اروندرود (شط العرب) رودخانه پهناوری است در جنوب شرقی ایران و در مرز
ایران و عراق. اروندرود از همریزش رودهای دجله، فرات و سپس کارون پدید
آمده است. دجله و فرات پیش از پیوستن به کارون در شهر قرنه در 375
کیلومتری جنوب بغداد به هم میپیوندند. درازای اروندرود از قرنه تا ریزشگاه آن
در خلیج فارس 190 کیلومتر است. ریزشگاه اروندرود در محل شهر ایرانی
اروندکنار"القصبة" و شهر عراقی فاو است. اروند رود در شاهنامه چند بار بکار
رفته و در کتب جغرافیایی بعد از اسلام نیز توصیف شده است اما در بعضی
منابع گاهی اوقات توصیف اروند بر رود کارون دلالت دارد و در مواردی بر شط
العرب یا اروند رود.
این فایل دارای 19 صفحه می باشد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:13
فهرست:
انواع سلاح های شیمیایی
وی ایکسVX
سارین
گاز خردل
سیاه زخمANRHRAX
بوتولینوم توکسین
افلاتوکسین
انواع گازهای سمی
مونوکسید کربن
دیاکسیدکرب
کلر
کلرور کربونیل (COCl2)
اسید سولفیدریک
دیاکسید گوگرد
اکسیدنیتر
سیانوژ
آثار واقسام سلاح های شیمیایی
مقدمه و توضیحات:
در جنگ تحمیلی 8 ساله علیه ایران رژیم عراق با بهره گیری از چالش های میان تهران واشنگتن، با تحریک کاخ سفید و با هدف رسیدن به امیال خود، مرزهای غربی کشورمان را مورد تاخت و تاز قرار داد. این جنگ به لحاظ بسیاری پارامترها، با سایر نزاع های چند سال اخیر متفاوت بوده است. استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی در این جنگ از سوی رژیم عراق یکی از این پارامترها است که هیچگاه در این وسعت، در هیچ نزاع منطقه ای به کار نرفت. وسعت این اقدام غیرانسانی و مغایر با قوانین بین المللی به حدی بود که حتی شهروندان عراقی نیز از آن در امان نماندند. اسفند ماه سال 1366 یادآور خاطره تلخ بمباران شیمیایی شهر حلبچهدر منطقه کردستان عراق است که طی آن صدها نفر از اهالی منطقه جان خود را از دست دادند.
آنچه در پی مطالعه خواهید فرمود، مروری است بر تاریخ استفاده رژیم عراق از این سلاح ها در طول جنگ تحمیلی .
* * *
اولین باری که ارتش عراق از سلاح شیمیایی در جنگ استفاده کرد مربوط به 27 مهرماه 1359 در منطقه جنوب (استان خوزستان) است. در این سال عراق چهار بار از سلاح شیمیایی از نوع تاول زا (گاز خردل) استفاده کرده که 1 مصدوم و 20 شهید به دنبال داشت.
حملات شیمیایی ارتش بعث در سال های 1360 و 61 که مقارن بود با عملیات های پیاپی رزمندگان اسلام، گسترش یافت. در سال 1360 عراق 6 بار از این سلاح مرگبار و غیر انسانی استفاده کرد که باز در همان منطقه (جبهه های جنوب) و از همان نوع تاول زا بود این بار 101 نفر به شهادت رسیدند.
در سال1361، در عملیات والفجر مقدماتی 12 بار مناطق غرب و جنوب مورد اصابت بمب های شیمیایی قرار گرفت. جبهه میانی، غرب و شمال غرب و بخشی از استان های ایلام، آذربایجان غربی، اردبیل، باختران، کردستان و سلیمانیه و در عملیات های والفجر 2 و 4 در سال1362، 64 بار مورد اصابت بمب های شیمیایی از نوع تاول زا(خردل) و اعصاب (تابون) قرار گرفتند.
بر اثر این حملات وحشیانه و غیر انسانی صدها نفر شهید و هزاران نفر مصدوم شدند.
در این سال (62) سلاح های شیمیایی تعداد زیادی از اهالی غیر نظامی مناطق مزبور را مصدوم و نابینا کرد. از تاریخ اول فروردین تا 27 اسفند 1363، 2225 نفر مصدوم و 40 شهید در عملیات های خیبر و بدر حاصل اصابت 58 بار بمب های تاول زا، اعصاب، خفه کننده و آلوده کننده خون است سال 1364، در عملیات های والفجر 8 و ابتدای والفجر 9 در مناطق جنوب 76 بار سلاح شیمیایی به کار رفت که حاصل آن 77 شهید و حدود 11 هزار و 644 نفر مصدوم بود.
عراق در پاسخ به حملات رزمندگان اسلام و به خاطر شکست سنگین در عملیات های پیروزمندانه کربلای دو،چهار ، پنج وشش 102 بار از سلاح های شیمیایی استفاده کرد که 4720 نفر مصدوم و 107 نفر به شهادت رسیدند.
در سال 1365عراق در مناطق شلمچه، سردشت، خوزستان، بصره، کردستان، دیاله و ایلام 43 بار از سلاح شیمیایی استفاده کرد که 9440 مصدوم 442 شهید حاصل این حملات وحشیانه بود.
در سال پایانی ،34 حمله شیمیایی در مناطق غرب، شمال غرب و جنوب ثبت شده است که آخرین بار آن بعد از قرار داد 598 در تاریخ سوم شهریور در عملیات باز پس گیری «فاو» بود. بر اساس آمارهای رسمی نهادهای مسؤول در این رابطه تعداد کل شهدای حملات شیمیایی در طول جنگ حدود 2600 شهید و تعداد کل مصدومان نظامی و غیر نظامی حملات شیمیایی 107 هزار نفر و تعداد جانبازان شیمیایی (که در حال حاضر تحت پوش بنیاد جانبازان هستند) حدود 45 هزار نفر است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:8
فهرست و توضیحات:
مقدمه
در باره جنگ کره شمالی و کره جنوبی
من هم از اخبار ساعت ۹شب سه شنبه شنیدم در حقیقت وقتی برگشتم خونه بعد از شام یکی از دوستان ایرانی به ما زنگ زد و گفت که پوکهن(بوک هن) به ما حمله کرده منظور از پوکهن کره شمالی است در پستهای قبلی توضیح دادم.بوک یعنی شمال و هن یعنی کره هانکوک
من تو این چند روز صدای هیچ هواپیمایی نشنیدم نه آژیر و نه قطع برنامه تلویزیون و برق و ...
ظاهرا خارجیها بیشتر شنیده اند میگویند نزدیک به ۲۰۰گلوله توپ به کره جنوبی شلیک شده است البته من در اخبار فیلم این انفجار ها را دیدم چون در کره جنوبی همه جاها دوربین است تو جاده ها و ساختمانهای مهم و مناطق مرزی.
کلا بی خیال باشید به فکر خودتان باشید اینجا اگه هم جنگ بشه امکانات بیشتری نسبت به ایران داریم .
هنوز هم دوستان سوالات زیادی میپرسند و من شرمنده همه آنها میشوم و نمیتونم جواب
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه14
فهرست مطالب
تقابل ارزش های کهنه و نو:
آموزش و پرورش و رشد اقتصادی:
اصلاح سازمان آموزشی و برنامه درسی:
بازسازی پس از جنگ:
در سال 1946 قانون اساسی آموزش و پرورش و در سال 1947 قانون آموزش و پرورش مدرسه ای آموزش و پرورش چند دهه بعد ژاپن را پیریزی کرد. ماده اول قانون اساسی آموزش و پرورش تصریح می کرد: آموزش و پرورش با هدف پرورش کامل شخصیت خواهد کوشید افرادی با تن و روان سالم بار آورد که به عنوان سازندگان جامعه و کشوری صلح دوست به حقیقت و عدالت عشق بورزند، به لرزش فردی معتقد باشند، برای کار ارزش قائل باشند، احساس مسئولست کنند و سرشار از روح اسقلال باشند. در سال 1948 فرمان امپراتوری که در طول بیش از نیم قرن راهنمای آموزش و پرورش ژاپن بود لغو شد. اشغال ژاپن توسط امریکاییان، پس از جنگ جهانی دوم، نفوذ فراوان نظرات آنان درباره اهداف، سازمان و روش ها را تضمین می کرد.
در ساختار، ژاپن نظام تک مسیره ای از کودکستان تا دانشگاه( 6-3-3-4) با نه سال آموزش مشترک، اجباری و رایگان بین سنین شش و پانزده، مرکب از شش سال آموزش ابتدایی و سه سال آموزش دوره اول متوسطه پدید آورد. پس از این سطح، چند نوع مدرسه متوسطه عمومی و حرفه ای وجود دارد که به یک جونیور کالج به سبک آمریکایی و به دانشگاه منتهی می شد. در سال 1960 قریب بیست درصد از دانش آموزان در دوره اول دبیرستان و چهل درصد در دوره دوم آن دروس حرفه ای وجود داشت که به یک جونیور کالج به سبک آمریکایی و به دانشگاه منتهی می شد. در سال 1960 قریب 20% از دانش آموزان در دوره اول دبیرستان و چهل درصد در دوره دوم آن دروس حرفه ای می خواندند. یکی از ویژگی های آموزش عالی در ژاپن تعداد زیاد مؤسسات خصوصی آن بود که در میانه دهه 1960 به 270 جونیور کالج در برابر چهل کالج دولتی و 185 دانشگاه در مقابل سی و چهار دانشگاه دولتی بالغ می شد و هفتاد درصد کل دانشجویان کشور را در بر می گرفت.
نظام جدید صرفاً تغییری از سازمان دو گانه به تک مسیره نبود؛ تغییر روحیه را نیز شامل می شد. شکست در جنگ و سپس تحت اشغال بودن کشور تا سال 1952 اثر خرد کننده ای بر آن جامعه دیکتاتور پرور و ملی گرا با اخلاقیات پدر سالارانه و تنگ تنیده اش داشت. یکباره دموکراسی، فردگرایی، آزادی خواهی و برابری طلبی بدون هیچ پایگاه اجتماعی و ژاپن سرازیر شدند و هرج و مرج اخلاقی پدید آورند. دوره ای از آشفتگی اجتماعی و سیاسی، و سردرگمی در آموزش و پرورش از پی آمد. کنترل از مرکز تعدیل شد، تمرکز زدایی در مدیریت
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته جامعه شناسی جنگ شناسی یا پولمولوژی با جامعه شناسی جنگ با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 185
مقدمه و کلیات
جنگ شناسی یا پولمولوژی با جامعه شناسی جنگ – یعنی شناخت تأثیر جنگ بر جامعه و متقابلاً تأثیر جامعه بر جنگ – متفاوت است. همچنین باید آن را از علم جنگ به مفهومی که در مراکز نظامی تعلیم می دهند و متخصصان نظامی، فرماندهان و افسران را تربیت می کنند. (ادیبی سده، 1379:8) پولمولوژی، ترکیبی از واژه های یونانی polemos به معنای «جنگ» و logos به معنای «بررسی و شناسایی» است و در شکل کلی می توان ان را «علم جنگ» نامید. پولمولوژی به مطالعة شکل ها، علت ها، نتیجه ها و عملکردهای جنگ به عنوان یک پدیدة اجتماعی می پردازد. (بوتول، 1:1368) جنگ، بی تردید، شگفت انگیزترین پدیدة اجتماعی است. اگر بنا به گفتة دورکیم جامعه شناسی بیان تاریخ به صورتی دیگر باشد، می توان گفت که جنگ آفرینندة تاریخ است. در واقع، تاریخ صرفاً با توصیف کردن کشمکش های مسلحانه آغاز شده است و بعید می نماید زمانی برسد که این پدیده کاملاً از بین برود، زیرا جنگ ها مشخص ترین مبادی تاریخ، و در عین حال، مرزهایی هستند که مراحل مهم حوادث را از یکدیگر متمایز می کنند. تقریباً نمامی تمدن های معروف بر اثر جنگ از بین رفته اند. همة تمدن های جدید نیز با رخ دادن جنگ پا به عرصة وجود نهاده اند. سیادت هایی که هر از چندگاه، نوعی