1ـ تاریخچه زندگی افلاطون :
افلاطون یکی از 3 فیلسوف بزرگ و معروف یونانی می باشد که بعد ازسقراط در زمینه فلسفه پا عرصه وجود گذاشت.
افلاطون در سال 428 ه.ق در نخستین جنگ آتن و اسپارک در آتن و در خانواده اشرافی به دنیا آمد که بعدها توانست دز زمینه فلسفه حرفهای زیادی را برای گفتن داشته باشد. او توانست با استفاده از نظرات و گفته های فلاسفه قبل و به خصوص سقراط که می شود گفت تمام آثار او برگرفته و جمع آوری شده سخنان سقراط است در زمینه فلسفه به جایگاه بزرگی دست یابد چنان که در کتابها سقراط را، سقراط افلاطونی بیان کرده اند. از مهمترین آثار افلاطون می توان به «جمهوری» افلاطون اشاره کرد این رساله وی می باشد و از دیگر آثار او به رساله ها فیدو تیمایوس و ضیافت و ... اشاره کرد. افلاطون مدرسه ای بنام «آکادمی» بنا گذاشت که توانست حدود 900 سال در زمینه فلسفه به فعالیت ادامه دهد و اشاعه کننده افکار سقراط و افلاطون باشد.
2ـ منابع عقاید و تاثیرات آن در افلاطون :
کسانی که بیشتر در افلاطون اثر داشتند هم چون؛ فیثاقورس، یارمنیدس، هراکلیتوس و سقراط بودند. افلاطون عناصر اورفئوس فلسفه خود را (به واسطه سقراط یا هر کس دیگر) از فیثاقورس گرفت، که شامل جنبه دینی اعتقاد به بقای روح، تعلق خاطر به دنیای دیگر، لحن روحانی، تشبیه جهان به غار و نیز اقدامی که افلاطون برای ریاضیات قائل است و آمیختگی تعلق و اشراق که در نظریات او دیده می شود هم نتیجه نفوذ فیثاقورس است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:34
یک مثال
دانش و اعتقاد
جهان معقول
افلاطون (427-347 ق.م) فرزند یکی از خانواده های سرآمد آتن بود و توقع می رفت سیاستمدار شود. اما او مسحور سقراط شد و حکم مرگ او سخت بر دلش اثر نهاد. پس دنیای سیاست را واگذاشت تا رسالت اصلاحگری سقراط را پی گیرد.
در حدود 40 سالگی آکادمی[1] را در آتن بنیان نهاد تا جوانانی که می بایست در آینده زمام امور شهر های یونان را در دست گیرند. از تحصیلات عالی بهره مند شوند. در تقدیر افلاطون می توان گفت بسیاری از فلاسفه او را به بزرگترین فلیسوف می دانستند و می دانند و حکیم سهروردی بنیان گذار حکمت اشراق برای او احترام خاصی قائل بوده و او را امام الحکمه و پیشوای حکمای اشراق می دانسته است.
1- آکادمی (Academy) یا آکادمیا قطعه زمینی نزدیک آتن متعلق به پهلوانی به نام آکادوموس، بعدها باغی در آنجا تاسیس شد. افلاطون و پیروانش در آنجا درس می گفتند، به همین جهت پیروان افلاطون را آکادمیان یا فلاسفه ی آکادمیایی می گویند.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:34
فهرست مطالب
مقدمه
زندگی و آثار افلاطون
زندگی و آثار ارسطو
افلاطون، مایه تباهی فلسلفه بود یا [دستِ کم] شماری از متفکران مدرن، چنین تصوری را در ما برمی انگیزند. نیچه و هایدگر، هر دو، بر این باورند که فلسفه، هیچ گاه از الطاف و عنایات سقراط و افلاطون، در قرن پنجم پیش از میلاد، بهبودی حاصل نکرد. کم تر از دو سده قبل، فلسفه به جریان افتاده بود و، از جهات بسیار، به زحمت قدم های اول را برداشته بود. اما در اینجا [یعنی در قرن پنجم پیش از میلاد] بود که از قرار معلوم، راه خطا را در پیش گرفت.
سقراط هیچ نوشته ای از خود به جا نگذاشت. منبع اصلی اطلاعات ما از او، شخصیتی نیمه تاریخی است که در مکالمات افلاطون ظاهر می شود. غالباً دشوار است تشخیص دهیم که چه وقت این شخصیت، در حال بیان اندیشه هایی است که خودِ سقراط اظهار داشته است یا صرفاً در مقام سخنگوی افلاطون، نقش بازی می کند. در هر دو حال، این سیما، از بیخ و بن، متفاوت بود با فیلسوفانی که پیش از او به سر می بردند (و اکنون، نزد عموم، به پیش – سقراطیان شهرت دارند.)
بنابراین چگونه سقراط و افلاطون، فلسفه را، پیش از آنکه، چنان که باید و شاید، آغاز شده باشد، به تباهی کشاندند؟ ظاهراً خطای ایشان، این بود که فلسفه را امری عقلانی تلقی کردند. ورود تحلیل و برهان استدلالی، همه چیز را ویران کرد.
اما این سنت گرانبهای پیش – سقراطی چه بود که ورود عقل، آن را درهم شکست؟ فیلسوفان پیش – سقراطی، شماری از اعجوبه های برجسته بودند که پرسش های ژرفی را، از هر سنخ، پیش می کشیدند: «واقعیت چیست؟»، «وجود چیست؟»، «باشنده چیست؟» بسیاری از این پرسش ها، تا به امروز نزد فیلسوفان بی پاسخ مانده است (این واقعیت، آن دسته از فیلسوفان مدرن را نیز شامل می شود که با ادعای اینکه اساساً چنین پرسش هایی را نمی شود پاسخ داد، اصلاً وارد بازی نمی شوند.)
