لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:12
فهرست مطالب
واقعیت چیست؟ آیا دنیا یکسره درخور سرزنش است؟ آیا نمی توان دنیایی خوب را تصور کرد ومیان دو دنیای سرزنش شده وخوب، مرزهایی را ترسیم نمود؟ واساسا مراد از واژه « دنیا» چیست وبه چه اموری اطلاق می شود؟
در برخی تعابیر مراد از«دنیا» جهان هستی ومحیطی است که در آن زندگی می کنیم. روشن است که هر مسلمان معتقدی، این جهان را آفریده خالق حکیم وهرجلوه ای از آن را، نشانه ای از پروردگار مهربان خود می داند و از این منظر،نه تنها جایی برای بدگویی از دنیا در میان نمی ماند که سیر وسیاحت در آن وجستجو در زوایای پیدا و پنهان دنیا،از برترین عبادات به شمار می رود.
اما اگراز عبارت« دنیا» زندگی وحیات انسانی را در نظر داشته باشیم،باز هم دلیلی برای مذمت نخواهیم یافت. آیا خداوند این زندگی را برای ما رقم نزده است وآیا زندگانی دنیوی، میدانی برای کسب خشنودی پروردگار ونیل به درجات اخروی نیست؟ پس چه جای سرزنش؟!
مردم بسیاری، با اشتباه در تشخیص مصداق دنیا وآخرت، امور حقی را «دنیا» نامیده اند و به سرزنش آن برخواسته اند ودرعین حال،کارهایی را برگزیده اند که عین «دنیا»و سزاوار توبیخ ومذمت بوده اما آن کار خود را زهد وتقوا نام نهاده اند. واقعیت آن است که تمام آن اموری که ما –به تعابیرمختلف -«دنیا» می نامیم،فی نفسه،خوب وپسندیده اند و می توانند به مثابه سرمایه حرکت وتکامل انسان،دراختیار رشد وتعالی او قرارگیرند وتنها آن هنگام که ما را از اطاعت خداوند ودوستی او وکسب درجات اخروی باز دارند،به دنیای نفرین شده وسزاوار سرزنش تبدیل می شوند. به عبارت دیگر،تا آنجا که ظواهر دنیا،مارا به خدا وآخرت نزدیک سازند –اگر چه ظاهراً از امور دنیوی شمرده شوند وعوام آنها را به منزله دنیازدگی تلقی نمایند-عین آخرت محسوب می گردند واعمال به ظاهر اخروی ،-نظیر رهبانیت وصوفی گری-که برخلاف دستور خداوند انجام می شود عین دنیایند وسزاوار هرگونه سرزنش ونفرین هستند.1
ترجیح دنیا برآخرت ، بزرگترین اشتباهی است که از انسان سر می زند ودراحادیث،از آن به «حب الدنیا»تعبیر شده است.
حمله به پنتاگون وسازمان مرکزی تجارتـی دنیا WTC ) ) درنیویورک که درتاریـخ 11 سپتامبرسال 2001 رخ داد ، سبب شدکه مهندسان ساختمان بدنبال راهـهایی برای پیشـرفت کارآیی ساختمان ها بدهنـد که شاید در آینده هم مورد حملات واقع شود . از زمانی که این واقعه رخ داد بسیاری از سازمان های مهم در آمریکا و کشورهای دیگر دنیا شروع به بررسـی کار ساختمان WTC و پنتاگون کردند که این کار با جمع آوری و بررسی داده ها صورت گرفت . طبق نتایج بررســی می توان ثابت کرد ، پیشنهادی برای اصلاح و تغییـرات ساختمانی ارائه شد که نیاز به زمان زیاد برای تخلیـه دارد یا احتمال فروریختـن ( متلاشی شدن ) درحمـلات مشابه در آینـده دارد . طی وقایع انفجـار اخیـر در داخل و اطراف ساختمان ها ، سؤالی مطرح شدکه چطورباید طراحی شود که مقاومت ساختمـان در برابر انفجاری که ممکن است مجدداً رخ دهد ، زیـاد شود . به عبارت دیگر ، تعداد ساختمانهای زیادی هستند که طراحی شده اند ، تا نه تنها در برابر نیروهای دینامیک ناشی شده از وقایع طبیعی از قبیل طوفان ، زلزله مقاومت می کنند بلکه باید دربرابر وقایع غیر مترقبه و مخرب از قبیل انفجـار پایدار باشد . مهمترین شکل مقاومت ساختمانها در برابر انفجار این است که قابلیت تحلیل و از بین بردن ضربات شدید و انرژی انفجار را داشته باشد ، بدون اینکه سبب ویرانی ساختمانها به کلی شود. شماری مطالب مربوط به این منتشر شد ، مدارکی درآمریکای شمالی که مهندسان بتوانند اطلاعات لازم درباره طـراحی ساختمان های شهر برای اینکه مقاومت فیزیـکی را در برابر ضـربات و صدمات بالقوه و انفجـار بالا ببرد ، موجود نبود . بنابراین طـراحان ساختمـان و آرشیتکت ها به رهنمودهایی نیاز دارند که درباره چگونگی طراحـی ساختمان های بلند که مقاوم باشد در برابر حمـلات گوناگون دشمن و میزان صدمـه و جراحات ساکنین این ساختمان ها را کاهش دهد . این متن مروری کلــی مربوط به وقایع انفجارکه درساختمانها رخ داده است میپردازد که خرابی برجهای WTC ذکر خواهـد شد . دو نظریه موجود است یکی ازدیدگاه معماری ساختمان و دیگری از دیدگاه مهندسی ساختمان برای ساختمان های بلنـدی است که می خواهد میزان امنیت بشــر و افرادی که درآنجا هستند را بالاببرد . دیدگاه آرشیتکتی شامل طرح ریزی وطرح بندی وعملکردساختمان است .دیدگاه مهندسی ساختمـان به بررسی محـاسبـات وطـراحی بخش های ساختمـان که مربوط به ایجاد امنیت اسـتمی باشد . استراتژیهای ارزیابی ساختمان و افزایش امکانات در ساختمان های بلند که در برابر وقایع انفجارمناسب نبود که در بعد به آن خواهیم پرداخت . متن شامل نظریات مهم برای طراحی مؤثر و کارآمد سیستمهای ساختمانی است تا میزان امنیت بشر بالا رود .
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 46 صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا باز کنید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:12
فهرست مطالب
گاهى شیطان از دست بعضى افراد گلایه مى کند. او تمام دنیا را از آن خود مى داند و مى گوید: چون مؤمنان مى دانند که دنیا از آن من است ، آن را دشمن مى دارند و دنبال آن نمى روند، اما عده اى هستند که دنیا را طالبند و به آن عشق مى ورزند.
شیخ عطار، در کتاب منطق الطیر، در همین باره داستانى را به شعر در آورده و قدرى از گلایه و ناراحتى شیطان را متذکر مى شود و مى گوید:
عاقلى شد پیش آن صاحب چله
کرد از ابلیس بسیارى گله
مرد گفتش : اى جوان مرد عزیز
آمد بد پیش از این ، جا بلیس
خسته مى بود از تو و آزرده بود
خاک از ظلم تو بر سر کرده بود
گفت : دنیا جمله اقطاع (318) من است
هست مؤمن آن که دنیا دشمن است .
تو بگو او را که عزم راه کن
دست از اقطاع من کوتاه کن
من به نیشش مى کنم آهنگ سخت
زآنکه در اقطاع من زد چنگ سخت
هر که بیرون شد زاقطاعم تمام
نیست با وى هیچکارم والسلام
باز نقل مى کند که روزى حضرت عیسى بن مریم علیه السلام خشتى را زیر سر خود گذاشته و خوابیده بود. شیطان آمد و گفت : اى عیسى ! مگر تو زاهد نیستى ؟ فرمود: چرا. عرض کرد: اگر زاهدى پس چرا دل به دنیا بسته اى ؟ فرمود: دل بر چه بسته ام ؟ گفت : به این خشتى که زیر سر گذاشته اى . آن حضرت خشت را از زیر سر برداشت و دور انداخت و بار دیگر خوابید.
شیخ عطار این داستان را هم به شعر آورده است :
عیسى مریم به خواب افتاده بود
نیم خشتى زیر سر بنهاده بود
چون گشاد از خواب خود عیسى نظر
دید ابلیس لعین را بر زبر
گفت : اى ملعون ! چرا ایستاده اى
گفت : خشتم زیر سر بنهاده اى .
جمله دنیا چو اقطاع من است
هست آن خشت از آن من و این روشن است
تا تصرف مى کنى در ملک من
خویش را آورده اى در ملک من
عیسى آن از زیر سر پرتاب کرد
روى را بر خاک و عزم خواب کرد
چون فکند آن نیم خشت ، ابلیس گفت :
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:12
فهرست مطالب
گاهى شیطان از دست بعضى افراد گلایه مى کند. او تمام دنیا را از آن خود مى داند و مى گوید: چون مؤمنان مى دانند که دنیا از آن من است ، آن را دشمن مى دارند و دنبال آن نمى روند، اما عده اى هستند که دنیا را طالبند و به آن عشق مى ورزند.
شیخ عطار، در کتاب منطق الطیر، در همین باره داستانى را به شعر در آورده و قدرى از گلایه و ناراحتى شیطان را متذکر مى شود و مى گوید:
عاقلى شد پیش آن صاحب چله
کرد از ابلیس بسیارى گله
مرد گفتش : اى جوان مرد عزیز
آمد بد پیش از این ، جا بلیس
خسته مى بود از تو و آزرده بود
خاک از ظلم تو بر سر کرده بود
گفت : دنیا جمله اقطاع (318) من است
هست مؤمن آن که دنیا دشمن است .
تو بگو او را که عزم راه کن
دست از اقطاع من کوتاه کن
من به نیشش مى کنم آهنگ سخت
زآنکه در اقطاع من زد چنگ سخت
هر که بیرون شد زاقطاعم تمام
نیست با وى هیچکارم والسلام
باز نقل مى کند که روزى حضرت عیسى بن مریم علیه السلام خشتى را زیر سر خود گذاشته و خوابیده بود. شیطان آمد و گفت : اى عیسى ! مگر تو زاهد نیستى ؟ فرمود: چرا. عرض کرد: اگر زاهدى پس چرا دل به دنیا بسته اى ؟ فرمود: دل بر چه بسته ام ؟ گفت : به این خشتى که زیر سر گذاشته اى . آن حضرت خشت را از زیر سر برداشت و دور انداخت و بار دیگر خوابید.
شیخ عطار این داستان را هم به شعر آورده است :
عیسى مریم به خواب افتاده بود
نیم خشتى زیر سر بنهاده بود
چون گشاد از خواب خود عیسى نظر
دید ابلیس لعین را بر زبر