شرح تجربیات کاری یک دبیر ادبیات فارسی (با طرح مباحث زبان و ادبیات فارسی)

(شامل 79 صفحه word )

فهرست مطالب:

زبان و ادبیات فارسی

نقش تربیتی معلم

منابع

ادبیات فارسی تنها بخشی از ادبیات ایرانی را تشکیل می‌‏دهد! این یک واقعیت است، که به نظر می آید سال هاست بسیاری به خاطر مسایل سیاسی یا هر چیز دیگر آن را از یاد برده اند و یا خود را به فراموشی زده اند. درست مثل اهمیت تدریس زبان پهلوی در دانشکده های ادبیات فارسی که پس از انقلاب 57 ایران به خاطر نام " پهلوی" به وسیله عده ای فرصت طلب که اسیر نام ها بودند ، حذف شد و دانشجویان را از آموختن بخش مهمی از ادبیات ایرانی و زبان فارسی محروم کردند.

آنها، به جای دفاع از زبان فارسی و ذکر اهمیت این واحد درسی از ترس آنکه مبادا تهمت شاهنشانی به آنها زده شود این واحد را حذف کردند. کسانی که ادبیات برای آنها منبع در آمد بود، نه منبع عشق.شاید بهتر باشد برای معرفی این گروه و رفتار آنها با ادبیات و اهل ادب به سخنی از دکتر "حسین بهزادی اندهجردی"استاد دانشگاه اشاره کنم ، که می گوید:« بسیاری از کروات بندها و مینی ژوپ پوش ها که سوگند شان به « خاک پای اقدس ملوکانه »بود، ریش گذاشتند و باشرکت در کمیته های پاک سازی به قطع حقوق همکاران و همکلاسان و استادان و ولی نعمت های خود پردا ختند و به زن و فرزند و عائله آن ها هم رحم نکردند.»( زندگی و خدمات علمی و فرهنگی اسماع یل حاکمی والا،‌انجمن آثار و مفاخر ، صفحه 151). با حضور چنین کسانی بود که سال ها شاهنامه بزرگ فردوسی را بدون هیچ مقدمه ای تدریس کردند بی آنکه ریشه واژه های قدرتمند شاعرانه فردوسی را که از زبان اصیل ایرانی زاییده شده بود معرفی کنند. سال ها نام ایران را در ادبیات فارسی خواندیم و گفتیم«چو ایران مباشد تن مباد/ بدین بوم بر زنده یک تن مباد» بی آنکه کسی بگوید ریشه واژه ایران از کجا بدست آمده است و چرا قرن هاست که نام کشور ما ایران است. و ما سال ها ندانستیم زبانی که فردوسی شاهنامه را از آن به فارسی منظوم در آورد چیست؟ پس از گذشت سال ها آقایان تازه متوجه شده اند که چه اشتباهی کرده اند ؛ و قرار شده است در دانشکده های ادبیات فارسی دو واحد « زبان پهلوی» با نام « فارسی میانه » تدریس شود. قصد ندارم به این مسئله بپردازم تنها قصد این بود که نمونه ای از جفاهایی را که به زبان و ادبیات این مرز و بوم شده است را بگویم! اما از این دو واحد درسی که بگذریم ، ظلم بزرگ دیگری در حق فرهنگ و ادبیات کهن ایرانی شده است که متاسفانه به نظر می آید عده ای خواسته و عده ای ناخواسته در آن دست دارند و می خواهند بخشی از فرهنگ و ادبیات این سرزمین را به فراموشی بسپارند و از خاطر صاحبان این سرزمین پاک کنند. بی هیچ تردیدی ایران از جمله کشورهای بزرگ جهان است که آثار ادبی و فرهنگی آن بیش از چند هزار سال سابقه دارد. دکتر" محسن ابوالقاسمی" در کتاب « تاریخ مختصر زبان فارسی» می نویسد:« دراوایل هزاره اول پیش از میلاد مسیح ، ایرانی باستان ، در بخش های مختلف ایران به صورت های مختلفی درآمده بود که هر صورت آن، زبان مستقلی شده بود. درمیان زبان های منشعب شده از ایرانی باستان تنها از زبان های زیر اثر به جای مانده است : سکایی، مادی ، فارسی باستان ، اوستایی.» . ایران در زمان حکومت «مادها» و «هخامنشیان» از وسعت زیادی برخورداربوده است و تمام کشورهای همسایه کنونی خود از جمله کشورهای فارسی زبان کنونی را نیز در خود جای داده بود. پس زبان وادبیات ایرانی نسبت به زبان و ادبیات فارسی از سابقه بیشتری برخودار است. البته اشاره به زبان و ادبیات ایرانی هیچ ربطی به ایران کنونی ندارد، بلکه ایران کنونی نیز بخشی از آن بشمار می رود. دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور،می گوید:« ما در دانشگاه تنها بخشی از ادبیات خود را تدریس می کنیم که مربوط به زبان فارسی است و از یاد برده ایم که ایران دارای ادبیاتی به قدمت3 هزار سال است. باید نام دانشکده های ادبیات فارسی به دانشکده های ادبیات ایرانی تغییریابد؛ چرا که ادبیات ایرانی شامل چندین بخش است و ادبیات فارسی تنها بخشی ازآن را تشکیل می دهد».



