مقاله گلایه شیطان

مقاله  گلایه شیطان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:12

 

  

 فهرست مطالب

 

گاهى شیطان از دست بعضى افراد گلایه مى کند. او تمام دنیا را از آن خود مى داند و مى گوید: چون مؤمنان مى دانند که دنیا از آن من است ، آن را دشمن مى دارند و دنبال آن نمى روند، اما عده اى هستند که دنیا را طالبند و به آن عشق مى ورزند.
شیخ عطار، در کتاب منطق الطیر، در همین باره داستانى را به شعر در آورده و قدرى از گلایه و ناراحتى شیطان را متذکر مى شود و مى گوید:

 

عاقلى شد پیش آن صاحب چله

 

 

 

کرد از ابلیس بسیارى گله

 

 

 

مرد گفتش : اى جوان مرد عزیز

 

 

 

آمد بد پیش از این ، جا بلیس

 

 

 

خسته مى بود از تو و آزرده بود

 

 

 

خاک از ظلم تو بر سر کرده بود

 

 

 

گفت : دنیا جمله اقطاع (318) من است

 

 

 

هست مؤمن آن که دنیا دشمن است .

 

 

 

تو بگو او را که عزم راه کن

 

 

 

دست از اقطاع من کوتاه کن

 

 

 

من به نیشش مى کنم آهنگ سخت

 

 

 

زآنکه در اقطاع من زد چنگ سخت

 

 

 

هر که بیرون شد زاقطاعم تمام

 

 

 

نیست با وى هیچکارم والسلام

 

باز نقل مى کند که روزى حضرت عیسى بن مریم علیه السلام خشتى را زیر سر خود گذاشته و خوابیده بود. شیطان آمد و گفت : اى عیسى ! مگر تو زاهد نیستى ؟ فرمود: چرا. عرض کرد: اگر زاهدى پس چرا دل به دنیا بسته اى ؟ فرمود: دل بر چه بسته ام ؟ گفت : به این خشتى که زیر سر گذاشته اى . آن حضرت خشت را از زیر سر برداشت و دور انداخت و بار دیگر خوابید.
شیخ عطار این داستان را هم به شعر آورده است :

 

عیسى مریم به خواب افتاده بود

 

 

 

نیم خشتى زیر سر بنهاده بود

 

 

 

چون گشاد از خواب خود عیسى نظر

 

 

 

دید ابلیس لعین را بر زبر

 

 

 

گفت : اى ملعون ! چرا ایستاده اى

 

 

 

گفت : خشتم زیر سر بنهاده اى .

 

 

 

جمله دنیا چو اقطاع من است

 

 

 

هست آن خشت از آن من و این روشن است

 

 

 

تا تصرف مى کنى در ملک من

 

 

 

خویش را آورده اى در ملک من

 

 

 

عیسى آن از زیر سر پرتاب کرد

 

 

 

روى را بر خاک و عزم خواب کرد

 

 

 

چون فکند آن نیم خشت ، ابلیس گفت :

 

 

 



خرید و دانلود مقاله  گلایه شیطان


مقاله در مورد گلایه شیطان

مقاله در مورد گلایه شیطان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:12

 

  

 فهرست مطالب

 

 

 

گاهى شیطان از دست بعضى افراد گلایه مى کند. او تمام دنیا را از آن خود مى داند و مى گوید: چون مؤمنان مى دانند که دنیا از آن من است ، آن را دشمن مى دارند و دنبال آن نمى روند، اما عده اى هستند که دنیا را طالبند و به آن عشق مى ورزند.
شیخ عطار، در کتاب منطق الطیر، در همین باره داستانى را به شعر در آورده و قدرى از گلایه و ناراحتى شیطان را متذکر مى شود و مى گوید:

 

عاقلى شد پیش آن صاحب چله

 

 

 

کرد از ابلیس بسیارى گله

 

 

 

مرد گفتش : اى جوان مرد عزیز

 

 

 

آمد بد پیش از این ، جا بلیس

 

 

 

خسته مى بود از تو و آزرده بود

 

 

 

خاک از ظلم تو بر سر کرده بود

 

 

 

گفت : دنیا جمله اقطاع (318) من است

 

 

 

هست مؤمن آن که دنیا دشمن است .

 

 

 

تو بگو او را که عزم راه کن

 

 

 

دست از اقطاع من کوتاه کن

 

 

 

من به نیشش مى کنم آهنگ سخت

 

 

 

زآنکه در اقطاع من زد چنگ سخت

 

 

 

هر که بیرون شد زاقطاعم تمام

 

 

 

نیست با وى هیچکارم والسلام

 

باز نقل مى کند که روزى حضرت عیسى بن مریم علیه السلام خشتى را زیر سر خود گذاشته و خوابیده بود. شیطان آمد و گفت : اى عیسى ! مگر تو زاهد نیستى ؟ فرمود: چرا. عرض کرد: اگر زاهدى پس چرا دل به دنیا بسته اى ؟ فرمود: دل بر چه بسته ام ؟ گفت : به این خشتى که زیر سر گذاشته اى . آن حضرت خشت را از زیر سر برداشت و دور انداخت و بار دیگر خوابید.
شیخ عطار این داستان را هم به شعر آورده است :

 

عیسى مریم به خواب افتاده بود

 

 

 

نیم خشتى زیر سر بنهاده بود

 

 

 

چون گشاد از خواب خود عیسى نظر

 

 

 

دید ابلیس لعین را بر زبر

 



خرید و دانلود مقاله در مورد گلایه شیطان


مقاله نظام قضایی امیر مومنان

مقاله نظام قضایی امیر مومنان

بى تردید حضرت امیرالمؤمنین(ع) محور قضاوتهاى اسلامى و شیعى و مهمترین چهره نظام ساز براى قضاى اسلامى است. آن حضرت در دوران حکومت نبوى، قاضىِ مدینه و یمن بود.[1] قضاوت در مدینه، با حضور شخص رسول خدا(ص) افتخارى عظیم است. تأییدات مکرر رسول خدا نسبت به توانایى آن حضرت در قضاوتها، تأکیدى بر این محوریت است. پیامبر فرمود: «داناترین امت من نسبت به سنتها و قوانین قضایى على بن ابى طالب است»[2] و «داناترین شما به روش داورى، على است»[3] و «قضاوت آن گونه است که على حکم کند»[4] و نیز «اى على! به سوى یمن حرکت کن و با کتاب خدا میان مردم قضاوت و حکومت کن. خدا قلب تو را به سوى حق رهبرى کند و زبان تو را از خطا و اشتباه صیانت بخشد»[5] و همچنین «سپاس خدا را که در خاندان من کسانى را قرار داد که داورى آنها مانند داورى پیامبران است».[6]
در زمان خلفا، برکنارى آن حضرت از خلافت باعث کناره گیرى از امور حکومت، از جمله قضاوت نشد و ایشان دستگاه نوپاى قضایى اسلام را هدایت و رهبرى مى کرد. گاه خلفا مسایل لاینحل قضایى را به حضرت ارجاع مى دادند[7] و گاه خود مستقیماً دخالت مى کرد.[8] و در پایان هر قضاوت، تحسین آنان را برمى انگیخت و همگى مى گفتند: زنهاى جهان از زاییدن فرزندى مانند على عاجزند؛[9] قویترین قاضى در بین ما على است.[10] حضرت در این باره به مالک اشتر مى گوید:
«در آغاز، در کار خلفا دخالت نمى کردم بعد دیدم مردم از اسلام رویگردان مى شوند، که دخالت کردم. ترسیدم اگر به یارى اسلام و مسلمانان برنخیزم، ویرانى در بناى اسلام ببینم، که مصیبت آن براى من بزرگتر از دورى حکومتِ چند روزه است که همچون سراب زایل مى شود».[11]
داوریهاى آن حضرت، چه در زمان رسول و چه در هنگام خلافت و پیش از آن، نظر به پیچیدگى موضوع از یک طرف و ابتکار و دقت نظر در قضاوت از طرف دیگر، توجه صحابه پیامبر و علاقه مندان حضرت را جلب کرد و نظر به اهمیت آن، در قرون اولیه اسلام این قضاوتها در رسائل مخصوص تدوین شد. در قدیمى ترین فهرست کتابهاى شیعه، یعنى فهرست شیخ طوسى و فهرست نجاشى از این تألیفات نام برده شده است. در قرون بعد علما و محدثان شیعه و برخى از محدثان عامه تتبع کرده و این فروع را از موارد متعدد جمع آورى نموده، به صورت کتاب مخصوص درآورده اند.[12]
در دوران بعد از شهادت آن حضرت، ائمه هدى، به ویژه صادقین(ع) و حضرت رضا(ع) مکرراً به قضاوتهاى آن حضرت استناد مى کردند و جملاتى مانند «کان على یقول» و «قضى امیرالمؤمنین» و «اُتى امیرالمؤمنین» و «عن على» و «قضى على» و «اِنَّ امیرالمؤمنین قضى» و «اِنَّ علیاً کان یقول» و «اِنَّ امیرالمؤمنین کان یقضى» و «اِنَّ علیّاً کان یقول» در کلمات آن حضرات فراوان است. ایشان در دیات و قصاص و حدود و قضا و فتاواى قضایى یا قضاوتها به سیره قضایى امیرالمؤمنین مستدل و مستند مى کردند[13] و چنانکه از بعضى عبارات مذکور آشکار است، استناد، سیره عملى یا قولى ائمه بود و مخصوص واقعه اى خاص نبود.
در اسناد بسیارى از روایات قضایى که در سراسر کتب قضا و حدود و دیات و قصاص موجود است، به منابعى مانند کتاب ظریف،[14] جامعه، قضایاى امیرالمؤمنین، کتاب على(ع) برمى خوریم که تماماً حاوى قضاوتهاى امیرالمؤمنین مى باشد. و ائمه یا روایان برجسته به آنان استناد کرده اند.
قضاوتهاى آن حضرت شالوده و شاکله نظام قضایى اسلام را تشکیل مى دهد.
نظام قضایى حضرت مرکّب از نظام ساختارى و حقوقى است که مجموعاً به کمک هم، اهداف بلند قضاوت و حکومت اسلامى را تأمین مى کنند. قبل از ورود به بحث، به کلیاتى اشاره خواهد شد و در پایان به ابعاد کاربردى بحث پرداخته مى شود.

 

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 60صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید .



خرید و دانلود مقاله نظام قضایی امیر مومنان