لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :6
فهرست مطالب ندارد.
مقدمه
پست مدنیسم پیکره پیچیده و در هم تنیده و متنوعی از اندیشه ها ، آرا و نظریاتی است که در اواخر دهه 1960 م . سر برآورد و بعدا اندیشه های دیکانستراکشن D econstruction و مکاتب فکری غرب از جمله فمینیسم و پسا استعمارگرایی و غیره جز واژه پست مدرن فلسفی مطرح شدند .
پست مدرنیسم در سراسر اروپا و ایالات متحده به ویژه در محافل آکادمیک و در میان دانشگاهیان ، معماران ، هنرمندان و حتی مجریان برنامه ها و تبلیغات و رسانه های گروهی و مطبوعات اشاعه و گسترش یافت . واژه پست مدرن گفتمان های فراوان و متعددی را در پی داشته است ، روندی که همچنان ادامه دارد .
هابرماس معتقد است که ، کاربرد " پسا" بیشتر تداوم جریانی را ثابت می کند ، نه پایانش را ، همانطور که مقصود جامعه شناسان از واژه پسا صنعتی را نشان می دهد و نه پایانش را .
در تفکر پست مدرن تاکید بر وجه محلی یا بومی در مقابل قطب بندی جهانی و فردی ، عینی و ذهنی پیشی می گیرد و بر اساس همین دیدگاه است که بر بازی زبانی نامتجانس و ناهمگن ، امور نامتوافق ، بی ثباتی ها و ناپایداری ها ، گسست ها و تضادها تاکید دارد . تفکر پست مدرن هر گفتگو را به جای آنکه مکالمه یا دیالوگی بین دو شریک بداند ، آنرا نوعی بازی و رویارویی بین دو رقیب می داند . در این تفکر اجتماع همگانی و جهانی به هیچ وجه یک آرمان با ایده آل محسوب نمی شود . تلاش مداوم هستند این است که " بس کنید دیگر ، بگذارید همینطور بماند ." یا " دست از معنی سازی بردارید . "
پاورپوینت معماری پست مدرنیسم
شامل 4 پاورپوینت بسیار کامل و ارزان
پست مدرن در فارسی به فرامدرن وپسامدرن ترجمه شده است که منظور شرایط بعد از مدرن و یا مرحله تاریخی بعد از مدرن است .این لغت به پانوگرایی ومابعد تجدد هم ترجمه شده است.
• بعضی پست مدرن را دوره فرا صنعتی تلقی کرده اند .عده ای نیز آن را دوره ای متفاوت از دوره مدرن می دانند .البته عده ای از فلاسفه هم آ» را مرحله ای از دوران مدرن می دانند که نقدی به خود مدرن است ولی از نظر ماهیت تفاوتی با عصر مدرن ندارد .عده ای هم پست مدرن را پاسخ گوی مشکل مدرن می دانند بدون آن که راه حل مشخصی ارائه دهد .•پست مدرن نقد مدرنیته در فرایند تاریخ مدرنیته است و نباید آن را با هر گونه ضدیت و نقد مدرنیته از مواضع سنتی اشتباه گرفت ...هدف متفکران پست مدرن به هیچ وجه بازگشت به دوران ماقبل از مدرن نیست ،زیرا دوران ماقبل مدرن و مدرن از نگاه پست مدرن ها در یک مسأله مشترک است و آن هم این است که هر دو به نوعی کلیت ثابت و امر عام و توتالیته قائل هستند. منتهی توتالیته دوران ماقبل مدرن یک نوع توتالیته مذهبی است وتوتالیته دوران مدرن ،عقل جدید است .پست مدرنیسم از این جهت که علامت بحران مدرنیته است آموزنده می باشد.لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:29
فهرست و توضیحات:
مقدمه
بیان مسأله
مدرنیسم، خانواده و طلاق
یکی از نهادهای بنیادین حفظ و تربیت نوع انسانی خانواده میباشد که در آن بچهها با فراگیری ارزشها و هنجارها و تربیت روانی مناسب برای ایفای نقش مثبت در بزرگسالی آماده میشوند. نهاد خانواده را از ابتدای خلقت انسان میتوان جستجو کرد. مهمترین عامل فروپاشی این نهاد ارزشمند، متارکه یا طلاق میباشد.
هرچند طلاق از ابتدای زندگی اجتماعی بشر وجود داشته و حتی طبق قدیمیترین اسناد حقوقی، از ابتدا صورت قانونی نیز داشته است؛ ولی در هر عصری درصد نسبی طلاق در حد معقولی بود و جود آن ضرری جبران ناپذیری به بنیاد اجتماع وارد نمیساخته استاماامروزه جامعه انسانی شاهد افزایش روز افزون نرخ طلاق در جامعه میباشد؛ به طوری که بیم نابودی بنیاد خانواده میرود و بدنبال آن جامعه شاهد روز افزون انحرافات اجتماعی ناهنجاریهای روانی، انواع بیماریهای روان پریشی در افراد مطلقه و فرزندان طلاق میباشد.
تعریف بعضی از مفاهیم کلی
<طلاق> در لغت جدا شدن زن از مرد، رها شدن از قید نکاح و رهایی از زناشویی است1 و در اصطلاح <طلاق(Divorce)> در نظامهای حقوقی غربی دلالت بر انحلال یک رابطه زناشویی رسمی و قانونی در زمانیکه هر دو طرف هنوز در قید حیاتند و پس از وقوع آن میتوانند بار دیگر ازدواج کنند، دارد.
<انحلال زناشویی>، (dissolution)مفهوم وسیعی است که طلاق تنها یکی از اسباب آن است، از اسباب دیگر همانند مرگ یکی از دو همسر یا فسخ ازدواج، میتوان نام برد. <انفصال(separation)> به معنی جدایی فیزیکی زن و شوهر از یکدیگر، در اغلب کشورها فاقد جنبه رسمی و قانونی است.اماامروزه در برخی از کشورهای غربی به شکلی از انفصال قانونی برمیخوریم که معمولا پیش از طلاق اتفاق میافتد و آن از این قرار است که دو همسر توافق میکنند در اقامتگاههای مجزا به سر برند.
غربیها برای آنکه از قرون وسطی بگذرند و مقولات فکری و صورت زندگی قرون وسطایی را نفی کنند رنسانس را برپا کردند که بازگشتی بود، به میراث کهن یونانی و رومی. جنبشهای ادبی، هنری، علمی و فلسفی بعد از رنسانس هر یک در برابر مقولات قرون وسطایی به اصطلاح آنتیتزی گذاشتند و به این ترتیب تاریخ قرون وسطا جای خود را به تاریخ قرون جدید داد. انسان غربی در برابر تاریخ قرون وسطای خود آگاهانه وضع گرفت و کوشید تا آنرا با ملاکهای نو خودارزیابی کند و در برابر ملاکها و ارزشها و راه و رسم آن و ضع جدی بگیرد. و از آن نقطه عزیمتی بسازد. اما پای غربیها، که به جاهای دیگر دنیا باز شد مسأله صورت دیگری پیدا کرد: تمدن غرب تمام تمدنهای دیگر جز خود را نفی کرد اما این نفی برابرنهادن آنتیتزی در برابر تز آنها نبود بلکه برافکندن مکانیکی آنها بود. غربیها سرزمینهای مردمان متعلق به تمدنهای دیگر را به زور تصرف کردند و با زور و تحقیر و توهین خود، روح و جسم آن مردمان را بردة خود ساختند. غربیها تمدنهای دیگر را از ریشه کندند یا خشکاندند و مردم دارای تاریخ و تمدن و گذشته کهن را به مردم بیتاریخ بدل کردند و آنها را به نوعی به بدویت بازگرداندند.2
هنگامی که سفیدپوستان اروپایی به سرزمین امریکا پانهادند بومیان آن سرزمین گفتند:» اینان خدایاناند، که از دریا آمدهاند« ؛ اما سفیدپوستان آن مردمان را» وحشی« نامیدند، یعنی مردمانی که به حیوان نزدیکتراند تا به انسان و به همین دلیل هر رفتاری با آنان رواست.3
در قرون وسطی تمامیت و کمال انسانی در اتحاد با خدای رسیدنی بود اما در دنیای مدرن جایگاه مابعدالطبیعی انسان از دیدگاه مسیحی – یعنی بازگشت از عالم خاکی به عالم روحانی مجرد مطلق – تبدیل به دیدگاه متافیزیکی مدرن شد که، در آن سرمنزل غایی انسان آرمانشهر زمینی تصور شد، بدین معنا که انسان هنگامی که از راه عقل به شناسایی کامل رسیده و خود را از تمامی بندهای طبیعت و تاریخ آزاد کرده باشد وارد یک مرحلهی پس- تاریخی میشود، که در آن تمامی کشاکشها و تنشهای میان انسان و طبیعت و انسان و انسان دیگر وجود ندارد. به عبارت دیگر مدرنیته جهتگیری در مقابل تمامی نگرش قرون وسطایی به انسان جهان و خداست و امید و آرزو بستن به امکان بازسازی انسان و جهان بر بنیاد عقل و قوه شناسایی انسان و همچنین جابجایی محور هستی از خدا به انسان. در برابر این جمله کتاب مقدس که» خدا انسان را به صورت خود آفرید« فویرباخ آن سخن معروف را گفت که» انسان خدا را به صورت خود آفرید« ؛ یعنی خدا چیزی جز صورت آرمانی انسان از انسان نیست. و این نهایت دید مدرن از انسان است. در این نگرش که از قرن شانزدهم آغاز شد عوامل مهمی دخالت داشتند مانند کشف قارهی امریکا که بکلی منظره کرة زمین را در چشن انسان اروپایی عوض کرد و بعد از انقلاب کپرنیکی که با تغییردادن جای زمین از مرکز عالم به حاشیهی منظومة شمسی و همچنین دریانوردیها و ماجراجوئیهایی که رشد بورژوازی اروپا را به دنبال داشت. در عالم اندیشه نیز رشد جهانبینی عقلانی و عقلباوری فلسفی و ارائه مدل جهان مکانیکی نیوتنی که امکان شناسایی علمی را بری انسان مطلق میکرد و سرانجام انقلاب تکنولوژیک که نشان داد انسان با اراده و قوة شناسایی خود میزان عظیمی برای تصرف در طبیعت دارد و طبیعت بمنزلة ماده خاصی است که با آن میتوان جهانی مناسب با انسان و نیازهای او ساخت. تبلور چنین اندیشهای همین جهان تکنولوژیک است که امروزه ما در آن زندگی میکنیم؛ شهرهای مدرن با تمام آنچه در اختیار انسان است؛ با تمامی ابزارها و وسایل و امکانات؛ حتی روشنایی و سرما و گرما همه چیزهای انسان ساختهای هستند به مدد تکنولوژی که خود دستارود انسان است…
تمنای آرمانشهر مدرن در انسان اروپایی انرژی عظیمی را آزاد کرد، زیرا گمان میرفت که همراه با پیشرفت بیکران در غلبه بر طبیعت و تاریخ سرانجام بشر به هر گونه کمبود و رنج و درد نیز چیره خواهد شد. حرکت عظیم انسان به سوی فتح طبیعت و شناسایی همه علمکردهای موجود یا ممکن هستی از ویژگیهای مدرنیته است اما از اواخر قرن نوزدهم در این حرکت عظیم و پیامدهای آن تردیدها پیدا شد…
جنگ جهانی اول ودوم و رویدادهای بسیار شوم و هولناکی که اتفاق افتاد نشان داد که این تنها عقل انسانی نیست که در حال پیشرفت است بلکه همپای آن جنونش نیز در حال رشد است تجربهای فاجعهبار و شکست خورده همچون نازیسم در آلمان و رژیم بلشویکی در روسیه نشان داد که این امید به پیشرفت مطلق در مدرنیته چندان مایه و بنیاد درستی نداشته است، از این رو شک و تجدید نظر دربارة آن آغاز شد.1
2 – داریوش آشوری- ما و مدرنیت – ص6
3 – همین کتاب – ص 148
1 –داریوش آشوری- از کتاب” سنت ، مدرنیته، پست مدرن” – به کوشش اکبر گنجی – ص 8و7و
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 55صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه36
فهرست مطالب
پست مدرنیسم:
1- راز زدایی از عینیت علمی
اصول و مبانی پست مدرنیسم
مقدمه:
شرایط زندگی امروز از انسان به ویژه انسانی که لاف عقل بزند و داعیه هنر داشته باشد،می طلبد که در عرصه و شرایط تازه از دیدگاهی نو به قرائت گفتمان های نظری و تاب و تنش های فرهنگی بپردازد و همراه با شناخت و تحلیل و راه و رسم دیگران،راه حلی کارآ برای مسایل اجتماعی و فرهنگی خود بیابد. امروز،خواه وناخواه جهان به دورانی تازه گام نهاده و پدیده یی که چه نادرست پست مدرنیسم نام گرفته با سایه روشن های پیدا و پنهان در تمام بحث های روشنفکری و هنری جهان رخنه کرده است. بیست سالی هست که اصطلاحی پست مدرنیسم با تاثیر گذاری بر ذهنیت و فرهنگ و هنر انسان ها تمامی جهان را به انحای گوناگون زیر سیطره خود گرفته است شبح پست مدرنیسم بر آن چه انسان امروز می اندیشید آن چه تولید می کند، آن چه می داند،آن چه نمی داند و آنچه در گل طبیعت و هستی او نامیده می شود سایه انداخته