آغاز نبرد
مردم جهان در قرن بیستم شاهد دو جنگ بزرگ بوده اند . این دو جنگ از نظر وسعت و شدت و شمارة جنگجویان در تاریخ بینظر است . در طول این دو جنگ جهانی ، دهها میلیون انسان کشته و زخمی و ناپدید شدند یا از قحطی و گرسنگی و بیماری جان دادند . شهرها و روستا ویران شدند وشط مواج و با عظمت تمدن در گرداب مخوف جنگ فرو رفت . ولی با این دو جنگ چهرة جهان نیز تغییر یافت ، دنیای قدیم از میان رفت و دنیای جدید سر بر افراشت .
در سال 1815 ، ناپلئون امپراتور فرانسه ، در نبرد واترلو ، که در آن تقریباً تمام کشورهای بزرگ اروپا شرکت داشتند ، شکست خورد . به دنبال نبرد واترلو در اروپا به مدت یکصد سال جنگی بزرگ و همه گیر رخ نداد . تنها در سال 1870 جنگ کوتاهی میان آلمان و فرانسه در گرفت که در آن ارتش فرانسه به سرعت درهم شکست .
این فایل دارای 21 صفحه می باشد.
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 74 صفحه
نبرد هارمجدّون :
از سال 1980، این عادت در من پیدا شده است که هر یکشنبه، برنامه «ساعت بشارت انجیل کهن» فال ول را در تلویزیون بگیرم.
براى آنکه مطالب بیشترى درباره خداشناسى هار مجدون فال ول بدانم؛ و دریابم که پیروانش تا چه اندازه مانند خودش فکر مىکنند، در سال 1983، در گشت مسافرتى به سرپرستى او به سرزمین قدس، نام نویسى کردم.
من یکى از 630 نفر مسیحىاى بودم، که از نیویورک به تل آویو پرواز کردیم. در آنجا ما را به گروههاى حدود 50 نفرى تقسیم کردند. به هر یک از گروهها یک اتوبوس و یک راهنماى اسراییلى اختصاص داده شده بود. ما پس از یک استراحت شبانه با اتوبوس ها یمان به راه افتادیم.
حالا در این سفر کوتاه، شما هم با من همراه شوید:
براى این که به دره مجدو برویم، از تل آویو حدود 55 مایل به طرف شمال سفر مىکنیم. به محلى مىرسیم که در 20 مایلى جنوب - جنوب شرقى حیفا، قرار دارد و فاصله آن از دریاى مدیترانه، حدود 15 مایل است پس از پیاده شدن از اتوبوس، با کلاید، یک مدیر اجرایى بازرگانى بازنشسته از مینیاپولیس، که سالهاى آخر دهه 60 سالگى خود را مىگذراند، همگام مىشوم. کلاید، فارغ التحصیل کالج است و در جنگ دوم جهانى، در ارتش آمریکا با درجه سروانى، در آفریقاى شمالى و اروپا، خدمت کرده و به خاطر فرماندهى هوشمندانه سربازانش و شجاعت شخصى اش در زیر آتش دشمن به گرفتن نشان افتخار، مفتخر شده است. قدى دارد در حدود شش پا و هیکلى مناسب، که آن را نتیجه خدمتش در ارتش مىداند.
همسر کلاید دو سال پیش درگذشته است و به همین جهت در این سفر تنهاست. سر و وضعش تمیز و مرتب است. با شلوارى پشمى، پیراهنى سفید، کراوات مناسب و کت کشمیر؛ سرى دارد پرمو که تنها بخشى از آن خاکسترى شده است.
فاصله کوتاهى تا یک تل یا پشته کوچک، پیاده طى مىکنیم. این تپهاى است مصنوعى، که از لایههاى مختلف یا برجا مانده از گیاهان و جانوران و یا جامعههاى باستانى کهن پوشیده شده است.
کلاید توضیح مىدهد: «زمانى در اینجا یک شهر قدیمى کنعانى قرار داشته است» و اضافه مىکند که ما در لبه جنوبى فضاى بزرگ گسترده و هموار دشت اسدرالون (2) قرار داریم، که در کتاب مقدس «دره جزرال» هم گفته شده است.
در زمانهاى قدیم مجدو شهر بسیار مهمى بود. این شهر در محل تقاطع دو جاده مهم استراتژیک نظامى و کاروان رو قرار داشت.
کلاید، این کهنه سرباز از تاریخ دان مىگوید: «جاده ماریس، یعنى جاده باستانى ساحلى، که مصر را از راه مجدو، به دمشق و مشرق مربوط مىساخت، از این دره مىگذشت.»
مىگویم: «پس با این توصیف، این محل همیشه میدان جنگ بوده است؟»
کلاید پاسخ مىدهد: «بله، برخى از تاریخ نویسان اعتقاد دارند، که در اینجا بیش از هر جاى دیگر در جهان، جنگ روى داده است. فاتحان کهن همیشه مىگفتند، هر فرماندهى که مجدو را داشته باشد، در برابر همه مهاجمان پایدارى مىکند.»
«شما در صحیفه یوشع بن نون (باب 12، آیه 21)(3) مىخوانید که چگونه یوشع و اسراییلیان، در اینجا کنعانیان را شکست دادند. و در «کتاب داوران» باب چهارم و پنجم مىخوانید که دو قرن پس از آن نیروهاى اسراییلى در زیر فرماندهى دبوره و باراق، در نبردى بر سیسرا سردار کنعانیان چیره شدند.(4)»
«و بعد چنانکه مىدانیم، شاه سلیمان این شهر را مستحکم ساخت و به مرکزى براى اسبها و ارابه هایش بدل کرد.
حتى در طى سالهاى عمر من هم در اینجا نبردهاى مهمى داشتهایم. نزدیک به پایان نخستین جنگ جهانى، در سال 1918، ژنرال انگلیسى آلن بى، درست در همین جا در مجدّو، به پیروزى قاطعى بر ترکها دست یافت.»
همه عضوهاى گروه ما، به پیاده روى خود تا یک نقطه مناسب ادامه مىدهیم و سپس در نقطهاى که بر همه دره جزدال که به سوى شمال غربى تا دوردست اشراف دارد، غرق تماشا مىشویم.
کلاید با صداى هیجان زدهاى مىگوید: «و سرانجام، حالا دارم میدان آخرین نبرد بزرگ را تماشا مىکنم!»
مىپرسم: اما آخر شما از کجا مىدانید که نبرد نهایى در اینجا روى خواهد داد؟
- «شما همین اسم - یعنى مجدّو - را بگیرید، کلمه عبرى هار، یعنى کوه را به آن اضافه کنید. این دو کلمه به شما هارمجدّو را مىدهد، که ما هارمجدّون ترجمه مىکنیم.»
در حالى که او صحبت مىکند، من مىکوشم استدلال او را، با جستجوى هار یا کوه دنبال کنم؛ اما کوهى پیدا نمىکنم. با وجود این، چون دره روبروى خودمان را مىتوانیم ببینم، پس نقطه مناسبى که روى آن ایستادهایم، بآسانى مىتواند هار (کوه) تلقى بشود. اما با همه اینها، آیا هارمجدّو - که کلمه کلمه به معنى کوه مجدو است - به یک محل دلالت مىکند یا یک رویداد؟
کلاید، کمى با بى حوصلگى پاسخ مىدهد: «نه، نه، این میدان نبردى است که همه ملتها در آن درگیر مىشوند. این آخرین نبرد میان نیروهاى نیکى و نیکوکارى به رهبرى مسیح و نیروهاى شیطانى به رهبرى دجال خواهد بود.»
من، مانند میلیونها مردم دیگر، سخن کلاید را باور مىکنم. من همیشه چیزهایى درباره هارمجدّون شنیده بودم، اما با همه شنیدن هاى این واژه اشتقاق آن را نمىدانستم. پرسیدم که آیا درباره این واژه هارمجدّون مطالب زیادى خواندهاید؟
- «مىدانید، واژه هارمجدّون تنها یک بار در انجیل آمده است؛ یعنى درست همان که در کتاب مکاشفه یوحنا باب شانزدهم، آیه 16 آمده است؛ و سپس این آیه مختصر را نقل مىکند:
«و ایشان را به موضعى که آن را در عبرانى هارمجدّون مىخوانند، فراهم آوردند.»
از آن جا که این واژه در زندگى ما نقش چنین با اهمیتى دارد، امیدوارم بتوانم اشتقاق آن را پیدا کنم، من آنچه را که کلاید گفت تکرار مىکنم: در کتاب عهد عتیق، هیچ ذکرى از این واژه نشده است. در کتاب عهد جدید هم تنها یک مورد، یعنى در باب مکاشفه که گاهى مکاشفات، یا مکاشفه یوحناى قدیس هم گفته مىشود، آمده است. اما من هنوز سردرگم هستم، در حالى که در مکاشفه، از «محلى» به نام هارمجدّون صحبت مىکند، کلاید اصرار دارد که هارمجدّون معنى یک نبرد را مىرساند.
کلاید مىگوید: «یوحناى پیش گو کتاب مکاشفه را نوشته است؛ و چنانکه مىدانیم ما از همین اثر یوحنا است که بیشترین اطلاعات خودمان را از آخرین روزهایى که داریم مىگذرانیم، به دست مىآوریم. او تصویر کاملى از آخرین نبردى که باید درست در همین محل صورت بگیرد، به دست داده است. به یاد دارید که او در پیشگویى خود از این نبرد بزرگ، مىنویسد(5):
«و بلدان امتها خراب شد... و هر جزیره گریخت و کوهها نایاب گشت.» و بعد مىافزاید:
«خداوند همه چیز را درباره آینده مىداند. هیچ چیز را از او گریزى نیست. خداوند از همان آغاز مىداند، چه کسى به هاویه خواهد رفت و چه کسى دقیقا نخواهد رفت. هنگامى که خداوند قانون را نازل کرد، دقیقا مىدانست کدام انسان قادر به رعایت آن نخواهد بود.»
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:35
مقدمه :
جهان در اواخر دهه 1980 شاهد تحولات چشمگیر وبی سابقه ای بود نظام دو قطبی شکل گرفته در پایان جنگ جهانی دوم، سیطره اندیشه کمونیسم بر اروپای شرقی ،شوروی و بسیرای از کشورهای جهان سوم ، جایگاه غیر متعهدها و جهان سوم و نهایتاً نظامی که از این بحرانها به وجود آمد ، از جمله موضوعات اصلی این برهه از زمان بود
کمونیسم به دلایل سیاسی ، اقتصادی و ایدئولوژیک با بن بست روبه رو شد و پروستریکا و گلاسنوست به عنوان اقدامات اصلاحی گورباچف ، امیدی در دلها زنده نکرد در این شرایط حساس جمهوری های شوروی از آب گل آلود ماهی گرفتند و استقلال خود را اعلام نمودنید اروپای شرقی ودیگر کشورهای زیر سلطه شوری ، به نظام لیبرالیستی گرایش پیدا کردند وعلایق خود را با ام القرای مارکسیسم به حداقل رساندند .جهان سوم که از تضاد شرق و غرب در دوران جنگ سرد ، از موقعیت تقریباً مناسبی برخوردار بود ؛ پس از این برهه با بی مهری های هر دو بلوک روبه رو شد . دوران سردرگمی چند ساله آنها با توجه به تضاد منافع ایشان ، تمایلات و ایدئولوژیهای متفاوت واختلاف نظر نیست به آینده خود ،طبیعی به نظر می رسید .
درحقیقت ، دستور کا رگروه 77 وغیر متعهدها باید تغییر می کرد نهضت غیر متعهدها با افت وخیز حرکتها و با دامنه تقریباًمتضاد موضع گیری اعضاء وظیفه ایجاد خطی بین شرق و غرب و حفظ کشورهای جهان سوم بین دو ابر قدرت را بر عهده داشت . پس از سقوط نظام دو قطبی و خلع سلاح شدن ایدئولوژی کمونیسم تمایلات متفاوت و بعضاًمتضاد و حتی مبهمی بر حرکت کشورهای جهان سوم ، حاکم شد .
آمریکه که در دوران جنگ سرد از حمایت اروپا و ژاپن بهره مند بود ، خود را در شرایط جدیدی حس می کرد اروپای متحد آلمان قدرتمند ژاپن ، به عنوان غول اقتصادی ، جهت حرکت های خود از آمریکا را تغییر دادند و در راستای تقویت «منابع ملی » خویش، نقش جدید در نظام بین الملل را مدعی شدند جهان شاهد اهمیت اقتصاد، پس از یک دوره اهمیت جنگ افزارهای نظامی و نیز مسائل سیاسی بود . اینک ببرهاهی آسیا و چین در صحنه قدرت اقتصادی و نهایتاًقدرت سیاسی وارد خواهند شد ، هر چند در چند سال اخیر شاهد بحرانهایی در این مناطق بوده ایم .
