اعمال عمل ضرب با استفاده از عمل جمع در زبان اسمبلی:
در این برنامه با استفاده از عمل جمع، ضرب دو عدد را محاسبه مینماییم.
نوع فایل: word
قابل ویرایش 140 صفحه
مقدمه:
بررسی زمینه های عام فلسفی دیکانستراکشن
فلسفه چیست؟ فلسفه در بیان ساده خود چه وچگونه علمی است؟ به طور مختصر باید گفت : فلسفه عبارت است از پرسش فراورنده ومرز شکننده از کلی ترین چیزی که با آن مواجه هستیم. فلسفه با مفهوم اصلی در پرسش بودن پرداخته شده است و به جواب درباره پرسش از وجود ما قانع نیست بلکه به گستراندن پرسش درباره هستی روی دارد. البته اگر هستی بنیادی ترین مفهموم باشد پرسش فلسفی آن را به سان پاسخ سخت می پذیرد. درباره تاریخ فلسفه نوین از جمله آخرین مدارس فلسفی دکانستراکسیون که تابع هر منوتیک میباشد باید گفت، دکانستراکسیون به دوران مدرن تعلق دارد. آن بعد از فلسفه های مدرن جلوه کرده است و فسلفه های مدرن بعد از نیچه که ختم متافیزیک غرب را اعلام می کند و طومار فلسفه را که در بنیان با نیهیل (nihil) با هیچی سرو کار در هم می نوردد یعنی پس از آن که پایان دوره متافیزیک توسط نیچه اعلام شد ( البته بعضی ها معتقدند که خودنیچه هم فیلسوفی متافیزیکی است ) بدین گونه پرسش وجود و فلسفه وجود از هستی انسانی فلسفی طرد می شود. در تصویری که هیدگر از نیچه دارد ارجاع به تفکر نیهیلستی به مثابه دوره ای از متافیزیک غرب ارجاع می شود. پس از جنگ جهانی دوم یکی از شاگردان آقای هیدگر یعنی گادامر به هرمنوتیک نوین می پردازد که در آن بررسی شناخت و فهم آن چیزی که در برابر ما گشوده می شود (متن به مثابه هستی) شرایط تفسیر را برملا می سازد . این پرسش که آیا تفسیر که زمینه و بافت فهم را مفروض می کرد در پیش شرط های خود یعنی مسلمات و معتقدات ما شکننده و ناپایدار است خود در دامن هرمنوتیک مدرسه ای به نام دکانستراکسیون پدید آورد. در هرمنوتیک ما دریافته بودیم که هیچ تفسیر نهایی وجود ندارد چه افق های مبتنی بر سنت که فهم را امکان پذیر می سازد در مواجهه با موضوع شناخت همواره تغییر می یابد. به هر حال دکنستراکسیون ریشه های خودش را به طور مستقیم در هرمنوتیک و طرح پرسش وجود هیدگر از سویی و فراتر از آن در فلسفه نیچه و هگل دارد در آثار دریدا برای نخستین بار فلسفه و معماری دکانستراکسیون با هم آشنا می گردند .
پرسشی که درهرمنوتیک مدرن مطرح می شود این است که هنر از جمله هنر معماری در ذات خود چیست ؟ فردوسی بزرگ ماگفته است ((هنر برتر از گوهر آمد پدید)) آیا هنر گوهری دارد ؟ ذات آن چیست ؟ جوهرش چیست ؟ ارسطو در این زمینه که آیا هنر تعلیم دادنی است یا نه مطالبی مطرح می کند. آیا ذات اثر هنری را می توان به حوزه درک علمی و یا فلسفی فرا خواند؟ هرمنوتیک سخن ارسطو را به چالش دوباره فرا می خواند: به نظر می آید هنر ورای حصول و یا حتی حضور است. هنر ذاتی دارد که نه تنها به تعلیم علمی نمی آید که به تعلیم فلسفی نیز هنر غایتش در خودش است، لذا اینکه هنر چیست را نمی توان جز در هستی خود هنر درک کرد. از سویی آفرینش هنر اصیل است، به معنای واقعی کلمه یعنی از اصل و در اصل است چه هنر از آفرینش جدا نیست ، پس هنر و گوهر یکی است . از سوی دیگر در مقایسه با گوهر حقیقت از گوهر برتر است و هنر و حقیقت یکی است. حقیقت یعنی انکشاف و کشف حجاب و هنر نیز همان کشف حجاب وجود است.