خرید و دانلود شرح تجربیات کاری یک دبیر ادبیات فارسی (با طرح مباحث زبان و ادبیات فارسی)


صندوقچه اسرار (جلد دوم)

صندوقچه اسرار (جلد دوم)

سید محمدعلی جمالزاده نویسنده و مترجم معاصر ایرانی است. او فرزند سید جمال الدین واعظ همدانی معروف به اصفهانی، از سادات جبل عامل لبنان و از ناطقین و آزادیخواهان بنام نهضت مشروطیت است. وی در سال ۱۲۷۰ در اصفهان متولد شد، مقدمات را در تهران آموخت و در اوایل سال ۱۳۲۶ ه.ق. به بیروت رفت و دوره متوسطه را در یک مدرسه غیر مذهبی به پایان برد و در سال ۱۳۲۸ ه.ق. از طریق مصر عازم پاریس شد. او در سال ۱۳۳۳ ه.ق. در رشته حقوق از دانشگاه دیژون فرانسه فارغ التحصیل شد و در همان سال با همسر اول خود ژوزفین ازدواج کرد. در گرماگرم جنگ جهانی اول به برلین رفت و در کنار آزادیخواهان ایران قرار گرفت. سپس برای اجرای مأموریتی چند ماهی دربغداد و کرمانشاه به سر برد و روزنامه رستاخیز را منتشر کرد. در بغداد با عارف قزوینی و حیدرخان عمواوغلی آشنا شد و گروهی به نام قشون نادری از جوانان کرد، برای جنگیدن با سپاهیان روس و انگلیس تشکیل داد که فرماندهی آن با محمد نیساری قراچه داغی (مشکوه همایون) بوده ولی این قشون بی آنکه کاری بکند منحل شد. جمال زاده در جمادی الثانی ۱۳۳۴ ه.ق. از بغداد به برلین رفت و به گروه آزادیخواهان مهاجر ایرانی پیوست. در سال ۱۳۳۵ به استکهلم رفت و پیام ملیون ایران را در انجمن صلح استکهلم مطرح کرد. پس از مراجعت به برلین دست به نویسندگی زد و مقالات تحقیقی خود را درباره مزدک، مجدد بزرگ ایران، و روابط قدیم روس و ایران و امثال آنها در روزنامه کاوه به چاپ رسانید. در خلال سال های ۱۳۳۳ تا ۱۳۴۰ ه.ق. داستان هایی نوشت و آنها را با مقدمه ای راجع به خرابی و فقدان نسبی نثر فارسی و لزوم ترقی دادن، در مجموعه ای فراهم آورد که نخستین حکایت آم به نام فارسی شکر است، ابتدا در روزنامه کاوه و سپس به صورت کتاب مستقل یکی بود یکی نبود در برلین منتشر شد. جمال زاده در دیباچه این کتاب، که در حقیقت مانیفست مکتب جدید ادبی است از عقب ماندگی و بیسوادی گروه کثیری از مردم کشور سخن می گوید و گناه آن را به گردن نویسندگانی می داند که نوشته های خود را تنها برای گروه فضلا و ادبا می نویسند و التفاتی به سایرین ندارند و حتی اشخاص بسیاری را نیز که سواد خواندن و نوشتن دارند و نوشته های ساده و بی تکلف را به خوبی می توانند بخوانند و بفهمند، هیچ مد نظر نمی گیرند. سبک انشاء و ترکیب کلام در این داستان ها