تعدا صفات:۱۹
چکیده:
بلوغ (سن مسؤولیت)، امری تکوینی است، نه تشریعی و تعبدی؛ لذا در فرایند رشد طبیعی و در رابطه با عوامل اقلیمی، وراثت و مانند آن ظهور پیدا میکند. در قرآن کریم به سن خاصی در تحقق بلوغ اشاره نشده است و فقط به معیارهایی همانند «بلوغ حلم»، «بلوغ نکاح» و «بلوغ اشد» اشاره شده است. در سنت، گرچه به سنهای مختلف اشاره شده است، ولی نه به عنوان یک معیار، بلکه به عنوان طریق به تحقق معیار بلوغ که «احتلام در پسران و حیض در دختران» باشد. به بیان دیگر، در سنت، معیار بلوغ، احتلام و حیض است و سن یا سنهای معین، طریقیت بر آن معیار میباشد. در مسؤولیت کیفری، علاوه بر بلوغ، رشد کیفری نیز شرط است.
فرمت فایل:word
تعداد صفحات:112
مقدمه :
مردم معدن هایی هستند همچون طلا و نقره . پیامبر اکرم (ص)
در روان شناسی شخصیت و روان شناسی اجتماعی مباحث جنجال برانگیزی مطرح می شوند که این مباحث جذابیت خاصی را برای محقق ایجاد نموده و
زمینه های مساعدی را برای پویایی تحقیقات بنیادی و کاربردی فراهم ساخته اند .
یکی از موضوعاتی که همواره توجه روان شناسان را به خود جلب می کند بحث پیشرفت تحصیلی است و همچنین عدم پیشرفت تحصیلی (افت تحصیلی) که امروز یکی از موضوعات کنفرانس ها و سمینارها می باشد . در این پژوهش هدف آن است که عوامل متعددی که در پیشرفت تحصیلی موثرند نام برده شود و رابطه پیشرفت تحصیلی و عزت نفس مورد بررسی قرار گیرد .
در طول صد سال گذشته نیز بسیاری از روانشناسان این نظر را پذیرفته اند
که انسان دارای یک نیاز به عزت نفس می باشد (مانند آدلر ، آلپورت ،
راجرز ، سالیوان ، کارن هورنای ، جیمز ، مزلو ، مورفی ، رانگ ) از میان
این افراد کارن هورنای روشی را که افراد تلاش می کنند بواسطه آن یک
خود پنداره مطلوب از خود بدست آورده و از آن محافظت و دفاع نمایند را مورد بحث قرار داده است .
در ابتدای کودکی امنیت و آرامش کودکان در گرو توجه و مراقبت والدین است . آنها نیازهای کودکان خود را برآورده نموده و اضطرابهایشان را به حداقل می رسانند و بتدریج که کودکان رشد می کنند در آنها خودیاری نیز بوجود می آید و این شناخت برایشان حاصل می گردد که آیا دختران و پسران خوبی هستند ؟ کودکان از طریق والدینشان ( به نظر آنها قدرت مطلق هستند ) ، می خواهند پیامدهای خوب را دریافت کنند و در مقابل از پیامدهای بد در امان باشند ، همچنین یاد می گیرند که اگر دختران و پسران بدی باشند خطر از دست دادن مراقبت و توجه والدین وجود دارد و شاید اصلاً آنها را نابود کنند . پیامد آن چیزی که کودک ادراک می کند حتماً یک عزت نفس مثبت همراه با احساس گرمی و امنیت و یا یک عزت نفس منفی همراه با بیم و وحشت است .
موضوع تحقیق :
بررسی رابطه عزت نفس وپیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر سنین 15 تا 18 سال شهرستان نظرآباد .
شرح موضوع تحقیق :
عزت نفس یا خودارزیابی ، اثرات برجسته ای در جریان فکری ، تمایلات ، ارزشها و هدف های شخص دارد و کلید فهم رفتار اوست . شخصی که از عزت نفس برخوردار است خودش را به گونه ای مثبت ارزشیابی کرده ، برخورد مناسبی نسبت به نظریات مثبت خود و دیگران دارد . در مقابل کسی که به عزت نفس پایین مبتلاست اغلب نوعی نگرش مثبت مصنوعی نسبت به دنیا دارد . و در ناامیدی تلاش می کند تا به دیگران خودش نشان دهد که شخص لایقی است و یا ممکن است به درون خویش انزواگزیند و از ارتباط با دیگرانی که از آنها می ترسد اجتناب نماید . شخص مبتلا به عزت نفس پایین اساساً فردی است که احساس غرور کمی در خودش ادراک کرده است . عزت نفس بر اساس ترکیبی از مسائل و موضوعاتی که در زندگی برای ما اهمیت دارند ساخته شده است . تاثیر معلمان و والدین را در حصول عزت نفس و پیشرفت تحصیلی نباید از نظر دور داشت .
یکی از مفاهیمی که به مفهوم نگرش به آموزشگاه و یادگیری آموزشگاهی بسیار نزدیک است مفهوم نگرش به خود و عزت نفس تحصیلی در رابطه با یادگیری آموزشگاهی است .
موفقیت و تایید یا شکست و عدم تایید در تعدادی از تکالیف یادگیری و در مدت نسبتاً طولانی به عزت نفس کلی درباره آموزشگاه و یادگیری آموزشگاهی
می انجامد .
دانش آموزی که مرتباً در آموزشگاه موفقیت کسب می کند باید تاثیر مدرسه و معلمان را به خود تعمیم دهد و یک مفهوم کلی مثبت درباره خودش به عنوان یادگیرنده ایجاد کند (پیشین ص 76) .
با توجه به اهمیت این مقوله و تاثیر آن بر شئون زندگی در سنین شخص درصدد پاسخ به این سوال هستیم که آیا عزت نفس بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد یا خیر ؟
کوپراسمیت در تحقیق خود به این نتیجه رسید که کودکان با عزت نفس بالا افرادی هستند که احساس اعتماد به نفس ، استعداد ، خلاقیت و ابراز وجود دارند و به راحتی تحت تاثیر عوامل محیطی قرار نمی گیرند . در تحقیقاتی که بر روی نوجوانان اسرائیل انجام شده (هافمن و همکاران) مبین تاثیر ارتباط مادر با کودک در ایجاد تصور مثبت از خود و عزت نفس است .
در این مطالعه تاثیر منابع حمایتی پدر و مادر و دوستان بر عزت نفس مورد بررسی قرار گرفت یافته ها حاکی از وجود ارتباط تنگاتنگ و تعاملی منابع حمایت اجتماعی با عزت نفس در نوجوانان بوده و از سوی دیگر بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی نیز رابطه ای وجود دارد ؟
اگر کودک از اغلب تکالیف مدرسه تصور موفقیت داشته باشد و اگر بخاطر یادگیری این تکالیف از جانب معلم ، والدین و همسالان خود تشویق می گردد ، نگرش او به آموزشگاه و یادگیری آموزشگاهی مثبت خواهد بود و او مشتاق است تا تجارب بیشتری را در آنجا کسب کند . (بلوم ، ترجمه سیف ، 1363 ) .
تعداد صفحات : 160 صفحه -
قالب بندی : word
فصل اول: مقدمه
جایگاه اخلاق در جهان معاصر
رشد ملاکهای اخلاقی
بیان موضوع
هدف پژوهش
ضرورت و اهمیت پژوهش
تاریخچه مختصر در جهان و ایران
مفهوم اخلاق با چه مفاهیم دیگری در ارتباط است؟
فصل دوم: پیشینه پژوهش
ماهیت اخلاق
مفهوم رشد اخلاقی در نوجوانی و جوانی
زمینههای اجتماعی و فرهنگی رشد
تعریف واژهها:
نکاتی درباره چگونگی تحول اخلاقی
دیدگاههای روان شناختی دربارة اخلاق
دیدگاه بد سرشت بودن ذاتی انسان
رشد اخلاق در کودک
روش آموزش اخلاق
تعریف اخلاق
شاخص اخلاق
رشد اخلاق
رشد شناختی
شناخت
تحول شناختی از دیدگاه پیاژه
رشد اخلاقی از دیدگاه پیاژه
۱- مرحله تابعیت
۲- مرحله استقلال اخلاقی
رشد اخلاقی از دیدگاه کهلبرگ
الف- سطح اخلاق قبل قراردادی
ب- سطح اخلاق قراردادی
ج- سطح اخلاق فرا قراردادی
محدوده سنی در رشد قضاوت اخلاقی
مفاهیم مهم در نظریه کهلبرگ
مقایسه نظامهای اخلاقی پیاژه و کهلبرگ
تعریف اخلاق
شاخص اخلاق
رشد اخلاق
روش تحقیق در اخلاق
آموزش اخلاق
پیشینة مطالعاتی در جهان و ایران
فصل سوم: روش شناسی
موضوع پژوهش
سؤالهای پژوهش
فرضیههای پژوهش
تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش
روش پژوهش
نوع پژوهش
ابزار پژوهش
شیوه نمره گذاری
سطح اخلاق قبل قراردادی
سطح قراردادی
سطح فرا قراردادی
جمعیت پژوهش
نمونة پژوهش:
روش انتخاب آزمودنی
تجزیه و تحلیل آماری
تجزیه و تحلیل کیفی
روشهای جدید در سنجش قضاوتهای اخلاقی
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل نتایج
فصل پنجم: تبیین فرضیه
تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش
محدودیتها
پیشنهادها
فهرست منابع
مقدمه: جایگاه اخلاق در جهان معاصر:
در عصری زندگی میکنیم که تنظیم روابط اجتماعی بر اساس اصول اخلاقی اهمیتی فوقالعاده پیدا کرده است. زندگی، آسایش و حرمت شخصی هر یک از ما، بیش از پیش، در گرو آن قرار دارد که اصول اخلاقی تا چه حد به طور عمومی مورد رعایت قرار میگیرند. در بسیاری از عرصههای نوین کار و زندگی اگر انسانها نخواهند به احکام اخلاقی وفادار بمانند هیچ نیرویی برای بازداری آنها از تجاوز به حقوق یکدیگر وجود ندارد. همبستگی جماعتی و قومی و قوام زندگی اجتماعی نیز ضعیفتر از آن است که افراد را به یکدیگر مرتبط سازد و انسانها بیش از پیش به صورت افراد مجزا، مستقل و بی اعتنا نسبت به یکدیگر درآمدهاند.
دولتهای ملی، به دنبال جهانی شدن اقتصاد و عروج نهادهای سیاسی بین المللی، قدرت و اعتبار خود را تا حد زیادی از دست داده اند؛ بحرانهای اقتصادی و سیاسی و انقراض باورهای سخت گیرانه سنتی تضعیف دستگاههای امنیتی را به همراه آورده است؛ و نهادهای گوناگون جامعه، محکوم به انشقاق و از هم پاشیدگی، توان نظارت بر اعمال اعضای خود را از دست دادهاند. در نتیجه، حوزههایی از زندگی اجتماعی که بر آنها هرج و مرج و اغتشاش حاکم است به طور مداوم در حال تکثیر و گسترش هستند. در این شرایط تنها اخلاق است که به علت موقعیت استعلایی خود میتواند، انسانها را به جدی گرفتن مسئولیت خود در قبال یکدیگر فرا خواند.
اما امروزه آموزههای اخلاقی نیز در وضعیتی بحرانی قرار دارند. بنیادها، مراجع و تکیه گاههای سنتی احکام اخلاقی، تا حد معینی مشروعیت خود را از دست دادهاند و هیچ گونه الگوی رفتاری معینی – حداقل برای نسل جوان – وجود ندارد.
هنجارهای اجتماعی، باورهای مذهبی و آموزشهای فلسفی، سه بنیاد اصلی ترویج آموزههای اخلاقی، هر یک به نوعی، دیگر از اعتبار و نفوذ دیرینه خود برخوردار نیستند.
هنجارهای اجتماعی، از یک سو، حالتی آن چنان مجرد و عام پیدا کردهاند که هیچ تکلیف مشخصی را برای کسی تعیین نمیکنند و از سوی دیگر، دلیل انشقاق جامعه و تضعیف نهادهای اجتماعی اقتدار و نفوذ خود را بر اذهان مردم از دست دادهاند. در سطح کلی زندگی اجتماعی، مشروعیت هنجارهای اجتماعی چندان ضربه نخورده است، اما این هنجارها آن قدر از اقتدار برخوردار نیستند که فرد را از تکروی و بیتوجهی به منافع جمع باز دارند.
به علاوه فرد نیز دیگر از آن توان، شهامت و امکانات برخوردار نیست که بتواند به صورت خودانگیخته و خودجوش از سر اقتدار و بزرگواری، اخلاقی عمل کند.
قدرت عظیم نهادهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و حاکمیت شرایط بغرنج و پیچیده جهانی بر فراز و نشیب زندگی اجتماعی انسانها را به موجوداتی خرد و حقیر تبدیل نموده است. فرد در چنبرة زنجیر منطق سرمایه، عقلانیت نظم اداری و پیامدهای تصمیمهای خیل کنشگران قدرتمند گرفتار آمده است. در چنین شرایطی انسان دیگر سرنوشت را به مبارزه نمیطلبد، خود را وارد ماجراهای پیچیده برای تغییر شرایط کلی جهان نمیسازد و نگران از عواقب اعمال خود، خویش را چندان درگیر مشکلات دیگران نمیکند. او بیشتر سعی میکند تا از فرصتهای ممکن بهره جسته و امکانات لازم برای بهره مندی از یک زندگی بی دردسر را برای خود فراهم آورد. فداکاری و احساس مسئولیت نسبت به وجود و موقعیت دیگران برای او اهمیت چندانی ندارد. بیهوده نیست که ما امروزه با خیل افرادی روبرو هستیم که درصدد بازگردانیدن مشروعیت و اقتدار سابق به بنیادها و مراجع احکام اخلاقی هستند. در زمینة درک مذهبی، اجتماعی و فلسفی از امور رد پای این تلاش را میتوان مشاهده کرد. این گونه تلاشها در برخی از مناطق جهان و حوزههای زندگی اجتماعی با موفقیت روبرو شدهاند. اینجا و آنجا، مذهب، نهادهای سنتی جامعه و تعقل و استدلال وجههای نو پیدا کردهاند و افراد و گروههای بسیاری راغب شدهاند که ادعای از نو طرح شدة این نهادها و مراجع را مورد ملاحظة جدی قرار دهند.
معهذا فریب ظاهر قضیه را نباید خورد. بنیادها و مراجع سنتی هر قدر که نوسازی شده باشند باز توان ارایة چنان احکام جهانشمولی را ندارند که انسان، جدا از موقعیت اجتماعی و اندیشه و طرز نگرشش به جهان، آنها را معتبر بشمارد. موقعیت قدرتمند این بنیادها و مراجع بیشتر اوقات محدود به یک زمان معین و وضعیت خاص است. مذهب به طور عمده مؤمنین، هنجارهای اجتماعی افراد میانسال و کمابیش موفق و استدلال و تعقل روشنفکران را مخاطب قرار میدهد.
به علاوه، آنها نمیتوانند همان گروه مخاطب خود را به صورت جمع و کلیتی واحد تثبیت نمایند. مذهب خود متشکل از مذاهب مختلف است و هر مذهب احکام اخلاقی خاص خود را دارد. اعتقاد و ایمان به یک مذهب به طور معمول انسان را از مؤمنین به مذاهب دیگر دور و حتی گاه منزجر میسازد. از این لحاظ، حس عطوفت و اخوت نشأت گرفته از درک مذهب به طور معمول محدود به انسانهای خاص است. هنجارهای اجتماعی نیز به طور مداوم در حال تغییر هستند. هنجارهای حاکم بر نهادهای سنتی اجتماعی نیز هر چند در عرصههای خرد زندگی اجتماعی به کار میآیند، در عرصههای کلان و وسیع زندگی اجتماعی نقشی سرکوبگرایانه پیدا میکنند. هر چند صلابت و اقتدار این هنجارها ممکن است زمینة امن کار و کوشش را برای برخی فراهم آورد ولی این امنیت به بهای نقض آزادی عمل برخی دیگر از افراد به دست میآید. شکست این پروژهها در عین حال شکست تلاش برای بنیان گذاری و فراافکندن هر نوع مرجع فرا-فردی برای اصول اخلاقی است.
مقدمه
قبـل از ایـنـکـه بـحـث را آغـاز کـنـیـم، چـنـد اصـطلاح مـورد
استفاده پزشکان در زمینه قاعدگی زنانه را برایتان توضیح
میدهیم:
قاعدگی (عادت ماهیانه): خـروج ماهیانه خون از رحم در خانم ها. چرخه قاعدگی: زمان از شروع یک دوره تا شروع دوره بعدی. واحد شمارش این چرخه به روز می باشد. تخم گذاری: رها شدن تخم های بالغ از تخمدان. قاعدگی با درد زیر دل: درد پایین شکم همراه با پیچش قبل یا در طی دوره ماهیانه. رحم: عضوی که بچه تا قبل از تولد در آن رشد می کند.
قاعدگی های معمولی و نرمال --- برای همه خانم ها یکسان نیست
دختری به مطب من مراجعه کرد که می خواست قبل از رفتن به تعطیلات مورد معاینه فیزیکی قرار گیرد. مادرش گفت: "او هنوز کلاس پنجم است اما دوره قاعدگی او شروع شده است با اینکه این اتفاق برای هیچکدام از دوستانش نیفتاده است. آیا خیلی زود نیست؟ " بعد از اینکه با دختر و مادرش صحبت کردم و معاینات را انجام دادم، به آنها گفتم که این کاملاً اتفاقی نرمال است و هیچ مشکلی وجود ندارد.
این فایل دارای 20 صفحه می باشد.
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 38 صفحه
چکیده
سن مسئولیت کیفری از دیرباز جزو موضوعات مهم و پر چالش حقوق کیفری محسوب میشود. از جمله این چالشها مسئلة تدریجی یا دفعی بودن مسئولیت کیفری است. طبق نظر مشهور فقهای شیعه سن مسئولیت کیفری در قانون مجازات اسلامی بر اساس سن بلوغ شرعی، 9 سال تمام قمری در دختران و 15 سال تمام قمری در پسران تعیین شده است. حال سؤال این است که آیا ابتنای سن مسئولیت کیفری بر سن بلوغ شرعی صحیح است؟ آیا سن بلوغ امری تعبدی یا تکوینی است؟ تدریجی یا دفعی است؟ در این نوشتار با بررسی موضوع سن مسؤلیت کیفری دختران از ابعاد مختلف و نقد قوانین موجود، پیشنهاد تغییر و تدریجی بودن سن مسئولیت کیفری دختران متناسب با رشد عقلی و قوه تمییز آنها داده شده؛ زیرا دختران به ندرت در 9 سالگی به سن رشد میرسند.
طرح مسأله
تحول در دیدگاههای کیفری دستاوردهای مهمی در زمینه دادرسی اطفال، نوجوانان و حقوق کیفری به دنبال داشته است. توجه به ویژگیهای شخصیتی اطفال و نوجوانان، پدید آمدن سیاست جنایی افتراقی، اتخاذ واکنش مناسب در قبال جرایم آنها با هدف تربیت، بازاجتماعی و مسئولیتپذیر کردن از جمله مهمترین دستاوردها بوده که شامل اصول و حقوق متعدد شکلی و ماهوی است. یکی از اصول مشترک بینالمللی، تعیین حداقل سن مسـئولیت کیفری[1] برای نوجـوانان است. این امر در اسناد بینالمللی و نظامهای حقوقی مختلف مورد تأکید قرار گرفته و کشورهای مختلف به تناسب محیط اجتماعی و شاخصهای مختلف رشد، سنین متفاوتی را به عنوان حداقل سن مسئولیت کیفری تعیین نمودهاند. به علاوه اکثر قریب به اتفاق کشورها در کنار تعیین حداقل سن مسئولیت کیفری، سن مسئولیت مطلق کیفری یا سن بلـوغ کیفری افراد را نیز تعیین و برای محدودة زمانی بین این دو سن واکنـشهای اجتمـاعی متـفاوتی در قبال اطفال و نوجوانان معارض قانون درنظر گرفتهاند. این واکنشها نسبت به مسئولیت و مجازات بزرگسالان جنبه تخفیف یافته[2] و به اعتبار میزان رشد و تکامل کودک جنبة تدریجی[3] و تکاملی دارد.
مادة 49 ق.م.ا. سن مسئولیت کیفری در ایران را همان سن بلوغ شرعی قرار داده است که به تبعیت از نظر مشهور فقهای شیعه در ماده 1210 ق.م. برای پسران 15 سال تمام قمری و برای دختران 9 سال تمام قمری مقرر گردیده است. تعیین این اماره سنی موجب بروز مشکلات متعددی به ویژه برای دختران شده است. در این مـقاله با طرح و بسط موضوع از ابعاد مختلف و بررسی دیدگاهها و راهکارهای موجود و فراز و فرود نظام قانونگذاری ایران در زمینة سن مسئولیت کیفری دختران، تلاش شده تا راهحلی مناسب با توجه به مقتضیات زمان در خصوص مسئولیت کیفری دختران ارائه نماید.
[1] - Minimum Age of Criminal Responsibility
[2] - Diminished
[3]- Gradual