دانلودمقاله پوشش های سرامیکی ونسوز

 

 


پوششهای سرامیکی شامل شیشه ها یا بدون اضافه کردن ترکیبات دیر گداز می باشند . پوشش های دمای بالا برپایه اکسیدها ، کاربید ها ، سیلیس ها ، بوریدها ، یا نیتریدها ، سرمتیها ومواد معدنی دیگر می باشند .
پوشش های سرامیکی که بر روی فلزات به کار می روند آنها را در برابر اکسیداسیون وخوردگی در دمای اتاق ودماهای بالا محافظت می کنند . پوشش های ویژه برای کاربردهای خاص توسعه یافته اند با مقاومت به سایش مقاومت شیمیایی . قدرت انعکاس بالا ومقاومت الکتریکی وجلوگیری از نفوذ هیدروژن ، فلزات پوشش کاری شده ، با سرامیک در کاربردهایی مانند قطعات کوره ، تجهیزات عملیات حرارتی تجهیزات فرایندهای شیمیایی ، مبدلهای حرارتی ، قطعات موتورهای جت ، و نازلهای موتور موشک وقطعات نیروگاههای هسته ای استفاده می شوند .
فاکتورهای انتخاب :
چندین فاکتور در انتخاب پوششهای سرامیکی باید مورد توجه قرار گیرد .
- محیطی که فلز پوشش کاری شده در آن کار می کند .
- مکانیزمی که پوشش عمل محافظت دردمای بالا را انجام می دهد .
- سازگاری پوشش با فلز پایه
- روش اعمال پوشش
- کنترل کیفی پوشش
- توانایی تعمیر پوشش
محیط کاری پوشش ممکن است شامل دامنه گسترده ای ازشرایط مختلف باشد عمر وعملکرد مورد انتظار پوشش ممکن است ازچندثانیه تا چند صدساعت متغیر باشد . محیط ممکن است در معرض اتمسفر گازی با وسیکوزته های متفاوت باشد . قطعاتی که از آلیاژهای دمای بالا ساخته شده اند ممکن است در معرض تنش های خیلی بالا باشند ویا ممکن است به عنوان قطعات محافظ دربرابر گرما ویا سیم پیچ کوره ها به کارروند که تنها نیروی اعمالی وزن قطعه می باشند . نرخ گرم وسرد کردن ممکن است تدریجی و یا سریع باشد وممکن است شامل یک یاچندین چرخه حرارتی باشد . برای هر محیط کاری ویژه پوشش انتخابی باید فلز را در برابر اکسیداسیون وتاثیر برداشت .
هیدروژن با جلوگیری یا به حداقل رساندن نفوذ اکسیژن ،نیتروژن وهیدروژن ازاتمسفر بواسطه پوشش به فلز پایه محافظت کند .
- مکانیزم های محافظت
پوشش های سرامیکی بوسیله در مکانیزم فلز را دردماهای بالامحافظت می کنند . یک نوع از پوشش به عنوان یک پایدار اکسیدی روی سطح فلز به کار می رود که از تماس فلز با اتمسفر جلوگیری می کند ویا آن را به تاخیر می اندازد . نوع دیگری از پوشش های فلزی ترکیبات بین فلزی هستند که لایه نازک اکسیدی روی سطح تشکیل می دهند ترکیب بین فلزی ها به گونه ای است که یک ترکیب بهینه عناصر فلزی برای تشکیل لایه محافظ پایدار بر روی سطح ایجادمی کند واگراین لایه شکسته شود دوباره می تواند ایجاد گردد .
بنا براین این نوع پوشش ها وابسته به تشکیل ومحافظت لایه اکسیدی برای محافظت فلز پا یه میبا شد.
سازگاری شیمیایی ومکانیکی :
سازگاری شیمیایی پوششهای سرامیکی با فلز پایه مهم می باشد .
بویژه موقعی که پوشش ها بر روی فلزات دیر گداز وآلیاژهای پایه نیکل برای کار در دماهای بالا به کار می رود . پوششهای اکسیدی به اصطلاح پایدار مانند آلومینا در صورت وجود برخی فلزات دیر گداز مانند نیوبیم وتا نتالم در دماهای بالا 1370C0 پایدار نیستند همچنین آلومینا با فلزاتی مانند تیتانیم وزیر کونیم واکنش می دهد وویژگی های محافظتی پوشش از بین خواهد رفت .
پوشش همچنین باید سازگاری مکانیکی با فلز زیرین داشته باشد تا اینکه تنشهای مکانیکی ناخواسته درهر دو ایجاد نشود .
زیرا پوشش های خیلی پایدار دردماهای پایین ترد هستند ضریب انبساط حرارتی پوشش و فلز پایه نباید اختلاف زیاد داشته باشد. اگر چه ضریب انبساط حرارتی پوشش بایدمقداری کوچکتر ازفلز پایه باشد تا اینکه پوشش دردماهای پایین تحت فشار باشد . اختلاف ضریب انبساط حرارتی برای قطعاتی که درمعرض چرخه های حرارتی هستند باید بیشتر باشد سیستم باید به گونه ای طراحی شود که اختلاف ضریب ها پوشش را درتمامی دماها درحالت فشار قرار دهد.
اگر پوشش در دماهای پایین تحت کشش باشد ترک خواهد خورد برعکس اگر تحت فشارهای خیلی زیاد باشد پوسته ای می شود . تاثیر پوشش بر روی عمر خستگی ودمای انتقال تردی مواد کامپوزیتی باید همچنین مورد توجه باشد . به طور عموم پوشش از فلز پایه ترد تر می باشد وترک برروی پوشش موقعی که فلز پایه درحال کار می باشد تشکیل می شود بنابراین موجب کاهش انعطاف پذیری دردمای پایین وعمر خستگی می شود .
- روشهای کاربرد
روش به کار گیری پوشش ها بوسیله نوع آنها ، نوع فلزی که باید پوشش داده شود . وسایز وشکل قطعه محدود می شود اغلب فرایند های پوشش کاری شامل عملیات حرارتی برای تعدیل پیوند ها و آب بندی می شود اتمسفری که برای اسپری وعملیات حرارتی به کار می رود . باید دقیقا کنترل شود تااز افت خواص فلز پایه جلوگیری شود .

 

- کنترل کیفیت پوشش
این مهم است اطمینان داشته باشیم که پوشش قابلیت محافظت از فلز را دارد اندازه گیری محافظت ونظارت چشمی دوروش برای تعیین کیفیت پوشش می باشند . اگرچه این روشها برای پوشش های اشکال پیچیده ومجراهای داخلی که دیدن و رسیدن آنها مشکل می باشد نمی تواند به صورت رضایت مندانه ای به کار رود اگر چه آزمایش اکسیداسیون مقدماتی درچند دقیقه ویا چند ساعت دریک اتمسفر اکسیدی دردماهای عملکرد می تواندبه عنوان یک روش قابل قبول برای تعیین کیفیت پوشش به کار رود .

 

- قابلیت تعمیر پوشش
یکی از ملاحظات مهم درانتخاب پوشش می باشد . پوششهای ایده ال باید قابل تعمیر باشند اگر پوشش سطح به هنگام کار ناکافی باشدویا در حین کار آسیب ببیند . فرایند تعمیر وتاثیر آن برای پوشش های مختلف ، کارکردها ، فلز پایه وسایز و شکل قطعه متفاوت میباشد .

 

- مواد پوشش
مواد معدنی غیر فلزی برای پوششهای سرامیکی چندین ویژگی عمومی دارد . که از آن جمله پایداری شیمیایی نسبتا خوب دردماهای بالا سختی ، رفتار تردی تحت نیرو وپایداری مکانیکی درمقاطع نازک .

 

شیشه های سیلیکاتی
پوشش ها از پودرهای شیشه ای با یا بدون اضافه کردن ترکیبات دیر گداز تهیه می شوند که کاربردهای صنعتی وسیعی درپوشش های سرامیکی دارند شیشه عموما بوسیله مخلوط کردن نسبت خاص از مواد معدنی وگرم کردن آن درمخلوط کن تا رسیدن به حالت مذاب یامایع تهیه می شوندوسپس سریع کوئنچ می شوند .
کوئنچ عموما بوسیله تخلیه مذاب در آب سرد ویا ریختن آن درغلتک هایی که به وسیله آب سرد می شوند انجام می گیرد حالت پیش موجب ایجاد تکه های کوچک شیشه ای می شودکه می توان آنهارا به آسانی درآسیاب های توپی ویا سایر تجهیزات تبدیل به پودر کرد .
و این تکه ها آبگینه نامیده می شوند واین کلمه به شرایط فیزیکی ذرات مربوط میشود ونه ترکیب وخواص آنها کوئنچ کردن بواسطه میله های فولادی رد شده با هوا موجب ایجاد ذرات ورقه ای می شود که تردتر از ذراتی هستند که بوسیله کوئنچ در آب تهیه شده اند واثرات زیست محیطی آنهاکمتر است.
پوشش های سرامیکی برای کاربردهای دمای بالا نظیر محفظه های احتراق فضاپیما وتوربین ها ومبدلهای حرارتی به کارمی روند اختلاف در ترکیب شیمیایی پوشش ها درواقع بی نهایت است محدوده آنها از آلومینا آلکالی بوروسیلیکاتی که نسبتا نرم ، دمای ذوب پایین وسیالیت بالا تا باریم قهوه ای متغیر است .
پوشش های شیشه ای کریستالی توسعه یافته اند دراین پوشش ها کریستالیزاسیون شیشه ها بوسیله تنظیم وعملیات حرارتی واضافه کردن مواد جوانه زا درحین ذوب شیشه ها کنترل می شود . چندین ماه دیر گداز مختلف ممکن است با شیشه ترکیب شوند تا یک پوشش مناسب برای دماهای بالاتولید شود .
اضافه کردن مواد دیر گداز به حالت عملکرد وسازگاری ماده دیر گداز باشیشه ومواد افزودنی دیگر وهمچنین فلز پایه بستگی دارد ترکیب خام شیشه ها ،ترکیب ذوبی آنها وخمیر ها برای پوشش های مورد استفاده ، دردماهای بالا به ترتیب درجداول 1و2و3 آمده است پوشش های شیشه ای را می توان بوسیله اسپری کردن ویا دمش هوا ، غوطه وری وخشک کردن ، روکش دادن وخشک کردن وپوشش کاری سیالی به کاربرد تحت شرایط مشخص همچنین می توان روش اسپری الکترواستاتیکی رابه کار برد.
اسپری کردن یک روش معمول می باشد بجز درمواردی که شکل قطعه از پوشش شدن تمامی آن جلوگیری میکند یا موقعی که قطعه بزرگ باشد وبرای کاهش هزینه های مواد از روش غوطه وری یا روکش دادن استفاده می شود . فرایند غوطه وری وخشک کردن یک روش اقتصادی برای پوشش کاری قطعات کوچک با شکل سا ده می باشد . برای قطعات بزرگ با سطوح محدود روش پر کردن وخشک کردن می تواند بهترین روش پوشش کاری باشد . چرخش ولرزاندن قطعات موقعی که از روشهای غوطه وری وپر کردن استفاده می کنیم ضروری می باشدتا اینکه پوشش یکنواخت روی سطح بوجود بیاید .
پوشش های شیشه ای شکننده هستند اما موقعی که درضخامت های معمول بین25 تا 50 به کارمی روند پایداری قابل ملاحظه ای حتی درلبه ها گوشه های نیز ازخود نشان می دهند . زبر کردن مکانیکی سطح فلز قبل از پوشش دهی باعث افزایش مساحت سطح می شود وبرنرخ اکسیداسیون تاثیر می گذارد .وهمچنین چسبندگی را افزایش می دهد . بعد از پوشش دهی ، پوشش باید در دماهای نسبتا بالا خشک شود و سپس در دماهای بالا آتش زده شود تا اینکه عملکرد مطلوب و ویژگیهای سطحی مناسب بدست آید .
نوع دیگری از پوشش ها برای کار در دمای بالاترکیب شیشه وفلز میباشد که سرمیت نامیده می شود . نسبت بالایی از پودرفلز ( مانند ( ALاز اینکه شیشه به حالت خمیری درآمد به آن اضافه می شود . این پوشش ها ممکن است درمعرض دماهایی بالاتر از دمای منبع آتش اصلی باشند . ورق های فولادی کوچک که با این نوع پوشش ها پوشش کاری می شوند می توانند از دمای سرخ شدن در آب کوئنچ شوند بدون اینکه در سطح آنها پوسته ویا تاول ایجاد شود کاربردهای مناسب این پوششها در مبدلهای حرارتی ، قطعات احتراق موتورهای داخلی ، جعبه های آتش برای بویلرها ، ( اطلاعات اضافی در بخش سرمیت ها قابل دسترس میباشد)
- اکسیدها :
پوشش ها بر پایه مواد اکسیدی بر روی فلزات ایجادمی شوند بجز فلزات دیر گداز که فلز را در برابر اکسیداسیون دردماهای بالا محافظت میکند ویک عایق حرارتی با درجه بالا می باشد . پوشش های اکسیدی اسپری شعله ای محافظت کاملی از فلزات دیرگداز در برابر اکسیداسیون ایجاد نمی کند واین بدلیل تخلخل های ذاتی است که در درون آنها وجود دارد پوشش های اکسیدی به آسانی ضخامتهای 6/4mm می توانند به کار روند اما مقاومت آنها در برابر شوک حرارتی با افزایش ضخامت کاهش می یابد . آلومینا ( A 2O3) وزیر کونیا ( Zro2) اکسیدهایی هستند که عموما به عنوان پوشش به کار می روند .
پوشش های آلومینا سخت هستند ومقاومت خوبی دربرابر سایش وخوردگی دارند . زیر کونیا به صورت گسترده ای به عنوان عایق حرارتی به کار می رود زیرا هدایت حرارتی آن پایین می باشد .
جدول4 لیست اکسیدهای پایه که برای پوشش به کار می روند و همچنین نقطه ذوب آنها را نشان می دهد . پایه اکسیدی یکی از اجزاء اصلی پوشش اکسیدی می باشد ومقدار آن بیشتر از 95درصد وزنی می باشد . مواد دیگری مانند اکسید کلسیم ( Cao) اکسید کرم ( cr2o3) واکسید منیزیم (Mgo) درمقادیر کم برای پایداری وتثبیت پوشش اضافه می شوند که موجب افزایش دانسیته ، اصلاح ویژگیهای سطحی وبهبود مقاومت دربرابر شوک حرارتی می شوند خواص فیزیکی برای پوششهای آلومینا وزیر کونیا اسپری شعله ای درجدول 5آمده است .
پوشش های اکسیدی معمولا باروشهای اسپری قوس – پلاسما و یا شعله ای به کار می روند قبل از اسپری کردن باهر روشی سطح فلز موردنظر باید کاملا تمیز وزبر باشد سایش دمشی شرایط سطحی مطلوب راایجاد می کند .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  36  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله  پوشش های سرامیکی ونسوز


