تحقیق اخلاق معلم/
در زیر به مختصری چکیده، تعداد صفحات، فرمت فایل و فهرست مطالب آنچه شما در این فایل دریافت می کنید اشاره شده است:
خلاصه و چکیده تحقیق:
پیشرفت هر جامعه بهچگونگی کیفیت آموزش و پرورش آن جامعه بستگی دارد.کلاس، مرکزی برای نظام پویای تعامل انسان است. هر روز هزاران رفتار کلامی وغیر کلامی به طور فردی و جمعی در کلاس اتفاق میافتد که در جای خود قابل تأمل است. فنون مدیریت کلاس بهوسیلهی عوامل مشخصکنندهی موقعیت معلم ودانشآموز اندازهگیری میشوند و نگرشهای دانشآموزان در کلاس رسمی و رشدآنان با مهارتهای مدیریتی معلم در کلاس توسعه مییابد. مدیریت کلاس اولین سطح مدیریت آموزشی است و پایهی سطوح بالاتر مدیریتیعنی مدیریت مدرسه، مدیریت ناحیه و مدیریت کل نظام آموزش و پرروش محسوبمیشود و در شکل دادن بهساختار آموزش و فرایند تدریس و ساخت شخصیت وروند ذهنی، عاطفی، آموزشی و تربیتی دانشآموزان نقش اساسی دارد
گرچه کارایی معلم براساس نگرش، نیات و شخصیت از یک سو و همه جانبه بودناو بر اساس مهارت در توانمندسازی دانشآموزان از سوی دیگر سنگ بنای مدیریتکلاس درس است، اما معلم بهمهارتها و فنونی سازمان دهنده نیاز دارد تا شرایطبهینهای را برای تحقق یادگیری خلق کند
تعداد صفحات: 25
فرمت فایل: word
فهرست مطالب:
مقدمه
نقش معلم در تدریس
معلم شایسته از دیدگاه قرآن
1) خلوص نیت
2) فروتنی و گذشت
3) عدالت در بین شاگردان
4) عطوفت و مهربانی
5) احترام به شخصیت و نام شاگردان
7) عشق به تربیت و گریز از دنیا پرستی
8) عامل به گفته ها
مهارت های معلم در تدریس
1) مهارت گفتاری
2) مهارت سوال کردن
3) مهارت غیر گفتاری
4) مهارت حرفه ای معلم
معلم و مدیریت کلاس
مهارت های مورد نیاز معلمان در عصر دانایی
1- مهارت پروش دینی
2- مهارت آشنایی با فناآوری جدید
3- مهارت برقراری ارتباط
4- مهارت پژوهش در عمل
5- خلاق بودن معلم
6- استفاده از روش های فعال تدریس
نتیجه گیری
منابع
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:50
فعل :چیزی که در فعل است ،مانند اجرا شدن فرمان و نفوذ حکم، چیزی که در انفعال است :مانند احساس محسوسات ملایم با طرح، همانند شنیدن آواز خوش.
خیرات یا در معقولاتند یا در محسوسات .
اقسام سعادت: چنان که گفته شد سعادت خیر نسبی است و به اختلاف موارد مختلف
می شود و سعادت تمام کارهای خیر و مقصد و هدف آنهاست که آدمی از روی اختیار انجام می دهد و شیئی تمام و کمال به چیزی می گویند که وقتی انسان به او رسید به چیز دیگری محتاج نباشد از این رو سعادت برترین و بالاترین خوبیهاست ولی در این خیر تمام و کمال که هدف کامل است به سعادتهای دیگری نیازمندیم که در بدن یا در خارج بدن است به این معنی که اگر انسان در امور مربوط به بدن و دنیا راحت باشد می تواند سعادت روحانی به دست بیاورد.
ارسطو می گوید : نمی شود انسان کار خوبی انجام دهد یعنی ببخشد، به کامیابی برسد، برای خود دوستان فراوان داشته باشد اما از سلامت جسمانی و ثروت و مال بی بهره باشد از این رو می گوید: ظهور شرافت و مقام حکمت نیاز به ابزار قدرت ندارد و خوشبختی خالص آن موهبتی است که در شریفترین منازل و بالاترین درجات خیرات از سوی خداوند و به انسان برسد و آن ویژه ی انسان کامل است اما کسانی چون کودکان یا کسانی که به کمال نرسیده و عملشان رشد نکرده است از این موهبت بی بهره اند.
اقسام پنجگانه سعادت به گفته ی ارسطو: ارسطو سعادت را پنج قسم می داند به شرح زیر:
1- سعادتی که به تندرستی و اعتدال مزاج و سلامتی نیروها و مشاعر مربوط است مانند درستی اعضا و قوای پنجگانه ی ظاهری (سامعه، باصره ،لامسه، شامه، ذائقه)که سالم بودن آنها نوعی از سعادت است.
2-مال و ثروت در صورتی که بخشیده و انفاق شود، کسی که مال را در جای خود، خرج کند و به افراد مستحق بویژه دانشمندان بسیار ببخشد در این صورت یاد خیر او در میان مردم شایع می شود و از او به نیکی یاد می کنند.
3-سعادت مربوط به شهرت :کسی که در میان مردم به خوبی مشهور است و ذکر خیر او در میان فضلا و دانشمندان به خاطر احسان و بخشش منتشر می شود و او بسیار می ستایند از بخشی از سعادت برخوردار است.
4-سعادتی که به آرزوها مربوط است یعنی در هر کاری که وارد شود و به اتمام آن موفق شده به
هوش برسد.
5-سعادتی که به اندیشه مربوط است: یعنی در عقاید دینی و کلیه علوم و معارف دارای عقیده ای درست و اندیشه ای سالم بوده و از اشتباه بدور باشد و در رایزنی اندیشه ای نو داشته باشد و خیراندیشی و خیر خواهی کند. به اعتقاد این حکیم، خوشبخت واقعی کسی است که اقسام پنجگانه سعادت که یاد شد در او جمع باشد و هر کس، بعضی از آنها را نداشته باشد به همان اندازه فاقد سعادت است.
حکمای پیش از ارسطو ،مانند فیثاغورث، بقراط، سقراط، افلاطون و نظایر آنها به اتفاق گفته اند: تمام فضیلتها و آنچه مربوط به سعادت است در نفس انسان تحقق می یابد و اموری را که خارج از نفس است از اقسام سعادت نمی شمارند و دارنده ی آن را سعادتمند نمی دانند از این رو ،آنگاه که حکما سعادت بشر را تقسیم می کنند تمام آن را در قوای نفسانی و جنبه های روحانی قرار می دهند چنان که ما نیز در اول کتاب گفتیم سعادت بشر در (حکمت و شجاعت و عفت و عدالت)است و نیز تمام حکما معتقدند که سعادت بشر در همین ملکات چهارگانه ای است که بر شمریم و کفایت می کند و اگر صاحب آن ملکات شد دیگر در سعادتمند شدن به فضیلت مربوط به بدن و خارج آن محتاج نخواهد بود پس معلوم است که هر فردی موفق و متصف به ملکات فوق شود، تمام سعادت نصیب او شده و میتوان او را سهیل کامل نامید و اگر بیمار و گرفتار بلاها شود یا نقصی در ب دنش باشد به سعادتش آسیبی نمی رسد مگر آن که بیماری و گرفتاری او بگونه ای باشد که در روحیه ی او تاثیر منفی بگذارد مثلاً حواس او را مختل سازد و گرفتار کند ذهنی و سست خردی شود. اما در نظر حکمای یاد شده ،فقر و گمنامی ،نقص اعضا و دیگر چیزها که خارج از نفس و روح انسان است با سعادت منافاتی ندارد .رواقیون و جمعی از طبیعیون ،بدن را جزئی از انسان می دانند نه ابزار روح
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه23
فهرست مطالب
1- مقدمه
2- اینترنت: خوب، بد، زشت یا زیبا
3- نقش اینترنت در ایجاد اخلاق سازنده در کاربران
4- تعامل و همزیستی جهانی: شکلگیری هویت پویا18
5- کثرتگرایی فرهنگی19
6- جهانی شدن و حقوق شهروندی
مراجع
7- نتیجه
چکیده
در این مقاله به تأثیرات مثبت اینترنت بر اخلاق کاربران پرداخته شده است. دیدگاه اتخاذ شده در این مقاله مبتنی بر قابلیتهایی است که به صورت بالقوه در اینترنت وجود دارد و میتواند سبب تسهیل ارتباطات جهانی میان انسانها، از میان برداشتن تبعیضها در دستیابی به اطلاعات و در نهایت ایجاد جامعه اطلاعاتی جهانی شود. از نظر نویسندگان این مقاله اینترنت علیرغم چهره فناوریمحور خود میتواند پدید آورنده فضایی باشد که در آن اخلاق و روابط اجتماعی افراد تقویت گردد. معمولاً از چنین اخلاقی با عنوان «اخلاق سازنده» یاد میشود. استفاده از اینترنت اخلاق خاص خودش را به شیوهای خودکار در کاربرانش به وجود میآورد، کاربرانی که در هر لحظه داده یا اطلاعاتی را تولید میکنند. از اینرو «اخلاق اینترنتی» جدای از «اخلاق سازنده» نیست. مقاله حاضر با یادآوری امکان همکاری میان اینترنت و انسان به منظور ارتقای روابط انسانی و اصول اخلاقی نگارش یافته است.
کلیدواژه : اخلاق؛ اخلاق سازنده؛ اخلاق اینترنتی
چکیده؛
خداوند منان هدف از خلقت انسان را عبادت خویش بیان می دارد و آن را رحمت معرفی نموده و طریقی در بر گزیدن بهترین ها، که این مهم جز با معرفت خداوند و جز از طریق برگزیدگان حق و معرفت آنان به دست نیاید. لذا در سیر تحقق این مهم، تحقیق پایانی حاضر انجام گردیده که بیان سیره هدایتی امام سجاد در دوران امامت حضرت و نحوه نشر معارف اسلام بدست اوست که بصورتی ویژه در قالب مناجات و نیایش و عبادات ارائه گردیده و بر سه محور استوار است.
محور اول؛ اعتقادات است که در باب حضرت حق، شناخت خداوند و توصیف اوست و در دنباله بحث خالقیت خداوند بیان میشود و چون الله خالق است، چگونگی زیست او را مقدّر میکند لذا در ادامه مبحث، ربوبیّت مطرح می گردد و در نتیجه پرستش و عبادت هم خاص ذات اوست و باید به خداوند امید داشته باشیم و از رحمت خداوند ناامید نباشیم. خدای متعال، پیامبران را برای انجام رسالت خود برگزید و بدنبال نبوت امامت که در اسلام امری ضروری بوده و حیات جامعه اسلامی بدون آن غیر ممکن است مطرح میشود مبحث بعدی مرگ و بازگشت انسان به سوی خدا یعنی معاد است که مطرح میشود و اینکه درسیر جزای رب العالمین در قیامت، مساله شفاعت از جمله مسائل مهم در حسابرسی اعمال بندگان است.
محور دوم؛ اخلاق است؛ انسان باید نسبت به نفس خودش محاسبه و مراقبه داشته باشد و حسنات را انجام و از سیئات دوری نماید. ذکر خداوند بر دهان بشر جاری باشد و شکر نعمتهای او را داشته باشد و اینکه تقوی و پارسائی در دنیا و یقین در عقیدت داشته و زهد بر اساس تقوی و صبر در برابر مصائب و رضا و تسلیم در برابر پروردگار و توکل به خداوند درکارها را پیشه خود سازد و حسن ظن به خداوند متعال داشته و اظهار فقرو حاجت پیش دیگران نکند در زندگی قناعت به آنچه خدا قسمت او کرده و کفاف در رزق داشته و در رفتار با مردم حسن سلوک داشته باشد و نیز در برابر مردمی که به او بد کرده اند عفو و اغماض داشته و دنیا را بازار آخرت بداند و از محرمات بپرهیزد و باز اینکه طمع نسبت به مال مردم نداشته و از یاد خداوند غفلت نداشته باشد در کارها نیت را خالص نموده و از ریا و بخل و حسد و خشم و غضب دوری کند و اگر این رذایل از ا وسر زد، با توبه بدرگاه پروردگار خویش لباس مذلت و خواری را از خود دور سازد.
محور سوم، احکام است، انسان با نماز، در مقابل خدای گرانقدر می ایستد و با روزه پوششی بر اعضای خود می زند و با دادن زکات مالش را خالص و آراسته می کند و با رفتن به حج مورد مغفرت خدا قرار میگیرد و با جهاد در راه خدا بهشت را بر خود واجب می کند و با امر به معروف و نهی از منکر، سنتهای سنیّه را زنده می دارد و از بدعتهای ناصواب دوری می گزیند و از خداوند جهت اداء قرض و دین کمک می خواهد و از حدود و قوانین حاکم بر جامعه تعدی نمی کند.