چکیده:
معرفی
بزها درسرتاسر دنیا بخاطر شیر، گوشت، الیاف؛ تحقیقات بیوشیمیایی و همزیستی پرورش داده میشوند. شیر بز بخاطر خواص حساسیت های بالای آلرژی و سهولت هضم آن شناخته شده میباشد.
تولیدات فعلی بزها برخی از ارزشمندترین الیاف را حاصل میکند تولیدات فعلی بزها برخی از ارزشمندترین الیاف را حاصل می کند علاوه بر آن بزها در مدیریت چراگاه و کنترل brush ( ) مفید هستند. گوشت بز منبع اصلی پروتئین حیوانی در سرتاسر دنیاست، خصوصاً در آسیا و آفریقا. در ایالات متحده اهمیت بز در سالهای اخیر به عنوان حیوان گوشتی افزایش یافته است. اگر چه سیستم های بازاریابی گوشت بز هنوز کاملاً سازماندهی نشدهاند که مدیریت گوشت بز را به یک رقابت تبدیل میسازد تمرینات مدیریتی که سلامت بزها را همیشه ارتقا میدهد به محصول دهی بهتر منجر میشود، اگر چه اطلاعات پزشکی در دسترس که به این موارد اشاره می کند محدود هستند.
28 صفحه فایل ورد قابل ویرایش
فهرست:
محیط محدود
تعاملات اجتماعی
ایزولاسیون اجتماعی
نقشهای حمل و نقل
تنش تغذیهای
تنش و سلامت
استرس و متابولیسم ماهیچه
رفتارهای غیرنرمال
ساختار اجتماعی
پیشرفت کره ها
خوابیدن
نتیجهگیری
محیط محدود
استرس حرارتی در بزها وجود دارد، خصوصاً تحت شرایط مدیریتی متمرکز. کاهش در غذای مصرفی و تولید بطور معمول در بزهایی که تحت اثر تنش حرارتی هستند مشاهده میشود. Feedloming یک عمل معمولی در صنعت گوشت بز نمیباشد. بخاطر سختیهای که با مدیریت بیماری و کمبود امکانات اقتصادی موجود میباشد اگر چه طبیعت و مری به اهمت برنامههای مدیریتی متمرکز به عنوان یکی از استراژیهای پیشرفت تولید گوشت بز تاکید کردهاند تحت شرایط متمرکز، غنی سازی محیطی سرعت رشد در بزها افزایش میدهد ولی بز غذای مصرفی یا رفتارهای خصمانه اثری نمیگذارد.
رفتار خصمانه (جنگجویانه) پاسخ های سرکشانه یا مطیعانه به یکدیگر را در حیوانات مشخص میکند.
پاسخ های تنشی در بزها تحت اثر تراکم انبار کردن قرار نمیگیرد، زمانی که آنها در طویله ها بدون تغذیه نگهداری میشوند. اگر چه عکس العمل های خصمانه در گروههایی با تراکم بالا شایع است.
تعاملات اجتماعی
تقریباً بلافاصله بعد از تولد (کمتر از 48 ساعت) نوزادان بزها قادر به احساس کردن محیط اجتماعیشان هستند.
بزها حیوانات بسیار اجتماعی هستند وعلاقه دارند با هم باشند مخصوصاً اگر احساس خطر کنند یا از محدوده خانهاشان دور شده باشند. اگر چه این برای تعداد کمی از بزها معمول است که از گله خود جدا شوند و در تنگنا قرار میگیرند. بزها از ضربات سر برای ثبت کردن قلمرو شخصی خود استفاده میکنند. بزها اصلی اغلب به پهلوهای بزهای فرعی (زیردست) شاخ میزند. صدمات فیزیکی مانند کبودی در بزهای شاخ دار تحت شرایط پرجمعیت افزایش مییابد، که بالا رفتن فعالیتهای که تین کیناز خون منجر می شود. قلمرو شخصی بزها ابتداً به وزن بز و اندازه شاخ آن بستگی دارد. جالب اینکه، یک بز تنها با بیشترین تعداد فامیل در یک گروه در بزهای گونه جانواپوری (Jumanapari) تمایل دارند که بز اصلی باشند. کنان ات ال یک زخم را در فعالیت CK در بزها مشاهده کرده است.
موقعی که بعداز 7 ساعت نگهداری در طویلهها، به عنوان یک نتیجه تعداد بیشتری عکسالعمل خصمانه مشاهده شد تا در ساعات ابتدایی نگهداری.
ایزولاسیون اجتماعی
جدا سازی بزها از گروه اجتماعی خود میتواند افزایش تنش احساسی یا هراسناکی را موجب شود که با منعکس شدن تمرکز که تیزول بالا رفته تشخیص میشود تمرکز که تیزول پلاسما یک شاخص قابل اعتماد برای تنش در بزهاست.
برای مطالعه پاسخها به ایزولاسیون اجتماعی در بزها کانن ات. ال آزمایشی را ترتیب داد که در آن از هر بز به تنهایی بعد ازانجام هر کدام از سه درمان ایزولاسیون نمونه خون گرفته شد : یکی ایزولاسیون 15 دقیقهای بدون هیچ ارتباط دیداری با دیگربزها (i)؛ یک ایزولاسیون 15 دقیقهای با ارتباط دیداری (IV)؛ یا هیچ ایزولاسیون (کنترل و C) سطوح استرس همانطور که با تمرکزکرتیزول پلاسما مشخص میگردد در گروه I در مقایسه با گروههای C,IV بیشتر بوده است. تمرکز کرتیزول در گروههای IV,C بصورت شخصی متفاوت نیستند (شکل 1).
