرده و عناصر مورد اعتماد شاه را جایگزین ساخت. وی در همین دوره انتخابات مجلس نوزدهم را برگزار کرد. کنترل و جلوگیری از انتشار مطبوعات مخالف از دیگر اقدامات وی در مقام وزارت کشور بود. لایحه تأسیس ساواک نیز در همین دوره تهیه و تقدیم مجلس شد.
پس از تشکیل کابینه دکتر منوچهر اقبال در فروردین 1336، علم در 27 اردیبهشت همان سال «حزب مردم» را درچارچوب تحقق سیاستهای انگلیس در ایران تشکیل داد. اما ریاست وی بر این حزب تنها تا پایان دوران نخست وزیری اقبال ـ شهریور 1339 ـ دوام یافت و به دنبال افتضاحات انتخابات تابستان 1339 ـ مجبور به استعفا از دبیرکلی حزب مردم شد.
امیراسدالله علم پس از عزل علی امینی از مقام نخست وزیری، در تیر 1341 مأمور تشکیل کابینه شد و تا اسفند سال بعد عهدهدار این سمت بود.
مهمترین رویداد این دوره تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود. این لایحه به دلیل آنکه ماهیت ضداسلامی داشت مورد اعتراض شدید روحانیون به ویژه امام خمینی(ره) قرار گرفت و اوجگیری مخالفتهای مردمی سبب شد تا علم از اصرار بر تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی عقب نشینی کرده و لغو آن را در آذر 1341 اعلام نماید.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 10 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
چکیده
مدیریت فرایند تصمیم گیری است و تصمیم گیری نیازمند اطلاعات است . از میان اطلاعات گوناگونی که مدیران برای اخذ تصمیمات خود بدان نیازمندند ، اطلاعات مالی جایگاه ویژه ای دارد ، چرا که اکثر تصمیمات مدیران یا مستقیم و یا بطور غیر مستقیم پیامدها مالی دارند که وضعیت مالی مؤسسه را تحت تاثیر قرار میدهد .بنابراین مباحث و ابزارهای حسابداری بعنوان ابزاری مهم می تواند مدیریت واحد اقتصادی را در تصمیمات مربوط به تامین ، تخصیص و کنترل منابع اقتصادی دراختیار مدیران قرار میدهد که ارتقاء دانش و توانمندی بکارگیری این ابزار، خود مقوله ای بسیار مهم در آموزش مدیران است .
محور اصلی این تحقیق بررسی میزان تاثیر آموزش حسابداری بر تصمیم گیریهای مدیران می باشد و در واقع قصد بررسی نحوه آموزش این مباحث به مدیران و اینکه مباحث مربوطه تاچه حد متناسب با نیازهای مدیران در جهت استخراج نیازهای اطلاعاتی مرتبط با تصمیم گیریها یشان می باشد. براساس نتایج ابن تحقیق در شرکتهای مورد بررسی مباحث مربوط به صورتها مالی،تجزیه و تحلیل بهای تمام شده و حجم و سود و بودجه بندی جامع مورد استفاده قرار میگیرد ولی در مورد سایر مباحث کاربردهای جزئی و محدود است .
در این تحقیق سعی شده است براساس نتیجه مربوط به نظر سنجی از مدیرانی که دوره مربوطه را گذرانده اند نسبت به شناسایی عوامل و موانع بکارگیری این مباحث در شرکتهای مورد بررسی را مشخص نماییم و به ارائه پیشنهاداتی در جهت رفع موانع احتمالی موجود در سرراه استفاده از مباحث حسابداری مورد نیاز مدیران در شرکتهای تحت تابعه آنها می باشد و انتظار میرود با استناد به نتایج این تحقیق زمینه های لازم جهت استفاده از مباحث حسابداری و بخصوص حسابداری مدیریت در کلیه شرکتها ایجاد شود .
تحقیق حاضر همچنین میزان اهمیت هر یک از مباحث مطروحه را از دیدگاه مدیران شرکتهای تحت بررسی مشخص نموده و تغییر زود به زود مدیران،عدم آشنایی کارکنان قسمت حسابداری و عدم آشنایی مدیران با مباحث تکنیکهای حسابداری را محدودیتهای اساسی در بکارگیری این موارد در عمل دانست .
