شناخت:
خانه حریری ها که در بافت قدیم بابل قرار دارد. که توسط آقای تهرانی ساخته شده است و از آنجا که خانواده حریری در سال 1312 وارد این خانه شده اند این خانه به خانه حریری ها معروف می باشد.حاج آقا حریری که بزرگ خانواده می باشد در این سال 12 سال بیشتر نداشته است.وی متولد سال 1299 می باشد.این خانواده در بدو ورود تغییراتی را در خانه به وجود آورده اند.این خانه متعلق به اواخر قاجار- با توجه به خصوصیاتی که خانه های این دوره دارند-می باشد.
بستر پروژه:
تاریخچه شهر بابل
کاوش های سطحی به عمل آمده از تپه های باستانی از طرف بابل حاکی است که قدمت این شهر به هزاره اول قرن میلادی یعنی به عمر تاریخی مدون کشورمان می رسد.تپه های موجود در اطراف این شهر که خود آثار باارزش باستانی این شهرستان محسوب می شود، قدمتی بیش از سه تا چهار هزار سال دارند.علت به وجود آمدن شهر نیاز به یک مرکز داد و ستد در منطقه بوده و نام قدیمی آن (بارفروش) گواهی بر این ادعاست.با این توضیح قلب شهر همان بازار کاروانسراها بوده که محله های مسکونی در جوار آن شکل گرفته اند.
هسته اولیه شهر همان آستانه امام زاده قاسم در خیابان 22 بهمن است.در سال 1310 که تهیه نقشه شهر به دستور پهلوی اول آغاز شد نام این شهر به بابل تغییر داده شد.که از نام رودخانه بابل یا باول گرفته شده که در غرب شهر جریان دارد.ساکنین قدیمی شهر می گویند که بابل فاقد حصار، برج و بارو بوده و حصار آن چپرهای با درهای چوبی تشکیل می دادندکه جدا کننده مسکونی از کشاورزی بوده است.
سازمان شهری
علت به وجود آمدن بابل نیاز به یک مرکز داد و ستد در منطقه بوده و نام قدیمی آن یعنی بار فروش هم گواهی بر این ادعاست.هسته اولیه شهر همان آستانه امام زاده قاسم است که در خیابان 22 بهمن قرار دارد.شهر بابل بر سر راه آمل - قائم شهر ساری و بابلسر - قائم شهر ساری و بابلسر - آمل قرار دارد.آستانه یعنی هسته اولیه شهر ، نیز در جوار محور بابلسر - آمل استقرار یافته است.ساکنان قدیمی شهر می گویند که بابل حصار برج و بارو نداشته و حصار ها را چپر ها با درهای چوبی تشکیل می دادند که جدا کننده افت مسکونی از اراضی کشاورزی و مراتع بوده است.
به غیر از خیابان 22 بهمن دو محور شمالی - جنوبی اصلی در شهر وجود داشته که یکی خیابان امام خمینی و دیگری کوچه ملا نصیر است.خیابان امام بر راسته بازار قدیمی منطبق است که از چهار راه شهدا تا چار سوق سر پوشیده بود و پس از تعریض،تخریب و خیابان امام خمینی به جای آن ساخته شد.
دو بازار مهم این مجموعه یکی سبزه میدان یا میدان آزادی(میدان پشت باغ ملی که در حال حاضر شهر داری شده است) و دیگری پنج شنبه بازار است.مسجد جامع در شرق خیابان سید العلما (امتداد جنوبی خیابان امام) قرار داشته و یکی از گورستان های شهر که در حال حاضر تخریب و به یک گاراژ تبدیل شده در شمال آن بوده است.بحر ارم یا مجموعه ساختمان های سلطنتی که شاه عباس در جزیره ای در وسط دریاچه واقع در جنوب شهر ساخته بود در زمان رضا شاه تخریب و تسطیح شد زیرا دریاچه به باتلاق تبدیل شده بود.در این محل در حال حاضر ورزشگاه و پارک شهر قرار دارد.کاخ شاه در جنوب بحر ارم قرار داشته و گورستان اصلی شهر در گله محله (غرب شهر)بوده است.
محور شمالی - جنوبی دیگر یعنی ملا نصیرا،که هنوز شکل اولیه خود را حفظ کرده است. از خیابان نواب صفوی (به سمت شمال) آغاز می شود و پس از رسیدن به مرکز محله افراداربن دو شاخه می شود.شاخه اصلی که به سمت شمال شرق امتداد می یابد.از مرکز محله های شمشیر گر کلیمیها مراد بیگ میان کت و همت آباد عبور می کند و به امتداد 22 بهمن متصل می شود.محله های پیر علم امام زاده عبدالله و مومن آباد در گذرهای منشعب از این شاخه قرار دارند.شاخه دوم آن از میدان افراداربن به سمت غرب می رود و پس از عبور از مقابل مسجد محدثین به مرکز محله طوق دار بن یا طاق دار بن باقر ناظر کاظم بیگ (سر حمام)به پنج شنبه بازار متصل می شود.امتداد جنوبی آن از خیابان نواب صفوی به نام کوچه شهید نصیرایی از مرکز محله آغاز و به خیابان شیخ طبرسی متصل می شود.
انواع بافت
نظم شبکه راه های ارتباطی، بلوک بندی شهر، قطعه بندی زمین و فضاهای پر و خالی از عوامل موثر بافت های شهری است.
