لینک و پرداخت دانلود * پایین مطلب *
فرمت فایل : word ( قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 10
فهرست
خواب
عشق هزار ساله
هفتمین اختر
صبوحی
نوش نگاه
و ...
مقدمه
خواب بخت اگر بیدار باشد خواب بردارد مرا
یکسر از بستر در آغوش تو بگذارد مرا
از چه دریا آمدم با ابر بی پایان غم
کاسمان عمری ست تا یکریز می بارد مرا
آخرین پیمانه ی شبگیر این خمخانه ام
تا کدامین مست درد آشام بگسارد مرا
گنج بی قدرم به دست روزگار مرده دوست
آن گهم داند که خود در خاک بسپارد مرا
گرچه مرگم پیش تر از فرصت دیدار توست
................
دانلود مقاله سیمای پیامبران در اشعار عطار نیشابوری بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 31
چکیده
حضور پیامبران مایه روشنی چشم دل فرهیختگان عارف و زاهد و زینت بخش اشعار عطّار می باشد. قصص دینی و روایات مذهبی همواره از جایگاه والا و ویژه ای در آثار عطّار برخوردار می باشد و شیخ هر جا که بایسته و شایسته است از احوال آن بزرگان مدد جسته ، بیان معنا می نماید. در این پژوهش جلوه هایی از زندگی هشت تن از پیامبران الهی که نام آن ها در آثار عطّار نیشابوری آمده است ،مورد بررسی قرار گرفته است که در حقیقت راه گشای دستیابی به اندیشه های سترگ و عمیق عطّار نسبت به مسائل فکری و اندیشه های عرفانی آن روزگار می باشد.
مقدمه
« در مثنوی های عرفانی ،داستان پیامبران،وسیله ای برای بیان و تعلیم اندیشه ها ی عرفانی و انتقال آن به دیگران است. این منظور،با تیکه بر معنی ظاهری داستان از راه تفسیر و با تیکه بر معنی باطنی آن از راه تآویل و تبدیل عناصر و اجزای اصلی به مفاهیم انتزاعی برآورده می شود».(پورنامداریان،تقی،40:1385) در مثنوی های عطّار – که شیوه اصلی بیان و روش تعلیم ،نقل داستان و حاکایات مستقل و نتیجه گیری عرفانی از آن ها ست –مثال های متعددی می توان یافت. عطّار هم در مصیبت نامه ،الهی نامه و منطق الطّیر ،که حکایات کوتاه مندرج در داستان اصلی و جامع کتاب است ،از داستان پیامبران نیز در حکایات و تمثیل های دیگر بسیار استفاده کرده است. چنان که مثلا در مصیبت نامه بیش از بیست و هشت حکایت به داستان پیامبران مربوط می گردد. در مثنوی عطّار ضمن حمد و ستایش خداوند ونعمت پیامبر اکرم(ص) ، به داستان پیامبران اشاره شده است.اشعار عطّار ،اصل ذکر حکایت های کوتاه و گرفتن نتایج تعلیمی عرفانی از آن هاست ،امّا گاهی به ندرت، در ضمن تمثیل ها به معنی مجازی و باطنی بعضی عناصر داستانی و مقایسه آن با احوال نفسانی انسان نیز اشاره می شود،که در این جا به شواهدی از آن می پردازیم: