لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:235
فهرست و توضیحات:
چکیده
فصــل اول :
کلیات پژوهش
هدف اصلی این تحقیق شناسایی شاخصهای پیشبینی کنندة اختلالات یادگیری در سنین قبل از ورود به مدرسه میباشد و تحقیق حاضر با هدف تعیین ملاکهای تشخیص کودکان پیشدبستانی مشکوک به تواناییهای ویژه یادگیری انجام پذیرفت که برای این منظور از پرسشنامه محقق ساخته که شامل 65 سؤال در زمینههای فعالیتهای حرکتی ، گفتاری ، ادراکی ، ویژگیهای عاطفی و روانی بود استفاده شده است.
برای این منظور گروه نمونهای به حجم 100 نفر (50 نفر کودک عادی و 50 نفر کودک L.D) دختر و پسر که در مقطع ابتدایی شهر تهران مشغول به تحصیل بوده، با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. نتایج نشانگر آن بود که از نظر فراوانی و درصد، کودکان مبتلا به اختلال یادگیری نسبت به کودکان عادی دیرتر از سن طبیعی به تواناییهایی در زمینه رشد میرسند امّا بر اساس آزمون آماری x2 این تفاوت فقط در مورد تشخیص رنگها معنادار بود.
و همچنین از نظر فراوانی، ویژگیهای رفتاری، در بین کودکان عادی و L.D تفاوت وجود داشت بطوریکه کودکان L.D بیش از کودکان عادی ویژگیهای رفتاری فوق را نشان دادند امّا با محاسبه آزمون x2 ملاحظه شد این تفاوتها فقط در مورد عدم سرعت انجام کارها معنادار بود.
یک اختلال یادگیری، اختلالی عصب زیست شناختی است که از یک مشکل جدی در خواندن، حساب کردن و یا کلمهبندی نوشتن به وجود میآید که انتظار نمیرود به یک فرد عادی نسبت داده شود. یک اختلال یادگیری نه یک اختلال یادگیری است و نه به وسیله ی یک اختلال هیجانی ایجاد میشود. اگر درست ارزیابی نشود تأثیر بالقوهای روی عملکرد ناسازگارانهی فرد دارد و در حوزههای چندگانهی زندگی ضعف ایجاد مینماید. وقتی فردی مظنون به اختلال یادگیری میشود، یک ارزشیابی عصب روانشناختی تواناییها ضروری است تا منبع مشکل را به علاوه در حوزههای توانایی عصب روانشناختی تعیین کند که میتواند به عنوان پایهای برای فنون جبرانی و اختیارات درمانی باشد.
فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :233
چکیده
هدف اصلی این تحقیق شناسایی شاخصهای پیشبینی کنندة اختلالات یادگیری در سنین قبل از ورود به مدرسه میباشد و تحقیق حاضر با هدف تعیین ملاکهای تشخیص کودکان پیشدبستانی مشکوک به تواناییهای ویژه یادگیری انجام پذیرفت که برای این منظور از پرسشنامه محقق ساخته که شامل 65 سؤال در زمینههای فعالیتهای حرکتی ، گفتاری ، ادراکی ، ویژگیهای عاطفی و روانی بود استفاده شده است.
برای این منظور گروه نمونهای به حجم 100 نفر (50 نفر کودک عادی و 50 نفر کودک L.D) دختر و پسر که در مقطع ابتدایی شهر تهران مشغول به تحصیل بوده، با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. نتایج نشانگر آن بود که از نظر فراوانی و درصد، کودکان مبتلا به اختلال یادگیری نسبت به کودکان عادی دیرتر از سن طبیعی به تواناییهایی در زمینه رشد میرسند امّا بر اساس آزمون آماری x2 این تفاوت فقط در مورد تشخیص رنگها معنادار بود.
و همچنین از نظر فراوانی، ویژگیهای رفتاری، در بین کودکان عادی و L.D تفاوت وجود داشت بطوریکه کودکان L.D بیش از کودکان عادی ویژگیهای رفتاری فوق را نشان دادند امّا با محاسبه آزمون x2 ملاحظه شد این تفاوتها فقط در مورد عدم سرعت انجام کارها معنادار بود.
نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 37
شرح مختصر:
یک اختلال یادگیری، اختلالی عصب زیست شناختی است که از یک مشکل جدی در خواندن، حساب کردن و یا کلمهبندی نوشتن به وجود میآید که انتظار نمیرود به یک فرد عادی نسبت داده شود. یک اختلال یادگیری نه یک اختلال یادگیری است ونه به وسیله ی یک اختلال هیجانی ایجاد میشود. اگر درست ارزیابی نشود تأثیر بالقوهای روی عملکرد ناسازگارانهی فرد دارد و در حوزههای چندگانهی زندگی ضعف ایجاد مینماید. وقتی فردی مظنون به اختلال یادگیری میشود، یک ارزشیابی عصب روانشناختی تواناییها ضروری است تا منبع مشکل را به علاوه در حوزههای توانایی عصب روانشناختی تعیین کند که میتواند به عنوان پایهای برای فنون جبرانی و اختیارات درمانی باشد.
مقدمه
مدتهای طولانی دانش آموزانی را که در یادگیری یک یا چند درس مشکلات جدی داشتند بااصطلاحات معلول ادرکی ، آسیب دیده مغزی و آسیب دیده عصبی معرفی می کردند . با توجه به یافته های جدید در مورد یادگیری ، در سال 1963 جمعی از متخصصین ، اصطلاح ناتوانیهای یادگیری را جایگزین اصطلاحات قبل کردند از آنجا که واژه ناتوانی اصطلاحات دیگری مثل ناتوانی جسمی یا ناتوانی ذهنی را تداعی می کند ، یعنی ناتوانیهایی که تبدیل به توانایی کامل نمی شوند ، اصطلاحی مایوس کننده می نماید و به نظر می رسد اگر اصطلاح اختلالات یادگیری و یا مشکلات یادگیری به کار گرفته شود ، مناسب تر باشد . ( تبریزی ، 1380 ) به بسیاری از اینگونه دانش آموزان متاسفانه بر چسب کودن ، کم ذهن ، عقب مانده و امثال آن زده می شود که هیچکدام صحیح نیستند و با قاطعیت می توان گفت که اگر این مشکلات به موقع و به جا تشخیص داده شوند قابل درمان است ؛ افرادی چون آلبرت انیشتین نابغه ریاضی ، توماس ادیسون مخترع و نابغه امریکایی ، اگوست رودین مجسمه ساز بزرگ فرانسه ، لئوناردو داوینچی و بتهون همگی دچار اختلالات یادگیری بودند . ناتوانی یادگیری در اندام ظاهری کودک آشکار نیست کودک مبتلا به این وضع می تواند دارای بدنی قدرتمند ، چشمانی قوی ، گوشهای تیز و هوش بهنجار باشد ، در عین حال چنین کودکی در عملکرد ناتوان است . نارسایی او به همان اندازه واقعی است که ناتوانی پای فلج . شمار دانش آموزانی که اختلال یادگیری دارند بین 4 تا 12% گزارش شده است . این تفاوت آماری بسته به تعریفی است که از اصطلاح ناتوانی یادگیری Diabilitiesof learning ارائه شود . چنانچه تعریفی را در نظر بگیریم که کمترین درصد را در برگیرد ، گویای اتلاف چهارصد از رقم نجومی بودجه آموزش و پرورش کشور است . چنانچه از تعریف ناتوانیهای یادگیری درمفهوم خاص آن عدول کنیم ، هر نوع مشکل اداراکی منجر به افت تحصیلی و کاهش میزان پیشرفت تحصیلی را ، ناتوانی یادگیری به حساب آوریم , تعداد دانش آموزان درگیر این مشکل ، درصد بسیار بالایی را به خود اختصاص خواهند داد . اینگونه مشکلات تنها به افت تحصیلی و اتلاف اقتصاد ملی پایان نمی پذیرد بلکه به سرزنش و تحقیر دانش آموزان ، تشکیل خود پنداره ی ضعیف و کاهش عزت نفس آنان انجامیده و سلامت روانشان را به مخاطره می اندازد و چه بسا به مکانیزمهای دفاعی ناموفق کشانده شوند .این مشکلات از دانش آموز و مدرسه به خانه و خانواده راه می گشاید و اضطراب و ناخشنودی را در همه فضای زندگی می پراکند و حاصل این همه ، آسیب سختی است که به بهداشت روانی جامعه وارد می شود . به همین منظور از سال 1373 از سوی وزارت آموزش و پرورش مراکز آموزشی و توانبخشی دانش آموزان دچار اختلالات یادگیری ایجاد گشت و در آن اینگونه دانش آموزان در کنار تحصیل در مدارس عادی برای رفع مشکلات خاص یادگیری از خدمات ویژه پاره وقت بهره مند می شوند . مطالعات و تحقیقات روانشناختی مبین این نظریه است که موفقیت های سال های اولیه تحصیلی نقش مهمی در پیشرفت فرد در مراحل بعدی زندگی دارد . بویژه اینکه اگر کودک در دوره ابتدایی با شکست تحصیلات را آغاز کند خود پنداره او دچار مشکل شده و احساس ناارزشمندی کرده و از خود تصور منفی کسب خواهد کرد و این خود ، ناتوانی تحصیلی را برای کودک به همراه خواهد داشت . این موضوع همیشه مورد توجه من در محیط کارم بوده است و تمام توانم را به کار می گرفتم تا بتوانم با شناخت بیشتر از ویژگیهای روحی , عاطفی دانش آموزانم ارتباط مناسب با آنها ایجاد نمایم زیرا به عقیده پژوهشگر این از جمله ضروری ترین و اساسی ترین نیاز هر معلم و مربی است تا بتواند در جان و روح متربی رسوخ کند و تغییر رفتار را که از اهداف اساسی تعلیم و تربیت است در او ایجاد نماید .