جامعة خاص را در صدر جوامع بشری می نشانند، زادة جنگ هستند و مشروعیت خود را از آن ئیم گیرند. به علاوه، جنگ یکی از عوامل اصلی تقلید جمعی است که در تغییرات اجتماعی نقش بسیار مهمی ایفا می کنند. جنگ بسته ترین جوامع را وا می دارد تا دیر یا زود دروازه های خود را بگشایند؛ مانند چین، ژاپن یا مراکش در طول قرن اخیر. جنگ احتمالاً نیرومندترین شکل تماس تمدن ها با یکدیگر است. جنگ انزوای روانی را به زور از بین می برد و حتی در نوع پوشش نیز تأثیر می گذارد. از روی برش لباس نظامیان می توان فاتح حقیقی جنگی را که سال ها پیش درگرفته است تشخیص داد؛ بعد از حکومت ناپلئون، از لباس های نظامی فرانسوی تقلید می کردند، پس از سال 1918 از لباس های نظامی انگلیسی، و امروز از لباس های نظامی امریکایی و روسی تقلید می کنند. مختصر اینکه جنگ از تمامی شکل های تحولات حیات اجتماعی مهم تر است. جنگ نوعی «تحول شتابان» است. بنابراین، شاید تعجب آور باشد که چرا تا کنون علمی واقعی به نام «جنگشناسی» یا «پولمولوژی» به وجود نیامده است. به راستی، چرا کمتر محققی به مطالعة عینی ویژگی ها و جنبه های عملکردی جنگ، که مهم ترین پدیدة اجتماعی است، رغبت نیافته است؟ از نیم قرن پیش تا کنون شاهد افزایش آزمایشگاه هایی هستیم که به مطالعة تخصصی برروی بیماری های مهلک مانند سرطان، سل، طاعون و تب زرد می پردازد. تعداد این آزمایشگاه ها مدام در حال افزایش است و باید چنین باشد. اما چرا برای مطالعة جنگ که به تنهایی بیش از همة بلایا و آفات قربانی گرفته و مصیبت وبه بار آورده است، جتی یک مؤسسة تحقیقاتی تأسیس نشده است؟ ارسطو می گوید که علم، زادة حیرت است. می توان گفت نخستین چیزی که مانع مطالعة علمی موقلة جنگ می شود این است که این پدیده در عین حیرت انگیز بودن، برای ما به قدری عادی است که به سختی می توانیم از آن شگفت زده شویم. پرودن ، نظریه پرداز سوسیالیست فرانسوی می گوید: (هیچ خواننده ای نیاز ندارد به او بگویند که جنگ از لحاظ فیزیکی یا تجربی چگونه چیزی است. هر کس تصویری از جنگ دارد؛ بعضی به سبب آنکه خود شاهد جنگ بوده اند، جمعی به علت ارتباطات عدیده ای که با جنگ داشته اند و بسیاری به علت آنکه خود مستقیماً جنگیده اند. بنابراین، ابتدا باید با اسن بداهت کاذب جنگ مبارزه کرد. در این مورد، بداهت ناشی از عادتی روانی است دکه از بچگی در ما به جا مانده است. تمام پسربچه ها دوست دارند از سربازان تقلید و جنگ بازی کنند.» دومین مانع بر سر راه مطالعة علمی جنگ، این است که جنگ ظاهراً به طور کامل به ارادة ما بستگی دارد. جنگ آغاز و پایانی دارد و در لحظه ای مشخص با همة تشریفات سیاسی و مذهبی خاص خود شروع می شود. برای جنگ دلایلی برمی شمارند که از مدت ها پیش از طریق بحث و مشورت تدارک دیده شده اند. به نظر ما، اگر هر جنگی مستقلاً در نظر گرفته شود، ارادی، قابل اجتناب و صرفاً معلول تصمیمی که از دیرباز سنجیده و پخته شده است، به نظر خواهد رسید. بی شک این اعتقاد که جنگها کاملاً ارادی و آگاهانه اند، از مانعی اصلی سرچشمه می گیرد که بر سر راه مطالعة