در چنین شرایطی حساسی می توان از خود سئوال کرد که آیا شکست کمونیسم به دلیل پیروزی لیبرالیسم و کاپیتالیسم بود ؟ آیا پس از سقوط یکی از دو قطب نظام دو قطبی با نظام تک قطبی روبه رو خواهیم بود یا اینکه نظامی چند قطبی و ... خواهیم داشت ؟آیا ایده افول نسبی قدرت آمریکا در کوتاه یا دراز مدت از صحت استحکام معتنابهی برخوردار است ؟ سهم جهان سوم – مخصوصاً کشورهای اسلامی – درنظام نوین ادعا شده چه خواهد بود ؟ ایران اسلامی ، چه موضعی در مقابل نظام نوین جهانی باید اتخاذ کند ؟نظریه برخورد تمدنها به واقع نزدیکتر است یا نظریه گفتگوی تمدنها ؟
مقدمه
«! جنگ را هیچ کس دوست ندارد. در جنگ، پدران پسران را به خاک مى سپارند حال آن که در صلح، پسران پدران را ))
کرزوس پادشاه لیدیه
بسیارى از مردم جنگ را امرى عبث و قابل اجتناب مى دانند و کم تر کسى آن را دوست دارد. شاید نظامیان، به ویژه نظامیان کارکشته و جنگ دیده بیش از دیگران از جنگ دورى کنند.
کسانى که سابقه ى مبارزه در میادین جنگى را دارند، به خوبى به خاطر مى آورند در میدان نبرد، مرگ انسان ها بسیار ساده اتفاق میافتد و سربازان خیلى زود به مرگ هم قطاران، دوستان و حتا برادران خود عادت مى کنند اما همین افراد به محض تغییر شرایط و پایان جنگ پى مى برند که در جنگ چه بر آن ها گذشته و چه بر سر دشمنان خود آورده اند. اما از یک نکته هیچ وقت نمى توان فرارکرد: جنگ اجتناب ناپذیر است. شاید ضرورى نباشد اما اگر زمان رخ دادن آن برسد، هیچ کس نمى تواند مانع آغاز آن شود.
نظامیان نقطه آغاز جنگ را سیاستمداران مى دانند و سیاستمداران برعکس آنان، جنگ را در نتیجه علامت هاى غلط نظامیان ذکرم ىکنند اما امروز عامل دیگرى نیز به این دو عامل اضافه شده است. افکار عمومى، گاهى افکار عمومى جنگ را مى طلبد.
بررسى تاریخ جنگ ها نشان مى دهد پس از مدتى تخاصم لفظى و یا دست اندازى هاى محدود، شعله ى جنگ ناگهان بین دو یا چند ملت شعل هور و کشور، قاره و یا دنیایى به آتش کشیده مى شود
صد جنگ بزرگ تاریخ
نبرد آشور و ماد،یکی از تاریخی ترین جنگ ها
آشوریان،جنگجویان بی رحم
دولت آشور،دولتی سامی نژاد
آشوری، سپاهی قوی و جنگاور
آشوری ها ، قوی ترین قدرت نظامی آسیا
سپر های بلند،وسایل قلعه کوب و برج های متحرک
تیرکمان ، نیزه،کلاهخود و زره سبب رویین تر شدن سربازان آشوری
کار های آشوری ها:غارت دهات،سوزاندن خرمن ها و قطع درختان میوه دار
کشتن ساکنان شهر ها،کندن پوست مردان و به غلامی گرفتن بازمانده ها
آشور در اوج قدرت
ظهور دولت مقتدر ماد
مرگ دیا اکو
ظهور هوخشتره(کیاکسار)،پادشاه ماد
نبرد اول ماد وآشور
هجوم به بین النهرین و نینوا (پایتخت آشور)
نبرد دوم (نبرد نهایی)
سقوط فجیع نینوا
فتح آشور
نبرد بابل
کوروش بابل را فتح می کند
پایان یک دوره
نبرد لیدیه
نبرد ایران و لیدیه
نبرد ماراتن
ایران و یونان
پیروزی امیرکبیر به کرزوس
نخستین جنگ مدی
جنگ های دوم مدی
توضیحاتی درباره ی جنگ ماراتن
نبرد پلاته
دروغ های یونانی
روایت سرپرس سایکس از جنگ های دوم ایران و یونان
جنگ پلاته در سال 749 قبل از میلاد
نتیجه نبرد های دوم
نبرد پلوپونز
اسپارت و آتنپ
نتیجه نبرد های پلوپونز
ورود اسکندر به آسیا
ورود اسکندر به بین النهرین
چرا نسبت به جنگ های اسکندر تردید وجود دارد؟
نبرد های پونیک
نخستین جنگ پونیک
جنگ های دوم پونیک (ورود هانیبال به جنگ)
تغییر استراتژیک
نتیجه گیری نبرد پونیک
نبرد های مهرداد ششم
سقوط دولت پونت
نتیجه جنگ مهرداد ششم و رم
نبرد کاره
آغاز نبرد های ایران و رم ( نبرد کاره)
دلیل اولیه پیدایش تضاد بین ایران و رم
کراسوس و ایران
اشتباه بزرگ کراسوس
سرعت عمل شاه ایران
مرگ کراسوس
نتیجه نبرد کاره
نبرد بردگان
قیام بردگان به رهبری اسپارتاکوس
ظهور اسپارتاکوس
اولین نبرد
اوج قدرت
ورود کراسوس و پمپه
آخرین نبرد
نتیجه قیام بردگان
ظهور سزار
نبرد های دوران سزار
سه فرمانده بزرگ
گل غربی
ورود به جزیره نا شناخته بریتانیا
دشمن بزرگ سزار
نتیجه نبرد های سزار
نبرد ایران و رم
آنتوانت وایران (نبرد ایران و رم)
انتقام کراسوس
اولین ضربه مرگبار
ضربه دوم
نتیجه نبرد های دوم ایران
نبرد کریمه
واکنش فرانسه و روسیه
نتیجه نبرد
جنگ آمریکا و اسپانیا
جنگ کوبا
نتیجه نبرد
جنگ تسوشیما
آغاز فروپاشی نظام تزاری
حمله به پورت آرتور
بزرگترین حرکت دریایی تاریخ
تسلیم پادگان روسیه
جنگ اکتبر
مردی به نام شاذلی
شش اکتبر
نتایج جنگ اکتبر
جنگ افغانستان
گرفتاری آمریکا در بحران ایران
حمله به افغانستان
نتیجه نبرد
جنگ ایران و عراق
اصل غافل گیری
شروع دومین جنگ طولانی قرن بیستم
اولین واکنش ایران
ورود نیرو های سازمان یافته
پتانسیل انقلاب
ضد حمله های ایران
آغاز رکورد در جنگ
به کارگیری گسترده بمب های شیمیایی
تداوم عملیات ایذایی توسط دشمن
فتح فاو
افزایش تلاش غرب و روسیه برای قبول آتش بس از سوی ایران
حملات بی نتیجه
ضربات متقابل ارتش عراق
قبول آتش بس
نتایج جنگ
نبرد دره بقاع
مبارزان فلسطینی
آغاز جنگ
موفقیت نیروهای هوایی اسرائیل
پایان جنگ
نتیجه نبرد
جنگ اول خلیج فارس
حمله به کویت
آغاز حملات هوایی
حمله 100 ساعته
نتیجه نبرد
زاویه سیاسی
آثار نظامی
آیا ارتش عراق محکوم به شکست بود؟
جنگ دوم خلیج فارس
جنگ عراق و آمریکا
بهانه سلاح های کشتار جمعی
آغاز حمله
درخواست ارسال نیرو
حرکت به سمت بغداد
فتح بغداد
اتفاق عجیب
نتیجه نبرد
نویسنده:علی غفوری
جنگ ایران وعراق بی شباهت به بسیاری از جنگهای نوین، برآیند عوامل و متغیرهای پیچیده و تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اعتقادی - ایدئولوژیک است. برخی از این عوامل به اختلافات تاریخی و طولانی بین دو قوم ماد و آشور در عصر باستان و بعدها بین دو فرهنگ و دو ملت عرب و عجم باز میگردد و برخی دیگر به تحولات سیاسی، اجتماعی و نظامی در سطوح ملی، منطقهای و بین المللی در مقطع زمانی پیش از جنگ هشت ساله (1359-1367) مربوط میشود. شناخت این عوامل - اعم از عینی یا ذهنی- زمینهساز جنگ، به اندازة دستاورد و نتیجة جنگ به عنوان مجموعهای از تصمیمات سیاسی و نظامی و فناوری که در صحنه نبرد واقعی به کار گرفته میشوند، مهم است. اساساً شروع جنگی بزرگ و طولانی بدون وجود عوامل تاریخی، فرهنگی و استراتژیک غیر محتمل است. این نوشتار خواهد کوشید، چشم اندازی از تاریخچة اختلافات ایران و عراق از ابتدا تا وقوع "جنگ تحمیلی" در 31 شهریور 1359 (22 سپتامبر 1980 م) را ترسیم کند.
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن37 صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید .