مهارت های مدیریتی کسب و کار و کارآفرینی

مهارت های مدیریتی کسب و کار و کارآفرینی

مهارت های مدیریتی کسب و کار و کارآفرینی ؛ مطلب علمی آموزشی مناسب مقاله رشته مهندسی صنایع و پروژه و تحقیق مدیریت و چالش ها و مهارتهای کسب و کار و کارآفرینی هم هست برای دانلود در 25 صفحه مهیا شده است.

چکیده :

این مقاله در مورد تعریف کسب و کار، و توضیحاتی در مورد آن می پردازد. سپس در ادامه به انواع کسب و کار و فعالیت‌های آن ، و همچنین به  BPMS، و ویژگی های BPMS و پس از آن توضیحاتی در مورد چالش‌های کسب و کار می‌دهد.

توضیحات در مورد مهارت‌های کسب و کار، از اصلی ترین موارد در این مقاله هستند که در تقسیم‌بندی آن ها مفصلا بحث شده است.



خرید و دانلود مهارت های مدیریتی کسب و کار و کارآفرینی


دانلود مقاله درمورد توانمندسازی مدیر

دانلود مقاله درمورد توانمندسازی مدیر

توانمندسازی مدیر

مقاله ای مفید و کامل

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:22

فهرست مطالب :

مقدمه 1

روشن‌کردن مفهوم توانمندسازی 2

تعریف توانمندسازی 2

دلایل شناخت اهداف توانمندسازی 2

نقطه ‌شروع را مشخص کنید 6

انواع فرهنگ‌ها در سازمان‌ها 6

فرهنگ متمرکز بر تقسیم وظایف 7

فرهنگ کار گروهی 8

فرهنگ متکی برخود 8

موانع توانمندسازی 8

تنظیم فهرستی از استعدادها 15

ویژگی اهداف توانمندسازی 18

نتیجه‌گیری 20

منبع 21

چکیده :

توانمندسازی به خودی خود اتفاق نخواهد افتاد و این چیزی است که یک مدیر جهت اداره کارمندانش به آن نیاز دارد. برای مدیر بسیار مهم است که هدفی را که می‌خواهد به آن دست یابد، دقیقاً مشخص کند. علت اصلی این مطلب این است که بخش عمده‌ای از فرآیند توانمندسازی در ذهن مدیر شکل می‌گیرد. برای واگذاری اختیارات به افراد‌، لازم است تا مدیر نظریات افراد غیرمسئول و اطرافیان خود را مورد بررسی قرار دهد.

اگر یک مدیر باور داشته‌باشد که مردم قائدتاً بلندپرواز نیستند و نمی‌توانند کارهای مهم و خاق‌العاده انجام دهند، هرگز نمی‌توانند به توانمندسازی دست یابد، اما اگر قبول کند که افراد همواره قابلیت آن را دارند که کارهایی را بهتر و بیشتر از کارهای کنونی خود انجام دهند، آنگاه توانمندسازی برای سازمان می‌تواند میسر واقع شود.

توانمندسازی یعنی شناختن ارزش افراد و سهمی که می‌توانند در انجام امور داتشه‌باشند. شناسایی استعدادهای پنهان که دارای بار علمی و کاربردی بالاتر از مسئولیت آنها است. موضوع و هدف اصلی پروژه توانمندسازی است.

توانمندسازی یکی از اصطلاحات رایج مدیریت است که در واقع هم پیچیده و هم مشکل می‌باشد، در صورتیکه نیازی تا به این صورت تلقی شود، به احتمال زیاد تمام ما، اغلب مدیران و سرپرستان را در هنگام کار مشاهده‌کرده‌ایم، بعضی از آنان دارای روش و نگرشی مستبدانه در حین پیشرفت کار هستند، اکثراً فکر می‌کنند که این روش تنها راه مدیریت است. تاکید و کنترل دادن دستورات و دستورالعملها ممکن است مفید باشد، ولی می‌تواند استعدادهای کارمندان را نیز از بین ببرد. آزاد گذاشتن افراد و دادن اختیاراتی به آنها ممکن است از نظر یک مدیر از دست‌دادن قدرت و اختیار خود تلقی گردد، در حالیکه چنین نیست.

روشن‌کردن مفهوم توانمندسازی

مانند تمام فکرها و اندیشه‌های جدید، افراد ممکن است با یک اصطلاح نامفهوم مواجه شوند و هرگز معنای آن را درنیابند. اگر می‌خواهید گامی در جهت معرفی و اجرای فرآیند توانمندسازی بردارید، نیاز دارید تا به طور کامل آن را بشناسید و بدانید که چه مفهومی دارد. نحوه‌ی تعریف این فرآیند به مسائل زیادی مرتبط است. اگر از خط‌مشی یک شرکت پیروی می‌کنید، یا در اجرای فرآیند توانمندسازی پیش‌قدم هستید، بسیاری از مطالب باید روشن‌تر شود.

ممکن است تعریف آن را از قبل شنیده باشید، اما اگر از ابتدا شروع کنید، می‌توانید تعریف موردنظر خود را به کارببرید. در هر صورت مهم این است که تعریف دقیق و روشنی در ذهن خود داتشه‌باشید.

تعریف توانمندسازی

بسیار مهم است که بدانیم توانمندسازی با تعیین وظایف تفاوت می‌کند. تعیین وظایف به این مفهوم است که افراد چه کارهایی را باید انجام دهند، در حالیکه توانمندسازی به این معنی است که افراد مسئولیت تصمیمات و اقدامات خود را به عهده می‌گیرند. در این فرآیند نمی‌توان به افراد گفت که مثلاً چای مورد نیازشان را از کجا تهیه کنند.

دلایل شناخت اهداف توانمندسازی

تخمین زمان میزان تلاش

هدفی را که واقعاً می‌خواهید به آن دست یابید، برای خود روشن کنید. این شما را یاری می‌دهد تا کار خود را به خوبی پیش ببرید. فهرستی از موارد مهمی را که با توانمندسازی مشخص می‌شود و برای آن آمادگی وجود دارد، را اختیار کنید. این موضوع مهمی است، زیرا توانمندسازی فرآیندی پویا است و به سمت تغییرات پیش می‌رود.

از این عوامل مهم عبارتند از:

اطلاعات:

اطلاعات در توانمندسازی نقش مهمی دارد، زیرا هر برنامه موفق، توانمندسازی در ابتدا برپایه‌ی ارتباطات بهبود یافته شده، بنا شده است. افراد و اشخاص تمایل دارند عقاید و نظریاتشان را در مورد راه روش کار خود و اندیشه‌هایی که برای بهبود خدمات ارائه می‌دهند، مبادله کنند.

منابع:

ممکن است منابعی را جهت کمک به توانمندسازی افراد، اختصاص دهید، لذا احتیاج دارید سریعاً به منابعی که در اختیار دارد، فکر کنید. یا ممکن است نیاز داشته باشید برای تامین مقداری پول جهت قسمتی از برنامه‌هایتان، به رئیس خود مراجعه کنید.

پول:

ممکن است مجبور باشید برای تامین بودجه مورد نیاز، مدتی تلاش و مبارزه کنید. در چنین شرایطی برنامه توانمندسازی شما به نحو نامطلوبی آغاز خواهد شد.

نقش‌ها:

بایستی در مورد نقشتان در لحظه حال و تغییراتی که در صورت توانمندسازی به گروهتان بوجود خواهد آمد، بیاندیشید. اگر بعد از چند روز خود را تغییر داده یا به روش‌های قدیمی ادامه‌دهید اعلام توانمندسازی هیچ معنایی ندارد.