فیثاغورس، به مراتب جالب ترین (و عجیب ترین) فیلسوفِ پیش – سقراطی بود. امروزه فیثاغورس، بیش از هر چیز به خاطر قضیه ای که به نام اوست یعنی این قضیه که مجموع مجذور دو ضلع مثلث قائم الزاویه برابر است با مجذور وتر آن مثلث – در یادها مانده است. قرن هاست که این قضیه، برای عدة زیادی از مردم، اولین استنباط صحیح ریاضی شان را میسر کرده است: اینکه هیچ گاه از ریاضیات سر در نخواهند آورد! فیثاغورس بود که عمیق ترین تأثیر را بر افلاطون به جا نهاد و برای پیدا کردن سرچشمه بسیاری از اندیشه های افلاطون، می بایست به سراغ او برویم.
فیثاغورس، تنها فیلسوف نبود. او علاوه بر این، توفیق یافت که نقش های پیشوای دینی، ریاضی دان، عارف و مشاور رژیم غذایی را نیز یکجا در شخص خویش جمع کند. مقدر بود که این شاهکار دشوار فکری، تأثیر پایدار خود را بر اندیشه های فلسفی او به جا بگذارد.
بخشی از متن اصلی :
افلاطون کیست؟
برای بزرگواری و بلندی مقام افلاطون همین بس که مؤسس حکمت الهی است و استادفلسفه نظری و رهبر رموز منطق و خطابه، آموزگار اخلاق و سیاست، نمایندة حقیقت عشق وهادی عقل به سوی ادراک مجردات، معرف سقراط و مربی ارسطو.
او نخستین فیلسوف و متفکر دنیای باستان بود که با روشی مشخص در موضوع سیاستمینوشت کتابهای افلاطون دردست همة حکما و ادبا هست و دائماً موضوع بحث و تحقیق استو همه متفقاند که افلاطون از بزرگترین حکمای یونان بلکه بزرگترین فلاسفه عهد قدیم و شایدگذشته از انبیاء و اولیاء ارجمندترین دانشمندی است که عالم انسانیت به وجود آورده است.
زندگی افلاطون
افلاطون در سال 428 پیش از میلاد در آتن متولد شد. اسمش را آریستو کلس نهادند بهمعنی نامدار و بهترین ولی افلاطون لقب گرفت به معنی وسیع. آتن در زمان ولادت او هنوزنیرومندترین و ثروتمندترین دولت شهر یونان به حساب میآمد. و به خاطر اهمیت فرهنگی اشمتفکران یونان را از جنوب ایتالیا (در غرب) تا سواحل آسیای صغیر (در شرق ) به خود جلبکرده بود. در حدود 18 سالگی به سقراط برخورد و ده سال در خدمت او به سر برد و بعد ازمرگ سقراط جهانگردی نموده و به تعلیم حکمت پرداخت. در بیرون شهر آتن باغی داشت کهوقف علم و معرفت نمود. مریدانش برای درک فیض تعلیم و اشتغال به علم و حکمت آنجا گردمیآمدند و چون آن محل آکادمیا نام داشت فلسفه افلاطون معروف به حکمت آکادمی شده وامروزه هم مراکز علمی و ادبی را در اروپا آکادمی میگویند. بر سر در باغ نوشته بود، هرکسهندسه نمیداند وارد نشود. هشتصد سال این مرکز علمی دایر بود تا اینکه یکی ازامپراطوریهای روم به خاطر مخالفتی که با فلاسفه پیدا کرد آکادمی را تعطیل کرد.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 12
پایان نامه کارشناسی ارشد الهیات
گرایش فلسفه و کلام اسلامی
116 صفحه
چکیده:
رساله ی حاضر کاوشی در اندیشه ها و آثار برجسته ی افلاطون و سهروردی پیرامون دو مقوله ی عقل و عشق است. این تحقیق در پنج فصل به شرح زیر تنظیم شده است:
- فصل اول، شامل کلیات است.
- فصل دوم، شامل تعاریف و تقسیمات عقل و عشق است.
- فصل سوم، بررسی ماهیت و جایگاه عشق و عقل در نظام فلسفی افلاطون است.
- فصل چهارم، بررسی ماهیت و جایگاه عشق و عقل در نظام فلسفی سهروردی است.
- فصل پنجم، بررسی تطبیقی آرای این دو فیلسوف پیرامون عقل و عشق. علیرغم نظر عده ای مبنی اختلاف میان حیطه ی عقل و عشق، به نظر میرسد در دیدگاه افلاطون هیچ تضادی بین عقل و عشق وجود ندارد، چرا که تا انسان زیبایی چیزی را که غایت عشق است، درک نکند هرگز به آن عشق نمی ورزد. افلاطون در عین حال که عشق را یک امر فطری میداند ولی به وسیله ی عقل به اثبات آن می پردازد. پس نه تنها عقل و عشق با هم تعارضی ندارد، بلکه هرکدام مکمّل یکدیگرند.
سهروردی اما در نظام فلسفی خود، علیرغم روش اشراقی، که به تعبیر او «حکمت بحثی، ذوقی» است، عقل را به عنوان ابزار شناخت، مقدمه ای برای ورود به حکمت اشراقی می داند و در نگاه هستی شناختی خود، ما را به شناخت حقیقت عقل که صادر اول و همان حقیقت انسانی است، متوجه می کند و بواسطه ی عشق است که این حقیقت باز شناخته می شود.
کلید واژه: عقل، عشق، زیبایی، افلاطون و سهروردی