چکیده
خواص فیزیکی و شیمیایی میوه خرمای پیارم در مراحل مختلف رسیدگی ( کیمری، خلال، رطب و تمر) مورد بررسی قرار گرفتند.میوه ها در مرحله کیمری سبز رنگ بوده ولی با پیشرفت رسیدگی و در مرحله تمر رنگ قهوه ای را نشان دادند. وزن میوه ها در مراحل اولیه رشد افزایش یافته و در هفته 16 پس از تلقیح به حداکثر خود یعنی 98/7 گرم رسید. سپس وزن میوه ها کاهش یافته و از هفته 18 پس از تلقیح تقریبا ثابت ماند. ترکیب شیمیایی میوه پیارم نیز در طول مراحل رشد و رسیدگی تغییر کرد بطوریکه میزان رطوبت میوه که در مرحله کیمری حداکثر و برابر با 82 درصد بود به تدریج کاهش یافته و در اواخر مرحله تمر به 8 درصد رسید.درصد کل مواد جامد محلول (TSS) در ابتدا با تراکم کمی افزوده گشته بطوریکه میزان آن در پایان هفته 16 پس از تلقیح به 17 درصد رسید.پس از پایان این دوره ، تراکم سریعی را دنبال کرده به قسمی که مقدار آن از 17 درصد به 40 درصد رسید و مجددا کاهش یافته و سپس تا پایان مرحله تمر به 61 درصد رسید.میزان قندهای احیاء کننده نیز با درصد کل مواد جامد محلول هماهنگ بوده و تا پایان هفته 16 پس از تلقیح با تراکم کمی افزایش یافته و به میزان 6/8 درصد رسید.سپس در هفته های بین 16 و 18 پس از تلقیح تراکم سریعی را دنبال کرده و در نهایت به 57 درصد افزایش یافت. بر اساس بررسی های صورت گرفته ، زمان مناسب برداشت برای خرمای پیارم ، 24-22 هفته پس از تلقیح می باشد که در این هنگام میانگین وزن میوه ، 4/6 گرم و طول و عرض میوه به ترتیب 35 میلی متر و 67/17 میلی متر است . مقدار رطوبت مِیوه نیز از هفته 22 به بعد کاهش یافته و به حدود 21 درصد می رسد.در هنگام برداشت، pH میوه در محدوده 3/7-7 و میزان اسیدیته ، 4/0 درصد گزارش گردید.
واژه های کلیدی: خرمای پیارم ، خواص فیزیک و شیمیایی ، رسیدگی
چکیده
یکی از موضوعات مورد علاقه محققین تحلیل پوششی داده ها ، رتبه بندی واحدهای تصمیم گیرنده می باشد. تاکنون روش های زیادی در این زمینه ارایه شده است که یکی از آن ها روش سکستون می باشد. در این مقاله روش مذکور به گونه ای اصلاح شده است که مشکل ناشی از وجود جواب های بهینه چندگانه در مدل مضربی برطرف گردیده است. به عبارت دیگر رتبه های به دست آمده برای واحدها منحصربفرد خواهد بود. به منظور نشان دادن درستی روش اصلاح شده و مقایسه نتایج حاصل از آن با روش رتبه بندی اندرسون-پیترسون چند مثال عددی ارایه نموده ایم.
کلمات کلیدی: تحلیل پوششی داده ها، رتبه بندی.
مقدمه و هدف : بررسی، اولین مرحله فرآیند پرستاری است که در آن اطلاعاتی از بیمار کسب می شود و پرستار را قادر می سازد که تشخیص پرستاری را تعیین، و مداخلات را مشخص کرده و به اجرا درآورد و اثربخشی آنها را ارزیابی نماید و به پیشگیری از پیشرفت بیماریها کمک شایعی انجام دهد . بنابراین پرستاران به کسب مهارتها و تکنیکهای بررسی در معاینات بالینی نیاز دارند و کسب این مهارتها می بایست در برنامه های آموزشی پرستاران گنجانده شده و در طی دوره اشتغال بکار نیز تکرار گردد، این پژوهش به منظور بررسی ارزیابی از خود و تعیین سطح نیاز آموزشی پرستاران در رابطه با بررسی وضعیت سلامت بیماران در بیمارستانهای وابسته به علوم پزشکی بیرجند صورت گرفت.
مواد و روشها : در این مطالعه توصیفی - تحلیلی، پرستاران لیسانس شاغل در بیمارستانهای آموزشی درمانی شهر بیرجند از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه مشتمل بر دو بخش : بخش اول مشخصات دموگرافیک (نه سؤال) و بخش دوم سؤالات مربوط به اهداف اصلی پژوهش (38 سؤال) بود. پاسخها در دو بخش تنظیم گردیدند. بخش اول مربوط به ارزیابی از خود در 5 طبقه (خیلی خوب، خوب، متوسط، بد، خیلی بد) و بخش دوم در رابطه با تعیین سطح نیاز آموزشی در سه طبقه (پیشرفته، متوسط و پایه) تعیین گردیدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری t و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید.