انعطاف‌پذیری:

ممکن است نیاز به انتخاب راه دیگری باشد، توانمندسازی زمانی عملی خواهد بود که سنت‌ها و عادتهای قدیمی شکسته شود و انعطاف‌پذیر باشید.

آمادگی بیشتر:

حال که با بعضی عقاید در مورد پاره‌ای از دستورات خشک و غیرقابل انعطاف آشنا شدید، بسیار مهم است که به وضوح محرک‌های خود، آرزوها و نگرانی‌هایتان را به بوته آزمایش بگذارید. اگر با یک نگرش منغی‌ کار را آغاز کنید، از اهداف خود دور می‌شوید. به جای این کار، بعضی از نگرانی‌های خود را آغاز کنید و سعی کنید راه درست را بیابید. قبل از شروع ذهن خود را از افکار منفی پاک کنید. توانمندسازی می‌تواند و باید تحت کنترل باشد.

نکته دیگری که شما به عنوان مدیر باید از آن کاملاً آگاه باشید، نظرتان راجع به توانمندی خودتان است. توانمندسازی می‌تواند به معنای صرف‌نظر از چیزهایی که دوست دارد و یا مبادله شغل فعلی خود با شغل دیگر با تفاوت‌های جزئی باشد. یک مدیر صاحب اختیار شاید دیگر نوعی دیکتاتور مهربان نباشد، شاید احتیاج به تغییر این نقش داشته باشید و به جای آن برای رسیدن به هدف خود به یک اختیاردهنده،‌ یک عامل تسهیل‌کننده و یاری‌دهنده کارکنان خود تبدیل نشوید. بسیاری از مدیران مایلند احساس کنند که وجود آنها مورد نیاز بوده و بحرالعلوم هستند.

با توانمندسازی این نقش را از دست داده و به جای آن نقش یک عامل تسهیل کننده را بر عهده خواهید گرفت که هدف از آن یاری به دیگران به منظور آن است که روی پای خود بایستد. ممکن است یک مدیر نگرانی‌هایی را نسبت به فرآیند توانمندسازی داشته باشد که برخی از آن عبارتند از:

شغل مرا از دستم بگیرند.باعث شوم که افرادم مرا ضعیف تصور کنند.به افراد اجازه دهد که از من سوء استفاده کنند.موجب هرج و مرج شود.

یک مدیر کارآمد امیدهای زیر را به توانمندسازی دارد:

به من امکان استفاده بهینه از افرادم را بدهد.رضایت مشتریان را افزایش دهد.روش کاری ما را تغییر دهد.به مردم امکان این را بدهد که از فکرشان در کار استفاده کنند.

مدیر می‌بایست فهرستی از افرادی را که او را مورد حمایت قرار می‌دهند، تهیه کند. این فهرست ممکن است رئیس یا دوست شما باشد. شما به عنوان یک مدیر می‌توانید افرادی را که شما را در تحقق افکارتان در رابطه با توانمندسازی یاری می‌کنند را مشخص سازید. این افراد باید دارای خصوصیات زیر باشند:

باید افرادی را شناسایی کنید که می‌توانند دیگران را متقاعد سازند، سعی کنید یک نفر از افرادتان را که دیگران به او احترام می‌گذارند شناسایی کنید.از افرادی استفاده کنید که مثبت بوده و در مقابل عقاید جدید انعطاف‌پذیر هستند.به افراد متین و عمیق نیز نیاز دارید، افرادی که به سرعت به هیجان می‌آیند و به سرعت هم نومید می‌شوند، به کار شما نمی‌آیند.در مورد اشخاص پیش‌داوری نکنید. در اکثر مواقع افرادی که به نظر می‌رسد مشکل‌آ‏فرین هستند، ممکن است همان کسانی باشند که در نهایت کار را به انجام می‌رسانند. پس در مقابل شایعات مردم بی‌اعتنا باشید.