مقدمه
سیر تحول تاریخی تمدنهای بشری نشان دهنده این حقیقت است که تمامی اجتماعات انسانی به مرور و براثر پیشرفت درعلوم و فنون سطح زندگی خود را ارتقا بخشیده اند و این مسئله از طریق ایجاد تکنولوژی های نوین صورت پذیرفته که این امر نیز به نوبه خودباعث ایجاد پیچیدگیهای بسیاری در امر هدایت و کنترل فعالیتهای مربوط به این صنایع گردیده است.
از سوی دیگر عواملی چون افزایش روز افزون جمعیت ، تغییرات الگوی مصرف و روشهای تولید باعث مشکلات و پیچیدگیهای عدیده ای در اداره امور سازمانها و موسسات تجاری شده است. بنابر این امروزه نیازبه مدیریتی کارآمد در سطوح مختلف بیشتر احساس می گردد . از سوی دیگر مدیریت این موسسات برای اداره مطلوب سازمانهای تحت نظارت و سرپرستی و ایفای وظایف اصلی ، برنامه ریزی ، سازماندهی ، هدایت و کنترل نیازمند اطلاعاتی هستند ، که بطور موثر بااستفاده از منابع محدود موجود برای دستیابی به اهداف اساسی تعیین شده بکار گرفته شود .
هیچ مدیری ولواینکه بسیار با هوش و دانا باشد نمیتواند بدون اطلاع از حقایق کار و عملیات یک موسسه تصمیم درست و مناسب اتخاذ نماید و مدیرانی که بر اساس فرضیات و اعتقادات شخصی و بدون توجه به واقعیتهای موسسه، تصمیماتی اتخاذ کرده اند نتایج نامطلوبی ببار آورده و موسسه خود را در تنگنا و فشار مالی و بحران اقتصادی قرار می دهند .مجموعه این شرایط ونیاز به اطلاعات مربوط ، صحیح و به موقع جهت برنامه ریزی ، سازماندهی و نهایتاکنترل، باعث گردیده است تا حسابداری (به ویژه حسابداری مدیریت)بعنوان یک واحدستادی که جهت تصمیمات مختلف اطلاعات مساعدی به مدیریت ارایه می نماید، مطرح گردد.بنابراین آشنا کردن مدیران با مهمترین وضروری ترین مباحث حسابداری وارتقاء دانش آنها در جهت استفاده مطلوب تر از نتایج سیستم های اطلاعاتی حسابداری امری حیاتی برای چرخه صنعت کشور محسوب می شود .
واژه های کلیدی :
حسابداری مدیریت ؛ به آن بخش از حسابداری که اطلاعات مالی مورد نیاز مدیران جهت برنامه ریزی ٬ کنترل و تصمیم گیری را حاصل می نمایداطلاق می گردد . مباحث حسابداری مدیران ؛ در واقع تلفیقی از حسابداری مالی و حسابداری مدیریت و مدیریت مالی است و از مجموع مباحث فوق تکنیکهای زیر از اهمیت بیشتری برخوردارند : اقلام صورتها و گزارشات مالی ٬ هزینه یابی استاندارد ٬ هزینه یابی مستقیم٬ حسابداری سنجش مسولیت ٬ بودجه بندی سرمایه ای ٬ بودجه بندی جامع٬ تجزیه و تحلیل بهای تمام شده ٬ برنامه ریزی خطی و روشهای تامین مالی .
یافته های تحقیق و تجزیه و تحلیل اطلاعات :
در تحقیق حاضر از روش مطالعات میدانی استفاده شده است، برای این منظور از طریق پرسشنامه و مصاحبه فردی از مدیران شرکتهای تحت پوشش آموزشهای حسابداری اطلاعات مورد نیاز جمع آوری و سپس از تجزیه و تحلیل آماری برای بررسی فرضیات پژوهش مورد استفاده قرار گرفته شده است. در تحقیق حاضر از آنجائی که محقق قصد دارد تا تاثیر آموزش حسابداری را بر تصمیم گیری مدیران ارزیابی نماید ، لذا نمایان ساختن میزان آگاهی مدیران ٬،مدیران مالی و حسابداران جزء این روش تحقیق محسوب می شود .
