مقاله "حقوق بشر در نهج البلاغه" به زبان فارسی
این مقاله ی جالب در 13 صفحه با فرمت وورد آماده ی تغییر و اصلاحات می باشد و مناسب دانشجویان رشته ی حقوق، علوم سیاسی و سایر علاقه مندان به این موضوع است. اگر می خواهید تحقیق ارائه کنید و یا کنفرانس بدهید، گزینه ی خوبی پیش روی شماست. در پایین چکیده ی این مقاله را بخوانید:
حقوق بشر از اساسیترین و ابتداییترین حقوقی است که هر فرد به طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشود، این تعریف ساده عواقب و بازتاب اجتماعی و سیاسی مهمی را برای مردم و حکومتها به دنبال دارد. این حقوق به تمامی افرد در هر جایی از جهان تعلق دارد و هیچکس را نمیتوان به صرف منطقهی جغرافیایی که در آن زیست میکند، از حقوق بشر محروم کرد ضمن اینکه همهی افراد فارغ از عواملی چون نژاد، ملیّت، جنسیّت و غیره در برخورداری از این حقوق با هم برابر و یکسانند و در این خصوص کسی را بر دیگری برتری نیست.
بشر در طول تاریخ، دورههای مختلف و طولانی را از بیداد و ستم تجربه کرده است، در این راستا تاریخ اسناد و خاطراتی را از ظهور انقلابهای مختلف برای مبارزه با این ظلم و ستم و برقراری عدل و عدالت در جایجای خود ثبت کرده است، این در شرایطی است که مولا علی علیهالسلام قرنها پیش از ظهور مبنایی به نام حقوق بشر، در اندیشهی سیاسی مغرب زمین، نسبت به این حقوق در کردار و گفتار خود توجه داشتهاند و در نهجالبلاغه با بلیغترین بیان، از حقوق اولیهی انسانها حمایت و از او به عنوان یک موجود باکرامت یاد کرده، و برای او بهترین نظام حقوقی را پایهریزی نموده است. حقوق اولیه و حق حیات که در اندیشهی معاصر، حیات آدمی را از هر تهدیدی مصون میداند در سیرهی امیرالمؤمنین علی (ع) ظهور یافت و در رفتار او با ابنملجم به اوج خود رسید. همچنین توجه امام به آزادی های فردی در رفتار امام با خوارج به منصهی ظهور رسید به این صورت که از دیدگاه حضرت امیر (ع) اختلاف نظر سیاسی و نقد بر دستگاه حاکم و تشکیل حزب و گروه حق افراد است. در این راستا حق مخالفان نیز در سیرهی امام علی (ع) تعریف میشود. در این بین تنها عامل مقالبه با مخالفان، اندیشهی براندازی است که سیرهی امام در برخورد با معاویه بر قوهی قاهره دالت دارد. همچنین حق مالکیت فردی نیز با ملاحظهی شرایط عمومی در نزد امام معنا مییابد. این مقاله بر آن است تا با روشی توصیفی و تحلیل به موضوعات پرداخته شدهی حقوق بشری از منظر امام علی (ع) در نهجالبلاغه بپردازد. نتایج بررسیها بیانگر آن است که مکاتب غربی علیرغم اینکه خود را مبدأ و بنیانگذار حقوق بشر میدانند اما مبتکر اصلی حقوق بشر نیستند، از این رو پیشینه و ریشههای حقوق بشر را میتوان در ادیان الهی به ویژه دین مبین اسلام جستجو نمود
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه24
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
بحث اول: مزایای حقوق بشر در اسلام 1
گفتار اول: برتری زیر سازها 1
گفتار دوم: برهان پذیری 3
گفتار سوم: برخورداری از ضمانت اجرا 4
گفتار چهارم: سازگاری و هماهنگی 8
گفتار پنجم: تناسب و دوام ابزار سنجش 10
بحث دوم: نگاهی به اعلامیه جهانی حقوق بشر 11
گفتار اول: اعلامیه جهانی حقوق بشر و دلیل ناکامی ها 11
گفتار دوم: از ادعا نا عمل 13
گفتار سوم: کاستی های بنیادین اعلامیه جهانی حقوق بشر 14
گفتار چهارم: تجربه تخل و عبرت آمیز 17
پی نوشت ها 21
چکیده:
ابتدا در مبحث نخستبه برخى از مزیتهاى نظام حقوق بشر از منظر اسلام اشاره کرده و بهترین تعریف از نظام حقوقى بشر را تعریف فراگیر اسلام از آن دانسته و نظام حقوقى ارائه شده از سوى آن را برهانپذیر برشمردند . سپس به منظور تحقق و تامین حقوق بشر، با طرح پایههاى ضمانت اجرا و جایگاه ارزشهاى اخلاقى و با استناد به آیاتى از قرآن کریم و فراتر از دستنوشتههاى بشرى براى آن (حقوق بشر) ضمانت اجرایى ویژهاى قائل شدهاند و حقوق بشر در اسلام را برگرفته از قرآن کریم ومانندآن از انسجام، تناسب و سازگارى برخورداردانستهاند.