دانلود مقاله فرهنگ سازی ترافیک و مدیریت واحد شهری مطالعه موردی شهر مشهد مقدس

 

 

چکیده
تدوین سیاست های مناسب و برنامه ریزی در راستای ارتقای فرهنگ ترافیک در تردد های شهری نخست نیازمند شناسایی دقیق مؤلفه های مؤ ثر می باشد . در راه شناخت این مؤلفه ها می بایست در مورد برخی مفاهیم و همچنین شرایط موجود دیدگاه مناسبی از طریق بررسی دقیق ، مطالعات ، مشاهدات و ... کسب گردد. در این مقاله نخست از فرهنگ عمومی و رفتار ترافیکی تعریف مشخصی ارائه شده و در بخش های بعدی پس از ذکر برخی خصوصیات شهر مشهد مقدس، به عنوان مطالعه موردی، به معضلات فرهنگ ترافیکی در این کلانشهر با هدف شناخت مناسبی از وضعیت مو جود اشاره شده است. این مشکلات در سه سطح خرد ، میانه و کلان مورد بررسی قرار گرفته اند و در مورد روش های ارتقای فرهنگی در این سطوح نکاتی ذکر شده است. کسب شناخت کافی نسبت به نهاد های تأثیر گذار بر امر فرهنگ سازی ترافیک و همچنین جایگاه آن در مدیریت شهری مشهد مقدس نیازمند بررسی و آگاهی از نحوه مدیریت شهری فعلی در این شهر است که در مقاله حاضر در حد کفایت به آن پرداخته شده است. پس از بررسی شرایط ، نکته ای که جلب توجه می کند لزوم مدیریت واحد شهری در این شهر با هدف صرفه جویی در زمان ، نیروی انسانی و هزینه در امور مختلف از جمله فرهنگ سازی ترافیک است . با توجه به روند رو به رشد در بهینه کردن مدیریت شهری در سطح کشور وهمچنین تأکید مسئولین محترم نظام جمهوری اسلامی ایران بر این موضوع ، امید است تا روند تحقق مدیریت واحد شهری همگام با آماده سازی بسترهای مناسب با سرعت بیشتری به پیش رود.

 

کلید واژه ها : مشهد ، ترافیک ، فرهنگ سازی ، مدیریت واحد شهری

 

1. مقدمه
در تعریف فرهنگ ، سلیقه ها و دیدگاه های مختلفی وجود دارد و هر کس متناسب با مو ضوع و اهداف و نگرش خود آن را تعریف کرده است . در یک بیان ساده می توان فرهنگ را " مجموعه ای از آداب و رسوم و باورها و اعتقادات و سنتها ی یک جامعه " نامید که در میان اکثریت افراد آن جامعه به عنوان اصول مشترک مورد قبول و پذیرش می باشد.[1] بنا به تعریف دیگری " فرهنگ عبارتست از مجموع حیات اجتماعی از زیربناهای فنی و سازمان های نهادی گرفته تا اشکال و صور بیان حیات روانی و تمامی آن ، که همچون یک نظم ارزشی تلقی می شوند و به گروه ، نوعی کیفیت و تعالی انسانی می بخشند. این واژه زمانی که در مورد انسان به کار می رود میزان آموزش و پرورش و یا توجه به پرورش اندیشه و اشتغالات فکری را می رساند . [2]
رفتار ترافیکی به عنوان بخشی از فرهنگ عمومی ، بیان کننده میزان تبعیت یا عدم تبعیت اکثریت افراد یک جامعه از قوانین ترافیک ، هنجار های ترافیک و معیارهای ضروری برای تردد و جابجایی افراد و وسایل نقلیه می باشد که بر جامعه حاکم است.[3] از جمله ویژگی های مهم عناصر فرهنگ عمومی از جمله رفتار ترافیکی اینست که هر باور یا رفتار ، نیازمند زمان طولانی است تا به عنوان یک عنصر فرهنگی پذیرفته شود . حذف یک عنصر فرهنگی نیز به زمان طولانی و تمهیدات و زمینه سازی های فراوان نیاز خواهد داشت . اگر تمامی امکانات و برنامه ریزی ها در یک جامعه بسامان متوجه امور فرهنگی ( به معنای عام آن ) باشد ، مسائل سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و ... نیز تحت تاثیر حوزه فرهنگ، خود را با نیاز های جامعه هماهنگ خواهند کرد و غفلت از مسائل فرهنگی و زیر بنایی جامعه نیز همانند بنا نهادن خانه بر بنیادی سست است که با کمترین نسیم ، امکان فرو ریختن آن وجود دارد.[1]
بطور کلی معضلات فرهنگ ترافیکی را به عنوان بخشی از معضلات فرهنگ عمومی در ایران و به ویژه در کلانشهر مشهد مقدس می توان در سه سطح مختلف شامل سطح خرد ، سطح میانه و سطح کلان بررسی نمود. معضلات سطح خرد مربوط به رفتار های نامناسب ناشی از ناهنجاری ها و قانون شکنی ها در سطح شهر می شود . معضلات سطح میانه را می توان ناشی از ضعف ساز مان ها و نهاد های مدیریت شهری تلقی نمود و معضلات سطح کلان به ساختار ها و تحولاتی که مسبب بروز مشکلات فرهنگ ترافیکی شده اند مربوط است.
بحث معضلات فرهنگ ترافیکی و فرهنگسازی را می توان با رویکردی دیگر نیز بررسی نمود . بدین ترتیب که مقوله فرهنگ سازی از طرف نهاد ها و سازمان های مرتبط با مدیریت شهری می بایست در دو حوزه شامل 1- اصلاح و تغییر نگرش به رفتار ترافیکی و 2- اصلاح فرهنگ عمومی ترافیک صورت پذیرد. مدیریت شهری و نقش آن در ارتقای فرهنگ ترافیکی با توجه به رشد روز افزون جمعیت شهر نشین در راستای توسعه پایدار و مطلوب شهری عامل بسیار مهمی به شمار می آید. در اغلب شهر ها و بخصوص در کلانشهر مشهد مقدس یکی از دلایل معضلات در تمامی سطوح را می توان در نحوه مدیریت و توزیع امکانات و سرمایه ها یافت که تاثیر منفی آن ، کمتر از مشکلات ناشی از کمبود سرمایه و یا امکانات و خدمات شهری نیست.
مدیریت واحد شهری و نقش آن در هماهنگ سازی هر چه بیشتر نهاد های مختلف از جمله مباحث مهمی است که ابعاد مختلف مقوله فرهنگ سازی ترافیکی را در بر می گیرد . اتخاذ تصمیمات مختلف ، چند باره کاری ها و دیدگاه های گوناگون و گاه متضاد نهادها و سازمان های مرتبط با مدیریت شهری موجب از دست رفتن فرصت ها ، کارایی برنامه های شهری و عدم مدیریت مناسب منابع مالی و انسانی می شود که در این میان می بایست اهمیت مبحث مدیریت واحد شهری و اتخاذ سیاست های مناسب از زوایای مختلف نگریسته شود.
2. برخی خصوصیات شهر مشهد مقدس
مشهد مقدس کلانشهری با جمعیت ساکن حدود 2.5 میلیون نفر شامل حدود 640 هزار خانوار می باشد که بر اساس مطالعات جامع انجام گرفته پیش بینی شده است جمعیت آن در سال 1395 به حدود 3 میلیون نفر برسد.این کلانشهر شامل 12 منطقه شهرداری با مساحت تقریبی 195 کیلومتر مربع و مناطق ترافیکی حدود 275 کیلومتر مربع می باشد . محدوده مورد مطالعه آمارگیری های ترافیکی و مطالعات جامع حمل و نقل و ترافیک مشهد شامل 141 ناحیه درونی ، 16 ناحیه اطراف و 6 محور ارتباطی سرخس ، فریمان ، تربت حیدریه ، قوچان و کلات است . طبق آمارگیری های انجام شده در دی ماه سال 1386 در مجموع 778286 وسیله نقلیه شامل 72.57 در صد سواری ، 17.83 در صد کامیون ، 4.38 درصد اتوبوس و 5.22 در صد تریلی از این محور ها وارد شهر مشهد شده اند و در همین مدت زمان مجموع 808695 وسیله نقلیه شامل 73.95 در صد سواری ، 17.07 در صد کامیون ، 6.16 در صد اتوبوس و 2.81 در صد تریلی از این محور ها از شهر مشهد خارج شده اند.[4]
ساعات اوج ترافیک در یک روز عادی سال 9-7 صبح ، 14-12 ظهر و 18-16 عصر می باشد که در سال 1385 تعداد سفرهای سواره ساکنین مشهد در یک ساعت اوج صبح 416765 بر آورد شده است . تعداد سفر های سواره ساکنین این شهر در یک شبانه روز معادل 4035560 در سال 1385 بدست آمده است که سهم طرق مختلف حمل و نقل شامل 28.81 درصد سواری ، 23.01 در صد تاکسی و مسافر کش ، 2.55 در صد وانت ، 5.98 درصد مینی بوس 23.74 درصد اتوبوس واحد ، 2.41 درصد اتوبوس غیر واحد ، 8.52 درصد موتورسیکلت و 4.98 درصد دوچرخه از این سفر های شبانه روزی ساکنین بوده است.[4]
شهر مشهد مقدس شهری زیارتی است که علاوه بر دارا بودن مشکلات ترافیکی مشابه سایر شهر های بزرگ در سطوح مختلف ، مشکلات خاص خود را به خاطر سفرهای متعدد زیارتی مسافرین بویژه در ایام خاص از سال دارد.

 


3. معضلات فرهنگ ترافیکی در شهر مشهد مقدس

 

معضلات فرهنگ ترافیکی را در شهر مشهد مقدس می توان در سه سطح مختلف شامل سطح خرد ، سطح میانه و سطح کلان مورد بررسی قرار داد و بر این اساس به ارائه راهکارهای مختلف و حل معضلات پرداخت.
1.3. سطح خرد
معضلات فرهنگ ترافیکی در سطح خرد مربوط به رفتار های نامناسب افرادی می شود که روزانه در شهر مشهد تردد می کنند . این مشکلات حیطه وسیعی از رفتار ها و تلقی های شهروندان را در بر می گیرد که می توان آنها را به صورت زیر خلاصه نمود :
. زرنگی تلقی کردن قانون شکنی و عدول از هنجار ها . به عنوان مثال سرعت بالا ، عدم حرکت بین خطوط ، تجاوز به خطوط حرکت دیگر وسایل نقلیه ، توقف در محل های نامناسب ، عبور از چراغ راهنمایی قرمز و همچنین تخلفات صورت گرفته از سوی موتور سواران و دوچرخه سواران ( استفاده از پیاده رو و ...)
. در سطح شهر ظاهرا در همه حال حق با عابر پیاده است ! به عنوان مثال استفاده از حاشیه خیابان ها برای حرکت و توقف بجای استفاده از پیاده رو ، عدم استفاده از محل های خط کشی شده و یا پل عابر پیاده جهت عبور از خیابان ، ایستادن در محل های نامناسب مثل تقاطع ها یا دور میادین برای سوار شدن به تاکسی یا دیگر وسایل نقلیه مسافر بر ، ایستادن در وسط خیابان بجای ایستادن در کنار خیابان در زمان انتظار برای سوار شدن به وسایل نقلیه مسافر بر.
. شیوه نا مناسب رفتار رانندگان خودرو ها با عابرین ، مسافرین و دیگر رانندگان. از آنجا که در شهر مشهد همچون کلانشهر های دیگر ایران ، ازدحام منحصر به روز و یا ساعت خاصی نیست و روز به روز وضع نامناسب تری هم پیدا می کند ، مردم کم کم شکیبایی ، متانت و روحیه تعاون را از دست داده اند و در گره های ترافیکی تنها به سود خود می اندیشند . این مسأله موجب پیدایش انواع منازعات و تصادفات خیابانی و بویژه درگیری های کلامی و فیزیکی بین شهروندان شده است و در چنین هنگامی هر یک دیگری را مقصر می پندارد.