نقطه ‌شروع را مشخص کنید

یکی از نکات کلیدی این است که برایتان روشن باشد سازمان و افراد شما در حال حاضر در چه وضعیتی هستند. اختیاردادن به افراد بدون اینکه بدانید از کجا باید شروع کنید،‌کار بسیار مشکلی است. راههای متفاوتی برای شناخت سازمان وجود دارد، ولی کلیدی‌ترین آنها فرهنگ سازمان است. فرهنگ یک سازمان، چگونگی انجام دادن کار در آن سازمان است. اگر سازمان در مقابل تغییرات خیلی سخت و مقاوم باشد، اختیاردادن به افراد دشوارتر از زمانی خواهد بود که سازمان انعطاف‌پذیر بوده و به راستی می‌توان در آن ارتباط برقرار نمود.

انواع فرهنگ‌ها در سازمان‌ها

الف: فرهنگ قدرت

شاید این فرهنگ، سنتی‌ترین نوع فرهنگ در سازمان‌ها باشد. در فرهنگ قدرت، تمایل به یک قدرت مرکزی وجود دارد و اغلب شخصی یافت می‌شود که عملاً کارها را اداره می‌کند. این یعنی افکار و اندیشه‌های مربوط به امور مختلف، همگی از طرف این شخص ارائه می‌شود که بسیار هم نافذ است. قدرت بیشتر از مرکز این سازمان ارائه می‌شود که بسیار هم نافذ است و مانند تار عنکبوت در آن گسترده می‌شود. در این نوع سازمان داشتن هر نوع قدرتی کار مشکلی است، مگر اینکه به مرکز آن پرده نزدیک باشید. این امر مضامینی را در مورد توانمندسازی دربر دارد.

اگر افکار مربوط به توانمندسازی توسط شخص خارج از مرکز قدرت یا به طور اتفاقی عرضه شود، اندام مرکز قدرت به لرزه می‌افتد و مانند تهدیدی جلوه می کند، حتی اگر از طرف خود مرکز ارائه شود، عادات قدیمی به سختی از بین می‌رود و متقاعد ساختن صاحبان قدرت به تعویض مسئولیت، کاردشواری خواهد بود.

فرهنگ متمرکز بر تقسیم وظایف

سازمانهایی که این فرهنگ در آنها حاکم است، با قدرتی متمرکز همراه با روش‌های معینی برای اجرای امور کار می‌کنند. آنها یک اهرم قدرت دارند، در این فرهنگ شرح مشاغل از اهمیت اصلی برخوردار است و مردم در قبال قوه ابتکار و تلاش برای آزمودن اندیشه‌های نو مجازات می‌شوند. این سازمان‌ها با ثبات هستند، ولی در مقابل تغییرات بسیار مقاوم می‌باشند. این‌ها سازمانهایی هستند که افراد در آن شرح وظایف دارند و از آن پیروی می‌کنند، اما نوآوری و افکار جدید به صورت خطراتی نگریسته می‌شود که وضعیت موجود را مورد تهدید قرار می‌دهد. نمونه این فرهنگ، کارمندان دولت می‌باشد.

فرهنگ مزبور عموماً دارای سطوح گوناگون و مراتب مختلف مدیریت می‌باشد. افراد تمایل دارند در سازمان پیشرفت کنند و به کندی و طی مدت طولانی جلو می‌روند.

در این فرهنگ روال یکنواخت امتیازها، رتبه‌ها و مقاوم تقویت‌شده و از آنها دفاع می‌شود. اگر افراد بیشتر از وظایفشان کار کنند، تهدیدآمیز و خطرناک به نظر می‌رسند. سازمانهایی که این نوع فرهنگ بر آن‌ها حاکم است، سنتی تلقی می‌شوند. این نوع سازمانها جای مناسبی برای اختیار دادن نیستند.

و...