در مبحث دوم نیز اعلامیه جهانى حقوق بشر را به عنوان محصول نظام حقوقى غرب مورد بررسى قرار داده و با ذکر دلایلى از کتاب و سنتبه علل و عوامل ناکامیها و وضعیت موجود آن و یادآورى نقش صهیونیزم و جریان حق وتو در ناکامیها و نابسامانیهاىحقوق جهانى بشرپرداختهاند.
در این بررسى، تنها به برخى از مزیتهاى نظام حقوق بشر در اسلام اشاره مىکنیم تا خطوط کلى مطلب روشن شود . سپس اعلامیه جهانى حقوق بشر را که محصول نظام حقوقى غرب است،به اختصار مورد بررسى قرار مىدهیم .
مبحث اول: مزایاى حقوق بشر در اسلام
گفتار اول: برترى زیرسازها
در «منطق» بیان شده است که بهترین و فراگیرترین تعریف آن است که از زیرسازهاى داخلى، فاعلى و غایى شىء مورد تعریف خبر دهد . همین سخن در باب «نظام حقوق بشر» نیز صادق است . بهترین نظام حقوقى آن است که این هر سه زیرساز در آن تعریف شده باشند و نیز این تعریف از صلابتبرخوردار باشد . اگر تنها زیرساز داخلى در تعریف گنجانده شود، یعنى فقط به ماده و صورت یک چیز براى تعریف و شناساندن آن توجه شود، چنین تعریفى کم فایده و ناتمام است . این از آن روست که حقیقت هر چیز در پیوندش با علت فاعلى و غایى خود تجلى مىیابد . اگر پدید آورنده یک چیز و هدفى که آن چیز پیش رو دارد، شناخته نشود، نمىتوان به حقیقت آن پى برد . بر همین قیاس، «حد تام» و تعریف استوار یک نظام حقوقى آن است که هم از زیر ساز داخلى آن نظام و هم از زیرسازهاى فاعلى و غایىاش خبر دهد، البته منظور تعریف ماهوى با جنس و فصل نیستبلکه مقصود، تعریف مفهومى است .
این گونه تعریف را قرآن کریم، در عمل، به ما آموخته است . آنگاه که قرآن از شناخت جهان سخن مىگوید، هم پدیدآورنده آن را به ما مىشناساند و هم هدف آن را معرفى مىکند و هم ساختار درونىاش را تبیین مىسازد . براى نمونه به این آیه توجه کنید تا چگونگى سخن گفتن از زیرساز فاعلى نظام هستى را بنگرید .
«الله الذی خلق سبع سماوات و من الارض مثلهن یتنزل الامر بینهن لتعلموا ان الله على کل شیء قدیر و ان الله قد احاط بکل شیء علما» (2)
یعنى: خداست آن که هفت آسمان را آفرید و زمین را نیز همسان آنها ساخت . امر خدا در هفت آسمان و زمین فرود مىآید تا بدانید که او بر هر چیزى تواناست و دانش او همه هستى را فرا پوشانده است .
