لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه19
فهرست مطالب
تعریف مدیریت استراتژی مدیریت استراتژیک تجزیه و تحلیل محیطی هدف گذاری پایهگذاری جهتگیریهای سازمانی تعیین و تدوین استراتژیها بسترسازی و اجرای استراتژیها کنترل استراتژیها
چکیده.. 1
پیشگفتار.. 2
مقدمه.. 2
تعریف مدیریت.. 3
استراتژی.. 4
مدیریت استراتژیک.. 5
تجزیه و تحلیل محیطی.. 7
پایهگذاری جهتگیریهای سازمانی.. 7
هدف گذاری.. 8
تعیین و تدوین استراتژیها.. 9
بسترسازی و اجرای استراتژیها.. 9
کنترل استراتژیها.. 11
مزایای مدیریت استراتژیک.. 15
چکیده
آنچه که برنامه ریزیهای استراتژیک بدان جهت مهم هستند که در راستای استراتژی سازمانی تدوین شده و مورد حمایت مدیریت ارشد سازمان قرار می گیرند و اجرای موثر آنها دستیابی به بهترین منافع سازمانی و نیازهای علمی آینده سازمان را محقق می سازد. اجرای دقیق برنامههای استراتژیک نه تنها به ارتقای کیفی عملکرد کارکنان و بهبود بهرهوری سازمان خواهد انجامید بلکه حتی کاهش هزینه هایی را که از راه پایین بودن بهرهوری پدید می آیند را نیز در پی خواهد داشت. به عبارت دیگر، مهمترین اهدف عمده این برنامهها شامل کمک به طراحی و مدیریت بهسازی است. به طوری که کارکنان بتوانند کار خود را بهتر انجام دهند. ضمن اینکه در اثر به کارگیری موثر این نوع برنامه ریزی اقداماتی مانند نیازسنجی، برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی بیشتر به گونه فعالیتهای پویا، منسجم و یکپارچه در نظر گرفته می شود تا مجموعهای جدا و ناپیوسته. برنامههای استراتژیک بر یکپارچگی سازمانی تاکید کرده و مواردی همچون تلفیق برنامههای آموزشی با برنامهریزی استراتژیک سازمان و پذیرش برنامههای آموزشی و نتایج آن از سوی مدیران ارشد را در پی خواهد داشت.
پیشگفتار
این مقاله به بحث مدیریت استراتژیک میپردازد؛ ابتدا بحث با تعریفی پیرامون مدیریت و استراتژی آغاز و فرایند مدیریت استراتژیک در پنج مرحله، تجزیه و تحلیل محیطی، پایهگذاری جهتگیری سازمانی، هدفگذاری، تعیین و تدوین استراتژیها، بسترسازی و اجرای استراتژیها و کنترل استراتژیها توضیح داده شده است. مهارتهای بنیادین شامل مهارت تعامل، تخصیص، نظارت و سازماندهی میشود.
مقدمه
از لحاظ مفهومی مدیریت استراتژیک با تحول در تئوریهای مدیریت همگامی دارد. مکاتب کلاسیک رفتاری و کمی مدیریت بر جنبههایی از سازمان و عملکرد آن تأکید میکردند که توسط مدیریت قابل کنترل بود. مسایلی از قبیل برنامهریزی تولید، رفتار زیردستان، بهبود محیط کار، نقش گروههای غیررسمی در بازدهی کار، مدلهای کمی تصمیمگیری و غیره. لیکن هرگز فضای