دانلود گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 125
دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
مقدمه
جغرافیا امروزه از اهمیت زیادی برخوردار است . علاوه بر تدریس جغرافیا درمقاطع مختلف تحصیلی ، جغرافیدانان سهم مهمی در سازماندهی فضا و برنامه ریزی و مدیریت سرزمین ایفا می کنند . دردنیای امروز کتب ، نشریات، سازمان ها و مؤسسات متعددی در ارتباط با این شاخه از دانش بشری بوجود آمده و یا فعالیت می کنند. با وجود اهمیتی که دانش جغرافیا دارد معهذا بسیاری از مردم اطلاعات چندانی از این علم ندارند و با توانمندی ها و نقاط مثبت آن آشنا نیستند. درس جغرافیا طی سال های اخیر مورد توجه زیاد متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفته است. به هر حال اگر لازم باشد که دانش آموزان سواد جغرافیایی خود را توسعه بخشند و توانایی استدلال مکانی پیدا کنند ، آموزش جغرافیا به شکل اصولی بسیار ضروری است. از زمان تأسیس دارالفنون در ایران ، درس جغرافیا جزئی تفکیک ناپذیر در برنامه های آموزش رسمی کشور بوده و همچنان موقعیت مستحکم خود را حفظ کرده است. آموزش جغرافیا از گذشته های دور تا کنون وظایف بسیار متنوعی را بر عهده داشته است. نگاهی به سرفصل های درس جغرافیا در دارالفنون نشان می دهد که در آن هنگام شناساندن موقعیت نسبی و مطلق مکان های جغرافیایی و همچنین قوانین و اصول اولیه ی زمین در فضا ، اوضاع جغرافیایی قاره ها و کشورها از وظایف کتب درسی و معلمان جغرافیا بوده است . نگاهی به سرفصل های امروزی درس جغرافیا در کتب درسی دوره ی متوسطه نشانگر تحول موضوعات آموزشی ، شیوه های تدریس و مطالب منتخب برای آموزش جغرافیا به نسل های بعدی است . اگر دیروز شناسایی کشورهای کوچک و بزرگ در برنامه ی درسی جایی برای خود داشت ، امروزه مباحثی چون تغییرات زیست محیطی ، اصول و قوانین جغرافیایی ، جغرافیا و توسعه ی پایدار ، مخاطرات طبیعی ، اکوتوریسم ، زندگی در مناطق مختلف جغرافیایی جهان امروز ، جمعیت ، منابع و ......... مطرح هستند که ورود برخی از آنها به برنامه درسی جغرافیا ناشی از ضرورت زمانه ، احساس نیاز جامعه به این مباحث ، تقاضای سازمان ها و نهادهای اجتماعی مرتبط با مسائل جغرافیایی و برنامه های جهانی آموزش جغرافیاست.
- سه دلیل منطقی برای آموزش جغرافیا
1- کسب سواد جغرافیایی : یکی از اهداف عمده ی آموزش جغرافیا در مدارس ، کسب سواد جغرافیایی است. ادراک جغرافیایی برای شهروندان امروزی بسیار مهم است چون ما در جهانی زندگی می کنیم که از نظر فن آوری ، سیاسی و جغرافیایی بسیار در هم بافته است . دانش آموزان به طور مستمر در معرض اطلاعاتی از مکان های دور افتاده ومسایل پیچیده قرار دارند که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم با زندگی آنان مربوط است. این مطالب همان مواردی هستند که دانش جغرافیا درباره ی آنها حرفهایی دارد. مدارس ما به عنوان یک وظیفه تعلیم و تربیت باید دانش آموزانی تربیت کنند که از دنیای معاصری که در آن زندگی می کنند ، دریافت صحیحی داشته باشند.
2- جغرافیا به عنوان یک علم ترکیب کننده : درس جغرافیا مدلی است که دانش آموزان به وسیله ی آن یاد می گیرند که چگونه اطلاعات مختلف حاصل از علوم دیگر را با یکدیگرتلفیق کنند. جغرافیا بنا به ماهیت خاص خویش ، اطلاعات را از منابع مختلف گرد آوری کرده و با هم ترکیب می کند. از آنجا که فرایندهای جغرافیایی به شکل مجرد بررسی نمی شوند ، بلکه عوامل خارجی مؤثر بر آنها نیز مورد بررسی قرار می گیرند ، بنابر این دانش آموزان در جغرافیا دائماً درگیر تفکر و تصمیم گیری درباره ی اطلاعات مختلف ریز و درشت هستند و یا هنگامی که اطلاعاتی مورد نیاز است در حال شناخت این اطلاعات هستند. پژوهشگران معتقدند که مهارت های ذکر شده از طریق یک متن درسی علمی و درست سازماندهی شده بهتر فرا گرفته می شوند.
3- پیوستگی جهان امروز : دانش جغرافیا سبب درک شرایط حاکم بر زندگی انسان ها در نواحی مختلف جغرافیایی جهان می شود و در این زمینه نیز موقعیتی منحصر به فرد دارد.
مطالعه نظامند جغرافیا سبب انگیزش احترام به فرهنگ های انسانی مشابه و متفاوت در سراسر جهان می شود . هنگامی که دانش آموزان ، مسائل زندگی مردم را در جاهای مختلف مورد بحث و بررسی قرار می دهند به تدریج به پیوستگی مردم جهان پی می برند و احساس احترام نسبت به دیگران در آنان برانگیخته می شود. دانش آموزان از طریق آموزش جغرافیا در خواهند یافت که برخی انتخاب ها و تصمیم گیری ها گرچه محدود و یا شخصی به نظرمی رسند اما بر فعالیت ها و زندگی مردم تأثیر می گذارند.
- لیست توصیه هایی به معلمان جغرافیا در مورد فن کلاس داری
1- قبل از شروع به صحبت کلاس را کاملاً ساکت کنید.
2- جلوی ورود دانش آموزانی را که بعد از شما به کلاس می آیند بگیرید.
3- نام دانش آموزان را سریعاً یاد بگیرید و آنها را به اسم صدا کنید.
4- درس را قبلاً آماده کرده و آن را سفت و سخت سازماندهی کنید.
5- قبل از ورود دانش آموزان به کلاس وارد شوید.
6- یاد بگیرید که چگونه از وسایل موجود در کلاس استفاده کنید .
7- هنگام صحبت و تدریس به دانش آموزان نگاه کنید.
8- روش پرسش و پاسخ مؤثری را به کار ببندید.
9- مرتباً فنون تدریس خود را تغییر دهید.
10- به طور سازمان یافته از شوخی و مزاح در کلاس درس استفاده کنید.
- بحثی در خصوص اتاق جغرافیا در مدارس : اینجانب در طی چندین سال تجربه آموزشی ، پی برده ام که اختصاص فضایی جهت استقرار اتاق جغرافیا در مدارس به بهبود و کیفیت بخشی تدریس درس جغرافیا ، کمک شایانی می کند . گرچه کمبود فضای آموزشی ، کمبود وسایل کمک آموزشی و عدم انگیزه همکاران و دانش آموزان و پاره ای دیگر از عوامل موانعی بوده اند که باعث شده اند تا راه اندازی اتاق جغرافیا فقط در حد یک آرزو باقی بماند.
در خصوص اهمیت اتاق جغرافیا می توان گفت که فضا سازی مکان های آموزشی به لحاظ اینکه سهم مهمی در امر یاد گیری دارد از اهمیت خاصی نیز برخوردار است. در مدارس و آموزشگاهها چنانچه بتوان با آرایش خاصی ، کلاس های گوناگونی را برای درس های خاص فضاسازی کرد ، تمرکز ذهنی و تقویت مفاهیم اساسی آنها در ذهن دانش آموزان ، بهتر و بیشتر صورت می گیرد.
- ویژگی های پیشنهادی برای یک اتاق جغرافیا
1- دارای تخته سیاه و یا وایت برد وهمچنین تعداد کافی صندلی و میزی بزرگ در وسط باشد.
2- دارای قفسه هایی جهت نگهداری کتاب ها ، نشریات ، اطلس ها ، نقشه ها و .... باشد.
3- چند نقشه با موضوعات مختلف جغرافیایی و همچنین نقشه هایی از ستارگان ، صورتهای فلکی ، پوسترهای نجومی و...... را از دیوارهای آن آویزان کنید.
4- کارهای تحقیقی دانش آموزان ، گزارش های مربوط به بازدیدهای علمی ، بریده روزنامه و ......... می تواند بخشی از فضای اتاق را به خود اختصاص دهد.
5- در مکان مناسبی ازاتاق ، وسایل سمعی و بصری همانند کامپیوتر ، تلویزیون ، پروژکتور ، اورهد ، ویدیو و ............ را جهت استفاده دانش آموزان و دبیران قرار دهید.در کنار راه اندازی اتاق جغرافیا می توان از فن آوری های نوین در امر آموزش استفاده کرد. فن آوری هایی مانند استفاده از نرم افزار آفیس و پاور پوینت جهت ساختن اسلاید ، استفاده از نرم افزار گوگل ارث شرکت گوگل جهت نشان دادن موقعیت شب و روز ، حرکت زمین ، قاره ها ، اقیانوس ها ، جنگل ها و ...... و نیز استفاده از اسکنر به جهت قدرت بزرگنمایی بالای آن بدون به هم ریختگی متن و نوشته .نارسائی ها و مشکلات تدریس جغرافیا در مدارس و راه حل های آن
برنامه های آموزشی جغرافیا در مدارس در بیشتر اوقات هدف معینی را دنبال نکرده و عناوین و محتوای کتاب های درسی در طی سال ها تغییرات زیادی نکرده اند.
سیستم آموزش جغرافیا در مدارس ما طوری است که هر دانش آموز مطالبی را برای هر نوبت امتحانی به خاطر بسپارد و پس از برگزاری امتحان از خاطر می برد ضمناً مقدار کار عملی به نسبت تئوری نیز بسیار کم است . به عنوان مثال جای برنامه هایی همچون بازدید ها و گردش های علمی در برنامه ی مدارس هنوز هم خالی است .
- عمده ترین مشکلات تدریس جغرافیا در مدارس عبارتند از :
1- نارسائی های موجود در سیستم آموزش جغرافیا
2- کمبود ها و مشکلات در ارتباط با ساعات درسی ، حجم زیاد درس و کاهش ساعات کاری آموزش جغرافیا
3- مشکلات مربوط به خود دانش آموزان از قبیل عدم انگیزه ، علاقه ، توجه و .......
4- کمبود یا نبود وسایل کمک آموزشی مورد نیاز
5- کم اهمیت جلوه دادن درس جغرافیا در مقابل دروسی همانند ریاضیات ، فیزیک ، زبان انگلیسی و ........
بدون تردید همه ی علوم مفیدند اما برخی ازآنها درزندگی حال وآینده ی ما نقش بیشتری دارند. یکی آز آن علوم،علم جغرافیا می باشد.جغرافیا علمی است که به روابط متقابل انسان ومحیط به منظور بهترشدن شرایط رندگی انسان می پردازدو یک علم کاربردی وبه روز ودر یک جمله می توان گفت یک دانش تخصصی می باشد .جغرافیابرخلاف علوم دیگرمانند فلسفه،روانشناسی و... مبتنی براصول عینی وپدیده های روبه رو ست که درمحیط وفضای زندگی انسان قابل دیدن هستند ازطرف دیگرجغرافیا یا علومی مانند زمین شناسی،خاکشناسی،آب وهواشناسی وریاضیات ارتباط نزدیک دارد.به گفته ی جورج کیش استاد جغرافیا دردانشگاه میشیگان امریکا(عمرجغرافیا باعمرانسان ساکن سیاره ی زمین برابر است) که بیانگرارزش واهمیت جغرافیا وهمگام بودن آن باحیات انسان می باشد. بنابراین پیشرفت این دانش نیازمند نگرش واندیشه ی بیشتری می باشد.
برای آموزش بهتر جغرافیا درمدارس موانع ومشکلات مهمی وجوددارد که می توان آنهارادردوبخش اساسی موردبررسی وتحلیل قراردادکه این موانع شامل دوبخش اصلی یعنی شیوه های تدریس وارزشیابی می باشند.
الف-شیوه های تدریس:
شیوه های تدریس روش های می باشند که به امرآموزش به یاددهنده کمک می کنند وفرآیندآموزش را تسهیل می نمایند بنابراین به کاربردن روشهای تدریس مناسب وبیان آنها به نحوزیبا وشایسته با توجه به نوع مطالب درسی وآموزشی درشکوفایی استعدادهای یادگیرندگان نقش حیاتی وانکارناپذیر دارندوهرگونه کاستی دراین زمینه می تواند ضربات جبران ناپذیری رابرپیکره ی آموزش وتدریس وارد نماید.ارائه ی یک تدریس مفیدوکارآمد نیازمند یک سری ابزار ووسایلی می باشد که می تواند درتفهیم بهتر مطالب به آموزندگان کمک شایانی بنماید. اما ممکن است در بعضی مواقع فرآیندوجریان آموزش وتدریس با موانع ومشکلاتی مواجه شود،که این موانع با توجه به نوع رشته ی تدریس ومقطع متفاوت می باشند.یکی ازدروسی که آموزش آن به طورکلی با مشکلات وسختی های همراه می باشد درس جغرافیا درمقطع متوسطه می باشد که درذیل به برخی ازمحدودیتهای آموزش این رشته وراه حلهای بیان شده پرداخته شده است.
موانع ومحدودیتهای آموزش درس جغرافیا:
1-عدم شناخت کارکرد ونقش عناصروعوامل آموزشی.
2-برگزارنشدن دوره های آموزشی ضمن خدمت درطول سال واستفاده نکردن ازاساتید متخصص در این رشته.
3- کمبود امکانات سمعی وبصری و به خصوص نقشه ، رایانه ، سی دی های ونرم افزارهای آموزشی مناسب با تدریس این رشته.
4-عدم استفاده ی بهینه از وسایل فوق در صورت وجود آنها به علت نبود آموزشهای لازم به دبیران.
5- کمبود فضای آموزشی مناسب .
6- آشنایی کم معلمان با رویکردهای جدیدو شیوه های تدریس نو.
7- کم تجربه بودن دانش آموزان در کارهای گروهی و بی نظمی های ناشی از آن.
8- وجود مدیریت سنتی پایبند به رویکرد سنتی در مدرسه ها و توجیه نبودن کادر اداری.
9-عدم پذیرش درس جغرافیا به عنوان یک درس کاربردی.
10-نبودن آزمایشگاه تخصصی برای آموزش جغرافیا.
11-نبودامکانات مالی دربعضی ازآموزشگاهها به منظورانجام اردوها وگردش های علمی.
12-عدم انگیزه ی دانش آموزان به یادگیری درس جغرافیا.
13-عدم انجام پروژه های تحقیقاتی مرتبط با تدریس.
14-دسترسی نداشتن بعضی ا زدانش آموزان به منابع تحقیقاتی مانند اینترنت،اینترانت ،نقشه ها ونرم افزارهای آموزشی درمدارس.
15-به کارنگرفتن دبیران تخصصی دراین رشته دربعضی مدارس وارائه نمودن آن به صورت اضافه کاربه سایر دبیرانی که دراین زمینه آشنایی لازم وصلاحیت علمی نداشته اند.
16-وجودنداشتن بازدیدهای علمی وتحقیقاتی برای دبیران مرتبط با رشته ی جغرافیا.
راهکارهای اجرایی:
1- اگر بپذیریم برای انجام هر تحولی ابتدا لازم است فرهنگ سازی شود باید از طریق رسانه های گوناگون در سطح جامعه اطلاع رسانی کافی صورت بگیرد تا عموم مردم بدانند کارکرد عناصر آموزشی تغییر کرده و نقش دانش آموزان از پذیرندگی به جستجو گری و نقش معلم از انتقال دهندگی به هدایت گری متحول شده است.
2- برگزاری دوره های ضمن خدمت برای معلمان و مدیران و کادر اداری باید جدی تر گرفته شود و انواع جدید روش های تدریس به طور عملی آموزش داده شود.
3- برگزاری جشنواره های تدریس در مناطق گوناگون می تواند به نهادینه شدن هر چه بیش تر روشهای تدریس نو بینجامد و ابتکارات و خلاقیت های صورت گرفته شناسایی شوند و عمومیت پیدا کند.
4- تامین امکانات مناسب و از آن مهمتر ایجاد فرهنگ استفاده ی درست و موثر از آنها باید در دستور کار قرار بگیرد.باید مدیران مدارس را توجیه کرد که امروزه رایانه و سی دی های آموزشی از لوازم اساسی مدرسه ها هستند و اهمیت آن ها از سایر تجهیزات کم تر نیست.و این وسایل جنبه ی کاربردی و مصرفی دارند و نباید چون کالای لوکس و تزئینی دور از دسترس دانش آموزان وچه بسا معلمان قراربگیرند.
5-باید دانش آموزان را نسبت به رعایت نظم وانظباط درحین انجام کارهای گروهی تشویق نمود وبه آنها آموزش داد که یکی از راههای موفقیت درامریادگیری انظباط گروهی می باشد زیرا هرگونه بی نظمی وتوجه باعث خلل درفرآیند یک آموزش خوب می باشد.
6- در طول سال تحصیلی حداقل یکی دو بار با همکاری آموزشگاه ازایستگاه های هواشناسی، سد ها کارخانه هاومراکز تحقیقاتی.... درقالب اردوها وگردش علمی بازدیدی صورت بگیرد ونتایج این بازدیدها درآموزشگاه انعکاس یابد.
7-باید دردانش آموزان با ایجادروش های مناسب آموزش، این نگرش را به وجودآورد که جغرافیا یک دانش کاربردی است وصرفا نباید به تدریس مطالب آن به صورت تئوری اکتفاکرد.
8-ایجاد آزمایشگاههای تخصصی درزمینه ی آموزش مطالب متنوع وگوناگون جغرافیا به منظوریادگیری بهینه وایجاد انگیزه دردانش آموزان.
9-وادارکردن دانش آموزان به انجام پروزه های تحقیقاتی وبیان آنها درکلاس به طوری که درفرآیند آموزش موثرواقع شود
10-فراهم کردن زمینه وبسترمناسب برای دسترسی ساده وآسان دانش آموزان درهرنقطه به منابع تحقیقاتی وآموزشی مرتبط بادرس جغرافیا
11-با توجه به علمی وتخصصی بودن درس جغرافیا،باید مسولین امر نسبت به ،بکارگیری دبیران مرتبط با این رشته اقدام نموده
12-مدیران مدارس ودست اندرکاران باید با انجام مشاوره های لازم زمینه ی ترغیب دانش آموزان را نسبت به فراگیری درس جغرافیا ودروسی ازاین دست مهیا نمایند تا دانش آموزان احساس یاس وسرخوردگی نسبت به یادگیری این دروس ننمایند.
12-باید دانش آموزان را نسبت به انجام دادن تحقیقات وپژوهش های مرتبط با هردرس ترغیب وتشویق نمود وانجام هربررسی علمی را به عنوان جزء لاینفک آموزش ووظیفه ی دانش آموزان قلمداد نماییم وبا این عمل دانش آموزان را به فعالیت آموزشی وعلمی وادار کنیم.
13-با توجه به علمی وتخصصی بودن درس جغرافیا،باید مسولین امر نسبت به ،بکارگیری دبیران مرتبط با این رشته اقدام نموده تا افراد مربوطه در انتقال مفاهیم علمی وارزشی جغرافیا دچارسردرگمی وابهام نشوند.
14-باتوجه به این که بیشرمحتوای کتب جغرافیا درزمینه های علوم طبیعی مانند آب وهواشناسی،زمین شناسی، خاکشناسی وبه طورکلی جغرافیای طبیعی می باشد باید برای آگاهی هرچه بیشر دبیران گردش های علمی از مناظر وچشم اندازهای طبیعی وبازدید از سازمانهای مانند هواشناسی دردستورکارقرارگیرد که متاسفانه بیان کردن این مطالب به زعم عده ای مضحک وخنده آور می باشد.
ارزشیابی:
ارزشیابی بخشی از فرایند یاددهی –یادگیری است .همه دست اندر کاران امور آموزشی و تربیتی با کلمه ی ارزشیابی وامتحان آشنایی دارند. اگر بگوییم که ارزشیابی حلقه مفقوده یادگیری محسوب می شود زیاد به خطا نرفته ایم چرا که از یک نظر ارزشیابی آخرین حلقه از فعالیتهای آموزشی معلم و برنامه درسی محسوب می شود واز نظردیگر ارزشیابی در روشهای فعال تدریس جغرافیا باید مقدم واستمراردهنده برنامه های درسی و فرایند تدریس شمرده شود. همه گمان می کنند که ارزشیابی مخصوص اندازه گیری دانش ها ومهارت های دانش آموز از مطالب مطرح شده در کلاس است در حالی که ارزشیابی باید شامل برنامه درسی وفعالیت های معلم در کلاس ونحوه تدریس وی نیز باشد و بعنوان ابزاری برای درک نقیص برنامه و روند تدریس ویادگیری دآنش اموز به کار رود.حال میتوان گفت که ارزشیابی بخشی از فرایند یاددهی-یادگیری است و جدا از ان ودر انتها آن قرار نمی گیرد.
موانع ومحدودیتهای ارزشیابی درس جغرافیا:
1-درخدمت نبودن شیوه های ارزشیابی درفرآیند آموزش ویاددهی.
2 عدم توجه به تفاوتهای فردی وتواناییهای دانش آموزان
3-تکیه نمودن صرف بر محفوظات دانش آموزان.
4-عدم علاقه بعضی ازفراگیران به خواندن مطالب تدریس شده
5-زیادبودن دانش آموزان در بعضی ازکلاسها.
6-عدم بازخورد مثبت ارزشیابی ها دردانش آموزان
ب- راهکارهایی اجرایی شیوه ها ارزشیابی
1-شیوه های ارزشیابی باید به خدمت آموزش در آیند تادرفرآیند آموزش به نحو شایسته موثر واقع شوند واگر این روشها به درستی اعمال نشوند جریان آموزش دچارخلل وکاستی خواهدشد . ولی در شرایط موجود این آموزش است که در خدمت ارزشیابی قرار گرفته است.و دانش آموز تنها طالب موضو عاتی هستند که در ارزشیابی ها مطرح می شوند.دانش آموزان با آوردن کتاب های گنجینه ی سوالات به کلاس از معلم می خواهند که تنها در چارچوب آن عمل کند این موضوع کل جریان طبیعی آموزش را مختل می کند.
دانلود گزارش تخصصی معلمان ارزش و اهمیت درس مطالعات اجتماعی در سلامت روان دانش آموزان بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 115
دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
مقدمه
ممکن است این نقصان رابه شدت درجامعه نبینیم،اما این بیماری اگرچه پنهان درجامعه وجود دارد.پس باید به دنبال عوامل بروز این بیماری باشیم.اگردولت؛مدرسه وخانواده رادرزمان حال به عنوان بروزاین نقایص بدانیم !وجه اشتراک آنها چیست؟یک وجه اشتراک آنها این است که تمامی افرادی که امروزبه عنوان دولت، مدرسه وخانواده درجامعه هویت یافته اند دانش آموخته گان مدارس هستندواگرحس مسوولیت اجتماعی درقبال تاریخ،تمدن،فرهنگ،منابع ملی،محیط زیست و...در آنها کم رنگ است...اگردارای روحیه فرد گرایی هستند....بزرگترین دلیل آن آموزش های اجتماعی درمدارس بوده که نتوانسته است حس مسوولیت مدنی آنها رابه عنوان یک شهروند درقرن بیست ویکم تعلیم وآموزش دهد.
بنابراین لازم است دربرنامه درسی مطالعات اجتماعی وتدریس آن ودبیران این رشته خانه تکانی اساسی شود.تا به دانش آموزانمان بیاموزیم به جای فحاشی به سایر رانندگان وپلیس به قوانین راهنمایی ورانندگی توجه کنند وبدانند دستورات پلیس درابتدا درجهت حفظ سلامت آنان است.بیاموزیم حقوق شهروندی چیست؟قانون چگونه بهترین آزادی رافراهم می آورد؟به آنها نوع انتقاد کردن وصحبت کردن رابیاموزیم.بیاموزیم چگونه به میراث ملی ودستاوردهای مدنی کشورشان احترام بگذارندو....
مطالعات اجتماعی درمدارس فرصت مناسبی برای این آموزشهاست .که البته دراکثرمدارس مورد بی مهری قرار می گیرد واکثر مدیران ودست اندرکاران وبرنامه ریزان آموزشی دغدغه علوم تجربی را دارند تادروسی مثل مطالعات اجتماعی.درس اجتماعی رابرای تدریس به هرکسی واگذارمی کنیم درصورتی دروسی مانند ؛علوم تجربی، ریاضی،زبان رابه دبیران تخصصی این رشته واگذار می کنیم.
پس بیراه نیست که درایران همه متخصص علم اجتماع می شوند ازراننده تاکسی تا کارگر ساده ساختمان مسائل پیچیده اجتماع رابحث کارشناسی کرده ونظریه پردازی می کنند.به همین دلیل است که مادرحوزه علم اجتماع نظریه پردازنداریم ودر دوراهی سنت ومدرنیته سالهاست سرگردانیم.هنوزتکلیفمان باایدئولوژی روشن نیست!نمی دانیم چگونه یک جامعه به سمت میلیتاریزم پیش می رود وعواقب آن چیست؟
چون مابه همه اجازه داده ایم به راحتی درباره علم اجتماع نظریه پردازی کنند به همین دلیل باهزاران هزار بخش نامه غیر عملی روبه رو می شویم ویک قانون نیم خطی امان یک رساله بند وتبصره واما اگر دارد!
تدریس علوم اجتماعی در مقاطع مختلف ابتدائی، راهنمائی و دبیرستان بخش مهمی از فعالیت اساسی و هدفداری است که تحت عنوان "جامعه پذیری کودکان و نوجوانان" می توان آن را جمع بندی و خلاصه نمود.
کتب درسی در ایران به صورت متمرکز و از بالا به پایین تهیه می شود و علیرغم تلاش فراوانی که مؤلفین ودست اندرکاران امور انجام می دهند. فاصله بین مفاهیم و دنیای ایجاد شده توسط کتب درسی با واقعیت های موجود در جامعه به ویژه با توجّه به تنوع فرهنگی در خرده فرهنگ های مختلف بسیار است و گاهی معلمان در ارائ مطالب و محتوای گردآوری شده دچار مشکلات متعدد هستند.
در سطوح ابتدائی سعی شده است مطالب اجتماعی به صورت کمی ارائه شود زیرا در این مقطع هنوز دانش آموز قادر به تفکیک ودرک بسیاری از مطالب به صورت مجزا نیست. بنابر این آنچه که لازم است تا یک کودک بتواند ارتباط درستی با پیرامون خود برقرار کند با هم به او ارائه می شود.
دروس مطالعات اجتماعی مجموعه ای بسیار ساده از موضوعات متفاوت مانند تاریخ ، جغرافیا ، اقتصاد ، مردم شناسی ، جامعه شناسی و روان شناسی می باشد که در ارتباط با انسان است. این علوم بدون این که هویتشان زیر سوال برود همگی با هم به کودک آموزش داده می شود.
فردی از نظر اجتماعی رشد یافته است که به راحتی بتواند با استفاده از مهارتهای اجتماعی با دیگران ارتباط برقرار کند یعنی با دیگران زندگی کند و سازگاری داشته باشد. رشد اجتماعی مهمترین جنبه شخصیتی افراد است که هر قدر فرد سازگارتر و دارای روابط اجتماعی قوی تر باشد می تواند در بستر اجتماع از نظر شخصیتی، شغلی موفق تر باشد.
ویژگیهای مطالعات اجتماعی :
1- متغیر بودن مفاهیم
2- توجّه به ارزشها
3- آزمایشگاه علوم اجتماعی
4- تـاثیر دیدگاه معلم اجتماعی
5- انتقال مفاهیم
6- تحوّل مطالعات اجتماعی
7- مشکلات بررسی زمان و مکان در گذشته
مطالعات اجتماعی چیست؟
انسانها امروزه در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر زندگی می کنند . و این ارتباطات طوری فواصل مکانی و زمانی را در نوردیده که از دنیا به عنوان دهکده جهانی ذکر می شود. انسانها باید قادر باشند که روابط دوستی با یکدیگر برقرار نمایند ، حداقل این ارتباط رابطه ی انسانی است که پیرامون افراد صورت می گیرد. و روابط انسانی عبارت است از: برقراری ارتباط انسانی با افراد از طریق پذیرفتن وجود ، شخصیت وویژگی افراد با تمام تفاوتهای آنان.
شناخت کودک از محیط، ایجاد ارتباط با محیط از بدو تولد آغاز می شود و خانواده به عنوان اوّلین مکان برای اجتماعی کردن کودک محسوب می شود. مدرسه بعد از خانه سعی دارد که به صورت منطقی و منظم فرد را اجتماعی کند. برای این امر از دو طریق عمل می نماید. اوّل این که کودک با ورود به مدرسه باید بداند که وارد جامعه ی بزرگی شده است که دارای قوانین خاص خودش می باشد و او ملزم است که با رعایت این اصول و قوانین با افراد مخاطب خود ارتباط برقرار کند. در مرحله ی دوم دروسی در ارتباط با اجتماعی نمودن دانش آموزان در نظر گرفته شده که سعی دارد کودک درک درستی از جامعه و مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته باشد. وبتواند با کسب مهارتهای لازم اجتماعی جایگاه مناسبی برای خود به عنوان یک فرد مسئول پیدا نماید.
ضرورت درس مطالعات اجتماعی:
آموزش و پرورش یک جامعه در دوره آموزشهای عمومی باید افراد را به سمت کسب مهارتهای کلامی، جسمی، علمی و مهارتهای اتماعی هدایت کند و شخص را آماده ورود به اجتماع نماید.
اجتماعی شدن جریانی است که در آن مهارتها، انگیزه ها، ارزشها و هنجارها و رفتارهای فرد شکل می گیرد تا فرد در جامعه فعلی یا آتی نقش مناسب و کارآمد داشته باشد. این اجتماعی شدن از لحظه ی بدو تولد یک کودک شروع می شود و ارتباط دو جانبه میان فرد و اطرافیان تا پایان حیاط فرد ادامه دارد.
نهاد آموزش و پرورش به عنوان مؤثرترین نهاد در اجتماعی کردن افراد جامعه نقش مهمی را ایفا می کند. که عملکرد اشتباه این نهاد تاثیر مستقیم بر روی سایر نهادهای جامعه خواهد داشت. اگر مدارس کار کرد اجتماعی کردن افراد را به درستی انجام ندهند ، افرادی به جامعه تحویل می دهند که نه تنها یک شهروند وظیفه شناس برای جامعه نخواهد بود بلکه به وظائف خود در آینده به عنوان پدر و مادر آگاه نیست و موجبات نابسامانی اجتماعی را فراهم می سازد. نکته قابل توجّه این است که به این نیاز مهم و ضرورت اجتماعی شدن اهمیّت خاص و اقدامات ویژه ای صورت گیرد.
همکاران محترم و آگاه دوره ی راهنمایی تحصیلی:
امروزه هدف از آموزش ایجاد زمینه و بستر مناسب برای تلاش و کوشش و تحقیق دانش آموزان است. تا یادگیری مادام العمر تحقق یابد.
آموزش مطالعات اجتماعی بر کسب اطلاعات علمی ، مهارتهای اجتماعی و ذهنی (که شامل مشاهده ، اندازه گیری ، مقایسه ، طبقه بندی و برقراری ارتباط وغیره است) و جامعه پذیری، خودشناسی و کسب نگرشها و ارزش ها تاکید خاص دارد.
فی المثل همانطور که می دانید اهمیّت و لزوم مطالعه ی تاریخ بر کسی پوشیده نیست و فراگیری این گذشته ی هزار توی پر رمز و راز چه روشنگریها و رهنمودهایی که در مسیر پر پیچ و خم آینده می تواند داشته باشد که البته این مهم با مطالعه ی چند سطر تاریخ کتابهای درسی امکان پذیر نیست. و شاید می تواند نه فقط آغاز بلکه پیش درآمدی بر راهی پر فراز و نشیب باشد.
اگر کیفیت آموزش مطالعات اجتماعی در جامعه از وضعیت مطلوبی برخوردار گردد دانش آموزان که پیکره ی اصلی جامعه فردا را تشکیل می دهند دچار عقب ماندگی از نظر توسعه ی علمی ، صنعتی ، فعّالیّت اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی نخواهند شد.
و در نهایت شهروندانی معتقد به ارزش ها و پای بند به اصول اخلاقی ، مسئولیت پذیر و سازگار خواهیم داشت.
تدریس علوم اجتماعی در مقاطع مختلف ابتدائی، راهنمائی و دبیرستان بخش مهمی از فعالیت اساسی و هدفداری است که تحت عنوان "جامعه پذیری کودکان و نوجوانان" می توان آن را جمع بندی و خلاصه نمود.
کتب درسی در ایران بصورت متمرکز و از بالا به پایین تهیه می شود و علیرغم تلاش فراوانی که مؤلفین ودست اندرکاران امور انجام می دهند. فاصله بین مفاهیم و دنیای ایجاد شده توسط کتب درسی با واقعیت های موجود در جامعه به ویژه با توجّه به تنوع فرهنگی در خرده فرهنگ های مختلف بسیار است و گاهی معلمان در ارائه مطالب و محتوای گردآوری شده دچار مشکلات متعدد هستند.
در سطوح ابتدائی سعی شده است مطالب اجتماعی به صورت کمی ارائه شود زیرا در این مقطع هنوز دانش آموز قادر به تفکیک ودرک بسیاری از مطالب به صورت مجزا نیست. بنابر این آنچه که لازم است تا یک کودک بتواند ارتباط درستی با پیرامون خود برقرار کند با هم به او ارائه می شود.
دروس مطالعات اجتماعی مجموعه ای بسیار ساده از موضوعات متفاوت مانند تاریخ ، جغرافیا ، اقتصاد ، مردم شناسی ، جامعه شناسی و روان شناسی می باشد که در ارتباط با انسان است. این علوم بدون این که هویتشان زیر سوال برود همگی با هم به کودک آموزش داده می شود.
فردی از نظر اجتماعی رشد یافته است که به راحتی بتواند با استفاده از مهارتهای اجتماعی با دیگران ارتباط برقرار کند یعنی با دیگران زندگی کند و سازگاری داشته باشد. رشد اجتماعی مهمترین جنبه شخصیتی افراد است که هر قدر فرد سازگارتر و دارای روابط اجتماعی قوی تر باشد می تواند در بستر اجتماع از نظر شخصیتی، شغلی موفق تر باشد.
ویژگیهای مطالعات اجتماعی :
1- متغیر بودن مفاهیم
2- توجّه به ارزشها
3- آزمایشگاه علوم اجتماعی
4- تـاثیر دیدگاه معلم اجتماعی
5- انتقال مفاهیم
6- تحوّل مطالعات اجتماعی
7- مشکلات بررسی زمان و مکان در گذشته
مطالعات اجتماعی چیست؟
انسانها امروزه در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر زندگی می کنند . و این ارتباطات طوری فواصل مکانی و زمانی را در نوردیده که از دنیا به عنوان دهکده جهانی ذکر می شود. انسانها باید قادر باشند که روابط دوستی با یکدیگر برقرار نمایند ، حداقل این ارتباط رابطه ی انسانی است که پیرامون افراد صورت می گیرد. و روابط انسانی عبارت است از: برقراری ارتباط انسانی با افراد از طریق پذیرفتن وجود ، شخصیت وویژگی افراد با تمام تفاوتهای آنان.
شناخت کودک از محیط، ایجاد ارتباط با محیط از بدو تولد آغاز می شود و خانواده به عنوان اوّلین مکان برای اجتماعی کردن کودک محسوب می شود. مدرسه بعد از خانه سعی دارد که به صورت منطقی و منظم فرد را اجتماعی کند. برای این امر از دو طریق عمل می نماید. اوّل این که کودک با ورود به مدرسه باید بداند که وارد جامعه ی بزرگی شده است که دارای قوانین خاص خودش می باشد و او ملزم است که با رعایت این اصول و قوانین با افراد مخاطب خود ارتباط برقرار کند. در مرحله ی دوم دروسی در ارتباط با اجتماعی نمودن دانش آموزان در نظر گرفته شده که سعی دارد کودک درک درستی از جامعه و مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته باشد. وبتواند با کسب مهارتهای لازم اجتماعی جایگاه مناسبی برای خود به عنوان یک فرد مسئول پیدا نماید.
همکاران گرانسنگ و آگاه دوره ی ابتدایی :
امروزه هدف از آموزش ایجاد زمینه و بستر مناسب برای تلاش و کوشش و تحقیق دانش آموزان است. تا یادگیری مادام العمر تحقق یابد.
آموزش مطالعات اجتماعی بر کسب اطلاعات علمی ، مهارتهای اجتماعی و ذهنی (که شامل مشاهده ، اندازه گیری ، مقایسه ، طبقه بندی و برقراری ارتباط وغیره است) و جامعه پذیری، خودشناسی و کسب نگرشها و ارزش ها تاکید خاص دارد.
فی المثل همانطور که می دانید اهمیّت و لزوم مطالعه ی تاریخ بر کسی پوشیده نیست و فراگیری این گذشته ی هزار توی پر رمز و راز چه روشنگریها و رهنمودهایی که در مسیر پر پیچ و خم آینده می تواند داشته باشد که البته این مهم با مطالعه ی چند سطر تاریخ کتابهای درسی امکان پذیر نیست. و شاید می تواند نه فقط آغاز بلکه پیش درآمدی بر راهی پر فراز و نشیب باشد.
اگر کیفیت آموزش مطالعات اجتماعی در جامعه از وضعیت مطلوبی برخوردار گردد دانش آموزان که پیکره ی اصلی جامعه فردا را تشکیل می دهند دچار عقب ماندگی از نظر توسعه ی علمی ، صنعتی ، فعّالیّت اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی نخواهند شد.و در نهایت شهروندانی معتقد به ارزش ها و پای بند به اصول اخلاقی ، مسئولیت پذیر و سازگار خواهیم داشت.
