لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:5
فهرست مطالب
ناسپاسی قوم عاد
هودعلیه السلام و اتهام دیوانگی!
عذاب قوم هود
معنای اسم :هود =هدایت یافته(در زبان عبری نام آن حضرت عابر است).
پدر: شالخ.
مادر: بکیه
تاریخ ولادت:۲۶۴۸سال بعد از هبوت آدم
مدت عمر:۴۶۰سال
بعثت: برای هدایت قوم عاد مبعوث شد.
محل دفن:نجف اشرف در عراق
بروایتی نسب آن حضرت:هود بن شالخ بن ارفشخد بن سام بن نوح(ع).
تعداد فرزندان: آن حضرت3 پسر داشت.
مختصری از زندگینامه:
خداوند حضرت هود را برای هدایت قوم عاد مبعوث گردانید آن حضرت قوم خود را موعظه میکرد و فرمود:
ای قوم،اکنون من پیغمبر خدا هستم وبه راستی آمده ام ،تاشمارا به پرستش خدای یگانه دعوت کنم. ای مردم،بت پرستی را رها کنید تا سعادتمند شوید.آن قوم چون این سخنان را شنیدند،برسر وی ریختند واو را سخت زدند،بطوری که بی هوش شد.بعد از این واقعه باز هم از سوی خدا ندا رسید،کهقوم خود را موعظه کن،به درستی که ما تورا فراموش نخواهیم کرد.حضرت هود دوباره مردم را به خدا پرستی دعوت کرد.
ولی آنها ایمان نیاوردند وسر انجام به خاطر بی ایمانی مورد خشم خداوند قرار گرفتند ودر اثر وزش بادهای مسموم همه بجز گروه مومنین هلاک شدند.
فهرست سورههایی که نام هود(ع)در آنها ذکر شده است:اعراف، هود، شعراء
ناسپاسی قوم عاد
قبیله عاد در سرزمین احقاف1بین یمن و عمان، روزگاری متمادی در زندگی سرشار از خوشی و نعمت بسر می بردند. خدا نعمتهای فراوان و برکات زیادی به آنان عطا کرده بود، این قوم در آنجا قناتها حفر کردند، زمین را زراعت و باغهایی ایجا کردند و کاخهایی محکم بنا نمودند. یکی از نعمتهایی که این قوم از آن برخوردار بودند؛ اندامهایی نیرومند و هیکل هایی تنومند و مقاوم بود. خدا به این ملت نعمتهای فراوانی عطا کرده بود که کمتر قومی از آن برخوردار بود، ولی این مردم به مبدا آفرینش و بخشنده این نعمتها فکر نکردند تا او را بشناسند و به جای سپاس و حق شناسی خدای یگانه، تنها به این نتیجه رسیدند که بتهایی را انتخاب و آنها را معبود خویش قرار دهند. آنها در پیشگاه این خدایان تواضع می کردند و صورتهای خود را به خاک می ساییدند. هر گاه به نعمتی دست می یافتند، برای شکرگزاری نزد همین بتها می شتافتند و به هنگام گرفتاری و بیماری از همین موجودات بی جان استمداد و کمک می طلبیدند.
دیری نپایید که سنگدلی و رذایل اخلاقی نیز بر تیرگی بت پرستی آنها افزوده گشت، نیرومند ، ضعیف را ذلیل خود ساخت و بزرگ بر کوچک غضب کرد. خدا برای راهنمایی نیرومندان و حمایت از ضعیفان و زدودن تیرگی جهالت از روح مردم و پاکسازی نفوس و آگاهی قوم از حقایق جهان، اراده کرد پیغمبری از میان آنان بر ایشان برانگیزد که با زبان آنان سخن بگوید، با روش آنان برایشان حرف بزند، آنان را به سوی خدای یگانه راهنمایی نماید و به آنان بفهماند که عبادت بتها سفیهانه است و این نیز نمونه ای از رحم و لطف الهی به بندگانش بود.
هود که از نظر شرافت خانوادگی و محاسن اخلاق و حلم و بردباری در میان قوم خود ممتاز بود، برای رسالت از میان این قوم بت پرست برگزیده شد، تا امین رسالت و صاحب دعوت خدا باشد، شاید افکار گمراه آنان را به راه راست هدایت کند و فساد اخلاقی ایشان را بر طرف سازد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:4
فهرست مطالب
هود، اسوه صراحت در تبلیغ
شیوه هاى تبلیغى حضرت هود(ع)
تأکید بر توحید و نفى آلههبرائت از شرک و تحدّىیادآورى به همراه انذارنصح و امانترعایت ادب و احترام دربرابر ناسزا و تهمتعدم درخواست مزد
جدول مشخصات و عناصر شیوههاى تبلیغ حضرت هود(ع)
حضرت هود(ع)، پیامبر قوم عاد و از نسل نوح و از انبیاى عهد قدیم است. حدود 58 آیه در قرآن درباره حیات و دعوتش نازل شده و نامش هفت بار در لابهلاى آیات آمده است. آیات 65 تا 72 سوره اعراف، 50 تا 60 سوره هود، و آیات 123 تا 140 سوره شعراء به تفصیل، ماجراى دعوت هود را شرح مىدهند. در لسان قرآن، شباهت بسیارى میان دعوت هود و حضرت صالح وجود دارد و شیوههاى آنان عمدتاً مشترک مىباشند.
هود، اسوه صراحت در تبلیغ
شکى نیست که شرایط و احوال مخاطبان از عوامل مهم تعیین شیوههاى دعوت است. در دعوت هود، مخاطبان بیشترین عناد و اصرار بر کفر را از خود نشان دادند، بهطورى که هر مبلّغى از هدایتشان ناامید مىگشت:
و این قوم عاد بود که آیات پروردگارشان را انکار کردند و فرستادگانش را نافرمانى نمودند و به دنبال فرمان هر زورگویى ستیزه جوى رفتند و سرانجام در این دنیا و روز قیامت، لعنت بدرقه آنان گردید. آگاه باشید که عادیان به پروردگارشان کفر ورزیدند. هان، مرگ بر عادیان، قوم هود.(1)
هود با مشاهده چنین صفاتى، ضمن رعایت خیر خواهى و اخلاص (نُصح) استراتژى خود را بر صراحت بیان و تبلیغ بى پرده و بى پروا بنا مىنهد. در معدود آیات حکایتگر دعوتهود، نمونههاى این صراحت در تبلیغ را بهویژه در جملات پایانى خطابهاى حضرت هود شاهدیم:
- پس از آن که آنها را به عبادت خداى یگانه و نفى بتان فرا مىخواند، آنها را دروغزن قلمداد مىکند: إنْ أنتم إلّا مُفتَرُون.(2)
- آنها را براى برائت از شرک به گواهى مىخواند: قالَ إِنِّى أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّى بَرِىءٌ مِمّاتُشْرِکُونَ * مِنْ دُونِهِ فَکِیدُونِى جَمِیعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُونِ؛(3) گفت: من خدا را گواهمىگیرم و شما شاهد باشید، من از آنچه جز او شریک مىگیرید، بیزارم، پس همه شما در کار من نیرنگ کنید و مرا مهلت ندهید.
- پس از اعتراض به پرستش بتان مىگوید: فَانْتَظِرُوا إِنِّى مَعَکُمْ مِنَ المُنْتَظِرِینَ؛(4) پس منتظر باشید. من هم با شما از منتظرانم.
- و به صراحت از نافرمانى و جرم منع مىکند: وَلا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ؛(5) و تبهکارانه روى برمگردانید.
البته باید توجه داشت که این صراحت لهجه و بى پروایى هرگز به مفهوم اهانت و گستاخى به مخاطبان نیست و تنها به منظور القاى صلابت و قطعیت دعوت است، چنانکه وقتى او را به سفاهت و دروغگویى متهم مىسازند، آرام و با احترام تنها به دفع تهمت از خود مىپردازد:
سران قومش که کافر بودند گفتند: ما تو را در نوعى سفاهت مىبینیم و جدّاً تو را از دروغگویان مىپنداریم. گفت: اى قوم من، در من سفاهتى نیست ولى من فرستادهاى از جانب پروردگار جهانیانم.(6)
تعابیر فوق، بیش از هر چیز صراحت و جسارت حضرت هود را دربرابر سرکشى و سبکسرى قوم عاد نشان مىدهد، از این رو او را اسوه صراحت در تبلیغ لقب داد.