و نوشته های بعدی جمال زاده همان است که پیش از او حاجی زین العابدین مراغه ای در سیاحتنامه و دهخدا در قطعات چرندوپرند به کار برده بودند. در نوشته های جمال زاده انشاء فوق العاده تکامل یافته و از اغلاط لفظی و معنوی و لغات ترکی و عبارات ترکی مآب خاص نویسندگان آذربایجانی و به خصوص کسانی که مدتی در قفقاز و ترکیه زیسته اند، به کلی عاری است. او در نوشته هایش با مهارت خاص توانسته است تلخی انتقاد را در زیر پرده ای از طنز ملایم، مستور دارد. شش سال بعد از انتشار این داستان ها، چاپکین خاورشناس روس نوشت :”تنها با یکی بود یکی نبود است که مکتب ریالیستی در ایران آغاز یافت و همین سبک و مکتب است که در واقع شالوده جدید ادبیات داستان سرایی در ایران گردید.” به هرحال داستان های زیبای یکی بود یکی نبود که نویسنده خود آن ها را پریشان و بی سروسامان و حکایات هذیان صفت نامیده است، بهترین و بسامان ترین نوشته های وی می باشند و همیشه جزو شاهکارهای ادبیات معاصر ایران باقی خواهند ماند.جمال زاده در سال ۱۳۷۶ در ژنو درگذشت. او را پدر داستان کوتاه زبان پارسی و آغازگر سبک واقع گرایی در ادبیات پارسی میدانند. او نخستین مجموعهٔ داستانهای کوتاه ایرانی را با عنوان یکی بود، یکی نبود در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در برلین منتشر ساخت. داستانهای وی انتقادی (از وضع زمانه)، ساده، طنزآمیز، و آکنده از ضربالمثل ها و اصطلاحات عامیانه است.

 

نام کتاب: صندوقچه اسرار (دنباله هزار پیشه)

نویسنده: سید محمدعلی جمالزاده

 جلد یکم ۳۰۱ صفحه و جلد دوم ۱۸۶ صفحه

اسکن شده

نشر  کانون معرفت

سال 1342



خرید و دانلود صندوقچه اسرار (جلد دوم)


دانلود جزوه عصر ابوالمعالی بهمراه پاسخ آزمون

دانلود جزوه  عصر ابوالمعالی بهمراه پاسخ آزمون

لینک و پرداخت دانلود * پایین مطلب *

 

فرمت فایل : word ( قابل ویرایش )

 

تعداد صفحه : 5

 

 

 

مقدمه:

-  پیش از عصر بیهقی وابوالمعالی زبان فارسی گستره های ماورای جیحون تا آن سوی عراق عجم و منطقه جبال و دیلمان و ... را در بر گرفته بود .

-  به دلیل وجودامکانات فرهنگی متنوع و زبانهای محلی متفاوت دراین سرزمین ها و استیلای بی چون و چرای زبان عربی در قرون گذشته زبان فارسی دستخوش تحولی چشمگیر شد و از سادگی و سلامت خوددور شد .

عصر ابوالمعالی ازدهه های نخستین سده ی ششم تا میانه ی سده ی هشتم هجری عموما ادامه داشت .



خرید و دانلود دانلود جزوه  عصر ابوالمعالی بهمراه پاسخ آزمون