NikoFile



خرید و دانلود دانلود مقاله درمورد توانمندسازی مدیر


مقاله : اشتباهات مدیران منابع انسانی

مقاله مدیریت اشتباهات مدیران منابع انسانی در 13 صفحه ورد با قابلیت ویرایش

مقدمه:

نمی‌توان سنجید اما نسنجیده عمل کرد. بسیاری از مدیران امروزه به دلایل متعدد دچار روزمر‌گی (مودا) شده و در نتیجه فعالیت‌های فاقد ارزش افزوده انجام می‌دهند که تکرار انجام آنها منجر به باورهای غلط می‌شود. این مقاله سعی دارد مهمترین اشتباهات مدیران منابع انسانی و کارکنان را در رابطه با مدیریت عملکرد بیان نماید و د ر رابطه با پرهیز از این اشتباهات رایج الگویی ارائه کند.



خرید و دانلود مقاله : اشتباهات مدیران منابع انسانی


مدیریت بحران

 مدیریت بحران

 

 

 

 

 

دانلود مقاله با فرمت ورد قابل ویرایش به همراه جداول

 مدیریت بحران



چکیده:
امروزه مدیریت بحران یک بخش اساسی از مدیریت استراتژیک است. قبل از تعقیب هرگونه اهداف بلند، مدیریت بحران برای تضمین ثبات و موفقیت مستمر یک سازمان ضروری است. اساسا سازمانهایی که در معرض بحران قرار دارند به آمادگی بیشتری در برابر آن نیاز دارند. مدیریت بحران موثر نیازمند یک رویکرد منظم و نظام مند است که مبتنی بر هوشیاری، حساسیت مدیریتی و یک درک خوب از اهمیت برنامه ریزی دقیق و آمادگی سازمانی است. ........

 برای دریافت فایل متنی کامل به صورت ورد لطفا نسبت به پرداخت هزینه اقدام نمائید.



خرید و دانلود  مدیریت بحران


دانلود مقاله درمورد مدیریت موفق

دانلود مقاله درمورد مدیریت موفق

مدیریت موفق

مقاله ای مفید و کامل

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:30

چکیده :

تاکنون برای مدیران وظایف گوناگونی شناخته شده است و هر یک از صاحبنظران رشته‌های مدیریت و علوم رفتاری نیز نسبت به دسته ‌ای از این وظایف توجه بیشتری نشان داده‌اند. در علوم مدیریت نسبت به وظایف خاص مدیران در زمینه برنامه‌ ریزی و سازماندهی تأکید می‌شود و در مباحث روان شناسی مدیریت ابعاد انسانی مورد توجه قرار می ‌گیرد. سازمانی را در نظر بگیرید که هر چند مدیر آن به همه وظایف خود عمل کرده، اما کارکنان سازمان افسرده، ناراضی و کم تحرک هستند . در این صورت آیا می ‌توان گفت مدیر بخش به وظایف اساسی خود عمل کرده است و این حالت های کارکنان مشکل دیگری است که باید در جای دیگری حل شود؟

از مشخصات یک سازمان سالم آن است که سلامتی جسمی و روانی به همان اندازه مورد توجه مدیر قرار گیرد که تولید و بهره‌وری مورد تأکید است. در یک جامعه سالم مسئولیت سازمان ها منحصر به ارائه خدمات سودآوری از سوی کارکنان آن سازمان نیست و مدیریت اثربخش نیز بدون توجه و اعتقاد به سلامت روانی کارکنان حاصل نمی‌ شود. جامعه ‌ای را در نظر بگیرید که هر چند سازمان های آن با اتخاذ شیوه‌های گوناگون و با فراموش کردن ابعاد انسانی محیط کار به سطح تولید مورد نظر رسیده‌اند، اما کارکنان این سازمان ها عصبی ، مغموم ، ناراضی ، پرخاشگر ، بدبین و در انتظار فرصتی هستند تا پریشانی های روانی خود را با کم کاری ، ترور شخصیت یکدیگر ، ایجاد سوانح و حوادث به شیوه‌ای مخرب نشان دهند.
ویژگی های مدیران کارآمد

هر مدیر باید دارای ویژگی هایی باشد که اورا در خور و شایسته رهبری محیط آموزشی گرداند. . این توانمندی ها که به توانمندیهای رهبری موسوم است فرد را در بین سایر افراد متمایز نموده و او را قابل مراجعه ، اعتماد و اطمینان سازد .

مک موری (Mc Murray ) ده ویژگی را برای یک رهبر موفق بر می شمرد که می تواند الگویی برای تمرین مدیریت و رهبری آموزشی به حساب آید :

استقلال فکراتکای به نفسقضاوت درستابتکارجامعیت فکرپیش بینی احتمالاتداشتن نظممنصف بودنقاطعیت

10- رعایت اصول اخلاقی

صاحب نظران ویژگی های دیگری نیز برای مدیر آموزشی بر شمرده اند که در چهار موضوع مهارتهای مدیریتی ، مهارتهای بین فردی ، ارتباط و سایر جنبه های مهارتی در این مقاله مورد بررسی قرار می دهیم .

الف ) مهارتهای مدیریتی

تجزیه و تحلیل مسائل :

این توانایی به جمع آوری داده ها و تجزیه اطلاعات پیچیده برای عناصر هم یک مسئله بر می گردد .به عبارت دیگر ، مدیر باید بتواند به جستجوی اطلاعات برای هدف معین بپردازد و از آن اطلاعات برای حل مسئله و تصمیم گیری استفاده کند .

قضاوت :

توانایی رسیدن به نتیجه گیری های منطقی و اتخاذ تصمیمات پر کیفیت بر پایه اطلاعات موجود ، داشتن مهارت در تشخیص نیازهای آموزشی و تعیین اولویت بین آنها ، دارا بودن توان ارزشیابی انتقادی از ارتباطات کتبی .

بر این اساس ، یک مدیر آموزشی خوب کسی است که بتواند نیازهای آموزشی جامعه و مدرسه را مشخص کرده و با رعایت الویت ها ، به تصمیم گیری درباره حل و تأمین آن نیازها بپردازد

توانایی سازمانی :

توانایی برنامه ریزی ، زمان بندی و کنترل کار دیگران و داشتن مهارت در استفاده بهینه نیروها و توانایی برخورد درست با درخواست های دیگران در یک زمان . بدین ترتیب ، مدیر آموزشی کسی است که بتواند از زمان و نیرو بطور بهینه و صرفه جویانه در حل مشکلات و تأمین درخواست ها یا نیازها استفاده کند .

مصمم بودن :

توانایی در تشخیص اینکه بدون توجه به کیفیت تصمیم ، چه زمانی نیاز به اتخاذ تصمیم است . درک درست و بموقع زمان تصمیم گیری یکی از ویژگی های مهم رهبری آموزشی است

ب ) مهارتهای بین فردی

رهبری :

توانایی در درگیر کردن و مشارکت دادن سایرین در حل مشکلات و مسائل سازمان و تشخیص این که چه زمانی گروه نیاز به هدایت دارد و تعامل گروه با گروه برای راهنمایی آنها در انجام و تکمیل کارها از ویژگی های رهبر آموزشی است .

حساسیت :

یک مدیر آموزشی موفق نسبت به نیازها ، خواسته ها و مشکلات شخصی اعضای سازمان دارد . او می تواند تعارضات را حل کند و با افرادی که زمینه ها و سوابق متفاوتی دارند رفتار و برخوردی مناسب داشته باشد . او می داند که چگونه با مسائل عاطفی برخورد کند و از چه نوع اطلاعاتی با هر کس استفاده کند .

تحمل فشار :

توانایی کار کردن در شرایط تحت فشار و در زمانی که مخالفین ( نیروهای مخالف ) در حال فعالیت هستند و همچنین توانایی فکر کردن در زمان وقوع مشکلات از ویژگی های مدیر آموزشی خوب است .

ج ) ارتباط

ارتباط شفاهی :

مدیر آموزشی موفق است که بتواند درباره ایده ها و وقایع سخنرانی روشنی داشته باشد .

ارتباط کتبی :

مدیر آموزشی باید بتواند ایده ها و افکار خود را کتباً به روش درست با مخاطبین مختلف مانند دانش آموزان، معلمان و اولیا و دیگران در میان بگذارد .

د ) سایر جنبه های مهارتی

علائق مختلف :

یک مدیر آموزشی خوب باید توانایی و علاقه مندی لازم جهت شرکت در موضوعات و وقایع مختلف را داشته باشد .

انگیزه شخصی :

یک مدیر آموزشی موفق کسی است که در در تمام فعالیت هایش نوعی نیاز به کسب موفقیت وجود داشته باشد . باید شواهدی مبنی بر اهمیت کار برای ارضاء نیازهای شخصی او مشاهده شود .

ارزش های آموزشی :

داشتن فلسفه آموزش و پرورش کاملاً مستدل و روشن و توان پذیرش ایده های جدید و تغییرات از ویژگی های مدیران آموزشی خوب است .

با توجه به اصول مدیریت اسلامی و مدیریت در ایران ویژگی های دیگری برای مدیران کارآمد بیان شده است که مورد بررسی قرار می دهیم :

نفوذ شخصی :

مدیر رهبر باید بتواند افراد زیادی را جذب کند و در هنگام لزوم افرادی را دفع نماید . آنچه مسلم است که قوه جاذبه مدیر باید از نیروی دافعه او بیشتر باشد . کسانی که به دلایل مختلف مثل سردی و تندی رفتار ، عدم سازش و ناتوانی کنترل احساسات خود ، باعث دلسردی و پراکندگی انسانها می شوند ، رهبران خوبی نیستند .

در حالی که جذب افراد باید سهولت بیشتر انجام گیرد ، نباید افراد را به سادگی از دست داد .

علی (ع) : اعجز الناس من عجز عن اکتساب الاخوان ، و اعجز منه من ضیع ظفر منهم .

عاجز ترین فرد کسی است که دریافتن دوست ناتوان باشد و از او ناتوان تر کسی است که دوستان بدست آورده را از دست بدهد .

البته باید توجه داشت که ملاک جذب و دفع ، حق است و هر رهبری که جاذبه زیادی داشته باشد ، الزاماً کارش حق نیست . از آنجا که مدیران آموزشی با معلمان که قشری شریف ، وظیفه شناس و زحمتکش می باشند ، ارتباط دارند ، باید رفتاری همراه با محبت ، دوستی ، خیرخواهی ، رعایت حقوق ، دادن ارزش ، احترام و بالاخره جاذبه لازم باشد .

مدیر رهبر باید از جهتی خونگرم و از جهت دیگر خونسرد باشد . خونگرمی به معنی خوب با مردم رابطه برقرار کردن با آنها جوشیدن و در میان آنها بودن است . خونگرمی حالت و جوّی خوش آیند و مساعد برای جذب افراد بیشتر فراهم می سازد . در مقابل ، مدیر باید در مواقع سختی و اضطرار ، بروز مشکلات و بحرانهای سخت خونسرد و خودنگهدار باشد . او باید قلبی بزرگ و روحی عظیم داشته باشد . هرچه اهداف انسان عالی تر و روحش بزرگتر باشد ، قدرت مقابله و توان سکون و آرامش او بیشتر می شود . اکثر مردان بزرگ جهان ، بزرگی خود را از روح بلند و همت عالی خود یافته اند و در همین راستا در حوادث بزرگ چون کوهی استوار و سربلند ، آرامش و وقار خود را حفظ کرده اند .

نکته مهم این است که خونسردی قابل تمرین کردن و یادگرفتن است . دلیل روشن آن این است که معمولاً افرادی که تجربیات بیشتری دارند ، از جوانان و افراد کم تجربه در برخورد با وقایع و بحرانها خونسردترند . از جهت دیگر ، نگاهی به روش زندگی جوامع مختلف نشان می دهد که مردم فرهنگهایی متفاوت ، از نظر درجه خونسردی ، خوش مشربی و اجتماعی بودن با هم فرق می کنند . مدیر باید هنگام بروز دشواری ها به خود تلقین کند که اولین وظیفه او حفظ آرامش و داشتن برخوردی منطقی با مسئله است . گاهی اوقات ، برخوردها و تجربیات شغلی و شخصی موجب عادت به خونسردی است . مدیرانی که از مشکلات و سختی ها نمی هراسند و بعضاً به سراغ خطرها می روند ، معمولاً افرادی خونسرد هستند .

بدون تردید ، سخن گفتن و شیوه سخنوری از عوامل عمده برقراری ارتباط و نفوذ در دیگران است و سبب موفقیت انسان در روابطش با زیر دستان و همکاران می شود .

اعتماد به نفس و خودپنداری مثبت :

اعتماد به نفس یعنی اینکه فرد نسبت به توانایی ها و نقاط مثبت خود اطمینان داشته باشد . فردی که اعتماد به نفس دارد ، خود را در انجام کارها و وظایفش توانا می یابد و با اطمینان بیشتری قدم های بعدی را برای حصول نتیجه بر میدارد . خودپنداری نیز در راستای اعتماد به نفس قرار می گیرد . اگر به فردی که در موضوعی استعداد دارد گفته شود که استعداد ندارد و آن فرد چنین ادعایی را بپذیرد ، از نظر پیشرفت تحصیلی و موفقیت در کارها دچار اشکال خواهد شد .

فردی که خود پنداری منفی دارد ، همواره زندگی و کارهایش با تردید ، دودلی و هیجان تؤام می شود که همه اینها محدود کننده توانایی های فرد و در نتیجه کند و یا متوقف کننده موفقیت است .

مدیر باید به گفته ها ، افکار ، اعمال و موفقیت هایش اطمینان داشته باشد .

قابل اطمینان و اعتماد زیردستان بودن :

رهبر یا مدیر نماینده زیردستان خود است و به خاطر آنها رهبری می کند و باید بتواند با حسن نظر تمام ، به حرفها ، درد دلها و گرفتاریهای آنها گوش بدهد و اسرار آنها را تا آنجا که منافع عمومی جامعه به خطر نیفتد ، حفظ کند ، مدیری که قابل اعتماد نباشد ، نمی تواند از گرفتاری ها و مشکلات و خواست های افراد و سازمان آگاهی پیدا کند . معمولاً ، در چنین حالتی فقط مشکلات عمده که به درجه انفجار و ظهور رسیده اند ، از نظر او می گذرد . درستی و امانت و صداقت در گفتار و رفتار و قولهایی که داده می شود و بالاخره خیرخواهی و حسن نظرداشتن از مقدمات و لوازم قابل اعتماد بودن است . این مسئله در مدیریت آموزشگاهی از اهمیت فراوان برخوردار است . نوجوانان و جوانان به علت کم تجربگی و خصوصیات خلقی سن خود و نیازهای خاصی که دارند ، هر لحظه ممکن است نیاز به کمک و راهنمایی داشته باشند . مدیر آموزشی باید چنان قابل اعتماد باشد که دانش آموزان ، معلمان و اولیاء بتوانند مسائل خود را بدون ترس و احساس خطر با او در میان گذارند . اگر مدیری بخواهد دارای ویژگی قابل اعتماد بودن شود ، باید یک یک مسائل فوق را رعایت کند تا پس از مدتی زمینه های اعتماد به او در بین همکاران و پیروان یا زیردستانش فراهم شود .

و...

NikoFile



خرید و دانلود دانلود مقاله درمورد مدیریت موفق