نوع فایل: power point
قابل ویرایش 63 اسلاید
توجه: این پاورپوینت دارای اشکال مختلف از مطالب فوق می باشد.
هنر و معماری اسلامی
مقدمه
منظور از هنر و معماری اسلامی، همان هنر و معماری سرزمینهای - خاورمیانه، آفریقای شمالی، هند شمالی و اسپانیا - است که از آغاز قرن هفتم میلادی تحت حاکمیت مسلمانان قرار گرفتند.
خاستگاهها و ویژگیها
اهمیت تزیینات خوشنویسی و شکل مسجد، دو ویژگی اصلی هنر و معماری اسلامی هستند که عمیقاً با ایمان اسلامی ارتباط دارند و در همان روزگار آغازین دین پیشرفت کردند. پیامبر [اسلام]، [حضرت] محمد، تاجری ثروتمند در مکه بود که در حدود 40 سالگی مجموعه عمیقی از وحی را دریافت کرد و شروع به تبلیغ دین جدیدی نمود. این وحیها که مسلمانان آنها را پیام الهی میانگارند، در قرآن - کتاب مقدس مسلمانان - جمعآوری شده است. میراث غنی زبانی و ادبیات عرب در احساس احترام عمیق نسبت به قرآن نقش داشت.
فهرست مطالب:
هنر و معماری اسلامی
مقدمه
خاستگاهها و ویژگیها
سیر تاریخی
نمایه یک مسجد
محراب
صحن
مناره
گنبد
ایوان
طاق محرابی
منبر و مقصوره
معماری غیر دینی
حرمها و آرامگاهها
تزیینات معماری
معماری جهان اسلام
مسجد الاقصی
مسجد سامره
معماری مراکشی
معماری تیموری
معماری عثمانی
معماری مغول
تاج محل
معماری ایرانی
نگاهی به طراحی داخلی در معماری سنتی ایران
طاق در معماری اسلامی ایران
ایوان مدائن (طاق کسری)
گنبد؛ جلوهای خاص از معماری اسلامی
گنبد سلطانیه تجلی و نماد هنر و معماری اسلامی ایران
ساخت گنبد
سلطانیه؛ نماد هنر ایرانی و اسلامی
ثبت گنبد سلطانیه در فهرست میراث جهانی
منابع
منابع:
۱- نیارش سازه های طاقی در معماری اسلامی ایران:غلامحسین معماریان
۲- هنر ایران:ترجمه بهروز حبیبی
۳- معماری ایران(دوره اسلامی):تالیف کیانی
۴- معماری اقلیم گرم وخشک:تالیف توسلی
زهرا غیور
http://www.cloob.com/
دانلود تحقیق روش های تربیت اخلاقی در اسلام تربیت اخلاق از دیدگاه اسلام درس اخلاق اسلامی پودمان دروس عمومی با فرمت ورد و قابل ویرایش در 30 صفحه
این مقاله بسیار کامل و جهت ارائه به دانشگاه علمی کاربردی و شامل موارد زیر می باشد :
مقدمه سوابق تحقیق متن تحقیق نتیجه گیری پیشنهادات منابع و ماخذ
مقدمه انسان، شگفت انگیزترین آفریده خدای بزرگ و والاترین نشانه قدرت بی منتهای اوست. انسان، مستعد اتصاف به همه صفات و کمالات الهی است. او را خلق کرد تا به مقام قرب الهی و جانشینی خدا در زمین برسد و این سیر جز با تربیت صحیح محقق نخواهد شد. حقیقت انسان، ملکوتی است که با طی مراتب قوس نزولی در این عالم خاکی سکنی گزیده است و تربیت تنها راه دستیابی به آن حقیقت مقدس است. پیام آوران الهی آمده اند تا زمینه های این تحول بزرگ را در وجود انسان فراهم آورند و آنان را از این برهوت ظلمانی به نور هدایت رهنمون گردند. تردیدی نیست که اگر انسان بر اساس معیارهای الهی تربیت نشود در همان مرتبه حیوانیت باقی خواهد ماند. قرآن کریم و سنت بهترین راه تربیت را که مبتنی بر شناخت حقیقت انسان و نیازهای اوست، ارائه می کند. تربیت در لغت، به معنای پرورش دادن است که در آن نمو و زیادتی ملاحظه شده است. راغب می گوید: ربّ در اصل به معنای تربیت است و ربّ به طور مطلق فقط بر خداوند اطلاق می گردد که متکفّل اصلاح موجودات است.در قرآن کریم، مشتقّات تربیت چندین بار به کار رفته است، از جمله: الف) «و تری الارض هامده فاذا انزلنا علیها الماء اهتزّت و ربت»؛ «زمین را خشک و بی حاصل می بینی، پس هنگامی که باران فرو می فرستیم تکانی می خورد و رشد و نموّ گیاهان در آن آغاز می شود.» ب) «و قل ربّ ارحمهما کما ربّیانی صغیرا» «بگو خدایا والدینم را مورد رحمت خود قرار ده همان طوری که آنان مرا در کودکی مورد لطف و رحمت خویش قرار دادند.» سوابق تحقیق بعضی از محققان می گویند: ربّ در جمله «ربّیانی» از مادّه ربو است نه از ماده ربب چون معنای تربیت، در نوع مواردی که به کار رفته عبارت است از نموّ و زیادت جسمانی و پرورش مادّی؛ و تربیت و سوق دادن به کمال و سعادت معنوی در اغلب موارد ملاحظه نشده است، البتّه تربیت به مفهوم عامّ آن همه مراتب نشو و نما و زیادتی را - اعم از مادی و معنوی - شامل می شود. بنابراین واژه «تربیت»، - با توجه به ریشه آن - به معنای فراهم آوردن موجبات فزونی و پرورش است. علاوه بر این، تربیت به معنای تهذیب و از بین بردن صفات ناپسند اخلاقی نیز به کار رفته است. با این نگرش که تهذیب اخلاقی مایه فزونی مقام و منزلت معنوی است و از این حیث می توان تهذیب را نیز تربیت دانست.
پروژه معماری اسلامی
موضوع پروژه :قوس
فایل پاورپوینت قابل تغییر
تعداد صفحات:47
آرمان ها ، دستاوردها و آسیب شناسی انقلاب اسلامی، سه مساله به هم پیوسته و مهم اند که در این فصل مورد مطالعه قرار می گیرد . آرمان ها ، همان اهداف سلبی و ایجابی انقلابند که مردم به منظور دستیابی به آن ها علیه رژیم پهلوی شوریده و تا سرنگونی آن از پای ننشیند . دستاوردهای انفلاب نیز آرمان هایی هستند که تحقق یافته اند
در درجه بعد ، انقلاب ممکن است پس از پیروزی با انواع آفات ، موانع و آسیب ها روبرو شود و روند آن را با مشکلات متعددی مواجه سازد . آسیب شناسی انقلاب به ما کمک می نماید تا انحرافات احتمالی و تدریجی پدیده انقلاب را بشناسیم و با پیش گیری از وقوع آن ها ، انقلاب را در جهت رسیدن به آرمان هایش یاری کنیم .
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 16صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه7
مقدمه
اگر دین را مجموعة عقاید و دستورات عملی بدانیم که بنا بر ادعای آورنده و پیروان آن عقاید و دستورات، از سوی آفریدگار جهان میباشد، و اخلاق را مجموعة آموزههایی که راه و رسم زندگی کردن بهنحو شایسته و بایسته را ترسیم کرده، بایدها و نبایدهای ارزشی حاکم بر رفتار آدمی را مینمایاند، بخوبی به رابطة تنگاتنگ دین و اخلاق پی خواهیم برد و اخلاق را پارهای ناگسستنی از دین به شمار خواهیم آورد.
نظام اخلاقی اسلام عقلانی وحیانی است. بدین معنا که هم خرد و اندیشه انسان بدان دعوت میکند و هم پیامبران الهی، که از این امر گاهی به فطری بودن دین تعبیر میشود. یعنی تعالیم کلی دین اسلام از آن جمله احکام اخلاقی آن، با گرایشهای فطری انسان هماهنگ و همنواست. حاصل آنکه اگر اسلام ما را به ترک تعلقات دنیوی و توجه به خدا و آخرت و ارزشهای معنوی فرا میخواند، عقلِ حسابگر نیز، که همواره سود و زیان و مصالح و مضار انسان را در نظر میگیرد و انسان را به انجام کارهایی که بیشترین سود و کمترین زیان را برای او دارد، دعوت میکند، آن فراخوانِ وحیانی را تأیید میکند. صریحاً میتوان گفت که اسلام تنها از ما خواسته است که عاقل باشیم و عاقلانه عمل کنیم. انسانِ عاقل هرگز آخرت را به دنیا نمیفروشد و جهان ابدی، لذایذ معنوی و لقای خدا را با لذایذ ناچیز و بیمقدار دنیوی مبادله نمیکند. ازاینروست که میگوییم نظام اخلاقی ما عقلانی - وحیانی است، و البته این امر بههیچوجه بهمعنای بینیازی انسان از وحی برای رسیدن به کمال و کافی بودنِ عقل نیست، که شرح آن مجالی دیگر را میطلبد.
گوشه ای از امتیازات اخلاقی اسلام
1- ثبات ارزش ها
بشر، تاریخ مدون چند هزار ساله دارد؛ ولی آنچه که از انسان، به نام «انسانیت» یا «فرهنگ انسانی» باقی مانده است، تنها جزئی از آن را تشکیل می دهد، که همان مظاهر ثبات اخلاق در طول اعصار است و اگر جز این بود، انسانیت، تاریخی نداشت و وجه تمایز اساسی بین انسان و حیوان به نظر نمی رسید.
سهمی که اسلام در نمودهای تاریخی بقای انسانیت دارد، از نظر هیچ محققی پوشیده نیست. تمدن اسلامی در طول حیات خود با ملت های مختلفی برخورد داشته و فرهنگ های متفاوتی را لمس نموده و میراث اخلاقی گران مایه ای را برای جهانیان تدارک دیده که انوار آن، تاریخ علوم و معارف را درخشان ساخته است، تا جایی که اگر بگوییم فلسفۀ اخلاق اسلامی، چیزی جز ثبات اخلاق نیست، سخنی به گزاف نگفته ایم. قرآن کریم، ظلم و دروغ و کینه ورزی و ... را برای همیشه زشت و ممنوع اعلام کرده و خوبی و زیبایی صداقت و محبت و عدالت و ایمان و ... را ابدی دانسته است.
2- جهانی بودن
اسلام، مردم روی زمین را بدون توجه به نژاد و رنگ، به یک نظر می نگرد و از نظر اجرای مقررات اخلاقی، هیچ گونه تبعیض یا امتیازی را به رسمیت نمی شناسد. به رغم مکاتب فلسفی جدید که آخرین هدفشان تربیت شهروند مفید است، اسلام از اولین روز ظهورش تربیت انسان مفید را سر لوحۀ فعالیت های خود قرار داد. هدف اسلام، تربیت انسان کامل یا انسان متعادل در همۀ ابعاد انسانی است، نه انسان تک بعدی یا مفید فقط در جغرافیایی خاص!
3- اعتدال
امتیاز دیگر این نظام، ایجاد روح اعتدال بین تمام قوای مادی و معنوی است. در این نظام چنین روشی به کار می رود تا ضمن ارضای تمام خواسته های سطحی و عمقی بشر، تناسب و هماهنگی بین آنها نیز محفوظ بماند. در صورتی که دیگر نظام های موجود فلسفی، قادر به تأمین این تناسب نیستند؛ زیرا اولاً تابع شناخت انسانی هستند و هنوز اعماق اقیانوس روان بشر، شناخته نشده است و ثانیاً از نقاط شناخته شده آن نیز ارزیابی های افراطی و تفریطی به دست داده اند.
نقش عبادات در تزکیۀ اخلاق
در نظام اخلاقی اسلام، هدف از عبادت، ارتباط دائم با مدبر کارگاه هستی است، و این ارتباط باید به نحوی برقرار شود که در طول حیات بشر پایدار بماند. تکامل اخلاقی انسان ها نیاز شدید به چنین پیوندی دارد. هر لحظه که ارتباط قطع شود، سیر نزولی شروع می گردد. احکام عملی و عبادات اصطلاحی (فروع دین: نماز، روزه، زکات، حج و ...) به منزله پایگاه های تقویتی ای هستند که ارتباط را محکم تر می گردانند تا سیر کمالی بشر، بدون ترس و دور از واپس زدگی انجام گیرد. هنگامی که پیوند برقرار شد، هر لحظه ای که از حیات انسان بگذرد، عبادت محسوب می شود؛ خواه در آن لحظه، کار فیزیکی انجام داده، یا به تفکر پرداخته باشد.
عبادات و احکام، برنامۀ دقیق زندگی اند که در سایۀ آن ارتباط با خالق، تقویت و تثبیت می شود؛ اما نکته مهم، هدف از برقراری ارتباط با خداست. هدف، این است که تمام افعال انسان، تحت نظام در آید و جهت مخصوص به خود گیرد تا آن جا که وقتی به امور شخصی زندگی می پردازیم یا موقعی که در آزمایشگاه، سرگرم تحقیق هستیم و یا در مسند قضاوت، حق را از باطل تشخیص می دهیم یا در بازار، در حال خرید و فروشیم، بدون توجه به این که کارمان کوچک است یا بزرگ، خدا را ناظر اعمال بدانیم.
مطالعهی اخلاق اسلامی را نمیتوان به قرآن و به نظام رایج همراه آن محدود کرد، حتی اگر دامنهی آن را به تفاسیر عالمانه در زمینههای مختلف، از قانون گرفته تا فلسفه و علوم طبیعی گسترش دهیم. اهمیت بنیادی این عناصر امری بدیهی است، چرا که آنها در بر دارندهی اصول، استدلالها و روایاتی هستند که میتوانند مشمول گذر زمان نگردند. اما نقش محوری اخلاق اسلامی در گسترهی قرآن و مجموعهی مواعظ و سنن نبوی با اصلی کلیدی همراه است که در قول مصرّح و مکرّر «اسلام، راهی برای زندگی» نهفته است. این نظریه متکی بر جایگاه تاریخی زندگی محمّد(ص) ، همراه با مجموعهی مجاهدتهای مستند وی است که تلاش میکند رسالتی پیامبرانه را به گونهای به انجام رساند که در آن جستجوی آرمانهای اخلاقی امری مجرد و ذهنی نیست، بلکه عملی است.
در عین حال همیشه مسلمانان و غیر مسلمانانی بودهاند که ترجیح دادهاند با متون دینی همچون متونی دارای معانی واحد و بسته رفتار نمایند، زندگانی پیامبر را به روی تفاسیر خلاقانه که شایسته آن است ببندند، و تاریخ متنوّع مسلمانان را تاریخ اسلامی یگانه جلوه دهند. قابل پیشبینی است که این دیدگاه پدیدآورندهی خصلت و ویژگیای است که به عنوان مجموعهای از احکام قدسی قابل شناسایی است. برخی راهشان را در احکام و یا فقه مییابند و دیگران آن را در گسترهی شریعت به عنوان نمادی رایج از اسلام میجویند. سپس به کارگیری این ویژگی در چالشهای روزانه که یک مسلمان با آن مواجه است عملی موقوف به اراده است، هر چند تا آنجا که به تشخیص اصل مربوطه وابسته است، همراه با بصیرت نیز هست.
جانب داری از دیدگاهی که نیروی انسان و عقل را فروتر از اعمال متعبّدانه میانگارد، تنها در باور بنیادگرایان، و به بیان بهتر اسلامگرایان سیاسی نیست. طرفه آن که این رویکرد ایدئولوژیکی در میان بسیاری از صاحبنظران در زمینه اسلام که همانند اسلامگراها ترجیح میدهند در پیچیدگیهای دنیاهای متکثّر اسلام- تاریخی و معاصر، فرهنگ مکتوب و اجتماعی، پاکدینی و بددینی- و تمام نقاط تاریک میان این دوگانگیها خود را درگیر ننمایند رایج است. این گرایش سادهاندیشانه هیچگاه به عریانی امروز در پسامد وقایع یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ نبوده است. با مسائل نگرانکنندهی خشونت سیاسی، مدارا، رابطه فرد و جامعه، و حتی چالشهای تازهی فناوری زیستی، علناً آنگونه رفتار میشود که گویا مشکلات اخلاقی موجود دارای راه حلهای آمادهای هستند که تنها باید آنها را از قرآن استخراج نمود.
در میان دغدغههای اصلی این تحقیق این ادعا است که انگیزهی پدیدآورندهی اخلاق دینی به طور کل، و اخلاق اسلامی به طور مشخص است، که این زمینهی تحقیقی مهیج در بهبوههی پیدایش مدرنیته سکولار بوده است. این مسأله نه ربطی به کشف چگونگی رابطهی انگیزه و مسؤولیت با یک عامل یا کنشگر در اخلاق (مشابه قانون به عنوان مثال) دارد، و نه ارتباطی به روانشناسی شکلگیری انگیزه در تعامل آن با رفتار اخلاقی اجتماعی و فردی دارد. اینها زمینههای وسیع و بدون هیچ شکّی مرتبط با موضوعاند که سزاوار توجه درخور خویش هستند. آنچه در اینجا میخواهم به آن بپردازم مشکلی بنیادی در رویکردها به قواعد اخلاقی مدرن است که نسبت به تقسیمات سادهی میان انگیزهی سکولار و مذهبی که به مسلمانان تنها اختصاص ندارد، بی طرف میایستد. هدف پرداختن به این پرسش است: «چرا باید اخلاقی عمل کرد؟» پاسخ منطقی به این پرسش مستلزم توجه به تصورات متعدد «نیک» در زمینههای فردی و عمومی، سیاسی- اجتماعی و علمی، گذشته و حال است. پرسش از دائمی بودنِ درستی یا نادرستی عملی به عنوان پرسشی اولیه، و ساختن رویکردی به دنبال آن براساس دیدگاههای سکولار یا دینی، رویکردی کمفروغ و گمراهکننده است. هرگاه این رویکرد با چارچوبی به شدت سکولار همراه شود، در همان آغاز به بیاعتباری گفتمانها و رسومی خواهد انجامید که علایق مذهبی به اختیارات اخلاقی افراد میبخشد.
همچنین، چارچوبی کاملاً خشک و مطلقگرایانه در منابع- سکولار یا دینی- برای تعیین نادرستی ذاتی چیزی، پیچیدگیهای انگیزههای انسانی را که در چنین قضاوتهایی در جهان واقع حضور دارند بی اعتبار میکند. این امر تعامل عقل و دین یا تعهّد را به تعبّد منفعلانه بر اساس دیدگاهی کممایه و غیر واقعی (deux ex machina) از جهان کاهش میدهد. هر دو چارچوب برای برخی البته وجود دارد، اما این دو به دشواری میتوانند حق مطلب را بیان نمایند.
بنابراین، به منظور احقاق عدالت نسبت به واقعیتهای چالشگر و متکثّر، نویسنده در گشایش کتاب بر آن شده است تا مجموعهای از زمینههای اجتماعی که تصورات مسلمانان از خوبی در آنها رشد نموده است و امروزه در زمینههایی همچون زیست پزشکی (biomedicine) و محیط زیست خودنمایی مینمایند، را متذکر شود. پرسش از چگونگی و چرایی جدّی گرفتن این تصورات، رشتهای نامرئی است که این زمینهها را به یکدیگر متصل مینماید و تداوم و بازیافت سنت و عقل را پدید میآورد. پس از آن، کتاب متعاقباً بر سه قلمرو مستقل و در عین حال مرتبط «نیک رفتاری و ادب»، «انسانیت» و «حکومت» تمرکز مییابد، و ما را به مبانی نظری و تجربی، به یک نحو متوجّه میسازد. چرا که این امور با مفاهیم بنیادی عصر حاضر، مانند حقوق بشر، حکومت قانون و فرهنگ مدنی پیوستهاند که در آنها تصورات نیکی، چه به عنوان زمینه و چه قضاوتهای اخلاقی معین، به شدت به یکدیگر گره خوردهاند. دست و پنجه نرم کردن با این مفاهیم، و همین طور با تاریخ اخلاق به طور کل البته، نیازمند اعتراف به پیوستگی نزدیک دیدگاههای «اسلامی» با دیگر سنتها، چه مسیحی و چه سکولار نیز است، که امروزه در گردونهی جهانی شدن و حضور پر تعداد مسلمانان مهاجر در پهنهی تمدنها بیش از پیش ضروری مینماید.