ایزولاسیون اجتماعی در گوسفندان نیز ایجاد استرس میکند. اگر چه بر اساس تعاملات اجتماعی آغاز شده زمان هر واحد و رفتار نشان داده شده در زمان ایزولاسیون اجتماعی بزها نسبت به گوسفندها حیوانات اجتماعیتری هستند.
اگر چه گلوکز پلاسما و تمرکز اسیدهای چرب غیراشباع (NEFA) در درمان تأثیر نمیپذیرد. روندها با روندهای کرتیزول شبیه میباشد (شکل1) تمرکز پلاسما (NEFA) دربزها نتیجه تنش افزایش مییابد.
بزها به آسانی میتوانند با روند آزمایشگاهی روتین مانند ایزولاسیون و نمونهگیری خون توسط یک وسیله آرام و بزنامههای تشویقی عادت کند؛ به این خاطر که آنها میتوانند رویارویی های مثبت را بخاطر بسپارند.
شکل 1- تاثیر درمان قرنطینه (قرنطینه بدون تماس دیداری باندهای دیگر با تماس دیداری با بازهای دیگر IV؛ کنترل 2) بد (A) کرتیزول پلاسما (plasmacortisd ، (B) گلوگز پلاسما (plasmaglueose)و اسیدهای چرب غیراشباع پلاسما (NEFA)
ستونها با حروف متفاوت کاملاً متفاوت هستند (P<0.05) با LSD. (تعریف شده از مرجع )، ( در سایت اینترنتی dekke.com www. میتوانید تصاویر رنگی را نیز بیایید).
نقشهای حمل و نقل
بزهایی که برای محصول گوشت درنظر گرفته میشوند اغلب مسافتهای طولانی در آمریکا حمل میشوند حمل و نقل نه تنها شامل تنش های فیزیکی بلکه شامل تنش های روحی ناشی از بار زدن تخلیه بار سرو صدا لرزه و اختلالات اجتماعی میباشد. بارزدن به داخل حمل تنش را در بزها افزایش میدهد و حمل و نقل نیز اثرات تنش فیزیولوژیکی را بیشتر افزایش میدهد.
الگوهای کاهش در اثرات استرس در بزها اسپانیایی بعد از یک حمل 5/2 ساعته در شکل 2 آمده است. در این مطالعه چگالی (فشردگی) انبار کردن حمل بر اثرات تنش فیزیولوژیکی اندازهگیری شده اثر نگذاشته است.اگر چه تمرکز کرتیزول در طول 1 ساعت بعد از حمل کاهش مییابد، تمرکز گلوگز پلاسما تا 2 ساعت بعد از حمل، بالا باقی میماند و بعد از حدود 3 ساعت از محل شروع به کاهش میکند. اگر عامل استرس زا به اندازه کافی قوی باشد، سطح کرتیزول پلاسما از یک سطح گلوکز پلاسما پیروی می کند، شاید این یک نتیجه افت گلیکوگن جگر باشد سطح فعالیت CK پلاسما بعد از حمل ( در شکل 2) ناشی از استرس فیزیکی و صدمات مانند کوفتگی مورد اشاره قرار گرفته است بعد از اینکه بزهای اسپانیایی با یک عامل استرسزا فیزیکی مواجه میشوند. فعالیت CK پلاسما آنها بعد از یک وقفه حدوداً 2 ساعته افزایش مییافت.
تنش تغذیهای
مدیریت چرا از اهمیت بالایی در نگهداری یک گله محصول ده و سالم برخوردار است اگر چه بزها بخاطر توانایی زندگی گیاهی (تغذیه از گیاهانی) که برای سایر دامها سخت است را دارند. سوء تغذیه در بزها آنها را در مقابل بیماریهای تضعیف میسازد مخصوصاً عفونتهای کرمی، گوشت بزها بصورت عادی بدون تغذیه در کشتارگاهها قبل از کشتار نگهداری میشوند در ابتدا بخاطر کاهش آلودگی مدفوعی معدودی و روده ای نگهداری در کشتارگاه برای مدت محدود همچنین به بزها کمک میکند که قبل از کشتار بر استرس حمل غلبه کنند. اگر چه طولانی شدن فقدان تغذیه، شکست اجتماعی و محیط جدید که همراه مراحل نگهداری پیش از کشتار است ممکن است اثرات تنش و تغییرات متابولیک (metabolic) را افزایش دهد. فقدان تغذیه در بزهای اسپانیای گزارش شده است که تمرکز کرتیزول پلاسما را افزایش میدهد. علیرغم مزایا موجود فقدان تغذیه در کشتار بزها ممکن است منتج به کاهش وزن زنده و لاشه شود که از لحاظ اقتصادی مهم است.
چکیده:
بوم شناسی
در فرایند فتوسنتز با کمک انرژی نورانی، دی اکسیدکربن وآب که موادی غیرآلی هستند، به مواد آلی تبدیل میشوند.مواد آلی بین گیاهان و جانوران ونیز بین جانوران مختلف منتقل میشود وسرانجام به شکل گرما وکارهای زیستی موجودات زنده به مصرف میرسد. بنابراین هر موجود زندهای باید پیوسته با موجودات زندة دیگر و نیز با موجودات غیرزندة اطراف خود،در ارتباط باشد.تحقیق در بارة روابط بین موجودات زنده با یکدیگر و با محیط زندگی آنها، موضوع علم بوم شناسی (اکولوژی) است.
