لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه22
فهرست مطالب
مقدمه :
تعریف خشم :
تعریف پرخاشگری :
علل خشم:
تغییرات رشدی
علل پرخاشگری :
یادگیری اجتماعی وپرخاشگری :
تفاوتهای جنسیتی :
پرخاشگری معمولا به رفتاری اطلاق می شود که قصد از آن صدمه رساندن (جسمانی یا زبانی ) به فرد دیگر یا نابود کردن دارایی افراد است . واژه اصلی دراین تعریف قصد است قدرت ، ثروت ومقام از جمله ، هدفهایی هستند که می توانند با توسل به پرخاشگری بدست آیند بعضی از روانشناسان بین پرخاشگری خصمانه که تنها به قصد صدمه زدن انجام میشود وپرخاشگری وسیله ای که هدفش به دست آوردن پاداش است نه صدمه زدن به دیگران ، فرق می گذارند حمله یک عضو از گروهی او باش به یک رهگذری بی گناه در ظاهر ، موردی از پرخاشگری خصمانه ) ممکن است برخاسته از نیاز به کسب موقعیت در گروه باشد .
نظریه ای که درباره پرخاشگری ارائه می شود باید بتواند هم پرخاشگری خصمانه وهم پرخاشگری وسیله ای را تعیین کند . بنابراین خشم و « ابراز خشم » تحت تاثیر محیط اطراف اند .
انسان در تمام لحظه های مهم زندگی اش می تواند تصمیم بگیرد که چگونه رفتار کند وچه موقع سخن بگوید و آیا خشم خود را آشکار سازد یا نه ، خشم سرکوب شده زمانی می تواند « مضر» باشد که ما احساسات مان را آشکار نسازیم وگرنه موقعیت « برفشار » همچنان ادامه یابد . خشم ابراز
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه45
فهرست مطالب
آیا پرخاشگری، غریزی است؟
ناکامی و پرخاشگری
تعریف ناکامی
رابطه ناکامی و پرخاشگری
شکست نامطلوب در هدف
هدف ناکامی و پرخاشگری
پرخاشگری ناشی از ناخوشایندی
رقابت و ناکامی
م
ناخوشایندی مولد پرخاشگری
فرآیندهای شناختی در رفتار پرخاشگرانه
کیفیت تأثیر شناخت بر پرخاشگری
پرخاشگری
لفظ پرخاشگری[1] و خشونت [2] چنان بر مقاصد گوناگون بکار می رود که نمی توان از اشتراک مفهوم آن در اذهان کسانی که آنها را به کار می برند مطمئن شد. شاید شما مطالبی درباره فروشندگان پرخاشگر یا برخی از نهادهای اجتماعی که علیه سیاهپوستان خشونت بکار می برند شنیده باشید. خشونت فروشندگان چه معنایی دارد؟ آیا پرخاشگری فروشندگان شبیه پرخاشگری دو فرد است که به هنگام دعوا به سر و روی یکدیگر مشت می زنند ؟ آیا خشونت علیه سیاهان یا قتل یا تهدید مترادف است. در اینجا مفهوم پرخاشگری و خشونت را چنان جامع و مانع در نظر می گیریم که موارد مزبور را نیز دربرگیرد. با چنین تعریفی است که می توان پرخاشگری فروشندگان، متعصبان نژادی و مدیران را دریافته شیوه
[1] -aggression
[2] -violence
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه13
فهرست مطالب
عوامل خانوادگی پرخاشگری
فرضیه ناکامی – پرخاشگرانه
زیان های پرخاشگری
پرخاشگری ، نظریه ها ، کنترل و درمان آن
طرفداران ذاتی بودن پرخاشگری
گروهی از صاحب نظران علوم رفتاری نظیر فروید1 و لورنز2 معتقدند که پرخاشگری یک رفتاری است که ریشه در ذات و فطرت انسان دارد. این دومعتقدند که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است که به تدریج در شخص متراکم و فشرده می شود و سرانجام نیاز به تخلیه پیدا می کند. به نظر لورنز اگر چنین انرژی به شکل مطلوب و صحیح مثلا در طرق ورزش ها و بازیها تخلیه شود جنبه سازندگی خواهد داشت. در غیر اینصورت به گونه ای تخلیه میشود که مخرب خواهد بود و ممکن است اعمالی از قبیل قتل، ضرب و شتم ، تخریب و نظایر آن را در برداشته باشد. از نظر فروید پرخاشگری در انسان نماینده غریزه مرگ است که در مقابل غریزه زندگی در فعالیت است، یعنی همچنان که غریزه زندگی مارا در جهت ارضای نیازها و حفظ هدایت میکند غریزه مرگ به صورت پرخاشگری می کوشد به نابود کردن و تخریب کردن بپردازد این غریزه چنانچه بتواند دیگران را نابود می کند و از بین میبرد و اگر نتواند دیگران را هدف پرخاشگری و تخریب خود قرار دهد به جانب خود متوجه شده و به صورت خودآزاری و خود کشی جلوه گر می شود، بنابراین از نظر وی پرخاشگری حالتی مخرب و منفی دارد.(اکبری سال 1381-ص 191).
طرفداران منشاء اجتماعی پرخاشگری
عده ای دیگر در مقابل ذاتی بودن پرخاشگری اعتقاد دارند که فکر ذاتی بودن پرخاشگری برای انسان خطرناک و مخرب است زیر داشتن چنین فکری سبب می شود که
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه14
فهرست مطالب
فهرست :
۱ طرفداران ذاتی بودن پرخاشگری ۲ طرفداران منشاء اجتماعی پرخاشگری ۳ فرضیه ناکامی – پرخاشگرانه ۴ علل و عوامل پرخاشگری ۴.۱ عوامل خانوادگی پرخاشگری ۴.۲ عوامل محیطی (اجتماعی – فرهنگی) ۵ زیان های پرخاشگری ۶ تکنیک هایی لازم برای کنترل پرخاشگری در محیط خانواده ۷ منابع
طرفداران ذاتی بودن پرخاشگری :
گروهی از صاحب نظران علوم رفتاری نظیر فروید1 و لورنز2 معتقدند که پرخاشگری یک رفتاری است که ریشه در ذات و فطرت انسان دارد. این دومعتقدند که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است که به تدریج در شخص متراکم و فشرده می شود و سرانجام نیاز به تخلیه پیدا می کند. به نظر لورنز اگر چنین انرژی به شکل مطلوب و صحیح مثلا در طرق ورزش ها و بازیها تخلیه شود جنبه سازندگی خواهد داشت. در غیر اینصورت به گونه ای تخلیه میشود که مخرب خواهد بود و ممکن است اعمالی از قبیل قتل، ضرب و شتم ، تخریب و نظایر آن را در برداشته باشد. از نظر فروید پرخاشگری در انسان نماینده غریزه مرگ است که در مقابل غریزه زندگی در فعالیت است، یعنی همچنان که غریزه زندگی مارا در جهت ارضای نیازها و حفظ هدایت میکند غریزه مرگ به صورت پرخاشگری می کوشد به نابود کردن و تخریب کردن بپردازد این غریزه چنانچه بتواند دیگران را نابود می کند و از بین میبرد و اگر نتواند دیگران را هدف پرخاشگری و تخریب خود قرار دهد به جانب خود متوجه شده و به صورت خودآزاری و خود کشی جلوه گر می شود، بنابراین از نظر وی پرخاشگری حالتی مخرب و منفی دارد.(اکبری سال 1381-ص 191).
طرفداران منشاء اجتماعی پرخاشگری :
عده ای دیگر در مقابل ذاتی بودن پرخاشگری اعتقاد دارند که فکر ذاتی بودن پرخاشگری برای انسان خطرناک و مخرب است زیر داشتن چنین فکری سبب می شود که پرخاشگری مانند میل به غذا یک واکنش اجتناب ناپذیر تلقی شود بنابراین انسان در کنترل یا کاهش آن نمی تواند نقش داشته
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه14
فهرست مطالب
تغییرات رشدی
پرخاشگری
پرخاشگری رفتاری اکتسابی .
تفاوتهای جنسیتی
پسرها پرخاشگر از دخترها هستند . این تفاوت در غالب فرهنگها و تقریبا در همه سنین و نیز در غالب حیوانات دیده می شود. پسرها بیش از دخترها پرخاشگری بدنی و لفظی دارند ( مک کوی و جکلین ، 1974 ، 1980 ، پارک و اسلابی ، 1983 ) از سال دوم زندگی این تفاوتها آشکار می شود.
بر اساس مطالعات مشاهده ای در مورد کودکان نوپای بین سنین 1 تا 3 سال تفاوتهای جنسیتی از لحاظ تعدد پرخاشگری بعد از 18 ماهگی ظاهعر می شود و قبل از آن اثری از آن نیست ( فاگوت و هاگان 1982 )
پسرها به خصوص به هنگامی که به آنان حمله ای می شود ( سا کسی مخل کارهایشان می شود تلافی می کنند. در یک مطالعه مشاهده ای در مورد کودکان پیش از مدرسه پسرها فقط اندکی بیش از دخترها مورد حمله قرار گرفتند ، ولی دو برابر دخترها تلافی کردند ( به نقل از پارک و اسلابی ، 1983)
چه چیزی این تفاوتهای جنسیتی را توجیه می کند؟ در این مورد هم توجیهات فیزیولوژیکی ارائه شده و هم توجیهات اجتماعی بعضی از نظریه پردازان معتقدند که ثبات تفاوتهای جنسیتی که در همه ی فرهنگها و همه