بر اساس این آیه، خداوند زیرساز فاعلى نظام هستى است و امر او زیرساز نظام داخلى، و نیز معرفت انسانها به قدرت و علم پروردگار، زیرساز غایى نظام هستى است . زیرساز فاعلى در نظام حقوق بشر اسلام، فرمان پروردگار و راهنمایىهاى قرآن و عترت است; بر خلاف حقوق بشر مکتبهاى غیرالهى که خود را بىنیاز از فرمان خداوند و راهبران الهى دانسته و تماما بر منابع بشرى مانند عرف، آداب، آراى حقوقدانان و اراده دولتها تکیه کردهاند .
در جنبه زیرساز داخلى نظام حقوق بشر نیز نظام اسلامى برتر است . زیرساز داخلى نظام حقوق بشر در اسلام، عبارت است از قواعد تنظیمگر روابط فردى و اجتماعى انسانها . در این نظام، بسیارى از تکالیف و وظایف فردى در حوزه مسائل حقوقىاند، اما نظام غیر الهى، بسیارى از تکالیف و وظایف فردى را از حیطه مسائل حقوقى بیرون مىشمارد و آنها را تنها امورى اخلاقى مىداند کهتصمیمگیرى درباره آنها بر عهده خود فرد یا جامعهاى است که در حوزه نیازها و روابط فردى تصمیممىگیرد .
هدف و زیرساز غایى نظام حقوق بشر در نظام حقوقى اسلام، نورانى ساختن جامعه انسانى است، البته سالک این راه، در میانه مسیر، از منزلگاه عدل و قسط هم مىگذرد و - به تعبیر پیشین - عدل هدف متوسط این نظام است، اما زیرساز غایى نظام حقوق بشر در غرب - اگر خوشبینانه بدان بنگریم - این است که انسانها از «استاندارد» ها و هنجارهاى مطلوب یک زندگى متمدنانه بهره گیرند . و تعیین کننده این «میزان» ها و «هنجار» ها چیزى جز
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:33
عنوان:مقاله حقوقی بررسی تطبیقی حمایت از حقوق بشر در اسلام و حقوق بین الملل معاصر
فهرست
بررسی تطبیقی حمایت از حقوق بشر در اسلام و حقوق بین الملل معاصر
چکیده
اصل «عدم مداخله» و اصل «منع توسل به زور» از جمله اصول کلى حاکم بر روابط بین المللى است که کلیت آن، هم در نظام حقوقى اسلام و هم در نظام حقوق بین الملل معاصر پذیرفته شده است. البته در هر دو نظام حقوقى، موارد متعددى به عنوان استثنا بر این دو قاعده لحاظ شده است. یکى از مواردى که به عنوان توجیه استفاده از زور و مداخله، مطرح شده است، مداخله نظامى اعم از حمله مسلحانه یا اعزام گروه هاى مسلّح یا کمک تسلیحاتى و نظامى به کشورى علیه کشور دیگر، به منظور حفظ و دفاع از حقوق انسانى است. اصولاً در تفکر اسلامى و حقوق بین الملل معاصر، اهم حقوق انسانى کدام است؟ و آیا هر گاه دولتى حقوق اساسى بشر را در قلمرو حاکمیت خود نقض کند، سایر دولت ها یا سازمان هاى بین المللى، «حق» یا «وظیفه» مداخله و توسل به زور علیه آن کشور را دارند، یا آن که این امر، عملى نامشروع مى باشد؟ هدف این نوشتار، مقایسه اجمالى «حمایت از حقوق بشر» در نظام حقوق بین الملل اسلام و حقوق بین الملل معاصر مى باشد.
