اقدام پژوهی چگونه توانستم سطح کیفی درس عربی را در بین دانش آموزان بهبود ببخشم ؟

اقدام پژوهی چگونه توانستم سطح کیفی درس عربی را در بین دانش آموزان بهبود ببخشم ؟

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 30 صفحه می باشد .
چکیده:

افت تحصیلی کاهش عملکرد دانش آموز از رضایت بخش به نامطلوب است،  اگر بین استعداد بالقوه و بالفعل دانش آموزی فاصله ای ایجاد شود، از آن به عنوان افت تحصیلی یاد می شود و بهترین شاخص در این زمینه مقایسه عملکرد قبلی و فعلی است

 دراین پژوهش که در مدرسه متوسطه ومقطع دوم متوسطه در درس عربی صورت گرفته دلایل افت درسی دانش آموزان با استفاده از روش پرسش نامه ومصاحبه بااولیاء مورد بررسی قرارگرفته است .

ارتباط نزدیکی بین آموخته های قبلی دانش آموزان با مطالب درس جدید وجود دارد.

مشارکت دانش آموزان در تدریس ها به تعمیق آموخته های اوکمک شایانی می کند.

انجام بازی فردی وگروهی کلاس راشاداب وازدلزدگی نسبت به درس عربی می کاهد.

عامل تشویق تاثیر محسوسی در بهبود فرآیند یادگیری دارد.

استفاده از وسایل کمک آموزشی در یادگیری دانش اموزآن نقش مثبت دارد.

فهرست مطالب

 

چکیده: 1

 

کلید واژه :. 1

 

مقدمه. 2

 

منظور از افت تحصیلی چیست؟. 2

 

خسارت‌های ناشی از افت‌ تحصیلی:. 3

 

عوامل موثر بر افت تحصیلی:. 4

 

زبان عربی. 7

 

توصیف وضعیت موجود. 9

 

زمینه های پیدایش مساله: 10

 

اهمیت پژوهش: 18

 

اهداف تحقیق: 19

 

روش جمع آوری اطلاعات (شواهد 1  ). 21

 

نتایج حاصل از فرم نظر سنجی: 21

 

گردآوری اطلاعات شواهد 2. 22

 

پیشنهادات: 24

 

منابع. 25

 



خرید و دانلود اقدام پژوهی چگونه توانستم سطح کیفی درس عربی را در بین دانش آموزان بهبود ببخشم ؟


سوئیس به زبان عربی 8ص

سوئیس به زبان عربی 8ص

8 ص

تقع سویسرا فی وسط اوروبا. تحدها ألمانیا من الشمال، فرنسا من الغرب، ایطالیا من الجنوب، النمسا و لیختنشتاین من الشرق. تتبع سویسرا سیاسة خارجیة محایدة یعود تاریخها إلى عام 1515. تُعد أحد أغنى دول العالم.

الموقع

توجد فی جنوبی أوروبا الوسطی ، تحدها ألمانیا من الشمال ، وایطالیا من الجنوب ، والنمسا من الشرق ، وتشغل أرضها قسماً من جبال الألب ، وجبال جورا ، ولموقعها إهمیتة فی وسط قارة أوروبا ، حیث ممرات جبال الألب التی تربط بین العدید من الدول الأوروبیة .


الأرض

أرض سویسرا جبلیة فی جملتها ، فحوالی 60% من مساحتها من المرتفعات الألبیة ، وهذا القطاع یضم 20% من السکان وتنحدر بمقدمات نحو الهضبة السویسریة ، وتضم هذه المقدمات عدة بحیرات ، وتنقسم جبال الألب إلى عدة سلاسل ، وأعلى قمة فی الألب السویسریة (مونتی روزا ) وتشغل سویسرا قسماً من جبال جورا حیث یتبعها القسم الجنوبی الشرقی من هذه الجبال ، وتحتوی العدید من الأودیة والحافات ، وتخترقها بعض الممرات ، وتمتد الهضبة السویسریة على شکل دهلیز بین جبال الألب وجبال جورا ، ویختلف ارتفاع الهضبة من مکان إاى آخر ، وقد اعطتها طبیعتها الجبلیة الغنیة بالغابات قیمة سیاحیة عظیمة .وتنحصر الجبال بین العدید من الثلاجات مثل (الینش ) و(جورنرفیزتش) ، وهذه الثلاجات مصدر سیاحی هام ، وتنتشر بسویسرا البحیرات العذبة .

المناخ

ینتمی مناخ سویسرا إلى طراز وسط أوروبا (المناخ الألبی ) والناخ بارد بصفة عامة حیث تغطی الثلوج معظم أرضها فی الشتاء وتتحول إلى ثلاجات استغلها السویسریون فی السیاحة لمزاولة الانزلاق على الجلید ، وتهب من الجبال (الفهن ) إلى الأودیة ، فتؤثر قی مناخ المناطق المنخفضة ، والتساقط غزیر ، ویسودها صیف دافیء فب المناطق الهضبیة وعلى الأودیة المنخفضة .

السکان

یعیش معظم سکان سویسرا فی مناطق الهضاب وفی المدن الرئیسیة ، مثل زیورخ ،وبازل ، وجنیف ، ولوزان ، ویقل الکثافة السکانیة على المرتفعات ، وینتمی السکان إلى الجماعات الألمانیة ، ویشکلون أغلب سکان سویسرا ، ویتحدث 75% من السکان الألمانیة ،ومن بین السکان عناصر قرنسیة فحوالی 20% من جملة السکان یتحدثون الفرنسیة ، کما س توجد عناصر إیطالیة وحوالی 4% من السکان یتحدثون الإیطالیة ، ویوجد بین السویسریین عدد کبیر من الأجانب یقارب ملیون نسمة .

النشاط البشری

سویسرا دولة متقدمة ، ترتفع دخول الفرد إلى مستوی عال ، ویعود هذا لکثرة الأنشطة الاقتصادیة متمارس الزراعة فی الودیان المنخفضة وفوق الهضبة الوسطی ، وتبلغ نسبة العاملین بالزراعة حوالی 4% من القوة العاملة ، وتنتج سویسرا 50% من حاجتها من المواد الزراعیة ، وأهم الغلات الحبوب ، مثل القمح والشیلم والجودار والبطاطس والفاکهه مثل التفاح والعنب والزراعة مختلطة أی تربی الحیوانات فی مناطق الزراعة ، مما یزید س دخل المزارعین وهناک حرکة الرعی على سفوح الجبال فی فصل الصیف ، وتشتهر سویسرا بمنتجات الألبان ، وتصدر للخارج کمیات کبیرة ، ولاتفی الزراعة بحاجة السکان ، وتغطی الغابات مساحات کبیرة فی الأراضی السویسریة ، غیر أن البلاد فقیرة الثروة المعدنیة ، وکذلک وضعها فی مواد الطاقة ، غیر أنها غنیة بالقوة الکهربائیة المولدة من المساقط المائیة ، وتشتهر بالصناعات الدقیقة کالساعات ، والآلات الدقیقة ،والأدوات الطبیة ، والکیمیائیات ، والأدوات الکهربائیة ، وتعتبر الصناعة دعامة الدخل القومی السویسری ، وتشکل السیاحة موردا هاما فی الدخل السویسری .

اللغة

یوجد فی سویسرا أربع لغات رسمیة: الألمانیة، الفرنسیة، الإیطالیة، الرومانشیة. یتحدث غالبیة سکان شمال ووسط سویسرا بالألمانیة فی الغرب، و هناک القلیل ممن یتحدثون الفرنسیة و الایطالیة فی الجنوب و مناطق الجبال لکن تعتبر سویسرا من دول ال دوتشا (deutch) و هم من سلالات المانیة

الدیانات فی سویسرا

سویسرا هی بلد علمانی بطبیعته ولکن دستورها الفدرالی مازال مُستهلا بعبارة "باسم الرب"[1]، والدیانة الشائعة فیها هی المسیحیة بکلا المذهبین البروتستانتی والکاثولیکی، ولکن الأغلبیة فی سویسرا هم من الکاثولیک 41.8 % ثم البروتستانت 35.3 % ، وتوجد نسبة 11.1 % لاتدین بعقیدة معینة.

وتأتی بعد الدیانة المسیحیة الاسلام بنسبة 4.3 %، وأکبر الجالیات الإسلامیة هی تلک القادمة من البوسنة والهرسک و کوسوفو وألبانیا تتبعها الجالیة الترکیة والعربیة القادمة من شمال أفریقیا، أغلب المسلمین السویسریین یتبعون المذهب السنی مع وجود أقلیات شیعیة وعلویة.

وتتوزع النسبة الباقیة 4 % على الجماعات المسیحیة الأخرى و أتباع الدیانات الیهودیة والبوذیة والهندوسیة.


الأعیاد و العطل

تختلف أیام العطل الرسمیة فی سویسرا من کانتون إلى آخر. والیک أدناه لائحة تتضمن أهم الأعیاد فی الکونفدرالیة. الفاتح من ینایر / کانون الثانی. یوم الجمعة الحزین. أحد الفصح. اثنین الفصح. الفاتح من مایو/أیار. یحتفل به فقط فی بعض الکانتونات مثل مدینة بازل وجنیف وزیوریخ. عید الصعود أو خمیس الصعود. أحد العنصرة. اثنین العنصرة. (عید الجسد أو عید القربان) تحتفل به الکانتونات الکاثولیکیة فقط. (الفاتح من أغسطس آب. ) العید الوطنی للکونفدرالیة. (الـ15 من أغسطس/آب ) عید الصعود فی الکانتونات الکاثولیکیة. (الأحد الثانی من شهر سبتمبر/ أیلول ) الیوم الفدرالی للصلاة. (الفاتح من نوفمبر/ تشرین الثانی ) عید جمیع القدیسین، فقط فی الکانتونات الکاثولیکیة. الـ25 من دیسمبر/ کانون الأول. الـ26 من دیسمبر/ کانون الأول.

التاریخ

اتحدت مناطق شفوتز، اونترفالدن و أوری عام 1291 و شکلت بذلک ما یُعرف الیوم بسویسرا. حصلت البلاد على استقلالها من الامبراطوریة الرومانیة المقدسة عام 1499. سویسرا تتبع سیاسة محایدة یعود تاریخها إلى عام 1515،بعد هزیمتها أمام فرنسا فی معرکة مارینیانو. أُعلنت سویسرا عام 1848 دولة اتحادیة. حافظت الدولة السویسریة على حیادها فی الحروب العالمیة الأولى و الثانیة. أصبحت جنیف عام 1919 مقر عصبة الامم المتحدة. أُصدرت عام 1949 معاهدة جنیف الدولیة، لحمایة المدنیین أثناء الحروب. أُدخلت تعدیلات عدة على الدستور السویسری عام 1999.

السیاسة

النظام السیاسی

فی سویسرا، کما فی معظم دول سیادة القانون، تفصل السلطات بین ثلاث مجالات: التشریعی، والتنفیذی والقضائی.

السلطة التشریعیة (البرلمان) هی المُشرع. غرفتا البرلمان (مجلس النواب ومجلس الشیوخ) تناقشان تعدیلات الدستور، وتصدران القوانین الفدرالیة، والمراسیم الفدرالیة، وتقبلان معاهدات القانون العام. کما تنتخبان أعضاء الحکومة الفدرالیة وتراقبان الإدارة الفدرالیة.

تتکون السلطة التنفیذیة من الحکومة الفدرالیة وإدارتها. تمثل أعلى سلطة قیادیة فی البلاد وهی مسؤولة عن النشاط الحکومی. تشارک أیضا فی العملیة التشریعیة بتوجیه المرحة التحضیریة خلا



خرید و دانلود سوئیس به زبان عربی 8ص


تحقیق در مورد تفسیر سوره بقره

تحقیق در مورد تفسیر سوره بقره

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:6

 

 

 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

الم

الم : از حروف مقطعه قرآن است .

***

 تفسیر: یکی از منظور از حروفهای مقطعه این است که اعجاز قرآن از همین حرفهایی است که در اختیار همگان می باشد همانند تنوع شگفت انگیز موجودات در عالم هستی که از عناصر محدود و معدود بوجود آمده اند. مطلبی که این موضوع را ثابت می کند اینست که در 24 مورد از سوره هایی که با حروف مقطعه آغاز شده بلافاصله سخن از قرآن و عظمت آن به میان می آید.

***

ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ

ذلِکَ: آن (اسم اشاره ی دور برای تعظیم و تکریم به کار رفته است)

الْکِتابُ: کتاب ( قرآن)

لا: نه نیست

رَیْبَ: شک و تردید

فِیهِ: در آن

هُدىً: راهنما- هدایت کننده (مایه ی هدایت)

لِلْمُتَّقِینَ: برای پرهیزکاران اهل تقوا

(اهل تقوا کسانی هستند که دستورات خدا را اطاعت می کنند و بر انجام واجبات و ترک محرمات مراقبت و مداومت دارند)

***

تفسیر: چرا راهنمای متقین است ؟ چون دو دسته جاهل داریم یکی آنکه از خسارت و سقوط ترسان است لذا طالب ارشاد و حقیقت و هدایت می باشد اینان همان متقین هستند و دیگری جاهلی لجوج است و هیچ واهمه ای از خطرات قطعی و جانگداز ندارد لذا به دنبال هدایت نیز نخواهد بود به عبارت دیگر نور هدایت فقط برای بیداران و روندگان مفید است و نه خفتگان و ایستاده ها. به عبارت دقیقتر متقین دارای دو هدایتند، یک هدایت اولی که به خاطر آن متقی شدند و یک هدایت دومی که خدا به خاطر تقوایشان به ایشان کرامت می فرماید که در آیات بعدی به آن اشاره می شود. چون هدایت دومی متقین بوسیله قرآن صورت می گیرد ، معلوم می شود هدایت اولی و قبل از قرآن بوده و علت آن سلامت فطرت بوده است اما اینکه چرا بعضی فطرتشان سالم است و بعضی ناسالم و  یا علت تامه اش خود انسان است؟؟؟

در پاسخ می گوییم هیچ یک از اینها علت تامه نیست ولی همه ی آنها بمقدار اقتضاء اثر دارد. همانطور که متقین دارای دو هدایتند، آیات بعدی توضیح می دهد که کفار و منافقین نیز دارای دو ضلالت و کوری هستند، یکی ضلالت و کوری اول، که باعث اوصاف خبیثه ی آنان از کفر و نفاق و غیره شد، دوم ضلالت و کوری ای که ضلالت و کوری اولشان را بیشتر کرد، اولی را بخود آنان نسبت داد و دومی را بخودش ، که بعنوان مجازات دچار ضلالت و کوری بیشترشان کرد .

***

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره بقره


گزارش تخصصی عربی

گزارش تخصصی عربی

گزارش شامل موارد زیر است و در 15 صفحه تنظیم شده است و شامل موارد زیر است

مقدمه. 4

وضعیت تدریس  عربی اینجانب.. 4

چگونه درس عربی را بخوانیم؟. 5

علل بی علاقگی دانش آموزان به درس عربی.. 6

راههای ایجاد انگیزه در دانش آموزان.. 8

تأثیر ارزشیابی.. 10

نتیجه گیری.. 14

منابع  15



خرید و دانلود گزارش تخصصی عربی


تفسیر سوره جن

تفسیر سوره جن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:14

 

 

 

 

بیان آیات این سوره به داستان چند نفر از طایفه جن اشاره می کند که صوت قرآن را شنیدند ، و ایمان آورده ، به اصول معارف دین اقرار کردند / و از این اشاره تسجیل نبوت رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نتیجه گیری می شود ، و نیز این سوره به وحدانیت خدای تعالی در ربوبیت و مساله معاد هم اشاره می کند / این سوره به شهادت سیاقش در مکه نازل شده / قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرانا عجبا یهدی الی الرشد در این آیه شریفه رسول گرامی خود را دستور داده که داستان زیر را برای امتش نقل کند / و منظور از اینکه گوید به من وحی شده این است که خدا به من وحی کرده ، و مفعول کلمه استمع قرآن است ، که البته در ظاهر آیه نیامده ، چون کلام بر آن دلالت داشته / و کلمه نفر به معنای جماعت است ، که شامل از سه نفر تا نه نفر می شود ، این طور مشهور است / ولی بعضی (1) گفته اند از سه تا چهل نفر را شامل می شود / و کلمه عجب - به فتحه عین و فتحه جیم - به معنای چیزی است که به خاطر غیر عادی بودنش آدمی را به تعجب وا دارد ، و اگر قرآن را عجب خواندند ، برای همین بوده که کلامی است خارق العاده ، هم در الفاظش و هم در معانی و معارفش ، مخصوصا با در نظر گرفتن اینکه این کلام از شخصی صادر شده که بی سواد است ، نه می تواند بخواند و نه بنویسد / و کلمه رشد به معنای رسیدن به واقع در هر نظریه است ، که خلاف آن یعنی به خطا رفتن از واقع را غی می گویند / و هدایت قرآن به سوی رشد همان دعوت او است به سوی عقاید حق و اعمالی که عاملش را به سعادت واقعی می رساند / و معنای آیه است که : ای رسول ! به مردم بگو به من وحی شده - خدا به من وحی کرده - که چند نفری از جن قرآن را شنیدند و وقتی به قوم خود برگشتند به ایشان گفتند : ما کلامی را شنیدیم خواندنی ، که کلامی خارق العاده بوده ، و به سوی عقاید و اعمالی دعوت می کرد که دارنده آن عقاید و اعمال را به نیل به واقع و رسیدن به حقیقت است.

بیان آیات در این آیات مساله نبوت تسجیل شده ، و مساله وحدانیت خدای تعالی و مساله معاد را به عنوان نتیجه از داستان جن ذکر می کند / و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا این آیه عطف است بر آیه انه استمع و جمله ان المساجد لله به منزله تعلیل برای جمله بعد است که می فرماید : پس با خدا احدی را نپرستید و نخوانید ، پس در حقیقت تقدیر آیه چنین است : لا تدعوا مع الله احدا غیره لان المساجد لله = با خدا احدی غیر او را مخوانید ، برای اینکه مساجد تنها مال او است / و مراد از دعا عبادت و پرستش است ، و در جای دیگر هم عبادت را دعا و دعا را عبادت خوانده و فرموده : و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان للذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین / (1) مفسرین در اینکه منظور از مساجد چیست اختلاف کرده اند ، بعضی (2) گفته اند : مراد از آن ، کعبه است / بعضی (3) گفته اند : مسجد الحرام است / بعضی (4) آن را مسجد الحرام و مسجد الاقصی دانسته اند / و اشکالی که به این سه قول وارد است این است که کلمه مساجد جمع است ، و با یک مسجد و دو مسجد منطبق نمی شود / بعضی (5) دیگر گفته اند : همه حرم است / این قول هم بدون دلیل حرف زدن است / بعضی (6) گفته اند : همه سطح زمین است ، چون رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود : همه زمین را برای من مسجد و طهور کردند ، این حدیث هم به بیش از این دلالت ندارد که امت اسلام می توانند در هر نقطه از زمین بخوانند ، به خلاف آنچه از کیش یهود و نصاری مشهور است که نمازشان تنها باید در کنیسه و کلیسا واقع شود حدیث تنها جواز را می رساند ، و اما اینکه همه زمین را مسجد بخواند تا هر جا کلمه مساجد گفته شد شامل قطعه قطعه های سطح زمین گردد چنین دلالتی ندارد / بعضی (7) هم گفته اند : مراد از آن نمازها است که جز برای خدا خوانده نمی شود ، این نیز بدون دلیل سخن گفتن است / و از امام جواد ( علیه السلام ) روایت شده که مراد از مساجد اعضای هفتگانه بدن آدمی است که در هنگام سجده باید روی زمین قرار گیرد و عبارتند از : پیشانی ، دو کف دست ، دو سر زانو و دو سر انگشتان بزرگ پا ، که روایتش به زودی در بحث روایتی از نظر شما خواهد گذشت ان شاء الله ، و همین معنا از سعید بن جبیر و فراء و زجاج نیز نقل شده / و اما با در نظر گرفتن این حدیث آنچه به نظر ما مناسب تر است این است که بگوییم : مراد از برای خدا بودن مواضع سجده از انسان این است که مواضع هفتگانه سجود تشریعا به خدا اختصاص دارد ( نه اینکه غیر از این هفت عضو از بدن انسان ملک خدا نیست / نه ، همه ملک تکوینی خدا هست و این هفت عضو تشریعا هم از آن خداست ) و مراد از دعاء که فرموده پس غیر خدا را نخوانید نیز همان سجده است ، چون روشن ترین مظاهر و مصادیق عبادت و یا خصوص نماز همان سجده است ، و اصلا نماز به خاطر سجده است ، که عبادت نامیده می شود / و معنای آیه این است که : بگو به من وحی شده که چند نفر جنی چنین و چنان کردند ، و نیز به من وحی شده که اعضای سجده مختص به خدای تعالی است ، پس سجده را تنها برای خدا کنید ، و این اعضاء را در سجده برای او بکار بندید - و یا او را تنها با این اعضا عبادت کنید - و سجده مکنید و یا عبادت مکنید غیر او را / و انه لما قام عبدالله یدعوه کادوا یکونون علیه لبدا کلمه لبد - به کسره لام و فتحه باء - جمع لبده - به ضمه لام و سکون باء - است ، و لبده به معنای مجتمعی متراکم و فشرده است ، و منظور از کلمه عبدالله رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است ، آیه بعدی هم بر این معنا دلالت دارد / و اگر از آن جناب تعبیر به عبدالله کرده برای این بود که به منزله زمینه چینی باشد



خرید و دانلود تفسیر سوره جن