ضرورت و اهمیت برنامه درسی مطالعات اجتماعی
الف) پویایی هر جامعه تا حدود زیادی به وجود شهروندانی است کهبرای مشارکت و تعامل در امور زندگی اجتماعی احساس تعهد کنندو از آگاهی های لازم در این زمینه برخوردار باشند؛ بستگی دارد.بر همین مبنا از یک منظر امروزه اغلب برنامه های درسی و از جمله برنامه درسی مطالعات اجتماعی به سمت تربیت شهروند آگاه و مسئول جهت گیری کرده اند
ب)درس مطالعات اجتماعی بستر مناسبی برای پرورش مهارت های زندگی اجتماعی فراهم می آورددر این درس دانش آموزان با حقوق و مسئو لیت های شهروندی مورد نظر در جامعه ی خود آشنا می شوند و با درک و فهم مسائل و موضوعات جامعه ی محلی محیط یپرامون و کشور خود چگونگی زندگی در اجتماع را می آموزند و به مهارت های لازم برای زندگی اجتماعی مجهز می شونددرس مطالعات اجتماعی این قابلیت را دارد که تصمیم گیری های فردی و مشارکت های اجتماعی و با هم زیستن را در دانش آموزان تقویت کند.
پ)درس مطالعات اجتماعی با بهره گیری از رشته ها و شاخه های علمی چون تاریخ؛ جغرافیا؛ فرهنگ و مردم شناسی؛ مبانی دینی و اخلاقمی تواند در امر هویت بخشی به دانش آموزان نقش مهمی ایفا کند.یکی از ضرورت های اساسی موجود این برنامه درسی لزوم ایجاد عشق و علاقه نسبت به سرزمین و حفظ کشور؛ شناخت منابع و استعدادهای آن و هم چنین حفظ و انتقال میراث فرهنگی کشور است
ت) برنامه درسی مطالعات اجتماعی می تواند علاوه بر تربیت اجتماعی و کمک به جامعه پذیری زمینه پرورش تفکر انتقادی و توانایی نقادی اجتماعی را نیز فراهم کند بدین ترتیب که دانش آموزان را به تدریج برای داشتن موضع فعال حساس پویا و منطقی نه صرفا انفعالی در رویارویی با مسائل جامعه آماده کندبه گونه ای که بتوانند مسائل اجتماع و محیط پیرامون را هر چند در چارچوب ساده و کودکانه مورد نقد و داوری قرار دهند تا در آینده به افرادی متفکر و مبتکر مبدل شوند و قادر به حل مسائل و دگرگون کردن شرایط و پیشبر آرمان های جامعه باشند
ث) برنامه درسی مطالعات اجتماعی همچنین این قابلیت را دارد که با توجه به ماهیت تربیتی و فرهنگی خود به تقویت و درونی سازی ارزشهای اخلافی کمک کند و موجبات گسترش بهداشت روانی و جلوگیری از آسیب ها و کجروی های اجتماعی را فراهم آورد . منظور از درونی کردن ارزشها این است که امری جزء از وجدان شخص شود به گونه ای که نقض آن ارزش نزد شخص طبیعی و خطا و شرم برانگیزد و شخص تعهد وجدانی کند که آن را محترم بشمارد
روش های تدریس بهتر در این درس
- ایجاد انگیزه (پاسخ خاص)
- زنجیره کردن یا طبقهبندی مواد آموزشی که در اختیار گروههاست
- تکوین مفهوم (انتخاب مناسبترین نام برای دستهبندی مواد آموزشی)
- ژرفنگری به مفهوم (علت تعلق مورد خاص به دسته)
- زنجیرهای کردن نمودها (نمود مشترک موارد برای تعلق به دسته)
- یافتن تعریف مناسب برای مفهوم (ایجاد و کاربرد قاعده)
- فرضیهسازی با استفاده از قاعده (حدس و پاسخهای احتمالی)
- حل مساله (آزمایش فرضیهای که در ذهن فراگیران است)
- تأیید (جمعبندی تمامی مراحل قبلی)
از طرف دیگر ، یکی از روشهای تدریس که امروزه بطور جدی مورد توجه اندیشمندان عرصه تعلیم وتربیت قرارگرفته است،روش تدریس تعاملی یا فعال می باشد. از ویژگی های بارز چنین تدریسی، فعال بودن معلم و دانش آموزان در فضایی کاملا اجتماعی و آزاد از نظر: بیان اندیشه ، نقد سازنده و بازسازی تجارب گذشته شخصی است.
طبق این دیدگاه ، تدریس بخشی از آموزش است و به آن قسمت از فعالیتهای آموزشی که با حضور معلم در کلاس درس اتفاق می افتد اطلاق می شود( حاجی اسحاق، سهیلا، 1385) از این نظر چهارویژگی خاص در تدریس وجود دارد که عبارتند از :
الف – وجود تعامل بین معلم و دانش آموزان
ب – فعالیت براساس اهداف معین و از پیش تعیین شده
ج – طراحی منظم با توجه به موقعیت و امکانات
د – ایجاد فرصت و تسهیل یادگیری
دکترسیف در کتاب روانشناسی پرورشی ، ضوابط و ویژگی هایی برای تدریس یک مفهوم متذکر می شود : یک مفهوم، مجموعهای ازموضوعات یاحوادثی است که درخصوصیات و نام مشترک، سهیم هستند. آموزش مفهومی باید چهار عنصر: تعریف ،مثال ، غیرمثال ،مقایسه ساختار را شامل شود (سیف ، علی اکبر ،1372 : 484-482 ) همیشه در موقع تدریس مفاهیم، یک تعریف و مثال هایی از آن مفهوم و نیز غیرمثالها ارائه شود و مقایسه انجام گیرد.
الف ) تعریف مفاهیم: یک تعریف، بیان ویژگی های اساسی مطابق با مفهوم است .
ب ) ارائه مثال و غیرمثال برای مفاهیم : یک مثال نمونه واقعی مفهوم است. بعداز ارائه تعریف، مفهوم بوسیله ارائه مثالها عینی تر خواهد شد. یک مثال خوب، تعریف را باارائه ویژگی های مفهوم ، عینی و ملموس خواهد کرد.
برعکس، یک غیرمثال، نمونه ای از یک مفهوم تقریباً مرتبط است که میتواند با مفهوم درس قاطی شود. زمانی که یادگیرندگان بتوانند تفاوت بین مثال و غیرمثال را بگوئید آنها مفهوم را فهمیده اند. انتخاب انواع مختلف مثال و غیرمثال بسیار با اهمیت است. یک غیرمثال خوب، مفهومی است که ویژگی هایی به صورت مجزا با آن ویژگی ها همخوانی دارند و میتوانند بالقوه با مثال های مفهوم قاطی شوند.
ج)مقایسه (قیاس) مفاهیم: یک مقایسه، ارائه مجددی است که با قالب و عملکرد یک مفهوم مطابقت دارد اما از جهات دیگر متفاوت است.
تجارب آموزشی و نقادی همکاران :
در تماسی که با همکاران و دبیران علوم اجتماعی منطقه داشتم ، مشتاق بودم در انتخاب بهترین روش برای حل مسئله ، از تجارب و نقادی آنها بهره مند شوم . مسئله را به تفصیل برای آنها مطرح کردم. حاصل نقطه نظر آنها را یاد داشت کردم. موارد زیر جمع بندی نقطه نظرات آنها است :
- دانش آموزان از پایه های ضعیفی برخوردارند و از دوره راهنمایی با امتحانات سطحی قبول می شوند و به دبیرستان می آیند .
- با ید دانش آموزان درس قبلی را که پیش نیاز درس بعدی است بهتر یاد بگیرند .
- باید در تدریس مفهوم نظام اجتماعی از مفهوم گروه خانواده کمک بگیریم و سپس مفهوم نقش را از میان آن استخراج کرده و در تدریس درس مربوط به نظام اجتماعی آن را بسط دهیم .
- در زمینه هدفگذاری، اهداف در نظر گرفته شده برای درس مطالعات اجتماعی با قابلیتهای ذهنی دانشآموزان متناسب نیست . در این برنامه علم به صورت موضوعی و یک امر انتزاعی و جدای از عمل در نظر گرفته شده است.
نتیجه گیری از اطلاعات جمع آوری شده :
با توجه به مطالب فوق چنین برمی آید که:
1- در تدریس مفاهیم بایستی به پیش نیاز های درس توجه نمود.
2- بایستی به رابطه بین مفاهیم موجود در درس با یک دیگر توجه نمود .
3- تدریس مفاهیم روش خاص خود را می طلبد که در آن ارائه مثال و غیر مثال و مقایسه آنها به تعمیق یادگیری کمک بیشتری می نماید .
دانلود گزارش تخصصی معلمان بررسی رابطه جوّ سازمانی و رضایت شغلی آموزگاران و دبیران بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 145
دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
مقدمه
با نگاهی به مدارس و توجه بیشتر به روش عمل آنها خواهیم دید که با وجود تفاوت¬های بسیار اندکی که در ساختار و شکل مدارس و نیز یکسان بودن مواد و کتب درسی، تفاوت¬های زیادی بین مدارس و سطح درسی دانش آموزان آنها مشاهده می¬شود. پس با اندکی تأمل درمی¬یابیم که عامل دیگری نیز وجود دارد که موجب می¬شود سطح درسی، حال و هوای مدرسه و روابط فردی در این مراکز آموزشی متفاوت باشد. تاکنون تحقیقات زیادی انجام گرفته که به بررسی تأثیر برخی ابعاد غیر درسی از قبیل روابط بین دانش آموزان، روابط میان دانش آموزان و دبیران و مدیران، وضعیت اقتصادی و اجتماعی و مواردی از این قبیل پرداخته که این عوامل بر تحصیل و پیشرفت دانش آموزان تأثیر بسزایی دارند. بی¬تردید در به وجود آمدن جوّ سالم و مناسب در محیط مدرسه و کلاس درسی دبیران و مدیران مؤثر می¬باشند و رشد همه جانبه شخصیت دانش آموزان وابسته به جوّ سازمانی مدارس است یکی از مهمترین زمینه¬های پژوهشی میزان رضایت شغلی است. اهمیت آن از یک سو به دلیل نقشی است که در بهبود و پیشرفت سازمان و نیاز بهداشت و سلامت نیروی کار دارد و از سوی دیگر به دلیل مفهوم رضایت شغلی است و نیز رضایت شغلی علاوه بر تعریف و مفهوم پردازی¬های متعدد محل سلامتی و سازه مشترک بسیاری از حوزه¬های علمی مانند روانشناسی، جامعه شناسی، علوم تربیتی و حتی اقتصاد و سیاست است. علاوه بر این رضایت شغلی عاملی است که باعث کارایی، عملکرد، احساس رضایت¬مندی، لذت روحی ناشی از ارضاء نیازها و تمایلات و امیدهای فردی می¬گردد(علاقه بند، 1377).
کینزبرگ و همکارانش(1915) رضایت شغلی را از دیدگاه¬های مختلفی مورد توجه قرار دادند، از جمله:
الف) رضایت درونی: که حاصل دو منبع می¬باشد، اول: احساس لذتی که انسان صرفاً به¬ خاطر اشتغال و فعالیت¬های شغلی عایدش می¬شود. دوم: لذتی که بر اثر پیشرفت و یا انجام برخی از مسئولیت¬های اجتماعی و به ظهور رساندن توانایی¬ها و رغبت¬های فردی به انسان دست می¬دهد.
ب) رضایت بیرونی: که با شرایط اشتغال و محیط کار ارتباط دارد و هر آن در حال تغییر و تحول است. از جمله عوامل بیرونی می¬توان شرایط کار، میزان دستمزد و پاداش، نوع کار و روابط موجود میان کارگر و کارفرما را نام برد(همان منبع).
به نظر محقق عامل اولی(رضایت درونی) اشاره به رضایت شغلی دارد و عامل دوم(رضایت بیرونی) اشاره به جوّ سازمانی دارد.
در این پژوهش سعی شده با بهره¬گیری از روش¬های توصیف جوّ سازمانی مدارس و با در نظر گرفتن رضایت شغلی دبیران دبیرستان¬های شهرستان نهاوند و با کمک روش خودسنجی به بررسی رابطه بین جوّ سازمانی و رضایت شغلی دبیران پرداخته شود.
بیان مسئله
با توجه به موضوع تحقیق، مسأله حاضر شامل دو متغیر است: جوّ سازمانی و رضایت شغلی دبیران که هر کدام از این دو متغیر نیاز به تعریف دارند.
1) جوّ سازمانی: جوّ سازمانی مدرسه حاصل تلاش و کوشش گروه¬های درون مدرسه یعنی دبیران و مدیران و کارکنان و دانش آموزان است(علاقه بند، 1377).
جوّ سازمانی همان خصوصیات درونی پایدار مدرسه را شامل می¬شود که در بروز رفتار سازمانی نیروی انسانی، به خصوص در خودباوری جهت اظهارنظر، مشارکت و انگیزش تأثیر می¬گذارد(عسگریان، 1388).
از دیدگاه سازمانی جوّ سازمانی دارای اقدامات و روش¬های رسمی و غیر رسمی است و دارای عقاید مشترکی بین اعضای سازمان برای راهنمایی و هدایت رفتار افراد می¬باشد(علاقه بند، 1377).
جورج لوین و روبرت استرینجر اذعان دارند: جوّ سازمانی شامل ادراکاتی است که فرد از نوع سازمانی دارد که در آن کار می¬کند و احساس او نسبت به سازمان بر حسب ابعادی مانند استقلال، ساختار سازمانی، پاداش، ملاحظه¬کاری، صمیمیت و حمایت است(اجاقی، 1377).
2) رضایت شغلی دبیران: فرد برای اینکه تصویری روشن از دنیای خود داشته باشد باید پس از تجزیه و تحلیل واقعیات و اطلاعات موجود شغل معینی را انتخاب کند که رضایت شغلی را به همراه دارد و باعث رضایت شخصی نیز می¬شود. وجود رضایت شغلی در دبیران باعث می¬شود معلمان به گونه¬ای موفق¬تر در کار خود ظاهر شوند و از شغل خود لذت ببرند و احساس نشاط کنند. از جمله پیامدهای مثبتی که رضایت شغلی دبیران دارد می¬توان به افزایش کارایی، ثبات شغلی، ترقی و پیشرفت در کار اشاره کرد(علاقه بند، 1377).
از جمله پیامدهای مثبت تحقیق حاضر می¬توان به آشنایی با جوّ سازمانی و میزان رضایت شغلی دبیران و دادن راهبردها و پیشنهادهای لازم در این زمینه برای دبیران دبیرستان¬های شهرستان نهاوند اشاره کرد.
اهمیت و ضرورت تحقیق
کارکنان در بدو ورود به سازمان انتظار دارند با جوّ سازمانی مطلوب و حمایت آمیزی مواجه شوند تا در لوای آن، نیاز های خود را تأمین کنند. این مسئولیت مدیران است که امور مربوط را به گونه¬ای سازماندهی کنند که افراد با تمام وجودشان در فعالیت¬ها شرکت کنند. در واقع مسئولیت مشترک مبنای خلاقیت و ابتکار جمعی است.
بررسی و مطالعه جوّ سازمانی مدرسه و میزان رضایت شغلی دبیران از آن جهت دارای اهمیت است که جوّ مدرسه می¬تواند عامل مهمی در ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش در مدرسه باشد. جوّ سالم و مطلوب می¬تواند بر روابط حرفه¬ای دبیران اثر مثبت داشته باشد و ارتباط صمیمانه و نزدیکی بر اساس همکاری بین دبیران به وجود آورد. همچنین جوّ سازمانی سالم و مطلوب، با روابط میان فردی اصیل و درست آن احتمالا وضعیتی را پدید می¬آورد که رهبری و مدیریت حرفه¬ای می¬تواند در آن موفقیت¬آمیز باشد و دبیران خشنودتر، وظیفه¬شناس¬تر، باانگیزه¬تر و صبورتر باشند. در مقابل جوّ سازمانی ناسالم و نامطلوب می¬تواند محیطی سرشار از سوء¬ظن و دشمنی را به وجود آورد که هرگونه مدیریت مشارکتی و همکارانه را به شکست وامی¬دارد و می¬تواند منشاء بروز واکنش¬های منفی دبیران باشد.
اهمیت مطالعه جوّ سازمانی مدرسه و رضایت شغلی دبیران تنها به این دلیل نیست که جوّ سازمانی مدرسه می¬تواند وسیله¬ای برای افزایش اثر بخشی و کارآیی مدرسه باشد، بلکه دلایل انسان دوستانه و لزوم توجه به حقوق انسانی دبیران، وجود جوّ سازمانی سالم و مطلوب را در مدرسه ایجاب می¬کند. دبیران حق دارند در محیط کار خود از احترام، اهمیت، تعلق به گروه و مشارکت در فعالیت¬ها برخوردار باشند. مدیران مدارس نقشی عمده در شکل دادن به جوّ سازمانی مدرسه دارند. در واقع جوّ سازمانی مدرسه با رفتار مدیران شکل می¬یابد و رفتار آنان بر رفتار دبیران و چگونگی ادراک و تصور دبیران از مدرسه اثر می¬گذارد.
میزان رضایت شغلی دبیران، با توجه به جوّ سازمانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و با عنایت به نتایج تحقیق عوامل موجود در جوّ سازمانی را شناخته واثر بخشی آنها را برای ایجاد رضایت شغلی در دبیران مورد بررسی قرار دهیم. همچنین مدیران مدارس می¬توانند با تکیه بر نتایج به دست آمده از این تحقیق، جوّ مدرسه خود را بهتر بشناسد و واکنش¬های نگرشی و عاطفی دبیران را دریابند و بررضایت شغلی مدارس خود بیافزایند و در صدد بهبود جوّ سازمانی و کاهش یا رفع واکنش های منفی دبیران، نسبت به محیط کارشان برآیند.
جوّ سازمانی: جوّ سازمانی عبارت است از درک یا احساسی که کارکنان نسبت به جنبه¬های عینی و محسوس سازمان یعنی ساختار سازمانی، سیاست¬ها، روش¬ها، شیوه¬های رهبری و روش¬های ارزشیابی بدست می¬آورند(دسلر، 1990).
جوّ سازمانی مدرسه: در این تحقیق منظور از جوّ سازمانی مدرسه عبارت است از مجموعه ویژگی-های درونی که مدرسه¬ای را از مدرسه دیگر متمایز ساخته و رفتار کارگزاران و دبیران آن را تحت تأثیر قرار می¬دهد. هالپین وگرافت(1963) جوّ سازمانی مدرسه را ناشی از روابط و کنش¬های متقابل«رهبری مدیر مدرسه» و«تعامل معلمان» می¬دانند(علاقه¬بند، 1377).
روحیه گروهی : به وضعیتی اشاره می¬کند که در آن دبیران از لحاظ نیازهای اجتماعی احساس رضایت و خشنودی کرده و در عین حال از انجام وظیفه و موفقیت در آن لذت می¬برند(همان منبع).
مزاحمت2: به وضعیتی اشاره می¬کند که در آن دبیران احساس می¬کنند که طرز اداره مدرسه، مشکلاتی برای آنها به وجود می¬آورد، وظایف غیر آموزشی تحمیل شده به آنان سنگین بوده و به جای تعدیل کار، مانع و مزاحم انجام وظایف اصلی آنان می¬شود(همان منبع).
فقدان تعهد شغلی3: به وضعیتی اشاره می¬کند که در آن دبیران طبق دستور عمل می¬کنند و از این¬رو انجام وظیفه از سوی آنان بیشتر به منظور رفع تکلیف است نه از روی تعهد و علاقه شخصی(همان منبع).
صمیمیت4: به وضعیتی اشاره می¬کند که در آن دبیران از روابط اجتماعی دوستانه با یکدیگر لذت می¬برند. این بعد از رضایت از نیازهای اجتماعی سرچشمه می¬گیرد و لزوماً با انجام وظیفه مرتبط نیست و میزان پیوستگی اجتماعی بین دبیران را نشان می¬دهد(همان منبع).
ملاحظه¬گری یا مراعات1: اشاره می¬کند به رفتار دوستانه مدیر با دبیران که به عنوان افرادی دارای شخصیت، به آنها احترام می¬گذارد و سعی می¬کند یار و مددکار آنان باشد(همان منبع).
فاصله گیری2: اشاره به رفتار غیر شخصی مدیر با دبیران دارد. مدیر طبق مقررات عمل می¬کند و هنجارگر است و بر بعد ساختاری تأکید می¬ورزد و از کارکنان زیر دست فاصله می¬گیرد(فاصله-گیری فیزیکی و عاطفی)(همان منبع).
نفوذ پویایی3: اشاره به رفتار پویا و پرتلاش مدیر برای رهبری گروه و ایجاد انگیزه در افراد از طریق نفوذ در آنها و نمونه قرار دادن رفتار خود دارد(همان منبع).
تأکید بر تولید4: به وضعیتی اشاره می¬کند که در آن مدیر به نظارت مستقیم کار زیر دستان می-پردازد، رهنمود و دستور می¬دهد و در ارتباطات خود به زیر دستان به بازخورد اعتنایی نمی-کند(همان منبع).
میزان موفقیت مدیر: موفقیت چیزی است که مدیر از راه اعمال صحیح مدیریت بدست می¬آورد و به صورت بازده کار ارائه می¬کند و به تعبیر دیگر موفقیت مدیر عبارت است از میزان موفقیت او د ر زمینه بازدهی و نتایج کاری که به او محول شده است(سلطانی، 1377).
رضایت شغلی: شخصی که شغلی را اشتغال می¬کند و تمایل به ادامه آن دارد و شغل را به مشاغل دیگر ترجیح می¬دهد و از آن لذت می¬برد که امری نسبی و درونی است و عبارت است از حالات روانی نسبت به جنبه¬های مختلف زندگی(شریعتمداری، 1380).
تعاریف عملیاتی
روحیه گروهی: این متغیر از طریق سوالات(گویه های 1الی8) پرسشنامه جوّ سازمانی سنجیده می شود(علاقه بند،1377).
مزاحمت: این متغیر از طریق گویه های(9الی16) پرسشنامه جوّ سازمانی سنجیده می شود(همان منبع).
فقدان تعهد شغلی: این متغیر از طریق گویه های(17الی24) پرسشنامه جوّ سازمانی سنجیده می شود(همان منبع).
صمیمیت: این متغیر از طریق گویه های(25الی33) پرسشنامه جوّ سازمانی سنجیده می شود(همان منبع).
ملاحظه کاری یا مراعات: این متغیر از طریق گویه های(33الی40) پرسشنامه جوّسازمانی و محاسبه میانگین کل نمرات این رفتار در مدرسه سنجیده می شود(همان منبع).
فاصله گیری: این متغیر از طریق گویه های(41الی48) پرسشنامه جوّ سازمانی و محاسبه میانگین کل نمرات این رفتار در مدرسه سنجیده می شود(همان منبع).
نفوذ پویایی: این متغیر از طریق گویه های(49الی56) پرسشنامه جوّ سازمانی و محاسبه میانگین کل نمرات این رفتار در مدرسه سنجیده می شود(همان منبع).
تاکید بر تولید: این متغیر از طریق گویه های(57الی64) پرسشنامه جوّ سازمانی و محاسبه میانگین کل نمرات این رفتار در مدرسه سنجیده می شود(همان منبع).
(ادبیات و پیشینه پژوهش)
1) سازمان:
سازمان یک واحد آموزشی(گروه¬هایی از انسان¬ها) است که به صورتی آگاهانه شالوده¬ریزی می-شود و برای دستیابی به هدف¬های ویژه تجدید ساختار می¬شود. شرکت¬های سهامی، ارتش، مدرسه، بیمارستان، کلیسا و زندان در این گروه قرار می¬گیرند. ولی قبیله، قوم، خانواده از این گروه مستثنی می-شوند(ات زیونی، 1964).
سازمان¬ها را در قالب فعالیت¬های گروهی تعریف کرده¬اند و گفته¬اند که مقصود از تشکیل آنها دستیابی به هدف¬های تقریباً خاصی است که به صورت مستمر در پی کسب آنها برمی¬آیند. ولی باید این نکته روشن شود که سازمان ویژگی خاص خود را دارد و این علاوه بر دستیابی به یک هدف خاص و استمرار در این کار است. این ویژگی خاص عبارت است از وجود مرزهای تقریباً ثابت، یک سلسله مراتب اداری و نوعی نظم و ترتیب مدیرانه، یک سیستم ارتباطات و سیستم انگیزشی که موجب می¬گردد افرادی در سایه همکاری در صدد تأمین هدف¬های مشترک برآیند(اسکات، 1964).
درباره تعریف سازمان¬ها دو نکته قابل توجه است. نخست، یکی از ویژگی¬های سازمان این است که دچار اختلاف درونی است، در بسیاری از تحقیقاتی که روی ساختار سازمانی شده، به مسأله اختلاف درون سازمان توجه شده است. یک نهاد سیاسی و یک حزب یک سازمان هستند که افراد آن در صدد کسب قدرت و اعمال کنترل بر دیگران برمی¬آیند این را تضاد درون سازمان می¬نامند. برخی از نویسندگان بر روی منافع طبقاتی در فرآیند تضاد درون سازمان توجه می¬کنند، ولی این به آن معنی نیست که توجه به طبقات درون سازمان باعث شود مسأله تضاد درون سازمانی مطرح می¬گردد. سازمان دارای نیروهای موافق و مخالف در درون خود است. این نیروها در صدد کسب قدرت هستند تا کنترل بیشتری اعمال کنند. ماهیت سازمان به این گونه است: کسانی که قدرت را در دست دارند می¬کوشند تا بر مسند قدرت باقی بمانند، ولی این واقعیت که سازمان دارای نیروهای مخالف در درون خود است، مسأله¬ای مهم است که باید مورد توجه قرار گیرد. نکته دوم را که باید مورد توجه قرار داد این است که اجزا و واحدهای سازمان¬، به خودی خود یک سازمان هستند به این گونه باید گفت«چندین» سازمان وجود دارد. برخی از سازمان¬ها دارای چنان گستردگی و وسعتی هستند که معقول است هر جزء یا بخش آن را به عنوان یک سازمان جداگانه به حساب آورد. سازمان¬های بزرگ دولتی، مجتمع¬های بزرگ تجاری و شرکت¬های مستقر در آسمان خراش¬ها دارای واحدهایی هستند که آنها را باید به عنوان یک سازمان جداگانه به حساب آورد. سازمان¬ها ما را احاطه کرده¬اند و ما جزئی از آنها هستیم. سازمان¬ها برای فرد و جامعه ره¬آوردهایی دارند. سازمان و فرد: در وهله اول، رفتار افراد در سازمان غالباً به گونه¬ای است که هیچ نوع مبادلهء مستقیم یا غیرمستقیم صورت نمی¬گیرد. بسیاری از رفتارها در سازمان¬ تکراری است که در اثر مبادله آموخته می¬شوند، ولی پس از آن انجام می-شوند. نوع رفتار به گونه¬ای در می¬آید که همانند روش انگیزش- واکنش آموخته می¬شود و به تدریج نقش متغیری که رابطه متقابل برقرار می¬کرد کم رنگ می¬گردد. سازمان اعضای خود را آموزش می¬دهد، اصولی را به آنان می¬آموزد و تلقین می¬کند و آنها را وامی¬دارد تا نسبت به خواسته¬ها و نیازهایی که در پست و مقام آنها وجود دارد واکنش مشخصی از خود نشان می¬دهند. این واکنش¬ها به صورت عادت و امری تکراری در می¬آیند که فرد برای انجام آنها کمتر به ذهن خود مراجعه می¬کند. در برخی از شرایط حتی عواطف و احساسات انسانی هم می¬توانند پایگاه سازمانی داشته باشند. تا حد زیادی، انتظار از نقشی که باید اعضای سازمان در برابر دیگران ایفا کنند(امر و نهی¬هایی که در پست یا مقام سازمانی وجود دارد) در محتوای وسیع سازمان تعیین می¬شود. ساختار سازمانی، تقسیم کار و سیستم رسمی پرداخت حقوق و پاداش، محتوای یک دفتر یا اداره را تعیین می¬کنند. در سازمان مشخص می¬شود، کسی که در آن دفتر مستقر می¬گردد چه کارهایی را باید انجام دهد و با چه کسانی و چگونه سر و کار خواهد داشت(اچ هال، 1376).
الف) ساختار سازمانی
ساختار سازمانی: «گماردن و انتصاب افراد در نقاط مختلف نمودار سازمانی، درپست های اجتماعی، پست هایی که بر روابط سازمانی این افراد اثر می¬گذارد». از لحاظ ساختار، سازمان دارای ویژگی¬هایی به شرح زیر است:
1. پیچیدگی: هنگامی که شخص وارد یک سازمان می¬شود، پیچیدگی نخستین چیزی است که وی با آن روبه ¬رو می¬شود. این پیچیدگی عبارت است از: تقسیم کار، عنوان¬های شغلی، بخش¬های متعدد سازمانی و سطوح مختلفی که در سلسله مراتب اختیارات سازمان وجود دارد. کسانی که با شرکت-های بزرگ، سازمان¬های دولتی، ارتش و با یک سیستم آموزشی، مثل مدرسه آشنا هستند این موضوع را تأیید می¬کنند.
2. هماهنگی و کنترل: تفاوت در نوع کار، رفتار و نگرش به صورت مستقیم به محیطی بستگی دارد که دوایر باید در دوره¬های کوتاه مدت و بلند مدت در آن فعالیت کنند. بنابراین پیچیدگی بیش از حد، به میزان پیچیدگی محیط بستگی دارد.
3. رسمیت سازمان: رسمی بودن کارها در سازمان بیانگر شیوه تصمیم¬گیری است. پدیدۀ رسمی بودن، از نظر ماهیت، در کانون و مرکز حیات سازمان قرار می¬گیرد. تدوین مقررات، تعیین رویه¬ها، شیوۀ پرداخت پاداش و نوع تنبیه و توبیخ از جمله عواملی هستند که شیوه رفتار در درون یک سازمان را تعیین می¬کنند. در واقع، رسمی بودن یکی از ویژگی¬های تعیین کننده و معرف سازمان است، چون این رفتار یک امر تصادفی نیست و سازمان باید از طریق تعیین میزان رسمی بودن امور، در جهت تأمین هدف مورد نظر گام بردارد.
4. تمرکز: مقصود از تمرکز، توزیع قدرت در درون سازمان است. بنابراین سازمان پدیده¬ای است که بدان وسیله می¬توان کل پنداشت یا برداشتی را که ما از ساختار سازمانی داریم، خلاصه یا ارائه کرد. هیج(1980) تمرکز را این گونه تعریف می¬کند: «با توجه به تعداد اعضای گروه¬های موجود در سازمان، میزان و نوع مشارکت افراد در تصمیمات استراتژیک »(اچ هال،1376).
هر قدر تعداد بیشتری از اعضای گروه¬ها، در سازمان، مشارکت بیشتری داشته باشد، کارها کمتر متمرکز است. از بین جنبه¬های مختلف تمرکز، «حق تصمیم¬گیری» از جمله مسائل بسیار روشن است. به¬ویژه می¬توان این موضوع را به صورتی دقیق مشخص کرد که چه کسی چه نوع تصمیماتی را می¬تواند بگیرد. اگر بیشتر تصمیمات در رأس هرم سازمانی قرار گرفته شود، سازمان متمرکز است. تمرکز سازمان به عواملی چند از جمله موارد زیر بستگی دارد:
اندازه یا بزرگی سازمان، تکنولوژی، فرهنگ داخلی سازمان، محیط و فرهنگ ملی کشور(همان منبع).
ب) ویژگی¬های عمده شخصیتی که بر رفتار سازمان اثر می¬گذارد
تعدادی از ویژگی¬های شخصتی خاص که می¬توانند تعیین کننده رفتار فرد در سازمان باشند، در قالب یک گروه خاص و متمایز از بقیه مشخص شده¬اند. نخستین گروه مربوط به مکانی است که انسان تصور می¬کند آن مرکز هندسی کنترل رفتار در زندگی را دارد. سایر گروه¬ها عبارتند از: قدرت طلبی، ماکیاولی¬گری، عزت نفس یا مناعت طبع و میل به خطر پذیری که رابینز(1380) این ویژگی¬ها را به این صورت شرح می دهد:
1. کانون کنترل: بعضی افراد بر این باورند که حاکم بر سرنوشت خویش هستند. عده¬ای هم خود را بازیچه دست سرنوشت می¬دانند و بر این باورند که هرچه در زندگی برایشان پیش می¬آید به دلیل شانس و اقبال آنهاست. گروه اول افرادی درون¬گرا و گروه دوم افرادی برون¬گرا هستند.
2. اثر کانون کنترل: بر غیبت کارکنان موضوع جالبی است. درون¬گرایان بر این باورند که از طریق رعایت اصول بهداشتی می¬توانند سلامت خود را تضمین کنند. بنابراین، در رابطه با حفظ سلامتی خود مسئولیت¬های بیشتری را می¬پذیرند و بیشتر مراقب سلامت خود هستند.
3. ماکیاول¬گرایی: با قدرت طلبی رابطه تنگاتنگی دارد. شخصی به نام نیکولو ماکیاولی در قرن شانزدهم درباره کسب قدرت و استفاده از آن نظریات و عقاید ویژه¬ای داشت و مطالبی را هم نوشت. فردی که این ویژگی¬ها را دارد اهل عمل و عملگرا است، احساساتی نیست و بر این باوراست که هدف، وسیله را توجیه می¬کند.
دانلود گزارش تخصصی معلمان ایجاد روحیه پژوهشگری در بین دانش آموزان و روش های علاقه مند ساختن دانش آموزان به مطالعه و کتابخوانی بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 110
دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
مقدمه
نظام آموزشی هر کشور به عنوان یک نظام پویا و هدفمند، در تولید و رشد علمی نقش بسزا و سازندهای را ایفا میکند و در صدد افزایش تولید دانش میباشد. در عصر دانش و نوآوری که منبع اصلی رقابت اقتصاد جهانی است نظام آموزشی هر کشور در تلاش است تا دانش تولید شده را در جهت افزایش نوآوری بر عهده گیرید. از آنجا که دانشآموزان منبع اصلی تولید دانش هستند و اصلیترین داراییها به شمار میآیند، میبایست به شیوه مناسب بر دانش آنها مدیریت شود و تلاش کرد داراییهای نهفته در ذهن آنها کشف شود تا این گنج به داراییهای با ارزشی تبدیل گردد. برای کسب دانش صرفاً آموزش و حضور فیزیکی در مکانهای آموزشی مهم نیست بلکه پژوهش و تحقیق هم میتواند بر علم و دانش بیافزاید. پژوهش عامل مهمی در تولید دانش، دانایی و پیشرفت جامعه انسانی است و میزان پژوهشهای انجام شده در هرجامعه شاخص توسعه یافتگی آن جامعه به حساب میآید.
هدف تحقیق، کشف و گسترش دانش و در حقیقت راهی برای جستجوی آگاهی است. با تحقیق کردن است که به عرصههای جدید علم ودانش میتوان پا نهاد و وارد عرصههای ناشناخته شد. تاسیس مدرسه نظامیه بغداد توسط خواجه نظام الملک و دارلفنون که در آنها به تربیت پژوهشگر میپرداختند و وجود دانشمندانی چون ملاصدرا، شیخ بهایی، گویای دیرینه بودن تاریخ پژوهش ایرانیان است.
ولی در حال حاضر این طور به نظر میرسد که پژوهش نه تنها در کلیه مقاطع تحصیلی نادیده گرفته میشود بلکه در دانشگاهها و آموزش عالی هم نقش کمرنگی دارد و تحقیق به معنای واقعی صورت نمیگیرد.
سؤال این است که جایگاه پژوهش در نظام آموزشی ما چگونه است؟ و چه موانعی بر سر راه آن قرار دارد؟
ما به دنبال یادگیری مادام العمر هستیم، که خود مسیری جدید در رسالت تعلیم وتربیت و آموزش مدارس است. علم یک کالای رایگان نیست که به طور طبیعی فراهم شود. علم کشف شخصی است، علم تنها به ذهن آماده خطور میکند و با تفکر، تفحص، کشف و تحقیق به وجود میآید. آموزش و پژوهش به هم پیوستهاند و به تولید علم میپردازند.
با نهادینه کردن پژوهش در برنامه آموزش دانشآموزان از همان سال های اولیه تحصیل زمینه برای رشد و شکوفایی، بروز خلاقیت و نوآوری در نوجوانی و بزرگسالی فراهم میشود. توجه به پژوهش در دوران تحصیل منجر به تقویت، روحیه کنجکاوی و خلاقیت در کودکان میشود (چطور اعتماد به نفس کودک را تقویت کنیم) و میل به دانستن در آنها افزایش مییابد و به کشف محیط اطراف خود میپردازند. به آنها چگونه اندیشیدن و چگونه فکر کردن میآموزند و روحیه همکاری و مشورت در آنها تقویت میشود.
تحول بنیادین در آموزش و پرورش با رویکرد پژوهش محور ایجاد شده است تا بتوان دانش آموزانی متفکر پژوهشگر و متخلق به اخلاق اسلامی تربیت کرد منظور از رویکرد پژوهش مدار در آموزش و پرورش آن است که در همه سطوح و مقاطع آموزشی شیوه های تدریس به گونه ای باشد که دانش آموزان به مطالعه کتاب های درسی اکتفا نکرده و خود با بررسی منابع موجود در موضوعات درسی به گسترش دانش خود بپردازند.
در این رویکرد دانش آموزان چگونه آموختن را می آموزند و قادر خواهند بود که به شیوه های علمی دانش خود را توسعه بخشند. توسعه پایدار و همه جانبه در هر کشوری به نحو قابل توجهی در گرو گسترش کمی و کیفی فعالیت های پژوهشی آن کشور است . اگر نگاهی دراز مدت به امر پژوهش داشته باشیم شاید مهمتر از انجام پژوهش در زمینه های گوناگون گسترش رویکرد پژوهش مداردرآموزش مقاطع تحصیلی باشد. دانش آموزان امروز پژوهشگران فردا هستند که با تلاش خود می توانند به گسترش مرز های دانش بپردازند. آموزش موثر روش های بهینه پژوهش ضامن موفقیت پژوهش های آینده خواهد بود بدیهی است که گسترش پژوهش در گرو تعامل سازنده همه بخش های آموزشی و پژوهشی کشور است.
یادگیری بحث تحقیق صرفاً مخصوص دوران دانشگاه نمیباشد بلکه در هرمرحلهای از تدریس میبایست این امر جدی گرفته شود. در این راستا عوامل زیادی در نهادینه کردن پژوهش در برنامه آموزشی دانشآموزان از همان ابتدای شروع به یادگیری دخیل هستند که در پژوهش فوق به بررسی آنها میپردازیم.
مسئله
تحقق ارزشهای اخلاقی در مدرسه در صورتی میسر است که معلمان و کارکنان مدرسه به این ارزشها معتقد بوده ،مهارتهای لازم را برای تبدیل آنها به هدفهای رفتاری کسب کرده باشند (بازرگان ، پیوند ، شماره ی 211 ، ص 17 ).بسیاری از مدیران و معلمان از این شکایت دارند که به رغم اندرزهای اخلاقی که در کتب درسی دانش آموزان گنجانیده شده است و سخنانی که در خلال برنامه های صبحگاهی یا سایر مراسم مدرسه برای آنان ایراد می شود و وجود اشعار و جملات زیبایی که با خط خوش بر در و دیوار مدرسه برای جلب توجه شاگردان نوشته می شود ، رفتارهایی مانند تقلب ،دروغگویی ، بی اعتنایی به مقررات ،خشنونت و پرخاشگری در بسیاری از مدارس مشاهده می شود . در برخی از مدارس زنگ تفریح برای درگیریهای شخصی دانش آموزان است و اگر دخالت بزرگسالان مدرسه نباشد ، مسائل ارتباطی بچه ها می تواند به خشونت و آسیب رسانی به یکدیگر و به وسایل مدرسه منتهی گردد. این مربیان با آگاهی از اینکه مدرسه مهمترین محل پرورش دانش آموزان است مایلند نقش مثبتی در شکل دادن به شخصیت کودکان و نوجوانان داشته باشند ، اما روشهای سنتی رفتار و برخورد آنان با دانش آموزان پاسخگوی این نیاز نیست .آنان معمولاً در مقابل مسائل انضباطی شاگردان سعی می کنند با نصیحت ، تشویق رفتار مناسب و یا صحبت در مورد ارزشهای اخلاقی ، شاگردان را متوجه عواقب رفتار خود کنند . اما با کم اثر بودن این رفتار دلسرد و ناامید گشته و عاقبت ناچار می شوند اعمال قدرت کنند و با سرزنش ،تنبیه ،اخراج از کلاس و در نهایت اخراج از مدرسه به رفتار نامناسب دانش آموزان بی انضباط خاتمه دهند .این نوع رفتار در بسیاری از موارد به ویژه در مناطق محروم ، توسط برخی از اولیاء که در برقراری نظم و اخلاق در خانه ناتوانند و تربیت اخلاقی فرزندان خود را یکسره از مدرسه انتظار دارند ، تشویق می گردد و اصطلاح «گوشتش مال شما ، استخوانش مال ما »اصطلاح قدیمی و آشنا برای بسیاری از معلمان آن نواحی است (همان منبع ، ص 17).
در حدیثی از حضرت علی (ع)چنین آمده است :اکره نفسک علی الفضایل فان الرذایل مطبوع علیها . با سعی و مجاهده فضایئل را به نفس سرکش خود تحمیل کن و برخلاف میل و رغبتش او را به پاکی و نیکی وادار نما ؛زیرا خواهش طبیعی و رغبت نفسانی بشر به شهوات ناروا و رذایل اخلاقی است و قبول فضایل و ملکات پاک بر خلاف تمایلات فطری نفس است (ماهنامه تربیت ، 1370 ،ص 44 ). جان دیویی درباره ی تربیت اخلاقی می گوید :«به طور کلی موضوع تربیت اخلاقی وابسته به موضوع معرفت است .ایجاد عادات و انگیزه های اخلاقی مناسب، مستلزم شناختن این عادات و انگیزه هاست .درآموزشگاه باید دانش را به موارد و مصادیق علمی خود پیوند داد و اینگونه پیوندهاست که میزان سودمندی دانش را تعیین می کند .پس مهمترین مسئله تربیت اخلاقی ، مسئله رابطه دانش و اخلاق است .اگر دانشی که از درسهای مدرسه بر می خیزد در شخصیت مؤثر نیفتد ،تعلیم و تربیت متضمن نتیجه ی اخلاقی نخواهد بود . وقتی که دانش به رشد اخلاقی مخصوص و روشهای انضباطی متوسل می شوند .درچنین موردی دانش ، وجهی نظری به خود می گیرد و اخلاق به صورت فضیلت های انتزاعی در می آید ».(علی اشرف جودت ، 1370 ، ص 42). دکتر کارل می نویسد :«کسی که از آغاز زندگی به شناختن خوبی و بدی عادت کرد ،در تمام عمر انتخاب خوبی و پرهیز از بدی ، برای او آسان خواهد بود و همان طور که از آتش دوری می کند از بدی نیز می پرهیزد ،وعهد شکنی و دروغگویی و خیانت در نظر او نه تنها اعمالی ممنوع ،بلکه غیر ممکن می آید ».(ماهنامه ی تربیت ،ص 196 ). ارسطو برخلاف افلاطون معتقد است که علم و معرفت برای تحصیل فضیلت شرط کافی نیست .علاوه بر آن ،باید نفس را به فضیلت تربیت کرد .یعنی باید در نفس ،ملکات فضایل را ایجاد نمود .باید کاری کرد که نفس به فضایل که رعایت اعتدالها و حد وسطها است عادت کند و خو بگیرد و این کار با تکرار عمل میسر می شود (مطهری ، ص 34 ). خواجه نصیر طوسی در همین زمینه می نویسد :«ارسطو در کتاب اخلاق گفته است که اشرار به تأدیب و تعلیم اخیار نشوند و هر چند این حکم علی الاطلاق نبود اما تکرار مواعظ و نصایح و تواتر تأدیب و تهذیب در موأخذت به سیاسات پسندیده ،هرآینه اثری بکند .پس طایفه ای باشند که هرچه زودتر قبول آداب کنند و اثر فضیلت بی مهلت و درنگی در ایشان ظاهر شود .طایفه ی دیگر باشند که حرکت ایشان به سوی التزام فضایل و تأدب و استقامت کندتر بود »(شکوهی ، ص 12).
روش آموزش اخلاق در مکتب روانکاوی :
از آثار روانکاوی ،مثلاً آثار خود فروید چنین بر می آید که کودک چون اصول اخلاقی خود را تا سنین 6 ـ 5 سالگی کسب می کند ، آموزش رسمی اخلاق در مدرسه چندان تأثیری دراخلاقی کردن وی نخواهد داشت .در واقع از همان سنین اولیه مشخص می شود که کودک در بزرگسالی خود فردی با وجدان است یا نه . اما درشیوه های آموزشی نو فرویدیها و محققان مربوط به حوزه ی روانکاوی ، دیگر مسئله ثابت بودن ویژگیهای شخصیتی پس از سنین اولیه کودکی عملاً کمتر مطرح می شود .بنابراین شیوه ی آموزشی پیشنهادی ،قرار دادن کودک در موقعیتهای وسوسه انگیز و سرزنش و بازداری وی از ارتکاب خطا به منظور درونی کردن این سرزنشهاست که حاصل آن شکل گیری وجدان در کودک خواهد بود (کریمی ، 1377 ، ص 209).
روش آموزش اخلاق در مکتب یادگیری :
طرفداران این مکتب معتقدند که از یک سو اخلاق امری است نسبی ،یعنی ارزشهای مطلق اخلاقی وجود ندارد .از سوی دیگر ، ارزشهای اخلاقی نیز ( مانند سایر رفتارها )طبق اصول یادگیری و از طریق پاداش و تنبیه یا سرمشق و الگو قرار دادن شکل نمی گیرد .بلکه مجموعه رفتارها و عادات که از سوی جامعه مورد پسند واقع شده است به تدریج از طریق مکانیسمهای یادگیری به وسیله ی کودک کسب می شود . نحوه ی آموختن اخلاق در این مکتب مانند سایررفتارها تابع فرآیندهای یادگیری از طریق مکانیسمهای تشویقی و تنبیه و الگو قرار دادن معرفی می کنند .این نظریه مدافع این عقیده است که کودکان در ارزشهای اخلاقی خود را از معلمان و والدین کسب می کنند (همان ، منبع ، صص 223 و 224 و 229).
روش آموزش اخلاق در مکتب رشدی ـ شناختی :
شاخص اخلاق در این مکتب ،توانایی انجام قضاوت اخلاقی است و تأکید بر فرآیندهای عالی تعقل و تفکر است . مهمترین ویژگی مکتب رشدی ـ شناختی این است که به عقیده ی پیروان این مکتب ، رشد اخلاق در کودکان طی مراحلی انجام می گیرد که با مراحل رشد عقلی پیوندی نزدیک دارد . در مکتب رشدی ـ شناختی تجربه نقش شکل دهنده را در کار رشد اخلاق در کودکان بازی می کند .اما در مورد محتوای تجربه ، پیاژه و کلبرگ دقیقاً هم عقیده نیستند .(همان منبع ، صص 210 و 221).
× پژوهش چیست و پژوهشگر کیست؟
در دنیای امروز، دانایی یکی از محورها و شاخصهای اصلی پیشرفت و تعالی هر جامعه به شمار میرود. سنجش سطح دانایی به میزان تولید و مصرف اطلاعات و گسترش دانایی به دسترسی سریع و آسان به منابع علمی موثق وابسته است. دانستههای ما یا با مطالعه منابع اطلاعاتی موجود و یا بنا به پژوهشهایی که خود انجام میدهیم، به دست میآید. اگر این دانستهها بر پایه نتایج پژوهشهای قبلی باشد، در واقع به مصرف اطلاعات پرداختهایم و اگر مبتنی بر مشاهدات و تحلیلهای جاری باشد، تلاش ما به تولید اطلاعات منجر شده است؛ بنابراین، منبع اصلی تولید اطلاعات و دانش جدید در واقع حاصل فعالیت های پژوهشی است که انجام میگیرد. پژوهش در هر موضوع، به هر گونه و در هر سطحی که انجام شود، تلاشی منسجم و نظام مند در راستای توسعه دانش موجود درباره موضوعهایی است که با آنها سروکار داریم. پژوهش کوششی است برای یافتن بهترین راهکارهای ممکن برای حل مشکلات موجود در عرصههای زندگی. ( غفاری، 1391 )
همچنین، پژوهش فعالیتی منسجم برای رسیدن به شناختی روشنتر از مفاهیم پیرامون ماست. در مجموع پژوهش راهی برای گسترش مرزهای دانش و گشودن افقهای تازه برای آیندگان است. شخصی که به شیوههای گوناگون پژوهش میکند، پژوهشگر (محقق) نامیده میشود. پژوهشگر فردی است که با روشهای علمی، در صدد رسیدن به شناختی تازه از مسائل و مفاهیم گوناگون است. او با استفاده از ابزارهای گوناگون به مشاهده دقیقتر و عمیقتر پدیدههای پیرامون خود میپردازد. پژوهشگر با نگاهی نقادانه و موشکافانه به پیرامون خود مینگرد و برای رفع مشکلات جامعه وارائه بهترین راهکارهای عملی، اطلاعات موثقی دراختیارمتولیان امور میگذارد.(همان)
× تعریف پژوهش از نگاه دیگر:
برای «پژوهش»، تعاریف متعددی شده است. برخی آن را « مطالعه آگاهانه، برنامهریزی شده و روشمند به هنگام رویارویی با مسألهای پیچیده و مبهم به قصد ایجاد وضوح و رفع پیچیدگی و ابهام از آن مسأله » گفتهاند. منوچهر آقایی درکتاب پژوهش ، درتعریف این واژه نوشته است : تحقیق و پژوهش به مجموعه فعالیت های بدیع، خلاق، نوآورانه، نظام یافته و برنامه ریزی شدهای گفته میشود که به طور کلی با هدف و در جهت گسترش شناخت مرزهای علمی و کاربرد این دانش برای بهبود زندگی و به طور خلاصه در جهت نوآوری و ایجاد فرآوردهها، فرایندها، وسایل و ابزار، نظامها، خدمات و روشهای جدید که در پایان منجر به رشد و توسعه میشود، صورت پذیرد. علی دلاور، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، پژوهش را بحث و گفتوگو در زمینه فرایند عام در معارف بشری میخواند. آنچه در همه تعاریف فوق مشترک است، سه ویژگی است که عبارت است از:
- فرایندی بودن پژوهش
- نظم و استمرار در انجام فعالیت
- کشف حقیقت یا افزایش آگاهی
ویژگی سوم به خوبی هدف غایی هر فعالیت پژوهشی و جهت آن را مشخص میکند. پژوهش میباید با هدف «کشف حقیقت » صورت پذیرد و در صورتی که این هدف تحقق نیابد، کار پژوهشی ابتر است.
بنابراین تحقیق و پژوهش فرایندی وقت گیر و زمانبر است و بیش از هر چیز نیازمند صبر و شکیبایی مسئولان و پژوهشگران است. در پژوهش معمولا نقاط ضعف وقوت موضوع یا یک محصول بررسی یا کارکرد یک سازمان و نهاد ارزیابی میشود و بر مبنای نتایج به دست آمده از آن پژوهش، میتوان برای کارآیی بیشتر آن نهاد یا آن تولیدات و موضوعها برنامهریزی کرد و راهکار ارائه داد. ( غفاری، 1391 )
× اهمیت و ضرورت پژوهش نوع و سطح فعالیتهای پژوهشی یکی از شاخصهای اصلی توسعه و پیشرفت محسوب میشود. موفقیت در تمام فعالیتهای مربوط به توسعه صنایع، کشاورزی، خدمات و... به گونهای به گسترش فعالیتهای پژوهشی بستگی دارد. در واقع پژوهش یکی از محورهای مهمی است که ضامن پیشرفت و توسعه پایدار در هر کشور به شمار میآید. اگر پژوهشی نشود، دانش بشری افزایش نخواهد یافت و دچار سکون و رکود خواهد شد. بدون انجام پژوهش امور آموزشی نیز از پویایی و نشاط لازم نیز برخوردار نخواهد بود. همه آنچه به عنوان پیشرفت علوم در دورههای گوناگون تاریخ میشناسیم، حاصل تلاش افرادی است که در کار خود رویکردی پژوهشی داشتهاند و ذهن پرسشگرشان همواره محرکی برای فعالیتهای پژوهشی آنان بوده است. (قراملکی ، 1386 )
در دنیای پیچیده امروز، تغییرات زیادی در زندگی بشری در حال وقوع است و شاهد رقابت های بسیار فشرده جوامع در دستیابی به فناوری برتر هستیم. به نظر میرسد، فرد و جامعه مجبورند به طریقی در وضعیت خویش دگرگونی ایجاد کنند تا از قافله علم، فناوری و پیشرفت عقب نمانند. موضوع آموزش و پرورش نیز از این قاعده مستثنا نیست چرا که دانشآموز قرن بیست و یکم نمیتواند عنصری بیاختیار باشد که حتی چگونهیاد گرفتن هم از اختیار او خارج باشد و هیچگونه دخل و تصرفی در آنچه میآموزد، نداشته باشد. برنامههای از پیش تعیین شده و بیچون و چرا، جوابگوی مسایل او نیستند. ( کدیور، 1381)
× ابزار پژوهش:
معمولاً پژوهش برای دانشآموز در مقاطع مختلف تحصیلی لذتبخش است. دانشآموز، مطالب و مراحل پژوهش را فراموش نمیکند و آن مطالب شالوده ذهنی – فکری او را تغییر میدهد و موجب ارتقای علمی او میشود. دانشآموز را باید طوری آموزش داد که وقتی به هدف رسید، از تلاش بازنماند و تنها برای رسیدن به نتیجه و پاداش تلاش نکند. باید فرآیند تلاش مدنظر قرار گیرد و تاکید بر فرآیند باشد، نه نتیجه. اگر طرح پژوهش در مدارس، یک طرح کلی باشد، اجرای پژوهش باید تمام مدارس را دربرگیرد و زمانی این طرح موفق میشود که ابزار کارآمد آن، در دسترس باشد. ( بهادران ، 1381 ) بنابراین ابزار پژوهشی مناسب عبارتند از:
- مربی راهنمای متخصص
- منابع موردنیاز برای مطالعه بیشتر
- آزمایشگاه و ابزار ضروری
× تقویت روحیه پرسشگری در دانش آموزان
در کودکان پرسش کردن آغاز تفکر و آگاهی است. بسیاری از صاحب نظران تعلیم و تربیت عقیده دارند، پرسش خوب و درست، نصف پاسخ است. برخی نیز معتقدند، پایه و اساس هر اکتشافی، یک پرسش اساسی و بنیادی است .پرسشگری از جمله مهارت های مؤثری است که راه به پاسخ و یقین می برد و نهادینه کردن این رسم نکو، به معنای دست گیری مخاطبان برای رسیدن به سر منزل مقصود در جاده ی تعلیم و تربیت است.
هم سؤال از علم خیزد هم جواب همچو خار و گل که از خاک است و آب
به راستی اگر ما بتوانیم فرزندانمان را به مهارت پرسشگری مجهز کنیم و به آن ها بیاموزیم که طرح پرسش، کلید دست یابی به پاسخ های بزرگ است، راه پر پیچ و خم آموختن را برایشان هموار کرده ایم. زیرا داشتن پرسش، به واقع مجهز کردن ایشان به چراغی است که با آن می توانند کوره راه های نادانستن را آسوده تر در نوردند. پرسش چراغی است در دست دانش آموزان برای عبور از کوچه های تاریک نادانی تا رسیدن به صبح روشن دانایی. این اعتبار تا بدان جا رسیده است که منزلت آدمیان را به پرسش هایی می دانند که در دل و دیده اش موج می زند، نه فقط پاسخ هایی که در ذهن دارد! بنابراین، این حکمت مشهورکه «علاج دانایی پرسش است»، جای بسی تأمل دارد. واژه ی «علاج» در حکمت فوق به معنای راه چاره است. بدین مفهوم که چاره ی دانایی، پرسش کردن است. بنابراین باید «پرسید» تا به کامروایی «دانستن» رسید. ( حبیبی، 1385 )
× تلاش جهان در محقق بار آوردن دانشآموزان:
پیشرفت علوم روانشناسی در جوامع پیشرفته دنیا، استعدادهای نهان کودکان را به منظور رشد و پرورش افراد کارآمد برای جامعهی فردا، امری ضروری و لازم میداند. برای دستیابی به این امر، باید هرگونه فشار یا مانع را از سر راه کودک برداشته و همهی امکانات را برای به دست آوردن تجربیات سودمند کودک آماده کنیم. کودک به جست و جو در اطرافش میپردازد و هر چه بزرگتر میشود، دایرهی این جست و جو، وسیعتر شده و بینش او، اکتسابی میشود. در چنین فضای آموزشیای، کودک، پژوهش را از ابتدا با کنش و واکنشهای مناسب میآموزد و در آغاز ورود به فضای مدرسه نیز بیش از آنکه به حفظ مطالبی غیر قابل لمس، درک و فهم دست بزند، به عادت گذشته جست و جو میکند و همه چیز را بیواسطه یاد میگیرد. (سیف،1355)
× رابطه پژوهش وتوسعه کشور توسعه علمی، صنعتی و فرهنگی هر کشور بدون پرداختن به امر پژوهش با موفقیت چندانی همراه نخواهد بود. در واقع پژوهش موتور محرک پیشرفت و توسعه محسوب میشود. حتی اگر نشانههایی از توسعه بدون پرداختن به مبانی پژوهشی رخ دهد آن توسعه مستمر و پایدار نخواهد بود و نمیتواند مسیر مطمئنی را طی کند. بنابراین، پژوهش مبنای توسعه است و تضمینی برای استمرار توسعه به شمار میآید. همچنین، به کاربستن نتایج پژوهشهای انجام شده در هر زمینه به بهبود راهکارها و روشهای معمول در زمینههای مورد نظر منجر میشود.
× توسعه پژوهش در کشور به چه عواملی بستگی دارد؟ عوامل متعددی در توسعه پژوهش دخالت دارند که به اختصار به سه بخش تقسیم می شود :
- عوامل سخت افزاری - عوامل نرم افزاری - نیروی انسانی
نیروی انسانی همان پژوهشگرانی اند که با دانش و تلاش خود میتوانند امکانات سخت افزاری و نرم افزاری را به خدمت گرفته و طرحهای پژوهشی گوناگون را تدوین و اجراکنند. علاوه براین، توسعه آتی پژوهش در هر کشور مبتنی بر گسترش رویکرد پژوهشمدار در آموزش آن کشور است که از سطح آموزش ابتدایی آغاز شده و تا پایان تحصیلات دانشگاهی استمرار مییابد. (خلجی، 1382: 24 )
× نقش پژوهش در تصمیمگیریهای کلان یکی از عوامل اساسی پیشرفت در کشورهای توسعه یافته، توجه خاص به امر پژوهش است. اصولا هر نوع پیشرفت و توسعه ارتباط مستقیمی با تحقیقات علمی دارد و رشد و توسعه کشورهای پیشرفته، در نتیجه سرمایهگذاری در بخش پژوهش است. حجم وسیع پژوهشهای علمی در کشورهای توسعه یافته صنعتی گویای این واقعیت است. کشورهای پیشرفته صنعتی بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی را به سرمایه گذاری در امور پژوهشی و تحقیقاتی اختصاص دادهاند. به گفته کارشناسان، این رقم برای کشورهای صنعتی ۵ درصد است، حال آنکه در ایران این رقم حدود نیم درصد است. بنابراین پژوهش میتواندجلوی بسیاری از دوباره کاریها، اتلاف وقت و بودجه را بگیرد. هر قدر موضوعی بزرگتر و بااهمیتتر باشد نیاز به پژوهش برای تصمیمگیری درباره اجرای آن بیشتر است. این کار، ریسک تصمیم و اجرا را به حداقل میرساند. برای برنامه ریزی بلند مدت نیز نیاز به تحقیقات بیشتر است. در صورتی که برنامه ریزی فاقد پشتوانه تحقیقاتی باشد و به طور همه جانبه پیش از آغاز مورد بررسی قرار نگرفته باشد، به یقین در اجرا و عملیاتی شدن با مشکل روبه روخواهد شد. از این رو میتوان گفت پژوهش به ویژه در تصمیمگیریهای کلان نقش عمدهای دارد. از همین روست که بسیاری، پژوهش را « حلقه مفقوده توسعه » یا « سنگ زیر بنای توسعه » مینامند. ( قراملکی ، 1386: 18 )
× موانع پژوهش و تحقیق در آموزش و پرورش
توجه شما را به نوشتهای از «محمدتقی معیری» جلب میکنم. او مینویسد: «حتی در بهترین نظام های آموزشی جهان و در کاملترین و پیشرفتهترین مدارس موجود، روال کار روزانه مدارس، از نیازهای جامعه فاصله دارد، تلاشها و کوششها معمولاً بهنگام نیست و در قالب ضرورت های گذشته صورت میگیرد.این نارساییها از آنجا ناشی میشودکه تحول اجتماعی معمولاً سریع، ضربتی واجتناب ناپذیراست و در مقابل، برنامهریزی آموزش و پرورش، بر پژوهش و شناخت مسائل و چارهجویی آن بنیاد میشود.» ( بهادران ، 1381) بنابراین موانعی که در سرراه پژوهش و تحقیق در مدارس قرار دارد ،در موارد ذیل خلاصه می شود :
1) برنامههای درسی مدارس معمولاً خشک و غیرقابل انعطاف است.
2) منابع موردنیاز برای مطالعه در دسترس دانشآموزان نیست.
3) معلم راهنمای آگاه پژوهشی در مدارس وجود ندارد.
4) در برنامه هفتگی مدارس، ساعتی به عنوان «ساعت پژوهش» وجود ندارد.
5) ارتباط بین دانشآموزان و کتابخانه مدارس بسیار کم است. شاید دانشآموز در هفته یک بار هم موفق نشود از کتابخانه، کتاب تهیه کند.
6) منابع موجود با موضوعات کتب درسی منطبق نیست.
*پیشینه ی نظری( تئوری های مرتبط باموضوع )
دیوید ری ( 1385 ) در کتاب خود با عنوان« پژوهش در کلاس » بیان نموده است که: امروزه نقش و کار کردهای نظام آموزشی و عناصر آن از قبیل معلم ، دانش آموز برنامه ها و محتوای درسی و ...... در حال تغییر است. فن آوری های نوین ارتباطات و اطلاعات، نظریه های جدیدی را با خود به کلاس درس آورده است در دنیای امروز که دنیای تغییر است بیش از هر چیزی به محصول و کار کردهای نظام های آموزشی تأکید می شود. از این رو رویکرد نظام نیازمند تغییر است. برای تغییر در ساختارها، کارکردها و بهبود کیفیت آموزشی، مدرسه باید پیش از هر تغییری نگرش ها و رویکردهای خود را با توجه به توانایی ها، نیازها از نو بازسازی کند.
به عقیده ی وی ، هدف باید تربیت شهروندانی باشد که مهارت های لازم برای زندگی در جهان امروز را به دست آورند. چگونگی بهره گیری از اطلاعات را بیاموزند، با طبیعت مهربان باشند، در جامعه مشارکت سازنده و فعال داشته باشند و بیاموزند که چگونه یاد بگیرند و از تجربه های دیگران بهره برداری کنند و یادگیری را به جهان خارج از مدرسه انتقال دهند و بر هویت ملی و فرهنگی خود تأکید ورزند.
برونر( 1996 ) از کسانی است که معتقد است که عملکرد نظام آموزش و پرورش دچار ضعف و خطاست. به نظر او نظام های آموزشی به جنبش نیاز دارند که در آن دقیقاً با الزام عمیق تری مشخص شده باشد که به کجا می روند و درآینده به چه نوع انسان های تربیت شده ای نیاز دارند.
اینس، لیپمن و پاول (1989) معتقدند که انسان های صاحب اندیشه باید نخستین هدف تعلیم و تربیت باشد و محصول تعلیم و تربیت باید " ذهن کاوشگری باشد" در اهداف آرمانی آموزش و پرورش نیز مهم ترین هدف، تقویت روح بررسی، و ابتکار (اصل سوم قانون اساسی وظایف آموزش و پرورش) بر شمرده شده است. پس باید هدف تربیت شاگردانی باشد که بتوانند روش و بینش علمی را در شناخت جهان به کارگیرند، دانشمندانه بیندیشند و رشد و پدیده ها را با روحیه انتقادی و کاوشگرانه ی خود مشاهده کنند و این میسر نخواهد بود جز در سایه روش های علمی و مهارت های پژوهشی . بدیهی است چنین هدفی جز با وجود معلمانی پژوهشگر با تأکید بر فهم عمیق دانش آموزان در مهارت هایی چون استفاده از بحث درباره موضوع درسی، بازبینی نتایج آزمایش و مشاهده خود درآزمایش جدید و مشاهده آزمایش دیگران و وظیفه سازی در مسایل و موقعیت های جدید از ارکان مهم یاد گیری مبتنی بر پژوهش به شمار می روند، میسر نخواهد بود. پژوهش قلب بسیاری از نظریه های جدید آموزش و یادگیری در کلاس درس است. دانش آموزان چه در حال مطالعه درجه حرارت باشند چه نوشتن شعر وغیره، از بررسی پدیده ها و نظریه ها یاد می گیرند. آنان از کار کردن بر روی مسائل، صحبت کردن با دیگران درباره راه حل بالقوه، مبناء قرار دادن راه های تفکر خودشان درباره مفاهیم و درگیر شدن با نظریه های بزرگ تربیتی یاد می گیرند. (عبدالهی ، 1389 )
لیپمن ( 1993 ) ؛ روی آورد رایج در فلسفه برای کودک، افزایش مهارت تفکرانتقادی و اثربخشی کودکان را وجهه ی همت خود می داند و بیان می دارد با به چالش گرفتن مفهوم فلسفه در روی آورد خود از فلسفه برای کودک، جهت گیری تلفیقی را برای آن پیشنهاد می کند. تسهیل تجارب فلسفی کودک و ایجاد زمینه مساعد برای مواجهه آنان با رازها و نیازهای وجود در تلفیق با افزایش مهارت تفکرمنطقی، فلسفه برای کودکان را به اثربخشی نزدیک و اطلاق فلسفه بر آن را حقیقی می کند، تدوین الگوی آموزش در فلسفه برای کودک با چنین رهیافت تلفیقی محتاج میان رشته ای است. برنامه لیپمن، تبدیل فراگیران به کاوشکران ماهر وجوان است و جستجوگری فعال برای مقایسه، مقابله وتحلیل فرضیه ها، تجربه ، مشاهده، سنجش و امتحان. (لیپمن،1993 :682)
مایرز ( 1383) معتقد است: در عصری که کتاب های درسی قبل از در آمدن از زیر چاپ، کهنه میشوند و بیشتر مشاغل، نوآوریهای سریع و مداوم را تجربه میکنند، ناگزیر باید هدفهای غایی و کلی تعلیم و تربیت تغییر یابند و به پرورش شیوه تفکر انتقادی در افراد، به عنوان یکی از هدفهای اصلی تعلیم و تربیت، بیشتر توجه شود. همچنین، در فرآیند آموزش باید ضمن تقویت روحیهی انتقادپذیری در معلمان، روحیه انتقاد کردن و زمینهی بررسی و تحقیق را در شاگردان به وجود آورد. رشد و پرورش مهارتهای فکری دانشآموزان، همیشه مسئلهای پیچیده در آموزش بوده، ولی امروز، حالتی بحرانی به خود گرفته است، چون برونداد اطلاعاتی فرهنگ ما از قدرت تفکر انتقادی ما دربارهی آن اطلاعات، فراتر رفته است. در چنین زمینهای، دیگر لازم نیست مراکز آموزشی به منزلهی مخزن دانش، و معلمان به مثابه انتقالدهندهی اطلاعات خدمت کنند و شاگردان را به صورت کتابخانههای سیار کوچک که وظیفهای جز ذخیرهسازی و بازیافت اطلاعات ندارند، تجهیز کنند.
نوید (1384) ریاست سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، پایین بودن روحیه پژوهشی در کشور را از آسیب هاوکاستی ها ی فعالیت های علمی وپژوهشی می داند و بیان می داردکه اگر قرار است کاربست یافته های پژوهشی به یک اصل در تصمیم گیری و برنامه ریزی تبدیل شود، اگر امروز از ناکار آمدی برخی پژوهش ها رنج می بریم و اگر در سطوح بالای تحصیلات آن چنان که باید اندیشه تحقیق و تولید علم حاکم نیست، باید ریشه همه این ها را در آموزش و پرورش جستجو کرد. (خبرنامه پژوهش سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی 1384).
مهر محمدی(1379) در این رابطه می گوید: پژوهش در سطح یاد گیرندگان از جمله بنیادی ترین و کمترین سطح از پژوهش و در عرصه آموزش و پرورش به شمار می رود که بسیار مورد غفلت قرار گرفته است.
به گفته جعفر حبیب اللهی، محقق و مدرس دانشگاه علوم پزشکی، رشد علم محصول کارهای پژوهشی است و کمّیت وکیفیت تحقیقات علمی و پژوهشی در هر جامعهای زمینهساز توسعه و پیشرفت آن جامعه است.
به گفته منوچهر فرهنگ، پژوهشگر و اقتصاددان؛ این پژوهش است که تمدن بشری را ایجادکرد و دایره نفوذ انسان را در کاینات گسترش داد. اگر انسان امروز قادر به رفتن به فضاست، این موفقیت حاصل چیزی جز پژوهش نیست. پژوهش مهمترین راه کشف و رفع مشکلات کشور است.
*پیشینه ی عملی (تحقیقات مرتبط با موضوع)
1- تحقیقات انجام شده درایران :
فاطمه حسین زاده کارشناس ارشد برنامه ریزی درسی در تحقیق خود با عنوان « بررسی عوامل موثر بر انجام فعالیت های پژوهش دانش آموزی در مقطع ابتدائی » معتقد است که : امروزه نقش و کار کردهای نظام آموزشی و عناصر آن از قبیل معلم ، دانش آموز برنامه ها و محتوای درسی و... در حال تغییر است. فن آوری های نوین ارتباطات و اطلاعات، نظریه های جدیدی را با خود به کلاس درس آورده است. در دنیای امروز که دنیای تغییر است بیش از هر چیزی به محصول و کار کردهای نظام های آموزشی تأکید می شود. از این رو رویکرد نظام نیازمند تغییر است. برای تغییر در ساختارها، کارکردها و بهبود کیفیت آموزشی، مدرسه باید پیش از هر تغییری نگرش ها و رویکردهای خود را با توجه به توانایی ها، نیازها از نو بازسازی کند. (ری ، 1385)
مریم صحرا نورد (1380) در پژوهش خود باعنوان « بررسی نقش استفاده از روش های فعال تدریس علوم تجربی در پرورش روحیه پرسشگری – پژوهش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان» دریافت که تفاوت معنی داری بین استفاده از روش تدریس فعال و سابقه تدریس، میزان تحصیلات، گذراندن دوره های ضمن خدمت و روحیه پرسشگری، پژوهش دانش آموزان وجود دارد.
راضیه رخی ( 1388 ) در پژوهش خود باعنوان « چگونه توانستم بامشارکت همکارانم انگیزه دانش آموزان به شرکت در فعالیت های پژوهشی را افزایش دهم؟ » بیان نموده است که ؛ یادگیری بحث تحقیق وپژوهش صرفاً مخصوص دوران دانشگاه نمیباشد بلکه در هرمرحلهای از تدریس میبایست این امر جدی گرفته شود. با توجه به اهمیت روحیه پژوهشگری دانش آموزان در جامعه (که یکی از اهداف نظام آموزشی است) شواهد حاکی از آن است که موضوع پژوهش دانش آموزی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا عوامل زیادی در نهادینه کردن پژوهش در برنامه آموزشی دانشآموزان از همان ابتدای شروع به یادگیری دخیل هستند. ازجمله می توان به : نظام آموزشی و نهادینه کردن تحقیق و پژوهش در برنامه درسی، نهادینه کردن تحقیق و پژوهش در محتواهای درسی، نقش مدارس، نقش معلم ونقش اولیای آگاه به امر پژوهش، اشاره کرد. با توجه به اینکه پژوهش در کلیه مقاطع تحصیلی امری ضروریست، در صورت نهادینه شدن این مهم، در مقاطع دانشگاهی می توانیم عدم آشنایی دانشجویان با امر تحقیق و پژوهش را برطرف کرده و افراد محقق را در جامعه خود تربیت کنیم.
بیژن عبدالهی (1389) در طرح تحقیقی خود با عنوان « بررسی موانع نهادینه کردن فرهنگ پژوهش در فرآیند یاددهی و یادگیری در دوره تحصیلی ابتدایی» معتقداست که : مهارت هایی مانند حل مسأله، مهارت تفکر، مهارت تصمیم گیری، مهارت طراحی هدف های واقع بینانه برای زندگی، مهارت تفکر انتقادی و خلاق و مهارت برقراری ارتباط انسانی و.... از جمله مهارت هایی هستند که امروزه به آن ها توجهی مضاعف می شود. پس درمدرسه بایدسعی شود ضمن آموزش مفاهیم درسی فرصت هایی برای تمرین عملی وپژوهش دانش آموزان فراهم کنیم تا آنان تفکر و آموختن را خود بیاموزند، و فقط به دنبال جمع آوری و حفظ دانش نباشند راه تولید دانش را خود از کودکی بیاموزند. بر همین اساس در این مقاله سعی شده راه کارهایی را که محقق به منظور پرورش روحیه ی پژوهشگری دانش آموزان به مورد اجرا در آورده، برای استفاده علاقه مندان ارائه گردد. امید است که این راهکارها سرمشق مفیدی برای آموزش مهارت های پژوهشی در فرآیند تدریس باشد. گرچه به قول ادیسون ((هیچ کاری ماهیتاً خوب نیست، مگر این که برای فرد مفید و راضی کننده باشد)) امید است مطالعه و بکارگیری این راهکارها موجب رضایت معلمان و فراگیران را فراهم آورد. داشتن بینش علمی و به کارگیری دانسته ها در جهت حل مسائل و مشکلات، مهم است. شخص عالم با شخص عامی از نظر تفکر و حل مسائل تفاوت دارد. داشتن بینش علمی به دانش آموزان کمک می کند که زندگی بهتری داشته، علم اندیشه های دانش آموزان را تغییر می دهد و به او در داشتن اندیشه منطقی و پژوهش یاری می دهد و باعث می شود که با دیدی کنجکاوانه و علمی در حل مسائل گام بر دارد و این طرز تفکر به دوران بزرگسالی هم منتقل گردد.
اقبال قاسمی پویا (1376) درمقاله ی خود باعنوان « شناخت گام نخست در پرورش بینش علمی، جنگ مقاله های پرورش بینش علمی در آموزش و پرورش» بیان نموده است که : برای ایجاد بینش علمی در دانش آموزان باید بر اهمیت و ضرورت دستاوردهای علمی و لزوم آگاهی از آن تاکید کرد. تاریخ علم نشان داده، دست کم درسه قرن اخیر بسیاری از دشواری ها و معضلات بشر را همین دستاوردهای معلمی و فنی بشر حل کرده است. لذا ضرورت دارد با بهره جستن از این دستاوردها و مجهز شدن به بینش علمی از طریق پژوهیدن و اندیشه ورزی پیوسته میان یافته های امروز و دستاوردهای گذشتگان پیوند منطقی ایجاد کنیم . این خود بعد دیگری از بینش علمی است که می توان در دانش آموزان ایجاد کرد.
حسن شعبانی (1386) در کتاب خود باعنوان « روش تدریس پیشرفته آموزش مهارت های تفکر با تحول علم و فناوری و پیدایش نظریه های جدید در یادگیری » معتقداست که : رویکردهای جدیدی نسبت به علم و روش های آموختن علوم مطرح شده است. امروزه بیشتر دانشمندان در تعریف علم به ((مطالعه پدیده ها از طریق مشاهدات معتبر و قابل اطمینان، تحلیل مشاهدات و تفکر درباره یافته ها و ساختن نظریه هایی براساس توجیه آنچه مشاهده و تحلیل شده است)) با هم توافق دارند.
علیرضا کیا منش و رحمان نوری(1376) در پژوهش خود باعنوان « یافته های سومین مطالعات بین المللی Timss نتایج سومین پژوهش بین المللی ریاضی و علوم (Timss) » بیان نموده اند که بزرگترین و مهم ترین پژوهش طراحی شده انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی (IEA) نشان دهنده آن است که عملکرد مورد انتظار در سطح تولید نظریه و تجزیه و تحلیل و حل مساله در محتوای درس علوم در بیشتر کشورها بسیار کم مورد توجه قرار گرفته است و حتی تدوین کنندگان کتاب های درسی علوم در کشورهایی چون ایران و اسکاتلند به طور کامل غافل بوده اند.
2- تحقیقات انجام شده ی خارج ازایران :
برای تقویت یافته های علمی محققین طرح فوق برآن شدند تا از تحقیقاتی که درکشورهای دیگر هم در این زمینه انجام یافته است اطلاعاتی را بدست آورند؛ لذا پس از بررسی های بسیار اطلاعات مقاله ی زیر رابرای ترجمه مفید تشخیص دادند. متن کامل مقاله به شرح ذیل و اصل مقاله هم در پایان آمده است.
تأثیرپژوهش برانگیزه دانش آموزان :
v مطالعات تحقیقاتی مرتبط
مجموعه ای ازمطالعات تحقیقاتی روی تاثیرپژوهش سخنران دریادگیری دانش آمو
دانلود گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با مشکلات دانش آموزان استثنایی بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 190
دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
مقدمه :
لغت استثنایی اصولا یک اصطلاح آموزشی است . مربیان آموزش و پرورش و مشاوران راهنمایی در زمره ی اولین کسانی هستند که به محدودیتهای یادگیری ، عاطفی شخصیتی ، اجتماعی ، و مشکلات این افراد پی می برند و باید نسبت به رفع آنها با روشهای موجود و همچنین پشگیری از مشکلات آنی اقدام نمایند .
جایگاه آموزش و پرورش استثنایی
در سال 1369 قانون تشکیل سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید نظر به اینکه مبارزه با مستکبرین و حمایت از مستضعفین از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی بوده و حکومت اسلامی نیز در جهت رفع استضعاف پایه گذاری شده است کودکان استثنایی که از مصادیق بارز مستضعفین و به تعبیری از گروه محرومان مضاعف جامعه بودند ؛ مورد توجه و عنایت مسئولان و برنامه ریزان قرار گرفتند و از همان اوان انقلاب در اولویت نظام اسلامی قرار داده شدند . در منشور جهانی حقوق کودک هم آمده است همه بدون تبعیض در رنگ ؛ نژاد ؛ زبان ؛ تبار اقتصادی ؛ طبقه اجتماعی ؛ علیرغم آن که از هوش سرشاری برخوردار باشند و یا عادی ؛ عقب مانده ذهنی ؛ نابینا ؛ ناشنوا یا دارای هر گونه نقص و یا ضعف جسمی و اجتماعی باشند ؛ حق دارند به طور یکسان از امکانات یادگیری ؛ آموزشی ؛ پرورشی با حداکثر توانایی و استعدادهای خود بهره مند شوند . ایجاد زمینه و فراهم آوردن امکانات و تسهیلات در جهت آموزش ؛ رفاه و توانبخشی آنان نه به عنوان ترحم و دلسوزی بلکه به عنوان یک وظیفه برای دولت های عضو از حقوق مسلم اینگونه کودکان تلقی می شود .
اهداف آموزش و پرورش استثنایی کشور نیز بر این اصل استوار است که هر کودک استثنایی با توجه به تفاوتهای فردی حق دارد از آموزش متناسب با استعدادهای خویش برخوردار گردد .
تعریف آموزشگاه استثنایی
در این آموزشگاه دانش آموزان یک یا چند گروه استثنایی در یک دوره تحصیلی ، آموزش می بینند .
کودکان استثنایی
عنوان کودک استثنایی در مکاتب آمریکا و انگلیس فرق می کند در آمریکا به تمامی کودکانی که به نحوی با کودکان طبیعی و همسن خود از نظر فکری ، جسمی ، عاطفی ، عقلانی ، رفتاری ، ... فرق داشته باشند استثنایی گفته میشود مسلما" با قبول این تعریف یک کودک نابغه ، نابینا ، ناشنوا ،عقب مانده ذهنی و نظایر آن همه استثنایی هستند .
در انگلستان لغت استثنایی را محدود به تیز هوشی می کنند و سایر کودکان را که به عللی تحت حمایت و آموزش خاص هستند کودکان ویژه میگویند .
دانش آموز استثنایی
مطابق بند 1 فصل اول آیین نامه اجرایی آموزش و پرورش استثنایی ؛ دانش آموز استثنایی به فردی اطلاق می شود که از نظر ذهنی ( هوشی ) ؛ جسمی ( جسمی و حرکتی ) ؛ عاطفی و یا اجتماعی تفاوت قابل ملاحظه ای با افراد همسن خود داشته باشند و این تفاوت به حدی باشد که برخورداری آنان از آموزش و پرورش مستلزم تغییرات در برنامه ها ؛ روش ها ؛ مواد آموزشی ؛ فضای آموزشی عادی و ارائه خدمات آموزشی و توانبخشی ویژه آنان باشد .
طبقه بندی کودکان و نوجوانان استثنایی
کلی ترین طبقه بندی ، که مورد قبول اکثریت متخصصان می باشد عبارت است از تقسیم این افراد به سه دسته بزرگ
الف : کودکان و نوجوانان که به علت اختلافات هوشی و فعالیتهای ذهنی از کودکان عادی متمایزند . در این دسته کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی و افراد تیز هوش قرار دارند .
ب : کودکان و نوجوانانی که به علت اختلالات و ضایعات مغزی یا اختلالات عملی مبتلا به اختلالات رفتاری هستند در این دسته کودکان و نوجوانان ناسازگار یا دشوار قرار دارند .
ج : کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات و نقایص حسی و حرکتی و اختلالات عملی رشد ، در این دسته نابینایان و همچنین مبتلایان به اختلالات تکلمی ، اختلالات کنترل استنکترها و ناتوانیهای حرکتی قرار دارند .
عقب ماندگی ذهنی
عقب ماندگی ذهنی یا به اصطلاح دیگر نارسایی رشد قوای ذهنی موضوع تازه و جدیدی نیست بلکه در هر دوره و زمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعالیتهای ذهنی در حد طبیعی نبوده اند .
گروهی از مردم استنباط نادرستی از عقب ماندگی ذهنی داشته و تصور مینمایند که عقب ماندگی ذهنی همانند یک مرض بوده و میتوان از شخصی به شخص دیگر سرایت نموده و یا مانند سل و آبله و سرخجه قابل انتقال در میان کودکان می باشد .
اجتماع برای مصلحت ، یا سالم سازی ، بعضی از این افراد را تحمل می کرد عده ای را محبوس می ساخت و دسته ای را به مرگ محکوم می نمود . پنیل که به حق باید او را بنیانگذار روانپزشکی جدید نامید اولین کسی بود که به دلجویی بیماران پرداخت و برای آنان برنامه های تفریح و گردش در نظر گرفت . او بیماران روانی را به 4 دسته تقسیم کرد .
1- ملانکولی یا مالیخولیا
2- مانی یا جنون شور و شوق
3- جنون
4- عقب ماندگی ذهنی
بعد از پنیل ،یک پزشک فرانسوی بنام ایتارد به تربیت کودکی وحشی پرداخت که در جنگلهای آویرون فرانسه پیدا شد . کودک عقب ماندگی بسیار عمیقی داشت ایتارد تربیت کودک را بعهده گرفت و کوششهای بسیطی در این زمینه مبذول داشت تا موفق به پیدایش راه جدیدی در نحوه آموزش و پرورش افراد عادی عقب مانده و حتی معلولین گردید. همکار ایتارد بنام سگن بدنیال زحمات وی و به منظور شکوفا کردن این کودکان مؤسسه ای برای عقب ماندگان ذهنی ایجاد کرد و روش حواس حرکتی را در آموزش کر و لالها به کار برد . این پیشرفتها همچنان ادامه یافت تا اوائل قرن بیستم که توجه به اصلاح نژاد بشر در دستور کار قرار گرفت و در آمریکا به توصیه بخش اصلاح نژاد کمیته پژوهشی انجمن زاد و ولد آمریکا ، نازا کردن عقب مانده ها به صورت قانون درآمد و بالاخره در قرن بیستم بود که دانشمندان و پژوهشگران عقب ماندگیهایی که به دلیل اختلالات متابیولیکی ، نقصهای کروموزومی ، بیماریهای مادر در دوران بارداری و ... ایجاد می شد را کشف کردند و راه را برای پژوهش و درمان این افراد هموار ساختند .
پیشرفت روز افزون علوم پزشکی ،جراحی اعصاب و مغز و علوم ژنتیک علاوه بر کشف تدریجی علل عقب ماندگیها تا اندازه ای باعث تخفیف و گاهی بهبودی نسبی و حتی پیشگیری از ابتلا به این ناراحتیهای وخیم شده است .
شرایط بهداشتی ، تغذیه کودکان ، پیدایش آنتی بیوتیکها و سایر داروها در درمان بیماریهای خاص که شایعترین علل عقب ماندگیهاست از مرگ و میر این افراد به میزان قابل توجهی کاسته است .
تعریف عقب ماندگی ذهنی
عقب ماندگی ذهنی یک وضعیت و حالت خاص ذهنی است که در اثر ایجاد مشکل در شرایت مختلف قبل از تولد و هنگام تولد و یا پس از تولد کودک پدید می آید .
علل عقب ماندگی ذهنی :
عوامل متعددی وجود دارد که باعث بروز عقب ماندگی می شود برای سهولت بیشتر ، علل عقب ماندگی ذهنی را می توان به سه مرحله در رابطه با تولد کودک تقسیم نمود .
الف : علل قبل از تولد : که شامل عوامل ژنتیکی و مادر زادی میباشد .
ب : عوارض هنگام تولد : که شامل عارضه های زمان تولد می باشد .
ج : علل بعد از تولد : که شامل بیماریهای مختلف ، تصادفات و ضایعات گوناگون عصبی و مغزی و عوامل محیطی و فرهنگی می باشد .
بعضی از عوامل مؤثر در عقب ماندگی ذهنی قبل از تولد
1- اختلالات زیادی که علل اصلی آنها شناخته شده نیست ولی با عقب ماندگی همراهند ، عده ای از عفونتها ، مسمومیتها ، عوامل مکانیکی مانند ضربه ، عوامل کروموزومی ناشناخته ،اشعه ایکس و...
2- عقب ماندگی به علت اتفاقات دوران بارداری ، شکی نیست که رشد جنین از بدو تشکیل تحت تاثیر شرایط بدنی و روانی مادر قرار می گیرد . باید گفته دکتر آرنولد گزل را پذیرفت که می گوید :
(( اهمیت حوادث دوران نسبتا" کوتاه بارداری از حوادث دوران زندگی کمتر نیست ))
دکتر گزل به آثار عوامل ارث در رشد و تکامل هوش و شخصیت زیاد تاکید می کند و عقیده دارد که کودکان همانطوری هستند که بدنیا آمده اند . هر کودک با دیگر کودکان فرق دارد و لو اینکه در محیط یکنواخت زندگی کرده باشد وی بهیج وجه اثر عوامل محیطی را انکار نمی کند .
در مرحله زندگی داخل رحمی بعلت رشد فوق العاده جنین ، سه چهار ماهه اول دوران بارداری اهمیت بسزایی دارد . و اکثرا" اختلالات بدنی و نقایص عضوی در همین دوران از زندگی جنین بوجود آمده و به رشد خود ادامه میدهند .
عواملی که در دوران بارداری بر روی جنین اثر دارد عبارتند از :
1- بیماریهای مادر ... سفلیس ،بیماری سرخجه ، توکسوپلاسنموریس
2- سن مادر و حالات روانی او تحقیقات نشان می دهد که در کروموزوم خانمها از سی سالگی به بعد تغییراتی پیدا می شود که ممکن است باعث زائیدن کودکان عقب مانده ذهنی شود بهترین سن ازدواج و زایمان طبق تحقیقات انجام شده بین 20 تا 28 سالگی گزارش شده قبل از این دوران بعلت عدم رشد کافی اعضای تناسلی احتمال زایمانهای مشکل زیاد است و بعد از این سن نیز مخاطرات آوردن کودک عقب مانده بیشتر می شود .
ضمنا" اثر ناراحتیهای روانی مادر غیر قابل انکار است . چون اکثر بیماریهای روانی باعث بی اشتهایی ، اختلالات خواب و تغییرات بیوشیمی و هورمونی می شود مسلما" این تغییرات در جنین در حال رشد بی تاثیر نخواهد بود .
3- اثر اشعه ایکس :
تاثیر اشعه ایکس در جنین قطعی است و اکثرا" باعث اختلالاتی از قبیل عدم رشد جنین ، کمبود وزن ،عدم رشد مغز ، میکروسفالی ، هیدروسفالی ، نارسائیهای هوشی و بالاخره نقایص بدنی می شود . اگر اشعه ایکس به مدت طولانی و درمانهای اولیه بارداری به بدن و مخصوصا" به شکم و ناحیه لگن مادر تابیده شود خطر آن به مراتب بیشتر است اثر اشعه ایکس در اواخر دوران بارداری یا نزدیک زایمان با روشهای صحیح آن به مدت خیلی کوتاه یک یا دوبار خالی از خطر گزارش شده است .
4- اعتیادات الکل :
اعتیاد والدین بخصوص مادر به مشروبات الکلی موجب مسمومیت و بدین وسیله باعث نقص عقلی ، ضعف عمومی و ناهنجاریهای حسی و حرکتی می شود . مطالعات نشان داده که مستی در زمان لقاح بعلت آلوده بودن اسپرم یا اوول ممکن است باعث ناهنجاری جسمانی و عقلانی شود . امروزه به الکلیسم مادر اهمیت بیشتری می دهند ، زیرا الکل خود مادر ، در بدن جنین جریان یافته و باعث اختلالات بیوشیمیایی می شود .
5- دخانیات :
تحقیقات نشان داده است که نیکوتین ماده ای سمی که بر روی ارگانیزم مادر و در نتیجه جنین اثر نامطلوب دارد . حرکات قلب جنین پس از کشیدن سیگار توسط مادر بعلت کم شدن اکسیژن خود جنین شدت یافته و باعث فشار روی قلب می شود . اگر کشیدن سیگار مرتبا" تکرار شود باعث بزرگی قلب جنین و اختلال در اعصاب تنظیم کننده جریان قلب می شود . این نکته مسلم است که غالبا" خانمهای سیگاری تقریبا" همیشه بچه های خود را زودتر از موعد بدنیا می آورند و عقب ماندگی در کودکانی که زودتر از موعد به دنیا می آیند بیشتر است و هر چه کودک نارس تر باشد نارسایی هوشی شدیدتر خواهد شد . استفاده از دخانیات در دوران بارداری باعث کم شدن وزن نوزاد و حتی سقط جنین می شود . حتی مادرانی که بعد از تولد کودکشان سیگار می کشند استنشاق دود سیگار استعداد ابتلا به سینه پهلود ، برونشیت و آسم را در کودکانشان بیشتر می کند .
6- داروهای شیمیایی :
مصرف هر داروی بیجا بخصوص در زمان بارداری و مخصوصا" در سه چهار ماهه اول خالی از خطر نیست بخصوص اگر این داروها در مدت زمان طولانی و به مقدار زیاد مصرف شود . داروهای خواب آور و مسکن به مقدار زیاد بعلت ایجاد وقفه تنفسی و اختلال در جریان خون جنین و اختلالات عضوی شدید ایجاد می کنند و اکثرا" کودکان ناقص الخلقه به دنیا می آیند . استعمال داروهای آرام بخش و ضد افسردگی و ضد صرع به مقدار زیاد و طولانی مدت خطرناک گزارش شده که البته همانقدر که به این خطرات اشاره شده به قطع ناگهانی و یا بدون مشورت پزشک اینگونه داروها به علت بوجود آمدن عوارض بعد نیز تاکید بسیار شده است . در کل مصرف دارو و یا عدم مصرف آن در زمان حاملگی حتما" با نظر پزشک متخصص باید صورت گیرد .
6- عامل ارهاش Rh
به غیر از گروههای خونی AB ، B، A و O گروههای خونی دیگری وجود دارند . یکی از گروههای خونی وجود عامل ارهاش یا عدم آن است . از سالیان دراز متوجه شده بودند که گاهی اوقات نوزاد بعضی از مادران در زایمانهای دوم و سوم دچار ناراحتی یرقان شده و بعلت همولیز گلبولهای قرمز خون و کم خونی شدید فوت می کنند .
انتقال عامل ارهاش یا عدم انتقال آن یک مسئله ارثی است و تجربه ثابت کرده است که اگر پدر ارهاش مثبت و مادر ارهاش منفی داشته باشد در بارداری اول تعدادی از عامل ارهاش جنین که از پدرش گرفته داخل خون مادر می شود و در خون مادر ماده ضد ارهاش را بعنوان آنتی کور می سازد و همین آنتی کور که در زایمانهای بعدی باعث خراب شدن خون جنین شده و بیماریهایی بوجود می آورد . معمولا" کودک مبتلا پس از بدنیا آمدن ضعیف است و اکثرا" قبل از موعد به دنیا می آید . جفت بزرگتر و جثه نوزاد کوچکتر از طبیعی و اکثرا" پف آلو و زرد رنگ است که باید بلافاصله خونش تعویض و خون همگروه ارهاش منفی تزریق شود .
تربیت بدنی و تشخیص و درمان اختلالات کودکان استثنایی همان طور که در قسمت اهمیت تربیت بدنی برای کودکان استثنایی ذکر شد، تربیت بدنی نقش بسیار مهم و غیر قابل انکاری در تشخیص این نوع کودکان و شناسایی بیشتر و بهتر آن ها بر عهده دارد. ولی این پایان کار نیست، چون علاوه بر آن تربیت بدنی در درمان این نوع اختلالات بخصوص اختلالات حرکتی نیز نقش بسیار تعیین کنندهای دارد، بطوری که حرکات ورزشی و نرمشی متناسب با شرایط روحی – روانی و فیزیکی آنها، برای آنها توصیه کرده و با انجام مداوم آنها سبب تقویت جسمی آن ها و به دنبال تقویت روحیهی آنها و موجب ایجاد نشاط، شادابی، اعتماد بنفس در آنها میشود که خود ایجاد اعتماد بنفس کلید بسیاری از مشکلات است.
علاوه بر همهی اینها، در سایر نهادهای درمانی مثل سازمان بهزیستی و توانبخشی در ایران نیز از حرکات ورزشی و نرمشی خاص برای بهبود این نوع کودکان استفاده میکنند. انتخاب روشهای درمانی مناسب امری بسیار مهم است که باید تمام جوانب کار در نظر گرفته شوند و در حالت کلی درمان این نوع کودکان بعد از تشخیص مناسب اختلالات آنها به دو صورت انجام میگیرد: 1 – رفتار درمانی 2 – روان درمانی.
1 – رفتار درمانی:
ریشه های جدید رفتار درمانی با کودکان به سال 1974 میرسد، سالی که مری کاور جونز[6] گزارش خود را دربارهی معالجهی پسر بچه ای بنام پیتر چاپ نمود، خانم جونز در معالجهی ترس تعمیم یافتهی[7] این کودک از اشیا شپمالو از اصول شرطی کردن پاسخی (واکنشی) استفاده نموده بود، چند سال بعد محققین چون کراسنو گرسکی[8]، ایوانف سموانسکی[9] و گزل[10] به اهمیت اصول شرطی کردن پاولف در معالجهی اختلالات روانی اشاره کردند، مورد و مورد[11] معالجهی شب ادراری را از طریق روشهای شرطی کردن نشان داد. با وجود این تا موقعی که محققین چون اسکینر[12] نشان دادند که روشهای آزمایشگاهی یادگیری ، که صحت آنها در آزمایشگاه مورد تائید قرار گرفته بود، برای تغییر اختلالات روانی قابال استفاده میباشند، رفتار درمانی مورد استفاده عملی چندانی پیدا نکرد. بیست سال پی از آنگه جونز پیتر را از این طریق معالجه کرد، فقط گاهگاه گزارشهایی دربارهی معالجهی اختلالات روانی کودکان از طریق رفتار درمانی منتشر شده بود. تا موقعی که شیوههای مبتنی بر یادگیری شرطی کنسی یا عامل[13] برای تغییر رفتار کودکان ساکن موسسات درمانی به کار گرفته شد، از رفتار درمانی در معالجهی کودکان استفادهی چندانی به عمل نمیآمد. تا در سال 1968 که گلفاندو هارتمن[14] خلاصهای از این قبیل گزارش ها را انتشار دادند تا این زمان حدود هفتاد کتاب و مقاله در این زمینه منتشر شده بود.
فرض های مقدم بررفتار درمانی: رفتار درمانی به عنوان شیوهای برای از بین بردن مسائل روانی بر این فرض اساسی استوار است که مسائل روانی یا نموداری از رفتارهای ناسازگارانهی یاد گرفته شده هستند یا به علت عدم موفقیت در فرا گرفتن رفتارهای سازگارانه به وجود آمده اند. تاکید اصلی روی رفتار بصورتی که در زمان و مکان حاضر قابل مشاهده است میباشد و هدف درمانگر رفتاری آن است که رفتار مزبور را در جهت تظابق و سازگاری تغییر دهد، قبول این مقدمات درمانگر رفتاری را وا میدارد که تغیی رفتار را از طریق بکاتر بستن قوانین متعدد روان شناسی یادگیری جستجو کند. (مهریار ، امیر هوشنگ و یوسفی، فریده، 1369).
پشتوانهی نظری رفتار درمانی: درمانگر رفتاری می کوشد از اصول شناخته شدهی روان شناسی در معالجهی اختلالات رفتاری استفاده کند. در مورد رفتار نارسا یا کم رفتاری[15] وظیفهی درمانی عبارتست از برقرار کردن پاسخهایی که ایجاد نشدهاند. در مورد افراطی یا بیش رفتاری[16] کودک باید یاد بگیرد این پاسخها را طوری تغییر دهد که رفتار او یا توقعات و تقاضاهای[17] محیطی، سازگاری بیشتری پیدا کند، در هر دو مورد رفتار و درمان آن مستلزم یادگیری از بین بردن و دوباره یاد گرفتن (یا آموختن[18]، ناموختن[19]، بازآموختن[20]) میباشد. اصول یادگیری که درمانگران رفتاری از آنها برای تجزیه و تحلیل و تغییر اختلالات رفتاری استفاده می نماید عبارتند از: شرطی کردن واکنشی (پاسخی) ، شرطی کردن کنشی یا عاملی و یادگیری مبتنی بر مشاهده. این سه نوع یادگیری نمایندهی جنبههای مختلف یک فرآیند اساسی بوده و بدون شک در مواردی که یادگیری انسان در محیط طبیعی صورت میگیرد هر سه فرآیند با هم در کار هستند.
شرطی کردن پاسخی است یا واکنشی[21]: این نوع یادگیری که زمانی به یادگیری پاولفی[22] یا شرطی کردن کلاسیک [23] مشهور بود مستلزم تغییر دادن پاسخی است که موجود زنده به طور ذاتی قادر به نشان دادن آن است. این تغییر از طریق جانشین کردن یک محرک شرطی به جای محرک طبیعی یا غیر شرطی صورت میگیرد. نمونهی معروف این روش داستانی است که در آن بر اثر هم زمان شدن مکرر ارائه یک موش سفید با صدای بلند – محرکی ذاتاً در کودک ایجاد ترس می کند – کودک یاد گرفت در مقابل موش سفید با ترس و وحشت عکس العمل نشان دهد. این عکس العمل معمولاً مستلزم فعالیت دستگاه عصبی خودکار میباشد.
شرطی کردن کنشی یا عاملی: [24] در روش شرطی کردن پاسخی، محیط از موجودی که اساساً حالت انفعالی یا غیر فعالی دارد ، پاسخی بیرون میکشد [25] ولی در شرطی کردن کنشی کاملاً بر عکس، در اینجا موجود زنده بطور فعال از خود پاسخی بیرون میدهد.[26] که در مقابل آن محیط از خود واکنش نشان میدهد. به عبارت دیگر پاسخ موجودوسیله یا سبب بروز یک حادثهی طبیعی و محیطی میگردد، اهمیت این توالی رویدادها در این نکته است که نتیجه پا پی آمد[27] یک پاسخ، احتمال بروز آن پاسخ را تحت شرایط مشابه را در آینده تغییر میدهد(مهریار، امیر هوشنگ و یوسفی، فریده ، 1369)
یادگیری از طریق مشاهده: باندورا[28] توجه محققان را به فرآیند یادگیری دیگری جلب کرده که به نظر میرسد در تربیت اجتماعی[29] انسان نقش مهمی بر عهده دارد، این فرایند همان یادگیری از طریق مشاهده است.
هنگامی که یک فرد شخص دیگری را که به عنوان مدل یا نمونه به انجام کاری مشغول است، تماشا میکند، سه نوع تاثیر را میتوان مشاهده نمود:
1 – مشاهده کننده ممکن اسا قالب های پاسخی را که قبلاً در گنجینهی رفتاری او نبود، کسب کند.
2 – پس آمدهای عملی مورد مشاهده برای کسی که آن عمل را انجام میدهد، باعث تحکیم یا تضعیف پاسخهای بازدارنده مشاهده کننده گردد.
3 – رفتاری که مشاهده کننده قبلاً در حوزهی رفتاری که مدل از خود نشان میدهد یاد گرفته است ممکن است تسهیل شود.
نباید فراموش کرد تربیت از طریق عمل به موارد آموزشی به مراتب موثرتر از نصیحت و گفتن آن موارد است.
نتایج درمانی اصول یادگیری: همانطورکه از مباحث فشردهی قبلی برمیآید، درمانگری که قصد تغییر رفتارهای دشوار کودکان را داشته باشد، شیوه های متنوعی در اختیار خواهد داشت، اگر مشکل کودک بصورت نقص یا کمبود رفتاری بروز کند، پاسخهایی که در گنجینهی رفتار کودک وجود ندارد، باید ایجاد شود در حالی که در مورد بیش رفتاری پاسخ های مورد نظر را میتوان تغییر یا تقلیل داد یا آنها را از بین برده و رفتارهای سازگارانهتری را جانشین آن ها نمود. و یا در مواردی ممکن است ترکیبی از چند شیوه بکار رود. (مهریار، امیر هوشنگ و یوسفی، فریده، 1369)
2 – روان درمانی:
روان درمانی تاریخچه ای بسیار دوری دارد که خود نیازمند یک بحث جداگانهای است، چندین طبقهبندی مختلف از روان درمانی وجود دارد که بر حسب جنبههای مختلف درمانی و جریان آن فرق میکنندو. یکی از مبانی رایج برای طبقهبندی روان درمانی، هدف کلی و چگونگی درمان است. با توجه به روش و شیوهی عمل درمانگر میتوان روان درمانی را به ابری اکتیو[30] ، تفسیری[31]، تلقینی[32]، ترغیبی[33]، یا ترتیبی[34] تقسیم نمود.
در مراحل آغازین اکثر روان درمانیها، صرف نظر از مریض و طبیعت مداخلهی درمانی، عناصر اصلی، که مریض به آنها وقوف پیدا کند همان عوامل درمانی حمایتی هستند. این موضوع از کوششهای یکسان درمانگران برای پاسخ دادن به نیازهای مریض آن هم بصورت قابل اعتماد و توام با حساسیت سرچشمه میگیرد، در واقع بعضی از انواع درمان ممکن است هرگز از این سطح حمایتی فراتر نرود در صورتی که انواع دیگر ممکن است بر همان اساس حمایتی رنگ و بوی درمان بیانی – اکتشافی یا اصلاح رفتاری پیدا کند.
ضمن این که در رفتار درمانی و روان درمانی، درمانگر باید بسیار ماهر بوده و به فنون مشاوره و روان درمانی و روان شناسی تسلط کافی داشته باشد. (مهریار، امیر هوشنگ و یوسفی، فریده، 1369)
تربیت بدنی ویژه: به رغم آن که تربیت بدنی ویژه برنامهای نسبتاً جدید است که برای معلولان به وجود آمده است، جالب است که بدانیم اصل مفهوم آن – اصلاح و رشد اعمال حرکتی بدن از طریق تمرین – قدمت بسیار دارد. برای تربیت بدنی ویژه در این نوع کودکان الگوها و طرح های مختلفی وجود دارد که یکی از این الگو یا تفکیکی از چند الگو را میتوان به کار برد به شرط اینکه این شیوه متناسب با توانایی های کلاس مورد نظر باشد و موجب تبعیض بین آنها و سایر کودکان و تحقیر آنها نباشد. علاوه بر اینها تربیت بدنی اصلاحی و انطباقی نیز جهت بهبود این نوع کودکان و سازگاری بیشتر آنها با محیط بوجود آمدهاند. (اف، فیت، هالیس، 1369).
عوامل موثر در سازگاری:
برای بالا بردن سازگاری کودک با محیط خوب است با عوامل موثر در سازگاری آشنا شویم ، با روند سازگاری راه حلهایی رضایت بخش به دست میآید. سازگاری واژه ای است برای توصیف تغییراتی که شخص متحمل میشود تا خود را با محیط انطباق دهد. سازگاری از هنگام تولد آغاز و در طول عمر بصورت جریان مداوم ادامه مییابد.
پارهای از عوامل موثر بر سازگاری ارثی و ذاتی بوده و پاره ای دیگر محیطی هستند که به آنها اشاره میکنیم.
هوش: درجهی هوش ذاتی، مقدار و کیفیت هدایت و کنترل رفتار را معین میکند. هر اندازه کودک باهوش تر باشد، بهتر میتواند رفتار خود را هدایت و کنترل کند، توانایی بیشتر وی در استدلال او را قادر می کند تا نتایج اعمال معینی را پیش بینی و بر اساس آن عمل کند و بدلیل فهم بیشتر او احتمال کمتری وجود دارد که برای رسیدن به مقصود به رفتارهای نامطلوب توسل حوید، عقب مانده های ذهنی نیز غالب میتوانند رفتارهای اجتکاعی را فراگیرند اما نمیتوانند در موقعیتهای جدید استفاده کنند.
شکل ظاهری بدن: به دلیل واکنشهای دبیران به ویژگیهای جسمی مانند: ساخت بدن، خصوصیات چهره و بد شکلیهای آشکار، شکل ظهاری بدن در تکوین تمایلات رفتاری عامل مهمی است. حتی در مواردی جزیی مانند بلندی بیش از اندازهی قد ، وزن زیاد و … سبب میشود واکنشها با مقداری اذیت یا مسخرگی همراه باشد. که باید چنین دیدگاههایی اصلاح شوند.
طبع (مزاج) : گرایش های رفتاری تحت تاثیر عاملی که طبع نامیده میشود نیز قرار دارد. اما آنچه شواهد علمی نشان میدهد در واقع کارکرد غدد داخلی بدن است که احتمال میرود به طبع مربوط شود. هر چند تا به امروز اعمال تمام غدد بدن شناخته نشدهاند ، اما ثابت شده است، اگر در غدههای مختلف ناهماهنگی بوجود آید یا در کار آنها اختلالی پیش آید، روی شخصیت فرد اثر میگذارد.
تاثیر محیط: میان شرایط ناشی از عوامل ذاتی و شرایط محیطی – حالتها و واکنشهای دیگران – اثری متقابل و مداوم وجود دارد. هر گونه عدم تطابق با میزان های پذیرفته شدهی جامعه و واکنشهای شحص را به دنبال دارد، برخی اوقات واکنشها عبارتند از: مسخره کردن، کنجکاوی یا حساس همدردی. (اف. فیت، هالیس، 1369).
واکنشهای افراد نزدیک به فرد معلول، معمولاً مراقبت بیش از اندازه و لوس کردن وی است. ترکیبی از واکنشهای افراد جامعه در برابر فردی که از نظر روانی یا جسمی با میزانهای اجتکاعی ناهمگونی دارد، در سازگاری وی نقش مهمی دارد.
راههای سازگاری: برای سازگاری این کودکان با محیط مکانیزهمهای مختلفی وجود دارد که به چند مورد اشاره می کنیم:
1 – والایش (sublimation) : جایگزین کردن یک خواسته یا انگیزهی ناممکن با یک خوایته دست یافتنی.
2 – جبران (compen safion): کوشش برای جبران کمبودها یا محدودیتها از طریق پرورش پارهای استعداد و تواناییهای خاص.
3 – هویت پذیری (identification): پذیرش آگاهانه یا ناآگاهانهی حالتها و رفتارهای دیگر فردی یا گروهی مورد پسند اجتماع.
4 – برون فکنی (prohection): سرزنش دیگران به سبب کمبودهای خود فرد.
5 – گریز (escape): سعی بر گریز از حقیقت با فرار از آن و پرداختن به خیا پردازی و وهم.
6 – توجیه (rationalization): جایگزین کردن عللی غیر از علل واقعی عمل.
7 – سرکوبی (repression): جلوگیری ناآگاهانه از خاطرههای تلخ.
امروزه توجه به آموزش و پرورش از شاخصهای عمده وتوسعه جوامع انسانی محسوب میشود . یعنی کشورها نه بر اساس رشد و توسعه اقتصادی بلکه بر اساس میزان توجه به آموزش وپرورش استثنایی مورد ارزیابی قرار میگیرند . همان گونه که میدانیم هیچ انسانی کاملاً شبیه به دیگری نیست . این تفاوتها در همه جا وبین همه انسانها تی در بین دوقلوها وحتی دوقلوهای هم شکم یکسان ملاحضه میشود . این تفاوتها به گونهای است که به جرات میتوان ادعا کرد به تعداد انسانها روی زمین یعنی شش میلیارد انسان استثنایی وجود دارند که در کنار هم زندگی میکنند . این مساله هم در تفاوت سر انگشتان انسان مشهور ایت و هم در حیطههای غیر مادی همچون ابعاد عاطفی ، احساسی ، روانی و شناختی ، البته این امری است که باید آن را به فال نیک گرفت چون ار رازهای خلقت است زیرا همین تفاوتها وناهمسانی هاست که ادامه زندگی میسر میسازد از امام صادق (ع) نقل است که فرمودهاند اگر قرار بود انسانها با هم برابر باشند هر آینه هلاک میشوند .تفاوتها موجب جدایی بین انسانها و در عین جال موجب آن است که هر فرد بر اساس ویژگیهای خاص خویش رشد کند.
حقیقت این است که بین انسانها تفاوت هر چند اندک وجود دارد . چه آن تفاوتهایی که مربوط به ظواهر جسمانی ماننداندازه قد، چاقی و لاغری ، رنگ پوست است و آن را می توان براحتی مشاهده کرد . وچه تفاوتهای رفتاری ، عاطفی و شخصیتی که در پاسخ به محیط و پدیده های مختلف خود را آشکار می سازد. در برابر یک محرک،پدیده یا حادثه انسانها رفتارهای متفاوت از خود نشان می دهند و در حل یک مسئله انسانها راه حلهای مختلفی را بر اساس علائق ، نگرش و سوابق تجربی خود پیدا می کنند . چرا انسانها رفتار ویا رفتارهای متفاوت دارند ؟
از زاویه ای دیگر، علی رغم اینکه انسانها با هم متفاوتند، بسیار به هم شبیهند. به نظر ما وجود شباهتها در بین انسانها از اهمیت ویژه ای بر خوردار است . در یک کلام همه افراد چه ناشنوا ، چه عقب مانده ،چه نابینا به خاطر ویژگیهای مشترکشان که بسیار زیاد نیز است انسان می نامیم. پس مسئولیت عظیمی بر گردن ما وجود دارد یعنی وظیفه انسانی ما حکم می کند در برابر همه آنها رفتاری بشر دوستانه داشته باشیم. به همین سبب است که سازمانهای بین المللی و منطقه ای در دفاع از حقوق انسانها بوجود آمده است و تمامی کشورها را ملزم کرده است تا پیمان نامه های مختلفی نظیر حقوق بشر ، حقوق کودک ، حقوق اسراء را امضاء و اجرا نمایند . در همه این پیمان نامه ها به حقوق انسانها بدون توجه به رنگ پوست ، نزاد و میزان هوش توجه جدی شده است.
همین تشابه آنهاست که جوامع انسانی را میسازد . فطرت انسان در گرایش به جمع دارد و از افزوگرایران است وهمین مساله موجب نزدیکی انسانها ودر نتیجه تشکیل اجتماع میشود که خود زیر بنابر تشکیل تمدن عظیم بشر با پیشرفتهای حیرت انگیز علمی گشته است .
باید بپذیریم که جوامع بشری بر پایههای اکثریت بنا گشته است اما درصدی از افراد نیاز به حمایتهای خاص دارند بدون این حمایتها قادر به برآوردن وتامین نیازهای خویش وبهره گیری از مواجب جامعه نیستند .مسئوولین و برنامه ریزان باید امکانات لازم را برای رشد و شکوفایی این قشر فراهم سازند . چرا که بی توجهی به این قشر از افراد جامعه موجب آسیب رسیدن به همه بخشهای جامعه خواهد بود .
از سوی دیگر بسیاری از افراد که تحت عنوان استثنایی قلمداد میشوند با اندک توجه و صرف کمترین هزینه وامکانات و با نیروی پشتکار داراه خویش تبدیل به انسانهای تواتمندی گشتهاند که نه تنها نیازهای خویش را به خوبی بر آورده ساختهاند بلکه جوامع انسانی در سایه ابتکارات ونوآوریهای آنها افقهای جدیدی را بشر روی خویش گشوده دیده است .
عوامل مربوط هنگام تولد
بسیاری از اختلالات حسی و حرکتی و هوشی کودکان حاصل شرایط نامطلوب زایمان و یا بر اثر اشتباهات پزشکی به هنگام تولد می باشد .