پروژه ی برنامهریزی هماهنگ منابع در کشور آفریقای جنوبی
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:13
چکیده:
به دنبال تصمیم دولت آفریقای جنوبی مبنی بر خصوصیسازی و تجدید ساختار صنعت برق (تولید) در این کشور مطالعاتی درخصوص برنامهریزی هماهنگ منابع در تولید برق توسط سازمان رگولاتور ملی انرژی (National Energy Regulate) NER صورت گرفت. طرح اولیه این پروژه که هدف اصلی آن دستیابی به شبکه تولید برق با قابلیت میباشد در اوایل سال 2002 تعریف شده و تاکنون دو گزارش از روند پیشرفت مطالعات در سالهای 2002 و 2004 به چاپ رسیده است. (NIRP2 و NIRP1)
در این قسمت سعی شده است تا مختصری از اهداف اصلی، فرضهای اولیه در طراحی استراتژی از نتایج و دستاوردهای پروژه آورده شود. شاید در نگاه اول وارد شدن به جزئیات خروجی این پروژه غیرضروری بهنظر میرسد اما بررسی این نتایج و نوع خروجیها قابلیتهای پروژهی مذکور را روشن میسازد.
هدف اصلی از اجرا پروژه برنامهریزی هماهنگ در کشور آفریقای جنوبی دستیابی به یک برنامهریزی بلندمدت و با کمترین هزینه در تأمین برق مصرفی کشور میباشد. بهطوریکه این برنامهریزی تولید با سیاستهای اقتصادی، محیط زیستی، اجتماعی و قوانین صنعت برق کشور همخوانی لازم را داشته باشد.
مراحل اصلی این پروژه بهصورت زیر تعریف شده است:
برآورد وضعیت کنونی صنعت برق کشورپیشبینی مصرف برق و تقاضا در افق برنامهریزییافتن کلیه راهحلهای موجود در بخش تولید و مصرف برق بهمنظور تأمین برق مصرفی با حداقل هزینهتعیین میزان هماهنگی هریک از راهحلهای پیشنهاد شده با سیاستهای موجود کشور در زمینههای مرتبط و ارائه بهترین ترکیب از بین راهحلهای برترارزیابی میزان ریسک موجود در برنامهریزی هماهنگ صورت گرفته با توجه به عدم قطعیتهای موجود در مسائلی مثل میزان رشد بار، وضعیت واحدهای تولیدی، شرایط جوی و ....تحلیل تبعات مالی، محیط زیستی و اجتماعی برنامههای مطرح شدهانتخاب بهترین برنامهریزیافق زمانی این برنامهریزی 20 ساله از سال 2003 تا پایان 2022 میباشد.
موقعیت استراتژیک و فرضیات اولیهی پروژه
هدف از انجام این پروژه همانطور که گفته شد یافتن راهحل بهینه از نظر قیمت برای تأمین برق مورد نیاز کشور آفریقای جنوبی و یک افق بلندمدت میباشد. این بررسی مستقل از ساختار فعلی صنعت برق صورت گرفته و تنها شرایط اولیه و قیود دائمی شبکه مدنظر گرفته شده است.
در این مدل مبادلات برق بین آفریقای جنوبی و سایر کشورهای همسایه تحت قراردادهای واردات و صادرات در نظر گرفته شده است. نتایج این مطالعات به عنوان منابع اطلاعاتی تولید در پروژههای مطالعاتی بعدی مثل تعیین موقعیتهای سرمایهگذاری در صنعت تولید برق کشور استفاده خواهد شد.
ریسک و عدم قطعیت:
اینگونه برنامهریزیهای بلند مدت در صنعت برق با ریسکها و عدم قطعیتهای مختلفی روبرو هستند. ریسک در اینگونه برنامهریزیها هم در مطالعات بلندمدت و هم کوتاهمدت وجود دارد. به عنوان مثال هجوم یک توده هوای سرد یا گرم و یا طولانیتری زمان تعمیر واحدها از عوامل عدم قطعیت در برنامهریزی کوتاه مدت و مثلاً افزایش پایدار و غیرمنتظره بار از عوامل عدم وضعیت در برنامهریزی طولانی مدت میباشد.
همچنین مسائلی از جمله میزان تأثیرپذیر بودن برنامههای مدیریت بار، دقیق به عنوان پیشبینیهای صورت گرفته طولانی شدن پروژههای احداث واحدهای جدید، تغییر سیاست هستهای کشور، تخمین نادرست عمر واحدهای موجود، تغییر قراردادهای بین کشورها در زمینهی صادرات و واردات برق و سوانح طبیعی مثل سیل، خشکسالی و .... از عوامل مؤثر در افزایش ریسک این پروژه میباشد.
پیشبینی مصرف برق:
از آنجا که سایر تصمیمات و برنامهریزیهای پروژه براساس نتایج حاصل از این بخش صورت میگیرد، پیشبینی بار به عنوان مهمترین بخش در برنامهریزی هماهنگ منابع شناخته میشود.
پیش بار از وضعیت کنونی صنعت برق کشور شروع شده و برای تخمین وضعیت آینده کلیه عوامل دخیل در میزان تقاضای برق چه در بخش تولید و چه در بخش مصرف را در نظر میگیرد.
برای دقیقتر شدن محاسبات و کاهش عدم قطعیت نتایج پیشبینی، بار را به 110 زیربخش جداگانه تقسیم شده و پیشبینی مصرف در هر کدام از آنها براساس مدلی منطبق با همان بخش بهطور مستقل صورت گرفته است.
همچنین بهطور متوسط هر سال یکبار محاسبات دوباره تکرار شده و تغییرات رخ داده در فرضیات مدلها لحاظ میشود. این کار باعث دقیقـر شدن نتایج برای سالهای باقیمانده خواهد شد.
در سناریوی اصلی از نتایج حاصل از پیشبینی با در نظرگرفتن متوسط رشد اقتصادی 8/2% در سال و شرایط معتدل جوی القاء شده است. عدم قطعیت از چگونگی وضعیت جوی باعث شده تا دو پیشبینی دیگر برای حالات متوسط دمای بالا و متوسط دمای پایین نیز صورت گیرد. در شکل (1) نتایج حاصل از این سه پیش فرض آورده شده است.
برای برآورد میزان صحت نتایج حاصل از پیشبینی براساس مدلهای مختلف ارائه شده، مصرف برق را از سال 1980 تاکنون در هر 110 بخش تعریف شده براساس مدلهای ارائه شده بدست آمده و با مقادیر واقعی مقایسه میشوند. براساس نتایج این مقایسه بهترین مدل در پیشبینی بار انتخاب خواهد شد.
در برنامهریزی شبکههای برق علاوه بر پیشبینی میزان انرژی مصرفی، پیشبینی چگونگی تغییرات پیک بار نیز بسیار مهم میباشد. همچنین درصد تلفات شبکه و چگونگی تغییرات آن در طول دورهی برنامهریزی از مسائلی است که باید در پیشبینی بار در نظر گرفته شود. تلفات شبکه برق آفریقای جنوبی در میزان 7% در سال 1990 به 7/7% در سال 2002 افزایش یافته و انتظار میرود تا پایان دوره مطالعاتی (2022) به 10% نیز برسد.
منحنیهای شکل (2) روند تغییرات تلفات و پیک بار را در این شبکه نشان میدهد.
سایر مواردی که در پیشبینی بلندمدت بار در نظر گرفته شده است بهطور مختصر در ادامه آورده شده است.
پروژههای عظیم صنعتی:
لیستی از تمام پروژههای بزرگ صنعتی مثل پروژههای حفاری، کارخانه ذوبآهن، آلومینیم و.... که بهطور قطعی یا الحاقی در طی دوره مطالعاتی در دست احداث و یا بهرهبرداری خواهد رسید، تهیه شده است.