 

.بسیاری از افراد به جای اینکه پلیس را مأمور اجرای قانون بدانند در تصور خود او را به عنوان فردی مأمور و معذور می شناسند. مأمور گماری و جریمه نقدی و ایجاد انواع محدودیت های ترافیکی از سویی و احساس گریز از مجازات از سوی رانندگان از سوی دیگر موجب شده که رانندگان به جای اینکه خود را به دلیل خلاف های رانندگی مقصر و گناهکار بدانند ، توپ مشکل ترافیک را در زمین مأموران راهنمایی و رانندگی بیندازند.
تمامی موارد فوق و همچنین رقابت نا سالم در جهت کسب امتیازات بیشتر در جریان ترافیک مو جب بروز رفتار های پر خطر از سوی شهروندان در ترددهای شهری شده است که افرادمعابر شهری را جایی برای احقاق حقوق از دست رفته خویش ، حتی به قیمت ضرر و زیان و تضییع حقوق دیگران پندارند.
2.3. سطح میانه
معضلات فرهنگ ترافیکی در سطح میانه مربوط به ضعف سازمان ها و نهاد های مربوطه در زمینه فرهنگ ترافیک
و مقررات می باشد که از این میان می توان به موارد زیر اشاره نمود :
1.2.3. عدم وضع قوانین و مقررات بروز و کارامد در امور ترافیک شهر مشهد
در شهر مشهد همچون دیگر شهر های ایران شاهد جریمه های اندک در برابر تخلفات بزرگ هستیم . بطوری که افراد در جریان ترافیک در برخی موارد تجزیه تحلیل سود و هزینه را برای ارتکاب یا عدم ارتکاب تخلفی انجام می دهند و در برخی حالات شاید خلاف کردن از جریمه شدن با صرفه تر باشد ! در مورد مقررات و قوانین اجرا شده در شهر مشهد همچنین می توان به نصب تابلو توقف ممنوع در محل هایی که بیشترین مراجعه کننده را دارد و پارکینگ مناسبی در اطراف آن وجود ندارد و استفاده از وسیله نقلیه عمومی موجب هدر رفتن فرصت و زمان است اشاره کرد که این موارد را بخصوص می توان در اطراف حرم امام رضا (ع) و در روزهای خاصی از سال که این شهر میزبان زایرین از شهر های مختلف است مشاهده نمود.
بسیاری از طرح هایی که با هدف اصلاح فرهنگ نادرست ترافیکی اعمال شده به صورت دست و پا شکسته اجرا می شودکه می توان به طرح الزام بستن کمربند ایمنی سرنشینان جلوی خودرو های سواری اشاره نمود که تنها نتیجه حاصل آن را در سطح شهر می توان در تک سر نشین شدن صندلی کنار راننده وسایل نقلیه سواری مشاهده کرد.مشخص است که نتایج حاصل شده با اهدافی که متولیان امور مد نظر داشته اند متفاوت است.
از دیگر معضلات در این زمینه عدم نظارت کافی بر نرخ کرایه تاکسی ها و در اکثر موارد افزایش خود سرانه آن از سوی رانندگان به بهانه های مختلف می باشد که نا رضایتی مردم و مسوولین را در این زمینه و در سطوح مختلف می توان به خوبی درک نمود.

 

2.2.3.عدم استفاده از شماره ملی برای جریمه کردن افراد خاطی
در حال حاضر جریمه های گوناگون اغلب متوجه خودر است و نه راننده متخلف آن .این امر موجب شده است تا روزانه ارتکاب چندین فقره تخلف هم مشکلی برای راننده ایجاد نکند . در ضمن در شرایط فعلی عابرین پیاده متخلف را نمی توان جریمه نمود و این در حالی است که با توجه به در دسترس بودن شماره ملی اکثر افراد می توان با تجدید نظر در قوانین جاری آنها را در صورت تخلف از طریق مناسب تری جریمه نمود.
3.2.3. عدم ارایه اطلاعات کافی در مورد حداقل و حداکثر سرعت در معابر پر تردد شهر مشهد به شهروندان و نا کافی بودن کنترل سرعت در این معابر
در زمینه مشخص نمودن حداقل و حداکثر سرعت در معابر شهر مشهد و کنترل آن کاستی هاییی مشاهده می شود . در سطح شهر مشهد خیلی کم دیده می شود پلیس با راننده ای بخاطر عدم رعایت سرعت مجاز ( آن هم در شرایطی که در معبر مورد نظر با علایم مشخص شده باشد) برخورد جدی داشته باشد. پیامد های ناشی از فقدان اطلاعات کافی در مورد حداقل و حد اکثر سرعت در معابر موجب سرعت غیر مجاز ، سبقت غیر مجاز ، انحراف به چپ ، عدم رعایت حق تقدم ، تغییر ناگهانی در حرکت ، حرکت به صورت مارپیچ و موارد مختلف مسبب اختلال در حرکت روان ترافیک و افزایش میزان تصادفات می شود.
4.2.3. ضعف در ارایه الگوهای مناسب از زمان سفر و سرعت متوسط سفر در مسیر های مهم شهر مشهد به مردم
5.2.3. نبود هماهنگی مناسب بین رسانه های جمعی ، نهاد ها و سازمان های قانونگذار و اجرایی و متولیان امور فرهنگی و آموزشی در شهر مشهد
یک تئوری در حوزه علوم ارتباطات : در صورتی که نتوانیم به آرزو ها و امید هایی که در جامعه ایجاد می کنیم پاسخ مناسب دهیم ، مردم دچار انفعال و سر خوردگی می شوند.
انعکاس فعالیت سازمان های مختلف در رسانه ها از سوی روابط عمومی آنها به نحوی می باشد که مخاطبان در برخی موارد احساس اغراق امیز بودن و یا غفلت و بی توجهی می کنند . همچنین رسانه ها به ویژه مطبوعات توجه کمی به ارتباط بین فرهنگ ترافیکی و مقررات با سازمان های مختلف دارند.
6.3.2. ضعف در امور مربوط به کنترل ترافیک و کاربرد تجهیزات هوشمند
در حال حاضر در شهر مشهد از 20 تقاطع چراغ راهنمایی با کنترل مرکزی ، 60 تقاطع چرغ راهنمایی با سیستم SCATS و 44 تقاطع با سیستم چند بازه ای استفاده می شود. همچنین در موارد کنترل ترافیکی هم اکنون 265 چراغ چشمک زن ، 50 دوربین کنترل ترافیک ، 8 تابلوی متغیر خبری و 8 دوربین اتوماتیک ثبت تخلفات رانندگی در حال بهره برداری هستند. با توجه وسعت شهر مشهد و جمعیت آن کمبود این موارد به خصوص دوربین های نظارت تصویری در معابر مهم به چشم می خورد که جهت رفع این کمبود ها احتیاج به توجه بیشتر متولیان امور به تکنولوژی های نوین و هوشمند می باشد.
7.2.3. ضعف در آموزش مناسب
در این مورد می توان به ضعف در آموزش و تشویق شهروندان مشهدی در امر بهره گیری صحیح از وسایل نقلیه عمومی ( با وجود امکانات مناسب مثل رادیو ، تلویزیون ، مطبوعات و تابلو های تبلیغاتی در سطح شهر مشهد ) اشاره نمود. همچنین بخاطر ضعف در آموزش و مرور ، بسیاری از قوانین و ضوابط آیین نامه راهنمایی و رانندگی برای مردم شهر مشهدنا آشناست و یا در اثر گذشت زمان به فراموشی سپرده شده است. به عنوان نمونه می توان به موارد عدم رعایت حق تقدم در رانندگی سطح شهر مشهد در تقاطع ها و یا میادین بخاطر فراموش کردن برخی مقررات و قوانین پایه در رانندگی اشاره نمود.
لازم به ذکر است هر زمان سخن از آموزش به میان می آید ذهن مسوولین و مردم به سمت آموزش در سنین پایین معطوف می گردد که با توجه به وضعیت نامناسب مو جود ، نیاز به آموزش مجدد و مداوم بزرگسالان کاملا محسوس است.[1]
3.3. سطح کلان
معضلات فرهنگ ترافیکی در سطح کلان مربوط به ساختار ها و تحولات مسبب بروز مشکلات می شود . از آن میان می توان به چند مورد زیر اشاره نمود :
. تسهیلات حمل و نقل و خودرو ها مدرن شده اند اما در مورد فرهنگ صحیح استفاده از آنها گام اساسی برداشته نشده است.
. رشد فزاینده سفرهای درون شهری و رشد کم فرهنگ عمومی در زمینه کاهش آنها
. عدم هماهنگی مناسب بین مقررات اجرایی با مدیریت تقاضای حمل و نقل
. دیدگاه نا مناسب به بیمه از سوی مردم

 

4. فرهنگ سازی ترافیکی در سطوح خرد ، میانه و کلان
1.4. فرهنگ سازی در سطح خرد
به طور کلی زندگی در کلانشهر مشهد الزاماتی دارد که از جمله آنها تردد زیاد خودرو هاست. با توجه به معضلات فرهنگی ذکر شده در زمینه ترافیک و تردد درون شهری مشهد در سطح خرد می توان گفت عامل مهمی که در حوزه فرهنگ سازی در این مورد می بایست مورد توجه قرار گیرد ، اصلاح رفتار ترافیکی شهروندان مشهدی است. تخلف نوعی کنش و رفتاری عمدتا ارادیست و لذا یاد گرفتنی است. رانندگی نیز نوعی مشارکت و تعامل اجتماعی است.مشارکت یک رفتار است و رفتار هم یاد گرفتنی می باشد و اصول و قواعد و ضوابطی دارد. پس مشارکت هم یاد گرفتنی است.[1] بر این اساس می بایست فرهنگ سازی در سطح خرد با تأکید و تمرکز بر موارد زیر در شهر مشهد مقدس بررسی و پیگیری شود.
• از بین بردن یا کاهش زمینه های تخلف عابرین پیاده و راکبین توسط بکارگیری تجهیزات مختلف
• ترویج حس گذشت در رانندگی در جهت اصلاح رفتار های نا هنجار ترافیکی
• ترویج امر پذیرش مسئولیت های اجتماعی در ترددهای شهر مشهد مقدس از طریق رسانه های جمعی
• معرفی الگوی واحدی تحت عنوان " یک شهروند مشهدی با رفتار ترافیکی شایسته " به شهروندان
• آموزش رانندگان وسایل نقلیه عمومی برای تعامل مطلوب با مسافرین
• حضور مستمر افراد صلاحیت دار برای آموزش فرهنگ صحیح ترافیکی و رفتار های مناسب در اداره ها ، کارخانجات و محل کار شهروندان
• استفاده از هدایت ها و حمایت های دینی در راستای بهبود رفتار های ترافیکی در مساجد ، نماز های جماعت و ... در مناطق مختلف شهر مشهد

 

2.4. فرهنگ سازی ترافیکی در سطح میانه
همانطور که اشاره شد معضلات فرهنگی در این سطح مربوط به ضعف سازمان ها و نهادهای تأثیر گذار در شهر مشهد می باشد. با توجه به معضلات ذکر شده در سطح میانه بدیهی است که می بایست در این سطح تأکید ویژه ای بر اصلاح فرهنگ ترافیکی از طرف متولیان امور در تدوین و اجرای قوانین و مقررات ترافیکی ، آموزش همگانی ، بکارگیری تجهیزات نوین و مواردی مشابه مد نظر باشد.
در راستای فرهنگ سازی در این سطح پیگیری اقدامات زیر ضروری به نظر می رسد :
• بالا بردن و افزایش هزینه های تخلف به گونه ای که در مقایسه سود با هزینه ، فرد راه تخلف را ترجیح ندهد.
• تدوین کتب و جزوات مخصوص آموزش ترافیکی مناسب در سطح شهر مشهد و آموزش آن از طریق نیرو های تربیت شده در مدارس( با تأکید بر مقاطع تحصیلی ابتدایی و راهنمایی) و همچنین توسعه پارک های ترافیک
• درج تذکرات اخلاقی و قانونی در قبض های جریمه
• تهیه دسته قبض هایی که صرفا آموزشی و هشدار دهنده است و با استفاده از آن در ایام و مناسبت های خاص مثل هفته ناجا ، دهه مبارکه فجر و ...
• استفاده از کارت ملی در موارد جریمه کردن عابرین پیاده ، راکبین و استفاده کنندگان وسایل نقلیه عمومی در صورت تخلف از سوی آنها
• وضع و اعمال قوانین و مقررات برای کنترل تخلفات عابرین پیاده در شهر مشهد
• سرمایه گذاری و تسریع در امر استفاده از تکنولوژی های هوشمند با هدف کاهش حضور پلیس و کنترل نا محسوس ترافیک ( دوربین ایمنی معابر ، کنترل سرعت، کنترل چراغ قرمز ، کنترل خطوط اتوبوسرانی ، کنترل انحراف به چپ ، تکنولوژی مانیتورینگ و ...)
• مشورت گرفتن و نظر سنجی از شهروندان مشهد در مورد وضع قوانین و مقررات و پروژه های ترافیکی با هدف ترغیب کردن شهروندان به رعایت مقررات ترافیکی و ارتقای فرهنگ عمومی ترافیک
• ارائه الگوهای مناسب از زمان سفر و سرعت متوسط سفر با بیانه ساده و قابل انتقال به شهروندان در معابر مهم شهر مشهد
• اطلاع رسانی در خصوص کیفیت سطح سرویس ترافیک شبکه معابر شهر مشهد در ساعات اوج ترافیک با استفاده از تابلو های اطلاع رسانی در سطح شهر
• ایجاد هماهنگی هر چه بیشتر بین نهاد ها و سازمان های اجرایی و قانونگذار و متولیان امور فرهنگی و آموزشی با رسانه های جمعی

 

3.4. فرهنگ سازی ترافیکی در سطح کلان
معضلات این سطح همانطور که اشاره شد ناشی از ساختار ها و تحولات می باشد که به دلیل کلان و وسیع بودن این مشکلات ، احتیاج به برنامه های بلند مدت و همکاری چند جانبه بین نهاد ها در سطوح کلان مدیریتی است . در مورد رفع این معضلات به چند مورد زیر اشاره می گردد :
• زمینه سازی فرهنگی و رفتاری جهت استفاده مناسب از تکنولوژی های مختلف حمل و نقل که از این میان می توان به فرهنگ سازی در مورد استفاده از قطار شهری ( مترو) در شهر مشهد اشاره نمود که نیاز است قبل از بهره برداری از آن ، فرهنگ سازی جهت آماده سازی بستری مناسب برای استفاده از این سیستم به بهترین نحو از طرف متولیان امور انجام گیرد.
• ایجاد تحولاتی در زمینه بیمه و شرایط آن با تأکید بر تغییر ذهنیت نادرست کنونی اغلب شهروندان به بیمه که موجب رعایت کمتر جوانب احتیاط در ترددهای درون شهری شده است.
• ارتقا و رشد فرهنگ عمومی با هدف کاهش سفر های درون شهری و بهره گیری از تکنولوژی های نوین الکترونیکی و ارتباطات از راه دور در شهر مشهد
• ایجاد هماهنگی مناسب بین مدیریت تقاضای حمل و نقل و موارد کنترل ترافیکی با تأکید بر توجه بیشتر به معابر پر تردد به خصوص در ایامی که زایران به میزان بالایی به مشهد مقدس سفر می کنند.

 

4. نهاد های تأثیر گذار بر فرهنگ سازی ترافیکی
در شرایط فعلی مدیریت شهری ، سازمان ها و نهاد های مختلفی در امر فرهنگ سازی حوزه ترافیک در سطوح مختلف دخیل هستند که هر کدام به نوبه خود و با استفاده از برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت سعی در بر طرف کردن معضلاتی می کنند که در حوزه فعالیت و اهداف آنها گنجانده شده است . به عنوان نمونه می توان به نقش پلیس و عوامل انتظامی ، دولت و وزارت خانه های موثر ، رسانه ها و مطبوعات ، شهرداری ها ، شوراهای اسلامی شهر و نهادهای مشابه اشاره کرد. علاوه بر نهاد های فوق اثرات نهاد خانواده را بر شکل گیری فرهنگ عمومی و متعاقبا فرهنگ و رفتار های ترافیکی نمی توان نادیده گرفت.خانواده به عنوان اولین و مهمترین نهاد تربیتی تأثیر بسزایی در الگو سازی و رفتار اجتماعی و بویژه در سنین کودکی بر فرزندان دارد. جدای از نهاد خانواده در مورد دیگر نهاد ها و سازمان ها می توان به جایگاه منحصر به فرد پلیس و عوامل انتظامی در امور مربوط به فرهنگ سازی ترافیکی اشاره نمود. وظیفه اصلی پلیس اجرای مقررات و تضمین امنیت شهروندان می باشد ولی این نهاد با بکارگیری و اجرای برنامه های فرهنگی همچون پخش تیزر ها و انیمیشن های تلویزیونی ، تهیه و توزیع بروشور ها و اسلایدها و کاتالوگ ها ، برگزاری نمایشگاه ها و جشنواره های عمومی در مناسبت های مختلف نشان داده است که می تواند نقش بسزایی را در فرهنگ سازی ترافیکی ایفا کند.شهرداری ها و شوراهای شهر به دلیل دارا بودن تجارب مفید در زمینه حل مسائل و معضلات شهری قابلیت انتقال موارد مختلف فرهنگی و از جمله فرهنگ ترافیکی را به شهروندان دارند.[6]
در این میان تأثیرات آموزش و پرورش، رسانه های جمعی ، مطبوعات و ... را نیز می توان مورد توجه قرار داد.
با بررسی نهاد ها و سازمان های تأثیر گذار در حوزه فرهنگ ( که در این قسمت به تعدادی از آنها اشاره شد) نکته ای که جلب توجه می کند نیاز به هر چه هماهنگ تر شدن گروه های رسمی و غیر رسمی درگیر با این مسائل با هدف کارایی موثر تر و مناسب تر برنامه ها می باشد.
6. مدیریت شهری در شهر مشهد مقدس
مدیریت شهر از مباحث فوق العاده مهم در حوزه شهری و مدیریتی به حساب می آید که متأسفانه در کلانشهر مشهد نیز همچون دیگر شهر های ایران توجه مناسبی به آن نشده است. تا قبل از شکل گیری شورای اسلامی شهر ها ، نظام مدیریت شهری در ایران مشروعیت خود را از حکومت مرکزی کسب می کرده است و نه از مردم . این شرایط مو جب می شد تا اولا ؛ مردم مدیریت شهری و شهرداری را نپذیرند، ثانیا ؛ ارزیابی مثبتی از شهرداری نداشته باشند و ثالثا ؛ شهرداری و اقدامات آن را قلبا مشروع و قانونی ندانند. در چنین وضعیتی ، گرایش ها و ارزش های جامعه با گرایش های سازمان مدیریت شهری ناهماهنگ جلوه می دادو اغلب در تعارض و تقابل با یکدیگر بودند . [7] تشکیل شوراهای شهر با اینکه اولین و مهمترین گام در راه مشروعیت بخشیدن به نظام مدیریت شهری در ایران بوده ولی تمام راه نبوده است.[8] شوراها می بایست با ورود به عرصه مدیریت شهری و در قالب کمیسیون های مختلف بر نحوه مدیریت شهری نظارت داشته و علاوه بر آن و برابر قانون مبادرت به انتخاب شهردار و نظارت بر عملکرد وی بنمایند. این در حالیست که با گذشت چندین سال از فعالیت شوراهای اسلامی شهر و روستا در کشور ، هنوز حوزه فعالیت و مدیریت در بسیاری از حوزه های شهری برای شوراها مشخص نیست. شوراها قادر به شناخت و آگاهی نسبت به مشکلات موجود در شهر ها هستند اما به دلیل در اختیار نداشتن ابزار اجرایی لازم نمی توانند به نحو مناسبی در تسریع رفع مشکلات مردم به خصوص در کلانشهری مثل مشهد مقدس موفق عمل نمایند که دلیل آن را می توان عدم تعهد نهاد ها برای ایجاد هماهنگی مناسب با یکدیگر و با شورای شهر و شهرداری دانست. از طرف دیگر می توان به چالش بین مدیریت شهری و دولت مرکزی در ایران که موضوع جدیدی هم نیست اشاره نمود. سیاست های متمرکز دولت از سویی و مدیریت متکی بر رأی و نظر مردم در شورای شهر از سویی دیگر موجب چالش در مدیریت شهری شده است.
به عقیده بسیاری از صاحب نظران ، اصل در مدیریت شهری حرکت به سمت نظامی است که در آن شهرداری ها با دارا بودن اختیارات قانونی لازم مسوول حسن اداره امور و خدمات شهری باشند . این در حالیست که بر خلاف اصول هفتم و یکصدم قانون اساسی دولت متولی اصلی اداره امور شهر ها تلقی شده و حتی خود را ناظر بر اداره امور شهر ها می داند در حالیکه در نگاه قانون اساسی شوراها به عنوان ناظر بر اداره امور شهر ها و شهرداری ها به عنوان مسوول اداره شهر ها شناخته می شوند و اتفاقا این شوراها و شهرداری ها هستند که باید در مقابل عدم پایبندی دولت به تعهدات خود در قبال مدیریت شهری در مقام پیگیری برآیند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   16 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله فرهنگ سازی ترافیک و مدیریت واحد شهری مطالعه موردی شهر مشهد مقدس


دانلودمقاله فیلترینگ در ایران

 

 

هنوز بیش از یک دهه از ورود اینترنت به ایران نمی‌گذرد. اگر چه کاربران ایرانی در سالهای اولیه ورود این تکنولوژی به کشورشان خاطره‌ای خوب و به دور از سانسور را تجربه کردند ولی دیری نپایید که کشورشان به یکی از بزرگترین سانسور کنندگان اینترنت تبدیل شد. امروزه ایران به همراه چین از بزرگترین سانسور کنندگان اینترنت به شمار میرود و این در حالی است که رشد اینترنت در ایران بسیار چشمگیر است و از یک میلیون کاربر در سال ۲۰۰۱ به پنج میلیون در سال ۲۰۰۵ رسیده است و بنابر پیش‌بینی شرکت مخابرات تا سال ۲۰۰۹ این تعداد به بیست و پنج میلیون نفر خواهد رسید.

 

در حال حاضر در ایران ۶۵۰ سرویس دهنده اینترنت (ISP) و ۱۸ شرکت ICP وجود دارند. شرکت ارتباطات دیتا، وابسته به شرکت مخابرات ایران، بزرگترین سرویس دهنده اینترنت در کشور است و اغلب ISPها از او سرویس میگیرند.

 

مطابق آنچه در "مقررات و ضوابط شبکه‌های اطلاع رسانی رایانه‌ای" آمده است، کلیه ایجاد کنندگان نقطه تماس بین‌الملل از جمله شرکت مخابرات موظفند سیستم فیلترینگ داشته باشند تا از دسترسی کاربران به سایتهای غیر‌مجاز ممانعت شود.

 

ضوابط و مصادیق موارد فیلتر توسط شورای عالی اطلاع رسانی تصویب و اعلام میشود. هم اکنون یک کمیته سه نفره متشکل از نمایندگان صداوسیما، وزارت ارشاد و وزارت اطلاعات از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی مأمور نظارت بر فعالیتهای اینترنتی است. این گروه با تهیه فهرست سایتهایی که باید مسدود شوند، تنها مرجع رسمی مسئول در این زمینه است. با این حال بارها دیده شده که قوه قضائیه راساً در امر فیلترینگ دخالت کرده و مستقیماً دستور مسدود سازی سایتهای اینترنتی را به مخابرات ابلاغ نموده است.

 

سانسور اینترنت در ایران به شیوه‌های مختلف و در سطوح مختلف انجام میگیرد. برای آن دسته از سایتهایی که سرویس‌دهنده (Server) و گردانندگان آن در ایران هستند برخورد به صورت قوه قهریه و سیستم قضائی است ولی برای آن دسته از سایتهایی که مرکز کنترل آنها در خارج از حیطه اقتدار جمهوری اسلامی قرار دارد، برخورد به صورت مسدود سازی دسترسی کاربران ایرانی به سایت مورد نظر می‌باشد.

 

بر اساس یکی از جدیدترین و معدود تحقیقات میدانی انجام شده توسط مؤسسه اپن‌نت (OpenNet) که سعی دارد وضعیت فیلترینگ را در کشورهای مختلف دنیا بررسی کند، حدود ۳۰ درصد از سایتهای مورد بررسی این مؤسسه در ایران مسدود بودند (۴۹۹ سایت از ۱۴۷۷). نتایج تحقیقات این مؤسسه که در یک گزارش ۲۹ صفحه‌ای منتشر شده است نشان میدهد که ایران یکی از سخت‌ترین و شدیدترین سیستمهای فیلترینگ را به اجرا گذاشته است. خلاصه‌ای از نتایج این تحقیق ذیلاً آمده است:

 

در حال حاضر فیلترینگ در ایران بر روی موضوعات مربوط به ایران، به ویژه سایتهای فارسی زبان تمرکز کرده است. سایتهای غیر مرتبط با مسائل داخلی ایران و نیز سایتهای غیر فارسی بسیار کمتر در معرض خطر فیلتر شدن قرار دارند.

 

فیلترینگ خصوصاً وبلاگهای شخصی و سایتهای ارائه دهنده خدمات وبلاگ نویسی را مورد هدف قرار داده است. در طول دوره تحقیق (سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۵) فیلتر کردن وبلاگها به طور فزاینده‌ای افزایش نشان میداد. با این که برای فیلتر کنندگان ساده تر است کل سایت ارائه دهنده خدمات وبلاگ نویسی را بلوک کنند ولی ایران در اکثر موارد به جای این کار، اقدام به مسدود کردن جداگانه وبلاگها نموده است. به نظر میرسد هدف ایران از این کار این باشد که میخواهد دسترسی به بعضی وبلاگها حفظ شود در حالیکه وبلاگهای مخالفان مسدود شده باشد.

 

یکی دیگر از حوزه‌های تمرکز فیلترینگ سایتهای خبری است. آمار نشان میدهد در حالیکه تنها ۵ درصد سایتهای خبری انگلیسی فیلتر شده‌اند، این تعداد در مورد سایتهای خبری فارسی زبان به ۵۰ درصد میرسد.

 

فیلترینگ در حوزه سایتهای سکس و فیلترشکن نیز به شدت فعال است. به طوری که ۱۰۰ درصد سایتهای سکس و ۹۵ درصد سایتهای فیلترشکن مورد مطالعه در این تحقیق مسدود بودند.

 

این تحقیق در آخر پیش‌بینی میکند علاوه بر این که فیلترینگ از لحاظ کمی در ایران گسترش پیدا میکند، از نظر کیفی نیز شیوه‌های فیلترینگ به تدریج دقیق‌تر و پیچیده‌تر خواهند شد.

 

 

 

همانطور که پیشتر گفته شد اغلب ISPهای ایران از شرکت مخابرات سرویس میگیرند. این دسته از ISPها عمدتاً سیستم فیلترینگ مستقل ندارند و از این لحاظ به مخابرات وابسته‌اند. آن دسته از ISPهایی که پهنای باند خود را از سرویس دهندگان بین‌المللی تهیه میکنند (مانند پارس آنلاین و چند ICP بزرگ دیگر در تهران) موظف به نصب سیستم فیلترینگ مستقل شده‌اند.

 

از نظر نرم‌افزاری، ایران برای اعمال سانسور از برنامه اسمارت فیلتر(Smart Filter) ساخت شرکت آمریکایی سکیور کامپیوتینگ (Secure Computing) استفاده میکند. این مطلب را نخستین بار رضا پارسا، رئیس اتحادیه ISPها، عنوان کرد و در توجیه آن افزود که اکثر سانسور افزارهای تولید داخل فاقد کیفیت مشابه‌های خارجی هستند.

 

استفاده ایران از نرم‌افزار اسمارت فیلتر در حالی صورت میگیرد که برای اینکار از شرکت سازنده هیچ گونه مجوزی اخذ نکرده است. این کار از لحاظ حقوق بین‌الملل سرقت محسوب شده و اگر روزگاری ایران بخواهد به سازمانهای بین‌المللی نظیر سازمان تجارت جهانی (WTO) بپیوندد باید بابت آن تاوان سنگینی را بپردازد.

 

چندی پیش بخش فارسی بی‌بی‌سی با آقای دیوید بارت، مدیر روابط عمومی شرکت سکیور کامپیوتینگ، مصاحبه‌ای انجام داده بود. وی در این مصاحبه ضمن تأکید بر این که شرکت متبوعش امتیاز نرم‌افزار خود را به هیچ شخص یا سازمانی در ایران واگذار نکرده، افزود بسیاری از شرکتهای ایرانی از نسخه آزمایشی(بتا) نرم‌افزار ما استفاده میکنند و شرکت سکیور کامپیوتینگ برای مقابله با این کار تمام IP آدرسهای ایران را بلوک کرده است به طوری که اکنون امکان دانلود و آپدیت این نرم‌افزار در ایران وجود ندارد.

 

از لحاظ تکنیکی، استفاده ایران از سانسور‌افزار اسمارت فیلتر محدود به صفحات وب است (پروتکل HTTP و پورت 80). معمولاً سایر سرویسهای اینترنت نظیر ایمیل، اف تی پی و چت مورد سانسور قرار نمیگیرند. فیلترینگ در ایران بر اساس لیست سیاه انجام میشود که این لیست حاوی نام دامین و IP آدرس سایتهای مسدود شده می‌باشد. در حال حاضر از کلمات کلیدی برای سانسور استفاده نمی‌شود.

 

با وجودی که حکومت ایران به شدت اینترنت را مورد سانسور قرار داده و در این زمینه سرمایه گذاریهای کلانی کرده است ولی به نظر میرسد دولت جمهوری اسلامی موفقیتش در امر فیلترینگ را بیشتر از آن که مدیون سیستم پرهزینه فیلترینگ خود باشد، مدیون سطح پایین دانش IT در کاربران ایرانی است. چنانکه، کمتر کاربر با تجربه اینترنتی را در ایران میتوان پیدا کرد که مختصر اطلاعاتی راجع به ساختارهای شبکه و اینترنت داشته باشد ولی باز هم در پشت درهای فیلترینگ محصور مانده باشد. ضعف سیستم فیلترینگ ایران به دو علت برمیگردد:

 

اصول و طراحی اولیه اینترنت بر مبنای تبادل آزاد اطلاعات صورت گرفته است و سیستمهای فیلترینگ اجزایی هستند که بعداً به آن تحمیل شدند و به همین جهت با سایر ساختارهای اینترنت کاملاً همخوانی ندارند. این ناهمخوانی شکافها و سوراخهای زیادی را بوجود آورده که کاربران میتوانند از آنها برای فرار از فیلتر استفاده کنند. این مسئله نه تنها در مورد سیستم فیلترینگ ایران بلکه در مورد کلیه سیستمهای فیلترینگ صادق است.

 

علت دوم به ضعف طراحی سیستم فیلترینگ ایران برمیگردد. همان طور که گفته شد هسته نرم‌افزاری سیستم فیلترینگ ایران را یک نرم‌افزار آمریکایی بنام اسمارت فیلتر تشکیل میدهد. این نرم‌افزار به پرخطا بودن (Erroneous) و بلوک بیش از حد (Overblocking) شهرت دارد. از طرف دیگر، از آنجایی که شرکت سازنده حاضر به فروش نرم‌افزارش به ایران نشده، ایران بطور غیر قانونی از نسخه آزمایشی این نرم‌افزار استفاده میکند و برای این که آن را با نیازهایش مطابق سازد ناچار شده تا در اصل برنامه تغییراتی بدهد و اصطلاحاً آن را بومی سازی کند. پروژه بومی سازی این نرم‌افزار زیر نظر وزارتخانه ارتباطات و فناوری اطلاعات انجام گرفته است. زیاد تعجب آور نیست که اگر این پروژه نیز مانند سایر پروژه‌های این وزارتخانه پر از ایراد و اشکال باشد.

علل و زمینه‌های پیدایش فیلترینگ
گسترش اینترنت زمینه‌ای را پدید آورد که طیف وسیعی از اطلاعات بتوانند بدون هیچ گونه محدودیتی در سراسر جهان منتشر شود. از طرف دیگر طیف مخاطبان اینترنت هم به همان اندازه محتویات آن وسیع و مختلف بود. دسترسی بی حد و حصر به اطلاعات و این حقیقت که هر کسی به هر گونه اطلاعاتی دسترسی داشته باشد بسیاری را به هراس انداخت و انتقادات شدیدی را به همراه آورد. گروهی از منتقدان کسانی بودند که به محتویات غیر اخلاقی اینترنت اعتراض داشتند و آن را خصوصاً برای جوانان و نوجوانان مضر و منحرف کننده میدانستند. گروه دیگر حکومتهایی بودند که تاب سخن مخالفان را نمی‌آوردند. این حکومتها سالها بود که با بسته و محدود نگه داشتن جامعه تحت سلطه‌شان و اعمال سانسور بر رسانه‌های سنتی نظیر مطبوعات و روزنامه‌‌ها سعی داشتند تفکر و ایدئولوژی خود را بر مردمانشان تحمیل کنند و به همین منظور با هرگونه تجدد و دگر اندیشی که مخالف با امیال آنها بود به شدت برخورد میکردند. تعجب ندارد که این قبیل حکومتها اینترنت و انتشار خارج از کنترل اطلاعات را تهدیدی جدی برای موجودیت خود تلقی کنند و با آن به مبارزه برخیزند. از آنجایی که اکثر این حکومتها سعی داشتند، برخلاف ماهیت ذاتیشان از خود وجهه‌ای دمکرات و آزادی خواه به نمایش بگذارند، نمی‌توانستند دلیل اصلی مخالفت خود را با تبادل آزاد اطلاعات ابراز کنند. این بود که آنها نیز به گروه قبلی پیوستند و لوای مبارزه با فساد و مطالب غیر اخلاقی را سر دادند.

 

به هر حال برای هیچ یک از دو گروه از اینترنت گریزی نبود. در واقع دستاوردهای علمی و فرهنگی اینترنت آنقدر شگرف بود که چشم پوشی از آن به راحتی میسر نمی‌شد. از آنجایی که اینترنت شبکه‌ای جهانی بود و بر اساس ساختار آن، هیچ گروه یا دولتی نمی‌توانست بر مطالبی که در آن انتشار میابد نظارت کامل داشته باشد، کم‌کم این ایده شکل گرفت تا به جای کنترل انتشار مطالب، بر دسترسی و استفاده افراد از اینترنت نظارت شود.

 

از اینجا بود که واژه‌ "فیلترینگ" وارد فرهنگ اینترنت شد. فیلترینگ در لغت به معنای پالایش و زدودن ناپاکیهاست و در فرهنگ اینترنت به معنی جلوگیری از دسترسی کاربران به سایتهایی است که حاوی مطالب ناشایست هستند که البته تعریف خود کلمه ناشایست مورد اختلاف نظر شدید میباشد.

 

برعکس آنچه ابتدا تصور می‌شد، فیلترینگ در زمینه مبارزه با فساد و مطالب غیر اخلاقی چندان موفق عمل نکرد و نه تنها نتوانست کاملاً جلوی انتشار این قبیل مطالب را در اینترنت بگیرد بلکه با خود مشکلات غیر منتظره‌ای را به همراه آورد که زمینه‌ساز انتقادات و حتی مخالفتهای شدیدی گشت.

 

مهمترین نقطه ضعف سیستمهای فیلترینگ این بود که از طریق نرم‌افزارهای کامپیوتری به اجرا گذاشته می‌شد. جای تعجبی ندارد که این سیستمها به علت ماهیت ماشینی‌شان هیچ درک و فهمی از نوشته‌ها و مطالب انسانی نداشته باشند و کورکورانه عمل کنند. مثلاً در بعضی وب سایتها، خصوصاً سایتهایی که خدمات وبلاگ نویسی ارائه میدهند، ممکن است صدها و شاید هزاران مطلب وجود داشته باشد که تنها درصد کمی از آنها دربر دارنده نکات غیر اخلاقی باشد. از آنجایی که سیستمهای فیلترینگ قادر به افتراق این موارد نیستند، دسترسی به کل سایت را مسدود میکنند و به این ترتیب باعث غیر قابل استفاده شدن حجم عظیمی از اطلاعات و مطالب ارزشمند میشوند.

 

مشکل بعدی فیلترینگ به این موضوع برمی‌گشت که کاربران اینترنت را طیف وسیعی از افراد تشکیل میدادند. از کودک ۷ ساله گرفته تا پیرمرد ۷۰ ساله و از یک فرد کم سواد گرفته تا یک استاد مجرب دانشگاه و همچنین افرادی با جنسیت مختلف، مذاهب گوناگون و سطوح فکری متفاوت. واضح است که افراد مختلف، نیازهای متفاوت داشته باشند و چه بسا مطالبی که برای یک عده مضر و گمراه کننده محسوب میشود برای عده‌ای دیگر مفید و حتی ضروری باشد. ولی سیستمهای فیلترینگ این قابلیت را نداشتند که این تفاوتها را متوجه شوند و به همین سبب، همه را به یک شکل تحت سانسور قرار میدادند.

 

معمولاً، سایتهایی غیر اخلاقی در نظر گرفته میشوند که حول و حوش مسائل جنسی و ابتذال دور میزنند. از آنجایی که محتویات این سایتها کم و بیش مشابه است، امکان فیلتر کردن کامل آنها وجود ندارد. زیرا هر روزه صدها عدد از این سایتها تأسیس میشوند و عملاً این امکان برای فیلتر کنندگان وجود ندارد تا همه آنها را شناسایی و مسدود کنند. در سخت‌ترین سیستمهای فیلترینگ، حتی یک کاربر کم تجربه به کمک موتورهای جستجو میتواند در کمتر از ده دقیقه به یکی از این سایتها دسترسی پیدا کند. به همین جهت، متأسفانه اغلب قربانیان فیلترینگ، کاربرانی هستند که مایلند از اینترنت به نحو شایسته‌ای استفاده کنند.

 

با توجه به مطالب فوق به نظر میرسد فیلترینگ بیش از آن که توانسته باشد اینترنت را از ناپاکیها پاک کند، وسیله‌ای شده است برای اعمال سلیقه در دست حکومتهای خودکامه. این موضوع را با توجه به گسترش جغرافیایی فیلترینگ، بهتر میتوان متوجه شد. چنانکه واضح است فیلترینگ در کشورهای عقب افتاده‌ای به اجرا گذاشته شده که کارنامه‌ای سیاه در حقوق بشر دارند و تقریباً هیچ کشور پیشرفته‌ و آزادی را نمیتوان پیدا کرد که عموم شهروندان خود را از دسترسی آزاد به اطلاعات محروم کرده باشد. البته لازم به توضیح است که در کشورهای غربی نیز فیلترینگ تا حدودی مورد توافق قرار دارد ولی حوزه آن به شدت محدود و مربوط به سایتهایی میشود که اقدام به پخش تصاویر مستهجن و مطالب غیر اخلاقی میکنند. در این کشورها دولت به هیچ وجه وارد وادی فیلترینگ نشده و این کار صرفاً توسط برخی سرویس دهندگان اینترنت (ISP) انجام میگیرد. والدینی که نگران سلامت کودکان و نوجوانان خود هستند از این گونه ISPها اشتراک اینترنت تهیه میکنند.

 

در کشورهایی که فیلترینگ اجرا میشود دیر یا زود هر کاربر اینترنتی این مسئله را تجربه میکند که سایت مورد نیازش به غلط فیلتر شده است. از آنجایی که در اکثر این کشورها هیچ مقام و مرجعی برای اعتراض وجود ندارد، برای کاربر دو راه بیشتر باقی نمی‌ماند. یا تسلیم شود و اجازه دهد حاکمانش در مورد خیر و صلاح او تصمیم بگیرند یا این که بر خواسته خود پا فشاری کند و سعی کند خود را از چنگال دیکتاتوری و سانسور بیرون بکشد.

 

فطرت انسان به گونه‌ای است که از هر نوع محدودیت و سلطه‌ای میگریزد، حتی اگر آن محدودیت از روی خیرخواهی وضع شده باشد. از این رو، بسیاری از کاربران در مواجهه با سانسور راه دوم را در پیش گرفتند و سعی کردند به هر نحو ممکن، آزادی از دست رفته خویش را باز پس‌گیرند. به این ترتیب بود که به موازات شکل گیری و گسترش فیلترینگ، فرهنگ مبارزه با فیلترینگ نیز شکل گرفت.

 

خوشبختانه طراحی اولیه اینترنت در کشورهایی انجام گرفته که در آنها تفکر ارتجاعی و قیم مأبانه جایی ندارد. در این کشورها انسان به عنوان موجودی صاحب عقل و خرد در نظر گرفته میشود که قادر است خیر و شر خود را تشخیص دهد. بر همین اساس، ساختار اینترنت بر پایه تبادل آزاد و بدون نظارت اطلاعات طراحی شده است و در واقع، سیستمهای فیلترینگ اجزا تحمیل شده به اینترنت هستند که با دیگر ساختارهای آن تطابق کامل ندارند. این ناسازگاری، راههای فرار متعددی را بوجود آورده که کاربران میتوانند از آنها برای دور زدن و عبور از سد فیلترینگ بهره بگیرند.

 

ولی به هرحال باید توجه داشت که فیلترینگ و مبارزه با فیلترینگ یک جدال تمام نشدنی است. در یک سوی میدان حاکمان و صاحبان فیلترینگ قرار دارند که سعی میکنند با بهره‌گیری از تکنولوژیهای جدید، هرچه بیشتر راههای فرار را بر کاربران ببندند و حلقه سلطه را بر مردمان خود تنگ‌تر کنند و در سوی دیگر میدان، کاربرانی وجود دارند که تلاش میکنند با شناسایی و بهره‌گیری از نقاط ضعف سیستم، آزادی از دست رفته‌شان را باز پس‌گیرند.

 

چیزی که مسلم است این است که هیچ یک از طرفین به عنوان برنده مطلق از میدان بیرون نخواهد آمد و هر عملی با عکس العمل طرف مقابل پاسخ داده خواهد شد. لذا بهتر است بجای عبارت "مبارزه با فیلترینگ" از عبارت "مقابله با فیلترینگ" استفاده شود. زیرا این یک جنگ مجازی و در دنیایی مجازیست و کسانی که حقیقتاً میخواهند با فیلترینگ و سانسور مبارزه کنند باید با ریشه‌های آن که ن‍شأت گرفته از کوته فکری و استبداد است در دنیای واقعی به مبارزه برخیزند.

ترفندهای انتشار مطالب
در حالیکه عده‌ای در تلاشند تا خود از چنگال سانسور نجات دهند، عده‌ای دیگر در این فکرند تا چگونه مطالب خود را به مخاطبانشان در کشورهای سانسور زده برسانند. راهنمائیهای زیر به شما کمک میکند تا مطالب خود را به نحوی منتشر کنید تا کمتر دچار فیلترینگ شوید و اگر هم گرفتار فیلترینگ شدید به شما می‌آموزد تا چگونه مجدداً وب سایت خود را زنده کنید:

 

 

 

سرور و مرکز مدیریت سایت خود را در یک کشور آزاد قرار دهید:
اگر شما دارای یک سرور اختصاصی هستید، تجهیزات و مرکز مدیریت سایت خود را در خارج از حیطه قدرت سانسورگران قرار دهید و چنانچه سایت شما توسط یک شرکت ثالث میزبانی میشود، سعی کنید میزبان وب خود را از یک کشور آزاد انتخاب کنید. در این میان کشورهای آزادی که روابط حسنه‌ای با کشور متبوعتان ندارند مناسب‌تر هستند. به این ترتیب تنها کاری که از دست سانسورگران ساخته است این است که جلوی دسترسی به وب سایت شما را از داخل کشور بگیرند ولی نمیتوانند تجهیزات شما را مصادره کرده یا به خودتان آسیبی برسانند.

 

 

 

برای سایت خود میرور ایجاد کنید:
میرور (Mirror) به یک کپی از محتویات یک وب سایت گویند که در یک محل دیگر قرار داده شده است. هرچه یک مطلب، میرورهای بیشتری داشته باشد و به صورت گسترده تری پخش شده باشد امکان فیلتر کردن آن کمتر میشود. اگر شما مطلب جالبی را به زبان فارسی نوشته‌اید، لازم نیست زیاد نگران ایجاد میرور برای آن باشید زیرا خیلی زود بسیاری از اشخاص آن را در وب سایتها و وبلاگهای خود کپی خواهند کرد. تنها اشکال کار در این است که آنها نام شما را با نام خودشان عوض میکنند.

 

 

 

مطالب حساس را مخفی کنید:
بسیاری از سانسورگران برای شناسایی سایتهای غیرمجاز از یک سری برنامه کامپیوتری بنام خزنده (Crawler) استفاده میکنند. کار این خزنده‌ها این است که در درون وب سایتها بخزند و محتویات آنها را از لحاظ کلمات و عبارات غیرمجاز مورد بررسی قرار دهند و چنانچه چنین کلماتی پیدا کردند آدرس آن سایت را به لیست سیاه بیافزایند. این خزنده‌ها تنها برای تجزیه و تحلیل متون طراحی شده‌اند و از درک نوشته‌هایی که به صورت تصویر هستند عاجز می‌مانند. اگر در وب سایت شما عباراتی وجود دارد که فکر میکنید واکنش این خزنده ها را برمی‌انگیزد، سعی کنید آن عبارات را در قالب تصاویر مخفی کنید.

 

 

 



Proxy

 

شکل- در قسمت سمت راست کلمه "پروکسی" به صورت متن (‌Text) نوشته شده و در چپ، همان کلمه در قالب تصویر (Image) آمده است. اگرچه انسانها هر دو کلمه را بدون هیچ مشکلی میخوانند ولی خزنده‌ها از شناسایی کلماتی که به صورت تصویر هستند ناتوانند.

 

 

 

یک نسخه از مطالب مهم سایت خود را به صورت یک فایل مجتمع درآورید:
در حالت عادی، برای این که خوانندگان بتوانند کلیه مطالب وب سایت شما را بخوانند لازم است مرتباً بر روی لینکهای سایت شما کلیک کنند یا اصطلاحاً در وب سایت شما به گشت و گذار (Browse) بپردازند. این کار برای کاربرانی که از داخل کشورهای سانسورزده و به کمک پروکسی به سایت شما دسترسی پیدا کرده‌اند کمی مشکل است. سعی کنید یک نسخه از مطالب مهم سایت خود را به صورت مجتمع درآورید و آن را در قالب یک فایل (مثل PDF یا Word) منتشر کنید. به این ترتیب کاربران میتوانند فایل مذکور را بر روی کامپیوتر خود دانلود کنند و سپس به مطالعه آن بپردازند. همچنین این کار اجازه میدهد تا مطالب شما خیلی راحت بین کاربران و نیز سایر سایتهای اینترنتی گسترش پیدا کند.

 

 

 

مطالب خود را از طریق شبکه‌های P2P به اشتراک بگذارید:
همانطور که در مبحث ترفندهای عبور از فیلتر گفته شد شبکه‌های نظیر به نظیر (P2P) برای به اشتراک گذاری فایلها بوجود آمده‌اند. از آنجایی که این شبکه‌ها دارای یک سرور مرکزی و محوریت متمرکز نیستند امکان سانسور آنها وجود ندارد. سعی کنید یک نسخه از مطالب مهم خود را در یکی از این شبکه‌ها به اشتراک بگذارید.

 

 

 

ارسال مطالب از طریق ایمیل:
این امکان را برای خوانندگان خود فراهم کنید تا با عضویت در سایت شما بتوانند اخبار و مطالب مهم سایت را به صورت خبرنامه از طریق ایمیل دریافت کنند.

 

 

 

مطالب مهم را به صورت فیدهای RSS منتشر کنید:
همانطور که در مبحث ترفندهای عبور از فیلتر گفته شد، فیدهای RSS به خوانندگان امکان میدهد تا بدون نیاز به مراجعه به سایت مورد نظرشان از عناوین و مطالب مهم آن سایت آگاه شوند. سعی کنید مطالب مهم سایت خود را از طریق فیدهای RSS در دسترس خوانندگان خود قرار دهید.

 

سایت خود را بر روی یک سرور امن قرار دهید:
اگر امکانش برایتان وجود دارد وب سایت خود را بر روی یک سرور امن (SSL) قرار دهید. در این حالت ارتباط بین سایت شما با کاربران به صورت رمزنگاری شده درمی‌آید و قابل ردگیری نیست.

 

 

 

وب سایت خود را بر روی پورتی غیر از پورت 80 قرار دهید:
پورت 80، پورت پیش‌فرض برای پروتکل HTTP است و اکثر قریب به اتفاق وب سایتها بر روی این پورت قرار گرفته‌اند. به همین علت سیستمهای فیلترینگ طوری تنظیم شده‌اند تا بر تبادلاتی که از طریق این پورت انجام میگیرد نظارت کنند. یکی از راههای جلوگیری از سانسور این است که شما وب سایت خود را بر روی پورتی غیر از پورت 80 قرار دهید. توجه داشته باشید که در این حالت شما حتما باید شماره پورت را همراه با آدرس وب سایتتان ذکر کنید. با فرض این که وب سایت شما بر روی پورت 8888 قرارگرفته باشد، آدرس دسترسی به سایت شما به صورت زیر خواهد بود:

 

http://www.YourSite.com:8888/

 

ثبت یک دامین جدید:
اگر نام وب سایت شما در لیست سیاه فیلترینگ قرار گرفت، راه حل آن این است که برای سایت خود یک نام جدید انتخاب کنید. برای این کار لازم است یک دامین جدید به ثبت برسانید و آن را در کنار دامین قبلی‌تان پارک کنید (Parked Domain). به این ترتیب وب سایت شما دارای دو یا چند آدرس متفاوت خواهد شد.

 

 

 

تغییر میزبان وب:
اگر IP آدرس سایت شما در لیست سیاه قرار گرفته، چاره آن این است که از وب هاست خود بخواهید سایت شما را بر روی یکی دیگر از سرورهایش میزبانی کند. اگر وب هاست شما این امکان را فراهم نمیکند تنها راه حل ممکن این است که وب هاست خود را عوض کنید. در حالت عادی بلوک شدن IP آدرس اهمیت چندانی ندارد مگر اینکه شما بخواهید از طریق IP آدرس به وب سایتتان دسترسی پیدا کنید.

 

 

 

در آخر تذکر این نکته ضروری است که در پیشگیری از سانسور همواره قدم به قدم و همگام با سانسورچیان پیش روید و هیچگاه تمامی برگهای برنده خود را از اول رو نکنید. مثلاً اگر برای دسترسی به وب سایتتان دامین‌های متعددی را به ثبت رسانده‌اید، هرگز نام تمام آنها را به یکباره منتشر نکنید، بلکه به موازات این که فیلترینگ یکی از دامینهای شما را بلوک کرد، شما اقدام به اعلام دامین بعدی کنید.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   47 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله فیلترینگ در ایران


دانلودمقاله خیام شاعر، خیام فیلسوف

 

 
صادق هدایت
شاید کمتر کتابی در دنیا مانند مجموعهی ترانههای خیام تحسین شده، مردود و منفور بوده، تحریف شده، بهتان خورده، محکوم گردیده، حلاجی شده، شهرت عمومی و دنیاگیر پیدا کرده و بالاخره ناشناس مانده. اگر همهی کتابهایی که راجع به خیام و رباعیاتش نوشته شده جمعآوری شود، تشکیل کتابخانهی بزرگی را خواهد داد. ولی کتاب رباعیاتی که به اسم خیام معروف است و در دسترس همه میباشد مجموعهای است که عموماً از هشتاد الی هزار و دویست رباعی کم و بیش دربردارد؛ اما همهی آنها تقریباً جُنگ مغلوطی از افکار مختلف را تشکیل میدهند.
حالا اگر یکی از این نسخه های رباعیات را از روی تفریح ورق بزنیم و بخوانیم، در آن به افکار متضاد، به مضمونهای گوناگون و به موضوعهای قدیم و جدید برمیخوریم؛ به طوری که اگر یک نفر صد سال عمر کرده باشد و روزی دو مرتبه کیش و مسلک و عقیدهی خود را عوض کرده باشد قادر به گفتن چنین افکاری نخواهد بود. مضمون این رباعیات روی فلسفه و عقاید مختلف است از قبیل: الهی، طبیعی، دهری، صوفی، خوشبینی، بدبینی، تناسخی، افیونی، بنگی، شهوتپرستی، مادی، مرتاضی، لامذهبی، رندی و قلاشی، خدایی، وافوری... آیا ممکن است یک نفر اینهمه مراحل و حالات مختلف را پیموده باشد و بالاخره فیلسوف و ریاضیدان و منجّم هم باشد؟ پس تکلیف ما در مقابل این آش درهمجوش چیست؟ اگر به شرح حال خیام در کتب قدما هم رجوع بکنیم، به همین اختلاف نظر برمیخوریم.
اساس کار ما روی یک مشت رباعی فلسفی قرار گرفته است که به اسم خیام، همان منجم و ریاضیدان بزرگ، مشهور است و یا به خطا به او نسبت میدهند. اما چیزی که انکارناپذیر است، این رباعیات فلسفی در حدود قرن 5 و 6 هجری به زبان فارسی گفته شده.
تاکنون قدیمترین مجموعهی اصیل از رباعیاتی که به خیام منسوب است، نسخهی «بودلن» آکسفورد میباشد که در سنهی 865 در شیراز کتابت شده، یعنی سه قرن بعد از خیام، و دارای 158 رباعی است، ولی همان ایراد سابق کم و بیش به این نسخه وارد است. زیرا رباعیات بیگانه نیز درین مجموعه دیده میشود.
تنها سند مهمی که از رباعیات اصلی خیام در دست میباشد، عبارتست از رباعیات سیزدهگانهی «مونس الاحرار» که در سنهی 741 هجری نوشته شده، و در خاتمهی کتاب رباعیات روزن استنساخ و در برلین چاپ شده. رباعیات مزبور علاوه بر قدمت تاریخی، با روح و فلسفه و طرز نگارش خیام درست جور میآیند. پس در اصالت این سیزده رباعی و دو رباعی [نقل شده در] «مرصادالعباد» که یکی از آنها در هر دو تکرار شده، شکی باقی نمیماند و ضمناً معلوم میشود که گویندهی آنها یک فلسفهی مستقل و طرز فکر و اسلوب معین داشته، و نشان میدهد که ما با فیلسوفی مادی و طبیعی سر و کار داریم. از اینرو، با کمال اطمینان میتوانیم این رباعیات چهاردهگانه را از خود شاعر بدانیم و آنها را کلید و محکِ شناسایی رباعیات دیگر خیام قرار بدهیم. در این صورت، هر رباعی که یک کلمه و یا کنایه مشکوک و صوفیمشرب داشت، نسبتِ آن به خیام جایز نیست. ولی مشکل دیگری که باید حل بشود این است که میگویند خیام، به اقتضای سن، چندینبار افکار و عقایدش عوض شده، در ابتدا لاابالی و شرابخوار و کافر و مرتد بوده و آخر عمر سعادت رفیق او شده، راهی به سوی خدا پیدا کرده و شبی روی مهتابی مشغول بادهگساری بوده، ناگاه باد تندی وزیدن میگیرد و کوزهی شراب روی زمین میافتد و میشکند. آن وقت خیام برآشفته به خدا میگوید:
ابریق می مرا شکستی ربی،
بر من در عیش را ببستی ربی،
من می خورم و تو میکنی بدمستی
خاکم به دهن مگر تو مستی ربی؟
خدا او را غضب میکند، فوراً صورت خیام سیاه میشود و خیام دوباره میگوید:
ناکرده گناه در جهان کیست؟ بگو
آن کس که گنه نکرده چون زیست؟ بگو
من بد کنم و تو بد مکافات دهی
پس فرق میان من و تو چیست؟ بگو
خدا هم او را میبخشد و رویش درخشیدن میگیرد و قلبش روشن میشود. بعد میگوید: «خدایا مرا به سوی خودت بخوان!» آن وقت مرغ روح از بدنش پرواز میکند!
این حکایت معجزهآسای مضحک بدتر از فحشهای نجمالدین رازی به مقام خیام توهین میکند، و افسانهی بچهگانهای است که از روی ناشیگری به هم بافتهاند. آیا میتوانیم بگوییم گویندهی آن چهارده رباعی محکم فلسفی که با هزار زخم زبان و نیشخندههای تمسخرآمیزش دنیا و مافیهایش را دست انداخته، در آخر عمر اشک میریزد و از همان خدایی که محکوم کرده، [با این زبان]، استغاثه میطلبد؟ شاید یک نفر از پیروان و دوستان شاعر برای نگهداری این گنج گرانبها، این حکایت را ساخته تا اگر کسی به رباعیات تند او بربخورد به نظر عفو و بخشایش به گویندهی آن نگاه کند و برایش آمرزش بخواهد!
از این قبیل افسانهها دربارهی خیام زیاد است که قابل ذکر نیست، و اگر همهی آنها جمعآوری بشود، کتاب مضحکی خواهد شد. فقط چیزی که مهم است به این نکته برمیخوریم که تأثیر فکر عالی خیام در یک محیط پست و متعصب خرافاتپرست چه بوده، و ما را در شناسایی او بهتر راهنمایی میکند. زیرا قضاوت عوام و متصوفین و شعرای درجهی سوم و چهارم که به او حمله کردهاند از زمان خیلی قدیم شروع شده و همین علت مخلوط شدن رباعیات او را با افکار متضاد به دست میدهد. کسانی که منافع خود را از افکار خیام در خطر میدیدهاند تا چه اندازه در خراب کردن فکر او کوشیدهاند.
[با بررسی رباعیهای خیام] میتوانیم به طور صریح بگوییم که خیام از سن شباب تا موقع مرگ، مادی، بدبین و ریبی بوده (و یا فقط در رباعیاتش اینطور مینموده) و یک لحن تراژیک دارد که به غیر از گویندهی همان رباعیات چهاردهگانهی سابق کس دیگری نمیتواند گفته باشد، و قیافهی ادبی و فلسفی او به طور کلی تغییر نکرده است. فقط در آخر عمر با یک جبر یأسآلودی حوادث تغییرناپذیر دهر را تلقی نموده و بدبینی که ظاهراً خوشبینی به نظر میآید اتخاذ میکند.

به طور خلاصه، این ترانههای چهار مصراعی کمحجم و پُرمعنی اگر ده تای از آنها هم برای ما باقی میماند، باز هم میتوانستیم بفهمیم که گویندهی این رباعیات در مقابل مسایل مهم فلسفی چه رویهای را در پیش گرفته و میتوانستیم طرز فکر او را به دست بیاوریم. لهذا از روی میزان فوق، ما میتوانیم رباعیاتی که منسوب به خیام است از میان هرج و مرج رباعیات دیگران بیرون بیاوریم. اما آیا این کار آسان است؟
سلاستِ طبع، شیوایی کلام، فکر روشن سرشار و فلسفهی موشکاف که از خیام سراغ داریم به ما اجازه میدهد که یقین کنیم بیش از آنچه از رباعیات حقیقی او که در دست است، خیام شعر سروده که از بین بردهاند و آنهایی که مانده به مرور ایام تغییرات کلی و اختلافات بیشمار پیدا کرده و روی گردانیده.
علاوه بر بیمبالاتی و اشتباهات استنساخ کنندگان و تغییر دادن کلمات خیام، که هر کسی به میل خودش در آنها تصرف و دستکاری کرده، تغییرات عمدی که به دست اشخاص مذهبی و صوفی شده نیز در بعضی از رباعیات مشاهده میشود. مثلاً،
شادی بطلب که حاصل عمر دمی است
تقریباً در همهی نسخ نوشته «شادی مطلب». در صورتی که ساختمان شعر و موضوعش خلاف آن را نشان میدهد. یک دلیل دیگر به افکار ضد صوفی و ضد مذهبی خیام نیز همین است که رباعیات او مغشوش و آلوده به رباعیات دیگران شده.
رباعیاتی که اغلب دم از شرابخواری و معشوقهبازی میزند، بدون یک جنبهی فلسفی یا نکتهی زننده و یا ناشی از افکار نپخته و افیونی است و سخنانی که دارای معانی مجازی سست و درشت است، میشود با کمال اطمینان دور بزنیم. مثلاً آیا جای تعجب نیست که در مجموعهی معمولی رباعیات خیام به این رباعی بربخوریم:
ای آنکه گزیدهای تو دین زرتشت
اسلام فکندهای تمام از پس و پشت
تا کی نوشی باده و بینی رخ خوب؟
جایی بنشین عمر که خواهندت کشت
این رباعی تهدیدآمیز آیا در زمان زندگانی خیام گفته شده و به او سوءقصد کردهاند؟ جای تردید است، چون ساختمان رباعی جدیدتر از زمان خیام به نظر میآید. ولی در هر صورت قضاوت گوینده را دربارهی خیام و درجهی اختلاط ترانههای او را با رباعیات دیگران نشان میدهد.
به هر حال، تا وقتی که یک نسخهی خطی که از حیث زمان و سندیت تقریباً مثل رباعیات سیزدهگانهی کتاب «مونس الاحرار» باشد به دست نیامده، یک حکم قطعی دربارهی ترانههای اصلی خیام دشوار است. به علاوه، شعرایی پیدا شدهاند که رباعیات خود را موافق مزاج و مشرب خیام ساختهاند و سعی کردهاند که از او تقلید بکنند ولی سلاستِ کلام آنها، هر قدر هم کامل باشد، اگر مضمون یک رباعی را مخالف سلیقه و عقیدهی خیام ببینیم با کمال جرأت میتوانیم نسبت آن را از خیام سلب بکنیم. زیرا ترانههای خیام با وضوح و سلاستِ کامل و بیان ساده گفته شده؛ در استهزاء و گوشه کنایه خیلی شدید و بیپرواست.
ازین مطالب میشود نتیجه گرفت که هر فکر ضعیف که در یک قالب متکلف و غیرمنتظم دیده شود از خیام نخواهد بود. مشرب مخصوص خیام، مسلک فلسفی، عقاید و طرز بیان آزاد و شیرین و روشن او، اینها صفاتی است که میتواند معیار مسئلهی فوق بشود.
ما عجالتاً این ترانهها را به اسم همان خیام منجّم و ریاضیدان ذکر میکنیم، چون مدعی دیگری پیدا نکرده. تا ببینیم این اشعار مربوط به همان خیام منجم و عالم است و یا خیام دیگری گفته. برای این کار، باید دید طرز فکر و فلسفهی او چه بوده است.
خیام فیلسوف
فلسفهی خیام هیچوقت تازگی خود را از دست نخواهد داد. چون این ترانههای در ظاهر کوچک ولی پُر مغز، تمام مسایل مهم و تاریکِ فلسفی را که در ادوار مختلف انسان را سرگردان کرده و افکاری را که جبراً به او تحمیل شده و اسراری را که برایش لاینحل مانده مطرح میکند. خیام ترجمان این شکنجههای روحی شده: فریادهای او انعکاس دردها، اضطرابها، ترسها، امیدها و یأسهای میلیونها نسل بشر است که پیدرپی فکر آنها را عذاب داده است. خیام سعی میکند در ترانههای خودش با زبان و سبک غریبی همهی این مشکلات، معماها و مجهولات را آشکارا و بیپرده حل بکند. او زیر خندههای عصبانی و رعشهآور، مسایل دینی و فلسفی را بیان میکند، بعد راه حل محسوس و عقلی برایش میجوید.
به طور مختصر، ترانههای خیام آیینهای است که هر کس، ولو بیقید و لاابالی هم باشد، یک تکه از افکار، یک قسمت از یأسهای خود را در آن میبیند و تکان میخورد. ازین رباعیات یک مذهب فلسفی مستفاد میشود که امروزه طرف توجه علمای طبیعی است و شرابِ گس و تلخمزهی خیام هرچه کهنهتر میشود، بر گیرندگیاش میافزاید. به همین جهت، ترانههای او در همهجای دنیا و در محیطهای گوناگون و بین نژادهای مختلف طرف توجه شده.
اکنون برای اینکه طرز فکر و فلسفهی گویندهی رباعیات را پیدا بکنیم و بشناسیم، ناگزیریم که افکار و فلسفهی او را چنانکه از رباعیاتش مستفاد میشود بیرون بیاوریم، زیرا جز این وسیلهی دیگری در دسترس ما نیست و زندگی داخلی و خارجی او، اشخاصی که با آنها رابطه داشته، محیط و طرز زندگی، تأثیر موروثی، فلسفهای که تعقیب میکرده و تربیت علمی و فلسفی او به ما مجهول است.
اگرچه یک مشت آثار علمی، فلسفی و ادبی از خیام به یادگار مانده ولی هیچکدام از آنها نمیتواند ما را در این کاوش راهنمایی بکند، چون تنها رباعیات، افکار نهانی و خفایای قلب خیام را ظاهر میسازد. در صورتیکه کتابهایی که به مقتضای وقت و محیط یا به دستور دیگران نوشته حتی بوی تملق و تظاهر از آنها استشمام میشود و کاملاً فلسفهی او را آشکار نمیکند.
به اولین فکری که در رباعیات خیام برمیخوریم این است که گوینده با نهایت جرأت و بدون پروا با منطق بیرحم خودش هیچ سستی، هیچ یک از بدبختیهای فکری معاصرین و فلسفهی دستوری و مذهبی آنها را قبول ندارد و به تمام ادعاها و گفتههای آنها پشت پا میزند. در کتاب «اخبار العلماء باخبار الحکماء» که در سنهی 646 تألیف شده راجع به اشعار خیام اینطور مینویسد:
«...باطن آن اشعار برای شریعت مارهای گزنده و سلسله زنجیرهای ضلال بود. و وقتی که مردم او را در دین خود تعقیب کردند و مکنون خاطر او را ظاهر ساختند، از کشته شدن ترسید و عنان زبان و قلم خود را باز کشید و به زیارت حج رفت... و اسرار ناپاک اظهار نمود... و او را اشعار مشهوری است که خفایای قلب او در زیر پردههای آن ظاهر میگردد و کدورت باطن او جوهر قصدش را تیرگی میدهد.»
پس خیام باید یک اندیشهی خاص و سلیقهی فلسفی مخصوص راجع به کائنات داشته باشد. حال ببینیم طرز فکر او چه بوده: برای خواننده شکی باقی نمیماند که گویندهی رباعیات تمام مسایل دینی را با تمسخر نگریسته و از روی تحقیر به علماء و فقهایی که از آنچه خودشان نمیدانند دم میزنند حمله میکند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  33  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله خیام شاعر، خیام فیلسوف


دانلودمقاله مقایسة تطبیقی داستان حضرت زکریا و حضرت یحیی(ع) در قرآن و أناجیل اربعه

چکیده
داستان زندگی و تعالیم حضرت زکریا(ع) و یحیی(ع) یکی از داستانهای مشترک میان قرآن کریم و أناجیل اربعه می باشد که اگرچه بصورت مختصر و کوتاه در هر دو کتاب طرح شده، ولی نکات عبرت آموز و جنبه‌های تربیتی و سازندة آن در هر دو کتاب به حدی فراوان است که ضمن تقویت زمینه های صلح و همزیستی میان پیروان ادیان توحیدی می تواند چراغ پرفروغی فرا راه دیدگان پیروان اسلام و مسیحیت در جهت تحکیم بنیانهای مشترک عقیدتی قرار دهد.
انجیل لوقا، زکریا (ع) را به عنوان کاهنی یهودی و بسیار درستکار و مجری احکام الهی با جان و دل می داند که در ایام پیری توسط فرشتة خدا به ولادت یحیای نبی بشارت داده شد. قرآن کریم نیز، زکریا را به نبوت و وحی وصف نموده که علاوه بر دریافت بشارت اعجاز آمیز یحیی در کهنسالی توسط وحی، کفالت و سرپرستی مریم مقدس(س) را نیز بر عهده داشته است. در اناجیل اربعه، وظیفة یحیی(ع)، تمهید راه برای عیسی مسیح(ع) و تبشیر نسبت به ظهور پیام آور مسیحیت بیان شده است و قرآن کریم نیز یحیی را پیامبری می داند که علاوه بر تصدیق نبوت عیسی (ع)، دارای کتاب آسمانی بوده و در سن کودکی، مقام نبوت به وی عطا شده بود.
کلید واژه ها: قرآن، اناجیل اربعه، زکریا، یحیی، مقایسة تطبیقی، داستان.
طرح مسأله:
در نیم قرن گذشته، بیشتر متألهان و متفکران ادیان بزرگ، از ضرورت گفتگوی ادیان سخن می گویند و برای بسط و گسترش آن تلاش می کنند. طرح این گفتگو و تبادل نظر جهت ابهام زدایی، از پیامهایی اصلی ادیان و تقویت زمینه های صلح و همزیستی میان پیروان آنها، نقش حیاتی دارد از این رو موضوع نبوت و شرح داستان زندگانی و رسالت پیامبران الهی، از موضوعاتی است که در قرآن کریم و اناجیل اربعه به آن پرداخته شده است. مسأله هدایت مردم و دعوت آنان به پرستش خدای یگانه، بار سنگینی است که بر دوش انسانهای برگزیدة الهی نهاده شده و آنان از طریق اتصال به وحی، مأمور تبلیغ پیامهای الهی و مبارزه با ظلم و فساد پادشاهان و نیز حمایت از ستمدیدگان و پابرهنگان بوده اند. در همین راستا اناجیل اربعه و قرآن کریم، گاه به تفصیل و گاه به اجمال، به بیان داستان زندگی پیامبران الهی و مبارزات سخت آنان با حاکمان و زورگویان جامعه و نیز عابدان و راهبان مقدس مآب و ریاکار معاصر خویش پرداخته و مخاطبان و پیروان خویش را با داستان زندگی و سطح تعالیم و آموزه های آنان و نیز سرگذشت امتهای پیشین آشنا نموده اند.
از میان پانزده پیامبری که نام آنها بطور مشترک در قرآن کریم و اناجیل اربعه، ذکر شده است، مقالة حاضر تنها به مقایسة تطبیقی داستان حضرت زکریا (ع) و حضرت یحیی(ع) ابتدا در اناجیل اربعه و سپس در قرآن کریم می پردازد و نقاط اشتراک و افتراق هر یک را به تفصیل مورد بررسی قرار می دهد. لازم به ذکر است که داستان حضرت زکریا به تفصیل فقط در انجیل لوقا ذکر شده ولی داستان حضرت یحیی (ع) در اناجیل چهارگانه وارد شده است.
1-زکریا(ع)
1-1- داستان زکریای پیامبر در انجیل لوقا:
داستان حضرت زکریا(ع) در انجیل لوقا نسبتاً کوتاه و گذرا آمده و تحت الشعاع داستان حصرت یحیی(ع) قرار گرفته است از لحاظ شخصیتی زکریا، کاهنی یهودی و عضو دسته ای از خدمة خانة خدا به نام اََُبِِیّّا(1) و همسر الیصابات از نسل کاهنان یهود می‌باشد. وی بسیار درستکار و مجری احکام الهی با جان و دل بود. او توسط فرشتة خدا در ایام پیری به ولادت یحیای نبی بشارت داده شد.

1-1-1- بشارت ولادت یحیی:
«در ایام هیردویس پادشاه یهودیه کاهنی زکریا نام از فرقة ابیا بود که زن او از دختران هارون بود و الیصابات نام داشت. و هر دو در حضور خدا صالح و به جمیع احکام و فرایض خداوند بی عیب، سالک بودند. و ایشان را فرزندی نبود زیرا که الیصابات نازا بود و هر دو، دیرینه سال بودند. و واقع شد که چون به نوبت فرقة خود در حضور خدا کهانت می کرد. حسب عادت کهانت، نوبت او شد که به قدس خداوند در آمده بخور بسوزاند و در وقت بخور، تمام جماعت قوم بیرون عبادت می کردند. ناگاه فرشتة خداوند به طرف راست مذبح بخور ایستاده بر وی ظاهر گشت. چون زکریا او را دید در حیرت افتاده ترس بر او مستولی شد. فرشته بدو گفت: ای زکریا ترسان مباش زیرا که دعای تو مستجاب گردیده است و زوجه ات الیصابات برای تو پسری خواهد زایید و او را یحیی خواهی نامید. و ترا خوشی و شادی رخ خواهد نمود و بسیاری از ولادت او مسرور خواهند شد، زیرا که در حضور خداوند، بزرگ خواهد بود و شراب و مسکری نخواهد نوشید و از شکم مادر خود پر از روح القدس خواهد بود. و بسیاری از بنی اسرائیل را به سوی خداوند خدای ایشان خواهد برگردانید. و او به روح و قوت الیاس پیش روی وی خواهد خرامید تا دلهای پدران را به طرف پسران و نافرمانان را به حکمت عادلان برگرداند تا قومی مستعد برای خدا مهیا سازد زکریا به فرشته گفت این را چگونه بدانم و حال آنکه من پیر هستم و زوجه ام دیرینه سال است. فرشته در جواب وی گفت من جبرائیل هستم که در حضور خدا می ایستم و فرستاده شدم تا با تو سخن گویم و از این امور ترا مژده دهم. والحال تا این امور واقع نگردد گنگ شده یارای حرف زدن نخواهی داشت زیرا سخنهای مرا که در وقت خود به وقوع خواهد پیوست باور نکردی. و جماعت، منتظر زکریا بودند و از طول توقف او در قدس متعجب شدند. اما چون بیرون آمده نتوانست با ایشان حرف زند پس فهمیدند که در قدس رؤیایی دیده است. پس به سوی ایشان اشاره می کرد و ساکت مانده و چون ایام خدمت او به اتمام رسید به خانة خود رفت و بعد از آن روزها، زن او الیصابات حامله شده، مدت پنج ماه خود را پنهان نموده و گفت به این طور خداوند به من عمل نمود در روزهایی که مرا منظور داشت تا ننگ مرا از نظر مردم بردارد.» (انجیل لوقا، باب اول، 25-5)
در این قسمت از انجیل لوقا، بدینگونه به داستان زکریا(ع) پرداخته شده که در یکی از روزهایی که زکریا در معبد بوده است، فرشتة خداوند بر او نازل می شود و با او صحبت می‌کند و او را بشارت می دهد که دعای تو مستجاب گردیده است و همسرت برای تو پسری خواهد آورد که او را یحیی نام خواهی نهاد و به او خبر داد که از این پس، شادی و سرور زائدالوصفی نصیب تو و همسرت خواهد شد و بسیاری از ولادت آن نوزاد، خوشحال خواهند شد. زیرا که او یکی از بندگان بزرگ خداوند خواهد بود که گناه نخواهد کرد و قوت و قدرتی به مانند الیاس پیغمبر به او عطا خواهد شد.
در این حال، زکریا(ع) به فرشته گفت که این امر چگونه ممکن است با اینکه من و همسرم هر دو پیر شده ایم و در عین حال او هم، نازاست. ولی فرشته به او چنین گفت که از طرف خدا مأموریت دارم تا این مژده را به تو بدهم.
در ادامة داستان، فرشته، او را از علامت و نشانة صحیح بودن و نیز وقوع نزدیک این بشارت خبر داد و گفت از این لحظه به بعد، توان تکلم از تو گرفته خواهد شد و نمی توانی با مردم سخن بگویی تا آنکه این امور، واقع گردد. و البته چنین هم شد و این در حالی است که زکریا، بشارت جبرئیل را باور نکرد و عدم تکلم زکریا به عنوان تنبیه وی معرفی شده زیرا وقتی که او از معبد بیرون آمد، جماعت منتظر بیرون، متوجه عدم تکلم او شدند و فوراً به حادثة بزرگی پی بردند و سرانجام الیصابات باردار شد و ننگ بزرگ از او برداشته شد.


1-1-2- ولادت یحیی:
«اما چون الیصابات را وقت وضع حمل رسید پسری بزاد و همسایگان و خویشان او چون شنیدند که خداوند رحمت عظیمی بر وی کرده با او شادی کردند و واقع شد در روز هشتم چون برای ختنة طفل آمدند که نام پدرش زکریا را بر او می نهادند. اما مادرش ملتفت شده گفت نه بلکه به یحیی نامیده می شود. به وی گفتند از قبیلة تو هیچ کس این اسم را ندارد. پس به پدرش اشاره کردند که او را چه نام خواهی نهاد، او تخته ای خواسته بنوشت که نام او یحیی است و همه متعجب شدند. در ساعت دهان و زبان او بازگشته به حمد خداوند متکلم شد پس بر تمامی همسایگان ایشان خوف مستولی گشته و جمیع این وقایع در همة کوهستان یهودیه شهرت یافت. و هرکه شنید در خاطر خود تفکر نمود گفت این چه نوع طفل خواهد بود و دست خداوند با وی می بود. و پدرش زکریا از روح القدس پر شده نبوت نموده گفت: خداوند خدایِ اسرائیل، متبارک باد. زیرا از قوم خود تفقد نموده برای ایشان خدایی قرار داد و شاخ نجات برای ما برافراشت در خانة بندة خود داود.»(انجیل لوقا، باب اول،67-57).
به گزارش انجیل لوقا، پس از ولادت یحیی مردم خواستند اسم آن نوزاد را همنام پدرش زکریا کنند ولی مادرش از این کار آگاه شده و گفت که نام او یحیی خواهد بود. اطرافیان از این نام تعجب کردند زیرا که پیش از این کسی بدان اسم نامبردار نشده بود. همسایگان و اطرافیان دوباره از زکریا پرسیدند که نام آنرا چه خواهی گذاشت. زکریا هم، نام یحیی را، روی تخته ای نوشت و به آنان نشان داد و از این وقت بود که زبان زکریا به سخن گشوده شد و به حمد و ستایش پروردگار پرداخت و او که از روح القدس پر شده بود، پس از حمد و ستایش الهی، به بیان فلسفة ولادت یحیی و آینده بنی اسرائیل پرداخت و آنرا هدیه ای الهی و بسیار متبارک برای بنی اسرائیل خواند که مایة نجات بنی اسرائیل از دشمنان و نجات آنان از گناهان خواهد بود تا آنان را از ظلمت و جهالت و موت به سوی نور رهنمون شود.
1-1-3- شهادت زکریا:
«تا انتقام خون جمیع انبیاء که از ابنای عالم ریخته شد از این طبقه گرفته شود. از خون هابیل تا خون زکریا که در میان مذبح و هیکل(1) کشته شد. بلی به شما می گویم که از این فرقه بازخواست خواهد شد.» (انجیل لوقا، باب یازدهم، 51 و 50)
در این قسمت، عیسی مسیح، به این نکته اشاره می کند که خداوند، انتقام خون تمامی انبیا و فرستادگان خود را از دست ظالمان و سفاکان یهود خواهد گرفت از خون هابیل تا خون زکریا که خون هیچ یک به هدر نخواهد رفت و این قوم در محضر خدا، بازخواست خواهد شد. همچنانکه این مطلب در انجیل متی نیز آمده است:
«تا همة خونهای صادقان که در زمین ریخته شد بر شما وارد آید. از خون هابیل صدیق تا خون زکریا ابن برخیا که او را در میان هیکل و مذبح کشتید.(انجیل متی، باب بیست و سوم، 35)

1-1-4- همسر زکریا:
طبق گزارش انجیل لوقا، همسر زکریا، الیصابات نام داشت که از نسل هارون برادر موسی و از قبیلة کاهنان یهود بود. (لوقا، باب اول، 5) الیزابت، زنی پارسا، متعبد، مجری احکام الهی، پیر و سالخورده و نازا بود.(لوقا، باب اول، 17-5).
1-2- داستان زکریا در قرآن:
در قرآن کریم داستان زندگی و نبوت حضرت زکریا(ع) در سوره های آل عمران(38-37)، انعام(85)، مریم(2و 7) و انبیا(89) بیان شده است و در هر یک به ترتیب خداوند وی را به «نبوت و وحی»، «پیامبری عظیم همانند الیاس و اسماعیل و عیسی» و «اهل عبودیت و صلاح» وصف نموده است. از تاریخ حیات زکریا جز دعا و نیایش آن حضرت به درگاه خداوند جهت فرزند دار شدن و استجابت آن از سوی خداوند و اعطاء یحیی (ع) به وی آنهم پس از مشاهدة حالات مریم مقدس(س) در عبادت و کرامت وی به نزد خداوند، چیز دیگری گزارش نشده است. (طباطبایی، المیزان، 114/27) از این رو، مطابق بیان قرآن کریم، کفالت و سرپرستی مریم به خاطر فقدان پدرش عمران به زکریا داده می شود و پس از رشد و نمو مریم در بیت زکریا و اشتغال وی به عبادت، زکریا بر وی داخل می شود و به تفقد و تشویق مریم می پردازد:«فتقبلها ربها بقبول حسن و انبتها نباتا حسنا و کفلها زکریا کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقاً قال یا مریم این لک هذا قالت هو من عندالله ان الله یرزق من یشاء بعیر حساب: پس خداوند او را به نیکویی پذیرفت و او را به تربیتی نیکو پرورش داد و زکریا را برای کفالت و نگهبانی او برگماشت و هر وقت زکریا به صومعة عبادت مریم می آمد، رزق شگفت انگیزی می‌یافت می گفت ای مریم این روزی از کجا برای تو می رسد؟ پاسخ داد که این از جانب خداست که همانا خدا بی سبب به هرکس خواهد روزی بیحساب دهد.»(آل عمران 37)

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  59  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله مقایسة تطبیقی داستان حضرت زکریا و حضرت یحیی(ع) در قرآن و أناجیل اربعه