علمی جنگها قرار دارد. در اینجا سخن از یک «مغالطة حقوقی» به میان می اید. با وجود تکذیب مکرر تاریخ، حقوقدانان هنوز جنگ را از مقوله نزاع میان افراد، مشاجره، دوئل یا کشمکش توأم با فحاشی می دانند. گاهی با نیز به تقلید از قراردادهای حقوقی خصوصی یا قانون جزا، برای پیمان ها، دادگاه ها یا قوانین بین المللی طرح هایی تهیه می کنند. عده ای می خواهند با نوعی آئین، مطابق الگوی قواعد جنگ تن به تن یا مقررات بوکس و فوتبال، برای جنگ مقرراتی تدوین کنند. طرح های حاکمیت نیز تا کنون حاصلی جز بازنویسی حقوق خصوصی، یا حداکثر حقوق خانخانی با تعبیر خاص آن از حکمیت تیولداران در منازعات، مانند دادگاه بارون ها، حاصلی نداشته است. اگرچه این همه، مسکن هایی آنی هستند و راه حل های موقت اند، هرچه قدر مشروع و قابل درک باشند، مانع اصلی بر سر راه مطالعه علمی جنگ ها به حساب خواهند آمد (بوتول، 1368: 4-2). بدین ترتیب، می توان گفت و صاحبنظران علوم اجتماعی، توجه نسبتاً ناچیزی به مطالعه در بارة جنگ نشان داده اند. (باتومور، 1357: 249)
کلیات و مقررات جنگ ایران و عراق
پس از یک رشته تنش های سیاسی و برخوردهای مرزی که چند صباحی بعد از انقلاب اسلامی 1357 بین دو کشور ایران و عراق پدیدار شد، سرانجام در 31 شهریور 1359، دولت عراق یک جنگ خانمانسوز را علیه ایران آغاز کرد که هشت سال ادامه داشت. فصلنامة فرهنگی – اجتماعی گفتگو در شمارة 23 خود در این باره می نویسد: «اشاره به زمینة تاریخی این رویارویی گذشته از اختلافات مرزی دیرینة ایران و عراق که از سابقه ای چند صد ساله برخوردار بود، یکی از ریشه های اصلی این تنش را در شکل گیری نوعی ناسیونالیسم رادیکال در جهان عرب باید جستجو کرد که در سال 1958 با پیروزی کودتای عبدالکریم قاسم، تحولات عراق را نیز تحت الشعاع خود قرار داد. از این مرحله به بعد بود که جهان بینی حاکم بر بغداد به نحوی روزافزون با فزون طلبی های عربی توأم شد. سیاستی که مطامع ارضی نسبت به ایران یکی از ارکان اصلی آن را تشکیل می داد. با پیروزی انقلاب و تبدیل ایران به کشوری که تحولات آن می توانست جنبش های اسلامی جاری در کشورهای منطقه و به ویژه حرکت های اسلامی شیعیان عراق را نیز تحت الشعاع قرار دهد. ابعاد جدیدی بر تنش های پیشین افزوده شد. انقلاب سال 1357 در عین افزودن این بعد جدید به مناسبات منطقه ای. با آشفتگی های اجتناب ناپذیری که بالاخص در عرصة آمادگی های دفاعی کشور به دنبال آورد، عراق را بر آن داشت که خط مشی ای تهاجمی اتخاذ کند. عراق در این رویکرد جدید، از حمایت و پشتیبانی بسیاری از کشورهای عرب منطقه. و همراهی قدرت هایی چون ایالات متحده و اتحاد شوروی – هر یک به دلایل خاص خویش – نیز برخوردار بود... پس از دوره ای از برخوردهای حاد مرزی که بعدها روشن شد که هدف عراق از طرح آن ها برآورد توان دفاعی ایران بوده است. با بمباران تعدادی از فرودگاه های عمده کشور توسط نیروی هوایی عراق در 31 شهریور 1359 جنگ آغاز شد. نقشة زیر نقاطی که حملات عراق از آنجا آغاز شده است را نشان می دهد. (مجلة گفتگو، 1378: 9-7)