یافته ها : از 104 نفر پرستار مورد مطالعه (5/88%) مؤنث با میانگین سنی 2/6 ± 44/30 و سابقه کار 35/6 ± 27/7 بودنـــد. بیشتــرین نمونه ها از ICU (4/15%)، داخلی (5/13%)، CCU و اورژانس (6/10%) شامل می شدند. به طور متوسط بیشترین امتیاز ارزیابی از خود در رابطه با نحوه آمادگی آزمایشات خون و ادرار و الکتروکاردیوگرام (ECG) و کمترین امتیاز ارزیابی از خود در رابطه با روش و کاربرد ترانس ایلومیناتور تعیین گردید. همچنین بیشترین نیاز آموزشی پرستاران را در سطوح پیشرفته (8/55%) در رابطه با آزمایشات خون، ادرار – مدفوع و در سطح متوسط (9/51%) نحوه آمادگی رادیوگرافی قفسه سینه و سونوگرافی شکم و لگن و در سطح پایه (8/30%) کاربرد و نحوه آمادگی( MRI) عنوان نمودند. به طور متوسط خانمها نسبت به آقایان، ارزیابی از خود را بهتر تعیین نمودند ولی از نظر آماری ارتباط معنی داری مشاهده نگردید و رابطه ای بین سن، سابقه کار با ارزیابی از خود بدست نیامد.
نتیجه گیری : با توجه به این که یکی از راه های اصلی مراقبت مطلوب، اجرای یک روش سیستماتیک مراقبتی است با نتایج حاصل از این مطالعه مشخص گردید که شناخت نیازهای پرستاران در این رابطه و برگزاری کلاسهای آموزشی ضمن خدمت جهت رفع این نیازها و ارتقاء کیفیت بالینی لازم و ضروری به نظر می رسد.
کلید واژه ها : پرستار، بررسی وضعیت سلامت، خود ارزیابی، نیاز آموزشی
چکیده
گاهی در مسایل عملی ممکن است جهت حرکت یک واحد تصمیم گیرنده (DMU) به سوی مرز کارایی یا به عبارت دیگر نحوهی بهبود ورودی-خروجیهای آن، به شکل خاصی، برای کاربر اهمیت داشته باشد. این جهت ها گاهی از ابتدا معلوم هستند [1]، اما در بعضی موارد، جهت خاصی که هدف کاربر را پوشش میدهد میتواند مجهول باشد. در این مقاله، نمونه هایی از این اهداف، مطرح و الگوریتم هایی برای یافتن جهت های برآورد کنندهی این اهداف ارایه خواهد شد. مسایلی که مورد بررسی قرار خواهند گرفت عبارتند از: بهبود ورودی-خروجیها با حداقل تغییرات در مقادیر آن ها و یافتن جهت حرکت به سمت مرز، برای حالتی که ورودی- خروجیها برای بهبود، نسبت به هم اولویت دارند.
کلمات کلیدی: تحلیل پوششی دادهها ، جهت های بهینه، ابرصفحه های قوی، اولویت مطلق.
چکیده:
بمنظور مقایسه اثرات کاربرد بیو فسفات طلائی(خاک فسفات،گوگرد،مواد آلی و تیوباسیلوس) با سوپر فسفات تریپل در تامین فسفر مورد نیاز درختان پرتقال[1] شمال خوزستان طرحی با 8 تیمار ، 3تکرار در قالب بلوکهای کامل تصادفی به اجراء در آمد.تیمارها شامل:1-شاهد(بدون فسفر)،2-200 گرم P2O5(از منبع سوپر فسفات تریپل)، 3-400 گرمP2O5 (از منبع سوپر فسفات تریپل)، 4-600 گرمP2O5 (از منبع سوپر فسفات تریپل)، 5-400 گرم P2O5(از منبع بیوفسفات طلائی)، 6-400 گرم)P2O5از منبع بیوفسفات طلائی) + کمپوست باگاس نیشکر بجای کود دامی، 7-400 گرمP2O5 (از منبع بیوفسفات طلائی)+600گرم مایه تلقیح تیوباسیلوس، 8-800 گرمP2O5(از منبع بیوفسفات طلائی). تمامی تیمارها بصورت چالکود در اوائل بهمن ماه بکار رفتند. از برگها نمونه برداری شده و غلظت عناصر اصلی و میکروی آنها تعیین گردید.عملکرد وتعداد میوه هر درخت نیز اندازه گیری شد. تیمارهای بیوفسفات و سوپر فسفات تریپل سبب افزایش معنی دار عملکرد و تعداد میوه در هر درخت گردیدند(عملکرد شاهد79، سوپر فسفات 108 و بیوفسفات طلائی 111 کیلوگرم در درخت).تیمارهای بیوفسفات طلائی سبب افزایش معنی دار اندازه،ویتامین ث و درصد عصاره میوه شدند.قرارگرفتن کود بیولوژیکی بیوفسفات طلائی با سوپر فسفات تریپل در یک گروه آماری،حاکی از آن است که بیوفسفات طلائی می تواند جانشین مناسبی برای سوپر فسفات تریپل جهت برآورده نمودن نیاز مرکبات به فسفر بمنظور افزایش عملکرد و بهبود کیفیت میوه باشد.
لغات کلیدی: بیوفسفات طلائی،سوپر فسفات تریپل ،عملکرد،کیفیت، مرکبات.