از دیدگاه هگل که اولین فیلسوفی است که فلسفه هنر را به صورت سیستماتیک طرح می کند هنر بخشی از خود آگاهی است الا اینکه این خود آگاهی متعلقش اندیشه نیست بلکه صرف آفرینش هنری است.البته زایندگی هنری را می توان در مفاهیم فلسفی (philosophische begriffen ) بیاوریم اما هنر خود مفهوم نیست و انعکاس مطلق در هنر به شیوه تجلی مفهومی نیست . در سیر و تحول تاریخی، به اعتقاد هگل؛ روح و ایده مطلق با توسل به مفهوم ها، که حکایتی پشت هم دارند را درک می کند . در نظر هگل این فیسلوف و نه هنرمند است که آگاه از مفهوم طبیعت است و هم اوست که به جوهر هنر واقف است و از آفرینش هنری چون آفرینش طبیعی به نحو تام و تمام آگاهی دارد و آن خود آگاهی که با توسل به مفهوم به وجود می آید دارد .هرمنوتیک گادامر تا حدودی وفادار به درک فلسفی هنر در ایده آلیسم دیالکتیکی است .
از سوی دیگر به عقیده نیچه انسان رو به نیستی دارد و هستی ما در نیستی خلاصه می شود. این دیدگاه در دیدگاه هرمنوتیکی معاصر اثر می گذارد. وقتی همه چیز را می سازید در یک فرایند نیستی گرایانه، توزیع می شود در عمل طبیعت با دیکانستراکسیون عام با یک معماری واسازنده فراگیر مواجه هستیم. این معماری بزرگی است که دکانستراکسیون که همراه نیست انگاری حقیقت مکشوف در هنر را همچون حقیقت فلسفی تاریخی هگل نفی می کند سبب شده است تا در هنر معماری یک معجزه رخ بدهد که خود قدرت بسیار سازنده ای دارد: معماری واساختگرا
اگر پذیرفتیم که غایت کار هنری در خودش است صرف اثر هنری برای خودش منبع تفسیری هرمنوتیکی است . به عبارت دیگر، هنر در گوهر و اصل خود چونان متنی اصیل زاینده است. و عدم اعتراف صریح دکانستراکسیون به این مساله یعنی وجود پیشاپیشی و نخستین متن و مرجع اصیل در اثر هنری، از اهمیت آن نمی کاهد. دکانستراکسیون به صورت مداوم اعتقاد به جوهر ندارد. آنجایی که جوهر نمودار می شود جای گوهر و ذات نیست! سوال این است مگر هنر در خودش اصیل نیست ؟ این پارک دولاویلت خود آیا جز یک اثر هنری آن هم اصیل در معماری نیست؟
راهی نیست مگر آن که با شیوه تفکر ریشه دار فلسفی جلو برویم یعنی به شیوه ارسطویی به هنر بنگریم . هنر واثر هنری را با توسل به درک مفهوم صورت بازسازی کنیم . همچنان که در مقاله (( صورت مکان و امکان صورت ) گفته ام این واقعاً معماری است که مفاهیم فلسفی مکان را می سازد، صورت فلسفی مکان با تکیه بر امکان صورت هنری، و پیشاپیش صورت هنری معماری که در مکان رخ می دهد میسر می شود . مساله صورت یا فرم چیست ؟
صورت را به جنبه سازنده ای که از هیچ،چیزی را به شیوه تحقق می آورد اطلاق می کنند. یا به عبارت دیگر جنبه تحقق چیزی را صورت می گویند. یک چیز بالقوه اگر هم هست فقط با قابلیت خود تعیین شدنی است و آن جنبه ای که در یک چیز صرف امکان است به ماده آن چیز باز می گردد صورت این امکان و قابلیت را با ویژگی فعلیت خود معنی دار می کند : امکان یعنی امکان فعلیت و تحقق که با صورت تعریف می شود . توسعه مفهوم صورت متافیزیکی در زمینه درک معماری پست مدرن برای ما مفید می باشد. مانند یک وسیله بسیار قوی . درهای بسته را می گشاید . تنها هنگامی به مفهوم صورت متوسل شویم می توانیم با عالم هستی آشنا شویم ( صورت جنبه کمال یک پدیده است) و شناخت ما با صورت هاست از سوی دیگر این مفهوم در تمام تاریخ فلسفه ریشه دارد از جمله در فلسفه هگل: آنچه از طبیعت حاصل می شود چیزی نیست جز صورت خود آگاهی این صورت های ایده آلی است که به امکانات طبیعت پاسخ داده است و تاکید هگل بر مفهوم فعلیت Aktualitat در واقع مهم دانستن مفهوم صورت است . ما در برابر طبیعتی قرار دادیم که حتی اگر جوهر و یا گوهری هم داشته باشد هیچ گاه نمیتوان آن را شناخت مگر آن که در خود آگاهی دیالکتیکی صورت تحقق پذیرد.
در دکانستراکسیون در سازندگی های پیوسته که داریم ضمن توجه به این که معمار فیلسوف دائماً در حال ساختن مفاهیم است باید بدانیم اصل و قضیه همان تحقق هایی است که به قول ژیل دولوز ما به اصطلاح به امری موهوم می تنیم یک چیزی که در نقطه ای تیره و تار است را از نیستی در می آوریم و صورتی از هستی به آن می دهیم . و این مفهوم شبه صورت بنیادی تر از هر مفهوم دیگری برای دولوز است به هر حال این مفهوم صورت است که ما از آن مدد می گیریم حتی اگر بخواهیم کاری واساختگرایی را نقد کنیم مثلاً اگر وارد یک سالن آمفی تئاتر شویم و ردیف اول و دوم از هم یک متر فاصله داشته باشند و ردیف دوم و سوم دو متر و ناگاه ردیف سوم وچهارم، هشت متر از هم فاصله دارند. یک سرعت غیر هندسی واسازگرایانه ای را مشاهده می کنیم که تحت عنوان صورت قابل درک و تعلیم می شود با تکیه بر پرسش هستی گرایانه و فلسفی از صورت دیگر نباید در معماری دکانستراکسیون از چیزی واهمه داشته باشیم که می توان ان را نابودی شتاب آلوده اشکال مالوف نامید چرا که پرسش هستی گرایانه صورت ما را قادر می سازید تا هم سنت ها را بشکنیم و هم آن را بسازیم معماران ایرانی وفادار به سنت معماری این سرزمین بایستی بی هیچ ملاحظه ای به خلاقیت های ناشی از صور جدید ایمان آوردند و به آن روی آوردند و نهراسیم که این نوع درک از هنر معماری موجب نابودی هنر معماری بومی می شود بلکه اگر آن را به شیوه علمی و هندسی استنباط کنیم مشکلی به وجود نمی آید. پدیده هنری واسازی را نباید با ملغمه یکی پنداشت چه به هم ریختگی مطلق دکانستراکسیون نیست، هر امر اعجاب انگیز و در هم ریخته ای دکانستراکسیون نیست بلکه فقط جالب توجه است و فقط فکر می کنیم خوب است نه ! ما راه بسیار زیادی داریم تا معماری خود را بازیابی و بازسازی کنیم حتی در دیکانستراکسیون . و در این راه صدالبته صورت اصیل مبتنی بر درک مبتنی بر درک بنیادی باید در دکانستراکسیون اعمال شود.
فصل اول
معماری دیکانستراکشن
دیکسانستراکشن در فارسی به ساختار زدایی شالوده شکنی واسازی بنیان فکنی، ساختارشکنی و بن فکنی ترجمه شده است شاید این کثرت اسامی به دلیل آن باشد که دیکانستراکشن یک نگرش چند وجهی و چند معنایی به دال و مدلول و هر نوع متنی دارد و شاید هم به دلیل آن است که هنوز ابهامات و سوالات زیادی در مورد دیکانستراکشن در کشور ما وجود دارد .
از آنجایی که مبانی دیکانستراکشن مستقیماً از فلسفه دیکانستراکشن استخراج شده و به لحاظ آشنایی نسبتاً اندک معاران با فلسفه این مکتب برای استنباط معماری دیکانستراکشن ابتدا لازم است فلسفه دیکانستراکشن و مهم تر از آن، زمینه های نظری این نحله فکری تبیین شود.
در نیمه اول قرن بیستم مهم ترین مکتبی که ادامه دهنده فلسفه مدرن محسوب می شد فلسفه اصالت وجود بود ژان پل سارتر (1980-1905) فیلسوف فرانسوی پایه گذار این مکتب است او خرد گرای مدرن که توسط دارت کانت و سایر بزرگان مدرن مطرح و تبیین شده بود را اساس فلسفه خود قرار داد سارتر معتقد به خرد استعلایی (transeddental mind) است از نظر وی فرد ماهیت خودش را شکل می دهد ونباید از این عامل در مسیر شخصیت فرد غافل ماند سارتر آزادی بی قید و شرط را از امکانات ذهنی آدمی دانست به نظر او آدمی آزاد است هر چه می خواهد اختیارکند و به همین جهت است که باید او را مسئول انتخاب های خود دانست.
از نیمه دوم قرن اخیر فلسفه مدرن و مکتب اصالت وجود و خرد باوری از طرف مکتب جدید ی به نام مکتب ساختارگرایی مورد پرسش قرار گرفت این مکتب در ابتدا توسط فردیناند دو سوسور زبان شناسی سوییسی و لوی استراوس مردم شناس فرانسوی مطرح شد .
ساختارگرایی واکنشی در مقابل خرد استعلایی و ذهنیت مدرن است .
ساختارگراها معتقدند که عاملی مهم تر از ذهن وجود دارد که پیوسته مورد بی مهری قرار گرفته و آن ساختار زبان است از نظر اندیشمندان ساختارگرا می باید ساختارهای ذهن بشری را مطالعه کنیم و این ساختارها بسیار مهم هستند. ساختار ذهن مبنایش زبان است انسان به وسیله زبان با دنیای خارج مرتبط می شود هر ذهنیتی موکول به ساختار زبان است لوی استراوس زبان و ساختار ان را در فهم ماهیت ذهن آدمی سخت واجد اهمیت شمرد و گفت تحلیل ساختارهای ژرف پدیده های فرهنگی به آدمی مدد می رساند تا ساخت و کار ان را بشناسد و از این رهگذر به رموز تحولات اجتماعی و فرهنگی واقف گردد. به نظر او ساختارهای فرهنگی و انگاره های زبانی پیروی می کنند.
