بخشی از متن اصلی :
ادبیات معاصر به ویژه ادبیات دههء پسین را می توان با دو مشخصهء بر جسته آن نشانی کرد و پی گرفت ودر داربست سیطرهءابتذال و آثار ماندگار به داوری آن نشست؛ هرچند در میان این دو, گرایش آثاری در نوسان میان این دو گرایش از نظرها پنهان می ماند.
بی گمان سیطرهء ابتذال ادبی به امروز و دیروز مان محد ود نمی شود, همپا و موازی با شاخهء پرباری ادبیات ما ریشه دارد؛ اما از عواملی که این ابتذال را استوار و مسلط می دارد به ویژه در شرایط موجود به گونهء زیر می توان بر شمرد:
روان هایی بیمار, نبود نقد ادبی و نظارت ادبی , تقلید و تقلیل, تکرار مکرر تفاله هایی نشخوار شده,تبدیل ادبیات به عرصه ای برای فر افگنی انتقام جویی ها, عقده ها و حقارت ها, عدام مسوولیت بسیاری از مسوولان نشریه ها , تعد د و کثرت بی رویه نشرات فا قد هنجار وپیوسته عواملی دیگر. در میان آبشخورهای این ابتذال را نمی توان از نظرها دور داشت و تنها به نقد موجودیت بحران اندیشه و فرهنگ در شرایط امروز بسنده کرد؛ به ویژه آن جاییکه پیش منظر فرهنگی ما با ورد استعمار و تجزیهء قلمرو فرهنگی و تمد نی به کشور هایی فاقد هویت و شناسنامه گره می خورد؛ و در پی آن با یک استحاله فرهنگی و بر زخی و با فاصله گرفتن از فرهنگ و ادبیات دیروزی و دست نیافتن به فرهنگ باختر زمین برابر می شویم ؛ ودر مسیر تجربه هایی پراگنده و روز مرگی, کمتر به آفرینش آثار ماندگار دست می یابیم.
سیاست هایی فرهنگ و ادب ستیزانه دولت های سده های پسین همراه با زبان ستیزی و فرهنگ گریزی دولتمردان امروزی و موانع پا گیر فر هنگ قبیله یی واین اواخر تها جم فرهنگ استعماری به تنگناها ومحدودیت های ما در راستای تکامل و اعتلای زبان و ادب ما می افزاید
این فایل با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 11