بافت ارگانیک :
این بافت از کوچه های پیچ در پیچ و باریک تشکیل شده و شامل محله های قدیم شکل گرفته و در اطراف بازار است.در این بافت قطعات تفکیکی به طور منظم و به تبعیت از عوارض طبیعی زمین و حد مالکیت ها شکل گرفته است.فرم ساخت و سازها بسیار متنوع است.هر محله دارای مرکزیت که تکیه، مسجد ،حسینیه است.
2- بافت نیمه ارگانیک:
بافت ارگانیک به تدریج منظم تر گردیده و بافت نیمه ارگانیک را تشکیل داده است.
3- بافت شطرنجی :
این بافت از بلوک های نسبتا مساوی هم عرض تشکیل یافته است، شامل خیابان های موازی یکدیگر و عمود بر محور اصلی است. در قطعات شمالی حیاط بر کوچه و در قطعات جنوبی ساختمان در بر معبر قرار گرفته، ولی هنوز تمایل به ایجاد حیاط مرکزی با احداث چند فضا در جنوب زمین به صورت باریکه بازی مشاهده می شود.
این فایل کاملا اصلاح شده و شامل : صفحه نخست ، فهرست مطالب و متن اصلی می باشد و با فرمت ( ppt) در اختیار شما قرار می گیرد.
(فایل قابل ویرایش است )
تعداد اسلاید ها: 68
آنچه در «مجموعه گردونه تاریخ» می آید گوشه هایی است از واقعیتهای تاریخی و افکار و تحلیلات انسانها که خوب یا بد، خویشاوند یا ناخویشاوند، و اسرار آمیز یابی رمز و راز، در گذشته های دور و نزدیک، به طور مستقیم و غیرمستقیم، بر سیر تحولات سرزمینهای آشنا و ناآشنا و جوامع گوناگون بشری تاثیر نهاده است.
هدف «گردونه تاریخ» نه توضیح و تشریح فنی رویداد ها که بیان چگونگی وقایع و توضیف چهره های تاریخی بازمان ساده اما هستند و تفکر برانگیز است، در صورتی که بخصوص برای جوانان و نیز بزرگسالان در سطوح مختلف فرهنگی و علمی و اجتماعی، سودمند و سرگرم کننده باشد.
قبل از اینکه زمانی در کار باشد هیچ چیز در دنیا وجود نداشت مگر آب که در کنار هم جاری بودند و خدای جداخانه را می پرستیدند. خدای آب شیرین آیا سود خدای آب شور قیامات همراه بود.
که از آن 2 یک پسر به نام راهمر و یک دختر به نام لاهاسو به وجود آمد و از این دو فرزندانی به نام های آنشار و کیشار از این نسل به بعد بود که جهان شکل گرفت و زمان کم کم به جریان افتاد زمان خدا نبود بلکه احساس آنها نسبت به خویش بود فرزند آنشار و کیشار آنو مالک آسمان بود که شبها تاریک و روزهای روشن بود. فرزند او اتا نام داشت که با تولد او روح پدیدار
گشت. زیرا اتا تنها یک چیز نبود و بلکه هم پدیده ها به نوعی در او بود و هیچ چیز از چشم او پنهان نبود.
از این رو الاهه ها نسل به نسل پدیدار گشتند خدای سنگ، کوهساران و... که با اراده اتا خلق می شدند دیر زمانی نگذشت که جهان پر از سروصدای بچه هاشد که حوصله خدایان را به سر می بردند اما تیامات حوصله بیشتری به نسبت به آمپو داشت. و سرانجام آسپو با مشورت مومو دلتنگ بدجنس او نزد تیامات رفت تا از او کمک بخواهد ولی به جای آرامش سرو صدای زیادی راه انداخت. و تیامات از یاری همسرش سرباز زد.
آسپو به تحریک مومو همه خدایان را جمع کرد و آنان را از تصمیمش مطلع کرد آنها هم که ترسیده بود بیشتر صدا می کردند و فقط اتا دانا که از قبل منتظر چنین پیشامدی بود پس از مدتی درنگ انجام تصمیمش را گرفت در کوزه آبی دردی خواند و به مومو آپسو تعارف کرد آنها از آب نوشیدند و به خواب سنگینی فرو رفتند اتا هم سریعاً علائم قدرت آپسو را برداشت و سرش را از بدن جدا کرد. و مومو را مانند میمون زندانی کرد و وقتی قدرت اتا علنی شد برفراز کوه ابنان قصری بنا کرده و با الهه وامیکنا ازدواج کرد که ماحصل آن پسری به نام امیر مردوخ بود که از مادر زائیده نشده دردانه همه بود او خیلی زود بزرگ شد و پدرش که از داشتن فرزند زیبایی مانند او به خود می بالید تصمیم گرفت قدرتی را 2 برابر به او بدهد. که نشانه ای او 2 بودن چشم و گوش دهانش بود که در همه حال از آن سود می جست و از آن برای جاسوسی استفاده می کرد اما کارهای او کم کم از شوخی به در نرفته و شورش را در آورده بود. مثلاً یک روز اژدهای نگهبان قصر خدایان را بست تا جایی که همه از آن وحشت داشتند مانند سگ کتک خورده خوار و زبون شد.
اتا نیز از همه این کاره ها خنده اش می گرفت و می دانست غایت جهان به این شیطنت ها بستگی دارد اما عمه ها و خاله او را سبکسر می دانستند و درنهایت نزد مادر بزرگ بیتامات رفتند.
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 45صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید