لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:1
بحث معنویت گرایی
دین را به معنای عبودیت میتوان جایگزین کرد. معانی معنویت از قرار زیر می باشد:1- دفع و رنج2-آرامش3-فنافی الله4-تعلق و وابستگی.اما در اینجا بحث ما دین نیست بلکه اصل معنویت است.نکته قابل توجه این است که دین به ما معنویت می دهد و حرکت معنوی دین دارد اما بعضی از افراد آمدند این قاعده را عوض کردند. یعنی به جای اینکه بگویند دین به ما معنویت می دهد وباعث دفع و رنج و آرامش می شود،گفتند هر آنچه که به شما آرامش می دهد و دفع درد و رنج میکند این دین است.
برای دانلود هر 16 جلد با تخفیف ویژه اینجا کلیک کنید
جلد یک کتاب، نسخه با کیفت با فرمت pdf از روی چاپ اول کتاب تاریخ طبری نوشته محمد بن جریر طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده از انتشارات اساطیر تهیه شده است.
تاریخ الرسل و الملوک یا تاریخ الامم والملوک معروف به تاریخ طبری کتابی است به زبان عربی که توسط محمد بن جریر طبری تاریخنگار و محقق مسلمان ایرانی در اواخر سده سوم پس از هجرت به رشته تحریر درآمدهاست. طبری نویسندهٔ مشهورترین، مهمترین و ارزشمندترین مجموعههای مفصل تاریخ عمومی اسلام و جهان به شمار میآید. طبری این کتاب را پس از پایان تفسیر قرآنش تألیف نمود. این کتاب، تاریخ را از زمان خلقت شروع کرده و سپس به نقل داستان پیامبران و پادشاهان قدیمی میپردازد. در بخش بعدی کتاب طبری به نقل تاریخ پادشاهان ساسانی میپردازد، و از آنجا به نقل زندگی پیامبر اسلام، محمد میپردازد. در این کتاب وقایع پس از شروع تاریخ اسلامی (مقارن با هجرت به مدینه) به ترتیب سال تنظیم شده و تا سال ۲۹۳ هجری شمسی را در بر میگیردتاریخ طبری دارای ۱۶ جلد و مرجع عمده تاریخ ایران تا اول سده چهارم هجری است، همچنین این کتاب مأخذ عمده بسیاری از کسانی واقع شدهاست که بعد از طبری به تألیف تاریخ اسلام اهتمام ورزیدهاند.
چکیده:
قرآن، احادیث و مفاهیم برگرفته ازآن، درتمامی عرصه های زندگی (فرهنگ، سیاست، اقتصاد، ادبیات و... ) مسلمانان و به ویژه شیعیان تاثیر و بازتاب های آشکار و پنهان فراوانی دارد. ادبیات کودک و نوجوان نیز به عنوان یکی از زیر مجموعه های ادبیات، به طور قابل ملاحظه ای از مفاهیم تربیتی این منابع، تاثیر پذیرفته است. تحقیق حاضر با عنوان «بررسی بازتاب مفاهیم تربیتی اسلام و قرآن در ادبیات کودک و نوجوان در دههی هشتاد» از میان این مفاهیم فرواوان، به بررسی تاثیر و بازتاب مفاهیم؛ عبودیت، احترام ونیکی به پدرومادر، حلال وحرام، صداقت وراستگویی و عدل و عدالت در ادبیات دهه هشتاد شمسی می پردازد. این تحقیق که از نظر هدف بنیادی و از نظر راهبرد اجرایی، توصیفی- تحلیلی می باشد، در4 فصل و به شیوه تحلیل محتوی به بررسی مفاهیم فوق پرداخته است. جامعه آماری تحقیق، کتب مربوط به ادبیات کودک و نوجوان در دهه 80 و حجم نمونه، کتب در دسترس محقق می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که: مفاهیم تربیتی اسلام و قرآن در ادبیات کودک و نوجوان در دههی هشتاد بازتاب داشته اند. به طوری که بیشترین آثار، درزمینه ادبیات کودک دردهه هشتاد شمسی به مفهوم عبودیت و بندگی اختصاص دارد و بقیه مفاهیم به نسبت های تقریبا مساوی در رده های بعدی قرار دارند.
اهمیّت و ضرورت تحقیق
چگونگی پرورش نسل جدید، یکی از مهمترین اصولی است که پیشرفت یک کشور بدان وابسته است. سرمایهگذاری برای تربیت دینی افراد یک جامعه، در واقع نشانگر تمدن آن جامعه میباشد و پیشرفت در جنبههای گوناگون آن جامعه را تضمین میکند. بنابراین، مسئولان امر به منظور محقق ساختن شرایط مطلوب برای پرورش نسلی با ایمان و مذهبی، موظف هستند با فراهم کردن برنامههای تربیتی سالم و اصولی این امکان را فراهم سازند. تربیت دینی وقتی حاصل میگردد که مطابق دستورهای دینی در زندگی انسان رفتار شود.» (انصاری، 1380: 22)
در همین راستا، دغدغه درونی و دل مشغولی دایمی همه دلسوختگان دین و آموزههای دینی، آن است که نسل جدید جامعه را نسلی مومن به ارزشها و عامل به فضایل اخلاقی و احکام الهی بار آورند. همه ما بر اهمیت و ضرورت تربیت دینی واقفیم و بر این باوریم که اگر افراد جامعه زندگی خود را بر مدار دین و خداباوری معنا کنند، سلامت و سعادت جامعه در همه ابعاد سیاسی اجتماعی اقتصادی و فرهنگی تضمین میشود. جامعهای که دینی میاندیشد و دینی رفتار میکند، جامعهای است که راستگویی و درست کاری، سعه صدر و بلندنگری، محبت و مهربانی، عشق و صمیمیت، ایثار و گذشت، استقلال و آزادی، تولید و باروری، هنر و هنرورزی و صدها فضیلت بزرگ دیگر در آن موج میزند و انسانها خوشبختی و پیشرفت واقعی خود و جامعه خویش را در لحظه لحظه زندگی حس میکنند. ( کریمی، 1380: 62)
ادبیات کودک ونوجوان مخصوصا به زبان شعری- که جنبه تاثیرگذاری اش به دلیل آهنگ وقافیه آن ونیزکوتاه بودنش نسبت به داستان، متجلی تر است- رسانه ای جذاب وکم هزینه برای فرهنگ هرجامعه می باشد. این پژوهش ازآن جهت مهم می نمایدکه اولا: تاکنون پژوهش مستقل علمی دراین زمینه انجام نشده است. ثانیا: برقراری پیوندبین منابع اصیل دین؛ قرآن ونهج البلاغه با ادبیات کودک می تواند نقش این دو یعنی قرآن وادبیات رادرتربیت کودکان بارزترسازد.
4-1- اهداف تحقیق
هدف کلی:
بررسی مفاهیم تربیتی اسلام و قرآن وبازتاب آن در ادبیات کودک و نوجوان در دههی هشتاد
اهداف جزیی:
- بررسی بازتاب مفاهیم تربیتی قرآنی درادبیات کودک ونوجوان دردهه هشتاد
- بررسی بازتاب مفاهیم تربیتی احادیث درادبیات کودک ونوجوان دردهه هشتاد
5-1- سوالات تحقیق
سوال کلی:
آیا مفاهیم تربیتی اسلام و قرآن در ادبیات کودک و نوجوان در دههی هشتادبازتاب داشته است؟
سوالات جزیی:
- آیا مفاهیم تربیتی قرآنی درادبیات کودک ونوجوان دردهه هشتادبازتاب داشته است؟
- آیا مفاهیم تربیتی احادیث وروایات درادبیات کودک ونوجوان دردهه هشتاد بازتاب داشته است؟
6-1- فرضیات تحقیق
فرضیه کلی:
مفاهیم تربیتی اسلام و قرآن در ادبیات کودک و نوجوان در دههی هشتاد بازتاب داشته است.
فرضیات جزیی:
- مفاهیم تربیتی قرآنی درادبیات کودک ونوجوان دردهه هشتاد بازتاب داشته است.
- مفاهیم تربیتی احادیث وروایات درادبیات کودک ونوجوان دردهه هشتاد بازتاب داشته است
تعداد صفحات 114 word
به همراه پروپوزال
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
فصل اول:کلیات
مقدمهبیان مسئله3-1- اهمیّت و ضرورت تحقیق
4-1- اهداف تحقیق
5-1- سوالات تحقیق
6-1- فرضیات تحقیق
7-1- سوابق پژوهش
8-1- تعریف واژهها
9-1- روش انجام تحقیق
فصل دوم: بررسی مفاهیم تربیتی قرآن واسلام
1-2- مقدمه
2-2- مفاهیم تربیتی در قرآن، احادیث و روایات
الف) عبودیت
ب) احترام ونیکی به پدرومادر
ج)حلال وحرام
د) صداقت وراستگویی
ی) عدل وعدالت
فصل سوم: بررسی بازتاب مفاهیم تربیتی قرآن واسلام درادبیات کودک ونوجوان دردهه هشتاد
1-3- مقدمه
الف) عبودیت
ب) احترام ونیکی به پدرومادر
ج)حلال وحرام
د) صداقت وراستگویی
ی) عدل وعدالت
فصل چهارم: نتیجهگیری و پیشنهادات
1-4- نتایج باتوجه به مبانی نظری
2-4- نتایج تحلیلی
3-4- نتایج باتوجه به اهداف پژوهش
4-4- پیشنهادات
منابع
برای دانلود هر 16 جلد با تخفیف ویژه اینجا کلیک کنید
جلد سیزده کتاب، نسخه با کیفت با فرمت pdf از روی چاپ اول کتاب تاریخ طبری نوشته محمد بن جریر طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده از انتشارات اساطیر تهیه شده است.
تاریخ الرسل و الملوک یا تاریخ الامم والملوک معروف به تاریخ طبری کتابی است به زبان عربی که توسط محمد بن جریر طبری تاریخنگار و محقق مسلمان ایرانی در اواخر سده سوم پس از هجرت به رشته تحریر درآمدهاست. طبری نویسندهٔ مشهورترین، مهمترین و ارزشمندترین مجموعههای مفصل تاریخ عمومی اسلام و جهان به شمار میآید. طبری این کتاب را پس از پایان تفسیر قرآنش تألیف نمود. این کتاب، تاریخ را از زمان خلقت شروع کرده و سپس به نقل داستان پیامبران و پادشاهان قدیمی میپردازد. در بخش بعدی کتاب طبری به نقل تاریخ پادشاهان ساسانی میپردازد، و از آنجا به نقل زندگی پیامبر اسلام، محمد میپردازد. در این کتاب وقایع پس از شروع تاریخ اسلامی (مقارن با هجرت به مدینه) به ترتیب سال تنظیم شده و تا سال ۲۹۳ هجری شمسی را در بر میگیردتاریخ طبری دارای ۱۶ جلد و مرجع عمده تاریخ ایران تا اول سده چهارم هجری است، همچنین این کتاب مأخذ عمده بسیاری از کسانی واقع شدهاست که بعد از طبری به تألیف تاریخ اسلام اهتمام ورزیدهاند.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:59
فهرست و توضیحات:
مقدمه
کیست که دل عبرت بین دارد
چرا و چه وقت پیامبران مبعوث مىشوند
از دانشمند عزیز صاحبدلى که مرا به نوشتن این مقاله تشویق کرد، بسیار متشکرم؛ زیرا این دعوت و تشویق نه فقط موجب شد که بعد از مدتها دوباره زمانى ـ هر چند کوتاه ـ به مطالعه در نهجالبلاغه بپردازم و جان و دل را از عطر و نشاط آن معطر سازم، بلکه مرا برانگیخت که به بعضى شروح نهجالبلاغه و کتابهایى که درباره على ـ علیه السلام ـ و کلمات و سخنان او نوشتهاند، رجوع کنم. درباره این بزرگ، بسیار نوشتهاند و البته صاحبان این نوشتهها همگى صاحبنظر و محقق نبودهاند. مردى که صاحب ولایت عظما است، هرکس به او اندکى نزدیک شود، از بزرگیش دچار هیبت مىشود و در دل نسبت به او احترام و محبت حس مىکند. طبیعى است که ذکر جمیلش در افواه همه باشد و هرکس میل کند که چیزى راجع به او بگوید یا بنویسد . به این جهت در مورد حضرت على ـ علیه السلام ـ بسیار سخنها گفته شده و در مجموعه این گفتهها همه گونه سخن از سنجیدهترین و سزاوارترین سخنها تا حرفهاى معمولى و سطحى مىتوان یافت و این از یک جهت شادىبخش و ستایشانگیز است، و از سوى دیگر تأسفآور و مایه دریغ. اگر بعضى از این نویسندگان حسن نیت و قصد اظهار ارادت نداشتند، مىتوانستیم آنان و ناشران نوشتهها و گفتههایشان را ملامت کنیم که چرا لا اقل درنیافتهاند و نگفتهاند که قصد اظهار ارادت داشته و ران ملخ به حضرت سلیمان پیشکش مىکنند.
آیا نوشته من نیز یکى از آنها است؟ امیدوارم که این وجیزه ناچیز در بارگاه فضل و کرمش نامقبول نیفتد. نکتهاى که باید ذکر شود این است که مضمون این نوشته در آثار متقدمان ظهور تفصیلى ندارد و اگر مطرح شده بر کنار از بعضى سوء تفاهمها نبوده است و به این جهت نتوانستهام چنانکه رسم است به تتبع و رعایت رسوم و شرایط آن بپردازم و به این جهت توقع دارم که این یادداشت را با ملاکهاى روش تتبع نسنجند که بر شرمساریم افزوده مىشود . نوشته من در حقیقت نه تتبع است، نه گزارش؛ بلکه جستوجویى است از روى دلبستگى و وسواس براى درک نگاه تاریخى نهجالبلاغه و مخصوصا متضمن درخواستى است از فرمانرواى ملک سخن و راهگشاى طریق هدایت که نویسنده این سطور را راهى به درک معناى دشوار تاریخ در نهجالبلاغه بنماید و او را از زمره محرومان بیرون آورد.
در مطالعه نهجالبلاغه متن عربى را با چهار و گاهى پنج ترجمه از ترجمههاى متأخر پیش رو داشتهام؛ اما در نقل مطالب بیشتر از ترجمه استاد دکتر سید جعفر شهیدى استفاده کردهام .
تاریخ و عبرت در کلمات و سیره امام على(ع)
مقالهاى که پیش روى شما است، متضمن سیر اجمالى در کلمات مولاى متقیان و امیرمؤمنان، حضرت على ـ علیهالسلام ـ درباره تاریخ است. پژوهندهاى که با چنین قصدى در کلمات آن بزرگ نظر مىکند، به نکات بدیع بسیار برمىخورد که مىتوان آنها را گوهرهاى تذکر تاریخى دانست. مرد خدا در هرچه نظر مىکند و مىبیند، در آن جلوه خدا مىبیند و از حوادث روزگار درس عبرت مىآموزد؛ اما نه مرد خدا بودن یا مرد خدا شدن آسان است و نه بخت دیده عبرتبین، یار همه کس مىشود. ما چیزها را مىبینیم و مىپنداریم که چون چشم داریم مىبینیم و داشتن چشم براى دیدن و دیدار کافى است. درست است که ما با چشم مىبینیم و اگر چشم نداشتیم اشیاى دیدنى و محسوس را نمىدیدیم، اما دیدن چشم صرف یک امر مکانیکى و فیزیولوژیک نیست و اگر چنین بود بیننده با آن چیزى دریافت نمىکرد؛ یا همه بینندگان هرچه را مىدیدند یکسان درک مىکردند. اصلا دیدن و شنیدن را نحوه بستگى و تعلق ما و نظم سخن و عالمى که در آن بسر مىبریم، راه مىبرد. به سخن بلند مولاى موحدان بیندیشیم که فرمود: ما رأیت شیئا الا و رأیتالله قبله. آنکه پیش از دیدن با چشم تن، چشم دل باز نکرده است، چیزى نمىبیند و اگر ببیند امور پراکنده و آشفته و آشوب مىبیند. دیدن چشم را ادراکى مقدم بر آن راه مىبرد که ملاصدرا از آن به «ادراک بسیط» تعبیر کرده است. نظیر این ادراک در پدیدارشناسى معاصر هم مورد توجه قرار گرفته است و در حقیقت با وجود و عدم این درک بسیط است که گروهى از مردمان، اهل ذکر مىشوند و مردمى دیگر در غفلت مىمانند یا غفلت و تذکر در اوقات و زمانهاى تاریخى یک قوم کمتر و بیشتر مىشود. اشخاص هم، چون به حوادث و پیشآمدها مىنگرند، آنها را یکسان درک نمىکنند؛ یعنى اگر دل عبرت بین نباشد، دیده نیز عبرت بین نمىشود.