تأثیر هرکدام از این عوامل بر نتایج پیشبینی بار با در نظر گرفتن احتمال هرکدام در بخش ارزیابی ریسک مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
وضعیت برقرسانی: تخمینی از چگونگی توسعه شبکه برقرسانی کشور در طول دوره مطالعه در نظر گرفته شده است.
گاز طبیعی: پیشبینی میشود در طول دوره مطالعه بعضی از موارد مصرف الکتریسیته مثل مصارف حرارتی منازل جای خود را به گاز طبیعی بدهند.
و...
NikoFile
تحلیل راهبردی هزینه، پارادایم کلیدیِ مدیریت هزینه در زنجیرة عرضة ایران
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:44
چکیده :
آنچه امروزه در رابطه با مؤسسات تجاری ، انتفاعی و حتی غیرانتفاعی، بیش از هر چیز دیگری نمود پیدا کرده، توجه به هزینههای متعدد سازمان و یا به تعبیری دقیقتر، مدیریت هزینه است. زیرا در شرایط رقابتی امروز جهانی، سازمانهای مختلف جهت حفظ بقا و توان رقابتی خود باید نسبت به مقایسه هزینههایشان با رقبای بالفعل و حتی بالقوه آگاهی داشته و فعالانه در میدان رقابت در بعد هزینه وارد عمل شوند. علیرغم اینکه هر سازمانی بر اساس نگرشهای سنتی و دیرینه خود، به مدیریت هزینه با هدف حفظ هزینه در پایینترین سطح ممکن و بررسی نحوة کاهش آن میپردازد، اما به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان مدیریت از جمله پورتر، آنچه ضامن نیل به این مقصود در کوتاهمدت ( یعنی کاهش سطح هزینهها ) و بلندمدت ( یعنی نیل به هزینه رقابتی ) میشود، چیزی نیست مگر تحلیل راهبردی هزینه.
تحلیل راهبردی در مدیریت هزینه، گامی است فراتر از بررسی صِرف وضعیت موجود؛ بلکه فرایندی است مستمر و مؤثر برای مقایسه هزینههای درونی سازمان با سایر رقبا. به بیانی دیگر، تحلیل راهبردی هزینه، بر ارزیابی مستمر وضعیت سازمان در ارتباط با سایر رقبا تأکید دارد.
کلید واژهها: تحلیل راهبردی هزینه/ زنجیرة ارزش/ مدیریت هزینه/ صنعت خودرو/ مدیریت هزینه در زنجیره تأمین
عموماً فعالیتهای هر مؤسسهای شامل انجام مجموعهای از امور است مانند طراحی، تولید، بازاریابی، تحویل و خدمات پس از فروش که هر یک دارای هزینههای متعددی هستند. ترکیب مجموع این هزینههای متنوع، نشان دهندة ساختار هزینه داخلی سازمان است. با این تعریف، هزینة هر فعالیت در وضعیت مجموع هزینههای شرکت و در ارتباط با هزینههای سایر رقبا تأثیری شگرف دارد. با توجه به این مطلب، تأکید اصلی تحلیل راهبردی هزینه ، مقایسه هزینه فعالیتهای مختلف سازمان با هزینههای مشابه رقبای اصلی و نیز توجه به ضرورت تفکیک بین هزینههای رقابتی و غیر رقابتی و عنایت به این نکته است که چه منابعی، منبع هزینه رقابتی و چه مواردی عامل هزینههای غیر رقابتی هستند.
موضوع حائز اهمیت دیگر ، وضعیت هزینههای یک شرکت است که در توضیح آن باید گفت: رابطة وضعیت یک شرکت، تابعی از چگونگی هزینه مجموع فعالیتهای مرتبط با عملکرد کاری شرکت در مقایسه با مجموع هزینه فعالیتهای انجام شده از جانب سایر رقباست.
زنجیره ارزش
به اعتقاد میکائیل پورتر، زنجیرة ارزش، ابزاری توانمند در بازشناسی فرایندها، فعالیتها و عملیات گوناگون سازمانها از طریق بررسی عواملی همچون طراحی و تولید، بازاریابی، تحویل، خدمات پس از فروش و غیره بوده و ابزاری مناسب در ارائه تحلیلی راهبردی بشمار میرود.
زنجیرة ارزشی در سازمان نشان دهندة مجموعه حلقههایی از فعالیتها و عملیاتی است که در داخل آن صورت میگیرد (شکل1). به کارگیری مفهوم زنجیره ارزش، در تحلیلها علاوه بر تبیین دقیق هزینههای لازم جهت انجام هر فعالیت منتهی به خلق ارزش، سود جزیی را نیز برای سازمان در پی خواهد داشت. همان طور که در شکل 1 مشخص است، دو نوع فعالیت اصلی در زنجیره دیده میشود که نقش تعیین کنندهای در تحلیل راهبردی هزینه دارند.
از سویی دیگر، عدم انباشت و تراکم عملیات مؤسسه و تبدیل آنها به فعالیتهای راهبردی و مرتبط و نیز فرایندهای تجارت، به عنوان عناصر اصلی در ساختار هزینه شرکت مطرح است.
زنجیرة ارزش در نگرش تحلیل راهبردی هزینه از طریق تخصیص سرمایه و هزینههای عملیاتی سازمان به فعالیتهای مجزا در زنجیره، امکان تخمین هزینه برای هر فعالیت را فراهم ساخته و بدین ترتیب فرایند تخصیص، جذب و کنترل هزینههای سازمان را مشخصتر میسازد.
البته در شرکتهای تولیدی بین فعالیتهای ساری و جاری همواره پیوندی وجود دارد که حاکی از تاُثیر متقابل فعالیتی خاص در هزینة سایر فعالیتها میباشد؛ به طور نمونه، بنا بر تحقیقات هگرت و موریس، تولیدکنندگان ویدئو در ژاپن توانستند سربزنگاه از طریق اجرای اولین مرحله در زنجیره ارزش، یعنی طراحی محصول و نیز آخرین گام در آن ( تولید)، هزینههای مربوط به تولید را از رقمی حدود 1300 دلار در سال 1977 ، به کمتر از 300 دلار در سال 1984 کاهش دهند و این چیزی نیست مگر میزان کاهش صورت گرفته در تعداد اجزا.
مفهوم اصلی بخش:
زنجیرة ارزش در شرکت، کلیه فعالیتهای اساسی جهت ایجاد ارزش در مشتریان و فعالیتهای حمایتی وابسته را شناسایی میکند.
شکل 1: مدل زنجیره ارزش سازمان:
فعالیتهای اولیه (پایه) و هزینهها
فعالیتهای پشتیبانی و هزینهها
فعالیتهای اولیه
تأمین ، تدارک و حمل و نقل داخلی : در این گروه، مجموعهای از فعالیتها، هزینهها و داراییهایی قرار میگیرند که با خرید سوخت، انرژی، مواد خام، قطعات، کالاها و عوامل مصرفی از فروشندگان، از جمله دریافت، انبارش و توزیع کالاهای ورودی از تأمین کنندگان، بازرسی و مدیریت موجودی انبار مرتبط هستند.عملیات تولیدی : فعالیتها و هزینهها و داراییهایی متشکل از تغییر مواد ورودی به محصول نهایی (تولید، مونتاژ، بستهبندی، نگهداری تجهیزات و وسایل، عملیات، تضمین کیفیت و حفظ محیط زیست).توزیع و حمل و نقل خارجی: فعالیتها، هزینهها و داراییهایی که در زمینة امور مربوط به توزیع و تحویل فیزیکی محصولات به خریداران است؛ از جمله انبارش کالاهای کامل شده، سفارشهای درگیر در هر فرایند، سفارشهای انتخاب شده و بستهبندی شده، بارگیری، عملیات حمل و تحویل، ثبت و نگهداری شبکه مربوط به واسطهها و توزیع کنندگان.فروش و بازاریابی: فعالیتها ، هزینهها و داراییهای مرتبط با فعالیتهای فروش، تبلیغات و توسعه محصول، برنامهریزی و تحقیقات بازار و حمایت از واسطهها و توزیع کنندگان.خدمات: فعالیتها ، هزینهها و داراییهایی متشکل از تاًمین تسهیلات برای خریداران؛ از قبیل نصب و راهاندازی، تحویل قطعات اضافی، تعمیر و نگهداری، تسهیلات فنی، دریافت پیشنهادها و انتقادات خریداران.فعالیتهای پشتیبانی
1)تحقیقات، فناوری و توسعه سیستمها: فعالیتها، هزینهها و داراییهای مرتبط با تحقیق و توسعه محصول، فرایند تحقیق و توسعه محصول، فرایند طراحی، طراحی تجهیزات، توسعه نرمافزار و کامپیوتر، سیستم ارتباطات از راه دور، خدمات پشتیبانی کامپیوتری، ایجاد قابلیتهای جدید بانکهای اطلاعاتی و توسعه سیستمهای پشتیبانی کامپیوتری.
2)مدیریت منابع انسانی: فعالیتها، هزینهها و داراییهایی متشکل از استخدام و تجدید نیرو، اخراج، آموزش، توسعه و پاداش به کارکنان در کلیه سطوح، فعالیتهای مرتبط با کارگران، توسعه مهارتهای علمی و قابلیتهای اساسی کارکنان.
3)روابط عمومی: فعالیتها، هزینهها و داراییهای مرتبط با مدیریت عمومی، امور مالی و حسابداری، فعالیتهای نظارتی و قانونی، ایمنی و امنیت شغلی، مدیریت سیستمهای اطلاعاتی، ایجاد و اتحاد راهبردی و تشریک مساعی با شرکای راهبردی و سایر فعالیتهای بالادستی.
با بررسی شکل 1 ، ممکن است زنجیرة ارزش سازمانهای مشابه و رقیب یکسان فرض شود؛ به عنوان مثال، از آنجا که ماهیت فعالیت کلیه شرکتهایی که در صنعت خودروسازی مشغولند تا حد زیادی یکسان است، لذا تصور میشود که دارای زنجیرة ارزش یکسانی نیز هستند؛ اما باید گفت چنین تصوری درست نیست.
به بیان پورتر، زنجیرة ارزش هر سازمان و روش انجام هر فعالیت، بیانگر ویژگیهای خاص آن است و تحت تأثیر عواملی نظیر راهبردهای سازمان، نگرشهای لازم جهت اجرایی نمودن راهبردهای آن، منابع اقتصادی و ارزشهای حاکم بر سازمان میباشد.
از آنجا که هر یک از عوامل مذکور، از سازمانی به سازمان دیگر متفاوت است، لذا شاهد تفاوتهایی اساسی در زنجیره ارزشی هر یک از شرکتهای رقیب خواهیم بود.
مقایسه و تشخیص میزان تمایز زنجیرة ارزش رقبا، به انجام مطالعات و بررسیهای متعددی در دامنه فعالیتهای متنوع هر رقیب و در نظر گرفتن درجه همبستگی رقبا احتیاج دارد. واضح است که هزینههای داخلی برای سازندهای که کلیه قطعات و اجزای مورد نیازش را در داخل خود میسازد، به مراتب بیشتر از موارد مشابه سازندهای است که اجزا و قطعات را از تأمین کنندگان خارج سازمان خریداری نموده و خود صرفاً مونتاژ میکند.
مدیریت هزینه
تعریف مدیریت هزینه: اداره نمودن هزینهها و مراکز هزینه (cost centers) به نحوی که هزینهها در روند ایجاد ارزش افزوده و منافع هر چه بیشتر سینرژیکی باشد.
ضرورت مدیریت هزینه و تعیین قیمت هدف
1) تداوم اضافه ظرفیت
رشد ظرفیتسازی از میانگین نرخ رشد سالانه 4/3 درصدی دهه 1990 ، به نرخ سالانه 4/1 درصد بین سالهای 1998 تا 2006 کاهش مییابد؛ اما همچنان 7/8 میلیون دستگاه ظرفیت جدید ایجاد خواهد شد. ظرفیت تولید از 80 میلیون در سال 2000 ، به 83 میلیون دستگاه در سال 2006 بالغ خواهد شد.نرخ استفاده از ظرفیت در آینده بهبود خواهد یافت، ولی کافی نیست؛ لذا ظرفیت همچنان به صورت یک عامل بیثبات کننده باقی خواهد ماند.در شرایط نرخ رشد کنونی، مونتاژ جهانی خودرو نمیتواند تا سال 2020 ظرفیت موجود را به کار گیرد.بنابراین آثار اضافه ظرفیت را میتوان در بیثباتی بازار، تشدید رقابت و ضرورت یافتن بازارهای جدید برشمرد.
و...
NikoFile
مفاهیم اصلی و روشهای استهلاک
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:169
چکیده :
تعریف استهلاک
استهلاک را به کاهش فایده یک قلم یا یک نوع دارایی ثابت بر اثر عواملی چون مرور زمان، فرسای ناشی از کار و نابابی تعریف کرده اند.
قانون تجارت، پایین آمدن ارزش دارایی ثابت را که در نتیجه استعمال، تغییرات فنی و یا علل دیگر حادث شود موجب استهلاک دانسته است، و در قانون مالیاتهای مستقیم آن قسمت از دارایی ثابت که بر اثر استعمال یا گذشت زمان یا سایر عوامل بدون توجه به تغییر قیمتها تقلیل می یابد قابل استهلاک تشخیص شده است. ولی مفهوم و تعریف استهلاک در حسابداری دقیق تر و مشخص تر است. در عرف حسابداری، سرشکن کردن و تخصیص دادن بهای تمام شده دارایی ثابت را به طریقی معقول و منظم بر دوره های استفاده از آن استهلاک می نامند. بهای تمام شده معمولاً در طول مدت استفاده از دارایی، ثابت می ماند، بطوری که در پایان عمر مفید دارایی، مجموع اقلامهای استهلاک دوره های استفاده از آن برابر می شود بابهای اولیه منهای ارزشی که برای دارایی اسقاط در نظر گرفته شده است.
در تعریف، دو شرط معقول و منظم بودن روش استهلاک کافی تشخیص داده شده است. مراد از معقول آن است که روش استهلاک با فواید حاصل از دارایی در مدت بهره برداری از آن رابطه داشته باشد و شرط دوم حکایت از این می کند که روش مورد استفاده از نظم و ترتیبی منطقی برخوردار باشد.
بنابر توضیح بالا، حسابداری استهلاک به روشی اطلاق می شود که بر اساس آن بهای تمام شده دارایی ثابت، منهای ارزش اسقاط آن، بر مدتی که عمر مفید آن برآورد می شود به طریقی معقول و منظم سرشکن شود. به این تعبیر، منظور از هدف استهلاک، سرشکن کردن و تخصیص بهای تمام شده است و نه تعیین ارزش دارایی.
ماهیت استهلاک
بهای تمام شده اموال، ماشین آلات و تجهیزات یعنی اقلام مختلف دارایی را می توان در حکم پیش پرداختی بلند مدت تلقی کرد که بابت استفاده ای که در آینده از آنها خارج خواهد شد قبلاً تادیه و مانند سایر پیش پرداختها ابتدا به عنوان دارایی قلمداد می شود و به تدریج که از عمر مفید یا عمر اقتصادی مال کاسته می گردد استهلاک آن منظمناً به صورت هزینه به عملیات واحد اقتصادی تخصیص می یابد.
در صورت سود و زیان استهلاک بر اساس ماهیت و مورد استفاده از مال به یکی از سه عنوان هزینة فروش، هزینه اداری و یا هزینه ساخت کالای فروش رفته ارائه می شود. در واقع، استهلاک از دو طریق بر صورت سود و زیان اثر می گذارد: یکی آن که مستقیماً به بدهکار حساب هزینه منظور و سبب افزایش آن می شود مانند هزینه استهلاک خودروهایی که مورد استفاده دایره فروش کالا قرار می گیرد و طبعاً به شکل هزینه فروش انعکاس پیدا می کند، دیگر استهلاک ماشین آلات کارخانه که به صورت قسمتی از بهای تمام شده کالا ثبت و پس از فروش کالا به بدهکار حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته منظور می گردد. بدیهی است آن قسمت از استهلاک که در بهای کالا فروش نرفته باقی می ماند مادام که کالا موجود است به عنوان دارایی (موجودی کالا) محسوب می شود. به بیان دیگر، این نوع استهلاک یعنی استهلاک ماشین آلات تولیدی، درآمد دوره مالی را تا آن حد می کاهد که از حساب بهای کالای موجود به حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته، انتقال یابد.
انواع استهلاک
در حسابداری استهلاک به دو نوع کلی تقسیم کرده اند:
1 – استهلاک به معنای اعم حکایت از تخصیص بهای تمام شده داراییها به دوره های مختلف استفاده از آنها می کند. به این ترتیب، هزینه استهلاک در مقابل درآمد هر دوره
به حساب منظور می گردد. چون در عمل، این نوع استهلاک به مراتب بیش از نوع دوم آن دیده می شود، تعریفی که معمولاً برای استهلاک می آورند ناظر بر این مورد است. استهلاک در این مفهوم، خود به دو گروه زیر تقسیم می شود:
الف: استهلاک داراییهای مشهود یعنی داراییهای که وجود خارجی دارند مانند اموال، ماشین آلات و تجهیزات.
ب: استهلاک داراییهای نامشهود که موجودیت مادی ندارند مانند حقوق طبع، اختراع و امتیاز.
2 – نوع دوم استهلاک کاهش منابع طبیعی است مانند انواع معادن که در نتیجه استخراج از مقدار ذخیره آنها کاسته می شود و وجه افتراق آن با نوع قبلی در این است که گذشت زمان و کاربرد اموال، ماشین آلات و تجهیزات از ارزش آنها می کاهد در حالی که استهلاک منابع طبیعی با کاهش مقدار (و نه لزوماً کاهش کیفیت) آنها ملازمه دارد.
در مباحث آینده هر جا اصطلاح استهلاک بدون ذکر نوع آنها بکار برود، مراد استهلاک داراییهای مشهود است که بیش از سایر انواع دیده می شود.
علل استهلاک
علل استهلاک را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد:
عوامل فیزیکی عوامل کاربردی
1 – فرسودگی ناشی از استعامل 1 – عدم کفایت
2 – گذشت زمان 2 – نابابی که تعویض
زودرس را هم در بر می گیرد.
3 – پوسیدگی و زنگ زدگی
توجه کنید که در بالا، تغییر ارزش دارایی در بازار در زمره علل استهلاک منظور نشده است.
عوامل سه گانه فیزیکی مرتباً بر داراییهای مشهود اثر می گذارند و از عمر مفید آنها می کاهند. ولی وقوع دو عاملی که زیر عنوان عوامل کاربردی آمده است کمتر مورد پیدا می کند. عدم کفایت از آن ناشی می شود که گسترش فعالیت موسسه ای موجب آن گردد که وسیله تولید اگر به حداکثر گنجایش هم بکار افتد نتواند پاسخگوی تقاضا باشد.
در واقع، در کار آن نقص و کاهشی از آنچه به هنگام خرید انتظار می رفت دیده نمی شود ولی اکنون به حد کافی کارآئی ندارد.
نابابی ممکن است به این علت حادث شود که پیشرفتهای تکنولوژی سبب کهنه شدن ماشین آلات و طرز کار آنها و کاهش و یا از بین رفتن تقاضا برای محصولات و خدمات گردد.
تعویض زودرس به هنگامی ضرورت می یابد که ماشین آلات جدیدی ابداع کنند که خدمات بهتری عرضه نماید و سبب انصراف از کاربرد نوع قدیمی موجود شود.
در حسابداری استهلاک، کلیه عوامل قابل پیش بینی که موجب محدودیت فایده اقتصادی دارایی می گردد مورد بحث واقع می شود. سرشکن کردن بهای تمام شده یا بهای تحصیل مال بر ادوار مختلف استفاده از آن بر اساس عوامل فیزیکی و عوامل کاربردی هر دو صورت می گیرد. ولی باید گفت در حسابداری استهلاک بدواً توجه معطوف به عواملی می شود که بطور پیوسته و مداوم بر مال اثر می گذارند. نسبت به رویدادهای غیرمترقبه و پیش بینی نشده مانند طوفان، سیل، تغییر ناگهانی در تقاضای محصول و از مد افتادگی شدید اموال می باید به ترتیبی خاص عمل کرد. مثلاً پیش آمد آتش سوزی که منجر به بستن حساب دارایی سوخته و روزمره صورت می گیرد و ارتباطی با طرز عمل استهلاک
پیدا نمی کند. تنها استهلاک انباشته تا بروز آتش سوزی در تعیین مبلغ خسارت موثر واقع می شود.
همچنین خط مشی موسسه نسبت به تعمیر و نگهداشت اموال بر عمر مفید آنها اثر می گذارد. طبعاً صرفه جویی در تعمیر و نگهداشت موقتاً از هزینه می کاهد ولی ممکن است عمر مفید مال را کوتاه کند و مآلاً موجب افزایش هزینه استهلاک گردد.
بر اموالی که موقتاً بدون استفاده افتاده اند و یا پیش بینی می شود که در آینده به کار آینده کماکان استهلاک تعلق می گیرد زیرا عوامل فیزیکی و کاربردی استهلاک که سرانجام موجب کاهش فایده اقتصادی آنها می شود همچنان تاثیر می گذارند.
ارزش آن دسته از داراییها که انتظار نمی رود از آنها دیگر بار استفاده شود می باید برابر پیش بینی آنچه از فروش آنها حاصل خواهد گردید و آن را اصطلاحاً ارزش خالص بازیافتنی می نامند، تقلیل می یابد. اموال بدون استفاده را می یابد در حساب خاصی، جزء داراییها، نگهداری کرد.
برآورد استهلاک
اهیمت استهلاک بر حسب نوع موسسه و کمیت داراییهای آن تغییر می کند. به استثنای موجودی جنسی، هیچ مورد دیگری در حسابداری یافت نمی شود که از لحاظ تنوع نحوه عمل و روشهای محاسبه، با حسابداری استهلاک برابری نماید. تنها عامل پایدار و یکسان در همه احوال، نقطه شروع استهلاک است که معمولاً بهای تحصیل یا بهای تمام شده دارایی می باشد.
در محاسبه استهلاک دو نوع برآورد ضرورت پیدا می کند: یکی عمر مفید مال و دیگری ارزش اسقاط آن. افزون بر این دو، ممکن است پیش بینی هزینه پیاده کردن و برچیدن و یا تعویض کردن مال (که به هنگام انصراف از کار آن مورد پیدا می کند) لازم شود. طرز برآورد این نوع هزینه ها در موسسات متفاوت، موجب آن می گردد که محاسبه استهلاک بسته به مورد و بر حسب روشی کار بکار می رود تغیر یابد.
هزینه استهلاک هر دوره مالی از سرشکن بهای تمام شده (منهای ارزش اسقطا آن) بدست می آید که بر حسب فایده اقتصادی که از کاربرد آن در دوره مالی عاید می گردد به عملیات دوره تخصیص می یابد.
متغیرهایی که در محاسبه هزینه استهلاک هر دوره می باید مورد نظر قرار گیرند عبارتند از:
1 – بهای (تمام شده) واقعی
2 – برآورد ارزش اسقاط
3 – برآورد عمر مفید
بنابراین، محاسبه استهلاک بستگی پیدا می کند به یک عامل واقعی و دو عامل برآوری یا تخمینی. ارزش اسقاط عبارت است از مبلغی که پیش بینی می شود از فروش مال یا در
تعویض، به هنگام انصراف از کار آن، عاید شود. در این برآوررد می باید هزینه پیاده کردن و برچیدن مال هم منظور گردد. فرضاً اگر قیمت فروش مال اسقاط آن 2500000 ریال و هزینه پیاده کردن و تحویل آن 500000 ریال برآورد شود، ماخذ استهلاک می نامند. اغلب در محاسبه ارزش اسقاط صرفنظر می کنند. در مواردی که حاصل فروش اسقاط مال را با هزینه پیاده کرد آن برابر تشخیص دهند (که عملاً صرفنظر ارزش اسقاط آن صفر می شود) و یا وقتی مبالغ حاصل از فروش کم و ناچیز باشد، انصراف از محاسبه ارزش اسقاط را قابل قبول دانسته اند. این نکته هم در خور تعمق است که مبلغی که بابت ارزش اسقاط مال سالها قبل از تحقق آن برآورد می شود از لحاظ نظری می باید به ارزش
فعلی آن تنزیل گردد و تقلیل یابد تا در محاسبة، هزینه استهلاک، با سایر ارقام متجانس شود و وقتی چنین عمل کنند در موارد، ارزش فعلی مبلغی که ممکن است از فروش مال اسقاط در آینده حاصل شود، اندک و ناچیز جلوه می کند.
در برآورد عمر مفید مال برای محاسبه استهلاک، شروط و نکاتی به شرح رذیر بطور ضمنی در نظر گرفته می شود:
1 – استفاده از مال به وسیله مالک فعلی صورت گیرد.
2 – کاربرد مال به صورتی باشد که به هنگام تحصیل آن منظور بوده است.
3 – خط مشی برای تعمیر و نگهداشت دارایی در مدت استفاده معین باشد.
طبعاً تعیین هزینه استهلاک هر دوره بستگی به این دارد که حدود بهره برداری و خدمات بالقوه اقتصادی مال برای موسسه مالک آن معلوم شود. در واقع عمر مفید بر اساس و در رابطه با از دست رفتن ارزشها و امکانات بالقوه از لحاظ انجام خدمات تعیین می گردد.
عمر مفید ممکن است بر حسب یکی از داراییهای مقیاسهای زیر تعیین شود:
الف: دوره هایی از زمان مانند تعداد سال یا ماه.
ب: جمع محصول قابل تولید بر حسب سال یا ماه.
ج: جمع ساعات کارکرد یعنی تعداد ساعاتی که می توان از دارایی بهره برداری کرد.
از لحاظ نظری، تعیین عمر مفید به ماهیت مال و علل اصلی استهلاک آن بستگی دارد.
ثبت استهلاک
در مورد استهلاک دارایی، اصول زیر به رعایت می شود:
1 – به هنگام خرید یا تحصیل قلمی از دارایی، آن را به بهای تمام شده ثبت می کنند.
2 – پس از آن، در مورد آن دسته از داراییها که عمر معین و محدود دارند، بهای تمام شده منهای استهلاک انباشته تا تاریخ تهیه گزارش مالی، ملاک تعیین ارزش و درج آن در گزارشهای مالی قرار می گیرد و آن را ارزش دفتری یا مانده مستهلک نشده می نامند.
3 – آن قسمت از بهای تمام شده که به اصطلاح بکار رفته و فایده اش منقضی شده است، بر اساس اصل مقابله درآمد و هزینه به حساب هزینه جاری منظور می شود.
استهلاک هر دوره به بدهکار حساب هزینه استهلاک و در مورد وسایل تولید، به بدهکار حساب بهای ساخت (سربار کارخانه) و به بستانکار حساب دارایی کارآیی کاه به نام استهلاک انباشته منظور می شود. توجه کنید که در عوض این که در ثبت استهلاک، طرف بستانکار مستقیماً به حساب دارایی مربوط باشد، مرسوم چنین است که آن را به بستانکار حساب دیگری که نقطه مقابل و کاهش دهنده دارایی است منظور می نمایند تا در نتیجه بهای تمام شده در طول مدت استفاده از مال جدا و محفوظ و مشخص بماند و با
آنچه به تدریج از طریق استهلاک قطعی و استهلاک برآوری و تخمینی می باشد. حساب دارایی کاه مذکور را که عنوان استهلاک انباشته به آن اطلاق می شود در سابق ذخیره استهلاک می نامیدند که می باید از بکار بردن آن اجتناب نمود زیرا عمل ثبت استهلاک مطلقاً ذخیره ای بوجود نمی آورد.
و...
NikoFile
نظامنامه کیفیت کارخانه آرد منصوبیان
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:69
چکیده :
مقدمه ای در مورد معرفی واحد تولیدی :کارخانه ی آرد منصوبیان در منطقه ی جنوب غربی تهران واقع گردیده ست . که از شمال به میدان شمشیری ، از جنوب به چهار راه یافت آباد ، از غرب به بزرگراه آیت ا... سعیدی و میدان معلم و از شرق به محدوده ی سجاد منتهی می شود .
کارخانه در سال 1349 تأسیس گردیده وطی سالیان متمادی بازسازی های متعددی در آن صورت پذیرفته است که مهمترین بازسازی کارخانه در سال1381 بوده که از لحاظ تأسیساتی و ساختمانی تغییرات عمده ای انجام گرفته است . همچنین در سال 1384 دو سیلوی فلزی به ظرفیت 7000 تن جهت ذخیره سازی گندم توسط شرکت WESTLE کانادا ساخته شده است که آماده بهره برداری می باشد .
ابعاد زمین کارخانه 15000متر مربع و زیر بنای ساختمان تولید 350 متر مربع می باشد . تعداد سیلو ها علاوه بر دو سیلوی ذکر شده 5 سیلوی 500تنی و 4عدد سیلوی آرد می باشد . ظرفیت انبارها حدود 1000 متر مربع و مساحت آزمایشگاه 50 متر مربع است .
کارخانه در 5 طبقه و 2 زیر طبقه بنا شده است . که به تفکیک به شرح ذیل می باشد :
زیر زمین 2 : شامل پایه های بالا بر و مارپیچ های گندم ورودی ، زیر زمین 1 : پوستگیر در قسمت بوجاری و موتور های والس و کمک والس ها در قسمت آسیاب می باشد . طبقه اول شامل بوجاری 2 و تریور در قسمت بوجاری و و والسها در قسمت آسیاب است . طبقه دوم : در قسمت بوجاری شامل شن گیر و در قسمت آسیاب شامل لوله ها و مخزن گندم . طبقه سوم ، بوجاری 1 ، و مارپیچ آرد و تایفون ها ، به ترتیب در قسمت بوجاری و آسیاب ، طبقه چهارم : نم زن ها ، هم زن و فیلتر ها در قسمت بوجاری و الکها در قسمت آسیاب و بالاخره طبقه پنجم در قسمت آسیاب شامل بارریزها و در قسمت بوجاری ، بالای بالا بر ها می باشد .
سیستم بوجاری کارخانه محصول شرکت بولر و سیستم آسیاب کارخانه ، تکنولوژی چک و اوکراین است . ظرفیت سالیانه کارخانه 86400 تن گندم می باشد . محصولات کارخانه شامل سه نوع آرد نول ، ستاره درجه 2 و سبوس گرفته است که دارای پروانه ساخت از وزارت بهداشت می باشد .
پرسنل کارخانه شامل 45 نفر می باشند . مدیر عامل آقای بهرام منصوبی ، مدیر داخلی آقای حسین منصوبی ، مدیر تولید آقای اصغر شیرازی و مدیر کنترل کیفیت خانم نفیسه منصوبی می باشند .
پروانه های موجود در کاخانه علاوه بر پروانه بهره برداریاز وزارت صنایع ، شامل پروانه های تأسیس ، بهره برداری و ساخت جداگانه برای هر محصول از وزارت بهداست می باشد . که کلیه پروانه ها در سال 1380 دریافت گردیده است.
1-2 خط مشی و اهداف کیفی واحد تولیدی :
مدیریت کارخانه آرد منصوبیان ، با توجه به وضعیت گندم و آرد در کشور و همچنین خودکفایی گندم در چند سال اخیر اهدافی را پیگیری می نماید .تا علاوه بر رشد کمی و کیفی محصولات خود ، به عنوان یک واحد کوچک از مجموعه ی عظیم گندم و آرد ، به پیوسته بودن این خود کفایی در کشور کمک نماید و تعهد می نماید این اهداف را به کلیه پرسنل ابلاغ نموده و بر اجرای این اهداف توسط پرسنل نظارت مستمر داشته باشد . اهداف و خط مشی های اصلی این کارخانه به شرح ذیل می باشد :
الف ) ارتقاء سطح کیفی محصولات : از طریق ارتباط با مؤسسات و متخصصین امر و استفاده از دانش آنها در قستهای مختلف تولید و کنترل کیفیت .
ب ) ارتقاء دستگاه ها و ماشین آلات : بواسطه نصب دستگاه های نوین مناسب با تکنولوژی روز دنیا جهت افزایش کیفیت کارخانه .
ج ) جلب رضایت مشتری : از طریق هماهنگی بین مدیر تولید و مدیر کنترل کیفیت با واحد انبار متناسب با نیاز های مشتری .
د ) به کار گیری مهارت و تجربه : از طریق جذب پرسنل با صلاحیت و به کار گیری همزمان مهارت و تجربه این افراد .
هـ ) آموزش : برگزاری کلاس های آموزشی متعددبرای بخش های مختلف کارخانه جهت افزایش سطح آگاهی آنان.
و ) ایجاد محیط مناسب کاری : با رعایت نکات فنی و بهداشتی توسط پرسنل و ایجاد روابط حسنه بین کارکنان .
ز ) کاهش توقف های تولید : از طریق سرویس به موقع ماشین آلات و بازرسی روتین و مستمر والس ها و الک ها .
مدیریت کارخانه آرد منصوبیان
اصطلاحات و تعاریف :اصطلاحات و تعاریف کیفیتی و کاربردی در کارخانه منطبق بر استاندار های 8403 و 103 مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران می باشد .
2-3 ـ شرح وظایف :
2-3-1- شرح وظایف مدیر داخلی :
الف ) ایجاد هماهنگی بین بخش های مختلف کارخانه ، اعم از تولید ، کنترل کیفیت و انبار .
ب ) رابط مدیر عامل و بخش های تحت پوشش .
ج ) نظارت بر بخش های تولید و انبار جهت ایحاد برنامه های کارکنان .
د ) نظارت مستقیم بر مدارک ، سوابق و بررسی آماری بخش های مختلف .
هـ ) ایجاد روابط حسنه بین کارکنان قسمت های مختلف جهت پیشبرد اهداف از پیش تعیین شده .
2-3-2 ـ شرح وظایف مدیر تولید :
الف ) نظارت و کنترل مستمر واحد های تحت پوشش و پاسخ گویی به نیاز های آن ها .
ب ) مطلع نمودن مدیریت از فعالیت های انجام گرفته و برنامه های آینده .
ج ) ایجاد روابط مستقیم بین واحد انبار و تولید جهت برنامه ریزی میزان تولید .
د ) تهیه ی آمار آرد و سبوس در پایان هر شیفت کاری و ارائه به مدیریت داخلی .
هـ ) نظارت بر حضور و غیاب کارگران و مرخصی آنان .
و ) نظارت بر بارگیری آرد و سبوس و همچنین نظارت بر تخلیه گندم های ورودی و نمونه برداری آن ها جهت ارائه به کنترل کیفیت .
ز ) ارتباط مستقیم و مستمر با واحد کنترل کیفیت جهت اطلاع از وضعیت کیفی محصولات .
ح ) ارائه گزارش روزانه به مدیریت داخلی .
ط ) نظارت کامل در ارسال قطعات تعمیری به خارج از کارخانه و همچنین تحویل آنها .
ی ) نظارت بر انباشتن و تخلیه ی سیلو های آرد .
2-3-3- شرح وظایف واحد فنی :
الف ) استفاده صحیح از ابزار و وسایل .
ب ) کنترل مستمر بر عملکرد کلیه ی دستگاه های آسیاب و بوجاری .
ج ) کنترل مستمر بر عملکرد کمپرسورها ، بالابرها ، نوار نقاله ، باسکول ، کاراسل و چاپگر .
د ) سرویس دوره ای دستگاه های مربوطه .
هـ ) درخواست وسایل مورد نیازجهت سرویس قطعات از واحد انبار قطعات .
2-3-4- شرح وظایف واحد برق :
الف ) کنترل مستمر بر روشنایی های داخلی و محوطه ی کارخانه .
ب ) سرویس دوره ای الکتروموتورها ، گیربوکسها و خازن ها .
ج ) کنترل ترانس مرکزی کارخانه .
د ) تهیه فرمت های خاص جهت درج تاریخ و نحوه سرویس وسایل برقی .
هـ ) درخواست وسایل مورد نیاز جهت سرویس قطعات از واحد انبار قطعات .
و ) درخواست از مدیریت جهت تهیه حتی المقدور الکتروموتور های ضروری کارخانه به عنوان یدک .
و...
NikoFile
استاندارد حسابداری شماره 1 نحوه ارائه صورتهای مالی
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:153
چکیده :
هدف استاندارد
هدف این استاندارد تجویز مبنایی برای ارائه صورتهای مالی با مقاصد عمومی یک واحد تجاری به منظور حصول اطمینان از قابلیت مقایسه با صورتهای مالی دوره ها قبل آن واحد و با صورتهای مالی سایر واحد های تجاری می باشد.
دامنه کاربرد
الزامات این استاندارد باید در ارائه کلیه “صورتهای مالی با مقاصد عمومی” که بر اساس این استاندارد های حسابداری تهیه و ارائه می شود، بکار گرفته شود.
کاربرد صورتهای مالی با مقاصد عمومی
صورتهای مالی برای پاسخگویی به نیازهای استفاده کنندگانی تهیه می شود که در موقعیت دریافت گزارشهای متناسب با نیازهای اطلاعاتی خاص خود نیستند.
هدف صورتهای مالی
ارائه اطلاعات تلخیص و طبقه بندی شده در باره:
وضعیت مالی
عملکرد مالی
انعطاف پذیری مالی
نتایج ایفای وظیفه مباشرت (حسابدهی) مدیریت در قبال منابعی که در اختیارشان قرار گرفته است، می باشد.
مسئولیت تهیه صورتهای مالی
با هیات مدیره یا سایر ارکان اداره کننده واحد تجاری است.
ارائه مطلوب و رعایت استانداردهای حسابداری
صورتهای مالی باید وضعیت مالی، عملکرد مالی و جریانهای نقدی واحد تجاری را به نحو مطلوب ارائه کند. تقریبا در تمام شرایط، اعمال مناسب الزامات استانداردهای حسابداری همراه با افشای اطلاعات اضافی در صورت لزوم، منجر به ارائه صورتهای مالی به نحو مطلوب می شود.
موارد افشا در صورت انحراف از استانداردهای حسابداری
در موارد بسیار نادر، چنانچه مدیریت واحد تجاری به این نتیجه برسد که رعایت یکی از الزامات استانداردهای حسابداری، صورتهای مالی را گمراه کننده می سازد و بنابراین انحراف از آن به منظور دستیابی به ارائه صورتهای مالی به نحو مطلوب ضروری است، باید موارد زیر را افشا کند:
اعتقاد به اینکه صورتهای مالی؛ وضعیت مالی، عملکرد مالی و جریانهای نقدی واحد تجاری را به نحو مطلوب منعکس می کند.
صورتهای مالی از تمام جنبه های با اهمیت طبق استانداردهای حسابداری می باشد، به استثنای انحراف از الزامات یک استاندارد حسابداری به منظور ارائه مطلوب صورتهای مالی.
استانداردی که الزامات آن رعایت نشده، شیوه حسابداری مقرر در استاندارد، شیوه حسابداری بکار رفته و اینکه چرا کاربرد شیوه مقرر در استاندارد صورتهای مالی را گمراه کننده می سازد.
اثر انحراف بر سود( زیان) خالص، داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سرمایه در هaر یک از دروه های مورد گزارش.
رویه های حسابداری
راه کارهای ویژه ای است که واحد تجاری برای تهیه و ارائه صورتهای مالی انتخاب می کند. راه کارهای مزبور برای اعمال اصول مندرج در مفاهیم نظری گزارشگری مالی در مورد اقلام، معاملات، اندازه گیری و تجدید اندازه گیری داراییها و بدهیها و نحوه و زمان شناخت تغییرات در داراییها و بدهیها در صورتهای عملکرد مالی ایجاد شده است.
در صورت نبود استاندارد حسابداری خاص، مدیریت باید رویه ها را به گونه ای تعیین و بکار ببرد که:
صورتهای مالی اطلاعات مربوط و قابل اتکا فراهم آورد.
به ارائه مفیدترین اطلاعات در صورتهای مالی با مدنظر قرار دادن ملاحظات زیر منجر شود:
الزامات استانداردهای حسابداری برای موضوعات مشابه مربوط.
تعاریف، معیارهای شناخت و اندازه گیری داراییها، بدهیها، درآمدها و هزینه های مندرج در مفاهیم نظری گزارشگری مالی.
استانداردهای صادره توسط سایرمراجع حرفه ای معتبر و رویه های پذیرفته شده صنعت تا میزانی که با دو بند قبلی سازگار باشد.
تداوم فعالیت
به معنای ادامه عملیات واحد تجاری در آینده قابل پیش بینی است. یعنی در تهیه و ارائه صورتهای مالی، هیچ قصد یا الزامی به انحلال واحد تجاری فرض نشود مگر اینکه مدیریت قصد انحلال یا توقف عملیات واحد تجاری را داشته باشد، یا عملا ناچار به انجام این امر شود. چنانچه صورتهای مالی بر مبنای تداوم فعالیت تهیه نشود، این واقعیت باید همراه با مبنای تهیه صورتهای مالی و اینکه چرا واحد تجاری فاقد تداوم فعالیت تلقی شده است، افشا شود.
مبنای تعهدی
در این مبنا، معاملات و سایر رویدادها در زمان وقوع (نه در زمان دریافت یا پرداخت وجه نقد) شناسایی و ثبت شده و در صورتهای مالی دوره های مربوط انعکاس می یابد.
به استثنای اطلاعات مربوط به جریانهای نقدی، واحد تجاری باید صورتهای مالی خود را بر مبنای تعهدی تهیه کند.
ثبات رویه
نحوه ارائه و طبقه بندی اقلام در صورتهای مالی از یک دوره به دوره بعد نباید تغییر کند، مگر:
تغییری عمده در ماهیت عملیات واحد تجاری یا تجدید نظر در نحوه ارائه صورتهای مالی حاکی از این باشد که تغییر مزبور به ارائه مناسبتر معاملات یا سایر رویدادها منجر شود، یا
تغییر در نحوه ارائه، به موجب یک استاندارد حسابداری الزامی شود.
در صورت ایجاد تغییر در نحوه ارائه صورتهای مالی، واحد تجاری اطلاعات مقایسه ای را تجدید طبقه بندی می کند.
اهمیت
اطلاعاتی با اهمیت تلقی می شود که عدم افشای آن بر تصمیمات اقتصادی استفاده کنندگان که بر مبنای صورتهای مالی اتخاذ می شود، موثر واقع شود. اهمیت به اندازه و ماهیت قلم بستگی دارد. متناسب با شرایط، ممکن است یکی از دو عامل یاد شده تعیین کننده باشد. تمام اقلام با اهمیت باید به طور جداگانه در صورتهای مالی ارائه شود.
تجمیع
چنانچه یک قلم اصلی به تنهایی با اهمیت نباشد، نیازی به ارائه جداگانه آن نیست و در صورتهای مالی اساسی یا در یادداشتهای توضیحی، با اقلام اصلی دیگر دارای ماهیت یا کارکرد مشابه جمع می شود. اهمیت یک قلم ممکن است به اندازه ای نباشد که ارائه جداگانه آن را در صورتهای مالی اساسی توجیه کند، اما افشای جداگانه آن را در یادداشتهای توضیحی ایجاب کند.
تهاتر
داراییها و بدهی ها،اقلام درآمد و هزینه نباید با یکدیگر تهاتر شود، مگر استاندارد حسابداری تهاتر مزبور را الزامی یا مجاز کرده باشد.
درآمدها و هزینه های غیر عملیاتی که از معاملات و رویدادهای واحد یا مشابه حاصل می شود( از قبیل سود و زیانهای حاصل از تسعیر اقلام ارزی یا فروش داراییهای ثابت مشهود)، در صورتی که با اهمیت نباشد، با یکدیگر جمع و به صورت خالص گزارش می شود، اما اندازه، ماهیت یا وقوع این گونه درآمدها و هزینه ها ممکن است به گونه ای باشد که افشای جداگانه آنها طبق استاندارد حسابداری گزارش عملکرد مالی ضرورت یابد.
شرایط تهاتر اقلام دریافتنی و پرداختنی
تهاتر دو یا چند قلم دریافتنی و پرداختنی تنها زمانی مناسب است که توان واحد تجاری برای تسویه حساب از طریق پرداخت مبلغ خالص یا عدم پرداخت و الزام دیگری به پرداخت مبلغ خالص، تضمین شده باشد.
شرایط تهاتر درآمدها و هزینه ها
هر واحد تجاری، در روال فعالیتهای عادی خود معاملات دیگری را نیز انجام می دهد که مولد درآمد عملیاتی نیست، اما برای انجام فعالیتهای مولد درآمد عملیاتی آن ضروری است. نتایج این گونه معاملات از طریق تهاتر درآمدها و هزینه های مربوط به آن ارائه می شود، به شرط آنکه تهاتر یاد شده محتوای معامله را منعکس کند. برای مثال:
درآمدها و هزینه های غیر عملیاتی حاصل از فروش داراییهای غیر جاری (مانند سرمایه گذاریها)، به مبلغ عواید حاصل از فروش دارایی پس از کسر مبلغ دفتری و هزینه های فروش آن گزارش می شود.
اطلاعات مقایسه ای
صورتهای مالی باید دربر گیرنده اقلام مقایسه ای دوره قبل باشد به جز در مواردی که یک استاندارد حسابداری نحوه عمل دیگری را مجاز یا الزامی کرده باشد.
اطلاعات مقایسه ای تشریحی تا جایی باید افشا شود که جهت درک صورتهای مالی دوره جاری مربوط تلقی گردد.
نمونه:
جزئیات یک دعوای حقوقی که نتیجه آن در تاریخ ترازنامه قبلی مشخص نبوده و تا کنون حل و فصل نشده است، در دوره جاری افشا می شود.
اصلاح نحوه ارائه یا طبقه بندی
در مواردی که نحوه ارائه یا طبقه بندی اقلام در صورتهای مالی اصلاح می شود، به منظور اطمینان از قابلیت مقایسه اقلام صورتهای مالی، مبالغ مقایسه ای باید تجدید طبقه بندی شود. همچنین ماهیت، مبلغ و دلیل تجدید طبقه بندی باید افشا شود.
هر گاه تجدید طبقه بندی مبالغ مقایسه ای عملی نباشد، واحد تجاری باید دلیل عدم تجدید طبقه بندی و ماهیت تغییراتی را که در صورت تجدید طبقه بندی ایجاد می شد، افشا کند.
تشخیص صورتهای مالی
صورتهای مالی باید به وضوح از سایر اطلاعاتی که همراه آن در یک مجموعه انتشار می یابد قابل تشخیص و متمایز باشد. هر یک از اجزای صورتهای مالی باید به وضوح مشخص شود.
اطلاعات زیر باید به گونه ای بارز نشان داده شود:
نام واحد گزارشگر و شکل حقوقی آن.
اینکه صورتهای مالی مربوط به یک واحد تجاری یا مربوط به گروه واحدهای تجاری است.
تاریخ ترازنامه یا دوره مالی، حسب مورد.
واحد پول گزارشگری.
سطح دقت به کار رفته در ارائه ارقام صورتهای مالی(ریال ، هزار ریال ،میلیون ریال).
صورتهای مالی اساسی
ترازنامه داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سرمایه
صورت سود و زیان
صورت سورد وزیان جامع
صورت جریان وجوه نقد جریان ورود و خروج وجوه نقد
اقلام اصلی ترازنامه
داراییها
دارییهای ثابت مشهود
دارییهای نامشهود
سرمایه گذاریها
موجودی مواد و کالا
حسابها و اسناد در یافتنی تجاری و سایر حسابها و اسناد دریافتنی
موجودی نقد
بدهیها
حسابها و اسناد پرداختنی تجاری و سایر حسابها و اسناد پرداختنی
ذخیره مالیات
دخیره مزایای پایان خدمت کارکنان
بدهی های بلند مدت
حقوق صاحبان سرمایه
سهم اقلیت
سرمایه و اندوخته ها
تعدیل اقلام اصلی ترازنامه
بنا به دلایل زیرممکن است اقلام اصلی ترازنامه تعدیل شود:
به موجب استاندارد حسابداری دیگر
با توجه به مبلغ، ماهیت یا کارکرد یک قلم
با توجه به ماهیت واحد تجاری و ماهیت معاملات آن و به منظور فراهم آوردن اطلاعات لازم جهت درک کلی وضعیت مالی واحد تجاری
نحوه قضاوت نسبت به ارائه جداگانه اقلام اصلی دیگر در ترازنامه
ماهیت و قابلیت تبدیل به وجه نقد داراییها و اهمیت آنها
ارائه جداگانه سرقفلی و داراییهای ناشی از مخارج توسعه
ارائه جداگانه داراییهای پولی و غیرپولی
ارائه جداگانه داراییهای جاری و غیر جاری
کارکرد داراییها در واحد تجاریارائه جداگانه ارائه جداگانه داراییهای عملیاتی
ارائه جداگانه موجودی مواد و کالاارائه جداگانه حسابهای دریافتنی و وجوه نقد
مبالغ، ماهیت و زمانبندی پرداخت بدهی هاارائه جداگانه بدهیهای متضمن سود تضمین شده و بدون سود تضمین شده (حسب مورد تحت عنوان بدهی جاری یا غیر جاری)اقلام اصلی صورت سود و زیان
درآمدهای عملیاتی هزینه های عملیاتی سود یا زیان عملیاتی هزینه های مالی سایر درآمدها و هزینه های غیر عملیاتی مالیات بر درآمد سود یا زیان فعالیتهای عادی اقلام غیر مترقبه سهم اقلیت سود یازیان خالصصورت سود و زیان جامع و تغییرات حقوق صاحبان سرمایه
الزامات مربوط به این صورت مالی در استاندارد حسابداری شماره 6” گزارش عملکرد مالی” تشریح شده است.
صورت جریان وجوه نقد
الزامات مربوط به این صورت مالی در استاندارد حسابداری شماره 2” صورت جریان وجوه نقد” تشریح شده است.
نحوه طبقه بندی و انعکاس هزینه های عملیاتی در صورت سود و زیان
بر مبنای کارکرد هزینه:که بعضا روش بهای تمام شده فروش نامیده می شود. هزینه ها بر حسب کارکرد به عنوان بخشی از بهای تمام شده فروش، توزیع یا اداری طبقه بندی می شود.
مزیت: ارائه اطلاعات مربوط تر نسبت به روش طبقه بندی بر مبنای ماهیت هزینهعیب: اختیاری بودن تخصیص مخارج به کارکردهابر مبنای ماهیت هزینه: اقلام هزینه بر حسب ماهیت( نظیر استهلاک، مواد مصرفی، کرایه حمل، حقوق و دستمرد، تبلیغات) با یکدیگر جمع شده و در صورت سود وزیان منعکس می شود.
نحوه طبقه بندی و انعکاس هزینه های عملیاتی در صورت سود و زیان
هزینه های عملیاتی باید بر حسب کارکرد هزینه ها در واحد تجاری و در موارد خاص که انجام این امر مفید نباشد برحسب ماهیت هزینه ها، طبقه بندی و در صورت سود و زیان منعکس شود.هر واحد تجاری که هزینه های عملیاتی را بر حسب کارکرد طبقه بندی کند باید اطلاعات اضافی را درباره ماهیت هزینه ها شامل هزینه استهلاک و هزینه های پرسنلی، افشا کند.اطلاعاتی که در ترازنامه یا در یادداشتهای توضیحی افشا می شود
الف. برای هر یک از طبقات سهام:
1- تعداد سهام مصوب
2- تعداد سهام منتشره و میزان سرمایه پرداخت شده
3- ارزش اسمی هر سهم
4- حقوق، مزایا و محدودیتهای مربوط
5- سهام واحد تجاری که در مالکیت واحدها تجاری فرعی و وابسته استب. مبالغ دریافتی بابت افزایش سرمایه قبل از ثبت قانونی آن
ج. صرف سهام
د. ماهیت و موضوع هر یک از اندوخته ها
ه. مبالغ منظور شده در صورتهای مالی بابت سود سهام پیشنهادی
و. طبقات فرعی اقلام اصلی
اطلاعاتی که در صورت سود وزیان یا در یادداشتهای توضیحی افشا می شود
الف. طبقات فرعی اقلام هزینه عملیاتی.
ب. اقلام تشکیل دهنده هزینه بر حسب ماهیت (چنانچه از روش طبقه بندی بر مبنای کارکرد هزینه استفاده شود).
ج. عایدی هر سهم.
د. مبلغ سود پیشنهادی هر سهم.
اطلاعاتی که در یادداشتهای توضیحی افشا می شود
تصریح اینکه صورتهای مالی طبق استانداردهای حسابداری تهیه شده است. مبنا یا مبانی اندازه گیری رویه های حسابداری مورد استفاده. اطلاعات تکمیلی درباره اقلام ارائه شده در صورتهای مالی( به ترتیب صورتهای مالی و اقلام اصلی ارائه شده در آنها). سایر موارد افشا شامل: بدهیهای احتمالی، تعهدات و سایراطلاعات مالیاطلاعات غیر مالی اقامتگاه و شکل حقوقی واحد تجاری، کشور محل فعالیت آن و نشانی مرکز ثبت شده (یا محل اصلی فعالیت چناچه متفاوت از کشور محل ثبت باشد). شرحی از ماهیت عملیات واحد تجاری و فعالیتهای اصلی آن.نام واحد تجاری اصلی و واحد تجاری اصلی نهایی گروه. تعداد کارکنان در پایان دوره یا میانگین تعداد آنها طی دوه.دوره گزارشگری
صورتهای مالی باید حداقل به طور سالانه ارائه شود. در شرایط استثنایی که تاریخ ترازنامه واحد تجاری تغییر می کند و صورتهای مالی برای دوره ای کمتر از یکسال ارائه می شود، واحد تجاری باید موارد زیر را افشا کند:
دوره زمانی تحت پوشش صورتهای مالی.دلیل بکار گرفتن دوره کمتر از یکسال.این واقعیت که مبالغ مقایسه ای مربوط به صورت سود وزیان، صورت سود و زیان جامع، صورت جریان وجوه نقد و یادداشتهای توضیحی مربوط قابل مقایسه نیست.به موقع بودن
واحد تجاری باید صورتهای مالی خود را حداکثر ظرف مهلت مقرر در قوانین و مقررات مربوط منتشر کند. چنانچه صورتهای مالی ظرف مدت معقولی بعد از تاریخ ترازنامه در اختیار استفاده کنندگان قرار نگیرد، مفید یودن آن کاهش می یابد.
و...
NikoFile