اشتراک نظر و سابقه تاریخى حمایت از حقوق بشر یکى از اصول کلى سیاست خارجى دولت اسلامى، مبارزه با ظلم و استعمار و خفقان و دیکتاتورى و حمایت از امت اسلامى و دفاع از همه مظلومان و مستضعفان جهان در مقابل متجاوزان و ستمگران و طاغوت ها مى باشد، و این امر، یکى از اهداف جنگ هاى مشروع در نظام حقوقى اسلام و از مصادیق «جهاد فى سبیل اللّه» مى باشد; چه این که بدون تردید از نمونه هاى بارز ظلم و تجاوز، تعدّى به حقوق اساسى و آزادى بشر است و همان طورکه درمقدمه اعلامیه اسلامى حقوق بشرمصوّب1990میلادى دراجلاسوزراى امور خارجه کشورهاى عضو سازمان کنفرانس اسلامى در قاهره([1]) آمده است: «حقوق اساسى و آزادى هاى عمومى در اسلام،
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 40 صفحه
مقدمه :
دولت های عضو سازمان کنفرانس اسلامی با ایمان به الله پروردگار جهانیان و آفریدگار کائنات و بخشنده نعمتها ، خداوندی که انسان را به بهترین وجه آفریده و به او حیثیت داده و وی را خلیفه خود در زمین گرداند ، خداوندی که آبادانی و اصلاح زمین را بر عهده بشر گذارده و امانت تکالیف الهی را بر گردن او نهاده و آنچه در آسمانها و زمین است همگی را تحت تصرف وی قرار داد ، و با تصدیق رسالت محمد صلی الله علیه و آله که خداوند ایشان را به هدایت و آیین راستین فرستاده و وی را رحمتی برای جهانیان ، و آزادگری برای بردگان و شکننده ای برای طاغوت ها و مستکبران گردانیده است ، پیامبری که برابری را میان همه بشریت اعلام نموده و هیچ اولویتی برای کسی بر دیگری جز در تقوا قائل نشده ، و فاصله ها و اکراه را از میان مردم برچید ، مردمی که خداوند آنان را از روح واحد آفریده است.
و با در نظر گرفتن عقیده توحید ناب که ساختار اسلام بر پایه آن استوار شده است ، عقیده ای که بشریت را فرا خواند تا جز خدا کسی را پرستش نکرده و شریکی برای او قائل نشوند واحدی را به عنوان خدا به جای الله نگیرند ، عقیده ای که پایه راستین آزادی مسئولانه بشریت و حیثیت آنان را پی ریزی کرده و رهایی انسان از بردگی را اعلان نموده است .
و برای تحقق اموری که در شریعت جاودان اسلامی آمده است از جمله پاسداری از دین و جان و خرد و ناموس و مال و نسل ، و دیگر امتیازات چون جامعیت و میانه روی در کلیه مواضع و احکام ، این شریعت معنویات و ماده را با هم در آمیخت و عقل و قلب را هماهنگ ساخت و میان حقوق و وظائف موازنه به وجود آورد و بین حرمت فرد و مصلحت عمومی تلفیقاتی به وجود آورد و معیارهای قسط را میان طرفهای ذیربط برقرار کرد تا این که نه طغیانی باشد و نه زیانی .
ضمن تأکید بر نقش تمدنی و تاریخی امت اسلامی که خداوند آن را بهترین امت برگزید تا این امت یک تمدن جهانی همگون را به بشریت تقدیم نماید ، تمدنی که می تواند دنیا را به آخرت ربط داده و علم و ایمان را بهم بپیوندند . لذا از چنین امتی امروزه انتظار می رود که به هدایت بشریت گمراه در امواج و مسلک هایی که در حال رقابت متضاد هستند اقدام نموده و راه حلهایی برای مشکلات مزمن تمدن مادی ارائه دهد .
و به جهت ایفای سهم خود در تلاشهای بشری که مربوط به حقوق بشر است - حقوقی - که هدفش حمایت بشر در مقابل بهره کشی و ظلم بوده و تأکید بر آزادی و حقوق او در حیات شرافتمندانه ای دارد که با شریعت اسلامی هماهنگ است .
با اعتقاد به این که بشریتی که در بالاترین درجات علم مادی رسیده است ، پیوسته و در هر زمان نیازمند تکیه گاهی ایمانی جهت پاسداری از تمدن خودو عامل حمایت کننده از حقوق خویش می باشد .