فرمت فایل:word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات :104
فهرست مطالب :
مقدمه 3
1- فصل اول 11-8
1-1- بیان مسئله 9
1-2- اهمیت پژوهش 9
1-3- هدف پژوهش 9
1-4-سوالات پژوهش 10
1-5-متغیرهاو تعاریف نظری و عملیاتی آنها 10
1-5-1- منبع کنترل 10
1-5-1-2-تعریف عملیاتی 11
1-5-2-عزت نفس 11
2- فصل دوم 63-12
پیشینه نظری 13
2-1- نظریه ی روانشناسان و جامعه شناسان در باره ی عزت نفس 13
2-1-1- نظریه جیمز 13
2-1-2- نظریه مید 14
2-1-3- نظریه کولی 15
2-1-4- نظریه روزنبرگ 17
2-1-5- نظریه سالیوان 18
2-1-6- نظریه هورنای 20
2-1-7- نظریه آدلر 21
2-1-8- نظریه راجرز 23
2-1-9- نظریه مزلو 26
2-1-10-نظریه ی آلپورت 27
2-1-11-نظریه ی دیگر روانشناسان 28
2-1-12-عزت نفس و غرور 30
2-1-13-نقش خانواده در شکل گیری عزت نفس 38
2-1-14-نقش پدر خانواده بر عزت نفس فرزندان
41
2-1-15-کمک تخصصی برای افزایش عزت نفس 42
2-2-منبع کنترل 44
2-2-1-رویکردها و نظریه های متفاوت درباره منبع کنترل 45
2-2-2-مفاهیم اساسی نظریه یادگیرِی اجتماعی 48
2-2-3-تفاوت های فردی 53
2-2-4-کنترل 53
2-2-5-واکنش در برابر از دست دادن کنترل 54
2-2-6-منبع کنترل 56
2-2-6-1-منبع کنترل درونی 57
2-2-6-2-منبع کنترل بیرونی 58
2-2-6-3-ویژگی های افراد با منبع کنترل درونی 60
2-2-6-4-ویژگی های افراد با منبع کنترل بیرونی 62
2-2-7- تصور راتر در باره انسان 63
3- فصل سوم 73-66
3-1 – طرح پژوهش 67
3-2- جامعه ی مورد پژوهش 67
3-3- نمونه روش نمونه گیری 67
3-4-ابزارتحقیق 67
3-4-1-آزمون منبع کنترل 67
3-4-2-آزمون عزت نفس 69
3-5-روش اجرای پژوهش 72
3-5-1-اجرای اصلی 72
3-6-1-روش آمار 72
4- فصل چهارم 78-73
تجزیه و تحلیل آمارِِِی 74
4-1-یافته های مربوط به سوال پژوهش 74
فصل پنجم 81-79
5-1-بحث و نتیجه گیری 81
5-2-پیشنهادات 82
منابع 83
ضمائم 100-86
چکیده تحقیق
پژوهش حاضر٬ با نام « بررسی رابطه منبع کنترل ( درونی- برونی) با عزت نفس » که با هدف یافتن رابطه بین عزت نفس و منبع کنترل در پسران و دختران دانشجو وهمچنین یافتن تفاوت منبع کنترل و عزت نفس بین دانشجویان دختر و پسر , انجام شد.
منبع کنترل که دارای دو بعد درونی و بیرونی است و بنابر فرضیات راتر ,افرادی که دارای منبع کنترل درونی هستند معتقدند که اعمالشان نقش عمدهای در به حد اکثر رساندن برون دادهای بد یا خوب دارد و افراد دارای دارای منبع کنترل بیرونی٬ فکر میکنند برون دادهای بد یا خوب ارتباطی با رفتار انها ندارد.
عزت نفس به مقدار ارزشی گفته میشود که فرد به خود نسبت میدهد و فکر میکند دیگران برای او به عنوان یک شخص قائل هستند.
جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان بوده و نمونه انتخاب شده نیز 60 نفر از دانشجویان که شامل 30 دختر و 30 پسر بوده که در کتابخانه ادبیات مشغول به درس خواندن بو دند و روش نمونه گیری نیز نمونه گیری در دسترس است.
روش آماری که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت ٬با توجه به این که پژوهش دارای دو متغییر بوده که هر کدام نیز دارای دو بعد بودند روش خی دو بود.
نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر از قرار زیر است:
1-بین عزت نفس ومنبع کنترل دختران دانشجوی دانشگاه اصفهان٬ رابطه معناداری وجود ندارد.
2-بین عزت نفس ومنبع کنترل پسران دانشجوی دانشگاه اصفهان٬ رابطه معناداری وجود ندارد.
3-بین عزت نفس دختران و پسران دانشجوی دانشگاه اصفهان٬ تفاوت معناداری وجود ندارد.
4-بین منبع کنترل دختران و پسران دانشجوی دانشگاه اصفهان٬ تفاوت معناداری وجود ندارد.
مقدمه
در جوامع کنونی و بویژه با ورود به قرن بیست و یکم اکثریت قریب اتفاق افراد به اصول بهداشتی مربوط به ابعاد مختلف جسمانی خویش آگاهی دارند به والدین از طریق رسانه های گروهی و به فرزاندان از طریق آموزشگاهها این مهم توصیه و سفارش
می شود.
ولی اکثریت جامعه متاسفانه به امر بسیار مهم بهداشت روانی خود و فرزندان اهمیت نمی دهند و بهتر آنکه بیان نمائیم آگاهی ندارند. در حالی که بر حسب آمارهای کشورهای مختلف تعداد افراد مبنی بر مشکلات و معضلات روانی رو به فزونی است.
در این میان یکی از مباحث مهم در امر بهداشت روانی عزت نفس یا همان خود بزرگواری می باشد. که یکی از خصوصیات مهم و اساسی شخصیت هر فردی را تشکیل می دهد و به طور حتم روی سایر جنبه های شخصی انسان اثر می گذارد. و کمبود یا فقدان آن باعث عدم رشد سایر جنبه های شخصیت یا ناموزونی آنها خواهد شد و حتی ممکن است پایه گذار بیماریهای روانی گوناگون مانند افسردگی، کمرویی، پرخاشگری، ترس و ... شود (بیابان گرد، 1373،ص 10) عزت نفس عبارت است از ارزشی که اطلاعات و اعتقادات خود فرد در مورد تمام یا چیزهایی که از او ناشی می شود به دست می دهد (شاملو، سعید، ص 70).
عزت نفس و منبع کنترل از جمله مفاهیمی هستند که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفته اند، اما قدمت تاریخی این موضوع در مباحثی که علماء و فلاسفه تعلیم و تربیت در گذشته داشته اند نیز به چشم می خورد در طول صد سال گذشته نیز بسیاری از روان شناسان این نظر را پذیرفته اند که انسان دارای یک نیاز به عزت نفس می باشد (مانند آدلر 1930، آلپورت 1937، راجرز 1959، سالیوان 1953، طارن هورنی 1937، جیمز 1890 ، مازلو ، 1970) از میان افراد طارن هورنی 1937 روشی را که افراد تلاش می کنند بواسطه آن یک خود پنداره مطلوب از خود بدست آورده و از آن محافظت و دفاع نمایند را مورد بحث قرار داده است.
فرنچ (1968) و ارگو (1972) از عزت نفس به عنوان یک سپر فرهنگی در مقابل اضطراب نام می برند. کوپراسمیت(1967) در تحقیق خود به این نتیجه رسید که کودکان با عزت نفس بالا افرادی هستند که احساس اعتماد به نفس، استعداد، خلاقیت و ابراز وجود می کنند و به راحتی تحت تاثیر عوامل محیطی قرار نمی گیرند.
افزایش پیشرفت تحصیلی، افزایش تلاش فرد در کسب موفقیت، داشتن اعتماد به نفس، متکبر و پرخاشگر بودن، تمایل به داشتن سلامتی بهتر، افزایش پیشرفت تحصیلی، افزایش تلاش فرد در کسب موفقیت، داشتن اعتماد به نفس، متکبر و پرخاشگر بودن، تمایل به داشتن سلامتی بهتر، لذت بردن از روابط با دیگران، پیش بینی مثبت نسبت به موفقیتهای بعدی، ارتباط تنگاتنگ در بین عزت نفس و ابراز وجود، از نشانه های بارز سطوح عزت نفس بالا در افراد است.
جورج کلی 1955 در کتاب روانشناسی ساخت های شخص این نظریه را مطرح کرده است، انسان در پی آن است که محیط خود را پیش بینی و کنترل کند. کلی پیشنهادی کرده است که هر فرد بشر ساخت ها برای خود تدوین کرده که از طریق آنها رویدادهای جهان را ملاحظه و تفسیر می کند و از این راه می تواند رویدادها را پیش بینی و کنترل کند. وی خاطر نشان کرد «ساخت ها تجاربی هستند که پویش های ذهنی در آن جریان دارند. این ساخت ها انتظار توام با پیش بینی تغییر در رویدادها را ممکن می سازند». کلی خاطر نشان می سازد که وقتی ساخت های شخص در ایفای نقش شکست می خورند، فرد احساس تهدید، گناه، خصومت و پرخاشگری می نماید (جورج کلی، کتاب روانشناسی ساخت های شخصیت، 1955، ص 3-2)
در بین نظریه پردازان یادگیری اجتماعی جولیان راتر (1954) پایه فرضیات و منطق علمی خود را تحت تاثیر نظریات طانتور قرار داده و کاربرد نظریات وی در زمینه یادگیری اجتماعی متاثر از نظریات آدلر است.
فرض راتر بر این است که: وقوع فردی نه تنها ناشی از ماهیت و اهمیت هدف ها برای فرد بدنبال دارد. در نظریه ی یادگیری راتر (1954) نیروی بالقوه رفتاری که در یک موقعیت خاص روی می دهند تابعی است از انتظاری که فرد از رفتار خو در مقابل پاداش مناسب دارد و همچنین ارزش آن پاداش برای فرد.
یکی از مفاهیم ویژه و پر اهمیت در نظریه یادگیری اجماعی راتر منبع یا مکان کنترل است. این مفهوم دارای دو بعد کنترل درونی و بیرونی است. بنابر فرضیات راتر، افرادی که دارای کنترل بیرونی هستند دارای ادراک مثبت یا منفی از حوادث و رویدادهایی هستند که ارتباطی با رفتار فرد ندارد و قوای کنترل فردی است. راتر این افراد را معتقد به شانس یا برونی فرض می کند در بعد دیگر کنترل درونی قرار دارند. این کنترل فردی است راتر این افراد را معتقد به مهارت یا درونی فرض می کند (راتر، 1972، ص 28).
ایستین و کوموریت (1971) با انجام تحقیقی دریافتند که آزمودنیهایی که عزت نفس پایین و متوسط داشتند هر دو بطور معنی داری دارای منبع بیرونی کنترل، و آنهایی که دارای عزت نفس بالا بودند دارای منبع درونی کنترل هستند .
آنچه در ادامه می آید پژوهشی است که پیرامون ارتباط منبع کنترل با عزت نفس در بین دانشجویان یکی از دانشگاه ها انجام شده است.
-1- بیان مسئله:
عزت نفس یک شاخص بسیاری مهم در شخصیت افراد است که با مقدار ارزشی که ما به خود نسبت می دهیم و فکر می کنیم دیگران برای ما قائل هستند گفته می شود و منبع کنترل دارای دو بعد است کنترل درونی (ما بر سرونوشت خود کنترل داریم و دلیل شکست ما و موفقیت هایمان خود ما هستیم) منبع کنترل بیرونی( ما بر سرنوشت خود کنترل نداریم و دلیل شکست ما و پیروزی ما سرنوشت و بخت و اقبال است).
مسئله در این پژوهش این است که آیا بین عزت نفس و منبع کنترل دانشجویان دختر و دانشجویان پسر رابطه معنا داری وجود دارد و آیا بین عزت نفس دختران و پسران دانشجو تفاوت معنا داری وجود دارد و همچنین اینکه آیا بین کنترل دختران و پسران دانشجو تفاوت معنا داری وجود دارد یا نه.
1-2- اهمیت پژوهش:
با توجه به اینکه منبع کنترل و عزت نفس تعیین کننده نگرش فرد نسبت به دنیای پیرامون و خود فرد است و همچنین تمام کارکردها و جوانب زندگی خود را تحت الشعاع قرار می دهد به همین منظور در این تحقیق به دنبال بررسی و یافتن ارتباط بین دو مقوله
عزت نفس و منبع کنترل با هم هستیم.
1-3- هدف پژوهش:
هدف این پژوهش این است که با یافتن رابطه بین عزت نفس و منبع کنترل و با استفاده از نتیجه این پژوهش مبنی بر این که کدام بعد از ابعاد درونی و بیرونی منبع کنترل با عزت نفس بالا معنا دار نسبت به بالا بردن عزت نفس در افراد اقدام کند.
1-4- سئوالات پژوهش:
1- آیا بین عزت نفس و منبع کنترل در دانشجویان دختر دانشگاه س و ب رابطه ای وجود دارد؟
2- آیا بین عزت نفس و منبع کنترل در دانشجویان پسر دانشگاه س و ب رابطه ای وجود دارد؟
3- آیا بین عزت نفس پسران و دختران دانشجو دانشگاه س و ب تفاوت معنادار وجود دارد؟
4- آیا بین منبع کنترل دختران و پسران دانشجو دانشگاه س و ب رابطه معنادار وجود دارد؟
1-5- متغیرها و تعاریف نظری و عملیاتی آنها
1-5-1- منبع کنترل
1-5-1-1- تعریف نظری: مفهوم کنترل دارای دو بعد درونی و بیرونی است. بنابر فرضیات راتر افرادی که دارای منبع کنترل درونی هستند معتقد هستند که اعمالشان، نقش عمده ای در به حداکثر رساندن برون داده های بد یا خوب دارد.(199، آزاد، 1372).
افرادی که داری منبع کنترل بیرونی هستند فکر می کنند برون داده های بد یا خوب ارتباطی با رفتار خود آنها ندارد و از کنترل آنها خارج است.
1-5-1-2- تعریف عملیاتی: منبع کنترل مولفه ای است که آزمون منبع کنترل جولیان راتر آن را می سنجد.
1-5-2- عزت نفس:
مقدار ارزشی که ما به خود نسبت می دهیم عزت نفس نامیده می شود به عبارت دقیق تر، عزت نفس مقدار ارزشی است که ما فکر می کنیم دیگران برای ما به عنوان یک شاخص قائل هستند (ساندفرد ، فرانک ، 1956)
عزت نفس مولفه ای است که آزمون عزت نفس کوپراسمیت آن را می سنجد.
- پیشینه ی نظری
2-1- نظریه ی روانشناسان و جامعه شناسان درباره عزت نفس
جامعه شناسان و روان شناسان بصیرت ها و رهنمودهای عمده ای را برای مطالعه عزت نفس ارائه داده اند و عزت نفس را یک مورد مهم می دانند بر نظرات برخی از آنها به طور اختصار اشاره می کنیم.
2-1-1- نظریه ی جیمز
کوپراسمیت در رابطه با نظریه جیمز (1967) می نویسد:
«جیمز (1892) از اولین کسانی است که در مورد عزت نفس نگاشته است به اعتقاد وی آرزوها و ارزشهای انسان نقش اساسی در تعیین اینکه آیا او خود را مطلوب می پندارد یا نه دارند. احساس فرد در این دنیا کاملاً به آنچه می خواهد باشد یا انجام دهد بستگی دارد.
وی می پنداشت که قضاوت فرد در مورد ارزش خود تابعی است از موقعیتها و کمالات وی نسبت به آنچه ادعا یا آرزوی خوب انجام دادن آن را دارد».
بنابراین بر اساس نظریه جیمز فردی که توانائی موسیقی اش بیشتر نسبت به توانایی ریاضی اش می بالد چنانچه در یک کنسرت بد عمل نماید در مقایسه با عملکرد در امتحان ریاضی عزت نفس وی بیشتر از تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
اگر فرد به هیچ وجه به ریاضیات خود نبالد عملکرد ضعیف در امتحان ریاضی عزت نفس او هیچ تاثیری نخواهد گذاشت. جیمز این موضوع را با طرح کلی فرمول عزت نفس ابراز نموده است.
عزت نفس = موقعیت / آرزوها یا انتظارات
بر اساس فرمول فوق اگر در زمینه ارزشمند پیشرفت به آرزوها نزدیک باشد یا به آن زمینه دست یابیم نتیجه آن عزت نفس بالاست. اگر اتلاف زیادی بی پیشرفت و آرزوها وجود داشته باشد، خود را ضعیف می دانیم. (کوپر اسمیت، 1967).
رومهاودی (1986) می نویسد: «جیمز در ادامه نظریه اش پیشنهاد می کند که شخص
می تواند عزت نفس خود را از طریق افزایش پیشرفت و یا کاهش آرزوهایش افزایش دهد».
2-1-2- نظریه ی مید
کوپر اسمیت (1967) درباره ی نظریه مید می گوید «او به عنوان جامعه شناس توجه اش به فرآیندی بود که در اثر آن فرد عضو سازگار اجتماعش می شود. مید نتیجه می گیرد که در جریان این فرآیند فرد ایده ها و نگرش های ابراز شده توسط افراد مهم زندگی اش را درونی می نماید. اعمال و نگرش های آنها را مشاهده می کند و آنها را اغلب بدون شناخت پذیرشته و مثل اینکه از آن خویش می دارد. او نگرش خودش را کسب می کند که با نگرش هایی که افراد مهم در زندگی او ابراز کرده اند هماهنگ است و با درونی کردن واکنش دیگران نسبت به خودش آنگونه که آنان برای او ارزش قائل اند برای خودش ارزش قائل می شود». و خودش را تا حدی که آنها او را طرد کرده نادیده گرفته و باور می کند چیزهایی را که دیگران به او نسبت می دهند.
از گفته های مید می توان نتیجه گرفت که عزت نفس تا حدی از ارزیابی منعکس شده دیگران ناشی می شود.
هیچ انسانی در ارزیابی از خود یک جزیره ی تنها نیست که فقط خودش باشد. او در درون خود آئینه منعکس کننده گروه اجتماعیش را حمل می کند. اگر او ارزش زیادی برای خودش قائل است، افرادی در زندگی او بوده اند که با توجه به احترام با او رفتار نموده اند و اگر او خود را دست کم می گیرد افراد مهم دیگر بصورت یک شی با او رفتا نموده اند. تفکر و نحوه ی رفتار افراد مهم کلید اصلی نظریه مید در مطالعه عزت نفس است.
2-1-3- نظریه ی کولی
گی ریشه (1989) درباره ی نظریه کولی می نویسد: «او همانند مید از دید جامعه شناسی به فرد نگاه می کند و نقش محیط را بسیار مهم می داند. او خود را جنبه ی اجتماعی شخصیت توصیف می کند. و در بحث مفهوم خود بیان می نماید که اصولاً خود و جامعه دو پدیده همانند هستند که در یک ارتباط متقابل شکل می گیرند.
آگاهی شخصی از خودش بازتاب افکار دیگران است.
آلبرخت(1986) می گوید از نظر کولی از طریق پاسخ ها یا بطور متداولتر تعبیر و یا تفسیر پاسخ هایی که شخصی از دیگران دریافت می کند شکل می گیرد. درست همان طور که ما چهره مان را درآیند می بینیم خومان را در آیینه اجتماعی تحت تاثیر واکنش دیگران به وجودمان صحبت هایمان و نیازهایمان می بینیم و این همان است که کولی آئینه خود نامیده است.
به اعتقاد وی سرگام در رشد آئینه خود نما وجود دارد.
نوع فایل: word
قابل ویرایش 15 صفحه
مقدمه:
کودکان و نوجوانان هر جامعه سرمایه بنیادی آن هستند وبقای هر جامعه ووضع آن بیش از هر چیز بر کودکان و نوجوانان آن پایداراست. ومیزان علاقه مسؤلان هر کشور را نسبت به جامعه شان ازمیزان توجه وپرداخت آنها به کودکان ونوجوانان وتلاش و بهرمند ساختن آنها از یک زندگی مطلوب براحتی می توان دریافت. به عبارت دیگر میان سلامت جامعه و وضع برخورداری کودکان ونوجوانانش از زندگی سالم ولذت بخش، رابطه مستقیم وجود دارد . با توجه به اهمیت تربیت فرزندان روان شناسان و محققین علوم تربیتی شیوه های تربیت درست را به خانواده ها که تاثیر عمیقی بر فرزندان دارند و عامل اصلی بزهکاری در نوجوانان هستند را ارائه می دهند . اگر محیط خانواده ناسالم ونامناسب و روش تربیت کودک نادرست باشد ، بی شک منشا وسرچشمه بسیاری از انحرافات ، کژرفتاریها واختلالات رفتاری وی خواهد شد . بنابراین خانواده ها با اتخاذ یک شیوة مناسب برای تربیت فرزندانشان وبا ایجاد کانون های صمیمی وگرم خانواده می توانند از بروز مشکلات و بزهکاری در نوجوانان وبه تبع ان از جامعة ناایمن و ناسالم جلو گیری کنند .
فهرست مطالب:
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت پژوهش
اهداف پژوهش
فرضیة تحقیق
سؤال پژوهش
متغیرها
تعریف مفهومی متغیرها
تعریف عملیاتی متغیرها
مطا لعه منابع مربوط به موضوع تحقیق
منابع
منابع و مآخذ:
روان شناسی رشد ؛ کاپلان ، پاوس ؛ ترجمه مهرداد فیروز بخت ، چاپ سوم ، 1384 ، انتشارات مؤسسه خدمات فرهنگی پارسا .
شناسی به زبان انگلیسی ) ؛ سیدمحمدی ، یحیی ؛ چاپ اول 1386 ، نشر ارسباران .
روان شناسی رشد ؛ تأ لیف دکتر علی اکبر شعاری نژاد .
روزنامه آفرینش .
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته روانشناسی بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سلامت عمومی در بین جوانان سنی 20 ساله شهرستان ابهر با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 75
مقدمه
انسان ها از نظر سطح پایداری انگیختگی و واکنش پذیری نسبت به محرک های محیطی، تفاوت دارند. منظور از سطح پایه انگیختگی این است که یک نفر بدون تحریک بیرونی چقدر برانگیختگی است. واکنش پذیری به واکنش انگیختگی فرد هنگام قرار گرفتن در معرض تحریک بیرونی، اشاره دارد. هیجان خواهی و هوتن هیجانی نوعی صفت شخصیت است که با انگیختگی و واکنش پذیری ارتباط دارد. فرد زیاد هیجان خواه، تحریک بیرونی مداوم مغز را ترجیح می دهد. از کارهای تکراری کسل می شود و همواره در جستجوی راه های برای افزایش دادن انگیختگی از طریق تجربیات هیجان انگیزاست. فرد کم هیجان خواه، تحریک مغزی کمتری را ترجیح می دهد و کارهای تکراری را نسبتاً خوب تحمل می کند هیجان خواهی به این صورت تعریف می شود و هوش هیجانی هم عبارتند از : جستجو کردن هیجانها و تجربیات متنوع، تازه و پرشور و تمایل به ریسک کردن بدنی، قانونی و مالی. به خاطر خود این گونه تجربه ها زاکرمن 1994 ماروین زاکرمن 1994 از مثال رانندگی خیلی سریع بعد از مشروب خواری استفاده می کند برای اینکه تمایل فرد هیجان خواه را به مخاطرات بدنی (صد در صد زدن خود و دیگران) مخاطرات اجتماعی (در معرض دید قرار گرفتن به عنوان راننده مست) مخاطره قانونی ( دستگیر و زندانی شدن ) که افراد هیجان خواه دوست دارند بپردازند تا به هیجان ها و تجربیاتی که جستجو می کنند برسند. سلامت عمومی را حالت سازگاری نسبتاً خوب، احساس بهزیستی و شکوفایی توان و توان و استعداد های شخصی تعریف کرده اند واین اصطلاح عموما برای کسی به کار می رود که در سطح بالایی از سازگار و استنباط رفتاری و عاطفی عمل می کند، نه کسی که صرفا بیمارنی ست و از سویی علم سلامت عمومی شاخه ای از علم بهداشت روانی است که با پیشگیری از اختلافهای روانی و حفظ شهوه های بهینه زندگی و بهداشت عاطفی سر و کار دارد. و علم سلامت عمومی فرایند همیشگی است که از بو تولد تا هنگام مرگ ادامه می یابد واین علم با چهارهدف شکوفایی توان با لقوه، شاد کامی، رشد و تحول هماهنگ و زندگی موثر و کار آمد سعی می کند از طریق آزمودن به کار کنان، سلمت عمومی، پیشگیری، درمان اختلالهای روانی و حفظ و تداوم بهداشت روانی در شرایط خاص سالم را ایجاد کند ( اندورا- ساپتی گئون ترجمه حمید رضا حسن شاهی برواتی 1385)
بیان مساله
هیجان ها بسیار پیچیده از آن هستند که ابتدا به چشم می خورند. در نگاه اول، همگی هیجان ها را به عنوان احساس می شناسیم، ما شادیو ترس را می شناسیم زی را جنبه احساسی آن طبق تجربه ماخیلی بارز هستند وقتی با تهدیدی مواجه میشویم ( ترس ) هابه سمت هدفی پیشرفت می کنیم و تقریبا غیر ممکن است که متوجه جنبه احساسی هیجان نشویم.اما به همان صورتی که بینی بخشی از صورت است، احساس ها نیز فقط جزیی از هیجان هستند، هیجان ها چند بعدی هستند و آنهارا به صورت پدیده های ذهنی، زینتی، هدفمند و اجتماعی وجود دارند. ( ایزارد 1993 ) هیجان ها تا اندازه ای احساس ذهنی هستند به این صورت که باعث می شود شیوه های مثل عصبانی ها خوشحال احساس می کنیم اما این هیجان ها و هوش استفاده شده در مقابل آن واکنش های زیستی نیز هستند یعنی پاسخ های بسیج کننده انرژی که بدن را سازگار شدن با هر موقعیتی که فرد با آن مواجه شده آماده می کنند. ( جال مارشال ریو ترجمه سید مهدی 1385 ) جلوگیری از بروزاختلالهای روانی و پیشگیری ( نخستین)، تشخیص و درمان زود هنگام اختلالها و کمک به معضلات ناشی از ابتلا به اختلا لهای روانی در روانشناسی علاوه بر اهمیتی که برای پیشگیری قایل می شودبه دنبال دستیابی به ویژگها وکیفتهای است که سالم و سازگار ودریکه کدام مطلوب به شمار بیاید و توجه به مواردی که نمی توان صرفا از طریق توجه محض به پیشگیری به آن دست یافت و اما اینکه این طرز تقیبا تعری فکال سلامت عمومی و مطابقت آن با هوش هیجانی لازم و ملزومی کدیگرند و در بحث هوش هیجانی توجه به سلانت روانی می تواند مهم به شمار بیاید.
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته روانشناسی رابطه سندرم پیش از قاعدگی با پرخاشگری در دانشجویان دختر رشته زبان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودبار با فرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 67
چکیده :
تا بوده، سندرم پیش از عادت ماهانه هم بوده، و شگفتی این جاست که پساز پژوهشهای بسیار در این زمینه، پزشکان هنوز نمی توانند پاسخ گوی بیماران خود در روبرو شدن این سندرم باشند. سندرم پیش از عادت ماهانه موضوع بیش از سیصد مقاله علمی در دهه اخیر بوده است. سندرم پیش از عادت ماهانه و معالجه آن پنجاه سال پیش به وسیله دکتر روبرت ت . فرانک، پزشک برجسته مدرسه پزشکی مونت سینایی در نیویورک ارائه شده است. از آن زمان تاکنون پژوهشگران پیوسته از دکتر فرانک که معتقد است، سندرم پیش از عادت ماهانه امری واقعی است، حمایت کرده اند، امروز نیز همچنان معتقدند که این سندرم غیر تخیلی است.
پیشگفتار :
جای شگفتی نیست که زنان نتوانسته اند مشکلات بهداشتی و احساس درونی خود را با پزشکان مرد در میان نهند، زیرا امکان داشت اجتماع، زن را موجودی مزاحم به حساب آورد و مانع فعالیت او گردد. از سوی دیگر جامعه زنی را کامل می شمارد که حتی به هنگام درد و رنج نیز بر خود مسلط بوده و آرام باشد. در نتیجه زنانی که می کوشیدند خود را با این تصویر تطبیق دهند، نمی توانستند مشکلات خود را با پزشک در میان نهند، اما گاهی شدت درد و رنج آن چنان آنان را از پای در می آورد که شکیبایی از کف می دادند و به مشاوران پزشکی پناه می بردند. زنان در شکایت از درد خود به پزشک اغلب پاسخ می شنوند که مشکل آنان، جنبه عصبی و تلقینی دارد. در نتیجه داروهای آرام بخش به بیماران تجویز می کنند، تا دیگر لب فروبسته و زبان به شکایت نگشایند و این مساله دردناکی است. هیچ زنی نباید احساس کند که مجبور است درد خود را در سکوت تحمل کنند، و یا در صورت درد او را موجودی نامتحمل بشمارند. امروزه زنان باید احساسشان را نشان بدهند و از تجربه های پزشکی در زمینه این سندرم سود جویند. این سندرم به هیچ وجه تخیلی نیست، بلکه مشکلی واقعی است که هم بیماران و هم پزشکان باید مصمم شوند که به درمان آن بپردازند (لارسن، 1368 ). از آنجا که نشانه های این سندرم در زنان متفاوت است، امکان دارد برخی از پزشکان با تشخیص آن ناتوان باشند. حتماً دیده شده است که خود زن نمی داند دچار این سندرم است. زیر نشانه های آن گاه خیلی ضعیف و کم رنگ بروز می کند. اخیراً روزنامه تایمز گزارش کرده است، درصد زنانی که از سندرم پیش از عادت ماهانه آشفته می شوند بین 20 تا 90 درصد است. متخصصان بیشتر بر این باور هستند که 40 درصد همه زنان بین چهارده و پنجاه ساله از سندرم پیش از عادت ماهانه آشفته می شوند. اکثر زنان می توانند این سندرم را تحمل کنند اما 10 تا 12 درصد زنان به نحوی ناراحت می شوند که قادر به ادامه زندگی روزمره خود نیستند و باید درمان شوند (لارنس ، 1368 ). نشانه های این سندرم دو تا چهارده روز پیش از عادت ماهانه آغاز می گردد و تا روز شروع عادت ماهانه و یا حتی چند روز پس از خونریزی ادامه دارد. نشانه های بسیار ضعیف را نیز می توان به این سندرم مربوط دانست که عبارتند از : اشتهای کاذب، ولع برای خوراکیهای شور یا شیرین که بسیار رایج است، تورم، نفخ شکم، یبوست، تکرار ادرار، حساس شدن پستانها، پشت درد، فراموشی، عصبانیت، دمدمی شدن، اضطراب و افسردگی و بسیاری از علائم دیگر که زنها از آن شکایت دارند (لارسن، 1368 ). پرخاشگری دو نوع است : پرخاشجویی خوش خیم و پرخاشجئیی بدخیم در این جا سوالی که مطرح است این است که چگونه باید این «پرخاشجویی زیاد» انسان را توضیح داد؟ آیا سرچشمه اش با پرخاشجویی جانوری یکسان است؟ آیا دارای استعداد انسانی ویژه ی دیگری برای ویران سازی است؟ در مورد نخستین فرض می توان چنین استدلال کرد که جانوران نیز به هنگام برهم خوردن توازن محیطی و اجتماعی، ویران سازی شدید و شرارتباری نشان می دهند. برای مثال : در میان آنان باشد آنها از خود شرارت نشان می دهند ( فروم، 1369 ). می توان استنتاج کرد علت این که انسان این چنین پرخاشگر است، آفریدن اوضاعی مانند ازدحام یادگیری صورتهای ایجاد کننده پرخاشجویی است که در تاریخ او بیشتر به صورت امری معمولی درآمده است تا استثنایی. از این رو پرخاشجویی زیاد انسان به سبب استعداد پرخاشجویی بیشتر نیست بلکه به خاطر این واقعیت است که اوضاع ایجادگر پرخاشجویی نزد انسانها به مراتب بیشتر از جانورانی است که در سرزمین طبیعی ویژه خود زندگی می کنند. این استدلال تا انجا که مناسبت دارد معتبر است. همچنین از این رو معتبر است که به تحلیل انتقادی وضعیت انسان در تاریخ راهبر می شود (فروم، 1369).
دانلود روش تحقیق بررسی هوش هیجان در رابطه با سلامت روانی با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 108
مقدمه
همه چیز از یک مقدمة کوچک شروع شد و سپس بالا گفت « یان مور» دانش آموز سال آخر جفرسون در بروکلین با دوست خود خلیل سامپتر پانزده ساله اختلافی پیدا کرده بودند از پی این اختلاف به عیب جویی کردن از او و تهدید وی پرداختن در آن لحظه این نزاع به حد انفجار خود رسیده بود . خلیل از ترس اینکه یان و تامرون قصد داشتند او را کتک بزنند ، ، یک روز صبح یک اصلحة کالیبر 38 را با خود به مدرسه آورد و در پانزده قدمی محافظ مدرسه از نزدیک هر دو پسر با شکیل گلوله ای در سراسر مدره به قتل رسانید این حاثه ، که خون را در رگهای انسان منجمد می کند میتواند نشانه ایی دیگر از نیاز جدی به ارائه دروسی در زمینه حل مسکلات عاطفی ، خاتمه دادن به مشاجره ها به خوی صلح ، آمیز و حا آسان مسائل ، به شمار می آید .
مربیانی که سالهاست از کارکرد ملال آور محصلان مدرسه در دروس ریاضی و خواند به تنگ آمده اند اینکه دریافته اند که کاستی متفاوت و هشدار دهنده تری وجود دارد بی سوادی عاطفی و در حالی که در تلاشهای پسندیده ای برای ارتقاء سطح استانداردهای علمی صورت می پزیرد .
اما در برنامه آموزشی استاندارد مدرسه به کاستی جدید و مسئله ساز تر جهی نشده است یک معلم مدرسه در بروکلین اشاره می کند که تأکید موجود در مدارس نشان میدهد که ما یه میزان توانایی خواندن و نوشتن محصلان بیشتر به این نکته اهمیت می دهیم که آیا هفتة آینده زنده خواهند ماند یا نه .
نشانه های این کاستی را می توان در وقایع خشونت باری چون تیر اندازی به یان و تایرون مشاهده کرد مشکلی که در مدارس آمریکارواج یافته است این اتفاقات از وادث منجر افراد ترند افزایش بحران در میان نوجوانان و مشکلات دوران کودکی در آمریکا که سازننده بمبهای جهانی است را می توان در خلال آمارهایی از این دست ملاحظه کرد .
در سال 1990 در مقایسه با دو دهه قبل از آن ایالات متحده آمریکا با پیشرفت میزان دستگیری جوانان بزهکار به خاطر دست زدن به جنایت های خشونت بار مواجه بوده است .
دستگیری نوجوانان به دلیل تجاوز همراه با زور دو برابر شده است .
میزان قتل نوجوانان چهار برابر شده است رایجترین دلیل منف نوجوانان در مقابل این نجایع ابتلای آنها به بیماریهای ذهنی است اثرات افسردگی اعم از خفیف یا شدید ، در یک سوم نوجوانان مشهور است و دختر ها وقوع حالت افسردگی در زمان بلوغ دو برابر می شود . ( دانیل گامن ، 1380 ص 313 )
کلاً می توان نغمه های سکوت را به فهرست خطرات عاطفی ای که برای سلامتی زیان بارند اضافه کنید و پیوندهای نزدیک عاطفی را به فهرست عوامل حمایت کننده بیفزائید تحقیقاتی که در دو دهه انجام شده و بیش از سی و هفت هزار نفر را شامل می شود نشان می دهد که انزولی اجتماعی – یعنی این احساس را که مسی را ندارید تا احساسات خصوصی خود را با او در میان بگذارید یا تماس نزدیکی داشته باشید احتمال ابتلا به بیماری یا مرگ را دو برابر می کند گزارش در سال 1987 در مجله چاپ شد چنین نتیجه می گیرد که انزوا به خودی خود همانقدر در میزان مرگ و میر تأثیردارد که سیگار کشیدن ،فشار خون بالا ، چاقی مفرط و انجام ندادن تمرینات جسمانی در این مؤثرند . ( دانیل گامن ، 1380 ص 243 )
و با توجه به تحقیقات و پژوهش ها روز به روز به اهمیت اینکه افراد و در کل نوجوانان کاوارد دوران جدیدی از زندگیشان می باشند باید یتوانند احساس خود را بشناسند و احساسی را که در طرف مقابل خود بوجود می آورند پی ببردند و پس از شناخت آن به رابطه متقابل دست یابند.
در اینجا این سؤال مطرح می شود که اصولاً چرا برخی از هوش هیجانی بالایی برخوردارند عده ای هوش پایین و در کل در این حیطه سؤالات برشماری می تواند ایجاد شود .
گسترده علمی موضوع مورد پژوهش
1-موضوع پژوهش :
بررسی رابطه هوش هیجانی و سلامت روانی
2- ابعاد موضوع پژوهشی :
با نگاهی به موضوع مورد بررسی و با توجه به پژوهشها و بررسیهایی تا به امیرو انجام گرفته و به ثبت رسیده است احتمالاً ممکن است تفاوت میان افراد از لحاظ هوش هیجانی با سلاما روانی آنها به بساری از مسائل که در اینجا گنجانیده . نمی شود پرداخته شده باشد . در این پژهش ما به دنبال مسائلی از لین قبیلی هستیم که :
با شناخت از هوش هیجانی می توان سلامت عمومی را در افراد پیش بینی کرد .
با بررسیهای انجام شده می توان در نظر داد که کدام یک از مؤلفه های سلامت عمومی می تواند بیشتر در هوش هیجانی تأثیر داشته باشد و در جهت رفع یک تلاش نمود .