15 صفحه فایل ورد قابل ویرایش
اکوسیستم: در یک محیط آبی علاوه بر موجودات زنده، موجودات غیر زنده هم یافت میشود: آب، گلهای بستر، سنگ، گازها، و حتی نمکهای حل شده درآب، همگی بر زندگی موجوداتزندة این محیط اثر دارند. به مجموعة موجودات زنده وغیر زنده که با هم در ارتباطاند، اکوسیستم میگویند.
انرژی در اکوسیستم
انرژی آفتاب نخست به گیاهان میرسد وسپس مقداری از آن به صورت مواد غذایی به بدن جانوران مصرف کننده وارد میشود. بنابراین درون هر اکوسیستم،رابطهای غذایی بین موجودات زنده برقرار میشود.به رابطة غذایی که بین موجودات زندة مختلف وجود دارد زنجیرة غذایی میگویند.
شبکة غذایی: اگر چند زنجیرة غذایی را بررسی کنیم، متوجه میشویم که یک یا چند موجود زنده در آنها مشترک است. یعنی بین زنجیرههای غذایی رابطهای وجود دارد، مثلاً خرگوش وملخ ممکن است هر دو از یک نوع گیاه تغذیه کنند، یا آنکه شاهین نیز مانند روباه، خرگوش را صید کند و پرندگان کوچک از سوسک وپروانه تغذیه کند و خود نیز نصیب جانوران دیگر مثل شاهین یا روباه شوند.پس، مطالعة زنجیرههای غذایی نشان میدهد که نه تنها موجودات زندة آنها با یکدیگر رابطهای دارند، بلکه بین حلقههای یک زنجیره با زنجیرة دیگر نیز ارتباط غذایی موجود است.
هرم انرژی: مقدار کمی از انرژی نورانی خورشید درمواد آلی که توسط گیاه سبز (تولید کننده)ساخته میشود، به دام میافتد. همة این مواد آلی به اولین مصرفکنندهها نمیرسد.زیرابخشی ازاین مواد آلی در ضمن فعالیتهای زیستی گیاه سبز مصرف میشود و انرژی آن از دسترس اولین مصرفکنندهها خارج میشود. بخشهای مردة گیاه نیز بوسیلة موجودات تجزیهکننده مصرف میشود.
اولین مصرفکنندهها نیز همة انرژی موجود در موادی را که به دست میآورند، دربافتهای خود ذخیره نمیکنند،زیرا بخشی از آنها از طریق فعالیتهای مختلف بدن (مانند تنفس وگرما) وقسمتی نیز از طریق ادرار و مدفوع تلف میشود. . این موضوع در مورد دومین و سومین مصرفکننده نیز صادق است. کاهش تدریجی مقدار انرژی از تولیدکنندهها به مصرفکنندهها در یک زنجیرة غذایی را به صورت هرمی نشان میدهند که هرم انرژی نام دارد.بررسیها نشان داده که در کرة زمین، سالانه فقط ۲/۰ درصد از انرژی نور خورشید برای مادهسازی در گیاهان سبز بهکار میرود و بقیة آن به صورتهای مختلف هدر میرود.
زیستشناسانی که به کشاورزی علاقهمند هستند، در فکر یافتن گیاهانی هستند که بیشتر از گیاهان دیگر انرژی نور خورشید را برای مادهسازی بهکار میبرند و در نتیجه، مقدار مادةآلی که به وسیلة آنها تولید میشود، بیشتر است. این نوع بررسیها از نظر تأمین غذای کافی برای جمعیت روزافزون مصرفکنندهها، به ویژه آدمی، اهمیت فراوان دارد.
یرود، زیرا موجودات زنده برای بهدست آوردن انرژی، ماده (غذا ) مصرف میکنند، اما اگر هرم انرژی را از نظر تعداد موجودات زنده مورد بررسی قرار دهیم، چگونگی انتقال انرژی از طریق مواد آلی، بهخوبی معلوم میشود. مثلاً برای تأمین غذای یک مصرفکننده که در قلة هرم قرار دارد وجود تعداد زیادی تولیدکننده لازم است. از طرف دیگر هر چه به مصرفکننده قلة هرم نزدیک میشویم تعداد آنها، کمتر میشود. این هرم را که در آن افراد مصرفکننده بهتدریج بزرگتر، اما از تعداد آنها کاسته میشود، هرم تعداد نامیدهاند.
پوسیدگی
مواد آلی بدن جانداران، پس از مرگ به موادمعدنی مرده تبدیل میشوند. سرانجام این تبدیل که به آهستگی انجام میشود، بدن به مادهای که تنها مواد معدنی دارد، تبدیل میشود. به این جریان پوسیدگی میگویند. سه عامل مهم در پوسیدگی نقش دارند:
۱-آنزیمهای موجود در سلولهای جاندار: این آنزیمها بلافاصله پس از مرگ، شروع به تجزیة سلولها وبافتهای خودی میکنند.
۲-جانوران مردارخوار: مثلاً لاشخورها با نوک زدن و کرمها و حشرات با سوراخ کردن جسد، باعث از هم گسیختگی بافتهای بدن میشوند.
۳-میکروبها، بهویژه باکتریها وقارچها: این گروه از جسد تغذیه و مواد آلی آن را تجزیه میکنند.این جانداران که تجزیهکننده نامیده میشوند، نقش اصلی را در پوسیدگی دارند.
تجزیهکنندگان چگونه باعث پوسیدگی میشوند:
کمی پس ازمرگ جاندار،تعدادی هاگ باکتری روی آن مینشینند وشروع به تولیدمثل میکنند. باکتریها سپس به همة بخشهای جسد نفوذ میکنند. در این هنگام مثلاً در یک قاشق چایخوری گیاه درحال پوسیدگی، ممکن است بیش از یک میلیارد باکتری باشد.
میکروبها برای آنکه از مواد موجود در جانداران مرده تغذیه کنند، آنها را به صورت محلو
ل در میآورند،همانطور غذای ما نیز برای جذب شدن باید محلول باشد. میکروبها برای این کار نخست آنزیمهای گوارشی از خود ترشح میکنند. این آنزیمها مواد را تجزیه میکنند.سپس میکروبها مواد تجزیه شده را جذب میکنند.
بخشهای نرمتر بدن، مانند ماهیچهها و پوست سریعتر از بخشهای سخت، مانند استخوانها و چوب پوسیده میشوند. اسکلت بدن مهرهداران وصدفهای نرمتنان تا سالها پس ازمرگ تجزیه نمیشود و باقی میماند.
پوسیدگی با تولید گرما همراه است. چون میلیونها باکتری که در حال تجزیة بدن هستند، گرما تولید میکنند. بوی بد حاصل از جانداران در حال تجزیه، به علت آن است که بعضی از باکتریها به روش خاصی (بدون اکسیژن) تنفس میکنند وتولید گازهای بدبو میکنند.
چه شرایطی برای پوسیدگی لازم است
بر اساس آزمایشهایی که صورت گرفته است برای فساد کامل بقایای موجودات، شرایط زیر ضروری است: ۱-رطوبت کافی: رطوبت برای رویش هاگها ورشد و تکثیر میکروبها ضروری است. اگر جسد موجودی خشک باقی بماند، پوست آن چروکیده میشود وپوسیدگی در آن رخ نمیدهد. این روش اصطلاحاً مومیایی شدن نامیده میشود. مصریان باستان از این روش برای نگهداری اجساد سلاطین خویش استفاده میکردند.
گرمای کافی: میکروبها در محیطهای گرم با سرعت رشد وتکثیر م
یکنند. بنابراین پوسیدگی در گرما خیلی سریع صورت میگیرد. سرما سرعت پوسیدگی را کند میکند بهطوری که در دماهای زیر صفر، پوسیدگی بههیچ وجه صورت نمیگیرد. جسد ماموتهایی که هزاران سال پیش در سیبری مردهاند، در یخهای قطبی سالم بر جای ماندهاند. بهطوریکه مردم محلی از گوشت آنها تغذیه میکردهاند.
اکسیژن: بعضی میکروبهایی که عمل تجزیه و پوسیدگی را انجام میدهد، برای تنفس به اکسیژن نیاز دارند. تنفس بدون اکسیژن را تنفس بیهوازی میگویند. هنگام تنفس بیهوازی اسید تولید میشود. اسید از تجزیه وپوسیدگی جلوگیری میکند. بنابراین در غیاب اکسیژن، پوسیدگی بطور کامل انجام نمیشود. تورب (زغال سنگ ناقص) در چنین شرای
طی بهوجود میآید. وقتی جسدی که در تورب مدفون میشود، از پوسیدگی مصون میماند.
عدم وجود ترکیبات شیمیایی که موجب مرگ تجزیهکنندگان میشوند: زیستشناسان برای نگهداری نمونهها آنها را در محلولهای شیمیایی نگهدارنده از قبیل الکل نگه میدارند. گاهی جانوران بطور طبیعی در گودالهای قیر یا دریاچههای حاوی مایعات روغنی میافتند. در کالیفرنیا، گودالهای پر از قیری وجود دارد که از درون آنها اسکلتهای سالم ببرهای منقرض شدة دندان شمشیری که میلیونها سال پیش از بین رفتهاند، پیدا شده است.
چگونه میتوان موجب پوسیدگی شد: برای انجام پوسیدگی بایستی بقایای مردة موجودات را در جایی قرار دهیم که در آن تمام شرایط مناسب برای رشد تجزیهکنندگان فراهم باشد، باغبانان چنین کاری را برای تهیه کود انجام میدهند.
تهیة کود گیاهی: کود برگ به شاخ و برگ گیاهانی که در حال فساد وپوسیدگی هستند گفته میشود. کود برگ موجب حاصلخیزی بهتر خاک میشوند. از هر ترکیب قابل فسادی میتوان در تولید کود گیاهی استفاده کرد. از کلمهای کهنه، پوست سیبزمینی و تفالههای
چای میتوان برای این کار استفاده کرد.
برای تولید کود گیاهی شرایط زیر باید موجود باشد
۱-جایی را انتخاب کنید که کود گیاهی از باد و خورشید در امان باشد.
۲-شاخ و برگهای گیاهی را در جعبهای قرار دهید و روی آنها را با درپوش بپوشانید تا باران به آن نفوذ نکند.
۳-جعبه را طوری قرار دهید که هوا از زیر با شاخ و برگ گیاهان در تماس و جریان باشد.
۴- وقتی مواد پوسیده را درن جعبه میریزید، چند لایة خاک لابهلای آنها قرار دهید.
۵- هر چند گاه، یکبار مقدار کمی آهک به آن اضافه کنید.
۶- اگر در ترکیب کود برگ ساقههای کلم وجود دارد، آنها را قبلاً بکوبید و له کنید.
۷- اگر در ترکیب کود برگ علفهای بریده وجود دارد، ابتدا آنها را با سایر مواد درشتتر مخلوط کنید.
۸- مجموعة خاک وبرگ را مرطوب نگه دارید، ولی خیس نکنید.
۹-قطعات چوب، ظروف پلاستیکی یا موادی که آغشته به روغن، رنگ و غیره شدهاند، در تودة گیاهخاک وجود نداشته باشد.
۱۰- تودة مواد گیاهخاک را خوب با همدیگر مخلوط کنید.
اهمیت پوسیدگی در چیست؟
اگر پوسیدگی صورت نگیرد و بقایای موجودات زنده در
محیط انباشته شود، فکر میکنید در این صورت چه اتفاقی خواهد افتاد؟
پوسیدگی بهدلیل دیگری نیز ضروری است. چرخة عناصر شیمیایی از قبیل کربن و نیتروژن در طبیعت با کمک پوسیدگی کامل میشود تا از عناصر شیمیایی در طول حیات بارها مورد استفاده قرار گیرد. مواد پوسیده، به شکل کود، برای گیاهان بسیار مفیدند. گیاهان، مواد غذایی کود را مورد استفاده قرار میدهند.
ما به روشهای مختلف از پوسیدگی استفاده میکنیم، تصفیة فاضلابها یکی از آنهاست. پوسیدگی همچنین در از بین بردن زبالهها اهمیت دارد. چیزهایی از قبیل: غذاهای مانده، پوست سیبزمینی و تفالههای چای باید بهوسیله تجزیهکنندگان از محیط طبیعی پاکسازی شوند. این نوع زبالهها تجزیهپذیر هستند و مواد شیمیایی موجود در بقایای موجودات را به چرخة طبیعی برمیگردانند تا مجدداً مورد استفاده قرار بگیرند.
انواع دیگر موار زاید تجزیهناپذیرند، چون این مواد، از موادی ساخته شدهاند که میکروبها قادر نیستند از آنها استفاده کنند. موادی از قبیل پلاستیک و بسیاری از مواد مصنوعی از این دستهاند. اگر شما سیبی را در محیط رها کنید، سرانجام تجزیه و ناپدید خواهد شد. اما اگر شما یک بسته پلاستیک را دور بیاندازید مرتی طولانی در آنجا باقی خواهد ماند. مگر اینکه شخص دیگری آن را بردارد و از محیط دور کند.
روش های نگهداری غذا
نگهداری غذا به منظور جلوگیری از فساد و تجزیة آنها صورت میگیرد. این کار چگونه انجام میشود؟ در اصل میکروبها از قبیل باکتری سالمونلا موجب سمی شدن غذا میشود. بنابراین بسیار ضروری است که این گونه میکروبها را از بین ببریم. غذاها به پنج روش عمده نگهداری میشوند.
حرارت دادن: دمای بالا میکروبها را میکشد. چنین حرارتی غذا را بدون باکتری میکند. غذای حرارت داده شده را باید در قوطیهایی بستهبندی کرد که میکروبها نتوانند به آن نفوذ کنند. در صنایع کنسروسازی یا شیر پاستوریزه این کار صورت میگیرد.
انجماد: میکروبها را نمیکشد، ولی سرعت رشد آنها را کم و از تکثیر آنها جلوگیری میکند. به محض ذوب شدن آب غذای یخ زده، میکروبها در آن شروع به رشد میکنند و غذا فاسد میشود. بنابراین،باید غذای یخزده را در اسرعوقت، بلافاصله بعد از ذوب شدن آنها، مصرف کرد.
خشک کردن: موجب از دست رفتن رطوبت غذا میشوند تا موجب مرگ میکروبها شوند، ولی به انسان ضرری نمیرسانند.روشهایی از قبیل ترشی انداختن مواد غذایی در سرکه، دودی کردن با سوزاندن چوب (موادی که در دود وجود دارد میکروبها را ازبین میبرد) و شور کردن برای نمک سود کردن، غذا را در محلول نمکی غوطهور میکنند. نمک سود کردن موجب میشود که آب موجود در میکروبها با پدیدة اسمز از آنها خارج شود. در نتیجه میکروبها از بین میروند.
پرتودهی: پرتوهایی از قبیل اشعة گاما، موجب مرگ میکروبها میشوند. این روش یکی از راههای جدید نگهداری مواد غذایی است. مشکلی که در این روش وجود دارد این است که پرتودهی، میکروبها را میکشد، ولی ترکیبات سمی مضر آنها از بین نمیرود. لذا از این روش باید بااحتیاط استفاده کرد.
روشهای سترون کردن شیر: شیر را به دو روش حرارت میدهند واستریلیزه میکنند:
دمای بالا: در این روش شیر را تا ۱۵۰ درجة سانتیگراد به مدت چند ثانیه گرم و سپس در
بستههایی، بستهبندی میکنند. در این روش شیر بی میکروب میشود و واقعاً همة
میکروبهای آن از بین میرود. چنین شیری تا چند ماه بدون فساد خواهد ماند، البته طعم آن تا حدی در این روش تغییر میکند.
پاستوریزه کردن: شیر را در دمای پایینتر برای مدت طولانیتر (۷۰ درجه، سانتیگراد به مدت۱۵ ثانیه) گرم نگه میدارند. این نحوه گرم کردن،میکروبهای مضر را میکشد، ولی برخی از میکروبها هنوز در آن زنده باقی میمانند. این شیر را تا چند روز میتوانیم سالم
نگهداریم، در این روش طعم شیر تغییر پیدا نمیکند.
کاربرد گرم کردن برای کشتن میکروبهای شیر اولین بار در سال ۱۸۸۵ به وسیلة لوئی پاستور مطرح شد. امروزه در بسیاری از کشورها این روش برای جلوگیری از ابتلای مردم به بیماریهای جدی از قبیل سل رواج یافته است. باکتری مولد بیماری سل بیشتر در
شیر گاو وجود دارد.
چرخه، مواد در طبیعت: عناصر شیمیایی همواره در حال چرخش در طبیعت هستند. این مواد از بدن جانداران وارد محیط میشوند و ممکن است دیر یا زود وارد بدن جاندار دیگری شوند و بهصورت جزئی از پیکر آن درآیند. به عبارت دیگر هر عنصر ممکن است بارها توسط جانداران مختلف جذب شود وبار دیگر به محیط باز گردد. حرکت عناصر و مواد مختلف از محیط به بدن جاندار وخروج دوبارة آن از بدن جاندار به محیط که همیشه
در حال تکرار است، چرخة مواد میگویند.
چرخة کربن: درصد دی اکسید کربنی که در هوای اطراف ما وجود دارد ، در حدود ۰۳/۰ است. این co2 همواره توسط گیاهان به قندها و سایر مواد آلی تبدیل میشود. جانوران این مواد آلی را بار دیگر به co2 و آب تجزیه و از انرژی نهفته در آنها استفاده میکنند. تبادل co2 بین جانداران و محیط چرخة کربن را تشکیل میدهد.
چرخة نیتروژن
نوعی ترکیب نیتروژندار غیر آلی بهنام نیترات در خاک وجود دارد. نیترات در آب موجود در خاک حل و سپس جذب گیاهان میشود. گیاهان این نیترات را به اسیدهای آمینه و سپس اسیدهای آمینه را به پروتئین تبدیل میکنند.
هنگامی که جانداری بخشی از گیاه را میخورد، نیتروژنی را که در آن به صورت پروتئین یا اسید نوکلئیک وجود دارد، به بدن خود منتقل وبخشی از آن را به جسم خود تبدیل میکند. بدن گیاهان و جانوران پس از مرگ تجزیه میشود. باکتریها و قارچهای تجزیهکننده پروتئینهای بدن جانداران را به آمونیاک تبدیل میکنند. ادرار جانوران نیز پس از مدتی به آمونیاک تجزیه میشود. انواعی باکتری در خاک وجود دارد که سرانجام آمونیاک را به نیترات تبدیل میکنند. به این ترتیب نیترات بار دیگر به خاک باز میگردد ودو باره مورد استفادة گیاهان قرار میگیرد. چنین باکتریهایی که خاک را برای رشد گیاهان مناسب میکنند، باکترهایهای شوره گذار نامیده میشوند. تبادل نیتروژن بین جانداران و محیط، چرخة نیتروژن نام دارد.
بعضی باکتریها نیترات خاک را به آمونیاک، یاحتی نیتروژن در میآورند. چنین باکتریهایی که نیترات خاک را کاهش میدهند، باکتریهای شورهزدا نام دارند.
فرمت فایل: ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 54
مقدمه
برای تحمل و زنده ماندن، گیاهانی که در نواحی معتدلِ زمین زندگی میکنند تغییرات سازش را در اواسط تابستان انجام میدهند. آشکارترین تغییرات از نوع ریخت شناسی است و شامل کاهش کل اندامهای هوایی و تشکیل اندامهای خاصی مثل غنچهها و پاجوشها میباشد. با این حال تغییرات پایدارتر در سایر بخشهای گیاه رخ میدهد. که امکان رفتن به حالت مقاوم به سرما را پیدا میکنند. این تحصیل مقاومت به دمای پایین معمولاً مقاومت به سرما نامیده میشود.
در نواحیای که دماها برای دورههای طولانی منجمد میشوند راهبردهای پرهیز از انجماد نامناسب هستند و گیاهان مقاومت به سرما را توسعه میدهند یعنی مکانیزمی که به یخ زدن در داخل موجودات زندهای که نسبت به حضور یخ در داخل بافتهایشان مقاوم هستند شامل تشکیل یخ برون سلولی در یک دمای زیر صفر بالا است. در طی انجماد،70 تا 80 درصد از آب مایع در بافت به صورت یخ برون سلولی منجمد میشود که منجر به آبگیری سلولی میشود.
تواناییهای موجودات زنده برای تغییر شکل رشد یخ و تحمل آبگیری اضافی اجزای اصلی بقای سلولی هستند. در بعضی موارد، انجماد برون سلولی با یک مکانیزم دوم موسوم به فوق انجماد عمیق همراه میشود که در آن آب در حالت مایع باقی می ماند . حتی در دماهای بسیار کم از مقطة جوانهزنیِ ناهمگن فوق انجماد عمیق فقط در بعضی از آنژیواسپرمها مشاهده شدهاست و محدود به انواع سلول معین یا اندامهای معین آنها است مانند زایم پارانشیم .
تعیین کردن کمترین دمایی که یک گیاه مورد نظر بتواند تحمل کند کار دشواری است. این دما معمولاً توسط LT50 از یک جمعیت تعیین میشود. یعنی دمایی که در آن 50 درصد از جمعیت در یک آزمایش انجماد شده تحت یک سرعت سرد کردن مفروض میمیرند ، اکثریت گیاهان غلّه نسبت به انجماد در طی تابستان حساس هستند. گیاهان در تماس با دماهای کم و یا طول روزهای کوتاه کاهش LT50 را در طی چند روز یا چند هفته نشان میدهند تا این که گیاهان به تلرانس انجماد حداکثر خودشان میرسند. در همان هنگام، آمینو اسیدها، کربوهیدراتها ، اسیدهای نوکلوئیک، لیپیدها و بعضی از فیتوهورمونها در بافتهای گیاه جمع میشوند . این تغییر شکلها با تغییرات در فعالیتهای آنزیم، الگوهای ایزوزیمیک و حالت ژن همراه هستند.
در بعضی گونهها، تماس بعدی با دماهای انجماد ملایم برای حصول حالت کاملاً مقاوم شده لازم میباشد . البته این مرحلة «فوق عملِ سرما» شامل تغییرات اضافی در حالت ژن است. اهمیت این پدیدهها در رابطه با توسعه و بهبود تحمل سرما هنوز کاملاً درک نشدهاست. اثبات روابط علت و معلول بین تغییرات متابولیکی و ملکولی در طی مقاوم شدن به سرما و بهبود تحملِ یخ زدن، امری دشوار است. اکثر آزمایشها به تغییرات در ترکیب شیمیایی و یا حالت ژن و ارتباط آنها با تغییرات در LT50 از گیاهان میپردازند . ولی برای حصول LT50 ، ابتدا گیاهان باید در دماهای پایین زنده بمانند.
گیاهانی که توسط تماس با دماهای بین آسیب میبینند موسوم به حساس به سرما میباشند. وقتی دما به کمتر از نقطه از نقطة یخ زدن در ( آب ) میرسد، که عموما نزدیکً به است ، قسمت عمده آب مایع در گیاه یخ میزند . گیاهانی که توسط این یخ زدنِ اولیه آسیب میبینند ، موسوم به حساس به یخ زدن میباشند. وقتی که دما باز هم پایینتر میرود، آب اضافی از سلولها به یخ بین سلولی میرود. فقط گیاهانی که نسبت به تشکیل اولیة یخ تحمل دارند، مقاوم به یخ زدن هستند و نقطه از بین رفتن آنها LT50 ممکن است توسط میزان آبگیریای تضمین شود که سلولها میتوانند تحمل نمایند.
به دلیل این که بهبود توسعة تحمل انجماد شامل مقامت به وقایعای است که در دماهای بالاتر از LT50 رخ میدهند ، بسیاری از مؤلفههای تلرانس انجماد ممکن است با LT50 مستقیماً مرتبط نباشند. و باید دارای یک عمل معین در بقای فرایند انجماد باشند. یک تغییر در سطح ملکولی ممکن است نقش مهمی در افزایش تحمل انجماد بازی نماید. اگر یکی از اعمال زیر را شامل گردد:
کاهش دمای انجماد بافتهاافزایش توانایی فوق انجماد بافتهاافزایش و یا اصلاح تشکیل یخ برون سلولیمحدود کردن مقدار دسیکاسیون سلولحفظ عملکرد پروتئین و غشاء در پتانسیل آب خیلی کم یا ذخیره کردن آن بر اساس هیدراسیون مجددتنظیم متابولیسم سلولی برای شرایط دمای پاییناین فصل به شرح مکانیزمهای ملکولی مرتبط با سرمازدگی در ارتباط با نقش احتمالی آنها در بهبود راهبردهای بقایی در هنگام انجماد میپردازد. در بسیاری موارد، به ویژه در حالت ژنهای تنظیم سرما، این نقشها هنوز فرضیهای هستند. به دلیل این که نتیجهگیریها براساس یک ارتباط متقابل با LT50 است، یکی از مشکلات عمدهای که دانشمندان با آن روبرو هستند، حصول شواهد تجربی برای اثبات این که تغییرات ملکولی مشاهده شده در طی سرمازدگی واقعاً به بهبود مقاومت به سرما یا انجماد (یخزدگی) کمک میکند یا خیر، میباشد. (یا این که آنها از اختلالات سلولی ایجاد شده توسط دماهای کم به وجود میآیند.)
کنترل حالت آب
Ashworth در بازنگریاش در بارة تشکیل یخ در بافتهای گیاه ، نتیجه گرفت که
توانایی گیاهان برای کنترل فاز و مقدار آب در بافتهای سرمازده احتمالاً مهمترین عامل بقا در هنگام یخزدگی میباشد . حالت آب در داخل بافتهای گیاه میتوانند توسط روشهای مختلف تعیین شوند. وجود آب فوق انجماد شده توسط تحلیل و ارتی افتراقی (DTA) آشکار میشود که شامل کاهش تدریجی دما است . تا این که آب فوق انجماد شده یخ بزند و باعث ظهور اگزونرمهای دمای پایین گردد. توزیع یخ در داخل اندامهای گیاه توسط بررسی با میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) در دمای پایین صورت میگیرد.
روشهای جدید و غیر خوب (NDT) برای مشاهدة رشد یخ اکنون برای تعیین توزیع فضایی و فاز آب در بافتهای مختلف امکانپذیر است. و تعیین محلهای جوانهزنی یخ ، و تعیین کیفی سرعت انتشار یخ ممکن شدهاست. این روشها شامل تصویر برداری رزونانسی مغناطیسی و استفاده از ترموگرافی ویدئویی مادون قرمز است.
فهرست مطالب:
مقدمه
کنترل حالت آب
انجماد برون سلولی
فوق سرمایِ عمیق
کنترل دِهیراسیونِ سلول
تغییر در ترکیب کربوهیدرات و متابولیسم
تنظیم خواص مکانیکی
پایداری غشاء
Coris و همولوگ
پروتئینهای شبیه دهیرین
تغییرات ملکولی مرتبط با سنتز پروتئین
بیوسنتز پروتئین و چاپرونها
پروتئینهای متصل به SNA
فسفریلاسیون پروتئین
محصولات ژن ناشی از تاثیر سرما با عملکرد نامعلوم
تنظیم سازگاریهای ملکولی با سرما
شواهدی برای مسیرهای تنظیم چندگانه
تنظیم ترانسکریپشنال ژنهای ناشی از سرما
نتیجهگیری
فرمت فایل: ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 19
خلاصه :
این تحقیق آغاز شد به منظور تعیین اثر کود با ازت پائین و فسفر و پتاس بالا در طول فصل گلدهی روی ارکید Moth هیبرید (phalaenopsis Tam Butterfly Blume) در اول سپتامبر (شهریورماه) گیاهان در سایز گلدهی K و P و N را به ترتیب و ۴۴ و ۱۰۰ دریافت کرده بودند از کود محلول در آب با k -p – N۲۰ بهآنها K و P و N به ترتیب ۵۰۶ و ۳۹۸ و ۳۰ داده شده در هر دفعه آبیاری یا در نوبت چهارم آبیاری به آنها این کود داده شد . در صورتیکه گیاهان شاهد به دریافت کود ادامه دادند .
تیمارهای با فسفر بالا ، علیرغم تکرار کاربردها ، هیچ اثری روی تاریخ ظهور ساقه گل دهنده (spiking) ، آنتزیز ، و یا اندازه گل نداشت . تمام گیاهان تیمار شده با کود فسفر بالا گلهای کمتری (۱۵-۱۹) نسبت به گیاهان شاهد داشتند (۲۴ گل).
کاربرد مداوم ازت کافی به منظور گلدهی نرمال به نظر می رسد که مهمتر از استفاده از کودی با ازت پایین و فسفر بالا می باشد . در یک آزمایش جداگانه با استفاده از همان نوع ارکید هیبرید ، انجام کوددهی به طور کامل در اول سپتامبر بیست و نهم سپتامبر و ۲۷ (اکتبر یا زمانیکه ساقه های گلدهنده در حال ظهور هستند (یکم اکتبر) تعداد گل را کاهش داد . ( در مقابل )
طول عمر یا دوام گل تا ۱۲ روز کاهش یافت زمانیکه کوددهی در اول سپتامبر انجام شد اندازه گل در هیچ تیمار آزمایشی تحت تاثیر قرار نگرفت .
قطع کوددهی قبل از اواخر نوامبر تعداد گل را کاهش داد .
با خودداری کوددهی برای دوره های بیشتر برگهای قرمز ، از دست دادن برگهای پائینتر و تولید محدود برگهای جدید اتفاق می افتد .
ارکیدها محصول ویژه ای هستند که غالباً توسط افراد با تجربه تولید می شوند . در گذشته بازار برای ارکیدهای گلدانی در ابتدا به کارهای ذوقی و خرید توسط مردم با درآمد بالا که استطاعت مالی داشتند محدود می شد . در سالهای اخیر استفاده از ارکیدها به ویژه phalaenospsis های هیبرید به عنوان گیاهان گلدانی به صورت برجسته ای افزایش پیدا کرده است با یک افزایش ۵۰% در قیمت از ۴۷ میلیون دلار در سال ۱۹۹۶ به ۷۰ میلیون دلار در سال ۱۹۹۷ (وزارت کشاورزی امریکا) . و همچنین یک افزایش معنی دار در تولید ارکید های گلده گلدانی در سالهای آینده مورد انتظار است (Cosgrove , 1997).
گلهای ارکیدهای phalaenopsis بی نهایت با دوام هستند ، و در گل به مدت ۴ ماه یا بیشتر باقی می مانند (Wang 1997) همین عوامل از آنها گیاهان گلدانی ایدهآلی ساخته است . بدین ترتیب قیمت این گلدانها به طور پیوسته کاهش پیداکرد . افراد بیشتری شروع به خریداری ارکیدهای
گلدانی کردند . اگرچه اطلاعات بیشتری برای گسترش روشهای تولید استاندارد مورد نیاز است برای تولید کنندگانی که تجربه زیادی در رشد و پرورش ارکیدهای گلدانی ندارد و نیازمند پیروی از این روشها هستند ، از پوست درخت صنوبر که از صنایع چوب بری واقع در سواحل اقیانوس آرام در ایالات متحده بدست آمده است برای سالهای متمادی به عنوان محیط کشت اصلی و اولیه برای رشد و پرورش ارکیدها در گلدان استفاده شده است . اگرچه Batchelor (1993) پیشنهاد می
کند یک کود با نیتروژن بالا را (مانند ) در طول اوایل مرحله تولید ، و به دنبال آن یک کود با فسفر بالا قبل از شروع گلدهی در اوایل پائیز پیشنهاد می کند به منظور بهبود رشد زایشی ولی تاکنون هیچ تحقیقی به منظور حمایت و تائید این پیشنهاد انجام نشده است . ارکیدهای phalaenopsis که در پوست درخت صنوبر خالص کاشته شدند به خوبی آنهایی که در محیط کشت اصلاح شده پرورش یافتند رشد نکردند چرا که این محیط ها سبب تحریک رشد برگ و تولید گل می شوند (wang & Gregg , 1994 ; wang , 1995) ریشه های ارکید به نمک بالا حساس هستند و آبی که نمکهای محلول زیادی دارد به ریشه ها صدمه میزند (wang 1998) بویژه استفاده از این آب در محیط های
محتوی peat این صدمه را بیشتر می کند (wang 1995) میزان کود بالا در طول فصل های گرم تابستان و بهار مورد نیاز است به منظور تحریک رشد رویشی ولی در اوایل پائیز کاهش حاصلخیزی و کوددهی مورد نیاز است به منظور جلوگیری از صدمه به ریشه ها (به خاطر رشد رویشی محدود و عدم رشد آنها) و دوم اینکه جذب مواد غذایی در طول فصول خنک سال کاهش می یابد .
فهرست مطالب :
خلاصه
مواد و روشها
کوددهی پایانی
نتایج و بحث
کاربرد یک ارکید هیبرید Phalaenopsis
استفاده از محیط کشت بر پایه peat