چکیده
براساس جهانبینی ادیان الاهی، انسان خلیفه خداوند و مرکز و محور جهان هستی است. وی عهدهدار رسالت کسب معرفت، تهذیب نفس و اصلاح جامعه است. و حیات او در جهان آخرت نیز استمرار دارد. علاوه بر حفظ کرامت انسان، استعدادهای معنوی و عقلانی بشر در پرتو رهیافتهای فطری و هدایتهای وحیانی شکوفا میشود. حجاب و پوشش از جمله موضوعاتی است که رعایت آن موجب حفظ کرامت انسان است.
برخی معتقدند پوشش و حجاب، صرفاً نتیجه تعامل فرهنگی بین فرهنگهاست. در نتیجه ادیان الاهی در مورد چگونگی حضور زن در برابر نامحرم، قانونی خاص ندارند. از دیدگاه ایشان، آنچه امروز به صورت دستوری شرعی درآمده، مستندی شرعی ندارد. این مقاله با رویکرد نظری و اسنادی، به تحقیق درباره صحت و سقم این نظر پرداخته و مستندات دینی پوشش و حجاب را در سه دین زرتشت، یهود، مسیحیت تبیین و تشریح کرده است.
پوشش وحجاب پیش از آیین مسیحیت
در آیین مسیحیت، پوشش اهمیت زیادی داشته و زنان معتقد به حضرت مسیح(ع) میکوشیدند مانند حضرت مریم موی خود را بپوشانند و باحجاب وارد جامعه شوند. نقاشان مسیحی ـ به خصوص نقاشان قدیمیتر ـ تصویر حضرت مریم را با پوشش و حجاب کامل میکشیدند. همچنین از گذشته تا زمان حاضر زنان راهبه و قدیس، یکی از کاملترین حجابها را انتخاب کردهاند. این امر نشان میدهد که از نظر آنان، داشتن حجاب، به دینداری نزدیکتر و در پیشگاه خدا پسندیدهتر است.
مسیحیت، نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب را تغییر نداد، بلکه قوانین شدید آن را استمرار بخشید و در برخی موارد، گام را فراتر نهاد و با سختگیری بیشتری، وجوب حجاب را مطرح ساخت؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج امری مقدس شمرده میشد و طبق نوشته ویل دورانت، در سن بیست سالگی اجباری بود.
بنابراین مسیحیت، برای از بین بردن زمینه هرگونه تحریک و تهییج، زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هرگونه آرایش و تزیین فراخواند. در متون تاریخی، چادر و روبند، برای همگان - حتّی برای خاتونهای اشراف - ضروری بود. در اعیاد نیز، کسی آن را کنار نمیگذاشت؛ بلکه با طلا و نقره و پارچههای زربافت آن را تزیین مینمودند و حتّی برای تفریح نیز با حجب و حیای کامل در مجالس انس یا گردشهایی دور از چشم نامحرمان، شرکت میجستند.66
انجیل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأکید و پیروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است. در عهد جدید میخوانیم:
همچنین زنان پیر در سیرت متقی باشند و نه غیبتگو و نه بنده شراب زیاده؛ بلکه معلمات تعلیم نیکو* تا زنان جوان را خِرَد بیاموزند که شوهردوست و فرزنددوست باشند* و خرداندیش، عفیفه، خانهنشین، نیکو و مطیع شوهران خود که مبادا کلام خدا متهم شود.
علاوه بر این، «عهد جدید» نیز لزوم پوشاندن موی سر، به ویژه در مراسم عبادی68 لزوم سکوت به ویژه در کلیسا،69 باوقار و امین بودن زن و نهی از نگاه ناپاک به بیگانگان را خاطرنشان ساخته، میگوید: کسی که به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا کرده است * پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز؛ زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد، از آنکه تمام بدنت در جهنم افکنده شود.
دستورات دینی پاپها و کاردینالهای مسیحی، که بر اساس آن، پوشاندن صورت الزامی و تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه و سوراخ کردن گوشها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگ نمودن مو و تغییر صورت ظاهری ممنوع بود، شدت بیشتری را نشان میدهد.72 در مورد سیره عملی زنان مسیحی، گفته شده: دین مسیحی، برای زن، خِمار را باقی نهاد. وقتی وارد اروپا شد، آن را نیکو شمرد. زنها در کوچه و وقت نماز، خمار داشتند. در قرون وسطا، خصوصاً قرن نهم، خمار رواج داشت. آستین خمار، شانه زن را پوشانده، تقریباً به زمین میرسید. این عادت تا قرن سیزدهم باقی بود.73
هنگام ظهور مسیح(ع) در فلسطین، اروپا در شرک و بتپرستی بود. مردم گرفتار آدابورسوم مشرکانه بودند و زنان آنها معمولاً موی خود را نمیپوشاندند. اما با آمدن مسیحیت به اروپا و گسترش تعالیم دین مسیح(ع)، پوشیدن موی سر نیز در میان زنان گسترش یافت. ویل دورانت در مورد سیرة عملی زنان مسیحی چنین مینویسد:
ساق پای زنان چیزی نبود که در ملأ عام و یا رایگان به چشم خورد.... البسه بانوان در مجالس تورنه، موضوع مهمّی برای روحانیون بود که کاردینالها، در ازی جامههای خواتین را معیّن میکردند. هنگامی که کشیشان چادر و روبند را یکی از ارکان اخلاقیات عیسوی دانستند، به دستور زنها، چادرها را از مشمش ظریف و حریر زربفت ساختند.... تصویرهایی که از پوشاک مسیحیان و زنان اروپا به جا مانده، به روشنی حجاب کامل زنان را نشان میدهد.
فایل ورد 5 ص
اطلاع ما از جنبه تاریخی کامل نیست . اطلاع تاریخی ما آنگاه کامل است
که بتوانیم درباره همه مللی که قبل از اسلام بودهاند اظهار نظر کنیم . قدر
مسلم اینست که قبل از اسلام در میان بعضی ملل حجاب وجود داشته است .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:110
پیشگفتار:
حجاب صدفی است که به وجود آمده است تا از مرواریدی به نام زن نگه داری کند و به عبارتی حجاب مصونیتی است که زن را از آغاز تولد تا پایان عمر حفظ می کند زن در طول عمر خود دریافته است که انحصارگرایی زن به همسرش ستون عفاف اوست زنی که زیبایی های خود را طعمه چشم های شهوت آلود نامحرم کند پیمان زناشویی و احضار عشق به همسر را خدشه دار کرده است.
این کار شامل پنج بخش اصلی می باشد که در این جا به طور مختصر شرح می دهیم.
در فصل اول تاریخ را ورق می زنیم و تلاطم های حوادثی که در آن رخ داده را بررسی می کنیم.
در فصل دوم حجاب را از نظر معنای لغوی بررسی می کنیم و واژه ی حجاب را باز می نماییم.
در فصل سوم علّت پدیدآمدن حجاب را از نظر مخالفان حجاب بررسی کرده و علّت پدیدآمدن را از نظر اسلام بررسی می کنیم.
در فصل چهارم مقدار پوششی را که اسلام برای زن مقرر کرده است را بیان می کنیم و آن را با حجاب افراطی و حجاب ناقص مقایسه می کنیم.
در فصل پنجم سخنان ائمه اطهار و فقیهان شیعه را بیان کرده و آن را ذکر خواهیم کرد.
ضمایم: در این بخش نظر استاد شهید شریعتی را بیان کرده ایم و در بخشی دیگر 20 پیام من به زن مسلمان را بیان می کنیم که همه ی مفاهیم حجاب را در بر دارد.
امید است اگر حاضر گامی در جهت حاکمیت فرهنگ حجاب اسلامی و تحقق فرمایشات مقام معظم رهبری باشد و به فضل الهی شاهد جامعه ای برخوردار از ارزش های دینی و زنانی عفیف و پوشیده به پیروی از سرور زنان عالم حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (س) باشیم.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه19
فهرست مطالب
ویژگیهای مفهوم عفاف:
-3 و: «حجاب و پوشش نشانگر عفت است»(23)»
حجاب، ارزش یا روش
کسانی کوشیدهاند از طریق فاصله انداختن میان ارزشها با روش تحقق عینی آنها، میان حجاب با عفاف، تفکیک نموده و حجاب را غیر ضروری میخوانند و حفظ عفت را بدون حجاب نیز ممکن میدانند. اینک ما این تلاش را ارزیابی میکنیم:
تحلیل واژه:
-1 معنای لغوی: عفاف با فتح حرف اول، از ریشه "عفت" است و راغب اصفهانی در مفردات(1) خود، عفت را معنی میکند:
«العفة حصول حالةٍ للنفس تمتنع بها عن غلبة الشهوة».
(عفت، پدید آمدن حالتی برای نفس است که به وسیلة آن از فزون خواهی شهوت جلوگیری شود).
طریحی نیز در مجمع البحرین(2) میآورد:
«عَفَّ عن الشیِء ای امتنع عنه فهو عفیفٌ».
(عفاف از چیزی ورزید یعنی از آن امتناع ورزید پس او عفیف است).
و ابن منظور در لسانالعرب(3) مینویسد:
«اللفة: الکف عما لا یحل و لایجمل».
(عفت: خویشتن داری از آنچه حلال و زیبا نیست).
شرتونی لبنانی نیز در اقرب الموارد(4) مینویسد:
«عَفٍّ الرجل: کَفَّ عما لا یحل و لا یجمل قولاً او فعلأ وامتنع». (عفاف ورزید یعنی در گفتار و کردار از آنچه حلال نیست دوری جست و خویشتنداری نمود).
پایه عفاف، خویشتنداری است و ردپایی از جنسیت یا اختصاص به جنس خاص (زن) در معنی لغوی عفاف، وجود ندارد.
-2 معنای عرفی: در ادب پارسی، "عفاف"