پروژه پایانی کیفیت حسابرسی و حاکمیت شرکتی،بسیار کامل و به روز، تهیه شده در قالب Word، ویرایش شده و آماده چاپ، تعداد صفحات 70
فهرست
فصل اول مقدمه. 1
مقدمه. 2
فصل دوم کیفیت حسابرسی.. 5
عکسالعملها نسبت به کیفیت حسابرسی درک کیفیت حسابرسی.. 6
عوامل موثر بر کیفیت حسابرسی.. 9
نقش استانداردهای حسابرسی در کیفیت حسابرسی.. 11
گذری بر مفهوم کیفیت حسابرسی.. 13
تعریف کیفیت حسابرسی.. 15
برداشت از کیفیت حسابرسی.. 16
مفهوم کیفیت حسابرسی.. 18
تفاوت بین کیفیت حسابرسی و برداشت از کیفیت حسابرسی.. 22
راه پیش روی کیفیت حسابرسی.. 26
نتیجه 28
راﺑﻄﻪ ﺑﻴﻦ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و اﻧﺪازه ﻣﺆﺳﺴﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ.. 29
ﻣﺮوری ﺑﺮ ﭘﻴﺸﻴﻨﻪی ﭘﮋوﻫﺶ... 31
ﻓﺮﺿﻴﻪﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ... 35
روش ﭘﮋوﻫﺶ... 35
روش ﺟﻤﻊآوری اﻃﻼﻋﺎت.. 36
آزﻣﻮن آﻣﺎری ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده در ﭘﮋوﻫﺶ... 37
ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻧﺘﺎﻳﺞ.. 37
فصل سوم حاکمیت شرکتی.. 43
حاکمیت شرکتی چیست؟. 44
تعاریف دیگری از مفهوم حاکمیت شرکتی: 44
تاریخچه حاکمیت شرکتی در برخی کشورها 47
اصول حاکمیت شرکتی.. 50
چارچوب نظری حاکمیت شرکتی.. 51
مدلهای حاکمیت شرکتی در سراسر جهان. 52
کنترلهای داخلی حاکمیت شرکتی.. 62
مشکلات سیستماتیک حاکمیت شرکتی.. 66
نتیجهگیری این فصل: 67
ﻣﻨﺎﺑﻊ. 71
فصل اول مقدمه
اتفاقهای جهانی از جمله بحرانهای اقتصادی منجر به پررنگترشدن نقش اساسی گزارشهای مالی قابل اعتماد و باکیفیت شده است. این اتفاقهای همچنین نشانگر اهمیت کیفیت حسابرسی در دیگر جنبهها و زمینههای گزارشگری مالی است. دستیابی به کیفیت گزارشگری مالی منوط به صحت و درستی هر یک از حلقههای زنجیره گزارشگری مالی است.
یکی از این حلقهها که نقش عمدهای را در حمایت از کیفیت گزارشگری مالی در سرتاسر دنیا چه در زمینه بازار سرمایه بخش عمومی وچه بخش خصوصی ایفا میکند، حسابرسی مستقل است. حسابرسی مستقل، بخش مهم نظارت و بازرسی زیربنایی سازمانی و یک فعالیت مهم مبتنی بر منافع عمومی است که اطمینان میبخشد اطلاعات موجود در گزارشهای مالی بهطور منصفانه و صحیح ارائه شده است. از دیدگاه تئوری نمایندگی، این موضوع نقش مهمی را در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و کاستن مسائل نمایندگی بین مدیریت و مالکین و همچنین سهامداران اکثریت و اقلیت بازی میکند (Jensen & Mcling, 1976). بنابراین کیفیت حسابرسی مهمترین موضوع برای تدوینکنندگان استانداردهای حسابرسی محسوب میشود.
تدوینکنندگان استانداردهای حسابرسی بیدرنگ بهمنظور تقویت کیفیت حسابرسی به تدوین استانداردهای حسابرسی و استانداردهای کنترل کیفیت میپردازند. این استانداردها پایه و اساسی به منظور حمایت از حسابرسی با کیفیت بالا ایجاد میکنند. به هر حال این نکته حائز اهمیت است که عوامل موثر دیگر، همچون بینش استفاده کنندگان، مهارت و صلاحیت حسابرسان، فعالیتهای دیگران در زنجیره گزارشگری مالی، قوانین و مقررات و محیط کسبوکار نیز نقش بسزایی بر کیفیت حسابرسی دارند. کیفیت حسابرسی طی فرایند شناسایی و اجرای فعالیتهای مورد نیاز جهت دسترسی به اهداف کیفیت فراهم میآید که بهبود آن مستلزم رویکردی منظم است.
فصل دوم کیفیت حسابرسی
عکسالعملها نسبت به کیفیت حسابرسی
درک کیفیت حسابرسی
درگذشته تلاشهای زیادی برای تعریف «کیفیت حسابرسی» شده است؛ هر چند هیچکدام از آنها مقبولیت عمومی پیدا نکردهاند. کیفیت حسابرسی بهطور خاص یک مفهوم پیچیده و چندوجهی است (شکل 1)
دی آنجلو (Deangelo, 1981) کیفیت حسابرسی را بهصورت احتمال مشترک اینکه یک حسابرس معین، تحریفهای بااهمیت موجود در گزارشهای مالی را هم کشف و هم گزارش کند، تعریف مینماید. دیویدسون و نئو (Davidson & Neu, 1993) در تعریفی جامعتر، کیفیت حسابرسی را توانایی حسابرس در کشف و برطرف نمودن تحریفهای بااهمیت و دستکاریهای انجامشده در سود گزارششده عنوان مینمایند. بنابراین توانایی حسابرس موضوعی مهم در کیفیت حسابرسی است که از دیدگاههای مختلفی تفسیر شده و بهطور گستردهای با عوامل داخلی و خارجی، خصوصیات حسابرسان (همانند تجربه، شایستگی، رعایت اخلاق و...)، مستقل بودن حسابرسان(استقلال از کارفرما، رقابت در بازار و...) و محیط قانونگذاری (تعویض اجباری، خدمات حسابرسی و غیرحسابرسی و...) در ارتباط است. با توجه به چندبعدی بودن کیفیت حسابرسی، مشخص نیست که از بین عوامل ذکرشده، کدامیک در تعیین توانایی حسابرسان تاثیرگذارتر بوده و بنابراین نمیتوان کیفیت حسابرسی را بهطور مستقیم مشاهده و اندازهگیری نمود.
همانطور که پیشتر گفته شد، کیفیت حسابرسی به تعداد زیادی محرکهای مستقیم و غیرمستقیم وابسته است. در عین حال که عدهای بیشتر روی محرکهای مستقیم تاکید دارند، اما این جنبه هنوز نتوانسته پاسخی برای این پرسش باشد که آیا کیفیت حسابرسی مشمولیت عام یافته است.
فصل سوم حاکمیت شرکتی
حاکمیت شرکتی چیست؟
بررسی ادبیات موجود نشان میدهد، هیچ تعریفی مورد توافق در مورد حاکمیت شرکتی در سطح جامعه حرفهای وجود ندارد و مطابق با کشوری که در نظر میگیریم، تفاوتهای چشمگیری در این تعریف به چشم می خورد. حتی در کشورهای توسعهیافتهای همانند کشورهای امریکا یا انگلیس نیز رسیدن به یک تعریف واحد، کار آسانی نیست. تعاریف موجود از حاکمیت شرکتی در یک طیف قرار میگیرند که دیدگاههای محدود در یک سو و دیدگاههای گستردهتر در سوی دیگر طیف قرار میگیرند. در دیدگاههای محدود، حاکمیت شرکتی به رابطه شرکت و سهامداران محدود میشود که این الگوی قدیمی حاکمیت شرکتی است که در قالب تئوری حسابداری به عنوان نمایندگی مطرح میشود. در آن سوی طیف، حاکمیت شرکتی را میتوان به صورت یک شبکه از روابط دید که نه تنها بین شرکتها و مالکان آنها (سهامداران)، بلکه بین یک شرکت و عده زیادی از ذینفعان از جمله: کارکنان، مشتریان، فروشندگان، دارندگان اوراق قرضه و ... وجود دارند. چنین دیدگاهی در قالب "تئوری ذینفعان" دیده میشود.