استراوس ماهیت بشر رسالت بشر و آزادی بشر را که سارتر مطرح کرد به زیر سوال برد از نظر استراوس سارتر موجودی است پاریسی با بینش پاریسی استراوس می گوید : ژان پل سارتر ذهنیت و شعور تکوین یفاته درمحیط های دانشگاهی پاریس را به کل بشریت در همه نقاط عالم و در سراسر تاریخ تعمیم داده و تعینات تاریخی رانادیده گرفته است. استراوس به آمریکای جنوبی سفر کرده و ساختارهای ذهنی و زبانی قبایل بومی آمازون را مطالعه نمود .پس از بازگشت کتابی به نام ذهن وحشی به رشته تحریر در اورد. از نظر
استراوس ذهن بدوی دارای منطق خاص خودش است وقویتر می باشد اگر به عقیده دکارت همه چیز آگاهانه شکل می گیرد به نظر استراوس ساختارهای فرهنگ اساطیر و اجتماع آگاهانه نیست همه آنها در ساحت ناخود آگاه شکل می گیرد و مولفی ندارد استراوس استیلای سیصد ساله ذهن استعلایی را زیر سوال برد اگر از دوره دکارت انسان موجودی الست خردورز از نظر استراوس انسان موجودی است فرهنگی و ماهیت انسان در بستر فرهنگ شکل می گیرد لذا جهت رهیافت به ماهیت بشر باید زبان فرهنگ و قومیت را مطالعه کنیم.
به طور کلی روش ساختار شناسی یافتن و کشف قوانین فعالیت بشری در چار چوب فرهنگ است که با کردار و گفتار آغاز می شود. رفتار و کردار نوعی زبان است به همین دلیل ساختار گراها ساختارهای موجود در پدیده ها را استخراج می کنند چنانچه ژان پیاژه (1980-1896) روان شناسی فرانسوی مطالعات وسیعی در مورد ساختارهای رشد ذهن کودک و شخصیت کودک انجام داد .
فهرست مطالب:
مقدمه
(بررسی زمینه های عام فلسفی دیکانستراکشن)
فصل اول
معماری دیکانستراکشن
فصل دوم
معماری فولدینگ
فصل سوم
معماری پیدایش کیهانی – غیرخطی
3-1 نظریه آشفتگی
3-2 هندسه نااقلیدس، فراکتال
3-3 نظریه پیچیدگی
3-4 معماری پرش کیهانی
3-4-1 ضوابط معماری پرش کیهانی
فصل چهارم
تالار موسیقی والت دیسنی کار فرانگ گهری (معماری پرش کیهانی)
4-1 تاریخچه
4-2 روند طراحی
4-3 طراحی اکوستیکی
4-4 روند طراحی سازه ای
4-5 روند برنامه ریزی و زمان بندی پروژه
4-6 فضاسازی و جانمایی
4-7 نمای بیرونی
فصل پنجم
زاهاحدید
5-1 پیش درآمد
5-1-1 زاهاحدید و مدرنیته
5-2 بینش و رو معماری زاهاحدید
5-2-1 برآمدن طرح از زمینسار
5-3 معرفی دو کار انجام شده بر اساس بینش و روش معماری زاهاحدید
5-3-1 ال.اف.وان (لندسکار تنشا 1999، وایل آم راین آلمان
5-3-2 پارک- سوار هونهایم شمالی، استراسبورگ فرانسه
5-4 نکاتی درباره معماری زاهاحدید (در دوره ملالت)
مؤخره
منابع
منابع
1- کیومرث زنده دل، فصلنامه آبادی، صفحه 32 تا 37
2- دکتر وحید قبادیان، مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب، تهران دفتر پژوهش های فرهنگی، 1382، صفحه 140 تا 179
3- ترجمه و اقتباس: رافائل و رامبین صدیق پور
www.laphil.com
www.ENR.com
4- سیدموسی دیباج، معماری و فرهنگ، نمادگرایی در هنرها، صفحه 87 تا 89
5- ترجمه و نگارش: د سمرقند، مجله درجهان، صفحه 81 تا 94
6- والتر ناگل، ترجمه آبتین گلکار، مجله در جهان، صفحه 95 تا 97
دانلود مقاله با موضوع فرق میان ازدواج دائم و موقت با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات66
فرق میان ازدواج دائم و موقت:
-مـن بـرخـلاف بـسـیـارى از افـراد، از تـشـکـیـکـات و ایـجـاد شـبـهـه هـایـى کـه در مـسایل اسلامى مى شود ـ با همه علاقه و اعتقادى که به این دین دارم ـ به هیچ وجه ناراحت نـمـى شـوم . بـلکه در ته دلم خوشحال مى شوم . زیرا معتقدم و در عمر خود به تجربه مـشـاهـده کـرده ام کـه ایـن آئیـن مـقـدس آسمانى در هر جبهه از جبهه ها که بیشتر مورد حمله و تعرض واقع شده ، با نیرومندى و سرفرازى و جلوه و رونق بیشترى آشکار شده است .
خاصیت حقیقت همین است که شک و تشکیک به روشن شدن آن کمک مى کند، شک ، مقدمه یقین ، و تـردیـد، پـلکـان تـحـقـیـق اسـت . در رسـاله زنـده بـیـدار از رسـاله مـیـزان العمل غزالى نقل مى کند که :
(...گـفـتـار مـا را فـائده ایـن بس باشد که تو را در عقاید کهنه و موروثى به شک مى افـکـنـد. زیـرا شـک پـایـه تـحـقـیـق اسـت و کـسـى کـه شـک نـمـى کـنـد درسـت تاءمل نمى کند. و هر که درست ننگرد خوب نمى بیند و چنین کسى در کورى و حیرانى بسر مى برد).
بـگـذاریـد بگویند و بنویسند و سمینار بدهند و ایراد بگیرند، تا آنکه بدون آنکه خود بخواهند وسیله روشن شدن حقایق اسلامى گردند.
یکى از قوانین درخشان اسلام از دیدگاه مذهب جعفرى ـ که مذهب رسمى کشور ماست ـ این است که ازدواج به دو نحو مى تواند صورت بگیرد: دائم و موقت :
ازدواج مـوقـت و دائم در پـاره اى از آثار با هم یکى هستند و در قسمتى اختلاف دارند. آنچه در درجه اول ، این دو را از هم متمایز مى کند یکى این است که زن و مرد تصمیم مى گیرند بـه طـور مـوقـت بـا هـم ازدواج کـنـنـد و پـس از پـایـان مـدت ، اگـر مـایـل بـودنـد تـمـدیـد کـنـنـد تـمـدیـد مـى کـنـنـد و اگـر مایل نبودند از هم جدا مى شوند.
دیـگـر ایـنـکـه از لحاظ شرایط، آزادى بیشترى دارند که به طور دلخواه به هر نحو که بخواهند پیمان مى بندند. مثلا در ازدواج دائم خواه ناخواه مرد باید عهده دار مخارج روزانه و لبـاس و مـسـکـن و احـتـیـاجـات دیـگـر زن از قـبـیل دارو و طبیب بشود، ولى در ازدواج موقت بـسـتـگـى دارد بـه قـرارداد آزادى کـه میان طرفین منعقد مى گردد. ممکن است مرد نخواهد یا نـتـوانـد مـتـحـمـل ایـن مـخـارج بـشـود، یـا زن نـخـواهـد از پول مرد استفاده کند.
در ازدواج دائم ، زن خواه ناخواه باید مرد را به عنوان رئیس خانواده بپذیرد و امر او را در حـدود مـصـالح خـانـواده اطاعت کند. اما در ازدواج موقت بسته به قراردادى است که میان آنها منعقد مى گردد.
در ازدواج دائم ، زن و شوهر خواه ناخواه از یکدیگر ارث مى برند. اما در ازدواج موقت چنین نیست . پس تفاوت اصلى و جوهرى ازدواج موقت با ازدواج دائم در این است که ازدواج موقت از لحـاظ حـدود و قـیود (آزاد) است ، یعنى وابسته به اراده و قرارداد طرفین است . حتى موقت بودن آن نیز در حقیقت نوعى آزادى به طرفین مى بخشد و زمان را در اختیار آنها قرار مى دهد.
در ازدواج دائم ، هیچ کدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگرى حق ندارند از بچه دار شدن و تـولیـد نـسـل جـلوگـیرى کنند، ولى در ازدواج موقت جلب رضایت طرف دیگر ضرورت ندارد. در حقیقت این نیز نوعى آزادى دیگر است که به زوجین داده شده است .
اثـرى کـه از ایـن ازدواج تـولیـد مـى شود یعنى فرزندى که بوجود مى آید با فرزند ناشى از ازدواج دائم هیچ گونه تفاوتى ندارد.
مـهـر، هـم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت . با این تفاوت که در ازدواج موقت ، عـدم ذکـر مـهـر مـوجـب بـطـلان عـقـد اسـت و در ازدواج دائم ، عـقـد باطل نیست . مهرالمثل تعیین مى شود.
هـمـان طـورى کـه در عـقد دائم ، مادر و دختر زوجه بر زوج ، و پدر و پسر زوج بر زوجه حـرام و مـحـرم مـى گـردنـد در عـقد منقطع نیز چنین است و همان طورى که خواستگارى کردن زوجـه دائم بـر دیـگـران حـرام اسـت ، خواستگارى زوجه موقت نیز بر دیگران حرام است ، هـمـان طـورى کـه زناى با زوجه دائم غیر، موجب حرمت ابدى مى شود، زناى با زوجه موقت نـیـز مـوجب حرمت ابدى مى شود. همانطور که زوجه دائم بعد از طلاق باید مدتى عده نگه دارد، زوجـه مـوقـت نـیـز بـعـد از تمام شدن مدت یا بخشیدن آن باید عده نگه دارد. با این تـفـاوت کـه عـده زن دائم سـه نـوبـت عـادت مـاهـانـه اسـت و عـده زن غـیر دائم دو نوبت یا چـهـل و پـنـج روز. در ازدواج دائم جـمـع مـیان دو خواهر جایز نیست ، در ازدواج موقت نیز روا نیست .
ایـن اسـت آن چـیـزى کـه بـه نام ازواج موقت یا نکاح منقطع در فقه شیعه آمده است و قانون مدنى ما نیز عین آن را بیان کرده است .
بـدیـهـى اسـت که ما طرفدار این قانون با این خصوصیات هستیم ، و اما اینکه مردم ما به نـام ایـن قـانـون سـوء اسـتـفـاده هـایـى کرده و مى کنند، ربطى به قانون ندارد. لغو این قـانـون ، جـلوى آن سـوء اسـتـفـاده هـا را نـمـى گـیـرد بـلکـه شکل آنها را عوض مى کند. بعلاوه صدها مفاسدى که از خود لغو قانون برمى خیزد.
مـا نـبـایـد آنـجـا کـه انـسـانـهـا را بـایـد اصـلاح و آگـاه کـنـیـم بـه دلیل عدم عرضه و لیاقت در اصلاح انسانها مرتبا بجان مواد قانونى بیفتیم ، انسانها را تبرئه کنیم و قوانین را مسئول بدانیم .
اکـنـون بـبـیـنـیـم بـا بودن ازدواج دائم ، چه ضرورتى هست که . قانونى به نام قانون ازدواج مـوقـت بـوده بـاشـد، آیـا ازدواج مـوقـت ـ بـه قـول نویسندگان (زن روز) با حیثیت انسانى زن و با روح اعلامیه حقوق بشر منافات دارد؟ آیـا ازدواج مـوقـت اگـر هم لازم بوده است در دوران کهن لازم بوده است . اما زندگى و شرایط و اقتضاى زمان حاضر با آن موافقت ندارد؟
ما این مطلب را تحت دو عنوان بررسى مى کنیم :
الف . زندگى امروز و ازدواج موقت .
ب . مفاسد و معایب ازدواج موقت .
زندگى امروز و ازدواج موقت
چنانکه قبلا دانستیم ، ازدواج دائم مسؤ ولیت و تکلیف بیشترى براى زوجین تولید مى کند، بـه هـمـیـن دلیـل پـسـر یـا دخـتـرى نـمـى تـوان یـافـت کـه از اول بـلوغ طـبـیـعـى کـه تـحت فشار غریزه قرار مى گیرد آماده ازدواج دائم باشد. خاصیت عـصـر جـدیـد ایـن اسـت کـه فـاصـله بـلوغ طـبـیـعـى را بـا بـلوغ اجـتـمـاعـى و قـدرت تـشـکـیـل عـائله زیـادتـر کـرده اسـت . اگـر در دوران سـاده قـدیـم یـک پـسربچه در سنین اوایل بلوغ طبیعى از عهده شغلى که تا آخر عمر به عهده او گذاشته مى شد برمى آمد، در دوران جـدیـد ابـدا امـکـان پـذیـر نـیـسـت . یـک پـسـر مـوفـق در دوران تـحـصـیـل کـه دبـسـتـان و دبـیـرستان و دانشگاه را بدون تاءخیر و رد شدن در امتحان آخر سـال و یـا در کـنـکـور دانـشـگـاه گـذرانـده بـاشـد در 25 سـالگـى فـارغ التـحـصـیـل مـى گـردد و از ایـن بـه بـعد مى تواند درآمدى داشته باشد. قطعا سه چهار سـال هم طول مى کشد تا بتواند سر و سامان مختصرى براى خود تهیه کند و آماده ازدواج دائم گـردد. هـمـچـنـیـن اسـت یـک دخـتـر مـوفـق کـه دوران تحصیل را مى خواهد طى کند.
جوان امروز و دوره بلوغ و بحران جنسى
شـمـا اگر امروز یک پسر محصل هجده ساله را که شور جنسى او به اوج خود رسیده است ، تـکـلیـف بـه ازدواج بـکـنـیـد بـه شـمـا مـى خـنـدنـد. هـمـچـنـیـن اسـت یـک دخـتـر مـحـصـل شـانـزده ساله . عملا ممکن نیست این طبقه در این سن زیر بار ازدواج دائم بروند و مـسـؤ ولیـت یـک زنـدگـى را ـ کـه وظـایـف زیادى براى آنها نسبت به یکدیگر و نسبت به فرزندان آینده شان ایجاد مى کند ـ بپذیرند.
کدامیک ؟ رهبانیت موقت یا کمونیسم جنسى یا ازدواج موقت ؟
از شـمـا مـى پـرسـم ، آیـا بـا ایـن حـال ، با طبیعت و غریزه چه رفتارى بکنیم ؟ آیا طبیعت حـاضـر اسـت بـه خـاطر اینکه وضع زندگى ما در دنیاى امروز اجازه نمى دهد که در سنین شـانـزده سالگى و هجده سالگى ازدواج کنیم ، دوران بلوغ را به تاءخیر بیندازد و تا ما فارغ التحصیل نشده ایم ، غریزه جنسى از سر ما دست بردارد؟
آیـا جـوانـان حـاضرند یک دوره (رهبانیت موقت ) را طى کنند و خود را سخت تحت فشار و ریـاضـت قـرار دهـنـد تـا زمانى که امکانات ازدواج دائم پیدا شود؟ فرضا جوانى حاضر گـردد. رهـبـانـیـت مـوقت را بپذیرد آیا طبیعت حاضر است از ایجاد عوارض روانى سهمگین و خطرناکى که در اثر ممانعت از اعمال غریزه جنسى پیدا مى شود و روانکاوى امروز از روى آنها پرده برداشته است صرف نظر کند؟
دو راه بـیـشـتـر بـاقـى نـمـى مـانـد، یـا ایـنـکـه جـوانـان را بـه حال خود رها کنیم و به روى خود نیاوریم . به یک پسر بچه اجازه دهیم از صدها دختر کام بـرگـیـرد، و بـه یک دختر اجازه دهیم با دهها پسر رابطه نامشروع داشته باشد و چندین بـار سـقـط جـنـیـن کـنـد. یـعـنى عملا کمونیسم جنسى را بپذیریم . و چون به پسر و دختر (مـتـسـاویا) اجازه داده ایم ، روح اعلامیه حقوق بشر را از خود شاد کرده ایم ، زیرا روح اعلامیه حقوق بشر از نظر بسیارى از کوته فکران این است که زن و مرد اگر بناست به جـهـنـم دره هـم سـقـوط کـنـنـد دوش بـه دوش یـکـدیـگـر و بـازو بـه بـازوى هم و بالاخره (متساویا) سقوط کنند.
آیـا ایـن چـنـیـن پـسـران و دخـتـرانـى بـا چـنـیـن روابـط فـراوان و بـى حـدى در دوران تحصیل پس از ازدواج دائم ، مرد زندگى و زن خانواده خواهند بود؟
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته پزشکی بررسی اثرات درمان با کورتیکواسترئید خوراکی روی پارامترهای اسپیرومتری در بیماری انسدادی مزمن ریوی با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 74
روش اجرای پژوهش :
در این مطالعه نیمه تجربی ما اثرات درمان با کورتیکواستروئید خوراکی را روی۳۰ بیمار انتخاب شده بررسی می کنیم. از تمامی بیماران یک اسپیرومتری پایه به عمل می آید سپس به مدت ۳ هفته تحت درمان با داروهای رایج در درمانCOPD (آترونت ،سالبوتامول، برم هگزین، تئوفلیین وآنتی بیوتیک) + 5 . 12 پردنیزولون قرار می گیرند. پس از پایان این دوره اسپرومتری مجدد به عمل می آید و نتایج اسپرومتری قبل وبعد از آزمون با هم مقایسه می شوند. نتایج : نتیجه این کار آزمایی نیمه تجربی نشان داد درمان کوتاه مدت با کورتیکواستروئید خوراکی آن هم به صورت دوزکم (Low Dose)تفاوت معنی دار آماری در میزان بهبودی پارامترهای اسپیرومتری بیماران COPD نداشته است. اما کورتیکواستروئید به طور چشمگیری شکایات تنفسی بیماران شامل سرفه ،تنگی نفس فعالیتی،میزان خلط وتنگی نفس شبانه راکاهش داده است.
مقدمه پزوهش
Introduction, Statement of problem جنبه های بالینی COPD : COPDامروزه به وسیله انجمن آمریکائی قفسه صدری ( ATS )تعریف شده است .این تعریف عبارت است از وجود انسداد جریان هوا ثانویه به برونشیت مزمن (بیماری راه هوایی ) یا آمفیزم (تخریب پارانشیم همراه بابزرگ شدن راه هوایی ).انسداد جریان هوایی معمولا پیشرونده است. ممکن است همراه با افزایش حساسیت باشد وممکن است بالقوه برگشت پذیر باشد . اصل تعریف ،دانستن این نکته است که بعضی بیماران COPDممکن است انسداد راههای هوایی شان به طور قابل توجهی برگشت پذیر باشد و آن بیماران آسمی که انسداد راههای هوایی شان برگشت ناپذیر است از COPD غیر قابل افتراق هستند.
این محصول شامل کتاب فوق العاده اسرار نشانه ها می باشد که با هدیه ویژه رایگان با عنوان کتاب چشم طلایی در اختیار شما قرار می گیرد.
بخشی از فهرست کتاب فوق العاده اسرار نشانه ها:
از نظر حوقوقی د ف ی ن ه چیست
قبل از هر چیزی نشانه های د ف ی ن ه را
نشانه های د ف ی ن ه چگونه رمز گشایی
معانی آثار و علائم د ف ی ن ه درخت
بت خانواده
نشانه شیر
نشانه کوزه های خالی
نشانه اسب و اسب سوار
نشانه جای پا
نشانه شکل چارق یا کفش
نشانه نماد دنده و ققسه سینه انسان
نشانه خرس لنگان
نشان ماهی
نشانه نهنگ و یا بچه نهنگ
نشانه تبر
نشانه عصا
نشانه جغد
نشانه سنگ
نشانه اتاق های خالی
نشانه صلیب
علامت ضربدر
انبردست ، چکش ، کلنگ
گل ، گل باگلدان ، گل آفتابگردان
زن لخت
زن حامله
خط و خطوط
چوپان و گوسفندانش
سنگ حکاکی شده به چهار خانه
سنگ آسیاب
سنگ سوراخ شده یا سنگ دوربین
شتر
چنگال مخصوص بلند کردن بسته علف و یونجه
خوک و بچه هایش
اژده ها
دست
الاغ
زین
فیل
چشم
خورشید
کبوتر ، پرنده
آهو، گوزن ، غزال
صلیب
حلقه
ماه و ستاره
پارچ یا ضرف آب
دایره های تو در تو
انسان
حکاکی کانال ، کانال های
لاک پشت
شاهین ، عقاب
پروانه
مارمولک
نشان شمشیر
سنگ کیلومتر (سنگی که روی آن کیلومتر را مینویسند)
نشان قوچ
سنگ صندلی
سگ
نشان پای سگ
قورباغه
چاه
نشانه های غار
قیچی
پله
سنگ های تراشیده شده با اسکنه
نعل اسب
نشان تیر یا پیکان
نماد طایفه های ترک
گاو نر
تپه سنگ ریزه
پلیکان
نشانه حلزون
نشانه های عددی
کانال های آب
چشمه آبدار یا بی آب
نشانه تفنگ
خرگوش
نشانه مرغ و جوجه هایش
طاووس
ترازو
انگور
نشان V در دفینه
پاکت
زنجیر
عقرب
خرچنگ
نشان شکارچی
لوزی
قاشق
مومیایی
بز
روباه
تمساح
کمان
کشتی
زرافه
موش
نماد های مهم خطر در گ ن ج ی ا ب ی
تله های فیزیکی
تله ای که به کمک شن کار میکند
تله های زمینی
تومولوس چیست ؟
طرح های تومولوس و ورودی آنها
تومولوس ها چگونه ساخته میشوند
تومولوس چگونه پیدا می شود
خطرات تومولوس
حفاری های تومولوس
مثلث ، حکاکی مثلث ، مثلث سه نقطه ای
نشان مار
حکاکی های گرد
رمز گشایی نشانه سه جوغن
رمز گشایی نشان جوغن گرد جفت
رمز گشایی جوغن گرد تک
جوغن های گرد و رمزگشایی آنها
رمز گشایی حکاکی های مربع و مستطیل
نشانه حکاکی گرد و بزرگ
ساروج
پودر طلا چیست ؟
سکونتگاه های باستانی و باقیمانده های ژئوفیزیک
نشان مخزن چاه چیست ؟
لاپیا چیست ؟
سکه های تقلبی چگونه تشخیص داده میشوند ؟
ط ل س م در د ف ی ن ه ی ا ب ی چیست
قلب
فرق بین حکاکی های ردیفی و برش سنگ چیست
معادن سنگ در دوران باستان
و .....
فهرست کلیات مطالب
گ ن ج و گ ن ج پژوه
زبان علامت ها
سمبل چیست؟
نشانه یا علامت چیست ؟
منطق نهفته در علامت ها
معانی مختلف در علامت ها
الفبای مصری
ارقام یونانی ، رومی و میخی
ابجد
علامت های شکسته شده
علامت هایی که مفهومشان را نمی فهمید
سمبل ها
سمبل حیوانات
معانی سمبل ها و نشانه ها
بعضی از علائم رایج در گ ن ج ی ا ب ی
ساروج و حلال ساروج چیست؟
نقاط دفن در صنعت گ ن ج و د ف ی ن ه
نسخه های گ ن ج
خط میخی فارسی باستان
خط پهلوی
کلید الفبای باستانی
سکه های ایرانی
و ....
با خرید این کتاب هدیه ویژه فروشگاه را دریافت می نمایید(با قیمتی معادل یکی از کتابها دیگری(کتاب بی نظیر چشم طلایی) به صورت رایگان در اختیار شما قرار می گیرد)