در تحقیق حاضر محقق از پرسشنامه "پژوهش ساخته جهت گرد آوری اطلاعات استفاده می نماید . پرسشنامه تحقیق با توجه به اهداف تحقیق تهیه گردیده است . بطوری که محقق درآن سعی نموده است تا میزان استفاده از مباحث حسابداری را از جنبه های گوناگون مورد ارزیابی قرار داده و جایگاه این مباحث را در تصمیم گیریهای مدیران شرکتهای تحت بررسی مشخص نماید .
بخش اول ، تجزیه و تحلیل توصیفی داده ها :
در این بخش محقق با توسل به روشهای مختلف آمار توصیفی سعی در توصیف داده های تحقیق خود دارد . برای این منظور از شاخص های مختلف گرایش مانند میانگین و برای شاخص پراکندگی مانند انحراف استاندارد استفاده می نماید و برای تحصیل در تفهیم مطالب از جداول و نمودارها سود می جوید .
همانطوری که از نتایج نمودار شماره 1 بر می آید. مشخص می گردد که مدیران شرکتهای تحت بررسی دارای نظرات تقریبا متفاوتی در رابطه با مباحث حسابداری هستند، به طوری که به اعتقاد آنها تکنیک بودجه بندی جامع بیشتر مورد استفاده آنها قرار میگیرد. و آنها بیشتر از این تکنیک، استفاده می نمایند. همچنین 8/91 درصد از مدیران نمونه عنوان نموده اند که از اقلام صورتها و گزارشهای مالی استفاده می نمایند و همچنین 2/88 درصد از مدیران نمونه عنوان نموده اند که تکنیک تجزیه و تحلیل بهای تمام شده در محل کار آنها مورد استفاده قرار میگیرد . و 8/58 % از مدیران نمونه عنوان کرده اند که هزینه یابی مستقیم در محل کار آنها به کار گرفته می شود.
همانطورکه از نمودار شماره 2 بر می آید، مشخص می گردد که میزان اهمیت بکارگیری مباحث از نظر مدیران متفاوت است . بطوری که 61% از نمونه تحقیق عنوان نمودند که اقلام صورتها و گزارشات مالی دارای بیشترین میزان اهمیت است و 8/52% از مدیران معتقدند که "بودجه بندی جامع دارای اهمیت می باشد و از نظر مدیران بکارگیری آن در شرکتها ضروری است . 9/52% از مدیران معتقدند که مبحث هزینه یابی استاندارد و لزوم بکارگیری آن اهمیت زیادی دارد . 7/58% از مدیران بر این اعتقادند که اهمیت مبحث "حسابداری سنجش مسئولیت "در میزان متوسط قرار دارد و به نظر آنان بکارگیری آن ضروری نیست . 7/24% از مدیران معتقدند که "برنامه ریزی خطی" کم اهمیت ترین مبحث حسابداری برای مدیران است .
همانطور که از نمودار شماره 3 بر می آید، مشخص می گردد که به اعتقاد مدیران خودشان شناخت متفاوتی از مباحث حسابداری مدیران دارند . بطوریکه 7/64% از آنان عنوان نمودند که آشنایی خیلی زیاد با مبحث " اقلام صورتها گزارشات مالی " دارند. 5/56% آنان عنوان نمودند که آشنایی خیلی زیاد با مبحث تجزیه و تحلیل بهای تمام شده دارند .9/52% آنان عنوان نمودند که آشنایی خیلی زیاد با مبحث بودجه بندی جامع دارند. 47% از مدیران مالی عنوان نمودند که با مبحث هزینه های مستقیم آشنایی کاملی را دارند. ولی با مباحث برنامه ریزی خطی و هزینه یابی استاندارد آشنایی نسبتا ضعیف دارند .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید