پایان نامه کارشناسی ارشد مدرسی معارف اسلامی
206 صفحه
چکیده:
علاّمه طباطبایی به عنوان یکی از اندیشمندان بزرگ اسلامی در سدهی اخیر، دارای نظریات جدید و ابتکارات قابل توجهی در علوم اسلامی میباشد که در قامت یک متکلم بزرگ در اهم مسائل کلامی، نوآوریهای چشمگیری را فرا روی سایر متفکران قرار داده است. ژرف نگری علاّمه در مسائل شناختشناسی و علم وادراک بر کسی پوشیده نیست؛ به گونه ای که ایشان به مباحث شناخت شناسی، تعیّن و انسجام خاصی داد، ادراکات حقیقی را از اعتباری متمایز ساخت، و به تبیین کیفیت انتزاع بدیهیّات اولیه عقلیه از امور حسی پرداخت. در مباحث هستیشناسی منجر به نظریههای بدیعی شده که میتوان به تقریر ایشان از برهان صدیقین، برهان تمانع، اراده الهی، و سلب حد از خدا اشاره نمود؛ تقریر علامه در برهان صدیقین روی اصل واقعیت بنا گردیده است؛ به طوری که نه از ویژگیهای ماهیت کمک گرفته شده و نه اصول حکمت متعالیه در آن به کار رفته است. دیدگاه او در فرق بین نبی با رسول، نظریه استخدام، بهرهمندی از تفسیر آیات در ادلهی عصمت و تعریف جامع وی از امامت ، با نگاه به هدایت و حکومت، از عمق نگاه علاّمه در حوزهی راهنماشناسی حکایت دارد؛ از منظر علامه طباطبایی انسان در قدم اول قاعده استخدام را اعتبار می کند و گرایش به زندگی اجتماعی به تبع آن پدید می آید. علامه به فرق عام و خاصی که بین دو مفهوم نبی و رسول ذکر شده ، قائل نمی باشد. نظریههای او در مقولهی شفاعت و مسألهی خلود در عذاب، نوع نگاه او را از سایر نظریهها متمایز میسازد. توجه علاّمه در مسائلی نظیر بررسی علمی و روش مند دین ، رستگاری و نجات پیروان ادیان بستر جدیدی را برای پژوهش در کلام جدید فراهم نموده است.
واژگان کلیدی: کلام اسلامی، کلام جدید، علم و ادراک، براهین خدا شناسی، راهنما شناسی، معاد شناسی، علاّمه طباطبایی
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:14
فهرست مطالب
اشاره
در آمد
اشاره
در این نوشتار، ابتدا به تفاوت «فلسفهى دین» و «کلام جدید» اشاره مىشود، سپس «تعریف دین از منظر دین پژوهى جدید» صورت مىگیرد، پس از آن، تقسیم «دین» به «ادیان سنّتى» و «ادیان دنیوى»، و تقسیم «ادیان سنّتى» به «وحیانى» و «غیر وحیانى» مطرح مىشود.
به دنبال تکیهى ادیان وحیانى بر وحى، در باب ماهیّت وحى، به سه دیدگاه اشاره مىشود، آن گاه دیدگاه گزارهاى به تفصیل خواهد آمد.
نوشتهى حاضر تقریر سلسلهى درسهاى «مهدویّت و مسائل کلامى جدید» از استاد دکتر رضا حاجى ابراهیم است که در «مرکز تخصصى مهدویت« در قم براى جمعى از طلاب و دانش پژوهان ارئه شده است.
در آمد
"مهدویت و مسایل جدید کلامى" مشتمل بر بخشى از مسایل جدید الورود در حوزه کلام یا فلسفهى دین است که لوازم و پیامدهایى در ارتباط با مهدویت (به روایت شیعى) دارند. به همین جهت، پس از بیان تعریفى کوتاه از کلام جدید و فلسفهى دین و اشاره به تفاوتهاى این دو، با طرح مباحثى مثل دیدگاه تجربى در باب وحى، تکثر گرایى دینى، سکولاریزم و... نتایج حاصل از این آراء در باب مهدویت استخراج شده، مورد نقد و بررسى قرار مىگیرد.
«کلام» با «فلسفهى دین» به لحاظ روش و غایت و موضوع، تفاوت دارد. دانش کلام، دانشى است که غایت آن، دفاع از آموزههاى دینى خاص است و به همین جهت، دانش کلام، همیشه، به صورت مضاف یا به صورت یک اسم مرکب وصفى به کار مىرود و گفته مىشود: «کلام اسلامى» یا «کلام مسیحى» و مانند آن، در حالى که «فلسفهى دین»، چنین نیست؛ زیرا، فلسفهى دین، اوّلاً از همهى تعالیم یک دین بحث نمىکند، بلکه از آموزههاى مشترک بینالادیان بحث مىکند و ثانیاً، در مقام دفاع از تعالیم یک دین نیست و لذا بعضى از فیلسوفان دین، در بحث خداشناسى، نهایتاً به این نتیجه مىرسند که هیچ کدام از ادلّهى که بر له وجود خدا اقامه شده است مثبت وجود خدا نیست یا بعضاً ملحد یا لاادرى هستند. از این رو، دانش کلام، به عنوان دانشى مطرح است که یا بىموضوع است یا یک عنوان مشیرى براى موضوعاتاش درست مىکنیم و مىگوییم: «آن، دانشى است که از گزارههاى متون مقدس دینى با غایت دفاع از تعالیم و متون دینى خاص، بحث مىکند و از روشهاى متنوّعى مانند روش تجربى یا عقلى یا روش تاریخى یا روش شهودى ممکن است استفاده بکند».